سینماپرس: یک بازیگر سینما و تلویزیون گفت: اقامت من در شهر کربلا طولانی مدت بوده و این تصمیم هم به واسطه شغل همسرم رخ داده است، اما در کل بسیار از حضور در این مکان مقدس خوشحالم و هر لحظه برایم بهترین ها رخ می دهد. امیدوارم که «امام حسین (ع)» پذیرای من در این شهر باشند.
به گزارش سینماپرس، الهام چرخنده در گفتوگو با میزان، پیرامون اخبار منتشر شده مبنی بر اقامت وی در کشور عراق گفت: بنده به مدت سه سال همراه همسرم که یک روحانی است در شهر کربلا زندگی میکنم و این روزها که بنا به شرایط بیماری کرونا امکان سفر چندان برای مردم فراهم نیست نائبالزیاره تمامی ایرانیان در کربلای عزیز هستم.
وی در همین راستا ادامه داد: اقامت من در شهر کربلا طولانی مدت بوده و این تصمیم هم به واسطه شغل همسرم رخ داده است، اما در کل بسیار از حضور در این مکان مقدس خوشحالم و هر لحظه برایم بهترین ها رخ می دهد. امیدوارم که «امام حسین (ع)» پذیرای من در این شهر باشند.
چرخنده درباره احتمال بازگشت خود به کشور گفت: مهاجرت من به کشور عراق به این شکل نیست که نخواهم به کشور بازگردم، به واسطه شغل همسرم در این کشور زندگی می کنم، طی این مدت بارها به ایران هم آمده ام و باز هم خواهم آمد.
وی درباره فعالیتهای خود در شهر کربلا خاطرنشان کرد: به اندازه توان و وسعم در این شهر عزیز به فعالیت های فرهنگی میپردازم. به هر حال هر جا فرصتی برای نوکری «امام حسین (ع)» باشد من با سر می روم، خوشخبتانه از وضعم در شهر کربلا و زندگی در عراق راضی هستم.
سینماپرس: «مردن در آب مطهر» به کارگردانی نوید محمودی و «کشتارگاه» ساخته عباس امینی نامزد دریافت جایزه کیم جوسئوک از جشنواره جهانی فیلم «بوسان» شدند.
به گزارش سینماپرس، «مردن در آب مطهر» به نویسندگی و کارگردانی نوید محمودی و تهیه کنندگی جمشید محمودی در میان ۶ فیلم برای دریافت جایزه کیم جوسئوک جشنواره جهانی فیلم «بوسان» قرار گرفت.
پیش از این برادران محمودی با فیلم های «چند متر مکعب عشق»، «رفتن»، «رونا مادر عظیم» و «هفت و نیم» در این جشنواره حضور داشته اند که جمشید محمودی برای فیلم «رونا مادر عظیم» جایزه بهترین فیلم بخش کیم و نوید محمودی جایزه ویژه هیات داوران را برای کارگردانی فیلم «رفتن» از جشنواره «بوسان» دریافت کرده اند.
جشنواره جهانی فیلم «بوسان» ۱۵ تا ۲۵ مهرماه برابر با ۷ تا ۱۶ اکتبر برگزار می شود.
علی شادمان، ندا جبرائیلی، متین حیدرنیا، صدف عسگری، سوگل خلیق علیرضا آرا، امیررضا رنجبران، خیام وقار، پیمان مقدمی، مهتاب جعفری، فرید اسحاقی، فاطمه شکری، محیا رضایی، فاطمه میرزایی و علیرضا مهران بازیگران این فیلم هستند.
عاشقانه برادران محمودی قصه چند جوان مهاجر افغان را روایت می کند که قصد رفتن به اروپا را دارند.
پخش کننده بین المللی فیلم شرکت پرشیا فیلم به مدیریت علی قاسمی است.
همچنین روابط عمومی فیلم «کشتارگاه» اعلام کرد این فیلم به کارگردانی عباس امینی و تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی، در نخستین حضور بین المللی در بخش پنجره ای به سینمای آسیا در بیست و پنجمین جشنواره فیلم «بوسان» به نمایش در می آید. به علاوه، این فیلم یکی از ۶ اثر منتخبی است که در این دوره برای دریافت جایزه کیم جوسئوک رقابت می کند.
