شنای پروانه اولین فیلم سینمایی محمد کارت، کارگردان جوان ومستند ساز موفق سالهای گذشته.
فیلمهای مستند سینمایی و کوتاه داستانی، چون «خونمردگی»، «بختک»، «معلق» «آوانتاژ»، «بچهخور» جان تازه ای به سکون جشنواره فجر در سالن چهارسو داد.
جواد عزتی، طناز طباطبایی، امیر آقایی، پانته آ بهرام، علی شادمان، نیره فراهانی، مهدی حسینینیا، ایمان صفا، مهلقا باقری، نادر شهسواری و آبان عسکری،
بازیگران فیلم شنای پروانه هستند، که در حوزه اجتماعی دغدغه خود را به تصویر کشیده است.
داستان یک مدلی از ادمهای قلدر است که یکی از انها بخاطر قتل همسرش به زندان می افتد.
جمعیتی از داداشی های خالکوبی شده به تکاپو میافتند و بخشی از شهر را به تصویر می کشند که قانون جنگل را دارد .
داستان برگرفته از یک آسیب اجتماعی است پدیده دست به دست شدن تصاویر شخصی و ابرو ریزی در فضای مجازی.
مردمی را لازم داریم که اگر تصاویر شخصی کسی به دستشان رسید بجای تماشا و پخش ان را پاک کنند.
کارت این حرف را به خشن ترین شکل ممکن و با بازسازی صحنه های قتل، نشان دادن بازوهای ستبر و مغز های کوچک گندیده می خواهد بزند.
جواد عزتی نقش اصلی دارد و دچار تحولات عجیب و غریبی می شود.
و مسیر یک استاد مکانیکی تا قلدری باهوش را در عرض چند دقیقه طی می کند
زیرا در شنای پروانه ، کارت به این نتیجه رسیده در زمان ناکارآمدی قانون و حضور قلدرها فقط یک قهرمان قلدر-کارآگاه می تواند جواب بدهد.
داستان خیالی کارت با تکه های مستند طوری و واقعی از روایت حادثه ای که در جامعه اتفاق می افتد و همه ما در جریانش هستیم جان میگیرد
وگرنه بخش تولید پوارو از جواد عزتی بیهوده است در واقع خون این گونه افراد بیشتر وقتها به هدر رفته و فراموش می شود.
کارت در کارنامه خود فیلمهای درخشانی دارد و مسیر پیش روی او هم مسیری سخت اما روشن است.
زهرا صفایی زاده
مجله الکترونیک دفتر سینمایی
تمام کارکترهای سبب و نسبی یک زن مرده و غایب در مسیر بیهوده ای برای انچه که به ان اعتقادی ندارند در حال حرکت هستند.
زنی توسط شوهرش به قتل رسیده عدم اثبات قتل ،پتج سال از عمر مرد مشکوک به قتل را در زندان تلف کرده است.
و حالا خواهران مقتوله یکی به خون خواهی و یکی به دیه و پول خواهی در حال رفتن پای قران و قسم به قران است.
یک اتوبوس پر از فامیل رنگانگ که هر کدام یک قصه نیم خطی ناقص دارند .
اگر چه به پررنگ شدن تم قضاوت و معمایی فیلم کمک کرده
ولی حضور این همه کاراکتر در فضای محدود اتوبوس که همه هم حرف میزنند
و نظر میدهند ، باعث سرسام و سردرگمی میشود.
در قسم قرار است پازل داستان فیلم را تمام سرنشینان با حرفها و اطلاعاتشان تکمیل کنند
و هر کدام از انها سهم خود را بگوید و بازی کند.
در نیمه اول، فیلم موضوعی را طرح میکند خون خواه مهناز افشار است که مدام دنبال چیزی می گردد ،
آدم شاهد وکیل بچه موبایل شوهر…
و اصلا مکثی ندارد که بازتاب کاراکتر مفقوده ای باشد که تمام فیلم برای او به تکاپو افتاده!
مهناز افشار موفق نمیشود اهمیتش را به ما و در جمع بقبولاند.
او یک زن است در پیشانی ماجرایی مبهم که سر و ته ندارد.
پیچهای داستان نیز به همین دلیل چندان تکاندهنده از آب درنمیآیند.
قصه قسم بر اساس یک ویدیو از صحنه باز سازی قتل پیش میرود و ما با کارکتر مهم و مفقوده شاهد آشنا میشویم.
تنها بیست دقیقه آخر فیلم جذاب و پرکشش است.
جایی که خواهر خونخواه متوحه میشود پنج سال بیهوده به دنبال خون خواهی خواهرش بود و قاتل ،
شوهر خود اوست که با شاهد ماجرای قتل رابطه جنسی داشته !
