X

بایگانی فروردین 14, 1399

دفتر سینمایی

برترین آهنگ ۹۸؛ دانلود آهنگ «مادر» سالار عقیلی


شما می‌توانید آهنگ «مادر» با صدای سالار عقیلی را در اینجا دانلود کنید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تام هاردی با کدام فیلم بیشترین جایزه اسکار را گرفت؟


تام هاردی از بازیگران مشهور سینمای هالیوود در چند سال اخیر است که سابقه نامزدی در جوایز اسکار را نیز دارد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

قاری این سوره هرگز از جاهلان نخواهد بود+ صوت آیات


فایل صوتی تلاوت سوره یونس با صدای محمد عبدالکریم را اینجا دریافت کنید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بعد از ترک کردن ایران از دل مردم ایران می‌رفتم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون سیزدهم فروردین ماه سال گذشته بعد از تحمل یک دوره بیماری در سن ۸۵ سالگی درگذشت.

به گزارش سینماپرس، به مناسبت سالروز درگذشت این هنرمند بخش‌هایی یکی از آخرین گفتگوهای او را مرور می‌کنیم.

جمشید مشایخی با اشاره به اصلی‌ترین دلیل ماندن خود در عرصه فرهنگ و هنر کشورمان یادآور شد: یک مرتبه سؤالی از خودم پرسیدم، مبنی بر اینکه اگر من از این کشور می‌رفتم، به کجا می‌رفتم؟ وقتی بیشتر با خودم فکر کردم متوجه شدم که در واقع من بعد از ترک کردن ایران به کشور دیگری مثل آلمان یا فرانسه نمی‌رفتم بلکه از دل مردم ایران می‌رفتم، من از ایران جایی نمی‌روم، چون معتقدم هر مسئله‌ای هم که اتفاق بیفتد، اینجا سرزمین من است، اجداد من در این کشور خاک شده‌اند، من اینجا پرورش پیدا کرده‌ام و عاشق مردم کشورم هستم. همچنین دوست دارم در خاک کشور خودم از دنیا بروم.

بازیگر فیلم سینمایی «گل‌های داوودی» در ادامه صحبت‌های خود اظهار کرد: دوست دارم در مملکت و سرزمین خودم باشم و فعالیت کنم، اما نباید فراموش کرد که مشکلاتی در عرصه هنر وجود دارد که برخی از هنرمندان تحمل آن را ندارند، من به این افراد حق می‌دهم چرا که ممکن است وقتی یک بازیگر یا کارگردان کاری نداشته باشد و در شرایط مالی سختی قرار بگیرد، تصمیم به رفتن بگیرد.

وی همچنین ادامه داد: نمی‌شود به افرادی که به خارج از کشور رفته‌اند، خرده گرفت که چرا رفته‌ای، اما می‌توانم بگویم که دلم برای آن‌ها می‌سوزد چرا که می‌دانم به مرور زمان نمی‌توانند در کشورهای بیگانه دوام بیاورند چرا که شرایط برایشان بد و بدتر می‌شود.

مشایخی تصریح کرد: نمی‌گویم خارج از ایران رفتار بدی با من می‌شود چرا که همه مردم جهان را دوست دارم، اما اینجا خانه و وطن من است و پدرم و مادرم و فرزندانم همگی در این خاک ریشه دارند. من نمی‌توانم از ایران دل بکنم.

وی در ادامه با اشاره به رویدادی که در آن تصمیم گرفته بود برای ادامه زندگی از ایران برود، توضیح داد: به یاد دارم در یک دوره زمانی از موضوعی ناراحت بودم به همین دلیل به همسرم گفتم که از ایران می‌رویم و دیگر باز نمی‌گردیم. دخترم و نوه‌هایم در آمریکا سکونت دارند به همین دلیل تصمیم گرفتیم نزد آن‌ها برویم، اما وقتی که تنها دوماه از رفتن ما زمان سپری شد، به همسرم گفتم که به ایران بازگردیم، چون نمی‌توانم بیش از این، دور از خاک سرزمینم دوام بیاورم و این اتفاق در حالی رخ داد که در آنجا دختر و نوه‌هایم هم حضور داشتند.

*میزان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از «خاک نفرین شده» تا پخش مجدد گفت‌وگوی «منتقد فراری» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سال ۱۳۹۸ در جریان پخش برنامه‌ها، دعوت از مهمانان، موضع‌گیری‌ برخی از مجریان، مشکلات و حواشی بوجود آمد که نشان داد نظارت در تلویزیون فراموش شده و هیچ جایگاهی ندارد؟ حالا بعد از ماجرای “خاک نفرین شده”، گفت‌وگویی مجدداً پخش شده که قابل تأمل است.

