X

بایگانی خرداد 13, 1398

دفتر سینمایی

آغاز فیلمبرداری «لکنت» در پاییز با دریافت پروانه ساخت – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: به گفته پولاد کیمیایی، درخواست پروانه ساخت فیلمنامه «لکنت» به سازمان سینمایی ارایه شده و وی منتظر است تا پیش تولید کار را شروع کند.

به گزارش سینماپرس، پولادکیمیایی کارگردان «لکنت» درباره ساخت فیلم جدیدش با محوریت زنان به صبا گفت: بازنویسی نهایی فیلمنامه انجام شده است و درخواست پروانه ساخت هم داده ایم.

وی ادامه داد: اگر اتفاق خاصی نیفتد با دریافت پروانه ساخت، پاییز فیلمبرداری را آغاز خواهم کرد.

کیمیایی در پایان درباره ساخت فیلم «هانه» که قرار بود پیش از «لکنت» ساخته شود، گفت: با توجه به شرایط ارز فعلا نمی توانم «هانه» را بسازم و پیش از آن قطعا «لکنت» را کلید خواهم زد.

پولاد کیمیایی بازیگر سینماست که به تازگی فیلم اول خود به نام «معکوس» را ساخته و این فیلم در انتظار زمان اکران مناسب است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از کجا معلوم که هزینه ساخت “شهرزاد” از اختلاس بوده ؟

به نقل از سینما سریال :

مهدی سلطانی بازیگر سریال “شهرزاد” در پاسخ به ادعایی که بابت برگرداندن دستمزدی که عوامل سریال شهرزاد با بت حضورشان گرفتند گفت:

سئوال من از افرادی که ادعا مینند  باید این پول ها بازگردانده شود  این است  عوامل در حین قراداد چگونه باید  متوجه شوند که این پول ها  از چه طریقی در آمده ؟

از کجا معلوم که این پولها  از طریق اختلاس یا پولشویی بدست آمده و هرچند هنوز این موضوع  بطور کامل ثابت نشده ، شاید  با آن پول رفته اند کار دیگری کرده اند  و یا سرمایه گذاری دیگری انجام داده اند.

در واقع رقم ساخت سریال “شهرزاد” در مقایسه با آن پولی که از طریق وام  گرفته شده بسیار ناچیز است .اگر اینطور باشد  باید بسیاری از مردم بیایند پولهایی که به عنوان  دستمزد از کارخانه ها و شرکتهای مختلف گرفته اند پس بدهند چون آنان هم اطلاعی ندارند که دستمزدشان از چه طریقی جمع آوری شده است.

بعضی از تیم های شناخته شده  فوتبال هم مشخص شده اسپانسرهایی داشته اند  که پول و حمایتشان از راه غیر قانونی تامین شده ، آیا بازیکنان آنها هم باید  دستمزدشان را پس بدهند ؟ و یا اگر کاپ یا جامی هم برده باید آن را پس بدهد؟ بازیکن فوتبال، هنرپیشه، کارگر،فروشنده و یا خریدار از کجا باید بداند قرادادی که میندد پولش از راه درستی تامین شده ؟

دفتر سینمایی

خانه هنرمندان در سالروز رحلت رهبر کبیر انقلاب تعطیل است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: خانه هنرمندان ایران در روزهای ۱۴ و ۱۵ خرداد ماه تعطیل خواهد بود.

به گزارش سینماپرس، به مناسبت سالروز رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و سالگرد قیام خونین پانزده خرداد، خانه هنرمندان ایران در روزهای ۱۴ و ۱۵ خردادماه تعطیل است.

بر این اساس تمامی فعالیت‌های این مجموعه اعم از سالن‌های سینما و نمایشی، اجراها و نمایشگاه‌های هنری در این دو روز تعطیل هستند.

گفتنی است پس از پایان تعطیلات، فعالیت‌های این خانه دایر خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ترانه علیدوستی با «ملخ» به سینما بازگشت – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «ملخ» به کارگردانی فائزه عزیزخانی و تهیه‌کنندگی نیکی کریمی ظرف چند روز آینده وارد مرحله پیش‌تولید خواهد شد.

به گزارش سینماپرس، تاکنون از میان بازیگران حضور فرهاد اصلانی و ترانه علیدوستی در این فیلم سینمایی قطعی شده و ظرف چند روز آینده گروه تولید با چند بازیگر دیگر برای حضور در این پروژه به توافق خواهند رسید.

فرهاد اصلانی پس از سریال «هیولا» ی مهران مدیری و فیلم جدید اصغر نعیمی با عنوان «خط استوا» – که هم اکنون در کشور اندونزی در مرحله فیلمبرداری قرار دارد – به این پروژه می پیوندد. آخرین تجربه سینمایی ترانه علیدوستی نیز به فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی برمی گردد که در سال ۹۵ در ایران به نمایش درآمد. علیدوستی چند سالی درگیر سریال پرحاشیه «شهرزاد» بود و حالا در تجربه جدید سینمایی خود قرار است در فیلم فائزه عزیزخانی به ایفای نقش بپردازد.

«ملخ» به نویسندگی فائزه عزیزخانی مضمونی روانشناختی دارد.

نیکی کریمی پس از تهیه دو فیلم «آذر» (محمد حمزه ای) و «شیفت شب» به کارگردانی خودش، در این فیلم برای بار سوم تهیه کنندگی یک اثر سینمایی را برعهده می گیرد.

«روز مبادا» عنوان اولین ساخته بلند فائزه عزیزخانی است که نوروز ۹۴ در سینماهای گروه هنر و تجربه به نمایش درآمد. هدیه تهرانی، شیرین آقارضاکاشی، و… بازیگران اصلی این فیلم بودند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حذف فیلم «زهرمار» از لیست اکران عید فطر – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در حالی که قرار بود فیلم «زهرمار» عید فطر اکران شود، این فیلم فعلاً در لیست اکران این فصل جایی ندارد.

به گزارش سینماپرس، در حالی که سازندگان فیلم «زهرمار» از چند روز پیش خبر اکران این فیلم را در عید فطر اعلام کرده بودند، این فیلم در لیست اکران این فصل قرار نگرفت.

غلامرضا فرجی در خصوص این اتفاق به باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: تعداد هفته اکران فیلم «نبات» به سرگروهی سینما زندگی هنوز تمام نشده است؛ به همین دلیل فیلم «زهرمار» در این لیست قرار نگرفت، اما پخش کننده این فیلم در حال رایزنی برای حل مشکل است تا به صورت توافقی جایگزینی صورت گیرد.

همچنین امیرحسین حیدری مدیرعامل شرکت سینمایی نمایش گستران که پخش کننده این فیلم است، در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، بیان کرد: با وجود اعلام قبلی برای نمایش فیلم زهرمار مشکلاتی پیش آمد که درصدد حل آن هستیم و این فیلم در عیدفطر اکران خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بهتر است هر کدام به کاری که بیشتر بلد هستیم بپردازیم! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پگاه آهنگرانی تاکید کرد که پیشنهاد عباسعلی کدخدایی را برای نظارت بر انتخابات مجلس یازدهم جدی نمی‌گیرد و از نظرش بهتر است که هر کس کاری را که بلد است انجام دهد.

به گزارش سینماپرس، پگاه آهنگرانی در واکنش به پیشنهادی که عباسعلی کدخدایی سخگوی شورای نگهبان درباره نظارتش بر انتخابات مجلس یازدهم، متنی را در اختیار مرتضی نائمه روزنامه‌نگار و فعال اجتماعی قرار داد.