فیلم قسم کلا در بیست دقیقه اخر شروع میشود و یک فیلم کوتاه خوب است.
همانجا صحنه تصادف خوب و ضربه نهایی را هم خوب میزند.
بازی حسن پورشیرازی قابل توجه است و فیلم را جلو میبرد.
پایان
زهرا صفایی زاده
مجله الکترونیک دفتر سینمایی
تعداد جلسات : ۱۰ جلسه
ساعات هر جلسه : ۳ ساعت
روزهای برگزاری : یک روز در هفته
مدت دوره :
توضیحات :
۱- مقدمه و مبانی
۲- خوانش فیلمنامه، اصطلاحات و رمزهای حرفه ای
۳- word
۴ – exel
۵ – وارد کردن اطلاعات در exel
۶ – برنامه ریزی و تهیه برنامه فیلمبرداری
۷- نحوه استفاده از نرم افزارهای کاربردی برای دستیار و برنامه ریز کارگران
۸- اجرای برنامه ( دستیار کارگردان: وظایف و چالش ها)
۹ – برنامه ریزی پیش تولید
۱۰ – مدیریت و برنامه ریزی پس از تولید
برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن های موسسه کارنامه گرفته و برای رزرو به صفحه کارگاه در سایت کارنامه مراجعه کنید
تلفن: ۲۲۷۴۵۱۷۸ – ۸۰
سایت: www.karnameh.org
نمایشنامه نویسی
مدرس: محمد چرمشیر
طول دوره: ۳ ماه ۱۲ جلسه ۳ ساعته
روز برگزاری: یک روز در هفته روزهای دوشنبه
علاقمندان در این دوره آموزشی به شیوه عملی و تئوری با اصول و مبانی نگراش نمایشنامه و شیوه درام پردازی سوژه آشنا می شوند.
علاقمندان می توانند جهت حضور در این کارگاه به سایت موسسه کارنامه مراجعه کرده و اقدام به رزرو اینترنتی نمایند
تلفن: ۲۲۷۴۵۱۷۸ – ۸۰
مرضیه مولایاری
درود خدمت همه عزیزان و دست اندر کاران تولید محصولات تصویری
از این پس تصمیم داریم دوستان آماده به همکاری در پروژه های تصویری را در مجله ” دفتر سینمایی ” معرفی کنیم
امید واریم که این پروژه ( نور،صدا،تصویر،حرکت) بتواند به علاقمندان ورود به عرصه بازیگری کمک نماید .
سلام من مرضیه مولایاری ۲۲ساله ساکن شهر قزوین
عاشق حرفه ی بازیگری تقریبا یک سالی میشه که پا گذاشتم تو این عرصه
یک دوره آموزشی را درهمین قزوین گذروندم ولی تا به حال کار حرفه ای نداشتم
من دوست دارم با بازی در نقش هایی که انسان را تحت تاثیر قرار میدهد مشکلات رو به چالش بکشم
من عاشق بازیگریم چون میتونم به جای همه باشم
تک تک شخصیت هارو درک کنم و با پوست و استخون حسشون کنم
دوست دارم جای خیلی شخصیت ها بخندم گریه کنم ناراحت بشم خوشحال بشم عصبی بشم داد بزنم و…
من تقلید صدا هم بلدم ولی بیشتر تمرکز من روحرفه ی بازیگری هست
چون برای من مثل یه عشقه ،خودم ادم احساساتی هستم و طرفدار فیلم هایی که انسان رابه چالش میکشد.
آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، دوست دارم این سبک تقش هارا بیشتر بازی کنم
اگر حداقل از بین ۱۰۰ نفر ۱۰ نفر هم درک کنند و بفهمند این مشکلات ،نبودن ها و نداشتن ها و سختی کشیدن ها برای من کافی هست .
تو این کلیپ خواستم اعتیاد رو به چالش بکشم ،فقر رو به چالش بکشم
خیلی از دخترهای سرزمینم ،بخاطر اوضاع بد مالی دست به هرکاری میزنند ،حتی اگه دوست نداشته باشند و از سر اجبار باشه
و این که من به خودم قول دادم که این حرفه رو ادامه بدم و هر روز بهترو بهتر بشوم و میدونم که میتونم
ممنونم از نگاه های زیباتون که وقت می گذارید و مارا تماشا کردید.
شبکه خانگی و برنامه سازی برای آن از کشمکش بر سر موضوعات و مسایلی که نمیتوان در تلوزیون ،
یعنی رسانه ملی به دلیل سیاستهای داخلی و ممنوعیتها در پخش ، نمایش داد، متولد شد.
