X

اخبار سینمایی

دفتر سینمایی

گزارش ۳۴ سال اکران فیلم خارجی در سینماهای کشور منتشر شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: وضعیت فروش فیلم‌های خارجی اکران شده در سینماهای کشور از سال ۶۴ تا ۹۷ اعلام شد.

به گزارش سینماپرس، از سال ۶۴ تا سال گذشته تعداد زیادی فیلم های خارجی در سینماهای ایران نمایش داده شده و حتی در سال ۶۴ تعداد فیلم های خارجی نسبت به فیلم های ایرانی بیشتر بوده است تا آنجا که ۷۴ درصد فیلم خارجی و ۲۵ درصد به فیلم های ایرانی اختصاص داشت اما در دهه ۹۰ تعداد نمایش فیلم های خارجی در ایران بسیار کم و حتی در سال هایی به صفر نیز رسید و در سال ۹۷ با آغازی مجدد ۳ فیلم خارجی بر پرده نمایش اکران قرار گرفت.

طی این دوره زمانی جمعاً ۷۵۴ فیلم خارجی در سینماهای کشور اکران شده است که مسئولیت اکران آنها بنیاد سینمایی فارابی بوده است.

بنابر این گزارش که توسط معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی آماده شده است در سال ۶۴ میزان فروش فیلم های خارجی ۲ میلیارد و ۶۷۱ میلیون و ۷۱ هزار و ۹۸۶ ریال با ۳۸ میلیون و ۴۰۶ هزار و ۱۴۳ نفر بیننده و در سال ۹۷ میزان فروش ۲ میلیارد و ۲۵۳ میلیون و ۴۸۰ هزار ریال با ۲۲ هزار و ۴۸۹ نفر بیننده بوده است. این درحالی است که متوسط قیمت فروش بلیت فیلم خارجی در سال ۶۴ معادل ۷۰ ریال و در سال ۹۷ معادل صد هزار و دویست و بیست ریال بوده است.

پر فروشترین فیلم‌های خارجی اکران شده در سال ۶۴ فیلم «فرار به مکزیک» محصول کشور سوئد بود که به فروش یک میلیون و ۲۴۵ هزار و ۲۲۴ ریال رسید و در سال ۹۷ فیلم «وینچستر» محصول آمریکا- استرالیا که با فروشی معادل ۲ میلیارد و ۲۳ میلیون و ۸۵۰ هزار ریال بیشترین میزان فروش را در بین سایر فیلم‌های خارجی به خود اختصاص داد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سهیلی ؛ مردی که تلاش کرد تا برای ما دنیای بهتری بسازد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سالن سیف‌الله داد خانه سینما بعدازظهرسه‌شنبه بیست و یکم خردادماه، میزبان مراسم نکوداشت حمید سهیلی، مستندساز پیش‌کسوت و پرسابقه‌ بود.