به گزارش سینماپرس، در طول سال ۱۳۹۸ و پخش برنامه‌ها، گاف‌های پیش‌آمده و مشکلاتی که بوجود آمد به این نتیجه رسیدیم که واقعاً نظارت در تلویزیون فراموش شده و هیچ جایگاهی ندارد؟ چرا که بسیاری را اجازه دادند روی آنتن بیایند، وابستگی‌ به سلبریتی‌ها که تمامی ندارد، آگهی‌های بازرگانی که هنوز بی‌محابا و این بار با استفاده از بازیگران کارشان را جلو می‌برند؛ حتی به آیتم‌های میان‌برنامه‌ای هم راه پیدا کرده‌اند.

 آنقدر نظارت به حلقه مفقوده‌ای در تلویزیون تبدیل شده که سریال‌ها و برنامه‌هایی ساخته شدند در زمان پخش با انتقاد شدید، قسمت‌هایش کمتر شد و اینجا هم به سرمایه رسانه‌ ملی ضربه خورد و دوباره به همان تهیه‌کنندگان، چند سریال دیگر واگذار کردند و روی آنتن بودند. نویسندگانی در تلویزیون کار کردند که مشکلاتی داشتند و به آنها توجهی نشد؛ فقط رسیدن سریال و فیلم به آنتن برای دست‌اندکاران مهم بوده و هست.  به قولِ برخی دلسوزان، هرچه بگوییم فرقی ندارد؛ تلویزیون راه خودش را می‌رود. البته که این دست تهیه‌کنندگان و نویسندگان هنوز هم برای تلویزیون برنامه و سریال می‌سازند و فیلمنامه‌ها و طرح‌هایشان را می‌نویسند.  

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مجریان تلویزیون ایران، شبکه نسیم، شبکه 4 , عید نوروز،

شبکه ۴ سیما بعد از آن ماجرای آوازخوانی در برنامه زنده “شب موسیقی” و حواشی شعر “خاک نفرین شده”  که انتقادهای زیادی به همراه داشت و بعد از آن شبکه چهار سیما عذرخواهی کرد. مجریان، تهیه‌کنندگان، برنامه‌سازان کارنابلد و عدم نظارت در پخش و تأمین برنامه‌ها،   تلویزیون را وارد چالش جدی می‌کنند؛ روزی  با توجه زیاد از حد سلبریتی‌ها و آنتن را دربست در اختیار سلبریتی‌ها قرار دادن و روزی هم درگیر میهمانان تلویزیونی می‌شوند؛ میهمانانی که انگار نظارت هیچ توجهی ندارد از کجا آمده‌اند.

آنقدر این نظارت فراموش شده، که در کنداکتور تأمین برنامه شاهد آن هستیم “کتاب باز” در شبکه چهار سیما بازپخش می‌شود و در عین بی‌توجهی و درنظر گرفتن جزئیات تأمین و پخش اصولی و هوشمندانه، گفت‌وگوی “امیر پوریا” منتقدی که محرک اصلی سینماگران برای انصراف از جشنواره فیلم فجر بود و شخصاً از انصراف برخی سلبریتی‌ها از جشنواره حمایت کرد و از آنان می‌خواست که به نشانه اعتراض به جمهوری اسلامی ایران در جشنواره شرکت نکنند را روی آنتن برد.  

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مجریان تلویزیون ایران، شبکه نسیم، شبکه 4 , عید نوروز، تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مجریان تلویزیون ایران، شبکه نسیم، شبکه 4 , عید نوروز، تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مجریان تلویزیون ایران، شبکه نسیم، شبکه 4 , عید نوروز،

پوریا در روزهای شهادت سردار سلیمانی در صفحه شخصی خود پستی را منتشر کرد که در آن به سردار سلیمانی اهانت کرد. حالا چند روز گذشته به بهانه بازپخش برنامه‌های “کتاب باز” در شبکه ۴ سیما، گفت‌وگوی این منتقد را روی آنتن می‌رود که بعد از ماجرای هجمه‌پراکنی علیه جامعه فرهنگ و هنر کشور و حادثه هواپیمای اوکراینی و تحریک سینماگران برای تحریم جشنواره فیلم فجر به شبکه ایران اینترنشنال پیوست.  