کیم جوسئوک به یاد پایه گذار و برنامه ریز فقید «بوسان» که یکی از علاقه مندان و حامیان سینمای ایران بود و در سال ۲۰۱۷، در زمان برگزاری بازار بین المللی فیلم کن، در هتلی در این شهر در جنوب فرانسه دار فانی را وداع گفت، به منظور شناسایی و تجلیل از استعدادهای سینمای آسیا راه اندازی شده است.
عباس امینی که در سال ۲۰۲۰ میلادی عضو هیات داوران بخش نسل ها در جشنواره بین المللی فیلم برلین بود، تا کنون با فیلم های «والدراما»، «هندی و هرمز» و «من اینجا نیستم» در جشنواره های متعددی چون برلین و شانگهای حضور داشته است.
فیلم «کشتارگاه» با جانشینی تهیه کننده و سرمایه گذاری علی طلوعی در نبراس پیکچرز تولید شده است و شرکت ایریماژ پخش بین المللی آن را به عهده
سینماپرس: چند روزی است یک جمله رئیس صداوسیما بسیاری را به فکر فرو برده؛ وقتی میگوید ما در معرفی شهدا کمکاری کردهایم! برخی از هنرمندان همچون خالق “رقص پرواز” از گفتوگو امتناع کرد چون آنقدر گلایه داشت که گفت حرفهایم قابل انتشار نیست.
به گزارش سینماپرس،دفاعمقدس چهلساله شد! برای پاسداشت و بزرگداشتش نگاهی به آرشیوِ برنامهها و سریالها و فیلمهای سینمایی که تا به حال ساخته شده، بیندازیم نکته بسیار غریبی دستگیرمان میشود چرا کماکان باید “دکل” و “سجاده آتش” را به عنوان فیلم سینمایی و “رقص پرواز” و “سیمرغ” را در کنداکتور سریال قرار دهیم؟
اگرچه جسته و گریخته تلاشهایی میشود اما هیچکدام به سرمنزل نمیرسند. بعد از مدتها “ایلدا” را راما قویدل ساخته که از فردا پخش خودش را آغاز میکند و در مجال دیگری به نقد و بررسی آن سریال هم خواهیم پرداخت. اما نکته اینجاست چرا آنقدر این آثار کم و ناچیزند؟ مگر بودجهای اختصاص پیدا نکرده درباره ارزشهایمان کار بسازیم. در صورتی که عمده سریالهای ساخته شده و فیلمهای روی پرده، نشان میدهد بودجه و امکانات کارهای ارزشی خرجِ کارهایی میشود که نه ماندگاری دارند و نه ارزشی را به مخاطبمان القاء میکند.
در میان این همه کار، هنوز دلِ مخاطب به “عقابها”، “دکل”، “سجاده آتش”، “دیدهبان” و از طرفی دیگر برخی از آثار تلویزیونی، خوش است. آثاری که بعد از گذشت سالها همچنان برای مردم نوستالژی دارند؛ از “گل پامچال”، “سفر به چذابه” و “بهترین تابستان من” تا “بازگشت پرستوها”، “خاک سرخ”، “سیمرغ” و “در چشم باد”. البته کارهایی مثل “وضعیت سفید” و “مینو” هم در این سالها ساخته شدند گوشهای هرچند گذرا از آن واقعیت بزرگ به نمایش گذاشتند.
وقتی در مراسم رونمایی از آثار رادیویی دفاعمقدسی، علی عسکری به عنوان رئیس صداوسیما میگوید در معرفی شهدا کوتاهی کردهایم و ساخت آثاری که زندگی شهدا را برای نسل امروز به نمایش بگذارد لازم و ضروری است؛ این سؤال را پیش میآورد که صداوسیما به عنوان مرجع مهم قابل استناد در حوزه دفاعمقدس، چرا هنوز اعتراف میکند، پس سیمافیلم به عنوان مرجع سریالسازی چه مسئولیتی دارد؟
پروژههایی مثل شهید صیاد شیرازی، شهید باکری و برخی از شهدا و اتفاقات دیگر دفاعمقدس که هر باره در خبرهایشان میآید و برخی از این کارها هنوز در تحقیق و نگارشاند، چه زمانی راه میافتند؟ موضوع مهمتری از حفظ و تمامیت ارضی کشور وجود دارد؟ در حالی که برخی از سازندگان این آثار گلایه دارند که توسط پشتیبان و دستاندکاران مربوطه، حمایت نمیشوند، هنوز اصرار داریم از تاریخ قاجاریه کارهایی بسازیم. روایت آن تاریخ تمامی ندارد؛ بودجه و امکانات برای ساخت این کارها بسیج میشود اما معرفی شهداء هنوز زمین مانده! آنقدر فیلمسازان جنگی برای ساختن اثرشان بارها به سختی کار را به سرانجام رساندهاند که گهگاه ترجیح میدهند یا کار نکنند و یا به سراغ این کارها نروند. اتفاقی که برای یدالله صمدی در جریان ساخت سریال “شوق پرواز” افتاد و یا فیلمسازانی مثل “احمد مرادپور” که در خیبر، حصر آبادان و عملیات رمضان و والفجر و خیلی از اتفاقات دیگر جنگ را فیلمبرداری و عکاسی کردهاند، اما این روزها نمیخواهند حتی گفتوگو کنند.
