X

بایگانی خرداد 3, 1398

دفتر سینمایی

برندگان بخش سینه فونداسیون جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ معرفی شدند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: هیات داوری بخش فیلم‌های کوتاه و سینه فونداسیون جشنواره کن ۲۰۱۹ فهرست فیلم‌های برگزیده سینه فونداسیون را اعلام کرد.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، بخش سینه‌فونداسیون جشنواره فیلم کن برندگان جوایز اصلی خود را شب گذشته ۲۳ می برابر با دوم خرداد معرفی کرد.

جایزه اول بیست و دومین دوره اهدای جوایز سینه‌فونداسیون به فیلم فرانسوی «Mano A Mano» ساخته لوییز کورواسیهتعلق گرفت.

این جایزه توسط کلر دنی کارگردان فرانسوی و رئیس هیأت داوران این بخش به برنده اهدا شد.

این فیلم داستان دو آکروبات باز را روایت می‌کند که از شهری به شهری می‌روند و نمایشی دونفره اجرا می‌کننداما روابط این دو با شک کردن به یکدیگر خراب می‌شود.

کلر دنی به کارگردان برگزیده این بخش گفت: شما با این فیلم ما را به دنیای سیرک بردید و به شیوه‌ای شناخته نشده ما را با چیزی شگفت‌انگیز آشنا کردید.

وی افزود: این فقط یک فیلم کوتاه نبود بلکه برای ما بخشی از یک داستان بزرگ بود.

کورواسیه دختر یک موسیقیدان است و دو برادرش به عنوان هنرمند سیرک کار می‌کنند. به همین دلیل وی گفت که برای او همه چیز شبیه زندگی‌ای بود که نزدیکش جریان دارد.

وی علاوه بر جایزه نقدی شاهد نمایش اولین فیلم بلندش در جشنواره فیلم کن خواهد بود.

جایزه دوم به فیلم آمریکایی «Hieu» ساخته ریچارد ون اهدا شد که داستانی از یک خانواده ویتنامی-آمریکایی را روایت می‌کند که دیداری خاص را تجربه می‌کنند.

جایزه سوم نیز به طور مشترک به «آمبیانس» ساخته ویسام ال جعفری از فلسطین و «روح کوچک» ساخته باربارا روپیکاز لهستان اهدا شد.

«آمبیانس» داستان دو فلسطینی جوان را تصویر کرده که سعی دارند موسیقی دمو برای یک کمپ مهاجران بسازند و «روح کوچک» انیمیشنی از سفر یک روح کوچک به درون بدنی مرده است که می‌خواهد ببیند پس از مرگ چه اتفاقی می‌افتد.

بخش سینه فونداسیون از سال ۱۹۹۸ کار خود را شروع کرده و برای کشف استعدادهای خلاق در مدرسه‌های فیلم از سراسر جهان فعالیت می‌کند. هر سال بین ۱۵ تا ۲۰ فیلم متوسط تا بلند در این بخش مورد داوری قرار می‌گیرد.

امسال بیش از ۲ هزار دانشجوی فیلم از ۳۶۶ مدرسه فیلمسازی آثارشان را به این بخش ارسال کرده بودند.

جایزه نقدی این رقابت ۱۵ هزار یورو، ۱۱ هزار و ۲۵۰ یورو و ۷۵۰۰ یورو برای برندگان اول تا سوم است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تاییدیه اسکار برای جشنواره فیلم سارایوو – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رقابت فیلم کوتاه زنده یا انیمیشن در جشنواره فیلم سارایوو از سال ۲۰۱۹ در حد استانداردهای اسکار قرار گرفت.

به گزارش سینماپرس به نقل از اسکرین دیلی، جشنواره فیلم سارایوو که امسال از ۱۶ تا ۲۳ آگوست (۲۵ مرداد تا یکم شهریور) بیست و پنجمین دوره‌اش را برگزار می‌کند، از امسال این تاییدیه را به دست آورد تا برنده بخش اصلی جایزه فیلم کوتاه آن مستقیم به اسکار معرفی شود.

در این دوره فیلم کوتاهی که برنده جایزه «قلب سارایوو» شود، بدون نمایش در سینماهای آمریکا، وارد بخش فیلم کوتاه زنده یا انیمیشن رقابت‌های اسکار می‌شود.

به این ترتیب جشنواره فیلم سارایوو نیز در ردیف جشنواره‌هایی چون برلیناله، ساندنس، جشنواره فیلم کن، لوکارنو و بفتا قرار می‌گیرد که می‌توانند برندگان این بخش خود را مستقیم در رقابت‌های اسکار ببینند.

در عین حال اعلام شد که امسال روبن اوستلوند فیلمساز سوئدی روی صندلی داوری بخش رقابتی جشنواره فیلم سارایوو خواهد نشست.

میرساد پوریواترا مدیر جشنواره فیلم سارایوو با تحسین این کارگردان از وی به عنوان فیلمسازی مؤلف یاد کرد که از آزادی در بیان خلاقانه در فیلمسازی حمایت می‌کند.

به این مناسبت امسال شماری از فیلم‌های وی در جشنواره فیلم سارایوو به نمایش درمی‌آیند که فیلم «میدان» یا «مربع» برنده نخل طلای کن در سال ۲۰۱۷، «فورس ماژور» برنده نوعی نگاه ۲۰۱۴ و «بازی» برنده جایزه نوردیک ۲۰۱۱ از جمله آنها هستند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حضور سلبریتی‌ها در برنامه‌های گفتگومحور اتفاق غریبی است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بهروز افخمی کارگردان سینما و مجری برنامه سینمایی «هفت» اجرای سلبریتی‌ها در برنامه‌های غیرتخصصی تلویزیون را عجیب و باعث خدشه‌دار شدن اعتبار آن‌ها توصیف کرد.

به گزارش سینماپرس، بهروز افخمی  درباره حضور سلبریتی‌ها و هنرمندانی که در تلویزیون به اجرای برنامه‌های گفتگومحور و دیگر برنامه‌ها می‌پردازند، به مهر بیان کرد: حضور سلبریتی‌ها در برنامه‌های گفتگومحور اتفاق غریبی است، چون مجریان تلویزیون در کار خود حرفه‌ای و استخوان خردکرده هستند و طبیعتاً انتظار داریم همان‌ها یا شاگردانشان وارد کار اجرا شوند.

وی درباره حضور خود در برنامه سینمایی «هفت» نیز عنوان کرد: من هم در ابتدا خود را برای اجرای «هفت» و حتی نقد سینما صلاح نمی‌دانستم و فکر می‌کردم باسابقه‌ترهایی هستند که بخواهند برنامه را اجرا کنند، با این حال فکر کردم برنامه «هفت» کاری تخصصی است و نیاز به تسلط به معلومات سینمایی هم دارد اما عجیب است که در حوزه مسابقات و برنامه‌های سرگرمی یک بازیگر جای مجری را بگیرد و در واقع سلبریتی‌ها سابقه خود را به این ترتیب خراب کنند.

این کارگردان سینما با اشاره به ضربه‌ای که این اتفاق برای چهره‌ها خواهد داشت، گفت: حضور در برنامه‌های غیرتخصصی به اعتبار امثال بنیامین بهادری یا محمدرضا گلزار هم ضربه می‌زند و به صلاحشان نبود که در چنین جایگاهی شناخته شوند. زمانی که من می‌خواستم اجرای «هفت» را قبول کنم عده‌ای مخالف بودند و نصیحت می‌کردند که اجرا را قبول نکنم. اینها به من می‌گفتند با اجرای برنامه به عنوان مجری تثبیت خواهم شد و ممکن است به ضررم تمام شود و هویتم را خدشه‌دار کند.

