معرفی سریالهای احتمالی نوروز ۱۴۰۰/ کدام هنرمندان در قاب نوروزی سیما میدرخشند؟
رسانه ملی برای علاقهمندان به سریالهای نوروزی، پخش آثار متنوعی را در بهار ۱۴۰۰ در نظر گرفته است.
رسانه ملی برای علاقهمندان به سریالهای نوروزی، پخش آثار متنوعی را در بهار ۱۴۰۰ در نظر گرفته است.
تصویربرداری سریال کمدی «باخانمان» به کارگردانی برزو نیکنژاد که این روزها از شبکه سه سیما راهی آنتن میشود، به پایان رسید.
برنامه تلویزیونی «از آسمان» فردا راوی زندگی پر فراز و نشیب بانویی رنج کشیده میشود.
عضو سابق کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: اگر صدا و سیما بتواند انتظارات تمام ذائقهها را پوشش دهد، قطعا مخاطبان بیشتری جذب خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، در فروردین ماه سال ۱۳۹۱ کشتی تجاری «اگلانتین» که در حال بازگشت از کشور برزیل به ایران بود، توسط دزداندریایی سومالی دزدیده میشود. دزداندریایی کاپیتان کشتی را مجبور میکنند تا کشتی را به سمت کشور سومالی هدایت کند. نیروی دریایی ارتش ایران به سرعت خودشان را به کشتی اگلانتین میرسانند و در طی عملیات چند روزه موفق میشوند آن را آزاد کنند. سمیه ذاکری در مستند «آگلانتین» به روایت این ماجرای بعد از هشت سال پرداخته است.
ذاکری که با مستند «اگلانتین» توانست فانوس یازدهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» در بخش مسابقه مستند «ملت قهرمان» این جشنواره را از آن خود کند، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره چگونگی یافتن سوژه اثر خود بیان کرد: من وقتی سر پروژهای نیستم و وقتم آزاد است به ملاقات پیشکسوتان ارتش میروم، پای صحبتها و نقل خاطراتشان مینشینم و اینگونه از لابهلای صحبتهایشان سوژههایی را که به نظرم جذاب هستند، کشف و پیگیری میکنم. در کنار اینها خیلی کتاب میخوانم و خیلی از سوژهها را از بین همین کتابها پیدا میکنم. اما سوژه «اگلانتین» را در خلال صحبت با یکی از ارتشیها پیدا کردم و بعد از آن به دنبال پیدا کردن افرادی که در آن عملیات حضور داشتند، رفتم. هر کدامشان یک نقطه از ایران بودند. در مرحله بعد به دنبال پیدا کردن آرشیو رفتم.
وی افزود: سوژه این اثر در زمان خودش و حتی در سالهای بعد از آن، به دلیل مراتب محرمانهای که داشت، رسانهای نشد فقط به نقل خبری کوتاه در رسانهها بسنده شده بود. در اخبار کوتاهی که در همان سال منتشر شده بود تنها گفتگویی با کاپیان آن کشتی انجام شده ولی درباره نقش نیروهای ارتش هیچ حرفی زده نشده و به همین دلیل به آن پرداخته نشده بود تا همین یکی دو سال پیش که از جنبه محرمانه درآمد.
ذاکری اظهار کرد: بعد از پیدا کردن آرشیو، فیلمنامه را نوشتم و کار را شروع کردیم. بخشهایی هم که مابهازای آن، تصاویری از آرشیو پیدا نکردیم از فیلمهای سینمایی خارجی استفاده کردیم ولی طوری که از کار بیرون نزند. چون درباره دزدان دریایی هیچ تصویری در ایران نداشتیم.
این مستندساز اضافه کرد: منابع آرشیوی نیروی دریایی در قسمتهای مختلف پراکنده بود. یک بخشی از کار هم تصاویری بود که نیروهایی که در آن عملیات حضور داشتند در سیستم شخصی خودشان نگهداری کرده بودند و هر کدام از یک نقطه از ایران از طریق پست، تصاویر را برایم فرستادند.
ذاکری تصریح کرد: با اینکه دو سال قبل، فرآیند پیشتولید آغاز شد ولی فقط یک سال پیدا کردن افرادی که باید با ایشان مصاحبهها ضبط میشد، زمان برد. کشتیرانی برای گرفتن مجوز صحبت با کاپیتان خیلی تعلل کرد. تا یک زمانی اصلاً اجازه نمیدادند که جلوی دوربین بیاید. بعد از تغییر و تحولاتی که در مدیریت روابط عمومیشان ایجاد شد این اجازه صادر شد. چون ما نمیخواستیم یک طرفه روایت کنیم و قصد داشتیم از زبان کاپیتان هم ماجرا را بشنویم برای همین، هماهنگی این مجوز یک سال زمان برد. در فرآیند تولید هم جمع کردن همه افراد حاضر در آن عملیات در یک برهه زمانی خاص، آن هم در شرایطی که هر کدام در یک نقطه از ایران در مأموریت بودند کار سختی بود. لوکیشن را هم بندرانزلی انتخاب کردیم که در کنار ناو و کشتی مصاحبهها ضبط شود.
وی در بخش دیگری از سخنانش در خصوص آنلاین شدن اکرانهای یازدهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» به دلیل کرونا گفت: همه کارگردانها دوست دارند کارشان را روی پرده سینما ببینند اما خوب است که بعد از کرونا هم اکران آنلاین در کنار اکران در سینما ادامه پیدا کند. چرا که من فکر نمیکردم کسی کارم را ببیند اما انگار از سراسر ایران آن را دیدهاند چون در طی این چند روز برای من پیامهایی آمده است.
ذاکری در بخش دیگری از سخنانش درباره آثار حاضر در جشنواره «عمار» بیان کرد: اوایل از اینکه بعضی از کارهای ضعیف به بخش مسابقه راه پیدا میکرد، شاکی بودم. ولی طی ماجرایی متوجه شدم وقتی یک سری از کارهای ضعیف بالا میآید چقدر برای کارگردان آن قوت قلب است. شاید از نظر من نقطه ضعف باشد اما از جهت دیگر نقطه قوت است چون همین باعث میشود آن کارگردانی که هیچ جا فیلمش را نمیپذیرفتند دلگرم شود و با عزم بیشتری برای کار بعدیاش تلاش کند و در نهایت این پشتکار دوچندان به رشد تصاعدی او در کارهای بعدیاش ختم شود. با این همه باید اعتراف کنم که روند رو به شد آثار هر سال بیشتر از سال قبل مشهود است.
به مناسبت اولین سالگرد شهادت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، مراسم قرائت دعای پرفیض کمیل امشب در گلزار شهدای کرمان برگزار خواهد شد.
سینماپرس: ستاره اسکندری فیلم سینمایی «خانه دوست کجاست» ساخته عباس کیارستمی را برای نابینایان توضیحدار کرد.
به گزارش سینماپرس، نسخه ویژه نابینایان فیلم سینمایی «خانه دوست کجاست» ساخته عباس کیارستمی توسط گروه سوینا روز پنجشنبه ۱۸ دی در چارچوب برنامه فیلمخانه منتشر میشود.
این فیلم روز پنجشنبه ساعت ۱۹ از رادیو سوینا پخش میشود و پس از آن، روی سایت سوینا در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.
نظارت متن و ضبط این برنامه به عهده کیوان کثیریان بوده، متن روایت این فیلم را محدثه واعظیپور نوشته و در استودیو فراز ضبط و میکس شده است.
علاقمندان میتوانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی سوینا به نشانی www.sevinagroup.com به فایل صوتی فیلمهای سینمایی توضیحدار دسترسی داشته باشند.
این گروه پیشتر نسخه توضیحدار فیلمهای سینمایی ایرانی «روز واقعه» با صدای افشین زینوری، «دلشدگان» با صدای شبنم مقدمی، «مادر» با صدای احترام برومند، «بنفشه آفریقایی» با صدای علیرضا شجاعنوری و «باشو غریبه کوچک» با صدای پریناز ایزدیار را در قالب برنامه فیلمخانه منتشر کرده است.
