سینماپرس: انقلاب به ۴۲ سالگی خودش نزدیک است اما فیلمها و سریالهایی ساخته نمیشوند که بتوانند پاسخِ محکمی برای جریان تحریف باشند.
به گزارش سینماپرس، سؤالی که این روزها همچون شائبهای توسط جریان تحریف، به جانِ جوانان این مرز و بوم انداختهاند این عبارت است: “چرا انقلاب کردیم؟ ” کارشناسان و پژوهشگران مختلفی به این سؤال پاسخ دادهاند اما در عرصه برنامهسازی، فیلمسازی و سریالسازی هم سینما و هم تلویزیون آنقدر کم گذاشتهاند که جریانهای معاندِ انقلاب، از هر طریقی میکوشند تا کارنامه موفقیتآمیز انقلابیگری ایران را وارونه جلوه دهند.
انقلابی که تمام معادلات بینالمللی را به چالش کشید، با این حال هنوز و بعد از این همه سال برای برخی این سؤال وجود دارد که چرا انقلاب کردیم؟ این پاسخ را کارشناسان، مورخان و پژوهشگران با تحلیل حکومتِ استبدادی و وابسته طاغوتیان مطرح کردهاند و از استقلالی که ایران به واسطه انقلاب اسلامی بدست آورد اما این فقدان در آثار نمایشی ما چه سریال و چه فیلم سینمایی، سالها است دیده میشود.
حتی بعضاً کارهای به اصطلاح استراتژیکی هم در این زمینه ساخته میشوند اما نتوانستند آنطور که باید و شاید از انقلاب اسلامی دفاع کنند. البته رفته رفته خبری از آن همه شور و شعف با سرودهای انقلابی، نواهای خاطرانگیز سال ۱۳۵۷ و خیلی از اتفاقات دیگر در رادیو و تلویزیون نیست. در حالی این انفعال در صداوسیما دیده میشود که نسل جدید ما حتماً نیاز دارد بداند مردم ایران در دوران قبل از انقلاب از حداقل آزادیهای بیان، محروم بودند و امروز چطور میتوانند درباره هرچیزی اظهارنظر و مطالبهگری کنند.
انقلاب اسلامی به مردم ایران هویت، خودباوری و فرهنگ داد؛ استقلال و امنیت پایدار و عدالت اجتماعی اتفاق افتاد و شاید از همه مهمتر حق رأی و انتخابات آزاد و واقعی و در یک کلمه مردم سالاری دینی بوجود آمد. اتفاقات بزرگی که معادلات بینالمللی را به چالش کشید؛ رادیو و تلویزیون درباره هرکدام از این عرصهها و اتفاقات میتوانست چندین هزار سریال و برنامه و فیلم تولید کند اما کپیبرداری از مسابقات خارجی و وابستگی به اسپانسرها و اپلیکیشنها این اتفاق مهم و اساسی را رقم نزده است.
جوانِ امروز ما باید شهدا و قهرمانانشان را بشناسند؛ در سینما که همهچیز تحتِ سیطره گروههای خاصی پیش میرود و آنها میگویند فجر ۳۹ بر پایه خودکشی و خودسوزی و اتفاقات تلخ پیش برود و در تلویزیون، اسپانسرها و سرمایهدارها، تصمیمگیرندهاند. از این رو، بسیاری نمیدانند به واسطه انقلاب اسلامی و این ۴ دهه فعالیت، چه پیشرفتهایی در عرصه نانوفناوری، انرژی هستهای، مسائل دفاعی، امنیتی و زیرساختهای عمرانی، اقتصادی، فرهنگ، هنر، سینما، رادیو و تلویزیون، کتاب و آموزش عالی به دست آمده است.
دهه فجر فرصت مغتنمی است تا راه آینده انقلاب را بازشناسی کنیم، آثار خاطرانگیز و جدید نمایشی، موقعیتها و اتفاقات را در معرض نگاه مخاطب قرار دهد. اما امسال نه جشنواره فیلم فجر این آدرس را به جامعه داد و نه در چند سال اخیر در تلویزیون میتوان دنبالِ این آدرس را گرفت. در جشن ۴۲ ساله شدن انقلاب اسلامی، بیش از پیش جای آثار فرهنگی و هنری به ویژه سینمایی و تلویزیونی به شدت خالی است. چرا “سناتور” صباغزاده را بارها باید در تلویزیون به عنوان فیلم سینمایی ببینیم؟ البته که مثل خیلی از یادگاریهای دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰، فیلمِ خاطرانگیز است و هر روز جای خالی کارهای فاخر تاریخ معاصر انقلاب احساس میشود.
جبارآذین منتقد سینما و تلویزیون اعتقاد دارد “آنچه طی این سالها تولیدشده، مسائل، رخدادها و شخصیتهای انقلابی، عمدتاً کمرنگ و درحاشیه بودهاند یا بستر رویدادهای خانوادگی و اجتماعی قرار گرفتهاند. انقلاب مردم ایران یک واقعه جهانی و انقلابی ملی، اجتماعی، دینی، سیاسی وفرهنگی و… و. بود، اما در اغلب تولیدات شبه انقلابی سینمایی و تلویزیونی و ادبی، تنها به یک بعد آن به صورت سطحی توجه شده است. “
بیش از سینماگرها این وظیفه تلویزیونیها است که به عنوانه رسانه ملّی و مهمترین تریبون جمهوری اسلامی ایران، انتظار میرود بیشتر از رقابت با ماهواره و فضایمجازی، سریالهای فاخر انقلابی بسازند که برای مقابله با جریان تحریفِ انقلاب لازم و ضروری است. همانطور که اگر درباره دفاعمقدس آثار قابل قبولی ساخته نشود و در خطر تحریف قرار دارد، انقلاب اسلامی هم به واسطه شائبه انداختنهای مدام، باید قدرتمندانه مدافعِ گنجینه ارزشمند باشد.
روزگاری یکسری فیلمها، سریالها و برنامههای شبه انقلابی به صورت سطحی و شعاری ساخته میشد اما سالها است دور پردازش چنین سوژههایی خط کشیده شده است. البته بعضاً کارهایی هم روی آنتن میروند که بیشتر شائبهبرانگیز است! انواع مسابقات کپی، سریالهای شبیه به هم و برنامههای تکراری تولید میشوند، هر روز گافهای عجیب و غریبی از شیوه اجرای اتفاقات نمایشی رادیو و تلویزیون بیرون میآید اما کسی پاسخگوی این فقدان بزرگِ کارهای فاخر انقلابی نیست.
گروه حرفهای و کاربلدی باید برای تهیه داستانهای مربوط به انقلاب اسلامی در میدان باشند و مدیران تلویزیون ساخت این نوع کارها را مورد حمایت قرار دهند چون جامعه بیش از پیش به این نوع روایتها و مصادیق نیازمند است. البته کارهایی هم باید ساخته شوند که به تاریخ انقلاب اسلامی وفادار باشند. در بسیاری از سریالها و فیلمهای خارجی دیده میشود از یک قهرمانِ پوشالی، هزاران روایت میسازند اما انقلابِ ما هزاران قهرمان واقعی دارد که سینما و تلویزیون سالها میتوانند درباره اجتماع، نوع زندگی، مبارزات و رفتارهای سیاسی و فرهنگی و اقتصادیشان، فیلم و سریال بسازند.
این کمکاریها و غفلتها در صداوسیمایی دیده میشود که انقلاب اسلامی باعث شد تا به جایگاه ویژه رسانهای دست یابد. چرا که پیش از انقلاب کشور هیچگونه الگوی ملی و بومی برای اداره رادیو و تلویزیون نداشت و رادیو و تلویزیون مقلد محض رویکردها و شیوههای رسانهای آمریکا بود تا جایی که از دو شبکه تلویزیونی یکی از آنها شبکه آمریکا نامیده میشد که بسیاری از برنامههای آن به زبان انگلیسی پخش میشد. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) با طرح نظریه رادیو و تلویزیون دانشگاه عمومی است انقلاب بزرگی در عرصه نظریهپردازی و الگودهی رادیو و تلویزیون در دنیا ایجاد کرد.
در شرایطی که برخی از جریانهای سیاسی و رسانهای در داخل و خارج در پی تحریف و وارونه جلوه دادن حقایق مربوط به ابعاد مختلف انقلاب اسلامیاند توجه صداوسیما به تولید سریالها و فیلم در این حوزهها حائز اهمیت است. کمکاری فرهنگی و رسانه ای در این زمینه باعث شده تا هنوز هم بخشی از مردم و به ویژه نسل جوان، تصور دقیقی از اتفاقات مربوط به برچیدن طاغوت و تشکیل انقلاب اسلامی ندارند. آمریکاییها و غربیها زودتر از ما دست به کار شدهاند و تاکنون فیلمهای مختلفی در راستای عوامفریبی جوانان این مرز و بوم ساختهاند.
*تسنیم
سینماپرس: با اعلام اولین فهرست از فیلمهای منتخب در رقابت بهترین فیلم بینالمللی، فیلم «خورشید» مجید مجیدی نیز در این فهرست جای گرفته است.
به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، آکادمی علوم و هنرهای سینمایی بامداد امروز فهرستی متشکل از ۱۵ فیلم را که به رقابت بهترین فیلم بینالمللی اسکار راه یافتند اعلام کرد. «خورشید» ساخته مجید مجیدی نماینده ایران در کنار ۱۴ فیلم دیگر در این فهرست حضور دارد.
علاوه بر «خورشید» دیگر فیلمهای حاضر در این بخش عبارتند از:
«یک دور دیگر» ساخته توماس وینتربرگ از دانمارک
«روزهای بهتر» ساخته درک سانگ از هنگ کنگ
«شارلاتان» ساخته آگنیشکا هولاند از جمهوری چک
«جمعی» ساخته الکساندر ناناو از رومانی
«رفقای عزیز» ساخته آن دری کونچالوفسکی از روسیه
«من دیگر اینجا نیستم» ساخته فرناندو فریاس دلاپارا از مکزیک
«امید» ساخته ماریا سودهال از نروژ
«زن گریان» ساخته خایرو بوستامنته از گواتمالا
«مأمور نفوذی» ساخته مایته آلبردی از شیلی
«شب شاهان» ساخته فیلیپ لاکوت از ساحل عاج
«کجا میروی، آیدا؟» ساخته یاسمیلا ژبانیچ ازبوسنی و هرزگوین
«ما دو نفر» ساخته فیلیپو منهگاتی از فرانسه
«یک خورشید» ساخته چانگ مونگ-هونگ از تایوان
«مردی که پوستش را فروخت» ساخته کوثر بنهنیه از تونس
در مرحله بعد پنج نامزد نهایی از این میان انتخاب و فهرست نهایی ۱۵ مارس ۲۰۲۱ (۲۵ اسفند) اعلام میشود.
برندگان اسکار ۲۵ آوریل ۲۰۲۱ (دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰) معرفی میشوند.
سینماپرس: آیین اختتامیه سی ونهمین جشنواره فیلم فجر شامگاه ۲۲ بهمن ماه در مرکز همایشهای برج میلاد با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رییس سازمان سینمایی و پیروز حناچی شهردار تهران برپا شد. بر اساس شواهد سالن سرشار از جمعیت ورعایت پروتکل های بهداشتی نادیده گرفته شده است.
به گزارش خبرنگار سینماپرس اولین بخش اهدای جوایز جشنواره به بخش تبلیغات اختصاص داشت.
سیمرغ بلورین بهترین عکس به سحاب زریباف برای فیلم «خورشید» اهدا شد.
سیمرغ بلورین بهترین پوستر به وحید عبدالحسینی برای فیلم «هفت و نیم» تعلق گرفت.
سیمرغ بلورین بهترین آنونس و تیزر به حمید نجفیراد برای فیلم «شنای پروانه» اهدا شد.
در بخش بعدی این مراسم جایزه فیلمهای کوتاه و مستند با حضور دوران اهدا شد.
در بخش بهترین فیلم کوتاه، فیلم «وضعیت اورژانسی» به کارگردانی مریم اسمیخانی برنده سیمرغ بلورین شد.
جایزه بهترین فیلم مستند هم به تقی امیرانی برای ساخت فیلم« کودتای ۵۳ » تعلق گرفت.
حسام اسلامی مستندساز که پخش کننده فیلم در ایران است،از طرف او متنی قرائت کرد که نوشته بود : این فیلم مهم ترین فیلم زندگی من است و ساخت آن ۱۱ سال کلید خورد. من در ایران عاشق سینما شدم و این فیلم ادای دین بهبه هم سینما و سرزمینم است. او فیلمش را به مستندسازان ایران و در ادامه به محمد مصدق تقدیم کرد.
برندگان سودای سیمرغ این دوره از جشنواره توسط محمد احسانی، ساره بیات، مرتضی پورصمدی، بهرام توکلی، نیما جاویدی، سیدجمال ساداتیان و مصطفی کیایی انتخاب و داوری شدهاند به این ترتیب است:
سیمرغ بخش «بهترین جلوههای ویژه» به ایمان کرمیان برای فیلم «تک تیرانداز» تعلق گرفت.
کرمیان گفت: من سالهادر سینما دستیار بودم و حضور در صحنه یکی از آرزوهایم بود. این سومین جایزه من است. تولد مصطفی کیایی را تبریک میگویم و دست پدر و مادرم را میبوسم و از همسر و دخترم تشکر میکنم.
در ادامه سیمرغ بلورین بخش «بهترین جلوههای بصری» به فرید ناظر فصیحی برای فیلم «ابلق» رسید.
ناظر فصیحی، طی سخنانی بیان کرد: از هیات داوران ممنونم که من را شایسته دریافت جایزه دانستند و از خانواده فیلم «ابلق» و تیمی که همدلانه کنار من بودند و همینطور خانوادهام تشکر میکنم. او جایزه خود را به همسرش تقدیم کرد.
سیمرغ بلورین «بهترین طراحی لباس» به مارال جیرانی برای فیلم «بی همه چیز» تعلق گرفت.
جیرانی، گفت: از هیات داوران تشکر میکنم این اولین جایزه حرفهای من است و خوشحالم که برای «بیهمه چیز» این جایزه را گرفتم.
سیمرغ بلورین «بهترین چهرهپردازی» به ایمان امیدواری برای فیلم «ابلق» اهدا شد.
سیمرغ بلورین «بهترین طراحی لباس» به مارال جیرانی برای فیلم «بی همه چیز» تعلق گرفت.
جیرانی، گفت: از هیات داوران تشکر میکنم این اولین جایزه حرفهای من است و خوشحالم که برای «بیهمه چیز» این جایزه را گرفتم.
سیمرغ بلورین در بخش «بهترین طراحی صحنه» به سهیل دانش اشراقی برای فیلم «روزی روزگاری آبادان» اهدا شد.
سهیل دانش اشراقی نیز طی سخنانی بیان کرد:خوشحالم که از ایران نرفتم چون رفتن همیشه چاره رفتن نیست . از حمیدرضا آذرنگ، علی اوجی و دستیارانم تشکر میکنم. همچنین از آقای طباطبایینژاد و هیات داوران نیز کمال تشکر را دارم.
سیمرغ بلورین در بخش «بهترین صدابرداری» به رشید دانشمند برای فیلم «یدو» رسید.
دانشمند، طی سخنانی بیان کرد: از هیات داوران و عوامل فیلم تشکر میکنم. تنها ثروت من در این دنیا خانوادهام هستند و با افتخار جایزهام را به آنان تقدیم میکنم.
سیمرغ بلورین در بخش «بهترین صداگذاری» به امیرحسین قاسمی برای فیلم «یدو» تعلق گرفت.
سیمرغ بلورین در بخش «بهترین موسیقی متن» به حامد ثابت برای فیلم «بیهمهچیز» اهدا شد.
حامد ثابت ضمن تشکر از هیات داوران و تهیه کننده و کارگردان این فیلم جایزه خود را به نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران تقدیم کرد.
سید محمد مهدی طباطبایینژاد، دبیر جشنواره و حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی نیز برای اهدای جوایز به روی صحنه آمدند.
در این بخش نوبت به اهدای سیمرغ بلورین بهترین تدوین رسید که هیات داوران سیمرغ این بخش را به عماد خدابخش برای فیلم «بی همه چیز» اهدا کردند.
خدابخش ضمن تشکر از اساتید خود جایزه را به پدرش اهدا کرد که در سختترین شرایط همراه او بود و از او همانند کاراکتر فیلم «تی تی» آیدا پناهنده خواسته است که آدم خوبی باشد.
دیپلم افتخار در بخش «بهترین فیلمبرداری» به محمد رسولی برای فیلم «زالاوا» رسید. رسولی، گفت: از هیات داوران، ارسلان امیری، عوامل فیلم و یک نفر دیگر تشکر میکنم.
مرتضی نجفی نیز برای فیلمهای «روشن» و «یدو» برنده سیمرغ بلورین در بخش «بهترین فیلمبرداری» شد.
سیمرغ بلورین در بخش «بهترین بازیگر نقش مکمل مرد» به پوریا رحیمی سام، برای فیلم «زالاوا» اهدا شد.
رحیمی سام ضمن تشکر از هیات داوران گفت: احترام ویژه به نامزدهای این بخش دارم و خوشحالم که این جایزه به من رسید، از عوامل فیلم شریف «زالاوا» ممنونم و ارسلان امیری که سالهاست او را میشناسم. من به نمایندگی از تمام بازیگران این فیلم اینجا هستم. چهارده سال پیش در همین روز پدرم را از دست دادم و در آن زمان نتوانستم در مراسم خاکسپاریاش باشم، چهارده سال است که منتظر این روز هستم و حالا این جایزه را با خود به خانه میبرم.
سیمرغ بلورین در بخش «بهترین بازیگر نقش مکمل زن» به گلاره عباسی برای فیلم «ابلق» تعلق گرفت.
عباسی بیان کرد: خوشحالم که در جمع صمیمی و دوستانه این جایزه را میگیرم و از هیات داوران و نرگس آبیار تشکر میکنم که به من دراین مدت اعتماد کرد. از خانواده فیلم «ابلق»تشکر میکنم و ممنونم از همگی. پیش از این که اینجا بیایم پدرم گفت اگر جایزه گرفتی از ما تشکر نکن، از آنجایی که هیچوقت دختر حرف گوش کنی نبودم، این بار نیز جایزه را به پدر و مادرم تقدیم میکنم.
سیمرغ بلورین در بخش «بهترین بازیگر نقش اصلی مرد» به رضا عطاران برای فیلم «روشن» رسید.
عطاران ضمن تشکر از هیات داوران افزود: به روحالله حجازی بابت فیلم خوبش و انتخاب من تبریک میگویم. دوست دارم از عوامل فیلم «شیشلیک» هم تشکر کنم. امیدوارم برای هر شهر یک آمپولزن نداشته باشیم و تزریق واکسیناسیون سراسری هرچه سریعتر انجام شود تا این بیماری ریشه کن شود.
دیپلم افتخار در بخش «بهترین بازیگر نقش اصلی زن»، به ستاره پسیانی برای نقشآفرینی در فیلم «یدو» اهدا شد.
پسیانی، گفت: خیلی خوشحالم که اینجا هستم و از هیات داوران و گروه فیلم «یدو» سپاسگزار هستم. از پدر و مادرم که من را با دنیای هنر و زندگی کردن در این قاب جادویی آشنا کردند، ممنونم.
در ادامه سیمرغ بلورین این بخش توسط محمدمهدی طباطبایینژاد به رویا افشار برای بازی در فیلم «مامان» اهدا شد.
دیپلم افتخار در بخش «بهترین کارگردانی فیلم اول» به حسین دارابی کارگردان فیلم «مصلحت» تعلق گرفت.
دارابی طی سخنانی بیان کرد: از هیات داوران تشکر میکنم و خدارا شاکرم که از بچگی کنار من بوده و به حضرت ولیعصر (ع) سلام میکنم و از عوامل فیلم، خانواده، همسر و دو فرزندم تشکر میکنم.
در ادامه سیمرغ بلورین «بهترین کارگردانی فیلم اول» به ارسلان امیری برای فیلم «زالاوا» اهدا شد.
سیمرغ بلورین در بخش «بهترین فیلمنامه اقتباسی» به محسن قرایی و محمد داوودی برای فیلم «بیهمهچیز» رسید.
قرایی از هیات داوران و عوامل فیلم تشکر کرد.
در ادامه محمد داوودی کفت: امسال سال سختی برای سینما بود و امشب جای خالی مردم را بیش از هر زمان دیگری حس کردیم. امیدوارم هرچه سریعتر از این ویروس نکبت رها شویم. از عوامل کار تشکر میکنم به بازیگران فیلم میگویم، که در جان و دل مردم همیشه ماندگار هستید.
سیمرغ بلورین در بخش «بهترین فیلمنامه» به آیدا پناهنده، تهمینه بهرام و ارسلان امیری برای فیلم «زالاوا» رسید.
تهمینه بهرام یکی از نویسندگان فیلمنامه، گفت: از ارسلان امیری بابت اعتمادشان ممنونم. حالا که سیمرغ بهترین فیلمنامه در دستم است نمیتوانم از فیلمنامه «تیتی» به کارگردانی آیدا پناهنده یاد نکنم.
ارسلان امیری، به زبان کردی صحبت کرد وادامه داد: این فیلم در کردستان ساخته شده و جایزه را به مردم کردستان تقدیم میکنم.
سید عباس صالحی، وزیر ارشاد برای اهدای سیمرغ در بخش جایزه ویژه هیات داوران به روی صحنه آمد و جایزه این بخش به محسن قرائی برای فیلم «بیهمهچیز» تعلق گرفت.
سیمرغ بلورین بخش «بهترین کارگردانی» نیز به مهدی جعفری برای فیلم «یدو» تعلق گرفت.
مهدی جعفری، گفت: به مردم خونگرم و مدافع آبادان ادای دین میکنم. این آثار بخشی از هویت سینمای ایران هستند و به نظرم هر سیمرغی که اینجا داده میشود، یک گروه پشت آن ایستاده است، از همه عوامل فیلمم سپاسگزارم.
سیمرغ بلورین در بخش «بهترین فیلم» به محمدرضا مصباح، تهیهکننده فیلم «یدو» رسید.
سینماپرس: کارگردان مجموعه «علی کوچولو» و «چاق و لاغر» درباره ساخت این مجموعه ها سخن گفت و اینکه در دهه ۶۰ چگونه با امکانات کم آثار ماندگار خلق شدند.
به گزارش سینماپرس، ایام دهه فجر همواره با خاطرات بسیاری همراه است. یکی از مهمترین این خاطرات را تلویزیون رقم می زد که در این مقطع زمانی با تولید آثار مرتبط در حوزه های مختلف به جشن پیروزی انقلاب رونق بیشتری می بخشید.
از جمله این آثار می توان به تولیداتی اشاره کرد که برای گروه سنی کودک و نوجوان ساخته می شد. از محبوب ترین آنها می توان به «علی کوچولو» و «چاق و لاغر» اشاره کرد که هردوی آنها به کارگردانی «امیرحسین قهرایی» ساخته شده است و سالهای متمادی از تلویزیون پخش می شدند. همین بهانه ای شد تا فارس با او درباره تولید آثار به گفت و گو بنشیند.
** جناب آقای قهرایی شما در اواخر دهه ۶۰ «علی کوچولو» را کارگردانی کردید که برای دهه شصتی ها نوستالژی ویژه ای به حساب می آید. درباره کارگردانی این سریال بفرمایید.
-علی کوچولو اولین کار سریالم بود که انجام دادم و با حسن تهرانی که نویسنده و تهیه کننده این کار بود ۱۰ قسمت از این سریال را ساختم و بعد از گروه جدا شدم. داستان از این قرار بود که بودجه تولید این سریال کم بود و تصمیم گرفتیم کار را به شکلی بسازیم که بک گراندها نقاشی شود، فورگراند بازیگر و بازیگرها را به صورت عکس سیاه و سفید بگیریم و بعد اینها را دور بر کرده و روی نقاشی بچسبانیم. آن زمان کامپیوتر نبود و ما باید واقعا این کارها را دانه به دانه انجام می دادیم. ما زمان آنالوگ این سریال را ساختیم. یک دوربین انیمیشن بود و یک دوربین عکاسی ۳۵ میلی متری که عکاسش هم بهمن جلالی بود که متاسفانه فوت شد.
**در حقیقت آقای تهرانی پایه گذار تولید این مجموعه به شمار می روند؟
-طراح اصلی علی کوچولو حسن تهرانی و شهلا اعتدالی بودند. حسن تهرانی یکی از طنزنویسان خوب بود، البته علی کوچولو طنز نبود اما تهرانی تهیه کنندگی کار را به عهده داشت. بودجه کمی در اختیار ما بود. الان شما دوستان خوش به حالتان است که کامپیوتر دارید و با آن می توانید خیلی کارها انجام دهید. برای همین آن زمان برای اینکه بودجه کمی هم داشتیم تصمیم گرفتیم بک گراندها را نقاشی کنیم و فورگراند را هم عکس بگیریم.
عکاسمان بهمن جلالی بود که خدا رحمتش کند و عکاس فوق العاده خوبی بود. یک دوربین نیکون ۳۵ میلی متری داشتیم که تعداد ۵ عکس در ثانیه می گرفت. قصه این بود که بچه ها حرکت هایشان را انجام دهند و بعد نگاتیو فیلم که ظاهر شد، پازتیوش را به جای اینکه روی کاغذ چاپ کنیم روی فیلم پازتیو چاپ کنیم. فیلم پازتیو بک گراند سفید می شود. در نتیجه فورگراند ما عکس بچه است و بک گراند نیز نقاشی. اما آن زمان وقتی چنین کاری کردیم دیدیم فیلمی که پازتیو به ما دادند چیزی که میخواستیم به دست نیامد و سفیدی اش مثل کاغذ کالک می شد. گرچه از پشتش چیزی نمی توانستید ببینید.
این است که طراح ما ابراهیم حقیقی که الان یکی از معروف ترین گرافیست های ایران هستند و ما آن زمان جوان بودیم و افتخار داشتیم با این عزیزان کار کنیم. آقای حقیقی مجبور می شد دانه دانه دور عکس ها را ببرد و روی تلق انیمیشن گذاشته و بگیرد. بعد از آن ۵ عکس در ثانیه من که قرار بود هر فریم به فریم بعد ۵ فریم دیزالت شود و قرار بود حرکت های زیبا و موشن های آرامی داشته باشیم که نشد و آنچه نهایتا اتفاق افتاد یک عکس یک عکس بود.
**شما در میانه راه کار را رها کردید؟
-خیر. متاسفانه بعد از مدتی که من اینها را کار کردم و ۱۰ قسمت ساختم از ایران به آمریکا رفتم. به این خاطر می گویم متاسفانه که خوشحال نیستم از رفتنم از ایران اما به دلایلی رفتم و این سریال را بچه های دیگری از جمله آقای میرمیرانی انجام دادند و با همان طراحی که ما انجام داده بودیم کار را پیش بردند و فکر کنم در میانه کار آقای حقیقی هم رفت و بعد کار توسط افراد دیگر ساخته شد.
اما به هر حال این داستان «علی کوچولوی» ما بود. بعد از آن یکسری برنامه هایی بود به عنوان طرح کاد، یعنی طرح کار و دانش و به این معنی است که بچه ها همزمان که دارند نکته ای آموزشی یاد می گیرند، یک فن را هم یاد می گیرند مثل تراشکاری، نجاری.
** فکر می کنم همزمان با تحصیل این اتفاق می افتاد؟
-بله فکر می کنم از کلاس چهارم به بعد بود و بچه ها یک فن را یاد می گرفتند و خیلی فکر خوبی بود، برای اینکه بچه از ابتدا متوجه می شد که چه چیزی دوست دارد و با یک فن آشنا می شد، چون ذهن هر کدام از ما به گونه ای توسط خداوند خلق شده است که هر کدام برای یک کاری مهارت داریم و اگر بتوانیم متوجه شویم برای چه کاری خلق شدیم در آن کار حتما موفق می شویم و برنامه طرح کاد این شانس را به بچه ها می داد که مهارت هایشان را کشف کنند. برای مثال یک نفر نجاری دوست داشت و در آینده نجاری را به طور حرفه ای ادامه می داد و …
**یعنی درباره طرح کاد هم تولید محتوا داشتید؟
-دو فیلم ساختم یکی «باغ تشنه» نام داشت و قطعا برایتان جالب است بدانید اولین باری بود که علیرضا خمسه و جهانگیر الماسی در فیلمی بازی می کردند. برای باغ تشنه به دنبال شاگرد آهنگر می گشتم که گوشش نمی شنود و سر و صدا راه می اندازد و همه را کلافه می کند.
همان زمان گفتند یک آقایی آمده فکر می کند بهترین بازیگر ایران است و در سازمان مدیریت کار می کرد. یک روز رفتم و او را دیدم و متوجه شدم که فرد بامزه ای است و طنز را هم می شناخت و آرتیست بود. فقط صورت نبود و هنر هم داشت و او را آوردم و برایم بازی کرد. این یک یادگاری است که من دارم و به همه هم می گویم که خمسه اولین بار برای من بازی کرد و آن زمان هنوز هیچ کس او را نمی شناخت. الماسی هم همینطور اما او در آن زمان تئاتر بازی می کرد و نمی دانم فیلم بازی کرده بود یا نه.
**چه زمانی به سراغ «چاق و لاغر» رفتید؟
-بعد از آن دیگر از ایران به آمریکا رفتم و در آنجا یکسری تکنیک های عکاسی و نورپردازی یاد گرفتم و بعد از اینکه به ایران برگشتم، اولین کارم سریال چاق و لاغر بود. تهیه کننده چاق و لاغر بیژن بیرنگ و مرحوم مسعود رسام بودند و ایرج طهماسب نیز کارگردان بخش عروسکی کار بود. آقای بیرنگ به من گفت کار عروسکی انجام می دهی؟ گفتم نه اینها اگر کارآگاه هستند بگذار بدوند و اکت داشته باشند و بگیرند و ببندند و اکشن باشد و دست من را باز گذاشتند تا این دو کاراکتر را خلق کردم. در نهایت اینکه ماسک شان را درست کردیم و روی سرشان گذاشتیم، یک ماشین به آنها دادم، طبقه سوم بودند و با طناب پایین می آمدند و یکسری اکشن های این شکلی که این کار یک جورهایی به عنوان یادگار برای بچه ها ماند.