به گزارش سینماپرس، این نکوداشت که انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند ایران میزبانی آن را برعهده داشت در حالی برگزار شد که به تازگی خبر ثبت جهانیِ مجموعه‌ی مستند و ارزشمند «معماری ایرانی» به کارگردانی حمید سهیلی از سوی سازمان یونسکو منتشر شده است.
در ابتدای این مراسم، همایون امامی که اجرای برنامه را برعهده داشت با اشاره به فرازهای برجسته‌ای از زندگی هنری و شخصی حمید سهیلی گفت: «این مستندساز بیش از چهل سال به فرهنگ و هنر سرزمین ما یاری رسانده و این نکته‌ای است که شاید تنها به گفتن ساده باشد.»
وی گفت: «وقتی فعالیت‌های فرهنگی و سینمایی این فیلم‌ساز را ارزیابی می‌کنیم تازه متوجه می‌شویم چه گوهر بی‌بدیل و گران‌بهایی را در کنار خود داریم و به همین خاطر چه‌قدر باید خداوند را شاکر باشیم.»
در ادامه‌ی برنامه و پس از پخش یک فیلم کوتاه درباره‌ی حمید سهیلی، این مستندساز ارزنده‌ی کشورمان به جمع علاقه‌مندان خود پیوست و همین نکته باعث شد حاضران، دقایقی از روی صندلی‌های خود برخواسته و به صورت ایستاده ایشان را تشویق و تحسین کنند.
در ادامه پیروز کلانتری با اشاره به عمده فعالیت‌های حمید سهیلی در سال‌های پس از انقلاب که به گفته‌ی او به ایجاد فضای مناسبی برای فعالیت‌های این فیلم‌ساز منجر شده بود، گفت: «سینما برای سهیلی ابزاری است تا به وسیله‌ی آن موضوع فیلم‌های خود و هم‌چنین جهان تاریخی ما را به درستی ثبت کند. به گونه‌ای که به عنوان یک مرجع دقیق و قابل استناد در دسترس ما و هم‌چنین آیندگان قرار گیرد.»
وی سپس مجموعه‌ی «معماری ایرانی» را «بخش کوچکی از حجم مفصل کارهای این مستندساز» توصیف کرد و افزود: «این مجموعه که در آغاز دهه‌ی ۱۳۷۰ از تلویزیون پخش می‌شد و من خودم جزء بینندگان پر و پا قرص آن بودم، ‌ برای این فیلم‌ساز بهانه‌ای بود تا در فضای مورد علاقه‌ی خود بماند و این کار را به صورت مستمر انجام دهد. در حال حاضر می‌توان گفت آن‌چه که او از خود به یادگار گذاشته اصلاً محصول کوچکی نیست و هم‌چنان می‌توان آن فیلم‌ها را دید و با آن‌ها ارتباط برقرار کرد.»
کلانتری هم‌چنین گفت: «زمانی که حمید سهیلی آن مجموعه‌ها را می‌ساخت، بین مستندسازها به عنوان یک آقا شناخته می‌شد و این تشخص، جدا از نوع پوشش این فیلم‌ساز، در حضور و یگانگی او در مقایسه با جمع هم دیده می‌شد.»
وی افزود: «حمید سهیلی از عناصر فیلم‌هایش به قاعده، مرتب و به‌ جا استفاده می‌کرد و سپس آن‌ها را مقابل چشم مخاطبان خود می‌گذاشت؛ و این نکته‌ای است که همواره در تحقیق، گفتار متن و سایر اجزای مستندهای او نیز دیده می‌شد. در حقیقت شاید بتوان گفت کاری که او انجام داد مثل قرار دادن گنجینه‌هایی در دل صندوقچه‌ها بود. صندوقچه‌هایی که ما بتوانیم بازشان کرده و از محتویات آنان هیجان‌زده شویم.»
آیدین آغداشلو دیگر سخنران این مراسم با اشاره به امکان‌پذیر نبودن «ثبت واقعیت محض» در فیلم‌های مستند گفت: «زمانی با عباس کیارستمی درباره‌ی فیلم‌های او و دل‌بستگی‌اش به مستندگونه‌ بودن آثارش صحبت می‌کردیم اینکه اگر تغییری در موقعیت دوربین ایجاد شود واقعیت نیز تغییر می‌کند.»
آغداشلو افزود: «از سوی دیگر سینمای مستند برای برخی کارگردان‌ها بهانه‌ای بوده تا از این طریق حرف‌های دیگری بزنند. در این زمینه می‌توان به ابراهیم گلستان و مستند «موج و مرجان و خارا» یا هژیر داریوش و فیلم «گود مقدس» اشاره کرد که اصلاً درباره‌ی چیز دیگری بود.»
وی گفت: «گمان می‌کنم سینمای مستند حمید سهیلی در جای درست‌تری حرکت می‌کند و در حالی که تا حد توان خود سعی می‌کند موضوع‌ها را درست ثبت کند، معنایی را هم دنبال می‌کند.»
این هنرمند پیش‌کسوت عرصه‌ی هنرهای تجسمی در ادامه افزود: «حمید سهیلی خوب راه‌ رفته و درست کار کرده؛ و از آن‌جا که سال‌ها با او دوستی کرده‌ام ترجیح می‌دهم بعد از رفتن‌ام او یکی از کسانی باشد که درباره‌ی من حرف بزند.
وی خاطرنشان کرد: «تماشای او که شاید گاهی تصادفی و شاید به کمک برخی عوامل در راه و مسیر فعالیت قرار گرفته همواره برای من بسیار دل‌پذیر بوده؛ و او چه باهوش است که می‌داند از هر کس چه‌ چیزهایی باید بگیرد.»
آغداشلو افزود: «شروع کار سهیلی با یادگیری همراه بوده و او دو زانو جلوی کسانی که حرفی برای گفتن داشته‌اند نشسته و از آن‌ها بسیار آموخته است.»
وی سپس با تشبیه فعالیت‌های این مستندساز به «سفری در طول و عرض این سرزمین» گفت: «هر چقدرزمان بیش‌تر گذشت، عاشقی او بیش‌تر و دل‌بستگی‌اش بیش‌تر نمایان شد؛ و این برای او مثل ازدواج‌های قدیمی است. ازدواج‌هایی که برخلاف این روزها آدم‌هایی که شناختی از همدیگر نداشتند، در کنار هم زندگی را پی می‌گرفتند و در طول زندگانی، یکدیگر را کشف می‌کردند. به گونه‌ای که دیگر نمی‌توانستند از هم جدا شوند.»
آغداشلو همچنین با اشاره به «ماندگار بودن مجموعه‌ مستند «معماری ایران» در میان تولیدات تلویزیونی» گفت: «بناهایی که او در این مجموعه به آن‌ها نگاه کرده بسیار تغییر کرده‌اند و شاید حتی دیگر وجود نداشته باشند. اما مهم‌تر از همه این که حمید سهیلی، جهان اطراف خود را کشف کرده؛ و فقط به این کشف اکتفا نکرده و آن را مورد نوازش هم قرار داده است.»
وی گفت: «وقتی به دهه‌ی شصت برمی‌گردم می‌بینم کار او چه دشوار بوده؛ و شاید اگر الآن می‌خواست این فیلم‌ها را بسازد کار او دشوارتر هم می‌شد. چرا که تلویزیونِ آن زمان این‌قدر معرفت داشت که بخواهد چیزهایی را از فرهنگ و ساختار این سرزمین ثبت کند اما الآن دیگر فکر نمی‌کنم چنین اعتنا و معرفتی وجود داشته باشد.»
