عکاس به اتفاقات بیتوجه نیست/ مشکلات خلق آثار جدید در دوران کرونا
رامین امانی معتقد است عکاسان از صحنهها و اتفاقات روزمرهای که شاید خیلیها بیتوجه و یا از سر بی حوصلگی یا عجله به سادگی از آنها عبور میکنند به شکل بهتر و دقیقتری استفاده میبرند.
رامین امانی معتقد است عکاسان از صحنهها و اتفاقات روزمرهای که شاید خیلیها بیتوجه و یا از سر بی حوصلگی یا عجله به سادگی از آنها عبور میکنند به شکل بهتر و دقیقتری استفاده میبرند.
اساسنامه پیشنهادی تشکیل انجمن آموزشگاه های آزاد هنری استان تهران در دفتر برنامه ریزی و توسعه آموزش های هنری وزارت ارشاد نهایی شد.
عظیمی گفت: ۴۰۹ هزار دقیقه عملیات دوبلاژ (شامل دوبله، ترجمه، صداگذاری و میکس) از ابتدای فروردین تا ۳۰ بهمن امسال تولید شد.
سینماپرس: سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با حضور چند اثر شاخص در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس همراه بود. آثاری در ژانر سینمای استراتژیک که ضمن رعایت فُرم سینمایی نسبتا مناسب، توانسته بودند خود را در میان ۱۶ اثر راه یافته به بخش نامزدی سودای سیمرغ جای دهند.
شمس الدین حمیدیان/ سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با حضور چند اثر شاخص در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس همراه بود. آثاری در ژانر سینمای استراتژیک که ضمن رعایت فُرم سینمایی نسبتا مناسب، توانسته بودند خود را در میان ۱۶ اثر راه یافته به بخش نامزدی سودای سیمرغ جای داده و در این میان نه تنها دچار انگ «سفارشیسازی» نشوند؛ بلکه ضرورت تولید بیش از پیش آثار سفارشی و توجه هوشمندانه به «سفارشیسازی» را توسط نهادهای فرهنگی انقلاب اسلامی هویدا ساخته و همچنین کسب سواد و ذکاوت لازم توسط مدیران این قبیل از مجموعهها را بار دیگر گوشزد مینماید. موضوعی که شاید فقدان آن به تولید آثاری همچون فیلم سینمایی «مصلحت» منجر گردد.
فیلم سینمایی «مصلحت» با نام قبلی «مصلحت نظام» عنوان اثری مُهم در ژانر سینمای استراتژیک است. فیلمی که با سرمایهگذاری و استطاعت دو نهاد فرهنگی شناخته شده در پیکره انقلاب اسلامی، یعنی حوزه هنری و سازمان هنری رسانهای اوج ساخته شده و به عنوان نخستین تجربه مشترک همکاری میان سازمان تبلیغات اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جایگاه و اهمیت ویژهای در منظومه تولیدات سینمایی کشور برخوردار میباشد. اثری که ظاهرا دغدغهمند است و سعی دارد نقد درون گفتمانی بر حاکمیت نظام جمهوری اسلامی باشد؛ اما به واسطه عدم شناخت و دانش کافی و همچنین دقت لازم در طرح دغدغهها و بیان روایت خود به زبان سینما، به فیلمی در مواجهه با انقلاب اسلامی مبدل شده است.
پُرواضح است که فیلم سینمایی «مصلحت» اگر نام حوزه هنری و سازمان اوج را در پس خود نداشت، مخاطب را با ذهنیت تماشای فیلمی سفارش شده از آن سوی مرزها و در راستای ترسیم مظلومیت طیف سلطنتطلب و همچنین مجاهدین خلق (منافقین) در نظام جمهوری اسلامی مواجه میساخت. اثری که با پیش کشیدن مبحث دوگانه کاذب «مصلحت» و «عدالت» سعی میکند تا «فساد سیستمی» نهادینه شده در ساختارهای حاکمیتی کشور را به تصویر کشیده و چنین ذهنیت تباه کنندهای را به مخاطب سینمایی خود ارایه نماید.
فیلم سینمایی «مصلحت» به وضوح اثری است که برای بیان یک سری حرف امروزی در باب «عدالت»، لباسی تاریخی دوخته است و اگر چه ممکن است دغدغهمندانه و با تصورِ توجه به آرمانهای انقلاب اسلامی چنین اثری ساخته شده باشد؛ اما قطعا به ضد خود مبدل شده و مخاطب خود به تصور ایجاد سیستمی فشل و پُر از ایراد و اشکال در پس پیروزی انقلاب باورمند میسازد. اثری که با دستمایه قرار دادن اتفاقات اول انقلاب، ادعای ژانر تاریخی دارد؛ اما در واقع فیلمی است که بیشتر به ژانر جنایی گرایش پیدا کرده و در انتها این ملودرام است که بر آن غلبه مییابد. اثری که متاسفانه شمایل آن به صورت رئالیسم آرمانخواه تنظیم نشده و اگرچه شعار آرمانخواهی دارد اما فاقد شعور لازم برای بیان آن است و از این جهت شرایط زمانی و مکانی فیلم، از حیث زبان اجتماعی همخوانی پیدا نکرده و تناقض را پدید میآورد. تناقضی که در بهترین حالت سبب میشود تا مخاطب ضمن پذیرش حضور برخی شخصیتهای خوب در میان نیروهای انقلاب اسلامی، به وجود فساد سیستمی در بطن انقلاب اسلامی معتقد گردد.
البته فیلم سینمایی «مصلحت» به خوبی میتوانست اثری کاملاً زندگینامهای و بیوگرافی بسیاری از شخصیتهای موجه و مبارز انقلاب اسلامی قرار گیرد و به صورت مشخص، عدالتطلبی و عدالتخواهی شخصیتهای راست قامت و ماندگاری همچون مرحوم آیت الله محمدی گیلانی را به مخاطب سینمایی خود معرفی نماید. شخصیتی که در ظاهر بیشباهت با گریم و تیپ فرهاد قائمیان در «مصلحت» نبوده و سازندگان این اثر سینمایی میتوانستند با کمی هوشمندی و وفاداری به ماجراهای تاریخی، فیلمی قدرتمند و تبیین کننده ارزشهای انقلاب اسلامی بسازند و نشان دهند که چگونه وقتی از آیت الله گیلانی به عنوان حاکم شرع و رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی مرکز، پرسیده میشود که در صورت مواجهه با دو فرزند مجاهد خلق (منافق) شما در خانه تیمی و یا درگیری چه عکسالعملی نشان دهیم؟ این شخصیت عدالتخواه انقلابی پاسخ میدهد: مانند دیگران! پاسخی که در نهایت موجب کشته شدن هر دو فرزند ایشان در درگیری مسلحانه با نیروهای انقلابی میشود. |
بیتردید مشکل اصلی فیلم سینمایی
«مصلحت» را میتوان
فقر تئوریک در حوزه اندیشهورزی و توجه بیش از حد و یا به تعبیر دقیق، اولویت دادن به فُرم سینمایی قلمداد نمود. موضوعی که سبب میشود تا
«مصلحت» بتواند تاییدیههای ساخت خود را از شوراهای هفتخوان برخی نهادهای انقلابی بگیرد و در
اوج نادانی به سراغ تصویرسازی از
مظلومیت جماعت سلطنتطلب برود. اثری که در پس این نادانی و یا تجاهل خود، به ترسیم خانواده مظلوم
آریا که تداعیکننده
آریامهر میباشد رفته و کاراکتری را نمایش دهد که از گنجایش تبدیل شدن به شمایل
فرح پهلوی در ذهن مخاطب برخوردار است! اثری که در مسیر روایت خود، تمام تلاش خود را می
کند تا جنایت گسترده و سازمان یافته انقلاب اسلامی علیه
سلطنتطلبان را به مخاطب سینمایی خود حقنه نموده و چنین وانمود سازد که بخشی از ایرانیان اصیل و
آریایی به خاطر ظلم و تعدی انقلابیون مجبور به مهاجرت اجباری از ایران گردیدند. ایرانیانی که تمام هستی و اموال و ثروتشان توسط جمهوری اسلامی مصادره شده و حتی
فرزندان مجاهد خلق ایشان به ناحق توسط نظام کُشته شده
اند.
با فرض عدم تعمد؛ اگر پدیدآورندگان «مصلحت» کمی دقت میکردند و با نگاهی جامع اقدام به چینش شخصیتهای داستان خود نموده و جایگاه ایشان در اثر را مبتنی بر الگوواره سینمای استراتژیک سامان میبخشیدند؛ قطعا نمیبایست چریک چپ و مجاهد خلق اثر را آنچنان مظلوم جلوه داده و ایشان را تنها به جرم پاره کردن تصویر شهید بهشتی، مغضوب جماعت حزباللهی نشان دهد و در عین حال عَصبی بودن بچههای انقلابی را عامل کشته شدن بیگناهان در سالهای ابتدایی انقلاب ترسیم نماید. پس بعید است که تا دهها سال دیگر ملت ایران بتوانند جنایات چپیها را در عرصههای مختلف اجرایی کشور فراموش نمایند. جنایاتی که قطعا ترور هفده هزار انسان ایرانی توسط سازمان چَپ مسلک مجاهدین خلق (منافقین) تنها بخش کوچکی از آن میباشد. شاید ضعف شدید پژوهش و تحقیقات در کنار سن و سال کم پدیدآورندگان «مصلحت» را بتوان عامل اصلی نادیده انگاشتن بسیاری از واقعیات تاریخی در این اثر سینمایی باشد. اما هستند ایرانیانی که هنوز دَردِ تیغهای موکتبُری همین چپهای مظلوم و به تصویر کشده شده در «مصلحت» را در محیط دانشگاه تهران به یاد دارند و هرگز اتاقکهای کنار زمین چمن دانشگاه تهران و بالاخص جنایت چپیها را در ماجرای ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ هجری شمسی فراموش نخواهد کرد! |
پس اقدام فیلم سینمایی
«مصلحت» در تطهیر وجهه جماعت
سلطنتطلب اگر چه امری بیبدیل در صنعت سینمای پس از انقلاب محسوب میشود؛ اما واقعیت آن است که این اثر سینمایی به همین موضوع اکتفا نکرده و در ادامه سعی میکند تا به
توبهنامه
ای سینمایی مبدل گردد و ندامت و پشیمانی طیف مسلمان انقلابی را از عملکرد خود به نمایش بگذارد. ابراز پشیمانی پُرشوری که البته در انتهای فیلم و با لطف و بُزرگواری
زن سلطنتطلب، به خیر و خوشی ختم شده و با عفو و گذشت جوانان انقلابی همراه میشود و این همه در حالی است که
«مصلحت» را میتوان به نوعی تکمیل کننده پازل و نقش سینما در مواجهه با
حدود الهی قلمداد نمود. اثری که در پس زمینه خود کاملا بر مدار سینمای روشنفکرانه و شبه ملودرام سعی دارد تا از منظری دیگر و در جایگاه خود به موضوع
«قصاص» بتازد!
البته ماجرای «مصلحت» آنجایی جالب میشود که طیفی خاص با عنوان سینمای انقلاب در اقدامی قابل تامل، جایزه ققنوس را به عنوان ویترین جبهه فرهنگی انقلاب به این اثر معلومالحال میدهد. پس اگر چه اصل جایزه دادن به این فیلمها، چه از نوع سیمرغی و چه از نوع ققنوسی و فانوسی و خرسی و …، در خاطرهها فراموش میشود؛ اما ماهیت چنین اقدامی میتواند به نوبه خود، حکایت از میزان گسترش ابعاد کوتاه نظری و عدم توجه به مقتضیات ژانر سینمای استراتژیک در میان برخی محافل شکل گرفته با عنوان سینمای انقلاب داشته باشد. محافلی که اساسا به موضوع پژوهش و اصالت تحقیقات توجه خاصی ندارند و تنها تمرکز خود را بر فُرم سینمایی و جهیدن در مسیری نمودهاند که اگر چه ضروری است اما در نهایت به هضم ایشان در هاضمه وضعیت موجود و حاکم بر صنعت سینمای ایران میانجامد.
قطعا توجه به فُرم سینمایی موضوعی است که میبایست در مجموع تولیدات سینمایی و بالاخص آثار سفارشی توسط نهادهای فرهنگی مورد توجه ویژه قرار گیرد. موضوعی که عدم توجه به آن سبب شده تا بسیاری از تولیدات سینمایی نهادها با انگ «سفارشیسازی» مواجه شود. پس رعایت مقتضیات سینمایی یک اثر از جمله موضوعات حتمی و غیر قابل اغماض بوده و از این جهت میبایست به سازمانها و نهادهایی که در تولیدات خود توجه به فُرم سینمایی را اهمیت بخشیبدهاند تبریک گفت و تداوم این امر را به صورت مجدانه از ایشان مطالبه نمود. اما با این همه باید توجه داشت که موضوع فُرم سینمایی و ضرورت اهمیت یافتن ویژه آن در تولیدات سینمایی به معنی فراموش نمودن محتوا و اولویت داشتن آن در شان و چارچوب وظایف نهادهای فرهنگی انقلاب اسلامی نبوده و قطعا در وظایف سازمانی هیچ یک از نهادهای فرهنگی، موضوعی به نام فرمالیسم هنری از جایگاهی برای حمایت برخوردار نمیباشد.
متاسفانه ساخت اثری همچون فیلم سینمایی «مصلحت» حکایت از تغییر اولویتها و افتادن نهادهای انقلابی در دام فرمالیسم سینمایی دارد. دامی که نه تنها به سبب تک شاخصه تولید این اثر، بلکه با مرور فیلمهای تولید شده در چند سال اخیر نهادی همچون سازمان هنری رسانهای اوج قابل بررسی بوده و غلبه چنین آفت بزرگی را بر پیکره ژانر سینمای استراتژیک گوشزد مینماید. آفتی که متاسفانه در فرایند سی و نهمین جشنواره فیلم فجر و در دیگر تولید عرضه شده توسط این نهاد متولی پاسداری از انقلاب اسلامی؛ یعنی فیلم سینمایی «منصور» قابل رویت و مشاهده بود.
فیلم سینمایی «منصور» اثری دیگر در ژانر سینمای استراتژیک بود که ضمن برخورداری از فُرم سینمایی مناسب و کم اشکال خود؛ به نمونهای دیگر از بیتوجهی نزج یافته میان نهادهای فرهنگی در حفظ اصالت و اولویت محتوای سینمایی مبدل گردید. اثری که البته نه به صورتی غلیظی همچون فیلم سینمایی «مصلحت» ؛ اما به نوبه خود اقدام به سبکی از روایتگری نموده که ذهنیت عدول از ایدئولوژی و مبانی انقلاب اسلامی را متصور ساخته و چنین وانمود مینماید که به دنبال حرکت بر چنین مسیر انحرافی است. اثری که گویی تمام تلاش خود را مبذول مینماید تا شهید بزرگواری همچون منصور ستاری را به عنوان شخصیتی فنسالاری و پیرو تفکر تکنوکراسی (Technocracy) به مخاطب سینمایی خود معرفی کند.
باید توجه داشت که شهید منصور ستاری از جمله نوابغ نظامی ایران است که به سبب خودباوری خود بر بستر تفکر انقلاب اسلامی و با تمسک بر تعالیم مدیریت جهادی توانست خدمات ارزشمندی را در طول دوران خدمت خود در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به ثبت برساند و اساسا رویکرد حاکم بر مبانی تفکر انقلاب اسلامی بود که اجازه داد تا مدیری همچون ایشان با تخصص پدافند هوایی و بر خلاف تمامی پروتکلهای رایج در ارتشهای جهان و بدون حتی یک سورتی پرواز جنگنده و …، به مدت ۸ سال سکاندار نیروی هوایی ارتش شود و در عین حال همین تفکر انقلاب اسلامی به عنوان تفکر غالب در ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که سبب شد تا سایر فرماندهای نیروی هوایی با ایشان همکاری کرده و به صورتی گروهی اسباب توفیق ایشان را در توسعه کیفی و کمی «نهاجا» فراهم ساختند و حال آنکه فیلم سینمایی «منصور» در ترسیم چنین چهرهای از این شهید والامقام ناکام بوده و خواسته و یا ناخواسته در مسیری گام بر میدارد که شخصیتی فنسالاری از ایشان را به نمایش گذاشته و مدیریت جهادی ایشان را با ماکیاولیسم (Machiavellianism) به نحوی آمیخته میسازد که گویی رسیدن به هدف، استفاده از هر وسیلهای را برای این شهید والامقام موجه ساخته بود!
فیلم سینمایی «منصور» میتوانست روایتگر روحیه انقلابی نیروی انسانی و چگونگی رسوخ تفکر انقلاب اسلامی بر پیکره تخصصیترین ساختار نظامی برجای مانده از رژیم پهلوی باشد. ساختاری که مبتنی بر تعالیم اسلام از آنچنان تغییر و تحولی برخوردار شد که به سرعت روحیه ولایتپذیری بجای دستورپذیری در آن حاکم گردید. روحیهای که سبب شد تا ضمن پذیرش فرماندهی فردی غیر خلبان در نیروی هوایی، سایر فرماندههای این نیرو به تبعیت و حمایت از شهید ستاری مبادرت ورزیده و حتی فرماندههان شجاعی همچون شهید والامقام عباس بابایی و … نیز با وجود تمامی اختلافات و تعارضات دیدگاه خود در نحوه فرماندهی این نیرو، تا انتها دست از حمایت ایشان بر نداشته و شهید ستاری را برای رسیدن به اهداف خود یاری نمایند.
متاسفانه فیلم سینمایی «منصور» با ضعف بنیه تحقیقاتی و پژوهشی خود آنچنان عمل کرد که گویی شهید ستاری تک ستارهای بر پیکره نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و بدون هیچ یار و یاوری در دورن نیرو و تنها با استفاده از متخصصان بیرون از «نهاجا» توانست آنچنان بدرخشد و موفق عمل کند! حال آنکه مبتنی بر مستندات تاریخی، توفیق شهید ستاری در گام نخست به سبب اعتماد خلبانان و پذیرش فرماندهی یک متخصص پدافند هوایی در مقام فرماندهی «نهاجا» پدید آمد و سپس این همراهی تنگاتنگ و حمایتهای همه جانبه خلبانان موجه و صاحب نامی همچون شهید مصطفی اردستانی و شهید سید علیرضا یاسینی و بسیاری دیگر از چهرههای سرشناس این نیرو میباشد. شخصیتهایی که حتی با وجود تفاوت در دیدگاه فرماندهی، تنها به سبب روحیه ولایتپذیری و تفکر نشات گرفته از مبانی انقلاب اسلامی از شهید ستاری حمایت نموده و حتی در مواردی همچون اشتباه فرماندهی به سبب تجهیز غیر کارشناسی هواپیمای گرومن اف-۱۴ تامکت و سقوط این هواپیمای گرانقیمت و یا ماجرای دستور به پرواز جنرال داینامیکس اف-۱۶ فایتینگ فالکن با خلبان غیر متخصص و یا خرید هواپیماهای شکاری رهگیر میگ۲۹ و …؛ همچنان به حمایت از شهید ستاری پرداخته و ایشان رسیدن به هدف استراتژیک نیروی هوایی، یعنی خودکفایی «نهاجا» یاری نمایند.
قطعا تمرکز فیلم سینمایی «منصور» به صحنه توبیخ پرسنل و یا تمرد خلبانان از دستور فرماندهی و یا بازگو نمودن ناقص ماجرای فرار هواپیمای ایرانی و پناهندگی خلبان ایرانی به رژیم بعث عراق و … میتواند از بیدقتی و یا کجسلیقگی این اثر مهم در ژانر سینمای استراتژیک قلمداد شود. مگر در طول هشت سال دفاع مقدس، چند جنگنده نیروی هوایی فرار کردند و چند خلبان به رژیم بعث عراق پناهنده شدند که در «منصور» اینچنین روایت میشود! آن هم در اثری که به واسطه تغییر موقعیت قهرمان جمعی پرسنل نیروی هوایی به قهرمان فردی و آن هم نه قهرمان برآیند شده و برجسته شده در میان سایر قهرمانان و تصویر شده در بُردار برایند روایتگری اثر؛ بلکه به صورت تک قهرمانی در آسمان سیاه «نهاجا» اقدام به تصویرسازی در ذهن مخاطب خود نمود و این روش اگر چه از مصادیق بارز نئوپست فرمالیست به شمار میآید، اما در مجموع سبب میشود تا به صورتی متناقض و حتی با کارکردی در جهت ضایع نمودن حس سلحشوری میان نیروهای نظامی مبدل شود.
با این همه قطعا جفای هیات داوران سی و نهمین جشنواره فیلم فجر و مُدل عمل سخیف متولیان برگزاری این دور از جشنواره در نادیده گرفتن فیلم سینمایی «منصور» ربطی به ایرادات و اشکالات محتوایی این اثر نداشته و عدم تعلق هیچ جایزه و سیمرغی به این اثر تولید شده در ژانر سینمای استراتژیک و بالاخص عدم دیده شدن بازی روان محسن قصابیان در نقش شهید ستاری و حتی اعلام نامزدی در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را میبایست در زمره ناعدالتیهای صورت گرفته و یا غرضورزیهای تعمدی جریانی خاص، نسبت به رونق گرفتن سینمای قهرمانمحور در صنعت سینمای ایران ارزیابی نمود.
ادامه دارد…
گفتگوی زنده انجمن سینمای جوانان ایران پیرامون فیلم کوتاه این هفته با حضور فردین خلعتبری آهنگساز، برگزار میشود.
سینماپرس: بهروز غریبپور معتقد است مجموعه «تئاتر شهر» نیز به مانند بسیاری از ساختمانها و بناهای ارزشمند باید دارای حریمی مشخص باشد و هر چه سریعتر باید طرح حریم این مجموعه اجرایی شود.
به گزارش سینماپرس، «تئاتر شهر» نامی آشنا برای تئاتر ایران است، بنایی که بهعنوان اثری ملی و فرهنگی در وزارت میراث فرهنگی به ثبت رسیده است. حدود نیم قرن از ساخت و بهرهبرداری از این بنای تئاتری میگذرد که طی ۵ دهه فعالیت خود فراز و نشیبهای متعددی را تجربه کرده است. تئاتر شهر بیش از ۳ دهه و در شرایطی که تئاتر ایران در فقر سالنهای تئاتری به سر میبرد، به عنوان خاستگاه هنرمندان تئاتر شناخته شد؛ مکانی که برای بسیاری از تئاتریها به عنوان کعبه آمال و آرزوهایشان شناخته میشد و همه به دنبال ثبت اجرا در این مجموعه در کارنامه کاری شان بودند. بهرهبرداری بیش از ظرفیت باعث فرسوده شدن مجموعه تئاتر شهر و تجهیزات و امکانات آن شد از این رو وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی تئاتر که مسئولیت نگهداری و بهرهبرداری از مجموعه تئاتر شهر را هم بر عهده داشت طی چند مقطع زمانی اقدام به بازسازی داخلی این مجموعه تئاتری کرد که همواره این بازسازیها از زوایای مختلف مورد نقد کارشناسان و صاحبنظران تئاتری قرار گرفت. اما تئاتر شهر علاوهبر لطماتی که در داخل دید، وضعیت بسامانی در بیرون خود هم نداشت. زمانی این مجموعه تئاتری دارای حریمی بود که با نرده از محیط پیرامونش مجزا شده بود ولی در زمانی که غلامحسین کرباسچی بهعنوان شهردار تهران دستور برداشتن نرده پارکهای تهران را داد، نردههای حریم تئاتر شهر نیز برداشته شد و از آن روز تا کنون تئاتر شهر یکی از بیحریمترین مجموعههای فرهنگی و هنر ایران شده است. برداشته شدن حریم تئاتر شهر آسیبهای بسیاری به این مجموعه وارد کرد؛ از آسیب دیدن نمای بیرونی مجموعه که حتی به دزدیده شدن کاشیها و دستگیرههای درهای ورودی مجموعه انجامید تا حضور افراد خلافکار و غیر فرهنگی در اطراف مجموعه که فضای محیط تئاتر شهر را ناایمن و غیر فرهنگی کرد. این شرایط باعث شد تا مخاطبان و گروههای تئاتری شاهد بروز اتفاقات و لحظات ناخوشایندی در اطراف تئاتر شهر باشند. نزاعهای خیابانی خلافکاران در پیرامون تئاتر شهر، سرقت گوشیهای همراه و همچنین رفتارهای ناشایست و غیر اخلاقی فضای اطراف تئاتر شهر را به بدترین شکل ممکن تغییر داد. سالهای سال است که از سوی برخی چهرههای هنری و صاحبنظر تئاتر این وضعیت مورد نقد قرار گرفته و بحث مشخص شدن حریم مجموعه تئاتر شهر و تغییر شکل ظاهری این فضا که هر روز شرایط را برای حضور ایمن خانوادهها و مخاطبان تئاتری بدتر میکند، مطرح شده است. با این وجود هنوز اقدامی از سوی مدیران و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران در این خصوص انجام نشده است. البته در ماههای اخیر صحبتها و اقداماتی در خصوص ایجاد و مشخص شدن حریم مجموعه تئاتر شهر از سوی مدیران و مسئولان وزارت ارشاد مطرح شده که گویا قرار است با همکاری شهرداری تهران و سازمان میراث فرهنگی به نتیجه برسد و اجرایی شود. نکته عجیب در شرایطی که مجموعه تئاتر شهر و محیط پیرامون بیشترین آسیب را از نداشتن حریمی مشخص دیده است، انتقاد برخی به مشخص شدن این حریم است. این عده معتقدند که نباید مجموعه تئاتر شهر از محیط پیرامون خود جدا و حریمی مشخص داشته باشد زیرا این امر را باعث ایجاد فاصله بین تئاتر و مردم میدانند؛ موضوعی که استدلال آن تنها در ذهن این افراد شکل گرفته و هیچ توجیه منطقی و فرهنگی ندارد. تالار وحدت به عنوان یکی از معدود امکانات استاندارد فرهنگ و هنر ایران که در حوزههای تئاتر و موسیقی مورد بهره برداری قرار میگیرد، سالهای سال است که حریمی مشخص دارد که با نردههایی فلزی از محیط پیرامون خود مجزا شده است. این نردهها و حریم نه تنها آسیبی به تالار وحدت وارد نکردهاند بلکه یکی از دلایل مهم حفظ بنا و محیط اطراف این مکان فرهنگی و هنری هستند. همین امر باعث شده تا مخاطبان وقتی وارد حریم تالار وحدت میشوند از حضور در محیطی فرهنگی و هنری بهره مند شوند. به طور حتم اگر تالار وحدت این حریم مشخص را نداشت در مدت زمانی کوتاه محیطی سبز و پیرامون آن محل تجمع افراد خلافکار و غیر فرهنگی میشد. ضمن اینکه وجود حریمی مشخص به میزان استقبال مخاطبان و علاقه مندان تئاتر و موسیقی از آثار به صحنه رفته در این مجموعه نشده و فاصلهای بین مردم و تئاتر و موسیقی ایجاد نکرده است. تالار مولوی تهران بهعنوان یکی از مهمترین مراکز تئاتری ایران که ویژه تئاتر دانشجویی است، در موقعیتی واقع شده که به دلیل وجود مراکز دانشگاهی، دارای حریمی مشخص است که از خیابان و دسترس رهگذران جدا شده اما طی ۴ دهه گذشته این حریم نه تنها مانع استقبال از تالار مولوی نشده بلکه یکی از ایمنترین فضاهای فرهنگی و هنری است که دانشجویان و جوانان تئاتری در آن به اجرای آثار خود میپردازند و مخاطبان و علاقه مندان به تئاتر نیز به راحتی در آن حضور پیدا میکنند. اینکه وجود حریمی مشخص برای تئاتر شهر را دلیلی بر ایجاد فاصله بین مخاطبان و مردم با تئاتر بدانیم از اساس ایده و نظری اشتباه است زیرا مخاطبان و علاقه مندان به هنر نیز نیازمند وجود فضایی فرهنگی و امن در پیرامون مجموعه تئاتر شهر هستند. بهروز غریب پور یکی از چهرههای شناخته شده تئاتر و مدیریت هنری در گفتگویی با خبرنگار مهر به بررسی موضوع نیاز مجموعه تئاتر شهر به حریمی مشخص پرداخت و نکات قابل تأملی را در این خصوص بیان کرد. وقتی در زمان مدیریت آقای کرباسچی در شهرداری تهران این تصمیم گرفته شد که نردههای پارکها برداشته شود، منظور نردههای پارک بود نه نردههای ساختمانهایی که در درون پارکها قرار گرفتهاند وی درباره ارزیابی و نگاه خود درباره اینکه مجموعه تئاتر شهر نیازمند حریمی مشخص است یا نه، گفت: من قطعاً موافق مشخص شدن حریم مجموعه تئاتر شهر هستم و دلایل متعددی هم برای این موافقت دارم. وقتی در زمان مدیریت آقای کرباسچی در شهرداری تهران این تصمیم گرفته شد که نردههای پارکها برداشته شود، منظور نردههای پارک بود نه نردههای ساختمانهایی که در درون پارکها قرار گرفتهاند. بنابراین این تداخل صورت گرفت که وقتی نردههای پارک دانشجو برداشته باشد این تصور به وجود آمد که تئاتر شهر هم جزوی از پارک دانشجو است. در حالی که نوع فعالیت تئاتر شهر و نوع حضور افراد در این بنا تابع یک نظم و ارتباطات دیگر است. وی متذکر شد: در آن زمان یک تداخل موضوعی صورت گرفت که متأسفانه برایش راهحلی در نظر گرفته نشد و همه خوشحال بودند که نردهها برداشته شده و نوعی آزادی رفت و آمد به فضاهایی اینگونه ایجاد شده است. در حالی که الان میبینیم متأسفانه در یک شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دیگر همین برداشته شدن نردهها تبدیل به معضلهای فراوانی شده است. غریبپور با اشاره به مقطعی از زمان که به عنوان شهردار «ناحیه سبز» شامل مجموعه تئاتر شهر فعالیت داشت، گفت: با آقای ملک مدنی شهردار وقت مکاتبات و بازدیدی کردیم که چگونه میتوانیم حریم تئاتر شهر را احیا کنیم. ایشان موافقت کرد ولی موافقت به عمر مدیریتشان در شهرداری تهران قد نداد و من هم شهردار ناحیه سبز نبودم. بعدها وقتی مدیریت مرمت و بازسازی تئاتر شهر را بر عهده گرفتم بار دیگر این موضوع را پیگیری کردم. وی ادامه داد: گزارشی تفصیلی با همکاری شرکتی که مشاور اجرایی ما بود ارائه دادیم که حریم هم بیرون و هم درون تئاتر شهر دوباره لحاظ شود تا مصیبتهایی که ساختمان و اطراف تئاتر شهر دیده، کنترل شود. در بررسی صورت گرفته دیدیم که هر کسی با دلیل یا بیدلیل به محض اینکه به مأموران حراست در ورودی بگوید که با روابط عمومی کار دارم، به راحتی اذن ورود به داخل مجموعه را میگیرد. اولین صدمهای که از این بی حریمی دامن تئاتر شهر را میگرفت این بود که ما در دستشوییهای طبقه دوم مجموعه دهها سرنگ تزریق مواد مخدر پیدا کردیم. وقتی ورود به ساختمان آزاد باشد قطعاً چنین نتایجی نیز حاصل میشود. این هنرمند باسابقه تئاتر درباره تدبیری که در آن مقطع زمانی برای حفظ حریم درونی مجموعه تئاتر شهر مدنظر قرار داده بود، توضیح داد: ما جامعه مخاطبان روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر را دستهبندی کردیم و بر اساس آن به این نتیجه رسیدیم که روابط عمومی در بخش مبدا و ورودی مجموعه قرار گیرد تا اطلاعات مربوط به فعالیتها و اجراها را در اختیار مراجعان این بخش قرار دهد. برای خبرنگاران و اصحاب رسانه نیز که قصد مصاحبه با هنرمندان و گروههای تئاتری را داشتند، اتاقی مخصوص مصاحبه در نظر گرفتیم. غریب پور یادآور شد: از همان موقع رسانه شروع به نقد کردن این قضیه کردند و من همان موقع مصاحبههایی انجام دادم تا استدلال ما در این خصوص را بدانند. بر این اساس تئاتر شهر حریمی در درون نداشته و ندارد. با گذشت زمان شاهد هستیم که وضعیت محیط بیرونی تئاتر شهر به قدری مصیبت بار شده و ناامنی شدیدی به وجود آورده و همین امر باعث شده تا بسیاری از جوانان و خانوادهها جرأت قدم زدن در محیط پیرامون تئاتر شهر را نداشته باشند وی با اشاره به اینکه در آن زمان در محیط بیرونی تئاتر شهر هم اتفاقات متعددی اعم از روشن کردن آتش و استقرار بی خانمانها شکل گرفته بود، افزود: با گذشت زمان شاهد هستیم که وضعیت محیط بیرونی تئاتر شهر به قدری مصیبت بار شده و ناامنی شدیدی به وجود آورده و همین امر باعث شده تا بسیاری از جوانان و خانوادهها جرأت قدم زدن در محیط پیرامون تئاتر شهر را نداشته باشند. مدیرعامل اسبق خانه هنرمندان ایران تأکید کرد: تئاتر شهر به عنوان ساختمانی که ثبت میراث ملی شده و ساختمانی فرهنگی است، باید حریمی فرهنگی نیز داشته باشد و وقتی افراد به سمت تئاتر شهر میآیند بدانند هدف تماشای تئاتر است یا گذران اوقاتی فرهنگی. اگر کسی هم قصد ورود به پارک دانشجو را دارد که از سمت دیگری وارد پارک شود. غریب پور با بیان اینکه کسانی که استدلال میآورند تئاتر شهر و پارک نباید حریم داشته باشد بدانند که نمیتوان خلاف قاعده جهان حرکت کرد، افزود: «باغ لوکزامبورگ» در پاریس که نزدیک «کمدی فرانسز» بهعنوان تماشاخانه ملی فرانسه است، حریمی مشخص دارد. «هاید پارک» لندن نیز دارای حریم است. وی متذکر شد: هدف ما از ایجاد نکردن حریم برای تئاتر شهر چیست؟ میخواهیم بگوییم که پیشرفتهتر از کشورهای دیگر جهان که برای بناهای فرهنگی و هنریشان ارزش قائلاند هستیم؟ اگر اینگونه است میگویم که برای برخی تئاتریها نفس اعتراض مهم است زیرا نمیتوانند استدلال کنند. غریبپور در بخش دیگری از سخنان خود به ارائه طرحی پیشنهادی به ملک مدنی شهردار اسبق شهر تهران اشاره کرد و گفت: در آن طرح به شهردار وقت تهران پیشنهاد دادم که در حریم تئاتر شهر به شکلی حرفهای فضاهایی برای پذیرایی و همچنین ارائه محصولات فرهنگی طراحی شود تا علاوه بر اینکه برای تئاتریها اشتغالزایی میشود، مراجعه کنندگان نیز بدانند اوقات فرهنگی خود را در مجموعه تئاتر شهر چگونه سپری کنند. ببینید دور تا دور تئاتر شهر چه مصیبتی شکل گرفته است. اگر میخواهیم بهترین آثار صحنهای را داشته باشیم چگونه میتوان از کانالی زشت عبور کرد و به زیبایی رسید سرپرست گروه تئاتر «آران» درباره چرایی اجرایی نشدن ایجاد حریم تئاتر شهر از سوی مدیران و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران، تصریح کرد: وقتی قرار بود در ضلع شمالی فضای مجموعه تئاتر شهر ایستگاه مترو احداث شود، تجمع و اعتراض کردند بدون اینکه بدانند چرا. الان ایستگاه مترو به نام مجموعه تئاتر شهر است و دسترسی به این بنا و همچنین تالار وحدت، تالار حافظ و تالار فردوسی و بسیاری دیگر از سالنهای خصوصی را راحتتر کرده است. جدا از نامناسب بودن یا نبودن ظاهر ایستگاه، موضوع مدنظر امکان و تبلیغی است که برای تئاتر شهر فراهم کرده است. اگر طرح حریم تئاتر شهر اجرایی نمیشود به خاطر اینگونه اعتراضات بی استدلالی است که برخی انجام میدهند و مسبوق به سابقه است. شهرداری تهران از بیم اینکه مبادا به حریم تئاتر شهر تعدی شود دست نگه داشته است. وی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه برای سالنهای تئاتر زمان شکسپیر و همچنین تکیه دولت حریم وجود داشته است، یادآور شد: پهنه رودکی که شکل گرفته فضای مقابل تالار وحدت را امن کرده است. چند ماه قبل مقابل تالار وحدت ایستگاه تاکسیها بود، فلاسک و زیرانداز میآوردند، آنجا مینشستند، دراز میکشیدند و فضایی غیر فرهنگی ایجاد کرده بودند. غریبپور تصریح کرد: ببینید دور تا دور تئاتر شهر چه مصیبتی شکل گرفته است. اگر میخواهیم بهترین آثار صحنهای را داشته باشیم چگونه میتوان از کانالی زشت عبور کرد و به زیبایی رسید. تصور میکنم دوستانی که معترض هستند توجیه نیستند و فقط نفس اعتراض برایشان مهم است. این هنرمند تئاتر تأکید کرد: حریم برای تئاتر شهر لازم است. حریم میتواند برای یک فضا تشخص ایجاد کند. متأسفانه معترضان به حریم داشتن مجموعه تئاتر شهر مانند کسانیاند که به دنبال اختراع همه چیز از نو هستند. هر ساختمان ارزشمندی باید حریم داشته باشد و مدیران و مسئولان باید این کار را انجام دهند. قضیه حریم تئاتر شهر عاجل است و باید هر چه سریعتر برای آن فکری کرد.
تک آهنگ «آسمان ابری» در قالب موسیقی تیتراژ سریال «میخواهم زنده بمانم» به آهنگسازی غلامرضا صادقی و خوانندگی همایون شجریان منتشر شد.
۹ هزار و ۵۲۴ نفر مخاطب از اجراهای اینترنتی ششمین روز سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر دیدن کردند.
سینماپرس: مشاور برنامهریزی و نظارت راهبردی معاونت امور هنری،در رادیو گفتوگو بیان کرد: سند ملی موسیقی گامی مهم در جهت رسیدن به اسناد بالادستی در حوزه موسیقی است و تلاش می کنیم پیش از پایان دولت به تصویب برسد.
به گزارش سینماپرس، سیدامین مویدی اصفهانی مشاور برنامهریزی و نظارت راهبردی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه «گفتگوی فرهنگی» ویژه سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر، با موضوع سند ملی موسیقی و الزامات آن، در رابطه با اهمیت تدوین سند ملی موسیقی گفت: درباره برنامه راهبردی مدیریت کلان فرهنگ و هنر یک سند بالادستی به نام نقشه مهندسی فرهنگی کشور داریم که در سال ۱۳۹۲ تدوین و در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است.
وی افزود: آن سند درخصوص راهبردهای کلی حوزه فرهنگ از خانواده تا هنر است راهبرد شماره ۹ این سند به طور اختصاصی در مورد هنر تدوین شده است و عبارتند از تبیین و ترویج و نهادینه سازی هنر متعهد، تعالی بخش، شوق آفرین و استکبار ستیز و تعمیق درک زیباشناسانه عمومی و بهره گیری از ظرفیت هنر در تحکیم فرهنگ اسلامی ایرانی و گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر بیانات حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری که شامل ۱۰ راهبرد ملی و بیست اقدام ملی از جمله تدوین اسناد موسیقی و هنرهای تجسمی و مد ولباس است که تدوین آن با رعایت چارچوب تدوین سند و ارکان و ساختار مصوب و طبق ابلاغیه معاون محترم رییس جمهور به عنوان رییس ستاد هماهنگی و راهبری اجرای سند مهندسی فرهنگی کشور بر عهده معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
**سند ملی موسیقی اعمال سلیقهها را به حداقل میرساند
مویدی تصریح کرد: آییننامههایی برای صدور مجوز در مقاطع مختلف در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به طور مشخص اداره کل موسیقی وجود داشته ولی این آییننامهها براساس اسناد بالادستی نبوده است. در بعضی از هنرها یک سند بالادستی راهبردی داریم که مجوزها و قوانین براساس آن سند راهبردی تدوین میشود ولی در حوزه موسیقی چنین چیزی وجود ندارد. بنابراین یک مدیرکل میتواند به سلیقه خودش در خصوص تعداد و روش صدور مجوز و نظارت بر آن در حوزه موسیقی اعمال نظر کند البته در این دولت بنا به دستور وزیر محترم و در راستای مقررات زدایی بر مبنای قانون و تسهیل ارایه خدمات، تعداد مجوزهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تقلیل پیدا کرد و در موسیقی صرفا یک مجوز با عنوان انتشار آثار موسیقیایی تعریف شد که آیین نامه آن هم تدوین و تقدیم شده است.
مشاور برنامهریزی و نظارت راهبردی معاونت امورهنری در جواب به این سئوال که آیا تدوین این اسناد می تواند از اعمال سلایق جلوگیری کند، گفت: ویژگی و امتیاز تدوین و اعمال قوانین این است که اعمال سلیقهها را به حداقل میرساند. مخصوصا اگر آییننامهها و مقررات به روش علمی و بر مبنای مسایل کاربردی و اجرایی تدوین شود.
**تدوین هر سند الزامات خاص خود را دارد
مویدی در پاسخ به این سوال که آیا نوشتن سند برای موسیقی سخت است، اذعان داشت: هر کدام از اسنادی که تدوین میشود طبیعتاً اقتضائات و الزامات خاص خودش را میطلبد. از یک سو توقعات و آرزوهای جامعه هنری و یک سو قوانین بالادستی و از یک سو اقتضائات اجرایی و اداری باید لحاظ شود تا سند قابلیت اجرا پیدا کند و نوشتن سند با توجه به محدودیت های پیش گفته و رعایت چارچوب علمی و قانونی تدوین سند کمی مشکل و تخصصی است.
وی درخصوص ضمانت اجرایی این سند نیز گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد قانون گذار در حوزه مدیریت فرهنگی کشور تقریباً هم پایه مجلس شورای اسلامی است. اگر نهادهای اجرایی مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را اجرا نکردند قطعاً قابل پیگیری است.
**اعمال سلیقه ناشی از فقدان قانون است
مشاور برنامه ریزی و نظارت راهبردی معاونت امور هنری اضافه کرد: طبیعتاً ما یک سری قوانین و مقررات و الزاماتی داریم که باید آنها را رعایت کنیم. بنابراین قبل از هر چیز همه ما اعم از مدیران دولتی و هنرمندان و سایر ذینفعان باید از قانون تبعیت کنیم، همچنین مجریان و قانونگذاران باید مسائل، مشکلات و آرزوهای اهالی هنر را احصا کنند و در چارچوب و قالب قانون، در مورد آن چاره اندیشی نمایند و همچنین اقدامات مشخصی در جهت قانون و نیل به اهداف و چشم انداز مشخص تعریف شود که در بازه زمانی مشخص توسط نهادها و سازمانهای متولی انجام شود. به نظر من، الآن فرصت خوبی است که موسیقی در کشور تعیین تکلیف شود. بالأخره هر قانونی از بی قانونی بهتر است همانطور که عرض کردم اعمال سلیقه ناشی از فقدان قانون مخصوصا در فضای فرهنگی کشور قبل از هرچیز جامعه هنری را متضرر خواهد ساخت. شما وقتی یک سند بالادستی داشته باشید هم هنرمندان تکلیف خودشان را میدانند و هم مدیران.
**در تدوین سند راهبردی باید از کلی گویی پرهیز کرد
مویدی در پاسخ به این سوال که آیا سند موسیقی میتواند جلوی موازیکاری نهادهای مختلف را بگیرد، توضیح داد: شورای عالی انقلاب فرهنگی سعی کرده ذینفعان این حوزه را در تدوین سند دخیل کند. ما اگر بتوانیم سند را بر مبنای واقعیتها و مسائل موجود تدوین کنیم، طبیعتاً سند اجراییتر میشود. برای تدوین یک سند راهبردی باید از کلیگویی پرهیز شود و مهم تر از همه منتج به اقدامات اولویت دار گردد. مویدی چند مساله کلان حوزه هنر را به عنوان نمونه مطرح کرد و گفت یکی از مسائلی که ما داریم این است که به تمام وجوه هنر در مدیریت کلان هنر توجه نمیشود. یکی از وجوه هنر، اقتصاد هنر است.
وی افزود: ما اگر بپذیریم که صنایع خلاق فرهنگی و هنری سود آور است و سه درصد از GDP دنیا را به خود اختصاص داده و بپذیریم که کشور ما به خاطر سابقه تاریخی غنی و سرمایه انسانی ارزنده دارای مزیت رقابتی حتی در عرصه اقتصادی است نمی توانیم به وجه اقتصادی هنر بی تفاوت باشیم و اگر بخواهیم از این ظرفیت استفاده بهینه کنیم باید نهادهای مجری و قانون گذار ریل گذاری کنند و تسهیلات فراهم نمایند نه این که مختصر تسهیلات موجود مثل معافیت مالیاتی را هم به دلایل غیر کارشناسی منتفی کنند. مساله دیگری که ما داریم این است که نظام صنفی هنرمندان در کشور تعریف و قاعده مند نشده و همین باعث آشفتگی شده است. همه تابع یک قاعده نیستند و در واقع سه وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی، کشور، کار با روش های متفاوت مجوز تاسیس انجمن صادر می کنند که مهمترین آن وزارت کار است که مجوز صنف کارگری را به جامعه هنری می دهد بدون آن که اقتضائات و شاخص های انجمن هنری در آن لحاظ شود. یا مساله دیگر تعدد نهادها و سازمان های سیاست گذار، مجری و پشتیبان در عرصه مدیریت فرهنگ و هنر بدون مرزبندی شفاف و مشخص است.
یکی دیگر از سوالهایی که در این برنامه مطرح شد این بود که آیا سند ملی موسیقی میتواند به اصل آموزش که مهمترین بخش هر رشته هنری است پررنگ بپردازد که مویدی اینگونه پاسخ داد: یکی از مواردی که ما در مسائل کلان فرهنگ کشور احصا کردیم، فراوانی مشکلات کیفی و کمی در فرآیند آموزش هنر در کشور و رفتار جزیرهای اجزای مختلف و دستگاههای گوناگون فعال در این عرصه است. برای آن نیز به یک سری راهحل رسیدیم که ارایه خواهیم کرد.
مشاور برنامهریزی و نظارت راهبردی معاونت امور هنری در رابطه با دلیل طولانی شدن روند تصویب سند ملی موسیقی عنوان کرد: در جریان نیستم که در سال های گذشته دقیقاً چه مراحلی برای تدوین سند موسیقی طی شده است، اما شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان متولی امر از تیرماه سال جاری این وظیفه را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان نهاد مسئول محول کرد که در همان زمان هم دبیرخانه موقت تدوین اسناد ملی در معاونت هنری به مسئولیت اینجانب ایجاد شد اما روند تدوین سند تخصصی و فراگیر و اجرایی که سال ها ملاک عمل قرار گیرد و همچنین مراحل تصویب آن در ارکان ابلاغ شده از جمله تیم تحقیق شامل کارشناسان و ذینفعان مطلع مورد تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی و کمیته تخصصی تدوین سند با حضور نمایندگان سازمان های ذیربط از جمله دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان برنامه و بودجه، یک نفر صاحب نظر دانشگاهی یا حوزوی، و یک نفر فعال مردمی(سمن)، نماینده دستگاه های همکار که طبق مصوبه تعیین دستگاه های متولی و همکار تدوین اسناد ملی در تدوین سند موسیقی همکاران، سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان صدا و سیما است، زمان بر خواهد بود.
**نظر رهبری درباره موسیقی فصل الخطاب است
مویدی با بیان اینکه قوانین در نظام ولایت فقیه، مبتنی بر فقه اسلامی است، گفت: چهار نگاه در رابطه با موسیقی در فقه وجود دارد. دسته اول، فقهایی هستند که برای تحقق غنا، ترجیع را کافی میدانند. دسته دوم، فقهایی هستند که در تحقق غنا، طربانگیزی را کافی میدانند و دسته سوم هم طرب و ترجیع را کافی دانستهاند. اما دسته چهارم، نه طرب و نه ترجیع را در تحقق غنا دخیل نمی دانند، ملاک اصلی و عنصر ذاتی غنا را بحث اضلال عن سبیل الله یعنی گمراهی از راه خدا می دانند این فتوا متعلق به مقام معظم رهبری است که برای ما راهگشا و چراغ راه خواهد بود و هم ملاک قانونی و هم ملاک فقهی دارد و فصل الخطاب است.
وی در بخش پایانی این برنامه درباره زمان احتمالی تصویب سند ملی موسیقی گفت: تصویب سند ممکن است فرآیند طولانیتری داشته باشد ولی تمام تلاش ما این است که طبق زمانبندی صورت گرفته، سند قبل از پایان دولت دوازدهم به نتیجه برسد و مراحل اولیه تصویب خودش را طی کند.