X

مدیر فنی

دفتر سینمایی

جشنواره فیلم مقاومت خاکریزی است که باید حفظش کرد – اخبار سینمای ایران و جهان


تسنیم: در حال حاضر جشنواره بین المللی فیلم مقاومت خاکریزی است که باید حفظش کرد تا در آینده بتوان در این عرصه رو به جلو پیشروی کرده و نتایج بهتری به دست آورد.

تاریخ بشر شاهد جنگ های بیشماری در جهان بوده، نبردهایی که باعث ویرانی های بسیار و کشته های فراوان شده است.  متاسفانه زمانی برای پایان جنگ ها نمی توان متصور بود، زیرا حرص و طمع و زیاده خواهی نوع بشر پایانی ندارد. تاکنون ده ها میلیون نفر در جنگ های خونین در ادوار مختلف کشته شده اند.

بی شک جنگ جهانی دوم را باید وحشتناک ترین درگیری تاریخ بشر دانست که ویرانی های فراوانی برجا گذاشت. میلیون ها نفر نیز به خاک و خون کشیده شدند که بسیاری از آنان دخالتی در آغاز جنگ و ادامه آن نداشتند.

بعد از جنگ جهانی دوم، جنگ ناعادلانه عراق علیه ایران دومین نبرد کلاسیک تاریخ معاصر محسوب می شود.  در این نبرد دشمن بعثی جنایات زیادی علیه ایران و مردم دلاورش مرتکب شد. همسویی اکثر قدرت‌های جهان با صدام خونریز از شاخصه‌های این جنگ بود.

در دوران دفاع مقدس هرچند صدمات و مصیبت‌هایی بر ایران اسلامی وارد شد، اما عیار دلاور مردان و زنان ایران سنجیده شد و آنان حماسه های بیشماری آفریدند که در تاریخ جنگ های جهان نمونه های آن به چشم نمی آید.

جنگ پدیده ای ناخوشایند است که هیچ ملتی خواهان آن نبوده، نیست و نخواهد بود. این پدیده با وجود تمام مصیبت‌ها تاثیر زیادی روی فرهنگ و هنر جهان داشته است.  جنگ های بیشماری در جهان با زبان تصویر روایت شده اند، از آغاز تاریخ تمدن بشر گرفته تا عصر حاضر، اما فیلم هایی که درباره جنگ جهانی دوم ساخته شده بسیار بیشتر از نمونه های دیگر است. هنوز، نیز، درباره این جنگ در جهان، به خصوص در هالیوود فیلم ساخته می شود.

سینمای ایران نیز از همان ماه‌های ابتدایی جنگ عراق علیه ایران فعال بود و فیلم های بسیاری در این حوزه تولید و روی پرده فرستاد. اکثر این فیلم‌ها با وجود ضعف‌های تکنیکی مورد اقبال مردم قرار می گرفتند. کارگردانان و هنرمندان بسیاری نیز با سینمای دفاع مقدس وارد این عرصه شدند، جوانانی که امروز جزو سرآمدان این عرصه هستند. دهه شصت سال های اوج ساخت فیلم‌های جنگی بود. اوایل دهه هفتاد نیز سینمای دفاع مقدس پر رونق بود، اما کم‌کم از تعداد فیلم ها کاسته شد و در حال حاضر دوران رکود را طی می کند.

برخی از این فیلم‌ها در دوره های مختلف جشنواره های فیلم فجر جوایز بسیاری را به خود اختصاص دادند که آخرین آن سال گذشته بود.

برای حمایت از سینمای دفاع مقدس جشنواره بین المللی فیلم  مقاومت راه اندازی شد. این جشنواره در دوره هایی موفق عمل کرد، اما کاهش فیلم های عرصه دفاع مقدس تا حدودی از رونق آن کاست. شاید بتوان گفت در حال حاضر تنها خانه امید فیلمسازان عرصه دفاع مقدس است تا آثار خود را در آن به تماشا بگذارند. بسیاری از فیلمسازانی که در پشت صف طولانی اکران سینمای ایران می مانند و امیدی به نمایش فیلم خود در سالن های سینما ندارند به جشنواره فیلم مقاومت پناه می آورند. شاید اگر این جشنواره نبود، تعداد فیلم های دفاع مقدسی بسیار کمتر از این هم می شد.

نگارنده ممکن است انتقاداتی به برخی رویکردها و نحوه برگزاری این جشنواره داشته باشم، اما معتقدم و در حال حاضر آن را خاکریزی می دانم که باید حفظش کرد تا در آینده بتوان در این عرصه رو به جلو پیشروی کرده و نتایج بهتری به دست آورد. مسوولان نیز باید تمام توان خود را به کار بگیرند تا برکیفیت آن افزوده و هنرمندان و مخاطبان بیشتری را جذب این جشنواره کنند.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«سوزن»، قصه یک گروه جهادی را روایت می‌کند – اخبار سینمای ایران و جهان


سوره سینما: یوسف جعفری معتقد است مستند-انیمیشن های کوتاه فرصت مناسبی برای تعامل با مخاطب و ارائه اطلاعات مذهبی و اجتماعی است.

یوسف جعفری که مستند-انیمیشن های «سیره علما» را برای پخش تلویزیونی ماه رمضان داشت درباره تازه ترین فعالیت های خود گفت: مراحل پایانی فیلم کوتاه «سوزن» محصول باشگاه فیلم سوره را در دست داریم که یک کمدی فانتزی کودکانه دهه شصتی است و قصه یک  گروه جهادی را روایت می کند که برای کمک رسانی به روستاها می روند و خدمات پزشکی و آموزش فرهنگی ارائه می دهند اما در بدو ورود متوجه می شوند که در روستا هیچ بچه ای نیست چراکه همه شان از ترس واکسن پنهان شده اند.

وی افزود: این اثر یک کار کوتاه ۲۵ دقیقه ای است و به زودی آماده نمایش خواهد شد. هنوز درباره پخش تلویزیونی آن تصمیم گیری نشده است اما به زودی برای حضور در جشنواره ها اقدام خواهیم کرد. هنرمندان این کار بازیگران تئاتری به اضافه تعداد بسیاری از خردسالان هستند.

جعفری که در در سال گذشته دو اثر مستند انیمیشن «خاطرات رضاخانی» و «سیره علما» را روی آنتن تلویزیون داشت درباره سبک کاری خود توضیح داد: این شیوه یک فرم در فضای مستند است که نسبت به سایر فرم ها جدیدتر محسوب می شود. اولین کاری که در این قالب کار کردم «ایماج» نام داشت و سال ۹۲ کلید خورد که خاطره ای از بازی های آسیایی ۱۳۵۳ تهران را روایت می کرد و در واقع تصور کودک از نگاه کردن به تمبرها بود.