آغداشلو سپس «مجموعه مستند حمید سهیلی درباره‌ی نقاشی ایرانی» را «یک کلاس درس قابل اعتنا و هم‌چنین تاریخ مفید و فشرده‌ای از این هنر» توصیف کرد و افزود: «خوشبختانه فیلم‌های او از سلامت محض برخوردار است؛ و این، ریشه در سلامت ذهنی، درستکاری و فروتنی خود او دارد. چنین فیلمساز هنرمندی در تاریخ معاصر ما خیلی حضور نداشته و این در حالی است که در اغلب موارد، منیّت‌ها جایی برای نگاه کاونده و کشف‌کننده نمی‌گذارد.»
وی گفت: «من همیشه به سماجت و علاقه‌ی او غبطه خورده‌ام. آدمی که اگر چیزی یا کاری از من می‌خواست تا به هدف خود نمی‌رسید رهایم نمی‌کرد.»
آغداشلو ادامه داد: «سماجتش در جای دیگر هم بود. او نخستین کسی است که در سال‌های بعد از انقلاب با مهر و جرات، از من دعوت به کار کرد. آن‌هم من که به عمد قرار بود از یادها بروم. به همین دلیل وقتی مجموعه‌ی مستند او پخش شد، این نخستین‌بار بود که در سال‌های پس از انقلاب اسم خودم را روی صفحه‌ی تلویزیون دیدم؛ و این، نشانه‌ی روح پویا و جست‌وجوگر اوست. نشانه‌ی شجاعت، سماجت، آرامش، متانت، وقار و آقایی اوست. با لبخندی همیشگی که وقتی کاری از تو می‌خواست نمی‌توانستی دعوت‌اش را رد کنی و به او نه بگویی.»
در ادامه ارد عطارپور کارشناس فرهنگی و مستندساز با اشاره به نقطه‌ی آغاز آشنایی خود و حمید سهیلی گفت: «من همواره پایمردی ایشان را تحسین کرده‌ام. پایمردی خاصی که نه تنها در سلوک و اخلاق و رفتار او بلکه در شیوه‌ی کار ایشان هم دیده می‌شود.»
وی سپس با «فوق‌العاده» توصیف کردن مجموعه‌ی مستند «معماری ایرانی» گفت: «حتی انقلاب سال ۵۷ نیز نتوانسته بود تحولی در نوع نگاه این فیلم‌ساز به ایران، معماری و شهرسازی به وجود بیاورد. چون حیطه‌ی کار او اصلاً چیز دیگری بود.»
عطارپور افزود: «سال ۶۲ زمانی که تولید مجموعه‌ی «معماری ایرانی» آغاز شد یک اتفاق عجیب رخ داد و آن این که در آن مقطع، تاریخ ایران مورد غضب بود. تاریخی که از دل آن شاهان و حاکمان و خائنان بیرون آمده بودند و به همین دلیل پرداختن به آن مورد تردید قرار داشت. در چنین شرایطی می‌توان گفت ساخت چنین مجموعه‌ای در آن سال‌ها در حد معجزه بود.»
وی گفت: «پرداختن به چنین سوژه‌ای که می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین مجموعه‌های تاریخی است مورد پذیرش خیلی از فیلم‌سازها هم نبود و آن‌ها حتی همکارانی را که در این زمینه‌ها کار می‌کردند، مورد شماتت قرار می‌دادند. اما حمید سهیلی توجهی به این حرف‌ها نداشت و با قدرت به کار خود ادامه می‌داد.»
عطارپور افزود: «در فیلم‌های او شکلی از ثبت تصویر وجود دارد که الآن به ارزش و اهمیت آن پی می‌بریم. متاسفانه بسیاری از بناهای تاریخی که در این مجموعه به ثبت رسیده دیگر یا وجود ندارند یا بسیار تغییر کرده‌اند و اگر ما بخواهیم شکل و کالبد قدیمی آن‌ها را به دست بیاوریم همین سندهایی است که حمید سهیلی در سفرهایی که به مدت حدود یک دهه در سراسر ایران انجام داد، ‌ از خود به جا گذاشته است.»
وی هم‌چنین گفت: «اگر حمید سهیلی کار خود را زودتر شروع کرده بود شاید این فرصت نصیب ما می‌شد تا از چهره‌هایی نظیر استاد فروزان‌فر تصویرهایی می‌دیدیم. کسانی که متاسفانه نسل امروز ما آشنایی چندانی با آن‌ها ندارند و حضور آن‌ها در چنین مجموعه‌ای می‌توانست جاودانه شود.»
عطارپور سپس با اشاره به حضور موثر حمید سهیلی در عرصه‌ی مستندسازی گفت: «حوزه‌ی فکری خاصی که او تعقیب کرد و استمرار و سماجتی که از خود نشان داد بسیاری از علاقه‌مندان را که از پرداختن به چنین موضوع‌هایی هراس داشتند وارد این حیطه کرد.»
وی افزود: «خوش‌بختانه مجموعه‌ی سی و سه قسمتی معماری ایرانی توسط سازمان یونسکو به ثبت جهانی رسیده و بر اساس خبرهای موجود، در آرشیو صدا و سیما اسکن شده و مورد نگهداری ویژه قرار گرفته است. امیدوارم این مجموعه، در آینده‌ی نزدیک از تلویزیون به نمایش گذاشته شود تا همه بتوانند از آن بهره ببرند.»
عطارپور در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: «حمید سهیلی همواره تلاش کرده تا برای ما دنیای بهتری بسازد؛ بی آن که چیز زیادی برای خود طلب کند. مردی با خضوع، خشوع و قناعتی تکرارنشدنی که او را به یک انسان بزرگ و قابل احترام تبدیل کرده است.»
در ادامه شادمهر راستین  کارشناس معماری و سینما پس از ابراز تشکر از انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند به خاطر برگزاری این مراسم نکوداشت، خطاب به حمید سهیلی گفت: «من هم‌سنِ «هامی و کامی» هستم (اشاره به مجموعه‌ای به همین نام در سال‌های قبل از انقلاب که سهیلی دستیاری کارگردان آن را برعهده داشته) و زمانی که این مجموعه و سایر برنامه‌های شما پخش می‌شد همراه برادر و خواهرانم پای تلویزیون می‌نشستیم و از آن‌ها لذت می‌بردیم.»
راستین گفت: «سال ۱۳۶۲ زمانی که در رشته‌ی معماری قبول شدم، خوش‌بختانه همان شب‌ها مجموعه‌ مستند «معماری ایرانی» از تلویزیون به نمایش در می‌آمد و من این فرصت را داشتم که به نوعی از آن‌ فیلم‌ها سوء‌استفاده کرده و هر جا باید صحبت می‌کردم، بی آن که به منبع حرف‌هایم اشاره کنم، نکته‌هایش را به عنوان درک‌های خودم از معماری بیان می‌کردم!»
وی افزود: «خیلی ممنون که ما را از دانش خود پربار کردید اما مهم‌ترین چیزی که از شما آموختم این بود که چه‌گونه می‌توان روشنفکر بود؛ ‌ بدون این که نگاهی از بالا به پایین داشته باشد.»
راستین هم‌چنین گفت: «من امروز متوجه شدم شما ثبت را با سند برابر کرده‌اید و سند باید قابلیت ارجاع، طبقه‌بندی، آموزش و درک تجربی داشته باشد؛ نه درک حسی، هنری، مفهومی و تاویلی. سند به نوعی مدرک است و منِ نوعی را به درک می‌رساند. در حالی که یکی از چالش‌های بزرگ معماری، درک فضاست؛ و شما کاری کردید تا ما این ثبت‌های قابل اعتنا را درک کنیم.»