وی در پایان توضیح داد: حرف دوستانم تا حدی درست هم بود و اگر من بیشتر به اعتبارم در نویسندگی و کارگردانی فکر می‌کردم احتمالاً قبول نمی‌کردم که مجری شوم. الان هم به نظرم غیر از اینکه تلویزیون باید به اعتبار خود فکر کند، افرادی که در زمینه دیگری هم شهرت و اعتبار دارند باید به این اعتبار فکر کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«گیتی همسر علیرضا» در انتظار نمایش – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: به گفته تهیه کننده فیلم سینمایی «گیتی همسر علیرضا»، زمان اکران این اثر فعلا معلوم نیست.

به گزارش سینماپرس، عزت الله جامعی ندوشن درباره روند کران فیلم سینمایی «گیتی همسر علیرضا» به کارگردانی حمیدرضا هنری، به خبرنگار صبا عنوان کرد: مدتی است در انتظار نمایش فیلم هستیم، ولی معلوم نیست این اتفاق چه زمانی می افتد.

وی درباره اکران «کروکدیل» که تهیه کنندگی آن را نیز برعهده دارد، گفت: این فیلم به کارگردانی مسعود تکاور به زودی و در اکران دوم عیدفطر روی پرده خواهد رفت.

در  «گیتی همسر علیرضا» آرش آصفی بازیگر نقش اول فیلم توقیف شده «رستاخیز» در نقش اصلی جلوی دوربین رفته است. رویا جاویدنیا، ریحانه رضی، کریم اکبری مبارکه، زهرا برومند و… دیگر بازیگران «گیتی همسر علیرضا» هستند.

فیلم سینمایی «گیتی همسر علیرضا» نخستین ساخته سینمایی حمیدرضا هنری به تهیه کنندگی همایون رضا عطاردی و عزت الله جامعی ندوشن است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

انتشار دومین تریلر رسمی انیمیشن داستان اسباب بازی ۴ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: داستان اسباب بازی ۴، ادامه موفق ترین فرانچایز پیکسار است که در ادامه سری انیمیشن های داستان اسباب بازی ها ساخته شده است. اثری که قرار است ۲۱ ژوئن ۲۱۰۹ (۳۱ خرداد ۱۳۹۸) در سینماها به اکران عمومی در بیاید. و «جاش کولی» کارگردانی این قسمت از این سری انیمیشن های موفق را عهده دار است.

به گزارش سینماپرس، دومین تریلر رسمی انیمیشن داستان اسباب بازی ۴ منتشر شد. در این تریلر شاهد تصاویر جدید بسیاری از اتفاقات این قسمت هستیم و بیشتر با اتفاقاتی که قرار است در این قسمت مشاهده کنیم و همچنین بیشتر با شخصیت‌های جدید آن آشنا می‌شویم.

اکران: ۲ خرداد ۱۳۹۸

«جاش کولی» : “بدون هیچ فشاری. اصلا هیچ فشاری در کار نبود. “، با خنده، توصیف می کند که چگونه او و تهیه کنندگانش، «جوناس ریورا» و «مارک نیلسن»، موفق شدند تا فشار سنگین تولید یک محصول خاص از استودیو دیزنی را تحمل کنند. جدیدترین فیلم انیمیشن پیکسار،  داستان اسباب بازی ۴، ادامه موفق ترین فرانچایز این استودیو است که در ادامه سری انیمیشن های داستان اسباب بازی ها ساخته شده است. اثری که قرار است ۲۱ ژوئن ۲۱۰۹ (۳۱ خرداد ۱۳۹۸) در سینماها به اکران عمومی در بیاید. و «جاش کولی» کارگردانی این قسمت از این سری انیمیشن های موفق را عهده دار است. او نویسندگی و کارگردانی چندین اثر از استودیو پیکسار را در کارنامه خود دارد که از جمله آنها می توان به انیمیشن کوتاه «اولین قرار عاشقانه رایلی»، «درون و بیرون» اشاره کرد. او همچنین به عنوان استوری برد آرتیست در انیمیشن «بالا» حضور داشت.
شگفت‌انگیزان (۲۰۰۴) –  استوری برد آرتیست

  • ماشین‌ها (۲۰۰۶) –  استوری برد آرتیست
  • راتاتویی (۲۰۰۷) –  استوری برد آرتیست
  • بالا (۲۰۰۹) –  استوری برد آرتیست
  • جرج و ای. جی. (۲۰۰۹، کوتاه) – نویسنده، کارگردان
  • ماشین‌ها ۲ (۲۰۱۱) –  استوری برد آرتیست
  • درون و بیرون (۲۰۱۵) – فیلم‌نامه‌ نویس (به‌همران پیت داکتر و مگ لفاوه) ; سرپرست استوری‌برد؛ صدای دلقک
  • اولین قرار رایلی؟ (۲۰۱۵، کوتاه) – کارگردان؛ صدای غمگینی پدر
  • داستان اسباب بازی ۴ (۲۰۱۹) – کارگردان

با اشاره به تهیه کنندگان خود «جاش کولی» اظهار می کند: “ما با هم در انیمیشن «درون و بیرون» از قبل کار کردیم. بنابراین، جالب است، زیرا اینها جدید بودند و هیچکس هیچ انتظاری نداشت. مردم این فیلم ها را دوست داشتند و ما به آنها افتخار می کنیم، حضور در داستان اسباب بازی ۴برای همه یک تضاد جالب است.

«ریورا»، یک کهنه کار است که در پیکسار به عنوان تولید کننده فعالیت می کند، او اسکار بهترین فیلم انیمیشن بلند ۲۰۱۵ را با کارگردان «پیت داکتر» برای «درون و بیرون» به صورت مشترک دریافت کرد. «ریورا» اضافه می کند: “و آنها می گویند … آنها نمی ترسند. خانواده ها … همه! خیلی جالب است، زیرا مردم سری های قبلی انیمیشن داستان اسباب بازی را دوست داشتند. آنها بیشتر از پیش می خواهند، آنها نمی خواهند شما باقی داستان را خراب کنید. ”

و بنابراین فشار زیادی بر روی ما است. «کولی» می گوید: “زیرا مردم به این کاراکتر ها اهمیت می دهند، چون همواره درباره آنها می شنوند. و ما هم به همین صورت. احتمالا بیش از هر کسی، ما عاشق دنیای داستان اسباب بازی و هر کاراکتری در آن هستیم. بنابراین می توانم بگویم هیچ کس به اندازه فشاری که من تحمل میکنم مسئول نیست و همه فشار ها تقریبا بر روی من است. ”

با اسباب بازی داستان ۴، پیکسار یک بار دیگر به جهان وودی برگشته است، جهانی که پیکسار آن را ساخته است و نسل جدیدی از انیماتورهای کامپیوتر را را نیز تربیت کرده است که پس از آن انیمیشن های کامپیوتری پیچیده تری را درست کرده اند که امروز در میان فیلم های موفق از لحاظ مالی به شمار می آیند. موفقیت باور نکردنی داستان اسباب بازی پیکسار را به عنوان مهمترین و موفق ترین استودیوی CG انیمیشن در جهان معرفی کرد. داستان اسباب بازی توسط «جان لستر» کارگردانی و  داستان آن توسط «پیت داکتر»، «جو رانفت» و «اندرو استنتون» نوشته است، چهار انیماتور افسانه ای که می توانند موفقیت هر استودیوی انیمیشن سازی را در ۲۰ سال رقم بزنند. داستان اسباب بازی اولین انیمیشن بلند بود و همچنین اولین فیلم کامل انیمیشن کامپیوتری که تا آن زمان ساخته شده بود. امروزه تقریبا غیر قابل تصور است که قبل از انتشار یک فیلم، اکثر افرادی که در این پروژه کار کرده اند رزومه کاری خود را آپدیت کنند و با افتخار اعلام کنند که ما در این پروژه کار کرده ایم.

«ریورا» توضیح می دهد: ” داستان اسباب بازی نقطه شروع پیکسار است. این انیمیشن برای پیکسار بسیار مهم است. من همیشه فکر می کنم که «وودی» و «باز» به عنوان «میکی موس» و «دونالد» پیکسار شناخته می شوند. بنابراین، این نیز بخشی از فشار بود، این شخصیت های بسیار مهم. آنها بسیار بسیار و بسیار مهم هستند، نه فقط برای بیننده ها بلکه برای تمام افرادی که در استودیو پیکسار کار می کنند. به جلو حرکت می کنیم، من کمی احساس می کنم که ما مسئول آنها هستیم، این پایان داستان فیلم داستان اسباب بازی است، همانطور که همیشه گفته ایم هر کدام از این سری ها یک نوعی از پایان است. اما، چیزی واقعا قوی در آنها وجود دارد… که فراتر از فیلم های خود می رود. من با فیلم های «دیزنی» که عاشقش هستم بزرگ شده ام. بچه هایی که الان در حال اسباب بازی هایی هستند که ما آنها را خلق کردیم مثل همان اسباب بازی هایی که من بچه بودم و با آنها بازی کردم، شما می توانید تاثیراتی که آنها بر روی کودکان را درک کنید و این واقعا چیز با ارزشی است. ”

داستان اسباب بازی ۴ بازگشت سینمایی «وودی» (تام هنکس) و «باز لایتیر» (تیم آلن) است، دو شخصیت محبوب و جذاب در تمام انیمیشن ها، همراه با «جسی» (Joan Cusack)، آقای و خانم سیب زمینی (Don Rickles و Estelle Harris)، «اسلینکی داگ» (Blake Clark)، «هام» (جان راتزنبرگر) و «رکس» (والاس شان) و تمام کاراکترهایی که به این انیمیشن اضافه شده اند، یک ماجراجویی جدید را با بچه خود اشتراک می گذارند.

صدها، شاید هزاران مقاله در طول سالها نوشته شده است که جزئیات انیمیشن هایی که پیکسار آنها را تولید کرده است را منتشر کرده اند، یک تلاش از توسعه مستمر از پیچیده تر شدن آنها، و تکنیک های تکنولوژی و تکنیک های انیمیشنی خیره کننده. اما، کار اخیر آنها از لحاظ فنی بسیار بهتر است با اینکه از لحاظ گرافیکی و پیچیدگی های تولید مثل سیمولیت آب و مو شاید کار پیچیده تری نسبت به آثار قبلی نباشد. تاریخچه استودیو پیکسار شاهد این واقعیت است که دوباره پیکسار شخصیت ها و داستان ها را با که عاطفی و البته طنز هستند را خلق کرده است که به طرز قابل ملاحظه ای درگیری عاطفی با بیننده ها ایجاد می کنند. از لحاظ آماری داستان اسباب بازی موفق ترین فرانچایز استودیو پیکسار است.

برای «جاش کولی»  و تیم او،  داستان اسباب بازی ۴ با یک سوال مهم آغاز شد: چرا داستان اسباب بازی ۴؟ آیا داستان اسباب بازی ۳ که برنده جایزه اسکار نیز شد فرانچایز مورد انتظار را به ارمغان نیاورد؟ «جاش کولی» : سوال برای ما شبیه این بود که چرا یکی دیگه از این مجموعه را بسازیم. ما مجبور بودیم با چیز هایی فیلم بسازیم که قبلا ارزش خود را ثابت کرده اند، که احساسی مشابهی داشتند، ماجراجویی و طنزی که می تواند در ادامه سه فیلم اول باشد. این چیزی بود که پیش روی ما قرار داشت. نیاز به کسب عنوان تازه ای برای داستان اسباب بازی ۴٫ این چیزی است که برای ما هدف بود.

جواب این سوال باعث شد که چگونگی نقش «وودی» و زندگی ماجراجویانه او در این قسمت جدید از انیمیشن «داستان اسباب بازی» شکل بگیرد. بر طبق گفته «ریورا» آنها با پاسخ دادن به یک سوال اصلی توسعه داستان شروع کردند: ” برای «وودی» چه اتفاقی می افتد؟ همه چیز درباره «وودی» است. تمام داستان های نوشته شده برای سری داستان اسباب بازی بر همین منوال بوده است.  بنابراین، این فیلم باید متفاوت باشد. ما متوجه شدیم که سه فیلم اول در مورد زمان «وودی» با اندی بود و داستان با همین حال و هوا به پایان رسید. اما، ما متوجه شدیم که داستان های بیشتری از «وودی» برای گفتن است. داستان «وودی» بسیار مهم بود. ما مجبور بودیم مطمئن شویم که باقی کاراکتر ها در داستان نقش مهمی دارند و از روند داستان پشتیبانی می کنند. «باز» و «جسی»، «بو» و همچنین شخصیت های جدید…چگونه می توانند از داستان «وودی» حمایت کنند؟ بنابراین، هنگامی که ما وارد آن شدیم باید تعیین می کردیم که چگونه این شخصیت ها می توانند این کار را انجام دهند، چگونه «گابی» می تواند این کار را انجام دهد، چطور «دوک» می تواند این کار را انجام دهد، همه برای حمایت از «وودی». این باعث شد که همه چیز به هم وابسته و مرتبط باشد. “

«نیلسن» موافق است: “این باید داستان وودی باشد. بنابراین، چگونه ما داستان این شخصیت را ادامه دهیم، چه کسی برای این کار خوب است و همه چیز را به او داده است، هنوز عاشق و مراقب است؟ چطور میتوانیم این داستان را ادامه دهیم؟ سخت بود که با او همکاری کنیم و همچنین او را بیشتر تحت فشار قرار دهیم. “

چالش دلهره آمیز چگونگی پیدا کردن یک داستان برای «وودی» بود، در حال حاضر با یک بچه جدید، «بانی»، بدون اینکه به نظر می رسد مثل یک عقب نشینی دائمی از ایده هایی که قبلا در فیلم های قبلی مورد بررسی قرار گرفته اند، آشنا باشد. «جاش کولی» : “ما می دانستیم که داستان به صورت کلی چگونه خواهد بود، باید به لحاظ احساسی به سری های قبلی مرتبط باشد، باید شگفت انگیز باشد و خیلی شبیه داستان های قبلی نباشد. ما آن را فهمیدیم اما به یک چالش تبدیل شد، چگونه می توان آن را جمع و جور کرد؟ چطور از این کاراکتر ها استفاده کنیم؟ چطور این فیلم را بسازیم؟ ما برای مدت طولانی در این باره صحبت کردیم. این یک ایده عالی است! آن را نوشتیم، آن را جابجا کردیم، آن را تدوین دادیم، به آن نگاه کردیم…و همواره می گفتیم بله … اما این هنوز فیلم مناسب نیست. ”

«ریورا» اضافه می کند: “سخت ترین قسمت داستان داستان، افتخارآمیز کردن و دراماتیزه کردن کار بود به طوری که داستان لوس، بیش از حد طولانی و یا خیلی خنده دار یا خیلی غمگین نباشد. می دانید، باید هفت یا هشت نسخه از داستان داشته باشیم تا بتوانیم از بین آنها یکی را و یا ترکیبی از آنها را انتخاب کنیم”

«نیلسن» می گوید: “آنچه که ما اغلب انجام می دهیم این است که در مقابل کارکنان شرکت قرار بگیریم و استوری ریل های داستان را نشان دهیم. ما آن را معرفی می کنیم و آن را به نمایش می گذاریم. ما کمی داستان را برای بیننده به تصویر می کشیم و بازخوردها را دریافت می کنیم. این فرآیند خسته کننده، آزمایش و خطا است. فرآیند طولانی. نمایش های بسیار. شما راههای زیادی را در پیش روی هود دارید. شما می دانید که، این جاده ای نیست که به باید به عقب برگردید. بیایید چیزی جدید را امتحان کنیم. زمان زیادی طول می کشد تا داستان شکل خود را بگیرد. اما، ما می دانستیم که مجبور بودیم داستان را در زمان مورد نظر تمام کنیم و تحویل دهیم و وارد پروسه تولید شویم. و از همه مهمتر اینکه باید عالی باشد. “

در حال حاضر تنها شش هفته باقی مانده تا «وودی» و آخرین ساخته شرکت پیکسار بر روی پرده سینما ها نقش ببندد. چیزی که شاید همه ما منتظر آن باشیم. انیمیشنی که ۲۵ سال با زندگی مردم گره خورده است و انتظار داریم این بار هم همه را شگفت زده کند. این انیمیشن اولین ساخت ی این استودیو بزرگ بود تا قلب همه طرفداران انیمیشن را تسخیر کند. «جاش کولی» : ” ما فوق العاده افتخار می کنیم که این فیلم به پایان رسید. ”  اشاره به دو تهیه کننده اش ” واقعا برای ما واقعا جالب است که ببینیم چطور همه چیز به هم میپیوندد. ما همه نتیجه این کار سخت را می بینیم. ساخت این فیلم ها خیلی سخت است. اما، پس از چهار سال و نیم سختی ساخت آنها، همه تلاش های ما به مدت ۸۸ دقیقه به نمایش در می آید و سپس مردم لبخند بزنند… این کاملا با ارزش و از لحاظ عاطفی برای ما مهم است. ما خیلی خوش شانس هستیم تا بتوانیم روی شانه های سه داستان فیلم داستان اسباب بازی دیده شویم. بیش از هر چیز برای ما این مسئله بسیار حائز اهمیت است و برای ما یک امتیاز بزرگ به شمار می آید. “

فرانچایز چیست؟

یکی از اشکال مختلف استفاده از دارایی یک کسب و کار (Asset use)، فرانچایز کردن می باشد. زمانی که یک شرکت، به شخصیت (حقیقی یا حقوقی) دیگری اجازه می دهد تا از داراییهای آن تحت قراردادهایی مشخص استفاده کند، اصطلاحاً شکلی از کسب و کار اتفاق می افتد که به آن Asset use گفته می شود و توافقنامۀ منعقد شده، قرارداد اخذ امتیاز (Licensing agreement) نامیده می شود که در این بین، دریافت کنندۀ امتیاز، مبلغی را تحت عنوان حق الامتیاز یا royalty به صاحب دارایی پرداخت می کند. این دارایی، علاوه بر داراییهای فیزیکی (physical assets)، داراییهای فکری (intellectual properties) مانند نام و نشان تجاری، پتنت، کپی رایت و یا تخصص و دانش فنی را هم شامل می شود. به عنوان مثال، یک کافه در سنگاپور، در ازای پرداخت مبلغی به پیکسار، از عکس یکی از کاراکترهای خلق شده توسط این کمپانی بر روی فنجان ها و یا تزیینات فضای کافه استفاده می کند.

*خانه انیمیشن

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تشویق ۵دقیقه ای تماشاگران برای «پارازیت» کره‌ای در کن – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم «پارازیت» ساخته با نمایش در جشنواره فیلم کن با استقبال تماشاگران روبه رو شد.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، تنها چند روز پس از آنکه فیلم «پارازیت» برای نمایش در بخش رقابتی جشنواره فیلم کن انتخاب شد،  بونگ جون-هو کارگردان کره‌ای سازنده فیلم به مخاطبان هشدار داد که منتظر دریافت جایزه‌ای از سوی فیلمش نباشند. وی گفت این فیلم بیش از آن محلی و داخلی است که بتواند مورد توجه مخاطبان دیگر کشورها واقع شود.

اکنون روشن شده که این فیلم مخاطبان زیادی را متوجه خود کرده است و تماشاگرانی که در لومیر گرند تئاتر کن به تماشای فیلم نشستند، با تماشای این فیلم ۵ دقیقه ایستاده به تشویق فیلم پرداختند.

بونگ با حمایت بازیگرانش هم روبه‌رو شد و نیز تیلدا سوینتون بازیگر سوئدی که از دوستان وی است. وی در برابر همه این تشویق‌ها به کره‌ای و انگلیسی تشکر کرد و فقط گفت: خوب حالا دیگر برویم!

این فیلم که به زبان کره‌ای ساخته شده پس از دو فیلم انگلیسی زبان این کارگردان، جلوی دوربین رفته است که با عنوان «برف‌شکن» و «او کجا» توجه زیادی را به خود جلب کرده بودند.

«پارازیت» درامی ساده و عالی درباره دو خانواده از دو طیف متفاوت اقتصادی است که سعی دارند با هم ارتباط برقرار کنند، اما از آنجا که این فیلم ساخته کارگردانی کاربلد است، با وجود همه سادگی خود به روایت تیره‌ترین لرزش‌ها، تفاسیر اجتماعی و خشونت‌های کمیک می‌پردازد.

حداقل دو بار در نمایش رسمی فیلم، حضار خود به خود فیلم را تشویق کردند؛ یک بار در حالی این اتفاق افتاد که مجموعه‌ای از دیالوگ‌های دراماتیک داشت به نتیجه می‌رسید و دفعه دوم در حالی بود که یک شخصیت داشت به عاقبت کارهای بد خود می‌رسید. جا برای چند جوک هوشمندانه درباره کره شمالی هم بود.

کارگردان فیلم در نشست رسانه‌ای فیلمش که آوریل در سئول برگزار شد نیز احتمال داده بود که بازیگران این فیلم شانس زیادی برای دیده شدن در جشنواره کن داشته باشند و شانس آنها برای دریافت جایزه بیشتر از فیلم است.

بازیگر کره‌ای سونگ کانگ-هو که کارکشته است و قبلاً در فیلم‌های «برف‌شکن» و «میزبان»  بونگ دیده شده، در این فیلم هم در نقش پدر یک خانواده جنایی ورشکسته بسیار بامزه و جالب بود. «پارازیت» تا حد زیادی فیلمی است که روی مجموعه بازیگرانش حساب باز می‌کند. انتخاب کردن برندگان فردی کار سختی خواهد بود. اما انتخاب کردن «پارازیت» به عنوان یکی از برندگان جوایز کن امسال کار سختی نیست.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مظلومیت خرمشهر در سینمای ایران – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فتح خرمشهر، یک رستگاری جمعی بود که نیازمند نگاهی ترحم‌آمیز برای زنده نگه داشته شدن نامش توسط جامعه نیست، بلکه اگر جامعه‌ای یاد آن را زنده نگه نداشته بود، باید به حال آن جامعه و وضعیت روحی‌اش افسوس خورد. بالطبع سینمایی که خرمشهر را از یاد برده باشد، یا کم به آن پرداخته است، نمی‌تواند علی‌القاعده سینمایی خالی از یأس و بی‌آرمانی باشد.

به گزارش سینماپرس، در بیست‌وششم شهریورماه ۵۹ در برابر نگاه میلیون‌ها بیننده، صدام حسین، رئیس‌جمهور معدوم عراق، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد تا با یک حرکت روانی، فضا و زمینه ذهنی مردم عراق و جهان عرب را برای پذیرش جنگ آماده کند. ظهر سوزان سی‌ویکم شهریور ۵۹، تعرض همه‌جانبه و سراسری ارتش عراق به فرودگاه‌های ایران و مرزهای جنوب و غرب کشورمان آغاز شد و پس از آن، مناطق وسیعی از خاک ایران به اشغال در آمد. صدام، سرمست از این پیروزی‌های اولیه، رویای فتح تهران را در سر می‌پروراند. خرمشهر به‌دلیل موقعیتش به‌عنوان بندری بزرگ و نزدیک به مرز ایران، مورد توجه ارتش عراق بود. این تهاجم که زمینه‌سازی‌های آن از مدت‌ها پیش انجام شده بود، پس از کشف کودتای نوژه و پاک‌سازی‌ها در ارتش ایران صورت گرفت. پل خرمشهر، روز دوم آبان ۵۹ مسدود شد و ورود و خروج به شهر پس از آن به آسانی میسر نبود. عراق این روز را روز تصرف خرمشهر دانست درحالی‌که مقاومت نیروها ادامه داشت و دشمن نتوانسته بود بر تمامی شهر تسلط یابد. روز سوم آبان، دستور شفاهی از طریق بی‌سیم برای عقب‌نشینی به ساحل شرقی رود کارون و تخلیه شهر صادر شد، چهارم آبان‌ماه ۵۹ خرمشهر سقوط کرد.