وی ادامه داد: پس از آن پروژه های دیگری در این قالب انجام دادم تا اینکه مرکز مستند سوره کار رضاخان را به من پیشنهاد داد که بهمن ماه سال پیش رونمایی شد. از آنجا که خوشبختانه کار مورد توجه قرار گرفت بنا شد تا برای معرفی بیشتر شخصیت های برجسته دینی از این سبک استفاده کنیم و به این ترتیب مستند انیمیشن های «سیره علما» رقم خورد که ماه رمضان امسال در شبکه های مختلف تلویزیونی دیده شد.

یوسف جعفری عنوان کرد: با توجه به نتیجه های خوبی که حاصل شد به خصوص در «خاطرات رضاخانی» احتمال می رود امسال در همین سبک دوره دوم پهلوی را با تمرکز بر محمدرضا پهلوی را به تولید برسانیم. این سبک کار علاوه بر پخش تلویزیونی به خاطر کوتاه بودنش در فضاهای مجازی هم کاربرد دارد و می تواند فرصت خوبی برای اطلاع رسانی و آگاهی در ژانرهای متفاوت باشد.

وی اشاره کرد: البته بسته به اینکه چه چه نوع هدفگذاری در زمینه مخاطب و رسانه انجام می شود می تواند مدت زمان آن بیشتر یا کمتر باشد. این سبک تعامل مردم با اطلاعات مذهبی را بیشتر فراهم می کند و در قالب ۲ دقیقه می توان در فضای مجازی بیشتر طرفدار خواهد داشت. تجربه نشان داده است می توانیم هم در فضاهای مذهبی و هم اجتماعی از این قالب استفاده کنیم.

جعفری درباره دیگر فعالیت های خود نیز گفت: علاوه بر این ها از ابتدای سال کار تیزرهای فرهنگی را شروع کردم و این روزها تبلیغ اپلیکیشن ایران صدا را در تلویزیون دارم و موفقیتی که از آن حاصل شد امروز بخشی از کار ما را به انجام سفارش های تبلیغاتی تبدیل کرد و به زودی هم کتاب «خاطرات سفیر» و یک  اپلیکیشن آنلاین کتابخانه عمومی را در دست خواهیم داشت. این نوع کار را به خاطر ایده پردازی های جدید و خلاقانه بسیار دوست دارم چون باید همیشه به روز باشد.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

رسول نجفیان برنامه «سوگ آواهای کهن» را اجرا می‌کند – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: ویژه برنامه «سوگ آواهای کهن» با موضوع نغمات عاشورایی اقوام ایرانی و سوگ سهراب در شاهنامه توسط رسول نجفیان و در برج میلاد تهران برگزار می شود.

به گزارش سینماپرس، علی درویش‌پور مدیرعامل برج میلاد تهران درباره اجرای برنامه «سوگ‌آواهای کهن» گفت: هر ساله برج میلاد در دهه دوم محرم و همچنین آغاز ماه صفر ویژه برنامه‌های مناسبتی را برگزار می‌کند که اجرای «سوگ‌آواهای کهن» از جمله این برنامه‌هاست. این ویژه برنامه در واقع روایتی از رسم‌ها و آیین‌های عاشورایی اقوام ایرانی و سوگ سهراب در شاهنامه است که توسط  رسول نجفیان  به مدت ۱۰ شب در گالری غربی برج میلاد برگزار می‌شود.

وی افزود: ویژه برنامه «سوگ‌آواهای کهن» نتیجه تحقیق ۳۰ ساله  رسول نجفیان روی آیین‌ها و رسوم عاشورایی و آهنگ‌های نهفته در تعزیه‌ها، نواهایخادمان اباعبدالله الحسین (ع) و لالایی‌های مادران ایران زمین است که خود نیز به همراه گروهی از هنرمندان موسیقی کشورمان اجرا و روایت می‌کند.

مدیرعامل برج میلاد درباره زمان بندی اجراها توضیح داد: طبق برنامه ریزی‌های انجام گرفته این ویژه برنامه از ساعت ۱۸ تا ۲۲ روزهای ۱۸ تا ۲۷ مهرماه در گالری غربی برج میلاد تهران میزبان مخاطبان تهرانی خواهد بود. در اجرای نواهای عاشورایی رسول نجفیان گروه موسیقی دمام زن، گروه کر، گروه دف نوازان نیز این هنرمند را همراهی می‌کنند.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پیشنهاد تاسیس «مرکز فیلم آسیا» در حاشیه بوسان – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: در حاشیه برگزاری جشنواره فیلم بوسان کشور کره جنوبی، انجمن فیلم این کشور پیشنهاد ایجاد سازمانی تحت عنوان «مرکز فیلم آسیا» متشکل از مسئولان سینمایی بلندپایه و وزرای فرهنگ کشورهای آسیایی را داده است.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، قرار است امروز دوشنبه ۸ اکتبر، انجمن فیلم کره جنوبی (KOFIC) از برنامه بلندپروازانه خود برای تاسیس «مرکز فیلم آسیا» پرده بردارد. پیش بینی می‌شود این مرکز جدید به عنوان مرجعی برای سیاستگذاری و گسترش صنعت فیلم منطقه عمل کند.

طرح پیشنهادی ایجاد این مرکز قرار است امروز در کنفرانسی به میزبانی انجمن فیلم کره در حاشیه جشنواره بین المللی فیلم بوسان برگزار شود. شرکای احتمالی مرکز فیلم آسیا، روسای انجمن های سینمایی و وزرای فرهنگ دیگر کشورهای آسیایی هستند که انتظار می رود امروز در این جلسه گرد هم جمع شوند.

انجمن فیلم کره تمایل دارد این تشکیلات جدید در بوسان کره جنوبی مستقر باشد و پیشنهاد شده است بودجه مالی آن از محل مالیات ۳ درصدی بر فروش بلیت های سینما تامین شود.

مغز متفکر پشت این ایده اوه سئوک گئون است که از اوایل سال جاری میلادی کنترل انجمن فیلم کره را به دست گرفته و همچنان جاه طلبی های خود را از زمانی که ریاست کمیسیون فیلم بوسان را بر عهده داشت دنبال می کند. در زمان صدارت سئوک گئون بر این کمیسیون و با تلاش های او بود که شبکه کمیسیون های فیلم های آسیایی (AFCNet) تشکیل شد و به عنوان مجموعه ای شامل سازمان های سینمایی نیمه دولتی کشورهای آسیایی پا گرفت.

بیست و سومین دوره جشنواره بین المللی فیلم بوسان از ۴ اکتبر (۱۲مهر) آغاز شده و تا ۱۳ اکتبر (۲۱مهر) ادامه خواهد.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

استیون سیگال مصاحبه زنده را ترک کرد – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: استیون سیگال، بازیگر اکشن کار هالیوودی، هنگامی که در یک مصاحبه ویدئویی درباره اتهامات تجاوز جنسی مورد سوال قرار گرفت، از دکور مربوطه خارج و مصاحبه را ترک کرد.

به گزارش سینماپرس، ایندیپندنت گزارش داده است سیگال که این روزها تبعه روسیه است در یک مصاحبه کوتاه زنده ویدئویی با برنامه BBC Newsnight با اجرای کریستی وارک شرکت کرده است.

وارک از سیگال می‌پرسد «تو خیلی در تمام اتهامات تجاوز جنسی گیر افتاده بودی، تو یک اتهام تجاوز علیه خودت داشتی و برای من سؤال هست چطور همه این مدت با موضوع کنار آمدی؟».

سیگال بدون دادن پاسخی بی‌درنگ گوشی خود را از گوش درآورده و از دکور خارج شده است.

با قطع شدن مصاحبه وارک به مخاطبان می‌گوید «استیون سیگال، اینجا، و البته، اگرچه به سؤال پاسخ نداد، قبلاً گفته هر گونه اتهامی را که علیه او مطرح شده است رد می‌کند».

این بازیگر برای تشریح رابطه خودش با ولادیمیر پوتین در برنامه حاضر شده بود. سیگال در روسیه لقب «نماینده ویژه ارتباطات فرهنگی آمریکا ــ روسیه» را دریافت کرده است.

اتهام علیه سیگال در ژانویه ۲۰۱۸ با شکایت راشل گرانت مبنی بر تجاوز جنسی مطرح شد. گرانت سیگال را متهم کرده است که در طول تمرین در سوییت هتلی برای فیلم «بیرون برای یک قتل» سیگال به‌اجبار بدن او را لمس کرده و او را روی تخت پرتاب کرده است.

با اوج‌گیری جنبش #MeToo علیه بازیگران هالیوودی، در ماه مارس رجینا سیمونز مدعی شد در ۱۹۹۳ زمانی که ۱۸ سال داشته، پس از دعوت سیگال به خانه در آنجا مورد تجاوز قرار گرفته است.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

به جای مبارزه با تئاتر تجاری، نقیض آن را بیافرینیم – اخبار سینمای ایران و جهان


تسنیم: این روزها حرف بر سر این است که تئاتر با تجاری شدنش پای سرمایه‌داری را به میان کشیده است و این به معنای مرگ هنر است؛ اما آنچه کنش بنکسی در حراج ساتبی نشان می‌دهد هنر می‌تواند در انحصار سرمایه‌داری احیا شود.

نخست : در حراجی ساتبی نقاشی «دختری با بادکنک» بنکسی که شهرت زیادی هم دارد به عنوان آخرین اثر عرضه شد و در نهایت چیزی بیش از یک میلیون پوند فروخته شد؛ اما رویداد اصلی قیمت بالای آن نبود. چرا که با نهایی شدن قیمت و فروش رفتن آن بلافاصله دستگاه خردکنی که در قاب نقاشی تعبیه شده بود فعال شد و نقاشی از درون آن گذشت و پاره‌های آن پایین قاب آویزان شد.»

این خبری است که روزهای گذشته در رسانه‌ها به همراه یک ویدئو منتشر شده است. تابلوی بنکسی، هنرمند ناشناس در یک رویه سرمایه‌داری به اثری بی‌ارزش بدل می‌شود؛ آن هم به واسطه یک دستگاه مکانیکی. دستگاهی که محصول انقلاب صنعتی است و انقلاب صنعتی نقطه جهشی برای تعییر رویکردهای سرمایه‌داری. به عبارتی بنکسی با ابزار سرمایه‌داری، در یکی از محبوب‌ترین بسترهای سرمایه‌داری، تابلوی گران‌قیمتش را از ارزشی تهی می‌کند که سرمایه‌داری آن را تأیید می‌کرده است. این ارزش البته یک پشتوانه نظری قوی نیز دارد: نظریه نهادی ویکی.

اگرچه نظریه نهادی ویکی تمرکزش بر متخصصان امر بوده؛ اما متخصصان هنر در عصر کنونی به بخشی از پروسه سرمایه‌داری بدل می‌شوند. آنان به صاحبان گالری کمک می‌کنند تا بتوانند با رد یا تأیید آثار هنری، قشر ثروتمند را به سوی گالری‌ها هدایت کنند و با توجه به نگرش آقا یا خانم منتقد، اثری را واجد ارزش بداند و آن را بخواند. در عصر حاضر نظریه نهادی از کارکرد آکادمیک خویش خارج شده است و متخصص اثر هنری بدل به عامل واسطه یا به عبارت ساده‌تر دلالی می‌شود. برای مثال در نمایشگاه تهمینه میلانی و قیمت‌گذاری عجیب آن، نقش مدیر سابق دفتر هنرهای تجمسی پررنگ بود. در یک پروسه هنری، یک مدیر هنری عامل واسطه را ایفا می‌کند و نتیجه البته تعطیلی نمایشگاه است.

در داستان بنکسی، می‌توان نگاهی به صفحه اینستاگرام این هنرمند نیز داشت. او اعلام کرده است در این رویداد ملهم از میخائیل باکونین، شاعر آنارشیست روس بوده است. او در حساب اینستاگرامی خود با انتشار ویدئوی خرد شدن تابلویش این جمله از پیکاسو را منتشر کرده “The urge to destroy is also a creative urge” که برگردان فارسی آن «میل ویران کردن هم ، میلی است خلاقانه» می‌باشد.

دوم این روزها در تهران و بالطبع در سراسر کشور حرف از تئاتر تجاری، چگونگی و چرایی رشدش زده می‌شود. دو نمایش گران‌قیمت با حضور ستارگان سینمایی سهم فراوانی از تبلیغات شهری تهران را در شمال شهر به خود اختصاص داده‌اند. هزینه بالای تولید و شرایط اجرایی به نحوی است که عده‌ای بر این باورند این شکل نمایشی در خدمت نظام سرمایه‌داری است. اگرچه اتکای تولیدکنندگان این گونه نمایش‌ها به اصل ۴۴ قانون اساسی و خصوصی‌سازی است؛ اما با نگاهی به گذشته و حال و آینده چشم‌اندازها و سندهای فرهنگی، تجاری شدن فرهنگ چندان هم‌خوانی با اتفاقات اخیر ندارد.

چشم‌اندازهای فرهنگی کشور اساساً رویه‌ای ضدسرمایه‌داری دارند. این رویه نیز برآمده از شعائر انقلابی است که چندان آبش در جوی نظام سرمایه‌داری نمی‌رود. با این حال با فاصله گرفتن از ابتدای انقلاب، سرمایه‌داری آرام آرام در گوشه گوشه‌های عرصه‌های فرهنگی ظهور می‌کند و با افزایش یافتن میزان فروش آثار، به نظر قله‌های نامفتوح هنر، یک به یک فتح می‌گردید. در چنین شرایطی نگاه‌ها و نقدها از سوی ارزش هنری یک اثر، به سوی ارزش مالی آن پیش می‌رفت. برای مثال در آخرین تبلیغات فیلم «هزارپا»، از عباراتی بهره گرفته می‌شود که اساس آن میزان فروش و رکوردشکنی است. به عبارتی کمیت‌گرایی به تمامیت هنر ایران بدل می‌شود.

در مورد نمایش «بینوایان» حسین پارسایی نیز این اتفاق رخ می‌دهد. همانطور که نمایش «اولیورتوئیست» او با رایزنی‌ها برای میزان فروش ختم می‌شود و نگارنده نیز به واسطه داده‌های موجود حتی پیش‌بینی کرده بود این نمایش به چه میزان فروش خواهد داشت. این رویه به «بینوایان» نیز تسری می‌یابد و مدام با واژه میلیاردی از این اثر روی صحنه رفته یاد می‌شود.

اما مسئله مهم این است که آیا ارزش هنر وابسته به اقتصاد است یا محصول شعارهایی است که آن را احاطه می‌کند. برای مثال حسین پارسایی مدام در مصاحبه‌هایش می‌گوید در حال انجام یک فعل فرهنگی است، بدون آنکه مشخص شود فرهنگ به زعم او چیست. چرا که فرهنگ مفهوم صلب در معنا نیست و به واسطه بستر تعریفش، معانی متکثری پیدا می‌کند. از همین رو منتقدان پارسایی می‌گویند فرهنگ انتشاری از «بینوایان» چیزی جز فرهنگ سرمایه‌داری نیست و این تضاد با نگاه پارسایی دارد. پارسایی حاضر نمی‌شود اثرش را برآمده از سرمایه‌داری بداند، با اینکه همانند حراجی ساتبی و اثر بنکسی همه چیز برای برجسته شدن سرمایه‌داری مهیاست. حتی نام سالن اجرایی نیز فراتر از سرمایه‌داری می‌رود. واژه «رویال» به راحتی دال بر یک امر آریستوکرات است.

سوم در شماره اخیر مجله «زیباشناخت» ذیل مقاله‌ای با عنوان «خاص‌بودگی نقد و نیازش به فلسفه» مایکل نیومن به نقل از تامس کرو می‌نویسد «سالن پاریس که اولین بار در ۱۷۳۷ تشکیل شد آمیزه بس متنوعی از طبقات و تیپ‌های اجتماعی را گرد هم آورد. شرکت در تفریحات مشترک در اوقات فراغت برای بسیاری از ایشان نامأنوس بود». کرو می‌پرسد آیا انبوه آدم‌های گردآمده در لوور را می‌شد چیزی بیش از مجموعه افرادی وصف کرد که هیچ سنخیتی با هم نداشتند و موقت کنار هم قرار گرفته بودند؟ کرو از توصیفی معاصر نقل می‌کند:

در اینجا کارگر خرده‌کار ساوُآیی شانه به شانه آن نجیب‌زاده عظیم‌الشأن خوش‌پوش می‌ایستد؛ آن زن پارچه‌ورمالیده عطرهایش را با عطرهای بانویی عالی مقام معامله می‌کند و آن بانو مجبور می‌شود برای مقابله با بوی تند کنیاک ارزان‌قیمتی که در راهش پیچیده بینی‌اش را با انگشتانش بگیرد. صنعتگر بی‌فرهنگی که راهنمایی جز احساس طبیعی ندارد بیرون می‌آید و اظهار نظر صائبی می‌کند که بذله‌گوی نالایقی که کمی آن طرف‌تر ایستاده چون می‌شنود از خنده روه‌دبر می‌شود، آن هم فقط به خاطر لهجه‌ خنده‌دارش. در همین اثنا، هنرمندی که در انبوه جمعیت پنهان شده معنای همه این‌ها را روشن می‌کند و از آن سود می‌برد.

معلوم است که آن «جمعیت» نه فقط حاوی افرادی ناهمگن؛ بلکه حاوی اعضای گروه‌هایی بود که روابطی تخاصم‌آمیز و پرتنش با همدیگر داشتند. کرو در ادامه به این سوال می‌پردازد که چه چیز این جمعیت «تجربی» انضمامی را تبدیل می‌کند به جماعتی یکپارچه و به طور مشخص نمایشگاه آثار هنری چگونه بدل می‌شود به «فضایی عمومی»؛ فضای جماعتی از قرار معلوم متحد، «حوزه‌ای عمومی» به جنبه‌ای هنجاری. بنا به رهیافت کرو باید به پیکارهایی توجه کنیم که در میدان گفتار بر سر انواع گوناگون نقاشی درمی‌گیرد؛ اما من می‌خواهم بر نقش معانی و بیان نوشته‌های نقد هنر تأکید کنم که روی سخن‌شان با جماعتی از مخاطبان بود که هنوز به وجود نیامده بودند.

نقدنویس به دو شیوه آن جماعت را «بازنمایی می‌کند». اول ازهمه نقدنویسان با اتخاذ زاویه دید بازدیدکننده عمومی نمایشگاه، جماعت را بازنمایی می‌کند. یعنی منظر کسی که نه هنرمند است نه مأمور نهاد نمایش‌دهنده آثار یا دولت. نقدنویسان از منظر هنرمندان نمی‌نویسند، هر چند سابق بر این گفتارهای راجع به هنر یا به قلم هنرمندان بود یا برای هنرمندان بود، در قالب بوطیقا یا متن‌های تعلیمی. نقدنویسان در مقام اعضای جماعت بازدیدکننده نمایشگاه می‌نویسند و بازدید خود را به قالبی دراماتیک درمی‌آورند. آثاری که از نظرشان را جلب کرده وصف می‌کنند و نیز در مواجهاتشان را با دیگر بازدیدکنندگان. نقدنویس از جهت دیگری هم جماعت بازدیدکنندگان را بازنمایی می‌کند».

چهارم نوشته نیومن بسیار به دیدگاه ویکی نزدیک است. او یک نهاد را به عنوان تعیین‌کننده معرفی می‌کند، هر چند تعریفش از نهاد مدنظر ویکی متفاوت است. او از منتقد به عنوان یک شاخص نام می‌برد که می‌تواند وضعیت را وصف کند. او با اشاره به نگاه کرو اوضاع را در یک شرایط اجتماعی شرح می‌دهد. نگاه نیومن به ماجرا نیز بسیار به همان وجه تجاری ماجرا معطوف است با این تفاوت که شرایط عرضه را با نوعی برابری همراه می‌کند. یعنی می‌گوید در سالن پاریس طبقات اجتماعی مختلف در کنار هم نظاره‌گر آثار هنری هستند، هر چند از آنان رفتارهای طبقاتی نیز سر می‌زده است. البته این نمایشگاه در آینده خود بدل به تجاری شدن هنر در قرن هجدهم می‌شود و در فرانسه همان دوران است که شکل بورژوازی تئاتر نیز ظهور می‌کند.

شکل اجتماعی هنر توصیف شده در بند سوم نقطه مغفولی است که در نقدها و رفتارهای ژورنالیستی علیه تئاتر تجاری صورت گرفته است. عموم نوشته‌ها بر این نکته اشاره دارد که این نمایش صرفاً برای طبقه خاصی از جامعه اجرا می‌شود و طبقه متوسط رو به پایین از آن بهره‌ای نمی‌برد. ریشه چنین دیدگاهی ابتدا ناشی از فرض گسترده بودن طبقه متوسط رو به پایین جامعه است. منتقدان حال و هوای افکار خود را حول این امر حفظ می‌کنند که نمایشی با چنین ابعادی می‌بایست در دسترس عموم قرار گیرد. حال باید پرسید چرا باید همه به این گونه آثار الطفات داشته باشند؟ پاسخ به نظر ساده است و آن هم همگن شدن نیازهای فرهنگی جامعه ایرانی است. جامعه ایرانی تئاتر را دیگر به مثابه یک بستر تعلیمی نمی‌بیند. از دید آنان تئاتر می‌تواند یک سرگرمی شبانه باشد با حضور چند ستاره. ستاره بودن یک بازیگر نیز صرفاً در میدان فکری بورژواها مستقر نشده است، دیوار خانه جوان پایین شهری هم مملو از عکس ستاره‌هاست. تفاوت صرفاً در سطح دسترسی است. سرمایه‌گذار میلیارد تماس مستقیمی با ستاره دارد و جوان پایین‌شهری تماس مجازی.

تئاتر تجاری و میل حرف زدن درباره آن نشان می‌دهد جامعه ایرانی حداقل در یک میدان خودمختار به همگرایی رسیده است و آن هم اشکال فرهنگی بورژوازی است. اگرچه این امر جدیدی نیست. پی‌یر بوردیو در کتاب «عکس، هنر میان‌مایه» به این پدیده می‌پردازد که چگونه طبقات اجتماعی فروتر تلاش می‌کنند رفتارهای مشابه طبقه بورژوا داشته باشند. بردویو با توصیف شکل عکاسی طبقات فروتر جامعه که فاقد بعد هنری مورد تأیید طبقه فراتر است، از یک تلاش مذبوحانه سخن می‌گوید که در نهایت جهان اثر عکاسان فرودست به عکس‌های خانوادگی و سفره غذا ختم می‌شود. این مسئله می‌تواند در مورد تئاتر تجاری نیز صادق باشد؛ چرا که ستاره‌ها برای عموم مردم ستاره هستند و چندان طبقه اجتماعی آن را مرزبندی نمی‌کند. میل به رفتن به اسپیناس پالاس، میلی عمومی است و این به زعم نگارنده محلی مجادله است.

پنجم هریسون و سینیتا وایت، دو جامعه‌شناس آمریکایی در سال ۱۹۶۶ در کتاب مختصر خود، «بوم‌ها و حرفه‌ها: تغییرات نهادی در جهان نقاشی فرانسوی» به این مسئله می‌پردازند که چگونه اهمیت یافتن هنر در فرانسه قرن نوزدهم، ساختار آکادمی و سلبی بودن نظر اهالی آکادمی منجر به محبوب شدن امپرسیونیسم و ثروتمند شدن نقاشان مدرن شد. اگر به بند سوم بازگردیم، جایی که نیومن درباره نمایشگاه پاریس سخن می‌گوید، می‌توانیم گذری تاریخی به فرانسه قرن نوزدهم داشته باشیم. زمانه‌ای که به واسطه خرید و فروش بالای نقاشی در فرانسه رشد نقاشان چشمگیر می‌شود؛ اما آکادمی از نسل جدید استقبال نمی‌کند و سطح نقاشی مطرودان را نازل می‌داند. در مقابل بازار امپرسیونیست‌های طرد شده را با جان دل می‌پذیرد؛ چرا که نقاشی‌های ارزان‌قیمت آنان بازار فروش جذاب‌تری در طبقه متوسط دارد. همان طبقه‌ای که می‌خواهد همچون بورژواها با اثر هنری خودنمایی کند، فرصتی برای داشتن نقاشی ارزان‌قیمت دارد؛ فارغ از اینکه درکی از آن داشته باشد یا خیر. مسئله بر سر داشتن و قدرت یافتن است.

در ایران امروز، تئاتر مهمترین هنری است که می‌تواند محل رقابت میان طبقات اجتماعی شود. آیین تئاتر رفتن به عنوان یک رفتار بورژوایی می‌تواند به کلیت جامعه تعمیم یابد، هر چند فرودست به سلیقه فرادست توجه دارد. برای همین است که در نمایش «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» پیش از آنکه بلیت‌های گران کف سالن وحدت به فروش رسد، بالکن‌های ارزان‌تر از کف به فروش می‌رود. طبقه فرودست می‌خواهد همان کاری را کند که فرادست می‌کند؛ اما به زعم نگارنده پایان این رویه خوش است. فرودست نمی‌تواند به این مسیر ادامه دهد؛ اما به مسیر تئاتربینی خود ادامه می‌دهد.

اگر رجوعی به سال‌های ابتدایی دهه ۹۰ داشته باشیم به خوبی می‌توان دریافت که بازار تئاتر ایران در حال اشباع شکل تجاری دایره ده بود؛ اما از دل ماجرا نسل جوانی بیرون آمد که جنس تازه‌ای از مخاطب را به تئاتر کشاند. نوید محمدزاده در نقش ژاور این روزها، روزگاری در شکل آوانگارد تئاتر، نمایش «ویران» را بازی می‌کرد. اشکان خیل‌نژاد که روزگاری دستیار حسین پارسایی را در «اولیور توئیست» می‌کند، پیشتر در تالار مولوی عرض‌اندام می‌کند. محمد مساوات، جابر رمضانی، یوسف باپیری، مرتضی میرمنتظمی‌، پوریا کاکاوند، نیما نادری، برادران رشادت،‌ پیام لاریان و صدها جوان فعال در حوزه تئاتر، محصول قیامی علیه تئاتر تجاری هستند. اگرچه این روزها برخی از آنان به واسطه بازار تئاتر جذب تئاتر تجاری شده‌اند؛ اما عطف به نوشتار وایت‌ها می‌توان گفت در سده جدید این امید وجود دارد که تئاتری آوانگارد با مخاطبان تازه شکل خواهد گرفت که گونه نمایشی تجاری را مغلوب می‌کند. آیا کسی از کارهای آروند دشت‌آرای در حافظ حرف می‌زند؟ کسی به یاد می‌آورد روزگاری در ایرانشهر پلنگ صورتی و تن‌تن بالا و پایین می‌کردند؟ در عوض بخش مهمی از تئاتربین‌ها می‌دانند روزگاری «قصه ظهر جمعه» در تئاتر شهر شکل تازه‌ای از رئالیسم اجتماعی را رقم زد.

تئاتر تجاری شاید کمر بخش مهمی از جامعه تئاتری را به واسطه ریزش مخاطب و سوق دادن بازار به یک سو شکسته باشد؛ اما تداومش به معنای از بین بردن خویش است. تئاتر تجاری برای آینده خود برنامه‌ای ندارد؛ مگر اینکه نقیض خود را ببیند. پس بهتر است به جای مبارزه با تئاتر تجاری، نقیض آن را بیافرینیم. این یک مبارزه دیالکتیکی است. جامعه امروز سنتز رفتارهای ماست؛ پس بهترین کار، بهترین کنش است. کنشی که بنکسی اتخاذ می‌کند و در بستر سرمایه‌داری، سرمایه را ویران می‌کند تا سرمایه فرهنگی خویش را بیافریند.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بانک‌ها کمک‌های مردمی جمع شده برای زلزله‌زدگان را به جای بدهی سلبریتی‌ها برداشته‌اند – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: رییس سازمان مدیریت بحران کشور گفته است در بین چهره های شاخص تنها یک خانم برای زلزله زدگان مانده و کار می کند! برخی از این سلبریتی ها بدهکار بانکی بوده اند که بانک ها پولهای جمع شده را بجای بدهی برداشت کردند!

به گزارش سینماپرس،  اسماعیل نجار معاون وزیر کشور و رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در گفت و گو با ایلنا، درباره احضار برخی سلبریتی‌ها به آگاهی ناجا برای پاسخگویی در زمینه کمک‌های جمع‌آوری شده برای مردم زلزله‌زده کرمانشاه گفت: از طریق رسانه‌ها مطلع شدم، برخی از این افراد سلبریتی برای ارائه یک سری اطلاعات به آگاهی ناجا احضار شده‌اند و از جزییات این احضارها اطلاعی ندارم.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با بیان اینکه مانند دیگر نقاط دنیا برای بازسازی مناطق زلزله‌زده‌ دستورالعمل‌هایی وجود دارد، خاطرنشان کرد: براساس دستورالعمل‌هایی که تعیین شده دستگاه‌ها نیز وظیفه خود را انجام می‌دهند، از همین‌رو به همه افرادی که مبالغی در خصوص کمک به مناطق زلزله‌زده از طریق مردم جمع‌آوری کرده‌اند، اعلام کردیم تا این مبالغ را درصورتی که در رابطه با امدادرسانی به مردم زلزله‌زده است، در اختیار جمعیت هلال احمر قرار دهند و اگر در خصوص بازسازی این مناطق است، مبالغ را به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تحویل دهند، چراکه این بنیاد وظیفه بازسازی در این مناطق را برعهده دارند.

نجار با بیان اینکه بازسازی در کرمانشاه توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی رو به اتمام است، تصریح کرد: برای اینکه نظارتی بر کمک‌های جمع‌آوری شده باشد، به افرادی که پول‌هایی را برای بازسازی جمع‌آوری‌ کرده‌اند، تاکید کردیم این کمک‌ها را در اختیار بنیاد مسکن قرار دهند و این بنیاد براساس ماموریتی که دارد کار را دنبال می‌کند که متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.

وی تصریح کرد: اطلاع دقیقی از تعداد افرادی که برای کمک به مردم زلزله‌زده پول جمع‌آوری کرده‌اند، نداریم. تاکنون نیز گزارشی از این افراد به ما ارائه نشده است، البته عده‌ای در همان زمان کمک‌هایی را جمع‌آوری کرده بودند، که این افراد چهره شاخص‌تری دارند، اما برخی‌ها ممکن است در محدوده جغرافیایی محدودتری باشند و شناسایی این افراد سخت است. هر چقدر ابعاد این کمک‌ها روشن‌تر شود، بهتر خواهد بود.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور خاطرنشان کرد: شنیده‌ها در خصوص این افراد و کمک‌هایی که جمع‌آوری کرده‌اند، بسیار است و برخی مدعی شدند که اعتمادی به دولت نیست و این پول را مردم در اختیار آنها نهاده‌اند و وظیفه آنهاست که این مبالغ را در مناطق زلزله‌زده هزینه کنند، در صورتی که اینگونه هم باشد، باید این افراد هماهنگی را با دستگاه‌های مربوطه از جمله استانداری، بنیاد مسکن، هلال احمر و … انجام می‌دادند که متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.

نجار تصریح کرد: یکی از افرادی که اقدام به جمع‌آوری کمک‌ برای مناطق زلزله‌زده کرده بود به آنجا رفته و کلنگی را هم برای شروع اقدامات به طور نمادین بر زمین زده، اما هیچ اقدام دیگری انجام نداده است.

به گفته وی تنها یک خانم در منطقه زلزله‌زده اقداماتی را انجام داده است و دیگر افرادی که برای کمک‌رسانی به مردم زلزله‌زده مبالغی را جمع‌آوری کرده بودند، اقدام خاصی انجام نداده‌اند و با دستگاه‌های مربوطه هماهنگ نشدند.

او با اشاره به اینکه برخی از این افراد مقدار مبالغی را که جمع‌آوری کرده بودند، حتی اعلام نکردند، گفت: گفته می‌شد؛ برخی از این افراد بدهکار بانکی بودند و بانک این مبالغ را برداشت کرده و به هر جهت اقدام خوبی صورت نگرفته است. پیگیری‌هایی صورت گرفت و از بانک‌ها نیز خواستیم اسامی این افراد را در اختیار ما قرار دهند. بانک‌ها نیز اطلاعات افرادی که مبالغی را جمع‌آوری کرده بودند، در اختیار ما قرار داده و از استانداری نیز درخواست کردیم، چنانچه این افراد اقدامات خاصی را در کرمانشاه انجام داده‌اند به ما اعلام کنند. همچنین از دستگاه قضایی نیز خواستیم در این زمینه ورود کند تا چنانچه این احتمال وجود داشته باشد که این افراد از اعتماد مردم سوء‌استفاده کرده‌ باشند، با پیگیری دستگاه قهریه بتوانیم، جلوی این سوءاستفاده‌ها را بگیریم.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور بیان کرد: به این افراد تاکید می‌کنم از آنجایی که یک اقدام زیبا در خصوص کمک به زلزله‌زدگان از سوی مردم نوع‌دوست کشورمان صورت گرفته است، اجازه بدهیم این زیبایی کار در تاریخ فرهیختگان، ورزشکاران و افرادی که به نوعی در میان مردم جایگاه ویژه‌ای دارند به یادگار باقی بماند و همراهی و هماهنگی لازم را با دستگاه‌های مربوطه برای انجام اقدامات لازم در این مناطق داشته باشند.

نجار با اشاره به یکی از مصاحبه‌هایش در خصوص مناطق زلزله‌زده که چند ماه پیش منتشر شده است، گفت: در آن مصاحبه خبرنگار اعلام کرد، آقای زیباکلام قصد دارد در یکی از روستاهای زلزله‌زده کرمانشاه دهکده امید را بنا کند و در همین خصوص قراردادی هم با بنیاد مسکن انقلاب اسلامی منعقد کرده است، اما از آنجایی که استانداری نظراتی در این خصوص داشته، اتفاق خاصی در این زمینه صورت نگرفته است.

وی ادامه داد: همانطور که آن موقع هم اعلام کردم بحث اصلی ما در حال حاضر ساختن سرپناه برای مردم است، باید تمام هم و غم ما این باشد که یک سرپناه مناسب در شان این مردم ایجاد کنیم تا بتوانند زندگی نسبی خود را در آن از سربگیرند. بقیه موارد در حال حاضر اضافه است و همه افراد باید همت کنند تا پول‌های جمع‌آوری شده در این زمینه هزینه شود.

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با بیان اینکه نزدیک به ۳۵ هزار واحد مسکونی در شهرها و روستاها تخریب شده و باید نوسازی شود، گفت: حال اگر برخی افراد در برخی مناطق منازل را به صورت ویژه بسازند، طبیعی است که اگر برای چند نفر منازل به صورت ویژه ساخته شود، دیگران نیز همانند آن می‌خواهند. حرف ما این است که باید یکسان‌سازی شود، مگر اینکه خود شخص بخواهد در خصوص ساخت منزلش سرمایه‌گذاری کند، اگر این یکسان‌سازی صورت نگیرد، اقداماتی که انجام می‌شود، ایجاد توقع و نارضایتی را به همراه دارد.

رییس سازمان مدیریت بحران کشور با اشاره به اقدامات صورت گرفته در مناطق زلزله‌زده گفت: همانطور که می‌دانید اکثر خانه‌هایی که نیاز به بازسازی و تعمیر داشت و نزدیک به ۵۳ هزار واحد مسکونی بود، با کمک‌ها و اعتبارات و تسهیلات ارائه شده به اتمام رسیده و در بخش نوسازی روستایی نیز قریب به ۹ هزار واحد مسکونی به پایان رسیده است. قول‌هایی نیز داده شده تا مابقی کار به سرعت انجام شود و امیدواریم تا پایان سال ۹۷ مابقی کار انجام شود.

وی ادامه داد: البته باید توجه داشته باشیم که گران شدن مصالح کار را با کندی مواجه کرد، اما همان زمان دولت با افزایش ۱۰ میلیون تومان تسهیلات و همچنین اختصاص ۵ میلیون تومان کمک بلاعوض به هر خانواری که باید نوسازی را انجام می‌داد، تاثیر بسیار خوبی در روند کار بازسازی داشت.

نجار با بیان اینکه در شروع کار بازسازی نیز بسیاری از مصالح مانند میل‌گرد و آهن که مورد نیاز بود، خریداری شده و به قیمت‌های همان زمان به مردم تحویل داده شد، تصریح کرد: علیرغم مشکلاتی که در میانه‌راه ایجاد شد، اما در حال حاضر رضایت‌مندی از روند بازسازی در این مناطق وجود دارد، البته یک سری مشکلات در حوزه نظام مهندسی، پروانه ساخت و طرح جامع شهر نیز وجود داشت که باعث شد کار با تاخیر و کندی شروع شود.

وی با اشاره به سختی‌های مردم زلزله‌زده در این مدت تصریح کرد: مردم منطقه بسیار صبور و شکیبا هستند. برخی از مردم منازل‌شان ۲۰۰ متر یا ۱۵۰ متر بوده که در حال حاضر تخریب شده و ضرورت دارد که بازسازی شود. بازسازی نیز زمان‌بر است و امکانات اسکان اضطراری و موقت در اختیار مردم قرار گرفته، اما باید در نظر بگیریم که کسی که در خانه ۱۵۰ متری زندگی کرده، اکنون باید در یک کانکس ۳۰ متری زندگی کند که کار بسیار سختی است، اما مردم تمام این سختی‌ها را تحمل کردند.

نجار خاطرنشان کرد: تنها چاره کار برای این مردم بازسازی و نوسازی است و اگر افرادی که پول‌هایی را از طریق کمک‌های مردمی برای بازسازی و نوسازی جمع‌آوری کرده‌اند، بیاورند قطعا کار سرعت بیشتری خواهد گرفت. هر کسی هم که پیشنهادی دارد می‌تواند، ارائه دهد و از آن استقبال هم خواهد شد.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اجرای نمایش «لوله» در مرکز تئاتر مولوی – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: نمایش «لوله» به کارگردانی علیرضا اجلی از ١۶ مهر تا ۴ آبان ماه در مرکز تئاتر مولوی به صحنه می رود.

به گزارش سینماپرس، نمایش «لوله» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا اجلی از ١۶ مهر ماه ساعت ١٨ در مرکز تئاتر مولوی به صحنه می رود.

محمدرضا آبادی، ارغوان راستی، ابراهیم عبدی، مصطفی عطری، زهرا فضل الله، یاسمن وفایی، حسین یوسفی در نمایش «لوله» به ایفای نقش می پردازند.  

آتنا قیدی دستیار کارگردان و برنامه ریز، نوشین صفری منشی صحنه، مجتبی شاملو مدیر صحنه، عرفان فرشی زاده آهنگساز و طراح صدا، یاسمن حسین پور دستیار آهنگساز، بهرام حاجی جعفری طراح افکت، معصومه جاوید طراح گریم، شهره شاهی سوندی مجری گریم، شایان کیانی طراح پوستر و بروشور در این نمایش همکاری می کنند.

نمایش «لوله» که در بیست و یکمین جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی حضور پیدا کرد از ١۶ مهر تا ۴ آبان ماه در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی به نشانی خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، سالن اصلی باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران روی صحنه می رود.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«ایوب آقاخانی» با اثر تازه‌ای به ایرانشهر می‌آید – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: نمایش «شیروانی داغ» به کارگردانی ایوب آقاخانی از اول آذر در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی خواهد رفت.

به گزارش سینماپرس، نمایش «شیروانی داغ» که با اقتباس و دراماتورژی ایوب آقاخانی و رضا بهاروند از روی نمایشنامه معروف تنسی ویلیامز آمریکایی برای تمرین آماده‌ شده، از اول آذر در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به‌ عنوان جدیدترین کارگروه تئاتر «پوشه» و محصول موسسه «پوشه هنر پارسی» به کارگردانی ایوب آقاخانی برای نخستین بار در ایران روی صحنه خواهد رفت.

از این نمایش شهیر قبل و بعد از انقلاب هیچ اجرایی روی صحنه نرفته است اما خاطره نسخه سینمایی آن‌که در سال ۱۹۵۸ توسط ریچارد بروکس ساخته‌شده در ذهن بسیاری از علاقه‌مندان تئاتر و سینما هست.

ایوب آقاخانی پیش‌تر در مقام نویسنده، کارگردان و بازیگر ۲ نمایش «نام همه مصلوبان عیسی است» و «زنانی که به بزها خیره شده‌اند» را در همین تماشاخانه به صحنه برده است و در مقام بازیگر نیز در نمایش «شب روی سنگ‌فرش خیس» حضور داشته است.

تماشاخانه ایرانشهر خردادماه سال ۸۸ با نمایش «تمام صبح‌های زمین» به قلم و بازی ایوب آقاخانی و کارگردانی حسین مسافر آستانه شروع به فعالیت کرد.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برنامه‌سازان به اسپانسرهایشان متعهد هستند! – اخبار سینمای ایران و جهان


خبرگزاری مهر: نویسنده سریال‌های کودک و نوجوان معتقد است این روزها برنامه‌سازان و تهیه‌کنندگان به جای تعهد به مخاطب به اسپانسرهایشان متعهد هستند.

علی خودسیانی نویسنده سریال‌های ویژه نوجوانان مثل «دنیای شیرین» درباره حضور اسپانسرها در ساخت برنامه‌ها گفت: وقتی کاری برای کودکان و نوجوانان تولید می‌شود موضوع و محتوای آن فرق می‌کند و با یک کار بزرگسال فرق دارد، اسپانسرها روی قصه، موضوع پیام و یا حتی روی مخاطب سرمایه‌گذاری نمی‌کنند بلکه روی سلبریتی‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند.

وی ادامه داد: برخی از برنامه‌های کودک زمانی به دلیل اسپانسرهای مواد غذایی سراغ تبلیغات مواد غذایی در برنامه‌های کودک رفتند که برخورنده بود و در بحث کودک به هیچ عنوان نباید با اسپانسر وارد تولید شد چون می‌خواهند خودشان و محصولشان تبلیغ شود.

این نویسنده اظهار کرد: البته همه این‌ها به مدیریت برمی‌گردد. اسدالله اعلایی از مدیران و برنامه‌سازانی است که «نیمرخ» را با او می‌شناسیم و در آن زمان دغدغه‌اش این بود و برای برنامه‌ها می‌جنگید، مسئولیت کارها را هم به عهده می‌گرفت. در دوره او حتی برنامه‌های گزارش‌محور و مجری‌محور نیز اتاق فکر داشت.

خودسیانی درباره حضور اسپانسرها در برنامه‌ها عنوان کرد: حضور اسپانسر بر محتوای برنامه تاثیر می‌گذارد چون زمانیکه اسپانسر سرمایه‌گذاری می‌کند می‌خواهد نام برندش هم بیاید. پیش از این اسپانسر حدود ۶۰ درصد بودجه را می‌داد و محصولاتش در دکور دیده می‌شد یا نامی‌ از او برده می‌شد و من به عنوان نویسنده درگیر اسپانسر نمی‌شدم اما امروز اسپانسر حداقل باید دو برابر هزینه تولید یک برنامه را پرداخت کند، بنابراین خودش تصمیم گیرنده می‌شود و مدیر احساس می‌کند اگر او را از دست بدهد حقوق دو ماه کارمندانش را هم از دست داده است.

وی اضافه کرد: اسپانسری که این همه پول می‌دهد دوست دارد در همه چیز دخالت کند و به این ترتیب الان سازندگان به اسپانسر متعهد هستند تا مخاطب. اساس برنامه سازی موفق این است که به مخاطب احترام بگذارید. به وقت او به آینده او احترام بگذارید و بدانید چه چیزی به خورد او می‌دهید.

خودسیانی در پایان درباره محتوای برنامه‌هایی که باید به رشد و تربیت کودک و نوجوان بپردازد، نیز گفت: ظاهرا صداوسیما تربیت و آموزش را بر گردن خانواده و پدر و مادرها انداخته که آنها هم در این شرایط اقتصادی امروز ناگزیرند بیشتر به دنبال پول درآوردن باشند تا تربیت.


مشاهده خبر از سایت منبع