X

بایگانی تیر 20, 1398

دفتر سینمایی

نوزدهمین جشن «حافظ» آغاز شد/ اهدای اولین تندیس به گلاب آدینه – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرنگار مهر، نوزدهمین جشن حافظ با حضور هنرمندان و هنردوستان یا قرائت آیاتی چند از قرآن کریم و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران در برج میلاد تهران آغاز شد.

نرگس آبیار، محمدحسین قاسمی، شبنم قلی‌خانی، گلاب آدینه، نورا هاشمی، سیروس الوند، ماهور الوند، رضا عطاران، شاهرخ استخری، هاتف علیمردانی، علیرضا زرین‌دست، جمشید گرگین، ملیکا شریفی‌نیا، کمند امیرسلیمانی، بهاره رهنما، زهرا داوودنژاد، مریم مومن، عادل فردوسی‌پور، سروش صحت، امین حیایی، امین زندگانی، الیکا عبدالرزاقی، محمد سریر، عبدالرضا اکبری، پندار اکبری، سینا سرلک، علیرضا خمسه، علی سرتیپی، همایون ارشادی، مهران غفوریان، حمید گودرزی، مجید مظفری، مسعود فروتن، محمد بحرانی، خسرو دهقان، سپیده خداوردی، حسام منظور، پانته آ پناهی‌ها، نازنین بیاتی، مرجانه گلچین، جهانگیر کوثری، کوروش تهامی، نیما شاهرخ شاهی، رضا توکلی، سینا مهراد، ریحانه پارسا، باربد بابایی، سیما تیرانداز، زهره فکور صبور، جواد طوسی، نسیم ادبی، بهاره کیان افشار، رویا نونهالی، رامین حیدری فاروقی، نعیمه نظام دوست، اسدالله یکتا، فاطمه گودرزی و هوتن شکیبا از هنرمندان و چهره‌های حاضر در این مراسم هستند.

امیدواریم از حافظ نمره ۲۰ بگیریم

در ابتدای این مراسم ایمان معلم فرزند علی معلم (بنیان‌گذار جشن دنیای تصویر) عنوان کرد: امروز بی آنکه پدرم باشد، جشن حافظ نوزده ساله می‌شود. من از جانب پدرم به شما خوش آمد عرض می‌کنم. به امید اینکه سال آینده از دست حافظ نمره بیست را بگیریم.

در ادامه این مراسم رضا یزدانی خواننده کشورمان به اجرای چند قطعه موسیقی پرداخت و پس از آن گفت: خوشحالم که امسال هم این افتخار را داشتم که یک شعر از حافظ را اینجا اجرا کنم. البته زنده یاد علی معلم به من گفته بود تو هر سال باید اینجا باشی و یک شعر از حافظ بخوانی و از این بابت خوشحالم.

در ادامه رویا نونهالی بازیگر سینما و تلویزیون روی صحنه آمد و بعد از خواندن شعری از حافظ به قرائت متنی ادبی درباره اهمیت این رویداد پرداخت. نونهالی در بخشی از این متن عنوان کرد: علی معلم این مراسم را به اسم حافظ زینت بست، او همچنان بعد از فوتش ما اهالی سینما را گرد هم می‌آورد. ما در جشن حافظ شانزدهم هرگز فکر نمی‌کردیم که آخرین جشن بدون حضور او را برگزار می‌کنیم. اما حالا سه سال بعد از نبودنش، باز هم دور هستیم و آمده‌ایم هم را به مهر و لبخند دعوت کنیم. در این احوال این کوشش سهل نیست که نگذاریم این چراغ کم فروغ شود.

سپس امید معلم دبیر این رویداد هنری پشت تریبون قرار گرفت و اظهار کرد: بی شک این جشن پیش از اینکه متعلق به خانواده سینما باشد متعلق به حضرت حافظ است، خرسندیم با وجود رفتن پدر و وجود همه حسودان این جشن همچنان برگزار می‌شود و پایدار است.

وی افزود: ما همیشه تلاش کرده‌ایم استقلال خودمان را حفظ کنیم و فکر می‌کنم توانمندی تک تک هیات داوران بارها اثبات شده است.

در ادامه کلیپی از فعالیت‌های هیات داوران پخش شد.

اهدای جایزه یک عمر دستاورد هنری به «گلاب آدینه»

در ادامه آذر معماریان همسر علی معلم و دبیر اجرایی این جشن نیز روی صحنه آمد و خطاب به مردم و هنرمندان بیان کرد: خوشحالم مثل همیشه کنار من و کنار جشن خودتان هستید و بسیار خرسندم که چهره تک تک شما هنرمندان را می بینم.

در ادامه برای اهدای جایزه یک عمر دستاورد هنری نورا هاشمی روی صحنه آمد. وی گفت: هیجان زده‌ام که افتخار اهدای این جایزه به من داده شده است.

سپس کلیپی از فیلم‌های گلاب آدینه پخش شد و آذر معماریان گفت: با سپاس از حضور هنرمندانه و فعال در سه عرصه تئاتر، تلویزیون و سینما این جایزه به گلاب آدینه اهدا می‌شود.

نورا هاشمی بازیگر و فرزند گلاب آدینه ضمن اهدای این جایزه گفت: این جایزه به عشق زندگی من گلاب آدینه می‌رسد.

گلاب آدینه پس از دریافت این تندیس در سخنان کوتاهی گفت: از روزی که به من گفتند این جایزه به تو می‌رسد، تمرین کردم بغض نکنم اما گویا نمی‌شود به ویژه اینکه زیر پرچم مرد بزرگی مثل علی معلم باشیم.

وی افزود: همیشه در این گونه مراسم ها از همه تشکر می‌کنند و فکر می‌کنم علت این تشکرها این است که این تریبون‌ها بهترین جاست تا آدم از افرادی که به او کمک کردند تا به آن جایگاه برسد تشکر کند من هم از همه کسانی که به من کمک کردند تشکر می‌کنم از استادان خودم مهدی هاشمی نازنین و بانو سوسن تسلیمی و… تشکر می‌کنم و اولین استادان من بودند و هرگز نمی‌توانم فراموش کنم که چقدر به من کمک کردند.

آدینه ادامه داد: از رخشان بنی اعتماد هم تشکر می‌کنم و اگر او اصرار نمی‌کرد «روسری آبی» و «زرد قناری» را بازی کنم، هرگز به این جایگاه نمی‌رسیدم. اگر مردم نباشند ما باید جلوی آینه بایستیم و با خودمان حرف بزنیم. حق‌شناس هم باشیم.

اهدای تندیس افتخاری «حافظ» به رامین جوادی

در ادامه امید معلم گفت: جای پدرم بسیار خالی است اما امسال یک اتفاق ویژه داریم و قرار است یک تندیس حافظ افتخاری اهدا شود.

در ادامه و پس از پخش کلیپی مرتبط با موسیقی متن سریال «بازی تاج و تخت» تندیس افتخاری حافظ به رامین جوادی آهنگساز ایرانی این سریال اهدا شد.

جوادی در متنی که در اختیار برگزارکنندگان این جشن قرار داده بود، عنوان کرد: متاسفانه امکان حضور در این جشن را نداشتم اما دعوت به این جشن و دریافت این جایزه برای من افتخار بزرگی است‌.

در ادامه امیرهوشنگ هاشمی روی صحنه آمد و گفت: جای دوستم، همکارم، عشقم و همسفرم علی معلم خالی است.

وی در ادامه متن تقدیرنامه رامین جوادی را خواند در بخشی این متن خطاب به جوادی آمده بود: این لوح یادبود به پاس آثار هنرمندانه شما که همواره به آثاری بزرگ تبدیل شده است به شما به عنوان یکی از موسیقیدانان جهان معاصر تقدیم می‌شود.

هاشمی در ادامه متن این تقدیرنامه را به زبان انگلیسی و فرانسوی خواند.

امید معلم سپس توضیح داد که قرار است طی مراسمی جایزه رامین جوادی، توسط اصغر فرهادی در اروپا به او اهدا شود.

سپس فرزاد حسنی روی صحنه آمد تا اجرای ادامه مراسم را به عهده بگیرد.

بهترین مستند؛ در جستجوی فریده

بعد از معرفی نامزدهای بخش مستند، بهاره رهنما و سروش صحت برای اهدای این جایزه روی صحنه آمدند.

بهاره رهنما پیش از اهدای جایزه عنوان کرد: خانم گلاب آدینه خوشحالم که در عصر بازیگری با گذشت و شعور شما هستم و خوشحالم که امشب در این مراسم هستم‌.

صحت هم گفت: در کشوری که همه چیز دوام و پایداری کم دارد، برگزاری نوزدهمین جشن حافظ کار سختی است. کار مهمی بوده است و امیدوارم حالا حالاها ادامه‌دار باشد. من علاقه‌مند به سینمای مستند هستم.

رهنما هم گفت: عاشق سینمای مستند هستم و بالاخره جسارت کردم و مستند ساختم. خوشحالم که در این کشور زن‌هایی مثل آذر معماریان وجود دارند که این جشن را زنده نگه داشته‌اند.

وی در ادامه عنوان کرد: جای خشایار الوند خالی است.

در ادامه تندیس حافظ برای بهترین مستند سال به آزاده موسوی و کوروش عطایی برای مستند «در جستجوی فریده» اهدا شد.

کوروش عطایی برای دریافت جایزه به صحنه آمد و گفت: از هیات داوران و این جشن تشکر می‌کنم. خانم موسوی در مسافرت است و من برای دریافت جایزه به صحنه آمده‌ام. روح علی معلم شاد.

تندیس بهترین فیلمنامه تلویزیونی؛ بانوی عمارت

بعد از معرفی نامزدهای بهترین فیلمنامه تلویزیونی، الهام حمیدی و شاهرخ استخری برای اهدای این جایزه روی صحنه آمدند.

الهام حمیدی گفت: خوشحالم که هر سال این افتخار نصیبم می‌شود که شما را از نزدیک ببینم. استخری هم گفت: خوشحالم که در جمع شما هستم.

در ادامه تندیس حافظ بهترین فیلمنامه تلویزیونی به احسان جوانمرد برای فیلمنامه «بانوی عمارت» اهدا شد.