وی در ادامه‌ی صحبت‌های خود خطاب به حمید سهیلی گفت: «بد نیست بدانید طبق ماده‌ی ۱۲۸۵ قانون مدنی، هیچ نوشته‌ی مکتوب، دیداری و شنیداری سند نیست مگر این که تایید شده و در جای دیگری قابل ارائه باشد؛ و شما کاری کردید که هرکدام از بناهای تاریخی ما شناسا، متمایز و قابل ارجاع شوند. در حقیقت، شما چیزی ورای آن عکس‌ها به کار اضافه کردید که همان روش تشخص یک روشنفکر فروتن به حساب می‌آید. روشی بدون اشاره به ناآگاهی مخاطب و شامل آموزش، در نهایت آرامش.»
راستین در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: «من به چشم‌ها، گوش‌ها و قلم شما حسرت می‌خورم. شما در دورانی که قرار بود تاریخ در تاریکی بماند سیاهی‌ها را کنار زدید و به تاریخ نور تاباندید تا ما بهتر بتوانیم آن را بشناسیم. کاری که شما و همه‌ی بزرگان کردید این بود که به من و امثال من یاد دادید از زندگی لذت ببرم و من هم همواره سعی کرده‌ام این نکته را به دانش‌جویانم بیاموزم. کسانی که مطمئنم وقتی به ارجاعات تصویری شما اشاره می‌کنم تبی در تن آن‌ها ایجاد می‌شود و آن‌ها خود به دنبال این خواهند رفت که ببینند در چه بهشت جغرافیایی زندگی می‌کند؛ نه در جبر جغرافیایی.»
در ادامه اسماعیل میرفخرایی، همکار قدیمی حمید سهیلی و گوینده‌ی پرسابقه‌ی گفت: «من کلمه‌ی مناعت طبع را با حمید سهیلی تجربه کردم. در سال‌های آغاز انقلاب و زمانی که از شرایط خانه‌نشینی دل‌خور بودم حمید سهیلی کسی بود که مرا به کار دعوت کرد. وقتی در استودیو گلستان به دیدارش رفتم یکی دو قطعه از کارهای او را دیدم که هنوز آماده نبود اما من را کاملاً مسخ کرد و کاری کرد تا در سفرهای سهیلی همراه او باشم.»
وی ادامه داد: «سهیلی به من یاد داد ایران را دوست داشته باشم و تغییر نظام‌های حکومتی تاثیری روی نگاه من نداشته باشد. بعدها که فیلم‌های آن مجموعه را دیدم متوجه شدم او از ابتدا به دقت می‌دانسته چه کار می‌خواسته انجام دهد؛ و به همین دلیل با دیدگاه‌های من مخالفت می‌کرده است.»
میرفخرایی سپس با اشاره به این که نام حمید سهیلی در تیتراژ مجموعه‌ی «معماری ایرانی» وجود ندارد گفت: «جالب این‌جاست که نام من در تیتراژ این مجموعه دیده می‌شود اما او با فروتنی به نام خود اشاره نکرده است!»
وی گفت: «آشنایی من و حمید سهیلی در قلعه‌ی الموت آغاز شد. جایی که با داریوش مهرجویی مشغول ساخت فیلمی درباره‌ی این قلعه‌ی تاریخی بودیم و او در حالی که دکتر منوچهر ستوده درباره‌ی متن‌ها حرف می‌زد، با پوتین روی لبه‌های الموت راه می‌رفت و فکر می‌کرد.»
وی افزود: «آن‌جا بود که متوجه شدم حمید سهیلی به‌راستی فرزند شایسته‌ی ایران است و دیدگاهش درباره‌ی تاریخ و معماری ایران بدون ریشه نیست.»
میرفخرایی سپس با اشاره به سختکوشی قابل ستایش این مستندساز، در حالی که منقلب شده بود گفت: «خوش‌بختانه این مجموعه را در خانه دارم و هر بار دلم می‌گیرد آن‌ها را می‌بینم و با امید به سربلندی ایران بزرگ و عزیز، زندگی‌ام را ادامه می‌دهم.»
در ادامه سیدمحمد بهشتی نیز با اشاره به تفاوت‌های موجود در بناهای تاریخی حافظیه و سعدیه‌ی شیراز گفت: «با وجود این که بنای سعدیه توسط یک معمار ایرانی (محسن فروغی) ساخته شده اما اغلب مردم، بنای حافظیه (که توسط آندره گودار ساخته شده) را بیش‌تر دوست دارند؛ و این ریشه در ارتباط عمیق و طولانی این معمار فرانسوی با معماری ایرانی دارد.»
وی گفت: «وقتی با معماری ایرانی اُنس و اُلفت داشته باشید، ساز شما نیز کوک می‌شود. ساز حمید سهیلی هم به همین خاطر کوک شده است. از این زاویه می‌توان گفت او آدم باحالی است که حال‌اش خوب است و با وجود ناملایمات‌ها تحت تاثیر وقایع روزمره قرار نگرفته است. در حقیقت می‌توان گفت سهیلی از معدود افرادی است که به او می‌توان گفت ایرانی است.»
ادامه‌ی مراسم نکوداشت، به قدردانی از این مستندساز برجسته اختصاص داشت. در این بخش، حمید سهیلی که مورد تشویق ایستاده و طولانی‌مدت حاضران قرار گرفته بود، تنها در یک جمله گفت: «امشب خاطره‌ی فیلم‌هایی که در گذشته ساخته‌ بودم برایم زنده شد؛ و ممنونم که به این مراسم تشریف آوردید.»
خانم سهیلی، همسر ایشان نیز با اشاره به دشواری‌های تولید مجموعه مستند «معماری ایرانی» گفت: «آقای سهیلی در طول تولید این مجموعه، از مادر خود نیز مراقبت می‌کرد و ساخته شدن این مجموعه، یادآور پشتیبانی و حمایت‌های ایشان از اعضای خانواده‌ی ماست.»
وی افزود: «افتخار می‌کنم که در کنار ایشان بزرگ شدم. خامی‌هایی بود که در طول زندگی‌مان گذشت و قوام پیدا کردیم. خوش‌حالم که کنار هم هستیم و امیدوارم آقای سهیلی پس از بهبودی، پروژه‌ی بعدی خود که موضوع آن درباره‌ی کاشان است را هرچه سریع‌تر آغاز کند.»
در بخش پایانی این مراسم نکوداشت، منوچهر شاهسواری (مدیرعامل خانه سینما)، جعفر صانعی‌مقدم (مدیر گروه هنر و تجربه)، محمدمهدی طباطبایی‌نژاد (مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی)، سلیم غفوری (مدیر شبکه‌ی مستند سیما)، لادن طاهری (سرپرست موزه سینما و مدیر فیلم‌خانه‌ی ملی ایران)، فریبا فرزام (نماینده‌ی کمیته‌ی حافظه‌ی جهانی و سازمان اسناد کتابخانه ملی) لوح‌های قدردانی و یادبود، و هم‌چنین هدایای خود را به استاد حمید سهیلی اهدا کردند.
پایان‌بخش این قسمت به میزبان این  مراسم، اختصاص داشت. رئیس انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند به نمایندگی از اعضای انجمن متنی را قرائت کرد «خوش‌حالیم میزبان مردی هستیم که پس از سفرهای فراوان، رهاورد ارزشمند خود را بی هیچ چشم‌داشتی با ما قسمت کرد و فرهنگ این سرزمین را از خوان هنرش بهره‌مند ساخت. باید دلی بزرگ داشت و دستی گشاده و پایی استوار تا چهار دهه، چهل سال، دم نزنی و پیوسته آثاری بیافرینی.»

