X

بایگانی فینال

دفتر سینمایی

عباسی: اعضا باید پیگیر سرنوشت عیدی وزارت ارشاد باشند/ «خانه سینما» کار مثبتی برای اعضای خود نمی کند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پیمان عباسی فیلمنامه نویس سینما در خصوص سرنوشت عیدی میلیاردی که وزارت ارشاد برای تقسیم کردن آن میان اعضای خانه سینما در اختیار دست اندرکاران این نهاد قرار داده اما معلوم نیست این پول دقیقا چه شده است گفت: همه اعضای خانه سینما باید پیگیر سرنوشت عیدی وزارت ارشاد باشند، من شخصاً هیچ خبری از این قضیه نداشتم و حتماً پیگیر این اتفاق خواهم شد.

فیلمنامه نویس فیلم های سینمایی «زهرمار» و «توفیق اجباری» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: خانه سینما به چه کسی پول می دهد؟ آن ها حتی پول بیمه ما را نمی دهند! خانه سینما رسماً هیچ کار مثبتی برای اعضای خود نمی کند. ما حتی پول بیمه تکمیلی خودمان را هم با چند برابر قیمت از جیب مان پرداخت می کنیم و آن ها برخلاف آنچه وظیفه مسئولان و متولیان اصناف است هیچ حمایتی از اعضای شان ندارند.

عباسی تأکید کرد: نکته قابل تأمل آنجا است که اغلب صنوف در فضای مجازی گروه ها و کانال هایی دارند و هر اتفاقی اعم از مرگ و میر هنرمندان یا… می افتد را در کانال ها به اطلاع اعضای شان می رسانند اما چنین اخباری را اصلاً منعکس نمی کنند و فکر می کنند که ما بعدها از این اتفاق ها مطلع نمی شویم.

این سینماگر با بیان اینکه مسئولان خانه سینما گویا دیده اند در جاهای دیگر بخور بخور فراوان است و گفته اند بگذار حالا ما هم این عیدی میلیاردی را بخوریم اظهار داشت: هنرمندان مستقل مدت ها است بلاتکیف رهاشده و زیر فشار شدید اقتصادی در حال له شدن هستند، لیاقت هنرمندان چنین زندگی هایی نیست و من امیدوارم که مسئولان ارشد سینمای کشور پیگیر این وضعیت باشند و اجازه ندهند تا بیش از گذشته حق اهالی صنوف سینمایی تضییع شود.

وی در پایان افزود: بنده پیش از این بارها اعلام کرده ام که در هیچ جای دنیا ما شاهد چنین وضعیت بغرنج و اسفباری در زندگی هنرمندان و سینماگران نیستیم و در هیچ نقطه دنیا هنرمندان بلاتکلیف به حال خود رها نمی شوند ودولت ها همیشه از آن ها تحت هر شرایطی حمایت های جدی می کنند و هیچ سینماگری غم نان و معیشت و بیمه و… خود و خانواده اش را ندارد اما حالا داستان عوض شده و وقتی عیدی ناچیزی هم برای اهالی سینما در نظر گرفته می شود برخی افراد از توزیع آن به سینماگران امتناع می کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نویسنده «شهرزاد» از عصاره تجربه فیلمنامه نویسی اش می گوید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نغمه ثمینی فیلمنامه نویس و مدرس دانشگاه، در کارگاه فیلمنامه نویسی «دارالفنون» با تشریح الگوهای مختلف برای ساخت کاراکتر، تجربه خود را در این زمینه در قالب فرمول جادویی بیان کرد.

به گزارش سینماپرس به نقل از ستاد خبری سی‌وهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، کارگاه فیلمنامه نویسی «دارالفنون» صبح تا عصر پنجشنبه ۲۹ فروردین در سالن ۳ پردیس چارسو محل برپایی سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد. در ابتدای این کارگاه که اولین کارگاه «دارالفنون» بود، مازیار میری مدیر دارالفنون ضمن خوش‌آمد گویی به دانشجویان، توضیحاتی درباره برنامه های پیش روی این بخش ارائه کرد و به مرور برنامه روز اول برای آنها پرداخت که شامل کلاس های فیلمنامه نویسی و گردش شبانه در تهران می شد.

وی همچنین توضیحاتی درباره استادان این کارگاه ها ارایه داد و گفت: سال گذشته وقتی از شاگردان پرسیدیم که از چه کسی بیشتر یاد گرفتید، تقریبا همه اسم نغمه ثمینی فیلمنامه نویس موفق ایرانی را عنوان کردند و من اطمینان دارم شما بسیار از او خواهید آموخت.

پس از صحبت های میری، دانشجویان به دو گروه تقسیم شدند؛ گروهی با عنوان «خانواده» در سالن سه با تدریس نغمه ثمینی و گروه دیگر با عنوان «مهاجرت» در سالن چهار با تدریس مهران کاشانی قرار گرفتند.

نغمه ثمینی فیلمنامه نویس کشورمان در ابتدای کارگاه خود با اشاره به اینکه بیان تمام جزییات فیلمنامه نویسی در مدت یک روز و نیم دشوار است، گفت: هیج عنصری در فیلمسازی به اندازه فیلمنامه مهم نیست و همه چیز با آن شروع می شود.

وی ادامه داد: عنوان ورک شاپ امروز من «magic Dc» و عصاره تجربه فیلمنامه نویسی من است برای همین تمام چیزهایی را که می دانید برای ساعاتی فراموش کنید و تنها روی این کلاس متمرکز شوید.

فیلمنامه نویس سریال «شهرزاد» سپس به تشریح «magic Dc» پرداخت و عنوان کرد: «دی» مرتبط با شخصیت و «سی» مرتبط با پیرنگ است، اما اجازه دهید قبل از تشریح آن مروری بر روش های متفاوتی که می توان توسط آنها به شخصیت پردازی کاراکتر پرداخت، اشاره کنم. چهار روش مهم در این زمینه وجود دارد که عبارتند از «پیشینه کاراکتر» یا (Back ground)، «کهن الگو» یا (archetype)، «ایدئولوژی» و «عصب شناسی» یا (neurology). در مورد بک گراند یا پیشینه باید گفت که کاراکتر ما حاصل یک پیشینه تاریخی است که تجربیاتیش در سال های سال باعث شکل گرفتن شخصیت او می شود. شما می توانید از راه های مختلفی کاراکتر را بسازید و از راه های متفاوتی او را از بیرون ببینید اما بار سنگین ساخت پیشینه کاراکتر همیشه بر دوش نویسنده است نه خود کاراکتر.

فیلمنامه نویس «طعم شیرین خیال» در ادامه ضمن درخواست از دانشجویان برای به یاد آوردن فیلم هایی با اینگونه شخصیت پردازی عنوان کرد: نویسنده های کلاسیک گذشته شخصیت را از طریق دیالوگ به مخاطب منتقل می کردند، البته پیرنگ را از این طریق پیش نمی برند. یکی دیگر از راه ها در حوزه ساخت پیشینه برای کاراکتر، نشان دادن واکنش های کاراکتر در مواجهه با اتفاقات مختلف و راه دیگر از طریق فلاش بک و یا برگشت به گذشته است. البته بعضی از نویسنده ها هم از طریق جملاتی در میان صحنه ها این کار را می کنند.

ثمینی با جلب کردن توجه دانشجویان به بعضی آثار کلاسیک مانند «مارنی» (Marnie) هیچکاک که کاراکتر اصلی در آن به دلیل تجربه تلخ کودکی اش به رنگ قرمز و یا مردان واکنش نشان می داد، تاکید کرد برای ساخت این گونه پیشینه ها باید نویسنده یک خاطره شخصی برای کاراکتر خود بسازد.

وی در مورد شکل دیگر خلق کاراکتر یعنی «کهن الگو» گفت: این شکل خلق شخصیت به الگوهای از پیش تعریف شده ای که ما می شناسیم برمی گردد. در کهن الگو، کاراکترها به مرور زمان لباس های جدیدی به تن می کنند.

فیلمنامه نویس فیلم «خون بازی» یکی از کهن الگوها را «شهید» یا «خدای شهید شونده» نامید و تشریح کرد: خدای شهید شونده کاراکتری است که جان یا مهمترین چیزی را که دارد برای تغییری در جهان فدا می کند. در حقیقت اصلاً مهم نیست کاراکتر چه گذشته ای دارد چون او توسط این الگو ساخته شده است. فیلم «ایثار» (The Sacrifice) تارکوفسکی یک مثال خوب در این زمینه است. در این فیلم اصلاً مهم نیست الکساندر چه گذشته ای دارد و آیا پدر یا مادرش ایثاری برای او داشته اند یا خیر زیرا او بر اساس الگوی خدای شهید شونده ساخته شده است. اگر جستجو کنید، متوجه می شوید که ساخت این کاراکتر به کهن ترین اساطیر بین النهرین به نام تموز و ایشتار برمی گردد.

وی ادامه داد: شکل دومی از این الگوها را من با نام «اژدهاکش» نامگذاری کرده ام. این شکلی از الگوی کاراکتر است که عامل بی نظمی را پیدا می کند و آن را از میان برمی دارد. در واقع کاراکتر اژدهاکش کسی است که بدون آن که به خودش آسیب برسد، عامل مخرب یا اژدها را از میان برمی دارد و پس از آنکه اژدها را کشت بر اساس الگوهای اسطوره ای خودش به اژدها تبدیل می شود. من فیلم «راننده تاکسی»  (Taxi Driver)را در این مورد به یاد می آورم که کاراکترش می خواهد با کاپیتالیسم مبارزه کند ولی کم کم خودش به اژدها تبدیل می شود.

ثمینی با تاکید روی تفاوت این دو حوزه عنوان کرد: در «خدای شهید شونده» کاراکتر همه چیزش را می دهد تا جهان را نجات دهد ولی «اژدهاکش» همه چیزش را می دهد تا خودش به اژدها تبدیل شود.

وی درباره الگوی سوم بیان کرد: الگوی سوم کاراکتری است که بر اساس الگوی «مسافر» شکل گرفته است. ساخت کاراکتر در این الگو بر اساس یک طرحِ قوی است که در آن شخصیت اصلی منزل به منزل و مانع به مانع حرکت و در هر مانع چیزی در شخصیت او تغییر می کند و در پایان، وقتی به خانه می رسد کاراکتر به بلوغ می رسد. ادیسه و پینوکیو می توانند به خوبی این الگو را بیان کنند. در میان آثار ایرانی هم دوست دارم از فیلم «خانه دوست کجاست» نام ببرم. در این فیلم اصلاً پیشینه کاراکتر مهم نیست، از طرفی دیگر او خودش را برای ساختن جهانی بهتر فدا نمی کند و یا با یک نیروی بزرگ مبارزه نمی کند تا بعد خودش به اژدها تبدیل شود. بنابراین این کاراکتر کاملاً بر اساس الگوی «مسافر» طراحی شده است، یعنی کاراکتری که در آغاز نمی تواند به دلیل ترس هایی که دارد به بیان خود بپردازد و در طی سفری که انجام می دهد، ترسش از بین می رود و با پیدا کردن راه حل های جدید برای مشکلاتش به کاراکتر دیگری تبدیل می شود. آسیب هایی که ممکن است خلق کاراکتر در این شیوه داشته باشد این است که در این مدل، کاراکتر شاید فاقد جزییاتی شود که او را به مخاطب نزدیک می کند.

استاد «دارالفنون» در ادامه به تشریح «ایدئولوژی» پرداخت و گفت: ایدئولوژی نیز می تواند باعث ساخت کاراکتر شود مثلاً اگر ایدئولوژی شما مذهبی است شخصیت ها به بهشتی و جهنمی و یا خوب و بد تقسیم می شوند و اگر ایدئولوژی شما مارکسیستی باشد، شخصیت ها به دو دسته سرمایه داری و کارگری تقسیم می شوند. اجازه دهید در مورد این گونه روش ساخت کاراکتر مثال هایم را با تئاتر و با نمایش های برتولت برشت آغاز کنم. او دائم آدمها را بر اساس ایدئولوژیش به دسته های مختلفی تقسیم می کند. مثال بعدی من سریال هایی است که در تلویزیون ایران ساخته می شود و مثال بعدی که شاید از شنیدنش متعجب شوید فیلم «روما» ((roma است که نویسنده توانسته با ظرافت شخصیت پردازی توسط ایدئولوژی را پنهان کند. شخصیت های اصلی این فیلم بر اساس طبقه اجتماعی ساخته شدند و تا پایان هم در همان جایگاه ها باقی می مانند.

وی مهمترین آسیب های این نوع شخصیت پردازی را از دست دادن «پلات» و همچنین ناتوانی شخصیت برای زندگی در اثر عنوان و بیان کرد: این کاراکتر نمی تواند در فیلم زندگی کند چراکه باید متعهد به چیزی باشد که بر اساس آن ساخته شده است. می خواهم در این حوزه از فیلم «سگ کشی» یکی از آثار بهرام بیضایی نام ببرم. در این فیلم ایدئولوژی این نیست که بعضی به بهشت و بعضی به جهنم می روند بلکه در «سگ کشی» کاراکترها به روشنفکر و سرمایه دار تقسیم می شوند. همچنین این فیلم ابداً با الگوی سفر ساخته نشده زیرا کاراکتر اصلی در پایان داستان شخصیتش تغییر نمی کند و اگر امروز فیلم را ببینید، دیگر فیلم برای ما مفهوم آنچه را در گذشته درک می کردیم، ندارد.

ثمینی ساختن کاراکتر بر اساس «عصب شناسی» را دیگر شکل خلق کاراکتر عنوان کرد و گفت: در این مدل کاراکتر بر اساس ساختمان مغزش ساخته می شود. این شیوه با نگاه فرویدی متفاوت است چون در نگاه فرویدی شخصیت بر اساس تجربیاتش ساخته می شود ولی این نوع کاراکتر بر اساس ذهنش ساخته می شود. بهترین مثال در این حوزه فیلم «مومنتو» (Memento) از نولان است. البته نولان بسیاری از کاراکترهای آثارش را بر این اساس می سازد. فیلم دیگری که به یاد می آورم «جزیره شاتر» (Shutter Island) است. با این دو مثال متوجه می شوید وقتی کاراکتر اینگونه ساخته شود فیلم در چه مسیری قدم بر می دارد. اما آسیب اینگونه شخصیت پردازی ها این است که کاراکتر ژانر فیلم را تعیین می کند و گاهی اوقات نویسنده مجبور می شود مساله علمی را نشان دهد تا کاراکتر در آن شناخته شود. یکی از فیلم های نولان که در این دام می افتد «تلقین» (Inception) است. در این فیلم عملاً در یک سوم فیلم، موضوع علمی آن توضیح داده می شود و بعد از آن تازه داستان فیلم آغاز می شود.

این فیلمنامه نویس سپس از دانشجویان خواست دو تمرین را انجام دهند؛ اول این که محبوب ترین فیلم زندگیشان را انتخاب و بر اساس این طبقه بندی کاراکتر اصلیش را مشخص کنند و دیگر اینکه متمرکز بر کاراکتر خود شوند و خودشان را بر اساس یکی از این موارد تعریف کنند. ثمینی البته این نکته را ذکر کرد که ممکن است فیلمی بر اساس تمام این موارد ساخته شده باشد و همچنین نویسنده مجبور نیست به یکی از این موارد در سراسر عمر کاری اش متعهد بماند، بلکه نسبت به شرایط قصه می تواند هر کدام را انتخاب کند.

ثمینی در ادامه به تشریح «magic Dc» پرداخت و عنوان کرد: می خواهم راهی برایتان بیان کنم که حاصل تجربه من است و احتمالاً تمام گونه های خلق کاراکتر را در خود دارد دی بزرگ (D) در اینجا به معنی Desire یا «خواسته» است. در حقیقت کاراکتر با خواسته اش شناخته می شود و خواسته مهمترین چیزی است که نویسنده می تواند به صورت عملی پوست، گوشت و استخوان به کاراکترش بدهد و او را به جنبش و حرکت وامی دارد.

فیلمنامه نویس «سه زن» ادامه داد: حتی ممکن است کاراکتر شما با «نخواستن» تعریف شود، اما باید بگویم همان هم نوعی خواستن است برای مثال فرض کنید یک ناشناس در خانه شما مهمان می شود و شما هم چیزی از او نمی دانید. معمولاً در فرهنگ ایرانی در بدو ورود مهمان از او پرسیده می شود: «چایی می نوشید یا قهوه؟» اگر کاراکتر بگوید فرقی نمی کند شما همچنان چیزی از او نمی دانید ولی اگر بگوید برای مثل چایی و شما آن را نداشته باشید، شاید بگوید اشکال ندارد و یا اینکه از شما بخواهد آن را برایش تهیه کنید. در حقیقت مهمان یا کاراکتر شما با انتخاب هایش در نظر شما در مسیر ساخته شدن شخصیتش قدم برمی دارد.

ثمینی کاراکتری را که خواسته اش را مطرح می کند لزوماً دوست داشتنی ندانست و عنوان کرد: این شخصیت شاید دوست داشتنی نباشد ولی به شدت دراماتیک است. در سینما نیز ما به شخصیت دوست داشتنی نیاز نداریم، بلکه کاراکتر باید باورپذیر باشد. کاراکتری که بر خواسته اش تاکید نکند شخصیتی نیست که باورپذیر باشد.

وی برای شفاف تر شدن این موضوع به «چهارشنبه سوری» و «درباره الی» اصغر فرهادی اشاره کرد و به کمک دانشجویان به بررسی «خواسته» شخصیت های این دو اثر پرداخت. سپس با اشاره به فیلم «دونده»، کاراکتر این فیلم را نماد همان کاراکتری دانست که خواسته هایش شخصیتش را می سازد.

ثمینی پیشنهاد دومش برای فیلمنامه نویسی را «پلات» عنوان و بیان کرد: فیلمنامه از ترکیب «شخصیت» و «پلات» تشکیل شده است و در حقیقت فیلم را گاهی «پلات» و گاهی «شخصیت» پیش می برد. بهترین شالوده برای فیلمنامه این است که نتوان تمیز داد آن اثر پلات‌محور است یا شخصیت‌محور. همانطور که می دانید ایده های زیادی درباره ساخت پلات وجود دارد برای همین از شما می خواهم فعلاً هر روشی برای ساخت پلات می دانید کنار بگذارید.

ثمینی ادامه داد: «C » مخفف  (conflict)یا «تضاد» است. تضاد هسته درام است و بدون آن نمی توان درام خلق کرد. فرض کنید شخصیت می خواهد به خواسته اش برسد و آن چه که جلوی او را می گیرد (obstacle) یا «مانع» است. در حقیقت برای خلق یک فیلمنامه ما به «مانع» احتیاج داریم که ممکن است یک فرد، طبیعت و یا قانون باشد مثلاً در یک دیدگاه جبرگرا ممکن است کائنات و سرنوشت جلوی خواسته شخصیت را بگیرد. فرمول کلی این است که کاراکتر یک خواسته ای دارد و باید فیلمنامه نویس ببیند چه موانعی می تواند مقابل او کاراکتر قرار دهد.

وی کلیدی ترین جمله این کارگاه فیلمنامه نویسی را این موضوع عنوان کرد که «مانعی» که نویسنده می تراشد در حقیقت ایده، فضای ذهنی و آن چیزی است که به آن اعتقاد دارد.

وی در توضیح این موضوع بیان کرد: فرض کنید دختری عاشق پسری شده، بیایید ببینیم چه موانعی ممکن است در راه او باشد. ممکن است مانع این باشد که پسر اصلاً  او را دوست نداشته باشد یا دختر در راه رسیدن به پسر و در یک سفر هوایی کشته شود و یا دختر و پسر از دو دین و قومیت مختلف باشند. هر کدام از این داستان ها یک اتمسفر منحصر به فرد را بیان می کند. اگر «مانع» قانون باشد ممکن است از طرف مخاطب یک نقد اجتماعی یا سیاسی برداشت شود و اگر سقوط هواپیما «مانع» باشد ممکن است جبر کائنات برداشت شود. به یاد داشته باشید که تعداد موقعیت های نمایشی تنها ۳۶ عدد است ولی موانع آن چیزی است که فیلمنامه ها را متنوع می کنند و باعث ارتباط پلات با شخصیت می شود.

ثمینی با اشاره به فیلم های فیلمسازانی مانند لینچ از آنها به عنوان آثاری که فیلمنامه نامتعارفی دارند و نمی توانند در این الگو قرار بگیرند یاد کرد و از دانشجویان خواست فیلم هایی که در ایده آنها «خواست» کاراکتر و «مانع» به صورت جدی وجود دارد نام ببرند. یکی از دانشجویان در این زمینه «جدایی نادر از سیمین» را عنوان کرد، ثمینی در مورد این فیلم گفت: «جدایی نادر از سیمین» مساله و دغدغه اجتماعی ندارد چراکه در نهایت دختر «مانع» اصلی است پس سویه فیلم کاملاً شخصی و خواستن (desire) است نه «مانع» بیرونی، اما در صورتی که برای مثال در گیت فرودگاه از خروج دختر جلوگیری می شد، آنگاه می توانستیم «مانع» و یک نقد اجتماعی را دغدغه فیلمنامه نویس بدانیم.

مثال بعدی فیلم «کلوز آپ» بود که ثمینی در مورد آن بیان کرد: در مورد کاراکتر حسین سبزیان در فیلم «کلوزآپ» باید بگویم «خواسته» آن است که او به عنوان فیلمساز مشهور شود و «مانع» این است که خانواده این موضوع را متوجه می شوند. توجه کنید که «مانع» در این فیلم چقدر شخصی و فردی است و به بیان بهتر «مانع» در این فیلم گسترش پیدا نمی کند.

مثال بعدی «فیلم کوتاهی در مورد عشق» بود. استاد دارالفنون در این مورد گفت: نویسنده، تمام مانع هایی که ممکن است کاراکترهای این فیلم برای به هم رسیدن با آنها برخورد کنند، کنار می گذارد و سخت ترین راه را انتخاب می کند و آن یک «مانع» درونی و از دست ندادن معصومیت است. در فیلم های ایرانی هم می توان از اثر رضا میرکریمی با نام «خیلی دور خیلی نزدیک» نام برد که «مانع» طبیعت است.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «تضاد» تمام امکانات، نقاط و موقعیت هایی است که شخصیت را با «مانع» رو به رو و کاراکتر و پلات را به هم متصل می کند، اما اصطلاح دیگر که باید عنوان کنم «انتخاب» (choice)  است اما الزاماً در درام ها، کاراکترها در مقابل انتخاب ها قرار نمی گیرند. اگر شما در برابر خواست کاراکترهایتان برای عبور از موانع انتخاب های متعددی قرار دهید، می توانید شخصیت تان را بیشتر معرفی کنید. در نمایشنامه «شاه لیر»، شخصیت شاه لیر از ابتدا «انتخاب» دارد ولی در «مکبث» ممکن است کاراکتر «انتخاب» داشته باشد با این حال این «انتخاب» در پلات وارد نشده است بنابراین به نظر من «انتخاب» می تواند کاراکتر را روشن کند. الزاماً در همه درام ها «انتخاب» وجود ندارد. فیلم های اصغر فرهادی یک مثال خوب برای «انتخاب» هستند چراکه این فاکتور در تمام آنها وجود دارد.  

ثمینی در پایان با ارائه یک پاورپوینت به تشریح مفهوم «پلات» پرداخت.

آدرس سایت رسمی جشنواره Fajriff.com و پست الکترونیکی جشنواره [email protected] است. سی‌وهفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر از ۱۸ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ (۲۹ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸) به دبیری رضا میرکریمی در تهران در حال برگزاری است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اعلام نشست‌های دومین روز جشنواره – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در دومین روز از سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر ۶ نشست و کارگاه تخصصی در پردیس چارسو و سینما فلسطین برگزار می‌شود.

به گزارش سینماپرس، جمعه ۳۰ فروردین ماه مصادف با دومین روز از سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در بخش کارگاهی «دارالفنون» ساعت ۹:۳۰ تا ۱۱ کارگاه فیلمنامه نویسی ۱ و ۲ با حضور مهران کاشانی و نغمه ثمینی در سالن شماره ۳ و ۴  چهارسو برگزار می شود و ادامه آن نیز پس از استراحتی نیم ساعته از ساعت ۱۱:۳۰ تا ۱۳ پی گرفته می شود.

همچنین «شناخت سینمای ایران» عنوان کارگاهی است که با حضور مجید اسلامی ساعت ۱۴ تا ۱۶ در سالن شماره ۲ چارسو برگزار می شود. همزمان با این کارگاه ساعت ۱۴ تا ۱۷  پنل تهیه کنندگی با حضور رزا بوش، شهره گلپریان و چنگیز حسنی در گذر اجتماعات واقع در طبقه ۷ چارسو پذیرای هنرجویان است.

در سالن شماره ۴ چارسو نیز کارگاه تخصصی فیلمبرداری با حضور لوکا بیگاتزی از ساعت ۱۸:۱۰ تا ۲۰:۱۰ برپاست.

لوکا بیگاتزی فیلمبردار نام آشنای ایتالیایی که تاکنون ۱۴ بار نامزد دریافت جایزه از جشنواره داوید دی دوناتلو شده و هفت بار جایزه بهترین فیلمبرداری را از این جشنواره دریافت کرده است برای برگزاری چند کارگاه آموزشی به سی‌وهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر می‌آید.

این مدیر فیلمبرداری سینما همچنین موفق به دریافت جایزه از جشنواره‌هایی چون کن، ونیز و شب‌های سیاه تالین شده است. او در سال‌های اخیر با پائولو سورنتینو کارگردان بزرگ ایتالیایی در آثاری چون «جوانی»، «پاپ جوان» و «زیبایی بزرگ» همکاری داشته است. از دیگر کارگردان‌هایی که بیگاتزی با آنها همکاری کرده می‌توان به سیلویو سولدینی، جانی آملیو، میکله پلاچیدو و میمو کالوپرستی اشاره کرد. بیگاتزی همچنین مدیر فیلمبرداری فیلم «کپی برابر اصل» به کارگردانی زنده‌یاد عباس کیارستمی بوده است.

آخرین برنامه بخش «دارالفنون» در روز جمعه به نشست «انتقال تجربه» اختصاص دارد که ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ در گذر اجتماعات واقع در طبقه ۷ چارسو برگزار می شود.

سینما فلسطین محل برپایی برنامه های باشگاه جشنواره نیز در روز جمعه در سالن شماره ۳ از ساعت ۱۷ تا ۱۹ میزبان سعید عقیقی است که کارگاه «ایده تا پیش فرض» را برای هنرجویان علاقه مند برگزار می کند.

آدرس سایت رسمی جشنواره Fajriff.com و پست الکترونیکی جشنواره [email protected] است.

سی‌وهفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر از ۱۸ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ (۲۹ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸) به دبیری رضا میرکریمی در تهران در حال برگزاری است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«روزی روزگاری هالیوود» به جشنواره کن نرسید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «روزی روزگاری هالیوود» فیلم کوئنتین تارانتینو به جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ نرسید اما هنوز امیدهایی برای تماشای آن در کن وجود دارد.

به گزارش سینماپرس، ترکیب اکران فیلم‌های جشنواره فیلم کن روز گذشته توسط برگزارکنندگان این جشنواره اعلام شد. غایب بزرگ جدول نمایش را می توان «روزی روزگاری هالیوود» به کارگردانی کوئنتین تارانتینو دانست.

بسیاری انتظار داشتند تا فیلم تارانتینو را در میان فیلم هایی که قرار است در جشنواره کن اکران شوند تماشا کنند با این حال، این فیلم هنوز به جشنواره کن نرسیده است.

به گفته مقام های آگاه، هنوز ۹۰ درصد از فیلم هایی که قرار است در کن اکران شوند در جدول نمایش قرار گرفته اند. این به آن معناست که فیلم های دیگری نیز به لیست فیلم های جشنواره کن اضافه خواهند شد. برگزار کنندگان جشنواره کن ابراز امیدواری کرده اند که تارانتینو بتواند فیلم خود را به جشنواره برساند.

این فیلم با بازی برد پیت و لئوناردو دیکاپریو در سال ۱۹۶۹ اتفاق می افتد و روایتگر داستان و تلاش های این دو برای فعال شدن در تجارت ساخت فیلم را به تصویر می‌کشد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«زنان کوچک» به کن نرسید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم «زنان کوچک» جدیدترین اثر گرتا گرویگ همچنان درگیر مراحل فنی است و به جشنواره کن نخواهد رسید.

به گزارش سینماپرس، برخلاف تمام پیش‌بینی‌ها «زنان کوچک» جدیدترین فیلم گرتا گرویگ در جشنواره جهانی فیلم کن نمایش نخواهد داشت. کمپانی سونی تهیه کننده پروژه است. گرتا گرویگ فیلمبرداری را پانزدهم ماه دسامبر به پایان برد اما گرویگ بشدت درگیر مراحل فنی فیلم است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ارسال هدایای فرهنگی و اسباب‌بازی در قالب کاروان‌ پیک امید به استان‌های سیل‌زده – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از ارسال بسته‌های فرهنگی کانون بر مبنای نیاز کودکان مناطق سیل‌زده از طریق طرح پیک امید خبر داد.

به گزارش سینماپرس، زمردیان گفت: طرح پیک امید با هدف خدمت‌رسانی به کودکان مناطق کم‌برخوردار کشور و با حضور داوطلبانه و جهادی مربیان و متخصصان حوزه کودک و نوجوان از سال ۹۷ آغاز شد و از ابتدای سال جاری با توجه به وضعیت سیل در استان‌های مختلف کشور، کاروان پیک امید فعالیت خود را از نخستین روزهای سال آغاز کرد و در حال حاضر هم مربیان کانون در تمامی استان‌های سیل‌زده در حال خدمت‌رسانی به کودکان و نوجوانان هستند.

معاون فرهنگی کانون افزود: خوشبختانه همراه با گسترش فعالیت پیک امید و استقبالی که از این طرح شد امروز بسیاری از دستگاه‌ها، سازمان‌ها و سازمان‌های مردم نهاد متوجه ضرورت توجه و امدادرسانی به کودکان شده‌اند.

وی گفت: خدمت‌رسانی به کودکان سیل‌زده از اهمیت بسیاری برخوردار است و جا دارد از همه افرادی که به این موضوع همت گمارده‌اند، قدردانی شود. البته باید توجه کرد ظرافت کار با کودک و مداخله‌های روانی در بحران مورد توجه قرار گیرد.

زمردیان یادآور شد: از آنجا که جمع‌آوری کمک برای کودکان با توجه به مباحث محتوایی، فرهنگی و همچنین بهداشتی دارای است، کانون تلاش کرده تا با تولید بسته‌هایی که بتواند از نظر فرهنگی و پاسخ‌گویی به نیازهای بهداشتی کمک کودکان مناطق سیل‌زده باشد، خدمات‌رسانی خود را کامل کند و در کنار فعالیت‌های فرهنگی که با حضور مربیان کانون انجام می‌شود، بسته‌های تهیه شده نیز توزیع ‌شود.

او از اعزام کاروان پیک امید طی هفته آتی به استان‌های خوزستان و لرستان خبر داد و گفت: با مشارکت بخش‌های مختلف از جمله شورای نظارت بر اسباب‌بازی انجمن تولیدکنندگان اسباب‌بازی و انجمن فروشندگان اسباب‌بازی و پولیش استان تهران هدایای فرهنگی، اسباب‌بازی و… تهیه شده که در قالب کاروان‌های مختلف پیک امید به استان‌های سیل‌زده ارسال می‌شود.

معاون فرهنگی کانون اضافه کرد: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این آمادگی را دارد تا به منظور اثربخشی فعالیت‌ها و تهیه اقلام کارشناسی شده مورد نیاز کودکان سیل‌زده و در زمینه مشاوره برای تهیه و یا در اختیار قراردادن بسته‌های فرهنگی مناسب به سازمان‌ها و دستگاه‌ها و خیریه‌های فعال در زمینه خدمت‌رسانی به کودکان سیل‌زده، همکاری کند.

به همین منظور ستاد امداد فرهنگی و اداره کل آفرینش‌های فرهنگی کانون آماده پاسخ‌گویی به نیازهای متقاضیان است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

عکس/ دومین روز سی‌وهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر


عکس/ دومین روز سی‌وهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

خاستگاه های فرهنگی منجر به یکدست سازی فرهنگی در عصر کنونی می شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رهبر قنبری نویسنده و کارگردان سینما در یادداشتی ضمن آسیب شناسی جریان یکسان سازی فرهنگ ها در عصر کنونی گفت: قومیت ها زیربنایی ترین خاستگاه های انسانی را در خود جای داده اند. با تقویت و پرورش آن ها به خلاقیت های ملی خویش در هر عرصه ای کمک می کنیم.

به گزارش سینماپرس، رهبر قنبری نویسنده و کارگردان سینما در یادداشتی به تحلیل خاستگاه هایی فرهنگی پرداخت که منجر به یکدست سازی فرهنگی در عصر کنونی می شود.

متن یادداشت این فیلمساز به شرح زیر است:

«ملتی بزرگ است که توانسته باشد در خود قومیت های بیشتری را جای دهد. اگر این گفته درست، باشد لابد از آن منظر است که قومیت ها موجب تنوع دستاوردهای ملی یک کشور می شوند و تنوع باعث قوام، دوام و پایداری ملت هاست. تنوع در دستاوردهای فرهنگی، هنری، اقتصادی، صنعتی و… از یک سو یکنواختی را نزد صاحبان آن از بین می برد. از سوی دیگر مقابل هجوم و صدور کالاهایی از سایر ملل ایستادگی بیشتری از خود نشان می دهد. زیرا به عنوان پدیده ای نو نزد ملتی دیگر جلوه می کند و هرگاه امکان بروز استعدادهای قومی را تقویت کرده باشیم، در واقع به ورزیدگی ملت خویش در برابر سایر ملل کمک می کنیم.

قومیت ها زیربنایی ترین خاستگاه های انسانی را در خود جای داده اند. با تقویت و پرورش آن ها به خلاقیت های ملی خویش در هر عرصه ای کمک کرده ایم. اما آنچه بیش از همه تحت تاثیر قرار می گیرد، عمدتا موضوع فرهنگ است. ملتی که خاستگاه فرهنگی نداشته باشد، محکوم به فناست؛ فنا شدن در برابر ملت های صاحب فرهنگ، هرچند که صاحبان فرهنگ کمر به نابودی فیزیکی ملت های بی فرهنگ نمی بندند و بلکه آن ملل را تبدیل به سربازان فرهنگ خویش می کنند و این تنها صورت خوشبینانه هجوم فرهنگ هاست. چه بسا ملتی که به قید تنها وجه نظامی بر ملتی دیگر فائق آمده است. این نمونه های تاریخی اگر به نیکی بررسی شوند، ریشه از آنجا می گیرند که فکری، اندیشه ای و حکمی به یکسان سازی رفتار ملتی فرمان رانده است. چگونه می توان از یک ملت یا تنوع قومیتی انتظار بروز رفتاری مشابه و یکسان را در همه چیز و همه جا داشت!؟ و با چنین انتظاری چرا باید ملتی را پریشان حال کرد!؟ همگرائی برخلاف اندیشه مستبدین ریشه در صدور قوانین یکسان برای همه عرصه های زندگی قومیت های آن ملت ندارد و بلکه هرگاه ما شرایطی را به وجود آوریم که همه اقوام با هر سلیقه ای توان عرضه عالی ترین شکل آن خاستگاه ها را داشته باشند، همدلی شان با سایر قومیت ها آغاز می شود، حاصل جمع خود را در قالب ملی ارائه می کند و این شکل ملی همان تولید اجتماعی یک ملت نامیده می شود. حال می توان متصور بود هر پدیده برآمده از چنین بستری وجوه بسیار متنوعی را پذیرفته است که می تواند با اقبال سایر ملل نیز مواجه شود و چه بسا به شکل دیدگاهی جهانی بروز نماید. این میسر نمی شود مگر آنکه تحقیق، تدبر و مکاشفه در احوال اقوام و قومیت ها به صورت همه گیر به عمل آید تا آنچه را که می اندیشند، از دیدگاه فرهیختگان آن ملت بررسی شود.  

نهمین جشنواره بین المللی فیلم وارش با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، استانداری مازندران و سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اردیبهشت ۹۸ در استان مازندران برگزار می شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

رسالت سینمای مستند اطلاع رسانی و آگاهی بخشی است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمدرضا وطن دوست نویسنده و کارگردان سینما معتقد است رسالت سینمای مستند اطلاع رسانی و آگاهی بخشی است و صد در صد آن را به درستی انجام می دهد. اما این که فیلم ها دیده نمی شود تقصیر هنرمند نیست بلکه مسئولان و مدیران باید به این فیلم ها توجه کرده و آن را در سطح جامعه در جهت آگاهی بخشی نمایش بدهند.

به گزارش سینماپرس، محمدرضا وطن دوست نویسنده و کارگردان سینما با اشاره به سیل اخیر و نقش سینما بر آگاهی بخشی به مردم درباره بحران های زیست محیطی بیان کرد: تفاوت هنرمند با مردم عادی در این است که آن ها بر موضوعات ریز و حساس که دیگران توجهی به آن ندارند تمرکز می کنند و آن را به مردم ارائه می کنند و درباره اش هشدار می دهند. باید بگویم فیلم ها و آثار هنری که پیش از این درباره جنگل های هیرکانی ساخته شده بود به اندازه خود در جامعه تأثیر را گذاشته و می گذارند.

وی افزود: متاسفانه مدیران ما چندان به فیلم هایی که درباره مسائل محیط زیستی و منابع طبیعی همچون جنگل ها ساخته شده هیچ وقعی نمی گذارند. این در حالی است که کارشناسان و علاقه مندان به محیط زیست سال ها در این باره هشدار داده اند. سینما زبان برنده ای دارد و فیلم های زیادی درباره طبیعت و لزوم حفظ و نگهداری از آن ساخته شده که باید مورد توجه قرار بگیرند که اگر توجه می کردند آسیب ها در اثر سیل به میزان حال نبود.

کارگردان فیلم «لوتوس» درباره جشنواره فیلم وارش که به سنت های گفتاری، رفتاری و زیستی می پردازد، عنوان کرد: جشنواره بین المللی فیلم وارش از جمله جشنواره های موضوعی است که فرهنگ، آیین ها و آداب و رسوم مناطق مختلف را مورد توجه قرار می دهد. وارش جشنواره ای تاثیرگذار است. جشنواره های موضوعی دیگری نظیر یادگار، ایران زمین و… نیز پیش از این فعالیت می کردند که همگی از بین رفتند. البته این جشنواره با توقف هایی چند ساله در برگزاری رو در رو بوده است که به نظرم در حقش جفا شده است. من پیش از این به عنوان شورای سیاستگذاری، هیات انتخاب وبرگزیده در این جشنواره حضور داشته ام و معتقدم باید از آن حمایت شود زیرا به موضوعات مهمی می پردازد که بسیار دارای اهمیت است و نیاز دوران کنونی ماست.

این فیلمساز که با فیلم «لوتوس» در بخش بین الملل این رویداد حضور دارد، بیان کرد: فیلم «لوتوس» به منطقه لفورک سواد کوه در استان مازندران می پردازد. منطقه ای که درآن سد سازی شده و چندین روستا حدود ٨٠ متر زیر آب رفته اند. داستان زن کهنسالی است که بالای یک تپه خانه ای ساخته به جزیره ای نگاه می کند و هر بار می گوید: می خواهد به دیدن کسی در این جزیره برود. و در پایان فیلم مخاطب وارد آن جزیره می شود تا بداند چه اتفاقی افتاده است.  

این کارگردان درباره واکنش هنرمندان نسبت به سیل های اخیر و ایفای نقش مسئولیت اجتماعی سینمای مستند و به طور کلی هنر گفت: رسالت سینمای مستند اطلاع رسانی و آگاهی بخشی است و صد در صد آن را به درستی انجام می دهد. اما این که فیلم ها دیده نمی شود تقصیر هنرمند نیست بلکه مسئولان و مدیران باید به این فیلم ها توجه کرده و آن را در سطح جامعه در جهت آگاهی بخشی نمایش بدهند. سینمای مستند دارد رسالتش را به درستی انجام می دهد.

وی با اشاره بر لزوم حمایت مادی و معنوی از جشنواره بین المللی فیلم وارش گفت: باید بودجه ای اختصاصی برای این رویداد تعریف شود. وارش، جشنواره منحصر به فردی است که دست کم فعلا نمونه ای از آن را نداریم. جشنواره ای خاص و موضوعی که به آداب و رسوم کهن و سنت های دیرینه می پردازد. رویدادی سینمایی که کشورهای فارسی زبان و حاشیه دریای خزر در آن حضور دارند و اشتراکات فرهنگی میان آنها به تصویر کشیده می شود و این اتفاق در کنار نگاه قوم نگارانه و مردم شناسانه آن بسیار مطلوب است.

کارگردان فیلم سینمایی «وقتی لیموها زرد شدند» با اشاره به تاثیر رویدادهای فرهنگی در ثبت میراث ملی ادامه داد: با سرعت رسانه ها و فضای مجازی یک پلان فیلم و یک فریم عکس می تواند تحقق این مسئله را به دنبال داشته باشد. در سیل های اخیر آسیب های که بر جنگل های هیرکانی آمده است تنها بخشی از این اتفاق نبوده است، بلکه مسائل زیادی در پس آن نهفته است. از لایروبی نشدن رودها، ناکارآمدی سدها و مکان یابی نامناسب شان و… سینمای مستند بارها و بارها در این موارد با زبان گویای خود هشدار داده و همانطور که تاکنون عمل کرده است می تواند نسبت به همه آن ها هشدار بدهد به شرطی که چشمی و گوشی برای دیدن و شنیدن باشد.

وطن دوست درباره جایگاه مازندران در سینمای ملی ایران عنوان کرد: مازندران به عنوان یکی از قطب های اصلی سینمای مستند ایران مطرح است و در یک دهه اخیر هیچ سالی نبوده است که فیلمی از سینمای مازندران جایزه ای از سینمای حقیقت و سایر جشنواره ها جهانی را به خود اختصاص نداده باشد. این استان دست کم ١٠ مستندساز برتر دارد که بر سینمای ملی ما تاثیرگذارند.

وی افزود: این دستاوردها هم به قابلیت های خود استان همچون لباس، فرهنگ، آداب و رسوم، و موقعیت جغرافیایی برمی گردد و هم به قدرت آموزش  و برخورداری از زیبایی شناسی ساختاری و بصری. جشنواره در این سال ها بخش تَرنِه وا را راه اندازی کرده و این بخش باعث شده تا فیلمسازان درباره جغرافیا و فرهنگ مازندران بیشتر تحقیق کنند و فیلم بسازند و همچنین نگاه حمایتی برای شناسایی استعدادهای جوان و بومی و معرفی به سینما ملی هدف آن است و نکته پایانی این که همه جشنواره های معتبر دنیا با بودجه و زمان بندی مشخص و تاریخ معین، برگزار می شوند و برای وارش نیز باید چنین اتفاقی بیافتد و این هدف، نیازمند حمایتی ملی است.

نهمین جشنواره بین المللی فیلم وارش به دبیری مهدی قربانپور ۹ الی ۱۳ اردیبهشت ماه در شهر بابل برگزار می شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بررسی «جایگاه جهانی سینمای ایران در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نشست «جایگاه جهانی سینمای ایران در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی» با حضور استادان و پژوهشگران بین‌المللی در حوزه مطالعات سینما در پردیس چارسو برگزار می شود.

به گزارش سینماپرس، جشنواره جهانی فیلم فجر در این دوره و به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی در بخش علمی و دانشگاهی تعدادی نشست برگزار می کند و در آنها به بررسی ابعاد مختلف سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی می پردازد.

از جمله این نشست‌ها، «جایگاه جهانی سینمای ایران در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی» است که با حضور پروفسور جان هیل استاد ایرلندی مطالعات فیلم در دپارتمان هنرهای رسانه در دانشگاه رویال هالووی لندن، دکتر تیاگو دو لوکا اهل برزیل و دانشیار مطالعات فیلم و تلویزیون در دانشگاه واریک انگلستان و رضا اویلوم پژوهشگر و منتقد سینما از ترکیه برگزار می شود.

این نشست روز شنبه ۳۱ فروردین ساعت ۱۴ الی  ۱۶ در پردیس چارسو محل برپایی جشنواره جهانی فیلم فجر با مدیریت نادر طالب زاده برگزار می شود. حضور در این کارگاه برای دانشجویان و دانشگاهیان آزاد است.

مدیریت علمی و دانشگاهی سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر را شهاب اسفندیاری عضو هیات علمی دانشگاه هنر برعهده دارد.

آدرس سایت رسمی جشنواره Fajriff.com و پست الکترونیکی جشنواره [email protected] است.

سی‌وهفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر از ۱۸ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ (۲۹ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸) به دبیری رضا میرکریمی در تهران در حال برگزاری است.

مشاهده خبر از سایت منبع