راز قایقرانی سنگ ها در «دره مرگ» چیست؟
یکی از گرمترین مناطق کره زمین با نام «دره مرگ» شناخته میشود که جاذبه های گردشگری بسیاری مانند سنگ های قایقران دارد.
یکی از گرمترین مناطق کره زمین با نام «دره مرگ» شناخته میشود که جاذبه های گردشگری بسیاری مانند سنگ های قایقران دارد.
نویسنده سریال «حکایت های کمال» از بی توجهی مسئولان به تولید آثار فرهنگی برای کودکان انتقاد کرد.
برترین اخبار سرویس فرهنگی مورخ چهاردهم آذرماه ۹۸ در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
سینماپرس: هیات داوران بخش وبسری جشنواره کودکآنلاین اسامی نامزدهای ۲ جایزه اصلی بخش وبسری این جشنواره را اعلام کردند.
به گزارش سینماپرس، هیات داوران بخش وبسری جشنواره کودکآنلاین پس از مشاهده و بحث و بررسی آثار ساخته شده در طول دوره شتابدهی و توسعه کسب و کار آثار، اسامی نامزدهای ۲ جایزه اصلی بخش وبسری این جشنواره را اعلام کردند.
این هیات که از حبیب ایلبیگی رییس هیات داوران، ایرج طهماسب، فریدون عموزاده خلیلی، علی درخشی و محمد سرشار تشکیل شده است، پس از بررسی آثار، فهرست نامزدهای دو جایزه هنری و مدل کسب و کار را اعلام کردند.
این فهرست به شرح زیر اعلام شده است:
نامزدهای بخش جایزه هنری به ترتیب الفبا:
۱- مجموعه بارماخ- ایده: امین حقشناس- کارگردان: امین حقشناس
۲- مجموعه به همین سادگی- ایده: میثم زیدی- کارگردان: میثم زیدی
۳- مجموعه خل و چل- ایده: نوید سیدعلیاکبر- کارگردان: امیرحسین تجسسی
۴- مجموعه شکمکله و کلهشکم- ایده: اعظم مهدوی- کارگردان: پژمان مالمیر
۵- مجموعه گاودرمانی- ایده: مهدی شاهپیری- کارگردان: حمید بیات
نامزدهای بخش جایزه کسب و کار به ترتیب الفبا:
۱- مجموعه پشیمان- ایده: هانی انصاری- کارگردان: هانی انصاری
۲- مجموعه طوطی طوطی- ایده: سید نوید سیدعلی اکبر- کارگردان: الیکا مهرانپور
۳- مجموعه سبزیجات خنگول- ایده: رضا احمدیاری و فهیمه ذبیحی- کارگردان: رضا احمدیاری و فهیمه ذبیحی
۴- مجموعه شورای سیاستگذاری- ایده: پوپک کفیلی- کارگردان: علیعرفان فرهادی
۵- مجموعه نینیناف- ایده: گلنوش شریفی- کارگردان: قاسم صارمی
هیات داوران میتوانند یک مجموعه را به عنوان برنده جایزه بزرگ این دوره از جشنواره و یکی از عوامل تولید این مجموعهها را نیز به عنوان پدیده این دوره از جشنواره اعلام کنند.
برگزیدگان این دوره از جشنواره روز بیست و سوم آذرماه و در مراسم اختتامیه نخستین جشنواره فیلم کوتاه و وبسری کودکآنلاین معرفی خواهند شد.
سینماپرس: کانون کارگردانان سینمای ایران از فیلمسازان خواست تا برای جلوگیری از سوءتفاهم نسخه دی سی پی فیلمشان را به جشنواره فیلم فجر ارائه دهند.
به گزارش سینماپرس، کانون کارگردانان سینمای ایران از فیلمسازان متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر خواست کپی فیلم های جدیدشان را تنها به صورت «DCP» جهت بازبینی در اختیار دفتر جشنواره و سازمان سینمایی قرار دهند.
متن کانون کارگردانان سینمای ایران به شرح زیر است:
«کانون کارگردانان سینمای ایران به تمامی سینماگران توصیه می کند برای حفظ امنیت فیلم ها و جلوگیری از بروز سوءتفاهم از دادن هر گونه نسخه DVD یا اشکال دیگر که به راحتی امکان تکثیر دارد به دفتر جشنواره و شورای پروانه نمایش خودداری کنند.
کانون کارگردانان این پیشنهاد را مدتی قبل به دبیر محترم جشنواره آقای دکتر داروغه زاده ارائه کرد که با موافقت ایشان روبرو گردید و اعلام کردند امکان بازبینی فیلم ها به صورت DCP در دفتر جشنواره و شورای پروانه نمایش وجود دارد.»
سینماپرس: سینما به مثابه رسانه ی تولید کننده و جهت دهنده ی فرهنگ، جزء مهم و اساسی قدرت نرم محسوب می شود که به جهت تمرکز بر باورها و ایجاد حب و بغض، از صلابتی بسیار رقیق و لطیف برخوردار بوده و می تواند موجبات تضعیف یا تقویت قدرت کلاسیک یک کشور را در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی فراهم سازد.
محمدرضا مهدوی پور / دغدغه انسان هنرمند برای واقعگرایی یا رئالیسم (Realism) را می توان به عنوان اصلی ترین عامل شکل دهنده صنعتی با عنوان سینما (Cinema) قلمداد نمود. صنعتی که دارای ماهیت رسانه ای برجسته و منحصر به فرد بوده و اگر چه عنوان خود را از ابزاری صنعتی با عنوان سینماتوگراف (Cinematograph) وام گرفته است؛ اما در واقع همین صورت ابزاری و صنعتی توانسته تا این هنر را طی بیش از یک قرن گذشته به جایگاه رسانه ای رفیع و بعضا بی بدیلی برساند.
بر این اساس سوای نظر از گونه های مختلف و رایج در سینمای امروز ایران و جهان؛ آنچه که پیدایش صنعت-هنر- رسانه سینما را در قرن حاضر رقم زد؛ موجودیتی بود که امروزه از آن با عنوان مستند (Documentary) یاد می شود. موجودیتی که به وضوح در نخستین آثار و تولیدات سینمایی قابل مشاهده بوده و مراجعه به ده ها فیلم کوتاه تولید شده توسط برادران لومیر (Lumière brothers) می تواند سند معتبری برای چنین انگاره ای قلمداد شود.
برادران لومیر (Lumière brothers) به عنوان مخترعین سینماتوگراف (Cinematograph) و پدیدآورندگان صنعت-هنر- رسانه سینما و همچنین پایه گذاران نمایش عمومی در سالن نمایش سینما؛ دهها فیلم کوتاه ساختند که اگر چه همه آنها صرفا از یک نما تشکیل میشد و قطع و وصل و تدوین در آنها وجود نداشت و … اما جملگی از قالبی معین پیروی می کردند که امروزه با عنوان مستند (Documentary) در گونه شناسی تولیدات سینمایی شناخته می شود. ده فیلم کوتاه با عناوینی همچون خروج کارگران از کارخانه (Workers Leaving The Lumière Factory in Lyon)؛ غذا خوردن کودک (Repas de Bébé)؛ خروج قایق از لنگرگاه (The Photographical Congress Arrives in Lyon)و … را می بایست به عنوان نخستین فیلم های سینمایی ساخته شده به دست بشر شناسایی نمود. آثار سینمایی صامتی که توسط برادران لومیر تولید شده بودند و به صورتی عمومی در ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ میلادی در گراند کافه پاریس به نمایش درآمده و سینما را به عنوان یک ابزار مهم رسانه ای را یا ماهیتی کاملا مستند (Documentary) به جهانیان معرفی نمودند. اما پس از این معرفی ابتدایی سینما بود که اکران فیلم ورود قطار به ایستگاه (L’arrivée d’un train en gare de La Ciotat) سبب شد تا ماهیت تاثیر گذار سینما به عنوان یک ابزار کارآمد رسانه ای بر همگان معین شود. اثری سینمایی شاخصی که اگر چه به عنوان یکی از تولیدات برادران لومیر در سال ۱۸۹۵ میلادی تولید شده بود؛ اما در میان آثار به نمایش درآمده در گراند کافه پاریس حضور نداشت و برای نخستین بار در ژانویه ۱۸۹۶ میلادی به نمایش عمومی درآمد و با ماهیتی کاملا مستند (Documentary) توانست عمق نفوذ و میزان تاثیر گذاری سینما را بر همگان آشکار سازد. اثری که لوئیس لومیر (Louis Lumière) کارگردانی آن را عهده دار بود و به صورت یک فیلم کوتاه پنجاه ثانیه ای و با ساختاری صامت و سیاه و سفید؛ اقدام به تصویرسازی از ورود لوکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته (Gare de La Ciotat) در کشور فرانسه می نمود … اثری بسیار موفق که ضمن معرفی صنعت-هنر- رسانه سینما در وجاهتی مستند توانست عمق نفوذ این ابزار را بر مخاطبان خود معین ساخته و گریختن بسیاری از تماشاگران در حین دیدن صحنه مربوط به نزدیک شدن قطار سبب شد تا عمق تاثیر پذیری مخاطب و باور پذیری ایشان در مواجهه با پرده نقره ای سینما آشکار شود. |
البته پس از
برادران لومیر به سرعت تصور
مستند گونه از
سینما دچار تغییر و تحول جدی شد و بالاخص حضور یهودی شعبده بازی همچون
ژرژ مِلییِس
(
Georges Méliès
) در عرصه تولید آثار سینمایی موجب شد تا
دیدگاه تئاتری به عرصه سینما وارد شود. دیدگاهی که توانست پایانی بر سیطره مطلق
مستند (
Documentary
) و غلبه ی این گونه از
سینما باشد و در این میان حضور گونه های دیگر فیلمسازی عاملی شد تا این ابزار مهم رسانه ای، به صورتی ویژه در خدمت ساخت رویا و تمایلات فیلمسازان و ارایه تصویرگری های مد نظر صاحبان آثار و به تبع آن ترسیم باور و ذهنیت مد نظر ایشان در عمق جان مخاطبان سینما شود.
ژرژ مِلییِس (Georges Méliès) به عنوان یک شعبده باز حرفه ای توانست تا ذهنیت مستند و توقع ترسیم حقیقت و بازنمایی واقعیت از سینما را متحول ساخته و در این راستا با رویکردی تئاتری اقدام به تصویرسازی و ارایه جهانبینی خود به مخاطبان سینمایی نماید. رویکردی که بر پایه داستان های تخیلی دو نویسنده شاخص فرانسوی و انگلیسی با نام های ژول ورن (Jules Verne) و هِربرت جورج وِلز (H. G. Wells) شکل گرفت. اثری سینمایی که با برداشت آزادانه و روایت سینمایی ژرژ مِلییِس از رُمان های علمی و تخیلی این دو نویسنده با عنوان از زمین تا کره ماه (From the Earth to the Moon) و به دور ماه (Around the Moon) و همچنین اولین انسان در ماه (The First Men in the Moon) همراه گردیده بود و در نهایت منجر به تولید فیلمی با عنوان سفر به ماه (A Trip to the Moon) گردید. اثر سینمایی شاخصی که برای نخستین بار در سپتامبر ۱۹۰۲ میلادی به نمایش درآمد و اگر چه موجب شد تا نخستین فیلم علمیتخیلی (science fiction films) تاریخ سینما عرضه و با این عنوان ثبت شود؛ اما در اصل مخاطبان سینما را با ظرفیت ویژه و کارکردهای گوناگون صنعت-هنر- رسانه سینما مواجه ساخت و با گسترش کاربرد پدیده ای با عنوان تدوین فیلم (Film editing) و ابداع فن تروکاژ (Trucage)، ضمن تکامل بنیادین و ساختاری صنعت سینما، اسباب فاصله گرفتن این ابزار مهم رسانه ای از بیان حقیقت به واسطه استفاده از چنین فنونی را محیا و بر سیطره مطلق مستند (Documentary) در سینما پایان بخشید. |
اینگونه بود که بکارگیری عنصر خیال و بهره مندی از ظرفیت های ویژه ی تصورسازی و تمرکز بر عنوان جذاب
سرگرمی (
Entertainment
) در سینما موجب شد تا پدیده ای
صنعتی، آمیخته با
هنر و با کارکرد اصلی انتقال
پیام، این چنین بتواند به باورهای انسان در سراسر جهان سمت و سو دهد و
صنعت-هنر- رسانه سینما را به ابزاری کارآمد در مواجهه
نرم مبدل سازد.
سینما به مثابه رسانه ی تولید کننده و جهت دهنده ی فرهنگ، جزء مهم و اساسی قدرت نرم محسوب می شود که به جهت تمرکز بر باورها و ایجاد حب و بغض، از صلابتی بسیار رقیق و لطیف برخوردار بوده و می تواند موجبات تضعیف یا تقویت قدرت کلاسیک یک کشور را در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی فراهم سازد. |
۱۳۰ سال تجربه حضور سینما و تولید طیف متنوعی از آثار نمایشی و انتقال تعداد کثیری از پیام های موردنظر اربابان رسانه، این امکان را فراهم کرد تا ساختار صنعت-هنر- رسانه سینما در اواخر قرن گذشته و اوایل قرن جاری به طور کامل شکل بگیرد و هم اکنون مثال های متعددی از فیلم ها در دسترس باشد که هر یک به نوعی ترسیم کننده جهان بینی و تصورات پدیدآورندگان خود می باشند. پدیدآورندگانی که در برخی موارد آنچنان سخیف و کوته نظرند که آثارشان از حداقل تاثیر گذاری کوتاه و مقطعی برخوردار می باشد و یا حتی آنچنان کم عمق است که نمی تواند از مرزهای جغرافیایی خانه خود جلوتر بروند و یا آنکه از سطوحی بالاتر و ارزشی والا برخوردار بوده و می توانند به عنوان آثار مولد، به افکار، احساسات، باورها، عقاید و سبک زندگی افراد جامعه جهت داده و افکارعمومی و فرهنگ عمومی جامعه را منطبق بر اهداف و سیاست های خود شکل داده و حتی در سطح فرا تمدنی خود اقدام به جریان سازی نمایند.
از این جهت است که صنعت سینمای هر کشور را می توان نمایانگر نوع نگاه و رویکرد فرهنگی هر کشور به مقولات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و نظامی آن کشور دانست که مبتنی بر مصالح و آرمان های ملی آن کشور برون ریز عینی یافته و بستری برای رویکرد عرصه مدار در طرح ریزی استراتژیک و کلان امور آن کشور محسوب می گردد. امروز بیش از یک قرن از ورود صنعت فیلمسازی ایالات متحده و حضور فعال سینماگران آنگلوساکسون در عرصه الگوسازی کلان از سبک زندگی امریکایی (American Way of Life) و رویای آمریکایی (American Dream) می گذرد. روندی که اولین نشانه های آن را می توان ظهور و بروز زنان فلپر(Flapper) در نقاط مختلف جهان دانست و این در حالی است که سردمداران نظام رسانه ای هالیوود اولین تجربه عملی و مؤثر در زمینه ایجاد یک سبک زندگی نوین را با ایجاد تغییر در مد و ظاهر زنان آغاز کردند و … |
از این جهت است که دیگر نمی توان و اساسا نبایست از
سینما توقع بیان واقعیت داشت و در این میان عنوان
مستند (
Documentary
) تنها فراموش شده ای در گذر تاریخی این
صنعت-هنر- رسانه است که به سهولت و با کمترین هزینه می تواند ضمن نفوذ موثر به ناخودآگاه تماشاگر، پیام خود را در پنهان ترین نقطه ذهن ایشان در هر کجای جهان کاشته و از طریق القائات مکرر و چندباره، آن را آبیاری نماید.
بر این اساس اگر چه تصور عمومی از فیلم مستند (Documentary film) به عنوان اثری بر مدار تعریف و به تصویر کشیدن حقیقت (Truth) و واقعیت (Reality) می باشد؛ اما باید توجه داشت که این تنها تصور و ذهنیتی عمومی و رایج در سطح مخاطبان سینما است؛ که البته در اکثر تولیدات مستند تحقق پیدا نمی کند و اساسا چنین تصور و ذهنیتی از فیلم مستند را در خوش بینانه ترین صورت ممکن می توان با کمی اغماض، محدود به عنوان سوژه این گونه آثار نمود.
ادامه دارد…
سینماپرس: فیلم سینمایی «حوا، مریم، عایشه» از ۱۹ آذرماه در سینماهای هنر و تجربه اکران میشود.
به گزارش سینماپرس، «حوا، مریم، عایشه» ۱۹ آذرماه ساعت ۱۹:۳۰ با حضور صحرا کریمی (کارگردان)، کتایون شهابی (تهیهکننده) و سینماگران در خانه هنرمندان نمایش داده میشود.
«حوا، مریم، عایشه» زندگی سه زن افغان از قشرهای مختلف جامعه افغانستان را به تصویر میکشد که هر یک با چالش بزرگی در زندگی مواجه هستند.
«حوا، مریم، عایشه» نخستین فیلم بلند داستانی صحرا کریمی است.
این فیلم تولید سینمای مستقل افغانستان است. آرزو آریا پور در نقش حوا فرشته افشار در نقش مریم و حسیبا ابراهیمی در نقش عایشه در این فیلم نقش آفرینی میکنند.
«حوا، مریم، عایشه” در بخش رسمی افقهای هفتاد و ششمین جشنواره فیلم ونیز روی پرده رفت.
سینماپرس: فصل دوم سریال تلویزیونی «نون.خ» به کارگردانی سعید آقاخانی شب گذشته ۱۲ آذرماه در لوکیشنی در کرمانشاه کلید خورد.
به گزارش سینماپرس، فصل دوم سریال «نون. خ» که برای پخش در ماه رمضان سال ۹۹ آماده میشود به کارگردانی سعید آقاخانی و تهیهکنندگی مهدی فرجی کلید خورد.
فصل اول این سریال نوروز ۹۸ از شبکه یک سیما پخش شد و حالا عوامل، تصویربرداری فصل دوم این سریال را آغاز کردهاند.
شب گذشته ۱۲ آذرماه سکانسهایی از این سریال تصوویربرداری شده و عوامل به صورت شب کار و تا صبح امروز در حال ضبط اولین سکانسها از فصل جدید این مجموعه بودهاند.
سریال «نون. خ» توسط امیر وفایی و محمد تنابنده به نگارش درآمده و بخشی از بازیگران فصل قبلی در این فصل نیز حضور دارند.
بازیگرانی از جمله سعید آقاخانی، حمیدرضا آذرنگ، علی صادقی، هومن حاجی عبداللهی، نعیمه نظام دوست، سیروس میمنت، شیدا یوسفی، صبا ایزدپناه، هدیه بازوند و… در فصل اول این سریال در نوروز ۹۸ به ایفای نقش پرداختند.
در صحنههایی که شب گذشته تصویربرداری شده است برخی از بازیگران اصلی که پیش از این هم در بخشهای کردنشین سریال بودهاند، حضور داشتند.
هدف از برگزاری جایزه جلال
در مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۵، در مورد این جایزه و هدف از برگزاری آن آمده است: «هدف از اهدای جایزه ملی جلال آلاحمد ارتقای زبان و ادبیات ملی ـ دینی از رهگذر بزرگداشت پدیدآورندگان آثار ادبی برجسته، بدیع و پیشرو است.» علاوهبر این هدف، ارزش مادی جایزه جلال ۱۱۰ سکه، برای برگزیدگان در حوزههای «داستان بلند و کوتاه، نقد ادبی و کتب مستندنگاری و تاریخنگاری» تعیین میشود.
سکههایی که حذف شد
سکههایی که برای جایزه جلال از طرف شورایعالی انقلاب فرهنگی انتخاب شد، این جایزه را بهعنوان گرانترین جایزه ادبی کشور معروف کرد، اما فکر نکنید که هرساله این جایزه گرانقیمت به یک نویسنده رسیده است. دقیقا تا زمانی که جایزه ۱۱۰ سکه بود، هیچ نویسندهای برگزیده جایزه جلال نشد! ۶ دوره این جایزه با همکاری خانه کتاب و معاونت فرهنگی وزارت ارشاد برگزار شد و از هفتمین دوره برگزاریاش به بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان سپرده شد و دقیقا از همین دوره یعنی سال ۱۳۹۳، جایزه برگزیدگان ۱۰۰ میلیون تومان انتخاب شد و برای آن معادل ۳۰ سکه در نظر گرفتند و به تقدیرشدگان این جایزه هم ۳۰ میلیون تومان اهدا میشد. بعد از این اتفاق و تغییر جایزهها بود که بالاخره جایزه جلال هم به خود رنگ برگزیده را دید.
داوران و حاشیهها
معمولا هر جایزهای که برگزار میشود، هیاتعلمیای دارد و در کنار هیاتعلمی داورانی که در چهار بخش، آثار را داوری میکنند. هیاتعلمی اولین دوره جایزه جلال محمدرضا سرشار، عباس سلیمینمین، مجتبی رحماندوست، رسول جعفریان، صادق آیینهوند، عباسعلی وفایی، سهراب هادی، راضیه تجار و مرتضی سرهنگی بودند، اما داوران این دوره معرفی نشدند. در دوره دوم، تفاوت هیاتعلمی در انتخاب جواد محقق به جای مرتضی سرهنگی است، اما داوران اعلام میشوند؛ فیروز زنوزی جلالی، احمد شاکری، اصغر قائدان، محمود بشیری، حسینعلی قبادی، عباسعلی وفایی و مریم حسینی. در سومین دوره امیرحسین فردی و محمدعلی کاظم بیگی جایگزین صادق آیینهوند و جواد محقق میشوند. ترکیب داوران هم مثل دوره اول اعلام نمیشود. در دوره چهارم رکورد اعلام نکردن داوران وجود دارد و علاوه بر این، اعضای هیاتعلمی هم معرفی نمیشوند. در پنجمین دوره اعضای هیاتعلمی همان ترکیب دو سال قبل را دارند و در کنارش داوران این دوره اینگونه معرفی میشوند: فیروز زنونی جلالی، احمد شاکری، حسین مفتخری، محمود بشیری، حسینعلی قبادی، سجاد آیدنلو، علیرضا بهرامیان، علیرضا نکویی، کامران پارسینژاد، مصطفی رحیمی، منوچهر اکبری، سیدهاعظم حسینی و مریم حسینی. در ششمین دوره که آخرین دوره برگزاری جایزه با خانه کتاب بود، اعضای هیاتعلمی همان اعضای قبلی بودند و داوران هم معرفی نشدند، اما در دوره هفتم، شفافیتی که همه خواهان بودند، رعایت شد و هیاتعلمی هم تغییر کرد؛ محمدعلی مهدویراد، محمدرضا زائری، محمدرضا جوادی، احمد دهقان، صادق کرمیار، محسن کاظمی، حسین پاینده، محمد حنیف و بلقیس سلیمانی و اسامی داوران هم به تفکیک بخشها اعلام شد: بخش رمان: بلقیس سلیمانی، قاسمعلی فراست و حمیدرضا شاهآبادی. بخش داستان کوتاه: ابوتراب خسروی، مجید قیصری و محمدجواد جزینی. بخش نقد ادبی: محمدرضا سنگری، محسن سلیمانی و حسین بیات. بخش مستندنگاری: جواد محقق، نصرتالله محمودزاده و حبیبه جعفریان. در هفتمین دوره، مصطفی مستور، عبدالعلی دستغیب، مهدی حجوانی و راضیه تجار بهجای صادق کرمیار، محسن کاظمی، حسین پاینده و محمد حنیف بهعنوان اعضای هیاتعلمی انتخاب میشوند و بقیه هم که همان نفرات قبلی هستند. داوران هم به تفکیک بخشهای مختلف اعلام میشوند: بخش رمان: محمدرضا بایرامی، عباس پژمان و حسین فتاحی. بخش داستان کوتاه: فیروز زنوزی جلالی، داوود غفارزادگان و محمدجواد جزینی. بخش نقد ادبی: محمدرضا سنگری، محمدسرور مولایی و مریم حسینی. بخش مستندنگاری: مسعود کوثری، گلعلی بابایی و کوروش علیانی.
این ترکیب هیات داوران و هیاتعلمی تا دوره یازدهم با همین شکل و کمی جابهجایی ادامه پیدا کرد. اما در دوره دوازدهم، انتخاب داوران جایزه کمی حاشیهساز شد. با توجه به ترکیبهایی که همیشه اعلام میشد، کسانی داور این جایزه بودند که خودشان دستی بر آتش نویسندگی دارند و چندین کتاب نوشته و عمر خود را در این عرصه گذاشتهاند، اما ترکیب هیات داوری این دوره باعث شد منتقدان بگویند نباید جایزه جلال را دستکم گرفت. طبیعتا این جایزه جزء جایزههای بزرگ کشور است و کسانی هم که بهعنوان هیات داوران در بخشهای مختلف انتخاب میشوند، باید در مختصات این جایزه بگنجند. معیار این نیست که مثلا کسی که داور بخش داستان میشود، حتما چندین داستان نوشته باشد. هرچند این مساله هم مهم است، اما باید یک ملاک درست برای انتخاب داوران وجود داشته باشد، که وقتی سیر و روند جشنواره را بررسی کردیم، به این نتیجه برسیم که این داوران با این رزومه و عقبهای که وجود داشته، انتخاب شدهاند.
حاشیههای جایزه جلال دوازدهم
مهدی قزلی، مدیر بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و دبیر اجرایی این جایزه درباره ترکیب داوری در پنج دوره گذشته این جایزه که به عهده بنیاد بوده است، میگوید: «در ۶ دوره اخیر جایزه جلال (دوره هفتم تا دوازدهم) ۵۴ نفر ظرفیت در هیاتعلمی وجود داشته است که ۳۵ نفر در این جایگاه حضور پیدا کردهاند (۶۴ درصد بدون تکرار)، این در حالی است که در ۶ دوره ابتدایی (دوره اول تا ششم) تنها از ۱۶ نفر برای حضور در جایگاه هیاتعلمی استفاده شده است. همچنین در ۶ دوره اخیر جایزه جلال (دوره هفتم تا دوازدهم) ۷۲ نفر ظرفیت برای حضور در جایگاه داوری وجود داشته است که ۵۲ نفر از سوی هیاتهای علمی بهعنوان داور انتخاب و معرفی شدهاند، این درحالی است که در ۶ دوره ابتدایی (دوره اول تا ششم) تنها در دو دوره اسامی داوران اعلام شده و در چهار دوره دیگر فهرست داوران هرگز به رسانهها و جامعه ادبی اعلام نشده است.»
قزلی همچنین درباره نظر هیات امنای جایزه جلال درباره این جایزه پس از پنج دوره برگزاری آن توسط بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان گفت: «ما در موعد انتخاب هیاتعلمی و دبیر علمی طبق اساسنامه با هیات امنای جایزه که اعضای کمیسیون فرهنگ و هنر و معماری شورایعالی انقلاب فرهنگی هستند، هماهنگی لازم را بهعمل میآوریم که این تماسها از طریق معاون فرهنگی وزیر و نیز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشود. گزارش جایزه نیز هرساله برای آنها ارسال میشود. البته تاکنون درباره گزارشهای ما نکته و نقطهنظری نداشتهاند. البته رئیس هیات امنای جایزه نیز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و ایشان در ریز ماجرای جایزه در هر سال بوده است. با این حال ما نیز بدمان نمیآید جلسهای با هیات امنا داشته باشیم و نکاتی درباره جایزه به آنها منتقل کنیم.»
اما شرفی خبوشان که بهعنوان دبیر علمی این دوره از جایزه انتخاب شده است، درباره حاشیه دیگر این دوره و انتخاب کتاب «گر» در بخش رمان در حالی که نویسنده تاکید دارد این کتاب در قالب داستان کوتاه است، گفت: «این اتفاق درباره کتاب «مشت خالی گل یا پوچ» نیز افتاد و بحث زیادی درباره اینکه اثر در قالب رمان است یا داستان کوتاه شکل گرفت. میدانیم که گاهی بهدلیل استقبال زیاد از رمان، نویسندگان سعی میکنند داستانهایی به هم پیوسته را در این قالب منتشر کنند. اما درباره ساختار اثر و قالب آن طبق آییننامه هیات داوران نظر میدهند.»
امیدی که به جلال هست
کسی در مهم بودن جوایز ادبی و برگزار شدن آنها شکی ندارد. جایزه جلال هم با توجه به ظرفیتی که دارد، میتواند به رشد ادبیات در کشور کمک کند و با برگزار شدنش، نویسندگان را به نوشتن آثار مناسب و درخور ترغیب کند؛ اما باید چند مساله مورد توجه قرار بگیرد. ترکیب داوران و انتخابهای آنها بسیار تاثیرگذار است، برای همین باید بعد از ۱۲ دوره برگزاری، روند انتخاب داوران مشخص باشد. نکته بعدی اینکه بنیاد ادبیات داستانی که بهعنوان مجری برگزاری این جایزه معرفی میشود، باید با کسانی که در اولین دورههای این جایزه حضور داشتند یا حتی با منتقدان ادبی و نویسندگان، جلسات مشترکی را برگزار کند تا در ادامه راه، مسیر این جایزه منحرف نشود؛ جایزهای که خیلیها در فقر جایزههای ادبی به آن امید دارند.
*فرهیختگان