به نظر می‌رسد تلویزیون در سال ۱۳۹۹ علاوه بر توجه به تولید برنامه‌سازی و سریال‌سازی اصولی، مسئله نظارت در تأمین و پخش را جدی‌تر بگیرد. به جای عذرخواه یو واکنش‌های آنی و لحظه‌ای، برای رفع مشکل نظارت بر رویه ساخت برنامه‌ها و سریال‌ها، فیلمنامه‌ها، تهیه‌کنندگان و عوامل، خصوصاً مهمانان تلویزیونی اقدام کنند. زیرا این اتفاقات و ماجراها رفته رفته به رویه‌ تبدیل شده‌اند و انگار هر سال که می‌گذرد شاهدِ ضعف جدی‌تر در نظارت بر برنامه‌ها و سریال‌ها هستیم.   

تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مجریان تلویزیون ایران، شبکه نسیم، شبکه 4 , عید نوروز،

آیا ماجرای “پوریا” منتقد فراری را نمی‌دانند که او چه کاری کرد و حالا کجاست؟ واقعاً در شبکه ۴ سیما چه خبر است؟ چه کسی یا کسانی بر برنامه‌های زنده و تأمینی تلویزیون نظارت دارند؟

وقتی به عدم وجود نظارت بر برنامه‌سازی خصوصاً حضور مهمانان انتقاد می‌کنیم، به گروه‌های فعال و پرتلاشی اشاره می‌کنند که همه‌چیز را زیرنظر دارند چه برنامه‌های زنده و چه تأمینی! اگر این طور است پس این مسائل چیست؟ حالا بماند که برنامه‌سازان ما کمتر از خلاقیت و نوآوری بهره می‌برند؛ بر روی رویکردها و اتفاقات برنامه‌سازی و سریالی تلویزیون که نظارت نمی‌شود؛ فیلمنامه‌ها با ۲، ۳ قسمت به فیلمبرداری می‌رسند و با ضعف جدی در نظارت، روی آنتن می‌روند.  

به نظر می‌رسد باید نگاهی عمیق‌تر و دقیق‌تر به جایگاه نظارت در تولیدات محتوایی صداوسیما داشت. متأسفانه مروری اجمالی بر برنامه‌های تولیدی، زنده و تأمینی شبکه‌های متنوع تلویزیونی نشان می‌دهد که بعضاً کارشناس، مهمان و حتی مجری هرآن‌چه می‌اندیشد، روی آنتن بر زبان جاری می‌کند و هر رفتاری که می‌خواهد انجام می‌دهد. یا بدون کارشناسی دقیق و هوشمندانه در تأمین برنامه‌ها، گاه گفت‌وگویی از برنامه‌ای و یا محتوایی پخش می‌شود که انتقاد و گلایه‌های فراوانی را به دنبال دارد؛ در واقع عده‌ای اعتبار رسانه‌ملی را نشانه می‌گیرند.

حضور برخی از افراد به عنوان میهمان نیز در برنامه‌های تلویزیونی قابل تأمل است. به راستی میهمانان و کارشناسان برنامه‌ها با چه معیار و شاخص‌گذاری به تلویزیون دعوت می‌شوند.   آیا قبل از دعوت و حضور میهمان و کارشناس برنامه‌ها، درباره وی تحقیق و مطالعه می‌شود؟ یا پیش از پخش برنامه تأمینی، توجهی به جزئیات آن برنامه می‌شود؟   ناظر به عنوان حلقه اثرگذاری در تولید محتوایی برنامه‌های صداوسیما چه نقشی دارد؟ قبلاً از این نقش و جایگاه به عنوان موتور محرک در صداسیما یاد می‌کردند اما چندی است که انگار از آن موتور محرک خبری نیست.

*نسیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«پایتخت» از بدآموزی‌ها تا ادعای سانسور از سوی سازندگان! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مشاور پروژه سریال تلویزیونی «پایتخت ۶» درباره ادعای برخی عوامل سریال مبنی بر سانسور بخش‌هایی از سریال گفت: سریال پایتخت کاملا آن چیزی است که سازندگان ساخته‌اند و همان هم پخش می‌شود و اتفاق عجیب و غریبی نمی‌افتد.

به گزارش سینماپرس، مجموعه «پایتخت» یکی از پربیننده ترین و پرمخاطب‌ترین سریال های تلویزیون است که اتفاقات روزمره یک خانواده «معمولی» را به تصویر می کشد. این خانواده هر بار دچار مشکلات جدیدی می شوند که پیگیری آن با فضای طنزی که دارد برای مخاطبان جدی است و تقریبا خانواده ها در شب های نوروز هرجا که باشند خود را به تماشای این سریال می رسانند. امسال هم طبق نظرسنجی های صورت گرفته همچنان این سریال پربیننده ترین سریال بوده است. اما در این فصل حاشیه هایی با سریال همراه شد و در کنار آن برخی عوامل سریال هم هرشب در فضای مجازی اعلام کردند که بخش هایی از سریال سانسور شده است. درباره همه حواشی که این بار برای فصل ششم پایتخت روی داد، با «مهدی فرجی» مدیر اسبق شبکه یک که سریال در زمان او پا گرفته و رشد و نمو کرده و در حال حاضر نیز مشاور پروژه است، گفت و گو کرده ایم که در ادامه می خوانید:

**آقای فرجی شما به عنوان مدیر اسبق شبکه یک سیما از همان ابتدای ساخت مجموعه پایتخت در کنار گروه سازنده بوده اید و در جریان روال تولید این اثر هستید. امسال هم که مشاور تولید فصل ششم آن بوده اید. چرا این فصل شبیه فصل های قبل نیست؟

-اول اینکه به نظر می رسد تماشای سریال پایتخت احتیاج به صبر و تحمل دارد. خاطرتان باشد در فصل پنجم هم تا ۷ الی ۸ قسمت اول انتقادات زیادی نسبت به سریال وجود داشت. اما وقتی به قسمت های پایانی نزدیک شدیم و بخش های مربوط به داعش پخش شد، مورد استقبال بسیاری قرار گرفت و کار خیلی خوب به پایان رسید و اهداف محتوایی خیلی خوب به تصویر کشیده شد. این فصل هم همینطور است.

**ولی نمی توان منکر نگرانی هایی باشیم که در این زمینه وجود دارد.

– این اعتراضات در پایتخت های قبلی هم وجود داشت. البته در همه سریال های کمدی جهان این خصیصه وجود دارد. چون بناست که بد اخلاقی و رفتار زشت نقد شود. قرار است بی احترامی در بین خانواده نقد شود و این موضوعی معمول در سریال های تلویزیونی است. این چیزی که ما در سریال می بینیم برای بار اول نیست. بهتاش اساسا زبان درشت گویی دارد و نماد بعضی جوان هایی است که امروز کم حوصله و درشت گو هستند اما همین بهتاش خیلی خانواده دوست و به بنیان خانواده وفادار است. ولی قرار است رفتار او نقد شود. این سریال داستان های جذاب  دیالوگ های جذابی دارد و نمی توان این خوبی ها را نادیده گرفت. اگر در پایان دیدیم که پایتخت پاسخ این رفتارهای غلط و بی ادبی ها را نداد، آن وقت اعتراض شکل منطقی پیدا می کند.

کمدی موقعیت که کار با آن جلو می رود، طوری طراحی شده که قطعا به همه زشتی ها پاسخ داده شود و من به مخاطبان این سریال نوید می دهم که پایتخت همچنان دوست داشتنی باقی می ماند.

**خیلی از خانواده ها معتقدند که پایتخت یک سریال خانوادگی است و همه اعضاء خانواده با هم سریال را تماشا می کردند اما در این فصل، چند دیالوگ باعث دلخوری شد آیا توضیحی برای این دیالوگها وجود دارد؟

-من معتقدم این طور نیست. در کلیت پایتخت ما همه شخصیت ها را دوست داریم و به آنها علاقه مندیم و ماجراهای آنها مسائل ماست. این خانواده به طور طبیعی با فراز و نشیب هایی روبرو است و گاهی با مشکلاتی روبرو می شود که ممکن است در خانواده ایجاد بحران شود. ممکن است ما تصور کنیم که رفتاری می بینیم که ترویج دهنده بداخلاقی است، اما این کمدی مرسوم است و پاسخ آن را خواهید دید. شما در قسمت های قبلی هم دیدید که گاهی بدرفتاری هایی از بهروز و بهتاش می بینیم، توسط بزرگترها با برخورد و پاسخ مواجه می شود و به عنوان یک رفتار قابل قبول مورد تایید قرار نمی گیرد. همه این رفتارها در جای خود نقد می شوند. این رفتارهای برخی جوان ها و افراد در خانواده هاست که نمی توانیم آن را نبینیم. این کمدی موقعیت که کار با آن جلو می رود، طوری طراحی شده که قطعا به همه زشتی ها پاسخ داده شود و من به مخاطبان این سریال نوید می دهم که پایتخت همچنان دوست داشتنی باقی می ماند.

همه این افراد پایتخت به خانواده و بنیان خانواده حساس هستند و می بینید که چقدر پدر و مادر مهم هستند و چه جایگاه والایی دارند.

**اتفاقا نگرانی خانواده هایی که به این نکته توجه داشتند، در همین بخش است. مردم این سریال را خیلی دوست دارند و نگران هستند که نکند قصه طوری پیش برود که دیگر این سریال زیبایی ها و اثرگذاری های خود را نداشته باشد.

