X

بایگانی دی 18, 1397

دفتر سینمایی

فیلم/ آنونس مجموعه تلویزیونی «حکایت‌های کمال» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: آنونس جدید سریال «حکایت‌های کمال» به کارگردانی قدرت‌الله صلح میرزایی همزمان با ضبط این مجموعه منتشر شد.

به گزارش سینماپرس، ضبط مجموعه «حکایت‌های کمال» با ساخت دکور در شهرک سینمایی غزالی از مرداد ماه سال جاری در این منطقه آغاز شد و همچنان ادامه دارد.

«حکایت‌های‌ کمال» اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته محمد میرکیانی محسوب می شود که قهرمان داستانش نوجوانی به نام «کمال» است. این سریال روایتی از دهه ۴۰ با ساختاری اپیزودیک  است که در مرکز سیما فیلم تولید می‌شود.

محمود پاک‌نیت، شهره لرستانی، نگار عابدی، فلور نظری، علی مسلمی، کاظم هژیرآزاد، شهرام عبدلی، سیروس میمنت، حمید ابراهیمی، اکبر سنگی و شهربانو موسوی، به همراه هنرمندان خردسال محمدرضا شیرخانلو، امیرحسین کافتاری و محمدحسین بلوکات و جمعی از بازیگران سینما و تئاتر جلوی دوربین این مجموعه رفتند. به‌تازگی نیز آرش نوذری، داریوش سلیمی، سعید پیردوست، عباس محبوب، سولماز حصاری و حمید صفایی به جمع بازیگران «حکایت‌های‌ کمال»  پیوستند.

سایر عوامل اصلی پروژه عبارتند از نویسندگان: نسیم عرب امیری، سید حسین امیرجهانی، آزاده محسنی، کریم خودسیانی، دستیار تهیه: علی اصغر رضایی، مدیر تصویربرداری: ناصر محمودکلایه،  صدابردار: وحید سلطانی، طراح صحنه و لباس: فرهاد عزیزی فرد، مدیر تولید: فرشید رئوفی، گریم: بابک شعاعی، تصویربردار: ناصر بیک زاده، جلوه‌های ویژه: حمید رسولیان، طراح بدلکاری: علیرضا فتحی، دستیار کارگردان: مجد جلالی، جانشین تولید: سعید کنگاور نظری، برنامه‌ریز: حامد صلح میرزایی، امورمالی: ابراهیم تفرشی، منشی صحنه: بیتا ارسطویی، مدیر تدارکات: مهدی آقا محمدی، عکاس و تصویربردار پشت‌صحنه: مهشید رئوفی و مشاور رسانه‌ای: هادی داداشی.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اعلام ضوابط و جوایز بخش فیلم دهمین جشنواره بین المللی سیمرغ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: دهمین جشنواره بین المللی سیمرغ در حوزه فیلم در رشته‌های فیلم کوتاه داستانی، فیلم مستند، تیزر و نماهنگ، پویانمایی و فیلمنامه نویسی برگزار می‌شود.

به گزارش سینماپرس؛ بخش آزاد ویژه دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی در حوزه فیلم، در ۵ رشته فیلم کوتاه داستانی، فیلم مستند، تیزر و نماهنگ، پویانمایی و فیلمنامه نویسی میزبان آثار شرکت کنندگان خواهد بود.

در بخش کارکنان، اعضای هیئت علمی دانشگاه های علوم پزشکی و جامعه پزشکی در رشته های فیلم کوتاه داستانی، مستند و فیلمنامه نویسی و همچنین در بخش فرهنگ سلامت ویژه دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور علاقمندان می توانند تنها در رشته های فیلم مستند و فیلمنامه نویسی شرکت کنند.

بخش بین الملل در حوزه فیلم با موضوع فرهنگ سلامت نیز در ۲ بخش فیلم کوتاه و پویانمائی برگزار خواهد شد.

بر اساس اعلام دبیرخانه دائمی جشنواره، مهلت ثبت نام و ارسال آثار به این جشنواره از تاریخ پنجم دی ماه ۹۷ آغاز و تا یکم اردیبهشت ماه ۹۸ ادامه خواهد داشت.

ضوابط و جوایز  رشته فیلم به شرح ذیل است:

بخش فیلم با هدف حمایت از تولیدات دانشجویی و شناسایی استعدادهای جوان در حوزه فیلم، در ۴ رشته فیلم کوتاه داستانی، مستند، تیزر و نماهنگ، و پویانمایی برگزار می‌شود.

شرایط :

فیلم هایی که فاقد استانداردهای فنی باشند از مرحله بازبینی حذف می شوند.

مدت زمان فیلم کوتاه حداکثر ۳۰ دقیقه و مدت زمان فیلم مستند حداکثر ۴۰ دقیقه می باشد.

فیلم سازانی که قصد حضور با چند فیلم در جشنواره را دارند باید فیلم های خود را بر روی DVD های جداگانه به دبیرخانه ارسال نمایند و برای شرکت هر اثر در جشنواره کد رهگیری جداگانه دریافت نمایند.

دبیرخانه هیچ مسئولیتی در قبال آسیب های ناشی از ارسال نامطلوب آثار از جانب شرکت کننده ندارد.

پس از راهیابی فیلم ها به بخش مسابقه جشنواره امکان خارج کردن آن وجود ندارد.

هیچ محدودیتی در تعداد آثار ارسالی متقاضی شرکت در جشنواره در این بخش وجود ندارد.

آثار راه یافته به مرحله نهایی ملزم به ارسال پوستر و بروشور اثر است.

آثاری که با ویژگی های زیر باشند در اولویت انتخاب خواهند بود:

آثاری که با توجه به نیازهای فرهنگی و اجتماعی امروزین تولید شده باشد و به مفهوم امید، آگاهی بخشی، نشاط، ترویج سبک زندگی صحیح می‌پردازد.

انتقال صحیح پیام، نوآوری و خلاقیت در تولید اثر

رعایت نکات فنی همچون شخصیت پردازی، دکوپاژ، ترکیب بندی تصویر و …

انتخاب اصولی و استفاده بموقع از موسیقی

دقت به انسجام و وحدت موضوع در اثر

جوایز بخش فیلم کوتاه داستانی

بهترین فیلم کوتاه داستانی؛ تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و جایزه نقدی

فیلم دوم کوتاه داستانی؛ دیپلم افتخار و جایزه نقدی

فیلم سوم کوتاه داستانی؛ دیپلم افتخار و جایزه نقدی

بهترین کارگردان؛ تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و جایزه نقدی

بهترین نویسنده؛ تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و جایزه نقدی

بهترین دستاورد هنری؛ تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و جایزه نقدی

جوایز بخش فیلم مستند

بهترین فیلم مستند؛ تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و جایزه نقدی

فیلم دوم مستند؛ دیپلم افتخار و جایزه نقدی

فیلم سوم مستند؛ دیپلم افتخار و جایزه نقدی

بهترین کارگردان؛ تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و جایزه نقدی

بهترین تحقیق و پژوهش؛ تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و جایزه نقدی

بهترین دستاورد هنری؛ تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و جایزه نقدی

جوایز بخش پویانمایی، تیزر و نماهنگ

بهترین اثر؛ تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و جایزه نقدی

اثر دوم؛ دیپلم افتخار و جایزه نقدی

اثر سوم؛ دیپلم افتخار و جایزه نقدی

* فیلم‌نامه نویسی

این بخش با هدف حمایت از تألیفات دانشجویی و شناسایی استعدادهای جوان در رشته فیلم‌نامه نویسی فیلم کوتاه، برگزار می‌شود.

شرایط :

فیلم‌نامه نباید پیش از این در کتابی چاپ شده باشند.

هر فیلم‌نامه نویس تا سه اثر خود را می تواند در جشنواره شرکت دهد.

تعداد صفحات فیلمنامه حداکثر ۲۰ صفحه با فونت  ۱۲ یا ۱۴، B Lotus   یا B Nazanin باشد.

  • جوایز بخش فیلم‌نامه نویسی

فیلم‌نامه اول؛ تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و جایزه نقدی

فیلم‌نامه دوم؛ دیپلم افتخار و جایزه نقدی

فیلم‌نامه سوم؛ دیپلم افتخار و جایزه نقدی

دانشجویان و علاقه مندان شرکت در این جشنواره می‌توانند برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام در این جشنواره به آدرس www.festivalf.irمراجعه کنند.

گفتنی است؛ جشنواره بین المللی «سیمرغ» با شعار “سالم زیستن، هنر است” در پنج بخش تئاتر،‌ فیلم، ادبی، ‌هنرهای تجسمی و موسیقی، تابستان ۱۳۹۸ در شهر تهران برگزار خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

منتظر آهنگ‌های سخیف‌تری باشید!


منتظر آهنگ‌های سخیف‌تری باشید!

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نسخه‌ ایران را در سوریه اجرا کردند / جامعه دو قطبی سوریه را به این روز انداخت – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: علی‌ صدری‌نیا در نشست خبری مستند جدیدش؛ «تهران، دمشق» گفت: ما حرف‌های بزرگ‌تری در این مستند داریم به این معنی که دشمن، وقتی ‌می‌بیند اگر امکان براندازی حکومت را ندارد، می‌خواهد کشور را تضعیف کنند تا مردم با خودشان درگیر شوند.

به گزارش سینماپرس، نشست خبری مستند «تهران، دمشق» به کارگردانی علی صدری نیا در هفتمین روز اکران‌های مرکزی جشنواره مردمی فیلم عمار در سینمافلسطین برگزار شد.

علی‌ صدری‌نیا در نشست خبری مستند جدیدش؛ «تهران، دمشق» که در هفتمین روز اکران‌های مرکزی جشنواره مردمی فیلم عمار در سینمافلسطین به نمایش درآمد، در پاسخ به سوالی درباره نریتور بودن خودش در مستند گفت: چون در جاهایی از فیلم خودم جلوی دوربین حاضر می‌شدم و توضیحاتی می‌دادم، گزینۀ دیگری نداشتیم. البته تلاش کردم روایت را به گونه‌ای بیان کنم که روی کار بنشیند.

وی در ادامه دربارۀ مراحل فیلمبرداری مستند «تهران، دمشق» عنوان کرد: فیلم‌برداری این مستند در سال ۹۶ انجام شد و یک ماه طول کشید. ناگهان در حین ساخت این مستند، متوجه شدیم که می‌توانیم به مدت دو هفته در سوریه نیز حضور داشته باشیم. برای همین زمان کافی نداشتیم که به طور خاص بتوانیم به سوژه‌ای بپردازیم.

صدری‌نیا افزود: در مستندهایی که درباره سوریه ساخته می‌شوند عمدتاً با کارهایی مواجه هستیم که به موضوع جنگ، خط مقدم، عملیات‌ها و مدافعان حرم پرداخته می‌شود. اما کمتر کسی به پشت صحنه این جنگ و جامعه سوریه در زمان جنگ پرداخته است. در این نوع کارها ثبت تاریخی بسیار مهم است. پیش از جنگ شکاف‌هایی در جامعه سوریه ایجاد شده بود که باید زودتر از این‌ها بیان می شد. البته اتفاقات دی ماه ۹۶ که در ایران رخ داد نیز موجب شد که بخش دوم سناریوی ما شکل بگیرد و ما بتوانیم بخشی از مستند را در ایران فیلمبرداری کنیم.

صدری‌نیا در پاسخ به سوال دیگری دربارۀ عدم استفاده از وقایع فتنه ۸۸ در مستندش عنوان کرد: ماجرای فتنه جنس دیگری از اختلافات در جامعه ما بود که به نظرم در این مستند نباید گنجانده می‌شد. باید دید چه اتفاقاتی در جامعه رقم زده شده و به لحاظ دین‌داری، نگاه مردم به هم، به جامعه و به مذهب چه تغییری کرده‌اند. اگر به اتفاقات سال ۸۸ دقت کنیم، می‌بینیم که در آن سال، سلبریتی‌ها، هنرمندان و چهره‌های ورزشی و… در ستادهای مختلف انتخاباتی پراکنده و توزیع شده بودند. اما در انتخابات سال ۹۲ این‌گونه نبود. ما با یک جامعۀ دو قطبی مواجه شدیم که برخی جناح‌های سیاسی هم در این میان از این اختلاف‌ها سواستفاده می‌کنند. در این مستند قصد نداشتیم از سال ۸۸ بگوییم، می‌خواستیم از منظر دیگری نگاه کنیم؛ به این معنی که مشکلات جامعۀ ما برخاسته از مشکلات معیشتی مردم است.

این کارگردان با اشاره به نقش اصلی مشکلات معیشتی در شکل‌گیری جنگ سوریه خاطرنشان کرد: برخی از مترجم‌های ما در سوریه می‌گفتند که ما در سال ۸۸ در ایران درس می‌خواندیم و معتقدیم کاری را که در سال ۸۸ نتوانستند در کشور ایران پیاده کنند، در سوریه اجرا و تمام کردند. در «تهران، دمشق» با نگاه نقش مشکلات معیشتی در ایجاد شکاف بین مردم پیش رفتیم و می‌خواستیم نشان دهیم که پیش از جنگ، چگونه توانستند مردم سوریه را مقابل یکدیگر قرار دهند. شاید اگر بیشتر در سوریه می‌ماندیم می‌توانستیم سوژه‌ای هم برای شکل‌گیری داستان پیدا کنیم.

صدری‌نیا با اشاره به ویرانی‌های داعش در سوریه تصریح کرد: ما تصویری از جنگ‌های داخلی در ذهن نداریم. شاید نسل ما و پیش از ما تصویر متفاوت‌تری از جنگ عراق داشته باشند؛ اما کاش می‌شد مردم ما می‌توانستند یک ساعت در خیابان‌های حلب یا حمص راه می‌رفتند، در این صورت متعجب می‌شوند که در سوریه چه اتفاقاتی افتاده است. گویا خانه‌به‌خانه جنگیده‌اند و شهر را نابود کرده‌اند؛ در شهر به‌سختی موجود زنده‌ای پیدا می‌شود. این اتفاق در سوریه افتاده و ما تصوری نداریم و در بیشتر مواقع، دوربین‌های ما به سمت خط مقدم جنگ است.

این مستندساز بیان کرد: متاسفانه برای ما نگفته‌اند که در سوریه چه اتفاقاتی افتاده است. در آنجا مردم کنار هم زندگی می‌کردند تا این‌که جامعه‌شان تبدیل به جامعۀ دو قطبی شد. این موضوع باید صریح بیان می‌شد که اگر در قالب داستان روایت می‌شد این هشدار منعقد نمی‌شد. درحال حاضر با بخش‌های مختلف جامعه، کاری می‌کنند که اختلاف‌ها تبدیل به کینه شود. به‌جای این‌که مردم در فضای مدنی گفت‌وگو کنند، آن‌ها را مقابل هم قرار داده‌اند. ما در کنار هم هستیم؛ ولی می‌خواهند بین ما تفرقه بیاندازند. هر مشکل معیشتی، قومی و… داریم باید فضای گفت‌وگوی مدنی را برای مردم فراهم کنیم.

صدری‌نیا با اشاره به حضور دو هفته‌ای در سوریه برای ساخت این مستند عنوان کرد: در شرایط کنونی و بعد از جنگ سوریه، مردم این کشور دربارۀ مسائل اظهارنظر نمی‌کنند یا اگر هم جلوی دوربین حاضر می‌شدند خودسانسوری می‌کردند. شرایط کنونی به مردم سوریه اجازه نمی‌دهد به راحتی اظهار نظر کنند.

وی در بخش دیگری از این نشست خبری توضیح داد: سعی کرده‌ایم در این فیلم به یک تذکر عمومی بسنده کنیم. مستند ما حرف بزرگ‌تر و ملی‌تری دارد و ما تلاش کرده‌ایم کلیات روایت را بگوییم.

صدری‌نیا اضافه کرد: در این مستند می‌خواستیم بگوییم منشأ همه اختلافات خارجی نیست و گاهی هم داخلی است. البته اگر ما وارد مصادیق می‌شدیم سریع‌ترین فکری که به ذهن مخاطب خطور می‌کرد این بود که کارگردان می‌خواسته فلان شخصیت سیاسی را بکوبد. ما حرف‌های بزرگ‌تری در این مستند داریم به این معنی که دشمن، وقتی ‌می‌بیند اگر امکان براندازی حکومت را ندارد، می‌خواهد کشور را تضعیف کنند تا مردم با خودشان درگیر شوند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اولین نشست «هم‌آیی قلم و دوربین» برگزار شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نخستین نشست «هم‌آیی قلم و دوربین» به منظور بررسی تاثیرات متقابل «ادبیات و سینما» با حضور «مسعود کیمیایی» و «واسینی الاعرج» رمان‌نویس الجزایری و استاد دانشگاه‌های الجزایر و سوربون برگزار شد.

به گزارش سینماپرس؛ سلسه نشست‌های سینما و ادبیات با عنوان «هم‌آیی قلم و دوربین» به همت مدرسه ملی سینمای ایران، بنیاد سینمایی فارابی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از ۱۵ دی در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آغاز به کار کرد.

ادبیاتی که از دل مردم می‌آید با سینما فاصله ندارد

«مسعود کیمیایی» در این نشست گفت: ما با الجزایر تاریخ پیوسته داریم. مخصوصا در ادبیات و سینما. «جیلو پونته کوروو» برای ساخت نبرد الجزایر وارد کارزار شد ولی شکل به تصویر کشیدن آن نبرد با انقلاب ایران در ماهیت فرقی نداشت.

کیمیایی با اشاره به اینکه هنر باید بیانگر حس زمان و مکان هر منطقه باشد افزود: هنری که به جامعه‌اش نگاه نکند سرد است. هنر سرد با دوره‌هایی که ما گذراندیم هیچ سنخیتی ندارد. من داستان «داش آکل» را به فیلم تبدیل کردم. خاک را بر اساس داستان «اوسنه بابا سبحان» ساختم و فیلم کوتاه «مزاحم» را بر اساس داستانی از بورخس. ادبیاتی که از دل مردم می‌آید با سینما فاصله ندارد. تفاوت موجود در سینما و ادبیات به این دلیل است که ادبیات ذهن مخاطب را باز می‌گذارد و هر فرد دنیای ذهنی خودش را می‌سازد ولی کارگردان فقط تصویری را که می خواهد به مخاطب ارائه می‌دهد.

زنان در فیلم‌های من دروغی نیستند

کیمیایی ادامه داد: وقتی به من می‌گویند فیلم‌هایم فضایی مردانه دارند ناراحت می¬‌شوم. مثلا در فیلم‌های «گروهبان» و «غزل»، مردها علمدار نیستند. من آن طور که زندگی را تجربه کردم به خانم‌ها نگاه می‌کنم، اندازه‌های معین از زن و مرد در جامعه. زنان در فیلم‌های من دروغ نیستند و نمی‌خواهم به اثرم دستور دهم با زن‌ها کنار بیاید، بلکه نگاه به جامعه‌ام دارم.

استعارات من برگرفته از رئالیسم است

کیمیایی در مورد کاربرد استعاره در فیلم‌هایش افزود: باید بگویم که من در میانه رئالیسم زندگی می‌کنم و همان را هم نشان می‌دهم. اگر از ریل خارج شوم زیاده‌گویی کرده‌ام؛ بنابراین استعارات من برگرفته از همان رئالیسم است. همانطور که شخصیت‌هایی که انتخاب می‌کنم همه از عامه مردم هستند؛ یعنی واقعیتی که در جامعه اکثریت است.

او در پاسخ به اینکه چرا نامگذاری شخصیت‌ها یا فیلم‌هایش کوتاه هستند و اینکه عموما آنها را چگونه انتخاب می‌کند گفت: باید بگویم متنی که می‌نویسم به من می‌گوید نام فیلم چیست یا شخصیت چه نامی داشته باشد بهتر است. مثلا «قیصر»، «غزل»، «سلطان»، «جرم»، «حکم»، «ضیافت» و… همه از متن آمده‌اند.

تروریسم از بین برنده فرهنگ

در این نشست واسینی الاعرج هم اظهار کرد: تروریسم در الجزایر بسیاری از جنبه‌های فرهنگی ما را از بین برد. انقلاب الجزایر گویی تازه از قرون وسطی خارج شده بود. من در آثارم از شخصیت‌های شناخته شده ادبیات جهان استفاده می‌کنم. مثلا شخصیت «دن کیشوت» را به کار بردم؛ زیرا کشور ما پدیدآورنده آن را می‌شناخت. سروانتس پنج سال در الجزایر زندگی کرد و زندانی شد. او دیدگاهی بسیار زیبا از ما الجزایری‌ها ارائه داده است. اگر دقت کنید می‌بینید که سه فصل از رمان «دن کیشوت» در الجزایر می‌گذرد؛ بنابراین ادبیات من ادبیات غربی نیست و من در فرهنگ غربی زندگی نکرده‌ام، بلکه نگاهی انسانی دارم.

ظلم به زنان در جامعه الجزایر

واسینی الاعرج افزود: سروانتس جزئی از زمان و مکانی که در آن زندگی می‌کرد، شده است. خواندن مسائل فرهنگی انسانی به ما کمک می‌کند. مثلا شخصیت لولیتا وسیله‌ای است که در من سیاق ادبی را زنده کرد. توجه به زنان در آثار من زیاد است. برای اینکه در جامعه من به زنان زیاد ظلم شده است. مثلا در کتاب «زنان کازانوا»، این شخصیت چهار زن دارد و به همه هم ظلم کرده است. هنگام مرگ از آنها طلب بخشش می‌کند ولی آنها نمی‌پذیرند.

وی در ادامه گفت: کاربرد استعاره در آثار من خاص است. بدون اینکه بخواهم نصیحت کنم استعاره می‌آورم. استعاره لایه‌های مختلف دارد. غسان کنفانی هم اینگونه است. مثلا در یکی از داستان‌هایش، خانواده فلسطینی هنگام فرار، پسرشان را در خانه جا می‌گذارند و بعد از سالها دنبالش می‌گردند و می‌فهمند به خدمت ارتش اسرائیل درآمده‌اند. او با این کار می‌خواهد تاثیر شرایط بر زندگی و انتخاب را نشان دهد.

استعاره باید قابل درک باشد

این نویسنده الجزایری با تاکید بر اینکه استعاره باید قابل درک باشد گفت: در یکی از رمان‌هایم با عنوان «داستان یک پروانه»، شخصیت اصلی، یاما، هم داروخانه دارد و هم نوازنده زیرزمینی است گویا هم داروی جسم و هم داروی جان به مردم می‌دهد.

وی افزود: من برای انتخاب نام شخصیت‌هایم معیار خاصی ندارم. ولی عموما به دو دسته تقسیم می‌کنم. آنها یا اسامی خاص و حقیقی هستند مثل امیر عبدالقادر که قهرمان ملی الجزایر است و یا نام‌هایی انتخاب می‌کنم که معنای آنها بازگو کننده شخصیت یا روحیات آنها باشد.

این نشست با حضور «علیرضا تابش» مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، «شکوه حسینی» دبیرعلمی همایش، «واسینی الاعرج» نویسنده الجزایری، «زینب الاعوج» شاعر الجزایری برگزار و در آن به خوانش ایرانی رمان‌های این نویسنده الجزایری پرداخته شد.

در افتتاحیه رسمی همایش «هم‌آیی قلم و دوربین» دکتر «حسینعلی قبادی» ریاست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر «روح‌الله حسینی» مدیرعامل مدرسه ملی سینمای ایران، «علیرضا تابش» مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، «عبدالمنعم احریز» سفیر جمهوری دموکراتیک خلق الجزایر در ایران، «ابراهیم غماش» معاون سفیر، «مسعود کیمیایی»، «پرویز جاهد»، «عیسی جلالی»، دکتر مجتهدی، و برخی اساتید حوزه ادبیات و دوستداران سینما در سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گرد هم آمدند.

سلسله نشست‌های «هم‌آیی قلم و دوربین» تا ۱۷ دی‌ با حضور «هوشنگ مرادی کرمانی»، «چیستا یثربی» و «حسن فتحی» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به نشانی اتوبان کردستان، ابتدای خیابان آیینه‌وند (۶۴ غربی) ادامه خواهد داشت.

روز سه‌شنبه ۱۸ دی نیز، کارگاهی با موضوع «اقتباس سینما از ادبیات» در محل مدرسه ملی سینمای ایران برگزار خواهد شد. علاقمندان جهت شرکت در این کارگاه می‌توانند از طریق شماره‌های ۲۲۹۰۵۲۴۶ (داخلی ۱۱۱) و ۰۹۱۲۸۸۳۶۳۰۵ تماس حاصل کنند

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

داستان‌ یک‌ مسجد از کهنز تا حلب – اخبار سینمای ایران و جهان

صبح نو: مستند «عابدان کهنز» به کارگردانی آقای مجید رستگار و تهیه‌کنندگی آقای امیر مهریزدان در جشنواره عمار اکران شده است.

این مستند با روایتی روان، ساده و دوست‌داشتنی قصه شکل‌گیری یک مسجد و پایگاه بسیج در منطقه کهنز شهریار را نمایش می‌دهد؛ پایگاهی که تعداد زیادی نوجوان را از طریق فعالیت‌های مذهبی، تفریحی و نظامی جذب کرده و محصول آن تعداد زیادی پاسدار، استاد دانشگاه و دانشجوست. این پایگاه و مسجد چند شهید و جانباز مدافع حرم نیز تقدیم انقلاب کرده است. برای بررسی بیشتر مستند« عابدان کهنز» با مجید رستگار، کارگردان این فیلم گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

چه شد که سراغ ساخت این مستند رفتید؟ آیا خودتان از اهالی همان منطقه‌اید؟

خیر! داستان از اینجا شروع شد که قرار شد یک کتابی را در دفتر مطالعه جبهه فرهنگی منتشر کنیم. این کتاب در مورد شهید صدرزاده بود و دوستان گفتند که می‌خواهیم مستندی در این باره ساخته شود. این لطف دوستان بود که تولید این مستند به من سپرده شد.

چه تحقیقاتی برای ساخت «عابدان کهنز» انجام شد؟

حدود ۲۵۰‌صفحه تحقیق مکتوب و ساعت‌ها صدا وجود داشت. یک‌ماه و نیم تحقیقات را بررسی کردم؛ اما یک صفحه در این بین بود که من را جذب خودش کرد. از آن‌جایی که از شهید صدرزاده خیلی کار ساخته شده است، کمی کار ما را مشکل می‌کرد. وقتی بخواهید برای ایشان کار کنید، اگر آنچه را که باید، نگویید و حرف جدیدی را نزنید، کار ناقص است و چیزی را که در قالب همه مستندهاست ندارد. مستندهای مختلفی درباره شهید صدرزاده ساخته شده که همگی می گویند ایشان فردی زحمتکش و بسیجی بوده است؛ به سوریه رفته و شهید شده است. این را در مستند «کرار» و مستندهای دیگر می‌بینید که البته خوب است، اما در یک حلقه گیرکرده است.

با این اوصاف چه کردید که حرف جدیدی داشته باشید؟

در تحقیقات مفصل درباره این شهید، سه صفحه بود که در مورد مسجدی صحبت شده بود. جایی که شهید صدرزاده در آن رشد کرده بود. نکته این بود که امیرحسین حاج نصیری پسر یکی از این بانیان مسجد هم که جانباز مدافع حرم است، در این مسجد بزرگ شده بود. شهید آژند هم که از شهدای مدافع حرم است، همینطور. متوجه شدیم یک پیوندی از یک داستان بزرگ‌تر از صدرزاده وجود دارد.

یعنی تحقیقات جدیدی انجام دادید؟

با همفکری اتاق فکرمان که دوستان همدلی هستند تحقیقاتی خوبی شده بود؛ اما صرفاً در مورد صدرزاده بود. چیزی در مورد امیرحسین حاج نصیری نداشتیم و همه این‌ها باید از صفر تحقیق می‌شد. با تهیه‌کننده صحبت کردیم و به یک منبع بزرگ‌تر رسیدیم. تصمیم گرفتیم منبع بزرگ‌تری از بحث تربیتی و یک بستر سازندگی جوان‌ها را معرفی کنیم. درنتیجه سوژه تغییر کرد و به این مسجد و شهدای دیگر آن که با هم خیلی رفیق بودند، رسیدیم.

دراین مستند از پایه‌گذاران یک مسجد و پایگاه بسیج گفته می‌شود؛ کسانی که جریانی را شروع کردند و محصول آن جریان این شهدا هستند. برای رسیدن به روایت مناسب از ابزارهای مختلفی استفاده کردید. آیا کات‌های متعدد را عمداً به کاربردید؟

کات‌های زیاد داشتیم، به این دلیل که باید گپ‌ها را می‌گرفتیم. اگر هواهای بین کار را نمی‌گرفتم باید سه ساعت کار را می‌دیدید. فضای خالی را گرفتیم و به ریتم کمک کردیم. کار به شدت محتوا دارد و این محتوا دست ما را بست. یعنی باید حساب‌شده به سراغ کار می‌رفتیم. البته «عابدان کهنز» فرم هم دارد. من ۱۳سال است که کار تدوین انجام می‌دهم. امسال در جشنواره حقیقت و عمار چند مستند داشتم و دو سه کار داستانی هم انجام دادم. به این دلیل این بحث را می گویم، چون که سعی کردیم فرم بسیار درستی داشته باشیم.

چند صفحه فیلمنامه داشتید؟

زمانی که این کار را می‌خواستیم شروع کنیم یک فیلمنامه ۵۲‌صفحه‌ای آماده کردم. با توجه به تحقیقاتی که انجام دادم، هدف‌مان این بود بتوانیم کاری شبیه به «ایستاده در غبار» بسازیم؛ چون کاملاً شما یک قصه می‌بینید. ما صداهای زیادی را داشتیم و می‌توانستیم فوق‌العاده از آن استفاده کنیم.

مصاحبه‌ها به خوبی به آرشیو متصل می‌شوند؛ چگونه مصاحبه‌شونده‌ها را همراه کار ساختید؟

سعی کردم یک جوری مصاحبه کنم که به شکل قصه باشد. مصاحبه‌شونده‌ها فیلمنامه را خوانده بودند و معلوم شده بود که چه چیزی را در کجا باید بگویند و چه داستانی باید تعریف کنند. این خیلی کمک کرد؛ در ۷۰ تا ۸۰‌درصد مستندها این کار شکل نمی‌گیرد.

یکی از امتیازات کار شما پرداخت به همه شؤون زندگی این افراد است؛ از ابتدا قرار بود اینطور پیش بروید؟

یک هزارم چیزهایی که دیدیم هم در این کار نیست! اگر می‌شد از این تحقیقات یک سریال بسازیم چیزی شبیه به «ایستاده در غبار» می‌شد. در این چند وقت نظراتی دریافت کردم که گفته‌اند ما را با این مستند به گذشته برده‌اید. علاقه‌مند بودم کار را به‌صورت مستند داستانی بسازم؛ اما هزینه زیادی داشت که گفته شد یک چنین بودجه‌ای مقدور نیست.

با تغییر فرم دیگر مشکل مالی نداشتید؟

به دلیل هزینه‌های زیاد امکان ورود به ساخت مستند داستانی را نداشتیم. تصمیم گرفتیم قالب کارمان را تغییر دهیم. باید به سراغ مصاحبه می‌رفتیم و باید روایت را هم عوض می‌کردیم. البته با همین قالب هم باز به لحاظ مالی مشکلاتی داشتیم که ما را در محدودیت زمانی به لحاظ تولید قرار می‌داد. داستان به مستند آرشیوی، تولیدی و موشن برگردانده شد. باتوجه به مدت زمان زیاد فیلم، لازم بود به وسیله موشن هرجا لازم شد فضا را بشکنیم تا مخاطب خسته نشود.

فکر می‌کنید مستندهایی از این دست می‌توانند چه تأثیری به لحاظ جریانی داشته باشند؟

من مطمئنم در کشور ما از این دست مساجد زیاد وجود دارد. مساجد و هیأت‌هایی که ابوعلی‌ها و مصطفی صدرزاده‌ها را به وجود می‌آورند. این شهدا حاصل تفکر این هیئات و مساجدهستند. البته نباید این تصور به وجود بیاید که مساجد صرفاً شهید و پاسدار تربیت می‌کنند. مسجد امیرالمؤمنین را اگر بررسی کنید، می‌بینید چند استاد دانشگاه در این محل رشد کرده‌اند. نصف نوجوانان مشغول در این محل در بخش‌های نظامی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی سرآمدند و همه آن‌ها محصول و ثمره این مسجد و پایگاه هستند. مسجد یک دانشگاه به تمام معناست؛ چیزی که حدود ۱۵سال پس از انقلاب کم‌رنگ شد. فرهنگسراها را به وجود آوردند؛ فرهنگسراهایی که بخشی از آن‌ها هیچ ربطی به فرهنگ اصیل دینی و ملی ما ندارند. انسان‌های شریفی هم در این فرهنگسراها وجود دارند که مشغول کارهای مفیدند؛ اما واقعاً تعدادی از این مجموعه‌ها مفید نیستند. این مستند می‌تواند یک نمونه و الگو باشد برای نمایش هزاران مسجد از این دست که در کل کشور هستند. مساجدی که در حوزه‌های مختلف کارهای زیادی می‌کنند؛ اما دیده نمی‌شوند. به نظرم فعالان فرهنگی حتی با خواهش و به زور هم که شده باید بزرگ‌ترهایی را که آغازگر این جریانات هستند، مثل ما در مقابل لنز دوربین قرار دهند!

مشاهده خبر از سایت منبع