داشتن مخاطب میلیونی و سرازیر شدن پول و گردش سرمایه در این بخش هم بی تاثیر نبود.
بی پرده عنوان کردن موضوعات و مباحث سیاسی و فرهنگی در برنامه های مجری محور و سرگرم کردن مردم
با سریال های عاشقانه به سبک سریالهای ترکیه ای و نشان دادن بخشی از روابط اجتماعی ممنوعه مانند؛
ازدواج سپید، روابط آزاد زن و مرد و هم جنس گرایی و… پرتاب موفقیت امیزی برای برنامه سازان بعضا فرصت طلب محسوب می شد.
نقد مدیران و مسئولان خصولتی!
اتفاقی بود که تنها در جایی خارج از صدا و سیما امکان پذیر بود و برای نشان دادن رشد یک شبه و بیمارگونه این افراد در جامعه و رانت خواری سیری ناپذیرشان،
حضور یک رسانه تصویری در حاشیه رسانه اصلی لازم به نظر می رسید!
معرفی و جاگیری آن درست صورت گرفت و تبدیل به نت مارکتینگ شد و ازطریق اپلیکشن موبایلی به محیط فردی و خصوصی افراد راه پیدا کرد،
تا هم جلوی کپی رایت را ببندد و هم با بالا بردن تعداد مخاطب، آمار تماشا و دانلود ، گردش پول را رشد بدهد.
این اتفاق با قهر برخی از هنرمندان از رسانه ملی، خانه نشینی و یا اسباب کشی انها موازی شد.
بعضی از هنرمندان که رنگ و لعابی و دوست و اشنایی داشتند به شبکه های خانگی امدند،
این امر با استقبال تهیه کنند گان و کارگردان همراه بود ، زیرا با ورود برخی سلبریتی ها به این شبکه آمار دانلودها بالاتر رفت .
سایه ی ستاره های سینما روی سر شبکه خانگی، محتویات و جایگاه داستانی این سریالها را متزلزل کرد
زیرا در حضور ستارهای خوش رنگ می توان از قصه گویی سالم و درست شانه خالی کرد ! ستاره ها و سود جویی با سریالهای شبکه خانگی همان کاری را انجام دادند که با سینما انجام داده بودند.
یعنی بجای سیراب کردن ذهن و پالایش روح و سرگرم کردن مردم، شروع به پر کردن قاب ها و نما ها با لنزهای رنگی و ابروهای پلنگی و پوستیژ… کردند
و بجای تولید جریان های فرهنگی و نقد اجتماعی و تلطیف روح و روان مخاطب او را در تب و تاب بیهوده و جریان سازی های پوچ و داستانهای بی معنی بی سرو ته رها کردند.
و باعث شد تا هر روز شاهد تولید تعداد بیشتری از این آثار باشیم.
درحالیکه مدت زیادی از شکل گرفتن این صنعت نمیگذرد ،
چنان مورد توجه قرار گرفت که درحال حاضر همزمان چندین سریال مختلف با موضوعات و ژانرهایی متفاوت اعم از کمدی و جنایی،
برای سلیقههای متفاوت در دسترس است.
استفاده از ستارگان سطح اول و دوم سینمایی در داستانهای هیجانی در وهله اول
و نمایش زندگی لاکچری و اعیانی پر از تصاویر ماشینهای لوکس، خانههای آنچنانی، مهمانیهای عجیب با انواع و اقسام مخدرات از جمله کوکایین
و به رخ کشیدن آدمهای پولدار در این سریال ها برای مردم عادی در صدر قرار گرفته.
مردم عادی که در خانه های کوچک استیجاری شب را صبح می کنند و صبح به سمت اداره ها و کار خانه و خیابانها سرازیر میشوند
فقط میخواهند بدانند چه جذابیتهایی در پول و ثروت و زنان رنگی و مردان خیانتکار وجود دارد؟!
و همین کنجکاوی کاذب رمز موفقیت این برنامه هاست!
چیزی که اهمیت دارد، فرهنگ و ادبیاتی است که این سریالهای پر زرق و برق وارد زندگی اقشار مختلف جامعه می کنند
که نه تنها هیچ چشم اندازی در رشد و توسعه فرهنگ داخلی ندارد ! بلکه مفاهیم قارچ گونه ای در روابط و اخلاق و ابتذال تولید میکنند،
که مشابه خارجی ان در ترکیه برای مصرف کننده ایرانی ساخته میشود.
کارکرد رسانه برای افرادی که بجز پول هدف دیگری ندارند مشخص است !پول ، شهرت …
اما پرسش اینجاست که این افراد ،کی و کجا و طبق چه مجوز و نظارتی میتوانند انبوهی از حباب های کاذب را وارد محیط پر تلاطم و بی در و پیکر زندگی مردم کنند؟!
پایان
زهرا صفایی زاده
مجله الکترونیک دفتر سینمایی
کرگدن به کارگردانی کیارش اسدی زاده
و نویسندگی علی اصغری و مهرداد کوروش نیا چند قسمتی است که روایت خود را آغاز کرده است.
داستان مربوط به عده ای جوان با مهارت در زمینه های مختلف ورزشی است
که وارد چالشی به نام کرگدن شده
و در پی آن ناخواسته وارد ماجراهای تازه ای میشوند.
روایتی غیر خطی با موضوعی بکر و خاص همچنین استفاده از بازیگران نام آشنای تئاتر
اما فیلمنامه دچار مشکلاتی است که تمام ایده های جذاب را نه تنها در نطفه خفه کرده
بلکه درست همان است که فیلم را دچار سقوط میکند.
روایت غیر خطی که برای ایجاد هیجان و اثری ناب خلق شده کم کم تبدیل به سکانس هایی کسالت آور
و در نهایت باعث گیج شدن مخاطب میشود.
اینکه بازه های زمانی بسیاری از یک ماه قبل گرفته تا یکسال قبل را با فلاش بک های متعدد شاهدیم
تمهیدی است که علاوه بر اینکه به پرداخت شخصیتها کمکی نمیکند بلکه آنها را در تیپ نخستین خود رها کرده
و علی رغم استفاده از جلوه های ویژه تبدیل به شخصیت نشده که حتی به یک قدمی آن هم نمیرسند.
چرا هیچ کدام به درستی معرفی نمیشوند و دلیلی برای شناخت آنها و ترغیب بیننده به آنها وجود ندارد.
نکته دیگر اینکه رابطه دانیال با اسبش (که به دست مادرش تیر خورده و می میمرد)
که ظاهرا رابطه ای ورای رابطه یک اسب سوار معمولی با اسبش است بیننده را چندان متاثر نمیکند.
برای روشن تر موضوع شدن ارجاع میدهیم به فیلم گاو ساخته داریوش مهرجویی
و رابطه مش حسن با گاوش که چگونه کارگردان بیننده را در فراق و غم مش حسن
در نبود گاوش شریک کرده تا جایی که خود تبدیل به همان گاو از دست رفته میشود.
اما در اینجا نه تنها رابطه ای ساخته نمیشود که غم و اندوهی بعد از مرگ او در میان نیست
و آنچه میبینیم ساختگی و غیر قابل باور است.
اما در این میان شرکتی که آغازگر ماجرا و ایجاد کننده چالش کرگدن بوده و بنا به گفته خود رویکرد تبلیغاتی داشته
و به شرکت کنندگان وعده مبالغ بسیار هنگفتی داده است
دارای مافیای پشت پرده سطحی و غیر قابل باور است که تنها ادعای گسترده و خطرناک بودن را دارد
اما در حقیقت از جانب او خطری کسی را تهدید نمیکند.
اما او از یکی از سران مافیا به یک عاشق ریاضت کش که تنها به وعده های معشوق(نوید) دلخوش کرده
و زاری و بهانه جویی میکند تقلیل میابد.
اینکه کارگردان با دیدن سریال های اکشن آمریکایی تصمیم به اجرایی در سبک و سیاق آن گرفته تصمیمی است که نیازمند تحقیق فراوان و استفاده از فیلمنامه مناسب دارد
و تنها بسنده کردن به جلوه های ویژه و حرکات دوربین تراولینگ و هلی کم کافی نبوده و دلیلی بر خلق هیجان و داستان پردازی مناسب نیست.
امیدواریم در ادامه راه شاهد برطرف شدن نواقص و رشد بهتر این سریال باشیم.
منتقد : ندا رضایی
مجله الکترونیک “دفتر سینمایی”
تمام
درود به همه
برای ساخت یک تیزر تلوزیونی به عوامل زیر نیاز مندیم
علاقمندان لطفا مشخصات خود را به شماره ۰۹۱۹۶۵۵۳۲۹۸
در واتس آپ ارسال نمایند
۲ خانم مسن سرحال(مادر زن مادر شوهر)
۱ مرد مسن سرحال(پدر زن)
۳ تا زن ۲۶ الی ۳۰ سال
۲ مرد ۳۰ الی ۳۵
۳ تا دختر ۲۰ الی ۲۶ سال
برای تیزر مسابقه ایران
مربوط به شبکه ۱
چهره ها محجوب و زیبا
و بدون آرایش
و با لباس های پوشیده بلند
وحجاب کامل