سینماپرس: «جِف دَنیِلز» هنرپیشه آمریکایی معتقد است: اگر دونالد ترامپ در دور بعدی انتخابات ریاستجمهوری برنده شود، آنگاه پایان دموکراسی خواهد بود.
به گزارش سینماپرس به نقل از وِرایِتی، «جف دنیلز» در برنامهای در شبکه MSNBC با اجرای «نیکول والاس» ضمن گفتگو در مورد نقش وی با عنوان «آتیکوس فنچ» در نمایش «کشتن مرغ مقلد» در تئاتر برادوی، از سیاستهای دونالد ترامپ به شدت انتقاد کرد.
او تاکید کرد که چنانچه ترامپ در انتخابات سال ۲۰۲۰ برنده شود آنگاه پایان دموکراسی خواهد بود.
نمایش «کشتن مرغ مقلد» که اصل رمان نوشته «هارپر لی» است، داستان سیاستهای تبعیض نژادی در آلابامای دهه ۳۰ میلادی را روایت میکند و این نمایشنامه به نوعی به مقایسه محتوای داستان با فضای سیاسی امروز آمریکا میپردازد. این نمایش در ۹ بخش نامزد دریافت جایزه «تونی» شد. این جایزه به اسکار تئاتر شهرت دارد. «کشتن مرغ مقلد» رکورد پرفروشترین نمایش آمریکایی تاریخ برادوی را به خود اختصاص داد.
دنیلز در میشیگان زندگی میکند و عقیده دارد که بخشی از جمعیت این شهر در زمان رأیگیری بیتفاوت هستند و برایش سوال است که رأیدهندگان فعال و باانگیزه این شهر کجا هستند.
او نمایش «کشتن مرغ مقلد» و موضوع تبعیض نژادی را با شرایط روز آمریکا و به ویژه اندیشه حزب جمهوریخواه مقایسه کرد.
سینماپرس: تهیه کننده سریال «پایتخت» از توافق نهایی و انعقاد قرارداد یک ساله برای ساخت «پایتخت ۶» خبر داد و عنوان کرد نگارش سری جدید سریال را محسن تنابنده بر عهده گرفته است.
به گزارش سینماپرس، الهام غفوری تهیه کننده سریال «پایتخت» گفت: قراردادی یک ساله برای ساخت «پایتخت ۶» با تلویزیون منعقد شد تا هم آقای تنابنده تمرکز بیشتری روی متن داشته باشند و هم اینکه تمامی بازیگران را در اختیار داشته باشیم.
وی افزود:، چون امسال این قرارداد از اول سال بسته شده است و ما زمان یک ساله برای این قرارداد در نظر گرفتیم توانستیم با کلیه عوامل «پایتخت» هم قرارداد ببندیم.
این تهیه کننده تاکید کرد: انعقاد این قرارداد در آغاز سال کمک کرد که بتوانیم تیم سریال را جمع کرده و با بازیگران قرارداد ببندیم. خیالم از این جهت که بتوانم عوامل اصلی کار را داشته باشم، راحت شده است؛ چون اعتقاد دارم اگر تلویزیون بخواهد کار «پایتخت» را برای نوروز تولید کند با توجه به اینکه بازیگرانش پر کار هستند و در پروژههای دیگر حضور دارند باید از ابتدای سال این قرارداد بسته شود.
غفوری با اشاره به اینکه نگارش فیلمنامه «پایتخت ۶» را محسن تنابنده آغاز کرده است، توضیح داد: آقای تنابنده همیشه سرپرست گروه نویسندگان و طراح فیلمنامه «پایتخت» بود؛ البته امسال زحمتش مضاعف شده است. چون پیش از این کار نگارش را مرحوم خشایار الوند بر عهده داشت، ولی با توجه به اینکه امسال آقای تنابنده در این زمینه تنها شده، فعلاً شخصاً نگارش را بر عهده گرفته تا احتمالا در آینده بتوانیم نویسندههای دیگری را هم به کار اضافه کنیم.
این تهیه کننده تلویزیون خاطرنشان کرد: در حال حاضر کار متن فیلمنامه را به پیش میبریم. بعد از اینکه متنها به اندازهای رسید که شرایط تولید داشته باشد، پیش تولید را آغاز میکنیم و آماده تصویربرداری میشویم.
غفوری همچنین با بیان اینکه سری جدید «پایتخت» برای نوروز ۹۹ ساخته میشود، عنوان کرد: محسن تنابنده، احمد مهرانفر، ریما رامین فر، نسرین نصرتی، بهرام افشاری، علیرضا خمسه، سارا و نیکا فرقانی اصل و هومن حاجی عبداللهی از بازیگران این سریال هستند.
وی درباره ویژگیهای سریال «پایتخت ۶» و ماجراهایی که در داستان قرار است رخ دهد، گفت: طراحی اولیه کار را آقای تنابنده انجام میدهد و من هنوز در جریان نیستم که قرار است در «پایتخت ۶» چه اتفاقی بیفتد و هر چه هست در فکر آقای تنابنده پخته میشود و شکل میگیرد؛ ولی تلاش بر این است که کاری جذابتر از «پایتخت» های قبلی باشد و این حساسیت در حال حاضر روی نگارش فیلمنامه وجود دارد.
او در پایان درباره سرانجام فیلمی که قرار بود به صورت تک قسمتی از مجموعه «پایتخت» ساخته شود، گفت: آن فیلم ممکن است روزی ساخته شود، ولی با توجه به اینکه شرایط تغییر میکند و «پایتخت» هم همیشه به موضوعات روز میپردازد آن قصه یک قصه نیمه تمام ماند که ویژه نوروز ۹۸ بود. ما خیلی تلاش کردیم که کار را به عید فطر مرتبط کنیم، اما قصه طوری طراحی شده بود که فقط مناسب نوروز و تحویل سال بود. اتفاقات به گونهای رقم خورد که صبح، عید شروع میشد و امسال نیز، چون عید، مصادف با روز پدر بود قصه بر این اساس پیش رفته بود. سال آینده نیز عید و روز پدر در یک روز نیستند که ما بتوانیم از این موقعیت استفاده کنیم؛ برای همین فعلا برای آن اپیزود تصمیم خاصی گرفته نشده است.
سینماپرس: وقتی «زن» تبدیل به کالای قابل رقابت برای بهدستآوردن در متون نمایشی و سریالهای تلویزیونی میشود، آیا میتوانیم از سایر حقوق بانوان سخنی بهزبان آوریم؟
به گزارش سینماپرس، سرعت تولید و توزیع سریالها در شبکه نمایش خانگی شتاب قابل تأملی به خود گرفته است، مسئولان فرهنگی دلسوزی که منتقد رویه امر نظارت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند، باید آرایش رسانهای و مدیایی جدیتری در مواجهه با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اتخاذ کنند. این شکل از سریالسازی، با محتواهایی قابل تأمل، ترفندی برای سرگرمسازی نیست. المانهای نمایشی مشترکی که در سریالهای توزیعشده اخیر وجود دارد و تأثیرات وضعیشان در آینده، در یک اقدام کارشناسی مؤید این موضوع است که برخی از این محصولات برای تغییر آرایش سبک زندگی ساخته میشوند.
بررسی سریال ممنوعه، رقص روی شیشه، «نهنگ آبی» و چند سریال دیگری که در شبکه نمایش خانگی توزیع شده، نشان میدهد؛ محتوای این آثار عموماً قصههای عاشقانهای هستند که روی بستر سبک زندگی مغایر با طبقه متوسط روایت میشود.
این بستههای بسیار خوشآبورنگ جامعه را به «فرداشهری» راهنمایی میکند که با اساسنامه فرهنگ ایران اسلامی یک مغایرت بزرگ دارد و این رهنمونی شکاف میان ساختار سیاسی و ساختار اجتماعی را افزایش میدهد.
کارشناسان فرهنگی به این موضوع کاملاً اشراف و آگاهی دارند که «سینمای دوم خرداد»، سبک زندگی و مشی و روش طبقه متوسط را بهصورت لحظهای تغییر نداد. جامعه ایران دهه هفتاد پس از جنگ همچنان در برابر هر تغییری مقاومت میکرد. آنچه در «سینمای دوم خرداد» بهنمایش درآمد، ۱۰ سال بعد ساختار اجتماعی ایران را دچار دگرگونی بنیادین کرد.
امروز مدیای محوری مخاطبپسند نهتنها در ایران، بلکه در سراسر جهان، از فیلم سینمایی به سریال تغییر پیدا کرده است. سینماگران هم دریافتهاند که ذائقه مردم با تغییرات مدیایی جهانی سازگاری بیشتری دارد و دولت هم کاملاً زمینه بازی نظارت را به مؤلفان صنعت نوین سریالسازی در ایران واگذار کرده است.
در پس این حجم عظیم از سریالهای متنوعی که در شبکه نمایش خانگی تولید میشود، حمایت و هدایت نامحسوسی وجود دارد که هدف اصلیاش تغییر سبک زندگی ایرانیان در ده سال آینده است، سینما و تولیدات نمایشی مأموریتی جز این ندارند و در غفلت مسئولان مربوطه، زمینه تغییرات کلان اجتماعی و محسوسی را پدید میآورند.
این سریالها چگونه سبک زندگی را در ایران نابود خواهد کرد؟
بستههای نمایشی که روی محور سبک زندگی، با المانهای نمایشی معین و مشخصی ساخته میشود، تغییر ساختار اجتماعی را در ده سال بعد هدف قرار دادهاند. سینماگران هم خواسته یا ناخواسته، بر حرکت روی این مسیر جدید، با ترفندهای رسانهای بهنام آسیبشناسی اجتماعی، گسست و گسلهای عمیقی را در بدنههای اجتماعی ایجاد میکنند.
یکی از اعتراضهای نخبگان به «سینمای دوم خرداد»، در آن دوران، نمایش تصاویر نامأنوس با زیست بومی و عادی مردم بود. خشونت جنسی و خشونت هیستریک رفتاری در بطن جامعه “شکوه دراماتیک” «سینمای دوم خرداد» را در بر میگرفت. روشنفکرانی که زمانی برای دهنکجی به فضای بسته دوران سازندگی، چنین آثاری را تمجید میکردند، امروز همان تولیدات را در طبقهبندی دورههای ابتذال در سینمای ایران، در مرتبه نخست میگنجانند و فیلمفارسی دوران پهلوی در مرتبه بعدی قرار میگیرد. امروز در نوشتههای روشنفکرانی که مدافع سینمای دوم خرداد بودند بهکرّات میخوانیم که ابتذال و فرهنگستیزی این دوره از سینما، فاجعهبارتر از دوران فیلمفارسی بوده است.
اثرات وضعی سینمای دوم خرداد امروز در جامعه نمود دارد و خطر بزرگتر این است که سینمای دوم خرداد چندین ریشتر مخربتر در سریالهای شبکه نمایش خانگی ترسیم میشود و اثرات مخرب خود را ده سال بعد نشان خواهد داد.
با این مقدمه این سؤال را با مؤلفان و مجوزدهندگان چنین آثاری میتوان در میان گذاشت، جامعهای که در سریالهای اخیر وزارت فرهنگ و ارشاد (اسلامی) ارائه شده، بر اساس بورژوازی خیالی و مجازی ترسیم است و چون نسبتهای واقعی را به بطن درام تزریق نمیکند، رخدادهای نمایشی در متن سریال قطعاً تصویری واقعی از یک آینده نزدیک است. مؤلفان چنین آثاری قصد دارند در آینده واقعیت جامعه ایرانی مثل سریالهای امروز آنان شود.
این مافیای مطلوب «رقص روی شیشه» کجاست؟
با توسعه مدرنیته و توسعه قانون در همه جوانب و انتظار افکار عمومی از جامعه قضایی، باندهای قدرت ثروت در اشکالی که سریال «رقص روی شیشه» ترسیم میکند، چقدر میتواند به واقعیت جامعه امروز ما نزدیک باشد؟ چنین نشانههایی اساساً همخوانی میان فضایی که سریال ترسیم میکند با جامعه ندارد. این چند سطر برای مدیران فرهنگی ناآگاه درج شد، مدیرانی امور نظارتی ارشاد «مهمترین فعالیتشان» را رها کردهاند و به حمایت توییتری از مهناز افشار میپردازند.
مسئولان اداره نظارت ارزشیابی به سریال «رقص روی شیشه» پروانه نمایش میدهند و مخاطب در متن سریال «رقص روی شیشه» با سینمای ورشکستهای مواجه میشود که با قدرت پولشویی و سرمایهگذاران خارج از سینما اداره میشود و دفاتر سینمایی و دورخوانی فیلمنامه به اصطبلهای اسب منتقل میشود.
در واقع سریال پیام مستقیم میدهد که سوداگران اقتصادی ادارهکننده سینما هستند و اتفاقاً تغییر محل دفاتر به اصطبلها بخشی از زیباشناسی حضور منابع مشکوک مالی در سینما نیست!؟ و مسئولان اداره نظارت حضور بنگاههای قدرت و ثروت در سینما را قبول ندارند!
روایت «رقص روی شیشه» با «رعنا رخشان» (مهتاب کرامتی) آغاز میشود که تقریباً ده سالی از جریان اصلی بازیگری دور مانده است و بهدلیل خواست همسرش یغما (بهرام رادان) از مدار اصلی سینما خارج شده است. یغما مردی است که همسرش را برای خودش میخواهد و نمیخواهد بهواسطه فعالیت در سینما، عکسهای همسرش در مجلات، بیلبوردها و سردر سینماها باشد.
روایت با این مطالبه آغاز میشود که «حق مرد» در مقابل «خواست زن» قرار میگیرد و این طیف از جماعت مؤلفان سینما، با طرح چنین ترفندهای نمایشی، به جنگی بزرگ، برای تغییر نامحسوس قوانین شرعی و عرفی رفتهاند. حداقل اگر قانون را تغییر ندهند، مناسبات حاکم را بر اساس زنمحوری رادیکال تحتالشعاع قرار میدهند.
عطش چنین تفکر و اندیشهای بیشتر از آن چیزی است که تصور میکنند و قرار است با محکومیت اراده مردانه، در چنین نمایشی، تسلط مردانه بر همسر، تمسخر و استهزای غیرت و دایره تسلط اجتماعی زنان را با چنین القائات نمایشی افزایش دهند.
آیا حضور اجتماعی زنان در جامعه ایران برتری نسبی به کشورهای مسلمان و یا غیرمسلمان ندارد؟
پس از برتریجویی زنانه که خط اول فکری این سریال است، از ضرورتهایی است که دقیقاً از سریالهای متوسط استانبولی به سریالهای ایرانی منتقل شده است و این موضوع را در نظر بگیریم؛ نویسنده یک زن است.
خط دوم داستانی درباره شخصیتی بهنام “میرخان” است که کپیشده “بزرگآقا” (علی نصیریان) از سریال شهرزاد و “اویس تجنگی” از سریال “ممنوعه” است. کلیشه یک “بزرگ مافیایی” که سرحلقه قدرت است، باز هم از میان صدها سریال ترکی میآید که در چندین سال اخیر، موتیف سریالهای شبکه GEMTV است.
چنین ساختارهایی نه در دوران پسامصدقی وجود داشته و نه میتوان به امروز جامعه کنونی تعمیم داد. (ارجاع به متن منتشرشده در گذشته درباره سریال شهرزاد اینجا)
پس از ناپدید شدن یغما (بهرام رادان) و حضور ادریس (امیر آقایی)، روابطی که خط داستانی را شکل میدهد فاش میشود. در گفتوگویی میان ادریس و لیلی (میترا حجار) گذشته کاراکترها را کشف میکنیم.
ادریس که داماد میرخان (مافیایی شبیه بزرگ آقای شهرزاد با حضور اکبر زنجانپور) است از دوره دانشجویی خاطرخواه و عاشق رعنا رخشان (مهتاب کرامتی) بوده و در مثلث تشکیلشده در دانشگاه، یغما موفق به ازدواج با رعنا میشود. ده سال پس از این وصلت، ادریس که صاحب قدرتی شده است، تلاش میکند یغما را در تنگای اقتصادی قرار دهد و با سوداگری زمینه ورشکست شدن او را فراهم کند تا جایی که این شخصیت روانه زندان شود. بهزبان سادهتر مثلث ادریس، رعنا و یغما برای خلق یک توطئه برای ایجاد زمینه طلاق و ازدواج با زنی که شوهر دارد، ایجاد شده و این مثلث شوم، الگویی است که در سریال شهرزاد زاده شد.
قباد همسر سابق شهرزاد، با اینکه او با مرد دیگری زندگی میکرد، همچنان بهدنبال جلب رضایت شهرزاد برای طلاق و ازدواج با او بود و کلی رویداد مافیایی پیوست به این درام میشد تا شهرزاد از فرهاد دماوندی جدا شود و با قباد ازدواج کند. خط اصلی سریال رقص روی شیشه همان خط اصلی روایت سریال شهرزاد است، هیچ تفاوتی نمیکند و تمامی جریان بیهوده پیچیدهنمای مافیایی فقط بهدلیل جدایی زن شوهردار از همسرش و ازدواج با خاطرخواه سابق است. این الگو داستانی در شبکه نمایش خانگی بسیار مد شده و در شبکه نمایش، موتیف نمایشی اغلب سریالهاست.
“زن” در فصل معاصر تاریخ ایران موجود بسیار مقدسی است. وقتی “زن” تبدیل به کالای قابل رقابت برای بهدست آوردن در متون نمایشی و سریالهای تلویزیونی میشود، آیا میتوانیم از سایر حقوق بانوان سخنی بهزبان آوریم؟
این سریالها وقتی جایگاه زن را تا مرتبه کالای رقابت برای بهدست آوردن پایین میآورند، بهتدریج ارزش و اعتبار بانوان در جامعه از دست خواهد رفت. جامعه نخبگان نمایشی با سوداگران سینمایی کمدانشی مواجه هست که برای جلب مخاطبی که ذهنش آلوده به تم و روایت سریالهای ترکی است، دست به هر سوداگری نمایشی میزنند.
در مجموعه تولیدکنندگان آثار نمایشی، با نمایش جمعیت خاصی از سوداگران اقتصادی مواجه هستیم که بنیانهای زندگیهای فراوانی را میتوانند نابود کنند و ثروتاندوزی و حصول اموال نامشروع نشانه قهرمانی است. در حالی که طبقات متوسط اجتماعی بهدلیل سیاستهای اشتباه در همین دولت لاغرتر میشود و گستره خط فقر عمیقتر، این بورژوازی گسترده در امروز جامعه ماست، یا آموزش سوداگری نسخهای برای ایران ده سال آینده است.
فراتر از این تحلیلها، ترسیمگری آیندهنگرانه سریالهایی نظیر “رقص روی شیشه” غیر از نابود کردن اخلاق عرفی در فرهنگ عامه، قصد ترسیم کردن جامعهای را دارد که مفهوم حصول مال مشروع و نامشروع برایش از درجه اعتبار ساقط است.
* تسنیم
سینماپرس: صادق چراغی آهنگساز هم معتقد است مدیری که در موسیقی متخصص باشد، سلیقهای عمل میکند، پس بهتر است بیشتر مدیریت بداند تا موسیقی!
به گزارش سینماپرس، علی ترابی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سمت خود استعفا کرد و با پذیرش این استعفا از جانب وزیر ارشاد، روز دوشنبه ۳۰ اردیبهشت حکم «محمد اله یاریفومنی» با عنوان مدیرکل جدید صادر شد. این تغییر و البته بیتجربه بودن اله یاری در حوزه موسیقی، مباحثی را میان فعالان و کارشناسان این حوزه مطرح کرده است.
از جمله اینکه آیا اله یاری با این وجود که تخصصی در حوزه موسیقی ندارد، به واسطه تخصص در حوزه مدیریت، میتواند این حوزه را با دانش مدیریتی به خوبی پیش ببرد؟ ثانیاً توقع جامعه موسیقی از مدیریت جدید چیست؟
وحید تاج خواننده و کارشناس موسیقی در این باره میگوید: من آقای الهیاری را نمیشناسم اما آقای علی ترابی را به خوبی میشناسم و میدانم که ایشان از زحمتکشان عرصه موسیقی هستند و نیز از مدیران خیلی خوب که سالیان سال زحمت کشیدهاند، چه آن زمان که در انجمن موسیقی بودند و چه در این دوره که در دفتر موسیقی بودند اما به هر حال به یقین اگر استعفا دادهاند و جناب آقای الهیاری جانشین ایشان شدهاند آنهم نه به عنوان سرپرست که به عنوان مدیرکل منصوب شدهاند.
او معتقد است: آقای ترابی قطعا بخاطر اوضاع این روزهای موسیقی که اوضاع خوبی هم نیست به تنگ آمدهاند و احتمالا یک روزی دلایل این اقدام را بیان خواهند کرد. امیدوارم شرایط موسیقی و فرهنگی کشور آنقدر خوب شود که هیچ مدیری دلش نخواهد از سمتش استعفا دهد.
این خواننده تأکید میکند: انتظار ما هنرمندان از مدیرانی که در عرصه موسیقی فعالیت میکنند این هست که به هر حال به داد موسیقی این مملکت برسند. موسیقی ما متاسفانه اوضاع خوبی ندارد و هنرمندان در شرایط خوبی بهسر نمیبرند چه آنجا که هنرشان را نمیتوانند ارائه کنند و چه آنجا که موانع بیشماری بر سر راهشان هست. اخیرا هم که باخبر شدیم که گویا ۱۰ درصد از سهم درآمد و فروش بلیت کنسرتها باید به خزانه دولت اختصاص یابد و این مساله اصلا جایی از توجیه ندارد. در شرایطی که حرفهای ضد و نقیضی برای موسیقی عنوان میشود که موسیقی اجرا شود یا نشود و مجوز کنسرت داده شود یا داده نشود.
تاج میگوید: من نمی دانم آیا این الان رواست که ۱۰ درصد از درآمد هنرمندان کم شود؟ در قبال چه چیزی؟ دولت چه خدماتی برای برگزاری کنسرتها به هنرمندها ارائه داده است که الان بخواهد ۱۰ درصد از آنها هم کم کند. شما به سوپرمارکت میروید، یک جنس مطالبه میکنید و در ازای آن مبلغی میپردازید، حالا برای برگزاری کنسرت ما از دولت چه چیز یا چه خدماتی میگیریم که الان به جای آن باید پول پرداخت کنیم؟ این مساله یکی از مشکلات و خواستههای ما از مدیر جدید دفتر موسیقی است و مشکلات عدیده دیگر حوزه موسیقی که باید بنابر وظیفه خود بدانها رسیدگی کند.
بهمن بابازاده منتقد و فعال رسانهای هم معتقد است تغییرات اینچنین در دفتر موسیقی مسبوق به سابقه است، از جمله حذف پیروز ارجمند و قهر مقطعی محمدعلی خبری. او ادامه میدهد: اسفند ماه سال گذشته، ۱۷۵ نفر از اهالی موسیقی که آن موقع شرایط کاریشان را در خطر میدیدند در نامهای به وزیر ارشاد خواستند که علی ترابی رئیس دفتر موسیقی شود. امروز ترابی در دفاع از اهالی موسیقی و قانون باورنکردنی اختصاص ۱۰ درصد فروش کل کنسرتها به خزانه دولت، تغییر کرده است. دریغ از اعتراض یکی از آن ۱۷۵ نفر!
بابازاده مدعی است: الهیاری با پیشینهای نه چندان تخصصی در موسیقی، جایگزینی نامناسب و غیرکارشناسی برای ترابی است. از الهیاری نباید توقع آنچنانی داشت. او با سابقه مدیریت در حوزه کتاب و مدیریت در عرصه آموزش، شاید آخرین گزینه محتمل هم به نظر نمیرسید.
صادق چراغی آهنگساز و کارشناس موسیقی اما نظر متفاوتی دارد. او معتقد است مدیرکل دفتر موسیقی متاسفانه اگر فرد متخصص در زمینه موسیقی باشد یک سری مشکلات دارد و اگر متخصص موسیقی نباشد یک سری مشکلات دیگر دارد ولی در مجموع تجربه نشان داده که مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد اگر فردی باشد که در حوزه موسیقی تخصصی نداشته باشد اما در امر مدیریت توانمند و متخصص باشد میتواند مفید و کارا باشد. من این دو مقوله را از هم جدا میدانم و به نظرم مدیر این مجموعه باید بیشتر دانش مدیریتی داشته باشد تا دانش موسیقایی.
او ادامه میدهد: بارها دیدهایم و مشخص شده که مدیران موسیقی این مدیریت را پذیرفتهاند ولی بدترین کارنامه را از خود به جای گذاشتهاند. مدیری که در موسیقی متخصص باشد، سلیقهای عمل میکند و همواره یک سری معترض وجود دارند. مثلا مدیری که خود در حوزه موسیقی نواحی تخصص دارد، بیشتر به مشکلات حوزه خود واقف است و خواسته و ناخواسته در آن حوزه بیشتر کار میکند و در حوزههای موسیقی اصیل و کلاسیک و پاپ کمتر فعالیت میکند و با مشکلات و نارضایتیهای فراوان مواجه میشود. مدیر متخصص موسیقی نمیتواند فراگیر عمل کند. یکی به موسیقی پاپ اهمیت میدهد دیگری به کلاسیک و آن یکی به موسیقی ردیف دستگاهی. همیشه آرزو میکردم فردی این مسولیت را بپذیرد که مدیریت بلد باشد.
چراغی دربار توقعاتی که از اللهیاری میرود، متذکر میشود: بلافاصله نمیتوان با قطعیت در مورد مدیر جدید صحبت کرد و نظر داد و آینده و خدمات او، سطح اجراییاش را نشان خواهد داد. و باز هم میگویم که اگر مدیریت بداند و در تعامل با دیگر ارگانها و سلسله مراتب و هماهنگیها کارایی داشته باشد موفقتر از یک مدیر متخصص در رشته موسیقی خواهد بود.
*فارس
سینماپرس: فیلم جدی کم در سینمای ایران ساخته میشود. برای ساخت فیلم جدی باید دلایل جدی داشته باشید. فیلمهایی که ژست جدی دارند ولی بیجهت تماشاچی را آزار میدهند، از فیلمهای کمدی هم نازلتر هستند.
به گزارش سینماپرس، بهروز افخمی، کارگردان سینمای در نشست «سینما در گام دوم انقلاب اسلامی» که در دانشگاه صداوسیما برگزار شد، در پاسخ به پرسشی مبنی بر علت عدم توفیق فیلمهای ایرانی در جهان اسلام چیست؟ عنوان کرد: یک عامل این است که فیلمساز باید داستان خوب داشته باشد و دوم آنکه به زبانی غیر از فارسی ـ حداقل عربی ـ مسلط باشد.
وی افزود: اشکال اساسی تعداد زیادی از فیلمها و سریالهای تاریخ اسلام این است که عربی نیست. درست این است که به عربی و با بازیگران عرب ساخته و به فارسی دوبله شود. این کار در نقاط دیگر دنیا برای ساخت فیلمهای تاریخی مرسوم است.
این کارگردان سینما با تاکید بر اینکه سینما وقتی موثر میشود که با خودش صادق باشد، اظهار کرد: فیلم جدی کم در سینمای ایران ساخته میشود. برای ساخت فیلم جدی باید دلایل جدی داشته باشید. فیلمهایی که ژست جدی دارند ولی بیجهت تماشاچی را آزار میدهند، از فیلمهای کمدی هم نازلتر هستند.
وی ادامه داد: مثلا فیلم فروشنده اصغر فرهادی، فیلم جدی نیست، میخواهد بگوید اخلاق پیچیده است؛ لذا شرایطی مصنوع را طراحی میکند که اگر در گوش کسی بزنی نامردی کردی، اگر نزنی بیغیرتی! در حالی که روندها و موقعیتهای فیلم تا رسیدن به آن شرایط، تماماً ساختگی و غیرواقعی است. کارگردان قصد داشته ژست مرد اخلاق را بگیرد ولی نتوانسته است؛ لذا چنین فیلمی، تبدیل به کمدی ناخواسته میشود؛ فرهادی در این فیلم میخواسته مردم ایران را ناراحت و حتی تحقیر کند.
افخمی اظهار داشت: فیلمساز باید فروتنی داشته باشد و ژست تفرعن که «بیشتر از دیگران میفهمم و اخلاق مدارم» را کنار بگذارد.
مجری «نقد سینما» در پایان گفت: البته فراموش نکنیم که تمام سینمای ایران باعث سرگرمی مردم در طول سال به اندازه کمتر از ۶ ساعت میشود. سینما با گروه کوچکی از مردم سروکار دارد؛ امروز کمتر از ۱۰ درصد بلیت میخرند و به سینما می روند.
سینماپرس: سلبریتیها در مقاطعی به گروه فشار تبدیل شده و همین افراد منجر به امضا شدن ترکمنچای و گلستان و … میشوند؛ همان کسانی که تا کوچکترین اتفاقی بیفتد، سریع به کشورهای دشمن پناهنده میشوند.
«لطفالله سیاهکلی»، رئیس پیشین سازمان تنظیم مقررات رادیویی و مدیرعامل فعلی شرکت صوتی تصویری سروش در گفتوگو با خبرنگار رسانه خبرگزاری فارس درباره شرایط و وظایف رسانهها در شرایط کنونی کشور گفت: شرایطی که ما در آن قرار گرفتهایم، بسیار نابرابر است و آمریکا و برخی کشورهای منطقه هزینههای بسیاری برای اقدام علیه ایران میکنند و در حقیقت تصمیم دارند با این کارها ما را بترسانند و عرض اندام داشته باشند. چون شرایط جمهوری اسلامی به گونهای است که خیلی بعید به نظر میرسد بتوانند مانند سایر کشورهای منطقه با ما رفتار کنند.
وی ادامه داد: در این میان رسانهها طوری با مردم رفتار کنند که بدانند خبری از مطالب غیرواقعی رسانههای معاند نیست و مطالبی که عنوان میکنند، فقط ارعاب است. در این شرایط ایجاد وحدت در داخل کشور از ضروریات است و مسئولان باید یکپارچه سخن بگویند تا دشمن طمع نکند. اگر تا به حال هم این اتفاق نیفتاده به دلیل نا آگاهی برخی مسئولان است که منجر به طمع دشمنان میشود و در این حوزه وظیفه رسانه بسیار سنگین است. مخصوصا در فضای مجازی که افراد عمومی حرف میزنند و بیشتر گفتهها غیرتخصصی است. این التهابات از روی غیرتخصصی بودن گوینده مطلب است و باید رسانههای رسمی قویتر به میدان بیایند و تشریح واضحتری برای مردم داشته باشند تا بتوانیم دشمن را سر جای خود بنشانیم و از این مرحله هم عبور کنیم.
این مسؤول سازمان صداوسیما با بیان اینکه جای تأسف است که در کشور ما برای فضای مجازی قوانین مناسبی نداریم و مجلس و دیگر نهادها باید در این زمینه قویتر عمل کنند، تاکید کرد: زمانی که من رئیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی بودم به اتحادیه اروپا رفتم و در فلورانس در یکی از جلسات آنها شرکت کردم. قوانینی که اتحادیه اروپا برای مردم نوشتهاند، بسیار سختگیرانه است و اگر ما آن را در کشور منتشر کنیم و نگوییم که متعلق به اتحادیه اروپاست برخی گمان میکنند که این دستورالعمل از سوی برخی افراد تندرو در داخل کشور نوشته شده است!
وی افزود: آنها بسیار دقیق هستند و البته کار درستی است. چون عوام آنجا به صورت غیرتخصصی سخن میگویند و هرکس هر اطلاعاتی به دست میآورد بدون اینکه بداند درست است یا نه آن را منتشر میکنند. باید دید تولیدکننده این مطالب چقدر تخصص دارند؟ در کشورهای اروپایی کسانی که تخصص ندارند باید نسبت به چیزی که منتشر میکنند پاسخگو باشند، اما در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد.
سیاهکلی درباره حضور سلبریتیها در فضای مجازی نیز اظهار داشت: سلبریتیها از سیاست، اقتصاد و مسائل ارزی و پولی چه میدانند؟ اگر به عنوان مثال یک کشاورز درباره هنر سخنی بگوید، سلبریتیها قبول میکنند؟ قطعا آن را برنمیتابند و ادعا میکنند که طرف تخصص ندارد. پس چطور به خودشان اجازه میدهند که درباره هر چیزی سخن بگویند؟ این افراد در مقاطعی به گروه فشار تبدیل میشوند و همین افراد منجر به امضاء شدن ترکمنچای و گلستان و … میشوند. همان کسانی که تا کوچکترین اتفاقی بیفتد، سریع به کشورهای دشمن پناهنده میشوند.
وی درباره حضورش در انتخابات اسفندماه مجلس شورای اسلامی نیز اظهارداشت: هنوز تا برگزاری انتخابات فرصت زیادی باقی مانده، ولی اگر نخبگان و مردم علاقهمندی داشته باشند، حاضرم در این عرصه حضور داشته باشم. البته اعلام حضور زودهنگام غیرقانونی است. من ۳۷ سال مدیریتهای مختلفی داشتهام و تجربه خوبی دارم. به نظرم کسی باید در مجلس حضور پیدا کند که تجربه مدیریت داشته باشد و بتواند با قانون کشتی بگیرد و اگر قانونی در کشور تصویب شود، حدود ۳۰ سال طول میکشد که آن را تغییر بدهیم. مردم باید متوجه باشند افرادی را به مجلس بفرستند که قانون را بشناسند. قانون زیربنای همه چیز نظیر درآمد و تولید و کار و اشتغال و … است. قانون باید طوری نوشته شود که افراد مفسد نتوانند در قالب قانون سوء استفاده کنند و نتوانند از آن به نفع خود بهرهبرداری کنند.
سیاهکلی ادامه داد: من دوره قبل به صورت مستقل در انتخابات شرکت کردم؛ منتهی چند وقت پیش یکی از آقازادههای اصلاحطلب با من تماس گرفت و خواست که در لیستشان باشم که نپذیرفتم. اخیرا ایشان گفتهاند که من با ایشان تماس گرفتهام؛ در حالی که نه ایشان را دیدهام و نه تماسی داشتهام. مطلب دیگر اینکه گفتهاند سفارش من را استاندار وقت به ایشان کرده است. اگر این حرف درست باشد که حتما غلط است. یعنی استاندار دیگر صلاحیت برگزاری انتخابات را ندارد و خیلی زشت و بد است که طرف کسی باشد. درست است که استاندار اصلاحطلب از جناح مقابل ماست، ولی ما وظیفه داریم از مدیرانمان صیانت کنیم. مردم امروز اشتغال فرزندانشان برایشان از اهمیت بالاتری برخوردار است و زدن این حرفها چیزی از این مشکلات کم نمیکند.
سینماپرس: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دیدار با اهالی رسانه از آغاز بهکار شوراهای حل اختلاف فرهنگ و رسانه از ۲ ماه آینده خبر داد.
به گزارش سینماپرس، سید عباس صالحی با اشاره به توافقات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با قوه قضائیه گفت: مشاوره حقوقی برای رسانهها یک نیاز است، این شوراها به زودی کار خود را آغاز خواهند کرد تا از این طریق پارهای از مشکلات که در بحث رسانه وجود دارد از بین برود. مکان این شورا مشخص شده و قضات آن نیز معرفی شدهاند و در حال حاضر کارهای کارگاهی آن نیز بین وزارت متبوع و قوه قضائیه در حال برگزاری است، امید است تا دو ماه آینده این شوراهای حل اختلاف کار خود را آغاز کند.
صالحی باتوجه به اتفاقات سیل اخیر در کشور و نقش رسانهها در بحرانهای طبیعی و مسئولیت اجتماعی آنها، اظهار داشت: در حال حاضر از موضوع سیل فاصله گرفته ایم، اما این بدان معنا نیست که مسئولیت رسانه را در ادامه فراموش کنیم بلکه امروز بحرانهای طبیعی را مجددا باید بازخوانی کنیم.
وی ادامه داد: اگر بتوانیم در زمان کوتاهی به یک دستورالعمل اجرایی با همکاری رسانهها برسیم امر خوبی است؛ پس جایگاه رسمی و غیررسمی ما باید تعریف شود تا بتوانیم بهترین پوشش را از موضوعات داشته باشیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد بحرانهای سیاسی و اجتماعی کشور نیز خاطرنشان کرد: با خروج آمریکا از برجام یکسری اتفاقات پس از آن بر کشور متحمل شد و نباید فراموش کنیم که در آینده هم اتفاقات دیگری بر ما تحمیل خواهد شد، پس در این زمان رسانههای ما در یک مقام و مسئولیت ملی و انقلابی خواهند بود.
وی افزود: امروز دو اصل اطلاع رسانی درست و دقیق از اتفاقات و سپس در نظر گرفتن منافع ملی را از رسانهها خواستاریم، اینکه رسانهها چگونه عمل کنند که بار منافع ملی را به همراه داشته باشد بسیار مهم است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به توئیت اخیر ترامپ ابراز داشت: ترامپ در توئیت خود همه تصورات راهبردی آمریکا علیه ایران را نشان داد. در زمان جنگ تحمیلی همه بسیج شدند و با کار نظامی کشور را نجات دادند، امروز هم ما در جنگ روانی هستیم که باید در آن رسانهها بسیج شوند و به سمت حفظ منافع ملی بروند.
وی بیان کرد: کمک به ایران و اسلام در این مقطع بسیار امر حساسی است. در این دوران دشمن خوابهای زیادی برای ایران دیده است و همه باید در کنار هم رویا دشمن را بر باد بدهیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: امروز رسانههای مجازی و برخط باید تغییر فرم بدهند تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند. اگر دولت از رسانهها انتظاراتی دارد در مقابل رسانهها هم از دولت توقعاتی دارند و این یک امر درست و معقول است. در همین راستا در سال گذشته طرحی برمبنای جلسات هم اندیشی با مسئولان کشور مطرح شد و دکتر ظریف نیز جلسهای را حضور یافت، اما با تغییرات در سطح معاونت امور مطبوعاتی این امر متوقف شد؛ اما در زمان جدیدی این انتظار وجود دارد که این جلسات مجددا آغاز شود.
صالحی درباره رسانهداری دولت نیز گفت: خود رسانهها باید در این امر ورود پیدا کنند و با بحث و جلسات به بازنگری در این امر بپردازند. باید منافع و مضرات رسانههای دولتی مطرح شود و در نهایت عدله رسانهها باید بیان شود تا همه به یک وفاق نظر برسند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اولین گام خود موضوع یارانه مطبوعات را مطرح کرد و رسانههای دولتی را منع از دریافت دانست.
وی با اشاره به اینکه معاونت امور مطبوعاتی نیاز به یک بخش حقوقی دارد، تصریح کرد: مشاوره حقوقی برای رسانهها یک نیاز است، در همین راستا با قوه قضائیه نیز به توافقاتی رسیدهایم تا شوراهای حل اختلاف فرهنگ و رسانه راهاندزای شود، این شوراها به زودی کار خود را آغاز خواهند کرد تا از این طریق پارهای از مشکلات که در بحث رسانه وجود دارد از بین برود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: مکان این شورا از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشخص شده و قضات آن نیز مشخص شده است. در حال حاضر کارهای کارگاهی آن نیز بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و قوه قضائیه نیز در حال برگزاری است. امید است تا دو ماه آینده این شوراهای حل اختلاف کار خود را آغاز کند.
صالحی درباره تعامل هرچه بیشتر رسانهها افزود: حتما نیاز است امسال در حوزههای مختلف رفت و آمد رسانهای داشته باشیم، همه باید در کنار هم قرار بگیریم تا انتظارات دو طرفه مرتفع شود.
وی بیان کرد: وقتی عالم رسانه تغییر میکند اگر بخواهید در قفس رسانههای کلاسیک بمانید ممکن نیست. بنابراین باید در بخش دستورالعملهایی که به خودمان مرتبط است، تغییراتی ایجاد کنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد وظایف معاونت امور مطبوعاتی نیز تاکید کرد: معاونت امور مطبوعاتی باید حامی رسانهای باشد، این معاونت باید خط مقدم رسانهها باشد تا رسانهها احساس امنیت کنند و باید از ظرفیت رسانهها به خوبی بهره برد.
صالحی در مورد منفعل شدن برخی رسانهها نیز گفت: امروز رسانهها چندضلعی شدند و به نوعی مکمل هستند، انسانها امروز دریچه نیازهایشان گستردهتر شده است، همانطور که تلویزیون جای رادیو را نگرفت فضای مجازی هم جای روزنامه را نمیگیرد، اگر رسانهها از دیگران مطالبه شفافیت میکنند خودشان هم باید شفاف رفتار کنند.
وی در پایان گفت: امروز ارزی که برای کاغذ صرف میکنیم از برخی از کالاهای اساسی گرفته میشود. پس این مسئولیت برای همه ایجاد میشود که در مورد موضوعات حرف درست بزنیم، تیراژها امروز باید واقعی باشد و در این امر رسانهها باید مطالبهگری کنند.
سینماپرس: تیم فنی پیامرسان سروش پلاس با انتشار اطلاعیهای، خبر از اختلال در ارسال و دریافت فایل این پیامرسان تا ۴۸ ساعت آینده داد.
به گزارش سینماپرس، تیم فنی پیامرسان سروش پلاس با انتشار اطلاعیهای ضمن عذرخواهی از کاربران، خبر از اختلال در این پیامرسان به دلیل توسعه فنی آن در جهت ارتقای کیفیت سرویس ارسال و دریافت فایل دادند. براساس این اطلاعیه ممکن است اختلالات مذکور تا ۴۸ ساعت آینده ادامه داشته باشد.
در متن این اطلاعیه آمده است:
همراهان همیشگی، سلام!
در جریان توسعهی فنی سروشپلاس و برای ارتقای کیفیت سرویس ارسال و دریافت فایل، تغییراتی در زیرساخت سرورهای فایل در حال انجام است. احتمال دارد این تغییرات، در دو روز گذشته اختلالاتی را در جریان انتقال فایل ایجاد کرده باشد. این اختلالات احتمالی تا ۴۸ ساعت آینده ادامه دارد و پس از آن، اوضاع به حالت عادی باز میگردد. به خاطر بروز این مساله از شما عذرخواهی میکنیم و این اطمینان را میدهیم که پس از اعمال کامل تغییرات، ارتقا و بهبود کیفیت را در سرویس ارسال و دریافت فایل در سروشپلاس، احساس کنید!
سینماپرس: دی ماه ۹۷ آخرین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور رئیس جمهور برگزار شد و با وجود تاکید آیین نامه مبنی بر برگزاری مرتب جلسات شورا، نزدیک به ۵ ماه است که جلسات شورا برگزار نمی شود.
به گزارش سینماپرس، شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهادی برآمده از انقلاب اسلامی جایگاه مهمی در نهادهای سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران دارد. از سال ۱۳۵۹ که نقطه عطف تاریخ انقلاب فرهنگی است، تاکنون این نهاد در حوزههای علم، آموزش و پژوهش و فرهنگ فعالیتهای مهمی را برنامه ریزی کرده است.
در جایگاه، اهمیت و ضرورت شورای عالی انقلاب فرهنگی همین نکته بس که با تدبیر رهبر معظم انقلاب بر استمرار وجود نهادی که بهطور دائم و بهصورت مستمر و فعال موضوع فرهنگ و علم را طراحی و برنامهریزی کند، تاکید شده است.
از جمله مهمترین وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی میتوان به تهیه و تدوین سیاستها و طرحهای راهبردی کشور در زمینههای مختلف فرهنگی از جمله در حوزههای زنان، تبلیغات، اطلاعرسانی، چاپ و نشر، بیسوادی، دانشگاهها، برقراری روابط علمی و پژوهشی و فرهنگی با سایر کشورها، همکاری حوزه و دانشگاه، فعالیتهای دینی و معنوی، تهاجم فرهنگی و سایر حوزههای فرهنگی در حوزه سیاستگذاری اشاره کرد.
همچنین تعیین ضوابط تأسیس مراکز علمی و آموزشی و نیز ضوابط گزینش مدیران و استادان و دانشجویان و بررسی و تحلیل شرایط فرهنگی ایران و جهان، بررسی الگوهای توسعه و پیامدهای فرهنگی آن، بررسی وضع فرهنگ و آموزش کشور و نیز نظارت بر اجرای مصوبات شورا از جمله وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
قفل جلسات شورای عالی در انتظار کلید انتقاد پذیری
همه اینها در حالی است که از جلسه ۸۱۶ ام شورای عالی انقلاب فرهنگی در ۱۱ دی ماه ۹۷ تاکنون قفلی بر در شورای عالی انقلاب فرهنگی زده شده است و پس از انتصاب حجت الاسلام دکتر سعیدرضا عاملی به عنوان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، کلید شورا در قفل نچرخیده است. به عبارت سادهتر تا امروز نزدیک به ۵ ماه است که جلسات شورا با حضور رئیس شورا که رئیس جمهور است برگزار نشده است.
قرار بود شورا از دی ۹۷ تاکنون هر دو هفته یکبار جلسه تشکیل دهد اما هر بار با عنوانی از جمله لغو، تعطیلات و غیره تشکیل نشده و این در حالی است که به نظر میرسد برگزار نشدن جلسات تاکنون دلیل قانع کنندهای نداشته است.
قرار بود شورا از دی ۹۷ تاکنون هر دو هفته یکبار جلسه تشکیل دهد اما هر بار با عنوانی از جمله لغو، تعطیلات و غیره تشکیل نشده دلیل عدم برگزاری جلسات؛ انتقاد دو عضو شورا یا وقت نداشتن رئیس جمهور؟
مواد ۱۶ و ۱۷ آئین نامه داخلی شورای عالی انقلاب فرهنگی نشان از برگزاری جلسات با آئین گفتگو و بحث و بررسی که لازمه مباحث فرهنگی است، دارد اما اخبار متعددی از دلیل عدم برگزاری جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور حسن روحانی رئیس جمهور و رئیس شورا به گوش میرسد که دلیل آن انتقاد دو عضو شورا و شرط رئیس جمهور مبنی بر عدم حضور این دو عضو بوده است.
سید عزت الله ضرغامی و حسن رحیم پور ازغدی دو عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند که به دلیل انتقاد در جلسه شورا، تاکنون نتوانستهاند در شورا حضور یابند. این موضوع از سوی ضرغامی در شبکههای اجتماعی نیز مطرح شد. ضرغامی در توئیتی نوشته است: «ممانعت غیرقانونی رئیس جمهور از حضور من در جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی در برابر دهها اقدام غیرقانونی مهمتر ایشان در سطح ملی خیلی مهم نیست. # فیلترینگ_نوظهور رئیس جمهور راه به جایی نخواهد برد مأموریت ابلاغی رهبر معظم در این دو حوزه را مصممتر از گذشته ادامه خواهم داد.»
این عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی در صحبت دیگری یادآور شده است که از زمان دولت هفتم جمهوری اسلامی که به عنوان رئیس سازمان صدا و سیما و عضو حقوقی و پس از آن به عنوان عضو حقیقی که در این شورا حضور داشتم، اتفاق نیافتاده که اجازه حضور یکی از اعضا در صحن شورا داده نشود و یا جلسات با شرط عدم حضور سایر اعضا برگزار شود.
موضوعاتی که روی زمین ماندهاند
تعویق پیاپی جلسات شورا در حالی رخ میدهد که بسیاری از مصوبات و دستورکارهای شورا روی زمین ماندهاند و معطل این جلسه و تصویب در صحن هستند. به عنوان مثال طبق روال هر ساله اولین جلسه بعد از سال جدید به بررسی شعار سال پرداخته میشود اما با لغو جلسه بعد از سال جدید، این موضوع هنوز به صحن شورا راه نیافته است.
مهدی گلشنی درباره علت تأخیر در برگزاری جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: رئیس جمهور آن اهمیتی را که رؤسای جمهور قبلی به شورا میدادند را نمیدهد، این یک واقعیت است.
وی ادامه داد: بارها اتفاق افتاده که جلسات شورا را به بهانه مسافرت یا بهانه دیگری تشکیل ندادهاند اما ما در طول این بیست و چند سال که بنده عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بودم وقتی رئیس جمهور نمیتوانست در جلسه شرکت کند، یکی از رؤسای قوا جلسه را اداره میکردند.
رئیس جمهور اهمیت لازم را به شورای عالی انقلاب فرهنگی نمیدهد
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: اولین بار در دوره این رئیس جمهور است که وی وقتی نمیتواند در جلسه حاضر شود، جلسه تشکیل نمیشود واقعیت این است که آن اهمیت لازم را به شورا نمیدهند.
به گفته وی موضوع زنان، رسیدگی به وضعیت علمی کشور، اصلاح نحوه ارتقای اساتید دانشگاه برخی از مسائل مهمی هستند که در انتظار رسیدن به صحن شورای عالی به سر میبرند.
گلشنی درباره اینکه آیا زمان برگزاری جلسه شورا برای هفته آینده مشخص است یا خیر گفت: مشخص نیست ولی برای مملکت چنین اوضاعی خوب نیست فرهنگ کشور به نظر من در وضع بغرنج و آشوبناکی قرار دارد و وظیفه شورا این بود که رصدی در تمام وضعیت فرهنگی کشور انجام میداد.
یک سوال مهم…
اما آیا اگر به هر دلیلی رئیس جمهور به عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی نتواند جلسه را برگزار کند، میتوان این جلسه را برگزار کرد؟
پاسخ به این سوال، در ماده ۴ آئین نامه داخلی شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است. بر اساس ماده ۴، جلسات شورای عالی با حضور اکثریت مطلق اعضای شورا و رئیس یا یکی از نواب رئیس (دکتر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی و نایب رئیس اول شورا، حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه و نایب رئیس دوم شورا) رسمیت مییابد.
بر اساس ماده ۴، جلسات شورای عالی با حضور اکثریت مطلق اعضای شورا و رئیس یا یکی از نواب رئیس رسمیت مییابد بر اساس تبصره ۱ اعضایی که به مدت طولانی (حداقل ۳ ماه)، به دلایل مختلف از قبیل فرصت مطالعاتی، مأموریت، بیماری و مسافرت قادر به شرکت در جلسات نباشند، در زمان غیبت، رأی عضویت آنان در حدنصاب رسمیت جلسات محسوب نخواهد شد.
مروری بر قوانین شورای عالی انقلاب فرهنگی
با توجه به ماده ۹ آئین نامه داخلی شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبات شورای عالی طبق نظر امام (ره) و مقام معظم رهبری لازمالاجرا است و توسط رئیس شورای عالی به قوای سهگانه و دستگاههای ذیربط ابلاغ میشود.
همین موضوع نشان از اهمیت برگزاری جلسات دارد چرا که با توجه به حجم مصوبات در حوزههای مختلف علم و فرهنگ و نیاز به تصویب نهایی در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، اگر این مصوبات در صحن شورا طی نشود امر قانونگذاری نیز معطل میماند.
تشکیل جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی حداقل هر دو هفته یک بار
بر اساس ماده ۵ جلسات شورای عالی حداقل هر دو هفته یک بار تشکیل میشود. بر اساس تبصره این ماده جلسات فوقالعاده به یکی از دو صورت ذیل، قابل تشکیل است: الف: به دعوت رئیس شورای عالی. ب: به تقاضای یک سوم کل اعضا.
همچنین ماده ۷ نیز تشکیل جلسات و رعایت ترتیب مذاکرات و اجرای آئیننامه و حفظ نظم جلسه، طبق این آئیننامه را به عهده رئیس جلسه گذاشته است.
ماده ۱۰ این آئین نامه تاکید کرده است هر عضوی موظف است در کلیه جلسات شورای عالی حضور داشته باشد. تبصره: غیبتی با اطلاع تلقی میشود که حداقل ۲۴ ساعت قبل از تشکیل هر جلسه کتباً به دبیر شورای عالی اطلاع داده شود.
تأخیر در جلسات ابلاغ مصوبات را با تأخیر مواجه میکند
از آنجا که بر اساس ماده ۱۱ از جمله وظایف و اختیارات رئیس شورای عالی شامل الف) تأیید دستور جلسات شورای عالی، ب) اداره جلسات شورای عالی بر اساس آئیننامه مربوطه، ج) ابلاغ مصوبات شورای عالی، ه) اتخاذ تدابیر لازم برای اجرایی شدن مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است، بنابراین هر گونه تأخیر در این جلسات ابلاغ مصوبات را با تأخیر مواجه میکند.
ضمن آنکه دستور جلسات شامل برنامههای مصوب بلندمدت و سالیانه و طرحها و پیشنهادهای واصله از شوراهای تخصصی، وزارتخانهها، دستگاههای اجرایی، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادها و مراکز کشوری است که توسط دبیر شورای عالی تنظیم و در جلسه مطرح میشود.
امکان سوال و تذکر برای هر یک از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی
طبق ماده ۱۶ هر یک از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی میتوانند در خصوص مسائل و موضوعات فرهنگی و مصوبات شورای عالی، از نهادها و دستگاههای کشور از طریق طرح مسئله یا موضوع در صحن شورای عالی یا از طریق دبیر شورای عالی سوال کنند و یا تذکر دهند. تبصره: مسئول پیگیری اجرای این ماده، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده و گزارش اجرا را در صورت لزوم به شورا جهت اتخاذ تصمیم ارائه میکند.
چه کسانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارند؟
شورا از دو گروه اعضای حقوقی و اعضای حقیقی تشکیل شده است.
حجتالاسلام دکتر حسن روحانی رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، دکتر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی و نایب رئیس اول شورا، حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه و نایب رئیس دوم شورا، حجتالاسلام دکتر سید سعید رضا عاملی دبیر شورا و آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و عضو افتخاری شورا هستند.
اعضای حقوقی شامل دکتر منصور غلامی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، دکتر سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دکتر سید محمد بطحائی وزیر آموزش و پرورش، دکتر سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان، دکتر محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، دکتر معصومه ابتکار معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده، دکتر سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیس جمهور، دکتر عبدالعلی علیعسکری رئیس سازمان صدا و سیما، حجت الاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی است.
همچنین دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، حجت الاسلام احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، دکتر محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، دکتر حمیدرضا طیبی رئیس سازمان جهاد دانشگاهی، حجت الاسلام مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، زهرا آیتالهی رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، دکتر حسینعلی شهریاری رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، حجتالاسلام احمد مازنی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، دکتر محمدرضا عارف رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی دیگر اعضای حقوقی شورا هستند.
محمدرضا عارف و علی لاریجانی عضو حقیقی شورا نیز به شمار می آیند.
اعضای حقیقی شورا نیز شامل دکتر محمدرضا مخبر دزفولی، دکتر رضا داوری اردکانی، حسن رحیمپور ازغدی، آیت الله علی اکبر رشاد، حجتالاسلام سید علیرضا صدرحسینی، دکتر محمد علی کینژاد، دکتر مهدی گلشنی، دکتر صادق واعظزاده، دکتر علی اکبر ولایتی، دکتر غلامعلی حدادعادل، حجتالاسلام محسن قمی، حجتالاسلام محمود محمدی عراقی، دکتر منصور کبگانیان، دکتر حسن کچویان، حجتالاسلام دکتر حمید پارسانیا، آیتالله علیرضا اعرافی، دکتر عبدالله جاسبی، مهندس عزتالله ضرغامی، حجتالاسلام محمد محمدیان است.
*مهر