سینماپرس: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی با صدور پروانه نمایش یک فیلم موافقت کرد.
به گزارش سینماپرس، شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی در جلسه اخیر با صدور پروانه نمایش برای فیلم : «گیج گاه » به تهیه کنندگی میر ولی الله مدنی وکارگردانی عادل تبریزی موافقت کرد
سینماپرس: نویسنده فیلمنامه «خاک سرخ» با اشاره به آثار ضعیفی که باعث شده حساسیتهایی نسبت به فیلمنامههای شهیدمحور بوجود آید، بیان کرد که برخی فیلمسازان یک شهید را دوباره شهید میکنند!
به گزارش سینماپرس، مهدی سجاده چی که پیش از این فیلمنامه سریالهایی چون «شهریار» را درباره یک شخصیت ملی به نگارش درآورده است درباره اینکه چرا قهرمانان ملی کمتر در سریالها دیده شدهاند به مهر بیان کرد: شهریار هم شخصیتی ملی است و سریال «شهریار» در زمان پخش با استقبال رو به رو شد اما آثاری مثل «شهریار» دیگر ساخته نشد چون سوژه باید قابلیت سرمایه گذاری روی آن را داشته باشد.
وی ادامه داد: در زندگی باقی شاعران نکاتی مطرح است که برخی مسئولان نمیپسندند مثلاً موضوعاتی در زندگی مولانا وجود دارد که نمیتوان مطرح کرد و باید حذف کنید و بعد درنهایت فیلمنامهای دارید که اصلاً ربطی به آن شخصیت ندارد.
نویسنده سریال «خاک سرخ» با اشاره به ملاحظات نسبت به قهرمانان ملی بیان کرد: همین ملاحظات نسبت به برخی قهرمانان ملی نیز وجود دارد. تلویزیون نسبت به پرداخت این قهرمانان مشکلی ندارد اما برخی از این شهدا، مدعیانی دارند که آنها بیشتر این ملاحظات را مطرح میکنند. از طرفی نوعی بی اعتمادی نسبت به هنرمندان وجود دارد و این پرسش مطرح میشود که آیا هنرمندی که میخواهد درباره یکی از این قهرمانان سریال بسازد نگاهش با خانواده یا ارگانهای نظامی و نهادهای مورد نظر مطابق است یا خیر.
سجاده چی اضافه کرد: خانواده شهید حتی ممکن است این ملاحظه را داشته باشند که تلویزیون از پرداخت به قهرمان مورد نظر هدف و منافع خاصی دارد یا صرفاً زندگی او را میخواهد به تصویر بکشد.
پروژههایی که بارها کلید خوردهاند اما به نتیجه نرسیدهاند
این فیلمنامه نویس با اشاره به آثار مختلفی که در زمینه قهرمانان ملی نوشته شده است، بیان کرد: نگارش بسیاری از پروژههایی که یک شهید در محور آنها بوده است و قهرمانانش هم چهرههای مهمی هستند بارها کلید خورده است. حتی به انعقاد قرارداد رسیده و اثر نمایشی تا حدی پیش رفته است اما مسئولان تلویزیون بنا به دلایل متعددی به این نتیجه رسیدهاند که از خیر ساخت آن پروژه بگذرند چون دردسر این کارها زیاد است.
وی که در جریان برخی تولیدات تلویزیونی قرار دارد، اضافه کرد: تا به حال چندین قصه درباره شهید بروجردی و شهید همت نوشته شده است. خود من سیناپس کامل سریال شهید صیاد شیرازی را دیدهام اما متاسفانه کار به سرانجام نمیرسد.
وقتی نکاتی که اهمیت دراماتیک دارد از قصه حذف شود همه قهرمانان یک شکل میشوند مثل خیلی از فیلمهای جنگی که همه سید و حاجی و شبیه هم بودند سجاده چی با اشاره به نمونههایی از این چالشها عنوان کرد: این ایرادات از مصادیق بسیار جزیی شروع میشود و به چالشهای مهمتر میرسد مثلاً میخواهند شهیدی که سردار معتبری در جنگ بوده و محبوب هم بوده است، بخشی از جوانیاش تصویر نشود چون در جوانی و پیش از انقلاب هیبت و رفتارش شبیه انقلابیها نبوده است. زمانی هم نسبت به زندگینامه یکی از روحانیون بنام و مجتهد که سالهاست به رحمت خدا پیوسته است خواستار حذف نکاتی بودند. این روحانی در جوانی ساز میزده است اما از شما میخواهند که اینها را حذف کنید. در این صورت شما درباره او چه میتوانید بنویسید جز اینکه مثل همه تلاش کرده و درس خوانده است! وقتی نکاتی که اهمیت دراماتیک دارد از قصه حذف شود همه شخصیتها و قهرمانان یک شکل میشوند مثل خیلی از فیلمهای جنگی که همه سید و حاجی و شبیه هم بودند، مثل هم حرف میزدند و تفاوتی با هم نداشتند.
وی با اشاره به فیلمهای شاخصی چون «چ» و «ایستاده در غبار» گفت: در فیلمهای سینمایی میتوان سراغ مقطعی از زندگی شخصیتها رفت و همان مقطع را به تصویر کشید اما وقتی قرار است درباره شخصیت یک سریال ۳۰ قسمتی بسازید باید به زوایای مختلف و مقاطع متفاوت زندگی فرد بپردازید.
قهرمانانی از روی شابلون
این نویسنده اضافه کرد: محدودیتهایی نسبت به این قهرمانان وجود دارد که کسی سمت نگارش چنین فیلمنامههایی نمیرود وقتی هم سفارش داده میشود خروجی نهایی راضی کننده نیست. ما تمام ویژگیهایی را که میتوانست مهم باشد از یک کاراکتر گرفتهایم و ویژگیهای کلی مثل مهربانی، فداکاری و… را به قهرمانها نسبت میدهیم برای همین مثل شابلون همه شخصیتها به هم شبیه میشوند.
سجاده چی با اشاره به اینکه دغدغه نگارش چنین آثاری برای خود نویسندهها هم وجود دارد، گفت: اتفاقاً یکی از بسترهای مناسب نویسندگی، پرداختن به کاراکترهای ملی است اما درخواستش هم باید باشد. بعد از «شهریار» حتی یک بار خواسته نشد که سریالی درباره شاعر دیگری بنویسم با وجود اینکه آن سریال پرمخاطب بود و زمانیکه پخش شد در نمایشگاه کتاب همان سال عنوان پرفروشترین کتاب به دیوان شهریار اختصاص پیدا کرد و این نشان میدهد که سریال اینقدر تاثیر داشته است که هزاران نفر دیوان او را خریدهاند.
وقتی شهید را دوباره شهید میکنند
وی درباره حساسیتهای خانوادهها برای به تصویر کشیدن قهرمان عنوان کرد: من درک میکنم و میتوانم بفهمم که این حساسیتها وجود دارد. به هر حال نگرانی دارند که سریال به چه خروجی خواهد رسید یا حتی در بازی سیاست به محصول دیگری تبدیل نشود.
سجاده چی در پایان با اشاره به تولیدات ضعیفی که روی این حساسیتها تاثیر گذاشته است، گفت: ما شوخی میان فیلمسازان داریم که وقتی اثری درباره یک شهید ساخته میشود و خوب درنمیآید میگویند فلانی یک بار دیگر شهید شد و درواقع کار آنقدر ضعیف است که گویی خود سازنده یک بار دیگر آن شهید را شهید کرده است و حتی فیلمساز هم گاهی از کار خود رضایت ندارد.
سینماپرس: کمتر کسی فکرش را میکرد که ۱۱۰ عنوان اثر سینمایی خود را حائز مقررات جشنواره تشخیص داده و صاحبان این آثار فُرم حضور در جشنواره سی و نهم فجر را پُر نموده و خواستار حضور دراین مهمترین رویداد سینمایی کشور باشند!
شمسالدین حمیدیان/ کمتر کسی فکرش را میکرد که ۱۱۰ عنوان اثر سینمایی خود را حائز مقررات جشنواره تشخیص داده و صاحبان این آثار فُرم حضور در جشنواره سی و نهم فجر را پُر نموده و خواستار حضور دراین مهمترین رویداد سینمایی کشور باشند. اتفاقی بسیار مهم که توجه ویژه به چند موضوع را ضرورت میبخشد:
۱/ قطعا حضور این حجم از تولیدات سینمایی به عنوان دستاوردهای یک ساله سینمایی کشور آن هم در شرایط کرونایی، اقدامی بسیار مهم تلقی میشود. شرایطی که عرصههای مختلف اجتماعی و به تبع آن صنعت سینما را متاثر ساخته و آسیبهای جدی بر پیکره اقتصاد سینمای کشور وارد نموده است. پس تولید ۱۱۰ عنوان اثر سینمایی میتواند دستاوردی مهم در کارنامه متولیان کنونی در عرصه سینمای کشور محسوب شود؛ مشروط به آنکه این دستاورد واقعی بوده و تنها بر روی کاغذ ثبت و ضبط نشده باشد. البته برای تشخصی این مهم لازم است تا موعد ۲۰ دی ماه که اسامی فیلم های ارائه شده به جشنواره انتشار می یابد صبر نمود و آن هنگام مشاهده کرد که آیا این دستاورد مُهم تا چه اندازه «کاغذی» و تا چه مقدار «واقعی» است!
۲/ واقعیت پیداکردن وعده و وعیدهای چند روز اخیر و تحقق سخن برگزار کنندگان جشنواره سی ونهم فجر در باب کمیت برگزاری جشنواره امسال، حکایت از تحولی جدی در این جشنواره مینماید. تحولی که بارقه امید را در میان اهالی سینما و فرهنگ دوستانِ زنده ساخت و سبب شد تا جایگاه این رویداد باردیگر با عنوان ویترین سینمای ایران موضوعیت عینی یابد. ویترینی که متاسفانه در این چند سال اخیر به سبب رویکرد غلط مدیران بنفش مخدوش گردیده بود و با سیاست گُل و بلبلسازی متولیان برگزاری جشنواره فجر، سعی میشد تا این رویداد مهم سینمایی به جشنی قبیلگی تغییر شکل پیدا نموده و به محفلی خصوصی برای نمایش تعدادی آثار بعضا خنثی و بیرمق مبدل شود و در نهایت تنها بودجهای میلیاردی فاکتور شده و معاش سالانه عدهای خاص را فراهم سازد و …
۳/ به هر نحو معاونت ارزشیابی پسینِ جناب دبیر پیشین! که امسال از این معاونت کوچ نمود و جایگزین ایشان به عنوان دبیر سی و نهمین جشنواره فیلم فجر گردیده است؛ ظاهرا تصمیم گرفته تا سیاستهای غلط پیگیری شده در چند سال اخیر را اصلاح کند و بار دیگر جشنواره فیلم فجر را به ویترین سینمای ایران مبدل سازد. پس اگرچه برخی این اقدام را باور نکرده و با ذهنیت به دست آمده از مجموع عملکرد دولت بنفش در بیش از هفت سال گذشت، با دید شک تردید به چنین ادعایی مینگرند و معتقدند در پس پرده اتفاقات دیگری رقم خواهد خورد و …؛ اما فعلا رویه پیگیری شده را می بایست به فال نیک گرفت و با هوشمندی نظارهگر ادامه امر بود.
