X

اخبار سینمایی

دفتر سینمایی

سریال «زیر همکف» مراحل فنی را پشت سر گذاشت – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سریال «زیر همکف» به کارگردانی بهمن گودرزی و تهیه کنندگی رضا جودی تا چند روز آینده تحویل شبکه یک سیما داده می شود.

به گزارش سینماپرس، با اتمام مراحل فنی سریال «زیر همکف» به کارگردانی بهمن گودرزی و تهیه کنندگی رضا جودی که برای گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما ساخته شده قرار است تا چند روز آینده تحویل شبکه داده می شود.

زمان پخش سریال در اختیار شبکه یک سیما است و با توجه به کنداکتور شبکه احتمالا بعد از ماه محرم و صفر پخش شود.

در خلاصه داستان «زیر همکف» آمده است: «زندگی قانون‌های زیادی داره. ولی به نظر من مهم‌ترینش اینه که راحت، نه بگی و هیچ‌وقت از نه گفتن نترسین. موافقین؟ نه؟»

هومن شاهی، بهادر مالکی، عزت‌الله مهرآوران، محمود جعفری، نادر داهیم، پریسا مقتدی، یزدان فتوحی، ویدا جوان، پریسا گل دوست، نگین معتضدی، سامان دارابی در این سریال نقش آفرینی می‌کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پخش «رو در رو با شیطان ۲» روی آنتن شبکه ۱ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: قسمت دوم «رو در رو با شیطان» به بهانه گزافه‌گویی‌های رسانه‌ها و مسئولان آمریکایی امشب از شبکه یک سیما پخش می‌شود.

به گزارش سینماپرس،  قسمت دوم مستند «رو در رو با شیطان» امشب ۲۰ خرداد پخش می شود. بخش اول این سه گانه با عنوان “شکار روباه” به ماجرای دستگیری نیروهای انگلیسی وآمریکایی درخلیج فارس اختصاص داشت و بخش دوم این مستند با عنوان”رو در رو باشیطان ۱” به درگیری های ایران با آمریکا، انگلیس و شوروی در ایام جنگ تحمیلی در خلیج فارس و نقش به یادماندنی شهید نادر مهدوی و شهید بیژن گرد پرداخته بود.

در سومین قسمت این سه گانه با عنوان “رو در رو با شیطان ۲” دست آوردهای کنونی کشورمان و بررسی وضعیت امروز نیروی دریایی ایران در قیاس با تهدیدات آمریکا در خلیج فارس، امشب به روی شبکه اول سیما برود.

قسمت دوم مستند «رو در رو با شیطان» کاری از گروه برنامه ثریا است که امشب ساعت ۲۳:۲۰ روی آنتن شبکه یک میرود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«صداوسیما» و «آموزش و پرورش» در هر جامعه‌ای نباید پولی و غیرانتفاعی شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر و مجری تلویزیون، گفت: دو چیز در هر جامعه‌ای نباید پولی و غیرانتفاعی بشود، چون فرهنگ در آن جامعه دچار نقصان و تلاطم می‌شود. یکی صداوسیما و یکی آموزش و پرورش است.

به گزارش سینماپرس، بازیگر بود که به تلویزیون آمد و اجرای چند مسابقه تلفنی و بعد رسماً پشت میز اجرا نشست. مدتی کاملاً‌ از اجرا فاصله گرفت جز مسابقه «نما به نما» شبکه آی‌فیلم و کار تئاتر، رادیو و سریال‌ تلویزیون انجام داد. تا اینکه سحرهای ماه مبارک رمضان، شبکه امید را انتخاب می‌کردیم به «کوچه بهار» می‌رسیدیم که حسین رفیعی بعد از مدت‌ها مجری آن برنامه بود. برنامه مفرح نوجوانانه‌ای که با حضور او، جنبه‌های طنز هم پیدا می‌کرد. از شب گذشته هم حضور نمایشی او در سریال «محرمانه» آغاز شده است. او در برنامه «سلام صبح بخیر» هم حاضر شد و  درباره خودش گفت: سال ۷۲ بنده دانشجوی رشته نقاشی در دانشگاه هنر و معماری بودم با جمعی نزد آقای مهرداد خسروی مدیر پخش اجتماعی شبکه دو تست دادیم و من از بین آنها انتخاب شدم. پاییز ۷۳ در همین استودیو سریال «نوید بابا» را با بیژن بنفشه خواه اجرا کردیم، که الان خاطرات آن زمان برای من یادآور شد. مدتی برنامه‌های اجرایی مناسبتی فقط به دهه مبارکه فجر مربوط می‌شد که بسیاری از ارگانها و موسسات دوست داشتند ما در برنامه‌های آنها مشارکت داشته باشیم به همین دلیل ما را با آمبولانس در خط ویژه به برنامه‌ها می‌رساندند.

این بازیگر و مجری تلوزیون درباره کار خود در زمینه نوجوانان، گفت: کار برای نوجوانان کاملا تخصصی است باید در کنار آنان باشید زیرا این سن بسیار شاخص، حساس و  نوعی دو گانگی را دربردارد، باید تشخیص داد هر شرایطی چه کاری برای آنها انجام داد. در چنین برنامه‌هایی همچون «محرمانه» که برای نوجوانان تولید می‌شود صرفا کشف استعداد یا معرفی آنها کافی نیست نباید نوجوانان رها شوند، آیا تاکنون خروجی چنین برنامه‌هایی معرفی و جذب چند نوجوان به فلان موسسه علمی یا فرهنگی شده که آنان در عرصه هنر فعالیت کنند.

این بازیگر و مجری تلوزیون با اشاره به برنامه تلویزیونی «کوچه بهار» ویژه سحرگاهی شبکه امید، گفت: در ماه رمضان احساس خیلی خوبی داشتم؛ در این برنامه هنگام سحر بخشی را داشتیم که به محض پخش اذان تعدادی از پرندگان شبیه بلبل شروع به خواندن می‌کردند، همین برنامه سبب شده بود که بسیاری از روزه‌داران سحرخیز این بخش برنامه را ببینند. من با نگاه هنرجویی وارد رادیو، دوبله، تئاتر و سینما شدم و هنوز هم خود را یک هنرجو می‌دانم، دنیای هنر وسیع و نامحدود است و نیاز به پارتی ندارد، به عنوان مثال فلان بازیگر یا کارگردان بزرگ و مشهور نمی تواند فرزند خود را وارد عرصه کاری خود کند مگر اینکه فرزندش استعداد و علاقه کافی داشته باشند.

این بازیگر و مجری تلویزیونی درباره تجربه همکاری خود با مرحوم ملاقلی پور کارگردان، اظهار کرد: من کار فاخر «سفر به چزابه» را با ایشان تجربه کردم که از افتخارات کاری من است، فیلم سینمایی «کمکم کن» را نیز با ایشان کار کردم، از ایشان درس‌های بسیار خوبی آموختم. در همکاری با ایشان در منطقه چزابه ما به مظلومیت مناطق جنگی خرمشهر و چزابه پی بردیم. به عقیده من ایشان بسیار شوخ طبع بودند و نقش من هم طنز بود بسیار به ما خوش گذشت طوری که کلی خاطره طنز از ایشان دارم ملاقلی‌پور بسیار انسان شریف، خوش مشرب و دوست داشتنی بودند.

حسین رفیعی در خصوص اسپانسرها و سرمایه‌گذارهایی که حضورشان هر روز در تلویزیون پررنگ‌تر می‌شود گفت:‌ یکی از معضلات حضور اسپانسرها انتخاب مجری از روی سلیقه است. آن‌ها می‌گویند چه کسانی باید برنامه را اجرا کنند و چگونه این برنامه شکل بگیرد. در صورتیکه پیش از این حرفه‌ای‌گری حرف اول را می‌زد. این را باید بدانیم که ایران فقط تهران نیست و تهران هم میدان ونک به بالا نیست. اگر یک کودک و نوجوانی در جنوبی‌ترین منطقه سیستان و بلوچستان، آموزش قرآن را از رسانه‌ملی ببیند حقش این است ببیند. برنامه‌ای برای طبیعت ایران و تاریخ ایران کم‌بیننده است و بیننده حق‌شان است ببینند. یک وقت در شرایط و با برخورداری از امکاناتی به بیننده بیشتری می‌رسند و بعد می‌گویند کسی تلویزیون نگاه نمی‌کند. مثلاً مَنِ نوعی بگویم اگر من به تلویزیون آمدم به خاطر من جعبه جادو را می‌بینند. اما این طور نیست مردم تلویزیون نگاه می‌کنند.  

وی در پاسخ به این سوال که برخی از اجراها غیرتخصصی هستند و بیشتر بازی می‌کنند تا اجرا، تأکید کرد: جزو اولین محکومین هستیم از بازیگری به اجرا آمدم. من را طرد کردند و تنبیه شدم که از بازیگری به اجرا آمدم. به من گفتند دیگر حق نداری فیلم و سریال بازی کنی! اما در عین حال تئاتر، فیلم و سریال بازی کردم و جالب است بدانید امروز برای بسیاری جذاب شده که به اجرا روی بیاورند. کار بدی هم نیست توان اجرا داشته باشند مجری تلویزیون بشوند. ولی مخاطب هر اجرایی را به این سادگی‌ها نمی‌پذیرد. برای اجرا یکسری قواعد و تجارب لازم است و نمی‌توانیم بپذیریم در آنتن زنده تلویزیون به یک قوم، ملیت و فردی توهین شود. حتی این اجازه را نداریم به مهمان برنامه بگوییم مگر تو نابینا، شکل و یا کر هستید! چون ما بیننده معلول و سندرومی داریم این‌ها یک نوع توهین است، ‌ چون موجبات دلخوری مخاطب‌مان را فراهم می‌کند.

مجری و بازیگر تلویزیون در خصوص حضور پررنگ اسپانسرهای تلویزیونی، تأکید کرد: از اوایلی که اسپانسرها وارد شدند من نسبت به این قشر دافعه داشتم. چرا که دوست نداشتم یک قابلمه دست بگیرم و تبلیغ کنم. برخی از برنامه‌های اسپانسرمحور را که اجرا می‌کنم دیدم بیننده به اعتبار و اطمینان من به نتیجه می‌رسد. من بعضاً جایی خجالت می‌کشم؛ همچون دوستی که به من گفت به اعتبار شما فلان کالا و محصول و یا کار تبلیغی را انجام دادیم. که من در پاسخ گفتم من از شما خواستم کمربند ایمنی استفاده کنید یا چراغ قرمز را رد نکنید. سرعت غیرمجاز نروید و نماز اول وقت بخوانید. به هر حال مخاطب می‌گوید رفیعی یا امثال رفیعی تبلیغ انجام می‌دهد باید براساس تعقل هم تصمیم بگیرند. چون همیشه گفته‌ام پنیر مجانی و رایگان فقط در تله موش است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: دو چیز در هر جامعه‌ای نباید پولی و غیرانتفاعی بشود، چون فرهنگ در آن جامعه دچار نقصان و تلاطم می‌شود. یکی صداوسیما و یکی آموزش و پرورش است. ما متأسفانه هر دوی این‌ها را در کشورمان غیرانتفاعی کردیم و با پول اتفاق می‌افتد. من آرزو دارم صداوسیما دوباره مستقل شود با بودجه‌های دولتی برنامه بسازد. ما امروز مجریان کاربلدی داریم که خانه‌نشین و کم‌کار شده‌اند؛ سال‌ها بیت‌المال صرف پرورش و پویایی این گروه شده و دردناک است که برنامه‌های حساس و مراسم‌های خاص به تلویزیونی‌ها واگذار شود و برنامه‌های جذاب و پول‌آور و اسپانسرمحور را به دیگران واگذار کنند که چندان تجربه و تخصصی در زمینه اجرای تلویزیونی ندارند.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مدیر دفتر معاونت برون مرزی صداوسیما در سوریه منصوب شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: با حکم معاون برون مرزی رسانه ملی، ناجی چنانی به سمت مدیر دفتر معاونت برون مرزی صداوسیما در سوریه منصوب شد.

به گزارش سینماپرس، پیمان جبلی معاون برون مرزی صداوسیما طی حکمی «ناجی چنانی» را به سمت مدیر دفتر معاونت برون مرزی رسانه ملی در سوریه منصوب کرد. در این حکم آمده است نظر به مراتب تعهد و تجارب مفید جنابعالی، به موجب این حکم با حفظ سمت به عنوان «مدیر دفتر برون مرزی در سوریه» منصوب می شود.

در ادامه این حکم آمده است با توجه به اهمیت فراوان حضور فعال شبکه های برون مرزی در سوریه و به منظور تبیین نقش جبهه مقاومت در مرحله گذار از دوران حضور تکفیری ها و حامیان آن ها، مقتضی است با هماهنگی کامل با واحدهای ستادی معاونت و با استفاده از ظرفیت های دفتر، خدمات مورد نیاز شبکه های برون مرزی را به نحو احسن تامین کنید. در این حکم از زحمات حسین مرتضی در دوران تصدی این مدیریت تشکر شده است.

چنانی دانشجوی دکترای روابط بین‌الملل و دیپلماتیک دانشگاه اسلامی لبنان است وی دارای کارشناسی ارشد معارف اسلامی و حقوق از دانشگاه امام صادق(ع) است. چنانی از سال ۸۱ تا ۹۰ گوینده خبر و مجری برنامه‌های گفت و گوی سیاسی شبکه العالم بود و پیش از این سردبیر ارشد نیوزروم شبکه العالم (از سال ۸۱ تا سال ۸۷)، مدیر اتاق خبر شبکه العالم (از سال ۸۷ تا سال ۹۰)، مدیر کل اخبار شبکه العالم (از سال ۸۸ تا سال ۹۰) و مدیر دفتر شبکه پرس تی وی، آی فیلم و هیسپان تی وی در لبنان (١٣٩٢ الی ١٣٩۴) بوده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مستند «تاریخ کاریکاتور در تلویزیون» روی آنتن شبکه چهار – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مستند تلویزیونی «کاریکاتور در ایران» در قالب «جشنواره مستند» از شبکه چهار سیما پخش می‌شود.

به گزارش سینماپرس، شبکه چهار سیما که در قالب برنامه «جشنواره مستند» هر شب ساعت ۲۳ یک مستند جدید ایرانی و خارجی را روی آنتن می‌برد، برای روز جمعه مستند «کاریکاتور در ایران» را برای پخش در نظر گرفته است.

«کاریکاتور در ایران» به کارگردانی «رسول نبی ابهری»، روایتی تصویری از تاریخ کاریکاتور در ایران، از شروع تا امروز است و طی آن، هنرمندانی از ۳ نسل، گروه تولید فیلم را همراهی کرده و از مشکلات و معضلات خود سخن می‌گویند.

در مستند کاریکاتور در ایران، اساتید و هنرمندانی چون: حسین نیرومند، محمدرفیع ضیایی، غلامعلی لطیفی، کامبیز درمبخش، جواد علیزاده، احمد عربانی، بهمن عبدی، بهرام عظیمی، کیارش زندی و… مقابل دوربین رفته‌اند.

نگاهی به تاریخچه کاریکاتور در جهان و ایران، ریشه ایتالیایی  این هنر، اهدافی که در کشیدن و طراحی کاریکاتور وجود دارد، تفاوت کارتون وکاریکاتور، روزنامه‌های ایرانی که با کاریکاتوریست‌ها همراهی می‌کنند، خاطرات کاریکاتوریست‌ها از نحوه رساندن پیام توسط کاریکاتور، کاریکاتور در جریان روند انقلاب اسلامی و مبارزه علیه حکومت وقت و …موضوعاتی است که در این مستند به آنها پرداخته می‌شود.

«جشنواره مستند» به کوشش واحد تامین برنامه شبکه چهار سیما  تا سی و یکم خردادماه هر شب ساعت ۲۳ روی آنتن می‌رود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ورود خوانندگان و بازیگران به عرصه اجرا مجریان کاربلد را به حاشیه برد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: داریوش کاردان که از قدیمی های رادیو و تلویزیون گفت: تکلیف اجرا در صدا و سیما معلوم نیست. آمدن خوانندگان و بازیگران از سینما و تلویزیون به عرصه اجرا باعث شده‌ است مجریان باسابقه و کاربلد کم کم در حاشیه بروند و  انگار فقط چهار، پنج نفر بلد هستند اجرا کنند؛ تازه اگر بلد باشند.  

به گزارش سینماپرس، داریوش کاردان مجری، بازیگر، دوبلور و طنزپرداز از کار جدید خود به نام «بهترین سال‌های زندگی ما» به کارگردانی احمد کاوری و تهیه‌کنندگی محمودرضا تخشید اینگونه به صبا گفت: داستان سریال «بهترین سال‌های زندگی ما» از آنجایی شروع می شود که مردی از جنوب کشور برای پیدا کردن کار به شمال کشور مهاجرت می کند و با ۲ خانواده‌ در شمال آشنا می شود که من هم نقشی در یکی از این خانواده‌ها دارم. در ادامه داستان وصلتی بین خانواده‌ای که من در آن نقش دارم با خانواده آن مرد صورت می گیرد.   

بازی در سریال «بهترین سال‌های زندگی ما»

وی درباره نقش خود بیان کرد: من در نقش فردی هستم که اصالتا آذری است ولی در رشت و اطراف آن شهر بزرگ شده و کار کرده است. این مرد وضع مالی خوبی دارد و به اصطلاح دستش به دهنش می رسد. نقش من با اینکه ذاتا آدم بدی نیست ولی در عین حال همه وسوسه‌ها مانند مال اندوزی، سود بیشتر و… که سراغ یک آدم معمولی می آید سراغ این فرد هم می آید و در ادامه کارهایی انجام می دهد که در عرف جامعه پسندیده نیست.  

به گفته کاردان، داستان سریال «بهترین سال‌های زندگی ما» از چهل سال پیش تاکنون را روایت می کند.   

بازیگر سریال «سال‌های مشروطه» افزود: از زمان جوانی تا پیری این فرد در داستان نشان داده می شود و در زمان جنگ هم اتفاقاتی رخ می دهد که این فرد هوس می کند پولدارتر شود. در این سریال یک بخشی را من بازی کردم ولی حدیثه تهرانی که نقش دختر من را بازی می کند یا نقش همسر من که سهیلا رضوی بازی کرده‌ بسیار مهم است. در مجموع قصه یک خانواده معمولی است که از قبل انقلاب شروع می شود و تا بعد از جنگ ادامه دارد.  

«دنیای گمشده» طنز بی هدف ندارد

وی درباره بازی در سریال «دنیای گمشده» به کارگردانی امین امانی نیز گفت: «دنیای گمشده» قصه قشنگی است و علاوه بر اینکه از درام خوبی برخوردار است نوعی طنز هم در کار وجود دارد البته از این دست طنزهای بی هدف که یک سری چیزها به سمت هم پرت می کنند، نیست و فیلمنامه قصه و موضوع دارد. اتفاقات طنزی که در سریال رخ می دهد برای مخاطب لذت بخش خواهد بود.  

کاردان ادامه داد: بازیگران خوبی مانند آرش نوذری، نصرالله رادش، شراره رخام، لعیا زنگنه، ثریا قاسمی و بقیه دوستان در این سریال بازی کرده‌اند.  

بازی در نقش روحانی

وی در توضیح نقش خود در سریال «دنیای گمشده» و داستان سریال مطرح کرد: در این سریال نقش یک روحانی مسن را بازی می ‌کنم که یک شاگرد جوانی دارد و داستان حول آن طلبه جوان که در یک روستا زندگی می کند می چرخد. به این صورت که آن طلبه ناگهان متوجه می شود که یک کارخانه در تهران به ارث برده است.  

کاردان درباره زمان پخش سریال «دنیای گمشده» توضیح داد: قرار بود کار آماده شود و به ماه رمضان برسد ولی نرسید و تشخیص داده‌اند که کار بعد از ماه رمضان پخش شود بهتر باشد.  

این بازیگر درباره واکنش مخاطب به سریال های رمضانی توضیح داد: بعضی‌ها معتقدند که بیننده سریال های رمضانی زیاد است اما نظر من این است که بیننده زیاد به عمق ماجرا پی نمی برد چون ممکن است شبی چهار سریال ببیند.  

به گفته وی، ممکن است سریال «دنیای گمشده» اوایل تابستان از شبکه ۲ پخش شود.  

بحران سلبریتی ها با ستاره مربع کنارشان

مجری مسابقه «ثانیه‌ها» در پاسخ به این پرسش که در عرصه اجرا کار جدیدی دارد یا خیر، بیان کرد: در عرصه اجرا یا من توبه کرده‌ام یا دوستان من را توبه داده‌اند! متاسفانه الان تلویزیون آنقدر غرق در سلبریتی‌ بازی شده که فضای اجرا سردرگم شده است. با تمام احترامی که برای بازیگران قائل هستم ولی این‌ افراد را آورده‌اند به عنوان مجری در برنامه‌ها و یک ستاره مربع هم کنارشان گذاشته‌اند.  

وی ادامه داد: تکلیف اجرا در صدا و سیما معلوم نیست. آمدن خوانندگان و بازیگران از سینما و تلویزیون به عرصه اجرا باعث شده‌ است مجریان باسابقه و کاربلد کم کم در حاشیه بروند و  انگار فقط چهار، پنج نفر بلد هستند اجرا کنند؛ تازه اگر بلد باشند.  

کرکره «کاردان ها» را بی دلیل پایین کشیدند

کاردان درباره آخرین کار اجرا خود گفت: «کاردان‌ها» آخرین کار اجرای من بدون هزینه با دکوری ساده در قالب گفتگوهای بسیار خوب و مفید با علی مطهری، بیژن زنگنه و از هنرپیشه‌ها سعید راد بود. از بین همه، کاردان‌ها را انتخاب کرده بودیم، کسانی که بسیار کاربلد بودند. نمی دانم تا چه حد «کاردان‌ها» دیده شد ولی کار خوبی بود که در عید ۹۷ هر شب پخش شد و بعد از عید هم قرار بود هر هفته یک قسمت پخش شود و نمی دانم چه شد که بدون هیچگونه توضیحی کرکره برنامه را پایین کشیدند و من هم دیگر پیگیری نکردم.

مجری برنامه «صندلی داغ» درباره دستورالعمل تازه صدا و سیما درباره فعالیت سلبریتی‌ها فقط در حوزه کاری خودشان و نه در اجرا گفت: اگر واقعا این را در دستور کار دارند اتفاق مبارکی استع. استفاده از چهره‌های شاخص بازیگری اگر کاربلد باشند هیچ اشکالی ندارد ولی اینکه حضور افراد شاخص فقط برای جذب مخاطب باشد و بعد، از مخاطبان استفاده مالی کنند این خطرناک است.   

وی با بیان اینکه نمی داند مسئولان تا چه اندازه به گفته خود وفادار خواهند بود، گفت: در این مدت حضور برخی سلبریتی‌ها به عرصه اجرا لطمه زده و حرفه اجرا مورد بی مهری قرار گرفته و بهتر است از مجریان تلویزیون در برنامه‌ها استفاده کنند یا مجری جدید تربیت کنند.  

کاردان درباره تربیت مجریان جدید توسط صدا و سیما اینگونه توضیح داد: هیچ فردی در صدا و سیما به دنبال تربیت مجری و کشف استعدادهای جدید نیست  و از هرچه که هست استفاده می کنند. متاسفانه این اتفاقی زمانی افتاده است که کشور پر از استعداد است ولی مدیران و تهیه کنندگان از افرادی که دم دست هستند استفاده می کنند. مانند این است که آدم از هر آنچه که پس انداز دارد استفاده کند و برای جایگزینی آن هیچ فکری نکرده باشد. ‌بازیگران فقط به دلیل آنکه در عرصه دیگری فعالیت می کنند و مشهور هستند به تلویزیون آورده می شوند. من توفیقی در این کار ندیده‌ام و به نظر من اکنون تلویزیون دچار قحطی مجری است به دلیل اینکه مجری جدیدی تربیت نکرده یا اجازه رشد به افراد جدید نداده است.  

از اسماعیل میرفخرایی به کسی رسیده ایم که شعر حافظ را اشتباه می خواند

وی در ادامه نقد خود به حضور بازیگران در عرصه اجرا بیان کرد: اگر به گذشته نگاه کنیم شخصی مانند اسماعیل میرفخرایی یک مجری واقعی بود و سواد خیلی زیادی داشت بعد الان به جایی رسیده‌ایم فردی که شعر حافظ را درست نمی تواند بخواند مجری می شود. در این سال‌ها فقط از موجودی استفاده شده و به موجودی اضافه نشده است و برای همین به دنبال چهره های شاخص بازیگری رفته اند. در کشورهایی که به لحاظ رسانه‌ای پیشرفته هستند خیلی کم پیش می آید که به این صورت از اندوخته خود استفاده و داشته‌های خود را تمام کنند و نیروی جدیدی تربیت نکنند.  

کاردان افزود: من چندباری اعلام آمادگی کرده‌ام که در تربیت مجری و پیدا کردن استعدادهای جدید در زمینه مجری گری کمک کنم ولی متاسفانه هیچکس استقبالی نکرد و به من پیشنهادی داده نشد. من هم تا وقتی که از من بخواهند خدمت می کنم ولی نمی توانم التماس کنم که از من به عنوان مجری استفاده کنید.

۱۰ سال دوری از رادیو!
نویسنده برنامه «طنز آدینه» رادیو ایران در مورد کم شدن فعالیتش در رادیو توضیح داد: من ۱۰ سالی هست که به رادیو نرفته‌ام و نخواهم رفت و کسی هم از من نمی خواهد که بروم.  

کاردان ادامه داد: البته چند باری صحبت شد که برنامه‌ای در رادیو اجرا کنم و من گفتم اگر قرار باشد در رادیو برنامه‌ای داشته باشم باید فکر کنم یا به عنوان مثال یک هفته خبر کشور را رصد کنم و روی اتفاق‌های افتاده طنز بنویسم. خودم باید خالق و مجری طنز باشم اما برای این هم نمی خواهند زحمت بکشند و انتظار دارند که خیلی سریع و بدون هیچ فکری برنامه‌ای بسازم و روی آنتن ببرم. با سابقه‌ای که من دارم و مردم هم به یاد دارند ساخت چنین برنامه‌هایی در اندازه من نیست و من این برنامه‌ها را بی ارزش می دانم.  

بازیگر سریال «نردبام آسمان» با تاکید بر اینکه رادیو را دوست دارد و خانه اولش رادیو بوده است، گفت: من طی پانزده سال هر پنجشنبه در رادیو برنامه داشتم. حداقل هفته‌ای سه ساعت مردم را سرگرم و نیز تمام مسایل سیاسی و اجتماعی کشور را در برنامه مرور می کردم. من در دورانی که هیچ سرگرمی مثل اینترنت وجود نداشت و فقط رادیو و تلویزیون بود زحمت‌هایم را کشیده‌ام.   

این مجری و گوینده اضافه کرد: متاسفانه اکنون آزادی در نقد در قالب طنز را با لودگی اشتباه گرفته‌اند و هرچه دلشان می خواهد می گویند؛ همه  مسئولان را به مسخره می گیرند و توهین می کنند. این کارها اصلا با سلیقه و روحیات من سازگار نیست برای همین دلم نمی خواهد به این برنامه هایی که به نظر من نازل هستند و ارزش هنری هم ندارند بروم.  

کاردان در پایان بیان کرد: نمی دانم رادیو چند شبکه دارد اما همه شبکه‌هایش باید پر باشد و همین امر باعث شده که بحث‌ها و موضوعات در رادیو و تلویزیون تکراری باشد و هر روز از کانال‌های متفاوت موضوعات تکراری را می شنویم. این صدا و سیمایی نیست که مدنظر من بود و من در آن بزرگ شده‌ام. این مساله اصلا درست نیست که در یک برنامه با یک کارشناس در حال گفتگو هستند بعد در میانه گفتگو صحبت کارشناس را قطع کرده و تبلیغ قابلمه می کنند. به همین دلیل فکر می کنم که اصلا دیگر جای من نیست و ترجیح می دهم که استراحت کنم و یا اگر پیشنهاد خوبی برای بازی در سریالی را داشتم قبول کنم.  

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

قربانی بی‌معرفتی شدیم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: ابراهیم عامریان تهیه کننده فیلم سینمایی «تگزاس ۲» در پی حذف سانس هایی از این فیلم به انتقاد از وضعیت اکران پرداخت.

به گزارش سینماپرس، ابراهیم عامریان تهیه کننده فیلم سینمایی «تگزاس ۲» که جایگزین فیلم سینمایی «رحمان ۱۴۰۰» در سینماها شد، در پی حذف برخی از سانس های این فیلم سینمایی که قرار بود پس از عید فطر نیز ۷ هفته دیگر به نمایش خود در سینماها ادامه دهد، طی یادداشتی از اتفاقات پیش آمده گلایه کرد.

در متن یادداشت که در اختیار صبا قرار گرفته، آمده است:

«سینماداران با بی مهری «تگزاس ۲» را تنها گذاشتند و این فیلم قربانی بی معرفتی شد.

من قصد اکران «تگزاس ۲» در این تایم مرده اکران را نداشتم  و به اصرار سینماداران و اعضای محترم شورای صنفی به علت نبودن فیلمی دیگر پذیرفتم که در ازای حمایت دوستان فیلم اکران شود، ولی متاسفانه در حالی که هنوز ۷ هفته به پایان اکران «تگزاس ۲» مانده، عده زیادی از سینماداران عزیز اکران این فیلم را ادامه نداده و سینماهایی هم که ادامه داده اند سانس های کمی در تایم های بد به این فیلم اختصاص داده اند.

حاضریم با سانس برابر با همه فیلم ها رقابت کنیم و مطمئن باشید برنده این رقابت ماییم چون «تگزاس ٢» فیلم شریف و بی آزاری برای خانواده هاست و شادی را به مخاطب هدیه می کند.

این فیلم بالاترین درصد رضایت مخاطب را دارد و درصد اشغال صندلی هایش بیشتر از همه فیلم های در حال اکران است و دلیلی وجود ندارد که سینماداران فیلم را رها کنند و به فیلمی که با سرمایه بخش خصوصی ساخته شده لطمه بزنند و آن سرمایه را از بین ببرند.

در کمتر از دو سال، سه فیلم پرفروش ساخته ام و این قطعا به چرخه سینما کمک می کند، ولی متاسفانه سینماداران با بی مهری تمام و بدون در نظر گرفتن این مسأله، «تگزاس ۲» را قربانی بی معرفتی کردند.

به نظرم بد نیست به عقب برگردید و به زمانی فکر کنیدکه شما فیلم نداشتید و من قصد اکران نداشتم و شما اصرار کردید و قول حمایت دادید و «تگزاس ٢» روزهای مرده تان را زنده کرد و این را هم در نظر بگیرید که سینما هم مثل زمین گرد است و مجددا بعد از این فیلم ها، فیلم پرفروش برای اکران نداریم، ولی نگران نباشید که به زودی فیلم «دینامیت» به سینماها می آید تا رکوردشکنی کند…»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پروانه ساخت چهار فیلمنامه صادر شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پروانه ساخت در جلسه اخیر با چهار فیلمنامه موافقت کرد.

به گزارش سینماپرس، فیلمنامه‌های «لباس شخصی» به تهیه‌کنندگی حبیب‌الله والی‌نژاد، کارگردانی و نویسندگی امیر عباس ربیعی، «کاغذ شطرنجی» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی بهروز افخمی و «خورشید» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مجید مجیدی و نویسندگی مشترک مجید مجیدی و نیما جاویدی مجوز ساخت گرفتند.

همچنین «آتابای» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی نیکی کریمی و نویسندگی هادی حجازی‌فر موافقت شورای ساخت سازمان سینمایی را اخذ کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

هیئت مدیره کانون کارگردانان خانه تئاتر منحل شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مسعود دلخواه، رئیس هیئت مدیره کانون کارگردانان خانه تئاتر از انحلال این کانون به دلیل انصراف تعدادی از اعضا و همینطور عدم تمایل خودش برای ریاست هیئت مدیره خبر داد.

به گزارش سینماپرس، مسعود دلخواه، کارگردان تئاتر و رئیس هیئتم دیره کانون کارگردانان خانه تئاتر ضمن بیان این خبر، به فارس گفت:‌اشتغال بیش از حد برخی از اعضا و مشغولیت‌های شخصی و هنری بنده باعث شد که کار به انحلال هیئت مدیره کانون بکشد.

وی در ادامه افزود: پیش از این سه تن از اعضای کانون چون قطب‌الدین صادقی، سهراب سلیمی و شکرخدا گودرزی انصراف خود را به دلیل مسائل شخصی از فعالیت در هیئت مدیره کانون کارگردانان اعلام کرده بودند. تصمیم گرفتیم برای جایگزینی این سه نفر انتخابات جدید برگزار کنیم اما پس از آن تصمیم بر این شد که هیئت مدیره منحل شود تا در دور جدید هیئت مدیره متمرکز و یکدست تری انتخاب شوند.

دلخواه با اشاره به انصراف خود از فعالیت در سمت ریاست کانون و اینکه دیگر تصمیم ندارد در این سمت مجدد حضور داشته باشد، توضیح داد: تاکنون هیئت مدیره با ریاست بنده شامل پنج نفر عضو و دو نفر اعضای علی البدل بودند. مریم معترف، مسعود موسوی،  شکرخدا گودرزی، هادی عامل و مجید گیاهچی و احسان فکا، اعضای علی البدل هیئت مدیرهبودند.

 وی اظهار داشت: در حال حاضر هیئت مدیره کانون انحلال خود را اعلام کرده است تا در انتخابات جدید هیئت مدیره یک‌دست تری را شاهد باشیم تا افکارشان به هم نزدیک‌تر باشد و بتوانند کارها را بهتر پیش ببرند ولی در هر صورت همه دوستان زحمت کشیدند و من هم مشغولیت زیاد باعث شد نتوانم در خدمت کانون به عنوان رئیس هیئت مدیره و عضو کانون کارگردانان باشم اما همچنان در هیئت مدیره مرکزی حضور خواهم داشت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سینما در اختیار تولیدات گیشه‌پسند/ خانواده‌های مذهبی از سینما فاصله گرفته‌اند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سینمای ایران بعد از پیروزی انقلاب راهی جدید را پیش روی خود قرار داد، اما با گذشت دهه ها آرمان‌هایش به فراموشی سپرده شد به‌نحوی که محصولاتی چون «سامورایی در برلین» جز تولیدات اصلی محسوب می‌شود، پس بیراه نیست که نسبت به این روند به هیچ وجه خوشبین نبود.

به گزارش سینماپرس، «سامورایی در برلین» ساخته مهدی نادری جدیدترین دستپخت سینمای ایران است، فیلمی که برای تولید آن نمی‌توان دلیل جز مال اندوزی در نظر گرفت. این فیلم سینمایی نه تنها در مباحث مفهومی حرفی برای گفتن ندارد، بلکه در ساختار هم از کیفیت بسیار نازلی بهره برده، اما بحث اصلی اینجاست چگونه چنین تولیداتی فرصت ساخت و نمایش پیدا می‌کنند، ولی کارهایی که در ژانر دفاع مقدس یا سینمای دینی تولید می‌شود فرصتی در اکران ندارند.

قبل از این‌که بخواهیم به این فیلم به صورت جزئی‌تر بپردازیم باید بررسی کنیم، چرا فیلم‌هایی نظیر «سامورایی در برلین» در گیشه فروش نسبتاً خوبی دارند؟ جواب این سوال را به دو صورت میتوان داد. ابتدا گفته‌ای که سینماداران و تهیه‌کنندگان عموماً برای این مطلب بیان می‌کنند. آنهم این‌که فضای جامعه نیازمند شادی است، برای همین مردم در سختی‌های زندگی با دیدن این قبیل فیلم‌ها فرصتی برای رها شدن از مشکلات پیدا کرده تا احیاناً با سر دادن خنده‌های بی‌عاری، تولید کنندگان را بیشتر به سمت ساخت چنین کارهایی تشویق کنند.

اما جواب دیگر که به نظرم، کارشناسی‌تر است به دوری اقشار مختلف جامعه از سینما مربوط می‌شود، زیرا در فضای موجود تماشاگران آثار سینمایی محدود به بخشی خاص از جامعه شده‌اند و عمده مردم به ویژه خانواده‌های مذهبی از سینما فاصله گرفته‌اند. دلیلش هم این است محصولات مورد نظر خود را، چندان در سینما مشاهده نمی‌کنند، پس ترجیه می‌دهند معدود فیلم‌هایی هم که با محوریت موضوعات ارزشی تولید می‌شود را از طریق شبکه نمایش خانگی ببینند. با این توضیح طبیعی است که آثار متداول در سینمای امروز، تنها برای عده‌ای که هم اکنون مخاطب آن هستند، خوشایند باشد.

در این رابطه ممکن است این سوال نیز مطرح شود که در میان فیلم‌های سخیف سینمایی کارهایی نظیر «شبی که ماه کامل شد» هم اکران می‌شود، پس چگونه است که این فیلم‌ها نمی تواند قشر مذهبی را به سینما بکشاند؟ جواب این سوال کاملاً روشن است. وقتی کلیت سینما در اختیار تولیدات گیشه‌پسند قرار گرفت دیگر معدود کارهای ارزشی فرصت دیده شدن را پیدا نمی‌کنند. برای مثال در یک پردیس سینمایی ممکن روزانه ۵ یا شش فیلم اکران شود، اما بهترین ساعات نمایش در اختیار فیلم‌های کمدی قرار می‌گیرد و آثار فاخر هم در بدترین زمان روی پرده می‌رود.

با توجه به فضای موجود راهکار اساسی این است که شرایط اکران برای تولیدات ارزشی اگر قرار نیست بهتر از فیلم‌های تجاری باشد باید از آنها نیز کمتر نشود. این مسئله هم در تعداد سانس‌ها باید صدق کند، هم در تعداد سالن‌هایی که فیلم‌ها را به نمایش در می‌آورد، اگر این اتفاق در یک برهه زمانی طولانی تداوم پیدا کند همه اقشار جامعه محصولات مورد نیاز خود را در سالن‌های نمایش خواهند یافت، آنگاه است که خواهیم دید فیلم‌های دینی و انقلابی هم همانند دهه ۶۰ جز پرفروش‌های سینما خواهد بود.

اما بپردازیم به ساخته مهدی نادری. «سامورایی در برلین» فیلمی است که خانواده‌ها باید از آن پرهیز کنند، چون کلماتی که در آن به کار برده می‌شود که بسیار زننده و زشت است، به‌نحویکه این سوال در ذهن پیش می‌آید، چگونه وزارت ارشاد به چنین کارهای مجوز نمایش می‌دهد؟ آیا هیئتی که موظف به دادن پروانه نمایش است فیلم‌های سینمایی را می‌بیند؟ اگر این تولیدات دیده شده و سپس به آن پروانه نمایش داده می‌شود که باید به حال سینمای و مدیران آن تاسف خورد و اگر هم دیده نشده به این قبیل تولیدات مجوز داده باشد باز هم عذر بدتر از گناه آورده شده است.

داستان فیلم «سامورایی در برلین» درباره سه کلاهبردار است که به آلمان سفر می‌کنند تا ماموریتی که به آنها داده شده را انجام دهند. این افراد ناخودآگاه وقتی به عنوان ایرانی وارد یک کشور بیگانه می‌شوند نماینده آن سرزمین می‌شوند، ولی متاسفانه این قبیل افراد جز خجالت چیزی برای گفتن ندارند. نکته جالب‌تر این‌که مردم آلمان در این فیلم انسان‌های ساده و قانومند هستند که خارجی‌ها می‌خواهند از آنها سواستفاده کنند! پس وقتی فیلم‌های خودمان چنین برداشتی را به بیننده منتقل می‌کنند، چگونه توقع داریم آثار آنها خلاف این رویه عمل کند.

نکته بعد در «سامورایی در برلین» و آثار مشابه دیگر وجود دارد صحنه‌های رقص و حرکات موزون است. این معضل در تمام کارهای تجاری این روزهای سینما رایج شده و انگار قرار نیست، هیچ فیلمنامه در این عرصه بدون داشتن صحنه رقص تولید شود. این اتفاق هم دیگر بدون خجالت رخ می‌دهد بدون اینکه سانسوری پیرامون آن رخ دهد.

درباره کارگردانی و مسائل فنی فیلم هم بهتر است چیزی گفته نشود، چون در تمامی ابعاد کار ضعیف بوده و حرفی برای گفتن ندارد، اما در عرصه بازیگری یک نکته تاسف‌آور وجود دارد، آن‌هم این‌که چرا بازیگرانی نظیر حمید فرخ نژاد که آثاری چون «به رنگ ارغوان»، «ارتفاع پست» و… در پرونده کاریشان است تن به بازی در این دست آثار بدهند؟ آیا نیاز مادی آنهم برای این قبیل هنرمندان که وضعیت مالی خوبی دارند، توجیه مناسبی برای حضور در این فیلم‌هاست؟.

*حوزه

مشاهده خبر از سایت منبع