مرادپور هم مثلِ خیلی از قدیمیهای این عرصه، گلایه دارد و از گفتوگو خودداری میکند؛ چون از فاصله فاحش حرف تا عمل پشتیبانیکنندگان فیلمهای دفاعمقدس گلایه دارد و در گپ و گفت کوتاه با خبرنگار تسنیم میگوید “اگر درباره این اتفاقات و فاصله فاحش حرف تا عمل صحبتی کنم قابل پخش نیستند.” هفته دفاعمقدس که فرا میرسد یک عده انتقاد و گلایه میکنند، عدهای اعلام آمادگی و عدهای هم پذیرای طرحها و پیشنهادهای این عرصه میشوند. اما بعد از پایان این هفته، دوباره همه فراموش میکنند قرار بود برای دفاعمقدس کاری کنند!
رئیس صداوسیما درست میگویند کمکاری شده و این غفلت و کوتاهی محرز است. همه مقصرند؛ چه آن فیلمسازی که به ساخت چند اثر آپارتمانی کلیشهای و تکراری بسنده میکند چه آن نویسندهای که امروز را به دیروز ترجیح میدهد، چه آن تهیهکنندهای که فقط ادعایِ رزمندگی دارد و از این راه برای منافع شخصیاش بهره میبرد و چه آن مدیر و مدیرانی که برای ساکتکردن عدهای چفیه گردن میکنند و فریاد میزنند ما حافظ ارزشهای دفاعِ مقدسیم اما امسال میرود و سال دیگری میآید و باز هم خبری نمیشود.
وقتی بازیگری از بیتوجهی نسبت به امکانات جنگی و قابل استفاده در ساخت کارهای نظامی و دفاعمقدسی گلایه میکند یا نویسنده و کارگردانی مثل احمد مرادپور از در اختیار قرار گرفتن اسلحه و چند وسیله کاری در ساخت کار دفاعمقدسی ناراحتند. همه گویای این است پشتیبانان این عرصه، بیشتر از عمل به دنبال خودنماییاند. یا مثلِ برخی از مدیران و مسئولین، نمایش دروغین و کار تبلیغاتیاند.
هرچند غریبواقع شدنِ عرصه دفاعمقدس با آن همه شاخصه ارزشمند در تلویزیون و سینما به ضررِ نسل جدید تمام میشود اما آن رشادتهای بزرگمردان تاریخ که جان بر کف گذاشتند و نامشان را در تاریخ ثبت کردند، کم نمیکند. اما این واقعه بزرگ تاریخی به تکرار و یادآوری نیاز دارد.تکراری که نسل جوان هم بدانند در آن مقطع تاریخی چه اتفاقاتی در جبهه میافتاد.
رسانهملی وظیفه فرهنگسازیهای باشکوه و مؤثر در جلوگیری از اتفاقات ضدفرهنگی غربیها را برعهده دارد. هنوز در سریال یا فیلمی آنقدر مؤثر و عمیق نپرداختیم و نگفتیم و نشان ندادیم که جوان امروز متوجه شود که چرا به دفاع ما میگویند “مقدس”؟
فیلمسازان گرانسنگی در این حوزه کارهایی را ساختهاند که هنوز ماندگارند اما چرا به جای تکرار مکررات دوباره دست به کار نمیشویم کاری جدید و اتفاقی جدید را خلق کنیم؟ تلویزیون گرچه “ایلدا” را آماده پخش دارد اما مثل هر مناسبتِ دیگری این ضعف وجود دارد در شبکه دو فیلم سینمایی “منطقه پرواز ممنوع” را تبدیل به سریال کند و یا “سیمرغ” را برای پخش از شبکهای دیگر درنظر بگیرد. این نشان میدهد ما در این سالها فقط به ساختِ یکسری کارهای زودبازده و کمدردسر بسنده کردهایم و فیلمسازان کاربلد و ذائقه و سلیقه هوشمندانه مخاطب را به سمتی دیگر سوق دادهایم.