او در این باره نوشته است: «به نام خدا، من حدود یک سالی است که درگیر ساخت مستندی هستم که بخشی از آن به وقایع سال ۸۸ می پردازد و در همین ارتباط مثل همه مستندها ممکن است با ده‌ها چهره سیاسی یا فرهنگی مرتبط با این موضوع گفت‌وگو داشته باشم که سخنگوی محترم شورای نگهبان یکی از آن‌هاست. و جناب آقای کدخدایی لطف کردند و در این فیلم جلوی دوربین ما قرار گرفتند که از ایشان بابت این همکاری تشکر می‌کنم، اما مسئله نظارت بر انتخابات آینده توسط من که از طرف ایشان مطرح شد به گمانم صرفا جهت ابراز حسن نیت بود و من آن را چندان جدی نگرفتم، چون حرفه من سینماست و علاوه بر اینکه شخصا علاقه‌ای به ایفای نقش ناظر در چنین معرکه ای ندارم، آن را چندان عملی هم نمی بینم، چون کاری را که احزاب و سازمان ها با تشکیلات و سازماندهی وسیع نتوانستند انجام دهند و هزاران حرف و حدیث در آن به وجود آمد چگونه ممکن است امثال من به شکل فردی بتواند، پس منطقی است که نباید این پیشنهاد بزرگوارانه را جدی تلقی کنیم و بهتر است هر کدام به کاری که بیشتر بلد هستیم بپردازیم.» 

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سلبریتی‌ها و سرمایه‌های مشکوک با هم هستند؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «ما همه با هم هستیم» یکی از پرهزینه‌ترین آثار سینمایی سال‌های اخیر، برای اکران عید فطر آماده می‌شود.

به گزارش سینماپرس، این اولین مراسم افتتاحیه یک فیلم در ایران است که بین عموم مردم برای حضور در آن بلیت فروشی می‌شود. دست‌اندرکاران فیلم اعلام کرده‌اند تمام عواید فروش بلیت‌ها برای کمک به سیل‌زدگان اختصاص خواهد یافت. از ویژگی‌های بخش خصوصی این است که می‌تواند چنین پول‌هایی را با چنین عناوینی از مردم دریافت کند اما هیچ کانال مشخصی برای راستی‌آزمایی عمل به وعده‌هایش قرار نداده باشد. بین ۱۴ تا ۲۰ میلیارد تومان برآورد هزینه‌های ساخت این فیلم شده و اعلام کرده‌اند که کل فروش فیلم، به سیل‌زدگان ایران اختصاص خواهد یافت. این قضیه از آنجا که هیچ توجیه معقولی به لحاظ اقتصادی ندارد، منابع مالی پروژه را به‌شدت زیر سوال می‌برد. گرچه به هر حال سرمایه‌گذاری ۱۴ تا ۲۰ میلیارد تومانی روی یک فیلم تجاری در سینمای ایران از یک منطق قابل توجیه اقتصادی برخوردار نیست. این فیلم باید بین ۴۲ تا ۶۰ میلیارد تومان بفروشد تا صرفا هزینه و سرمایه اولیه‌اش برگردد و در بازار بی‌ثبات امروز ایران که ارزش نقدینگی گاه به روز و ساعت افت می‌کند، هیچ‌کس با توجیه اقتصادی سالم، چنین سرمایه‌گذاری هنگفتی را برای تولید یک فیلم سینمایی نمی‌کند. به مردم برای حضور در این مراسم بلیت فروخته شده است اما مهران مدیری، لیلا حاتمی، جواد عزتی، مانی حقیقی، ویشکا آسایش و خیلی‌های دیگر نیامدند. کسانی که برای عکس گرفتن با این سلبریتی‌ها پول داده بودند و حالا چیزی گیرشان نیامده اعتراض می‌کنند.

دست‌اندرکاران فیلم اعلام می‌کنند که این چهره‌ها به دلیل سفر و مشغولیت فیلمبرداری نتوانستند در مراسم حاضر باشند. می‌شود باز از آنها پرسید که پس چرا بلیت فروختید؟ آیا نمی‌توانید پول بلیت را به دلیل خلف‌وعده‌ای که شد برگردانید؟ اگر قرار است این پول صرف کمک به سیل‌زدگان شود، نباید از راه غش در معامله به دست بیاید… اما آیا از کسانی که در سال ۱۳۹۸ و پس از این‌همه بلوغ و آموختگی جامعه در رابطه با سلبریتی‌ها، همچنان برای ملاقات نزدیک با چنین افرادی و گرفتن چند عکس برای قرار دادن در شبکه‌های اجتماعی، پول می‌دهند و صف می‌کشند، می‌شود توقع داشت که چنین سوال‌هایی بپرسند؟ سلبریتی‌ها به‌طور تصادفی و اتفاقی همه‌شان با هم به مسافرت نرفته‌اند. این را هم اهالی سینما خوب می‌دانند که خردادماه، فصل پررونقی برای فیلمبرداری پروژه‌ها نیست و حالا که با ماه رمضان مصادف شده و حتی برای کسانی که نمی‌خواهند روزه بگیرند، مشکلات فراوانی در ملأعام ایجاد می‌کند، این رونق کمتر هم شده است.

  سابقه سرمایه‌گذار «ما همه با هم هستیم»

سلبریتی‌ها نیامدند چون دفعات قبل که در چنین افتتاحیه و اختتامیه‌هایی برای فیلم‌های هادی رضوی، محمد امامی، احسان دلاویز و حسین هدایتی حضور پیدا کردند، برایشان چیزهایی در حافظه جمعی و رسانه‌ای کشور ثبت شد که حالا کار دست‌شان داده است. بله، سرمایه‌گذار «ما همه با هم هستیم» به لحاظ اقتصادی نقاط مبهمی دارد و دور از ذهن نیست که پس از امثال رضوی، امامی و هدایتی، نوبت او هم برسد. حالا سلبریتی‌ها سعی می‌کنند هر چه کمتر خودشان را قاطی این ماجرا کنند تا بعد مجبور به پاسخگویی درباره‌اش نباشند. به هر حال اکثریت جامعه مثل کسانی نیستند که امروز برای چند عکس یادگاری از سلبریتی‌ها پول می‌دهند و بلیت می‌خرند. شاید به نظر برسد این خیلی خوب است که سلبریتی‌ها دیگر بابت شرکت در پروژه‌هایی با منابع مالی مشکوک، از واکنش اجتماعی مردم می‌ترسند و نشان می‌دهد تلاش‌ها و پرسشگری‌ها و روشنگری‌های پیش از این تا حدودی جواب داده است. اما هنوز همه آن چیزی که باید به آن دست یافت، محقق نشده است. حداقل خواسته عمومی می‌تواند این باشد که هیچ پروژه‌ای بدون منابع قابل توضیح و شفافیت مالی اساسا جلوی دوربین نرود.

سرمایه‌گذار «ما همه با هم هستیم» چه کسی است؟ با پول همین سرمایه‌گذار، «برنده باش» ساخته شد و از آنتن تلویزیون ملی پخش شد؛ برنامه‌ای که اعتراض و انتقاد علمای قم را به همراه داشت که مصداق کامل قمار است. همان کسی که هزینه‌های ساخت «رحمان ۱۴۰۰» را داد، فیلمی که مرزهای ابتذال در سینمای ایران را جابه‌جا کرد تا جایی که خود وزارت ارشاد نهایتا فیلم را از پرده پایین کشید و برای همیشه توقیف کرد. همان کسی که زوج «مدیری و گلزار» را کنار هم چیده و در چند فیلم تکرار کرده و قرار است اگر چیزی مانع مسیرش نشود در چندین فیلم دیگر هم تکرار کند. سلبریتی‌ها بهتر از رضا میرکریمی و کمال تبریزی، تهیه‌کننده و کارگردان «ما همه باهم هستیم»، متوجه شدند که کار با پول‌های مشکوک ممکن است بعدها باعث دردسر شود و برای همین به این مراسم نیامدند. طی یکی دو سال اخیر روی آنها از طرف افکار عمومی فشار سنگینی بود اما زبانه‌های آتش، تازه در حال رسیدن به دامن کسانی مثل میرکریمی و تبریزی است؛ کسانی که ارزش ذاتی کار آنها به‌عنوان فیلمساز خیلی بیشتر از بازیگران است و حیف بود که حتی در صورت پایان یافتن دوره اوج کارشان در سینما؟ درگیر این فضا شوند.

