X

بایگانی شهریور 21, 1399

دفتر سینمایی

برنامه «هفت» به سراغ پولهای آلوده در سینما می رود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فصل جدید از برنامه سینمایی «هفت» همزمان با روز ملی سینما با موضوع «بررسی پول های آلوده در سینما» روی آنتن می رود.

به گزارش سینماپرس، هفتاد و چهارمین قسمت از برنامه سینمایی هفت که با پخش فصل جدید آن مصادف شده است، با اجرای محمد حسین لطیفی و با حضور دو تن از تهیه کنندگان سینما به موضوع پولهای آلوده در سینما می پردازد. داریوش باباییان و محمد درمنش مهمانان جمعه شب برنامه سینمایی هفت همزمان با روز ملی سینما هستند.

در میز نقد (سینمای بین الملل) از این برنامه با حضور سه منتقد ـ جواد طوسی، مسعود فراستی و شاهین شجری کهن ـ فیلم سینمایی «آوای وحش» نقد خواهد شد.

میز فیلم سینمایی به «لتیان» اختصاص دارد که علی تیموری ـ کارگردان این فیلم ـ مهمان برنامه خواهد بود.

میز فیلم انیمیشن از برنامه سینمایی هفت به داش آکل می پردازد. بهرام عظیمی کارشناس انیمیشن به همراه مرتضی نائیجی (کارگردان این انیمیشن) و هاجر مهاجرانی کارگردان، مهمانان این بخش هستند.

میز رسانه های برنامه هفت هم با حضور ایزدمهر آفرین، پژمان کریمی و آرش فهیم برپا می شود.

برنامه سینمایی «هفت» امشب جمعه ـ ۲۱ شهریور ماه ـ حدود ساعت ۲۳ و ۵۰ دقیقه روی آنتن می رود.

این برنامه به تهیه کنندگی مجتبی امینی با حضور مسئولان، نویسندگان، بازیگران، منتقدان و کارگردانان سینما و با اجرای محمد حسین لطیفی به بررسی سینمای ایران می پردازد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نشان عکس سال مطبوعاتی به برگزیدگان اهدا شد


نشان عکس سال مطبوعاتی به برگزیدگان اهدا شد

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دیالوگ‌ها باید با زبان معیار نوشته شود/برای خلق داستان باید زحمت کشید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: یک نویسنده گفت:دیالوگ‌ها باید با زبان معیار نوشته شود، چون خواننده کتاب در ذهن خودش خود به خود کلمات دیالوگ‌ها را می‌شکند و به زبان محاوره متن را می‌خواند.

به گزارش سینماپرس، راضیه تجار، نویسنده در گفت و گو با خبرنگاران جوان، درباره انتشار کتاب‌هایی با زبان محاوره در حوزه داستان گفت: سال هاست خود ما پافشاری می‌کنیم از ابتدا تا انتهای داستان به زبان محاوره نوشته شود این اصرار در زمینه دیالوگ‌ها هم وجود دارد دیالوگ‌ها هم باید با زبان معیار نوشته شود، چون خواننده کتاب در ذهن خودش خود به خود کلمات دیالوگ‌ها را می‌شکند و به زبان محاوره متن را می‌خواند.

او افزود: پس از راه اندازی برخی شبکه‌های اجتماعی، داستان‌هایی به زبان محاوره در این شبکه‌ها منتشر شد بسیاری از جوان‌ها این داستان‌ها را خواندند و از این داستان‌ها راضی بودند هیچ کس هم در این زمینه نظارتی نکرد گاهی امکان دارد داستانی به شیوه تک گویی در ذهن شخصیت داستان به شیوه محاوره نوشته شود این شیوه جایگاه خود را دارد، اما افرادی بدون اگاهی داستان‌هایی را با زبان محاوره می‌نویسند.

این نویسنده ادامه داد: هم باید دانش مخاطب داستان ارتقا یابد هم نویسنده‌ها آگاهی خود را از شیوه نگارش بالا ببرند تا میزان نوشتن داستان به زبان محاوره کاهش یابد. اگر کلاس‌هایی برای داستان نویسان برگزار شود استادان در این کلاس‌ها باید به هنرجویان خود بگویند که برای خلق داستان باید زحمت بکشند و به شیوه‌ای بنویسند که در ضمن آنکه خواننده بتواند همان احساس صمیمیت را با متن داشته باشد یک نوع ارزش ادبی هم به آن اضافه شود و برای ایجاد این نوع صمیمیت باید نویسنده تسلط کافی داشته باشد.

تجار بیان کرد: نویسنده باید بتواند هم درست نویسی را در متنش به کار ببرد هم صمیمیت را در آن ایجاد کند برای این کار باید سواد بیشتری در زمینه داستان نویسی داشته باشد بخش دیگر خواننده‌های کتاب هستند که به سراغ مطالعه آثار بازاری می‌روند اگر مخاطبان ادبیات داستانی، آثار خوب را خوانده باشند و کتاب‌های معتبر را مطالعه کرده باشند دیگر سراغ مطالعه هر کتابی نمی‌روند.

او تصریح کرد: اگر مخاطبان کتاب آثار بزرگان را خوانده باشند آثاری که به زبان محاوره نوشته شده است را پس می‌زنند مانند کسانی که در حوزه سینما آثار بزرگان این هنر را تماشا کردند، هر فیلمی به مذاقشان خوش نمی‌آید و هر اثر سطح پایینی را تماشا نمی‌کنند همین مصاحبه‌هایی که درباره این داستان‌های محاوره گرفته می‌شود در خبرگزاری درج می‌شود و می‌تواند به افزایش دانش مخاطبان کتاب کمک کند استادان در جاهایی که تخصصی است باید درباره این داستان‌ها سخن بگویند و مقالاتی در این باره نوشته شود.

این نویسنده اظهار کرد: یک زمانی مجلاتی تخصصی در زمینه ادبیات داستانی داشتیم. متاسفانه این مجلات به دلایل سوء مدیریت یا مسائل مالی تعطیل شدند و دیگر منتشر نمی‌شوند الان تعداد مجلات تخصصی کم است یا اگر باشد خواننده‌های زیادی ندارد باید و در جاهای مختلف این صحبت‌ها مطرح شود.