-من به شما قول می دهم که چنین اتفاقی در پایان سریال نخواهد افتاد. می بینید که خانواده در مسیر پر فراز و نشیبش چگونه پیش می رود و خود را سالم و سربلند بیرون می آورد. خانواده پایتخت همیشه این طور بوده و این سری هم جدای از قبل نیست.

**موضوعی که خیلی به چشم آمد، بحث سانسور و حذفیات است که هر شب پس از پخش سریال از سوی خود سازندگان اعلام می شود. مگر این موارد قبلا هماهنگ نشده اند؟

-همیشه وقتی ما سریالی را می سازیم که از چند ماه قبل شروع کرده ایم، امکان دارد که در زمان پخش شرایط جدیدی به وجود بیاید. ما الان شرایط کشورمان با شرایط سال گذشته یکجور و یکسان نیست. ما امروز با بحران کرونا مواجه هستیم و همه کشور باید امید و امیدواری داشته باشند که از این بحران به سلامت عبور می کنند. ما در چنین شرایطی هستیم و سال های قبل چنین موضوعی نبود. یا یکسری از بحران های اجتماعی و اقتصادی. به نظر من هرچه میزان بیننده اش بیشتر می شود، حساسیت ها هم روی آن بیشتر می شود. بالاخره امروز هیچ سریالی در تلویزیون قابل مقایسه با پایتخت نیست. عدد نزدیک به ۸۰ درصد بیننده این سریال، سریال را بسیار حساس کرده است. اینکه الان شما می گویید ما نگران رفتار بچه ها هستیم، باید پایتخت از این لحاظ کاملا مراقبت بشود. ممکن است گاهی اوقات اختلاف نظرهایی بین سازندگان و ناظران و بچه های پخش وجود داشته باشد. طبیعی است که این اختلاف نظرها به شرایط روز و ماجراهای روز جامعه برمی گردد و اینکه بعضی از این شرایط در جامعه باید مورد مراقبت و نظارت قرار بگیرد. به همین دلیل امکان دارد که یک دیالوگ و یا یک جمله ای اصلاح شود که اصلا چیز عجیبی نیست. و این طور نیست که مرسوم نباشد. از زمانی که تلویزیون به وجود آمده این موارد وجود داشته، تا الان هم وجود داشته و بعد از این هم وجود خواهد داشت. در تمام دنیا هم وجود دارد و چیزی نیست که فقط مختص ما باشد. بنا بر این من خودم آنچه که در بین ناظران پخش می بینم، حسن نیت است و البته این اختلاف نظر ممکن است در جاهایی وجود داشته باشد. من خودم امیدوارم که دیگر تکرار نشود در طول سریال.

**خوب در چنین شرایطی آیا سازندگان این اجازه را دارند که موارد حذف شده را در فضای مجازی منتشر کنند؟

-عموما هنرمندان امروز صفحات شخصی مجازی دارند که نظراتشان را آنجا منتشر می کنند. نظر شخصی من این است که ممکن است این کارها به سریال آسیب بزند و واقعیت این است که سریال پایتخت کاملا آن چیزی است که سازندگان ساخته اند و همان هم پخش می شود و اتفاق عجیب و غریبی نمی افتد. ولی خوب سازندگان حساسند ولو به یک کلمه یا جمله خودشان. ممکن است بیننده تصور کند که حالا چه سانسوری اتفاق افتاده است. درحالی که نگاه می کنیم می بینیم که یک جمله یا یک کلمه است که حذف و یا صداگذاری شده است.

سریال پایتخت کاملا آن چیزی است که سازندگان ساخته اند و همان هم پخش می شود و اتفاق عجیب و غریبی نمی افتد.

این حساسیت ها از سوی ناظران پخش هم به خاطر همان حفظ و حراست کیان خانواده است. ممکن است احساس کنند که کلمه ای با شرایط فعلی جامعه تطبیق ندارد و برداشت نامناسبی بشود و بنا بر این توصیه می شود که این اصلاحات از سوی سازندگان انجام شود و این طور نیست که از سوی جای دیگری انجام شود. این کار هم خود این دوستان انجام می دهند. زحمت می کشند و تلاش می کنند و من از سازندگان تشکر می کنم. از همه دوستان که در شرایط سختی این سریال را به سرانجام رساندند و حتی خطرات جانی در برخی سکانس ها وجود داشت و دشواری کار در شرایط کرونا هم وجود داشت. از دوستان خودم در شبکه نیز تشکر می کنم که با گشاده رویی از کار استقبلال می کنند. نقد های اجتماعی و اقتصادی جدی در کار وجود دارد. سازمان صداوسیما به سازندگان این سریال اعتماد دارد و دست سازندگان در نقدهای اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی تا حدی  باز است و این نشان می دهد که سازمان صداوسیما بنایش این است که مشایعت خوبی تا پایان پخش از سریال پایتخت داشته باشد. همچنان که به مردم توصیه می کنیم عجله نکنید، زود قضاوت نکنید و هیجانی برخورد نکنید، این توصیه را باید به عوامل سریال هم کرد. ممکن است برخی از این رفتارهای هیجانی واقعا شرایط سخت تری را برای پخش سریال به وجود بیاورد. شرایط پخش هم الان بسیار خوب است و باید با رفاقت و تعامل تا پایان کار جلو برویم.

