سینماپرس: وزیر اسبق ارشاد در پاسخ به ماجرای کنارهگیری یا استعفا از عضویت در شورای نظارت بر صداوسیما گفت: به رئیسجمهور اعلام کردم که مدت حضور من و آقای آشنا به پایان رسیده است.
به گزارش سینماپرس، خبرهایی از پایان یافتن دوره حضور علی جنتی و حسامالدین آشنا بهعنوان اعضای دولتی شورای نظارت بر صداوسیما به گوش میرسد؛ پیگیریها از دبیرخانه شورای نظارت بر صداوسیما انجام شد و از این موضوع اعلام بیاطلاعی کردند.
علی جنتی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، مشاور رئیسجمهور و عضو حقوقی دولتی در شورای نظارت بر صداوسیما به تسنیم، گفت: دوران تصدی ما بهعنوان عضو شورای نظارت بر صداوسیما دوساله است و این مدت در بیستم شهریورماه به پایان رسیده و به رئیسجمهور اعلام کردیم که ما مدت حضورمان به پایان رسیده است و برای دوره جدید، افرادشان را معرفی کنند.
وی در پاسخ به این مطلب که “برخی شنیدهها نامی از “علی ربیعی” سخنگوی دولت بهجای شما میبرند”، تأکید کرد: ما کسی را پیشنهاد نکردیم و اصلاً چنین بحثهایی پیش نیامده! ما فقط گفتیم و اعلام کردیم من و “حسامالدین آشنا” مدت حضورمان در شورای نظارت بر صداوسیما تمام شده است؛ یا این مدت تمدید شود و یا فرد دیگری بگذارند. بالاخره باید اطلاع میدادیم، زیرا ممکن است فکر کنند این مدت یک سال دیگر ادامه دارد.
وزیر اسبق ارشاد با ابراز اینکه “هفته گذشته هم در جلسه شورای نظارت بر صداوسیما حاضر بودم”، گفت: ما کماکان هستیم و هفته گذشته هم در جلسه شورای نظارت بر صداوسیما حضور داشتیم.
وی در پاسخ به این سؤال که گفته میشود “انگیزهتان را از دست دادهاید، انتقادی از صداوسیما داشتید که به سرمنزل نرسیده است و خودتان استعفا دادهاید؟ “، افزود: چنین چیزهایی نبوده است و فقط گفتیم دورهمان به پایان رسیده و اطلاع داشته باشند؛ انتقاد به صداوسیما همیشه وجود داشته است اما هرچه داریم بهطور رسمی در جلسات مطرح کردهایم، رئیس شورای نظارت هم اشکالات برنامهها را مرتباً به سازمان صداوسیما ابلاغ کردهاند.
شورای نظارت بر صداوسیما نهادی برای نظارت بر سازمان صداوسیماست که براساس اصل ۱۷۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده است؛ این شورا را نباید با «مرکز نظارت و ارزیابی سازمان صداوسیما» که زیرنظر رئیس رسانه ملی کار میکند اشتباه گرفت.
این شورا با اعضایی از نمایندگان رئیسجمهور، رئیس قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی (هرکدام دو نفر) بر سازمان صداوسیما نظارت خواهند داشت؛ خطمشی و ترتیب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معین میکند؛ اعضایی همچون حجتالاسلام اژهای (قوه قضائیه ــ رئیس شورا)، محمدجواد لاریجانی (نماینده قوه قضائیه)، سیداحسان قاضیزاده هاشمی (نماینده قوه مقننه)، غلامرضا کاتب (نماینده قوه مقننه)، علی جنتی (نماینده قوه مجریه)، حسامالدین آشنا (نائبرئیس شورا و نماینده قوه مجریه) و محمدحسین صوفی (دبیر شورا) در این شورا حضور دارند.
سینماپرس: کیانوش عیاری معتقد است کسی در سینما جای کسی را نمیگیرد و ماندگاری هر فیلمساز منوط به توانایی او در ساخت آثار است.
به گزارش سینماپرس، کیانوش عیاری، کارگردان و نویسنده در خصوص جایگاه سینمای مستقل و حمایت از جشنواره فیلم مستقل خورشید از آن گفت: «جشنواره فیلم مستقل خورشید ویژگیهایی دارد که بعضا در دیگر جشنوارههای فیلم دیده نمیشود. احترام به انسان، طبیعت و جهان شعار و موضوعی اساسی در سینماست که انتخاب آن ارزش این جشنواره را دو چندان کرده است.»
او افزود: «احترام، زیر شاخه اصلی وجود آدمیت و الگویی برای سینما است. اشاعه این خصلت ارزشمند در شرایطی که هیچ بشری به هیچ چیزی احترام نمیگذارد، توجه این رویداد فرهنگی اقدامی جدی محسوب میشود.»
این کارگردان سینما خاطرنشان کرد: «بیاحترامی در درجه اول از خود فرد شروع میشود و افراد ابتدا به خود بیاحترامی میکنند چرا که اگر انسانها برای خود ارزش قائل بودند تا این حد یاغی نمیشدند. در این میان برقراری ارتباط با طبیعت و درک آنچه که در جهان وجود دارد از جایگاه خاصی برخوردار است و برای احقاق و بروز آن به هنر احتیاج داریم که خوشبختانه در این جشنواره محقق شده است.»
او در خصوص حمایت از سینمای مستقل عنوان کرد: «طی چند سال اخیر با وجود همه کمبود حمایتها، اتفاقات خوبی همچون هنر و تجربه در سینمای ایران رخ داده است و بر اهمیت سینما و تاثیر آن افزوده است اما متاسفانه این اقدام در همه جهان پراکنده نشده و با محدودیتهای جغرافیایی همراه است.»
عیاری اظهار کرد: «ایران هم نقطهای از جهانی است که به سینمای هنر و تجربه احترام میگذارد. اهمیت این موضوع منجر به انگیزه هنرمندان برای فیلمسازی شده و با امکان بالای ورشکستگی در تولید فیلم مستقل و سقوط مالی فیلمساز، اما ساخت آن از اهمیتی برخوردار است که حتی اگر تعداد کمی از مخاطبان به این فیلم تعلق توجه کند، چیزی از ارزش آن کاسته نمیشود. کسی در سینما جای کسی را نمیگیرد و ماندگاری هر فیلمساز منوط به توانایی او در ساخت آثار است.»
سینماپرس: حمید فرخنژاد با حضور در فیلمهای «خانم یایا»، «تگزاس»، «سامورایی در برلین» و «دختر شیطان» رکورددار بازیگری در این حوزه است.
به گزارش سینماپرس، چند سالی است که حضور بازیگران خارجی در فیلمهای ایرانی افزایش پیدا کرده است. بااینحال، اینکه آیا این حضور رویهای معمول است یا دلایل دیگری دارد، به بررسی بیشتری محتاج است. تولید مشترک بین کشورها اتفاق عجیبی نیست. سالهاست که شرکتهایی از کشورهای مختلف باهم در پروژهای سینمایی سرمایهگذاری و مشارکت میکنند. این همکاری دلایل مختلفی دارد. نزدیکی بیشتر فرهنگی بین کشورها، سرشکنشدن هزینههای ساخت، پخش و اکران بینالمللی و سود بیشتر ازجمله دلایل اصلی این همکاریهاست. بسیاری از فیلمهای بزرگ و موفق دنیا حاصل مشارکت شرکتهایی از کشورهای مختلفاند.
در سینمای ایران هم بارها این اتفاق رخ داده که البته درباره خروجی آنها میتوان در جای خودش بحث مفصلی کرد. پدیده دیگری که در این دایره جای میگیرد، ساخت فیلم در کشوری دیگر یا استفاده از عوامل غیرملی است؛ مثلا اینکه فیلم تماما ایرانی در کشور دیگری ساخته شود و در اکثر مواقع از بازیگران بومی آن کشور هم استفاده کند. این مورد در سالهای اخیر بارها در سینمای ایران رخ داده است؛ یعنی فیلمهایی که در خارج از کشور و با حضور بازیگران غیرایرانی که اتفاقا عمدتا زن هم هستند، ساخته شده است. در این گزارش، میخواهیم فیلمهای موردنظر را مرور کنیم که در دو سال اخیر اکران شدهاند. در این گزارش، فیلمهای دو سال اخیر را بهلحاظ کمّی و کیفی، فروش و جایگاه حضور بازیگران خارجی در آنها بررسی میکنیم.
بررسی آماری
همانطورکه در ابتدا بیان شد، ملاک فیلمهای مذکور در این گزارش اکران فیلمهاست؛ یعنی سال ساخت این فیلمها اهمیتی نداشته است. با این اوصاف و باتوجهبه اینکه هنوز یک نیمه کامل از سال جاری باقی مانده و امکان اکران فیلمهای دیگری با این شکلوشمایل وجود دارد، سال ۹۷ و سال جاری را بررسی و مقایسه میکنیم. در سال ۹۷، پنج فیلم با حضور بازیگران زن خارجی اکران شده است و در ۶ماهه سال جاری هم همین تعداد فیلم به نمایش درآمده است. سه فیلم سال ۹۷ کمدی، یکی با فضای نزدیک به کمدی و یکی هم اجتماعی است. در سال ۹۸ هم تقریبا همین شرایط رخ داده است. فیلمساز رکورددار در این زمینه مسعود اطیابی با ساخت دو فیلم در دو سال متوالی است. در اکثر فیلمهای دو سال اخیر، بازیگران زن خارجی نقش غیرمحوری دارند و فقط «جن زیبا» و «دخترشیطان» از این قضیه مستثنا هستند. حمید فرخنژاد با حضور در فیلمهای «خانم یایا»، «تگزاس»، «سامورایی در برلین» و «دختر شیطان» رکورددار بازیگری در این حوزه است.
حدود ۴۰ میلیارد تومان مجموع فروش فیلمهای سال ۹۷ در این زمینه است؛ اما در ۶ماهه سال جاری حدود ۴۷ میلیارد تومان در گیشه پول واریز شده است. البته نکته مهم درباره فیلمهای امسال این است که حدود نیمی از مجموع فروش متعلق به فیلم «تگزاس ۲» است؛ یعنی درصورت کنارگذاشتن این فیلم تقریبا چهار فیلم دیگر با فروش موفقی همراه نبودهاند.
میزان فروش در گیشه، استقبال مخاطبان، رضایت منتقدان و… مواردی است که برای بررسی این فیلمها قابلتحلیل است. مرور فیلمهای اکرانشده در دو سال اخیر نشان میدهد رقم مجموع فروش این فیلمها نسبتا درخورتوجه است؛ اما گویا اقبال مخاطب ایرانی به این نوع فیلمها در حال کمشدن است. شاید اگر سازندگان این دست از فیلمها کمی به شخصیتپردازی بازیگران خارجی اهمیت بیشتری بدهند و از جذابیتهای صرفا ظاهری آنها فاصله بگیرند، بتوانند فیلمهای بهتر و ماندگارتری بسازند؛ فیلمهایی که قرار نیست از ساختارشکنیهایی که در ایران ممنوع است بهعنوان وسیله سوءاستفاده کنند. البته ظاهرا گرانشدن نرخ ارز هر ایرادی که داشته باشد، لااقل فیلمسازان را برای رفتن بهسراغ این شیوه محتاطتر کرده است.
سال ۹۷
«جن زیبا» را بایرام فضلی ساخته است. شاید بتوان این فیلم را استثنا دانست. یکی از معدود فیلمهای این گزارش که بازیگر خارجی در داخل ایران و با حجاب حضور داشته، «جن زیبا» است. نورگل یشیلچای، بازیگر شناختهشده ترک، در این فیلم درمقابل فرهاد اصلانی بازی کرده است. داستان این فیلم برخلاف رویه فیلمهای حاشیهساز از این دست است. شاید همین بیحاشیهبودن سبب شد که فیلم بایرام فضلی بهسختی مرز یکمیلیارد تومان فروش را رد کند. البته زمان نامناسب اکران هم دلیل دیگر این اتفاق بود.
«خانم یایا» یکی از فیلمهای کارگردان حاشیهدوست سینمای ایران است. عبدالرضا کاهانی که نوید فیلمسازی جدی در سینمای ایران را میداد، چند سالی است ترجیح داده در حاشیه باشد، تا در متن! کاهانی در ابتدا برای این فیلم مجوز ویدئویی گرفته بود؛ اما سپس آن را به سینمایی تغییر داد. رضا عطاران، حمید فرخنژاد و امین حیایی ترکیب بازیگرانی است که تقریبا میتوانند فروش هر فیلمی را تضمین کنند. حالا در نظر بگیرید این بازیگران در فیلمی که لوکیشن آن تایلند است، حضور پیدا کنند! در این فیلم مردها قرار است از خانم یایا که بازیگری بومی نقشش را بازی میکنند، دوری گزینند. تایلند، بازیگر زن خارجی و… بهاندازه کافی گویای همهچیز است و نیاز به توضیح بیشتری نیست؛ هرچند همه اینها هم برای فروش بیش از سهمیلیاردتومانی فیلم کافی نبودند.
«پارادایس» را علی عطشانی کارگردانی کرده است. عطشانی هم از آن دسته فیلمسازانی است که بدش نمیآید سراغ سوژه یا فضاهای خبرساز برود. او معمولا نام فیلمهایش هم در همین راستا انتخاب کنند. این فیلم داستان سه طلبه ایرانی است که به دعوت دختر جوان آلمانی برای حضور در نشست علمی به آن کشور میروند. «پارادایس» با تمام نواقصی که دارد و طراحی پوسترش که عامدانه ذهن مخاطب عام را درگیر میکند، دلیل اصلی ساختهشدنش حضور بازیگر زن خارجی نیست. حتی میتوان ادعا کرد استفاده ابزاری هم از این بازیگر نمیشود. البته فیلم عطشانی ایراداتی دارد که ارتباطی به موضوع این گزارش ندارد. «پارادایس» پس از چند سال توقیف، به فروش حدود ۴/۵میلیاردتومانی دست یافته است.
مصادره
«مصادره» یکی از فیلمهای کمدی جشنواره فجر ۹۶ بود. این فیلم را مهران احمدی ساخته است. رضا عطاران و هومن سیدی بازیگران اصلی این فیلم هستند. داستان فیلم درباره یکی از مأموران خرید ساواک است. او صاحب چند هکتار زمین میشود؛ اما ناگهان انقلاب رخ میدهد و مجبور به فرار میشود. هرچند از جاذبههای مرسوم برای حضور بازیگر زن خارجی در این فیلم استفاده شده است، خط داستانی قصه بهشکلی است که نمیتوان آن را وصلهای ناچسب در فیلم دانست. این فیلم توانست به فروش چشمگیر حدود ۱۶ میلیاردتومانی دست یابد.
فیلم دیگری که در سال ۹۷ اکران شد، «تگزاس» است. مسعود اطیابی این فیلم را ساخته و زوج سینمایی سام درخشانی و پژمان جمشیدی بههمراه حمید فرخنژاد در آن حضور دارند. داستان فیلم در برزیل رقم میخورد. چند بازیگر زن خارجی در «تگزاس» حضور دارند. شکل قصه و شوخیهای «تگزاس» بهشکلی است که بههیچوجه نمیتوان از حضور بازیگران زن خارجی گذشت. فیلمساز بهطور دانسته سراغ این ابزار رفته و متأسفانه این چیزی است که نمیتوان نادیدهاش گرفت. همین جذابیتها به فروش ۱۴ میلیاردی فیلم اطیابی کمک کرد.
سال ۹۸ تاکنون
«سامورایی در برلین» را مهدی نادری ساخته است. این فیلمساز برخلاف فیلمهای قبلیاش سراغ کمدی رفته است. سه آدم بدبخت و مفلوک (حمید فرخنژاد، میرطاهر مظلومی و امیرمهدی ژوله) که کارشان زندهکردن چک و مسائلی از این دست است، برای کاری درزمینه سند زمین به برلین میروند. تعداد حضور بازیگران زن خارجی در این فیلم آنچنان زیاد و تأثیرگذار نیست؛ ولی فضای فیلم را باید نزدیک به سوژه این گزارش دانست. این فیلم به فروش ۶/۵ میلیاردتومانی رسیده است.
«تگزاس ۲» را باید نمونه بیزینس سینمایی دانست. مسعود اطیابی پس از فیلم اول و فروش نسبتا خوبش، اینبار هم بلافاصله سراغ ساخت قسمت دوم فیلم رفت. البته اینبار بهدلیل گرانشدن دلار، ترجیح داد قصه را بهداخل ایران بکشاند. البته این باعث نشد از بازیگر زن برزیلی فیلم چشمپوشی کند. حضور بازیگر زن مذکور بهدلیل روایت قصه در ایران مانند فیلم قبلی چشمگیر نیست و از شوخیهای مبتذل آن کاسته شده؛ اما مخاطب بهصورت پیشفرض با همان فضا همراه میشود. اگر لارا نیست، آلیس هست! «تگزاس ۲» به فروش چشمگیر و دورازانتظار ۲۵ میلیاردتومانی دست یافت.
«دختر شیطان» را بهنوعی باید قسمت بعدی «سلام بمبئی» دانست؛ البته با قصهای کاملا متفاوت و صرفا برای سازنده او، یعنی قربان محمدپور. برای «دختر شیطان» نمیتوان ژانر خاصی را مشخص کرد. کمدی یا سورئال، هرچه باشد آش شوری از نازلترین حالت هرکدام از این ژانرهاست. بازیگر خوشچهره هندی نقش مقابل حمید فرخنژاد را بازی کرده و قرار است قصه عشقی ماورایی را روایت کند. در این فیلم شاید از بازیگر زن استفاده ابزاری مستقیم نشده باشد؛ اما پرواضح است که تنها دلیل روایت این فیلم در هند، حضور بازیگر زن خارجی است؛ وگرنه مگر این قصه قابلیت روایت در ایران را نداشت؟ «دختر شیطان» با شکست سنگینی در گیشه مواجه شد و حتی به فروش یکمیلیاردتومانی هم دست نیافت.
«چهارانگشت» دیگر فیلم مدنظر این گزارش است. این فیلم را حامد محمدی ساخته که قبلا فیلم نسبتا موفق «اکسیدان» را کارگردانی کرده است. «چهارانگشت» با زوج امیر جعفری و جواد عزتی بهطور غیرمستقیم فضای «اکسیدان» را برای مخاطبان تداعی میکرد که خودش میتوانست به روند قصه کمک کند. بااینحال، سوژه غیرواقعی و شوخیهای بی ربط از فیلم جدید محمدی اثری ضعیف ساخت. دو ایرانی که یکی از آنها فردی متدین است، به تایلند میروند تا به همسر موقت خود سر بزنند! «چهار انگشت» به فروش متوسط حدود ۱۰ میلیارد تومان رسید.
«ایده اصلی» را آزیتا موگویی کارگردانی کرده است. «ایده اصلی» ترکیب بازیگران شناختهشدهای دارد؛ اما بازیگران خارجیاش هم نسبتا پررنگ هستند. این فیلم برخلاف اکثر فیلمهای بررسیشده در این گزارش کمدی نیست. «ایده اصلی» فیلم تجاری به تماممعناست. فیلمساز سعی کرده مؤلفههای ثابتشده در سینمای تجاری را بهکار گیرد. در این بین، از بازیگر زن هم استفاده کرده که خودش میتواند مؤلفه مهمی در این ژانر از فیلمسازی لااقل در ایران باشد. بازیگر زن خارجی ظاهرا نقش وکیل جذاب را بازی میکند. این فیلم تاکنون بیش از ۳/۵میلیارد تومان فروش داشته که البته رقم چندان زیادی نیست.
توضیح: تیتر اشاره برگرفته از فیلم «جن زیبا» ی (بایرام فضلی) است.
*صبح نو
سینماپرس: جواد تاجیک در نشست مدافعان فرهنگی حرم با تکیه بر تعاملات ایران و سوریه بسته های پیشنهادی متفاوتی برای بهره برداری ارائه داد و عنوان کرد: آموزش زبان فارسی و شامی، رونق گردشگری در هر دو کشور و سرمایه گذاری برای کسب و کارهای کوچک می تواند فضای مناسبی برای تعامل هر چه بیشتر فراهم کند.
به گزارش سینماپرس، هشتمین نشست مدافعان فرهنگی حرم با حضور جواد تاجیک در حسینیه هنر برگزار شد. تاجیک در خصوص تفاوت ارتباط سوریه با ایران از ابتدای انقلاب با دیگر کشورها گفت: در بین کشورهایی که در طول چهل سال انقلاب اسلامی با ما همکاری داشتند و تعاملات فرهنگی و اقتصادی با آن ها داشتیم سوریه متفاوت است و تنها کشوری است که با ما در یک سنگر حضور داشته است. از این جهت سوریه با عراق نیز برای ما متفاوت است چون در یک دوره ای ما با دولت بعث عراق مخاصمه داشتیم اما از ابتدای انقلاب با کشور سوریه در یک سنگر بودیم. در دوره ای که هیچ کس در دنیا به ما کمک نکرد سوریه به ما کمک کرد. حافظ اسد هم نگاه ویژه ای به امام داشت ضمن اینکه اشتراکات مذهبی بسیاری نیز با آن ها داریم.
به واسطه ی سوریه پشت مرز فلسطین هستیم!
وی افزود: با عراق اشتراکات فرهنگی، مذهبی و تاریخی زیادی داریم در حالی که با سوریه این طور نیست اما مرز سوریه برای ما جنبهی ویژه تری دارد. مساله ما با سوریه در بستر همسنگری تعریف می شود آن موقع که به ما سلاح نمی دادند سوریه ما را تامین میکرد. اولین موشک ها را این ها به ما فروختند. آموزش های نظامی را برای ما در سوریه برگزار کردند. زمانی که از نظر اقتصادی کسی به ما کمک نمی کرد سوریه به ما کمک مالی داشت. روایت های آن در کتاب خاطرات آقای محسن رفیق دوست آمده است. برای همین وقتی عده ای گفتند این دولت رفتنی است و این دولت سقوط می کند و کمک ما دردی را دوا نمی کند گفتیم خلاف مروت است آن ها را تنها بگذاریم چرا که در دوره ای که ما تنها بودیم آن ها به ما کمک کردند. ضمن اینکه ما به واسطه سوریه پشت مرز فلسطین هستیم. این مساله اهمیت سوریه را دو چندان می کند. یکی از دلایل هجمه های دشمن علیه جبهه مقاومت به سوریه همین مساله فلسطین است. سوریه امروز برای ما کانون بسیج جهانی اسلام است.
وی با اشاره به مطالبه مسوولین سوری برای اقدامات فرهنگی اقتصادی در سوریه اظهار داشت: خون جوانان ایرانی در خاک سوریه بر زمین ریخته شده است من از زبان بعضی از مسولین سوری شنیدم که می گفت خون جوانان ما و شما به طور مشترک در این خاک ریخته شده است. برای محافظت از پایمال نشدن این خون ها لازم است کار فرهنگی و اقتصادی انجام شود.
تاجیک اضافه کرد: اگر تا دیروز جان بچه های سوری در خطر بود امروز معیشت آن ها درخطر است. امروز بی سوادی آن ها را تهدید می کند. سال ها است که از فضای آموزشی دور مانده اند و نتوانستند مدرسه بروند مجاهدت فرهنگی در سوریه از این جهت برای ما حائز اهمیت است.
شناخت مخاطب در مساله سوریه بسیار جدی است
رئیس سابق ستاد مرکزی راهیان نور با اشاره به ضرورت شناخت مخاطب برای فعالیت در حوزه سوریه بیان داشت: باید بدانیم حضورمان در سوریه برای کیست. مخاطب کار ما در وهله اول مردم سوریه اند. مردمی که از اقوام و از ادیان مختلف اند و برای ما هیچ تفاوتی با هم ندارند. مخاطب دوم ما فعالان اجتماعی، فرهنگی و افراد تاثیر گذار در جامعه سوریه اند و مخاطب سوم ما نیز فعالین فرهنگی خودمان هستند که که نسبت به سوریه تکلیفی به گردن شان است و درباره آن باید صحبت کنیم و اما مخاطب چهارم که آن مردم ایران اند و مخاطب پنجم هم مردم منطقه و مردم دنیا هستند یعنی کسانی که نسبت به این قضیه شبهه داشتند و دارند. نمی توانیم نسبت به تصوری که مردم دنیا نسبت به ما برای جنگ در سوریه پیدا کردند بی تفاوت باشیم.
وی در ادامه به بسته های پیشنهادی خود برای تعامل و بهره برداری هر چه بیشتر اشاره و خاطر نشان کرد: در بحث فرهنگی آموزشی اولین اتفاقی که می افتد زبان تعامل است. یعنی آموزش زبان عربی شامی در ایران و زبان فارسی در سوریه. امروز در شهرهای مهم سوریه مانند حلب، دمشق و لاذقیه روسیه حضور پر رنگ دارد و آن ها در این حوزه از ما جلو افتادند آن هم در شرایطی که ما در دانشگاه های سوریه کرسی زبان فارسی داریم.
وی افزود: مدیر گروه زبان فارسی در دانشگاه حلب یک خانم اهل تسنن سوری است که به تنهایی این گروه را اداره می کند. تعداد دانشجویان رشته فارسی در دانشگاه حلب به تعداد انگشتان دست رسیده است. زبان ترکیه را عمدا تعطیل کرده اند اما چرا زبان فارسی باید تعطیل شود؟ اگر با آن نگاه زبان ترکی را تعطیل می کنی با همان نگاه باید زبان فارسی را تقویت کنی اما ریشه یابی که می کنیم می بینیم آن ها پیگیری های خودشان را کردند اما ما نتوانستیم استاد زبان فارسی را تامین کنیم.
دانشگاه ها برای رایزنی منتظر ارتباطات وزارتخانه ای نمانند!
تاجیک اضافه کرد: شاید زمانی که حلب در محاصره بود تعطیل شدن آن قابل پذیرش بود اما الان که آزاد شده قابل پذیرش نیست. باید در دانشگاه های سوریه زبان فارسی را تقویت کنیم. موسسات فرهنگی آموزشی می توانند این فرصت را غنیمت بشمارند و دوره هایی در این زمینه برگزار کنند. کما اینکه برای زبان روسی دارند این کار را می کنند. می توانند در پایان دوره یک سفر به ایران تدارک ببینند. در بحث زبان شامی هم گروه های فرهنگی در ایران باید روی این کار بکنند چرا که اولین قدم ایجاد تعامل است و در رفت و آمدهای بعدی می تواند ارتباطاتی شکل بگیرد.
این فعال فرهنگی در بسته دوم پیشنهادی خود عنوان کرد: رهبر انقلاب بارها به تشکل های دانشجویی گفته اند بروید فضا را از نزدیک ببینید تا دشمنی دشمن را درک کنید. قدم اول ایجاد ارتباط همین فضاهای دوستانه است. گروه های دانشجویی به دنبال ایجاد بستر تعامل باشند و نشست هایی را با موضوعات مختلف برگزار کنند. بعضی ارتباط های بین دانشگاهی در فضای علمی می تواند شکل بگیرد و این ربطی به فضای ارتباطات وزارتخانه ای ندارد و دانشگاهها این توانایی را دارند که در این زمینه ورود کنند.
بی سوادی بحران جدی امروز سوریه است
وی با اشاره به مساله بحران بی سوادی در نسل جدید سوریه تصریح کرد: جنگ و آوارگی که برای مردم رقم خورده است بچه ها را از فضای آموزشی دور نگه داشته است. اما کمتر کسی به آن توجه می کند. یک نهضتی مثل نهضت سواد آموزی لازم است. اصلا نیاز نیست مجموعه های ایرانی خودشان در این زمینه ورود کنند. فقط کافی است مجموعه های حاکمیتی را در این زمینه راهنمایی کنند. ما این مساله را با مسولین استان حلب مطرح کردیم و گفتیم حاضریم این بستر را احیا کنیم تا این عقب ماندگی متوقف شود هرچند که شاید جبران نشود اما بچه ها دوباره در مسیر آموزش قرار بگیرند. همین اعلام آمادگی به دوستان موثر واقع شد. این ها رفتند گروهی را در این زمینه فعال کردند.
تاجیک اضافه کرد: طبق آماری که در دست است هفتصد دانشجوی سوری در ایران مشغول به تحصیل هستند. به این دانشجویان به چند دلیل توجه نشده است. دیل اول عدم وجود وفاق مابین این دانشجویان است که ریشه های مذهبی دارد. پراکندگی عامل دوری آن ها از ما شده و نتوانستیم این ها را متمرکز کنیم.
وی به بهره برداری از دانشجویان سوری در ایران اشاره کرد و گفت: ما می توانیم در سفرهایی مثل اربعین، راهیان نور و مشهد زمینه ارتباط هر چه بیشتر را با این ها فراهم کنیم. می توانیم همه ی آن ها را فراخوان کنیم حرف های شان را بشنویم.
صندلی خالی در دانشگاه داریم اما به سوری ها نمی دهیم
بعضی از مسولین فعلی کشور سوریه درخواست می کنند که بچه های ما برای درس خواندن در ایران بورسیه شوند. چرا به این درخواست توجه نمی کنیم در حالی که صندلی دانشگاه های ما خالی است.
وی در خصوص ضرورت کار اقتصادی در سوریه بیان داشت: کار فرهنگی صرف برای یک دسته از مردم سوریه نمی توانیم انجام دهیم. مردمی که مشکل اول شان آوارگی و معیشت است نمی توانند مخاطب کار فرهنگی صرف باشند. برای چنین مخاطبی باید کار ما از جنبه کار فرهنگی به کار اجتماعی تغییر پیدا کند.
گردشگری سوریه و ایران بستری مناسب برای بهره برداری
وی با اشاره به ضرورت شکل گیری فضای گردشگری بین ایران و سوریه تاکید کرد: الان زمان مناسبی برای راه اندازی این بستر است که می تواند زمینه اقتصادی هم پیدا کند. هم از سوریه تقاضا برای حضور در راهیان نور و زیات حرم امام رضا وجود دارد و هم در ایران تقاضای زیارت در سوریه. بحث راهیان نور سوریه هم مساله ای است که می توان آن را جدی دنبال کرد و قطعا در ایران متقاضی برای آن وجود خواهد داشت. ما آن را به طور محدود اجرا کردیم و با استقبال هم رو به رو شد. حتما می طلبد مجموعه های انقلابی پیش قدم شوند و این موضوع را سامان بدهند و در ابتدا با مخاطب مشخص شروع کنند مثلا کار را با دانشجوها شروع کنند.
تاجیک خاطر نشان کرد: اگر در این مساله ورود نکنیم کاسبان این کار ورود می کنند و فضای آن را خراب می کنند. در حال حاضر فضای پذیرش بچه های مومن انقلابی وجود دارد است. ضمن اینکه گردشگری فقط به زیارت محدود نمی شود. الان مردم سوریه مشکلات درمانی دارند و دنبال درمان در خارج سوریه هستند و چون امکان رفتن به ترکیه وجود ندارد آن ها به کشورهای عراق، ایران و اروپا سوق پیدا کرده اند.
جنس تجمعات سوری ها با تجمعات ایرانی ها متفاوت است
وی با اشاره به گرانی تعرفه درمان خارجی ها در ایران گفت: یک عده کاسب و سودجو آمده اند و ده برابر قیمت واقعی از این ها پول می گیرند. عملی که ۴۰ میلیون هزینه دارد را برای یک مجاهد عراقی دو میلیارد تومان حساب کرده اند. در این شرایط بچه های انقلابی باید پیش قدم شوند و در سوریه نیز ورود کنند. در حال حاضر شرایط کار فرهنگی_اقتصادی در سوریه با ثبت شرکت و گرفتن اقامت آماده است. بعضی مجموعه ها می توانند وارد میدان شوند تا رفت و آمدها تسهیل شود و این اتفاق ساده تر بتواند رقم بخورد.
این فعال فرهنگی با اشاره به مساله پاتوق سازی در سوریه اظهار داشت: فضای فرهنگی آن جا کاملا با ایران متفاوت است آن جا هیأت رفتن و پای منبر نشستن مثل ما را ندارند. راهپیمایی ندارند. حتی در بین شیعیان شان نیز مرسوم نیست. این پاتوق باید در همان فضایی که آنها می پسندند ایجاد شود. پاتوق مردم سوری کافه است به طوری که در دل جنگ در یکی از محلات حلب کافه ها برقرار بودند. در فضای پیاده رو تا ساعتی از شب می نشینند و با هم گپ می زنند. من به خیلی از دوستان گفتم بهترین گالری ها را در آن کافه ها می توانید برگزار کنید. همه ی این کافه ها تلویزیون های ال سی دی دارند فوتبال های اروپایی را در همان فضا دنبال می کنند. در دمشق نیز همین گونه است.
چرا برای نمایش فیلم های ایرانی در سوریه رایزنی نمی شود؟
تاجیک از سینماهای تعطیل شده در سوریه سخن به میان آورد و اضافه کرد: در حلب شش سینما تعطیل شده است. تا الان در معدود دفعاتی در سینمای سوریه فیلم ایرانی اکران شده است. به وقت شام اولین فیلم ایرانی ای بود که در سوریه اکران شد آن هم چون به مساله مرتبط با خودشان می پرداخت. ذائقه مردم حلب در وهله اول فیلم های ترکیه ای و بعد هم فیلم های آمریکایی است.
وی اضافه کرد: همیشه می شنویم که سریال های ایرانی در کشورهای عربی ترجمه شدند و با استقبال مواجه شدند ولی من ندیدم مردم به این سریال ها گرایش داشته باشند. امریکا بعد از ورود به عراق بیش از ۳۰ فیلم سینمایی ساخته که دلیل حضور خودش را در کشور عراق توجیه کند ولی ما فقط یک فیلم ساختیم آن هم در شرایطی که اشتراکات مان با سوریه خیلی زیاد است.
سوری ها برای نهاد سازی به کمک ما نیازمندند
تاجیک مقوله نهاد سازی در سوریه را فرصتی مغتنم شمرد و بیان داشت: در سوریه یک خلع قانونی وجود دارد که اجازه نمی دهند که ان جی او ها به راحتی که در ایران ثبت می شوند و فعالیت می کنند پدید بیایند اما آن جا کسی با فعالیت اقتصادی مشکل ندارد. مشکلی که وجود دارد این است که تشکل سازی و مجتمع سازی از خود سوری ها بر نمی آید. ولی ما این تجربه را در جمهوری اسلامی داریم و می توانیم در این زمینه به آن ها کمک کنیم.
وی با اشاره به خلاء حضور زنان ایرانی در سوریه تصریح کرد: اینجا با سیل پل دختر فرق می کند. در سوریه شرایط تغییر پیدا کرده است. اگر گروه های جهادی می توانند در یک روستایی دور افتاده در ایران کار فرهنگی انجام دهند حتما در سوریه نیز می توانند. بستر حضور خانم ها برای کار فرهنگی باید فراهم شود. جامعه اول چنین فعالیتی در سوریه خانم های سرپرست خانوار خواهند بود. خانواده هایی که به دلایل مختلف مردانشان را در جنگ از دست داده اند.
سوریه فرصتی مناسب برای راه اندازی کسب وکارهای کوچک
تاجیک توانمند سازی مردم سوری را از ضروریات خواند و تصریح کرد: این مساله با فعالیت اقتصادی و آموزش محقق خواهد شد. سوریه در پوشاک و منسوجات حرف اول را می زند و همین الان هم مردم از تولیدات خودشان استفاده می کنند. در این شهرک های صنعتی کارگاه ها موجود اند زیرساخت موجود است اما سرمایه اولیه نیست اگر کسی بخواهد سرمایه گذاری کند و کسب و کارهای کوچک راه اندازی کند الان شرایط فراهم است.
مسوول سابق ستاد راهیان نور وجود حرم حضرت زینب را فرصتی مغتنم برای تبادلات فرهنگی عنوان کرد و گفت :در منطقه زینبیه و رفت و آمدی که از جهان اسلام صورت می گیرد خیلی حائز اهمیت است. جمعیت با شکوهی آنجا در حال آمد و شد هستند. می تواند پاتوق بسیار ارزشمندی باشد برای تعامل هر چه بیشتر و انتقال فرهنگ. گروه های فرهنگی مختلف می توانند در آنجا کارهای خدماتی گوناگونی ارائه دهند.
خانواده ام فدای ملت و رهبر ایران
در کلیسای ارتودکس حلب مراسمی برای یک شهید مسیحی گرفته بودند. پدر شهید چند مرتبه گفت خدا را شکر که بچه ام درخیابان نمرد. خدا را شکر که با تصادف نمرد. خدا را شکر که بچه ام در جبهه شما بود و کشته شد. این همانی که امام خمینی(ره) در خشت خام می دیدند.
در یک شهرک صنعتی حمص برای کارگرهای شان یک اردوگاهی تدارک دیده بودند. پدر شهیدی را دیدیم که پنج فرزندش شهید شده بودند. من فکر کردم در بمباران شهید شدند گفت بچه های من همه در جبهه شهید شدند. اشک ما را که دید گفت چرا گریه می کنید جان من و خانواده ام فدای ملت و رهبر جمهوری اسلامی.
هیچ کس در سوریه به فکر جمع آوری روایت مجاهدان نیست
تاجیک به اهمیت حفظ روایت ها و تاریخ شفاهی مجاهدان سوریه اشاره کرد و بیان داشت: در زمان جنگ ما در ایران ده ها مجموعه بودند که این کار را دنبال می کردند در سوریه هیچ کس به فکر این موضوع نیست. باید بتوانیم تجارب خود را در زمینه روایت گری به آن ها منتقل کنیم. لازمه ی سرعت بخشی به این مساله این است که بخشی از روایت ها به صورت مستند و فیلم به حضور مجاهدان سوری در جنگ بپردازد.
وی با اشاره به محاسن ورود جبهه فرهنگی انقلاب به فضای سوریه گفت : این رفت و آمدها انگیزه و توان نیروهای ایرانی را برای کار در ایران افزایش می دهد. چون وقتی وقتی ببینیم غیرمسلمان ها به جبهه مقاومت گرایش دارند آدم انگیزه پیدا می کند برای شیعه ی ایرانی وقت بیشتری بگذارد. وقتی مسیحی معتقد به فرهنگ جهاد و شهادت را می بیند انگیزه بیشتری پیدا می کند برای اینکه برای مردم خودمان که وجهه اشتراک بیشتری با هم داریم انرژی و وقت بیشتری بگذاریم. ضمن اینکه نگاه راهبردی مان هم عمق پیدا می کند. وسعت افق دید پیدا می کنیم و می توانیم از همه ظرفیت ها استفاده و با مسائل مختلف با نگاه باز برخورد کنیم.
سینماپرس: شب گذشته دوشنبه ۸ مهرماه اختتامیه جشنواره فیلم های مستند با موضوع تهران توسط ستاد گردشگری شهرداری تهران و با همکاری موزه سینما در سالن فردوس برگزار شد.
به گزارش سینماپرس، شب گذشته دوشنبه ۸ مهرماه اختتامیه جشنواره فیلم های مستند با موضوع تهران توسط ستاد گردشگری شهرداری تهران و با همکاری موزه سینما در سالن فردوس برگزار شد.
در ابتدای این مراسم مهدی سیف رئیس ستاد گردشگری ضمن خیر مقدم به میهمانان و خانواده مرحوم حمید سهیلی، گفت: گردشگری یک صنعت فرابخشی است و بخش های مختلفی درگیر موضوع گردشگری هستند. طبیعتاً سینما به عنوان یک هنر پیشرو و پیشگام می تواند در معرفی جاذبه های گردشگری و ایجاد تعلق خاطر شهروندان به اماکن تاریخی و فرهنگی گردشگری بسیار موثر باشد.
وی با اشاره به موضوع گردشگری ادامه داد: برگزاری جشنواره های مختلف از جمله فیلم در این حوزه مطرح می شود و باید در نظر داشته باشیم که هنر سینما به عنوان ابزار قوی می تواند تسهیل کننده ارتباط میان ملت ها موثر باشد همانطور که امروزه ونیز، کن و برلین با جشنواره های فیلم شناخته می شوند.
هادی آفریده کارگردان فیلم های مستند «صف سلام» و «چنارستان» نیز گفت: سینمای مستند به عنوان یک ابزار فرهنگی بسیار قدرتمند و کارآمد است و می تواند معرف جاذبه های گردشگری تاریخی و فرهنگی باشد.
وی در ادامه افزود: سیاست گذاری های شهرداری تهران به عنوان یک نهاد اجتماعی گسترده که امکانات بسیاری در اختیار دارد می تواند در تولیدات سینمای مستند درباره تهران، بسیار موثر باشد.
در ادامه این مراسم محمد جواد حق شناس رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران به بخشی از برنامه های حوزه گردشگری در دوران معاصر کشور و بیان ظرفیت های تاریخی، فرهنگی و طبیعی کلانشهر تهران و تبدیل تهران از معبر گردشگری به مقصد گردشگری تاکید کرد.
وی با اشاره بر لزوم بهره گیری از ظرفیت فاخر، وزین و تاثیر گذار هنر هفتم، گفت: تعامل سینما با مدیرت شهری کلانشهر تهران برای بیان تصویری ظرفیت ها و جاذبه های متنوع تهران با هدف معرفی این کلانشهر به عنوان مقصد گردشگری ضروری است.
حق شناس با بیان اینکه تهران ظرفیت قابل توجهی در جذب گردشگر دارد، افزود: ظرفیت ها زمانی به درستی دیده می شود که مانند دیگر شهرهای کشورمان شیراز و اصفهان که جایگاه درستی را در زمینه گردشگری کسب کرده اند، بتوانیم تصویر درستی از تهران با کمک و همراهی هنر سینما روایت کنیم.
رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی با اشاره به اینکه در سال های گذشته تهران به عنوان معبر گردشگری برای گردشگران بوده است، گفت: باید تلاش کنیم که شهر تهران را از منظر فرهنگی و اجتماعی به جایگاه درستی برسانیم و به یک مقصد گردشگری تبدیل کنیم.
در پایان مراسم از زنده یاد حمید سهیلی با حضور خانواده ایشان و کارگردانان فیلم ها تقدیر به عمل آمد.
در این مراسم افرادی همچون: محمد جواد حق شناس رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران، مهدی سیف رئیس ستاد گردشگری شهرداری تهران، مجتبی توسلی معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه یک، مهران عباسی مدیرعامل موزه سینما، جعفر صانعی مقدم، فرهاد ورهرام، بابک بهداد، هادی آفریده، محسن استادعلی، شهرام میراب اقدم، مهرداد زاهدیان و …حضور داشتند.
سینماپرس: «احراز صلاحیت تهیهکنندگان سینما» که وزیر ارشاد از لزوم بازنگری در فرآیند آن برای رفع معضل پولهای کثیف سخن گفته است، در حال حاضر چه سازوکاری دارد و آیا قاعده و قانونی بر آن حاکم است؟
به گزارش سینماپرس، مساله ورود سرمایههای ناسالم و مشکوک به سینما که البته با نام «پولهای کثیف» نیز از آن یاد میشود، از اواسط سال ۹۷ بهصورت جدیتر حاشیههایی را در سینما ایجاد کرد که دامن برخی از تهیهکنندگان سینما را هم گرفت. همین مساله هم سبب شد تا رسانهها تمرکز و توجه جدیتری به منبع تأمین سرمایه فیلمهایی که در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حاضر بودند داشته باشند.
هرچند دستگیری یکی از سرمایهگذاران خبرساز سینما و شبکه نمایش خانگی و همزمان با آن انتشار «کار تهیهکنندگی» او، باعث ایجاد موجی در سینما برای مبارزه با پولهای مشکوک و ورود سرمایههای ناسالم در این هنر صنعت شد، اما امروز مساله این است که آیا تا کنون نهادهای ذی ربط هم در این زمینه ورود پیدا کردهاند یا خیر؟
سازمان سینمایی یا خانه سینما؛ مسئله این است؟
سوالی که در اولین مرحله پیش میآید این است که سازمان سینمایی به عنوان متولی سینمایی کشور در زمینه ورود سرمایه و یا احراز صلاحیت تهیهکنندگان در چه جایگاهی قرار دارد و آیا میتواند در این زمینه ورود مستقیم داشته باشد؟ آیا سازمان سینمایی میتواند در ایجاد یک اساسنامه برای تایید صلاحیت تهیهکنندگان در ادامه روند فعالیت آنها ورود پیدا کند و یا اساسا ورود یک سازمان دولتی در این زمینه درست است یا خیر؟
البته پیش از این سازمان سینمایی با برگزاری جلساتی با صنوف مختلف تهیهکنندگان و تشویق آنها در یکپارچهسازی صنف، بهصورت غیرمستقیم نشان داده که ترجیح میدهد مشکلاتی از این دست توسط خود صنوف حل شود اما هنوز هستند سینماگرانی که به ورود جدیتر دولت به بحث ساماندهی صنف تهیهکنندگی در سینما اعتقاد دارند و از آن دفاع میکنند.
از سوی دیگر بیشک «خانه سینما» و البته ۴ صنف تهیهکنندگی سینمای ایران شامل «شورایعالی تهیهکنندگان»، «انجمن تهیهکنندگان مستقل»، «انجمن تهیهکننده کارگردانان سینما» و «کانون تهیهکنندگان سینما» در این زمینه میتوانند گامهای موثری بردارند.
پیشنهاد وزیر ارشاد؛ صنوف عهدهدار مسئولیت شوند
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر لزوم بازنگری در فرآیند احراز صلاحیت تهیهکنندگان، چه در حوزه سینما و چه دیگر حوزههای هنری تاکید کرد و این امر مهم را هم بر عهده صنوف مربوطه دانست؛ مسالهای که تا پیش از این، صنوف نام برده در حوزه سینما برای حل آن حداقل روی کاغذ و در قالب تصویب اساسنامههایی به آن ورود کرده بودند.
اما اینکه چند اساسنامه و یا به تعبیری قانون در زمینه احراز صلاحیت تهیهکنندگان تا به امروز به تصویب رسیده و هر یک از صنوف چهارگارنه در این زمینه چه طرحی ارائه کردهاند مهم نیست، مهم این است که این اساسنامهها تا چه اندازه به مرحله اجرا رسیده و چقدر موفق به ساماندهی فرآیند ورود افراد به میدان تهیهکننده شده است؟
یکی از مهمترین موانعی که باعث میشود تا در زمینه احراز صلاحیت تهیهکنندگان و ورود آنها به سینما به طور جدی اقدام نشود، مساله یکپارچه نبودن ۴ صنف نام برده تهیهکنندگان در حوزه سینما است؛ ۴ صنفی که هرکدام برای خود قوانین و اساسنامه جداگانهای برای پذیرش عضو دارند و این یعنی فقدان یک قاعده مشترک و ثابت!
کارت تهیهکنندگی چگونه صادر میشود؟
شورای صدور کارت تهیهکنندگی سینما از سوی صنوف تهیهکنندگان تشکیل شده و هر فردی که به دنبال ورود به عرصه تهیهکنندگی سینما است، باید از فیلتر این شورا رد شود، اما مساله این است که بعد از تایید و یا دریافت کارت تهیهکنندگی، اعمال نظارتی روی فعالیت این تهیهکنندگان و بیشک تهیهکنندگانی که از قبل وارد سینما شده بودند، وجود ندارد؟ اساسا براساس کدام قوانین کارتهای تهیهکنندگی صادر میشود؟ آیا سقفی برای صدور کارت متقاضیان وجود دارد یا خیر؟
اولین گامی که تا امروز چهار صنف تهیهکنندگی برداشتهاند، انتشار نظامنامه تهیهکنندگی در خردادماه امسال بود که بهواسطه آن فهرستی از اسامی تهیهکنندگان واجد شرایط هم منتشر شد. اما گویا کار به همین قدم اول ختم شده و «شورایعالی تهیهکنندگان»، «انجمن تهیهکنندگان مستقل»، «انجمن تهیهکننده کارگردانان سینما» و «کانون تهیهکنندگان سینما» هنوز به توافق نهایی نرسیدهاند!این همان مسایلی است که به نظر میرسد تا زمانی که صنوف تهیهکنندگان سینما به صورت واحد عمل نکنند، رسیدن به پاسخ صریح به آنها امکانپذیر نیست به خصوص وقتی به یاد داشته باشیم هر کدام از این صنوف قوانین و اصول مربوط به خود را دارند و از دیدگاه و جریان خاصی در این حوزه حمایت میکنند و اصل اختلاف و تشتت این چهار صنف ریشه در اختلاف همین اصول دارد.
هرچند مدتها است که این چهار صنف در تلاش هستند تا به صورت یکپارچه زیر یک چتر واحد به فعالیتهای خود ادامه دهند، اما هنوز این امر محقق نشده است. تاکید بر یکپارچه شدن صنوف تهیهکنندگی به این دلیل است که این صنوف میتوانند با بهرهگیری از یک قانون مشترک، از تهیهکنندگانی که با استفاده از پول سرمایهگذاران گمنام که حتی برخی از آنها پروندههای حل نشده اقتصادی روی میز دادگاه دارند، وارد میدان فیلمسازی میشوند، بازخواست کنند و صحت روند تأمین و جذب سرمایه هر فیلم توسط تهیهکنندگان مورد بررسی قرار بگیرد.
اولین گامی که تا امروز چهار صنف تهیهکنندگی برداشتهاند، انتشار نظامنامه تهیهکنندگی در خردادماه امسال بود که با هدف یکپارچهسازی تهیهکنندگان در سینما ایجاد و به واسطه آن فهرستی از اسامی تهیهکنندگان واجد شرایط برای حضور در این عرصه منتشر شد. اما گویا کار به همین قدم اول ختم شده چرا که چهار صنف «شورایعالی تهیهکنندگان»، «انجمن تهیهکنندگان مستقل»، «انجمن تهیهکننده کارگردانان سینما» و «کانون تهیهکنندگان سینما» هنوز به توافق نهایی نرسیدهاند و گویی کماکان مشکلات و اختلافات به قوت خود باقی است.
از سوی دیگر مساله مهمتر و جالبتر این است که توجه داشته باشیم زیر پوسته طرح شعار علیه ورد پولهای مشکوک به سینما، اولاً موافقان و مخالفان چه کسانی هستند و ثانیاً آیا همه افراد به همان اندازه که بهصورت علنی با ورود سرمایههای این چنین مشکوک به سینما مخالفت میکنند، در میدان عمل هم از آن دوری میکنند؟ و یا از فرصتهای پیشنهاد شده برای سرمایهگذاریهایی که منبع آن مشخص نیست، برای به اصطلاح رونق سینما و سود شخصی بهره میبرند؟
در چنین مختصاتی که «فرآیند احراز صلاحیت تهیهکنندگان» در هالهای از ابهام قرار دارد، باید دید ایده و بهتعبیری دستور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بازنگری و اصلاح این فرآیند آن هم توسط صنوف مربوطه تا چه اندازه میتواند اجرایی و مهمتر از آن تأثیرگذار باشد؟ واقعاً صنوف تهیهکنندگی میتوانند بدون دخالت دولت، در این زمینه موفق عمل کنند و یا در نهایت این دولت و سازمان سینمایی هستند که برای حل چنین مشکلاتی باید به میدان ورود کنند؟
*مهر
سینماپرس : تیزر فیلم سینمایی «سال دوم دانشکده من» به کارگردانی رسول صدرعاملی و با بازی علی مصفا، پدرام شریفی، بابک حمیدیان، ویشکا آسایش، شقایق فراهانی، نیلوفر خوشخلق، علی استادی، مریم بوبانی، افشین هاشمی، سها نیاستی و فرشته ارسطویی منتشر شد.
سینماپرس: سازمان سینمایی به بهانه اعلام اسامی اعضای شوراها و موسسات تابعه خود، ترکیب هیات مدیره خانه سینما را نیز به عنوان یکی از موسسات تابعه خود معرفی کرده است؛ اقدام معناداری که با وجود گذشت زمان قابل توجه اصلاح نشده و این پرسش را پیش آورده که وقتی کل بودجه خانه سینما از سوی سازمان سینمایی تامین می شود آیا اصولا می تواند نهادی مستقل معنا یابد؟!
به گزارش سینماپرس، سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چندی پیش اقدام به انتشار لیستی تحت عنوان «اعضای شوراها، هیات مدیره، هیات امنا سازمان سینمایی و موسسات تابعه» نمود که در راستای شفافسازی اقدام قابل توجهی بود. با این حال این لیست یک نکته داشت که از نظرها پنهان ماند و آن نکته، قرار دادن خانه سینما در کنار دیگر موسسات تابعه سازمان سینمایی نظیر بنیاد سینمایی فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است.
در ابتدا تصور شد این رویکرد یک اشتباه محاسباتی است اما با گذشت زمان قابل توجهی این اطلاعات اصلاح نشده و ظاهراً از نظر سازمان سینمایی، «خانه سینما» مجموعهای شبیه به موزه سینما با موسسه هنر و تجربه است. این در حالی است که مدیریت این مجموعهها مستقیماً با حکم رئیس سازمان سینمایی منصوب میشوند اما خانه سینما در ظاهر یک نهاد صنفی است که هیات مدیرهاش بر اساس آرای نمایندگان صنوف سینمایی در مجمع عمومی جامعه اصناف انتخاب میشود و ترکیب مدیریتی، تصمیمات و روند سیاست گذاری و اجرایش در همه امور به کلی مستقل از سازمان سینمایی است.
شاید حضور مدیرعامل خانه سینما در نشستهای متعدد سازمان سینمایی که مشخص نیست آیا برای این موضوع مصوبهای از هیات مدیره خانه سینما وجود دارد یا نه، باعث ایجاد چنین تصوری نزد مدیران سازمان سینمایی شده و آنها به چشم کارمندان و مدیران زیرمجموعهشان به مدیرعامل خانه سینما نگاه میکنند. البته اگر انتظامی و همکارانش چنین نگاهی نیز داشته باشند و حتی شاهسواری قصد تبعیت نیز داشته باشد، این نگاه واقع بینانه نیست؛ چرا که بر اساس اساسنامه خانه سینما تصمیم گیرنده تمامی امور خانه سینما هیات مدیره است و مدیرعامل فاقد اختیار و صرفاً مجری تصمیمات هیات مدیره است.
در این شرایط انتظار میرفت هیات مدیره خانه سینما ورود کند و خواستار اصلاح اطلاعات منتشر شده از سوی سازمان سینمایی و ارائه توضیح در این زمینه شود اما متاسفانه مجموعه هیات مدیره خانه سینما با وجود گذشت زمان قابل توجه هیچ واکنشی نسبت به این اقدام سازمان سینمایی نشان داد؛ رویکردی که ممکن است برای مدیران سازمان سینمایی، اهالی سینما از جمله صنوف سینما و افکارعمومی چنین متبادر سازد که هیات مدیره خانه سینما مشکل با تبدیل شدن به یکی از موسسات تابعه سازمان سینمایی ندارد.
انتظار میرود شاهد توضیح شفاف در این زمینه از سوی مدیریت خانه سینما باشیم که آیا هیات مدیره کنونی خانه سینما پذیرفته که جزو موسسات تابعه سازمان سینمایی تلقی شود و یا این تفسیر سازمان سینمایی است. همچنین اگر این تفسیر سازمان سینمایی است، این توقع وجود دارد که سازمان سینمایی در همین مقطع نسبت به رفع و رد این تفسیر وارد عمل شود و یا سازمان سینمایی را برای بازنگری در ادعایشان متقاعد نمایند و یا به صورت علنی این تفسیر را رد کنند.
پاسخ سازمان سینمایی: هر موسسهای از ما بودجه بگیرد، جزو موسسات تابعه ماست!
روابط عمومی سازمان سینمایی در پاسخی کوتاه، تاکید کرد خانه سینما را جزو موسسات تابعه خود میداند. در جوابیه کوتاه روابط عمومی سازمان سینمایی آمده است: «ضمن قدردانی از نکته بینی تابناک، منظور از موسسات تابعه هر موسسه ای است که مستقیما از سازمان سینمایی بودجه دریافت می کنند. خانه سینما جزو موسساتی است که از طریق انعقاد توافقنامه با سازمان سینمایی مورد حمایت واقع می شود و به همین دلیل اطلاعات مربوط به عملکرد و اقدامات شفاف سازی می شود. پیرو این تذکر اصلاح لازم در سایت سازمان سینمایی صورت گرفت.»
این در حالی است که اساساً وقتی کل بودجه خانه سینما توسط سازمان سینمایی تامین می شود معنای استقلال خانه سینما به عنوان نهادی صنفی مورد خدشه قرار گرفته است و حال اینکه عنوان آن در این لیست جابه جا شود و یا عنوان بالای لیست تغییر کند، تفاوتی در این موضوع نخواهد داشت.
سینماپرس: مستند انیمیشن «من ایرانیام» به کارگردانی علیرضا کاویانراد، وارد مرحله تولید و فیلمبرداری شد.
به گزارش سینماپرس، مستند انیمیشن «من ایرانیام» از تولیدات جدید مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به کارگردانی علیرضا کاویانراد وارد مرحله تولید و فیلمبرداری شد.
علیرضا کاویانراد درباره موضوع این فیلم که با تکنیک دیجیتال پینتینگ ساخته میشود، گفت: من به عنوان یک ایرانی ممکن است در هر جایی زندگی کنم و هر زبان و فرهنگی داشته باشم اما در نهایت یک ایرانی هستم. در مستند انیمیشن «من ایرانیام» به این موضوع میپردازیم که ما متشکل از فرهنگها، قومیتها و جغرافیاهای مختلف اما زیر یک پرچم هستیم.
وی با بیان این که استوریبُرد این فیلم آماده شده است، اظهار کرد: در این پروژه موسیقی جلوتر از تصویر حرکت میکند، به همین دلیل ساخت آن زودتر آغاز شد با این توضیح که بخشهایی از قطعات استادان موسیقی نواحی سراسر ایران، موسیقی این فیلم را تشکیل میدهد.
این انیماتور در ادامه با اشاره به سابقه کاری خود عنوان کرد: بیش از ۲ هزار دقیقه انیمیشن برای تلویزیون تولید کردهام اما این آثار نسبت به «من ایرانیام» داستانهای متفاوتی داشتهاند. سرعت و جدول تولیدشان هم بسیار متفاوت بوده است.
وی افزود: من همواره در ساخت آثار کوتاه، تجربهگرا هستم و هیچکدام از آثار کوتاه من شبیه دیگری نیستند. «من ایرانیام» اثری به شدت تجربی است و همین تجربه کردن برای من جذابیت بسیاری دارد.
کاویانراد درباره عوامل تولید «من ایرانیام» که قرار است تا پایان سال آماده نمایش شود نیز گفت: کارگردان و تهیهکننده اثر خودم هستم. حانیه اردستانی، شهره حاجیپور و فاطمه عباسی کاراکترها را طراحی کردهاند و بهروز شهامت امور مربوط به موسیقی و صدا را انجام میدهد.