۴/ بیتردید ویترین سینمای ایران، به معنای حضور حداکثری تولیدات و دستاوردهای سالانه صنعت سینمای کشور است. دستاوردهایی که سوای نظر از ضعف یا قوت خود کارنامه سالانه این عرصه مهم فرهنگی را نمایان ساخته و در کنار مشخص نمودن کیفیت سیاستگذاری فرهنگی، واقعیتهای بسیاری را در پیشروی اهالی سینما و متولیان امر قرار میدهد. پس اگر ممانعت صورت گیرد یا به هر دلیلی حضور آثار سینمایی با گزینشهای سلیقهای همراه شود این ویترین مخدوش شده و عملا خاصیت خود را از دست داده و دیگر نمیتواند به عنوان ابزاری کارآمد و واقعی از برای واکافت و واکاوی و همچنین تجزیه و تحلیل وضعیت سینما و جریان تولیدات سینمایی کشور محسوب شود.
۵/ متاسفانه در چند سال اخیر و بالاخص در عهد معاون پیشین نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی که در مقطعی با حفظ سمت و پس از آن به صورت انحصاری عنوان دبیری جشنواره را به دوش میکشید؛ بدعتی نهاده شد که مبتنی بر آن، آثار و تولیدات سینمایی کشور در عین دارا بودن شرایط و ضوابط در نظر گرفته شده در قالب فراخوان جشنواره فیلم فجر، مورد ارزیابی کیفی توسط جماعتی نامتوازن در هیات انتخاب جشنوارهی فیلم فجر قرار میگرفت. جماعتی که اساسا حکم کاتالیزور را برای این رویداد سینمایی یافته و در جایگاهی بعضا بیحساب و کتاب و عموما سلیقهای، صلاح میدیدند تا چه اثری به عرصه رقابت در جشنواره حضور پیدا نماید و چه اثری کنار گذاشته شود. البته از منظری، این شیوه مدیریت سبب میشد تا با اعمال نفوذ توسط دستهای ناپیدا در عرصه سینمایی، کارنامهای پاکیزه برای متولیان فرهنگی و سینمایی کشور رقم زده شود. کارنامهای پاکیزه که با پیگیری سیاست گُل و بلبلسازی به دست آمده و موجب میشد تا حداقل پلیدی و پلشتی و نا بسامانی و ناکارآمدی مدیریتی عیان شده و به صورت مشخص، مانع از ترسیم عمق و شدت وِلشدگی فرهنگی بر بستر تولیدات سینمایی میگردید. کارنامهای پاکیزه که به نوبه خود سبب گسترش ابعاد و موجودیت بخشیدن به ولنگاری فرهنگی و عمیق یافتن ابعاد آن در تولیدات فرهنگی و سینمایی میگردید. تولیداتی که عموما در ویترین سینمایی کشور رویت نمیشد و اساسا از دیده شدن آن در موعد جشنواره فیلم فجر ممانعت به عمل میآمد و در عین حال به صورتی مفرط در طول سال و در موعدهای اکران عمومی، پرده سینماهای کشور را به تسخیر خود در میآورد.
۶/ پیگیری سیاست گل و بلبلسازی از عرصه سینمایی کشور البته محدود به هیات انتخاب جشنوارهی فیلم فجر نمیشد و تاکتیک دیگر متولیان سینمایی در طی سالهای اخیر، حمایت از تولیدات مجهولی بود که بعضا با چراغ سبز معاونت نظارت و ارزشیابی وقت، برای تنشزدایی و جلوگیری از ممانعت در اکران عمومی و …، اساسا فُرم حضور در جشنواره فیلم فجر را پُر نمیکردند. تکنیکی مدبرانه که اوج شاهکار ژنرالهای بنفش در عرصه مدیریت سینمایی کشور محسوب میشد و مصادیق آن را میتوان در مرور فرایند صدور و اعطای مجوز اکرانهای نوروزی مشاهده نمود. مجوزهایی که به عنوان پاداش برای فهرستی بلند بالا از این قبیل تولیدات عموما مبتذل در سالهای اخیر قابل ملاحظه میباشد.