در بخش دیگری از متن آمده بود: «از خودگذشتگی می‌خواهد چهل سال در فضای مهجور سینمای مستند از شهری به شهری هجرت کنی تا بر شهرت فرهنگی سرزمینت بیفزایی. بردباری می‌خواهد تا چهل سال ناسازگاری‌ها را تحمل کنی و با کم‌ترین‌ها بسازی و بسوزی تا فرهنگ این سرزمین، فروزان باشد.»
 سپس محسن استادعلی  از فرهاد ورهرام برای اهدای نشان عاای انجمن به آقای سهیلی دعوت کرد تا به روی سن بیایند و اهدای نشان عالی انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند پایان‌بخش این مراسم بود.
 

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وقتی هنرمندان غرب زده عزت و شادی خود را در فرنگ جستجو می کنند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: امیرمهدی ژوله در پستی اینستاگرامی به انتقاداتی که این روزها از رامبد جوان و همسرش برای سفر به کانادا و به دنیا آمدن فرزندشان در آن کشور می‌شود پاسخ داد.

به گزارش سینماپرس، در پی سفر رامبد جوان و نگار جواهریان به کانادا برای اکران فیلمشان در این کشور، که با زمان به دنیا آمدن فرزندشان همزمان شده است و عده‌ای آن را بهانه‌ای برای تولد فرزند این زوج هنرمند در کشور کانادا می‌دانند و این روزها واکنش‌های بسیاری به این موضوع در فضای مطبوعات و فضای مجازی صورت گرفته، امیرمهدی ژوله در پستی اینستاگرامی نوشت: 

«میدونید چرا یکی میگه مردم ایران ما شما رو خیلی دوست داریم شما خیلی خوبید؟
چون رسالت برنامه ش این تعریف شده که به مردم غمگین و گرفتار و افسرده و “گریه بلد”سرزمینش، شادی و عزت نفس و مجالی برای خنده بده.

میدونید چرا یکی میره بچه ش رو خارج از ایران به دنیا بیاره؟   
چون رسالت پدریش این تعریف شده که به بچه ش شادی و عزت نفس و مجالی برای خنده بده و نذاره اون غمگین و گرفتار و افسرده و “گریه بلد” بار بیاد.

اگر از جایی که به دنیا اومدیم ناراحتیم یقه پدرمون رو بگیریم.
اگر از جایی که بچه مردم به دنیا میاد ناراحتیم یقه روان پزشک مون رو بگیریم.»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پست اینستاگرامی رامبد جوان از کانادا با واکنش کاربران روبه رو شد+عکس – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: چند روزی می‌شود که سفر رامبد جوان و همسرش، خانم نگار جواهریان، به کشور کانادا در فضای مجازی خبرساز شده است.

به گزارش سینماپرس، هرازگاهی یکی از سلبریتی‌ها با انتشار تصاویری از خود، به‌دنیاآمدن فرزندشان را در یکی از کشورهای غربی خبر می‌دهند.

رضا قوچان‌نژاد، بنیامین بهادری، محسن تنابنده و سام درخشانی و خانم‌ها مهناز افشار، روناک یونسی و شیلا خداداد ازجمله افرادی هستند که در سال‌های اخیر، فرزندشان را در کشورهای دیگر به‌دنیا آورده‌اند. حالا چند روزی می‌شود که سفر رامبد جوان و همسرش، خانم نگار جواهریان، به کشور کانادا در فضای مجازی خبرساز شده است.

رامبد جوان که این روزها با همسرش به کانادا رفته تا فرزندش آنجا به دنیا بیاید در تازه‌ترین پست اینستاگرامی خود نوشت:

کودکان را دوست بدارید، کودکان کار را بیشتر، چرا که از آن‌ها کودکی‌شان را دزدیده‌اند. جوزف گوبلز

امروز ۱۲ ژوئن (۲۲ خرداد) روز جهانی مبارزه با کار کودکان است.
“کودکان باید فقط در رویاهایشان کار کنند نه در دنیای واقعی”

در این روز نادیده نگیریمشان، حتی شده با یک لبخند.

دست‌های کودکان برای بازی کردن است نه کار کردن…
به اُمید این‌که روزی بیاید که هیچ کودکی مجبور به کار نباشد…

در ادامه نظرات کاربران اینستاگرام به پست رامبد جوان پس از حواشی سفر وی و همسرش به کانادا را مشاهده می‌کنید.

‌

‌

‌

‌

‌

‌

‌

‌

‌

‌

‌

‌

‌

‌

‌

‌

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تجلیل از بازیگر برنده جایزه اسکار در جشنواره کارلووی واری – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: جولین مور بازیگر مطرح آمریکایی برنده جایزه اسکار، جایزه افتخاری یک عمر دستاورد جشنواره کارلووی واری را دریافت می کند.

به گزارش سینماپرس به نقل از هالیوود ریپورتر، جولین مور بازیگر برنده جایزه اسکار در پنجاه و چهارمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کارلووی واری که در پایان ماه ژوئن امسال آغاز می شود، جایزه افتخاری یک عمر دستاورد را دریافت می کند.

جشنواره فیلم کارلووی واری از جولین مور برای مشارکت هنری برجسته اش در جهان سینما تجلیل می کند.

از دیگر ستاره های مطرح هالیوود که به جشنواره کارلووی واری امسال در کشور چک می آیند می توان به کیسی افلک بازیگر برنده جایزه اسکار اشاره کرد که با فیلم «روشنایی زندگی من» در مقام کارگردان به کارلووی واری می آید.

جشنواره فیلم کارلووی واری بین روزهای ۲۸ ژوئن تا ۶ جولای برگزار می شود. این جشنواره با نمایش فیلم «آخر شب» ساخته نیشا گاناترا به کار خود خاتمه می دهد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

انتشار برنامه اجراهای دومین جشنواره موسیقی امیر جاهد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: برنامه زمان‌بندی اجراهای شرکت کنندگان جشنواره موسیقی «امیرجاهد» که از ۲۷ خرداد تا ۴ تیر در تالار ایوان شمس به صحنه می روند، منتشر شد.

به گزارش سینماپرس، برنامه زمان‌بندی اجراهای شرکت کنندگان دومین جشنواره موسیقی «امیرجاهد» که از ۲۷ خرداد تا ۴ تیر در تالار ایوان شمس به صحنه می روند، منتشر شد.

بر اساس این جدول زمان بندی روز دوشنبه ۲۷ خرداد از ساعت ۱۵ به شرکت کنندگان شهر تهران برای ساز های ایرانی نی، تمبک، سه تار، سنتور و آواز و دونوازی ایرانی اختصاص دارد. از ساعت ۲۱ هم گروه‌های «سایه ها»، «همدلان»، «ماهور»، «هنرمند»، «رونای» و «سوچلا» در بخش گروه نوازی روی صحنه می روند.

