تحریمهای غرب با موسیقی چه کرد؟/ تجربه قضاوت از سوی یک رهبر جهانی
یکی از آهنگسازان و رهبران بینالمللی ارکستر که طی ماههای گذشته با مجموعه بینالمللی مارینسکی روسیه تجربههای متعددی را از سر گذرانده از تاثیر تحریمهای غرب روی موسیقی روسیه سخن گفت.
یکی از آهنگسازان و رهبران بینالمللی ارکستر که طی ماههای گذشته با مجموعه بینالمللی مارینسکی روسیه تجربههای متعددی را از سر گذرانده از تاثیر تحریمهای غرب روی موسیقی روسیه سخن گفت.
مراسم یادبود شهریار تیمورپور طراح چهرهپردازی و نقاش در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی جشنواره بینالمللی فیلم فجر، متن فراخوان بخش تجلی اراده ملی چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به این شرح است:
با استعانت از خداوند قادر متعال، بخش تجلی اراده ملی چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر ضمن دعوت از ارگانها، نهادها، وزارتخانهها و مؤسسات و سازمانهای دولتی و خصوصی، با شرایط ذیل برگزار میشود:
ارگانها میتوانند ضمن بررسی آثاری که در بخش مسابقه سودای سیمرغ جشنواره پذیرفته شدهاند، به فیلمهای منتخب از نگاه خود با توجه به اولویتهای موضوعی سازمان متبوع جوایزی اهدا کنند.
هیئت داوران هر سازمان مشتمل بر سه نفر از کارشناسان فرهنگی و هنری است که حضور یک نفر از داوران از میان کارگردانان، بازیگران، تهیهکنندگان، مدرسان و منتقدان سینما و یا یکی از مشاغل اصلی فنی در سینما با صلاحیت علمی و هنری و دو نفر از کارشناسان سازمان مذکور خواهد بود.
پس از درخواست تقاضا از سوی سازمانها، چگونگی مشارکت از سوی جشنواره بررسی و حداکثر ۱۲ سازمان انتخاب و اعلام خواهد شد.
همچنین پس از توافق فرم تکمیل شده به همراه معرفی نماینده تامالاختیار، یک نسخه لوح فشرده حاوی آرم سازمان و عکس و رزومه هیات داوران میبایست در اسرع وقت به مدیریت این بخش ارائه شود.
سازمانهای منتخب ضروری است نسبت به تکمیل فرم شرکت و مشخصات نماینده تامالاختیار و بارگذاری مشخصات سازمان ذیربط با آرم سازمان و رزومه هیئت داوران در سامانه جشنواره اقدام کنند.
در مراسم اهدای جوایز بخش تجلی اراده ملی که به صورت جداگانه و با حضور مقامات و روسای سازمانها و نهادها برگزار خواهد شد، نماینده هیئت داوران یا بالاترین مقام سازمان برای اهدای جایزه در جایگاه حضور خواهند یافت و بیانیههای هیئت داوران، تنها از طریق روابط عمومی جشنواره در فضای رسانهای منتشر خواهد شد.
ارگانها و سازمانهای متقاضی میتوانند جهت ارتباط و دریافت فرم تقاضا با دبیرخانه جشنواره به شماره ۲۲۷۳۴۹۳۹ تماس حاصل نمایند.
آخرین مهلت درخواست و تکمیل فرم ۲۹ دی ماه ۱۴۰۱ است و این تاریخ تمدید نخواهد شد.
پنجمین نمایشگاه هنرهای تجسمی گروه هنری هاویر با عنوان «تجلیگاه مهر» به مناسبت گرامیداشت هفته زن و روز مادر در خانه صفوی اصفهان برگزار شده است.
خبرگزاری مهر– گروه هنر- محمد صابری، زهرا منصوری: یکی از ویژگیهای شرایط ملتهب و بحرانی همین است که کمتر کسی تن به گفتگوی صریح میدهد و ترجیح میدهد با فاصله از جریان اصلی اتفاقات، نظارهگر موضعگیریهای دیگران باشد تا مبادا خودش بابت موضعگیریهایش هزینهای بپردازد!
واقعیت این است که این شرایطی است که در ماههای اخیر در فضای سینمای ایران هم شاهدیم و نمونه بارز آن هم اصرار عوامل تولید فیلمها و مدیران بخشهای مختلف درباره وضعیت برگزاری جشنواره فیلم فجر است که کمتر از ۳ هفته دیگر تا آغاز آن فاصله داریم! هیچکس اما حاضر به موضعگیری قطعی و حتی اطلاعرسانی در این زمینه نیست.
در این شرایط حتماً فرصت گفتگوی صریح با یک مدیر بسیار مغتنم است؛ بهخصوص که مانند محمد حمیدیمقدم علاوهبر تکیه بر کرسی مدیریت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، به تازگی تجربه دبیری یک جشنواره سینمایی با سطح اعتبار سینماحقیقت را هم پشتسر گذاشته و بیواسطه در ارتباط با بدنه فعالان سینما باشد.
پیشتر و در بخش نخست این گفتگو روایت دستاول محمد حمیدیمقدم از پشتپرده اتفاقات منتهی به تحریم ناکام شانزدهمین جشنواره سینماحقیقت را مرور کردیم و در ادامه گریزی به اتفاقات پیش روی سینمای ایران زدهایم.
آنچه در ادامه میخوانید بخش دوم و پایانی گفتگوی خبرگزاری مهر با دبیر جشنواره سینماحقیقت است.
* براساس همان کلیدواژهای که خودتان اشاره کردید مبنیبر اینکه «ما کار خودمان را میکنیم» به نظر میرسد استغنایی نسبت به حضور مستندسازان معترض داشتهاید. صراحتاً به این سوال جواب میدهید؛ هیچ ادبیات تهدیدیای خطاب به مستندسازان برای اجبار آنها به حضور در جشنواره نداشتید؟
به هیچ وجه.
* اصرار داشتم این سوال مطرح شود چون همین روزها گاهی خبرهایی درباره جشنواره فجر منتشر میشود که برداشت خانواده سینما از آن میتواند تهدید به حضور و عدم انصراف باشد.
ما به هیچ وجه این ادبیات را نداشته و نداریم. حمیدیمقدم هر چه میگوید براساس سند است. ما وقتی حرف میزنیم، سند آن باید مشخص باشد. مرز خبر با فیکنیوز و باجنیوز باید مشخص باشد. مدیری که حرف میزند باید سند داشته باشد و من شخصاً برای تکتک چیزهایی که در این گفتگو گفتهام، سند قطعی دارم.
* و هیچکس نمیتواند امروز مدعی باشد که تحت فشار تن به حضور در جشنواره داده است؟
هیچکس. هر کس مدعی شود میتواند سند بیاورد. حتی اجازه دهید یک سند تاریخی را همینجا مطرح کنم که ثبت شود؛ ما بهعنوان مرکز گسترش امسال دو فیلم خیلی خوبی داشتیم اما به دلیل آنکه کارگردانان آنها علاقه به شرکت در جشنواره نداشتند، کنار گذاشتیم.
* با وجود آنکه به عنوان سرمایهگذار، کاملاً قانونی این حق را داشتید که فیلمها را نمایش دهید.
