سینماپرس: عضو هیات انتخاب یازدهمین جشنواره بینالمللی پویانمایی تهران از تکرار برخی عناصر مانند مترسک، پروانه، ربات و… در انیمیشنهای ایرانی انتقاد کرد.
به گزارش سینماپرس، بابک نکویی عضو هیات انتخاب یازدهمین جشنواره بینالمللی پویانمایی تهران ارزیابی خود از آثار رسیده به بخش ملی این دوره از جشنواره را اینگونه بیان کرد: در بخش ملی بعضی سالها اتفاقهای خاص و قابل توجهی را شاهد هستیم اما در برخی سالها کارها معمولیترند و به اصطلاح چگالی پایینتری دارند، اما در این دوره وضعیت کلی را خوب ارزیابی میکنم. همچنین تصور میکنم در بخش دانشجویی آثار پختهتری حضور دارند، با این حال در بخش فیلم کوتاه پسرفت یا پیشرفتی دیده نشده است.
وی به افت کیفی آثار تلویزیونی اشاره داشت و گفت: در بخش تلویزیونی با افت کیفیت در ۲ سال گذشته روبرو بودهایم و اثر هیجانانگیز و تاثیرگذاری نداشتهایم.
مدیر و موسس استودیو گنبدکبود چرایی مساله را اینگونه تحلیل کرد: این امر دلایل متعدد دارد ولی در یک نگاه کلی میتوان گفت رویکرد ما در تولید انیمیشن کیفی نیست، بلکه نگاهی ارزان و پرحجم است.
نویسنده و دبیر بخش انیمیشن فصلنامه تخصصی خطخطی تصریح کرد: در این میان باید به درآمدزایی انیمیشن هم فکر کرد. در تمام دنیا درآمدزایی انیمیشن از پخش و فروش آن آغاز میشود، این درحالی است که در ایران بخشی از درآمد تهیه کننده از سرمایهگذاری در ساخت فیلم تامین میشود و در همین بخش پایان میگیرد. به همین دلیل است که دچار چالش کیفی در آثار میشویم و تا هنگامیکه یک اثر نتواند وارد بحث درآمدزایی شود نمیشود به آن به صورت جدی پرداخت.
نکویی نگاه جشنوارهای برخی فیلمسازان را مورد نقد قرار داد و در بررسی آثار ارسالی به یازدهمین جشنواره پویانمایی تهران عنوان کرد: ما امسال آثار شاخص زیادی را مورد بررسی قرار دادیم، با این حال احساس میکنم هدف برخی فیلمسازان حضور در جشنواره و نه روایتگری است.
این کارگردان به کاربرد عناصر کلیشهای همچون پروانه، مترسک و قلب در برخی آثار اشاره و بیان کرد: آثار زیادی با موضوعها و شخصیتهای مشترک داشتیم. جز مواردی مثل مترسک، پروانه و…، استفاده از شخصیت تکراری ربات در برخی آثار دیده میشد که این تکرارها نشان میدهد ما نیاز داریم وارد نوع جدیدی از روایت شویم.
وی به بهرهوری مناسب از جشنواره پویانمایی تهران اشاره کرد و گفت: بدون تعارفهای مرسوم باید گفت فضای این جشنواره به مثابه یک دانشگاه است. شاخصه این جشنواره نظم، دقت، وسواس و مدیریت خوب است. در کشوری که در کارهای گروهی موفق عمل نمیکنیم این جشنواره در تمام مراحل و بخشها با برنامهریزی دقیق و عملکرد درست طی ۲۲ سال گذشته آبرومندانه و هوشمندانه به نمایش بهترین آثار روز دنیا پرداخته است. این درحالی است که مطلعیم این جشنواره منابع مالی زیادی ندارد و آنچه مسبب شکلگیری و دوام این جشنواره بوده است حضور محمدرضا کریمیصارمی است که جشنواره را بدون این اسم نمیتوان تصور کرد.
نکویی جشنواره پویانمایی تهران را یکی از جشنوارههای رده اول انیمیشن در دنیا خواند و بیان کرد: در بخش بینالملل از همان دوره اول شاهد حضور آثار شاخص بودهایم و چهرههای مطرحی با آثارشان در این جشنواره حضور یافتهاند و هرساله نیز هنرمندان شاخصی به این جشنواره اضافه شدهاند. آنچه میتوان در روند کیفی این بخش مورد توجه قرار داد صرفا شناخته شدهتر شدن جشنواره به واسطه تبلیغات است. با توجه به تغییرات در دنیای مدرن امکان ارسال آثار زیادی به جشنواره فراهم بوده است و امسال هیات داوران شاهد حضور آثار بسیار ارزشمندی بود که انتخاب درست و منصفانه را سخت میکند.
یازدهمین جشنواره بینالمللی پویانمایی تهران از ۱۲ تا ۱۶ اسفند ۱۳۹۷ در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب برگزار میشود.
سینماپرس: پول کثیف یا حق السکوت؟! عمق فاجعه پولشویی در سینما یعنی اینکه هنرمند و عرصه رسانه را به این واسطه از پرداختن و نقد و اعتراض به فساد و رانت و اختلاس بازداشتن و با آلوده کردن هنرمند و سینما به پولهای کثیف، قفل سکوت بر لبان هنرمند زدن.
ماجرای پول های مشکوک یا کثیف در سینما و شبکه نمایش خانگی مدتی است که تبدیل به مناقشه و بحثی داغ در محافل مختلف و بخصوص رسانهها شده است؛ با این حال به نظر می رسد که این بحثها تاکنون در سطح مانده و شکلی بیشتر ژورنالیستی دارد تا پرداختن به عمق فاجعه باری که در انتظار ساحت سینما و هنر است.
ساده انگاری به این ماجرا زمانی بیشتر عیان میشود که میبینیم برخیها عنوان میکنند به تماشاگر و منتقد و مدیران سینما چه مربوط که نگران و پرسشگر ورود پولهای کثیف در سرمایه گذاری یک فیلم شوند، منتقد باید ابعاد ساختاری و محتوایی یک فیلم را بسنجد و تماشاگر عام نیز باید از فیلم خوشش بیاید! و مدیر هم که وظیفه اش راستی آزمایی پاک بودن سرمایه گذاری نیست و این یعنی شتر دیدی ندیدی!
چنین نگاهی همانطور که اشاره شد و اگر بخواهیم با ارفاق تحلیلش کنیم ناشی از یک تفکر ساده اندیش و خام است و اگر بخواهیم با حساسیت به آن بپردازیم، مشکوک به نظر میرسد.
از این مقدمه که بگذریم به اصل خطر میپردازیم و در این باب باید گفت خطر پولشویی در سینما و ساحت هنر بسیار عمیقتر و فاجعه آمیزتر از تبعات اقتصادی آن میباشد.
عمق فاجعه پولشویی در سینما یعنی اینکه هنرمند و عرصه رسانه را به این واسطه از پرداختن و نقد و اعتراض به فساد و رانت و اختلاس بازداشتن و با آلوده کردن هنرمند و سینما به پولهای کثیف، قفل سکوت بر لبان هنرمند زدن؛ یعنی اینکه جناب تهیه کننده، جناب نویسنده و کارگردان، خانم و آقای بازیگر در قبال این پولی که میگیری، با هنر خود نه تنها پا روی دم اختلاس گران و رانت خواران مگذار، بلکه فیلمی بساز و بازی کن که حواس مردم را از این مسائل پرت کنی.
پول کثیف در سینما یعنی رسالت هنر و دغدغه هنرمند نسبت به خواستههای مردم و مطالبه عدالت اجتماعی و مقابله با مفسدان اقتصادی تعطیل، یعنی حق السکوت و این یعنی تنزل سینما و رونق فیلمهایی مبتذل که در پی خواب کردن تماشاگر باشند و کاری به بیداری مخاطبان و نهیب به رانت خواران و آقازادههای عافیت طلب و ژنهای خاص نداشته باشند.
ورود پول کثیف به سینما در نهایت مساوی خواهد بود با خرید مدیر و مجوز، خرید هنرمند و فریب تماشاگر تا در چنین معرکه ای، هنر پاک و زلال جای خود را به هنر برای هنر و بلکه بسیار بدتر، یعنی هنر در خدمت سرمایه قاپان بدهد.
دعا کنیم و در کنار آن تلاش کنیم که سینما و سینماگران ما به چنین ورطه ای در نغلطند که در آن صورت با قهر و غضب مردم روبرو خواهند شد و سینمای ایران برای سالهای سال در گردابی گرفتار و غرق خواهد شد که برون رفت از آن به آسانی و به سرعت ممکن نخواهد بود.
و کلام آخر اینکه هر چه بگندد نمکش می زنند، وای به روزی که بگندد نمک.
*تسنیم
سینماپرس: مخاطب را در نمایش خانگی سر میبرند؛ یا بدون هیچ تعهدی کار را رها میکنند و مخاطب میماند و پایانبندی کار! یا آنقدر بیمحتوا تولید میشود که مخاطب را از فضای هنر و هنرمندی دور میکند.
شبکه نمایش خانگی کجا سِیر میکند که «ممنوعه» بدون محتوا و بیارزش را به فصل دوم میرساند. هنوز نرفته به سراغ «نهنگ آبی» میرود که احتمالاً پایان فریدون جیرانی باشد. از زور بیمفهومی سیر کارهای قبلی سینمایی جیرانی این کار نمایش خانگی دیگر تمام شده این کارگردان است. ستارههایی مثل آذرنگ و آسایش و حتی صمدی و ساعدی هم که مشخص است برای چه در این فیلم ایفای نقش میکنند. حتماً این روزها بازیگران و کارگردانان بیشتر دوست دارند به فضای نمایش خانگی بیایند.
همان کاری را که حسن فتحی با فصلهای متمادی «شهرزاد» کرد و این روزها هم دوباره به دنبال ساخت فصل جدیدی از این سریال است. بعد از او حسین سهیلیزاده و سیروس مقدم هم بیش از تلویزیون دوست دارند به نمایش خانگی بیایند. حتی ستارهها هم در عاشقانه منوچهر هادی ثابت کردهاند که دنبال پول زیاد هستند. حالا نمیگوییم هنرفروشی که مصداق بارز آن شخصی مثل علیرضا خمسه پاسخ بدهد ما از این هنر و حرفه قرار است ارتزاق کنیم.
اما یادمان نرفته که آقای بازیگر(عزتالله انتظامی) میگفت هرکاری را هم نباید بازی کرد؛ چون مخاطب ما به نام و شخصیت آن بازیگر به سراغ تماشای آن اثر سینمایی، تلویزیونی و امروز نمایش خانگی میرود. کارنامه کارگردان هم حائز اهمیت است اما مخاطب به واسطه بازیگران آن اثر هنری، بلیت میخرد یا آن لوح فشرده را تهیه میکند. ولی دقیقاً مشخص نیست که چه هزینههایی برای این آثار صرف شده و به چه فروشی دست پیدا کردهاند هم ستارهها استقبال میکنند و هم کارگردانان تلویزیونی؛ تلویزیون رها میشود و ناپختههایی به میدان میآیند. اینجا تلویزیون ضربه میخورد و سرمایهگذاریهای شخصی به میدان نمایش خانگی میآیند.
بسیاری از صاحبنظران و منتقدین اعتقاد دارند نمایش خانگی استقبالکننده بیشتری دارد چون از خط قرمز و چارچوب مشخصی تبعیت نمیکند. این اتفاق در «ممنوعه» امیر پورکیان افتاد؛ زمانیکه هجمهها بالا رفت و جلوی این فیلم گرفته شود- این هم خودش آمار فروش بعد از توقیف را بالا برد. نه تنها از هجمههایش کم نکرد بلکه افسارگسیختگی این سریال نمایش خانگی بیشتر هم شد. با سرمایه این سریال نمایش خانگی پای امیر پورکیان به سینما هم باز شد. او «آینده» را این روزها برای جشنواره جهانی فیلم فجر آماده میکند.
فارغ از پولی که مردم بابت خرید لوح فشرده اورجینال این آثار نمایش خانگی میدهند و محتوای به خصوصی را دریافت نمیکنند، کارگردانان و بازیگران این آثار که برخیهایشان اتفاقاً صاحب شناسنامه کاری در دنیای سینما و تلویزیون هستند دلشان به حال وضعیت اقتصادی ضعیف مردم علاقهمند به فیلم و آثار هنری نمیسوزد. اتفاق خوبی است که ما آثار فرهنگی و هنری سرگرمکننده برای مردم داشته باشیم اما نه به گونهای که همچون «قهوه تلخ» رها بشود، مثل «شهرزاد» فیلمنامههای بدون کشش خلق شود تا صرفاً «شهرزاد» را ادامه بدهیم. تا جائیکه خود شهاب حسینی و علی نصیریان هم نسبت به ادامه بدون جذابیت این سریال واکنش نشان دادند.