تجار ادامه داد:مخاطب دیگر انتشار کتاب‌های داستانی به زبان محاوره، افرادی هستند که در انتشاراتی‌ها کتاب‌ها را برای انتشار دریافت می‌کنند این افراد باید سواد کافی در زمینه ادبیات داستانی داشته باشند تنها نباید برای انتخاب کتاب‌ها به محتوای آن توجه کنند بلکه مسائل تکنیکی و فنی نگارش داستان هم باید هنگام انتخاب اثر برای انتشار درنظر گرفته شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جعل هنرمندانه واقعیات توسط جایزه‌بگیران جشنواره‌های خارجی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: آیا این بهانه که یک فیلمساز یا بازیگر در جشنواره خارجی برگزیده شده بدون توجه به محتوای مجعول و سیاه‌نمایانه آن فیلم می‌تواند دلیلی برای سکه‌پاشی به پای آن‌ها باشد

به گزارش سینماپرس، اول: جایزه دادن به یک فیلمساز یا یک بازیگر از سوی محافل و مجامع مرتبط و حرفه‌ای مؤیِد این نکته است که کار آن هنرمند در خور تحسین بوده و طبیعتاً می‌تواند الگوی رفتاری برای بقیه افراد جامعه باشد. وقتی جوایز اینچنینی صرفاً به یکسری افراد خاص که ذیل یک جریان فکری هستند، تعلق بگیرد، معنایش این است که بقیه یا باید خودشان را همفکر جایزه‌دهنده و جایزه‌بگیرها نشان بدهند یا حتی‌المقدور همرنگ جماعت جایزه‌بگیر بشوند. نمونه‌اش می‌شود جوایزی که طی چند سال اخیر به برخی چهره‌های خاص سینمایی تعلق گرفته تا جایی که تعدادی از فعالان عرصه سینما این پرسش را مطرح کنند که مگر فقط این افراد در حال کار و فعالیت هنری هستند یا اینکه چرا دایره شمول برگزیدگان جشن‌های فرهنگی و هنری اینقدر تنگ و محدود است!؟ آیا این بهانه که یک فیلمساز یا بازیگر در فلان جشنواره خارجی برگزیده شده بدون توجه به محتوای مجعول و سیاه‌نمایانه‌ای که آن فیلم از جامعه و حقایق آن به نمایندگان فکری و هنری دیگر کشورها که در آن محفل حضور دارند، می‌تواند دلیل منطقی برای سکه‌پاشی سازمان‌ها و دستگاه‌های دولتی به پای آن‌ها باشد!؟ این بخش‌ها دقیقاً قرار است به چه چیزی جایزه بدهند؟ به روایت مجعول و دروغ‌پردازانه یک فیلم یا به پردازش هنرمندانه و دراماتیک توهمات و اکاذیب روایت شده در آن اثر!؟

دوم: ظرفیت‌های عظیم و بی‌نظیر دینی، تاریخی و ملی- میهنی کشورمان که مملو از داستان‌های واقعی و دراماتیک است، جزو منابع بالقوه فیلم و سریال‌سازی هستند که متأسفانه به دلایل مختلف از جمله خودکم‌بینی، غیرپرستی یا تسری نگاه دگم و بسته منبعث از اطوارهای شبه‌روشنفکری برخی سینماگران سال‌هاست خاک غربت می‌خورند. داستان‌هایی سرشار از موقعیت‌ها و اتفاقات دراماتیک از خلقت آدم ابوالبشر و فرزندانش تا قهرمانان ملی و سربازان فداکار میهن بخشی از این ظرفیت‌ها را تشکیل می‌دهند. متأسفانه برخلاف وجود این همه مؤلفه قابل پرداخت و دارای جذابیت که شاخصه قصه‌گویی، عبرت‌آفرینی و تقویت غرور ملی را در خودشان دارند، اغلب تنها مواردی مورد توجه قرار می‌گیرند که نهایت پیامشان به مخاطب نشان دادن فضای پر از چرک و سیاهی است که بهانه سازندگانش این است بگویند واقعیت است! واقعیتی که گستره جغرافیایی آن صرفاً ممکن است در لابه‌لای خاطرات یا موهومات برخی اطرافیان فیلمساز بوده و تعدد تکرارش در قامت اتفاقات نادر، شاذ و حتی استثنا، قابل تعریف و تعمیم باشد. اینکه چرا برخی سعی دارند به جای اینکه منعکس‌کننده اتفاقات پسندیده و امیدآفرین یا پژواک صدای نیک‌اندیشان و نیکوکرداران باشند، نقش مگس روی زخم را بازی کنند، سؤال غریب و تازه‌ای نیست، اما جزو پردامنه‌ترین ابهامات ذهنی مخاطبان و مردم عادی کوی و برزن است که مدعیان روشنفکرزده همواره از دادن پاسخ مستدل و مستند به آن طفره می‌روند.