سجاد خواجه علیجانی یک ثروتمند نامرئی در سیستم اقتصادی ایران است که نه سن و سال بالایی دارد، نه پیشینه‌ای که به هیچ طریقه معقولی بتواند صعود او از یک جایگاه معمولی به این پایه از توانایی اقتصادی را توجیه کرد. به‌رغم اینکه اطلاعات ثبتی خواجه‌علیجانی در دسترس قرار دارد، هم‌اکنون مشاهده می‌شود که هیچ شرکتی به نام او و حتی به نام پدر و برادرش که سال ۱۳۸۹ با هم شرکت «گلپا رایان ویستا» را در محله نارمک تهران تاسیس کرده بودند، نیست. این شرکت با سرمایه اولیه ۱۰۰ هزار تومان به ثبت رسیده و سجاد علیجانی نه‌تنها اطلاعات خودش و خانواده‌اش، بلکه همه چیز را درباره این شرکت پس از آنکه ارتباطش با این مجموعه مشخص شد و در رسانه‌ها پیچید، به‌طور کامل از فضای وب حذف کرد. پس از اینکه ماجرای تقلب برنامه «برنده باش» در مسابقات پیامکی جشنواره جام‌جم مشخص شد، برای اولین بار توجهات به سمت اسپانسر این برنامه رفت که براساس اعلام پلیس فتا، فرد خاطی به مراجع قضایی معرفی شده است. با اینکه بارها به‌طور رسمی و از زبان شخصیت‌های مختلف، علیجانی مالک اپلیکیشن «برنده ‌باش» معرفی شده، براساس سایت این مسابقه، شرکت «افکار ایرانیان هوشمند» مالک اپلیکیشن این ‌برنامه اعلام شده است. شرکتی که حتی یک سایت هم ندارد و جالب‌تر آنکه نام علیجانی در فهرست مالکان آن نیست و سیدمسیح ‌قریشی و رومینا ثابت‌انصاری آن را در خرداد ۹۱ تاسیس کردند و با عنوان مدیرعامل و رئیس هیات‌مدیره اداره می‌کنند. ‌

علیجانی به همراه پدرش، در خرداد ۹۶ شرکت «گلپا تجارت جهانی ایرانیان» که نام آن شباهت زیادی به شرکت رایانه‌ای قبل‌شان داشت را تاسیس کردند. موسسانی که ‌فقط چهار ماه پس از راه‌اندازی، تمام سهام خود را به دو خانم واگذار می‌کنند و از آن خارج می‌شوند. در عین‌حال همین شرکت، مالک ‌اپلیکیشن «تیک» است. درواقع از مهرماه ۹۶ تاکنون هیچ شرکتی به نام رضا و سجاد خواجه‌علیجانی ثبت نشده است و هیچ ردپای مستقیمی از ‌علیجانی‌ها نمی‌توان پیدا کرد. در حقیقت پیش از آن هم تنها همان شرکت کوچک رایانه‌ای در محله چمن غربی هفت‌حوض نارمک به نام علیجانی‌ها بود و به لحاظ قانونی و قابل پیگرد، مشخص نیست که این همه ثروت طی همین چند سال محدود، از کجا و چطور به دست آمده است. در روزنامه حمایت که متعلق به قوه قضائیه است، در ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ یک آگهی منتشر شده است که اعلام می‌کند فردی به اسم سیدمحمد مقدسی، دادخواستی علیه سجاد خواجه‌علیجانی فرزند رضا به اتهام کلاهبرداری مرتبط با رایانه داشته است.

این آگهی اعلام می‌کند که «حسب دستور دادگاه طبق موضوع ماده تجویز ماده ۷۳ قانون آیین دادرسی مدنی به علت مجهول‌المکان بودن خوانده و درخواست خواهان مراتب یک نوبت در یکی ازجراید کثیرالانتشارآگهی می‌شود تا خوانده پس از نشر آگهی و اطلاع از مفاد آن به دادگاه مراجعه و ضمن اعلام نشانی کامل خود نسخه دوم دادخواست و ضمائم را دریافت و در وقت مقرر فوق جهت رسیدگی حاضر گردد.» چنانکه مشاهده می‌شود، حتی قوه قضائیه هم از محل زندگی سجاد علیجانی اطلاع دقیقی ندارد تا دادخواست را به دست او برساند. علیجانی در پشت صحنه «برنده باش» و فرش قرمز «ما همه با هم هستیم» قدم می‌زند اما معلوم نیست کجا زندگی می‌کند، کدام شرکت به نام اوست و انگار این همه پول را در فضایی نامرئی خلق کرده است. او حتی تمام اطلاعاتی که از خود و پدرش در فضای وب وجود داشت را حذف کرده است. سجاد علیجانی به همراه پدرش در سال ۱۳۸۹ شرکت «گلپا رایان ویستا» را در نارمک تهران با سرمایه اولیه ۱۰۰ هزار تومان ثبت کرده و سال ۱۳۹۲ به‌عنوان شهروند اصفهان در مسابقات بازی‌های رایانه‌ای «کلاه‌ قرمزی» به‌عنوان شرکت‌کننده‌ای از اصفهان حضور می‌یابد و یک دستگاه گوشی تلفن همراه گلکسی S۴ سامسونگ به‌عنوان برنده مرحله اول جایزه می‌گیرد.

او از آن سال تا به حال غیب می‌شود و ناگهان به‌عنوان یک مولتی‌میلیاردر که ۲۰میلیارد تومان خرج یک فیلم کرده و گشاده‌دستانه می‌گوید تمام فروش آن را به سیل‌زدگان تقدیم خواهد کرد، ظاهر می‌شود. علیجانی در این سال‌ها از کانال تلگرامی «خروس جنگی» که مطالب سرگرمی‌ساز منتشر می‌کرد تا تاسیس پنجره‌های پاپ‌آپ در فضای وب ایران، فعالیت‌های این‌چنینی متعددی انجام داده است که به نظر مختصر و کم‌اثر می‌رسند اما اینها همگی با آن چیزی که حیطه اصلی فعالیت اوست ارتباط دارند. سجاد علیجانی تا به حال هیچ‌گاه این خبر منتشر شده را تکذیب نکرد که در تولید پول مجازی بیت‌کوین فعال بوده است و از درگاه‌های مختلفی مثل یک کانال تلگرام گرفته تا پنجره‌های مزاحمی که موقع سرچ گوگل جلوی چشم افراد باز می‌شوند، برای ساختن بیت‌کوین، از کاربران بی‌خبر، از حجم اینترنت پولسازی می‌کند. معاشرت او با ستاره‌ها ممکن است صرفا باانگیزه مخفی کردن منابع اصلی درآمدش یا اصطلاحا پولشویی صورت نگیرد، بلکه این اقدامات جزء مستقیمی از فعالیت‌های او برای ساختن پول مجازی باشند.

بزرگ‌ترین خصوصیت سلبریتی‌ها که با گسترش فضای مجازی بیشتر از پیش میدان پیدا کردند این است که می‌شود آنها را گرداب بزرگی برای مصرف اینترنت توسط کاربران عادی دانست. این یعنی یک بازار داغ برای سازندگان بیت‌کوین که در صورت به کار رفتن هدایت شده آن، می‌تواند به شکلی غول‌آسا پولساز باشد. گذشته از اینکه بیت‌کوین برای امنیت اقتصادی ایران یک خطر جدی است. دزدیدن حجم از مخاطبان بی‌خبر یک جرم محرز است و دستگاه‌های مختلفی را در کشور راجع‌به اینکه چرا تاکنون درخصوص چنین موردی برخوردی نشده، ملزم به پاسخگویی می‌کند.

*فرهیختگان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تلویزیون در مواجهه با موسیقی کار شبکه‌های ماهواره‌ای را می‌کند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی در گفت‌وگویی از وضعیت موسیقی در کشور و رادیو و تلویزیون گفته است.

به گزارش سینماپرس، هنر را رسانه‌ها به مخاطبان معرفی می‌کنند. یکی از مهمترینِ این رسانه‌ها در کشور ما تلویزیون است که زیر نظر سازمان صدا و سیما اداره می‌شود. این سازمان، ۲۰ شبکه تلویزیونیِ سراسری، ۱۲ شبکه برون مرزی و ۳۳ شبکه استانی دارد که ساعت‌های بسیاری در طول شبانه روز برای مخاطبان میلیونیِ تلویزیون برنامه پخش می‌کنند. بیشتر این برنامه‌ها هم با موسیقی همراه هستند. حال باید دید تلویزیون با این حجم بالای برنامه‌ها و مخاطبانش، توانسته است در ارتقای سطح کیفی موسیقی در کشور و در نزد مخاطبان تاثیر بسزایی داشته باشد یا خیر.

امروز در دسترس‌ترین رسانه در کشور ما تلویزیون است. بی‌شک هیچ رسانه‌ای در ایران به اندازه‌ی تلویزیون مخاطب ندارد. در عین حال بیشترین حجم موسیقی در قالب برنامه‌های تلویزیونی پخش می‌شود. پس آنچه از تلویزیون چه در قالب برنامه‌های مختلف و چه در قالب برنامه‌های موسیقایی پخش می‌شود، بی‌شک تاثیر بسیاری بر جامعه خواهد داشت. بسیاری از اهل هنر بر این باورند که تلویزیون آنگونه که بایسته و شایسته است به موسیقی اصیل و جدی نمی‌پردازد و بیشتر به پخش موسیقی‌های سطحی مشغول است. از سوی دیگر مدیران تلویزیون شاید این نظر را چندان قبول نداشته باشند. آنها می‌گویند شبکه‌های تلویزیونی تعدادشان زیاد است و انوع مختلف موسیقی از این شبکه‌ها پخش می‌شود.

حمیدرضا نوربخش از خوانندگان مهم موسیقی ایرانی است و در عین حال مدیرعامل خانه موسیقی هم هست. سراغ او رفتیم تا اوضاع موسیقی را از دیدگاه وی بررسی کنیم.
 

*بسیاری از اهالی موسیقی نسبت به آنچه به عنوان موسیقی در شبکه‌های مختلف صدا و سیما پخش می‌شود، رضایت ندارند. دیدگاه شما نسبت به اوضاع کنونی موسیقی در رادیو و تلویزیون چیست.

سال‌های سال است که ارتباط بخش جدی موسیقی با رادیو تلویزیون قطع است. عمده‌ترین دلیلش این است که موسیقی در این رسانه دارای هویت و جایگاه مشخصی نیست. دیگر مسائل از همین ماجرا ناشی می‌شود. شان و منزلتی که شایسته موسیقی است، در تلویزیون برای این هنر رعایت نمی‌شود.

نگاه غیر اصولی وقتی به این هنر در تلویزیون وجود دارد، هنرمندان مهم عرصه موسیقی به این رسانه نمی‌روند.

*شما به عنوان خواننده تا کنون به تلویزیون نرفته‌اید؟

من خواننده اوایل دهه شصت و اواخر دهه هفتاد هستم. آن زمان هم خوانندگان زیادی روی کار نبودند. خودم هیچ وقت به عنوان خواننده حاضر نشدم به این رسانه بروم. دلیلش هم این بود که تلویزیون برای موسیقی منزلت قائل نبود و ساز را نشان نمی‌داد. درست مانند این است که شما را به همراه خانواده‌تان به یک مهمانی دعوت کنند و اعضای خانواده را به پستویی بفرستند و خودتان را به اتاق پذیرایی ببرند و بالا بنشانند. این کاری است که تلویزیون با ما خوانندگان انجام می‌دهند.

از سوی دیگر چرا منِ خواننده باید به تلویزیون بروم و پلی‌بک(پخش موسیقی از طریق دستگاه پخش کننده و لب زدنِ خواننده) کنم. از میان خوانندگان قدیم یک مورد به من نشان دهید که خواننده‌ای به تلویزیون رفته و پلی بک کرده باشد.

قبل از انقلاب کدام یک از خوانندگان موسیقی ایرانی پلی‌بک کرده‌اند؛ شجریان، شهیدی، بنان یا نادر گلچین پلی بک می‌کردند؟

پلی‌بک برای خوانندگان پاپ بوده و هست. علتش هم این بود که اصلا فلسفه‌اش متفاوت است. ما در موسیقی سنتی چیزی به نام نمایش نداریم.

تلویزیون خواننده موسیقی سنتی را مجبور به پلی‌بک می‌کند. اصلا مگر می‌شود آواز را پلی‌بک کرد؟ مگر آواز زمان‌بندی دارد؟ مگر سرِ ضرب دارد؟

این کارها اتفاق می‌افتد و نتیجه‌اش نمایشی مضحک است. متاسفانه برخی از همکاران ما هم می‌پذیرند که در این نمایش مضحک شرکت کنند. البته هر هنرمندی خودش مختار است.

برنامه‌ای مشخص و جدی در تلویزیون با موضوع موسیقی نداریم. موسیقی سنتی ابدا در تلویزیون وجود ندارد. اگر هم وجود دارد به همین شکلی است که برایتان شرح دادم و به نظرم بهتر است که اصلا وجود نداشته باشد.
درباره آموزش موسیقی هیچ برنامه‌ای در تلویزیون نداریم. درباره آشپزی و همه چیز آموزش داریم الا درباره موسیقی.

*در حال حاضر حدود سی شبکه تلویزیونی داخلی داریم که برخی از آنها در ساعات شبانه‌روز قطعه‌هایی از موسیقی سنتی را پخش می‌کنند. همچنین چند برنامه با موضوع موسیقی هم در شبکه‌های مختلف روی آنتن می‌روند.

گاهی برنامه‌هایی خاص در قالب گفت‌وگو شکل می‌گیرد که کمکی به موسیقی نمی‌کند. برنامه‌ها باید به گونه‌ای باشند که به ارتقاع سطح فرهنگ موسیقایی جامعه کمک کند. اگر برنامه‌ای گفت‌وگویی و تحلیلی در تلویزیون اجرا شد که در آن چند موزیسینِ خاص هم حضور داشتند، چنین برنامه‌ای تنها برای موزیسین‌ها جذاب است و خیلی به درد عموم مردم نمی‌خورد.

باید پرسید برای ارتقای ذائقه شنیداری مردم چه کرده‌اید؟ ذائقه موسیقایی مردم باید تربیت شود. یکی از رسالت‌های تلویزیون ارتقای سطح فرهنگ عمومی است که در اساسنامه‌اش هم آمده است. بخشی از این فرهنگ عمومی سلیقه و ذائقه شنیداریِ مردم است.

اگر امروز ذائقه شنیداری جامعه ما چندان مناسب نیست دلیلش پخش آثاری سخیف، بی‌هویت و بی‌ارزش از رسانه ملی است. مردم مجبورند که این نوع موسیقی‌ها را بپذیرند چرا که رسانه این آثار را به خوردشان می‌دهد.

کدام یک از برنامه‌های پربیننده تا کنون موزیسینی درجه یک و ممتاز، فرهیخته و بادانش دعوت کرده است. معمولا خوانندگانی دعوت می‌شوند که در برنامه‌های تلویزیونی یک شبه مشهور می‌شوند و در ادامه باز هم به همان برنامه‌ها دعوت می‌شوند.

در نوروز ما در هر شبکه برنامه‌هایی ویژه داریم. مهمانان ویژه‌ی این برنامه‌ها در چند سال اخیر را بررسی کنید. از کدام چهره‌ی ارزشمند موسیقی ایران دعوت شده است؟

*امسال در یکی از ویژه‌برنامه‌های نوروزیِ سیما، خواننده‌ای دعوت کردند که یک آلبوم رسمی هم در کارنامه‌اش نداشت و کل فعالیت جدی‌اش در عرصه موسیقی به یک سال هم نمی‌رسید.

چرا این اتفاق می‌افتد؟ فضای مجازی را بررسی می‌کنند و براساس موج‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی ایجاد شده، مهمانان را انتخاب می‌کنند. یعنی تلویزیون به اتفاق‌های شبکه‌های مجازی دامن می‌زند و بلافاصله شبکه‌های مجازی به اتفاق‌های تلویزیونی دامن می‌زند. این یک دور باطل است. تلویزیون به نوعی دنباله روی شبکه‌های مجازیمانند اینستاگرام است.

کسی که ویدیواش در رادیو جوان لایک‌های زیادی خورده است، فردا مهمان یکی از برنامه‌های تلویزیونی می‌شود.
به نظرم هیچ آدم منصفی نمی‌تواند این ضعف‌را نادیده بگیرد. مدیران بسیاری با سلایق مختلف آمده‌اند و رفته‌اند و هیچ اتفاقی هم نیافتاده است.

متاسفانه نگاهشان پرکردن آنتن است و نگاه فرهنگی ندارند.

*وقتی به آقای معلم مدیر سابق مرکز موسیقی و سرود صدا و سیما گفتم که در برنامه‌های تلویزیونی موسیقی جدی کمتر پخش می‌شود و بیشتر از همه موسیقی‌های سطحی را پخش می‌کنند؛ او این حرف‌ را قبول نداشت و استدلالش این بود که موسیقی‌ مانند غذا است و به همه نوع غذایی نیاز است. مثلا برخی به فست‌فود و برخی هم به غذاهای سنتی نیاز دارند.
استدلال دیگر آقای معلم این بود که موسیقی‌های جدی در ساعات مختلف شبانه‌روز از تلویزیون پخش می‌شوند.

من نگاه انحصارگرایانه ندارم. موسیقی پاپ را به هیچ وجه رد نمی‌کنم. اصلا درست نیست که بگوییم همه اقشار مردم باید موسیقی ایرانی بشنوند. مگر خودِ ما که هنرمند موسیقی سنتی هستیم، در همه ایام و ساعات سال، فقط موسیقی سنتی گوش می‌کنیم. مگر ما همیشه حرف جدی می‌زنیم.

ولی ما می‌گوییم هر چیزی جای خودش. موسیقی سنتی ما جایش کجاست. تلویزیون در طول شبانه‌روز باید سی شبکه را تغذیه کنید. از این میان شبکه‌های استانی ماجرای متفاوتی دارند که در جای خودش جای بحث دارد. ولی در همین شبکه‌های رسمی در طول شبانه‌روز آیا ما دو ساعت حقمان هست یا نه! آن هم البته در ساعت پربیننده‌ی تلویزیون. نه در ساعتی که شبکه‌های تلویزیونی کمترین میزان مخاطب را دارند.

از سوی دیگر دفتر موسیقی سازمان صدا و سیما نقشی در پخش موسیقی سازمان ندارد. دفتر موسیقی آثاری را تولید می‌کند و اگر مسئولان شبکه‌های مختلف صلاح ندانند، اصلا پخش نمی‌شوند.

ما با مرکز موسیقی سازمان صدا و سیما طرف نیستیم. این مرکز آثار خوبی هم تولید می‌کند. در آرشیو این مرکز آثار ارزشمندی وجود دارد.

چند سال پیش که آقای صوفی مدیر مرکز موسیقی سازمان بودند، با سازمان مذاکره کردیم تا حدود ۱۰۰ اثر را با برند خانه موسیقی تولید کنیم. آخرش به این رسیدیم که تضمین پخش نداریم. تولید میشد اما تضمین پخش نداشت. ما شرط تضمین پخش را وسط کشیدیم و در نهایت به نتیجه نرسیدیم. البته صرفِ تولید آثار خوب بود اما در نهایت وقتی پخش نمی‌شد فایده‌ای نداشت.

فکر می‌کنید برای تولید تیتراژ یک سریال از دفتر موسیقی اجازه می‌گیرند؟ به هیچ وجه. شبکه‌ها در این باره مستقل عمل می‌کنند.

به نظرم باید مجوز رسانه های خصوصی را بدهند. در قانون ما رسانه باید در انحصار حاکمیت باشد و از سوی دیگر هم محدودیت‌های بسیاری وجود دارد.

در همه جای دنیا تلویزیون دولتی هست و در کنارش شبکه‌های تلویزیونی خصوصی هم فعالیت می‌کنند.

*مخاطبی که علاقه‌مند به موسیقی ایرانی است نمی‌تواند موسیقی محبوبش را در میان شبکه‌های مختلف پیدا کند.

الان شما به من بگویید که پخش موسیقی سنتی یا هر موسیقی جدی دیگری در شبکه‌های تلویزیونی کشور چه ساعتی است.
این که به طور تصادفی هم ممکن است اثر خوبی پخش شود که فایده ندارد. الان می‌دانیم که فلان سریال یا فلان برنامه خانواده یا فلان برنامه آشپزی درست چه ساعتی پخش می‌شوند.

* نظرتان درباره برخی برنامه‌هایی که با موضوع موسیقی و با محوریت گفت‌وگو روی آنتن می‌رود چیست؟

این‌ها برنامه‌ها جدی نیستند. برنامه‌هایی سرگرمی برای پرداختن به موسیقی روز جامعه هستند. این برنامه‌ها در ارتقای سطح فرهنگ موسیقایی جامعه کمکی نمی‌کنند. البته در جایگاه خودشان برنامه‌های مناسبی هستند اما هدف ما چنین برنامه‌هایی نیست.

در گذشته برنامه‌ای مانند «هفت شهر عشق» پخش می‌شد. آرشیو این برنامه از شاهکارهای موسیقی ماست و منبعی برای پژوهش به حساب می‌آیند.

«گلچین هفته» برنامه‌ای درجه یک بود. در رادیو و تلویزیون از اینگونه برنامه‌های ماندگار داشتیم.

به هر حال برنامه‌های خوبی هم در این زمینه ساخته شده اما این برنامه‌ها مقطعی و حاصل سلیقه مدیرانی خاص بوده است.

نگرانی اصلی ما این است که مردم برنامه‌ی موسیقی جدی نمی‌بینند. اگر هم برنامه‌ای جدی در این زمینه پخش می‌شود، زمانش مشخص نیست و مخاطب باید به طور تصادفی آن را پیدا کند.

در همین برنامه‌هایی که گه‌گاهی در تلویزیون و به طور تصادفی پخش می‌شود هم ایراداتی وجود دارد. آیا این برنامه‌ها حق کپی‌رایت را رعایت می‌کنند. وقتی رسانه‌ای می‌خواهد اثری از یک هنرمند پخش کند، باید حقوق مادی و معنوی آن را پرداخت کند. حقوق مادی که مشخص است و حقوق معنوی هم حقِ عدم تفسیرِ اثر است. اثر یک هنرمند را نباید تفسیر کرد و این فقط خودِ هنرمند و البته مخاطب است که می‌تواند یک اثر را تفسیر کند.

* پیش آمده که اثری از شما در یکی از شبکه‌های تلویزیونی یا رادیویی پخش شود و از شما و از آهنگساز یا شرکتِ منتشر کننده اجازه نگرفته باشند.

بله. مگر تا الان از کسی اجازه گرفته‌اند.

*آخرین باری که اثری از شما پخش شده و خودتان شنیده‌اید کی بوده است. اثری که نه از آهنگسازش و نه از شما و نه از شرکت منتشر کننده اجازه پخشش را نگرفته باشند.

بیشتر در رادیو شنیده‌ام. در تلویزیون هم شاید همین چند ماه پیش بود که اثری با صدای من و خوانندگی سهراب پورناظری پخش کردند. چندی پیش هم اثری با صدای من و آهنگسازی داریوش پیرنیاکان پخش کردند.

شاید بگویند فلان اثر مال شرکت «سروش» است و متعلق به صدا و سیما است. اما با این حال به این راحتی هم نیست. من این اثر را برای قرار دادن در سی‌دی و فروش از راه سی‌دی خوانده‌ام. «سروش» حق ندارد این اثر را از رادیو و تلویزیون پخش کند.

تلویزیون آنتنش را برای پخش تبلیغات ثانیه‌ای می‌فروشد. اما برای پخش آثار هنرمندان همه چیز رایگان می‌شود.

* شما مدیرعامل خانه موسیقی هستید. با دیدگاه اهالی موسیقی که خیلی‌هایشان اعضای خانه موسیقی هستند آشنایید. اهالی موسیقی هم همین گلایه‌ها را دارند.

بله. سال گذشته ما کمپین تشکیل دادیم تا حقوق هنرمندان را در صدا و سیما پیگیری کنیم. خیلی از هنرمندان به ما وکالت دادند.

* پیگیری‌ها به کجا رسید؟

مذاکراتی با مسئولان صدا و سیما داشتیم اما متاسفانه به جایی نرسید.

* ممکن است به شکایت و پیگیریِ حقوقی بیانجامد؟

بله. ممکن است. ما دوست داریم با تعامل این مسائل را حل کنیم.

البته گاهی برخی هنرمندان دوست دارند آثارشان از تلویزیون پخش شود، چرا که معتقدند این کار نوعی تبلیغ برایشان محسوب می‌شود. این هنرمندان دیدگاه متفاوتی دارند و قابل احترام است.

اما کسی مانند شهرام ناظری همیشه به پخش آثارش از شبکه‌های تلویزیونی اعتراض داشته است.

موسیقی سنتی ما سال‌هاست که در معرض خطر است. نگاه ما سیاسی نیست. ما به نگاه و جهت‌گیری رسانه کاری نداریم. حرف ما این است که برای این موسیقی بیش از این‌ها باید شان و منزلت قائل باشید. این هنر مخاطب را به تفکر وادار می‌کند. این هنر فرهیخته است. از هر نظر که نگاه کنیم موسیقی جدی آدمی را از ابتذال دور می‌کند.

موسیقی‌های بد در رفتار آدم‌ها تاثیر می‌گذارد. موسیقی سنتی بسیار پاک است. پرداختن به این موسیقی یعنی پرداختن به سعدی، مولانا، حافظ و عطار.

متاسفانه هم اکنون زنگ خطر جدی درباره موسیقی سنتی به صدا در آمده است.

* این زنگ خطر کجا خودش را نشان می‌دهد.

موسیقی که از کشورهای دیگر می‌آید با خودش تیپ، رفتار، ادبیات، ناهنجاری و تربیت خاص خودش را می‌آورد. در جهت مخالفش موسیقی سنتی با خودش منش و تربیت فرهیختگی می‌آورد.

واکنش مخاطبان کنسرت‌های خارج از کشور را با مخاطبان موسیقی سنتی قیاس کنید. نوع حرف زدن و نوع لباس پوشیدنشان با هم فرق می‌کند. کسی که موسیقی سنتی گوش می‌دهد اهل اندیشه، مطالعه، تفکر و شعر است. نگاه این آدم متفاوت است. در یک خانواده دو بچه را با هم مقایسه کنید؛ بچه‌ای که ساز سنتی می‌نوازد با بچه‌ای که باری به هر جهت زندگی می‌کند. تفاوت این دو با هم بسیار زیاد است.

*‌ چندی پیش مصاحبه‌ای با آقای کیوان ساکت داشتم و او می‌گفت که ما به شبکه‌ای اختصاصی برای موسیقی نیاز داریم.

بله. کاملا درست است. من انتظار را پایین‌تر آوردم. از صدا و سیما خواستم به موسیقی زمان بدهد. ساعتی مشخص برای موسیقی اختصاص داده شود.

* فکر کنید برنامه‌ای می‌خواهد با موضوع موسیقی ساخته شود. چنین برنامه‌ای چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد.

در برنامه موسیقی باید مخاطب عام در نظر گرفته شود، پس باید جذابیت داشته باشد. پخش موسیقی مهمترین عامل در چنین برنامه‌هایی است. تصویر موسیقی یعنی مثلا پخش یک کنسرت موسیقی. فقط حرف زدن و گفت‌وگو کافی نیست. در عین حال باید دقت شود که حرف‌ها باید برای مخاطب عام باشد.
آنالیز یک اثر از ویژگی‌های مهم یک برنامه تلویزیونی است.
مهمترش این است که ما با مخاطب عام سخن می‌گوییم و مخاطب ما فقط خواص نیستند. شرط اولش اما پخش موسیقی و نشان دادن ساز است. الان جوانان ما سازهای موسیقی ایرانی را نمی‌شناسند. اما همان جوان‌ها کیبورد، گیتار و درام را می‌شناسند.

عناصر فرهنگی ایران را که بخشی از آنها همین سازها هستند، در تلویزیون خودمان نمی‌بینیم و در عین حال در بیش از ۱۰۰ کانال ماهواره‌ایِ فارسی زبان هم نمی‌بینیم. یعنی تمام این حرف‌هایی که زدیم در شبکه‌های ماهواره‌ایِ فارسی زبان هم نیست. یعنی تلویزیون در مواجهه با فرهنگ موسیقایی ما همان کاری را می‌کند که شبکه‌های ماهواره‌ای انجام می‌دهند.

تیغ سانسور صدا و سیما دامن موسیقی جدی را گرفته است. چرا که موسیقی پاپ کار خودش را انجام می‌دهد.

* نکته آخر.

ما دوست داریم که مبانی فرهنگی، هنری و هویتی‌مان تقویت شود. ما از رسانه انتظار داریم. بحث انتقاد نیست. از روی دلسوزی می‌گوییم. مسئولان رسانه باید به این مسائل فکر کنند. ما دلمان می‌سوزد و می‌دانیم که راهی که الان می‌روند ثمرات بدی دارد. همه‌ی حرف‌های امروز را هم به عنوان یک خواننده و هم به عنوان مدیر صنف گفتم.

برنامه‌ای باید باشد. در میان همه‌ی این شبکه‌ها، یک برنامه موسیقی هم باید باشد.

عدم حضور منِ خواننده در برنامه‌های تلویزیون به دلیل همین کم‌لطفی‌هاست. با رسانه مخالفت کردن معنا ندارد.
مشکل استاد شجریان هم همین بود. شجریان خودش چندین بار گفته که بحث رعایت نکردن احترام هنرمندان است.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

انتقاد بهنوش بختیاری از بازیگران پورشه سوار و کوکائین باز +عکس – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بهنوش بختیاری بازیگر سینما و تلویزیون، با انتشار پستی در فضای مجازی، از بی‌توجهی به غلامحسین لطفی گلایه کرد.

به گزارش سینماپرس، بهنوش بختیاری بازیگر سینما و تلویزیون، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود، از بی‌توجهی اهالی هنر به غلامحسین لطفی، هنرمند کشورمان گلایه کرد.

بختیاری در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

تلفنی با آقای غلامحسین لطفی بازیگر…کارگردان و تهیه کننده تلویزیون صحبت می‌کردم.

تنها در قزوین زندگی می‌کند و شش سال است که پیشنهاد کاری نداشتن …میدونم که اوضاع میزونی ندارن …هرچند که سرشار از مناعت طبع هستن… ن.

کارگردانان و تهیه کنندگان محترم تا زنده‌ایم به هنرمند احترام بگذاریم و احترام یعنی پیشنهاد کار به کسی که بلد اون کار است… ت. نه آقا و خانمی که پورشه دارد…پارتیش به راه… ه. مشروب وکوکائینشم به راه …یه پولیم میده تا بازی کنه… ه.  یادمه آقای لطفی کارگردان سریال زیبا و خاطره انگیز آینه بودن و ما چقدر از دیدن این سریال شبهای قشنگی کنار خانواده رقم‌میزدیم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«برادرجان» خشن است یا فیلم‌های تارانتینو؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمدرضا آهنج کارگردان سریال «برادرجان» در نشست نقد و بررسی این سریال، دلیل احساس نارضایتی مخاطبان از کیفیت مجموعه در نیمه دوم ماه رمضان را بالارفتن توقعات در نیمه نخست دانست.

به گزارش سینماپرس، نشست سریال «برادرجان» امروز یکشنبه ۱۲ خرداد با حضور جمعی از بازیگران و عوامل این سریال در دفتر وصف صبا برگزار شد.

این نشست با بیش از یک ساعت تأخیر به دلیل ورود با تأخیر برخی بازیگران، با حضور محمدرضا آهنج کارگردان، محمدرضا شفیعی تهیه‌کننده، علی نصیریان، آفرین عبیسی، ندا جبرائیلی، شیوا ابراهیمیان، حسام منظور، سعید چنگیزیان از بازیگران سریال آغاز شد.

شفیعی در ابتدای جلسه گفت: سریال «برادرجان» ماحصل زحمت یک گروه ۸۰ نفره است و امیدواریم مخاطب این سریال را دوست داشته باشد.

نیمه اول سریال توقعات را بالا برد

آهنج نیز در ادامه درباره افت فیلمنامه در دهه دوم ماه رمضان گفت: شاید بخش اول فیلمنامه توقع را بالا برده است و انتظار بیشتری داشته‌اید که شاید ما نتوانستیم آن را برآورده کنیم. با این حال عواملی هست که تعیین می‌کند فیلمنامه به چه سمتی برود.

کارگردان «برادرجان» درباره انگیزه پرداختن به موضوع حق‌الناس نیز عنوان کرد: از زمانی که قتل هابیل توسط قابیل رقم خورد، برخی موضوعات هم به صورت تکراری وجود داشته‌اند. با این حال نوع روایت و به‌روز شدن این موضوع که در سال ۹۸ طراحی شده است ماجرا را متفاوت می‌کند که مسائل مبتلابه روز را هم در بر گرفته است اما اقبالی که در آمار می‌بینیم نشان می‌دهد هنوز این قصه دیدنی است.

شباهت دیالوگ‌گویی کاراکترها را قبول نداریم

شفیعی در ادامه درباره شباهت دیالوگ‌های هر طبقه و فرد در سریال توضیح داد: هر نویسنده‌ای امضایی دارد اگر فیلمنامه‌های نعمت‌الله را اسمش را پاک کنید باز هم از سبک او می‌توان تشخیص داد. من این را قبول ندارم که همه شبیه هم هستند. این فیلمنامه خاصیتی دارد که آهنگ و طنین دارد و دیالوگ‌های پینگ‌پنگی بین کاراکترها شکل می‌گیرد. در این فیلمنامه استفاده به جا از ضرب‌المثل‌ها و پاسخ‌های درست را در دیالوگ‌ها می‌بینیم.

حسام منظور نیز درباره دیالوگ‌های سریال گفت: من ادبیات دراماتیک خواندم و از این منظر می‌توانم به دیالوگ‌ها نگاه کنم. نباید انتظار داشت دیالوگ‌ها شبیه زندگی واقعی باشد. از طرفی هر نویسنده استایل خودش را دارد و با آن شناخته می‌شود.

وی درباره موضوع حق‌الناس نیز بیان کرد: تم‌های کارهای درام آنقدر متنوع نیست و حق، عدالت، عشق و… از جمله اینهاست. این نگاه مولف است که به آن تازگی می‌دهد.

«برادرجان» خشن است یا فیلم‌های تارانتینو؟

منظور در بخش دیگر در پاسخ به سوال خبرنگار مهر درباره خشونت و تنش‌های زیادی که در سریال وجود دارد، اظهار کرد: اگر این صحنه‌ها نباشد بازیگری کسل‌کننده می‌شود همه این فراز و فرودها و کنش‌های دراماتیک نقش را جذاب می‌کند. خشونت هیچ حد و مرزی ندارد. اگر حد و مرز قایل شویم آن وقت درباره فیلم‌های تارانتینو چه باید بگوییم؟

وی افزود: هیچ وقت کار تحقیقاتی صورت نگرفته است که مثلاً خشونت در یک اثر نمایشی از این حد نباید بالاتر برود. این را هم باید دانست که نمایش خشونت هیچ وقت به معنای ترویج آن نیست و اصلاً نمایش هر مساله‌ای به معنای ترویج آن نیست.

سعید چنگیزیان نیز در ادامه در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا چندین نفر در سریال پیت به دست می‌گیرند و سراغ آتش زدن مکان‌های مختلف می‌روند و همچنین میزان خشونت در سریال بیان کرد: از شما تعجب می‌کنم که مثل عموم صحبت می‌کنید. چرا در باقی شخصیت‌ها نمی‌گردید تا حال و احوال زندگی خوب را پیدا کنید. از لحظه‌ای که من در نقش ستار تغییر کردم دیگر خشونتی از این شخصیت دیده نمی‌شود. درخواست من این است خشونت ریز را تعمیم ندهید.

وی تأکید کرد: همه که پیت در دست نگرفتند و بخش بزرگی از این قصه تفاوت این دو خانواده است. ما در خانواده کریم بوستان شیوه بوستان را می‌بینیم و اینکه باقی اعضای خانواده‌اش چطور در درام پیش می‌روند.

تئاتر و سینما عکسبرداری از واقعیت نیست

علی نصیریان نیز در ادامه درباره نمایش واقعیت و همچنین پرداختن به خشونت گفت: نمایش، سینما و تیاتر روایتی دارد که عکسبرداری از واقعیت نیست.

وی ادامه داد: اساس یک کار دراماتیک جنگ است. دنیا در حال برخورد است و درام بدون جنگ نمی‌شود. این خاصیت کار دراماتیک است.

نصیریان همچنین درباره تکرار تم حق‌الناس عنوان کرد: اگر غزل‌های حافظ را بخوانید تم و موضوع آن شاید با بسیاری از شاعران قبل از خودش تکراری باشد، اما نوع آن به گونه‌ای است که انگار تازه است.

وی درباره دیالوگ‌های سریال نیز گفت: من کمی نسبت به دیالوگ‌ها ایراد دارم. نعمت‌الله خیلی خوب نوشته است اما گاهی اوقات پیچیدگی باعث می‌شد برای ما هم به لحاظ حفظ کردن دشواری ایجاد کند.

این بازیگر پیشکسوت تأکید کرد: البته هر کاری ایده آل نمی‌شود با این حال تا آنجا که من با مردم کوچه و بازار تماس داشتم تقریباً همه این مجموعه را نگاه می‌کردند و ابراز لطف داشتند.

نصیریان تأکید کرد: کارگردان، نویسنده، تهیه‌کننده و تصویربردار این کار بسیار تحت فشار بودند و اگر فرصت بیشتری داشتند که می‌توانستند کار را با خیال راحت تر انجام دهند و مسلماً این کار بسیار اساسی‌تر می‌شد. من شاهد بودم با چه فشار و زحمتی سریال ساخته شد. در مجموع گیرایی‌ها و جذابیت‌هایی داشته که مردم را راضی کرده است حتی این تنش‌هایی که می‌گویید ممکن است در نقاطی زیاد و یا تکرار شده باشد.

خشونتی که بدآموزی ندارد

آفرین عبیسی نیز تصریح کرد: در سینما این‌طور نیست که اینقدر تمرین داشته باشد و برای من به شخصه مشکل بود که در کنار دیگر بازیگران حضور مستمر داشته باشم.

وی در ادامه درباره اینکه تنش‌ها چه تاثیری روی او گذاشته است، گفت: خشونتی که یکی از دوستان گفتند روی من تاثیر گذاشت، جایی از من خواستند بلندتر حرف بزنم و من گفتم من نمی‌توانم اما تجربه جدیدی بود و من استفاده کردم و خوشحالم که در کنارشان بودم.

شیوا ابراهیمی نیز در ادامه درباره متن نعمت‌الله یادآور شد: متن‌های نعمت‌الله از فیلترهای زیادی رد می‌شود و در ادامه بازیگران هم حس خود را به کار اضافه می‌کنند. ما وقت کمی داشتیم ولی سعی کردیم باز هم اتفاق خوبی را شکل دهیم. من فکر می‌کنم بدآموزی وقتی صورت می‌گیرد که ما نتیجه را نبینیم اما در این سریال کسانی که خشونت می‌کنند از هم می‌پاشند تصویری که از خون و خون‌ریزی می‌بینید به گونه‌ای است که در همان لحظه نمی‌توان گفت خشونت صورت گرفته است و من معتقد نیستم که بدآموزی صورت گرفته است.

ندا جبرائیلی بازیگر نقش لیلا نیز در نشست درباره تفاوت نقش‌ها گفت: این انتخابی است که جهان نمایش را شکل می‌داد ولی تنوع شخصیت‌ها نوعی تفاوت‌ها را نمایش می‌دهد اینکه چاووش معتقد است که مثلاً پسر با دختر ازدواج کند و بیوه با مرد یا تفکرات دیگر شخصیت‌ها این تفاوت‌ها را نمایش می‌دهد و بازیگران سعی کردند دیالوگ خود را بر اساس این تفاوت‌ها بیان کنند.

چطور قصه را در هالیوود و بالیوود می‌پذیرد و اینجا نمی‌پذیرید؟

آهنج در ادامه درباره فضای غیرواقعی برخی از صحنه‌ها مثل صحنه چاقو خوردن آراز و بعد انار خوردن در کنار کسی که فکر می‌کند از او چاقو خورده است، توضیح داد: دوستان ما برنامه «در شهر» نمی‌سازند! چطور وقتی بازیگر روی سن نمایش قرار می‌گیرد یا فیلم هالیوودی یا بالیوودی می‌بینید قصه را می‌پذیرید اما اینجا داستان را نمی‌پذیرید.

نصیریان نیز در ادامه گفت: چخوف را چگونه نویسنده‌ای می‌بینید؟ او هم یک سبک مطلق ندارد. الان سبک‌های رئال و سوررئال و… ترکیب شده است.

آهنج نیز اضافه کرد: اتفاقاً به نظرم کار هنرمندانه نویسنده است که هم چاقو زدن که جزو ممیزی‌هاست، نشان می‌دهد و هم روح رحمانی مادر را نشان می‌دهد که آنها را جمع می‌کند و با انار خوردن کنار هم جمع می‌شوند. من از این سکانس دفاع می‌کنم.

وی درباره اینکه چرا در سریال، شخصیت‌ها به جای مراجعه به قانون خود دست به مقابله می‌زنند، بیان کرد: قانون به وقت خود در روند قصه حضور پیدا کرده است و مقتدر هم عمل می‌کند. درباره پیت نفت هم من شوخی‌ای گاهی بیان می‌کنم که الان دیگر پیت نفت سر سفره مردم پیدا نمی‌شود و خیلی نگران نباشید.

شفیعی نیز در ادامه یادآور شد: نویسنده برای شخصیت وضعیتی قرار می‌دهد که خیلی امکان شکایت را ندارد مثلاً چاووش امکان شکایت ندارد ولی وضعیت منیژه یا کریم بوستان یک طرفه است و شکایت می‌کنند و به این ترتیب موضوع را پیگیری می‌کنند.

آهنج هم در ادامه بدون اینکه نامی از کسی ببرد، گفت: یکی از مسئولان قوه قضاییه به من گفت اگر زمانی قرار بود فیلمی درباره حق‌الناس بسازیم حتماً با همین شکل می‌خواستیم ساخته شود.

وی همچنین در پاسخ به سوال دیگری درباره خشونت سریال برای کودکانی که پای سریال می‌نشینند عنوان کرد: به نظرم روی اخبار هم باید زیر ۱۲ سال و ۱۴ سال بزنند تا کودک کنار بزرگسال ننشیند و اصلاً یک آرم زیر ۱۸ سال گاهی باید روی تلویزیون حک شود. هرچند جامعه نسبت به این مساله لجبازی دارد و اگر بزنیم بیشتر می‌بیند.

آهنج: وقت بیشتر داشتم متن با سلیقه خودم پیش می‌رفت

آهنج با اشاره به اینکه نظارت نعمت‌الله روی تدوین کار بوده است، گفت: نه اینکه بگویم نعمت الله سلیقه خود را اعمال کرد اما چون وقت نداشتم او در مراحل پس تولید و تدوین کار هم حضور داشت و شاید اگر وقت بیشتری داشتم متن با سلیقه خودم پیش می‌رفت.

وی در بخشی دیگر به فضای ملودرام دو سریال دیگر رمضان اشاره و بیان کرد: خاطرم می‌آید سالی که من سریال «جراحت» را روی آنتن داشتم شبکه دیگر کار طنز داشت و این باید رعایت شود اما امسال همه کارها ملودرام بودند.

کارگردان «برادرجان» با اشاره به بیان اصول اخلاقی در این سریال هم گفت: ما موظف هستیم بسیاری از اصول اخلاقی را تذکر دهیم. ستار در عین اختلاف با پدر اما به او احترام می گذارد. ما در تلویزیون عاشقانه های محدودی داریم اما ما عشق را در این سریال در سن ۶۰ سالگی نمایش دادیم.

علی نصیریان نیز در پایان جلسه اظهار کرد: این اولین بار بود که وارد کاری می‌شدم که متن را تا آخر نخوانده بودم ولی احساس کردم باید این کار را انجام دهم و آنچه دیدم بیش از توقع اولیه‌ام بود.

وی افزود: ما ضعف داریم ولی تلاش هم می‌کنیم و این تلاش خوبی است که آثار دراماتیک داشته باشیم. برخی نقدهایی که مطرح شد برخی از آن‌ها نقد خود من هم بود، مثل وحدت موضوعی که در سریال تحت‌الشعاع قصه‌های فرعی قرار گرفت.

حاشیه‌های نشست

– نشست با حدود یک ساعت تاخیر آغاز شد و از اولین هنرمندانی که در جلسه حاضر شدند علی نصیریان و آفرین عبیسی دو بازیگر پیشکسوت سریال بودند.

– در یکی از سوالات مطرح شد که علی نصیریان بابت ایفای نقش در این سریال هشتصد میلیون دستمزد دریافت کرده است که این پرسش با خنده بازیگران و شوخی‌های نصیریان مواجه شد. حسام منظور در این بخش تأکید کرد که این رقم هم برای دستمزد استاد نصیریان اندک است.

– سعید نعمت الله نویسنده سریال غایب اصلی این نشست بود چرا که بیشتر سوالات درباره متن داستان و دیالوگ‌های کاراکترها بود.

– برخی از بازیگران نسبت به سوالات خبرنگاران نقد داشتند که در پایان نصیریان نقدها را باعث پیشرفت و رشد سریال ها دانست.

مشاهده خبر از سایت منبع