۷/ سابقه بد مدیران بنفش و بالاخص سیاستکاری و سیاستبازی ایشان در طی هفت سال گذشته سبب شده تا برخی بر این باور باشند که چون برگزارکنندگان میخواستند جشنواره امسال را به صورتی انگشتشمار برگزار کرده و نمایش آثار را خلاصه به جمع گزینش شده و مد نظر خود با عنوان هیات داوران محدود نمایند و… پس سعی نمودند تا پیش از موعد انتخابات ۱۴۰۰ ژستی جدید به خود گرفته و با حذف موجودیتی با عنوان هیات انتخاب از پیکره جشنوارهی فیلم فجر، این رویداد مهم فرهنگی را که در عهد مدیریت ایشان با افول شدید مواجه شده بود را در فرایندی ظاهرسازی شده و کاملا رسانهای، به جایگاه اصلی خود با عنوان ویترین سینمای ایران بازگردانند!
۸/ پُرواضح است که جشنواره هفت نفره و یا نهایتا نُه نفره نه تنها ارزش و اعتبار ندارد؛ بلکه مضحکهای است با کارکرد هزینهکرد بودجه بیتالمال که با رزومهسازی برای مشتی کارگزاران فرهنگی همراه خواهد بود. پس ظاهرا ریاست محترم سازمان سینمایی و همچنین دبیر جشنواره سی ونهم فجر قرار است تا برای برائت جستن از چنین اتهامی، ظرفیت دیده شدن آثار را برای جمعی از اهالی رسانه و منتقدان سینمایی فراهم سازند. اقدامی مثبت که امید است در پَس خود با سیاست بازی خاصی که در عصر ژنرالهای بنفش شدت یافته، همراه نباشد و در نهایت به واقعیت پیوسته و اجرایی شود!
۹/ قطعا محدود ساختن جشنواره به هیاتی انگشتشمار و دیده شدن آثار در اتاقی در بسته و بدون حضور ناظر و تماشاگر حرفهای و اهالی رسانه و … شائبه تقلب و تبانی را در چنین رویدادهایی قوت بخشیده و این در حالی است که شایعات بسیاری از زد و بند برگزارکنندگان جشنواره و اعمال فشار و نظر بر هیئت داوران در چند سال اخیر بر سر زبانها بوده و به شدت قوت یافته است. پس انتخاب هیات داورانی مُتخصص و متعهد در کنار اقدام صورت گرفته به منظور اکران آثار برای اهالی رسانه و منتقدان حرفهای سینما، میتواند سیاستی هوشمندانه قلمداد شود که در مجموع جشنواره سی و نهم را از بسیاری شائبهها برائت خواهد بخشید و اعتبار جشنواره فجر را در پیش از موعد چهل سالگی تامین خواهد نمود.
۱۰/ پنج ماه باز بودن سینما در ایام کرونا و عدم استقبال از حضور گسترده در محیط سینما، با وجود رعایت سفت و سخت پروتکلهای بهداشتی و همچنین عدم رغبت عمومی به حضور و تماشای آثار اکران سالنی شده در سی و سومین جشنواره فیلم کودک؛ دو تجربه ثبت و ضبط شده میباشد که میتوان مبتنی بر آن موضوع شکلگیری سینماهای مردمی و اکران آثار سینمایی در جشنواره سی و نهم را توجیه نمود. پس به نظر میرسد اگر با برنامه ریزی دقیق، موضوع سینماهای مردمی در این دوره از جشنواره نیز مطرح گردد؛ نه تنها خللی در رعایت پروتکلهای بهداشتی صورت نخواهد گرفت، بلکه سبب خواهد شد تا صنعت سینمای ایران از این انزوای مُطلق به در آمده و علائم حیاتی خود را در انظار عمومی به نمایش بگذارد.
۱۱/ در مجموع امید است تا برخی نگاههای منفی به تحولات مثبت جشنواره سی و نهم همچنان منفی باقی بماند و هیچ علامتی دال بر «کاغذی» بودن و «شعاری» بودن چنین اقداماتی اثبات نشود و جشنواره فیلم فجر بتواند پیش از موعد چهل سالگی، باردیگر ماهیت ویترین بودن خود را برای صنعت سینمای ایران بازیافته و کورسوی امید را در شرایط کرونای کشور بر پیکره آسیبدیده این عرصه مهم فرهنگی بازگرداند. انشاءالله