هنوز فیلمسازانی در خانه نشستهاند و منتظرند سوژه و طرح خوب و اندیشمندانهای تصویب شود، شرایط آن را فراهم کنند و دوباره پشت دوربین قرار بگیرند. اگر نگاهی به دوروبرمان کنیم این سؤال را برایمان بوجود میآید چرا کارهای فاخر تعدادشان به انگشتانِ دست رسیده؟ در صورتیکه دفاعمقدس و خیلی از اتفاقات دیگر مذهبی و دینی ما هزاران درس و آموزه ناب در دورنشان نهفته است. استفاده فرهنگی و هنری از این دریای بیکران معرفت حتماً برای اصلاح سبک زندگی جامعه نیازمند این آموزههاییم.
بسیاری از فیلمسازان قدیمی ما مثل “مرادپور” نمیخواهند حرف بزنند چون این سالها فقط حرف زدهاند و حرف شنیدهاند؛ اما در مرحله و اجرا چیزی ندیدهاند. بازیگری مثل “بهمن دان” میگفت دوست دارد از عملکرد نیروی دریایی ارتش در دوران دفاعمقدس کاری بسازد اما در رفت و آمدهای بسیار به نتیجه قابل قبولی نرسید. چرا به جای این همه کارِ نه چندان موفقی که میآیند و میروند اتفاقی هم نمیافتد، به سراغ این دست کارها نمیرویم.
قهرمانان و سلحشوران بسیاری در دوران دفاعمقدس فقط نامشان را شنیدهایم و از کنارِ خاطراتشان گذرا عبور کردهایم؛ مثل شهید بابایی که سریالی به سختی برای این بزرگمرد تاریخ ساخته شد در جنگ تحمیلی بسیار وجود دارند. جوانِ امروز به مفاهیم آن دوران بسیار نیازمند است؛ چرا که رسانههای غربی به دنبال از بین بردن آن آرمانها و ارزشهای بلندند. هر روز برنامهای را ترتیب میدهند که طعمِ شیرین مفاهیم ارزشمندش را با دروغپردازیهای نمایشی، تلخ کنند.
رئیس صداوسیما و برخی از مسئولین دیگر بارها به این نکته اعتراف کردهاند در حوزه کارهای دفاعمقدسی و معرفی شهدا و سبک زندگی ارزشمندشان کمکاری کردهاند؛ این در حالی است که کاربلدهای این عرصه و سینماگرها و هنرمندان متعهد، حرفهای و کاربلد در انتظار دعوت و همکاری مسئولان برای تولید آثار خوب دفاعمقدساند.
*تسنیم
سینماپرس: سینمای ایران در سال ۹۹ اوضاع خوبی در گیشه تجربه نکرد. با گذشت شش ماه از سال به خاطر شیوع بیماری کرونا سالنهای سینما در شرایط سختی از لحاظ جذب مخاطب به سر میبرند. به نظر میرسد پرونده اکران سینماها برای نیمه دوم سال با توجه به تداوم وضعیت بیماری کرونا از الان مشخص است و نباید نسبت به آن با امیدواری نگاه کرد.
به گزارش سینماپرس، با شیوع گسترده ویروس کرونا در کشور؛ سالنهای سینما همچون دیگر مشاغل و کسب و کارها به دستور ستاد ملی مبارزه با کرونا تعطیل شدند و تا ابتدای تیر ماه هیچگونه فعالیتی نداشتند. بیم و امید نسبت به آینده وضعیت اکران باعث شد بسیاری از سینماگران نسبت به اکران فیلمهایشان با دید تردید نگاه کنند و بسیاری برای نمایش فیلمهایشان در شرایط ویژه کرونا که ظرفیت سالنهای سینما را به ۵۰ درصد کاهش داد؛ تمایل نشان ندهند.
۵ میلیارد تومان فروش در شش ماهه نخست
با راهاندازی سامانه سمفا و شفافیت در عرصه فروش بلیتهای سینما، اکران سینما در ایران فصل تازهای را تجربه کرد. هر چند در ابتدای این مسیر با مشکلاتی در شکل اجرایی و نرمافزاری آن به وجود آمد اما به نظر میرسد توانسته است در روند فروش بلیت و شکسته شدن انحصار در این زمینه موفق عمل کند.
بر اساس اعلام سامانه سمفا از ابتدای تیرماه و با بازگشایی مجدد سینماها مجموع فروش سینمای ایران تا امروز حدود ۵ میلیارد تومان فروش داشته است که بیشترین میزان فروش مربوط به فیلم سینمایی «شنای پروانه» با رقم دو میلیارد و سیصد میلیون تومان است و بعد از آن فیلم «خوب، بد، جلف۲ ارتش سری» با رقم یک میلیارد و پانصد میلیون تومان در جایگاه بعدی قرار دارد.
در مجموع از ابتدای تیر ماه ۳۹ فیلم در گروههای مختلف سینمایی روی پرده رفتند که تنها دو فیلم بیش از یک میلیارد تومان فروش داشته است.
کرونا و عیان شدن مشکلات سینمای ایران
ایلنا پیش از این در گفتگوهایی با سینماگران وضعیت سینمای ایران در شرایط کرونا و اقبال کم مخاطب از گیشه را پرسیده بود.
مهدی رحمانی کارگردان سینمای ایران در این باره معتقد است: هیچ کشوری به اندازه ایران در زمان کرونا مشغول تولید فیلم نیست. حتی آمریکا و هندوستان که صاحب صنعت بزرگی در فیلمسازی هستند در این شرایط که مردم کمتر به سینما میروند، تولیدات خودشان را متوقف کردند ولی با کمال تعجب میبینیم در ایران تولیدات بسیاری در حال تصویربرداری است و از سویی سالنهای سینما به دلیل اکران نشدن فیلم خوب در حال تعطیلی است.
غلامرضا آزادی تهیهکننده و کارگردان سینمای ایران نیز کرونا را یک اتفاق میداند که به نابودی سینمای ایران سرعت بخشیده است. او معتقد است: بعید است تا یک سال دیگر سینما به شرایط عادی خود بازگردد و باید در این مدت به فکر جایگزینها و برنامههایی بود که بتواند چراغ سینما را روشن نگه دارد. البته دولت با بازگشایی مدارس و مراکز مختلف اداری و تفریحی عملا این پیغام را میدهد که گویی دیگر کرونایی وجود ندارد و نمیدانم سینما چه گناهی کرده است که باید هنوز هم نیمه تعطیل باشد.
با فرا رسیدن پاییز و شروع شش ماهه دوم سال، در شرایطی که ویروس کرونا در تمام کشور وضعیت را به حالت قرمز درآورده است، سینمای ایران افق روشنی برای رسیدن به یک وضعیت با ثبات را پیش روی خود نمیبیند.
سئوال مهم از وزیر ارشاد
در همین رابطه سجاد نوروزی () در گفتگو با ایلنا، با اشاره به شرایط سینمای ایران در روزگار کرونا گفت: چیزی به اسم سینما تا اطلاع ثانوی در کشور وجود خارجی ندارد. اگر ما سینما را یک چرخه منسجم ایده، تولید و اکران بدانیم و مسائل اقتصادی و انگیزشی در تولید و اکران را جزو مولفههای پیشبرنده بدانیم، این زنجیره در سینمای ایران قطع شده است. در شرایط فعلی در هیچ بخشی از سینمای ایران، چه تولید و چه اکران، همه چیز تعطیل است.
وی با بیان اینکه عامل این وضعیت را نباید معطوف به کرونا بدانیم، گفت: پیش از شیوع ویروس کرونا این وضعیت دارای ایرادهای جدی بود که ویروس کرونا مانند یک موشک نقطه زن، الباقی موجودیت سینما را از بین برده است.
وی با بیان اینکه تعطیلی سالنهای سینما برای هیچ نهادی در این کشور مهم نیست، گفت: اساسا هیچ یک از ارگانهای رسمی کشور دغدغه سینما را ندارند و اصلا برایشان مهم نیست ادامه بقای این صنعت – هنر. یک نهاد را به من نشان دهید که در شرایط فعلی دغدغه این سینما را با تمام معایب و اشکالات ساختاری و فرم و شکل و محتوایی که دارد، داشته باشد.
وی با انتقاد از سکوت مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در وضعیت کرونا و آسیبهایی که به سینما زده شده، گفت: من عامدانه در این چند ماه در گفتگوهایی که با رسانهها داشتم سعی کردم جانب انصاف را نگه دارم و همه بار را بر دوش ارشاد نیندازم. یعنی ارشاد در دوره گشایش و برخورداری مملکت از بودجه بود همیشه کمبود منابع داشت چه برسد به الان که وضعیت بودجه کشور اوضاع خوبی ندارد و واقعا هم ناجوانمردانه است که انگشت اتهام را به سمت وزارت ارشاد بگیریم. اما بعد از گذشت شش ماه سئوال مشخص من از وزیر محترم ارشاد این است که به غیر از چند تا توییت و جلسه، چه کارهایی برای رفع مشکلات اهالی فرهنگ و هنر کردند؟ ایشان یک رقمی را در اردیبهشت اعلام کردند که به فرهنگ و هنر آسیب خورده است. وزیر ارشاد برای وضعیت سینما و تئاتر و موسیقی که در حال از بین رفتن است و کمپانیهای خارجی مشغول جذب هنرمندان ما هستند و سریالهای ایرانی با پول خارجی تولید میشود؛ چه توضیحی دارند؟ اصلا نقشه راه را برای آینده ترسیم کردند؟ آیا به فکر نجات وضعیت فعلی هستند؟ به عنوان دیدهبان فرهنگ و هنر ارزیابی و دیدگاهشان نسبت به وضع موجود و پیشبینیشان از آینده چیست؟ این پرسشهای بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر است که این روزها زیر فشار مسائل اقتصادی در حال نابودی هستند.
این مدیر سینمایی درباره وضعیت تولید در سینماها گفت: تولید در سینمای ایران به کمتر از یک سوم نسبت به سال گذشته رسیده است. شورای پروانه ساخت هم فقط برای اینکه بیلان کاری را بالا ببرد هر هفته برای ساخت چند فیلم مجوز صادر میکند ولی در حال حاضر کمتر گروهی به سمت تولید فیلم رفته است. قرار است با این وضعیت به کجا برویم؟ مانند دهه شصت و هفتاد که شنونده موسیقی وارداتی لسآنجلسی بودیم امروز هم به تماشای فیلمهای ایرانی وارداتی بنشینیم؟ این حجم از بیتفاوتی نسبت به وضعیت فعلی واقعا تعجبآور است. ما حتی مانند کشورهای اروپایی پشتوانه نهادهای مدنی و صنفی را هم برای ادامه فعالیتها نداریم. متاسفانه در زمینه صنوف هم دچار مشکلات بسیاری هستیم. خانه سینما در طول این مدت تنها حرکتی که انجام داد رایزنی برای اعطای وام چهار درصد به صاحبان فیلمها بود در حالی که به سالنهای سینما هیچ ندادند. من از این لفظ مجبورم استفاده کنم که سالنهای سینما در شرایط کرونا «زهرمار» هم نصیبشان نشد.
منطق بساز بفروشی سینماگران
مدیر سینما آزادی با اشاره به وضعیت بد اقتصادی و تعدیل نیرو در سینماهای کشور گفت: چارهای جز تعدیل نیرو پیش رویمان نبود. وقتی کل فروش شهریورماه سینما آزادی ۱۶ میلیون تومان است و پول برق و آب در همین ماه ۴۶ میلیون تومان است طبیعی است که نمیتوانیم با این وضعیت ادامه دهیم. چرخش مادی سینمای ایران در یک سال به اندازه ارزش مادی ملک سینما آزادی نیست. آنوقت با سهلانگاری و در نظر نگرفتن چنین سرمایههایی راه را برای تعطیلی همیشگی سینماهایی مثل آزادی هموار میکنند. این وسط چه کسی ضرر میکند؟ غیر از این است که سینمای ایران و هنرمندان از تعطیلی سالنهای سینما ضرر میکنند؟ آقایان اگر نمیخواهند سینما ادامه پیدا کند رسما اعلام کنند تعطیل است که ما هم در سینما را ببندیم. این بازی فرسایشی که سینما دار را مجبور میکنند خودش تعطیل کند تا ضرر و زیانی از جیب دولت خرج نشود، بیمعرفتی است. مطالبه ما برای چرخیدن چرخ سینماها و پرداخت حقوق افرادی است که چشم امیدشان به شغلی است که دارند وگرنه قرار نیست این مبلغ در جیب سینمادار بماند.
وی در پایان گفت: منطق بساز بفروشی برخی از شبه سینماگران هم در شرایط فعلی مایه تعجب است. هنوز در پی جذب سرمایههای شبهناک هستند و گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. باید به اطلاع این حضرات رسانده شود که تا چند صباح دیگر سالن سینمایی وجود ندارد که آنچه ساختهاید را در آن «بفروشید».