سوم: شاید آن ایامی که برخی مشغول بسترسازی و تئوریزه کردن اهداف جریانات پنهان در حوزه فرهنگ و هنر و بالاخص مدیوم سینما بودند، باور نمی‌کردند که نصب‌العین بودن دستورات پیدا و پنهان پدرخوانده‌های آن روزگار نه فقط در دولت اصلاحات که حتی در دولت‌های رقیب نیز ادامه پیدا کند. منادیان و سخنرانان غرب‌گرایی برای نیل به این مقصود سعی در ریل‌گذاری بدعت‌آمیزی به منظور سوق دادن تولیدات سینمایی کشورمان به سمت اهداف و امیال برگزارکنندگان جشنواره‌های خارجی داشته‌اند؛ ارائه تصاویری چرک و کثیف مملو از فقر و فلاکت و روا داشتن ستم‌های بی‌حد و حصر در حق زنان و محرم کردن آن‌ها از حقوق اولیه انسانی به دلیل آنچه استیلای تفکرات دگم و عصبیت‌های مذهبی حاکمیت خوانده می‌شد. این مدعا آنقدر مابه ازای بیرونی و شاهد مثال در تولیدات سینمایی کشورمان دارد که نیازی به بررسی و پژوهش ندارد و تنها با مرور اخبار حوزه فرهنگ و هنر می‌توان مصادیق متنوعی برای آن رج کرد. بی‌حسی غیرقابل قبول برخی مسئولان عرصه فرهنگ و هنر و تساهل و تسامح‌های منبعث از تجاهل آن‌ها در حفظ و حراست از اجرای قوانین مصرحه و نیز عدم‌مطالبه و پیگیری تضییع حقوق و شأن نظام اسلامی و مخدوش نمودن وجوه فرهنگی و تمدنی جامعه ایرانی توسط فیلمسازان جشنواره‌پرست این پالس را مخابره می‌کرد که هرکاری دوست دارید انجام دهید، چون اراده‌ای برای پیگیری حقوقی و قانونی وجود ندارد. ارسال چنین پیام‌هایی به دلیل خسته بودن مدیران و مسئولان عرصه فرهنگ و هنر باعث جری‌تر شدن جریانات پنهان در تولیدات سینمایی گردید تا جایی که حتی فیلمسازان رژیم کودک‌کش و اشغالگر قدس عرصه را برای ساخت و تولید آثار سینمایی مجعول و متوهمانه به منظور تخریب وجهه و وارونه‌نمایی زندگی واقعی و حقیقی مردم کشورمان در راستای اهداف شیطانی رهبران صهیونیست‌شان مناسب دیدند و در خیابان‌های تهران فیلم و سریال ساختند. شلیک به قلب حقایق و واقعیت‌های اخلاقی، فرهنگی و دینی بارز و برجسته جامعه ایران از سوی دشمن امری علیحده است، اما اینکه فیلمساز وطنی با هزینه بیت‌المال فیلمی بسازد که در آن هیچ حس مثبتی نسبت به جامعه ایرانی به مخاطبانش منتقل نمی‌کند، درد مضاعفی است. فیلم ساختن غیرقانونی چند مجرم امنیتی که برای به آتش کشیدن کشور و مردمش با بدترین دشمنان انسانیت هم‌داستان شده‌اند، آن هم در شرایطی که گرفتن مجوزهای قانونی برای تولید و ساخت آثار دردمندانه و دلسوزانه از سوی فیلمسازان جوان و خوش‌فکر پروسه‌ای پر پیچ و خم مملو از قرطاس‌بازی و دوسیه‌نگاری شده، مصداقی متعین و ملموس از اصطلاح افتادن در دور باطل است.

در سایه این بی‌تدبیری‌ها و نیز عدم‌رفتار مسئولانه از سوی مدیران این عرصه و القای احساس فعال مایشاء بودن به فیلمسازان جشنواره‌پرست، مخابره شدن اخبار فساد اخلاقی و سوء‌استفاده‌های جنسی از بازیگران زن که اتفاقاً منبع انتشار این اخبار هم اغلب فعالان و دست‌اندرکاران شناخته‌شده سینما محسوب می‌شوند، زخم کهنه‌ای است که ناسور شده، اما در این فقره هم مطابق موارد گفته شده قبلی، ظاهراً اراده‌ای برای برخورد صنفی و قانونی با چنین اقدامات شنیع و ضداخلاقی در بین مسئولان و مدیران مربوطه وجود ندارد.

*جوان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

عکس / موزه سینما در «روز ملی سینما»


عکس / موزه سینما در «روز ملی سینما»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مهجوریت سینمای خانوادگی در ایران اسلامی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فقط کافی است به سیاهه فیلمسازانی که در ۶ سال اخیر مشمول حمایت‌های هنگفت دولتی شده‌اند نگاهی بیندازیم تا مشخص شود سینمای خانوادگی چقدر مهجور است.

به گزارش سینماپرس، سینمایی که قهرمان‌پردازی و داستان‌پردازی را سرکوب می‌کند چاره‌ای ندارد که به دام مینی‌مال‌هایی بیفتد که جز تصاویری تیره و نهایتاً خاکستری از آدم‌هایی منفعل ارائه نکند؛ اینکه چه کسی و با چه دستورکاری قهرمان‌پردازی را سرکوب کرد به امروز و دیروز بازنمی‌گردد و برای غور بر عاملان باید به دهه ۶۰ برویم، یعنی زمانی که بانیان سینمای گلخانه‌ای روی کار بوده‌اند.

بانیان سینمای گلخانه‌ای در اشتباهی مهلک و به جای استفاده از ظرفیت سینمای قهرمان‌پردازانه عامه‌پسند تا توانستند سینمای قهرمانانه را بایکوت کردند و فعالان این سینما را به انحای مختلف تحقیر کردند تا رفته‌رفته سینمای قهرمان‌پردازی که امید می‌داد و آرامش جز به شکل جعلی در آثار مبتذل حیات نداشته باشد و به جایش آثار روشنفکرنمایانه‌ای بر صدر نشستند که اغلب حتی از روایت یک داستان ساده هم عاجز بودند.

آن پایه‌های کج و معوج بود که سینمای ایران را در آستانه۱۴۰۰ به وادی فیلم‌های ضدخانواده انداخت، فیلم‌ها و سریال‌هایی است که نه تنها داستان‌پردازی قدرتمندی ندارند بلکه با پایان‌های باز و فقدان شخصیت‌پردازی دقیق فقط رگه‌هایی از سینمای حرفه‌ای را پیش‌رو می‌گذارند.

اگر کمدی‌های به اصطلاح خالتور را کنار بگذاریم در همین شش ماه اخیر فیلم‌های مختلفی در اکران آنلاین یا سینماها روی پرده رفته‌اند که همگی در یک کلیدواژه که نداشتن روایت داستانی اخلاقی و در عین حال منسجم است، مشترکند. «مهمانخانه ماه نو»، «تیغ و ترمه»، «بهت»، «لتیان» و «هفت و نیم» ازجمله آثار سینمایی هستند که هیچ یک نه تنها قهرمان ندارند که تصویری کدر از مختصات زندگی ایران و ایرانی ارائه می‌دهند.

تنزل دادن مادر ایرانی!

فقط تصور کنید یکی از این آثار فیلمی است که مادر ایرانی را در حد یک فاحشه تنزل داده و دیگری فیلمی است که له‌له زدن چند زن ایرانی اعم از متأهل تا مجرد را برای مردی از فرنگ برگشته تصویر می‌کند. فیلمی دیگر- که از قضا برادران افغانی تولید کرده‌اند و همه جوره در ایران تحویل گرفته شده‌اند- زنان ایرانی را گرفتار سرکوب در انحای مختلف نشان می‌دهد و قس‌علیهذا…

در سریال‌های شش ماه اخیر اعم از سریال‌های تلویزیونی یا شبکه خانگی باز به جز مواردی معدود که با رعایت حرمت خانواده ایرانی تولید شده مابقی بیش از آنکه برای خانواده‌ها الگوساز باشند، فقط و فقط روایتگر ناهنجاری‌های خانوادگی هستند. از «پایتخت۶» و «پرگار» گرفته تا «هم‌گناه» و این اواخر «آقازاده» اغلب گرفتار نوعی تصویرسازی تیپیکال مشتمل بر ناهنجاری‌های اخلاقی از خانواده ایرانی هستند، البته نمونه‌های معدودی نظیر سریال «نون. خ» یا فیلم‌هایی مانند «شنای پروانه» و «پسرکشی» را هم داشته‌ایم که سازندگان در عین روایت دردها در حد خود کوشیده‌اند قهرمانانی طغیانگر در برابر تیرگی را هم به تصویر درآورند ولی حیف که چنین نگاهی به کل محصولات سینما و تلویزیون راه نمی‌یابد.

یادمان نمی‌رود که مدیریت دولتی وقت بر سر سازندگان فیلم‌هایی مثل «تاراج» و «عقاب‌ها» که به زیبایی بر ارائه قهرمانان کنشگر سمپاتیک تمرکز می‌کردند و اتفاقاً حسابی هم مخاطب جلب کردند، چه آورد. سازندگان چنین آثاری مدت‌ها گرفتار بیکاری یا کم‌کاری تحمیلی شدند و آنقدر زجر کشیدند که به دیار باقی شتافتند.

این سال‌ها هر چند مدیران سینمایی هیچ فیلمسازی را به خاطر ارائه تصویر قهرمانانه از مرد یا زن ایرانی، بایکوت یا ممنوع‌الفعالیت نمی‌کنند ولی باز به سان سه دهه قبل آنقدر این فیلمسازان را در انزوا قرار می‌دهند و حداقل حمایت‌ها را نصیبشان نمی‌کنند تا راه باز باشد برای ترکتازی مینی‌مال‌سازانی که حتی در همان حیطه کاری خویش نیز بی‌کمترین بدعتی فقط کپی‌کاری را بلدند.

موج شخصیت‌های منفعل و بی‌هویت

فقط کافی است به سیاهه فیلمسازانی که در شش سال اخیر مشمول حمایت‌های هنگفت دولتی شده‌اند، نگاهی بیندازیم تا مشخص شود سینمای خانوادگی چقدر مهجور است. متأسفانه مدیران سینمایی حتی اگر از فیلم ژانر جنگ یا تاریخی حمایت می‌کنند به جای قهرمان‌پردازی یکسری پرسوناژ منفعل گرفتار موج انفجار یا شخصیت‌هایی درگیر انتحار را در برابر مخاطب می‌گذارند.

مدیریت فعلی، معلول مدیریت دهه ۶۰ است و ساختاری که برای سینمای ایران چیدند، چنان تثبیت پیدا کرده که اگر همین حالا وارد شوراهای بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین زیرمجموعه دولتی سینما شوید، باید با کارشناسانی سروکله بزنید که همچنان مدعی هستند ایرادی ندارد، سینمای فرهنگی مخاطب نداشته باشد!

چنین کارشناسانی در هیچ جای دنیا به منصب تصمیم‌گیری نمی‌رسند، چون هیچ‌گاه نتوانسته‌اند جز در ساختارهای هزینه‌زای دولتی، مشقی کرده و خود را نشان دهند. مصداق می‌خواهید؛ یک مدیر میانی دهه ۶۰ اخیراً فیلمی تولید کرد که بعد از دو سال پشت خط اکران ماندن نتوانست حتی هزینه ناهار عوامل را از گیشه استحصال کند و آن مدیر هم در توجیه ضعف‌ها زمین و زمان را به هم دوخت و مدعی شد، چون فیلم فرهنگی ساخته، تحویلش نگرفته‌اند.

فیلم فرهنگی یعنی چه برادر؟ فیلم هنروتجربه یعنی چه برادر؟ کدام هنرمندی است که با این نیت فیلم بسازد که مخاطب نداشته باشد؟ با اینکه برخی آثار تأمل بیشتری برای ارتباط می‌خواهند، کاری نداریم ولی گاف‌های روایی فراوان یک فیلمساز پیشکسوت که مادر ایرانی را به لجن کشیده ولی جهت بالانس و حتی مبتنی بر الگوهای کلاسیک روایت، یک مادر مثبت را نشان نداده، کجای دلمان بگذاریم؟

اگر فیلم‌های سینمایی یا سریال‌های این سال‌های‌مان از ساختن قهرمان عاجزند و اگر با انبوه آثاری مواجهیم که یک تصویر تازه و حسنه از خانواده و سلوک پسندیده بین‌خانواده‌ای ارائه نمی‌کنند، بلاشک ده‌ها دلیل دارد ولی اصلی‌ترین دلیلش، همان مدیرانی هستند که همه جوره سینما را در چنگ خود گرفته‌اند ولی توانایی خط‌دهی به جریانی را ندارند که ولو در اقلیت کوشیده از کیان خانواده ایرانی دفاع کند! نمونه‌اش را می‌خواهید؟ به جشنواره‌های دولتی این سال‌ها مراجعه کنید و ببینید چگونه آثار قهرمان‌پردازانه و خانواده‌پسند، طرد شده‌اند تا خرده‌پیرنگ‌هایی که پر از ادابازی (!) هستند بر صدر بنشینند.

سینمای ایران در پساکرونا بیش از هر چیز به مدیرانی نیاز دارد که فرصت رشد همه نوع سینما و به ویژه سینمای خانواده‌محور را فراهم کند یا آنکه کلاً سینمای ایران را از شر مدیران بالادستی اشتباهی رها کنند و به دست صاحبان واقعی این سینما یعنی دلسوزان و دغدغه‌مندان واقعی فرهنگ و هنر ایران‌زمین بدهند.

*جوان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

هنرمند پیشکسوت موسیقی مقامی خراسان در گذشت


هنرمند پیشکسوت موسیقی مقامی خراسان در گذشت

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جهل را در نظام مدیریت یک اشکال جدی می‌دانم/مدیرانمان باید حوزه تخصصی‌شان را بشناسند – اخبار سینمای ایران و جهان

وقتی مهمانی که خودش را نخبه جا می‌زند و حاشیه‌ها و ناهنجاری‌هایی برای تلویزیون درست می‌کند یا صدای خواننده‌ای که مواضعش همه را ناراحت کرده است پخش می‌شود، این سؤال را به‌وجود می‌آورد؛ آیا کسی دغدغه نظارت دارد؟

به گزارش سینماپرس، این روزها رادیو و تلویزیون گرفتارِ یک معضل جدی در همه مواردند؛ فقدان نظارت! وقتی مهمانی به تلویزیون می‌آید که تهیه‌کننده صفحه مجازی و اینستاگرامش را در حین پخش زنده برنامه بررسی می‌کنند یا مدلی که جای نخبه جا می‌زنند و بعد از هیاهوها جوابیه قابل تأمل داده می‌شود،

یا صدای خواننده‌ای از موجِ رادیو به گوش می‌رسد که همه ذهن‌ها را به این سمت می‌برد؛ آیا این اشکالات و اشتباهات مکرر تعمدی‌اند یا هنوز می‌توانیم مثل خیلی از مدیران، چشم و گوشمان را ببندیم و بگوییم نفوذی در کار نیست؛ این‌ها همه اشتباهِ سهوی است! همان موقعی که رئیس صداوسیما نامه‌ای به معاون سیما می‌نویسد و از عبارتِ “ستون پنجم فرهنگی دشمن” رمزگشایی می‌کند هشداری است که هنوز در رادیو و تلویزیون آن را جدی نمی‌گیرند و کماکان تکرار این اشتباهات به‌اصطلاح سهوی‌ را شاهدیم.

به‌سراغ محمدحسین صوفی و سیداحسان قاضی‌زاده هاشمی دبیر و عضو شورای نظارت بر صداوسیما رفتیم و پیگیر شدیم که شورا در مقابل این معضلات و مشکلات و اشتباهات چه‌کارهایی کرده است و در دستور کارش دارد.

سریال ایرانی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، تلویزیون، رادیو، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران،

چرا قبل از پخش، نظارت دقیق و حرفه‌ای نمی‌شود؟

مشروح این صحبت‌ها را در ادامه بخوانید:

* آقای صوفی، بگذارید از شما شروع کنیم، شما به وجود نفوذ و نفوذی در صداوسیما قائل‌اید؛ با این حجمِ اشتباهاتی که مکرراً تکرار می‌شود و همه فریاد می‌زنند ناظر نداریم یا ناظرین هوشمندانه رفتار نمی‌کنند و جلوی معضلات را نمی‌گیرند.

من هنوز به این نتیجه نرسیدم. واقعاً حجم برنامه‌های رادیو و تلویزیون را هم باید درنظر گرفت. تعداد شبکه‌ها و برنامه‌ها زیادند؛ کارشناسان و مهمانانی که می‌آیند و می‌روند، از این منظر هم باید این مسائل را مورد بررسی و قضاوت قرار داد. من اعتقادم این است چنانچه واقعاً به‌تعبیر شما قبل از پخش هر برنامه و سریال و آیتم و… نظارتی حرفه‌ای و اصولی شود حتماً این آسیب‌ها کاهش و به صفر نیل پیدا می‌کند. برخی اوقات ایراد می‌گیریم این لباس مجری، مهمان و یا کارشناس برنامه نامناسب است اما چرا به دستورالعملی که برای پوشش وجود دارد مراجعه نمی‌کنیم؛ اگر نداریم چرا این دستورالعمل را ایجاد نمی‌کنیم. حتماً باید این قوانین و دستورالعمل‌ها وجود داشته باشند.

رنگ تصویر را کم و زیاد می‌کنند تا آرایش‌ها را نشان ندهد

هر رسانه حرفه‌ای مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها و قوانین و مقررات برای برنامه‌ساز، سریال‌ساز و مهمان و کارشناسش دارد. برخی اوقات به آرایش و پوشش و گریم فلان برنامه ایراد می‌گیریم، چرا از این دستورالعمل‌ها استفاده نمی‌شود؟ به‌جای آن در زمان پخش، رنگ را کم و زیاد می‌کنیم آن آرایش‌ها را نشان ندهد؛ چرا قبل از پخش و تصویب این نظارت‌ها را نداریم. برخی اوقات به لوکیشن ایراد وارد می‌شود در صورتی که برای همه این عوامل قانون و دستورالعمل وجود دارد.

موضوع مشکلات و حاشیه‌های مهمانان

* از آنجایی که شما می‌فرمایید به وجود نفوذ و نفوذی در صداوسیما قائل نیستید؛ اما این اشتباهات در پخش موسیقی با صدای خواننده‌ای که علیه جمهوری اسلامی مواضع داشته و یا مهمانی که می‌گویند نخبه است و مدل از آب درمی‌آید، این‌ها چه توجیهی دارند؟

در ارتباط با دعوت مهمان که بعدها مشکلی پیش نیاید یا پخش موسیقی و فیلم، با تدوین آن ضوابط و دستورالعمل‌های نظارتی که اشاره کردم هم بحث اطلاعاتِ عوامل و دست‌اندرکاران تکمیل می‌شود و هم شاهدِ این اشتباهات و اتفاقات نخواهیم بود، یعنی کارشناس پخش فیلم باید به آخرین اطلاعات موجود آن فیلم در دنیا دسترسی داشته باشد یعنی بداند در زمان حاضر چه فیلمی و توسط چه شرکتی و با چه هدفی تولید می‌شود، آیا ظرفیت پخش در ایران را دارد؟

پخش ناآگاهانه فیلم و موسیقی

و یعنی اینکه بی‌اطلاع باشیم فیلمی را پخش کنیم کارگردان یا سناریوی آن مسئله‌دار باشد یا در ارتباط با موسیقی و هر خواننده و نوازنده‌ای که باید کارشناسان رسانه مسلط به آن باشند و اطلاعات لازم را داشته باشند، اطلاعاتشان بِروز باشد و مواضع هنرمند و مواضع کارشناس و مهمانی که دعوت می‌کنند حتماً کارشناس، مهمان و مجری همسوی جریانات فرهنگی جمهوری اسلامی باشد و چنانچه خلاف اهداف فرهنگی جمهوری اسلامی است به هیچ وجه نباید استفاده شود. چرا به این نکات اشاره می‌کنیم؟ چون از رسانه ملی تعریفی سراغ داریم که رسانه ملی پاک است و همه اجزایش باید پاک و مطهر باشند.

* شورای نظارت برای جلوگیری از این حاشیه‌ها و مشکلات مهمانان تلویزیونی چه تذکراتی داده و حتی کار به توبیخ و جریمه هم رسیده است؟

این  جدّیت در شورای نظارت وجود دارد و تذکر می‌دهد. واقعاً اعتقادم به‌عنوان کارشناس رسانه بر این است حتماً نظارت پخش باید قبل از پخش صورت بگیرد. باز به‌عنوان کارشناس رسانه و نظارت قبل از پخش به‌مراتب راحت‌تر، کم‌هزینه‌تر و کم‌دردسرتر از بعد پخش است. صداوسیما می‌تواند با تنظیم راهنما و دستورالعمل، مشکلات را برطرف کند. همه سازمان‌های رسانه‌ای دستورالعمل و کتاب راهنما دارند؛ یعنی سازمان صداوسیما ضوابط پخش موسیقی، فیلم و دعوت مهمان و کارشناس و ضوابط پوشش و آرایش را باید تدوین کند و در سایتش قرار دهد و اعلام کند که این ضوابط پخش برنامه‌های صداوسیما است.

سریال ایرانی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، تلویزیون، رادیو، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران،

مدیرانمان باید حوزه تخصصی‌شان را بشناسند

* وقتی برخی از دست‌اندرکاران می‌گویند “نمی‌دانستیم فلان مهمان، این شکلی می‌شود”، و یا فلان خواننده‌ای که نباید صدایش پخش می‌شد چنین مواضعی داشته است…

حتماً باید با این دسته از افراد برخورد شود. می‌خواهم بگویم این عیب نیست که مدیران ما شناخت عمیقی از موسیقی قبل از انقلاب و بعد از انقلاب داشته باشند. اتفاقاً حُسن است که بگوییم فلان مدیر ما در بخش موسیقی، آشنایی کامل به موسیقی قبل و بعد از انقلاب دارد. اگر این آشنایی را نداشته باشد؛ مشکل است، چرا که نمی‌تواند به‌درستی تشخیص بدهد، بنابراین یکی از این مأموریت‌ها، آموزش‌هایی است که به مدیران ما باید بدهند تا شناخت بیشتری نسبت به حوزه تخصصی‌شان داشته باشند. همان‌طور که گروه‌های موسیقی و فیلم ما باید این اشراف را نسبت به موسیقی، تئاتر و انواع هنرها داشته باشند و گروه معارف ما مکاتب و ادیان را بشناسند.

جهل را در نظام مدیریت یک اشکال جدی می‌دانم

حالا اینکه می‌گویید یا برخی می‌گویند “شناخت نداشتیم” یا “از مواضع فلان خواننده که موسیقی‌اش پخش شده است و از حواشی فلان مهمان خبر نداشتیم”، این توجیه‌پذیر و قابل دفاع نیست که شناخت ندارند، نمی‌دانند یا نمی‌دانستند. حتماً باید بررسی کنند؛ البته من این‌ اتفاقات را به حسابِ بی‌اطلاعی می‌گذارم؛ این‌که بگوییم عمدی بوده با شناختی که از بچه‌های رادیو دارم به حسابِ عمد نمی‌گذارم. جهل را در نظام مدیریت یک اشکال جدی می‌دانم. کسی که برنامه‌ساز در حوزه تخصصی است باید که اشراف کامل به موضوع داشته باشد.

* شورای نظارت بر صداوسیما به این مسائل ورود کرده است؟

ما در شورای نظارت خیلی جدی وارد این مسائل می‌شویم. آن‌قدر ریز و جزئی مسائل را می‌بینیم و تذکر می‌دهیم که می‌توانید تأثیرات آن را در توبیخ و جریمه برخی از مدیران، اصلاح برخی از برنامه‌ها ببینید که دیده و حتی شنیده می‌شود. و حتی فلان مجری یا تهیه‌کننده و هنرمند و عوامل دیگری که دیگر نیستند یا آن برنامه قطع می‌شود. این را بدانید که بالأخره از جاهایی نظارت، تذکر و برخورد می‌شود.

سریال ایرانی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، تلویزیون، رادیو، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران،

همه‌چیز به نظارت برمی‌گردد

در ادامه با قاضی‌زاده هاشمی عضو شورای نظارت بر صداوسیما گفت‌وگو کردیم که مشروح آن از نظرتان می‌گذرد:

احسان قاضی‌زاده هاشمی عضو شورای نظارت بر صداوسیما درباره حاشیه‌های مهمانان تلویزیونی و فقدان نظارت در برنامه‌سازی، سریال‌سازی و پخش آهنگ‌ها و موسیقی‌ها در شبکه‌های رادیویی به خبرنگار خبرگزاری تسنیم  گفت: مجموعه این اتفاقات به آن گروه‌هایی برمی‌گردد که در شبکه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی وضعیت نظارت دقیق‌تری داشته باشند، مخصوصاً مجموعه افرادی که از آنتن‌های زنده استفاده می‌کنند. البته برخی از افراد هم هستند که به‌سببِ شهرت یا مطرح شدن به‌واسطه برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی بوده است، ‌ در فضای مجازی با بیانی دیگر و یا چهره‌های دیگر اظهارنظرهای متفاوتی می‌کنند.

کسانی که با رادیو و تلویزیون معروف می‌شوند اما…!

وی اضافه کرد: این دسته از افراد اصولاً به‌برکتِ رادیو و تلویزیون دیده می‌شوند و با این سکو خودنمایی می‌کنند. در ادامه طوری رفتار می‌کنند که انگار به خارج از کشوری‌ها یا عناصر معاند می‌گویند “ما فکر و درونمان چیز دیگری است و  فقط از شبکه‌های صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران استفاده می‌کنیم”؛ بحث من ویژه مهمان نیست، عرصه‌های مختلفی که مطرح می‌شوند یک جنبه‌های ریاکارانه‌ای از خودشان در جاهای دیگر نشان می‌دهند.

نظارت‌مان پسینی است! اما تذکر می‌دهیم

قاضی‌زاده هاشمی تأکید کرد: این ضرورت دارد که صداوسیما مخصوصاً گروه‌های برنامه‌ساز، تهیه‌کنندگان و در نهایت شبکه ناظرین درون‌سازمانی‌اش دقیق‌تر و باظرافت‌تر این مسائل را در دستور کارشان قرار دهند. ما در شورای نظارت بر صداوسیما برنامه‌ها را ارزیابی می‌کنیم به‌عبارت دیگر نظارتمان پسینی (نظارت بعد از اجرا) است. البته گاهی اوقات سریالی را بررسی کرده‌ایم که مسئله‌دار بوده اما چون چندقسمتی است تذکراتمان در قسمت‌های بعدی اعمال شده و در بازپخش دوباره آن مشکلات وجود نداشته است.

دقت و نظارت فقط نباید فرمی باشد

وی با اشاره به اینکه دقت و نظارت امروز فقط روی فرم نیست، خاطرنشان کرد: منظورم این است که کارکرد ناظرین پخش و نظارت‌های کیفی در حین و زمان تولید، آن ظرافت‌ها و دغدغه‌مندی‌ها را نشان نمی‌دهد.  دقت فقط نباید روی فرم باشد قبلاً شکل و شمایل نظارت‌ها، نظارت‌های فرمی و شکلی بود. امروز باید به‌سمتِ نظارت‌های جدی محتوایی، فردی و موضوعی برویم.

فضای مجازی وظیفه‌ را سنگین‌تر کرده! / باید دغدغه‌مندتر نظارت شود

عضو شورای نظارت بر صداوسیما با تأکید بر این نکته که به‌برکتِ فضای مجازی باید فرمت‌های موضوعی خیلی دقیق‌تر در نظارت‌ها لحاظ شود، گفت: به‌برکتِ فضای مجازی و این شفافیتی که در این عرصه وجود دارد آن فرمت‌های موضوعی باید خیلی دقیق‌تر، ظریف‌تر و با دقت بیشتری مورد ملاحظه و دغدغه مخصوصاً حوزه‌های نظارتی صداوسیما باشد. در شورای نظارت بارها مفصل بحث کرده‌ایم که این روند میان گروه‌ها، پخش‌ها، ناظرین پخش‌ها و تهیه‌کنندگان باید روند کامل و جامعی باشد تا دچار چنین ایرادات و اشکالاتی نباشیم.

سریال ایرانی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، تلویزیون، رادیو، شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران،

شورای نظارت همیشه جدّی در میدان بوده است

وی اضافه کرد: من در طول دو دوره‌ای که به‌عنوان عضو شورای نظارت بر صداوسیما حضور دارم به موارد عدیده‌ای برخورد کردم؛ همیشه با جدّیت به‌دنبال این مشکلات بوده‌ایم و در جلسات شورای نظارت به‌صورت مرتب برای این موضوعات و مشکلات وقت می‌گذاریم. قطعاً در ادامه راه هم به گزارشات و موضوعات جدید رسیدگی می‌کنیم.

باید بررسی شود ناشی از قصور بوده یا تقصیر!

قاضی‌زاده هاشمی در پاسخ به این سؤال که وقتی موسیقی خواننده‌ای از رادیو پخش می‌شود که مدتی است از ایران رفته و علیه جمهوری اسلامی و ملّیت خودش صحبت‌های قابل تأملی می‌کند، دست‌اندرکاران مربوطه با حالت تعجبی می‌گویند “واقعاً این مواضع را داشته است!؟ ” و نوعی ابراز می‌کنند که از این اتفاقات آگاهی نداشتند،  خاطرنشان کرد: این‌ها عمدتاً هزینه‌های مدیریتی است که ضرورت‌های نظارت‌های درون‌مدیریتی سازمان صداوسیما را بیشتر و بیشتر می‌کند. این مطالبه وجود دارد که ما در شورای نظارت داشته‌ایم؛ بعضاً به این واسطه و مشکلات، مدیرانی جابه‌جا شده‌اند یا بعضاً به جاهای دیگری رفته‌اند. واقعاً این اشتباهات، جایی برای چشم‌پوشی نمی‌گذارد؛ باید بررسی شود که ناشی از قصور بوده یا تقصیر! در هر دو حالت نحوه مدیریتی‌شان درست و مبتنی بر یک اصول و ضوابطی باشد.

باید مراقب صفحات مجازی مهمانان باشند

وی افزود: ناظرین و مدیران باید هوشیارانه‌تر مراقب باشند و توجهشان را این روزها به صفحات مجازی (اینستاگرام، توییتر و…) مهمانان، کارشناسان و عوامل برنامه‌ساز و سریال‌سازشان را بیشتر کنند. قبلاً این نظارت‌ها شکلی و فُرمی بود و الآن باید بیشتر به‌سمتِ محتوایی برود. این موضوعات را در شورای نظارت بر صداوسیما رسیدگی می‌کنیم؛ اعضای شورا دغدغه‌ دارند و قطعاً به گزارش‌های جدید هم رسیدگی خواهیم کرد.

حضور معاون صدا در شورای نظارت بر صداوسیما

قاضی‌زاده هاشمی درباره حضور معاون صدا در شورای نظارت بر صداوسیما، گفت:‌ معاون صدا ان‌شاءالله به شورای نظارت خواهند آمد تا گزارش عملکردشان را بدهند. نکات زیادی راجع به رادیو وجود دارد؛ برخی مشکلات و ضعف‌هایی که باید درباره آن با معاون صدا صحبت شود. نقطه‌نظرات و مطالب اعضای شورا به سمع و نظر ایشان برسد. این دعوت و حضور در اولویت شورای نظارت است.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

آیا جناب وزیر ارشاد هم از ملت مسلمان ایران حلالیت خواهد طلبید؟! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پس از طلب حلالیت امام جمعه ملارد از وزیر بهداشت، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در توئیتر خود نوشت: ممنون از ایشان که حکم شرعی فراموش شده‌ای را یادآور شدند که حق الناس فقط جان و مال نیست؛ آبرو هم هست. حال سوال مطرح می شود که آیا وزیر ارشاد هم به سبب ولنگاری فرهنگی در زیر مجموعه های مدیریتی خود از ملت مسلمان ایران حلالیت خواهد طلبید؟!

به گزارش سینماپرس، سید عباس صالحی در پیام توئیتری خود نوشت: امام جمعه ملارد از آقای دکتر نمکی طلب بخشش کرد و افزود اگر نبخشد خود را از عدالت خارج می‌داند و هفته بعد نماز جمعه نمی‌خواند. ممنون از ایشان که حکم شرعی فراموش شده‌ای را یادآور شدند که حق الناس فقط جان و مال نیست آبرو هم هست، اگر کسی اتهام غلط بزند تا وقتی طرف نبخشد فاسق است.

اخیراً ویدئویی در شبکه‌­های اجتماعی و فضای مجازی از سخنان امام جمعه ملارد از تریبون نمازجمعه در مورد فرزند وزیر بهداشت پخش شد.

حجت الاسلام سید حسین حسینی نوری امروز بابت سخنان هفته گذشته خود از تریبون نماز جمعه این شهر در مورد فرزند وزیر بهداشت که در جریان آن اتهامی به وی نسبت داده می‌شد، از دکتر نمکی طی نامه‌ای عذرخواهی کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سیاست‌گذاری اصلی سینما به دست کسانی است که اعتقادی به استمرار انقلاب اسلامی ندارند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: یک کارشناس فرهنگی همزمان با فرا رسیدن ۲۱ شهریور روز سینما تأکید کرد: دولت اعتدال کم‌کاری‌های خود را در رونق و تولید فیلم‌های تراز انقلاب اسلامی طی سال‌های گذشته، در مدت باقیمانده از عمر خود جبران کند.

به گزارش سینماپرس، با فرارسیدن روز ملی سینمای ایران بررسی جایگاه سینمای تراز انقلاب اسلامی در سینمای ملی ایران ضرورت روشنی دارد.

اینکه دولت در زمینه اعتلا و ارتقای سینمای ملی و تحقق آرمان‌های امام خمینی (ره)  به عنوان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در سینمای ایران چه کرده است سؤالی است که از الهی منتقد سینما و کارشناس فرهنگی پرسیدیم.

سعید الهی در گفتگویی با خبرنگار ما گفت: بر اساس مفاهیم  برگرفته از انقلاب و فرمایشات امام راحل و مقام معظم رهبری، مؤلفه‌های سینمای تراز انقلاب اسلامی در بسیاری از اسناد بالادستی از جمله نقشه مهندسی فرهنگی کشور تدوین و تبیین شده است؛ اما در طول استقرار دولت یازدهم و دوازدهم غیر از چند اثر بسیار اندک، اقدام دیگری برای رونق آن در عرصه سینمای کشور صورت نگرفته است.

وی افزود: این در حالی است که متأسفانه فیلم‌هایی در فهرست تولیدات سینمایی قرار گرفته‌اند که با فرض فروش بالا، اما کمترین ویژگی از سینمای شاخص انقلاب اسلامی را با محوریت مفاهیم دین و اخلاق و عدالت دربر ندارند.

این کارشناس فرهنگ و رسانه یادآور شد: همانطور که حضرت امام(ره) و رهبری بارها اشاره داشته‌اند سینما از مظاهر تمدن بوده است و به عنوان یک هنر پیچیده و متعالی می‌تواند هم در اختیار تبیین دین باشد و هم کلید پیشرفت کشور؛ اما با مروری بر آثار فعلی سینما آیا واقعا می‌توان چنین ادعایی داشت؟

وی در آسیب‌شناسی این موضوع خاطرنشان ساخت: نفوذ جریانات التقاطی در حوزه فرهنگ اسلامی و تأثیر آنها بر سیاست‌گذاران و مدیران در مسیر تولید و نظارت بر محتوای آثار سینمایی، بیشتر موجب اصالت بخشی به انتظارات منابع انسانی فعال در این مسیر شده است تا آرمان‌ها و اهداف انقلابی!

الهی تشریح کرد: هدایت سینما در حال حاضر اگرچه به ظاهر در اختیار مدیران مورد تأیید نظام است اما در واقع سیاست‌گذاری اصلی به دست کسانی در پشت پرده و خارج از نهادهای رسمی صورت می‌گیرد که اعتقادی به استمرار انقلاب اسلامی نداشته و مفاهیم انقلابی،  ولایی و عاشورایی نزدشان شعارهایی است که عمرشان بسر آمده و تنها برای تأمین منافع آنها گه گاه بکار گرفته می‌شود.

وی گفت: این افراد که صاحب رسانه، محافل هم‌اندیشی و حلقه‌های فکری و از همه مهم‌تر نفوذ در دستگاه‌های دولتی و سرمایه  و انباشته‌های کافیند اساساً هنر دینی و انقلابی را مطابق سلیقه‌های منفعت طلبانه خویش تعریف کرده‌اند و با همین ترفند به شدت در تغییر افکار مدیران و جذب نسل جوان در عرضه فیلمسازی،  فعال و تا حد زیادی متأسفانه موفق بوده‌اند.

این مدرس دانشگاه گفت: طبیعی است که با این حجم از قدرت و نفوذ و البته همخوانی با سیاست‌های فرهنگی غرب و جریانات لیبرالیستی و اومانیستی دنیا، اصالت سینمای ایران تأمین خواسته‌های این افراد خواهد بود تا تحقق مفاهیم معرفتی که حاکمیت برای اعتلای سینما در نظر گرفته است. لذا به همین دلیل  فیلم‌های تراز انقلاب اسلامی در طول این ۴۱ سال به ویژه دو دوره ریاست جهموری اخیر از مظلومیت و مهجوریت زیادی برخوردار بوده‌اند.

وی در پایان گفت: توجه به راهبردهای نظام و رهبری در گام دوم انقلاب و جسارت پاکسازی فضای سینما از اقدامات مشکوک و هدفمند در جهت تضعیف و نزول ذائقه‌های مردم و حمایت صریح از تولیدات استراتژیک و پاک و سالم می‌تواند در چند ماه آینده خاطره بهتری از مدیران سینمایی دولت اعتدال در ذهن مردم انقلابی و سینماگران متعهد برجای بگذارد.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع