چرا برای لوگوی انتشارات امیرکبیر سوار با ارابه کشید؟
کالسکه وارد باغ خانه طبیب میشود. پدر دستهای کوچکش را در دست گرفته، پیاده میکند و برای درمان درد چشمانش نزد طبیب میبرد. از اتاقهای خانه میگذرند تا به اتاق مداوا برسند. میگوید در راه چراغ خوراکپزی نفتی آبیرنگی توجهش را جلب میکند. طبیب چشمش را معاینه میکند و بعد قرار بر این میشود که تصویری را برای طبیب و خانواده او نقاشی کند. او با جزئیات دقیق چراغ خوراک پزی آبی را نقاشی میکند که در یکی از اتاقهای خانه دیده بوده. پیشتر هم نقاشی میکرده اما این نقاشی پدرش را بر این میدارد که استعداد او در طراحی است.