X

بایگانی فروردین 30, 1400

دفتر سینمایی

فلاح پور: کارکرد تیم آقای روحانی در حوزه فرهنگ و هنر بالاخص سینما چیزی فراتر از فاجعه بود/ از جشنواره مهم و ارزشمند فیلم فجر چیزی جز یک ویرانه و شوآف باقی نمانده است! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: اسماعیل فلاح پور کارگردان سینما در خصوص ۸ سال عملکرد دولت روحانی در حوزه سینما و انتظارات از رئیس جمهور آینده گفت: کارکرد تیم آقای روحانی در حوزه فرهنگ و هنر بالاخص سینما چیزی فراتر از فاجعه بود؛ درست است که در همه دولت ها ما شاهد نقیصه هایی در نحوه اداره سینما بودیم اما در این دوره مدیران سینمایی عملاً رفتاری ضد سینمایی و ضد فرهنگی داشتند و باعث ایجاد یک آشفته بازار و بحران عجیب در هنرهفتم شدند و سینما را بدل به ویران سرایی کردند که سرپا کردن آن نیاز به سال ها تلاش و حرکت جهادگونه دارد!

کارگردان فیلم های سینمایی «تیک» و «حرفه ای» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: اگر با نگاهی منصفانه و عادلانه به وضعیت ۸ سال اخیر سینمای کشور نگاه کنیم متوجه می شویم که در این سال ها سینمای کشور هیچ گونه دستاوردی نداشت. افراد کاربلد و دغدغه مند از همه حیطه های تولیدی و اجرایی کنار گذاشته شدند و سینما سرشار از تولیدات پوچ، بی محتوا و نازل و سخیف شد.

وی سپس با بیان اینکه از جشنواره مهم و ارزشمند فیلم فجر چیزی جز یک ویرانه و شوآف باقی نمانده است ادامه داد: علاوه بر تولیدات به شدت ضعیف در حیطه های اجرایی هم حضور افراد فاقد دغدغه و تخصص باعث شد ما حتی نتوانیم یک جشنواره ارزشمند برگزار کنیم. جشنواره های سینمایی که در این سال ها برگزار شدند یکی از دیگری ضعیف تر بودند اما جشنواره فیلم فجر فاجعه تمام عیار بود و تمام اعتبار و حیثیت خود را از دست داد.

فلاح پور متذکر شد: کسانی که در دولت بعد اداره سینما را در دست می گیرند با یک ویران سرا روبرو هستند و برای بهبود اوضاع بایستی متعهدانه و دغدغه مندانه وارد میدان شده و دست به زیرسازی اساسی در سینما بزنند. 

این سینماگر در پایان این گفتگو تأکید کرد: کسانی که قرار است مدیریت سینما را در دولت جدید در دست بگیرند باید سازوکار درستی در حیطه تولیدات سینمایی و نمایش خانگی داشته باشند. الآن همه چیز آشفته است. آنچه امروز شاهد هستیم ربطی به حوزه فرهنگ ندارد و ای کاش افرادی در رأس کار بیایند که متخصص باشند، هنرمندان را بشناسند و درد کشیده باشند تا شاید بتوانند این مشکلات موجود را حل کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

خبر منتشر شده در قبال کرونای من و توقف یک پروژه سینمایی صرفا یک شیطنت تبلیغاتی برای دیده شدن بیشتر آن اثر بود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر فیلم لاتاری گفت: خبر منتشر شده در قبال درگیری شدید ریه های من به کرونا و توقف یک پروژه سینمایی صرفا یک شیطنت تبلیغاتی برای دیده شدن بیشتر آن اثر بود.

به گزارش سینماپرس، علیرضا استادی در گفت‌وگو با میزان، پیرامون آخرین وضعیت جسمانی خود گفت: خوشبختانه پس از ابتلا به بیماری کرونا تلاش پزشکان و دعای خیر مردم عزیز کشورم باعث شد تا به سرعت بر بیماری فائق شوم، در حال حاضر مرخص شده و در خانه دوران نقاهت خود را سپری می کنم.

وی درباره شدت بیماری کرونای خود اضافه کرد: درصد کمی از ریه هایم به بیماری کرونا مبتلا شده بود و همین باعث شد تا بتوانم سریع بیماری را پشت سر بگذارم، بی اغراق تلاش پزشکان در خصوص خودم و تمامی بیماران کرونایی که در بخش بودند ستودنی است و خالصانه دست تک تک آنها را می فشارم.

استادی: با خبر ابتلای من به کرونا و درگیری شدید ریه‌هام به دنبال تبلیغ فیلم خود بودند

بازیگر فیلم سینمایی لاتاری درباره بازگشت خود به عرصه بازیگری افزود: فعلا طبق تشخیص پزشکان باید دوران نقاهت و قرنطینه پس از بیماری را پشت سر بگذارم، باید منتظر بمانم تا بیماری به طور کامل از بدنم بیرون برود تا بعد از آن بتوانم جلوی دوربین بروم.  

وی درباره خبر منتشر شده پیرامون اوضاع وخیم بیماری خود اضافه کرد: متاسفانه در قبال خبر بیماری من توسط یکی از رسانه ها بزرگنمایی شد، من سر هیچ پروژه ای نبودم که بخواهم از عوامل کرونا گرفته باشم و یا اینکه پروژه به علت بیماری من متوقف شود، آن فیلمی که در خبر آمده بود نزدیک به یکسال پیش فیلمبرداری اش به اتمام رسیده است و این خبر منتشر شده در قبال درگیری شدید ریه های من به کرونا و توقف آن پروژه صرفا یک شیطنت تبلیغاتی برای دیده شدن بیشتر آن اثر بود.  

استادی: با خبر ابتلای من به کرونا و درگیری شدید ریه‌هام به دنبال تبلیغ فیلم خود بودند

استادی با تاکید بر لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی اضافه کرد: هرچند بیماری کرونا برای من به سرعت گذشت و شدت چندانی نداشت اما به واقع از همه مردم استدعا دارم که این بیماری را جدی بگیرند و هم به خودشان و هم به کادر درمان رحم کنند زیرا شرایط بسیار سختی بر پزشکان و پرستاران ما می گذرد.  

استادی در همین رابطه خاطرنشان کرد: امیدوارم که این بیماری هرچه سریعتر از بین برود تا همه بتوانیم با خیال راحت زندگی کنیم، به امید خدا پس از پایان نقاهت و عادی تر شدن اوضاع بیماری کرونا برای بازی در سریال تلویزیونی «خودخواسته» جلوی دوربین خواهم رفت.  

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بررسی همکاری ارکسترهای دولتی ایران با چینی‌ها


وبینار پنجاهمین سالگرد اتحاد دوستی ایران و چین با شرکت برخی از مسوولان فرهنگی دو کشور به میزبانی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«چسب زخم» در تهران کلید خورد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سریال تلویزیونی «چسب زخم» به کارگردانی سیدحامد تهرانی علوی در تهران کلید خورد.

به گزارش سینماپرس، سریال تلویزیونی «چسب زخم» به کارگردانی سیدحامد تهرانی علوی و تهیه کنندگی روشان امیری به نویسندگی سمیرا مختاری و عاطفه نفری است که فصل اول این سریال در ۱۵ قسمت ساخته می شود.  

«چسب زخم» داستان زندگی زنی است به نام هما که به عنوان کمک بهیار در بیمارستانی مشغول به کار است. حادثه ای زندگی هما را دستخوش تغییراتی می کند. هما برای رفع مشکلاتش، به عنوان تمیزکار به کار در شرکتی خدماتی روی می آورد. در هر خانه با داستان زندگی افرادی رو به رو می شویم که هما را با چالش های جدیدی روبرو می کند.

ساناز سماواتی، اتابک نادری، سیاوش مفیدی، شهرزاد عبدالمجید، سوسن پرور، مینا نوروزی، حسین یار یار، فرهاد بشارتی، فاطمه شکری، ارسطو خوش رزم، وحید شیخ زاده، با معرفی نرگس موسوی زاده، محمد علیزاده، پریسا پورمشکی، فاطمه فامیل دوست، با بازیگر خردسال محمد مهدی تقی زاده، آراد امیری و ابوالفضل معصومی از جمله بازیگران این سریال هستند.

«چسب زخم» دومین همکاری روشان امیری با حامد تهرانی بعد از سریال «خونه یکی» است که پس از به اتمام رسیدن فصل اول «چسب زخم» فصل دوم سریال با وقفه ای کوتاه ادامه خواهد یافت.

دیگر عوامل این سریال: مدیر تولید: محمد جواد سیانکی، مدیر فیلم برداری: رسول خدابنده لو، دستیار یک کارگردان و برنامه ریز: مجتبی طاهرخانی، منشی صحنه: الهام اصغری طراح صحنه و لباس: روشان امیری، مدیر صدابرداری: عباس ایمانی، طراح گریم: بهاره برازمند، مدیر تدارکات: محمدعلی گلی و عکاس: زهرا اصغری است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«منک» سرانجام «عشایر» را پشت سر گذاشت – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «منک» از سوی انجمن فیلمبرداران آمریکا به عنوان بهترین فیلم بلند سینمایی از نظر فیلمبرداری انتخاب شد.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، انجمن فیلمبرداران آمریکا (ASC) جایزه اصلی ۲۰۲۱ خود را به اریک مِسراشمیت برای فیلمبرداری «منک» اهدا کرد. وی موفق شد تا فیلمبردار تحسین شده فیلم «سرزمین آوارگان» یعنی جاشوآ جیمز ریچاردز را در این رقابت پشت سر بگذارد.

«تاج» در بخش سریال یک ساعته، «مندالورین» در بخش سریال نیم ساعته، «صیادان ترافل» در بخش مستند، «دوتای ما» در بخش اسپاتلایت و «گامبی وزیر» در بخش سریال کوتاه دیگر برندگان این جوایز بودند.

در این مراسم همچنین سوفیا کاپولا با دریافت جایزه هیات رییسه تجلیل شد. وی این جایزه را از طریق زوم دریافت کرد و از پدرش برای این که به وی این امکان را داد که با فیلمبرداران بزرگ آشنا شود، تشکر کرد.

اهدای جوایز انجمن فیلمبرداران آخرین جوایز از انجمن‌های تخصصی سینمای آمریکا بود که اهدا شد و هفته آینده با اهدای جوایز اسکار نود و سوم روشن می‌شود که رای هر یک از انجمن‌ها در اهدای اسکار چقدر تعیین کننده خواهد بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«آرزوی کودکی» منتشر شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پنج نمایشنامه کودک و نوجوان در قالب مجموعه نمایشنامه «آرزوی کودکی» منتشر شد.

به گزارش سینماپرس، با هدف بسط و توسعه تئاتر کودک و نوجوان و لزوم تولید نمایشنامه های مناسب دینی و اخلاقی برای این گروه سنی مجموعه نمایشنامه «آرزوی کودکی» تولید و منتشر شد.

عناوین پنج نمایشنامه این مجموعه عبارتند از «آروزی کودکی» نوشته رضوان شمشادی، «اول اسم بابا» اثر بهار کریم‌زاده، «بچه خرس از درخت پایین نمی آید» تالیف حسین قربانزاده، «به رنگ بهار» اثر فرید طاهری و «حبه انگور» نوشته مهرداد قرآن‌کیش که در قالب یک جلد کتاب منتشر و روانه بازار کتاب شده اند.

نویسندگان این مجموعه، برگزیدگان نخستین مسابقه‌ نمایشنامه‌نویسی «استعدادهای تازه» (ویژه نمایشنامه نویسان کودک و نوجوان) هستند که با موضوعات دینی، تعلیمی- تربیتی، دفاع مقدس و سبک زندگی برگزار شده بود.

مجموعه نمایشنامه «آرزوی کودکی» به همت حوزه هنری کودک و نوجوان در ۱۸۸ صفحه و در قطع رقعی با قیمت ۴۰ هزار تومان توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حراج گرانترین اثر هنری آسیایی در کریستیز


حراجی کریستیز اعلام کرد قصد دارد تابلو نقاشی که بیشترین قیمت تقریبی یک اثر هنری آسیایی برای آن تعیین شده را به فروش بگذارد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بریدم و خسته شدم چون معتقدم در حوزه مدیریت موسیقی کشورمان دیگر ساز و کاری وجود ندارد که حرف‌ها و پیشنهادات من و سایر همکارانم برایشان ارزشی داشته باشد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی ضمن اشاره به فرازونشیب‌های حضور خود در جریان موسیقی از سازوکار مدیریتی حاکم بر موسیقی ایران انتقاد کرد.

به گزارش سینماپرس، محمد معتمدی از خوانندگان مطرح موسیقی ایرانی است که در سال‌های اخیر تلاش داشته کاراکتری متفاوت از آنچه در دهه‌های پیشین از هنرمندان حوزه موسیقی می‌شناختیم، از خود ارائه دهد. شخصیتی که ضمن اتکا بر توانمندی‌های موسیقایی در مواردی کارکرد اجتماعی هم پیدا کرده و او را تبدیل به یکی از هنرمندان پرحضور در فضای رسانه‌ای کرده است.

معتمدی به واسطه کسب این شهرت و جایگاه علاوه بر حضور در برنامه‌های مختلف تلویزیونی، توانسته همواره به یکی از هنرمندان صاحب نظر برای گفتگوهای رسانه‌ای، تشریحی و تحلیلی به حساب آید، شرایطی که بی‌گمان بسیاری از هنرمندان و خوانندگان هم نسلش با وجود توانایی‌های عجیب و غریب فنی، قادر به هدایت و مدیریت آن نیستند.

این خواننده موسیقی ایرانی در بخش اول گفتگوی مشروح خود با مهر ضمن ارائه توضیحاتی از روند فعالیت‌های موسیقایی خود طی روزهای کرونایی، به آسیب شناسی شرایط موجود موسیقی اصیل ایرانی در روزگار معاصر اشاره کرد و سپس به بیان نقطه نظرات خود درباره نفوذ موسیقی بی‌هویت و غیرفرهنگی در گوش شنیداری مخاطبان ایرانی به ویژه نسل نوجوان و جوان، نقش هنرمندان در این حوزه‌های فرهنگی و مرزبندی‌های میان خلاقیت و نوآوری در حوزه موسیقی ایرانی پرداخت.

این خواننده شناخته شده موسیقی ایرانی که طی سال‌های اخیر به همراه تعداد اندکی از هم صنفی‌هایش از جمله علیرضا قربانی، همایون شجریان، سالار عقیلی، حسین علیشاپور، وحید تاج، پوریا اخواص فعالیت‌های ثمربخشی را برای جذب مخاطبان و شنوندگان بیشتر موسیقی ایرانی به ویژه در رده‌های سنی نوجوان و جوان جامعه انجام داده، در بخش دوم و پایانی گفتگویش با گروه هنر خبرگزاری مهر درباره آسیب شناسی جریان مدیریت حوزه موسیقی به بیان نقطه نظرات خود درباره این شرایط و دیگر مسائل مبتلا به موسیقی کشور پرداخت که خواندنش با توجه به حال و هوای این سال‌های موسیقی کشور، خالی از لطف نیست.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش دوم از گفتگوی مشروح خبرگزاری مهر با محمد معتمدی این خواننده صاحب سبک موسیقی ایرانی است؛

* یکی از موارد مهمی که در بخش اول گفتگو به آن اشاره شد، بحث بی‌ساز و کاری در جریان فعالیت‌ها و تولیدات موسیقی ایران است که طی سال‌های اخیر درباره آن توسط هنرمندان حوزه‌های مختلف موسیقی، نهادها و البته مجموعه‌های مرتبط با این جریان صحبت‌ها و نظرات زیادی در رسانه‌ها و نشست‌های تخصصی منتشر شده، فرآیندی که در مقاطع مختلفی موجب واکنش‌های تندی هم از سوی چهره‌های مطرح شد؛ تصور می‌کنید فارغ از اما و اگرهای همیشگی که در فرآیند تولید، بازاریابی و سیاستگذاری مدیریت فرهنگی کشور در بخش‌های کلان آن وجود دارد، چه سرفصل‌ها و رویکردهایی موجب پدید آمدن این الگوهای مدیریتی در حوزه موسیقی کشور می‌شود؟

البته من همواره در تلاشم که مواضع تندی نداشته باشم، ولی اینها به اعتقاد من مواضع تندی نیستند، اینها مواضعی است که واقعاً از سر دلسوزی است. زیرا وقت‌هایی هست که آدمی پیرامون یک موضوع دلسوزی‌های زیاد دارد، اما پیش خودش می‌گوید: «اگر لحن موضع تغییر کند و این موضع با صدای بلندتری گفته شود شاید توجه بیشتری به این معضل شود.» وگرنه همین مسائلی که شما به عنوان «ناملایمات» یا «فاجعه» در حوزه موسیقی نام می‌برید، در همین چند ساله اخیر هم بسیاری از بزرگواران و هنرمندان صاحب درجه حوزه موسیقی و هم بنده، در مصاحبه‌ها و گفتگوهای متعدد درباره آنها حرف زدیم اما متاسفانه نتیجه چندانی نداشته است.

ببینید ما یک سری خسارت‌هایی فیزیکی مانند بمباران، سیل، زلزله، آتش سوزی و مسائلی از این دست داریم که شما به عنوان یک شهروند آنها با را چشم می‌بینید. اما قطعاً خسارت فرهنگی را با چشم نمی‌توان دید و همه کَسی هم این قدرت را ندارد که تشخیص بدهد این خسارت فرهنگی یعنی چه و اساساً چه اتفاق بدی در حال افتادن است؟ به هر حال بسیاری از ما متوجه این شدیم که این خسارت فرهنگی اتفاق افتاده و نمود خود را هم در روابط خانوادگی، روابط فرهنگی، روابط اجتماعی، آداب و رسوم و اعتقادات نشان داده است. شرایطی که چه بنده و چه بسیاری از بزرگان عرصه فرهنگ و هنر اینها را بارها گوشزد کردند اما متاسفانه گوش شنوایی نبود.

الان هم می‌دانم که اگر تدبیر جدی‌تری در این زمینه اتخاذ نشود قطعاً ما دچار آسیب‌های زیادی به ویژه در حوزه موسیقی خواهیم شد چرا که همه می‌دانیم موسیقی چقدر حوزه تاثیرگذاری می‌تواند باشد. کما اینکه همیشه بر این باور بوده و هستم که آدم‌ها و افراد یک جامعه شبیه موسیقی می‌شوند که مشغول گوش دادن فرهنگ آن موسیقی هستند.

*البته به اعتقاد من بسیاری از مردم و مخاطبان شبیه آن موسیقی که به آن اشاره کردید، شدند. نمود آن هم تسلط بی چون و چرای موسیقی‌های بدون هویت و نشات گرفته از ابتذالی است که در فضای مجازی، فارغ از مزیت‌ها و امتیازات این بسترها اتفاق افتاده و من مایلم از نگاه یک خواننده مهم این روزگار بدانم که مقصر اصلی این رویکرد شنیداری چه افراد یا چه مجموعه‌هایی هستند؟ آیا در میان جامعه هنرمندان، جامعه تهیه‌کنندگان، دولت‌ها و مدیریت‌های متغیرش می‌توان به نقطه‌ای دست پیدا کرد که قصور یکی بر دیگری ارجحیت داشته باشد؟

به اعتقاد من در این شرایط، سه ضلع هنرمندان، حاکمیت و مردم مقصر هستند و اگر بخواهیم اینگونه ارزیابی کنیم که کدامیک بیشتر از بقیه مقصر بوده، باید بگویم اگر بخواهیم عادلانه و منطقی به ماجرا نگاه کنیم و چنین رویکردی داشته باشیم که نظر ما خوشایند کسی نباشد، من مقصر اصلی را هر سه ضلع می‌دانم که به یک اندازه مقصر بودند. البته ممکن است یک باوری هم در جامعه ما وجود داشته باشد که همه تقصیرها به گردن حاکمیت بیندازیم، که اگر چنین رویکردی داشته باشیم به اعتقاد من فرار از مسئولیت است. زیرا منِ محمد معتمدی هم به عنوان یک فرد در جامعه و هم به عنوان یک هنرمند در آنچه به عنوان یک وظیفه فرهنگی و شهروندی به عهده داشتم خطا و کوتاهی کردم که می‌تواند از جهات مختلفی مورد بررسی قرار گیرد.

داستان ما در حوزه موسیقی که هنرمندان، مردم و دولتمردان را با چالش مواجه ساخته، حکایت همان داستان معروف «انگور» مولاناست که ما در حوزه موسیقی با اختلافات و شرایط مختلف و متفاوت بیانش می‌کنیم بنده معتقدم در این شرایطی که می‌توانیم به نقد چنین فرآیندی که شما به آن اشاره داشتید، بپردازیم باید گفت که کوتاهی نقش حاکمیت در انجام وظایف فرهنگی خود بیشتر از هنرمند و مردم جامعه نمود پیدا کرده و تاثیرات بیشتری هم دارد. در این راه اگر ما به عنوان هنرمند هم بخواهیم نقش سازنده‌ای ایفا کنیم، «زمین بازی» نداریم. ما دائم ادعا می‌کنیم که باید فلان کار و بهمان کار در حوزه موسیقی انجام پذیرد، اما وقتی من به عنوان یک خواننده‌ای که بیشتر از بیست سال است در حوزه موسیقی فعالیت می‌کند، اما محلی مستقل برای عرضه درست آثارش و تقدیم آن به مردم ندارد، پس چطور می‌توانم به شیوه‌ای درست و منطقی به اشاعه فرهنگ شنیدن موسیقی خوب به مردمم عمل کنم؟

شما مطمئن باشید که بنده و همکارانم در این سال‌ها بسیار دغدغه‌مندتر از آنچه تصورش را بکنید، دغدغه فرهنگی داشتیم، دغدغه‌هایی که به اعتقاد من با وجود تصوری که می‌شوند، همسو با دغدغه‌های فرهنگی حاکمیت است. منتها تصور می‌کنم داستان ما در حوزه موسیقی که هنرمندان، مردم و دولتمردان را با چالش مواجه ساخته، حکایت همان داستان معروف «انگور» مولاناست که ما در حوزه موسیقی با اختلافات و شرایط مختلف و متفاوت بیانش می‌کنیم. من همچنان معتقدم اگر ما امکانات و زمین بازی داشتیم واقعاً می‌توانستیم جریان و قطار موسیقی را به جایی ببریم که خیلی بیشتر از آنچه اتفاق افتاده، منطبق با خواست و اراده یک جامعه فرهنگی در کشور ایران باشد. منتها باید پذیرفت اهالی موسیقی امکان حضور در عرصه فرهنگ سازی را ندارند.

* و البته از حق هم نگذریم که در میان اهالی موسیقی چشم و هم چشمی‌ها و اختلافات بسیار زیادی وجود دارد که مانع از رشد چنین رویکردی که شما به آن اشاره کردید، شد؟ فضایی که باعث می‌شود که بسیاری از هنرمندان دغدغه مند در این حوزه عطای حضور و تاثیر در چنین فرآیندی را به لقایش بخشیده و بروند دنبال کار خودشان و یا حتی به موضوع مهاجرت فکر کنند؛ چارچوبی که مایلم بدانم آیا محمد معتمدی آن را تجربه کرده است؟

حضور هنرمندان در کشورهای دیگر پس از مهاجرت و ماجراهای مرتبط به آن را می‌توان در اشکال مختلفی بررسی کرد که اگر بخواهم درباره جزییات آن صحبت کنم وقت زیادتری می‌طلبد. اما در همین چارچوب می‌توانم به چند نکته اشاره کنم که فعالیت یک هنرمند در خارج از ایران به این شکل است که برخی از آنها به واسطه حضور تهیه کنندگان ایرانی برای مخاطبان ایران در خارج از ایران کنسرت می‌دهند. برخی هم هستند که به واسطه حضور کمپانی‌های بین‌المللی و همکاری مستمری که در این زمینه وجود دارد برای مخاطبان غیر ایرانی هم کنسرت می‌دهند. بعضی از هنرمندان هم هستند که در قالب نوازنده جذب برخی گروه‌ها و مجموعه‌های معتبر موسیقی خارج از کشور می‌شوند و همکاری شان به این شکل پس از مهاجرت آغاز می‌کنند. شرایطی که برای بسیاری از آنها نیز نتایج مثبتی داشته و توانسته‌اند همکاری‌های خوبی در این زمینه داشته باشند. اما من معتقدم اگر هنرمندی می‌داند که نوع موسیقی و آنچه ارائه می‌دهد، مخاطب خارجی ندارد، به طور حتم مهاجرت کار بسیار اشتباهی است. من با پیش آمدن چنین فرآیندی بر این باورم که مهاجرت این هنرمند فقط نوعی «قهر» یا «اعتراض» است که خودشان هم می‌دانند غیر از ایران مخاطب ندارند.

اما لطفاً یک نکته را بدانیم اغلب هنرمندانی که از ایران به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند، قبل از مهاجرتشان خواسته زیادی ندارند، آنها فقط بستر و زمینه می‌خواهند که کارهای خود را انجام دهند. کارهایی که بسیاری از آنها ایده آل های فرهنگی داخل کشورمان است که حالا به گونه‌ای دیگر مطرح شده است. پس اگر خواننده یا هنرمندی در اینجا موسیقی درستی ارائه می‌داده اما در اینجا امکانات و ابزاری در اختیارش قرار نمی‌گرفته، این شرایط را حق خود می‌داند که به کشور دیگری مهاجرت کند. من اصلاً نمی‌گویم کار درستی است که مطمئنم ضررها و زیان‌های زیادی را متوجه هنرمندان خواهد کرد، اما این طبیعی است که در صورت رسیدن به این نتیجه، صدا اعتراض را با مهاجرت همسو کند.

* محمد معتمدی در این فرآیند تجربه‌ها و انگیزه‌های این چنینی داشته که او را از ادامه کار مایوس کند؟

من اصلاً آدم منفی بافی نیستم، الان هم نمی‌خواهم مدعی شوم که بسته به شرایط موجود می‌خواهم موسیقی را به طور کامل کنار بگذارم. نه قطعاً این‌طور نیست. ولی باید بگویم روند بازنشسته شدن خودم را شروع کردم، چون واقعاً خسته شده و توان دورانی را که ۲۴ ساعته موسیقی کار می‌کردم، ندارم. من اکنون وارد دهه پنجم زندگی‌ام شده و جوان پرتاب و توان گذشته نیستم. من هم بریدم و خسته شدم چون معتقدم در حوزه مدیریت موسیقی کشورمان دیگر ساز و کاری وجود ندارد که حرف‌ها و پیشنهادات من و سایر همکارانم برایشان ارزشی داشته باشد.

البته همه مدیران همه حرف‌های شما را می‌شنوند و همه هم می‌گویند: «چه نظرات درستی»؛ اما بعد این حرف‌ها، خداحافظی می‌کنند. نمی‌دانم چه شکلی است که همه موافق حرف‌های ما هستند اما بازهم هیچ چیزی اتفاق نمی‌افتد. چرا؟ چون ساختار دارای اشکال است و کسی هم نیست که این ساختارها را تغییر دهد. مثلاً در همین حوزه موسیقی هرچه دولت‌ها عوض می‌شوند این ساختارها هم عوض نمی‌شوند. یعنی همه شوراها و هیات امناها که بخش زیادی از ساختار موسیقی کشورمان را همین هیات امناها تشکیل می‌دهند، همانی هستند که بودند. یعنی همه حرف از تغییر می‌زنند اما بازهم هیچ اتفاقی نمی‌افتد. انگار این قطار در همین چارچوب می‌خواهد حرکت کند و تغییری هم نداشته باشد. من و همکارانم هم نمی‌توانیم مسیر این قطار را عوض کنیم چون نه زیرساختی برای این تغییر وجود دارد و نه کسی به نظرها و پیشنهادات ما اهمیتی می‌دهد.

من هم بریدم و خسته شدم چون معتقدم در حوزه مدیریت موسیقی کشورمان دیگر ساز و کاری وجود ندارد که حرف‌ها و پیشنهادات من و سایر همکارانم برایشان ارزشی داشته باشد می‌خواهم یک مثل برایتان بزنم. از همین تلفن همراهی که پیش شماست هر از چندگاهی از سوی کارخانه سازنده، پیامی برای «به‌روزرسانی» یا «آپدیت» دستگاه می‌آید و به شما اعلام می‌کند: «آیا می‌خواهی الان به روز رسانی کنی یا بعداً؟». این اعلام یعنی چه؟ این اعلام یعنی باگ ها و معایبی در نرم افزار دستگاه شما وجود دارد که یا استفاده کنندگان یا کارشناسان شرکت سازنده تلفن همراه آنها را در پروسه زمانی مشخص دریافت کرده و حالا در سر تاریخ مشخص با عیب‌یابی و اصلاح آنها از استفاده کنندگان می‌خواهند که با زدن گزینه آپدیت نسبت به رفع این معایب و به‌روزرسانی تلفن همراه خود اقدام کنند.

حالا پرسش من با ذکر این نمونه اینجاست. اینکه ما این همه در موسیقی اشکال داریم. اما واقعاً چه زمانی موسیقی مان را به روز رسانی کردیم؟ واقعاً آخرین آپدیت موسیقی ما در چه زمانی روی داده است؟ اساساً آیا نرم افزاری در موسیقی ما وجود دارد که بخواهیم آن را به روز رسانی کنیم؟ اصلاً تازه‌ترین «آپدیت» ما در فرهنگ و هنر ایران عزیزمان چه زمانی بوده است؟

آیا می‌دانیم همه مناسبات و زمین بازی و شکل بازی عوض شده؟ آیا به این موضوع فکر می‌کنیم که ما در این تغییر چه کرده‌ایم؟ اصلاً د راتاق فکرمان برای به روزرسانی برنامه‌ای داشته‌ایم؟ اصلاً اینکه دائم بگوییم فرهنگ و هنر ما نیازمند تغییر و دگرگونی و همه هم بابت این چارچوب ناراضی و ناراحت باشند، اما در اجرا و میدان عمل کاری نکنیم همه چیز خود به خود درست می‌شود؟ ما این همه نهاد و شورا داریم که می‌گویند وضعیت موسیقی در کشورمان خراب است. اما پرسش من این است که آیا اتفاقی را رقم زده‌ایم، آیا حداقل کاری کرده‌ایم که حتی بگوییم همین کار هم اشتباه بوده است و بابت همین هم خوشحال باشیم که کاری انجام دادیم؟

* آیا براساس همین نگرش فکری است که وارد رویدادهای مهمی چون جشنواره موسیقی فجر نمی‌شوید؟ به هر حال جشنواره‌ای چون جشنواره فیلم فجر اگر نگوییم به طور کامل اما بخش زیادی از ساز و کار تولیدات سینمایی ایران در طول سال را تعیین می‌کند، یا در جشنواره تئاتر فجر شرایط به گونه‌ای رقم خورده که بخش زیادی از هنرمندان فعال این عرصه چه در گذشته چه در دوران فعلی این رویداد را به رسمیت شناخته و آن را محملی برای ورود به گستره بیشتری از آنچه در آن فعالیت می‌کنند، می‌پندارند. شرایطی که متاسفانه در جشنواره موسیقی فجر غیر از یکی دو مورد آنچنان که باید مورد وثوق هنرمندان موسیقی نیست و فضا را به سمت و سویی برده که شاید ریشه در صحبت‌های شما داشته باشد.

من اعتقاد دارم جشنواره موسیقی فجر به طور کلی در یک بستر سنتی و قدیمی جریان موسیقی اداره می‌شود، شرایطی که واقعاً حضور در این رویداد را برای هنرمندان سخت می‌کند و شاید به جهت همین نگاه و نگرش مدیریتی است که نمی‌تواند موفقیت کسب کند. من بر این باورم این رویداد باید با مشارکت بخش خصوصی برگزار شود چرا که اکنون فضای حرفه‌ای فعالیت‌های موسیقایی در همه گونه‌های آن به شکلی است که در رویداد مهمی چون جشنواره موسیقی فجر فضاهای مشارکتی و مدیریتی جدیدی تجربه شود که بتواند هم تراز با دیگر جشنواره‌های ملی حرکت کند.

وقتی یک هنرمند انگیزه حضور در جشنواره موسیقی فجر را پیدا می‌کند، چه مفهومی دارد؟ به طور حتم این انگیزه برای برگزاری کنسرت است. ولی وقتی هنرمند و گروه شرکت کننده حرفه‌ای می‌بیند همان کنسرتی را که در جشنواره با بلیت مثلاً ۲۰ هزار تومانی پیش روی مخاطبان قرار می‌دهد، در طول سال و ایام خارج از جشنواره با قیمت بلیت ۱۰۰ هزار تومان به فروش می‌رساند، طبیعتاً برای اینکه ظرفیت فروش بلیتش را برای یک فصل کاری از بین نبرد، در جشنواره شرکت نمی‌کند، زیرا بخش مالی جشنواره حتی پاسخگوی یک پنجم دستمزد گروه و هنرمند نیست. بنابراین طبیعی و منطقی است که به همین یک دلیل انگیزه‌ای برای حضور در جشنواره نداشته باشد. بهبود نسبی چنین شرایطی نیازمند یک مدیریت درست است و شما اطمینان داشته باشید اگر چنین مدیریتی در ساختار جشنواره وجود داشته باشد، قطعاً هنرمندان شناخته شده و مطرح نیز در این رویداد حضور پیدا می‌کنند.

کم‌کم به فکر بازنشستگی هستم و می‌خواهم زندگی‌ام را از موسیقی مستقل کنم. نه اینکه خسته شده باشم، نه واقعاً خسته نشدم، فقط دیگر توانش را ندارم. زیرا یا باید سوار قطاری باشم که مسیرش بر خلاف اعتقادات من است اما اینکه چرا خودِ من در جشنواره موسیقی فجر حضور پیدا نمی‌کنم هم باید بگویم من سال‌ها بدون هیچ چشمداشت مالی در جشنواره حضور پیدا می‌کردم و تلاش داشتم با یک نگاه فرهنگی فضایی را به سهم خودم ایجاد کنم که مخاطبان این رویداد تماشاگر و مخاطب رویدادی فرهنگی باشند. اما از یک سالی متوجه شدم از این حضور فرهنگی من و تعدادی از همکارانم استنباط‌های اشتباهی می‌شود که گویی نشانه ضعف ما یا کم کاری ما در حوزه‌های مختلف موسیقی تلقی می‌شود. متاسفانه در این چارچوب هم برخوردهای خارج از شأنی می‌شد که واقعاً انگیزه مرا برای شرکت در جشنواره موسیقی فجر کمتر کرد. البته همان طور که گفتم بنده کم کم به فکر بازنشستگی هستم و می‌خواهم زندگی‌ام را از موسیقی مستقل کنم. نه اینکه خسته شده باشم، نه واقعاً خسته نشدم، من باید بگویم دیگر توانش را ندارم. زیرا یا باید سوار قطاری باشم که مسیرش آنی نیست که اعتقاد دارم، یا اینکه باید این قطار را به سمت دیگری ببرم که تغییر مسیرش واقعاً در توان فردی نیست.

* این قطاری که در مسیر فکری شما نیست، اکنون در روزگار ما به کدام سمت و سویی در حرکت است؟

این مسیر یک جریان تقریباً قدیمی است که به صورت تشکیلاتی و هیات امنایی روی موسیقی ما نشسته است. این جریان صلاح و مصلحت‌های خودشان که عمدتاً هم اقتصادی است دارند و طبیعتاً اگر کسی در این حلقه نباشد، برای موفق شدن در این فضا از فروش بلیت گرفته تا تبلیغات کنسرت‌ها باید مسیر پراصطکاکی را پشت سر بگذارد. شرایطی که تا یک جایی می‌توان آن را ادامه داد.

تصمیم من برای بازنشستگی از موسیقی هم مربوط به یک سال و دو سال آینده نیست. من فقط گاز را کم کرده و به فعالیت‌های دیگرم می‌پردازم. اینکه فکر کنید می‌خواهم موسیقی را به طور کلی کنار بگذارم اصلاً نیست. من چنین شعاری نمی‌دهم، من هیچ وقت شعار مهاجرت و قهر کردن هم نمی‌دهم. چون نه به مهاجرت و نه به قهر و نه به ترک وطن فکر می‌کنم. البته که زندگی من همیشه در سفر بوده است. اما آنچه قرار است اتفاق بیفتد کم کردن فشار فعالیت‌هایی است که در این سال‌ها انجام داده‌ام.

* می‌دانیم فرآیند اقتصادی موسیقی ایران در تناسب بسیار گسترده‌ای وابسته به «ساختار» نیست، بلکه وابسته به «اشخاص» است. شرایطی که به شدت نظام تولید، بازاریابی و عرضه و فروش محصولات مرتبط با حوزه موسیقی را دچار سو تفاهم‌ها و آشفتگی‌های زیادی کرده که مدیریت دولتی حوزه موسیقی نیز نتوانسته برای ساماندهی آن دستاورد چشمگیری داشته باشد. شرایطی که لازم است با حضور هنرمندانی چون شما کمی از این آشفتگی رهایی پیدا کرده و مخاطب را به سمت و سوی «شنیدن موسیقی خوب» به دور از کلید واژه‌هایی چون «مافیای موسیقی» و عباراتی از این دست هدایت کند. این هدایت و راهنمایی هم دربرگیرنده رعایت برخی مولفه ها به دور از برخی حاشیه‌ها و مبارزه با نفوذ بی امان موسیقی مبتذل و سخیف است که مایلم شما درباره آن حرف بزنید.

من در جواب سئوال شما دوباره نکته‌ای را مطرح می‌کنم. اینکه منِ محمد معتمدی یک فرد هستم. و طبیعتاً مفهوم «سیستم» با «فرد» فرق می‌کند، حتی مجموعه‌ای از افراد هم، تعریف سیستم را ندارد. سیستم یعنی مجموعه‌ای از افراد که به شرط اینکه طبق ضوابطی مشخص با هم در تشکیل سازوکاری مشخص همراهی داشته باشند تا یک ورودی مشخص، خروجی مشخصی داشته باشد. این یعنی سیستم. اما منِ محمد معتمدی و دیگر همکارانم، یک فرد هستیم، پس هرگز از فرد انتظار تاثیرگذاری که از سیستم‌ها انتظار می‌رود نداشته باشید. مثل این می‌ماند که شما یک پلیس را بیاورید و به او بگویید: شما در سطح کلان چه کاری می‌توانید انجام دهید که مشکل ترافیک کل کشور حل شود.» واقعاً این آقای پلیس چه کاری می‌تواند بکند؟ شاید بتواند فقط یک چهار راه را سرو سامان دهد.

ما در اغلب موارد فقط دروازه بی پناهی به نام دفتر موسیقی وزارت ارشاد را پیدا کردیم که هر وقت هر مدیری پشت صندلی مدیریتش می‌نشیند، در سیبل همه حمله‌ها قرار می‌گیرد و همه از او انتظار داریم در این شرایط شق‌القمر کند پس مساله اصلی اول فرهنگ است. فرهنگ سیستم عامل است و بقیه حوزه‌ها در بهترین شکل ممکن، نقش اپلیکیشن را داشته که روی این سیستم عامل کار می‌کنند. بنابراین باید اول فرهنگ درست شود. وقتی فرهنگ به وجود نیامده باشد هیچ اتفاقی هم نمی‌افتد. ما اگر خواهان تحول مثبت در حوزه موسیقی هستیم باید اول فرهنگ را ترمیم کرده و بعد از خودمان کارها را آغاز کنیم. وقتی از خودمان کارها را شروع کنیم اتفاقات خوبی هم می‌افتد. ما همیشه از دولت انتظار داریم که قدم‌هایی را برای بهبود ماجرا بردارد اما بسیاری از اهالی موسیقی هم حالی برای قدم برداشتن ندارند. وقتی ما به سیستم‌های معیوب عادت می‌کنیم با آن هم انس می‌گیریم و چون حال اصلاح این سیستم معیوب را به سهم خودمان نداریم، دیگر کاری به بهبود ماجرا هم نداریم.

*به اعتقاد من سلیقه طیف گسترده‌ای از مخاطبان با بهتر بگویم گوش شنیداری جامعه ایرانی در حوزه موسیقی در بدترین شکل ممکن خود قرار گرفته است، فضایی که بسیاری از خوانندگان ما را هم به واسطه این تشتت و آشفتگی در زد و بندهای اقتصادی قرار داده که بعید می‌دانم نتیجه درخشان و درستی در انتظارشان باشد. در این مجال شما، هنرمندان و دولت باید چه مولفه‌هایی را در غیرشعاری ترین شکل ممکن خود در نظر بگیرید تا حداقل آیندگان وقتی تاریخ این روزهای موسیقی را مطالعه می‌کنند، از من به عنوان یک خبرنگار حوزه موسیقی تا شما به عنوان یک هنرمند فعال و جریان ساز رضایت نسبی از آنچه انجام داده‌ایم داشته باشند.

– من چندی پیش طرحی را به نام «هنر برای همه» پیشنهاد داده و بر اساس آن چند برنامه را در شهر تهران همراه با تعدادی دیگر از هنرمندان عزیز کشورمان اجرا کردیم. خوشبختانه این طرح در شکل و شمایلی اجرا شد، که توانست با استقبال خوب شهروندان تهرانی هم مواجه و آنها را با نوعی از ارائه موسیقی آشنا کند که نمی‌خواهم ادعایی برای خوب بودن آن داشته باشم، اما حداقل شرایطی را برای گوش شنیداری آنها ایجاد کرد که استقبال خوبی از این آثار انجام دادند.

اما غیر از همان چند اجرا که به اعتقاد من در صورت استمرار می‌توانست تبدیل به جریان مهمی در حوزه موسیقی کشورمان شود، چه کسی از آن حمایت کرد؟ متاسفانه در همین چارچوب کار در برخی نقاط به جایی رسید که من به غیر از خوانندگی باید به کارهای دیگر هم می‌رسیدم. در حالی که کار من خواندن است و همه می‌دانیم در یک شرایط حرفه‌ای به دنبال ابزار و ادوات صدابرداری و اسپانسر رفتن اصلاً در چارچوب کارهای یک خواننده نیست، شرایطی که متاسفانه در این چارچوب مجبور به انجام آنها شدم تا یک کنسرت ۲۰۰ هزار تومانی به یک کنسرت ۲۰ هزار تومان تبدیل شود.

اتفاقاً شاید یکی از دلایل خسته شدنم از فضای موسیقی همین باشد. شاید برای شما جالب باشد بنده به جهت همین پروژه‌هایی که اشاره کردم الان بدهی مالیاتی شخصی دارم. این یعنی چه؟ یعنی اینکه ساز و کاری در فضا وجود ندارد که من به سهم خودم بخواهم در تزریق موسیقی که بد نیست چارچوب بی دردسری داشته باشم. پس من بهترین کاری که می‌توانم انجام بدهم این است که در پست خودمان خوب بازی کنیم. یعنی خوب تولید کنیم، خوب کار کنیم و البته امید داشته باشیم تا روزی یک جایی برای سیاستگذاری حوزه موسیقی ایجاد شود. جایی در آن برخورد قهری و مدیریت قدیمی نداشته باشند و به جای این روش قدیمی مجوز ندادن‌ها که همیشه هم برعکس جواب داده، به فکر ایجاد شرایطی باشند که مردم به جای شنیدن موسیقی‌های بد و مبتذل، موسیقی خوب گوش کنند.

ببیند همه ما از من خواننده تا شما به عنوان خبرنگار و دیگری به جای مدیر همه و همه می‌خواهیم موسیقی خوب گوش کنیم. اما آیا می‌دانیم ساز و کار این نوع شنیدن چیست؟ ما در اغلب موارد فقط دروازه بی پناهی به نام دفتر موسیقی وزارت ارشاد را پیدا کردیم که هر وقت هر مدیری پشت صندلی مدیریتش می‌نشیند، در سیبل همه حمله‌ها قرار می‌گیرد و همه از او انتظار داریم در این شرایط شق‌القمر کند. در حالی که او نه بودجه‌ای دارد، نه قدرتی برای تصمیم‌گیری دارد و نه قدرتی برای سیاستگذاری که بخواهیم همه گناهان و قصورات در موسیقی را گردن او بیندازیم.

واقعاً این آرزوی قلبی من است که در این کشور جایی درست شود که در آن سیاستگذاری درستی تدوین و در آن بذر درستی کاشته شود که ما اهالی موسیقی بتوانیم از آن برداشت درستی داشته باشیم. به اعتقاد من این سیستمی که فقط کارش ممیزی و بردن این هنرمند و آن هنرمند در زیرزمین و بعد از آن به سمت آن سوی آب‌هاست دیگر نمی‌تواند کارایی داشته باشد.

ما باید بستر مناسبت داشته باشیم و شکوفایی این دیدگاه هم کاملاً در گروی قرار گرفتن در یک سیستم است که طبق یک الگوریتم مشخص به هم مرتبطند که اتفاقاً خروجی مشخصی هم دارد. ما در ایران عزیزمان این همه فکر خوب داریم، این همه برنامه‌نویس زبده داریم، این همه جامعه شناس کاربلد و آگاه داریم که از پس نظرات و آرای آنها می‌توانیم در کنار طیف گسترده‌ای از هنرمندان شریف و متخصص موسیقی کشورمان برای موسیقی برنامه نویسی کرده و آن را به روز کنیم. البته این را هم بگویم تا دلتان بخواهد از این برنامه‌ها روی کاغذ وجود دارد که برای آنها هم جلسه پشت جلسه برگزار شده‌اند، اما حیف که نتیجه عملی برای موسیقی نداشته‌اند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دستورالعمل جدید صدور مجوز تأسیس گالری‌ها تدوین شد


تدوین آئین نامه جدید مجوز تأسیس و فعالیت نگارخانه‌ها بعد از ۲۰ سال در اداره کل هنرهای تجسمی انجام شد که فرآیند تدوین و ساماندهی این آئین نامه یک سال و نیم به طول انجامید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تدوین آئین نامه جدید مجوز تأسیس و فعالیت نگارخانه‌ها – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: تدوین آئین نامه جدید مجوز تأسیس و فعالیت نگارخانه‌ها بعد از ۲۰ سال در اداره کل هنرهای تجسمی انجام شد که فرآیند تدوین و ساماندهی این آئین نامه یک سال و نیم به طول انجامید.

به گزارش سینماپرس، هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعلام تدوین آئین نامه جدید مجوز تأسیس و فعالیت نگارخانه‌ها گفت: این پروسه با یک پژوهش بین المللی که به استادان دانشگاه هنر سپرده شد شکل گرفت و وضعیت مدیریت نگارخانه‌ها در دیگر کشورهای دنیا بررسی و بر مبنای آن و همچنین شرایط نگارخانه‌ها در کشور، آئین نامه قبلی و اسناد بالا دستی و شرایط و اقتضائات هنرهای تجسمی در کشور، آئین نامه جدید تدوین شد.

وی درباره ضرورت این تغییر یادآور شد: آئین صدور مجوز تأسیس و فعالیت نگارخانه‌ها مصوب ۲۳/ ۱۱/ ۱۳۷۹ بود و بعد از بیست سال ضرورت بازنگری بر مفاد آن الزامی به نظر می‌رسید، از این رو بر اساس مقتضیات و شرایط زمان و بررسی‌های همه جانبه برای توسعه هنرهای تجسمی در کشور و گستره بین المللی، در کمیته ساماندهی مجوزهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بازنگری و تدوین شده است.

مظفری گفت: ویژگی اصلی آئین نامه جدید این است که درباره موضوعاتی که پیش از این در آئین نامه مسکوت مانده بود و یا تصمیم گیری نشده بود، بازنگری شد و در این بازنگری جامعیت نگارخانه‌ها و گسترش هنرهای تجسمی مورد توجه قرار گرفت. چند تفاوت مهم در این آئین نامه با آئین نامه قبلی وجود دارد؛ از ان جمله اینکه در بازنگری، تعاریف مربوط به هنرهای تجسمی و نگارخانه‌ها با استانداردهای جهانی تطبیق یافت که امر مهمی ست زیرا در افکار عمومی واژه نگارخانه با معانی دیگری مترادف شده بود، در این آئین نامه تعریف نگارخانه منحصراً در حوزه هنرهای تجسمی ارائه شده است.

پیش از این هر کس بدون بررسی کارشناسی می‌توانست وارد این حرفه شود و ارتباط فرد با هنرهای تجسمی سنجیده نمی‌شد. اما در آئین نامه جدید شغل نگارخانه داری و ورود به حوزه تخصصی هنرهای تجسمی تعریف شده و صلاحیت افراد ارزیابی می‌شودوی با بیان اینکه تخصصی شدن شغل نگارخانه داری از خصوصیات این تعریف جدید است، توضیح داد: پیش از این هر کس بدون بررسی کارشناسی می‌توانست وارد این حرفه شود و ارتباط فرد با هنرهای تجسمی سنجیده نمی‌شد. اما در آئین نامه جدید شغل نگارخانه داری و ورود به حوزه تخصصی هنرهای تجسمی تعریف شده و صلاحیت افراد ارزیابی می‌شود. سازمان‌ها هم به عنوان شخصیت حقوقی با معرفی مدیر مسئول که شرایط لازم را داشته باشد می‌توانند نگارخانه تخصصی هنرهای تجسمی تأسیس کنند. با این کار مسیر ورود متخصصان و تحصیل کردگان رشته‌های هنرهای تجسمی به بازار و اقتصاد هنر نیز فراهم می‌شود.

مدیر کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد: از این پس تمام تقاضاهای تأسیس گالری، ارسال گزارش‌های ادواری و پیگیری امور مربوطه، به صورت برخط و غیر حضوری انجام می‌شود. سامانه‌ای اینترنتی برنامه نویسی شده که کار صدور مجوز و همه امور مربوط به نگارخانه‌ها را به صورت غیر حضوری میسر کرده است و نگارخانه داران برای استفاده از این ظرفیت از طریق پنجره واحد به نشانی http://sso.farhang.gov.ir استفاده کنند. پیشتر در آئین نامه قبلی امکانی برای نگارخانه آنلاین و مجازی تعریف نشده بود که با توجه به شرایط کرونا در این آئین نامه این مورد هم لحاظ شده است.

مظفری گفت: یکی از مهمترین بخش‌های آئین نامه جدید این است که مرجع صدور مجوز و بررسی عملکرد نگارخانه‌ها از نگاه مدیریتی صرف خارج شده و مراحل صدور مجوز و نظارت بر کار نگارخانه‌ها و دیگر امور، به شورای هفت نفره واگذار شده است که در ماده ۴ آئین نامه جدید با جزئیات بیان شده و ترکیب اعضا که برای دو سال از سوی مدیرکل هنرهای تجسمی انتخاب می‌شوند عبارتند از:

یکی از معاونان اداره کل هنرهای تجسمی

یک نفر از کارشناسان اداره کل هنرهای تجسمی

سه نفر از کارشناسان و متخصصان هنرهای تجسمی با تأیید اداره کل هنرهای تجسمی

یک نفر از اعضای انجمن صنفی نگارخانه داران

یک نفر از اعضای هیأت مدیره انجمن‌های هنرهای تجسمی

وی بیان کرد: شورای مرکزی در اداره کل هنرهای تجسمی تشکیل می‌شود و در این آئین نامه تفویض اختیار به استان‌ها نیز مشخص شده که شورای استانی نیز با همین ترکیب اعضا کار صدور مجوز را انجام می‌دهند. تغییر مهم در این آئین نامه جدید این است که قبلاً همه کارها را مدیر کل تجسمی یا مدیر کل استان انجام می‌داد که در حال حاضر با تشکیل این شورا حضور هنرمندان در کار نگارخانه‌ها پر رنگ خواهد بود و این بزرگترین دستاورد این آئین نامه است.

مظفری تاکید کرد: پیش از این بسیاری از نگارخانه‌ها دولتی و یا زیر نظر نهادهای عام المنفعه بودند و بر این اساس ما آمار درستی از تعداد نگارخانه‌های کشور نداشتیم. اداره کل هنرهای تجسمی بر این اعتقاد است که نگارخانه‌ها باید خصوصی باشند. چرا که مساله فروش و اقتصاد هنر اهمیت بسزایی دارد و نگارخانه‌های دولتی معمولاً در اقتصاد هنر نقشی نداشتند و بیشتر به صورت نمایشگاه عمل می‌کردند. با به روز شدن مجوز نگارخانه‌ها، آنها از سوی شورای مرکزی صاحب شناسه‌ای می‌شوند که پروانه فعالیت و شماره صنفی آنها محسوب می‌شود. از این طریق بعد از یک سال می‌توانیم به آمار دقیق نگارخانه‌ها در کشور دست پیدا کنیم و در حال حاضر نگارخانه‌های سراسر کشور ۴ ماه فرصت دارند تا مجوز فعالیت خود را طبق آئین نامه جدید به روز کنند.

وی خاطرنشان کرد: معتقدیم که در موضوع بازار و اقتصاد هنر در رابطه بین هنرمند و مخاطب و نگارخانه دار نباید وارد جزئیات شد اما در این آئین نامه، رابطه و نظام مندی بین هنرمند و گالری دار و مخاطب تا حد لازم تعریف شده است و حقوق هر یک از آنها در قانون مشخص است. در واقع نظام اقتصادی و بازار در حوزه هنر هم تابع عرضه و تقاضاست و صاحب اثر و نگارخانه دار و مشتری باید به توافق برسند. ممکن است که در بسیاری از خرید و فروش‌ها صاحب اثر یا هنرمند حضور نداشته باشد. اما حقوق هنرمند تعریف شده است.

مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: در آئین نامه جدید هم به تبعیت از آئین نامه قبلی مسئولیت برپایی هر نمایشگاه با مدیر مسئول است و شامل تمام جوانب برپایی نمایشگاه و فروش اثر و قوانین مرتبط با کپی رایت و حقوق معنوی هنرمندان است و مسئولیت اصالت اثر هم با مدیر نگارخانه است. اگر اثری فاقد اصالت و یا خلاف مقررات و باورهای جامعه و موجب وهن باشد به عهده مدیر نگارخانه است که نمایش داده نشود. در عین حال حق فروش آثار عتیقه را ندارند. مباحث مربوط به کپی رایت و حقوق معنوی هنرمند و حتی مساله مرمت آثار هم در آئین نامه جدید ذکر شده است. آئین نامه قبلی اشاره داشت که مدیر هر نگارخانه موظف است یک هفته قبل از برپایی نمایشگاه برنامه‌های خود را به اداره کل هنرهای تجسمی اعلام کند. این مساله در آئین نامه جدید هم وجود دارد. نکته حائز اهمیت این است که شاید مدیران نگارخانه‌ها چندان به این مساله توجهی نکنند. خاطر نشان می‌کنم که گاهی مراجع قضائی در خصوص عملکرد یک نگارخانه در بازه زمانی مشخص سوال کرده‌اند. وقتی گزارشی از سوی مدیر نگارخانه به اداره کل و شورای مرکزی رسیده باشد، شورا می‌تواند پاسخگو باشد. این کار برای آگاهی و اطلاع است. چرا که در حوزه نگارخانه‌ها و نمایشگاه‌ها هم مانند نظارت بر آثار موسیقی، کتاب، سینما و قانون مطبوعات، نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد پسینی است و بعد از اجرای برنامه و برگزاری نظارت انجام می‌شود. با این حال اطلاع داشتن شورای مرکزی از جزئیات برنامه‌های نگارخانه‌ها رافع مشکلات آتی است.

وی با اشاره به شناور شدن حق العمل گالری‌ها، اظهار کرد: نکته دیگری که در آئین نامه جدید نسبت به آئین نامه قبلی تغییر کرده است شناور شدن حق العمل نگارخانه‌ها در فروش آثار است. حق العمل نگارخانه قبلاً ۳۰ درصد بود و الان بین ۲۰ تا ۴۰ درصد شناور است که در صحبت با انجمن نگارخانه داران و مشورت با هنرمندان بر اساس سوابق هنرمند و اثر و نوع نگارخانه و … این شناور بودن لحاظ شد.

مظفری در پایان گفت: در آئین نامه جدید به مواردی از جمله فوت مؤسس و یا در مواردی که شخص فاقد شرایط مصرح در دستورالعمل باشد و حق مدیریت نگارخانه و تخلفات احتمالی از سوی نگارخانه دار هم تاکید شده است. برای مثال دیگر مثل گذشته مرجع انحلال فعالیت یک نگارخانه یک نفر با عنوان مدیر کل نیست و مراجع تصمیم برای انحلال فعالیت نگارخانه و شرایط آن بر اساس نوع تخلف متغیر و متنوع است.

برای دریافت نسخه pdf دستور العمل صدور مجوز تأسیس نگارخانه‌ها اینجا را کلیک کنید.

مشاهده خبر از سایت منبع