نمایی از سریال «نهنگ آبی»
در ادامه عاشقانه منوچهر هادی به بازار آمد که آن هم جز زرق و برق چند بازیگر سینما هیچ خروجی قابل قبولی برای مخاطب نداشت. این روزها «ممنوعه» که اسفبار است. در این اثنا، «احضار» هم در ژانر وحشت ساخته شده که جز رعب و وحشت چیزی برای مخاطب ندارد. اولاً همه مخاطبین نمیتوانند از این اثر استفاده کنند و ثانیاً چرا باید ساخته شود و اصلاً چه نوع مخاطبسنجی برای ساخت آثار هنری و فرهنگی انجام میشود؟ این روزها هم «نهنگآبی» فریدون جیرانی چند قسمتی را به بازار آورده که اصلاً شبیه به کارهای قبلی فریدون جیرانی نیست. در هنگام تماشای این سریال شاید بسیاری با خودشان میگویند ای کاش جیرانی شبیه به هم سریالهای تلویزیونی خودش عمل میکرد. این سریال هم جز زرق و برق استفاده از چند بازیگر شاخص، کار قابل قبولی نکرده است؛ فریدون جیرانی تنها کمکی که به مخاطب کرده چند بازیگر شاخص و ستاره را دور هم جمع کرده است.
نمایی از سریال «رقص روی شیشه»
سریال «رقص روی شیشه» مهدی گلستانه هم به بازار آمده و جالب است هنوز نیامده و مخاطب هیچ نظری نداده کارگردانش میگوید اورجینال این اثر را تهیه کنید. قبلاً این توصیهها را مهران مدیری برای خرید «قهوه تلخ» به مردم کرد؛ انصافاً هم مردم به خاطر کارهای قبلی او گوش فرا دادند و تا آخر این کار را حمایت کردند اما کارگردان و عواملش هیچ تعهدی به مخاطب نداشتند و کار را تمام نکرده رها کردند. امیدواریم این اثر تعهد خودش را به مخاطب داشته باشد و البته عوامل این آثار هم بدانند امروز با دیروز متفاوت است؛ هم مشکلات اقتصادی عمیقتر است و هم هزینه خرید این آثار بالاتر رفتهاند.
اما در مورد سه سریالی که چهار کارگردان به نامهای منوچهر هادی، حسین سهیلیزاده و سیروس مقدم و مهران مدیری در حال ساخت «دل»، «مانکن»، «خوابزده» و «هیولا» هستند. ستارههایی که کمتر در سینما و یا تلویزیون فعالیت میکنند به نمایش خانگی میروند. مثلاً فروتن، زارعی، بهداد و راهی برای ارتزاق برخی از خوانندهها هم به مسیر بازیگری در این نوع سریالها باز شده است. این سوال مطرح میشود منوچهر هادی که با «عاشقانه» نتوانست مخاطب را راضی کند و یا سیروس مقدم که در سریالسازی تلویزیون یک کارنامه قابل قبولی دارد و یا سهیلیزاده که در چند کار آخر تلویزیونی خود نتوانست نظر مخاطب را جلب کند آیا میتوانند مخاطبان ناراضی از فضای نمایش خانگی را راضی کنند و متعهدانه وارد این میدان شوند یا به طریق قبلیها، آمال سرمایهگذاران را برآورده سازند.
نمایی از سریال «هیولا» مهران مدیری
مهران مدیری هم که هنوز بسیاری از رها کردن «قهوه تلخ» و طنز ضعیف «شوخی کردم» در فضای نمایش خانگی از او گلایه دارند. با این اوصاف این باور وجود دارد که انگار ناظرین هیچ توجهی به آثار نمایش خانگی ندارند که به جای فضای سالم و پاک هنری، هجمه و فضای ضداخلاقی را فراهم میآورند. امیدواریم هرچه زودتر به این وضع نابههنجار و بغرنج شبکه نمایش خانگی رسیدگی شود و ناظرین از خواب قیلوله بیدار شوند و ببینند چه تغدیهای از طریق فضای هنری “خانگی” به جامعه تزریق میشود.
*تسنیم
سینماپرس: آئین افتتاحیه سریال «رقص روی شیشه» به کارگردانی مهدی گلستانه یکشنبه شب در پردیس سینمایی کوروش برگزار شد.
به گزارش سینماپرس، سریال “رقص روی شیشه” به کارگردانی مهدی گلستانه در ۲۶ قسمت تولید شده است که تاکنون ۶۰ درصد از آن آماده پخش است و از امروز ۲۹ بهمن ماه توزیع آن انجام شد.
در این مراسم مهتاب کرامتی، بیتا فرهی، حامد کمیلی، همایون ارشادی، هدی زینالعابدین، جواد یحیوی، ابوالفضل میری، صفر کشکولی، نورا هاشمی، طلا معتضدی، نگین معتضدی، حمیدزرگرنژاد، مهدی گلستانه، یاسر بختیاری (یاس) و مهدی دارابی، مهدی مقدم و… حضور داشتند.
مهدی گلستانه کارگردان این اثر طی سخنانی کوتاه گفت: این پروژه حاصل زحمت ۱۸۰ نفر به شکل مستقیم و ۵۰۰ نفر به شکل غیرمستقیم است. امیدوارم سریال “رقص روی شیشه” را دوست داشته باشید و مبلغ سینه به سینه آن باشید. همچنین به مردم توصیه کنید که نسخه اصلی این سریال را بخرند، چرا که برای تولید آن افراد بسیاری زحمت کشیدهاند.
او ادامه داد: اگر حمایت سرمایهگذار و اسپانسر نبود قطعاً ما اینجا نبودیم.
سریال “رقص روی شیشه” داستانی عاشقانه را در بستری اجتماعی روایت میکند که فیلمنامه آن را طلا معتضدی براساس طرحی از ابوالفضل کاهانی به نگارش در آورده است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: رعنا و یغما زندگی خوب و عاشقانهای دارند اما زندگیشان را سایه رازهایی که پنهان کردهاند تهدید میکند و همین پنهانکاری ماجراهای هولناکی را برایشان رقم میزند.
بهرام رادان، مهتاب کرامتی، امیر آقایی، مهرداد صدیقیان، میترا حجار، هدی زین العابدین، حامد کمیلی، ستاره اسکندری، بیتا فرهی، سحر قریشی، همایون ارشادی، ترلان پروانه، علیرضا زمانی نسب، عیسی یوسفی پور، سیاوش چراغیپور، ابوالفضل میری، جواد یحیوی، احسان عباسی، بیژن افشار، عباس توفیقی، هانی صالحی، پانتهآ کیقبادی، نگار جعفری، مجتبی واشیان، دلساکریم زاده، احسان سعادتی، دانیال کریمی، مریم نصرتی، دنیا انبیر و حسین شمس رضوی در این مجموعه به ایفای نقش پرداختهاند.
این سریال توسط شرکت “تصویر دنیای هنر و سامانه پخش آنلاین مودیک” دوشنبهها وارد شبکه نمایش خانگی میشود.
سینماپرس: به گفته تهیهکننده سریال «پایتخت»، یک نسخه سینمایی از این مجموعه تلویزیونی جهت پخش در ایام نوروز ساخته می شود.
به گزارش سینماپرس؛ «الهام غفوری» تهیهکننده مجموعه تلویزیونی «پایتخت» به یک خبرگزاری گفت: با توجه ویژه آقای مجید زینالعابدین مدیر شبکه یک سیما و اهتمام ایشان بنا شده تا یک نسخه سینمایی از سریال «پایتخت» برای نوروز بسازیم.
وی ادامه داد: پیشتر به ما گفتند که فصل ششم این اثر را برای نوروز آماده کنیم که متاسفانه تمام بازیگران سر کارهای دیگر بودند و نمیتوانستیم آنها را برای حضور در سریال گردهم آوریم. اما در نهایت تصمیم بر این شد تا یک نسخه سینمایی از کار برای نوروز ۹۸ آماده کنیم.
غفوری در پاسخ به اینکه آیا این اثر خلاصهای از همه فصلهای «پایتخت» است؟ تصریح کرد: خیر. فیلمنامه این اثر کاملا مستقل و جداست و ربطی به آنچه که تا به حال مخاطبان دیدهاند، ندارد.
وی افزود: طی هماهنگیهای به عمل آمده قرار شده بازیگران در یک ماه فرصت باقی مانده جمع شوند تا بتوانیم در یک نسخه ۱۰۰ تا ۱۲۰ دقیقهای پایتخت را در شب سال نو مهمان خانههای مردم کنیم.
غفوری با بیان اینکه همه بازیگران در نسخه سینمایی پایتخت نیز حضور دارند، اظهارداشت: در این مدت وقفهای در تصویربرداری «خوابزده» (سریال سیروس مقدم در شبکه نمایش خانگی) به وجود نخواهد آمد و این کار نیز همزمان روند تولید را سپری خواهد کرد.
سینماپرس: برنامه شبانه «اختیاریه» در اولین قسمت خود میزبان پرواز همای یکی از خوانندگان کشورمان است.
به گزارش سینماپرس، «اختیاریه» در اولین قسمت خود فردا شب ۳۰ بهمن میزبان پرواز همای یکی از خوانندگان کشورمان است. این اولین حضور همای در رسانه ملی به شمار میآید.
«اختیاریه» تالار گفتگوی چالشی و صریح است و تلاش دارد تا با شخصیتهای شناخته شده فرهنگی، هنری، سیاسی، اجتماعی و علمی در متن جامعه، گفتگوهای فرامتنی انجام دهد.
سید مرتضی فاطمی تهیه کننده و مجری این برنامه و فواد صفاریانپور کارگردان این برنامه تلویزیونی است.
سید مرتضی فاطمی پیش از این، تهیهکنندگی و اجرای برنامه تلویزیونی «۱۸۰ درجه» و سریالهای تلویزیونی «هوش سیاه» و «شرایط خاص» را برعهده داشته است.
این برنامه زنده قرار است از ۳۰ بهمن ماه روزهای سه شنبه، چهارشنبه و پنجشنبه هر هفته ساعت ۲۲ از شبکه پنج سیما پخش زنده شود.
سینماپرس: برنامه شب گذشته «پایش» میزبان چهار کارآفرین نمونه کشوری بود که هر کدام داستان زندگی و شیوه کارآفرینیشان جذاب بود.
به گزارش سینماپرس، برنامه شب گذشته «پایش» میزبان چهار کارآفرین نمونه کشوری بود که هرکدام داستان زندگی و شیوه کارآفرینیشان جذاب بود.
یکی از این مهمان، علیرضا نبی بود که اکنون دارای سه کارخانه بزرگ در کشور است که محصولات خود را به خارج از کشور نیز صادر میکنند.
این کارآفرین نمونه کشوری که زندگی بسیاری سختی در کودکی خود تجربه کرده و حتی با کمک خیرین زندگی میکرده شب گذشته در برنامه «پایش» نکات جالبی درباره کارکنان و کارگران کارخانه خود گفت.
نبی در «پایش» درباره بیش از هزار نفری که در کارخانههای بزرگ او مشغول به فعالیتاند، گفت که شرط استخدام در کارخانههای او داشتن سوء پیشینه است.
این کارآفرین نمونه کشوری اضافه کرد: زنان و مردانی چرخ این کارخانهها را میگردانند که جرمی در کارنامه زندگی آنها ثبت شده است.
مهمان برنامه «پایش» اضافه کرد که زندانیان جرایم عمد(عمدتا قتل و سرقت مسلحانه)، غیر عمد( عمدتا مهریه)، زنان سرپرست خانواده و معتادان بهبود یافته کارکنان و مدیران و متخصصان کارخانههای او را تشکیل میدهند.
این کارآفرین نمونه در بخشی دیگر از سخنانش خطاب به بینندگان «پایش» گفت: به جای استفاده از کالای خارجی از کالای ایرانی استفاده کنید و اگر کالای ایرانی کیفیت ندارد از کارخانهدار بالا بردن کیفیت را مطالبه کنید.
وی با انتقاد از کانون وکلا گفت: کارآفرینان مشکلات فراوانی برای وصول حقوق خود دارند.
این کارآفرین نمونه افزود: در بسیاری از مواقع به خاطر بالا بودن هزینه وکلا، کارآفرین برای احقاق خود از طرح دعوی منصرف میشود چرا که اصلا این هزینه برای او سودی ندارد.
نبی که همه کارکنان و کارگران کارخانههایش را افراد با دارای سوپیشینه تشکیل میدهند، گفت: یکی از کارگران من فردی است که باید اعدام شود و یک قتل را انجام داده است زمانی که به وکیل رجوع کردم برای حل مشکل او وکیل درخواست ۳۰۰ میلیون تومان حق وکالت کرد و این فرد با کنایه گفته است اعدام شوم به صرفهتر است.
وی درباره گرانی مرغ و گوشت هم گفت: زمانی تصمیم گرفتیم که از گرجستان گوشت وارد کنیم ولی بعد متوجه شدیم که وارادت این گوشت دست یک عدهای خاص است که قدرت زیادی هم دارند به عبارتی گوشت هست اما مجوز نیست.
نبی خطاب به مردم گفت: گوشت کیلویی ۲۸ هزار تومان از رومانی خریداری میشود و تاجر باید آن را کیلویی حدود ۳۹ هزار تومان به سازمان امور دام بدهد و این سازمان هم باید قاعدتا کیلویی ۴۰ هزار تومان وارد بازار کند و به دست مصرف کننده برساند.
وی افزود: اینکه مردم این گوشت را کیلویی ۱۳۰ تومان میخرند به خاطر این است که مردم مطالبه نمیکنند. باید تشکلهای مردم نهاد، رسانهها و خود مردم دست به کار شوند و الا گرانیها به همین شکل ادامه خواهد داشت.
برنامه پایش «پایش» کاری از گروه اقتصاد شبکه یک سیماست که با هدف توسعه تولید ملی یکشنبهها از شبکه یک سیما پخش میشود.
سینماپرس: موضوع این است که عنوان کنسرت را عوض کنیم و اسمش را موسیقی زنده یا هر چیز دیگری بگذاریم، اما کلیت همان باشد. چیزی که نه در شأن هیچ دانشگاهی است و نه در شأن خواننده ای چون علیرضا قربانی.
دانشگاه شهیدبهشتی اعلام کرده است به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه، جشن چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران را با حضور محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، فارغالتحصیل یکی از پردیسهای دانشگاه شهیدبهشتی (دانشگاه شهیدعباسپور سابق) برگزار میکند. نکته قابل توجه اینکه در این برنامه علیرضا قربانی، خواننده ارکستر موسیقی ملی ایران که او هم فارغالتحصیل دانشگاه شهیدبهشتی است به اجرای موسیقی زنده (!) خواهد پرداخت.
اسفندماه سال ۹۴ بود که شورای اسلامیشدن دانشگاهها و مراکز آموزشی کشور (که متشکل از مسئولان آموزش عالی است) آییننامه موسیقایی در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی سراسر کشور را ابلاغ کرد.
حدود سه سال از این آییننامه دولت یازدهم میگذرد؛ آییننامهای که صریحاً برگزاری هرگونه کنسرت و برنامههای مستقل موسیقی را از اولویتهای دانشگاه ندانسته و ممنوع اعلام کرده است. اما این آییننامه مادهای نیز دارد که راه گریزی برای برگزاری برنامههای شبهکنسرتی را در دانشگاهها باز میکند؛ البته نه باعنوان کنسرت بلکه باعنوان زیرکانه موسیقی زنده یا هر عنوان دیگری که کنسرت در آن نباشد. آن ماده آییننامه چیست؟ ماده دوم این آییننامه میگوید «استفاده از موسیقی» فاخر و ارزشمند ایرانی، در ضمن برنامهها با رعایت ملاحظات ذیل امکانپذیر است: تقویتکننده هویت ملی و متناسب با موازین اسلامی باشد؛ برخوردار از محتوا و مضمون هدایتگر در جهت ترغیب به وظایف اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و انقلابی و تقویتکننده روحیه علمی، خودباوری و میل به پیشرفت باشد؛ همچنین از خوانندگان و چهرههای موجه فرهنگی استفاده شود و هیجانات خارج از عرف، مهیج و محرک شهوت و مخصوص مجالس ابتذال و لهو و لعب القا نشود و دیگر اینکه از شعر و مضامین مشوق بیبندوباری، یاس و ناامیدی، سطحینگری و غفلت از مقام انسانی و بندگی مبرا باشد. آییننامه ماده دیگری نیز دارد که اولویت برگزاری برنامههای موسیقی را محدود با مجموعهها و گروههای دانشجویی و دانشگاهی میداند؛ به این معنی که گروههای بیرون از دانشگاه نمیتوانند برنامههای خود را در دانشگاه اجرا کنند.
البته این شروط همانطور که آییننامه گفته صرفاً «ملاحظات» است و همینکه در حاشیه یک برنامه دیگر (مثلاً سخنرانی یک مقام مسئول یا برگزاری یک همایش علمی یا فرهنگی با چند سخنران) اجرای موسیقی گنجانده شود، راه گریزی ایجاد کرده است. گاهی دیده شده که در ایام مناسبتی به همین شیوه گروههای موسیقی به دانشگاهها دعوت شدهاند؛ برنامه عنوان کنسرت نداشته و درکنار یک برنامه دیگر بوده و به این جهت کار خلاف قانونی رخ نداده، اما بخش قابلتوجهی از برنامه اجرای موسیقی و خوانندگی بوده است تا دیگر برنامهها!
اجرای اینگونه برنامهها شبیه همان طنز تلخی است که نمایشگاه کتاب در مصلی برگزار میشود و همزمان نمازجمعه در دانشگاه! فرقی ندارد مخصوصاً اینکه چند مدتی میشود که آن حساسیتهای عجیب و غریب نسبت به برگزاری کنسرت هم برطرف شده است. اواخر مهرماه بود که شرکت متولی اصلی برنامهها و آثار حامد همایون در راستای استقبال از اجرای زنده این خواننده در تهران و شهرستانها اعلام کرد پرونده و مدارک لازم برای ثبت جهانی تعداد برگزاری کنسرتهای او را به مجموعه «گینس» ارسال کرده است.
طبق آماری فقط حامد همایون از ابتدای سالجاری تا پایان شهریورماه با احتساب برگزار نشدن کنسرتها در ماه مبارک رمضان یعنی بهعبارتی در پنجماه موفق به برگزاری ۲۳۹ کنسرت شده که این رقم در مقایسه با آمار برگزاری کنسرت در ایران رقم بسیار قابلتوجهی است یا محمد علیزاده یکی از خوانندگان موسیقی پاپ فقط تا پایان سال ۹۶، ۱۳۴ سانس کنسرت برگزار کرده است. آماری که نشان میدهد آن فضای کاذب محدودیت در اجرای کنسرت بیش از آنکه واقعی بوده باشد بیشتر جنبه رسانهای داشته است. همین وضع در دانشگاهها نیز برقرار است. موضوع این است که عنوان کنسرت را عوض کنیم و اسمش را موسیقی زنده یا هر چیز دیگری بگذاریم، اما کلیت همان باشد. چیزی که نه در شأن دانشگاه شهیدبهشتی و هیچ دانشگاه دیگری است و نه در شأن خواننده وزینی چون علیرضا قربانی!
* فرهیختگان
خبرگزاری دانشجو: خواننده انقلابی کشورمان گفت: فضای موسیقی مافیا دارد. موسیقی که نه محتوا دارد و نه شعر آبرومندی، آنهم با کلی هزینه، جایگزین موسیقی اصیل ایرانی شده است.
محمد گلریز، خواننده انقلابی و متعهد کشورمان در ارتباط با فضای موسیقی کشور اظهار داشت: فضای فعلی موسیقی، واقعا راضی کننده نیست خصوصا برای کشور و رویدادهای مختلف که عنوان اسلامی را هم یدک میکشد، این فضای موسیقی مایه تاسف است.
وی افزود: فرهنگ موسیقی اتفاقا باید ابزار فرهنگ اسلامی و ایرانی ما باشد ولی فعلا که برآیندی از انقلاب اسلامی نیستند.
این خواننده تأکید داشت: من حتی مستقیما از وزیر ارشاد انتقاد کردم. در کشور ما مگر جشنواره به اسم فجر و انقلاب نیست؟ و قرار نیست نمودی از فرهنگ ما داشته باشد؟ اما چرا در ذات اینگونه جلوه نمی کند.
موسیقی که نه محتوا دارد و نه شعر و فضای آبرومندی حایگزین موسیقی اصیل شده است
وی اشاره داشت: همین فضای موسیقی هم مافیا دارد. موسیقی که نه محتوا دارد و نه شعر آبرومندی، آنهم با کلی هزینه، جایگزین موسیقی اصیل ایرانی شده و موسیقی فاخر ما را مظلوم کرده است. چطور برای این همه کنسرت و پاپ و موسیقی آمریکایی بودجه هست اما برای کارهای انقلابی خیر؟
محمد گلریز یادآور شد: ملتی که در ۲۲ بهمن با این همه مشکلات معیشتی و سختی جوری به صحنه آمدند که دنیا را مات و مبهوت خودشان میکنند، را نباید نادیده گرفت. همچنانکه معتقدم ارگانها میتوانند حتی با کنسرتهای متعدد و متعهد، جریان انقلابی را نیز در موسیقی راه بیندازند.
گلریز در ادامه در خصوص جشنواره موسیقی فجر گفت: اگرچه امسال همین جشنواره بخشی را به چهل سالگی انقلاب اسلامی اختصاص داده و از سویی دیگرمسئولین جشنواره فضای بهتری را در این دوره برای هنرمندان موسیقی اصیل و موسیقی نواحی فراهم کرده اند که اقدام شایسته ای است اما قطعا کافی نیست و امیدوارم این موارد گذرا نباشد. به نظرم این اتفاق در حد خالی نماندن از عریضه است چون توقع ما از جشنواره موسیقی فجر بالاتر از اینهاست.
واقعا با این فرهنگ میتوان جلوی جنگ نرم ایستاد؟
وی درباره فضای کلی موسیقی نیز اظهار داشت: وقتی نمیتوانیم با رویدادهای موسیقی و فرهنگی منعکس کننده انقلاب اسلامی باشیم، لااقل اسمشان را عوض کنیم! این همه خرج و هزینه می کنند اما در عمل عایدی برای فرهنگ ما ندارد.
گلریز با بیان اینکه این اقدامات یادآور اصطلاح به نام انقلاب و به کام دیگران است، گفت: توقع ما از نمایندگان مجلس است که جدیتر وارد میدان شوند. واقعا با این فرهنگ میتوان جلوی جنگ نرم ایستاد؟