جوانمرد پس از دریافت این تندیس اظهار کرد: یک درصد هم فکر نمی‌کردم این جایزه را بگیریم. دوست دارم این جایزه را به کسانی اهدا کنم که در نگارش این فیلمنامه و فیلمنامه دیگری که در حال حاضر برای شبکه نمایش خانگی در دست دارم، به من کمک کردند. این جایزه را تقدیم می‌کنم به عده‌ای از بچه‌های جامعه‌شناسی دانشگاه تهران که این سال‌ها هر سه‌شنبه کنار هم تاریخ می‌خواندیم. این جایزه را به گروه سه‌شنبه‌های تاریخ تقدیم می‌کنم.

بهترین دستاوردهای هنری؛ طراحان جلوه‌های ویژه «تنگه ابوقریب»

بعد از اعلام نامزدهای بهترین دستاوردهای هنری، عبدالله اسکندری و ارشا اقدسی روی صحنه آمدند.

اقدسی در حالی که شعله آتش روی سرش بود، گفت: جای خیلی‌ها مثل پیمان ابدی کنار من خالی است و امیدوارم بدلکاران به حق خود در سینما برسند.

این تندیس به محسن روزبهانی، جواد مطوری، محمد برادران و حسن ایزدی برای طراحی و اجرای جلوه‌های ویژه «تنگه ابوقریب» اهدا شد که هیچیک در سالن حاضر نبودند.

بهترین تدوین؛ عصبانی نیستم

در ادامه و بعد از اعلام نامزدهای بهترین تدوین سینمایی‌، مستانه مهاجر و حمید گودرزی روی صحنه آمدند و این جایزه را به هایده صفی‌یاری برای تدوین فیلم «عصبانی نیستم» اهدا کردند.

صفی‌یاری پس از دریافت تندیس این بخش گفت: از هیات داوران ممنونم که این جایزه را به من دادند این جایزه یادگار علی معلم است و خوشحالم که عین جایزه را می‌گیرم از همه همکارانم در فیلم «عصبانی نیستم» هم تشکر می‌کنم به ویژه رضا درمیشیان که می‌دانم رنج زیادی برای اکران این فیلم کشید.

بهترین موسیقی؛ مغزهای کوچک زنگ‌زده

سپس نامزدهای بهترین موسیقی متن بخش سینما اعلام شد.

در این بخش محمد سریر و مجید مظفری روی صحنه آمدند. سریر گفت: یاد و خاطره علی معلم گرامی باد. و مظفری هم عنوان کرد: ما امشب دور هم جمع شدیم یاد علی معلم باشیم و می‌دانم که او هم یاد ماست. از دست اندرکاران برگزاری این مراسم تشکر می کنم.

تندیس حافظ این بخش به بامداد افشار برای «مغزهای کوچک زنگ زده» تعلق گرفت.

افشار پس از دریافت جایزه گفت: یاد علی معلم گرامی باد و این جایزه را به استان مازندران تقدیم می‌کنم که در آن دوره‌ای که ما برای این فیلم از آواهای چوپانی استفاده می‌کردیم خیلی به ما کمک کردند.

نشان عباس کیارستمی؛ کارگردان «گلدن تایم»

در ادامه مراسم و بعد از اعلام نامزدهای نشان عباس کیارستمی، همایون ارشادی و سیاوش اسعدی روی صحنه آمدند.

ارشادی در این بخش توضیح داد: فرزاد حسنی چون تئاتری روی صحنه داشت، دیر آمد و این برنامه دیر اجرا شد که حسنی هم گفت: ما به احترام علی معلم تئاترمان را کنسل کردیم.

در ادامه نشان عباس کیارستمی به پوریا کاکاوند برای کارگردانی فیلم «گلدن تایم» اهدا شد.

کاکاوند گفت: این فیلم به امیر نادری بزرگ تقدیم شده و حالا خوشحالم که اسم بزرگی به نام عباس کیارستمی هم در کنار این فیلم قرار دارد. از همه عوامل که در این دو سال و نیم توقیف فیلم صبور بودند تشکر می‌کنم. البته الان فیلم در حال اکران است.

بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیونی؛ امین حیایی برای «ساخت ایران ۲»

سپس نامزدهای بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیونی اعلام شد. در این بخش علیرضا خمسه و مهران غفوریان روی صحنه آمدند.

خمسه بعد از تعریف خاطره‌ای گفت: من از سر شب دنبال علی معلم هستم و روحش شاد. علی معلم دانشجوی باغ فردوس بود که من آنجا تدریس می‌کردم. یک روز که وارد کلاس شد گفتم بچه‌ها بلند شوید استاد آمد. علی معلم یک بار گفت خمسه هم استاد من و امید بود.

غفوریان که به تازگی صاحب فرزند دختر شده هم اظهار کرد: امیدوارم خدا به همه شما دختر بدهد چراکه فرزند دختر خیلی خوشمزه است. در هر سنی هستید خدا به شما دختر بدهد نام دختر من هانا است. خمسه هم گفت: امیدوارم هیچ دختری پرستو نشود!

تندیس این بخش به امین حیایی برای بازی در سریال «ساخت ایران ۲» اهدا شد.

حیایی پس از دریافت جایزه خود اظهار کرد: از اینکه این جایزه را می‌گیرم احساس افتخار می‌کنم. من همیشه با خودم می‌گفتم یعنی می‌شود یک بار عکس من روی مجله دنیای تصویر برود؟ اولین بار هم که عکسم روی مجله رفت یک نسخه خریدم و به مادرم نشان دادم.

بهترین بازیگر زن درام تلویزیونی؛ پانته‌آ پناهی‌ها برای «بانوی عمارت»

بعد از اعلام نامزدهای بازیگران زن درام تلویزیونی، الیکا عبدالرزاقی و کوروش تهامی روی صحنه آمدند.

عبدالرزاقی گفت: سعی می‌کنم کمتر صحبت کنم چون هرسال سوتی می‌دهم!

تندیس این بخش به پانته‌آ پناهی‌ها برای ایفای نقش در سریال «بانوی عمارت» رسید.

پناهی‌ها توضیح داد: جای علی معلم سبز است و سخت است یک نفر بعد از رفتنش، ماندگار شود ولی معلم بعد از رفتن هم ماندگار شد. شب گذشته تولد ناصر تقوایی بود که استاد من است و جایش خالی است‌.

تهامی گفت: امشب پناهی‌ها شبیه خانم گاندی شده است!

بهترین فیلمبرداری؛ هومن بهمنش (متری شیش و نیم)

در ادامه و بعد از اعلام نامزدهای بهترین فیلمبرداری، جمشید گرگین و کمند امیرسلیمانی برای اهدای تندیس این بخش روی صحنه آمدند.

امیرسلیمانی گفت: از سال‌های ابتدایی با این جشن همراه بودم و وقتی عکس‌ها و فیلم ها را نگاه می‌کنم می‌بینم که خدا را شکر همین شکلی بوده‌ام.

تندیس حافظ بهترین فیلمبرداری به هومن بهمنش برای «متری شیش و نیم» رسید.

گرگین حین اهدای این تندیس گفت: خوشحالم که این جایزه را به هومن می‌دهم چراکه او یکی از بهترین فیلمبرداران است.

بهمنش هم گفت: از استادی این جایزه را می‌گیرم که از کودکی با برنامه‌هایش من را به سینما علاقه‌مند کرد. از سعید روستایی هم که به من اعتماد کرد تشکر می‌کنم. همچنین از ساداتیان و همه عوامل تشکر می‌کنم. پنج ماه فیلمبرداری شیش و نیم طول کشید و با وضعیت عجیبی کار می‌کردم و جای شکر دارد که مریضی نگرفتیم. این جایزه را به گوهر خانه‌ام، همسرم کیمیا اهدا می‌کنم.

گرگین در ادامه از مردم دعوت کرد به تماشای «سرخپوست» بنشینند.

این گزارش در حال به روز رسانی است…

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

آثار دهمین جشن مستقل فیلم کوتاه معرفی شدند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مراسم رونمایی از پوستر و معرفی آثار راه‌یافته به دهمین جشن مستقل فیلم کوتاه ایران صبح امروز چهارشنبه ۱۹ مرداد ماه برگزار شد.

به گزارش سینماپرس، مراسم رونمایی از پوستر و معرفی آثار راه یافته به دهمین جشن مستقل فیلم کوتاه ایران با حضور کارگردانان فیلم کوتاه و بهمن فرمان آرا امروز چهارشنبه ۱۹ مرداد ماه در محل خانه سینما برگزار شد.

آرمین ایثاریان دبیر این دوره از جشن فیلم کوتاه گفت: کار در چنین مسئولیتی بسیار سخت است، انتخاب فیلم‌ها از بین ۴۱۵ فیلم صورت گرفت و هیات انتخاب بعد از ۱۲ روز ۳۸ فیلم را انتخاب و معرفی کرد.

در ادامه ابراهیم فروزش، علی باقری طراح پوستر و سعید پوراسماعیلی رییس انجمن فیلم کوتاه ایران روی سن حضور پیدا کردند.

گسترش استعدادها حمایت می‌خواهد

ابراهیم فروزش بیان کرد: خوشحالم اینجا حضور دارم. دانشکده هنرهای دراماتیک ۱۳۴۴ در چهار راه آب‌سردار تاسیس شد و ما در اولین دوره آموزشی آن حضور داشتیم اما بعد از مدتی اعلام کردند که رشته سینما نداریم ولی ما پای این رشته ماندیم و در نهایت درس خود را به پایان رساندیم.

وی بیان کرد: من اولین فیلمی که ساختم «سوداگران» نام داشت که تلاش زیادی برای ساخت آن کردم. امروز سینما از درون خانواده زاییده می‌شود و هرکس به آن علاقه داشته باشد وارد آن می‌شود.

این کارگردان توضیح داد: گفته اند در حال حاضر ۲ هزار فیلم کوتاه در طول سال ساخته می‌شود و این نشان دهنده ورود خیل بزرگ جوانان در سینما است. ما استعدادهای بسیاری در سینما داریم اما حمایت برای گسترش این استعدادها وجود ندارد و نمی‌دانیم که آینده سینما به کجا می‌رسد، باید بگویم سینمای امروز جای روزگار گذراندن نیست و کسانی می‌مانند که عاشق سینما باشند و استعداد و راه پیش روی خود را بشکافند.

در ادامه علی باقری طراح پوستر این دوره از جشن بیان کرد: ایده اصلی این پوستر بر مبنای عدد برگزاری این جشن شکل گرفته است. کاراکتر پوستر نیز یک نوجوان ۱۰ ساله است، در کل باید بگویم برای این پوستر روی عدد ۱۰ تاکید داشته‌ام.

فیلم‌هایی که به هیأت انتخاب آسیب زد!

سعید پوراسماعیلی رییس انجمن فیلم کوتاه ایران نیز در پایان یادآور شد: هیات انتخاب از بخشی از فیلم‌ها شاکی بودند چرا که از نظر روحی به آن‌ها آسیب رسانده بود، تیم زیادی از دوستان در برگزاری این جشن ما را همراهی کرده‌اند. امیدوارم امسال نسبت به ۱۰ سال گذشته بهترین جشن را برگزار کنیم.

۳۸ فیلم انتخاب شده برای داوری نهایی این دوره از جشن عبارتند از

حلق آویز (رقیه توکلی)، آیسان (مهرشاد خردمندی)، اس (حامد اصلانی)، امتحان (سونیا حداد)، شهروند (مهدی مختاری)، سکوت (وهاب گایینی)، شکستگی (شهرام خطی)، غول (سامان حقیقی وند)، گربه خیس (محمد داودی)، دزدانه (مهران امیری حسینی)، عصر گاو آهن (سید محسن مهاجری)، عزیز (سید مهدی موسوی برزکی)، او که اهلی نشد (صالح کاشفی)، تشریح (سیاوش شهابی)، تاناکورا (امیررضا رشتی / سید میثم حسنی / حامد پریزاده)، آزاده (میرعباس خسروی نژاد)، ۲۰ (بهرنگ میرزایی)، قاب نهایی (محمود پوینده)، دُم اژدها (سعید کشاورز)، اوریگامی (مرجان هاشمی)، رآی (سپیده برنجی)، به هیچکس نگو (سحر ستوده)، دابُر (سعید نجاتی)، ماچ سینمایی (کریم لک زاده)، محاق (کیوان عدالتی فرد)، چندش (رضا نجاتی)، برف‌های سپید سرگردان (محمد رضا وطن دوست)، سور بز (سعید زمانیان)، دیسک خش دار (شهاب آب روشن)، کرگدن (آرمین پور محمد)، ملاقات (آزاده موسوی)، من زالم (هومن نادری)، پاندای قرمز (علی پاک نیا)، به چیزی دست نزن (ارغوان حیدر اسلام)، لووپ (امید صفایی زیبا)، دَم (ناصر ضمیری)، آتامان (احسان عباس زاده)، ژوان (کاوه جاهد)

فیلم‌های دهمین جشن مستقل فیلم کوتاه ایران را بردیا یادگاری، بهروز بادروج، درناز حاجیها، سوگل رضوانی، فرید دغاغله، کاوه سجادی حسینی، محمد حمزه‌ای، محمود غفاری، هادی معنوی‌پور، یلدا جبلی انتخاب کرده اند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

در دل اسرائیل با «متولد اورشلیم» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «متولد اورشلیم» روایتی متفاوت از موجودیت رژیم صهیونیستی از زبان ۵ شخصیت اجتماعی و تاثیرگذار یهودی است. این مستند امروز عرضه می‌شود.

به گزارش سینماپرس، موسسه آرمان مدیا که دو مستند پر بیننده «میراث آلبرتا ۱ تا ۳» و مجموعه مستند سه قسمتی «انقلاب جنسی» را ساخته است، این روزها روی موضوع جدیدی تمرکز کرده است. مستندی متفاوت با موضوع اسرائیل که امروز عرضه اینترنتی آن شروع می‌شود. محسن اخوان‌فر مدیر ارتباطات این موسسه از جزئیات این مستند صحبت کرد.  

اخوان‌فر در گفتگو با تسنیم تاکید کرد: مستند «متولد اورشلیم» به تازگی در این موسسه تولید شده‌ و امروز چهارشنبه منتشر می‌شود.

وی ادامه داد: در این فیلم با پنج شخصیت یهودی بصورت رودررو صحبت می‌کنیم و نظر آنان را در مورد مسائل مختلفی پیرامون شکل‌گیری و موجودیت اسرائیل، یهودیت، ماجرای هلوکاست، جشن پوریم و … جویا می‌شویم. اولین نفر، یک استاد دانشگاه در رشته زبان‌شناسی فارسی و ساکن اسرائیل است که صحبت‌های ما با او به زبان فارسی و از طریق اسکایپ، صورت می‌گیرد. نفر دوم، یک خاخام یهودی است که برای اداره یک کنیسه، از اسرائیل به آلمان اعزام شده‌ است. نفر سوم، یک فعال اجتماعی است. چهارمی یک خواننده زن و در نهایت، نفر پنجم یکی از اعضای ارتش اسرائیل است که در جنگ ۳۳ روزه نیز شرکت داشته و اکنون ساکن هلند است.

اخوان‌فر در مورد روند تولید مستند ۴۷ دقیقه‌ای «متولد اورشلیم» گفت: از آغاز پیش‌تولید این فیلم، حدود سه سال می‌گذرد و فرآیند هماهنگی برای مصاحبه‌ رودررو با این یهودیان، کار سخت و زمان‌بری بود. موسسه آرمان مدیا اکنون بعد از ساخت و عرضه مجموعه سه‌ قسمتی «انقلاب جنسی» که از شهریور ۹۶ آغاز شد و تا فروردین ۹۸ ادامه داشت، وارد فضای جدیدی شده است. در حقیقت، بعد از فضای نخبگانی که در مستند میراث آلبرتا به نمایش درآمد و نگاهی به فضای جنسی، وارد یک موضوع جدید اجتماعی-سیاسی شده‌ایم.  

وی به علت نامگذاری این مستند اشاره کرد و گفت:  تعدادی از اسرائیلی‌هایی که در این فیلم با آنان مصاحبه می‌کرده‌ایم، متولد اورشلیم هستند.

مدیر ارتباطات موسسه آرمان‌مدیا در پایان گفت: این فیلم، فروردین ماه امسال در جشنواره ویزیون دوریل سوئیس که یکی از معتبرترین جشنواره‌های مستند است، حضور داشت و عرضه اینترنتی آن امروز ساعت ۱۹ از طریق سایت ۱film.ir آغاز خواهدشد.

عوامل ساخت این مستند عبارتند از: 
کارگردان: حسین شمقدری
تهیه‌کننده: محمدحسن مددی
مدیر تولید و ارتباطات: محسن اخوان‌فر
راوی: محمد دلاوری

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وقتی «آقای گاف» مشاور رسانه ای رییس جمهور است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مشاور رسانه‌ای رئیس‌جمهور دوباره به صدر اخبار برگشت این بار هم برخلاف تصورش نتیجه عملیات روانی او معکوس شد.

به گزارش سینماپرس، اگر تصور نکنید که قلم به طنز در دست گرفته‌ایم، می‌توانید به عمق واژه‌هایی که در ادامه می‌آیند، پی ببرید. ترکیب کابینه، معاونان و مشاوران دولت‌های مختلف مخصوصا در سال‌های اخیر که به سبب حضور گسترده‌تر رسانه‌ها، تمرکز بر ایرادات و اشتباهات بیشتر شده، نشان می‌دهد در بسیاری از مواقع در جمع این افراد، کسانی بوده‌اند که هزینه حضور و اقدامات‌شان بیشتر از سود و منفعتی بوده که برای دولت داشته‌اند، مثال حضور بقایی و مشایی در دولت احمدی‌نژاد از آن نمونه‌های مشهور و معروف است.

دولت روحانی اما از این منظر تفاوتی با دیگران دارد، آنجایی که در دولت‌های یازدهم و دوازدهم مجموعه‌ کامل‌تری از این افراد با دزهای متفاوت قابل مشاهده هستند، وزیری که در جلسات می‌خوابد، وزیری که در کنار تحمیل هزینه سنگین چندهزار میلیارد تومانی به کشور ضرورت حرف‌زدن با مردم و فرودستان را نمی‌داند، معاونی که با یک تصمیم و اصرارش ۱۴ هزار میلیارد تومان از دارایی‌های کشور را به باد می‌دهد و …

در میان این افراد اما کسی وجود دارد که بیشتر از دیگران رفتارش به چشم می‌آید و هر روز ماجرایی برای دولت درست می‌کند، کسی که سمت‌هایی چون مشاور رسانه‌ای، فرهنگی و رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک و… را یدک می‌کشد اما رفتار و سخنانش می‌گوید که دقیق در نقطه‌ای مقابل وظایف و مسئولیت‌هایش قرار گرفته است. بله، درست حدس زدید منظور کسی نیست جز حسام‌الدین آشنا، کسی که بخش قابل‌توجهی از وقت خود را صرف حضور فعال و نوشتن در توئیتر می‌کند و هربار ماجرایی جدید و هزینه‌ای دیگر برای دولت ایجاد می‌کند. پروژه‌ای که این روزها آشنا در دست گرفته و توئیترش مملو از پست‌هایی است که به همین بهانه منتشر کرده، واکنش به سریال اطلاعاتی – امنیتی «گاندو» است، جایی که او معتقد است وقایع فیلم، تطابقی با واقعیت ندارد و اطلاعاتی که در جریان فیلم بازگو می‌شود ناشی از تخیلات نویسنده است. او برای اینکه این حرف خود را به کرسی بنشاند گویی که هیچ کار و مسئولیت دیگری برعهده ندارد، از چند روز پیش تمرکز خود را روی بخش‌های مختلف این سریال گذاشته و کامنت‌هایی را درباره آن از طریق توئیتر منتشر می‌کند و البته به این کار هم اکتفا نکرده و مشغول پاسخ گفتن به برخی واکنش‌های دیگر فعالان توئیتر در فضای مجازی هم شده است.

او این توئیت‌ها را با حمله به موسسه شهیدآوینی آغاز کرد و بعد با توئیتی که واکنش‌های زیادی را در پی داشت کار را ادامه داد. «ماهی از سر گنده گردد نی ز دم» اظهارنظری بود که خیلی‌ها به‌جای تحلیل گفتند اساسا استفاده از چنین ادبیاتی چه جایگاهی می‌تواند در میان سخنان مشاور رئیس‌جمهور داشته باشد. در ادامه او این ماجرا را آنقدر کش‌دار کرد که هر فرد خوش‌بین به دولت هم حساس شد که بفهمد «مگر گاندو چه گفته که حسام‌الدین آشنا که سوابق حضور در وزارت اطلاعات را هم دارد این‌قدر به‌هم ریخته است؟»

آشنا البته در واکنش به انتشار اظهارات قبلی‌اش در توئیتر هم واکنش عحیبی داشت، جایی که فیلم اظهارات چند سال پیش وی درباره رضائیان با کلی سوال و حاشیه منتشر شد ولی آشنا حاضر به پاسخگویی به این حواشی و سوالات نشد. آشنا در این ویدئو که مربوط به برنامه نگاه یک و مناظره با محمدحسین صفارهرندی است، گفته بود: «رضائیان یک بچه‌ای است که حتی نمی‌تواند فارسی به‌خوبی صحبت کند و لذا نباید در میان چنین خبرنگارهایی دنبال نفوذی بود.» کاربران شبکه‌های اجتماعی از او دراین‌باره می‌پرسیدند که اگر جیسون رضائیان صرفا یک خبرنگار بوده چرا آمریکا حاضر شده ۷/۱ میلیارد دلار از اموال ایران را برگرداند و حتی تحریم یک بانک دولتی را نیز ملغی کند؟

در این میان البته ناگفته نماند که حسام‌الدین آشنا در جریان توئیت‌های خود هیچ‌گاه از یک مساله کوتاه نیامده و آن‌هم تلاش برای ایجاد یک ذهنیت ویژه از شخصیت خود میان مخاطبان است، چهره‌ای پیچیده و امنیتی. برای مثال او تلاش کرده در مسائل اطلاعاتی و امنیتی به‌سرعت اظهارنظر کند حتی اگر این اظهارنظر مجبور به عقب‌نشینی و تغییر موضع وی شود یا اینکه از ادبیاتی استفاده کند که مخاطبان گمان کنند نویسنده در حال انتقال پیام مهمی در یک فرآیند اطلاعاتی و امنیتی است، مسیری که البته بیشتر از توفیق، دستمایه طنز فعالان فضای مجازی شده و حتی برخی را وادار کرده دراین‌باره با قلم طنز مطلب بنویسند. مراجعه به توئیتر آشنا و مرور کامنت‌های برخی پست‌ها ازجمله پست «می‌گویند کلاهی در کشمیری گم شده است، چه‌بسا زوجه هم در این شلوغی زوجه‌المرحوم را در دیار باقی پیدا کند. آنها که به‌دنبال تابستانی داغ هستند ماجراهای نیمروز را هم فراموش نکنند. آنها که مشاور امنیت ملی را نمک‌گیر کرده‌اند، وزیر انرژی که نمکدان شکسته را هم به‌یاد داشته باشند» به‌خوبی توضیح‌دهنده این ماجراست.

به هر روی آشنا بیش از آنکه یک مشاور قوی و مدیری برای ساماندهی رسانه‌ها، مسائل فرهنگی یا حتی فردی برای مطالعات راهبردی دفتر رئیس‌جمهور باشد، در خوش‌بینانه‌ترین حالت در قامت یک فعال توئیتری که البته اقداماتش پر از اشکال و خطا هم هست ظاهر شده و در برخی مواقع به‌جای کمک، نقش پوست موز را برای دولت ایفا کرده است. در ادامه برخی از اقدامات آشنا در توئیتر را بازخوانی می‌کنیم.

 

وقتی گاوها به‌جای کشیدن بار به‌هم شاخ می‌زنند!

مواضع جنجال‌برانگیز مشاور نام‌آشنای دولت یکی دوتا نیست؛ یکی از مهم‌ترین نمونه‌هایش شاید گفته‌های او در مصاحبه با «اندیشه پویا» باشد، جایی که آشنا در توضیح ریشه‌های ماجرای دلار ۴۲۰۰ تومانی دست به افشاگری زده و پای خیلی از همکارانش را به میان می‌کشد.

او در توجیه تعارضات و ناهماهنگی‌های موجود میان تیم اقتصادی دولت به ضرب‌المثلی چینی متوسل شده و می‌گوید «وقتی زمین سخت می‌شود، گاوهایی که گاوآهن را می‌کشند، به‌جای آنکه بار را بکشند به‌هم شاخ می‌زنند!» و بر این مبنا توضیح می‌دهد که بسیاری از دعواها و درگیری‌ها و اختلاف‌نظرها -ازجمله مورد خاص خداحافظی نیلی با دولت- ناشی از آن است که برخی راه‌حل‌های پیشنهادی او یا خوب اجرا نشده‌اند یا وقتی اجراشده به نتیجه نرسیده‌اند.

مشاور رئیس‌جمهور در پاسخ به این سوال که راهکار ارز ۴۲۰۰ تومانی توسط کدام مغز متفکر اقتصادی در این دولت انتخاب شد، توضیح می‌دهد وقتی اوضاع سخت می‌شود هیچ‌کس مسئولیت تصمیمش را قبول نمی‌کند اما واقع ماجرا از این قرار بود که جهانگیری در پایان جلسات مستمر با دوستانش نهایتا طرح دلار تک‌نرخی ۴۲۰۰ تومانی را به جلسه آورد و این طرح در همان جلسه با حضور نیلی، نهاوندیان، رئیس بانک مرکزی و… بدون مخالفت تصویب شد و اگر کسی حرفی داشت می‌توانست همان موقع بزند.

او البته درباره جهانگیری هم حرف‌هایی زد که کار را برای مرزبندی اصلاح‌طلبان با دولت سخت‌تر از قبل کرد. او بلندترین صدا در دولت بعد از رئیس‌جمهور را صدای جهانگیری می‌داند و در واکنش به این نقل‌قول معاون اول که «من اختیار تعویض منشی‌ام را هم ندارم» تصریح می‌کند این تصویر بیرونی درباره محدود کردن آقای جهانگیری، تصویری است که خلق شده است و اساسا اگر جهانگیری چنین امکانی ندارد، چرا استعفا نمی‌کند؟

 

حقوق می‌گیرد تا …

صحبت‌های آشنا گاهی میان حامیان دولت نیز واکنش‌های منفی زیادی را به‌دنبال دارد. او در همین گفت‌وگو با بیانی تند به انتقادهای کرباسچی از دولت واکنش نشان می‌دهد و در پاسخ به اظهارات او مبنی‌بر اینکه روحانی به خواب سنگین فرو رفته، می‌گوید: «برای اینکه آقای کرباسچی از آقای روحانی خیلی تعریف بکند کافی است که آقای روحانی یک انتصاب را به توصیه ایشان انجام دهد. اگر آن انتصاب را انجام دهد کاملا بیدار است و اگر آن انتصاب را انجام ندهد در خواب غفلت است.» صحبت‌هایی که آسمان روابط دولت با هسته سخت حامیانش در حزب کارگزاران را بدجور تیره و تار کرد و در همین یک قلم واکنش‌های متعددی را از سوی اعضای کارگزاران به‌همراه داشت. کرباسچی گفته‌های آشنا را بی‌پاسخ نگذاشت و با دروغگو خواندن او تصریح کرد: «آشنا دارد با دروغ از دولت روحانی دفاع می‌کند و حقوق می‌گیرد که این حرف‌ها را بزند.» پاسخ کرباسچی هم البته بی‌جواب نماند و آشنا مجددا واکنش نشان داد تا به عمیق‌تر شدن شکاف بین دولت و حامیانش بیش از پیش کمک کند. همین دست بگومگوها حالا رابطه دولت با کارگزاران را با چالش مواجه کرده و آینده مبهمی را برای ائتلاف آنها به تصویر کشیده است.

 

چرخه خونین و باطل انتقام!

اینکه رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست‌جمهوری از آغاز حضورش در این سمت چه آوردهایی برای رئیس‌جمهور و تیمش داشته، قابل تخمین نیست اما هزینه‌های گاف‌های سیاسی و رسانه‌ای او عیان است و ده‌ها و صدها صفحه درباره آن می‌توان سخن گفت. یکی از مصادیق این هزینه‌تراشی‌ها، توئیت معروفی بود که آشنا بعد از حادثه تروریستی حمله به اتوبوس پرسنل سپاه در شهرستان خاش منتشر کرد؛ توئیتی که در آن نوشته شده بود: «مرزبانان ما به شهادت رسیدند، اما ما در دام چرخه خونین و باطل انتقام نخواهیم افتاد. مسئولیت برعهده آمران و دیه برعهده عاقله است!»

این در حالی بود که در این حادثه خون‌بار ۲۷ نفر به شهادت رسیده بودند و داغ آنها هنوز تازه بود و به همین خاطر افکارعمومی پاسخ قاطع به عوامل و اوامر این اقدام تروریستی را مطالبه می‌کرد. توئیت جنجالی مرد همیشه در صحنه دولت، موج گسترده‌ای از واکنش‌های اعتراضی را در افکارعمومی روانه دولت کرد و این مطالبه را ایجاد کرد مسئولانی که حرف زدن بلد نیستند، لااقل حرف نزدن را بیاموزند. سوال مشخص دراین‌باره آن بود که آیا اساسا اگر نزدیکان و اعضای خانواده آشنا هم مانند خانواده‌های شهدای سپاه عزادار می‌شدند، او بازهم انتقام را چرخه خونین و باطل می‌دانست یا خیر؟ هرچه بود گستره و حجم واکنش‌ها آشنا را وادار به انتشار چند توئیت توضیحی کرد تا بلکه گاف جدیدش را ماله‌کشی کند. گوش افکارعمومی اما بدهکار نبود و توضیحات آشنا هم خریداری نداشت و به همین واسطه او ترجیح داد توئیت جنجالی‌اش را پاک کند. جنجالی که درمجموع خیلی‌ها را به این جمع‌بندی رساند که آشنا برخلاف تصور رایجی که تحت‌عنوان یک چهره امنیتی از او مطرح می‌شود، با بدیهیات مقوله امنیت نیز آشنا نیست.

 

تله‌پاتی با خُرزوخان!

ادبیات رمزآلود مشاور رئیس‌جمهور در برخی پیام‌های توئیتری نیز همواره موجبات سرگرمی کاربران شبکه‌های اجتماعی را فراهم آورده و دستمایه طنزپردازی آنها شده است؛ پیام‌هایی که به‌نظر می‌رسد تنها مخاطب خاص‌شان خود جناب آشنا بوده و کسی را یارای فهم آنها نباشد. یکی از عجیب‌ترین نمونه‌های این فقره، متنی است که به‌نظر می‌رسد بناست پیامی را درباره دلار ۴۲۰۰ تومانی به مخاطب القا کند. در متن این توئیت که بیشتر شبیه یک الگوی ریاضی است، آمده: «۲۰۰/۴<۲۲/۲ تدبیر ایرانی ۴۲۰۰ قوی‌تر از تفتین ترامپی در ۲۲/۲ است.» حجم ابراز تعجب و طنازی کاربران، زیر همین توئیت به‌تنهایی گویای همه‌چیز هست و نشان از میزان موفقیت آشنا در رساندن پیام به مخاطلب دارد.

شاهکار ادبی دیگر آشنا توئیتی است که بعد از ماجرای کشته شدن فردی که گفته می‌شد محمدرضا کلاهی – از عاملان انفجار دفتر نخست‌وزیری- بوده در هلند منتشر شد. توئیتی که او در آن نوشته «می‌گویند کلاهی در کشمیر گم شده است، چه‌بسا زوجه هم در این شلوغی زوجه‌المرحوم را در دیار باقی پیدا کند. آنها که به‌دنبال تابستانی داغ هستند ماجرای نیمروز را هم فراموش نکنند. آنها که مشاور امنیت ملی را نمک‌گیر کرده‌اند، وزیر انرژی که نمکدان شکسته را هم به یاد داشته باشند!»

یکی از کاربران در واکنش به این توئیت نوشت: «آقای آشنا کم‌کم باید شرلوک هلمز رو استخدام کنیم بیاد توئیت‌های شما رو رمزگشایی کنه!» برخی‌ها معترض شدند که این چه مدل نوشتن است؟ و اگر حرف حسابی هست چرا باید آن را این‌گونه بیان کرد؟ و اگر هم جناب آشنا قصد تمرین واج‌آرایی دارند که نه الان وقتش هست نه پست و منصب او چنین اقتضایی می‌کند و نه اساسا زمانه، زمانه چنین حرف‌هایی است. گروهی نیز معتقد بودند اگر حرف خاصی برای مخاطبی خاص هم موردنظر است توئیتر برای ارسال چنین پیام‌هایی فضای چندان مناسبی نیست و بهتر است جناب مشاور از پیامک، ایمیل، تلفن یا سایر ابزارهای ارتباطی استفاده کنند.

 

پاتک توئیتری‌ها به تک آشنا

حسام‌الدین آشنا همچنان که از مواضع اخیرش هم مشخص است، منتقد پروپاقرص صداوسیماست و از هر فرصتی برای نقد رسانه ملی استفاده می‌کند. در جریان خاتمه برنامه ۹۰ و کنار رفتن عادل فردوسی‌پور از این برنامه، حسام‌الدین آشنا با هدف نقد صداوسیما اقدام به برگزاری یک نظرسنجی توئیتری در صفحه شخصی خود درباره حضور یا عدم حضور عادل فردوسی‌پور در برنامه ۹۰ کرد که واکنش کاربران دور از انتظار وی بود و با نتیجه‌ای دقیقا عکس، یک سوژه جالب برای فعالان رسانه‌ای شد.

سوال این نظرسنجی این بود: «آیا با تغییر مدیریت برنامه ۹۰ موافقید؟» که در جریان برگزاری آن، اکثر شرکت‌کنندگان نظر موافقی برای تغییر مدیریت برنامه ۹۰ داشتند که این رقم ۳۹ درصد بود، ۲۴ درصد از مردم هم گفته بودند که اصلا این موضوع اهمیتی ندارد و ۳۷ درصد مخالفت خود را با تغییر عادل فردوسی‌پور اعلام کرده بودند.

زدن ریشه پایگاه اجتماعی دولت

همه می‌دانند که اگر پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان به مدد حسن روحانی نیامده بود، او هرگز نمی‌توانست در انتخابات پیروز شود؛ چراکه اساسا پایگاه رایی نداشت و از میانه دو جریان اصلی کشور در انتخاب ۹۲ به جمع اصلاح‌طلبانی پیوست که گزینه رای‌آوری را در میدان نداشتند. این اتفاق به‌گونه‌ای دیگر در انتخابات سال ۹۶ هم رخ داد و دوباره اصلاح‌طلبان با روحانی ائتلاف کردند تا وی بتواند به پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم نزدیک شود. بعد از پیروزی اما درگیری جدی میان دو جریان نزدیک به روحانی درون دولت بالا گرفت و از همان روزهای اول چالش سیاسی و حزبی درون کابینه به اوج خود رسید. در این درگیری یک‌طرف کارگزارانی‌ها با محوریت معاون اول حضور داشتند و در طرف دیگر اعتدال و توسعه‌ای‌ها با محوریت محمود واعظی و محمدباقر نوبخت. این ماجرای کش‌دار که حالا حدودا دوساله شده، با ورود حسام‌الدین آشنا و حمله او به اصلاح‌طلبان دوباره داغ شد و حامیان بیشتر از رئیس‌جمهور و اطرافیانش رویگردان شدند.

حسام‌الدین آشنا چندی‌پیش در توئیتر خود نوشت: «تعداد زیادی از جوانان عزیز نواصلاح‌طلب سودای نمایندگی مجلس دارند؛ این حق‌شان است. مشکل از اعتبار ریخته سیاستمداران بازنشسته‌ای است که مردم باید به «ندای» «تکرار می‌کنم» آنان پاسخ مثبت و به جوانان پرشور رای بدهند.» این اظهارنظر البته واکنش‌ تندی را میان اصلاح‌طلبان داشت و آنها با نیش و کنایه‌های تند و تیزی به استقبال آن رفتند.

علی تاجرنیا از فعالان اصلح‌طلب در پاسخ به آشنا گفت: «متاسفانه در مجموعه اطرافیان آقای رئیس‌جمهور چهره‌هایی قرار گرفته‌اند که عمدتا هدف آنها این است که در عرصه قدرت باشند … این افراد عمدتا چهره‌های تاثیرگذاری در سپهر سیاسی ایران نیستند و اگر امروز به‌واسطه شرایط دولت در جایگاهی قرار گرفته‌اند، نشانه اثرگذاری آنها نیست. بنابراین فکر می‌کنم که نه نظرات آنها اهمیتی دارد و نه اصلاح‌طلبان باید خودشان را درگیر این مسائل کنند.» جواد امام، دبیرکل مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب هم دراین‌باره می‌گوید: «عملکرد این افراد نشان می‌دهد فقط فرصت‌سوزی کردند و اعتبار شخص رئیس‌جمهور را نیز از بین بردند و اقبال عمومی را نسبت به رئیس‌جمهور کاهش دادند.»

ناگفته نماند آشنا پیش از این نیز به اصلاح‌طلبان تاخته و در تیرماه ۹۶ گفته بود: «کاسبان به‌اصطلاح اصلاح‌طلبی که باج‌خواهی رسانه‌ای و سیاسی از رئیس‌جمهور را آغاز کرده‌اند، بدانند روحانی خاتمی نیست؛ نه تعارف می‌کند نه ماخوذ به حیا می‌شود.»

*فرهیختگان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فیلم‌شویی در حیات خلوت جریان شبه روشنفکری/ ولنگاری با حمایت مالی دولت ترویج می‌شود؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مجموعه هنر و تجربه را شاید بتوان به عنوان مصداقی آشکار از کارنامه دولت تدبیر و امید در تسهیل فضای فیلم شویی در صنعت سینمای ایران قلمداد نمود؛ کارنامه ای که به خوبی چگونگی برخورداری تولیدات سینمایی معلوم الحال را از امکانات دولتی مشخص ساخته و نحوه حمایت های مالی دولت در ترویج ولنگاری فرهنگی را معین می نماید.

سیدعلی فاطمی / بررسی محتوی و آنالیز دقیق گزارش عملکرد ۱۲ ماهه سال ۱۳۹۷ هجری شمسی، موسسه هنر و تجربه سینمای ایرانیان به وضوح نشان می دهد که این زیرمجموعه سازمان سینمایی کشور به نحوی ویژه به محفلی از برای حضور رسمی آثار معلوم الحال سینمای ایران در فضای فرهنگی کشور مبدل گردیده است؛ آثار و تولیدات توقیفی و یا فیلم های ضد ارزش ویژه ای که قطعا در موعد اکران عمومی با مخالفت و با ممانعت روبرو خواهند شد و از این جهت فضای خودمانی و نسبتا بسته گروه سینمایی هنر و تجربه فرصت ویژه ای از برای عرضه این آثار محسوب می شود. فرصت خوبی که در اختیار این گونه از آثار قرار گرفته و موجب می شود تا این آثار به راحتی در فضای فرهنگی کشور منتشر و ضمن برخورداری عوامل تولید از اعتبار عرضه آثار خود، به نحو ویژه ای از حمایت های مالی دولتی، به سبب اکران در هنر و تجربه نیز بهره مند شوند.



بر این اساس گزارش عملکرد گروه سینمایی هنر و تجربه را شاید بتوان به عنوان مصداقی آشکار از کارنامه دولت تدبیر و امید در تسهیل فضای فیلم شویی در صنعت سینمای ایران قلمداد نمود؛ کارنامه ای که به خوبی چگونگی برخورداری تولیدات سینمایی معلوم الحال را از امکانات دولتی مشخص ساخته و نحوه حمایت های مالی دولت در ترویج ولنگاری فرهنگی را معین می نماید.



قطعا با مرور گزارش عملکرد گروه سینمایی هنر و تجربه نمی توان نمونه ای از فیلمسازان و یا فیلمسازی با دغدغه انقلاب اسلامی و فرهنگ ایرانی اسلامی و یا حتی معرفی درست و صحیح از تاریخ و چهره ایران و ایرانی را در ذیل این گروه نام برد که آثارشان همانند سایر فیلم های این گروه مورد حمایت قرار گرفته باشد و این مجموعه ضمن تشویق و نقد منصفانه برای پیشرفت و بها دادن به این نوع موضوعات، عرصه ی سینمایی کشور را برای دیگر علاقمندان بگشاید، تا در پی آن و پس از چهل سال مردم ایران شاهد ظهور آثار و تولیدات سینمایی هنری و تجربی ویژ ای با دغدغه های ملی و اسلامی خود باشند!؟



با کمال تاسف باید اعلام نمود که گروه سینمایی هنر و تجربه در شرایط کنونی به عنوان کاتالیزوری از برای مشروعیت بخشیدن به حمایت های دولتی از جریان شبه روشنفکری و بعضا اپوزیسیون نظام در عرصه فرهنگ و سینمای کشور مبدل گردیده است؛ جریانی که با وجود عدم پایبندی خود به مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی ایران، همچنان می خواهند از امکانات حاکمیتی برای حضور خود در عرصه سینمایی کشور بهره مند شوند و در این میان گروه سینمایی هنر و تجربه به خوبی توانسته تا ایشان را از اکثر پتانسیل های مادی و معنوی حاکمیت بهره مند سازد.



البته باید توجه داشت که به تبع اتخاذ چنین سیاست هایی هم در زمینه حمایت از محتواهای معلوم الحال و هم در اعمال سلیقه و یا به عبارت بهتر اعمال نفوذ جهت برخورداری از حمایت های دولتی فیلم های سینمایی فهرست شده که در یکسال گذشته در گروه سینمایی هنر و تجربه به اکران درآمده اند و … می توان این چنین تصور نمود که این گروه سینمایی به جولانگاه افکار شبه روشنفکری و بعضا اپوزیسیون نظام مبدل گردیده است. همچنین می توان این تلقی را داشت که گذشت زمان و حضور حاکمتی افرادی که در حال حاضر آنان را می توان در قامت سیاست گذاران سینمای هنر و تجربه به حساب آورد، در مجموع باعث به وجود آمدن طیف جدیدی از مافیای قدرت در عرصه فیلمسازی کشور خواهد شد و به تولید طیفی از مدیران فرهنگی و سینمایی خواهد انجامید که با رویکردی بعضا مغایر با ارزش های فرهنگی نظام جمهوری اسلامی به ترک تازی در آینده صنعت سینمای ایران خواهند پرداخت.



گروه سینمایی هنر و تجربه به نوعی اسباب کاهش نقش نهادهای نظارتی در سیاست گذاری و کانالیزه شدن فیلم ها شده و این امر به صورتی است که فرمول مشترکی از جمع موجود سیاست گذاران سینمای هنر و تجربه به چشم می خورد و این موضوع به روشنی از بروز و ظهور دیدگاه های این افراد در مورد آثار مختلف سینمایی قابل دریافت است.



آسیب دیگری که از این نوع کانالیزه کردن قابل مشاهده است تربیت یافتن شاگردان این دست از افراد تاثیر گذار و افزایش سبک و تفکر آن ها در عرصه سینمای کشور و تکرار دور باطل اصلاح وضع موجود است و نتیجه آن عدم بروز استعدادهای فیلمسازی متفاوت با سبک و سیاق جریان شبه روشنفکری حاکم بر عرصه سینمایی کشور و به تبع آن باعث به حاشیه رفتن افراد دغدغه مند و با تفکرات متضاد و بعضا معارض این جریان می شود.




با نگاهی موضوعی به جدول گزارش عملکرد گروه سینمایی هنر و تجربه و توجه به تعداد فیلم ها و مضامین در برگیرنده آن ها می توان چنین انگاشت که از لحاظ آماری تعداد شصت فیلم سینمایی در سال گذشته در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران شده که تنها هفت فیلم در ژانری متفاوت از سینمای اجتماعی (Social Cinema) قرار داشته و با کارکرد اصلی این گروه و تحت عنوان فیلم های تجربی اکران شده اند. از این جهت عدم تحقق تعدد ژانرهای مختلف سینمایی یکی دیگر از ناکامی های ویژه گروه سینمایی هنر و تجربه محسوب می شود که به سبب حاکمیت جریان شبه روشنفکری به وقوع پیوسته و موجب شده تا به استثنای چند فیلم مشخص، سایر آثار در ژانر اجتماعی و به رنگ فضای غالب در عرصه سینمای کشور درآمده و کارکرد فیلم شویی را از برای تاسیس گروه سینمایی هنر و تجربه، در اذهان تقویت نماید.



شاید به این علت است که پرده سینماهای جمهوری اسلامی سال هاست پر شده از آثاری که صرفا یا حدیث نفس فیلمسازان است و یا نسخه تجویز شده ی طبیبان سینمایی بی مدرک و بدون صلاحیت، که البته تمام این موارد مورد حمایت جریان شبه روشنفکری حاکم بر عرصه فرهنگ و هنر بوده و مانع از این می شود که حقوق فرهنگی ملت مورد توجه قرار گرفته و از پدیدآورندگان این گونه محصولات مطالبه شود و به به سبب تدبیر مدبران بنفش، تولیدکنندگان اینگونه آثار با فراغت خاطر بیشتری در حال تولید می باشند و مطمئن هستند که در صورت عدم اقبال و یا مغایرت آثارشان در فضای اکران عمومی؛ موقعیتی به نام گروه سینمایی هنر و تجربه وجود دارد که با روی باز و دستی گشاده پذیرای ایشان بوده و از بیت المال مردم مسلمان ایران به تضمین آینده حرفه ای ایشان مبادرت می ورزد.




همچنین در
گزارش
عملکرد گروه سینمایی
هنر و تجربه، تعداد زیادی از آثار و تولیدات سینمایی با  موضوعات زنان و دختران مانند فیلم سینمایی
درساژ،
دژاوو،
زمانی دیگر،
هندی و هرمز و … قابل مشاهده می باشد که صرف نظر از توسعه تفکرات فمنیستی غلیظ بر بستر فرهنگی جامعه اسلامی ایران؛ به نوعی بر تمرکز سامان یافته ای از برای ترویج و گسترش مبانی
سند ۲۰۳۰ یونسکو توسط گروه سینمایی
هنر و تجربه و با حمایت های مادی و معنوی ویژ ه حکایت می نماید.



قطعا این مهم در بازبینی دقیق فیلم‌های عنوان شده در گزارش عملکرد گروه سینمایی هنر و تجربه و سنجش آن با دستورالعمل های ابلاغی نظام لیبرالیسم در قالب سندهایی همچون سند ۲۰۳۰ یونسکو قابل مشاهده است. سندی که با عنوان رسمی دگرگون ساختن جهان ما: دستور کارش ۲۰۳۰ برای توسعه پایا (Transforming our world: the ۲۰۳۰ Agenda for Sustainable Development) در حال پیاده سازی و تاثیرگذاری بر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری از کشورها و به ویژه ایران اسلامی بوده و این امر با همراهی ویژه برخی از مسئولان و دست اندرکاران عرصه فرهنگی و بعضی از مدیران سینمایی در حال گسترش و عمومیت یافتن در پیکره تولیدات رسانه ای و بالاخص تحت لوای موجودیتی مجعول با عنوان هنر و تجربه است. موجودیتی که به صورتی محسوس در کلیت فضای سینمای روشنفکری از حضوری ویژه و قابل ملاحظه ای برخوردار بوده است و امروزه بخش قابل توجهی از تولیدات سینمایی کشور را از لحاظ محتوا به سمت و سوی مد نظر و در راستای اهداف تبیین شده در سند ۲۰۳۰ هدایت می نماید.




همچنین دیگر الگو واره های مطرح در
سند ۲۰۳۰ یونسکو در قالب موضوعاتی همچون
مهاجرت به نحو ویژ ه ای در رویکرد حمایتی گروه سینمایی
هنر و تجربه جای داشته و به وضوح در مدل حمایت این گروه از تولیداتی همچون فیلم سینمایی
رفتن به کارگردانی
برادران محمودی و یا دو فیلم با عنوان دانشجویی و دو فیلم نیز در حوزه کودک دسته بندی شده و قابل پیگیری می باشد.



همچنین در گزارش عملکرد گروه سینمایی هنر و تجربه، تعداد بیست و سه فیلم در حوزه مستند به نمایش درآمده و مورد حمایت قرار گرفته که در این میان ژانر پرتره بیشتر از سایر گونه های مورد توجه بوده و البته در این بین مستندهایی نظیر ترور سرچشمه نیز به چشم می خورد که بر خلاف عناوین قابل قبول و بعضا دغدغه مند خود، از محتوای مجهول و ضعف  مبانی بسیاری برخوردار بوده و به نوعی تکمیل کننده پازل حاکمیت جریان شبه روشنفکری بر صنعت سینمای کشور و در حوزه فیلم مستند محسوب می شوند.



البته مبتنی بر گزارش عملکرد گروه سینمایی هنر و تجربه سهم فیلم های کوتاه نیز در سال گذشته نسبت به سال های قبل افزایش داشته که به طور میانگین در هر فصل شش فیلم کوتاه در سینماهای هنر و تجربه به نمایش درآمده که به نوبه خود ضمن ایجاد امیدواری از برای توسعه فیلمسازی در کشور، بار دیگر دغدغه ی گسترش حاکمیت جریان شبه روشنفکری را به واسطه بودجه حاکمیت یادآور شده و این همه در حالی است که تمرکز گروه سینمایی هنر و تجربه بر حمایت از تولیدات سینمایی دو تابعتی و آثاری همچون فیلم سینمایی یه وا (به کارگردانی آناهید آباد) و پولاریس یا ستاره شمال (به کارگردانی سودابه مرادیان) را می بایست در راستای همان کارکرد فیلم شویی از برای تاسیس گروه سینمایی هنر و تجربه، توسط دولت تدبیر و امید ارزیابی نمود.


بذرافشانی تولیدات دو تابعیتی را می بایست در دولت یازدهم و در دوره ی مدیریت جناب آقای ایوبی جستجو نمود؛ آن هنگام که سازمان سینمایی دستورالعملی برای افزایش تولیدات مشترک بین المللی ابلاغ نمودند و صرفا در آن مسائل اقتصادی در نظر گرفته شده بود  و هدف متعالی سینمایی و پیوست مشخص فرهنگی در آن لحاظ نشده بود.



امروزه پدیده سینمای دوتابعیتی با سرعت و شدت فزاینده ای در حال توسعه در میان سینماگران ایرانی است و یکی از عوامل پیشرفت این اتفاق رویکرد متولیان بنفش پوش سال های اخیر سینمای ایران است؛ متولیانی متوهمی که در دوران پس و پیش برجام عرصه ی فرهنگی کشور را درگیر و دار ولنگاری فرهنگی ساخته و با افزایش رویکرد حمایتی خود از این دست فیلم ها، مُهر تاییدی بر اقدامات فرهنگی ویژه در عصر نفوذ فرهنگی زده و گروه سینمایی هنر و تجربه را به عنوان نقطه اطمینان بخش از برای تولید کنندگان این چنین آثاری از برای تداوم حرفه ای خود و موفقیت اکران در ایران محیا نموده اند.



البته باید توجه داشت که به واسطه ضعف نظارت و ارزشیابی و برخی موضوعات مدیریتی دیگر در فضای فرهنگی و سینمایی کشور، بسیاری از آثار دوتابعیتی موجود در سینمای ایران به راحتی در موعد اکران عمومی حاضر شده و با حمایت وقیحانه برخی از متولیان سینمایی، بسیاری از آثار دوتابعتی این روزهای سینمای ایران به سراغ سکسی ترین سرزمین ها رفته و مناطق مشهور گردشگری جنسی (Sex tourism) در جهان را به عنوان لوکیشن خود بر می گزینند و در این راستا به عنوان مثال عبدالرضا کاهانی برای فیلم ما شما را دوست داریم خانم یایا به سراغ تایلند می رود و مسعود اطیابی فیلم سینمایی تگزاسِ را در مناطق معلوم الحال برزیل می سازد و یا آنکه خانم تینا پاکروان برای فیلم سینمایی لس آنجلس تهران به سراغ لُس آنجلس می رود و در ارکان عمومی نیز با حمایت مواجه می شود. اما همانگونه که بیان شد، گروه سینمایی هنر و تجربه به عنوان نقطه اطمینان بخش از برای این دسته از تولید کنندگان بوده و موجب می شود تا در صورت جریان سازی آثار دوتابعیتی و ممانعت ویژه از اکران عمومی این آثار، همواره موقعیتی با عنوان هنر و تجربه برای ایشان متصور باشد که بتواند از جیب بیت المال به جبران مادی و تداوم مسیر حضور دوتابعیتی ها در عرصه سینمای کشور بپردازد.




ادامه دارد…

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«شکستن همزمان بیست استخوان» شهریورماه اکران می شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «شکستن همزمان بیست استخوان» با نام بین المللی «رونا مادر عظیم» از شهریورماه سالجاری در سینماهای کشوراکران می شود.

به گزارش سینماپرس، در آخرین جلسه شورای اکران با درخواست شورای صنفی نمایش مبنی بر اکران فیلم سینمایی «شکستن همزمان بیست استخوان» ساخته برادران محمودی به دلیل اکران همزمان در کشور افغانستان از شهریورماه سالجاری موافقت شد.
«شکستن همزمان بیست استخوان» برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره بوسان که با نام بین المللی «رونا مادر عظیم» دو جایزه معتبر جشنواره وزول فرانسه را در یافت کرده است بیش از پانزده حضور موفق بین المللی داشته است. این فیلم محصول مشترک ایران و افغانستان است و به عنوان نماینده اسکار از طرف سینمای افغانستان به آکادمی اسکار معرفی شده بود
این فیلم  همچنین در جشنواره جهانی فیلم فجر دیپلم افتخار بهترین فیلم در بخش بین الادیان و  دیپلم افتخار بهترین فیلم  آسیایی را کسب کرد.
محسن تنابنده، مجتبی پیرزاده، فرشته حسینی، فاطمه حسینی، فاطمه میرزایی، محیی رضایی،   سعید چنگیزیان و علیرضا استادی در این فیلم نقش آفرینی کرده اند.
عوامل فیلم عبارتند از:  نویسنده و کارگردان: جمشید محمودی، تهیه کننده: نوید محمودی مدیر فیلمبرداری: کوهیار کلاری، صدابردار: مهدی صالح کرمانی، صداگذار: بهمن اردلان، طراح صحنه: مهدی موسوی، طراح لباس: غزاله معتمد، طراح گریم: سعید ملکان، آهنگساز: سهند مهدی زاده، تدوین: جمشید محمودی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز:، روزبه سجادی حسینی، منشی صحنه: فائزه گرکانی، مدیر تولید: علیرضا باقربیگی، عکاس: فتاح ذی نوری، جلوه های ویژه بصری: علیرضا قادری اقدم، طراح پوستر: طراح پوستر: بهزاد خورشیدی و روابط عمومی: سپیده حیدرآبادی

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بازیگران «برکینگ بد» همه را سر کار گذاشتند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: برایان کرانستون و ارون پال بازیگران اصلی سریال محبوب «برکینگ بد» سرانجام در یک پروژه مشترک دیگر همکار شدندکه البته این پروژه برخلاف تصور هیچ ربطی به «برکینگ بد» ندارد!

به گزارش سینماپرس به نقل از آسوشیتدپرس، تصویری که بازیگران سریال «برکینگ بد» در دو هفته اخیر در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده بودند این تصور را ایجاد کرده بود که این سریال باید ادامه پیدا کند، و آنها در ادامه این سریال باز هم با هم بازی می‌کنند. اما این یک سوء‌تفاهم بزرگ برای همه بود؛ از مخاطبان در شبکه‌های اجتماعی تا سایت‌های معتبر سینمایی!

در واقع باید گفت دو بازیگر مشهور این سریال یعنی برایان کرانستون و ارون پال قرار است در یک پروژه دیگر در کنار هم باشند و این پروژه چیزی نیست جز تولید یک محصول تجاری نوشیدنی.

دو هفته پیش برایان کرانستون و ارون پال بازیگران سریال تلویزیونی «برکینگ بد» با انتشار عکسی مشترک در شبکه‌های اجتماعی، قصد اعلام خبری را داشتند که از آن به عنوان آغاز یک پروژه سینمایی جدید برداشت شد.

هر یک از آن‌ها در صفحه‌های شخصی خود در اینستاگرم و توئیتر تصویر دو «خر خندان» را با یک شرح کوتاه «به‌زودی» به اشتراک گذاشتند.

این عکس طرفداران آن‌ها را به هیجان آورد و شایعه تولید فیلم جدید برکینگ بد به واقعیت نزدیک‌تر شد. بسیاری از سایت‌ها و نشریات هنری نیز این موضوع را بازتاب دادند و مطالب مختلفی را درباره جدی بودن این پروژه سینمایی مطرح کردند.

برکینک بد یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های تلویزیونی دهه اخیر است که میلیون‌ها بیننده در سراسر جهان داشت و جوایز هنری زیادی دریافت کرد.

دیروز برایان کرانستون در اینستاگرام با لحنی جالب توضیح داد که همه چیز به ۳ سال پیش بازمی‌گردد که این دو که چند سال با هم به صورت مشترک در سریال مشهور «برکینگ بد» بازی کرده‌بودند وقتی در یک بار نشسته بودند به این نتیجه رسیدند که باید همکاری خود را در زندگی ادامه دهند و از آنجا که در بار بودند به این نتیجه رسیدند که تولید یک نوشیدنی بهترین زمینه مشترک است. به دنبال آن آنها به مکزیک رفتند و در دهکده‌های مختلفی چرخیدند و سرانجام یک دهکده نیمه متروک و کوچک را بهترین جا برای محصولشان انتخاب کردند. حالا این نوشیدنی با عنوان «دو مرد» به زبان مکزیکی البته و با لوگوی دو خر وارد بازار شده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«سیمین» در ۲ جشنواره بین المللی حضور خواهد یافت – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم سینمایی «سیمین» برای حضور در ۲ جشنواره بین المللی پذیرفته شده است.

به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «سیمین» به تهیه کنندگی و کارگردانی مرتضی آتش زمزم در دهمین جشنواره بین المللی فیلم جاگران دهلی در هند و فستیوال مردم و محیط زیست بایکال در ایرکوتسک روسیه شرکت خواهد کرد. مسئولیت پخش فیلم در این ۲ جشنواره را سولماز اعتماد بر عهده دارد.

دهمین دوره جشنواره جاگران ۱۸ جولای برابر با ۲۷ تیرماه در ۱۷ شهر هند و هفدهمین جشنواره بایکال از ۱۹ تا ۲۳ سپتامبر برابر با ۲۸ شهریور تا ۱ مهرماه در روسیه برگزار می‌شود.

«سیمین» سال گذشته به عنوان فیلم افتتاحیه سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان اصفهان اکران شده بود.

این فیلم سال پیش در اصفهان مراحل فیلمبرداری خود را در لوکیشن های مختلف شهر اصفهان از جمله قلعه تاریخی محمد آباد، چند رشته قنات، کبوترخانه، روستای گورتان، میدان نقش جهان، گاوخونی، رودخانه خشک زاینده رود و خانه‌های تاریخی سپری کرد و شهرام ناظری ترانه‌ای برای تیتراژ فیلم خوانده است.

«سیمین» فیلمی درباره علت خشک شدن زاینده رود و تاثیرات آن بر زندگی مردم به ویژه کشاورزان است. قصه در فضایی استعاری روایت می‌شود و کاراکتر مادر در آن نمادی از آب و رودخانه است. قصه این فیلم برداشتی از مستند «رودی که کشته شد» است که بدون پرده به مشکلات اصلی زاینده رود و روند خشک شدن آن می‌پرداخت و سال ۹۳ در شانزدهمین جشن مستند سینمای ایران به عنوان بهترین فیلم برگزیده شد.

بازیگران فیلم عبارتند از محمدرضا هدایتی، لاله اسکندری، محمد فیلی، جمشید صدری، پری کربلایی، سپیده مظاهری، مریم نقیب الذاکرین، امیرعباس رضایی و مریم عرب جعفری.

به گفته کارگردان، فیلم در کنار بیان تاثیرات منفی خشک شدن زاینده رود روی زندگی کشاورزان با بهره گیری از لوکیشن های خاص کویر در دل داستان به یک بوم نگاری ارزنده در این منطقه نیز توجه کرده است.

عوامل اصلی فیلم عبارتند از تهیه کننده و کارگردان: مرتضی آتش زمزم، نویسندگان: کریم رناسیان و خزر مهرانفر، مشاور پروژه: مهدی طاهری، مدیر فیلمبرداری: محمد فضیله، تدوین: کاوس آقایی، طراح صحنه و لباس: وحید لاری، آهنگساز: علی اصغر رحیمی، دستیاران صحنه: حسام حیدریان و مهدی پرچمی، دوخت لباس و جامه دار: فاطمه جهانی، طراح گریم: علی بهادری، صدابردار: مسعود اردلانی، صداگذاری: حسین قورچیان، مدیر تولید: مجتبی آتش زمزم، عکس: رضا سلطانی، برنامه ریز: کریم رناسیان، مجری گریم بانوان: صفا درویش زرگر، دستیار صدا: علی کاظمی، دستیار دوم کارگردان: حسین توکلی، منشی صحنه: مریم نقیب الذاکرین، مدیر تدارکات: محمود کریمی، نوازندگان: سعید روحانی (نی)، دانیال اژدری (کمانچه آلتو)، مسیح مردی‌ها (ویولونسل)، حسین رضایی نیا (دف و بندیر)، همایون نصیری (ادوات کوبه ای)، علی اصغر رحیمی (تنبور، تنبورباس)، ضبط و میکس موسیقی: آرش صف آرایی، دستیارتدارکات: مهدی حمید، علی توکلی، حمید چلمغانی و مهدی چلمغانی، هماهنگی تولید: امیر ناصر سلطانی، مجریان طرح: رضا شاکری، بهرام زنده دل، دستیار تهیه کننده: ابوالفضل آتش زمزم، دستیاران تصویر: علی کرمی، همت منتظری، محمد قربانی، حامد قطبی و آرمین ذوالفقاری و مشاور رسانه‌ای: هادی اعتمادی مجد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«بمب» و «ماموریت غیرممکن» در شبکه نمایش خانگی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پروانه نمایش خانگی دوفیلم «بمب» و «ماموریت غیرممکن» صادر شد.

به گزارش سینماپرس، در جلسات اخیر شورای پروانه نمایش خانگی، برای فیلم های سینمایی ایرانی «بمب یک عاشقانه» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی پیمان معادی و «ماموریت غیر ممکن» به تهیه‌کنندگی محمود فلاح و کارگردانی یعقوب غفاری پروانه نمایش خانگی صادر شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ابراز ارادت هنر و تجربه به خاندان پهلوی! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مدتی است مستندی در گروه هنر و تجربه به اکران درآمده که در آن صراحتا به خدمات خاندان پهلوی ادای دین و ارادت می‌شود.

به گزارش سینماپرس، مستند «قصه بولوار» که مدتی است در گروه هنر و تجربه به اکران در آمده، مستندی در مدح و ستایش خدمات خاندان پهلوی است. این مستند که روایتگر داستان ساخت و روند تغییر و تطور بلوار کشاورز در گذر زمان است، داستان خود را در دو فضای سراسر متفاوت و البته متضاد روایت می‌کند.

نیمه نخست مستند که به شیوه خطی روایت می‌شود، ترسیم تصویری باشکوه از نحوه احداث و بهره‌برداری مردم از بلوار کشاورز در دوران پهلوی اول و دوم است. در این بخش تصویری سراسر مثبت، غرورآمیز و هویت‌مند از بلوار کشاورز ارائه می‌شود و از بلوار کشاورز به عنوان خیابانی لوکس و دلربا یاد می‌شود که نشان پیشرفت بوده و نظیر آن در کمتر خیابانی در جهان قابل مشاهده بوده است. در این بخش با ارجاعات نوستالژیک و ای بسا حسرت‌بار به برخی از صحنه‌های فیلم‌های پیش از انقلاب که در لوکیشن بلوار کشاورز ضبط شده است روبه رو هستیم که در آن یک زن و مرد عاشق پیشه با حالتی خرامان و سرخوش قدم زنان در کنار یکدیگر طول بلوار را طی می‌کنند.

در چندین صحنه دیگر از این بخش، شاهد حضور و رژه زنان دامن پوش و بی حجابی هستیم که با کفش پاشنه بلند آزاد و رها در بلوار قدم می‌زنند. سپس نوبت به نمایش کلوپ زیرزمینی‌ای می‌رسد که  در دوران حکومت پهلوی در محدوده بلوار برپا بوده و دختران و پسران جوان برای عیاشی و خوشگذرانی در آنجا حضور پیدا می‌کردند. جالب آنکه صحنه‌هایی از رقص و پایکوبی جوانان در کلوپ مذکور نیز در این قسمت از مستند نمایش داده می‌شود و فاجعه هنگامی تکمیل می‌شود که از این قسمت با عنوان «فساد جذاب شهر» یاد می‌شود!

مستند در بخش نخست خود بارها و بارها به عناصر و اِلمان‌های بر جای مانده از دوران پهلوی با نگاهی احترام‌آمیز و دریغ‌مندانه نگاه می‌کند. برای مثال در یکی از صحنه‌ها هنگامی که در حال قیاس جمعیت پرشماری که برای دفاع از دولت مصدق به خیابان‌ها ریختند با جمعیت‌های پرشمار حاضر در دیگر رخدادهای تاریخی است، عنوان می‌کند که چنین جمعیتی پیش از این تنها در مراسم تشییع جنازه «خانم مهوش» دیده شده است و بدین ترتیب کارگردان دین خود را به خواننده زن معلوم الحال سال‌های پیش از انقلاب نیز ادا می‌کند. این در حالی است که در بخش دیگری از مستند برای اطلاق فرح پهلوی نیز از عنوان «ملکه فرح» استفاده می‌شود!

یکی دیگر از گزاره‌های پرتکراری که درباره کارکرد تاریخی بلوار کشاورز در این مستند مورد تاکید قرار می‌گیرد، معرفی بلوار به عنوان محلی برای اعتراض‌های سیاسی و تجمعات معترضین در بزنگاه‌های مهم تاریخی است. قیام مردم در جریان کودتای ۲۸ مرداد و حمایت آنها از دولت مصدق از جمله مصادیقی است که در این راستا مطرح می‌شود و خواستگاه جغرافیایی این اعتراضات بلوار کشاورز معرفی می‌شود. نکته عجیب آن است که در این بخش اعلام می‌شود مهم‌ترین مصداق اعتراض مخالفان این بوده که چرا در انتخابات تقلب شده است!

روایت چگونگی راه‌اندازی نخستین سینما در بلوار کشاورز که پس از راه‌اندازی «سینما بولوار» نام می‌گیرد، یکی دیگر از خرده روایت‌هایی است که در بخش اول مستند دستمایه توصیف قرار می‌گیرد. در این قسمت ضمن ارائه تصویری درخشان از ثمرات راه‌اندازی سینما بلوار در دوران پهلوی، عنوان می‌شود که بلوار کشاورز پس از احداث سینما توانسته هرآنچه خوبان همه دارند را یک جا در خود داشته باشد. بی آنکه به وضعیت فسادآمیز و بی بند و بار سینماهای عصر پهلوی کوچکترین اشاره‌ای داشته باشد.

نیمه دوم مستند اما روایت‌گر سرنوشت تراژیک بلوار در دوران پس از انقلاب اسلامی است. در این بخش بر خلاف نیمه اول مستند، تصویری سراسر متضاد و مایوسانه از وضعیت بلوار به تصویر کشیده می‌شود. جالب آن که کارگردان برای آغاز این بخش، از عنوان تامل برانگیز “آتش انقلاب زبانه کشید” استفاده می‌کند؛ بدین معنا که گویی پیش از انقلاب همه چیز در وضعیت گل و بلبل به سر می‌برده و اکنون زبانه کشیدن آتش انقلاب شرایط مطلوب گذشته را به ویرانی کشانده است.

یکی از گزاره‌های کلیدی‌ای که در این بخش مطرح می‌شود این است که بلوار، دیگر رویاهای خود را فراموش کرده است. مشخص نیست مقصود کارگردان از رویاهای فراموش شده بلوار چیست؟ آیا منظور کلوپ زیرزمینی شبانه‌ای است که روزگاری جولانگاه بی بند و باری دختران و پسران جوان بوده یا منظور رژه زنان بی حجاب و دامن پوشی است که روزگاری طول بلوار را خرامان خرامان و عشوه گرانه با کفش‌های پاشنه بلند طی می‌کردند.

قصه بولوار در ادامه به دوران آغاز جنگ تحمیلی می‌رسد. کارگردان مدعی است دوران جنگ، مقطعی است که در آن ترس به جان بلوار می‌افتد. سپس نوبت به ارائه تصویری باشکوه از سال‌های دوره اصلاحات می‌رسد. کارگردان معتقد است دولت اصلاحات جان تازه‌ای بر کالبد بی جان بلوار دمیده و دوباره آن را زنده کرده است. در ادامه بخشی از سخنرانی مشهور رییس دولت اصلاحات در ستایش آزادی را می‌شنویم که می‌گوید: ” اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد این دین است که باید محدود شود نه آزادی! “. حال اینکه چرا کارگردان اصرار داشته چنین موضع موهن و باطلی را از رییس دولت اصلاحات منعکس کند خود نکته دیگری است که محل تامل و تعمق بسیار است.

با این وجود، ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. از این پس شاهد تصاویر تباه و تیره‌ای هستیم که گویی همه آنها در دوران پس از انقلاب اسلامی بر بلوار عارض شده و تا پیش از وقوع انقلاب، هیچ ریشه و سابقه‌ای نداشته است! نمایش ترافیک، آلودگی، کارتون خوابی، زباله گردی، جولان موش‌های خیابانی  و… تصاویر سیاه‌نمایانه دیگری که کارگردان بازنمایی آنها را به خوبی از برخی اسلاف سینماگر خود آموخته است. سپس با سینما بولوار رو به تعطیلی‌ای مواجه می‌شویم که روزگاری در اوج رونق و رفت و آمد قرار داشته اما حالا دیگر از تک و تا افتاده و دیگر شکوه سابق خود را ندارد. در این قسمت تصویری از یک گرافیتی که خواهان آزادی نسرین ستوده است و بر یکی از دیوارهای بلوار حک شده نیز نشان داده می‌شود و برای چند ثانیه روی آن زوم می‌شود؛ بدین ترتیب کارگردان دین خود را به این وکیل معلوم‌الحال و مورد حمایت جریان‌های معاند و ضدانقلاب نیز ادا می‌کند.

*تسنیم

مستند در پایان به منتظر بودن بلوار اشاره می‌کند. کما اینکه در بخش‌های دیگری نیز چندین بار به این مفهوم اشاره می‌کند. با این وجود، مشخص نیست از نگاه کارگردان بلوار انتظار چه چیزی را می‌کشد. آیا منتظر راه‌اندازی مجدد کلوپ‌های شبانه زیرزمینی است یا در انتظار رژه دوباره زنان بی حجاب و دامن پوشی است که روزگاری طول بلوار را خرامان خرامان و عشوه گرانه با کفش‌های پاشنه بلند طی می‌کردند!

مشاهده خبر از سایت منبع