دقیقاً. اتفاقاً دو فیلم مهم تولید امسال ما بودند، هر دو هم کارگردانان شاخص علاقه مند به حضور در جشنواره نبودند. این تصمیم چالش بسیار بزرگی برای ما بود. برخی به ما میگفتند اینها سرمایه خود شماست اما جواب ما این بود که عدم علاقهمندی فیلمساز به حضور و عدم احترام به فضای جشنواره را برنمیتابیم. قبل از هر چیز هم تشخص این رویداد برایمان مهم بود. این تشخص مربوط به یک «حرکت ملی» است و مرکز گسترش برای حفظ این تشخص، دست به یک ایثار زد. اگر میخواستیم به فیلمسازان فشار بیاوریم، میتوانستیم فیلم را در بخش خارج از رقابت نمایش دهیم و موضع فیلمساز هم به لحاظ قواعد و حقوق بینالمللی، هیچ اهمیتی میتوانست نداشته باشد، اما ما احساس داریم و نمیخواستیم بهعنوان سرمایهگذار حرف خود را به فیلمساز تحمیل کنیم. با استناد به همین واقعیت، تأکید میکنم که هیچ فشاری به هیچ فیلمسازی نداشتیم. جشنواره «حقیقت» امسال یک سند تاریخی و یک نقطه عطف به حساب میآید. ما دیگر از این نقطه به بعد نمیتوانیم وارد فاز «دروغگویی» شویم. دیگر نه من بهعنوان مدیر و نه فیلمساز، حق «محافظهکاری» هم نداریم.
تأکید میکنم که هیچ فشاری به هیچ فیلمسازی نداشتیم. جشنواره «حقیقت» امسال یک سند تاریخی و یک نقطه عطف به حساب میآید. ما دیگر از این نقطه به بعد نمیتوانیم وارد فاز «دروغگویی» شویم. دیگر نه من بهعنوان مدیر و نه فیلمساز، حق «محافظهکاری» هم نداریم حتی فیلمسازی که فیلم ندارد و وارد اکت سیاسی میشود و یا فیلمسازی که نمیتواند اکت سیاسی داشته باشد و شجاعت و جربزه ورود به مسائل اجتماعی را ندارد و با قهوه خوردن میخواهند افه روشنفکری بگذارد هم دیگر باید با واقعیتهای موجود در جامعه رو به رو شوند.
* اینها را میتوان از برکات این ایام پربحران به حساب آورد!
بله. من در اختتامیه سینماحقیقت هم این نکته را تأکید کردم که همه باید از لایه محافظهکاری خارج شویم. دیگر دوران جدید این محافظهکاری را برنمیتابد.
* منظور از این محافظهکاری، همان وسطبازی است، دیگر؟
بله. وسطبازی چه برای من و چه برای فیلمسازی اینطرفی و آن طرفی، دورانش گذشته است. ما منتظر نقدهای تند شما هستیم و حد نهایتش این است که نمیتوانیم فیلمت را نمایش دهیم، اما تو فیلمت را بساز.
* و آماده هزینهاش باش!
بالاخره آن فیلم دیده میشود. نمیشود کسی هزینه ایجاد کند و توقع پرداخت هیچ هزینهای نداشته باشد.
* این موضع شما شاید اینگونه تعبیر شود که فیلمسازان معترض و مستندسازان تحریمکننده جشنواره امسال باید منتظر هزینهها و تبعات تصمیمشان باشند! اینطور است؟
نه، نه. من با فضای ژورنالیستی و رسانهای کاری ندارم. من روبهروی خودم مستندسازان را میبینم که با فیلمشان حرف میزنند. مگر وقتی درباره کریس مارکر یا ژان روش صحبت میکنیم، نظریات سیاسی آنها برایمان مهم است؟ مگر آندره تارکوفسکی را بهواسطه مقالههای فلسفیاش میشناسیم؟ مگر مهم است که او چقدر مطلب علیه نظام کمونیستی نوشته است؟ نه، من با «ایثار» و «آینه» و «استاکر» او را میشناسم. هر حرفی زده است هم در همین فیلمها زده است. فیلمساز هم باید حرفش را در فیلمش بزند.
باید بس کنیم این حرفها را که تا یک التهاب اجتماعی پیش میآید، عدهای مدعی پیشرو بودن میکنند! اگر شما پیشرو بودید، تا قبل از این التهابات کجا بودید؟ کدام اثر را درباره مفاخر این کشور ساختهاید؟ درباره التهابات و مسائل جامعه امروز چه ساختهاید؟ شما برای بهبود این جامعه چه کردهاید؟ کارنامه همه ما معلوم است.
* خیلی خوب است که یک مدیر چنین دیدگاهی داشته باشد اما از آنجایی که اصرار داریم این گفتگو تبدیل به یک سند شود، صراحتاً میخواهم به این پرسش پاسخ بدهید؛ افرادی که امسال چه در عمل و چه در قلم جشنواره را تحریم کردند و علیه «سینماحقیقت» موضعی گرفتند، آیا در ادامه فعالیت در فضای مستندسازی و مشخصاً برای همکاری با مرکز گسترش، با محدودیتی مواجه خواهند شد؟
نه. ما همواره با قواعد خود پیش میرویم و همواره قائل به تفاهم و گفتگو هستیم. وضعیت امروز برای همه ما خسران است. از دست دادن هر سرمایهای خسران است و نمیتوانیم از کنار آن بیتفاوت عبور کنیم. ما نیاز به گفتگو و جذب داریم، به همان اندازه که نیاز به نقد داریم. هر آنچه ما را از این فضای ملتهب خارج کند و در عین حال نقدهایمان را هم صریحتر کند، از آن استقبال میکنیم. بعضی از دوستان دچار التهابهایی فراتر از نقد شدهاند. برخی گرفتار فشارها و آشفتگیهایی شدهاند که نمیتوانند موضعی هم بگیرند…
* همان مارپیچ سکوت.
دقیقاً. گرفتار این مارپیچ سکوت شدهایم و خیلیها هم در این وضعیت گرفتار هستند. من معتقدم که باید در این شرایط تحمل و سعهصدر ما بسیار بالا باشد. باید مسیر گفتگو را برای یکدیگر هموار کنیم.
* ابتدا اشاره کردید که فضای تحریم برایتان قابل پیشبینی بود. بهعنوان یک سوال کمی شخصیتر میخواهم بدانم زمانی که نامه تحریم جشنواره و فهرست امضاکنندگان آن منتشر شد...
خیلی دلم گرفت.
ما میدانستیم که فشار روی افراد به حدی زیاد بوده است که احساس میکردند باید برای بایکوت نشدن در فضای روشنفکری که خیلی خیلی عامل مهمی است، تن به این جریانات بدهند. این مسئله «بایکوت نشدن در فضای روشنفکری» بسیار عامل مهمی برای آنها بود. ولی شخصاً با آنها تماسی نگرفتم، هرچند که واقعاً دلگیر شده بودم * آیا نامی در میانشان بود که مواجهه با آن برایتان غیرمنتظره باشد و در دلتان بگویید «تو دیگر چرا؟»
بله. خیلی از آنها از رفقای من بودند اما احساس کردم شاید خیلی تحت فشار بودهاند و به همین دلیل هم از آن گذشتم.
* این «تو دیگه چرا؟» را در تماس با هیچیک از این افراد، مستقیماً هم مطرح کردید؟
خیر.
* ولی از آن طرف خیلیها به این افراد زنگ میزدند که باید تحریم کنید، شاید واقعاً آنها منتظر تماسی از طرف شما بودند!
میدانم منتظر تماس هم نبودند. ما میدانستیم که فشار روی افراد به حدی زیاد بوده است که احساس میکردند باید برای بایکوت نشدن در فضای روشنفکری که خیلی خیلی عامل مهمی است، تن به این جریانات بدهند. این مسئله «بایکوت نشدن در فضای روشنفکری» بسیار عامل مهمی برای آنها بود. ولی شخصاً با آنها تماسی نگرفتم، هرچند که واقعاً دلگیر شده بودم. درصد بالایی از آن اسامی، افرادی بودند که با هم تجربه همکاری داشتیم. در عین حال میدانیم که دگماتیسم در جریان روشنفکری صورت فجیعتری دارد. فشارهایی که در این جریان وجود دارد، گاهی ما را در یک زندان حصر میکند و ناگهان به خودت میآیی و میبینی برای چهار سال در این زندان دور خودت چرخیدهای و هیچ کاری را هم پیش نبردهای. خیلی از دوستان ما در حوزههای مختلف، گرفتار این شرایط هستند. آنها تنها زمانی از این دایره خارج میشوند که نیازمند حمایت برای کارهای بعدی خود باشند…
* و آغوش شما برای بازگشت آنها باز است؟
خیلیها به ما گفتهاند که خواهش میکنیم بعد از این جریانات، افراد شاخص آن مجدد وارد گعدههای داوری و انتخاب شما نشوند، این حرف ما نیست، حرف همان جماعتی است که شاید بتوان گفت خاموشان همین صنف کارگردانان سینمای مستند هستند. از ما سوال میشود که چرا این افراد باید موضعی بگیرند و حرفی بزنند، اما هزینهاش را نپردازند. مستندسازی که با هزار آرزو دوست داشته امسال فیلمش را در جشنواره نمایش دهد اما ناگزیر از کنارهگیری شده است، دارد هزینه حرفها و مواضع دیگری را میپردازد. چرا باید «جشنواره» را تحریم کنیم؟ آن هم جشنوارهای که تنها محل دیده شدن برخی از این آثار است.
* شما در تحلیلی که از ماجرای تحریم جشنواره داشتید، بهصورت ضمنی هم به ماجرای فشارها اشاره کردید و هم به تأثیر گعدههای روشنفکری، اما برخلاف ادبیات مرسوم دیگر مدیران، اشاره به دستهای خارجی و تأثیر نیروهای بیگانه نداشتید؛ واقعاً نقشی برای دستهای خارجی در این جریانات قائل نیستید؟
به نظر من میتوان گفت این جریانات اخیر، نسبت به جریانات دیگر متفاوت است. اجازه دهید مثالی بزنم، در یکی از این متنهای مرتبط با تحریم، امضای شخصی بود به اسم خانم فلانی «اورولوژیست و مخاطب جشنواره!» (خنده جمع) این هم برای ما خندهدار بود و هم جذاب. منتقد دیگری که تا یکسال پیش ما جشنواره همکاری داشت و امسال با تمام لابیها و پیگیریها نتوانست در ترکیب انتخاب و داوری قرار بگیرد و تبدیل به تحریمکننده جشنواره شده و نام خواهر و بستگانش را هم پایه بیانیه تحریم گذاشته است! تا اینجای کار ایرادی نیست، بالاخره میخواهند تعداد امضاهایشان را بالا ببرند! اما میبینیم همین بیانیه توسط محسن تنابنده که تا همین چند ماه پیش با مرکز در حال مذاکره بود تا تعدادی پلان برای مستندش بگیرد، استوری میشود و بیبیسی هم همان را خبر میکند! این همان جایی است که باید اذعان کنیم، بله نگاه بیرون هم به اتفاقات داخل هست و نمیتوان آن را کتمان کرد. حدود ۲۰ تا ۲۵ نفر از اعضای کمپین اصلی تحریم، اساساً خارج از کشور زندگی میکنند و ایران نیستند. ما همه این افراد را میشناسیم. طرف ۱۵ سال است ایران نیامده و حالا برای ایجاد فشار به جشنواره کمپین تحریم را امضا میکند.
همین بیانیه توسط محسن تنابنده که تا همین چند ماه پیش با مرکز در حال مذاکره بود تا تعدادی پلان برای مستندش بگیرد، استوری میشود و بیبیسی هم همان را خبر میکند! این همان جایی است که باید اذعان کنیم، بله نگاه بیرون هم به اتفاقات داخل هست و نمیتوان آن را کتمان کرد بد نیست به این نکته هم همینجا اشاره کنم؛ من معتقدم تا زمانی که ما جشنوارههایمان را از سینمای ملی خود جدا نکنیم، در گروگان آنها قرار داریم. این موضوعی است که هم درباره جشنواره فجر مصداق دارد، هم سینماحقیقت و هم جشنواره فیلم کوتاه تهران. ما در واقع داریم جشنوارههای ملی برگزار میکنیم و این در حالی است که هیچ کشوری در دنیا، برخلاف ایران، دیگر جشنواره ملی برگزار نمیکند. همه جشنوارهها بهصورت بینالمللی برگزار میشوند. وقتی تجمع و انرژی فیلم داخلی در جشنواره شما زیاد میشود، تبدیل به یک جشنواره لوکال و بومی شدهای که هم خیلی ارزش بیرونی ندارد و شکل دورهمی پیدا میکند و هم داوریها و انتخابهایش مدام دچار تناقض میشود.
* ولی به نظر ما یک مرحله هم عقبتر از این هستیم! جشنوارههایمان بیشتر دولتی هستند و بیشترین سهم را به آثار دولتی میدهند و این مشکلی است که درباره تعداد بالای آثار مرکز گسترش در جشنواره سینماحقیقت هم شاهد بودیم و جشنواره فجر امسال هم در معرض آن قرار دارد؛ یعنی حتی جشنوارههایمان انگار صورت ملی هم ندارد، چه برسد به بینالمللی!
اجازه دهید من موضع شما نقد کنم. بهصورت تحقیقی اعلام میکنم کشور ما یکی از خاصترین کشورها در ارائه سوبسیدها و حمایتهای فرهنگی در حوزه سینما در دنیا محسوب میشود. آیا این بد است، یا خوب است؟ شما فرض کنید مرکز گسترش را در حوزه تولید فیلم مستند، کنار بگذاریم، فکر میکنید چه اتفاقی میافتد؟ مستندهای برتر همین چند سال اخیر را رصد کنید. محصول کجاست؟ یک پژوهشگر بیاید این مسائل را تجزیه و تحلیل کند. آیا مرکز باید این عملکرد را داشته باشد یا نباید؟ اگر این کارها را نکند، چه کسی انجام میدهد؟ ما گرفتار «سندروم تنبلی فیلمسازی بخش خصوصی» هستیم! چه زمانی قرار است این جریان راه بیفتد؟ ۲۰ سال است داریم این حرف را میزنیم، چه زمانی قرار است بخش خصوصی کار خود را یاد بگیرد؟ دولت در این شرایط چه کاری باید انجام دهد؟ در این شرایط فیلمهای ما کارکرد داخلی پیدا میکند و وقتی سراغ بازارهای جهانی میرویم، به ما میگویند شما برای روی استیج جشنوارهها خوب هستید، جایزه هم به شما میدهیم، اما بازار نه! باقی کشورها چگونه بازار را گرفتهاند؟ معتقدم راه برون رفت از این فضا، توسعه سینمای ایران است.
ما گرفتار «سندروم تنبلی فیلمسازی بخش خصوصی» هستیم! چه زمانی قرار است این جریان راه بیفتد؟ ۲۰ سال است داریم این حرف را میزنیم، چه زمانی قرار است بخش خصوصی کار خود را یاد بگیرد؟ دولت در این شرایط چه کاری باید انجام دهد؟ * در اختتامیه جشنواره سینماحقیقت، یکی از کارگردانان اصطلاحی را به کار برد که به نظر رسید چندان موردپسند شما نبود و حتی شما را برآشفت! گفت؛ «جشنواره امسال شبیه جشنواره عمار شده است.» صادقانه بگویید چقدر ترکیب مخاطبان جشنواره امسال واقعی بودند و چقدر تلاش کردید ترکیب مخاطبان را هم مدیریت کنید؟
ما یک رویکرد را تبدیل به گفتمان جشنواره امسال کردیم و آن هم تغییر ریل مخاطبان سینمای مستند بود. این تبدیل به یک شعار و نشانه برای ما شده است که از ابتدای ورودم به مرکز آن را تا به امروز دنبال کردهام. ما علاقهمند به توده مخاطبان جشنوارهای نیستیم. البته که آنها هم مخاطبان و مهمانان اصلی ما هستند، اما ما جشنواره برگزار نمیکنیم که یک مستندساز اثرش را به دوستانش نشان بدهد. من میخواهم مستند را به دست «مخاطب» برسانم. میخواهم تماشای مستند را تبدیل به مارکت و بلیت کنم، کمااینکه این کار را از جشنواره سال ۹۸ کردیم و تا همین امسال در بخش آنلاین هم ادامه داشت.
امسال تصمیم گرفتیم گسترش ترکیب در مخاطبان را هم آزمایش کنیم. بهخصوص که ظرفیت میزبانی ما گسترش پیدا کرده بود و از ۴ سالن به ۱۲ سالن رسیدیم. حوزه گسترش مخاطب را با همین افزایش ظرفیت آغاز کردیم، آن هم با مطالعه. مشخصاً سراغ دانشجویان علاقهمند به سینمای مستند رفتیم که سالهاست میخواهند در سینماحقیقت حضور داشته باشند، اما کارت به آنها اختصاص داده نمیشد. هستههای مطالعاتی ما از دو ماه قبل از جشنواره، روی این جنس مخاطبان بررسی کردند و هستههای علاقهمند به حضور در جشنواره، شروع به ثبتنام کردند. بهعنوان یک مثال برای یک کارگاه که ما فقط ظرفیت ۱۰۰ نفر را داشتیم، ۲۵۰ نفر ثبتنام کردند! این بچهها تا قبل از این کجا بودند؟
همه اینها تبدیل به مخاطب جشنواره شدند اما بازهم مستند به سند صحبت میکنم، از همه این افراد کارت شناسایی و کد ملی مشخص خواستیم و بدون اطلاعات شخصی، هیچکس حق ورود به سینماحقیقت را نداشت. در این شرایط ۲۵۰۰ کارت صادر کردیم، به رغم آنکه متقاضیان خیلی بیشتری هم داشتیم اما تصمیم گرفتیم براساس ظرفیت صندلیها کارت صادر کنیم. حالا ما یک دیتابیس از هویت، تحصیلات و ترکیب مخاطبان جشنواره داریم که در اختیار هر پژوهشگری قرار میدهیم. از این منظر تمام مخاطبان ما واقعی و خودجوش به جشنواره آمدند و حتی ما از میان آنها دست به انتخاب و غربالگری هم زدیم. آنچه از صحبتهای آن مستندساز من را ناراحت کرد، پایین آوردن یک رویداد دیگر برای نقد جشنواره حقیقت بود. به نظرم این نگاه بسیار غلط است، بهخصوص که نوع تفکر افراد را ظاهرشان معین نمیکند. به همان دوستمان هم این نکته را گفتم و او هم عذرخواهی کرد. خیلی از فیلمسازانی که حضور در جشنواره را تحریم کرده بودند هم اتفاقاً آمدند و فیلمهای خود را در کنار همین مخاطبان دیدند. واقعاً میتوانند درباره ترکیب مخاطبان جشنواره قضاوت داشته باشند.
فارغ از این استدلالها هم یک جواب دیگر میتوان به این شائبه و حرفوحدیثها داد؛ اساساً در این دوره و زمانه مگر میتوان کسی را به اجبار آورد و به تماشای مستند نشاند!؟ اگر ما توانسته باشیم چنین کاری کنیم، که خیلی بینظیریم! (خنده جمع)
* اجازه دهید یک سوال حاشیهای هم بپرسیم؛ سال گذشته و همزمان با برگزاری جشنواره فیلم فجر، حرف و حدیثهایی درباره حضور و مدیریت در سایه شما در این رویداد مطرح شد و بعد از آن تا به امروز هم شما موضعی در این زمینه نگرفتید؛ واقعاً نقش شما در جشنواره فجر سال گذشته چه بود؟
واقعیت این است که مسعود نقاشزاده که دبیری جشنواره فجر را برعهده داشت، از دوستان قدیمی بنده و اتفاقاً انسانی بسیار شریف، آگاه و درجه یک است. براساس تجربهای که بنده در حوزههایی مختلف داشتم، مشورتهایی هم از بنده میگرفتند اما از جایی به بعد که به برگزاری جشنواره نزدیک شدیم، از من دعوت کردند تا بهعنوان مدیر خانه جشنواره با آنها همکاری داشته باشم. ابتدا رد کردم چرا که نمیتوانستم اما چند روز مانده به جشنواره، آقای خزاعی به بنده مأموریت دادند که این کار را بپذیرم و برای همین هم این مسئولیت را پذیرفتم.
* یعنی حضورتان ارتباطی با ماجرای بیماری آقای نقاشزاده و ابتلایشان به کرونا نداشت؟
نه. فقط همزمان با هم شد. من بیشتر نقش مشورتی در برگزاری جشنواره داشتم که بعد از آن ایشان مبتلا به کرونا شدند. واقعاً بحث دیگری در میان نبود.
* بهعنوان سرفصل پایانی این گفتگو میخواهم در مقام یکی از مدیران سینمایی تحلیلتان را درباره شرایط بحرانی امروز سینمای ایران هم مطرح کنید؛ راه برونرفت از این شرایط را چه میدانید و مدیریت سینما چگونه باید نسبت خود را با جامعه هنرمندان سینما، بازتعریف کند؟
بهعنوان کسی که بعد از پایان دوران مدیریت، مجدد به چرخه تولید سینما بازخواهم گشت و در همین فضا زیست خواهم کرد، معتقدم سینمای ایران قبل از هر چیز باید مسئلهاش را در ذات خودش و با خودش حل کند. این یک مسئله اساسی است که با هیچ دولتی و در هیچ دورهای حل نشده است. سینمای ما هیچگاه نتوانسته است مستقل و خودکفا باشد، به جز معدودی از تولیدات. همه ماجراها هم از مریضی و ناقص بودن جریان اقتصادی سینمای ایران ناشی میشود.
در هیچ کجای دنیا هم توقع اضافه از جشنواره ندارند و بار اضافه به آن تحمیل نمیکنند. جشنواره محلی طبیعی برای نمایش فیلمها و گفتگو درباره آنهاست تا وارد پله بعدی شوند که همان گیشه و فروش است. ما اما همه هیجان خود را متمرکز میکنیم روی نمایش فیلمهایی که هیچکدام هم به فروش نمیرسد! وقتی یک موجود، از نظر اقتصادی، مستقل نیست، مدام دچار گرفتاری است و نمیتواند مسائل خود را حل کند و برای همین هم مدام دست به دامن دولت است. چنین موجودی، مدام اهل فرافکنی است و برای همه کارهای نکردهاش هم بهدنبال یک مقصر بیرونی میگردد. اولین اتفاقی که باید در سینمای ایران رقم بخورد، این است که دو طرف یعنی مدیران و سینماگران باید به درک درستی از هم برسند. ما در این مرحله معمولاً دچار یک خلط میشویم. هم من مدیر نسبت به موجودیت مستقل این موجود و هم طرف مقابل به من، به عنوان نماینده حاکمیت، نگاه درستی نداریم. خیلی وقتها نمیخواهیم نقشهای یکدیگر را بپذیریم. به محض اینکه از قواعد و قانونهای دیگران هم صحبت میکنیم، میگویند، کجای ما شبیه خارج است که اینها باشد! این خودش تبدیل به یک آنارشی میشود.
در این شرایط درک متقابل بسیار مهم است و امروز درک متقابل تنها با گفتگو حاصل میشود. اینجا باید نقش صنوف را هم جدی بگیریم. بحثهایی مانند «امنیت ملی» در هیچ کشوری شوخیبردار نیست. اگر ما یک صنف قدرتمند داشته باشیم که نسبت خود را با این قبیل مباحث و قواعد روشن کرده باشد، خیلی راحت میتوانیم در گفتگوها به نتیجه برسیم. امروز گرفتار عدم درک متقابل هستیم که معتقدم انشالله با گفتگو میتوانیم از این شرایط عبور کنیم و جشنواره فیلم فجر هم به بهترین شکل برگزار میشود. بدانیم که جشنوارهها در همه جای دنیا یک مدل مشخص هستند که چینش مشخصی هم دارند.
در هیچ کجای دنیا هم توقع اضافه از جشنواره ندارند و بار اضافه به آن تحمیل نمیکنند. جشنواره محلی طبیعی برای نمایش فیلمها و گفتگو درباره آنهاست تا وارد پله بعدی شوند که همان گیشه و فروش است. ما اما همه هیجان خود را متمرکز میکنیم روی نمایش فیلمهایی که هیچکدام هم به فروش نمیرسد! یادمان میرود قرارمان برای برگزاری جشنواره چه بوده است! اگر کسی جشنواره فجر را تحریم کند و فرداروز نسبت به وضعیت گیشه و فروش سینما انتقاد کند، دچار یک تناقض شده است. همه اینها در یک چرخه تعریف میشود و ما باید اجازه دهیم هر یک اجزای سینمای ایران کار خودش را بکند. همزمان همهمان هم مطالبهگری داشته باشیم و هم در فیلمهایمان نقد کنیم. قطعاً منتقدان وضع موجود باید حرفشان را بزنند و مطالبهگری کنند، اما همزمان باید سینما و جشنواره هم بتواند کار طبیعی خودش را انجام دهد. قطعاً «سینماحقیقت» هم اگر مثل همیشه بود و همه در کنار هم حضور میداشتیم، خیلی جذابتر و زیباتر بود. چرا میخواهیم این انرژی را کم کنیم؟
سینماپرس: رییس سازمان سینمایی درگذشت مصطفی سماوات، مدیرکل سابق نظارت بر مراکز، مشاغل و مجامع سینمایی را تسلیت گفت.
به گزارش سینماپرس، در متن پیام محمد خزاعی آمده است: «خبر درگذشت جناب آقای مصطفی سماوات از پیشکسوتان گرانقدر و فرهیخته سازمان سینمایی موجب تاسف بنده و همکاران اینجانب شد. مرحوم سماوات مدیری بود که عمری بیش از ۳۰ سال را در مسیر مقدس خدمت به هنر وسینمای ایران صرف نمود و تا هنگام بازنشستگی همواره منش و شخصیت والای او زبانزد بود و احترام بسیار نزد همگان داشته و برای اعتلای سینمای ایران از هیچ کوششی دریغ نکرد.
اینجانب درگذشت جناب آقای سماوات را به خانواده محترم و بازماندگان آن مرحوم، اهالی سینمای ایران و به ویژه همکاران محترم سازمان سینمایی، تسلیت و تعزیت عرض می نمایم. از درگاه ایزد منان برای آن مرحوم آرامش ابدی و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت دارم. روحش شاد و قرین رحمت الهی باد.»
مرحوم سماوات در سمتهایی همچون معاون و سرپرست اداره کل نمایش خانگی و مدیرکل نظارت بر مراکز، مشاغل و مجامع سازمان سینمایی و فعالیت هایی چون ارزشیابی و اعطای مدرک درجه هنری به هنرمندان سینمایی را برعهده داشت.
مراسم تشییع و خاکسپاری مرحوم سماوات صبح روز جمعه بیست و سوم دیماه از ساعت ده صبح در بهشت سکینه کرج برگزار میشود.
سینماپرس: آیین اختتامیه سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» در سینما فلسطین تهران برگزار شد.
به گزارش سینماپرس، مراسم اختتامیه سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار از ساعت ۱۸:۴۵ پنجشنبه ۲۲ دیماه مصادف با میلاد حضرت فاطمه (ص) و روز زن، در سالن شهید عجمیان سینمافلسطین برگزار شد.
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، محسن برمهانی معاون سیما و جمال شورجه کارگردان باسابقه سینما از حاضران در این مراسم بودند.
قرائت آیات قرآن کریم در ابتدای این مراسم که با اجرای فضهسادات حسینی برگزار شد، بر خلاف روال معمول با پخش ویدیویی از تلاوت قاری و نخبه شهید شاهچراغ، شهید فریدالدین معصومی صورت گرفت. حاضرین در مراسم پس از خواندن سرود ملی به تماشای کلیپی از اتفاقات شبهای پیشین جشنواره نشستند و پس از آن نوبت به معرفی آثار برگزیده رسید.
*جوایز بخش آرمان روحالله
جوایز بخش آرمان روحالله که به بهانه نکوداشت شهیدان آرمان علیوردی و روحالله عجمیان به جشنواره اضافه شده بود، با حضور هیئت داوران این بخش و خانواده شهید صیاد خدایاری و شهید علیاصغر بیگلو به برگزیدگان اهدا شد.
نخستین لوح تقدیر این بخش به مستند «پاییز حرم» ساخته علی خسروی رسید. خسروی پس از دریافت لوح تقدیر گفت: امیدوارم برای داشتن ایران قوی یک سینمای قوی داشته باشیم و بتوانیم مراحل پیشرفت اقتصادی ایران را نشان بدهیم.
دیگر لوح تقدیر این بخش به «خوبان عالم» به کارگردانی امید مدهج و حمیدرضا بهوندی رسید. همچنین اثر «برای بیرق» به کارگردانی محمود شهبازی توانست دیگر لوح تقدیر این بخش را از آن خود کند. شهبازی گفت: جشنواره «عمار» به جای معرفی سلبریتی سرباز برای وطن اهدا میکند و افتخار میکنم سربازی برای کشورم هستم.
فانوس بخش آرمان روحالله، به دلیل پژوهش جامع درباره تحولات جامعه به مستند «نقابدارها» رسید. محسن سلیمی کارگردان «نقابدارها» اظهار کرد: در شرایط فعلی نیاز به گفتگو است. بیگانگان کوچکترین فضایی را برای گفتگو برنمیتابند، از مردم میخواهم این فضا را بشکنند و وارد گفتگو شوند، تا میتوانیم باید فضا را عقلانی کنیم، ما فقط بلدیم شعار دهیم وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد، حالا که رهبر حکم جهاد داده است، پس به سمت جهاد تبیین برویم که ایشان روی آن تاکید دارند. کسی که پیشانیاش از نماز خواندن پینه بسته بود حالا به جاسوسی محکوم شده و در آستانه اعدام است، چه چیزی باعث میشود چپ نکنیم؟ این همان مباحث تعلیمی است.
*برگزیدگان بخش حافظه ملی
در بخش مستند حافظه ملی لوح تقدیر به «کابوس نیمهشب» به کارگردانی علی عارضی اهدا شد. در ادامه جایزه ویژه موزاییک مرگ بر آمریکا به «سفارت سیاه» به کارگردانی رضوانه فتحی تعلق گرفت و حضار با شعار مرگ بر آمریکا به تشویق این اثر پرداختند. فتحی پس از دریافت این جایزه بیان کرد: امیدوارم بتوانیم در جهاد تبیین موفق باشیم.
*بزرگداشت جمال شورجه
در بخشی از این مراسم، آیین پاسداشت جمال شورجه کارگردان و تهیهکننده سینما برگزار شد. در این بخش محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی گفت: خوشحالم که فرصتی فراهم شد امشب خدمت شما برسم، قصد صحبت نداشتم من شاگرد آقای شورجه بودم زمانی که ایشان کارگردانی میکردند دستیار دو ایشان بودم. از ایشان خیلی چیزها یاد گرفتم درس اخلاق، صبوری و فداکاری.
وی افزود: در وصف او همین بس که جمال سینمای ایران و جمال سینمای انقلاب است. افتخار میکنم شاگردی او را کردم. سینمای ایران افتخار میکند چنین مردی را دارد. برای سلامتی او دعا میکنیم. برای جوانانی که قرار است در مسیر سینمای انقلاب کار کنند الگویی است اگر قرار است در عرصه سینمای انقلاب اتفاقی بیفتد ورود شما جوانان انقلابی و متعهد ضروری است.
رئیس سازمان سینمایی تأکید کرد: عمار در این سالها هم کادرساز و هم جریان ساز بوده است.
در این بخش با حضور محمد خزاعی، محسن برمهانی، علیرضا سربخش، محسن علیاکبری و همسر شهید صادق فلاحی از جمال شورجه تقدیر شد.
همچنین جایزه ویژه چفیه شهیدان خالقیپور به جمال شورجه اهدا شد.
شورجه در این بخش گفت: از عماریون ممنونم که نهال کوچکی را کاشتند که حالا تبدیل به درخت تنومندی شده است. یادم میآید حدود ۴۵ سال پیش مقام معظم رهبری به ما که دانشجو بودیم گفتند سعی کنید ایدهای که انتخاب میکنید ایده خوبی باشد که هرچه صیقل میدهید باطنش ارزشمند باشد.
وی افزود: از مسیولان ممنونم که این نهال را تبدیل به درخت تنومندی کردند که شاخه و برگ آن تمام ایران را گرفته است و امیدوارم به عالم تسری پیدا کند و سینمای ایران تبدیل به سینمایی شود که دیگران حسرت سینمای ما را بخورند چون این سینما متعهد و متشرع و با اخلاق است و با سینمای استکبار مقابله میکند.
* «پاییز ۵۰ سالگی» برنده جایزه نهضت جهانی مستضعفین
برای اهدای جوایز بخش نهضت جهانی مستضعفین، خانواده شهیدان مجید و خلیل عظیمی و عمار بهمنی به روی صحنه آمدند و لوح تقدیر این بخش به «پاییز پنجاه سالگی» به کارگردانی محسن اسلامزاده رسید. فانوس این بخش نیز به «برای آزادی» به کارگردانی مصطفی آقا محمدلو و فرهاد حاجی عباسی تعلق گرفت.
فرهاد حاجی عباسی که برای دریافت جایزه روی صحنه آمده بود، گفت: پرداختن به آیت الله حکیم مسأله مهمی بود که به اهتمام شبکه الایام محقق شد خداراشکر توانستیم این شهید را بشناسیم و در خلال این مستند این روایت را به مخاطبان نشان بدهیم.
*برندگان تاریخ فرهنگی
لوح افتخار بخش تاریخ فرهنگی به «هنرمند واحد ۵» به کارگردانی محمدصالح حجتالاسلامی اهدا شد. لوح تقدیر دیگر هم به «مدرسهای در دوردست» به کارگردانی موسی جلالی و حمیدرضا بهوندی رسید. سومین لوح تقدیر به «پهلوانان نمیمیرند» سیدرضا بطحایی تعلق گرفت.
*برگزیدگان ملت قهرمان
لوح تقدیر بخش ملت قهرمان به «دلنگران آهوها» به کارگردانی ایمان ایزی و ابراهیم ضرغامی رسید. ایزی پس از دریافت جایزه خود گفت: ما دوست داریم در شهرمان بمانیم اما یک سری مشکلات هست که مجبور میشویم به تهران بیاییم. امیدوارم مسئولان کمک کنند تا ما بتوانیم در شهر خودمان فیلم بسازیم. سوژهای با محوریت یکی از شهدا در شهر خودمان سبزوار است که دعا کنید که آن را بسازم.
صاحب لوح تقدیر دیگر این بخش نیز «به نام پدر» ساخته قربانعلی طاهرفر بود.
* «سورجان» و «مادیون» برندگان جنگ اقتصادی
نخستین لوح تقدیر بخش جنگ اقتصادی به «سورجان» ساخته یوسف حسنزاده تقدیم شد. حسنزاده عنوان کرد: این مستند درباره محرومیتهای منطقه سیستان بود. من مستندهای زیادی درباره حاشیه شهرها ساختهام، مخاطبان اصلی من مدیران هستند گویا مدیران هنوز در خواب هستند! مثلاً جازموریان منطقهای است که همه درباره آن صحبت میکنند اما اتفاقی در آن رخ نمیدهد. این منطقه حتی کد روستایی ندارد. درد اینجاست که به یکی از وزارتخانهها رفتیم و هیچ چیزی برای آنها اهمیت ندارد. وضعیت منطقهای به گونهای است که مسئولان حتی یک شب هم نمیتوانند در آنجا بمانند.
«مادیون» مرتضی اسفندیاری نیز صاحب لوح تقدیر دیگر این بخش بود.
* «مردی با آرزوهای بزرگ» برگزیده بخش رویای ایرانی
لوح تقدیر بخش رویای ایرانی به «مردی با آرزوهای بزرگ» به کارگردانی عباس وهاج رسید. وهاج که خود از داوران جشنواره بود، پس از دریافت جایزه گفت: من فیلمساز نیستم من معلم هستم اما بهصورت حرفهای مستند نگاه میکنم. موضوع دفاع مقدس معمولاً در جریان مستندسازی ما مغفول میماند. منظورم سوژههای دفاع مقدس در میدان دفاع مقدس است. هر سال که از این موضوع فاصله میگیریم دسترسی به آن کمتر میشود. به موضوعات دفاع مقدس توجه کنید.
*نکوداشت بنیانگذار جشنواره
بخش دیگری از مراسم به نکوداشت یاد و خاطره نادر طالبزاده بنیانگذار جشنواره مردمی فیلم عمار اختصاص داشت. پس از پخش کلیپی درباره این هنرمند و فیلمساز فقید، سهیل اسعد دبیر جشنواره روی صحنه آمد و در خصوص ویژگیهای مرحوم نادر طالبزاده چنین گفت: حاج نادر تنها کسی در زندگی بنده بود که رفتارش از گفتارش بلیغتر بود. ما آنقدر ضعف ایمانی داریم که مجبوریم با شعار فضا را مدیریت کنیم. حاج نادر کسی بود که با رفتار و اخلاصش میتوانست شما را قانع کند. این اولین درسی بود که از حاج نادر گرفتم و به راهم امیدوار شدم.
وی ادامه داد: حرکت حاج نادر همراه با بصیرت بود. او صاحب نگاه عمیق بود و اول با نگاهش حقایق را درک میکرد و بعد تصمیم به حرکت میگرفت. حاج نادر قدرت جذب و جاذبه داشت. حاج نادر هنر انتخاب فصل مشترک میان آدمها را داشت. افرادی را که گاهی دچار تناقضهای ایدئولوژیک بودند، میتوانست به مکتب خود جذب کند. حاج نادر عمق عرفانی داشت و ارتباط با خدا مهمترین نکته زندگیاش بود.
در ادامه گروه سرود «مصباح» شهر بیرجند شعر «نسل طلایی» را تقدیم مخاطبان کرد.
*دریافت نشان مردمی استقلال از دستان فرزند شهید فخریزاده
در بخش دیگری از مراسم، زنان برگزیدهای که سوژه آثار حاضر در جشنواره بودند، نشان مردمی استقلال را از دستان فرزند شهید محسن فخریزاده دریافت کردند. بیبی فاطمه حقیرالسادات، مریم گلآبادی، معصومه ساوکی و فاطمه مطلق صاحبان چهار نشان مردمی استقلال بودند.
*جوایز بخش نقد درون گفتمانی و فیلم داستانی
در ادامه مراسم با حضور محسن علیاکبری و مهران رجبی از داوران بخش فیلمهای داستانی، برگزیدگان دو بخش نقد درون گفتمانی و فیلمهای داستانی معرفی شدند.
در بخش نقد درون گفتمانی لوح سپاس به سعید ساروقی کارگردانی مستند «هپکوتیزم» اهدا شد.
ساروقی گفت: این مستند روایتی از ده سال مشکلات کارخانه هپکو بود و سعی کردیم صدای کارگران مظلوم هپکو باشیم. این کارخانه امروز زنده است اما واردات کمر این کارخانه را شکسته است به عنوان یک مستندساز تقاضا دارم به این موضوع رسیدگی و مشکلات این کارخانه حل شود
لوح تقدیر دیگر برای پژوهش مستند «شاهدان عینی» به داوود مبصری رسید.
فانوس این بخش به «نیوجرسی» ساخته علی ظهیری تعلق گرفت.
وی گفت: «عمار» واقعاً بی حد و مرز است از همه کسانی که در ساخت این فیلم کمک کردند تشکر میکنم.
در بخش تیزر فرهنگی لوح تقدیر به «حوض خون» به کارگردانی محمد دیماسی رسید.
فانوس این بخش به «هزار جان گرامی» ساخته امیرحسن نوروزی تعلق گرفت.
در بخش داستانی کوتاه هم لوح تقدیر به «محافظ» به کارگردانی محمدجواد موحد و محمدجواد شفاه رسید.
موحد گفت: ما چند روز بعد از حادثه شاهچراغ تلاش کردیم کاری کنیم برای بزرگداشت شهدایی که جسم و جانشان توسط داعش واقعی و روحشان توسط داعش مجازی هدف قرار گرفت.
فانوس این بخش به «اسما» به کارگردانی مصطفی آقا محمدلو اهدا شد.
در بخش داستانی بلند هم فانوس این بخش به «نگهبان» به کارگردانی حمید بیات رسید.
در بخش سریال لوح افتخار به «آقای قاضی» به کارگردانی سجاد مهرگان تقدیم شد.
در بخش بازیگری لوح افتخار به مهدی زمین پرداز برای بازی در «نگهبان» و «روحینا» اهدا شد.
لوح افتخار در بخش بهترین دستاوردهای فنی هم به احمد گودرزی برای فیلمبرداری «محافظ» رسید.
مهران رجبی داور این بخش هم بیان کرد: من کل این فیلمها را به خانه بردم و دیدم توفیق نداشتم در جلسه هیات داوران باشم.
اختتامیه سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، با اجرای گروه سرود کانون محمدیه که متشکل از نونهالان خوشذوق و هنرمند بود، در ساعت ۲۲:۱۰ به کار خود پایان داد.
سینماپرس: تهیهکننده و کارگردان مستند «جنایت نامرئی» گفت: در مستند جنایت نامرئی اسناد ویژهای از وزارت دفاع آمریکا دریافت کردیم که نشان میداد کرونا یک پروژه از سال ۱۹۵۸ میلادی بوده است. برای پیشبرد این پروژه لازم بود از زبان فردی که از نزدیک شاهد وقایع بوده داستان پاندمی را روایت کنیم.
به گزارش سینماپرس، مراسم رونمایی از مستند «جنایت نامرئی» با حضور جمعی از متخصصان و پژوهشگران علوم پزشکی، مدافعان سلامت و عوامل سازنده این اثر مستند در موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی برگزار شد.
مستند جنایت نامرئی که به موضوع نظم نوین جهانی و ارتباطش با سلاحهای بیولوژیک و خصوصاً پاندمی کووید ۱۹ میپردازد در چهار قسمت به نویسندگی و کارگردانی سهیل سلیمی ساخته شده است. این مجموعه در راستای جهاد تبیین به بازنمایی و افشاگری گستردهای درباره صنعت بهداشت و درمان، سلاحهای بیولوژیک، ساخت یا ارتقاء بیماریها، توازن جمعیت، پاندمی کرونا، مافیای علم و کنترل تولید و سانسور مقالات علمی، سایبرنتیک، جنگهای شناختی، اِنبیک و علوم نوین و جنگ جهانی چهارم میپردازد.
این مجموعه طیف گستردهای از علوم مرتبط با کنترل هوشمند و نوین جهان را مورد بررسی قرار میدهد و ارتباط این موضوعات را با شرایط اقتصاد جهانی و اعتراضات بین المللی به فقر گسترده و موضوع جهانیسازی را مورد کنکاش قرار میدهد.
سهیل سلیمی تهیهکننده، نویسنده و کارگردان مستند «جنایت نامرئی» که به پاندمی کرونا و تاثیر آن بر روند اقتصاد جهانی میپردازد، در خصوص مراحل تهیه و تولید این مستند، گفت: جنایت نامرئی از همان ابتدای پاندمی کرونا آغاز شد و با مسائل و موضوعاتی مواجه شدیم که بسیار عمیقتر از مسائل پزشکی بود. اولین نکته در این میان مسئله اقتصادی بود. گویی جهان در آستانه یک فروپاشی اقتصادی بود و جامعه از آن بیخبر بود. ممکن است بسیاری از نخبگان در آن برهه هشدار میدادند اما به طور کلی این ناآگاهی در جامعه وجود داشت.
وی ادامه داد: در یک سال اول پاندمی کرونا بحث معاملات اقتصادی در جهان را رصد میکردم و به این نتیجه رسیدیم که این اقتصاد در حال نابودی است و نیاز به یک حامی دارد. از سوی دیگر این بیماری به احیای اقتصاد جهان کمک میکند و متفکرین مختلفی از سراسر جان این نکته را گوشزد میکردند.
*جنگی با ابزار پاندمی و بیماری در حال رخ دادن است
سلیمی افزود: از ابتدای تحقیقات مستند جنایت نامرئی آشکار شد که سیاست همان اقتصاد است و سیاستمداران در حال مدیریت چرخه اقتصاداند و پاندمی کرونا سلاح همان جنگ اقتصادی بود. مطالعات نشان میداد که جنگی در حال رخ دادن است و به شکل بمباران مستمری بود که ابزار آن پاندمی و بیماری است.
تهیهکننده مستند «جنایت نامرئی» ادامه داد: مشخص شد هر روزه بیماریهایی در حال شکلگیری و افزایش هستند و آنچه در این خصوص دریافت کردیم یک چندم دیتاها و اطلاعاتی است که در این خصوص وجود داشته است. در حدود ۷۰۰ الی ۸۰۰ صفحه اطلاعات مکتوب و اسناد برای این کار به دست آوردیم.
*اسناد ویژه از نقش وزارت دفاع آمریکا در پاندمی کرونا
او ضمن اشاره به اسناد موجود دخالتهای ارتش آمریکا در همه گیری کرونا گفت: در مستند جنایت نامرئی اسناد ویژهای از وزارت دفاع آمریکا دریافت کردیم که نشان میداد کرونا یک پروژه از سال ۱۹۵۸ میلادی بوده است. برای پیشبرد این پروژه لازم بود از زبان فردی که از نزدیک شاهد وقایع بوده داستان پاندمی را روایت کنیم و در نهایت راوی ما خانم دکتر اسکندری از دانشگاه بریتیش کلمبیا بود.
سلیمی ادامه داد: در جنایت نامرئی یکی از اتفاقات ویژه حضور دکتر امیری بود. در شرایط تعارض منافع پزشکان که خیلی از آنها حاضر به صحبت نبودند، مشخص شد که چه تعارض منافع عجیبی میان پزشکان و مردم وجود دارد. چون در میان عموم مردم افراد حاضرند هرچه دارند برای سلامتی بپردازند و سلامتی را به دست آورند. میتوان دید برخی افراد از چنین پاشنه آشیلی چه سواستفادههایی میکنند، برای مثال بسیاری از بیمارستانها در ایام پاندمی کرونا وارد یک چرخه مالی قرار گرفتند و به طور کلی چرخه مالی عظیمی در سراسر جهان به وجود آمد. در همین شرایط است که برخی معقتدند که سلامت اولین تجارت پرسود جهان است و برخی دیگر نیز معتقدند پس از اسلحه و مواد مخدر سومین تجارت پرسود جهان است.
*خطر سرایت بیماریها با حملههای بایوسایبرنتیک
وی در پایان ضمن اشاره به استفاده از حملههای بایوسایبرنتیک گفت: بعضی از اتفاقات ساده مثل مباحث آب و هوایی عادی شده و کاری در رسانهها علیه آنها انجام نمیشود ولی در جهان افرادی حتی با زمان الکن به آنها میپردازند. طبق وعدهای که بیلگیتس داده بود از طریق حملههای بایوسایبرنتیک این امکان وجود دارد که از طریق دستگاههای الکترونیکی مثل تلفنهای همراه بیماریهای مختلفی گسترش یابد. برای مثال یک بیماری مانند آبله امکان مییابد که از طریق موبایل منتقل شود و سلطه نظام گلوبالیستی از طریق پدیدههای زیستی رقم میخورد.
سینماپرس: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس هیات امنای بنیاد فرهنگی و هنری رودکی در حکمی، مهدی سالم را بهعنوان مدیرعامل این بنیاد منصوب کردند.
به گزارش سینماپرس، در حکم محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ خطاب به مهدی سالم بهعنوان مدیرعامل بنیاد رودکی، تعامل ویژه با هنرمندان و اصحاب فرهنگ، حمایت از آفرینشهای حرفهای هنرمندان سراسر کشور متناسب با راهبرد عدالت فرهنگی از جمله مهمترین ماموریتهای دوره جدید بنیاد رودکی اعلام شده است.
مهدی سالم متولد سال ۱۳۶۲ و دانش آموخته دکترای مدیریت فرهنگی است. مدیریت شبکه امید، عضو هیات مدیره کانون پرورش فکری، مشاور فرهنگی و رئیس مرکز اطلاع رسانی وزارت ارتباطات و مدیر فرهنگسازی مرکز رسانههای دیجیتال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله سوابق اوست
سینماپرس: سامانه فروش بلیت چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر آغاز به کار کرد.
به گزارش سینماپرس، با نزدیک شدن برنامههای جشنواره چهل و یکم تئاتر فجر و آغاز اجراهای بخشهای گوناگون سایت «گیشه۷» به عنوان سامانه فروش بلیت انتخاب شد.
علاقهمندان برای تماشای آثار جشنواره و تهیه بلیت میتوانند با مراجعه به این سایت اقدام کنند.
با توجه به اعلام دبیرخانه جشنواره در مرحله اول، بخش رادیو تئاتر جشنواره که از ۲۵ دی ماه در تماشاخانه مهر حوزه هنری آغاز خواهد شد، میزبان علاقهمندان این بخش به صورت میهمان خواهد بود. مخاطبان میتوانند با مراجعه به سایت «گیشه ۷» نسبت به تهیه بلیت این اجراها (به صورت مهمان) اقدام و به تماشای این آثار بپردازند.
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر از ۲۵ دی تا دهم بهمن ماه در تهران برگزار میشود.