مهم‌ترین هدف صدام حسین از آغاز جنگ با ایران، لغو معاهده مرزی ۱۹۷۵ و تسلط کامل بر اروندرود بود. برای تحقق این موضوع، عراق باید شهرهای خرمشهر و آبادان را به تصرف درمی‌آورد و بر شبه‌جزیره آبادان مسلط می‌شد تا دسترسی ایران به اروندرود را غیرممکن کرده باشد. در روز ۱۸ مهر سال ۱۳۵۹، ارتش عراق با عبور از روی رود کارون و احداث دو پل شناور در مناطق مارد و سلمانیه، موفق شد نیروهایش را برای تسخیر شهر آبادان به شرق کارون اعزام کند و در این تاریخ با قطع جاده‌های ارتباطی آبادان به اهواز و ماهشهر، حصر آبادان شروع شد.

سقوط خرمشهر، قلب مردم ایران را به درد آورد. محمدمهدی فرقانی، عضو وقت شورای تیتر کیهان، در این باره می‌گوید وقتی خبر سقوط خرمشهر به تهران رسید، ۱۱۸ تیتر برای این خبر پیشنهاد شد. به گفته او، تیتر مربوط به سقوط خرمشهر باید این واقعه را اطلاع‌رسانی می‌کرد ولی در مردم یاس ایجاد نمی‌کرد، بنابراین درنهایت از میان ۱۱۸ تیتر پیشنهادی، این عبارت انتخاب شد: «خونین‌شهر با آخرین فشنگ‌ها هنوز مقاومت می‌کند.»

دوران حصر آبادان و اشغال خرمشهر، اگرچه تلخ بود و خسارت‌های فراوانی را به‌همراه داشت، اما می‌توان آن را در تاریخ اجتماعی ایران دوران بی‌نظیری از همبستگی مردم و یک‌دلی میلیون‌ها نفر در راستای یک آرزو و آرمان مشترک دانست. این میان مسجد جامع خرمشهر، شکل نمادینی برای تمام ایرانی‌ها پیدا کرده بود. شهید مرتضی آوینی در این‌باره می‌نویسد: «مسجد جامع قلب شهر بود که می‌تپید و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. مسجد جامع خرمشهر، مادری بود که فرزندان خویش را زیر بال و پر گرفته بود و در بی‌پناهی پناه داده بود و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود و آنگاه نیز که خرمشهر به اشغال متجاوزان درآمد و مدافعان ناگزیر شدند به آن سوی شط خرمشهر کوچ کنند، باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهایی بود که جز در باز پس‌گیری شهر برآورده نمی‌شد.» در ۲۴ مهر ۵۹، مسجد جامع مورد اصابت توپ و خمپاره دشمن واقع شد و گنبد و مناره‌هایش آسیب دید.

سرانجام پس از ۵۷۸ روز اشغال، خرمشهر در روز سوم خرداد سال ۱۳۶۱ آزاد شد. این اتفاق در عملیات «الی بیت‌المقدس» رخ داد که سه هفته به طول انجامید.
روزی که خرمشهر آزاد شد، عکاسی وارد مسجد جامع آن شد و از فضای داخلی‌اش عکسی گرفت با عنوان «لبخند کاشی‌های مسجد جامع خرمشهر» و حسین فخری بر سر مزار محمد جهان‌آرا نوحه «ممد نبودی» را خواند. از پایکوبی تا صلوات، از زمین‌بوسی تا اشک شوق، سراسر ایران غرق در شادی شد. این حتی ذره‌ای مبالغه نیست که گفته شود در تاریخ ایران، هیچ روزی به اندازه سوم خرداد سال ۱۳۶۱ تمام مردم شاد نبوده‌اند. سوم خرداد ۶۱ مظهر تمام‌عیاری از تحقق یک امر محال از رهگذر مقاومتی آرمان‌گرایانه بود. همه علامت‌ها چیزی بر خلاف آنچه اتفاق افتاد را نشان می‌دادند اما مردم ایران بی‌اینکه تضمینی درباره نتیجه عملکردشان وجود داشته باشد، در این راه ایثار کردند. وقتی که خرمشهر فتح شد، غرور سرکوب شده میلیون‌ها ایرانی که سال‌ها بود هر بار قطعه‌ای از خاک میهن‌شان کم می‌شد و حالا یک همسایه متجاوز می‌خواست انقلابی را که با شعار استقلال پدید آمده بود در کام بکشد، این‌بار نشکست. گردن‌ها افراشته بود و چشم‌های براق ایرانیان به شفق خون شهیدان در این سپیده‌دم نصر الهی خیره بود و شمیم جان‌شان در عطر سیبی که از گلوی این عزیزترین فرزندان وطن، در هوا پیچیده بود، حالا یک نفس راحت کشید.

خرمشهر آزاد شد، اما به هیچ‌وجه آنچنان‌که شایسته بود درباره اشغال و بازپس‌گیری‌اش در سینمای ایران حرفی زده نشد. این مقایسه که درباره اتفاقی نظیر این (آزادسازی خرمشهر) در سایر نقاط دنیا چند فیلم ساخته شده یا مسائل دیگری از این دست، تا به‌حال بارها مطرح شده‌اند اما بی‌اثر بودن این دغدغه‌ها کار را کم‌کم به آنجا می‌رساند که جامعه ایران با نسلی جدید و ناآگاه نسبت به ماجراهای خرمشهر روبه‌رو می‌شود، نسلی که نه‌تنها در آن روزگار هنوز به دنیا نیامده بود و از آن شادی بزرگ هیچ خاطره‌ای ندارد، بلکه حتی نمی‌داند این روز چرا و چقدر بزرگ است. ماجرای فتح خرمشهر، صرفاً ماجرای یک پیروزی نظامی در جنوب‌غربی ایران نیست. شاهان گذشته این سرزمین، بارها پیروزی‌هایی داشته‌اند که بخش‌هایی را به حکومت‌شان ضمیمه کرده است، اما این بخش‌ها پس از مدتی مجدداً جدا شده‌اند. آن چیز که باقی می‌ماند چیست؟ فتح خرمشهر، فتح قله‌ای معرفتی توسط میلیون‌ها نفر انسان بود. فتح خرمشهر، یک رستگاری جمعی بود که نیازمند نگاهی ترحم‌آمیز برای زنده نگه داشته شدن نامش توسط جامعه نیست، بلکه اگر جامعه‌ای یاد آن را زنده نگه نداشته بود، باید به حال آن جامعه و وضعیت روحی‌اش افسوس خورد. بالطبع سینمایی که خرمشهر را از یاد برده باشد، یا کم به آن پرداخته است، نمی‌تواند علی‌القاعده سینمایی خالی از یأس و بی‌آرمانی باشد.

بلمی به سوی ساحل

مرحوم رسول ملاقلی‌پور یکی از نام‌های بزرگ و ماندگار سینمای ایران است. او نه‌تنها ازجمله طلایه‌داران سینمای نوین ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می‌شود، بلکه آغازگر ساخت فیلم درباره خرمشهر نیز بود. فیلم «بلمی به سوی ساحل» اولین فیلم تاریخ سینمای ایران با موضوع خرمشهر است که به کارگردانی ملاقلی‌پور تولید شد. این فیلم در سال ۱۳۶۴ و در شرایطی ساخته شد که جنگ تحمیلی هنوز ادامه داشت. به همین دلیل با اینکه دومین تجربه کارگردانی سازنده‌اش بود، اما فضا و موقعیت‌های فیلم بسیار طبیعی از آب درآمده‌اند. «بلمی به سوی ساحل» نه‌تنها از نظر ساختاری و دراماتیک واجد ویژگی‌های قابل‌توجهی است -‌چون خالصانه و مومنانه خلق شده- بلکه به بازنمایی یکی از زوایای مهم اشغال خرمشهر نیز می‌پردازد. نقطه ایجاد درام و مهم‌ترین عامل درگرفتن بحران در این فیلم، کارشکنی دولت وقت به ریاست بنی‌صدر، در ارسال تجهیزات دفاعی برای مدافعان خرمشهر است. فیلم، داستان یکی از گردان‌های سپاه است که از تهران راهی خرمشهر می‌شوند تا به مقاومت این شهر کمک کنند. از آنجا که جاده‌های منتهی به خرمشهر به تصرف بعثی‌ها درآمده، این گردان مجبور می‌شود از بندر ماهشهر به‌وسیله یک بالگرد خود را به آن شهر برساند، اما دولت از این کمک جلوگیری می‌کند و در نتیجه آنها به‌وسیله یک بلم تلاش می‌کنند خود را به صف مدافعان برسانند. این واقعیت تلخ که بنی‌صدر از ارسال جنگ افزار به جبهه‌های دفاع از کشور خودداری می‌کرد، تا به حال در هیچ فیلم دیگری بازگو نشده و «بلمی به سوی ساحل» تنها فیلمی است که این افتخار را به نام رسول ملاقلی‌پور ثبت کرده است.
از دیگر جلوه‌های این فیلم، یادبود شهید محمد جهان‌آراست که نقش مهمی در آزادسازی خرمشهر داشت. دیگر شاخصه ارزشمند «بلمی به سوی ساحل» این است که اولین فیلمی است که به‌طور مستقیم به رشادت‌های رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخته و بر مبنای شخصیت این سربازان، قهرمان‌سازی کرده است.
 

حریم مهرورزی

دومین فیلمی که در ارتباط با موضوع خرمشهر در سینمای کشورمان تولید شده، «حریم مهرورزی» نام دارد. این فیلم به کارگردانی ناصر غلامرضایی در سال ۱۳۶۵ ساخته شد. مضمون این فیلم پیرامون تبعات اجتماعی اشغال خرمشهر شکل گرفته و در آن به زندگی بازماندگان و کوچ‌کنندگان این شهر به سایر نقاط کشور پرداخته می‌شود؛ زن جوانی از اهالی خرمشهر، همسرش را از دست می‌دهد. او به همراه فرزند و مادر سالخورده‌اش به تهران مهاجرت می‌کند و در یکی از اقامتگاه‌های جنگ‌زدگان زندگی خود را می‌گذراند. زن برای تامین زندگی خود و بازماندگان خانواده‌اش به کار مشغول می‌شود. وی در این میان با یک راننده تاکسی آشنا می‌شود که پس از مرگ مادرش با هم ازدواج می‌کنند. آنها در خرمشهر و سالگرد آزادسازی این شهر مراسم ازدواج خود را برگزار می‌کنند. به این ترتیب در این فیلم، اشغال خرمشهر موجب جدایی و فراق شده، اما آزادسازی آن مناسبتی برای وصال می‌شود.
فیلم «حریم مهرورزی» با وجود اینکه فاقد ویژگی‌های برتر هنری و ساختاری است، اما به خاطر نمایش بسیاری از واقعیت‌های اجتماعی اشغال خرمشهر و به‌خصوص مردم این شهر، قابل تأمل است.
 

کیمیا و سرزمین خورشید

سهم عمده‌ای از به تصویر کشیده شدن وقایع خرمشهر در سینمای ایران، برعهده احمدرضا درویش بوده است. او سه فیلم با نام‌های «کیمیا»، «سرزمین خورشید» و «دوئل» براساس این موضوع ساخته است. این میان، فیلم «کیمیا» یکی از آثار تحسین‌برانگیز سینمای ایران محسوب می‌شود. این فیلم در قالب یک ملودرام اجتماعی، به زندگی آدم‌های خرمشهر می‌پردازد. «کیمیا» که در سال ۱۳۷۳ ساخته شد، روایتگر داستانی از روزهای اشغال خرمشهر است. مرد جوانی به نام رضا در تلاش است تا همسر باردار خود را به بیمارستان برساند تا فارغ شود. در ادامه به اسارت دشمن درمی‌آید و در ضمن، همسرش نیز در حین زایمان از دنیا می‌رود. رضا پس از ۱۰ سال از اسارت برمی‌گردد و متوجه می‌شود که فرزندش توسط یکی از پزشک‌های بیمارستانی که همسرش در آن بود نگهداری می‌شود و به دنبال او به شهر مشهد می‌رود، اما اگر بخواهد بچه را پس بگیرد، هم زندگی خانواده‌ای از هم می‌پاشد و هم آینده درخشان دخترش را از او می‌گیرد. به همین دلیل از این خواسته خود صرف‌نظر می‌کند.

فیلم «کیمیا» دارای دو بخش جنگی و شهری است. صحنه‌های حمله متجاوزان به خرمشهر و تلاش مردم آن شهر برای نجات خود، نزدیک به واقع و مستندگونه ترسیم شده‌اند. ولادت نوزاد در این بخش از فیلم نمادی از ادامه زندگی و رویش نسلی جدید است؛ نسلی که در فصل دوم فیلم تبدیل به «کیمیا» می‌شود. در این بخش از فیلم هم از خودگذشتگی نسل جنگ روایت شده است. انتخاب شهر مشهد هم برای محل این رویدادها بسیار هوشمندانه بوده، زیرا مشهد به معنی محل شهادت است. در این مقطع نیز قهرمان فیلم دچار اسارت می‌شود؛ اسارت نفس، اما این شخصیت برای تداوم خوشبختی فرزندش و همچنین حفظ زندگی آرام یک خانواده از خودگذشتگی می‌کند. درواقع گذشتن رضا از تنها دخترش، نمادی است از عبور از هوای نفس که نوعی شهادت محسوب می‌شود.
فیلم «سرزمین خورشید» دو سال پس از «کیمیا» با موضوع و حال و هوایی مشابه، توسط احمدرضا درویش ساخته شد؛ فیلمی که با وجود برخورداری از شاخصه‌های سینمایی و محتوایی والا، اما نوعی تکرار «کیمیا» بود. گویی بخش اول آن فیلم در این اثر بازتولید شده است. نه‌تنها موضوع، بلکه بسیاری از مفاهیم، مضامین و عناصر «سرزمین خورشید» تکرار «کیمیا» هستند؛ نوزادی که نوید استمرار زندگی را می‌دهد، بیمارستانی که دچار بحران می‌شود، هیجان و پریشانی بومیان خرمشهر از هجوم دشمن، شهر جنگ‌زده و ویرانی یک‌به‌یک خانه‌ها بر سر مردم، زنانی که در شرایط جنگی به یاری رزمندگان می‌آیند، پزشک‌ها و امدادگرانی که نقش پر رنگی را در نجات مردم بازی می‌کنند، نوزادی که به‌واسطه از خودگذشتگی یک زن از مرگ رهایی می‌یابد و حتی بازیگر نقش اصلی فیلم (زنده یاد خسرو شکیبایی که در این فیلم هم مانند «کیمیا» زیبا و ماندگار بازی کرده است).
در فیلم «سرزمین خورشید» هم مانند «کیمیا» صحنه‌های جنگی در حد بسیار بالایی واقع‌گرایانه و باورپذیر بازآفرینی شده‌اند.

 

دوئل

اما سومین فیلم درویش با موضوع خرمشهر در حال و هوایی کاملاً متفاوت و تا حدودی متضاد با دو فیلم قبلی این فیلمساز در این زمینه به منصه ظهور رسید. این فیلم در سال ۱۳۸۱ و در شرایطی ساخته شد که در آن زمان به پرخرج‌ترین و عظیم‌ترین پروژه سینمایی تاریخ ایران لقب گرفت.
برخلاف دو فیلم قبلی که انسان‌محور هستند، در «دوئل» روح تکنیک و ابزارآلات جنگی غلبه دارد. به همین دلیل با اینکه دوئل از لحاظ سخت‌افزاری و جلوه‌های ویژه یک فیلم جنگی تمام‌عیار محسوب می‌شود، اما در زمینه بازنمایی مقاومت و هویت دفاع مقدس، دچار نقصان است. چراکه در این فیلم بیشتر نقد خوی و خصلت‌هایی که منجر به جنگ‌افروزی می‌شوند، ترسیم شده تا آنچه منجر به ایستادگی ملت ایران در برابر هجوم ناجوانمردانه دشمن خارجی می‌شود. «دوئل» قدرت هیچ‌گونه پاسخ دادنی به پرسش‌های نسل جدید درباره مسائل و وقایع هشت سال دفاع مقدس، از جمله خرمشهر ندارد؛ به همین دلیل باید آن را یک فیلم برای نمایش قدرت سینمای ایران در اجرای جلوه‌های ویژه جنگی بدانیم و بس!

روز سوم

یکی از فیلم‌های قابل توجه با موضوع خرمشهر، «روز سوم» به کارگردانی محمدحسین لطیفی است؛ فیلمی که توانسته بخشی از ایثارگری‌ها و رنج‌های مردم آن شهر در دفاع از خود و همچنین رذالت بعثی‌ها را نمایش دهد.
آنچه باعث شاخص‌شدن این فیلم شده، درآمیختن واقعیت با درام و همچنین نمایش ملموس حماسه، بحران، شرافت و وطن‌پرستی است. همان‌طور که در تیتراژ فیلم نیز اعلام می‌شود، این فیلم براساس یک اتفاق واقعی ساخته شده است؛ در گیر و دار اشغال خرمشهر خواهر و برادری هنوز در دل شهر و در منزل خود هستند. آنها در آخرین لحظات قصد گریز از مهلکه دارند، اما چون پای دختر شکسته، نمی‌توانند به سرعت راه بروند و در نتیجه اسارت‌شان حتمی است. به همین دلیل برادر تدبیر می‌کند تا خواهرش را درون حیاط خانه‌شان دفن کند و درموقع مناسبی به همراه نیروی کافی، برای رهایی او اقدام شود.
با نگارش هوشمندانه فیلمنامه و اجرایی درست، این واقعیات، کارکردی نمادگرایانه در راستای شناخت هویت و چرایی دفاع مقدس یافته‌اند. در واقع مخاطب جوان یا ناآگاه درباره جنگ هشت ساله، با دیدن «روز سوم» می‌تواند به پاسخ برخی از پرسش‌هایش برسد. وقتی دختر به‌عنوان ناموس و نمادی از مام وطن گرفتار بیگانگان حریص و متجاوز است، دیگر هیچ بهانه‌ای برای کوتاهی در مبارزه و مقاتله با دشمن نمی‌ماند.

کودک و فرشته

دیگر فیلمی که تمام روایت آن در متن اشغال خرمشهر می‌گذرد «کودک و فرشته» به کارگردانی مسعود نقاش‌زاده است؛ فیلمی که توانسته تصویری متفاوت و تازه درباره سقوط این بخش از خاک کشورمان و همچنین وضعیت مردم آن ارائه دهد. ویژگی متمایز این فیلم و محور اصلی آن حضور کودکان و نوجوانان و به‌خصوص دختران نوجوان در مقاومت خرمشهر است. فیلم، تصویری واقعی و باورپذیر از خرمشهر جنگ‌زده و درحال اشغال ارائه کرده و در زمینه جلوه‌های ویژه نیز کم نیاورده است. شاخصه تأمل‌برانگیز «کودک و فرشته» مقاومت همه‌جانبه مردم این شهر با دستانی تقریباً خالی است.

عصر روز دهم

آخرین فیلمی که می‌توان آن را نیز به‌نوعی در دایره آثار مرتبط با خرمشهر قرار داد، «عصر روز دهم» به کارگردانی مجتبی راعی است؛ فیلمی که البته یکی از موضوعات جزئی‌اش خرمشهر محسوب می‌شود وگرنه، درمجموع نمی‌توان آن را اثری درباره این موضوع دانست؛ فیلم با سقوط خرمشهر در جنگ تحمیلی آغاز می‌شود. در این فیلم، عزای تاریخی و ابدی انسان‌ها برای امام حسین (ع)، تجاوز بعثیان به خاک ایران و اشغال عراق، توسط آمریکاییان و همچنین اقدامات تروریستی که در آن کشور انجام می‌شوند همگی در یک راستا دیده شده و تظاهر دراماتیک آن هم در این فیلم، جدایی بین آدم‌هاست. در ابتدای فیلم، به‌خاطر هجوم یک لشکر یزیدی به انسان‌های بی‌گناه، بین اعضای خانواده جدایی و فراغ به‌وجود آمده؛ یکی شهید و دیگری مفقود شده است. امروز هم در اثر تجاوز یک ارتش یزیدی دیگر به مردم سرزمینی به نام عراق، همین اتفاق می‌افتد. در پایان فیلم، باز هم این جنگ تحمیل شده از سوی جنگ‌طلبان است که مانع وصال آدم‌ها و عامل فصال دوباره اعضای یک خانواده می‌شود. برعکس، فرهنگ عاشورایی در این فیلم باعث گردهم‌آمدن و نزدیک‌شدن آدم‌ها به یکدیگر می‌شود.

خاک سرخ: حکایت لیلا و جنگ

دیدن نام ابراهیم حاتمی‌کیا بر سر هر سریالی مخاطب را کنجکاو می‌کند. این را خود حاتمی‌کیا هم می‌دانست و بیشتر از همه خود او مشتاق بود که در تلویزیون اثری جنگی را به نمایش بگذارد. این سریال که در ابتدا «لیلا و جنگ» نام داشت، داستانش درباره یک زندانی سیاسی به نام ایرج بود که با پیروزی انقلاب آزاد می‌شود. او هنگام دستگیرشدنش دخترش لیلا را گم می‌کند و همواره در ذهنش به دنبال او بوده است. از سوی دیگر هم‌زمان با شروع جنگ و عروسی لیلا در تهران، او متوجه می‌شود که پدر و مادر واقعی‌اش در خرمشهر زندگی می‌کنند و به دنبال آنها می‌رود، اما این جست‌وجو هم‌زمان با ویرانی خرمشهر و مهاجرت خانواده لیلا از خرمشهر است. این سریال به قلم مسعود بهبهانی‌نیا و تهیه‌کنندگی ایرج محمدی در سال ۷۹ ساخته شد و در دهه ۸۰ روی آنتن شبکه یک رفت. داستانی جذاب به همراه بازی بازیگران سینما از جمله پرویز پرستویی، لاله اسکندری، مهتاب کرامتی، بهناز جعفری و… و کارگردانی حاتمی‌کیا و نگاه خاص او به جنگ نام این سریال را در زمره سریال‌های مهم و با اعتبار جنگی قرار داده است.

در چشم باد: حماسه‌ای ماندگار

این مجموعه ۵۰ قسمتی که ساخت آن در گروه حماسه و دفاع شبکه یک، پنج سال طول کشید، یکی از افتخارات این شبکه در حوزه دفاع مقدس بود. مجموعه‌ای به کارگردانی و نویسندگی مسعود جعفری‌جوزانی که وقایع سیاسی اجتماعی سه دوره از تاریخ را در سال‌های ۱۳۰۰، ۱۳۲۰ و ۱۳۶۰ بررسی کرد. ادامه‌دار بودن انقلاب، جنگ و مقاومت در ایران از دوره میرزا کوچک‌خان جنگلی و مبارزه با متفقین تا جنگ هشت‌ساله، پیام اصلی این سریال بود. با این حال بخش سوم این سریال که مربوط به فتح خرمشهر بود و صحنه‌های جنگی بی‌نظیری را در سریال ثبت کرده، حائز اهمیت است. ضمن اینکه آوردن تصاویر مستند از عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر هم ویژگی دیگری به این مجموعه عظیم تاریخی و سیاسی بخشید. «در چشم باد» قصه خانواده ایرانی را از دوره قیام میرزا کوچک جنگلی تا فتح خرمشهر با حضور جمع زیادی از بازیگران از جمله سعید نیکپور، پارسا پیروزفر، اکبر عبدی، کامبیز دیرباز، لاله اسکندری و… به تصویر کشید.

کیمیا و مینو

سریال «کیمیا» یکی از پرمخاطب‌ترین آثار تلویزیونی سال‌های اخیر است که در بیش از ۱۰۰ قسمت آماده و از شبکه دو سیما پخش شد. قصه کیمیا، سه فصل از زندگی یک خانواده را روایت می‌کرد. سیر حوادثی که در زندگی این خانواده رخ می‌دهد آنها را وارد قصه خرمشهر و روزهای دفاع از خاک خرمشهر می‌کند. در سریال «کیمیا» برای اولین‌بار، تصویری از محمد جهان‌آرا با بازی حامد بهداد بازسازی شد که البته با انتقادهایی هم همراه بود.
«مینو»، عنوان سریال تولیدی موسسه فرهنگی اوج است. تصویربرداری این سریال، با نام اولیه «آشوب» در اردیبهشت ۹۶ آغاز شد و گروه تولید، برای ضبط سریال به شهرک سینمایی غزالی، شهرک سینمایی دفاع مقدس، خرمشهر و آبادان رفتند. در این سریال تصاویر جنگ با خشونت واضح‌تری به نمایش درآمد به‌گونه‌ای که از قسمت ۱۰ به بعد، سریال با علامت ۱۴‌+ نشان داده شد. اولین قسمت سریال ۲۷ قسمتی «مینو» آذرماه سال ۹۷ از شبکه یک سیما پخش شد. سریال مینو شاید در بازنمایی از مقاومت خرمشهر، ضعف‌هایی در اجرا داشته باشد اما در بخش‌هایی از روایتش توانسته بود با قصه واقعی روزهای دفاع خرمشهر، مشابهت‌سازی کند و بار دیگر مظلومیت این شهر را به یاد مخاطب آورد.

*مشرق

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فیلمبرداری «تنت» فیلم جدید نولان ادامه دارد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: تصویربرداری فیلم جدید کریستوفر نولان با اعلام نام رسمی «تنت» برای آن و تکمیل ترکیب بازیگران همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، آرون تیلور-جانسون و کنت برانا به بازیگران فیلم بعدی کریستوفر نولان افزوده شدند.

در عین حال به صورت رسمی اعلام شد این فیلم با عنوان «تِنِت» ساخته می‌شود.

کلمنس پوسی، دیمپل کاپادیا و مایکل کین نیز به عنوان دیگر بازیگران فیلم معرفی شدند. نام الیزابت دبیکی و رابرت پتینسون نیز پیشتر به عنوان بازیگر اعلام شده بود.

دیوید واشینگتن پیش از همه به عنوان بازیگر نقش اصلی فیلم انتخاب شده بود.

«تنت» اکنون در حال فیلمبرداری است و قرار است در لوکیشن‌های ۷ کشور مختلف ساخته شود. این فیلم فیلمی اکشن حماسی در دنیای جاسوسی بین‌المللی است.

فیلم‌برداری فیلم از مه ۲۰۱۹ آغاز شده و بریتانیا و هند از جمله کشورهایی هستند که به عنوان لوکیشن فیلم انتخاب شده‌اند.

نولان این فیلم را بر مبنای فیلمنامه‌ای اوریجینال از خودش می‌سازد و به دو روش آیمکس و ۷۰ میلی‌متری آن را تهیه می‌کند.

نولان و همسرش اما توماس فیلم را تولید می‌کنند.

کمپانی برادران وارنر کار توزیع بین‌المللی فیلم را برعهده دارد و فیلم ۱۷ جولای ۲۰۲۰ در سینماها روی پرده می‌رود.

«تنت» پس از «دانکرک» ساخته می‌شود که نامزدی اسکار را کسب کرده بود. آن فیلم با اقبال وسیع در باکس آفیس رو به رو شد و ۵۲۶ میلیون دلار فروخت. نولان با «دانکرک» برای نخستین بار نامزدی اسکار در بخش کارگردانی را کسب کرد.

سه گانه «شوالیه تاریکی»، «سرآغاز» و «بین ستاره‌ای» از دیگر فیلم‌هایی هستند که کریستوفر نولان ساخته است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«عصر جدید» هفته آینده پخش نمی شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: برنامه عصر جدید با اجرای احسان علیخانی به استعدادیابی در زمینه های هنری، ورزشی و سرگرمی می پردازد.

به گزارش سینماپرس، برنامه تلویزیونی «عصر جدید»  به دلیل فرارسیدن شب های قدر و شهادت امام علی (ع) هفته آینده پخش نمی شود.

گفتنی است دور دوم برنامه تلویزیونی عصر جدید روزهای یکشنبه و دوشنبه  با رویکرد استعدادیابی در زمینه های هنری، ورزشی و سرگرمی تولید می شود.

این مسابقه تلویزیونی با اجرای احسان علیخانی و داوری رویا نونهالی، آریا عظیمی نژاد، بشیر حسینی و امین حیایی روی آنتن می رود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«چارلی در تهران» در انتظار پروانه نمایش – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رحمان رضایی آخرین وضعیت نمایش و ساخت فیلم و فیلمنامه‌هایش را تشریح کرد.

به گزارش سینماپرس، رحمان رضایی تهیه کننده و کارگردان سینما درباره آخرین وضعیت نمایش «چارلی در تهران» به باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: مراحل فنی این اثر به پایان رسید و برای دریافت پروانه نمایش اقدام کردیم و منتظر جواب هستیم.

وی در خصوص آخرین وضعیت دریافت پروانه ساخت فیلمنامه‌های «فشن» و «بوموسو» بیان کرد: کماکان منتظر دریافت پروانه ساخت هستیم و امیدواریم که زودتر این کار انجام شود.

بازیگران فیلم عبارتند از علیرضا خمسه، امیر غفارمنش، مهشید جوادی، سحر خزائلی، افسانه چهره آزاد، جواد زیتونی، علی رجائی، امیر حسین رضایی، سیامک اشعریون، نفیسه خلجی، حنانه آجرلو، دریا مجیدی، سید مرتضی حسینی، هادی رجائی مهر، مرضیه موسوی، پارسا صحرایی، آناهیتا مالمیر، اسماء کربندی، رضا مرتضوی، رضا آزادفلاح، حمید ربیعی، محمد بروجردی، علی صادق پور، حسنعلی حسن ناصری، بهرام درنگ، رضا مژده‌ای نیا، شهاب اشعریون، یاسین عباسی، علی عباسی، لیلا ابراهیمی … و با هنرمندی سید کمال سید محسن.

مشاهده خبر از سایت منبع