اگر یادتان باشد آن زمان هم آنالوگ کار می کردیم، تازه دوربین ویدئوهای جدید آمده بود که نوارهای پهنی داشت و آن را می بردیم بیرون و ضبط می کردیم، اما برای مونتاژ باید نوار به نوار کات می کردیم. حتی دو نواره هم نبودند که آ را به بی متصل کنند و کات به کات می کردیم و هیچ اکشنی نمی توانستیم داشته باشیم.
**ولی اکت هایی داشتید مثلا چاق و لاغر از پنجره به بیرون پرت می شدند.
-بله. برای مثال یک جاهایی مثل سکانسی که قرار بود آدم آهنی شخصیت چاق را به بیرون پرتاب کند سخت بود. برای آن سکانس آمدیم و ماکت چاق را ساختیم و بعد بین پنجره آنها و پنجره ساختمان جلویی یک نخ نامرئی ماهی گیری کشیدم و با نخ دیگری بستم و چاق را می کشیدیم و بعد هم برایش صدا گذاشتیم. ما با حداقل امکانات این کار را ساختیم.
** طراحی عروسک ها چطور شکل گرفت؟
-زنده یاد کامبیز صمیمی مفخم طراح عروسک های کار بود و مرد بسیار نازنینی بود که این عروسک ها را درست کرد و ماکت هایشان را هم ساخت که فکر می کنم الان در شبکه دو دارد خاک می خورد.
** آن زمان بچه ها چقدر چاق و لاغر را دوست داشتند؟
-تازگی شنیدم که می گویند ما از این عروسک ها می ترسیدیم! با اینکه هر سال هم بازپخش هایش از تلویزیون بروی آنتن می رود. قبل از اینکه ایکس ۶۲۵ را بیاوریم، دو سری ساختیم که شوخی هایش لوس بود برای مثال بستنی فروشی بود و بستنی می خریدند و از این اشتباه ها می کردند. وقتی من شروع کردم این دو مامور مخفی بودند و همیشه می خواستند جشن های دهه فجر را به هم بزنند، من حیفم آمد و به بچه ها گفتم اجازه دهید اینها را آدم های مثبتی کنیم و رئیس بزرگ شخصیت منفی باشد که اینها را گول می زند و اینها می خواهند مدام کارهای خوب انجام دهند.
مدتی فریدون آهی و بعد از آن مرحوم حسین محب اهری نقش رئیس را بازی کرد. بعد هم که رئیس ۶۲۵ را که یک آدم آهنی است را می آورد که گویا بچه ها از ایکس ۶۲۵ خیلی ترسیده بودند و ما هم نمی دانستیم که بچه ها می ترسند و فکر می کردیم که با دیدن او لذت می برند.
**فکر می کنید دلیل این ترس چه بوده؟
-همین الان فیلم های سینمایی کودک را نگاه کنید، هری پاتر، ارباب حلقه ها هم فیلم کودک است و پر از هیولا است، حالا چرا بچه های زمان ما آنقدر سوسول؟ بودند که می ترسیدند و بچه های الان نمی ترسند! برداشت من از این ماجرا این بود که کودکان آن زمان به خاطر تجربه بمباران هایی که به خاطر جنگ داشتند، مقداری حساس تر بودند و اینها باعث ترسشان می شد. حتی من اگر بچه بودم و هیولای ارباب حلقه ها را می دیدم واقعا می ترسیدم.
** بعد از این وقفه روی دوربین مخفی متمرکز شدید؟
-موضوع جالبی بگویم درباره دوربین مخفی. اولا که من همیشه طناز بودم و طنز کار کردم و همیشه از بچگی قصه های حسن کچل را برای دوستانم تعریف می کردم و کمدی را دوست داشتم. دوربین مخفی یک فرمول طنز است، یعنی وقتی که بیننده بداند اما بازیگر شما نداند باعث می شود شما بخندی. مثلا بیننده می داند الان که آقایی دارد راه می رود، قرار است معلم در را باز کند و همزمان یک تخته پاک کن پر از گچ روی سرش بریزد. بیننده که این را می داند، وقتی معلم شروع به راه رفتن می کند شروع می کند به خندیدن. این اصول دوربین مخفی من بود، یعنی اطلاعاتی به بیننده می دادم. مثل فردی که در یک پارک از همه ساعت می پرسید و من ابتدا گفته بودم که او یک دیوانه است اما افرادی که از آنها می پرسد، نمی دانند که او یک دیوانه است و حالا ببینیم این دیوانه چه کار می کند و همین که بیننده می داند او یک دیوانه است حتی اگر کاری هم نکند می خندد.
البته یک مرزی هم دارد و این مرز بین خنده و وحشت مثل یک موی باریکی است. اگر پشت در به جای تخته پاک کن گچی، چاقو باشد دیگر می شود وحشت و هیجان توام با ترس برایتان می آورد. این است که خیلی مهم است شما چه اطلاعاتی به بیننده تان می دهید.
می خواهم این را بگویم که دوربین مخفی های من روی اصولی بود. برای مثال در شوخی با ستارگان، شوخی های من مخصوص آدم های مشهور نوشته شده بود و شما هیچ کدام از شوخی های من را با آدمی که مشهور نبود نمی توانستید انجام دهید. برای مثال فردی می رفت و پژمان بازغی را می بوسید و به او ابراز علاقه می کرد و بعد از آن متوجه می شدید که او کرونا داشته است! چراکه آدم عادی را کسی نمی بوسد!
یعنی همه اینها برنامه ریزی شده بود و نوشته شده بود و با بچه ها تمرین می کردم و با اینکه تمرین هم می کردیم گاف هم می دادیم. ساختن دوربین مخفی کار بسیار سختی است چون تعداد برداشت هایت با تعدادی که از آنها تسفاده می کنی تفاوت دارد و ده به یک است. شما در یک سریال خانوادگی که همه دیالوگ ها را حفظند، ممکن است دو به یک یا سه به یک مصرف زمان برداشت تان باشد اما در دوربین مخفی حداقل ده به یک است. تا به حال شده بیست بار برداشت کردم و آنچه می خواستم نشده است.
این است که مصادف شدیم با اینکه کار بسیار پر خرجی است. اوایل من با یک دوربین کار می کردم بعد سه دوربین و بعد ۶ دوربین شد. آخرین دوربین مخفی که ساختم «سورپرایز شو» نام داشت و با ۶ دوربین گرفتم و روانشناسی داشتیم که رفتار آدم ها روانشناسی می کرد و سعی کردیم کمی عمیق تر وارد این کار شویم تا اینکه فقط یک نفر را اذیت کنیم.
** اولین دوربین مخفی که ساختید، چه بود؟
-این بود که یک میکروفون دستم بود و می رفتم و با یک نفر صحبت می کردم و به او می گفتم ببخشید سایه میکروفون می افته و شکل بدی دارد و او را پایین می آوردم و همینطور پایین تر. آن آقا تصویر مدیوم خودش را روی مونیتوری که می دید و من دوربین لانگم را نشانش نمی دادم. روی دوربین لانگ می دیدیم که زانو زده و دارد با من صحبت می کند و حالت بامزه ای به آدم می داد. یا یکی دیگر بود وقتی داشتم مصاحبه می کردم با سر توی شیشه می خوردم و بینی ام را می گرفتم و به مصاحبه شونده می گفتم شما ادامه بده و همانطور که من از درد ناله می کردم او هم حرفش را می زد و با این کارها طنزهای موقعیت به این شکل ایجاد می کردم.
سینماپرس: براساس آمار سمفا «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی پرفروشترین فیلم اولی و «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی بیشترین رای مردمی در میان فیلمهای اول را دارد.
به گزارش سینماپرس، حضور پررنگ کارگردانهای فیلم اولی در سیونهمین جشنواره فیلم فجر و رقابت این آثار در کنار آثار کارگردانهای باسابقه از ویژگیهای منحصر به فرد این دوره بود.
از میان فیلم اولیها براساس آمار ارائه شده در سامانه سمفا تا ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه فیلم «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی با هشت هزار و ۳۳۲ بلیت فروخته شده عنوان پرفروشترین فیلماولی را به خود اختصاص داده است.
اولین تجربه حمیدرضا آذرنگ در جایگاه کارگردان تحت عنوان «روزی روزگاری آبادان» هفت هزار و ۳۱۷ بلیت فروخته و عنوان دومین فیلماولی پرفروش را دارد. «خط فرضی» به کارگردانی فرنوش صمدی با ثبت آمار هفت هزار و ۲۹۸ بلیت فروشرفته سومین فیلم اولی پرفروش است.
ویژگی متفاوت این دوره که برای اولینبار انجام شد، ثبت اینترنتی آرای مردمی و ارائه لحظهای آمار در سامانه سمفا بود. از میان فیلماولیهایی که مردم در دوره سیونهم در موردشان اظهارنظر کردند و به آنها رای دادند، «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی هزار و ۴۱۰ رای مردمی ثبت شده در سامانه سمفا دارد و براین اساس عنوان فیلماولی با بیشترین رای مردمی را به خود اختصاص داده است.
«گیجگاه» اولین تجربه عادل تبریزی در کارگردانی هم با هزار و ۲۴۵ رای مردمی رتبه دوم را دارد. رتبه سوم در میان فیلم اولیهایی که بیشترین رای مردمی را دارند به «روزی روزگاری آبادان» با هزار و ۲۲۹ رای ثبت شده اختصاص پیدا کرد.
براین اساس «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی پرفروشترین فیلم اولی و «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی بیشترین رای مردمی در میان فیلمهای اول را دارد.
سینماپرس: دهمین روز از برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با حاشیه های بسیاری همراه بود؛ سینمای رسانه ها در برج میلاد که در دور روز منتهی به اختتامیه جشنواره شاهد تکرار فیلم ها بود رسما بدل به محلی برای حضور افراد غیرمرتبط با مطبوعات شد به نحوی که در سانس نمایش فیلم «بی همه چیز» جز یکی دو چهره رسانه ای شاهد حضور گسترده کودکان، نوجوانان و افرادی بودیم که جشنواره را با مهمانی اشتباه گرفته بودند و با لباس های رسمی برای تماشای فیلم به برج میلاد آمده بودند! این در حالی است که برای برگزاری هر روز جشنواره بودجه های زیادی از بیت المال هدر می رود و مشخص نیست چرا مسئولان جشنواره در این بدعت گذاری جدید مبادرت به تکرار ۴ فیلم کرده اند و حداقل سانس این فیلم ها را برای نمایش آثار مستند و کوتاه اختصاص ندادند!
به گزارش خبرنگار سینماپرس دست اندرکاران جشنواره که از عدم استقبال و حضور اهالی رسانه در دو روز منتهی به برگزاری مراسم اختتامیه آگاهی داشتند در اقدامی عجیب از مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دعوت کردند تا در این روز خلوت به سینمای رسانه ها بیاید و بازدیدی از آن مکان داشته باشد!
کیانوش جهانپور که بعدازظهر سه شنبه ۲۱ بهمن در سینمای رسانه ها حاضر شده و با خلوتی زیاد آنجا مواجه شده بود در گفتگویی با ستاد خبری جشنواره اظهار داشت: «این دوره جشنواره فیلم فجر جز در مواردی محدود مطابق با پروتکلها و شیوهنامههای وزارت بهداشت برگزار شد و باید از این بابت، از دستاندرکاران جشنواره تشکر کرد.»
این در حالی است که اگر ایشان در روزهای آغازین جشنواره به برج میلاد می آمدند و عدم رعایت فاصله گذاری اجتماعی و بی توجهی به رعایت پروتکل های بهداشتی را می دیدند قطعا هیچ تشکری از دست اندرکاران جشنواره سی و نهم که احتمالا عاملی برای گسترش ویروس منحوس کرونا هستند، نداشتند!
اما علاوه بر این اتفاقات دهمین روز جشنواره شاهد افشاگری های گسترده ای از پشت پرده انتخاب های تعجب برانگیز هیأت داوران این رویداد سینمایی بود. داورانی که عملکردشان به شدت با نقدهای تندی از سوی سینماگران، اهالی رسانه و منتقدان روبرو شده است.
شهرام خرازی ها منتقد سینما در این باره نوشت: «اسم چه کسانی دقیقه نود از لیست نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر حذف شد؟ اولین نفر هدیه تهرانی بود که به خاطر بازی خوبش در فیلم «بی همه چیز» روی اسمش خط کشیده شد. اسم او از همان آغاز جشنواره در لیست نامزدها بود بعد گفتند چون نقش زنی را بازی کرده که مسأله دار بوده نباید کاندیدش کنیم چون با این کار نقش بیشتر مطرح می شود و به چشم می آید. سحر دولتشاهی نفر بعدی بود که به خاطر بازی در فیلم «خط فرضی» اسمش را در لیست نامزدها نوشته بودند اما بعدا به علت تعدد نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول زن مجبور شدند اسمش را از لیست خارج کنند. بهرام رادان هم به همین علت نامزد نشد. هوتن شکیبا برای فیلم های «ابلق» و «تی تی» مثل هدیه تهرانی از همان اول نامزد دریافت سیمرغ بود اما در دقیقه نود اسمش را از لیست درآوردند. شنیده می شود که سر اسم این دو هنرپیشه در فهرست سیمرغ ها اختلاف نظر بوده و با فشارهایی از بیرون حذف شده اند. لیلا حاتمی اولین بازیگری بود که اسمش به خاطر بازی در فیلم «قاتل و وحشی» وارد لیست سیمرغی ها شده بود اما وقتی این فیلم برای همیشه توقیف شد اسمش به ناگزیر خط خورد. بازیگران فیلم «ابلق» شامل الناز شاکردوست، گیتی معینی و گلاره عباسی که اکنون اسمشان در فهرست کاندیداها است با کلی اختلاف آرا و تناقض در نظرات هیأت داوران نامزد شدند و از ابتدا نام هیچ کدامشان در فهرست بازیگران سیمرغی نبود.»
از سوی دیگر گیتی معینی بازیگر پیشکسوت سینما نیز یک شب مانده به اختتامیه جشنواره در صفحه اینستاگرامش نوشت: «کوله بارم را بسته ام، منتظر تغییر بودم که نشد. از بعضیا سکوت خواستم زیادی حرف زدند و از بعضیا توقع گفتن داشتم که لب فرو بستند، این دیار از آن خودتان، خدا نگهدار! فقط می دانم به آخر خط رسیدم!»
اما در فضای مجازی حواشی بسیار زیادی شکل گرفت و موارد عجیب بسیاری از حاشیه های انتخاب های هیأت داوری و کنار گذاشتن یک بازیگر زن، تا مراجعه یک کارگردان به محل حضور داوران و همچنین فشارهای بیرونی برای تغییر آرای سیمرغ بلورین بهترین فیلم مردمی شنیده شد.
بسیاری از اهالی رسانه و سینماگران با انتقاد از دورهمی ۱۰ روزه جشنواره فیلم فجر این رویداد را بدترین دوره ۳۹ ساله جشنواره برشمردند و تأکید کردند یکایک مسئولان برگزارکننده این رویداد دست در دست هم دادند تا اوضاع سینما و جشنواره به بحرانی ترین شکل ممکن بدل شود و اعتبار این رویداد زیر سوأل برود.
معین احمدیان روزنامه نگار نیز با انتقاد شدید از شوآف برگزارکنندگان جشنواره نوشت: «کل بیننده های جشنواره فیلم فجر امسال ۱۱۲ هزار و ۲۱۳ نفر بیننده بود؛ ده روز هیاهو اندازه یک بازی تو استادیوم آزادی تماشاچی نداشت. سینما بدون مردم=مرگ!»
یکی از کانال های تلگرامی نیز نوشت: «شوک بزرگ آرای مردمی جشنواره فجر؛ رشد ۶۰۰ رأی یک فیلم در چهل دقیقه! در آخرین دقایق رأی گیری مردمی جشنواره فجر اتفاقات عجیبی در سامانه سمفا رخ داد که سوألات بسیاری به وجود آورده است. تنها در چهل دقیقه ۶۰۰ رأی به یکی از فیلم های امسال اضافه شده که شائبه تقلب در آرای مردمی امسال را ایجاد کرده است.»
از سوی دیگر یکی از عکاسان باسابقه سینمای ایران که مایل نبود نامش فاش بشود به خبرنگار سینماپرس گفت: اکران ۲ فیلمی که در بخش تبلیغات سینمای ایران کاندید شده اند در حد یک نمایش خصوصی بوده و از این رو حضور این فیلم ها در لیست کاندیداها غیر قانونی است. وی همچنین نبودن دبیر مشخص در بخش تبلیغات و نداشتن فضا و گالری برای ارائه آثار در چند سال اخیر و بسنده کردن به یک راهرو در گوشه ای از سینمای رسانه ها که مردم عادی از دسترسی به آن عاجز هستند را از جمله مشکلات این بخش برشمرد.
وی تأکید کرد: طبق قانون جشنواره فیلم فجر تنها عکس هایی می توانند در مسابقه شرکت کنند که قبلا به اکران عمومی رسیده باشند.
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در تالار رودکی از ضبط اجراهای سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر بازدید کرد.
سینماپرس: تعدادی از سینماگران جوان کشور در خصوص فریبکاری مدیران سینمایی و دست اندرکاران برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر در خصوص شوآف حضور ده ها اثر سینمایی در این رویداد و عدم نمایش بخش عمده ای از فیلم ها در جشنواره فجر متذکر شدند: این پارادوکس که ۶۲ فیلم در جشنواره حضور دارند اما نمایش داده نمی شوند یعنی چه؟ متأسفانه ما شاهد رفتارهای بسیار نادرستی در جشنواره سی و نهم بودیم از عدم نمایش همه فیلم های حاضر در جشنواره گرفته تا داوری هایی که تنها به برخی فیلم های دولتی و ارگانی توجه داشتند؛ رقابت در این رویداد بسیار ناعادلانه و ناسالم است و ستاد خبری جشنواره تمام سخنان انتقادی سینماگران را سانسور کرده و هر حرفی به نفع شان است را منتشر می کنند!
به گزارش سینماپرس سی و نهمین جشنواره فیلم فجر امسال در حالی برگزار می شود که بخش اعظمی از اهالی سینما، خبرنگاران و منتقدان خواستار لغو و تعطیلی این رویداد سینمایی به دلیل شیوع بیشتر ویروس منحوس کرونا بودند.
اما مدیران سینمایی با اصرار و لجاجت دست به برگزاری این جشنواره زدند اما با تغییراتی عجیب در خط مشی و سیاست گذاری های جشنواره که از حذف هیأت انتخاب گرفته تا راهیابی همه آثار به بخش سودای سیمرغ را شامل می شد.
در نگاه اول حذف هیأت انتخاب در جشنواره به مذاق بسیاری از سینماگران خوش آمد و همه در انتظار جشنواره ای متفاوت بودند اما به یک باره مسئولان برگزارکننده جشنواره اعلام کردند تنها ۱۶ فیلم که در رشته های مختلف کاندید دریافت سیمرغ بلورین شده اند امکان نمایش در جشنواره را دارند و مابقی آثار در جشنواره به نمایش در نخواهند آمد.
این مسأله با موج عظیمی از انتقادات اهالی سینما و رسانه روبرو شد؛ بسیاری از سینماگران تأکید داشتند که دست اندرکاران جشنواره آن ها را فریب داده اند و تنها خواسته اند از نام و حضور آن ها برای پر اهمیت جلوه دادن جشنواره در این روزهای کرونایی سوء استفاده کنند. به گفته برخی صاحبان آثار حذف فیلم ها به دلایل خارج از موضوعات حرفه ای است. برخی معتقدند هیأت داوران جشنواره با فشارهای متعدد بیرونی دست به گزینش آثار زده و برخی فیلم ها را که محتوایش مطلوب مدیران نبوده را از جشنواره حذف کرده اند که در این میان خبر توقیف رسمی برخی از فیلم ها نیز منتشر شد.
از هر رو این اتفاقات پیرو تمامی اتفاقات عجیب در فجر سی و نهم بیش از پیش اعتبار این رویداد سینمایی را زیر سوأل برده است؛ در همین راستا ۸ تن از فیلمسازان جوان کشور آقایان و خانم ها: محمدرضا لطفی، نوید اسماعیلی، علی جبارزاده، رقیه توکلی، ستاره اسکندری، کریم لک زاده، شهرام مسلخی و حجت الاسلام والمسلیمن امید آقایی با ما گفتگو کردند که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی در ذیل نقل شده است.
محمدرضا لطفی کارگردان و منتقد سینما در خصوص فریبکاری مدیران سینمایی و دست اندرکاران برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر در خصوص شوآف حضور ده ها اثر سینمایی در این رویداد گفت: مسئولان جشنواره ماه ها قبل اعلام کردند امسال به دلیل شرایط کرونایی هیأت انتخاب در جشنواره وجود ندارد و تمامی فیلم های واجد شرایط می توانند در جشنواره حضور داشته باشند، حذف هیأت انتخاب با استقبال بسیاری از سوی سینماگران روبرو شد و حدود ۱۳۰ فیلم متقاضی حضور در جشنواره شدند؛ مدیران سینمایی بعد از مشاهده این استقبال ادبیات شان تغییر کرد و اعلام کردند که تنها ۶۲ فیلم حائز حضور در جشنواره اند و حالا در آستانه برگزاری جشنواره خبر از نمایش تنها ۱۶ فیلم در این رویداد می دهند! این پارادوکس که ۶۲ فیلم در جشنواره حضور دارند اما نمایش داده نمی شوند یعنی چه؟ من واقعاً متوجه این همه تناقض نمی شوم چرا که رسماً برخلاف آنچه مسئولان جشنواره از ابتدا بیان کرده بودند ما در جشنواره شاهد حضور هیأت انتخاب هستیم که برخی آثار را برای نمایش در جشنواره گزینش کرده اند!
نوید اسماعیلی کارگردان سینما نیز در این باره به سینماپرس گفت: دست اندرکاران جشنواره فجر سینمای مستقل را نابود و فیلمسازان جوان را ناامید کردند؛ متأسفانه ما شاهد رفتارهای بسیار نادرستی در جشنواره سی و نهم بودیم از عدم نمایش همه فیلم های حاضر در جشنواره گرفته تا داوری هایی که تنها به برخی فیلم های دولتی و ارگانی توجه داشتند، همه این ها باعث شده حال سینمای ایران در این روزهای کرونایی و در آستانه سال تحویل سینمای ایران بدتر از بد شود! بنده معتقدم هیچ داوری درست و منطقی در این دوره از جشنواره فیلم فجر وجود نداشته و بیشتر سفارشات مدیران بالادستی بر قضاوت داوران تأثیر گذاشته است.
علی جبارزاده کارگردان سینما در خصوص فریبکاری مدیران سینمایی و دست اندرکاران برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر در خصوص شوآف حضور ده ها اثر سینمایی در این رویداد گفت: جشنواره فیلم فجر به سمت و سویی می رود که کسی خارج از گعده های از پیش تعیین شده در آن شرکت نکند؛ جشنواره از قبل پیش بینی شده جلو می رود و رقابت در این رویداد بسیار ناعادلانه و ناسالم است. ستاد خبری جشنواره تمام سخنان انتقادی سینماگران را سانسور کرده و هر حرفی به نفع شان است را منتشر می کنند! من قبل از اینکه اسامی کاندیداها اعلام شود این سخنان را به دفتر جشنواره گفته بودم اما متأسفانه در دفتر جشنواره بخشی از صحبت های انتقادی مرا حذف کردند و هر جایی را که دوست داشتند و به نفع شان بود پخش کردند.
رقیه توکلی کارگردان سینما که با فیلم «مهران» در جشنواره حضور دارد با انتقاد شدید از تصمیم نمایش تنها ۱۶ فیلم کاندید شده در جشنواره فیلم فجر گفت: کاش در جشنواره هیأت انتخاب وجود داشت و همه چیز طبق روال سال های قبل پیش می رفت تا هیچ اجحافی در حق هیچ فیلمی صورت نگیرد؛ در حال حاضر بخش اعظمی از فیلم ها اسماً در جشنواره حضور دارند اما رسماً هیچ اثری از آن ها در جشنواره دیده نمی شود و حتی یک نمایش ساده برای آن ها در نظر گرفته نشده و همین باعث می شود تا بنده عنوان کنم به عنوان یک فیلمساز فریب خوردم و از دست اندرکاران جشنواره فیلم فجر گله مندم! همه کسانی که فیلم های شان را با شور و اشتیاق به دفتر جشنواره ارسال کردند فریب خوردند! همه ما گول خوردیم. چطور می شود فیلم من در جشنواره حضور داشته باشد اما نمایش داده نشود؟
ستاره اسکندری که با اولین فیلمش در مقام کارگردان با عنوان «خورشید آن ماه» در جشنواره حضور دارد با انتقاد شدید از تصمیم نمایش تنها ۱۶ فیلم کاندید شده در جشنواره فیلم فجر گفت: وضعیت جشنواره ملغمه ای است که نمی توانیم به رعایت عدالت در آن معتقد باشیم؛ هیچ چیز در این جشنواره روشن و شفاف نیست! یکی از مهمترین اتفاقاتی که تاکنون در هیچ یک از جشنواره های دنیا رخ نداده و وقوع آن در جشنواره فجر حیرت آور است اینکه اعلام می شود ۵۷ فیلم در جشنواره حضور دارند اما تنها ۱۶ فیلم نمایش داده می شوند! این چه تصمیمی است؟ درخواست ما این است که حداقل آثارمان برای اهالی مطبوعات نمایش داده شود تا آن ها بتوانند قضاوت درستی بر آنچه در یک سال سینمای ایران پیش آمده داشته باشند. سیاست گذاری های صورت گرفته در جشنواره فجر سال جاری طبیعتاً مورد علاقه و سلیقه بنده و سایر سینماگران نیست. نه اینکه الآن چون فیلمم در هیچ رشته ای نامزد نشده این را عنوان کنم، حتی اگر فیلمی هم نداشتم باز هم با صدای بلند اعلام می کردم که این روش و این تصمیم گیری از اساس اشتباه است.
کریم لک زاده کارگردان فیلم سینمایی «شیرجه بزرگ» که تنها اسماً در جشنواره فجر حضور دارد اما نمایش داده نمی شود با انتقاد شدید از سیاست های نادرست برگزار کنندگان سی و نهمین جشنواره فیلم فجر گفت: رفتار دست اندرکاران جشنواره سی و نهم مصداق بارز فریبکاری است؛ آن ها در ابتدای امر اعلام کردند که امسال هر فیلمی تولید شده می تواند در جشنواره فجر حضور داشته باشد و هیچ هیأت انتخابی هم در جشنواره وجود ندارد و با این کار همه سینماگران را ترغیب کردند که آثارشان را در جشنواره ثبت نام کنند اما در عمل با اعطای قدرت بیش از حد به ۷ نفری که عنوان داور را با خود به یدک می کشیدند باعث شدند تا با تنگ نظری آن ها تنها ۱۶ فیلم کاندیدا شده و در جشنواره نمایش داده شوند. مسئولان جشنواره اگر عنوان می کنند فیلم های ما در جشنواره حضور دارد باید حداقل امکان نمایش آثارمان را برای اهالی رسانه و منتقدان سینما فراهم کنند تا آن ها نظر بدهند کارهای ما شایسته تر برای کاندیداتوری در رشته های مختلف بوده یا آثاری که هیأت داوران دست به گزینش آن ها زده اند! ما فیلم ساخته ایم که دیده شود نه اینکه بخواهیم آن را در کمدهای خانه مان نگه داری کنیم!
شهرام مسلخی کارگردان فیلم سینمایی «یقه سفیدها» که تنها اسماً در جشنواره فجر حضور دارد اما نمایش داده نمی شود با انتقاد شدید از سیاست های نادرست برگزار کنندگان سی و نهمین جشنواره فیلم فجر گفت: سیاست های غلط برگزارکنندگان جشنواره فجر امید بسیاری از فیلمسازان جوان را ناباورانه سوزاند و از بین برد؛ بسیاری از فیلم اولی ها به امید حضور و دیده شدن در جشنواره فیلم فجر اثرشان را تولید می کنند اما امسال رسماً بخش عمده ای از آن ها حذف شدند و امکان دیده شدن آثارشان از آن ها سلب شد که این رفتار بر ضد شعار جوانگرایی است! اتفاق ناراحت کننده ای که در جشنواره سی و نهم رخ داد باعث شد تا سرمایه گذاران به سینما بدبین شوند، فیلمسازان سرد شوند و همین مسأله باعث خواهد شد تا در سال آتی میزان تولیدات سینمای کشور به کمتر از نصف کاهش پیدا کند.
حجت الاسلام والمسلمین امید آقایی که در مقام کارگردان با فیلم سینمایی «ورود و خروج ممنوع» در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد اما اثرش نمایش داده نمی شود گفت: جشنواره فیلم فجر فرصتی برای شناختن نقاط قوت و ضعف فیلم ها است، فرصتی برای آموختن بیشتر است، فرصتی برای دیده شدن و یادگیری است و هر فیلمسازی دوست دارد اثرش در معرض نقد قرار بگیرد و امیدواریم دست اندرکاران جشنواره تدبیری برای نمایش تمامی فیلم های حاضر در جشنواره برای اهالی رسانه و منتقدان داشته باشند. بی تردید بنده هم مانند سایر فیلمسازان دوست دارم فیلمم توسط کسانی که کارشناس و صاحب نظر سینما هستند به خوبی دیده شده و مورد نقد و بررسی قرار بگیرد و از این رو بسیار خرسند می شوم اگر مسئولان برگزارکننده سی و نهمین جشنواره فیلم فجر این امکان را به وجود بیاورند.
معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور در تالار رودکی از ضبط اجراهای سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر بازدید کرد.