برنامه اجراهای دومین جشنواره موسیقی امیر جاهد منتشر شد

روز سه شنبه ۲۸ خردادماه از ساعت ۱۵ به شرکت کنندگان شهر تهران برای ساز های ایرانی دوتار، عود، تنبور، کمانچه و دف اختصاص دارد از ساعت ۱۷ هم گروه های «دنیز»، «بهنوازان»، «روژیار»، «امیرجاهد -ستا»، «نوای هویت»، «مضراب»، «استاد معین»، «شهر آشوب»، «نوازندگان»، «زهی امیرجاهد»، «جوان استاد معین»، «ارکستر پاپ امیرجاهد» و «بیداری» در بخش گروه نوازی به روی صحنه می روند.

روز دوشنبه ۳ تیرماه از ساعت ۱۵ به شرکت کنندگان شهر تهران برای ساز های غربی کیبور، گیتار، کاخن، بندیر، ویولن، پیانو و آواز جهانی و دونوازی کلاسیک و پاپ اختصاص دارد. در ساعت ۲۱:۳۰ گروه «ویرگول» در بخش گروه نوازی به روی صحنه می روند.

روز سه شنبه ۴ تیرماه از ساعت ۱۵ به شرکت کنندگان شهرستانها و حومه تهران برای ساز های ایرانی اختصاص دارد. از ساعت ۲۱:۳۰ هم گروه های «اخوان سنندج»، «هیرمان اصفهان»، «آراس» و «باربد» در بخش گروه نوازی به روی صحنه می روند.

دومین «جشنواره موسیقی امیر جاهد» با همکاری اداره کل فرهنگی شهرداری تهران، شهرداری منطقه ۱۴، خانه موزه دکتر معین و استاد امیرجاهد، خانه موسیقی ایران و موسسه نوای شیدایی برگزار می شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

عکس/ مراسم تشییع پیکر مرحوم «حسین صفاریان»


عکس/ مراسم تشییع پیکر مرحوم «حسین صفاریان»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

رنگین کمان جدید مهمان خانه کودکان می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: اولین قسمت از سری جدید «رنگین کمان» چهارشنبه ۲۲ خردادماه ساعت ۱۵ روی آنتن شبکه پنج سیما می‌رود.

به گزارش سینماپرس، تهیه کننده برنامه «رنگین کمان» از تغییر ساختار و محتوایی این برنامه خبر داد و گفت: در سری جدید رنگین کمان ما براین شدیم تا با کمک مشاوران، کارشناسان، روانشناسان و اساتیدی که در حوزه کودک و رسانه حضوری چشمگیر داشته اند تغییرات اساسی و بنیادی هم در فرم و هم محتوای برنامه انجام بدهیم.

سید محسن مناجاتی تهیه کننده برنامه «رنگین کمان» توضیح داد: با توجه به نیاز کودک امروز آیتم‌های مختلفی را طراحی کرده ایم که این آیتم‌ها می‌تواند جوابگوی نیازهای گوناگون کودک در حوزه سلامت، بهداشت، آموزش، تربیتی، تغذیه و… باشد.

مناجاتی ادامه داد: این تغییرات در بخش‌های دیگر همچون دکور، بخش‌های نمایشی، بازی‌ها، متن‌ها، پلاتوها، پلی بک‌ها اعمال شده است.

تهیه کننده رنگین کمان یاد آور شد: در سری جدید مجری صرفا تنها یک اجرا کننده نیست و بیشتر بازیگر مجری است و در تمام پلاتوها و نمایش‌ها بُعد بازیگری بر بعد اجرا برتری دارد چون مخاطبان کودک با ابعاد نمایشی بیشتر از اجرا ارتباط برقرار می‌کنند.

روباه آواز خوان در رنگین کمان

مناجاتی گفت: در بخش عروسکی، یک کاراکتر روباه که تن پوش است به برنامه اضافه شده که به دلیل آوازخوان بودن و نوع رفتارش می‌تواند برای بچه‌ها بسیار جذابیت داشته باشد. همچنین در بخش بازی‌ها سعی بر آن شده تا بازی‌هایی طراحی شود که هم جنبه فیزیکی داشته باشد و هم جنبه فکری که جسم و ذهن کودک را با خود درگیر کند.

زنگ تفریح برای کودکان

تهیه کننده برنامه رنگین کمان در ادامه گفتگو با اشاره به بخش‌های دیگر تغییرات این برنامه تصریح کرد: در بخش تماشاگران به این صورت است که دیگر بچه‌ها تنها تماشاگر صرف نیستند و در اکثر پلاتوها، از جمله مسابقات و قصه‌ها حضور فعال دارند و بخشی در این برنامه طراحی شده به نام زنگ تفریح که کودکان می‌توانند لحظاتی را به بازی، نقاشی و سرگرمی بپردازند تا زمان پخش برنامه خستگی بر آن‌ها احاطه نداشته باشد و از حالت سکون و تماشاگر بودن محض بیرون بیایند. اما تغییراتی که در بخش قصه گویی صورت گرفته به این صورت است که نقش بچه‌های حاضر در استودیو و همچنین بچه‌هایی که از پای تلویزیون بیننده این برنامه هستند نقششان بسیار چشم گیرباشد بدین صورت که قصه گو در این استودیو قصه‌ای را تعریف می‌کند و از بچه‌ها به عنوان بازیگر استفاده خواهد کرد و یا بچه‌هایی که در استودیو حضور دارند برداشت ذهنی شان از قصه را به صورت نقاشی ترسیم می‌کنند و یا از بچه‌های داخل منزل خواسته می‌شود که اگر آن‌ها جای نویسنده بودند چه قصه‌ای را برای ادامه این داستان طراحی می‌کردند و هر چیزی را که به ذهنشان می‌رسد نوشته و برای برنامه ارسال کنند و یا نقاشی آن داستان را برای برنامه ارسال کنند.

سایر عوامل تولید این برنامه عبارت از تهیه کننده: سید محسن مناجاتی، کارگردان هنری: داود روستا، نویسنده: گروه نویسندگان، مجریان و بازیگران:کیمیا گیلانی- امیر عباس حسینی – محمد رضا بهروز – میثم رستگار، آهنگساز: دکتر محسن جلیلی، طراح دکور: شهرام قدیری، دستیار تهیه: مجید نوربخش و… و.

گفتنی است برنامه رنگین کمان کاری از گروه خانواده و کودک شبکه پنج سیماست که از چهارشنبه ۲۲ خرداد ساعت ۱۵ به مدت ۴۵ دقیقه روی آنتن می‌رود. برنامه رنگین کمان در سه روز آخر هر هفته (چهارشنبه، پنج شنبه، جمعه) پخش می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از شعار وطن پرستی تا دریافت شهروندی کانادا برای فرزند! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رامبد مدام شعار استفاده از کالای ایرانی می‌داد؛ اما خودش در برنامه لباس مارک‌دار آمریکایی به‌تن می‌کرد. مدام در پلاتوها، گفت‌وگوها و شوخی‌هایش وطن‌پرستی و غرور ملی را فریاد کشیده است.

به گزارش سینماپرس، در چند سال اخیر، برخی از ثروتمندان و سلبریتی‌ها هنگام تولد فرزندانشان به کشورهای خارجی سفر می‌کنند تا نوزاد متولدشده تابعیت آن کشور را به‌دست آورد. اگر اندکی اهل استفاده از شبکه‌های اجتماعی و دوردور مجازی در آن باشید، قطعاً در سال‌های اخیر، از پدیده نسبتاً جدید تولد فرزندان چهره‌ها در خارج از کشور آشنا شده‌اید. تا پیش‌ازآن، برخی از ثروتمندان و آقازاده‌ها این کار را می‌کردند؛ اما گویا برخی از سلبریتی‌ها هم که به‌مدد فیلم‌ها و سریال‌هایی که عمدتاً با بودجه مملکت ساخته شده، به شهرت و البته ثروت رسیده‌اند، وارد این معادله شده‌اند. نمونه اخیر و جنجالی این مورد، مربوط به سفر خانم نگار جواهریان و همسرش آقای رامبد جوان به کاناداست.

اسامی هنرپیشه‌هایی که فرزندشان را برای کسب تابعیت خارجی، در خارج از ایران به دنیا آورده‌اند

ازچهره‌هاتاآقازاده‌ها
کشورها مسیرهای مختلفی برای اعطای تابعیت دارند. برخی از آن‌ها به صرف تولد در خاک‌شان، فرد متولدشده را شهروند خود شناسایی می‌کنند. خب پس چه چیزی بهتر از این؟ کافی است کمی جیب‌تان پر از دلار باشد. البته، اینکه دلارهای مذکور ازطریق رانت، سوءاستفاده از بیت‌المال و ژن خوب باشد یا استفاده از خدمات نامعقول حکومتی در سینما، بحث دیگری است که در این گزارش به آن نخواهیم پرداخت. همه‌چیز به پول بستگی دارد. البته، اخلاقاً به کسانی که به‌واسطه تمکن مالی این کار را می‌کنند، نمی‌توان ایرادی وارد کرد؛ زیرا مسأله‌ای شخصی است. برای مثال، اگر تاجری که خودش با قدرت بازو و بنیه فکری‌اش به وضعیت اقتصادی مطلوبی رسیده، حق دارد با پولش هرکاری که دلش بخواهد انجام دهد، البته به شرط رعایت قانون. پس طرف حساب ما در این گزارش، این دسته از مردم نیستند و موضوع گزارش ما به رامبد جوان محدود است.

زایمان‌نیم‌میلیاردی
رامبد جوان و همسرش اخیراً به کانادا سفر کرده‌اند. در ابتدا این سفر با عنوان اکران «قانون مورفی» مطرح شد؛ اما باتوجه‌به مرحله بارداری خانم جواهریان و محدودیت سفر هوایی طولانی در این دوره از حاملگی، به‌عقیده بسیاری از کاربران فضای مجازی، تنها دلیل پذیرفتن ریسک این سفر طولانی، وضع حمل در کاناداست. روزنامه «خراسان» تلاش کرده هزینه ریالی این اتفاق را بررسی کند. این روزنامه نوشته است: «برای فهمیدن این موضوع، با یکی از مؤسسات مهاجرتی مشهور تماس گرفتیم و درباره هزینه‌های معمول تولد فرزند در شهر «تورنتو»، شهر محل سکونت رامبد پرسیدیم. اولین هزینه، حق مشاوره مؤسسه است که به دلار دریافت می‌شود: پنج‌هزار دلار کانادا، چیزی حدود ۵۰ میلیون تومان. هر بلیت اکونومی پرواز تهران – تورنتو و برعکس، بین ۱۲ تا ۶۰ میلیون تومان است که ما میانگین آن را ۲۵ میلیون تومان در نظر گرفتیم. بلیت‌های بیزنس و فرست‌کلاس هم هست که طبعاً گران‌ترند؛ بنابراین، چهار بلیت پرواز برای رفت‌وبرگشت دو نفر، به‌طورمیانگین ۱۰۰ میلیون تومان آب می‌خورد. طبق اعلام این مؤسسه مهاجرتی، هزینه تولد فرزند در تورنتو بین ۱۲ تا ۱۵ هزار دلار کاناداست که حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان می‌شود.

ناگفته نماند طبق قوانین کانادا، گردشگرانی که در زمان بارداری به این کشور وارد می‌شوند، مشمول دریافت خدمات بیمه نمی‌شوند. باتوجه‌به زمان ضبط «خندوانه»، برگزاری نمایشگاه کتاب و مدت اقامت لازم رامبد و نگار پس از تولد فرزندشان در کانادا، می‌توان نتیجه گرفت آن‌ها حداقل سه ماه در تورنتو اقامت خواهند کرد. هزینه سه ماه اقامت در آپارتمان معمولی مبله در این شهر، به‌طورمیانگین ماهی سه‌هزار دلار کاناداست که درمجموع، ۹هزار دلار، یعنی ۹۰ میلیون تومان می‌شود. هزینه خوردوخوراک و حمل‌ونقل خانواده دونفره با فرزند در این شهر، ماهی چهارهزار دلار کاناداست که با احتساب زندگی معمولی و نه ولخرج و نه صرفه‌جویانه، سه ماه اقامت در این شهر برای رامبد ۱۲۰ میلیون تومان هزینه دارد. خلاصه آنکه تولد فرزند این سینماگر در کانادا، درمجموع بین ۴۸۰ تا ۵۱۰ میلیون تومان هزینه دربر خواهد داشت. البته ذکر این نکته ضروری است که هزینه‌های بیمارستانی بدون بیمه در این شهر سرسام‌آور است و درصورتی‌که به هر دلیلی اقامت بیش‌ازحد معمول لازم باشد، طبعاً به‌طور چشمگیری هزینه‌ها افزایش می‌یابد.

لطفادیگرشعارنده!
برسیم به مورد عجیب مجری برنامه «خندوانه». راستش را بخواهید بحث رامبد تقریباً با تمام سلبریتی‌های دیگری که اسم بردیم متفاوت است، البته به‌جز مهناز افشار. چرا مورد او با دیگران فرق دارد؟ چون رامبد جوان نامش با برنامه پربیننده «خندوانه» گره خورده است. خندوانه یکی از خاص‌ترین برنامه‌های تاریخ سیماست. این برنامه درکنار ایده‌های ناب برنامه‌سازی و فرم جذاب، امتیاز دیگری هم دارد و آن توجه ویژه به مسأله ارزش‌های ایرانی و اسلامی است. مگر سخنگو و ویترین این برنامه کسی جز رامبد جوان بوده است؟ احتمالاً یادتان هست که در دو فصل قبل برنامه «خندوانه»،  رامبد مدام شعار استفاده از کالای ایرانی می‌داد؛ اما خودش در برنامه لباس مارک‌دار آمریکایی به‌تن می‌کرد.  در آن زمان، همین تناقض به انتقاداتی منجر شد؛ ولی اتفاق اخیر چیزی فراتر از تناقضی ساده در حد پوشش است. رامبد در صدها برنامه خندوانه با مردم زندگی کرده است. مدام در پلاتوها، گفت‌وگوها و شوخی‌هایش ارزش‌های اخلاقی، وطن‌پرستی، غرور ملی و… را فریاد کشیده است. حالا فردی که در صدها برنامه از خندوانه بارها شعارهای زیبای ناسیونالیستی و ایده‌های انگیزشی مطرح کرده، برای تولد فرزندش در فرنگ، براساس شواهد و قرائن، مبلغ هنگفتی هزینه کرده است. مثل این است کسی مدام از دفاع از کشورش درمقابل بیگانه بگوید اما در زمان حادثه میدان را خالی کند یا اینکه کسی از پاک‌دستی بگوید ولی به خودش شبهات زیادی وارد باشد مانند کسی که خرما می‌خورد و منع رطب می‌کند. رامبد جوان باید بداند چه بخواهد و چه نخواهد، نام و حتی بخش عمده‌ای از شهرت و چه‌بسا درآمد سال‌های اخیرش، به‌واسطه خندوانه رقم خورده است. نوش جانش؛ اما وقتی مخاطب ساده‌دلی که هرشب با شعارهای وی منقلب شده، با خبر اخیر مواجه شود، دچار حس بسیار بدی می‌شود. آقای جوان! لطفاً دیگر برای ما شعارهای قشنگ ندهید.

*صبح نو

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تاریخ برگزاری اسکار تا سه دوره مشخص شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: آکادمی اسکار تاریخ برگزاری این جشنواره سینمایی را تا سه دوره بعد اعلام کرد.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، آکادمی علوم و هنرهای سینما که به اختصار با نام اسکار شناخته می‌شود، اعلام کرد که نود و چهارمین دوره جوایز سالانه آکادمی، در تاریخ ۲۷ فوریه ۲۰۲۲ (۸ اسفند ۱۴۰۰) برگزار خواهد شد.

پیش از این آکادمی اعلام کرده بود اسکار سال ۲۰۲۱ نیز در تاریخ ۲۸ فوریه (۹ اسفند ۱۳۹۹) برگزار می‌شود. اسکار سال آینده هم در ۹ فوریه ۲۰۲۰ (۲۰ بهمن) برگزار خواهد شد.

در کنفرانس خبری که برگزار شد آکادمی و شبکه ABC اعلام کردند که به دلیل برگزاری المپیک ۲۰۲۰، برگزاری مسابقات سالانه فوتبال آمریکایی و همچنین تعطیلات ملی اسکار ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ در آخرین یکشنبه فوریه برگزار خواهد شد. تاریخ‌های مراسم سال‌های آینده نیز در حال ارزیابی است.

گفتنی است؛ رئیس کمپانی ABC اینترتینمنت، کاری بروک، ماه گذشته اعلام کرده بود که مراسم امسال می‌تواند همانند دوره گذشته بدون مجری برگزار شود.

تاریخ‌های کلیدی این جوایز که از سوی آکادمی اعلام شد به این صورت است:

جوایز روسای آکادمی:۲۷ اکتبر ۲۰۱۹ (۵ آبان)
شروع رای گیری مقدماتی: ۶ دسامبر ۲۰۱۹ (۱۵ آذر)
پایان رای گیری مقدماتی:۱۰ دسامبر ۲۰۱۹ (۱۹ آذر)
شروع رای گیری نامزد ها: ۲ ژانویه ۲۰۲۰ (۱۲ دی)
پایان رای گیری نامزد ها: ۷ ژانویه ۲۰۲۰ (۱۷ دی)
اعلام نامزدهای نهایی اسکار: ۱۳ ژانویه ۲۰۲۰ (۲۳ دی)
دورهمی نامزدهای اسکار:۲۷ ژانویه ۲۰۲۰ (۷ بهمن)
آغاز رای گیری نهایی:۳۰ ژانویه ۲۰۲۰ (۳۰ بهمن)
پایان رای گیری نهایی:۴ فوریه ۲۰۲۰ (۱۵ بهمن)
نود و دومین دوره جوایز اسکار: ۹ فوریه ۲۰۲۰ (۲۰ بهمن)

این آکادمی همچین روسای خود در بخش‌های مختلف را اعلام کرد که از جمله آن‌ها می‌توان به انتخاب مجدد اسپیلبرگ در بخش کارگردانی اشاره کرد.

بخش‌های دیگر نیز عبارتند از: الن کوراس در بخش تصویربرداری، روت الین کارتر بخش طراح لباس، دونا گیگ لیوتی در بخش تهیه کننده اجرایی، هاوارد برگر در بخش گریم و آرایش مو، جنیفر یو نلسون در بخش فیلم کوتاه و انیمیشن بلند، اریک راث در بخش نویسندگان، لورا درن در بخش بازیگران، راجر راس برای بخش مستند. تنها بخشی که انتخابات آن انجام شد ولی به نتیجه نرسید، بخش تدوین بود که دوباره در تاریخ‌های ۱۷ و ۱۸ (۲۷ و ۲۸ خرداد) انتخابات آن انجام می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع