برترین اخبار سرویس فرهنگی مورخ ۲۰ شهریور ۹۹ در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
محسن پرویز رئیس انجمن قلم ایران درباره تاریخ و چگونگی برگزاری انتخابات انجمن قلم ایران توضیح داد.
سینماپرس: برگزیدههای فراخوان طرح حمایت بنیاد سینمایی فارابی از تولید فیلم اقتباسی معرفی شدند.
به گزارش سینماپرس، با پایان مهلت شرکت در فراخوان «طرح حمایت بنیاد سینمایی فارابی از تولید فیلم اقتباسی» در آغاز تابستان امسال، کار ارزیابی پیشنهادهای رسیده توسط یک گروه داوری آغاز شد و در بررسی آثار شرکتکننده، ملاحظاتی چون «ارائه کتاب توسط تهیهکننده» و «تطابق کتاب ارائه شده با اولویتهای محتوایی سازمان سینمایی» درنظر گرفته شد و کتابهای ارائه شده از سوی تهیهکنندگان سینمای ایران مورد بررسی قرار گرفت.
در ادامه، شورای داوری این طرح نسبت به ارزیابی اولیه کتابهای ارائه شده اقدام کردند و پس از داوری اولیه، در مرحله دوم بازخوانی خلاصه شش صفحهای ۱۲ طرح فیلمنامه ارائه شده از سوی تهیهکنندگان مورد ارزیابی قرار گرفت.
بر اساس این خبر، در آخرین جلسهای که به صورت آنلاین با حضور اعضای شورای داوری (متشکل از مهدی سجادهچی فیلمنامهنویس، محمود اربابی فیلمنامهنویس و پژوهشگر، سیدعلی کاشفیخوانسازی نویسنده و پژوهشگر، هادی مقدمدوست فیلمنامهنویس و کارگردان و سیدمیلاد حسینی نویسنده و منتقد ادبی) برگزار شد، ۴ کتاب زیر با کسب بیشترین آرا جهت تبدیل به فیلم سینمایی مورد تأیید قرار گرفت:
۱– «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسنزاده، ارائه شده توسط رسول صدرعاملی (تهیهکننده)، فیلمنامهنویس: کامبوزیا پرتوی، کارگردان: رسول صدرعاملی.
۲– «پلو خورش» نوشته هوشنگ مرادیکرمانی، ارائه شده توسط علیرضا سبطاحمدی (تهیهکننده)، فیلمنامهنویس: ابراهیم فروزش، کارگردان: ابراهیم فروزش
۳– «شطرنج با ماشین قیامت» نوشته حبیب احمدزاده، ارائه شده توسط حبیب احمدزاده (تهیهکننده)، فیلمنامهنویس: حبیب احمدزاده (کارگردان متعاقبا معرفی خواهد شد)
۴– «دشتبان» نوشته احمد دهقان، ارائه شده توسط منوچهر شاهسواری (تهیهکننده)، فیلمنامهنویس: محمدرضا گوهری، کارگردان: مازیار میری
گفتنی است در پی اعلام سیاستهای کلان و راهبردی سازمان سینمایی، اسفند ماه سال گذشته بنیاد سینمایی فارابی در قالب یک فراخوان اعلام کرد تصمیم دارد تا آثار برگزیده در گونههای مختلف ادبیات داستانیِ پس از انقلاب را بر اساس جذابیتهای داستانی، اولویتهای فرهنگی و قابلیتهای سینمایی، برای تولید فیلم مورد حمایت قرار دهد. بر اساس قواعد «طرح حمایت بنیاد سینمایی فارابی از تولید فیلم اقتباسی» که پیشتر اعلام شده است، حقوق آثاری که برای اقتباس مورد موافقت قرار میگیرند، به قیمت مصوب کمیسیون فرهنگی – هنری بنیاد (بین دویست تا چهارصد میلیون ریال) از صاحب قانونی اثر (مؤلف یا ناشر) خریداری میشود و برای نگارش فیلمنامه در اختیار تهیه کننده (پیشنهاد دهنده) قرار میگیرد.
بر این اساس، «پس از دریافت پروانه ساخت» ضمن واگذاری حق اقتباس خریداری شده به تهیه کننده مبلغ پانصد میلیون ریال نیز بابت تبدیل داستان به فیلمنامه، به تهیه کننده پرداخت میشود.
در نهایت، اگر فیلمنامه نهایی پس از دریافت پروانه ساخت مورد تأیید معاونت فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی قرار بگیرد، در تولید این آثار تا سقف ۱۰ میلیارد ریال (به شکل مشارکت در تولید یا تخصیص وام) صورت خواهد گرفت.
«طرح حمایت بنیاد سینمایی فارابی از تولید فیلم اقتباسی» با هدف ارتقای فیلمنامهنویسی اقتباسی در سینمای ایران، هر شش ماه یک بار به اجرا درخواهد آمد.
سینماپرس: بازیگر فیلم سینمایی «رگ خواب» گفت: به طور معمول در قراردادهای بازیگران با تهیه کنندگان فردی و یا نهادی مثل خانه سینما به عنوان حاکم معرفی می شود تا در صورت بروز مشکل آن فرد یا نهاد وارد عمل شده و حکمیت می کند، اما متاسفانه مثل بسیاری از قراردادها، قراردادهای بازیگران آن چنان وجهه قانونی برای پیگیری ندارد.
به گزارش سینماپرس، کوروش تهامی در گفتوگو با میزان، پیرامون اعتبار قراردادهای بازیگران در سینما گفت: متاسفانه در برخی موارد تهیه کنندگان به تعهدات خود عمل نمی کنند و این عدم عمل به تعهدات آنقدر زمانگیر می شود که بازیگر ترجیح می دهد دیگر پیگیر دریافت طلب خودش نرود. گاهی دریافت طلب بازیگر تاحدی درگیر گذر زمان می شود که بازیگر از دوندگی برای دریافت حقش منصرف می شود.
وی در همین راستا ادامه داد: به طور معمول در قراردادهای بازیگران با تهیه کنندگان فردی و یا نهادی مثل خانه سینما به عنوان حاکم معرفی می شود تا در صورت بروز مشکل آن فرد یا نهاد وارد عمل شده و حکمیت می کند، اما متاسفانه قراردادهای بازیگران آن چنان وجهه قانونی برای پیگیری ندارد.
بازیگر فیلم سینمایی «رگ خواب» با اشاره به لزوم حضور وکیل در زمان عقد قرارداد بازیگران اضافه کرد: اگر بازیگری می خواهد دستمزدش را بدون مشکل دریافت کند باید از حضور یک وکیل بهره ببرد تا آن وکیل علاوه بر کلیت ماجرا بر تمامی بندهای قرارداد نظارت داشته باشد، زیرا در اکثریت موارد نزدیک به ٩٠ درصد بندهای قرارداد به نفع تهیه کننده است و بازیگر از آن اطلاع چندانی ندارد.
وی در همین رابطه تصریح کرد: متاسفانه قراردادی ثابت و مشخص برای بازیگران وجود ندارد، این در حالی رخ می دهد که در اکثریت دفاتر سینمایی قراردادها شبیه هم هستند اما هیچ قرارداد واحدی که بتوان بر اساس آن از مراجع قانونی استعلام گرفت وجود ندارد، تعجب آور آنجاست که با وجود تمام این مشکلات طی این سالها هیچ فکری برای قانونمند کردن قرار بازیگران انجام نشده و برنامه ای هم در این راستا وجود ندارد.
بازیگر سریال «زیر تیغ» با اشاره به رفاقتی بودن قراردادهای سینمایی اضافه کرد: متاسفانه همه چیز در سینمای کشور رفاقتی پیش می رود و همین رفاقت ها باعث می شود که گاها برخی افراد سوءاستفاده کرده و در هنگام پرداخت دستمزدها از زیر تعهد خود شانه خالی کنند. گاها این افراد به نوعی وارد عمل می شوند که بازیگر ناخواسته امتیازاتی فراتر از تعهد خود به طرف اول قرارداد می دهد.
وی در همین رابطه اظهار کرد: گاها اگر یک بازیگر بخواهد به دنبال دریافت دستمزد خود برود باید ماهها در رفت و آمد باشد، به طور طبیعی این اتفاق زمان گیر بوده و طبیعتا برای فردی که به واسطه حرفه اش کمی شناخته شده سخت خواهد بود. اینکه شما بخواهید برای چند میلیون تومان ماه ها دوندگی کنید درست نیست و شما را به حدی می رساند که قید آن هزینه را بزنید.
این بازیگر سینما با اشاره به تجربه خود در عدم تعهد تهیه کنندگان اضافه کرد: طبیعتا من هم طی سالهای سال فعالیت خود تجربه هایی این چنین داشته ام، بی تعهدی تهیه کننده و عدم پرداخت دستمزد گریبان گیر من هم شده است، از سالیان گذشته تا همین امروز من درگیر مشکلات مالی با برخی تهیه کنندگان بوده ام، همیشه می گویم این هم یک تجربه است اما ما واقعا تا کی باید تجربه کنیم، چه زمانی بالاخره این مشکلات پایان خواهد یافت؟.
تهامی خاطرنشان کرد: من شاید نتوانم رقمی درباره طلب خود از سینما بگویم اما همین را بگویم که طلبم از سینما بسیار زیاد است، متاسفانه بسیاری از افراد صرفا به منافع خودشان فکر می کنند و این منعفت طلبی به ضرر ما خواهد بود. بدون شک این عدم تعهد افراد باعث می شود که روابط و اعتماد بین افراد از بین برود.
سینماپرس: امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که متاسفانه ولنگاری در عرصه فرهنگ و بالاخص سینمایی کشور آنچنان گسترده و عمیق شده است که حتی رهبر معظم انقلاب را به صراحت بیان واداشت و سبب شد تا معظم له در فرمایشات اخیر خود از غفلت متولیان فرهنگی و سینمایی کشور به عنوان عامل اصلی هجمه به نظام جمهوری اسلامی تعبیر فرمایند.
سیدعلی فاطمی/ امسال صنعت سینمای ایران شاهد روز سینمای متفاوتی است. روز سینمایی خاص که هم برای اهالی و دست اندرکاران آن و هم برای مخاطبان هنر-صنعت-رسانه سینما از تازگی برخوردار است و تجربه تازه محسوب می شود. تجربه ای تازه که سوای نظر از تازگی، با تلخی ویژه ای همراه می باشد. تلخی یک اپیدمی بزرگ به وسعت جهانی که عموم جامعه بشری را درگیر خودساخته و روزانه بسیاری از عزیزان را به بستر بیماری و بسیاری دیگر را به کام مرگ می کشاند.
بهمن ماه سال ۱۳۷۸ هجری شمسی بود که برای نخستین بار موضوعی با عنوان تعیین یک روز ملی برای صنعت سینمای ایران مطرح گردید و به سرعت مقرر شد تا ۲۱ شهریور هر سال با عنوان روز ملی سینمادر تقویم رسمی کشور ثبت شود و اگر چه برخی طرح چنین روزی را به واسطه زادروز شهید آوینی تصور می کنند، اما واقعیت آن است که امروزه پس از گذشت ۲۰ سال از چنین تصمیم شتابزده ای، همچنان چرایی تعیین این تاریخ و گزینش آن در هاله ای از ابهام می باشد. با این همه شاید تنها فایده ثبت روز ملی سینما در تقویم رسمی این باشد که بتوان از متولیان سینمایی کشور عملکرد یکساله ایشان را مطالبه نمود. البته بگذریم از برخی مدیران که از توانایی پیچاندن افکار عمومی برخوردار بوده و اساسا اصل مدیریتی ایشان بر کشف کاردکردهای جدیدی از بیلانسازی در مسیر اقناع و یا به تعبیر بهتر تحمیق افکار عمومی است!.
|
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که جامعه هنری و بالاخص سینمایی کشور، حدود هشت ماه است که در حال سازگاری خود با شرایط کرونایی می باشند. شرایطی که به صورتی ویژه، معیشت بسیاری از ایشان را تحت الشعاع خود قرار داده و اُزلت بیش از پیش برخی دیگر را موجه ساخته است. حال آنکه در چنین شرایطی انفعال دولت مردان بنفش بیش از هر زمان خود نمایی کرده و اگر چه عموم ایشان همچنان با برگزاری کارگروه های کذا و کذا به گذران اوقات مشغول می باشند؛ اما در مجموع اسباب گله برخی از ایشان را نیز به همراه داشته و حتی سبب شده تا وزیر عموما سایلنت ارشاد نیز زبان بر گلایه بُگشاید و توییت کند که: اصحاب فرهنگ و هنر، منتظر تسهیلات بانکی هستند!
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که بسیاری از پروژه های سینمایی همچنان در تعطیلات اجباری به سر می برد و طیف گسترده ای از اهالی سینما همچنان مشغول رتق و فتق زندگی روزانه خود از پس اندازهای ایام ماضی و یا دستی گرفتن از این و آن می باشند و بسیاری از عوامل فنی نیز به دنبال شغل جدیدی برای گذران امور خویش بوده و در این میان شاید سینماداران و یا به تعبیر دقیق، شاغلان سالن های سینما را بتوان مغموم ترین و بی پناه ترین طیف از اهالی آسیب دیده سینما قلمداد نمود.
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که فرهنگ سلبریتی بالاخص در عرصه سینما دچار تحولاتی جدی شده است. البته این موضوع فقط محدود به ایران نمی باشد و اساسا در جهان دیگر سلبریتی ها رونق پیش از کرونایی خود را از دست داده اند. کرونا تحولی عمیق در تمامی عرصه ها پدید آورد و سبب شد تا یک سلبریتی که وجودش بستگی به دیده شدن دارد، از ترس جان خود در خانه بماند و وقتی سلبریتیها در خانه بمانند، بازار شایعه از رونق میافتد. با این همه در ایران وضعیت سلبریتی ها متفاوت و حادتر از سایر جوامع می باشد. زیرا در دنیا وقتی نمایشی وجود نداشته باشد پاپاراتزیها به شکار افراد مشهور میروند که ماسک بر صورت در سوپر مارکتها به خرید دستمال توالت و پاستا مشغولند! اما در ایران عموم طیف های اجتماعی درگیر و دار جَفنگی هستند که دولتمردان بنفش هر روز برای جامعه رقم می زنند و اساسا ژنرال های بنفش با شاهکارهای مدیریتی خود اعم از دلار ۲۰ هزار تومانی و سکه ۱۰ میلیونی و پراید ۱۰۰ میلیونی و … دیگر فراغتی برای پیگیری تصاویر سلبریتیها در جامعه باقی نگذاشته اند و در این میان تنها اعلام تغییر جنسیت و یا انتشار تصاویر جنسی و یا خبر طلاق و … می تواند به عنوان حربه ای رسانه ای از برای دیده شدن ایشان در وضعیت کنونی قلمداد شود. این در حالی است که باید بگذریم از وصف سلبریتی های ویژه خواری که برای دیده شدن در این روزها به سراغ رسانه ملی رفته و ضمن فراموشی مصلحتی فرمایشات پیش از این خود در باب رسانه ملی، به تبلیغ پوشک و تُشک و چای و آبمیوه و … مبادرت می ورزند. سلبریتی های منفعت طلبی که برای دیده شدن هر کاری، بسیاری از تعهدات خود در قبال سرگرم کردن مردم را در شرایط کرونایی کشور زیر پا گذاشته و کمترین تعهدی را از برای پُرکردن مناسب اوقات فراغت جامعه در ایام خانه نشینی در خود احساس نمی کنند.
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که مخاطبان سینمایی کشور با مُدل جدیدی از اکران فیلم ها مواجه شده اند. مُدلی به نام اکران آنلاین که چندسالی است در کشورهای مختلف به راه افتاده و حال شرایط کرونایی کشور سبب شد تا این مُدل از اکران نیز در فضای سینمایی ایران آغاز شود. مُدلی که با از خود گذشتگی و به نوعی ایثار ایراهیم حاتمی کیا در عرضه و نمایش اولیه فیلم سینمایی «خروج» به صورت اکران آنلاین آغاز گردید و سبب شد تا این مُدل از اکران در کمترین مقطع زمانی از مفبولیت و مشروعیت ویژه در میان اهالی و بالاخص مخاطبان سینمایی کشور برخوردار شود.
اکران آنلاین نه تنها می توانست وضعیت تولیدات سینمایی کشور را در شرایط کرونایی سامان بخشد و اوقات فراغت مردم خانه نشین را به نحو مطلوبی پُرسازد. بلکه موقعیتی ویژه بود که می توانست صنعت سینمای کشور را از بحران سال های اخیر خود در جذب مخاطب نجات دهد و ۸۸ درصد از مردم ایران را که در حال قَهر با سینما به سر می بردند را به هزینه کرد برای تماشای تولیدات سینمای ایران بکشاند.
البته طبق معمول این موقعیت که با فداکاری و از خودگذشتگی نیروهای ارزشی و انقلابی و به سبب موفقیت فیلم سینمایی «خروج» در اکران آنلاین به احسن وجه حاصل گردید؛ با تدبیر غلط و اقدامات اشتباه متولیان سینمایی کشور، به سرعت ضایع شد. تدبیری نابخردانه که اسباب حضور طیف ویژه ای از فیلم های هنجارشکن و وامانده از اکران عمومی را در موقعیت اکران آنلاین پدید آورد و سبب شد تا اقبال عمومی جامعه به تماشای آثار را متوقف و مردم را از هزینه کرد برای تماشای چنین آثاری منصرف سازد. تدبیری احمقانه و از سر غفلت که سبب شد تا موقعیت اکران آنلاین در اختیار طیف گسترده ای از آثار توقیفی و فیلم های سینمایی مبتذل و سخیفی همچون حمال طلا و عصر جمعه و کشتارگاه و … درآمده و عملا فرصت سوزی ویژه ای برای صنعت سینمای ایران رقم بخورد.
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که شفافیت به ابزاری از برای بزک رزومه مدیران فرهنگی و سینمایی مبدل شده است. بزرکی که شاید عمده کاربرد آن را بتوان در پوشاندن ناکارآمدی دولت بنفش و بویژه در فرایند هزینه کرد مطلوب بودجه های فرهنگی کشور قلمداد شود. از این جهت بودجه های فرهنگی و بالاخص سینمایی کشور که تا پیش از این معلوم نبود در چه بخش و در چه مسیری هزینه می شود؛ با ژست شفافیت به انتشار سلسله گزارش عملکرد مالی هایی بی در و پیکر منجر گردید! ژستی بی خاصیت و با ماهیت پروپاگاندا که به عنوان مثال وقتی از خلال جداول چنین گزارشاتی معلوم می شود که بیش از نیمی از بودجه اختصاصی مجموعه های مختلف سینمایی در ردیف بودجه ای با عنوان «هزینه های جاری و پشتیبانی» صرف می شود! مدیریت سینمایی بجای پاسخ شفاف و اصلاح رویه، تمامی این ردیف بودجه ها را حذف و بجای آن ردیف بودجه ای با عنوان «کمک به راهبری و مدیریت» تاسیس می نماید! ردیف بودجه ای که اتفاقا به سیاق گذشته و همچون ردیف بودجه حذف شده قبلی، بری از شفافیت بوده و هیچکدام دارای پیوست خاصی نمی باشد!
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که عموم تولیدات سینمایی کشور در حالت تعلیق به سر می برند و همچنان مشخص نیست که قرار است تا بودجه ۲۱۰ میلیارد تومانی سازمان سینمایی که در مصوبه بودجه سال ۱۳۹۹ هجری شمسی برای امر نظارت و حمایت ایشان از تولیدات سینمایی کشور در نظر گرفته شده، صرف چه امری شود! و یا آنکه طبق معمول و مبتنی بر بند «پ» و یا بند «ن» جاری و ساری در ساختارهای سینمایی کشور، قرار است در دقیقه نود این بودجه ها به طیفی خاص از سینماگران همیشه در حال غُرغُر به حاکمیت جمهوری اسلامی و با آروغ های منوالفکرانه اختصاص یابد و …
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که شرایط کرونایی و همچنین قِلت تعداد آثار و تولیدات سینمایی کشور موجب خواهد شد تا عملا چیزی با عنوان جشنواره های سینمایی از موضوعیت برخوردرا نباشد. حال در چنین شرایطی همچنان معلوم نیست که ۱۷ میلیارد تومانی که در مصوبه بودجه سال ۱۳۹۹ هجری شمسی به برگزاری جشنواره فیلم فجر اختصاص داده شده، قرار است چگونه هزینه شود و یا در صورت برگزاری آنلاین جشنواره، آیا همچنان قرار است تا به سبک سال های گذشته، دبیر و مدیران سی و نهمین جشنواره ملی فجر باز هم مبلغ سیصد و سی میلیون تومان (۳۳۲۰ میلیون ریالی) به عنوان دستمزد خود از بودجه بیت المال دریافت نمایند!؟
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که متاسفانه ولنگاری در عرصه فرهنگ و بالاخص سینمایی کشور آنچنان گسترده و عمیق شده است که حتی رهبر معظم انقلاب را به صراحت بیان واداشت و سبب شد تا معظم له در فرمایشات اخیر خود از غفلت متولیان فرهنگی و سینمایی کشور به عنوان عامل اصلی هجمه به نظام جمهوری اسلامی تعبیر فرمایند. تعبیری که با گذشت بیش از ۷۰ روز از طرح آن همچنان با ناشنوایی متولیان امر در مجموعه های مختلف اجرایی همراه است و در این میان سازمان سینمایی کشور به عنوان مخاطب اصلی این فرمایشات و در جایگاه متولی رسمی صنعت سینمای ایران و اصلی ترین زیر مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نه تنها عذرخواهی شفافی نسبت عملکرد خود صورت نداد؛ بلکه در اقدامی جالب و طی دهنکجی آشکار به چنین فرمایشی از جانب مقام رهبری، مجوز نمایش برای چند اثر سینمایی مجعول را صادر نمود و حتی اثری همچنان هنجارشکن را پس از پانزده سال توقیف به معرض دید عموم گذاشت!
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که شرایط کرونایی عُمق کم کاری نهادهای اجرایی کشور را در عرصه فرهنگ به منصه ظهور گذاشت. کرونا آزمونی بوده و هست تا اثبات کند که مدیریت فرهنگی کشور آنچنان فشل است که نمیتواند برای ایام فراغت و سرگرم کردن انسان مسلمان ایرانی محصولات متعدد و متکثری در اختیار او قرار دهد و فراغت او را مبتنی بر سیاستهای کلان فرهنگی کشور پُر سازد. کُرنا اثبات نمود که متولیان سینمایی کشور با تدابیر غلط خود صنعت سینمای ایران را به چونان انفعالی کشانده اند که برای درک آن تنها کافی است تا نگاهی به فهرست اکران های این روزها بیندازیم آثاری که ضمن برخورداری از بودجه حمایتی دولت معالاسف عموما دارای مشکلات عدیده و تعارضات آشکار و عمدتا در تقابل با سبک زندگی اسلامی و ایرانی میباشد و در این میان هیچ اثر فاخری را جز تک موردهایی نمیتوانیم بیابیم که توانسته باشند تا مخاطب افسرده در شرایط کرونایی را به تحمل و صبر رهنمون شوند و یا آنکه فراغت او را با آموزههایی ناب و اصیل به احسن وجه پُر سازد.
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که بحران معیشتی برای طیف گسترده ای از هنرمندان موضوعیت پیدا کرده و اهالی سینما بیش از گذشته چشم به دستان حمایتی دولتمردان دوخته اند و حال اگر اقدام عاجلی صورت نپذیرد؛ قطعا باید شاهد حضور گسترده و جولان بیش از پیش سفارتخانه های بیگانه در جذب اهالی هنر و وام دار نمودن هنرمند و بالاخص سینماگر ایرانی به جماعت اجنبی بود. جماعتی که نشان داده اند به واسطه شبکه نفوذ خود در عرصه های مختلف و بویژه عرصه مدیریت فرهنگی کشور توانسته اند تا منافع خود را در ایران اسلامی پیگیری نموده و در بزنگاه ها از پتانسیل هنرمند ایرانی در جهت اهداف سیاسی خود بهره لازم را بببرند.
امسال در شرایطی به موعد ۲۱ شهریورماه می رسیم که قلم مالامال از تعریف رنج و مشقت است و تنها دلخوشی و تسکین دهنده می تواند سپری شدن هرچه سریعتر روزگار بنفش ملت ایران باشد. روزگاری که به امید خدا هر چه سریعتر به سر خواهد آمد و با حضور طیف مدیران جوان حزباللّهی در عرصه مدیریت کشور قطعا گُشایش ویژه ای در عرصه فرهنگی و بالاخص سینمایی محقق خواهد شد. انشالله