X

بایگانی فروردین 10, 1398

دفتر سینمایی

«آلفرد هیچکاک»؛ فیلمسازی که سینما مدیون اوست/ زرگرنژاد: هیچکاک بدون شک جزو بهترین فیلمسازان تاریخ سینماست – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: آلفرد هیچکاک به زعم اکثر سینماگران و سینمادوستان جهان بزرگترین کارگردان تاریخ است و اگر چنین جایگاهی را برای او نپذیریم نیز نمیتوان تأثیرات بزرگی که او بر هنر سینما گذاشته را نادیده گرفت؛ بسیاری بر این باورند که هنر سینما به آلفرد هیچکاک مدیون است و نشریات معتبر بزرگی در دنیا هیچکاک را به عنوان بزرگترین فیلمساز تاریخ معرفی کرده اند که از جمله آن ها می توان به نشریه سایت اند ساوند اشاره کرد.

علی ناصری/ هیچکاک در ۱۳ ماه اوت سال ۱۸۹۹ در لندن متولد شد. وی کوچکترین فرزند خانواده بود و یک خواهر و برادر داشت. سال ۱۹۱۵ کارش را از یک استودیوی فیلمسازی در انگلستان، با سمت «طراح تیتراژ فیلم» شروع کرد. او که در آلمان تحت تأثیر سبک اکسپرسیونیسم قرار گرفته بود، در بریتانیا کارگردانی را آغاز نمود با وجود آنکه هیچکاک سبکی منحصر به فرد داشت اما از تأثیرپذیری او از سینمای سایر کشورها نمی توان چشم پوشید، به ویژه مکتب مونتاژ شوروی و آثار سرگئی آیزنشتاین، سینمای اکسپرسیونیستی آلمان و آثار مورنائو و فریتس لانگ و نیز فیلمساز آمریکایی دیوید وارک گریفیث در ۲ اثر مهمش، تولد یک ملت و تعصب؛ این تأثیرپذیری نه تنها در گفته های خود هیچکاک، بلکه در نمونه ای ترین آثارش نیز مشهود است.

هیچکاک کار خود را در سینمای صامت آغاز کرد اما با ورود صدا به سینما خیلی سریع این قابلیت مهم را درک کرد و از آن در فیلم هایش به بهترین شکل استفاده کرد که این مسأله می تواند یکی از اصلی ترین تأثیرهای مهم هیچکاک باشد. او بر خلاف اکثر همکارانش در آن زمان خیلی زود از صدا در جایگاهی درست استفاده کرد و راهکار استفاده از این قابلیت را به دیگر همکارانش گوشزد کرد.

هیچکاک به خوبی فضاسازی و قصه گویی را می شناخت. او قدرت عجیبی در سرگرم کردن مخاطبان خود داشت و می توان او را از پیشروترین فیلمسازانی دانست که در کنار حفظ ارزش های هنری به سرگرم کردن مخاطبان خود بیش از هر چیز اهمیت می دهد و در راستای این هدف با خلاقیت بالایی که دارد میتواند تعلیق و بسیاری از تکنیک های دیگر را به خوبی وارد سینما کند.

هیچکاک در تقطیع پلان ها، دکوپاژ، میزانسن، موسیقی و… به فضا و مضمونی که قصد دارد می رسد و از این رو او را می توان فیلمسازی واقعی دانست که ارزش سینما را بیش از هر چیز در سرگرم کننده بودن می بیند.

از مهمترین آثار سینمایی این کارگردان میتوان به فیلم های «مردی که زیاد میدانست»، «ربه کا»، «طناب»، «ام را به نشانه مرگ بگیر»، «پنجره پشتی»، «مرد عوضی»، «سرگیجه»، «شمال از شمال غربی»، «روانی» و «پرندگان» اشاره کرد.

به بهانه عید نوروز و آشنایی با نظرات سینماگران ایرانی در رابطه با بزرگان سینمای جهان با حمید زرگرنژاد فیلمساز جوان سینمای کشور به گفتگو نشستیم که در ادامه می توانید این گفتگو را مطالعه کنید.

*****************

حمید زرگرنژاد کارگردان سینمای کشور در ابتدای اظهاراتش با تأکید بر اینکه تأثیر هیچکاک بر هنر سینما از هر سینماگر و کارگردان دیگر در تاریخ پررنگتر است اظهار داشت: او بدون شک جزو بهترین فیلمسازان تاریخ سینما است.

زرگرنژاد خاطرنشان کرد: هیچکاک بر فیلمنامه نویسی در سینما تأثیر بزرگی گذاشت و با مخاطب شناسی دقیق آثاری خلق کرد که مخاطبان عام و خاص سینما به آثار توجه کردند. زیبایی شناسی موجود در آثار این کارگردان به قدری دقیق و غنی است که با گذشت زمان چیزی از ارزش های این کارگردان کم نشده و هنر هیچکاک به عنوان یک فیلمساز تأثیرگذار در سینما نقش دارد.

وی افزود: به عنوان مثال می توان به سکانس قتل در فیلم سینمایی «روانی» اشاره کرد. در این سکانس تقطیع پلان ها و صحنه ها به شکل صورت گرفته که جذابیت اثر بسیار بالا رفته و از طرفی موسیقی نیز به فضاسازی کمک بسیاری کرده و در واقع هیچکاک در همین سکانس تسلطش بر فیلمسازی و کارگردانی را نشان می دهد.

این کارگردان در ادامه خاطرنشان کرد: در آن زمان مطمئناً فیلمسازی کار بسیار دشوارتری بوده، چرا که برای هر کات و قطعی در اتاق مونتاژ تدوین گر و فیلمساز مجبور به انجام کارهای بسیار سختی بودند و از طرفی تصویربرداری نیز به دلیل کمبود امکانات و پیشرفت تکنولوژی کار بسیار طاقت فرسا تری بود اما می بینیم که در همان زمان هیچکاک به حدی در دکوپاژها وسواس دارد که هر سکانس با چندین پلان نمایش داده می شود و خورد بودن سکانس ها با وجود اینکه کار بسیار سختی در آن زمان بوده در اکثر آثار این کارگردان دیده می شود. هیچکاک از هیچ تلاشی برای تبدیل کردن ذهنیتش به عینیت دریغ نمی کرد.

کارگردان فیلم سینمایی «ماهورا» گفت: یکی از نکات جالب در مراحل فیلمسازی این کارگردان این بود که او پیش از شروع فیلمبرداری یک عکاس به لوکیشن می فرستاد و لوکیشن مدنظر را از هر نظر مورد بررسی قرار میداد. او در روند نگارش فیلمنامه نیز نظارت دقیق داشت و سینما واقعاً به هیچکاک مدیون است.

وی افزود: هیچکاک معتقد بود که فیلم سینمایی در یک اتاق تاریک همراه با یک جمع دیده شود تا بتواند مخاطب را جادو کند. او آنقدر به این بخش که جنبه ای از سرگرمی در آن دیده میشود اهمیت می داد که میتوانست مخاطبان خود را در هنگام دیدن فیلمش روی صندلی سینما میخکوب کند.

زرگرنژاد در ادامه تأکید کرد: مطمئناً در آثار این فیلمساز فرم و محتوا در هم تنیده شده اند و او به خوبی می داند که پیام دادن رسالت یک فیلم نیست. در آثار هیچکاک از پس دکوپاژها، نورپردازی ها، شخصیت پردازی و به طور کلی زیبایی شناسی است که به مضمون می رسیم و شاید داده های مضمونی آثار هیچکاک در حد و اندازه های آثار فیلمسازی چون تارکوفسکی نباشد اما نکته حائز اهمیت این است که آثار هیچکاک پیش از مضمون به فرم توجه دارند.

این کارگردان در پایان اظهار داشت: آن چیز که امروز ما باید از آلفرد هیچکاک بیاموزیم می تواند جمله معروف وی باشد که برای ساخت یک فیلم خوب ۳ چیز لازم است؛ فیلمنامه خوب، فیلمنامه خوب و فیلمنامه خوب.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دری؛ ستاره ای در آسمان هنر ایران!/ سینماگران همزمان با نوروز ۹۸ از فراق این کارگردان می گویند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نوروز ۱۳۹۸ در حالی از راه رسید که جای خالی هنرمندان بسیاری پای سفره های هفت سین به چشم می خورد؛ سیدضیاءالدین دری یکی از همان هنرمندان است که سال های سال با عشق برای اعتلای فرهنگ و هنر این مرز و بوم تلاش کرده بود اما دست اجل مهلت بیشتری به وی نداد و او در مردادماه سال ۹۷ به دیار باقی شتافت. اینک در آستانه نوروز هنرمندانی همچون: امیرعلی دانایی و شفیع آقامحمدیان از او برایمان گفتند.

به گزارش سینماپرس سید ضیاءالدین دری کارگردان، تهیه کننده و فیلمنامه نویس سال ۱۳۳۲ در محله نواب تهران دیده به جهان گشود و بعد از سال ها حضور مستمر در عرصه فرهنگ و هنر و تلاش برای ارتقا و رشد هنر این مرز و بوم ۲۶ مرداد سال جاری دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت؛ مرگ دری بازتاب های گسترده ای در رسانه های داخل و خارج از کشور پیدا کرد و مردم و سینماگران او را به بهترین شکل ممکن تا سرای ابدی اش بدرقه کردند.

دری سال های سال به واسطه ساخت فیلم ها و سریال های مطرح و پرمخاطب در دل و جان مردم ریشه دوانده بود و قطعاً تا ده ها سال نام و یاد او هرگز در میان مردم، اهل هنر و هنرمندان از بین نخواهد رفت.

او دارای تحصیلات ناتمام در رشته‌ علوم ارتباطات بود. سید ضیاءالدین دری فعالیت هنری را با تلویزیون آغاز کرد. دری کارگردان سریال هایی در حوزه تاریخ معاصر است که از جمله آن ها می توان به سریال های محبوب «کیف انگلیسی» با بازی لیلا حاتمی و علی مصفا و «کلاه پهلوی» اشاره کرد. «سردار سنجرخان» تازه‌ ترین پروژه این سینماگر فقید بود که توسط خود وی نگارش شده و قرار بود به زودی ساخته شود که دست اجل به دری مهلت انجام این کار را نداد.

هنرمندان مطرحی همچون: امیرعلی دانایی و شفیع آقامحمدیان در آستانه نوروز ۱۳۹۸ در فراق این کارگردان مطرح سینما، تلویزیون کشور با سینماپرس گفتگو کردند و از او برایمان گفتند.

*****************

امیرعلی دانایی بازیگر جوان سینما و تلویزیون با بیان اینکه یکی از ویژگی های بارز شخصیت زنده یاد سیدضیاءالدین دری مهربانی و خوش قلب بودن ایشان بود اظهار داشت: من برای ایشان حدود ۵ هزار پلان بازی کردم؛ علاوه بر ساخت اثر من همواره در کنار ایشان بودم و با ایشان صحبت می کردم و با هم مراوده داشتیم اما حتی یک بار به خاطر نمی آورم که ایشان صدای شان را بلند کرده باشند، به شخصی توهین کرده باشند و یا دل کسی را شکسته باشند.

وی ادامه داد: زنده یاد دری انسانی بسیار شریف و دوست داشتنی بود و الفبای هنر بازیگری را به من یاد داد و به همین دلیل برای من نه تنها یک فیلمساز که یک استاد و یک پدر سینمایی محسوب می شود.

این سینماگر جوان تأکید کرد: ایشان تمام فنون سینما را به من آموختند و به من اعتماد به نفس می دادند؛ همه این ها باعث شد تا من در اثر ایشان توأم با آرامش کار کنم. زنده یاد دری با دقت و وسواس بسیار زیادی کارشان را انجام می دادند و هنرمندی صاحب سبک و مولف بودند که قطعاً آثارشان تا دهه ها بعد همچنان می تواند در آسمان هنر کشور بدرخشد. آثار ماندگار زنده یاد دری به خصوص آثاری که برای تلویزیون تولید کردند هرگز از یاد مردم نخواهد رفت و من بسیار متأسفم که ایشان طی سال های آخر حیات شان برخلاف میل باطنی شان نتوانستند اثری تولید کنند.

دانایی در خاتمه گفتگویش با سینماپرس یادآور شد: «پهلوان خشمگین» اثری بود که زنده یاد دری مدت ها در پی تولید آن بودند اما مسئولان از تولید این اثر حمایتی نکردند و متأسفانه این اثر که سناریوی فوق العاده ای هم داشت به تولید نرسید و من امیدوارم که حداقل اینک پس از درگذشت شان به یاد زنده یاد دری این اثر که فیلمنامه ای درخشان دارد تولید شود.

شفیع آقامحمدیان کارگردان سینما و مدیرعامل سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نیز با بیان اینکه درگذشت زنده یاد دری ضایعه ای جبران ناپذیر برای سینما و تلویزیون کشور بود اظهار داشت: ما در سینما و تلویزیون کشورمان مگر چند فیلمساز بزرگ، متعهد، ولایی و دغدغه مند مانند زنده یاد دری داریم؟ زنده یاد دری یکی از نوابغ سینما و تلویزیون ایران بود که آثار ماندگارش در رابطه با تاریخ معاصر کشور هرگز از یادها نخواهد رفت.

وی ادامه داد: سینمای ما یک سینماگر سیاسی داشت که آن هم زنده یاد دری بود! بنده به جرأت می گویم طی ۴۰ سالی که از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی می گذرد سینما و تلویزیون کشور چنین فیلمساز اندیشمند، خلاق، متبحر، کارشناس و سینماشناس که بتواند نگاه سیاسی درست خود را در قالب فیلم و سینما تلفیق کند نداشته ایم. زنده یاد دری نگاهی بسیار عمیق و درست به سیاست داشت و تسلط جدی اش بر تاریخ و سیاست همیشه مثال زدنی بود.

این سینماگر خاطرنشان کرد: ایشان هرگز به صورت باری به هر جهت کار نمی کردند. تمام تلاش زنده یاد دری این بود که اثری ماندگار خلق کند و آن اثر را برای ملت ایران به یادگار بگذارد که خوشبختانه در این مسیر موفق هم شد چرا که آثار ایشان تا سال های متمادی بر تارک فرهنگ و هنر این کشور خواهد درخشید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

خاطره‌بازی با «آقای صدا» در سینما/۱۷سالگی صدفیلم در کارنامه داشتم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: اسحاق خانزادی از صدابرداران و صداگذاران پیشکسوت سینما در مرور نوروزی خاطرات خود ضمن اشاره به آغاز کارش در سینما در سن ۱۳ سالگی، از صداگذاری نزدیک به ۱۰۰ فیلم تا ۱۷ سالگی خود گفت.

به گزارش سینماپرس، اسحاق خانزادی از جمله فعالان پیشکسوت عرصه صدا در سینمای ایران است. وی که متولد ۱۳۲۹ در شهرستان دماوند است، فعالیت خود در سینما را پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران آغاز کرد و تا امروز ۱۳۰۴ فیلم را صداگذاری و صدابرداری کرده است.

این هنرمند تا امروز توانسته جوایزی همچون جایزه ویژه هیأت داوران در پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم «شیر سنگی» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی در سال ۱۳۶۵، سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری در هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم «در مسیر تندباد» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی در سال ۱۳۶۷، سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری در هجدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم «اعتراض» به کارگردانی مسعود کیمیایی در سال ۱۳۷۸، جایزه بهترین صداگذاری در ششمین دوره جشنواره دفاع مقدس برای فیلم «حمله به اچ ۳» به کارگردانی شهریار بحرانی، جایزه بهترین صداگذاری و صدابرداری در پنجمین دوره جشنواره دفاع مقدس برای فیلم «جنگ نفتکش‌ها» به کارگردانی محمد بزرگ‌نیا، جایزه بهترین صداگذاری برای فیلم «نگین» به کارگردانی اصغر هاشمی در ششمین دوره جشن خانه سینما، جایزه بهترین صدابرداری در جشنواره تولیدات سیما برای فیلم و مجموعه تلویزیونی «مریم مقدس» به کارگردانی شهریار بحرانی ۱۳۷۹ را از آن خود کرده است.

همزمان با ایام نوروز ۹۸ با این هنرمند پیشکسوت سینمای ایران به گفتگو نشستیم تا از خاطرات خود طی سال‌ها فعالیت در سینما بگوید. بخش اول این دیدار و گفتگوی نوروزی را در ادامه می‌خوانید؛

* جناب آقای خانزادی برای شروع کمی از فرآیند ورود خود به حرفه سینما بگویید؛ چه شد که این حرفه را انتخاب کردید؟

زادگاه پدری من شهر دماوند است که در زمان کودکی تابستان‌ها به آنجا می‌رفتیم، البته محل سکونت خانواده ما در آن زمان در تهران و در منطقه امام حسین بود، وقتی که کلاس ششم را به پایان رساندم و به دبیرستان رفتم، با توجه به اینکه علاقه بسیاری به سینما داشتم، آقای متوسلانی بزرگ که یکی از معلم‌های بی‌نظیر من در عرصه کار در سینما بود، شرایطی را برای من فراهم کرد تا بتوانم در سینما کار کنم.

۱۱ یا ۱۲ ساله بودم که وارد استودیو «عصر طلایی» با مدیریت آقای امینی شدم. آقای امینی اوایل نمی‌پذیرفت که من در این استودیو کار کنم اما بعد از خواهش‌های بسیار من و تأیید آقای متوسلانی، قبول کرد که من در این استودیو مشغول به کار شوم. قرار شد بعد از مدرسه یعنی بعد از ظهرها در استودیو «عصر طلایی» کار کنم.

روز اول کارم، کت و شلوار پوشیدم و خیلی شیک به استودیو «عصر طلایی» رفتم. به خاطر دارم که ۳ بعد از ظهر وارد این استودیو شدم و هنوز کسی نیامده بود، در حیاط استودیو بودم که چشمم به باغچه‌های پر از ته سیگار افتاد، استودیو «عصر طلایی» در منطقه نارمک خیابان پدر ثانی قرار داشت، یک استودیو بسیار بزرگی که دارای لابراتوآر پیشرفته، استودیو صدا و عکس بود.

تصمیم گرفتم تا ته سیگارهایی را که در باغچه ریخته بود جمع کنم، این کار تا ۵ بعد از ظهر طول کشید. معمولاً آقای امینی بعد از ظهرها ساعت ۵ وارد استودیو می‌شد، وقتی وارد حیاط شد و باغچه را دید بسیار تعجب کرد و به سرایدار استودیو که موسی نام داشت آفرین گفت که باغچه را تمیز کرده است. آقا موسی هم گفت من این کار را نکردم و این پسربچه همه باغچه را تمیز کرده است.

فکر می‌کنم همین کار من باعث شد تا آقای امینی از من خوشش بیاید، از من پرسید که چه کاری را در سینما دوست داری، گفتم نمی‌دانم، من بازیگری را خیلی دوست دارم، آن زمان اصلاً نمی‌دانستم صداگذاری و صدابرداری چه هست!

*پس برای بازیگر شدن به استودیو «عصر طلایی» رفتید و دوست داشتید در سینما بازیگر شوید؟

بله، آن زمان هرچه از سینما می‌دانستم، آن چیزی بود که روی پرده بود و این یعنی بازیگر. آقای امینی من را به لابراتوآراستودیو برد و به من گفت که کنار زنده یاد علی خرم که آن زمان مسئولیت لابراتوآر استودیو را برعهده داشت، بمانم. یک هفته‌ای در لابراتوآر بودم و آنجا را تمیز کردم. در واقع لابراتوآر از اهمیت بسیاری در پروسه تولید فیلم برخوردار بود و باید بسیار تمیز باشد و هیچ گرد و خاکی در آن نباشد.

وقتی چراغ سالن میکس روشن شد دیدم که چه سالن زیبایی است، سالن پر از عکس‌های قشنگ بود و همان لحظه انگار تمام دنیا را به من دادند و مجذوب این فضا شدمبعد از گذشت یک هفته کار در لابراتوآر آقای امینی به من گفت دوست داری در لابراتوآر کار کنی و من گفتم نه. آقای امینی همان موقع من را به طبقه دوم استودیو برد، در آن طبقه استودیو صدا بود و وقتی درها را باز کرد وارد اتاق رژیاستودیو صدا شدم و وقتی چراغ سالن میکس را روشن کرد، دیدم چه سالن زیبایی است. سالن پر از عکس‌های قشنگ بود و همان لحظه انگار تمام دنیا را به من دادند و من مجذوب این فضا شدم.

صدابردار استودیو در آن سال‌ها آقایی به نام داریوش عزیزی بود که بعدها فیلمبردار شد، از همان روز من دستیار داریوش عزیزی شدم. آنجا به من یاد دادند نوار صدا را‬ که آن زمان نوار ۵/‌۱۷ میلیمتری بود چگونه بعد از خورد شدن و مونتاژ کردن، اضافه‌های آن را با چسب‌های مخصوص به هم بچسبانم. نزدیک به یک ماه کار من به هم چسباندن این نوارها بود و همان جا بود که یاد گرفتم فیلم، صدا چیست و یک فیلم چگونه دوبله می‌شود.

* اولین فیلمی که دوبله آن را از نزدیک دیدید چه فیلمی بود؟

بعد از گذشت یک ماه که تازه فهمیده بودم در استودیو چه کارهایی می‌کنند. دوبله یکی از فیلم‌های سینمایی آن زمان به نام «جلاد» را آوردند تا صدابرداری شود. به خاطر دارم یک روز ساعت ۵ بعد از ظهر، خانم‌ها و آقایان مختلفی به استودیو آمدند که گوینده بودند. آن زمان آقای چنگیز جلیلوند مدیر دوبلاژ بود و یکی‌یکی آنها را صدا می‌کرد تا به جای نقش‌هایی که به آنها داده بودند، صحبت کنند. از همان زمان و با دیدین چنین فضای متفاوتی، تلاش کردم تا طی یک سال و نیم این شغل را از صفر تا صد یاد بگیرم.

نزدیک به ۳ ماه هر روز بعد از رفتن صدابردار، در یک دفتر بزرگ نقشه میز میکس که در استودیو بود را کشیدم به گونه‌ای که در این نقشه جای همه ولوم ها و بخش‌های دیگر دقیقاً طراحی شده بود و از روی نقشه برای خودم تمرین می‌کردم که چگونه با میکسر صدا کار کنم چرا که اجازه نداشتم به این میز دست بزنم.

در واقع آن زمان کنار آپارات بودم و فیلم را می‌گذاشتم تا زمانی که گویندگان می‌خواستند به جای بازیگری حرف بزنند، جایی که لازم بود فیلم را قطع و یا دوباره استارت می‌زدم و نمی‌توانستم وارد اتاق رژی شوم. هر روز که صدابردار استودیو می‌رفت من هم از طریق نقشه‌ای که کشیده بودم تمام تلاش خود را می‌کردم تا ببینم این صدا چگونه وارد دستگاه می‌شود و بعد چگونه از بلندگو خارج می‌شود.

* در چنین شرایطی چگونه توانستید اولین تجربه صداگذاری را پشت سر بگذارید؟

داستان از اینجا شروع شد که یک میکروفن پیدا کردم و از یکی از همکارانم خواستم تا صدایش را ضبط کنم و در نهایت با تمرین‌های بسیار یاد گرفتم که صدا چگونه از میکروفن وارد دستگاه میکس می‌شود.

زمانی که به گذشته فکر می‌کنم با خودم می گویم خدایا چه قدرتی به من داده بودی که یک بچه چنین جسارتی داشت که به صاحب استودیو بگوید که من صداگذاری یک فیلم را انجام می‌دهم! یک سال بعد نزدیک به ۱۳ سالم بود که از نظر خودم حس کردم یک آدم توانمند در این عرصه شده‌ام. به خاطر دارم زنده‌یاد احمد نجیب‌زاده فیلمی ساخته بود. داریوش عزیزی صدابردار استودیو آن زمان به ایتالیا سفر کرده بود و برای استودیو به دنبال یک صدابردار بودند تا این فیلم را صدابرداری کنند. به امین امینی مدیر استودیو «عصر طلایی» که همیشه به من فرصت‌های بسیار می‌داد، گفتم من ضبط صدای فیلم را برعهده می‌گیرم، آقای امینی به من گفت مگر می‌توانی این کار را انجام دهی، گفتم بله.

زمانی که به گذشته فکر می‌کنم با خودم می گویم خدایا چه قدرتی به من داده بودی که یک بچه چنین جسارتی داشت که به صاحب استودیو بگوید که من صداگذاری یک فیلم را انجام می‌دهم! آقای امینی پیشنهاد من را پذیرفت. به خاطر دارم ساعت ۴ بعد از ظهر دوبلورها آمدند و من وارد اتاق ضبط شدم، بخش اول را که ضبط کردیم، ناگهان کارگردان فیلم وارد شد، گفت چه کسی صدای فیلم را می‌گیرد و همه من را نشان دادند. کارگردان فیلم با دیدن من بسیار عصبانی شد و شروع به داد و بیداد کرد و با امینی تماس گرفت که چرا بعد از این همه زحمتی که کشیده‌ام، صدای فیلم من را دست یک بچه داده‌اید.

آقای امینی همیشه از من حمایت می‌کرد. دفتر آقای امینی آن زمان در خیابان نادری بود و تا استودیو «عصر طلایی» ۲۰ دقیقه فاصله داشت، در این زمان کارگردان اجازه کار نداد، زمانی که آقای امینی وارد استودیو شد گفت فیلم برای من است و من تهیه‌کننده این اثر هستم و من تصمیم می‌گیرم که چه کسی چه کاری انجام دهد، کارگردان قهر کرد و از استودیو رفت. اما آقای جلیلوند و دیگر گویندگان ماندند و فیلم را دوبله کردند، این کار ۳ روز طول کشید.

* جالب است که فارغ از جسارتی که اشاره کردید توانایی فنی قبول چنین مسئولیتی را در ۱۳ سالگی داشتید؛ صداگذاری را چگونه آغاز کردید؟

از زنده یاد روبیک منصوری که یکی از اساتید بزرگ صداگذاری ایران بود، دعوت شد تا به عنوان صداگذار در استودیو مشغول به کار شود، صداگذاری را هم از وی و آقای واروژ یاد گرفتم. در واقع در سن ۱۷ سالگی یعنی سال ۱۳۴۹ صداگذاری را به خوبی یاد گرفته بودم و از مهمترین فیلم‌هایی که تا آن زمان کار کرده بودم می‌توان به «نقره داغ» به کارگردانی زنده یاد ایرج قادری، «کوچه مردها» به کارگردانی سعید مطلبی، «علی کنکوری» مسعود اسدالهی اشاره کرد.

در سال ۵۷ بر اساس نظر همکارانم تبدیل به یکی از شاخص‌های صدای ایران شدم؛ برای رسیدن به این جایگاه تمام تلاش خود را کردم و در حال آموزش و یادگیری بودممی‌توانم بگویم در سن ۱۷ سالگی نزدیک به ۱۰۰ فیلم کار کرده بودم. به خاطر دارم در این مدت با کارگردانانی چون بهرام ری‌پور، سعید مطلبی، نظام فاطمی، مهدی رئیس فیروز، احمد نجیب‌زاده، مسعود اسدالهی، امین امینی، محمد متوسلانی کار کرده بودم که بیشتر فیلم‌های «عصر طلایی» را می‌ساختند. در واقع کار در این استودیو برای من مانند یک دانشگاه با اساتید بزرگ بود و زمانی که فیلمشان را به من می‌سپردند خیالشان راحت بود، وقتی امروز این فیلم‌ها را می‌بینم برایم بسیار جالب است. به عنوان مثال در «کوچه مردها» سه ترانه از ایرج ضبط کردم که مثلاً به جای فردین لب می‌زند و همه این کارها را درست در زمانی انجام دادم که سن بسیار کمی داشتم.

البته باید بگویم که کار بسیار سختی بود، آن زمان این گونه نبود که نوازنده، خواننده به صورت جداگانه قطعه را ضبط کنند، همه با هم در استودیو جمع می‌شدند تا ترانه موردنظر را ضبط کنند و صدابردار باید آنقدر توانایی داشت که بتواند همه صداها را به خوبی بشنود تا ضبط خوبی داشته باشد. آن زمان در ابتدای کار اندازه قدم به برخی از دستگاه‌ها نمی‌رسید و مجبور بودم از چهارپایه استفاده کنم و حالا که به گذشته نگاه می‌کنم خدا را شکر می‌کنم که توانستم کارم را در آن سال‌ها به گونه‌ای انجام دهم که اسم و رسمی برای خود پیدا کنم که این آوازه به وزارت فرهنگ و هنر رسید و در آنجا مشغول به کار شدم.

* چگونه از «عصرطلایی» به وزارت فرهنگ و هنر راه پیدا کردید؟

در واقع بدون آنکه به سربازی رفته باشم، در وزارت فرهنگ و هنر استخدام شدم. در آن زمان استودیو «عصر طلایی» ورشکسته شد، زنده‌یاد بهرام ری پور بعد از اینکه متوجه شد این استودیو ورشکسته شده است من را به اداره تولید فیلم وزارت فرهنگ و هنر برد و به آقایی به نام سیروس شبدیز معرفی کرد.

سیروس شبدیز رئیس واحد صدا و تدوین این وزارت خانه بود. آن زمان وزارتخانه مربوطه بزرگ‌ترین استودیو صدا و تدوین در خاورمیانه را داشت که دستگاه‌های روز دنیا در آن وجود داشت. یک سال و نیم در این استودیو کار کردم و ۶ فیلم با کارگردانانی چون زنده‌یاد سهراب شهید ثالث، کامران شیردل در فیلم «آن شب که بارون آمد» و آلبر لاموریس در «باد صبا» کار کردم. هر کدام از این آثار جزو بهترین آثار آن سال‌ها به شمار می‌رفت و این اداره از کار من بسیار راضی بود، همان زمان‌ها بود که ضبط صدا صحنه را نیز آغاز کردم.

بعد از مدتی از من خواستند مدارک لازم برای استخدام در وزارتخانه را بیاورم که صد در صد نیازمند مدرک پایان خدمت بود، گفتم که من سربازی نرفته‌ام، همین مساله سبب شد تا به دماوند بروم و برای سربازی اقدام کنم، مساله جالب این است که بعد از ثبت نام در سربازی شرایطی به وجود آمد که از سربازی معاف شدم، وقتی که به وزارتخانه بازگشتم به دلیل معاف شدنم برای من جشن گرفتند و استخدام شدم.

در آن زمان با کامران شیردل یک اثر مستند کار کردم و در «چریکه تارا» با بهرام بیضایی و بسیاری دیگر از فیلمسازها کار کردم. در سال ۵۷ بر اساس نظر همکارانم تبدیل به یکی از شاخص‌های صدای ایران شدم؛ برای رسیدن به این جایگاه تمام تلاش خود را کردم و در حال آموزش و یادگیری بودم. به خاطر دارم آقای شبدیز یک فرد تحصیل‌کرده در حوزه صدا بود و کمک‌های بسیاری به من کرد.

* مهر

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«نون. خ» جای «پایتخت» را پر کرده – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمدتقی فهمیم معتقد است سریال «نون. خ» در عین اینکه جای پایتخت‌های ادوار گذشته را پر کرده است، حال و هوای عید و فضایی متفاوت دارد.

به گزارش سینماپرس، «محمدتقی فهیم» در مطلبی که در صفحه شخصی خود نوشته، آورده است: تا اینجای آمده، سریال نون خ قابل تحمل تر است. در عین اینکه جای پایتخت های ادوار گذشته را پر کرده است، حال و هوای عید و فضایی متفاوت دارد. اگر چه در رویکرد غالبش، به طنز کلامی متکی است و کمتر موقعیت کمیک دارد اما در کلام حد نگه داشته است.

سعید آقاخانی پس از کارهای متعدد تلویزیونی پختگی لازم را به رخ می کشد. از هوش آقا خانی همین بس که در استفاده از لهجه، ضمن رعایت حدود تایید گرفتن از هم ولایتی هایش، به کردی غلیظ هم نیفتاده تا مخاطبان فارسی زبان هم بدون زیرنویس، داستان را دنبال کنند. این سریال بار دیگر تلنگری است که برنامه سازان اگر با طرح و برنامه از تهران خارج شوند با دست پر باز خواهند گشت و ظرفیت نمایشی  دیگر، دستمایه قرار دادن تولید تخمه آفتابگردان است که خود تبدیل به کاراکتر جذابی شده است.

ولی از جایی که نورالدین به تهران سفر می کند و با دامادش زوج همسفر می شوند، سریال از نفس می افتد و حتی قلاب طلبه داور فوتبال با مزه هم کمکی نمی کند. آقا خانی هرچقدر در منطقه کردنشین و اورامانات و … قدرتمند و تازه است، برای تهرانش، همچنان کلیشه روستایی ساده دل و بچه شهری های نازک نارنجی و تلکه کن و … را پیش چشم داشته است. (خصوصا نصیحت های منبری اش به این و آن خیلی توی ذق می زند) البته سریال هنوز در میانه  است و شاید اتفاقات جدیدی در راه باشد که آتمسفر روستا هم در شهر بروز کند، خدا را چه دیدید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اجرای پروژه مشترک نمایشی حوزه هنری و کانون‌های مساجد در سال ۹۸ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: دبیر ستاد عالی کانون‌های فرهنگی، هنری مساجد کشور گفت: براساس تفاهم‌نامه سال ۹۷ بین حوزه هنری و کانون‌های مساجد در عرصه نمایش امسال شاهد اتفاقات خوبی در این عرصه خواهیم بود.

به گزارش سینماپرس، حجت‌الاسلام حبیب‌رضا ارزانی دبیر ستاد عالی کانون‌های فرهنگی، هنری مساجد کشور چندی پیش تفاهم‌نامه‌ای با حوزه هنری در زمینه تئاتر منعقد کرد.

وی در گفت‌وگو با فارس عنوان کرد: حوزه هنری در عرصه تئاتر فعال عمل کرده است، ما ۴۰ نمایشنامه در زمینه نگارش و اجرا تفاهم بستیم، نیمی از هزینه‌هایش را داده‌ایم و نیمی را نیز حوزه تقبل کرده است تا این پروژه کلید بخورد.

وی درباره موضوعات این نمایش‌ها گفت: غالباً مسائل دینی، مذهبی، اجتماعی و مسائلی که چالش‌های اساسی جامعه است به عنوان موضوعات این نمایش‌ها در دستور کار قرار خواهد گرفت.

ارزانی درباره زمان اجرای این نمایشنامه‌ها گفت: فعلاً که پروژه برای سال ۹۷ کلید خورده و تا پایان سال ۹۸ این رخداد صورت می‌گیرد.

وی با اشاره به اینکه هنرمندان از کل کشور در این کار همراهی خواهند داشت، گفت: افرادی که بخواهند در این پروژه همراهی کنند باید به حوزه هنری یا به معاونت فرهنگی کانون‌های مساجد مراجعه کنند. کسانی که نمایشنامه قوی داشته باشند مورد حمایت قرار می‌گیرند.

حجت‌الاسلام ارزانی اظهار داشت: ما چند کار فاخر تئاتری در کاشان داشتیم که اخیراً یکی از آنها اجرا شد. سال قبل هم یک کار دیگر داشتیم. در عرصه تعزیه هم برخی کانون‌ها فعال شده‌اند این اتفاق خوبی است چرا که توریست‌ها هم می‌توانند این کارها را تماشا کنند.

وی در پایان گفت: برای محرم سال ۹۸ تصمیم داریم در برخی حسینیه‌ها کارهایی انجام دهیم، صندلی بگذاریم و مردم تعزیه تماشا کنند. هزینه‌هایش را هم خود مردم می‌توانند کمک کنند این یک کار گردشگری دینی می‌شود چرا که توریست‌ها هم می‌توانند از آن استفاده کنند و حضور داشته باشند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جذابیت انیمیشن های خارجی نسبت به ایرانی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: حامد تأملی، طراح اسباب‌بازی می‌گوید: جذابیت انیمیشن‌های خارجی نسبت به ایرانی و عدم رعایت مالکیت معنوی شخصیت‌های خارجی از موانع بازار پردازی در ایران است.

به گزارش سینماپرس، حامد تأملی طراح و تولیدکننده اسباب‌بازی در گفت‌وگو با خبرنگار مهر درباره تأثیر شخصیت‌های کارتونی خارجی بر روی کودکان گفت: تأثیر بازار پردازی شخصیت‌های کارتونی خارجی در ایران به خاطر واردات گسترده محصولات کودک و نوجوان به‌ویژه اسباب‌بازی در فروش کالاها بر کسی پنهان نیست. به گونه‌ای که تولیدکنندگان داخلی نیز از این امکان بی‌بهره نیستند و انبوه تولیداتی را در بازار شاهد هستیم که تصاویر شخصیت‌های خارجی بر روی آنها نقش بسته است و اقبال خوبی هم نسبت به آنها از سوی مخاطبان وجود دارد.

به گفته تأملی، فیلم‌ها، سریال‌ها و انیمیشن‌های با کیفیت روز دنیا به علت عدم التزام ایران به قوانین کپی‌رایت بین‌المللی و به مدد دسترسی به اینترنت به راحتی در دسترس عموم مردم قرار می‌گیرد و با کمترین هزینه به تماشای آن می‌نشینند، در این میان معدود شخصیت‌های بومی ایرانی مانند کلاه‌قرمزی، پسرخاله، جناب‌خان، شخصیت‌های شهر موش‌ها و مجموعه شکرستان توانسته‌اند از ظرفیت‌های بازار پردازی استفاده کنند که اغلب به علت مشکلات عدیده‌ای که پیش آمده است، چندان با موفقیت روبرو نشده‌اند.

او درباره بازار پردازی شخصیت‌ها کارتونی و تبدیل شدن آن‌ها به اسباب‌بازی اظهار کرد: تأثیرات فرهنگی و اجتماعی شخصیت‌های سینمایی و انیمیشنی که دامنه نفوذ وسیعی بر کودکان دارند از یک‌سو و از سوی دیگر گردش مالی هنگفتی که حول این شخصیت‌ها شکل می‌گیرد مقوله «بازار پردازی شخصیت» و کسب‌وکارهای مرتبط به آن را اهمیت ویژه‌ای بخشیده است.

این طراح اسباب‌بازی در ادامه افزود: به‌طور کلی می‌توان مشکلات پیش روی بازار پردازی شخصیت‌های ایرانی را جذابیت انیمیشن‌های خارجی نسبت به ایرانی، عدم رعایت مالکیت معنوی شخصیت‌های خارجی، سازوکارهای مبهم برای ثبت شخصیت، تُنک بودن سبد کالایی مربوط به شخصیت، نبود کسب و کارهای بازار پردازی و Licensing، دانست که رفع این موضوعات می‌تواند راهکارهای مناسبی را برای گسترش کسب‌وکارهای این حوزه ارائه دهد

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کمبودهای رسانه‌ای مازندران با چه پر می‌شود؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بهترین رسانه برای استان مازندران به دلیل شرایط ویژه آب و هوایی‌اش و همچنین زندگی یک چهارم مردم آن در مناطق کوهستانی، رادیوست.

به گزارش سینماپرس، استان مازندران به دلیل شرایط آب و هوایی یکی از پرتراکم‌ترین مناطق جمعیتی کشور است. جمعیت این استان بیش از سه میلیون نفر است و در مواقع تعطیلات عمومی با توجه به حجم گردشگران زیادی که سالانه از این استان بازدید می‌کنند، این جمعیت به بیش از ۱۰ میلیون نفر می‌رسد.

بر طبق آخرین سرشماری‌ها نزدیک به یک چهارم مردم استان به طور کامل در مناطق کوهستانی زندگی می‌کنند. این مناطق به دلیل دوری از دریا و افزایش تدریجی ارتفاع در اراضی جلگه‌ای، تغییرات آب و هوایی خاصی نسبت به مناطق کناره دریا دارد. به طوری که در ارتفاعات هزار و هشتصد تا سه هزار متری، آب و هوای معتدل کوهستانی با زمستان‌های سرد و یخ بندان طولانی و تابستان‌های کوتاه و معتدل وجود دارد. در ارتفاعات بالای سه هزار متر که دمای هوا به شدت پایین می‌آید، نیز زمستان‌ها بسیار سرد همراه با یخ بندان طولانی و تابستان‌ها کوتاه و خشک است. در این نواحی هوا غالباً برفی است و در ارتفاعات مهم چون تخت سلیمان و دماوند یخچال‌های کوهستانی و طبیعی ایجاد شده است. بنابراین روزهای سرد و برفی سال در این مناطق زیادتر از دیگر مناطق استان است. به عبارتی از ماه دوم پاییز در ارتفاعات استان بارش برف آغاز شده و تا نیمه‌های فروردین معمولاً بارش برف را داریم.

به دلیل دسترسی سخت و وجود راه‌های کوهستانی طولانی و صعب العبور که قطعاً با اتومبیل‌های تولید داخل به راحتی نمی‌توان از آن‌ها گذشت، بسیاری از روستاهای این استان از برخی امکانات محرومند. به عنوان مثال هنوز هم بسیاری از این روستاها «برق» ندارند که از جمله آن‌ها می‌توان به «کهنه ده» از توابع بخش کجورِ شهرستان نوشهر اشاره کرد. بالطبع زمانی که برق در این مناطق وجود ندارد نباید انتظار برخی امکانات جانبی دیگر را داشت. به عنوان مثال در مناطق کوهستانی مازندران حتی یک سالن سینما هم وجود ندارد.

همچنین با وجودیکه استان مازندران از سابقه تاریخی مناسبی در زمینه انتشار مطبوعات برخوردار است (تاریخ انتشار نخستین نشریه محلی در این استان سال ۱۲۹۰ است) و اکنون نیز بیش از ۲۰ نشریه استانی مشغول به فعالیت هستند، اما در اکثر مواقع سال مناطق کوهستانی این استان از روزنامه بی‌بهره هستند و به دلیل شرایط سخت دسترسی و وجود راه‌های کوهستانی حادثه خیز در فصول پاییز و زمستان تقریباً هیچ روزنامه‌ای به مناطق کوهستانی نمی‌رسد. این استان چه در مناطق شهری و جلگه‌ای و چه در مناطق کوهستانی از نظر داشتن کتابخانه‌های عمومی نیز وضعیت مناسبی ندارد. اکثر روستاهای مناق کوهستانی تقریباً از داشتن کتابخانه محرومند و صرفاً در مواقعی از سال (قطعاً تابستان‌ها و مواقعی که راه‌های کوهستانی خطرناک نباشند) کتابخانه‌های سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اندکی از خوراک فرهنگی کودکان و نوجوانان را تأمین می‌کنند. وضعیت این استان از نظر داشتن اینترنت پرسرعت نیز چندان تعریفی ندارد. در مرکز استان یعنی شهر ساری و شهرهای بزرگ و پرجمعیتی چون قائمشهر، بابل، آمل، نوشهر، چالوس و… سرعت پایین اینترنت صدای شهروندان را درآورده است.

مناطق کوهستانی همچنین از نعمت داشتن رسانه تلویزیون نیز تقریباً بی‌بهره هستند. با تمام این اوصاف اما رادیو در همه این مناطق کارآیی دارد. اکنون همه گوشی‌های موبایل، از پیشرفته‌ترین آن‌ها (گوشی‌های به اصطلاح هوشمند) تا ساده‌ترین‌شان مجهز به رادیو هستند و دیگر نیازی نیست که حتماً یک دستگاه رادیو داشت.

بنابراین رادیو می‌تواند در مناطق کوهستانی این استان خلأ نبود رسانه‌های دیگر را پر کند و بالطبع ابزار مهمی برای فرهنگسازی است. می‌توان با برنامه‌های مناسب که خوراک همه گروه‌های سنی را تأمین کند، در راستای فرهنگسازی مناسب گام برداشت. آن طور که از مشاهدات میدانی خود به نتیجه رسیده‌ایم، بیشتر اهالی ساکن در مناطق کوهستانی از رسانه رادیو استفاده می‌کنند و ساعات بسیاری از شبانه روز را به بهره بردن از رادیو اختصاص می‌دهند، که البته طبیعی است، چرا که رسانه دیگری در اختیار آنان نیست. البته اکنون رادیوی مازندران که از ساری پخش می‌شود، فعالیت‌های خوبی دارد، اما برنامه‌هایش مناسب برای تمام گروه‌های سنی نیست، (به عنوان مثال برنامه‌های مربوط به کتاب در رادیو ساری بسیار کم است و صرفاً خلاصه می‌شود در معرفی برخی منابع تاریخی در لابه‌لای برنامه‌های دیگر) ضمن اینکه در تمام ساعات شبانه‌روز برنامه ندارد. با تمام این اوصاف امروزه باید به علاقه مازندرانی‌ها به رادیو توجه بیش از پیش شود. این رسانه می‌تواند ابزار بسیار مهمی در راستای فرهنگسازی باشد، چیزی که اکنون مورد غفلت مسئولان و برنامه‌سازان قرار گرفته است.

پیشینه رادیو در مازندران

علاقه مازندرانی‌ها به رادیو به چند دهه قبل باز می‌گردد. هنگامی که نخستین رادیو در این استان با عنوان «رادیو ساری» درست ۳۲ سال پس از تولد رادیو در ایران یعنی در سال ۱۳۴۹، آغاز به کار کرد با استقبال بسیار مردم روبه‌رو شد. این رادیو با یک فرستنده نه چندان قوی ابتدا صرفاً شهر ساری و حومه را پوشش می‌داد و اهم برنامه‌های آن پخش اخبار بود. این رادیو از سال ۱۳۵۴ با نصب فرستنده پرقدرت ۱۰ کیلو واتی در خزر آباد ۸۵ درصد از شهرهای استان زیر پوشش برنامه‌های صدا قرار گرفت. در مردادماه سال ۱۳۷۵ شبکه پیام و در تیر ماه سال ۱۳۷۶ شبکه استانی صدای مرکز آغاز به کار کرد که به طور میانگین با ۱۴ ساعت تولید و پخش برنامه در روز با پوشش ۹۹ درصد در استان به فعالیت و امر برنامه سازی مشغول هستند.

اما یکی از مهم‌ترین و در عین حال ماندگارترین رادیوهای استانی در مازندران «رادیو دریا» ی شهر چالوس بود. رادیو دریا در ۲۵ خرداد سال ۱۳۵۱ راه اندازی شد. هدف از راه اندازی این رادیو راهنمایی مسافران تابستانی شمال ایران و ارائه اطلاعات آب و هوایی، وضعیت جاده، نشانی مراکز اقامتی، تفریحی و درمانی برای ایشان و همچنین پخش موسیقی و برنامه‌های تفریحی برای آنها بود. این رادیو به تقلید از رادیو ساحل در پراگ پایتخت چکسلواکی تأسیس شده بود. رادیو ساحل به کشتی‌های عبوری آمار توفان و وضعیت آب و هوا و خط سیر کشتی‌های عبوری را اطلاع رسانی می‌کرد تا دچار حادثه نشوند.

رادیو دریا در هر سال فقط به مدت سه ماه یعنی از ۱۵ خرداد تا ۱۵ شهریور برنامه داشت. این رادیو هر روز ۱۸ ساعت برنامه از ساعت ۷:۳۰ دقیقه صبح تا ۱:۳۰ دقیقه نیمه شب، پخش می‌کرد که شامل دو برنامه ترکیبی صبحگاهی و عصرگاهی به نام دریا بود. برنامه صبحگاهی از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۱۲:۳۰ و برنامه عصرگاهی از ۱۵:۳۰ تا ۱۹:۳۰ پخش می‌شد. در سایر ساعات نیز برنامه‌های این رادیو را پخش موسیقی‌های ملایم، غربی، سنتی و شاد تشکیل می‌داد. در هر سی دقیقه نیز یک بخش خبری کوتاه مشابه رادیو پیام فعلی از این رادیو پخش می‌شد.

این رادیو تا سال ۵۷ ادامه داشت. پس از پیروزی انقلاب نیز این رادیو با مدیریت حسن یوسفی نماینده شهرستان تنکابن در مجلس شورای اسلامی برنامه‌های خود را ادامه داد و فرستنده آن نیز تا چند سال فعال بود. پس از تعطیلی رادیو دریا در خواست‌های متعددی از سوی مردم و مسئولان شهرهای غرب استان مازندران، برای راه اندازی مجدد آن ارائه شده بود. مدتی هم برنامه‌های گلبانگ ساحل رادیو مازندران (صدای تبرستان) در روزهای پنج شنبه و جمعه به مدت ۳ ساعت عصرها پخش می‌شد. ولی مردم درخواست راه اندازی مجدد رادیو دریای چالوس به صورت مستقل بودند. اکنون رادیو دریا به صورت رله برنامه‌های رادیو ایران و رادیو ساری برای ساکنان غرب استان فعالیت دارد و برنامه خاص مستقل در تابستان‌ها ندارد. همچنین محله رادیو دریا در چالوس و ویلاهایش از خود این رادیو مشهورتر است.

از عوامل اصلی رادیو دریا در قبل از انقلاب می‌توان به جمشید عدیلی و همسرش مولود کنعانی، منوچهر نوذری، ژاله علو، زینت مؤدب، مولود ذهتاب، فریدون توفیقی، ایرج فهیمی، محمود امینی و محمود معلمیان به عنوان گوینده و شاهرخ نادری به عنوان تهیه کننده و بنیانگذار این رادیو اشاره کرد. حیدر صارمی، هرمز شجاعی مهر (مجری فعلی سیما) و چند گوینده دیگر نیز پس از انقلاب با رادیو دریا قبل از تعطیل شدن همکاری داشتند. منوچهر نوذری، جمشید عدیلی و مولود کنعانی گویندگان دائمی رادیو دریا از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ بودند.

اما چرا این رادیو به شدت موفق بود؟ رادیو دریا، برنامه‌هایی صمیمی، مردمی و متنوع داشت و ساعات فراغت ساکنان غرب استان مازندران را به خوبی پر می‌کرد. ضمن اینکه تنی چند از مطرح‌ترین و ماندگارترین گویندگان رادیو از جمله ژاله علو و زنده‌یاد منوچهر نوذری نیز در آن به گویندگی مشغول بودند. از تجربه‌های این رادیو بعدها برنامه‌سازان در سطح ملی استفاده بردند و اکنون رادیو جوان را می‌توان دنباله‌روی مشهور رادیو دریا دانست.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«میم کاف» به ماه رمضان نمی رسد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: با پایان نگارش فیلم‌نامه «میم کاف» پیش‌تولید این مجموعه تلویزیونی خانوادگی، شاد و مفرح پس از پایان تعطیلات نوروز با نهایی شدن متن کار آغاز می‌شود.

به گزارش سینماپرس، «امیر پور وزیری» کارگردان و سرپرست تیم نویسندگان در گفت و گو با فارس گفت: نگارش این مجموعه تلویزیونی از چندین ماه گذشته به سفارش سیما فیلم آغاز شده است.

وی ادامه داد: تاکنون پانزده قسمت از این مجموعه نوشته‌ شده و از این هفته نگارش ۱۰  قسمت پایانی کار را شروع می‌کنیم و پیش‌بینی می‌کنم تا اواخر فروردین‌ماه نگارش کار تمام می‌شود.

وی تاکید کرد: با آماده شدن متن پس از تعطیلات نوروز، پیش‌تولید کار را شروع می‌کنیم.

این کارگردان در مورد زمان پخش این مجموعه افزود: ابتدا قصد داشتیم این مجموعه را برای پخش در ماه مبارک رمضان آماده کنیم، اما کار برای این زمان آماده نمی‌شود و  ۵ ماه تصویربرداری دارد.

«میم کاف» به تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه است و سرپرستی تیم نویسندگان را امیر پور وزیری بر عهده دارد و فیلم‌نامه توسط محسن ملکی و حسین حقیقی در حال نگارش است. این سریال بیست‌وپنج قسمتی داستانی خانوادگی، شاد و مفرح دارد که جوانان در آن حضور دارند و بسیار شاد است.

امیر پور وزیری پیش‌ از این سریال «مینو» را روی آنتن شبکه یک سیما داشت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حضور هانس یورگ وایسبریخ در جشنواره جهانی فیلم فجر – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: هانس یورگ وایسبریخ تدوینگر آلمانی با حضور در سی‌وهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر کارگاه تخصصی برگزار می‌کند.

به گزارش سینماپرس، هانس یورگ وایسبریخ تدوینگر آلمانی با حضور در سی‌وهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر کارگاه تخصصی برگزار می‌کند.

به گزارش ستاد خبری سی‌وهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، هانس یورگ وایسبریخ (Hansjörg Weißbrich) تدوینگر سینمای آلمان که با کارگردان‌های مطرح آلمان همکاری کرده است برای برگزاری کارگاه تخصصی تدوینِ فیلم مهمان سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر خواهد بود.

هانس یورگ وایسبریخ یکی از تدوینگران شاخص بین‌المللی است که تاکنون در مجامع سینمایی کشور آلمان موفق به دریافت سیزده جایزه به عنوان بهترین تدوینگر شده است.

او در فیلم‌های «۲۳»، «رکوئیم» و «خانه ای برای آخر هفته» به کارگردانی هانس کیریستیان اشمید همکاری کرده است.

 این سینماگر آلمانی همچنین تدوینگر فیلم «جان رابه» و «کولونی» به کارگردانی فلوریان گالن برگر بوده است.

وایسبریخ همچنین در فیلم «قطار شبانه به لیسبون» به کارگردانی بیله آگوست و فیلم «فرانکو فونیا» به کارگردانی الکساندر سوکوروف به عنوان تدوینگر حضور داشته است.

آدرس سایت رسمی جشنواره Fajriff.com و پست الکترونیکی جشنواره [email protected] است.

سی‌وهفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر از ۱۸ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ (۲۹ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸) به دبیری رضا میرکریمی در تهران برگزار می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برای موفقیت سریال‌های طنز باید به روز باشیم/ مخاطب جزئی از سریال‌ است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر سریال «زوج یا فرد» گفت: اگر سازنده سریال‌های طنز دغدغه مخاطب را داشته باشند و مخاطب را جزئی از سریال‌های خود بدانند، می‌توانند سریال‌های موفقی را روانه آنتن تلویزیون کنند.

به گزارش سینماپرس، «مهران غفوریان» بازیگر نقش «فرشید» در سریال «زوج یا فرد» به کارگردانی علیرضا نجف زاده در گفتگو با فارس، درباره اینکه چه عواملی منجر به موفقیت آثار طنز نزد مخاطبان می شود؟، گفت: در وهله اول باید به روز باشیم و در گام‌های بعدی تلاش بیشتری برای موفقیت آثار طنز در تلویزیون به کار بریم.

وی در ادامه با بیان عواملی که در این زمینه حائز اهمیت است، افزود: هرچه عوامل سازنده یک سریال حساسیت بالایی روی خروجی کار خود داشته باشند و برایشان مهم باشد که چه خوراکی به مخاطب می‌دهند و دغدغه ساختن کار خوب را داشته باشند، نتیجه بهتر و موفق‌تر خواهد بود.

بازیگر سریال «در حاشیه» ادامه داد: اگر همه ما این موارد را رعایت کرده باشیم یعنی اینکه به مخاطبمان توجه کردیم و او را نیز جزئی از آن اثر دانستیم. اگر اینطور باشد سریال به خوبی دیده خواهد شد و مردم آن را دوست خواهند داشت، چراکه بر طبق سلیقه او عمل کردیم.

سریال «زوج یا فرد» به کارگردانی علیرضا نجف زاده و تهیه کنندگی مهران مهام هر شب از شبکه سه سیما پخش می‌شود. در این سریال مرجانه گلچین، هدایت هاشمی، یوسف تیموری، اشکان اشتیاق، مهران غفوریان و … به ایفای نقش پرداختند. شخصیت محوری این سریال شخصیتی به نام کمال شهری است که مدیر ارشد یک وزارتخانه است و قصه سریال از موضوعات روز جامعه است.

مشاهده خبر از سایت منبع