مهلت شرکت در جشنواره ملی سرود فجر تمدید شد
مهلت شرکت در نخستین جشنواره ملی سرود فجر تا ۱۰ آذر تمدید شد تا هنرمندان کشورمان فرصت ارسال آثار به جشنواره را داشته باشند.
مهلت شرکت در نخستین جشنواره ملی سرود فجر تا ۱۰ آذر تمدید شد تا هنرمندان کشورمان فرصت ارسال آثار به جشنواره را داشته باشند.
سینماپرس: سپیده آرمان بازیگر و فیلمنامه نویس فیلم سینمایی «آهو» به کارگردانی هوشنگ گلمکانی گفت: برای عشقم به بازیگری همه چیز را به کناری نهاده و منتظر اکران ماندم. امیدوارم که فیلم «آهو» دیده شود و سعادت حضور در پروژه های کارگردانان و تهیه کنندگان بزرگ سینمای ایران را داشته باشم.
مشروح گفتگوی سینماپرس با سپیده آرمان که سابقه روزنامه نگاری در حوزه فرهنگی کشور را دارد و اینک به عنوان یک سینماگر و در قامت بازیگر نقش اول زن و فیلمنامه نویس کار جدی خود را در سینما آغاز کرده است را در ذیل خواهید خواند.
*خانم آرمان، «آهو» اولین حضور شما در قامت فیلمنامه نویس و بازیگر نقش یک زن در فیلم بلند سینمایی است. از چه زمانی به بازیگری علاقمند شدین و از سابقه بازیگری تان پیش از فیلم «آهو» برای ما بگویید.
علاقه من به بازیگری به سالهای کودکی و نوجوانی برمیگردد. همان زمانی که در گروههای تئاتری مدرسه شرکت میکردن و همیشه پای ثابت فعالیتهای فوق برنامه مدرسه بودم. در سالهای دانشگاه زمانی که در رشته علوم اجتماعی در دانشگاه تهران تحصیل میکردم، علاقهام به بازیگری من را از دانشکده علوم اجتماعی به پردیس هنرهای زیبا میکشاند و در همان سالها بود که دورههای بازیگری را که جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران برگزار میکرد گذراندم و در اجراهای دانشجویی آن سالها هم حضور پیدا کردم. پس از آن زمانی که در حوزه روزنامه نگاری سینمایی فعالیت میکردم پیشنهادات بازیگری به من آغاز شد. همزمان دورههای بازیگری را گذراندم از طرفی دوره فیلمنامه نویسی را با فرهاد توحیدی و دوره کارگردانی سینما را با شهرام مکری در موسسه کارنامه سپری کردم و همچنین هنرجوی انجمن سینمای جوان واحد تهران نیز بودم. در حوزه تئاتر هم شاگرد اساتیدی چون رحمت امینی و رضا حامدیخواه بودم. پیش از فیلم «آهو» در فیلمهای کوتاه متعدد، اجراهای تئاتر و یک سریال تلویزیونی نیز سابقه بازی داشتم تا اینکه نوبت به حضورم در فیلم «آهو» رسید.
*از نگارش فیلمنامه فیلم «آهو» بگویید، چه شد که کتاب «پروانهها در برف میرقصند» نازنین جودت برای نگارش فیلم آهو در نظر گرفته شد؟
«پروانهها در برف میرقصند» کتاب مورد علاقه کارگردان فیلم آقای هوشنگ گلمکانی بود که پیش از این، ساخت فیلمی بر اساس این کتاب را به دوستان دیگرشان از جمله دکتر علی رفیعی پیشنهاد کرده بودند در نهایت روزی تصمیم گرفتند که فیلمی بر اساس این کتاب را خودشان بسازند. این موضوع را با من و سایر همکاران مجله فیلم مطرح کردند و نظرات متفاوتی شنیدند. در ابتدا قرار بود که فیلمنامه توسط صفی یزدانیان نوشته شود اما مشغولیات وی باعث شد که این اتفاق نیفتد. من کتاب «پروانهها در برف میرقصند» نازنین جودت را خوانده بودم، قصه بسیار به فضای ذهنی من نزدیک بود. به آقای گلمکانی پیشنهاد دادم که نگارش فیلمنامه را خودم آغاز کنم. فروردین سال ۹۹ بود و اوج روزهای قرنطینه کرونا، من نگارش فیلمنامه را آغاز کردم و هر بخش را که مینوشتم برای آقای گلمکانی ایمیل میکردم و ایشان تغییرات و نظرشان را می گفتند و من در قصه اعمال میکرم. از طرفی آقای گلمکانی میخواستند که قطعات و نوشتههای آقای پرویز دوایی در متن وجود داشته باشد من در همان روزها کل کتابهای آقای پرویز دوایی را خواندم و بخشهایی که مناسب قصه بود را جدا کردم و این قرار دادم و این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه فیلمنامه «آهو» به پایان رسید.
*شنیدم که آقای گلمکانی برای پیدا کردن تهیه کننده با مشکل روبرو شده بودند و تهیه کنندهای برای تهیه فیلم «آهو» پیدا نمیشد.
پس از پایان نگارش فیلمنامه آقای گلمکانی با دوستان تهیه کنندهشان برای تهیه فیلم صحبت کردند اما این صحبتها موفقیت آمیز نبود. سپس به من گفتند که با آقای نوروز بیگی که سالها سابقه همکاری با ایشان را داشتم در مورد تهیه فیلم صحبت کنم. من قصه فیلم را برای آقای نوروزبیگی تعریف کردم ایشان از قصه خوششان آمد و تصمیم به ساخت فیلم گرفتند و از ابتدا کنار ما بودند و اگر نبودند شاید هیچ وقت فیلم آهو ساخته نمیشد.
*برسیم به بازیگری نقش آهو؛ آقای گلمکانی اولین تجربه کارگردانی فیلم داستانی بلندشان را میگذراندند و این برای شما که اولین بار بود در فیلم بلند سینمایی نقش یک را بر عهده داشتید، حتماً کار را بسیار سخت میکرد. چطور سعی کردید به نقش آهو نزدیک شوید و آن را به تصویر در بیاورید؟
از زمان نگارش فیلمنامه کاراکتر نقش اصلی که ایفاگر نقشش بودم در من متولد شد و شروع به ادامه حیات کرد و زمانی که مقابل دوربین رفتم شخصیتی را بازی کردم که ماهها پیش متولدش کرده بودم و مدتها با او زندگی کرده بودم. برای نزدیک شدن به نقش که ماه ها با آن زندگی کرده بودم باید کرختی، سردی و آرامشی بیش از حد را به خودم اضافه میکردم. غمی که روی شانههای آهو بود حتی راه رفتنش را هم سختتر میکرد به همین دلیل ما در راه رفتن کاراکتر دختر سختی میبینیم انگار که بار همه آن غمها و خاطرهها روی شانههای او است و با به دوش کشیدن همه این غصههاست که راه میرود. میمیک صورت و نگاه دختر باید بار آن غم و انتظار را همزمان به نمایش در میآورد برای رسیدن به همه این مولفهها تلاش بسیاری کردم و تا ماهها پس از پایان فیلمبرداری آهو دچار افسردگی بودم که ناشی از فشار نقش بر جسم من بود.
*چرا اسم آهو برای فیلم در نظر گرفته شد؟
آهو نماد ظرافت معصومیت و زنانگی است. اسم آهو در یکی از ایمیلهایی که آقای پرویز دوایی به آقای گلمکانی داده بودند دو بار تکرار شده بود و در نهایت تبدیل به اسم فیلم شد. آهو همچنین نماد معشوقه گریزپا و دست نیافتنی است.
*آهو قصه ای زنانه دارد که به گونهای حدیث نفس است. چقدر کاراکتر فیلمنامه به خود شما شباهت داشت؟
شعر و ادبیات از زمانی که کودک بودم همراه من بود و کودکی و نوجوانی من با خواندن شعرهای شعرای کلاسیک معاصر و حتی ترجمان شعرهای شعرای امریکایی و اروپایی گذشت. فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، منوچهر آتشی، یدالله رویایی، نصرت رحمانی، عاطفه گرگین، حمید مصدق، مهدی اخوان ثالث از جمله شعرای مورد علاقه من در میان شاعران معاصر بودند و حافظ و سعدی هم که از همان کودکی و نوجوانی همواره همراه لحظاتم بودند. علاقه به شعر در سالهای جوانی نیز همراه من بود. در آن سالها با اشعار احمدرضا احمدی، شمس لنگرودی، رسول یونان، مایاکوفسکی و سیلویا پلات و آنا د آخماتوا آشنا شدم. تعلق خاطری که دختر قصه آهو به شعر و ادبیات دارد در واقع تجربه زیست من در تمام سالهای عمرم بود و این از نزدیکیهای کاراکتر به شخصیت خود من است. تنهایی پسندی و خلوت گزینی و کم رفت و آمد بودن هم شاید دیگر مولفهای بود که بین خود من و دختر قصهام یکسان بود. تفسیر آرمانگرایانه از عشق و رابطه های انسانی که در فیلم دیده میشود، حتماً به نگاه خود من به این دو مقوله باز میگردد. استقلال و عدم وابستگی هم به نظرم از دیگر خصوصیات مشترک من و دختر فیلم بود.
*شخصیتهای فیلم آهو از آن دست آدمهای کمیابی هستند که تنهاییشان را با هر کسی پر نمیکنند، اتفاقی که در این روزهای جامعه ما بسیار کم رخ می دهد.
دقیقاً همینطور است. آرمانگرایی در عشق و رابطه که گفتم همین جا معنی پیدا میکند. شخصیتهای قصه هر کدام تنهایی را به بودن با معشوقی که تداعی گر آن عشق آرمانی نیست برمیگزینند. شاید به خاطر همین است که تنهایی فرجام همه قصههای عاشقانه فیلم است. به عبارت دیگر آهو قصه آرمانگرایان تنها است؛ کسانی که در این هجمه ابتذال روابط، تنهایی و وقت گذراندن با ادبیات و موسیقی و شعر و هنر را برگزینند.
*چرا دختر قصه تنهایی خودخواسته را انتخاب میکند و به رغم تمایل همه مردان اطرافش، دست رد به سینه همه زده و تنهایی انتخاب آخرش است؟
تنهایی جوهره اصلی فیلم «آهو» است. «آهو» مواجهه آدمها با تنهایی را روایت میکند و همه کاراکترهای فیلم به نوعی تنها هستند و همه کوششهایی که برای دوتایی شدن در فیلم اتفاق میافتد در نهایت بینتیجه میماند. دختر عشقش را گم کرده و بنابر گفتهاش در خود فیلم نه میداند که زنده است یا نه. او تنهایی را بر میگزیند در طبیعتی دور دست. انگار که از کل دنیا میگذرد و زیستی در سکوت را انتخاب میکند. شغل دختر هم در ادامه همین روند است ساخت سازههای چوبی. او حتی در نبود معشوق نیز پتانسیل زایش را از دست نداده و با صدا و چوبهای کنار رودخانهها خلق می کند. به نوعی دوری گزینی دختر از جامعه برای یافتن خود و خودشناسی صورت میگیرد و او پس از این طوفان واقع شده حتماً همانطور که در جملهای از فیلم میآید آن آدمی نیست که وارد طوفان شده است.
*بازیهای فیلم درونگرا و برسون وار است، آیا تعمدی در این گونه از بازی بود؟
دقیقاً انتخاب کارگردان این بود که بازیها درونگرا و سرد و به قول شما برسون وار باشد و اگر در صحنه برونریزی عاطفی در بازی ام داشتم در نهایت در تدوین از فیلم کنار گذاشته شد. بازیها دقیقاً همان چیزی بود که کارگردان از من و سایرین خواسته بود و ما تمام توانمان را به کار گرفتیم که بازی مورد نظر او را به منصه ظهور بگذاریم.
*دختر فیلم هم در سکانسی که مقابل بنفشه خانم نشسته بود اشارهای داشت به اینکه قرص آرام بخش مصرف میکند زمانی که بنفشه خانم به خوردن متعدد قرصها اعتراض کرد در پاسخ به او گفت وقتی که آرومم میخورم ناآروم نشم این ناآرامی در اوج تنهایی و عزلت نشینی از کجا میآمد؟
دختر برای فرار از موقعیت تنش زایی که پس از ناپدید شدن ناگهانی معشوق در زندگیش ایجاد شده بود، تهران را ترک میکند و سر به روستای جنگلی در شمال میگذارد تا در تنهایی بتواند به آرامشی برسد. بعضی از مواقع ما محیطها و آدمها را ترک میکنیم با تصور اینکه در تنهایی به آرامش میرسیم اما آن افکار و تاثیرات، آن تروماها در تنهایی هم تنهایمان نمیگذارد. یاد جملهای افتادم که گاندی در زمان آزادی از زندان گفته بود؛ اینکه اگر خاطرات زندان را فراموش نمیکردم تا ابد در آزادی هم محبوس بودم. به همین دلیل هست که دختر در تنهایی هم از افکار استرس زایش در امان نیست و به مدد داروهای ضد اضطراب به دنبال آرامش از دست رفتهاش میگردد.
*یکی از نکات قابل توجه فیلم «آهو» بازی درخشان شما در نقش اصلی فیلم است با توجه به این موضوع برنامهتان برای ادامه زندگی حرفهای در عرصه بازیگری چیست؟
من پس از فیلم «آهو» ۳ سال در انتظار اکرانش ماندم، سه سالی که بیکار بودم و با مصائب متفاوتی دست و پنجه نرم میکردم اما برای عشقم به بازیگری همه چیز را به کناری نهاده و منتظر اکران ماندم. امیدوارم که فیلم «آهو» دیده شود و سعادت حضور در پروژه های کارگردانان و تهیه کنندگان بزرگ سینمای ایران را داشته باشم.
به گزارش سینماپرس، سپیده آرمان متولد سال ۱۳۶۸ در تهران، بازیگر، نویسنده و روزنامهنگار است. وی فارغالتحصیل رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران میباشد. او بازیگری را از دوران دانشجویی در کلاسهای جهاد دانشگاهی پردیس هنرهای زیبا آغاز کرد و پس از آن دورههای آموزش بازیگری و کارگردانی را در موسسه «کارنامه» گذراند. سپیده آرمان پس از فارغ التحصیلی، روزنامهنگاری را در تحریریه روزنامه «ایران» آغاز کرد و سپس در قامت روزنامهنگار فرهنگ و هنر در رسانههایی دیگری چون «جام جم»، «هنرمند»، «خبرگزاری مهر» و «مجله فیلم» حضور یافت. وی همزمان با روزنامه نگاری، بازیگری را نیز ادامه داد و از نقش آفرینیهای او میتوان به فیلمهای کوتاه «تکثیر شده»، «او مثل من» و «آذین» و حضور در تئاترهایی به کارگردانی رضا حامدیخواه و رحمت امینی اشاره کرد. او در سال ۱۳۹۹ در اولین حضورش در حوزه فیلمنامهنویسی و بازیگری فیلم بلند سینمایی، فیلم نامه فیلم «آهو» را به رشته تحریر درآورد و اتفاقا نقش اصلی این فیلم را نیز بازی کرد.
سینماپرس: دبیرخانه بیست و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان و انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر با انتشار بیانیهای مشترک در حمایت از کودکان غزه، خواستار پایان جنگ و کودککشی شدند.
به گزارش سینماپرس، دبیرخانه بیست و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان و انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر در حمایت از کودکان مظلوم و بیپناه غزه بیانیهای مشترک منتشر کردند.
در متن این بیانیه دو زبانه آمده است:
«قطعنامهها قاطع نیستند؛ آنجا که در زمینِ زندگیِ کودکان فقط توپهای جنگی شوت میشوند. پیماننامهها پیمان شکنند؛ آنجاکه در آسمان زندگی کودکان به جای بادبادکهای رنگی موشکها پرواز میکنند.
شعارها بیعملاند آنجاکه شمعهای جشن تولد با فروریختن سقف خانهها خاموش میشوند. سازمانهای ملل بیاعتبارند آنجاکه با مرگ کودکان زمان متوقف میشود و فردا هرگز نمیآید.
انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر و دبیرخانه جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان، پیامرسانِ صلحِ کودکان ایرانی به سراسر جهان است و خواستار پایان نمایشِ دروغین انسان دوستی قدرتهاست.
زمان پایان جنگ، پایان زیاده خواهی، پایان کودک کشی، همین لحظه است.»
«بیان مشترک للجمعیه المسرحیه للأطفال والمراهقین وسکرتیر المهرجان الدولی الثامن والعشرین للأطفال والمراهقین
القرارات لیست حاسمه، حیث یتم طرح مدافع الحرب فقط علی أساس حیاه الأطفال.
الاتفاقیات هی قاطع، حیث یطیر الصواریخ فی السماء الأطفال بدلاً من الطائرات الورقیه الملونه.
الشعارات غیر ملائمه حیث یتم إطفاء شموع عید المیلاد بسبب انهیار أسطح المنازل.
المنظمات الدولیه غیر صالحه، حیث مع موت الأطفال، یتوقف الوقت ولن یأتی الغد أبدًا.
جمعیه المسرحیه للأطفال والمراهقین هی رسول سلام الأطفال الإیرانیین فی جمیع أنحاء العالم
تدعو الجمعیه إلی نهایه مسرحیه الخاطئ للإنسانیه هو القوی.
وقت نهایه الحرب، نهایه قتل الأطفال، هذه هی اللحظه»
تازهترین کنسرت مجید رضوی در حالی با اجرای قطعات منتخب برگزار شد که دستاندرکاران برنامه برای اولین بار از یک فناوری جدید برای طراحی جلوههای تصویری این کنسرت استفاده کردند.
سینماپرس: پوستر فیلم سینمایی «سلفی با رستم» در آستانه اکران عمومی رونمایی شد.
به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «سلفی با رستم» ساخته حسین قناعت از چهارشنبه ۸ آذر ماه توسط شرکت رسانه فیلمسازان مولود به سرگروهی پردیس سینمایی هویزه مشهد در سینماهای سراسر کشور اکران میشود.
حسین قناعت پیش از این سابقه ساخت آثار پرفروشی در سینمای کودک همچون «دزدو پری»، «تپلی و من»، «قهرمانان کوچک» و… و همچنین سریال پرمخاطب «دیو و ماهپیشونی» در شبکه نمایش خانگی را دارد.
در آستانه اکران عمومی از پوستر فیلم «سلفی با رستم» با طراحی لیلا شریف رونمایی شد.
در خلاصه داستان «سلفی با رستم» آمده است:
هلیای ۱۰ساله بدون آنکه از رازهای پدرش آگاه باشد، زندگی به ظاهر آرامی دارد، اما هنگامی که رازها برملا میشوند، زندگیاش را دگرگون میکنند.
امیر حسین صدیق، شقایق فراهانی، بازیگران کودک هلیا آهنگری، راستین عزیزپور و آناهیتا همتی، زهرا جهرمی، محمدرضا هدایتی، مرتضی زارع، رامین ناصرنصیر، عباس محبوب، امین چنارانی با هنرمندی میرطاهر مظلومی و علی استادی بازیگران این فیلم هستند.
عوامل فیلم سینمایی «سلفی با رستم» عبارتند از: نویسنده، تهیهکننده و کارگردان: حسین قناعت، مجری طرح و سرمایه گذار: میثم آهنگری، مدیر تولید: فریبا خلیلی، مدیر فیلمبرداری: افشین علیزاده، تدوین: پریسا پروین نیا، آهنگساز: محمد مهدی گورنگی (ک. ا. س. ا)، صداگذاری و میکس: محمود موسوی نژاد، مدیر صدابرداری: فرهاد تبریزی، طراح گریم: جنان صدفی، طراح صحنه و لباس: کیوان ذوالفقاری، جلوههای ویژه بصری: صالح کشور دوست و ردا مرادی، طراح تیتراژ: سید مهدی سعیدی، دستیار اول کارگردان: جواد صالحی، مدیر برنامه ریزی: زهرا جهرمی، برنامه ریز: حمید رضا ازوجی، منشی صحنه: هدیه نصیری، عکاس: پیام باورصاد احمد پور، مدیران تدارکات: اصغر بازگشا و فرهاد هواخواه، مشاور رسانهای: مریم قربانینیا.
یکی از آهنگسازان و رهبران ارکستر از حضورش به عنوان رهبر ارکستر یک کنسرت موسیقی کلاسیک در شهر تورنتو کانادا خبر داد.
انتصاب رسمی مدیرعامل ایسنا، درگذشت یک نویسنده، یادبود فهیمه راستکار، کشف جسد فیلمساز ۴۴ ساله در ساحل، لغو نمایش علی صبوری، خداحافظی با اسلامی ندوشن در یزد، معرفی برگزیدگان جایزه شهید حبیب غنیپور ، کنسرتی از موسیقی شاهکارهای سینما، تازهترین نتیجه مذاکرات عمره، تسهیل سفر گردشگران با خودرو شخصی و تجاری بین ایران و ارمنستان، کشف اتفاقی یک گنجینه بهجای سیبزمینی و سکههای کمیاب با فلزیاب از اخبار فرهنگی هنری ۳۰ آبان بود.
سینماپرس: رحیم مخدومی در نشست علمی قصهگویی گفت: هر کس برای رفتن ظالم تلاش کند قهرمان است و بخشی از تاریخ ایران به نام قهرمانهایی است که در گوشهبهگوشه کشور جانفشانی کردهاند.
به گزارش سینماپرس، صبح روز سهشنبه ۳۰ آبان نشست تخصصی کمیته علمی بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی با محوریت «ظالم رفتنی است، مظلوم ماندنی است» با سخنرانی رحیم مخدومی نویسنده آثار دفاعمقدس و اجرای وحید خسروی برگزار شد.
رحیم مخدومی با اشاره بر جانفشانی مردم غزه بیان کرد: در قرآن کریم بارها گفته شده است هر کس برای رفتن ظالم تلاش کند قهرمان است و کسانی که مورد ظلم واقع میشوند اگر چه در ظاهر در موضع ضعف هستند؛ ولی طبق بشارت خدا این ضعف موقت است. حق ماندنی است و ظالم رفتنی است؛ ما این را در سالهای وقوع انقلاب اسلامی و هشت سال جنگ تحمیلی دیدیم. در زمان دفاع مقدس ایران نه لشکر آمادهای داشت و نه بسیج پرقدرتی اما کلام امام راحل، ایمان را در دلها جاری میکرد. حتی دانشآموزان بدون مطرح بودن سنوسال با درسگرفتن از کربلا به میدان آمدند.
وی با روایت خاطرهای از دوران نوجوانیاش گفت: زمانی که دانشآموز کلاس هشتم بودم همکلاسی به نام نظرعلی شیرکوند داشتم. نظرعلی پدر نداشت و نانآور خانه بود، ما در آن دوره کشاورزی میکردیم و نظرعلی چون پدر نداشت مجبور بود نصفهشبها برای آبیاری زمینها برود و به همین دلیل صبحها کمی دیرتر به مدرسه میرسید و یا لباسهایش خاکی و گلی میشد. ما یک معلم زبان داشتیم به نام آقای پولادی، این معلم برخلاف معلمهای دیگر که گاهی نظرعلی را بهخاطر تأخیر در کلاس راه نمیدادند نهتنها او را راه میداد؛ بلکه از او تکریم میکرد و میگفت از نظر من تو رئیسجمهور هستی، بیا بنشین روی صندلی نطق کن، نظرعلی معنی واژه نطق را نمیدانست؛ ولی با حرفهای آقای پولادی فضای دلچسبی در کلاس ایجاد میشد. نظرعلی قبل از تعطیلات عید به مدرسه نیامد و ما فکر کردیم میخواهد کمی به خودش استراحت بدهد، این غیبت طولانی شد و تا مدتی پس از عید هم نیامد. یک روز آقای پولادی گفت شما چه همشاگردیهای بیمعرفتی هستید که دنبال همکلاسیتان نرفتید. آقای پولادی بعد مدتی گفت نظرعلی رفته جبهه و شهید شده است.
نویسنده کتاب «مادر که باشی…» گفت: نظرعلی چون پدر نداشت و زیر سن قانونی بود باید اثر انگشت مادرش در دفترچه اعزام آورده میشد؛ ولی چون مادر مخالفت میکرد نظرعلی منتظر مانده بود تا مادر به خواب برود و بعد دفترچه را انگشت بزند. مادر نظرعلی، بعدها گفت من خودم را به خواب زده بودم زیرا رسالت زینبی به دوش خود حس میکردم. نمیتوانستم بهطور مستقیم رضایت دهم و فرزندم را به جبهه بفرستم ولی میدانستم از سایر مادرهایی که فرزندشان را برای دفاع از وطن فرستادهاند، جدا نیستم.
مخدومی بیان کرد: شعار دیو چو بیرون رود فرشته درآید، شعار ملتی است که شجاع، باایمان و اهل استقامت هستند. ائمه معصوم طول عمر کمی داشتند و در همین مدت نیز دائماً در حال مبارزه و استقامت در راه حق بودند، مثل امام حسن عسگری که تمام عمرشان در محاصره بودند. مردم غزه نیز امروزه در هر لحظه و ثانیه دارند در راه ایمان و وطن مبارزه میکنند.
وی یادآور شد: در آیه ۴ سوره ممتحنه، قرآن کریم حضرت ابراهیم را به دلیل ابراز بیزاریجویی از بتها اسوه معرفی کرده است و در آیهی دیگری، پیامبر اکرم به دلیل اینکه پرچمدار دین خدا است الگو معرفی شده است. باید توجه کنیم در نامداری شهرت دیده میشود؛ ولی در اسوه بودن خیر؛ در اینجا تلقی ما از نامداری اسوه بودن است. در همین جهت میشود ورزشکار و اسوه بود، هنرمند، سیاستمدار، رزمنده و فعال در هر حوزهی دیگری بود و برایخدا گام برداشت و اسوه شد.
نویسنده کتاب «تولد قاضی» با بیان سؤالی گفت: مصادیق نامداران در عصر حاضر چه کسانی هستند؟ من فکر میکنم گام نخست این است که هر کس باید به این باور برسد، در هر محیط و منطقهای که هست میتواند همانجا الگو باشد. اگر در خانواده و طایفه خودمان نامدار پیدا بشود در قبال آن مسئولیم. رهبر انقلاب فرمودهاند در هر کجا که هستند آنجا را مرکز دنیا کنید. اگر مردم غزه چنین فکر نمیکردند میگفتند ما باریکهای در جهان هستیم و در مقابل کل فلسطین جمعیتی نداریم.
او افزود: اگر درگیر قهرمانهای ملی شویم بخش زیادی از تاریخ را از دست میدهیم. تاریخ ایران را قهرمانهایی ساخته است که در گوشهگوشه کشور جانفشانی کردهاند؛ به همین دلیل باید بومی نگاه کنیم و خودمان را مسئول بدانیم. یکی از جذابترین سوژهها در سینما، رمان و قصه سوژههای حماسی است. من داستان معروف شنگولومنگول را یک داستان حماسی سیاسی میبینم؛ یعنی داریم الفبای دشمنشناسی و دوستشناسی را به کودکان آموزش میدهیم. روح انسان با جنگ سازگار است. این به معنای تندخو بودن و ستیزهجو بودن انسان نیست؛ بلکه تا زمانی که شیطان هست انسان نیز ناگزیر است مبارزه کند. ظالم و مظلوم همیشه در طول تاریخ بودهاند و خواهند بود و هرگز گریبان ملتها را رها نخواهد کرد؛ ولی باید مانند اسوههایمان با آنها بجنگیم.
بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با شعار «با قصه لبخند بسازیم» همزمان با شب یلدا برگزار میشود.
ایرج نعیمایی با حکم دبیرکل شانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، دبیر بخش «کاتبان سوره حمد» این رویداد هنری شد.