**موضوع دیگری که خیلی در فصل ششم به چشم آمد، فقدان مرحوم خشایار الوند و جایگزینی آرش عباسی بود. الان خیلی از نقدها بابت تغییر نویسنده است و اینکه جایگزینی آقای عباسی با مرحوم الوند منجر به این تغییرات در این سری شده و ایشان هماهنگی کافی را با گروه نداشته است.

-ببینید. اول اینکه من از این فرصت استفاده کنم و یاد و خاطره مرحوم الوند را گرامی بدارم که بسیار توانمند بودند و تجربه بسیار زیادی داشتند و شخصیت های پایتخت را کاملا می شناختند و با آنها مأنوس بودند و برایشان آرزوی رحمت و مغفرت و تعالی روح دارم. اما آرش عباسی تجربه اولش بود و خیلی خصوصیات اخلاقی شخصیت ها را نمی دانست اما در کنار سیروس مقدم و محسن تنابنده قرار داشت و مسیری که جلو رفته و قصه هایی که انتخاب شده با نظر آقای مقدم و آقای تنابنده بوده است و آرش عباسی ذیل اراده این دو عزیز متن را نوشته است و اینطور نیست که فکر کنیم ایشان چون نمی شناخته در چنین ورطه ای افتاده است. هدایت اصلی متن توسط آقای مقدم و تنابنده اتفاق افتاده است. ضمن اینکه پایتخت هر سال به قصه جدیدتری احتیاج دارد و امسال با توجه به شرایط کرونا و غیره قصه بیشتر یک قصه فرهنگی و اجتماعی است و در این مسیر پیش می رود و یک نقد درونی اتفاق می افتد. وقتی شرایط این گونه است ما باید یک بحران درون خانواده نشان بدهیم و آشفتگی و پریشانی را به تصویر بکشیم تا بتوانیم در کنار آن تعالی و پیشرفت را هم ببینیم. به همین دلیل است که برخی می گویند وای این خانواده دچار فروپاشی شده اند، اصلا این طور نیست و خانواده همچنان بسیار دغدغه مند در کنار هم هستند و فوری پشت هم قرار می گیرند و از هم حمایت می کنند تا بتوانند بر بحران ها غلبه کنند.

بالاخره یادمان باشد که در جامعه ما خانواده هایی شبیه پایتخت بسیار زیاد وجود دارند و اگر مردم این سریال را دوست دارند به خاطر این است که خودشان را در این خانواده می بینند. در همه فصل ها هم خانواده در کنار هم هستند و سعی می کنند خودشان را از بحران بیرون بکشند. تمام مشکلات از درون خودشان هستند و البته قهرمان ها هم از درون خودشان هستند.

**پیش بینی شما برای ساخت فصل هفت سریال چیست؟

-ان شاءالله فصل هفت هم ساخته خواهد شد. این سریال پتانسیل دارد که مردم فصل های بعدی آن را ببینند و از فضای شاد و دلنشین آن بهره ببرند.

*فارس

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سقوط انسانیت در «پیلوت»/ این «خانواده» در آستانه فروپاشی است – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرنگار مهر، «سینمای شیشه‌ای» عنوان بسته‌ای روزانه است که در نظر داریم در قالب آن ضمن مرور مهمترین فیلم‌های تولید و اکران شده در سال ۹۸، در هر شماره به معرفی هر یک از آن‌ها برای تماشا در خانه‌ها در ایام نوروز ۹۹ بپردازیم.

در شماره یازدهم سراغ «پیلوت» می‌رویم؛ این سومین فیلم بلند ابراهیم ابراهیمیان است. هر چند کارش را با «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه» آغاز کرد اما عمده شهرتش به فیلم دوم او یعنی «آااادت نمی‌کنیم» بر می‌گردد. البته از همین فیلم هم بود که گفته می‌شد او وام‌دار سینمای اصغر فرهادی است و سایه او در اثر را می‌شود دید، موضوعی که البته خودش ردش می‌کرد و به نظر می‌رسد در «پیلوت» تلاشی آشکار برای درآمدن از این سایه کرده است.

هر سه فیلم ابراهیمیان اما نشان می‌دهد که او دغدغه اجتماعی دارد و هر بار مساله یک طبقه از جامعه را به تصویر کشیده است. این موضوع در «پیلوت» که البته در ابتدا نامش «دو طبقه روی پیلوت» بود پررنگ‌تر است. فیلم به دل خانواده‌های کم بضاعت‌تر رفته و نشان داده که چطور یک مساله ساده می‌تواند تبدیل به یک بحران شود.

ابراهیم ابراهیمیان

«پیلوت» دغدغه اخلاق دارد و پربیراه نیست که بگوییم این فیلم با به تصویر کشیدن روابط خانوادگی و بنا نهادن قصه‌اش روی همین مساله، تنزل و سقوط انسانیت را نشان می‌دهد، انگاره‌ای داستانی که هرچند بارها و بارها به ویژه در این چند ساله واقعیتش در اطرافمان اتفاق افتاده اما شاید به درستی آن را ندیده‌ایم و حالا با تماشای «پیلوت» گویا چشممان نسبت به جزییات آن بازتر می‌شود.

نکته‌هایی که شاید جالب باشد بدانید

داستان «پیلوت» از همان ابتدا و در زمان ساخت با جنجال آغاز شد، از زمانی که الناز شاکردوست به دلیل سقوط از ارتفاع در جریان ساخت این فیلم، دچار آسیب دیدگی شدید شد، حاشیه‌ها هم آغاز شد.

آسیب‌دیدگی تا جایی بود که شاکردوست حتی توان راه رفتن را از دست داد. گروه تولید اما صبر نکرد تا او بهبود پیدا کند به فاصله چند هفته الناز شاکردوست حذف و بهدخت ولیان جایگزینش شد تا سرآغازی برای گله‌گذاری‌های این بازیگر و عوامل تولید از یکدیگر باشد.

«پیلوت» اما درباره چیست؟ اساساً پیگیری داستان با مرگ یک کودک در این چند ساله در سینمای ایران به یکی از سوژه‌های موردعلاقه فیلمسازان تبدیل شده است، موضوعی که به خودی خود ظرفیت همراه کردن مخاطب و برانگیختن احساسات او را دارد.

این مساله را در «ملبورن»، «بدون تاریخ، بدون امضا»، «تابستان داغ» و… دیده بودیم. اینجا هم گره اصلی با تکیه بر همین مساله رخ می‌دهد، کودک ۴ ساله‌ای که زیر عمل جراحی می‌میرد و ابراهیمیان قلاب قصه‌اش را با همین موضوع می‌اندازد. «پیلوت» روایتگر داستان خانواده‌ای از هم پاشیده است که رکن به رکنش دچار شکست اخلاقی هستند، آدم‌هایی که فارغ از مناسبات اجتماعی آنچه برایشان معنا پیدا می‌کند نفع شخصی خودشان است و هیچ چیز دیگر برایشان اهمیت ندارد؛ موقعیتی شاید شبیه این روزهای ما!

کارنامه فیلم در زمان اکران عمومی

فیلم در اکران عمومی چیزی نزدیک به ۶۰۰ میلیون تومان فروش داشت، فروشی که البته برای گیشه پاییزی این فیلم چندان هم بد نبود.

همانطور که در ابتدا اشاره کردیم فیلم با مرگ یک کودک آغاز می‌شود این ضرباهنگ در ابتدا چنان پرشتاب است که انتظار می‌رود در ادامه هم با داستان‌ها و حوادث جدید رو به رو شویم اما این روند در همان نقطه آغازین باقی می‌ماند، به همان گره می‌خورد و دور آن می‌چرخد.

این نشان می‌دهد که «پیلوت» فیلمنامه‌ای کم کشش دارد، داستان فرعی به آن اضافه نمی‌شود، فیلمی که در ادامه نه گره‌افکنی دارد و نه گره‌گشایی اما تا توانسته داستانش را با تکیه بر ۲ کاراکتر پیش برده که اتفاقاً خوب شخصیت‌پردازی شده‌اند.

از همین جهت است که می‌توان آن را یک فیلم کاراکترمحور قلمداد کرد. گویا کارگردان قصد داشته با قرار دادن این ۲ کاراکتر در موقعیت‌های مختلف به نتیجه مطلوب خود برسد. اما این به خودی خود کافی نیست چراکه فیلم نه نقطه اوجی دارد و نه نقطه فرودی بلکه همه چیز یکنواخت است. فیلمی که همه صحنه‌هایش در یک بیمارستان فیلمبرداری شده و نگه داشتن مخاطب پای فیلمی با این مختصات قطعاً سخت است.

«پیلوت» در شکل روابط هم دچار مشکل است یعنی تکلیف بیننده با کاراکترها مشخص نمی‌شود، آدم‌هایی که در یک شرایط حساس و سخت به جای سوگواری رفتارهای محیرالعقول دارند، آدم‌هایی که لجبازی را جایگزین طبیعی‌ترین واکنش‌ها در چنین موقعیت‌هایی می‌کنند. آدم‌هایی که البته تنگدستی نقشی پررنگ در برخی رفتارهایشان دارد.

در این میان اما بازی ۲ بازیگر «پیلوت» از امتیازات فیلم محسوب می‌شود. حمیدرضا آذرنگ در نقش یک پدر بی‌خیال در جاهایی می‌تواند شما را عصبی کند، جواد عزتی هم در نقش عمومی دلسوز که اتفاقا زرنگ بازی درمی‌آورد برایتان باورپذیر است. او اصلا یک تنه انگیزه‌ای است که مخاطب فیلم را تا پایان پیگیری کند.

آیا شما هم این فیلم را دوست خواهید داشت؟

«پیلوت» داستان تکراری ندارد بلکه شما را با دنیایی تازه مواجه می‌کند. ابراهیمیان هرچند فقر و تنگ دستی را ته مایه فیلمش قرار داده و طعنه‌هایی به دور باطل برخی قوانین می‌زند اما از این ظرفیت به اندازه‌اش استفاده کرده است. شما را با آدم‌هایی آشنا می‌کند که حرف و فعلشان شرایط را بحرانی‌تر می‌کند. فیلمش آشفته نیست اما فرمول قصه‌گویی‌اش از جایی به بعد تکراری می‌شود، مدام یک جریان را برای شما تعریف می‌کند و مدام باید با کاراکترها همراه شوید در این میان اما حلقه مفقوده همان هیجان است که در جریان کشمکش‌های مدام آدم‌ها دیده نمی‌شود.

هر چند فیلم سعی دارد پایانی امیدوارکننده داشته باشد و از نگاه به آینده سخن بگوید. اما کشمکش‌های زن و شوهر این قصه چنان طولانی است که دیگر آن سکانس پایانی به کمک مخاطب نمی‌آید؛ بر دلش نمی‌چسبد و آن را یک پایان کلیشه‌ای و شعاری می‌انگارد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

آغاز سری جدید «شام ایرانی» و حمایت سعید ابوطالب از پویش مشاهنر


آغاز سری جدید «شام ایرانی» و حمایت سعید ابوطالب از پویش مشاهنر

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

قدردانی مقام معظم رهبری از اجرای خیابانی سرود «کاروان اُمید»


قدردانی مقام معظم رهبری از اجرای خیابانی سرود «کاروان اُمید»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پیکر قدرت‌الله صالحی فردا خاکسپاری می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فرزند قدرت‌الله صالحی بازیگر سینما و تلویزیون ضمن تأیید خبر درگذشت پدرش درباره سوابق بیماری این هنرمند توضیحاتی ارائه کرد.

به گزارش سینماپرس، ولی‌الله صالحی فرزند قدرت‌الله صالحی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفتگو با مهر با اشاره به درگذشت پدرش عنوان کرد: پدرم یک سال درگیر سرطان روده بود، همچنین بیماری قلبی هم داشت و شب گذشته درگذشت.

وی ادامه داد: قدرت‌الله صالحی شب گذشته ۱۳ فروردین به دلیل سرطان روده در بیمارستان بازرگانان دار فانی را وداع گفت.

صالحی با اشاره به خاکسپاری پدرش نیز اظهار کرد: به احتمال زیاد فردا جمعه ۱۵ فروردین ماه پدرم در امامزاده عبدالله در گرگان به خاک سپرده شود و طبیعتاً با توجه به شرایط کشور، مراسمی هم نخواهیم داشت.

قدرت‌الله صالحی در فیلم و سریال‌های متعددی به ایفای نقش پرداخته است که از جمله آن‌ها می‌توان به بازی در سریال‌های «خانه‌ای در تاریکی» سعید سلطانی و «ولایت عشق» مهدی فخیم‌زاده بخشی از کارنامه تلویزیونی او است.

از فیلم‌های سینمایی این بازیگر می‌توان به فیلم «علی و غول جنگل» به کارگردانی مسعود رسام و بیژن بیرنگ، «سراب» حمید تمجیدی و «دیوانه‌ای از قفس پرید» به کارگردانی احمدرضا معتمدی اشاره کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع