برگزاری همایش «شهر روایتها، روایت شهرها» در فرهنگستان هنر
فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران به صورت آنلاین و حضوری، همایش «شهر روایتها، روایت شهرها» را برگزار میکند.
فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران به صورت آنلاین و حضوری، همایش «شهر روایتها، روایت شهرها» را برگزار میکند.
سینماپرس: در آستانه اکران فیلم عاشقانه «بیصدا حلزون» طی مراسمی پرحاشیه و چالشبرانگیز در محل آمفی تئاتر دانشگاه فرشتگان، جلسه نقد و بررسی این فیلم برگزار شد.
به گزارش سینماپرس، در آستانه اکران فیلم عاشقانه «بیصدا حلزون» طی مراسمی پرحاشیه و چالشبرانگیز در محل آمفی تئاتر دانشگاه فرشتگان، جلسه نقد و بررسی این فیلم برگزار شد.
فیلم «بیصدا حلزون» با شعار «عاشقانهای بیصدا» به کارگردانی بهرنگ درفولیزاده و تهیهکنندگی مرتضی شایسته، سوژهای خاص و اجتماعی دارد و به یک رابطه تابوشکن عاشقانه در جامعه ناشنوایان میپردازد.
پس از نمایش فیلم، نشست پرسش و پاسخ با اجرای «منصور ضابطیان» و با حضور کارگردان فیلم و متخصصان برجسته حوزه شنواییسنجی و کاشت حلزون، پیش روی ۱۵۰ ناشنوا آغاز شد که از همان ابتدا پر سروصدا و پرچالش بود. جامعه ناشنوایان حاضر در این مراسم با وجود نداشتن دانش آکادمیک حوزه سینما، کارگردان را محکوم به قصهپردازی ضعیف و شخصیتپردازی اشتباه جامعه ناشنوایان کردند.
در این نشست دکتر نیما رضازاده متخصص شنواییشناسی، مدیر بخش شنوایی بیمارستان امیراعلم، دکتر احسان نگین، متخصص شنواییشناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران و لیلا آزاده رنجبر، سرپرست بخش ادیولوژی کاشت حلزون بیمارستان لقمان حکیم به همراه کارگردان فیلم به سوالات پاسخ دادند.
*پزشکان واقعیت را در مورد عوارض کاشت حلزون کمتر بیان میکنند
«رئیس شبکه ملی(مردم نهاد) دارای معلولیت شنوایی» ضمن تاکید بر عوارض کاشت حلزون و آسیب هایی که کاشت این پروتز میتواند به به عصب صورت یا تعادل وارد کند گفت: پزشکان در این خصوص واقعیت را بیان نمیکنند و متاسفانه تولیدکنندگان این اثر سینمایی هم با شیوه عجیب در شخصیتپردازی این فیلم به بیراهه رفتهاند.
در این بین حامد عابدینزاده رییس شبکه ملی تشکلهای مردمنهاد معلولان شنوایی و مشاور رییس دانشگاه فرشتگان و رییس سابق انجمن ناشنوایان، به نشانه اعتراض به فیلم دو بار جلسه را ترک کرد.
عابدینزاده در خلال این جلسه توضیح داد: در فیلم نقشهای «مثبت» موافق کاشت حلزون بوده و هر چه نقش «منفی» هست، مخالف این امر. این یک دروغ بزرگ است.
او با طرح این پرسش که «بهرنگ دزفولیزاده» مشخص کند فیلم را برای ناشنوایان ساخته یا برای تبلیغ کاشت حلزون؟ سالن را ترک کرد.
این فعال جامعه ناشنوایان لحظاتی بعد به سالن برگزاری بازگشت و ظلمی را که همواره بر جامعه ناشنوایان کشور حاکم است، نکوهش کرد: چرا ما فکر می کنیم ناشنوایان همگی افرادی عصبی هستند؟ آیا اینگونه است؟ جامعه امروز فکر می کند ناشنوا بودن بیماری ست، نه اینگونه نیست. این تنها یک ویژگی است. اینکه ما برای کاشت حلزون تبلیغ کنیم نشانه فاصله سینمای کشور و جامعه هنری از جامعه ناشنوایان است. چرا ما افراد را به زور میخواهیم شنوا کنیم؟ کارگردان فیلم باید مشخصا عنوان کند این فیلم برای ناشنوایان است یا برای کاشت حلزون؟ اینکه با گذشت تمام این سالها از تولید فیلمی چون پرنده کوچک خوشبختی اثر پوران درخشنده امروز این فیلم را تهیه و تولید کنیم یک ظلم بزرگ است.
یکبار دیگر به عنوان یک مسئول تاکید میکنم ما قصد داشتیم از این فیلم حمایت کنیم، گول خوردیم. من اصلا از این فیلم راضی نیستم. چرا میگویید همه ناشنواها بد هستند. چرا برای فروش بیشتر فیلم از بازیگر شنوا استفاده شده؟ من عصبانی هستم و هیچ علاقه ای به شنیدن پاسخهای آقای کارگردان ندارم.
-سپس درحالی که کارگردان فیلم هنوز بر صندلی پاسخگویی تکیه نزده بود در برابر همه درخواستها جهت ایجاد گفتمان سازنده در راستای ارتقا محاسن و کاهش معایب این دست آثار، تنها ترجیح داد سالن را ترک کند.
نگاه جامعه ما جهان سومی است
اما این پایان همه جنجالهای نشست فیلم نبود. چرا که انتقادات به کارگردان فیلم «بی صداحلزون» با مدیرعامل شبکه ملی ناشنوایان ادامه یافت. احسان شاهوردی با تاکید بر تمامی انقادات طرح شده گفت: چرا در این فیلم از جامعه ناشنوایان استفاده نشده؟ چرا خوب تحقیق نکردید و سعی در عصبی نشان دادن ناشنوایان دارید؟ مگر می شود همه ناشنوایان بد باشند و همه شنواها خوب؟
مدیرعامل شبکه ملی ناشنوایان کشور ضمن نکوهش تفکر منفی حاکم بر جامعه گفت: ناشنوا بودن بیماری نیست. این حاصل تفکرات سیاه و جهان سومی ماست که میخواهیم همه را به هر نحوی که شده شنوا کنیم.
سالهاست که به بچههای ما میگویند اینکه شما آمبیانس محیط را نمیشنوید خطرناک است، صدای بهمن، آمبیانس خیابان و خیلی دیگر از اصواتی که یک ناشنوا نمیشنود. من سالهاست که این اصوات را نمیشنوم و هرگز در خیابان تصادف نکردهام. هیچ وقت زیر بهمن گیر نکردم و تاکنون بلایی بر من حادث نشده است. این تفکر شوم و منفی است که بر جامعه جاری و ساری است و همین امر کودکان ما را وادار به کاشت حلزون میکند. اگر همه این موارد را که کنار هم چیدمان کنیم به راحتی نتیجه میگیریم که این یک اثر تبلیغاتی است و قرار است کاشت حلزون را فرهنگسازی کند.
دید عمومی به جامعه ناشنوایان خوب نیست
همچنین «دکتر سارا سیاوشی» زبان شناس نیز با طرح مواردی بخشی از فرهنگ عمومی جامعه را نکوهش کرد. او تاکید داشت: کاش کمی زودتر به سمت مقوله «فرهنگ» در این عرصه میآمدیم. ما اکنون به تازگی مقوله فرهنگ را در سمینارهای علمی و پزشکی آن هم در مواضع بسیار خرد، جایگاه میبخشیم. برای اینکه فرهنگ زبان ناشنوایان در جامعه نهادینه شده و آن را به عنوان یک زبان واحد و مستقل بدانیم، بسیار درد خواهیم کشید.
این زبانشناس گفت: کاش فیلم «بی صداحلزون» که پس از گذشت دهها سال از تولید آخرین فیلم سینمایی درباره ناشنوایان ساخته شده، با تامل بیشتر و صرف زمان برای پروسه تحقیقاتی اثر، فیلم بهتری را به جامعه عرضه میکرد.
همچنین در این جلسه «کتایون گیتی» از اساتید دانشگاه فرشتگان، فرزانه سلیمان بیگی زبان شناس و حبیب مهدوی دبیرکل شبکه ملی ناشنوایان به همراه تعدادی از دانشجویان ناشنوای مرکز علمی فرشتگان نیز به ترتیب انتقادات مشابهی عنوان کردند.
کاشت حلزون، دستوری نیست، مشارکتی است
اما در پاسخ به انتقادات طرح شده از سوی نمایندگان جامعه ناشنوایان کشور ابتدا دکتر نیما رضازاده متخصص شنواییشناسی عنوان کرد: در مقام یک متخصص که سالهاست به امر مشاوره سمعک و کاشت حلزون به عزیزان ناشنوا خدمترسانی میکنم باید تاکید کنم که امر کاشت حلزون شنوایی امری است کاملا اختیاری.
پروسه کاشت حلزون برخلاف آنچه عزیزان ما باور دارند ابتدا با مشاوره بالینی آغاز میشود. ما هیچ گاه بدون مشاوره عمل پروتز کاشت حلزون را انجام ندادهایم.
این متخصص شنوایی شناسی تاکید کرد: در مرکزی که شخص من در آن مشغول به کار هستم بسیاری از ناشنوایان برای کاشت حلزون مراجعه کردند اما پس از پروسه مشاوره به نتیجه رسیدیم که این عمل مناسب شخص نیست.
او در ادامه تاکید کرد: درآمدزایی آخرین چیزی است که ما به آن فکر میکنیم. این عمل کاملا اختیاری است و ناشنوایی که پس از مشاوره قرار است کاشت حلزون شنوایی را تجربه کند ابتدا از عوارض آن آگاه شده سپس تن به عمل جراحی می دهد. اساسا پروتز کاشت حلزون از لحاظ درآمدی در بخش دولتی مورد بررسی قرار میگیرد. این اتهام که این اثر یک فیلم تبلیغاتی است کاملا ناصحیح است و ناشی از اطلاعات ناقص در مورد کاشت حلزون است.
او ضمن تشکر از بهرنگ دزفولی زاده عنوان کرد: این فیلم شریف است چون اتفاقا به گیشه توجه نکرده، روی نقطه ای دست گذاشته است که یک موضوع اجتماعی است، یک فرهنگ را مطرح کرده و یک داستان را نقل میکند ولو با کم و کاستی، اما شرافت فیلم به این است که در روزگاری که همه به فکر فروش گیشه هستند این فیلم دغدغهای را نشانه گرفته و مطرح کرده است که درد جامعه است.
او در ادامه گفت عینک بدبینی شما منجر به این خواهد شد که عاشقانهای را که بین پدر و فرزند در این فیلم جریان یافته است نادیده بگیرید. سالهای سال است که این عمل در ایران انجام میشود اما هرگز اینقدر ویژه به نیازها و تفاوتها و ویژگیهای یک جامعه ناشنوا پرداخته نشده است.
دکتر احسان نگین؛ متخصص شنوایی شناسی نیز با بیان این مورد که کاشت حلزون چون همه عملهای دیگر عوارضی دارد همانقدر که عمل جراحی بینی عوارض دارد عنوان کرد: «با یک نگاه سرسری در جمعیت حاضر متوجه شدم بیش از نیمی از ما جراحی بینی داشتیم. کاشت حلزون عملی است به همین میزان اختیاری و با همین میزان عوارض جانبی.»
اتهام درآمدزایی بی انصافی است
_ لیلا آزاده رنجبر ادیولوژیست مرکز کاشت حلزون بیمارستان لقمان، نیز درحالی که بغض در گلو داشت توضیح داد: «این نهایت بی انصافی است که ما را به تجارت و کسب درآمد متهم کنند. بر خلاف خیلی از این موارد گفته شده بارها در مراکز کاشت حلزون تنظیمهای بدون دریافت هزینه انجام دادهایم، این موضوع که کاشت حلزون موفق نبوده هم درست نیست. این چنین نیست که بگوییم ناشنوایان از این پروتز گریزانند. اتفاقا من به افرادی که ناشنوای مادرزاد نبوده و بر حسب اتفاق و حادثهای در بزرگسالی شنوایی خود را از دست دادهاند و اکنون سخت در عذاب هستند به قطع این عمل را توصیه میکنم. کاشت پروتز شنوایی در اساس برای این دست از افراد، نقش خروج از عذاب است. ما موظفیم از منظر پزشکی بررسی کنیم که این شخص میتواند بهره وری کافی از این پروتز داشته باشد یا نه.
در ادامه دکتر احسان نگین؛ متخصص شنوایی شناسی با اشاره به انتقادات طرح شده گفت: خیلی از این انتقادات درست و اصولیاند اما آیا این انتقادات متوجه فیلم «بیصدا حلزو» می شود یا متوجه تبعیضی که در جامعه بین شنوا و ناشنوا وجود دارد؟ گرچه خود بر این باورم که فیلم همچون دیگر تولیدات فرهنگی بدون ایراد نیست. اما این نخستین گونه از نوع خود است. اجازه دهیم این دست آثار تولید شوند و ایجاد گفتمان کنند.
او افزود در جامعهای که هرگز به این گفتمان، به این فرهنگ پرداخته نشده است این که فیلمی ولو با انتقادات زیاد و کم و کاستیهایی ساخته شده باشد در نهایت به نفع جامعه ناشنوا است.
دکتر نگین توضیح داد: شاید یک مسئول دولتی باید به خیلی از این انتقادات پاسخ دهد نه کارگردان فیلمی که مستقل تولید شده. هیچ فیلمی نمیتواند همه سلایق را پوشش دهد. این اثر نیز چون دیگر آثار سینمایی اگر گفتمان امروز ما تنها کارکردش باشد، کافیست! به این معنا که فیلم رسالت خود را انجام داده است. یک تولید هنری باید گفتمان ایجاد کند و از گفتمان میتوان فرهنگ ساخت. می توان فرهنگ بد را در جامعه تغییر داد. مگر در فیلمهای دیگری که در خارج از ایران ساخته شده به تمام جوانب زندگی و فرهنگ ناشنوایان اشاره شده؟ چرا شما نام فیلمهایی مثل CODA را مطرح میکنید چون ناشنوایان را در آن خوب نشان دادهاند؟ آیا همه چیز در زندگی واقعی شما در فیلمی مثل CODA واقعی است یا فقط چون خوب است آن را دوست دارید؟ چطور در مورد فیلم صدای متال صحبت کردید ولی نگفتید که در کدامیک از جوامع ایرانی جامعهای نظیر آن وجود دارد که خود ناشنوایان انتخاب کنند که عضو جامعه ناشنوایان باقی بماند یا کاشت را انتخاب کند. در فیلم صدای متال خود بازیگر نقش اول انتخاب کرد که کاشت شود یا نشود. به عبارت سادهتر هر دو گروه اطلاعات کامل را در اختیار فرد قرار دادند و بازیگر نقش اول خودش انتخاب کرد که کدام مسیر را برود. من در جامعه پزشکی موظف هستم که اطلاعاتم در مورد کاشت حلزون را به طور کامل به شخصی که به من مراجعه کرده است بدهم، همان قدر که من موظف به این کار هستم شما در جامعه ناشنوایان هم موظف به این کار هستید. اتفاقا ما هم خوشحال میشویم. از منظر علمی هم ثابت شده است که این که یک نفر به انتخاب خود کاشت حلزون یا سمعک را استفاده کند بهرهوری بسیار بیشتری دارد.
من تبلیغاتچی نیستم
در پایان جلسه «بهرنگ دزفولیزاده» کارگردان فیلم ضمن تشکر از همه انتقادات و لحاظ کردن همه آنها در تولیدات بعدی خود عنوان کرد: حقیقت این است که من تنها یک فیلم ساختهام. بنا به اقتضائات سینمایی و محدویتهای زمانی و البته حفظ جذابیتهای اثر، تمام مواردی را که دوستان عنوان میکنند نمیتوانستم بازگو کنم. اینکه فیلم قصد دارد سیاه نمایی کند، باید بگویم هرگز! در این جلسه دوستانی هستند که احساس خوبی از فیلم ندارند، البته که حق دارند. اما باید تاکید کنم که این فیلم را در اکرانهای مختلفی با دوستان ناشنوا تماشا کردم که به اتفاق آرا احساس رضایت حداکثری داشتند.
کارگردان فیلم «بی صدا حلزون» تاکید کرد: من چند سال پیش تنها یک قصه مختصر به دستم رسید و میوه کنونی، ماحصل صرف مدتها تحقیق و پژوهش است. در این جلسه چندین متخصص نشسته اند آیا هیچ یک، ایراد علمی و تخصصی بر فیلم دارند؟
اتفاقا بر این باورم که هانیه توسلی بسیار برای این نقش زحمت کشید و به ظن بسیاری از عزیزان ناشنوا کار را به اصطلاح، درآورده! خودتان هم در این جلسه عنوان کردید خانم توسلی تا حد بسیار خوبی توانسته اند نقش خود را اجرا کنند.
دزفولیزاده گفت: در یکی از همین اکران های خصوصی یکی از دوستان ناشنوا این فیلم را اولین اثری دانست که مسئولین شهری را متوجه امر مناسب سازی شهری برای ناشنوایان می کند.
او همچنین با اشاره به اتهام تبلیغاتی بودن فیلم گفت: هرگز فیلم تبلیغاتی نساختم در اساس من تبلیغاتچی نیستم. با افتخار می گویم فیلمی درباره ناشنوایان ساختم که مدل تازهای ارائه میکند. راهکار جدیدی دارد. و آن نیز به طور کامل منطبق بر علم شریف پزشکی است.
_این کارگردان سینما توضیح داد: با آغاز نمایش عمومی فیلم، شاهد یک اتفاق ویژه خواهیم بود. برای نخستین بار در کشور چندین سینما مجهز به امکانات ویژهای برای عزیزان ناشنوا شدهاند که به شکل تخصصی مناسب سازی شده و این موضوع مهم از برکات تولید فیلم «بی صدا حلزون» است.
کارگردان فیلم «بی صداحلزون» درپایان گفت: در این فیلم سعی کردم فرهنگ زیبا و آداب و رسوم ناشنوایان را به تصویر بکشم. برای تولید این فیلم زحمات و هزینه های بسیار شده است تا قدری فرهنگ عمومی ارتقا یافته و نگاه جامعتری به این جامعه شریف داشته باشیم. لازم است در کنار هم باشیم و باهم برابری را به معنای واقعی زندگی کنیم.
این درست که من ناشنوا نیستم و بازیگران اصلی فیلم من هم ناشنوا نیستند اما بسیار تلاش کردند و تمرین کردند تا نقشهایشان را که خیلی پیچیده و سخت بود به درستی اجرا کنند. مشاورانی در کنار ما بودند اما غلط و درست بودنش در تشخیص خود ناشنوایان است و همچنین در طول فیلم سعی کردیم از زبانهای اشاره مختلف بر اساس مقتضیات داستان استفاده کنیم.
من خودم را از شما عزیزان ناشنوا جدا نمیدانم و اصلا این دست نگاههای قشری را امری باطل تلقی میدانم ما همگی با هم هستیم.
پایان پیام|
معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت: «امید داریم با توجه به تنوع تولیدات صنایعدستی در سال جاری شاهد باشیم که صنایع دستی پیشران اقتصاد باشد.»
سینماپرس: محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی نسبت به تولید فیلم مستند سینمایی با محوریت شخصیت شهید شفیعزاده قول مساعد داد.
نمایشگاه نقاشیهای کامبیز خدابنده با عنوان «اکنون، خیلی دور است» جمعه ۲۷ خردادماه در گالری مژده افتتاح میشود.
سینماپرس: علی کاوه به بهانه برگزاری نمایشگاه «لحظه» درباره عکاسی از امام خمینی(ره) از لحظه ورود ایشان به ایران از ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ تا رحلت ایشان در بهشت زهرا(س) توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش سینماپرس، علی کاوه هنرمند عکاس پیشکسوت که نمایشگاه عکسهای او با عنوان «لحظه» در خانه هنرمندان ایران برپاست، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این نمایشگاه توضیح داد: من دوازده بهمن سال ۵۷ این افتخار را داشتم که از لحظه ورود امام به بهشت زهرا عکاسی کنم هرچند حوزه اصلی من عکاسی ورزشی بود، ولی با توجه به اینکه در تلویزیون فعالیت میکردم به بهشت زهرا رفتم و آنجا عکاسی کردم. از فردای آن روز هم هر روز به مدرسه علوی میرفتم و از دیدار مردم با امام (ره) عکاسی میکردم. سپس روز ۲۲ بهمن که انقلاب به پیروزی رسید مرتب به قم میرفتم تا از امام (ره) عکاسی کنم.
وی افزود: زمانی هم که امام خمینی (ره) بیمار و در بیمارستان رجایی بستری شدند به آنجا رفتم و عکاسی کردم، پوستر این نمایشگاه هم برگرفته از لحظهای است که امام (ره) میخواستند از کارکنان بیمارستان خداحافظی کنند که من این عکس را از بالکن بیمارستان گرفتم.
کاوه گفت: در مقطعی دیگر امام (ره) به جماران آمدند؛ در آن زمان واحد سیاسی تلویزیون طی نامهای من را به بیت معرفی کرد که من مرتب در هر نشست و دیدار ایشان حضور پیدا میکردم و عکس میگرفتم. عکسهای این نمایشگاه هم بیشتر محصول زمانی است که در حیاط و پشت حسینه جماران مشغول عکاسی بودم. گذشت تا اینکه خرداد ۶۱ قرار بر این شد که عکاسان چند رسانه از امام (ره) در حالی که روی صندلی نشستهاند، عکس بگیرند. از همین رو صبح هنگام وقتی امام وارد شدند آفتاب بسیار تندی داشتیم که عکاسی را سخت میکرد، در همان شرایط چند فریم از ورود امام (ره) عکاسی کردیم ولی به یکباره هوا بهتر شد و توانستیم چند عکس دیگر بگیریم، من این شانس را داشتم که عکس امام (ره) در جمع عکاسان را هم گرفتم که ماندگار شد.
افتخارم این بود که عکس من از امام خمینی روی اسکانس چاپ شد
وی با اشاره به اینکه عکس حضور امام در حیاط روی اسکانس چاپ شد، توضیح داد: بعد از چند وقت بانک مرکزی به همه رسانهها اعلام کرد که حدود هزار فریم از عکسهای امام را جمعآوری کرده تا عکسی را انتخاب کند و روی اسکانس چاپ کند. افتخار من این بود که عکسی که من از امام گرفته بودم روی پول چاپ شد.
این عکاس پیشکسوت افزود: من خیلی خوشحال بودم چون در مقابل آن همه عکاسی که همه مدرک دکتری، لیسانس و دیپلم داشتند عکس منی که تا دوم راهنمایی خوانده بودم انتخاب شد. به این پی بردم که تجربه در عکاسی مهمتر از تحصیلات آکادمیک است، یعنی اگر پروفسور هم باشی اما تجربه نداشته باشی، فایده ندارد. بعدها که اسکناس دو هزار تومانی چاپ شد دیدم عکس من روی آن هم چاپ شده و باز هم خوشحال شدم حتی همین الان بانک مرکزی کتابی دارد که نام پنجاه عکاسی که عکسهایشان روی پول چاپ شده در آن درج شده است که یکی از آنها من هستم.
ماجرای رد پیشنهاد ۲ هزار دلاری عکاس خارجی
وی با اشاره به عکاسی در مراسم ارتحال امام، گفت: من آن روز حدود ۱۰ حلقه عکس شامل ۳۶۰ فریم عکس گرفتم. جالب است که بگویم یکی از عکاسان خارجی آمد و به من گفت یکی از عکسهای تو را که مربوط به شکستن تابوت امام (ره) میشود، به مبلغ دو هزار دلار میخرم اما گفتم من کارمند صدا و سیما هستم و تعهد دادهام هر عکسی که میگیرم تحویل تلویزیون بدهم، به همین ترتیب این پیشنهاد را رد کردم و نفروختم. در حالی که آن زمان دو هزار دلار برابر با یک میلیون تومان بود که من با همین مبلغ یک واحد آپارتمان خریده بودم اما خوشحالم که خدا من را دوست داشت و این اشتباه را نکردم.
کاوه در ادامه توضیح داد: با توجه به اینکه فرزندانم زبان انگلیسی بلد هستند، یکی دو ماه پیش فرزندم به من گفت که یکی از آژانسهای عکاسی خارجی، عکسی را که من از امام گرفته بودم به نام عکاس خارجی دیگری ثبت کرده است، البته این اتفاق پیش از این توسط دو عکاس ایرانی هم رخ داده بود و آنها در پی این بودند مالکیت این عکس را تصاحب کنند. به هر ترتیب پسرم با آن آژانس عکاسی تماس گرفت و با ارائه مستندات عنوان کرد که آن عکس حاصل کار من است البته طرفهای خارجی هم خیلی سریع موضوع را اصلاح کردند. چندی پیش یکی از عکاسان در برنامهای تلویزیونی عنوان کرد که آن عکس امام که روی اسکانس چاپ شده برای اوست اما من به تلویزیون نامه زدم و مراتب اعتراض خودم را اعلام کردم.
این عکاس پیشکسوت در پایان با بیان اینکه عکاس ورزشی هم بوده، در چند دوره المپیک به عنوان عکاس حضور داشته و حالا هم مسابقات چوگان را عکاسی میکند، از برخی ناملایمات در زمان ورود به مسابقات جهت عکاسی گله و مطرح کرد: ای کاش کارت ورود برای عکاسان پیشکسوت طراحی شود که تاریخ انقضایی نداشته باشد تا دچار مشکل در تردد نشویم. من هفتاد سال در حوزه ورزشی عکاسی کردم به همین دلیل هر آنچه اندوخته دارم برای همان زمان است و هیچ پولی از برنامههای سیاسی دریافت نکردهام.
نمایشگاه عکسهای علی کاوه با عنوان «لحظه» تا ۲۶ خردادماه در خانه هنرمندان ایران دایر است.
گالری شهریاران در دومین نمایش از پروژه «هفتادو» که به هنر دهه هفتادیهای ایران اختصاص دارد آثاری از سارا نوبهار متولد ۱۳۷۶ را با عنوان «اُفق ١۶» به نمایش میگذارد.
رئیس پارک علوم و فناوریهای نرم و صنایع فرهنگی، در نشست هماندیشی صادرات صنایع دستی، بر ضرورت رونق فناورانه و صادرات صنایع خلاق ایرانی و اسلامی تاکید کرد.
سینماپرس: معاون وزیر و رییس سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست صمیمی و هم اندیشی با فعالان عرصه فیلم و سینمای آذربایجان شرقی اظهار داشت: تمرکززدایی و تقویت زیرساختهای موجود در شهرستانها اولویت اصلی سازمان است.
در مرور اخبار روزنامههای جهان، برخورد انگلیس با پناهجویان، روابط هند و روسیه، ترامپ و بی صبریاش برای بازگشت به ریاست جمهوری و خطرات هوش مصنوعی سوژههای امروز بودهاند.