X

بایگانی شهریور 2, 1398

دفتر سینمایی

راسل کرو در فیلم «قاطی کرده» در نقش راننده عصبانی ظاهر می شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس : بازیگر فیلم «گلادیاتور» با نمایش اولین تریلر از فیلم جدیدش در نقش یک راننده از کوره در رفته دیده شد.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، راسل کرو که جدیدترین نقشش را در فیلم «قاطی کرده» یا «Unhinged» بازی کرده؛ با نمایش اولین تریلر فیلم در این نقش دیده شد.

او در این فیلم شخصیت راننده‌ای را ایفا می‌کند که خشمش از رانندگی را به سطح دیگری می‌رساند.

کرو در این فیلم که به کارگردانی دریک بورت سازنده «رویاپرداز آمریکایی» ساخته شده در برابر کارن پیستوریوس که در نقش راشل بازی می‌کند، جلوی دوربین رفته است. راشل مادری است که در ترافیک و در زمانی نامناسب بوق می‌زند. در اولین تصاویری که از این فیلم منتشر شده کرو خشمی هزار برابر ماکسیموس گلادیاتور را در برابر این بوق بروز می‌دهد.

تولید فیلم که بر مبنای فیلمنامه‌ای به قلم کارل الس‌ورث نویسنده «چشم قرمز» ساخته شده، یکشنبه در نیوراورلئانز به پایان می‌رسد و فیلم قرار است در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۰ طبق برنامه‌ریزی‌های قبلی روی پرده‌های نقره‌ای برود.

استودیوی سازنده فیلم یعنی «سولستیس استودیوز» کارش را از اکتبر پیش شروع کرد و این نخستین فیلم بلندی است که این استودیو ساخته و قصد دارد ۳ تا ۵ فیلم بلند هر سال تولید کند. بیشتر این فیلم‌ها با بودجه‌ای بین ۲۰ تا ۸۰ میلیون دلار ساخته می‌شوند. این کمپانی در جشنواره فیلم تورنتو برای خرید فیلم‌های جدید حضور خواهد داشت.

گابریل بیتمن و جیمی سیمپسون دیگر بازیگران «قاطی کرده» هستند که درگیر یک سانحه رانندگی معمولی و هر روزی می‌شوند که به هولناک‌ترین سرانجام می‌رسد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«کارو» ماجرای یک کشتی‌گیر نوجوان ساخته می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم سینمایی «کارو» تازه‌ترین محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج به زودی تولید می‌شود.

به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «کارو» به کارگردانی احمد مرادپور و تهیه‌کنندگی حسین صابری به زودی جلوی دوربین می رود.

این فیلم که تازه‌ترین اثر سازمان هنری رسانه‌ای اوج و اولین محصول «مرکز فیلم و سریال عصر» است به نویسندگی فهیمه سلیمانی هم اکنون در مرحله پیش تولید است و مراحل تولید آن به زودی آغاز خواهد شد.

در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: کارو نوجوان کرمانشاهی بعد از سال ها تمرین به تیم ملی کشتی دعوت می‌شود اما او …

فیلم سینمایی «کارو» بعد از فیلم‌های سینمایی «سجاده آتش» و «رنجر» و سریال «رقص پرواز» چهارمین اثر احمد مرادپور خواهد بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«قصه بلوار» و «دیوار آبی» در مشهد روی پرده می‌روند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مستندهای «قصه بلوار» و «دیوار آبی» که در «هنروتجربه» درحال اکران هستند، شنبه دوم شهریور در پردیس هویزه مشهد به نمایش گذاشته می‌شوند.

به گزارش سینماپرس، روز شنبه دوم شهریور مستند «قصه بلوار» به کاگردانی داود اشرفی به همراه مستند «دیوار آبی» ساخته مشترک فرزانه بهرامی و تارا کابلی ساعت ۱۷ در پردیس هویزه مشهد به روی پرده می‌روند و در ادامه نشست نقد و بررسی این فیلم‌ها برگزار می‌شود. در این نشست داود اشرفی کارگردان «قصه بلوار» نیز حضور دارد. همچنین علاقه‌مندان برای دیدن این فیلم‌ها در پردیس هویزه مشهد می‌توانند از طریق سینمانیکت به تهیه بلیت اقدام کنند.

هر دو مستند «قصه بلوار» و «دیوار آبی» در قالب یک سانس در سینماهای هنروتجربه درحال اکران هستند و در شهریور ماه نیز همچنان به نمایش خود ادامه می‌دهند که در تهران روز سه‌شنبه ۵ شهریور ساعت ۱۵ در سینما فرهنگ و ساعت ۲۱ در خانه هنرمندان، چهارشنبه ۶ شهریور ساعت ۱۷ در سینما فرهنگ، سه‌شنبه ۱۲ شهریور ساعت ۲۱ در خانه هنرمندان، چهارشنبه ۱۳ شهریور ساعت ۱۵:۳۰ در پردیس چهارسو، شنبه ۱۶ شهریور ساعت ۱۹ در موزه سینما، شنبه ۲۳ شهریور ساعت ۱۹ در خانه هنرمندان، سه‌شنبه ۲۶ شهریور ساعت ۱۹ در موزه سینما و یکشنبه ۳۱ شهریور ساعت ۲۱ در خانه هنرمندان روی پرده می‌روند.

مستند «قصه بولوار» به وقایع مختلف و حوادث اجتماعی‌ای که با بولوار کشاورز پیوند خورده‌اند، اشاره دارد. این مستند در یازدهمین جشنواره سینما حقیقت لوح تقدیر هنروتجربه را دریافت و جایزه بهترین اثر مستند با محوریت «تهران شناسی و تهران نگاری» را در هفتمین جشنواره فیلم شهر کسب کرد.

«دیوار آبی» نیز نگاهی دارد به تهران و پلِ صدر و همچنین به رابطه شکل شهر و شیوه‌های زندگی، زیرساخت‌های شهری و رفتارهای شهروندی می‌پردازد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حضور آلمان در اسکار ۲۰۲۰ با یک دختر سرکش – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: «خرابکار سیستم» به عنوان نماینده کشور آلمان در بخش اسکار بهترین فیلم بین المللی انتخاب شد.

به گزارش سینماپرس به نقل از اسکرین دیلی، فیلم درام روانشناسانه «خرابکار سیستم» به کارگردانی نورا فینگشیت که نخستین بار در جشنواره بین المللی فیلم برلین امسال به نمایش در آمد و توانست جایزه خرس نقره ای آلفرد بائور را در جشنواره دریافت کند، به عنوان نماینده کشور آلمان به نود و دومین دوره اسکار فرستاده شد.

فیلم «خرابکار سیستم» داستان یک دختر ۹ ساله سرکش با بازی هلنا زنگل است که توسط سرویس های محافظت از کودکان کشور آلمان به عنوان فرد خرابکار سیستم شناخته شده است.

کینئو فیلم پروداکشنز و ویدمن بروس به همراهی اوما اینگ فیلم و ZDF این فیلم را تهیه کرده اند. کمپانی بتا سینما نیز حقوق پخش فیلم را در سراسر جهان بدست آورده است. پیش از این نیز حقوق پخش فیلم در بریتانیا توسط کمپانی ۶۰۶ دیستریبیوشن خریداری شده بود.

انتخاب فیلم منتخب آلمان برای اسکار توسط یک هیات مستقل در سینمای این کشور انجام شد. فیلم «خرابکار سیستم» از میان هفت فیلمی که برای شرکت در اسکار امسال در نظر گرفته شده بودند، انتخاب شد.

آلمان تا به امروز نهمین کشوری است که نماینده خود را برای شرکت در بخش بهترین فیلم بین المللی جوایز اسکار معرفی کرده است.

بخش اسکار بین المللی همان بخشی است که پیش از این با نام بخش فیلم غیرانگلیسی زبان شناخته می شد، فیلم «رُما» به کارگردانی آلفونسو کوارون آخرین برنده جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان تا به امروز بوده است.

مراسم نود و دومین دوره جوایز اسکار ۹ فوریه ۲۰۲۰ در شهر لس آنجلس برگزار می شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جشنواره فیلم کوتاه موج امسال پربارتر است/ اهدای مدال ایسفا به فیلم منتخب – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: دبیر سومین جشنواره سراسری فیلم کوتاه موج درباره نحوه برگزاری این جشنواره و کیفیت آثار داوری شده توضیح داد.

به گزارش سینماپرس، ابراهیم حصاری دبیر سومین جشنواره سراسری فیلم کوتاه موج درباره آخرین تحولات این رویداد سینمایی به صبا عنوان کرد: در حال حاضر مشغول تدارک مقدمات لازم برای پذیرایی و اقامت مهمانان این جشنواره هستیم و امسال سعی کرده ایم به صورت ویژه به این مقوله بپردازیم.

وی افزود: در کنار این موضوع، نشست ها و کارگاه های آموزشی امسال جدی تر برگزار می شوند و برای اولین بار ما در طول روزهای برگزاری جشنواره شاهد برپایی کارگاه ها و نشست های تخصصی هستیم.

حصاری درباره نحوه داوری و آثار رسیده به بخش رقابتی این جشنواره نیز توضیح داد: ما بیش از ۱۵۰۰ اثر در بخش فیلم و فیلمنامه به دستمان رسید که ۶۰ اثر در بخش فیلم و ۱۰ اثر در بخش فیلمنامه به مرحله داوری رسیدند و داوران پس از دیدن و خواندن این آثار افراد برگزیده را انتخاب کردند.

به گفته وی، در بخش فیلمنامه دو اثر جایزه می گیرد.

دبیر جشنواره فیلم کیش درباره کیفیت آثار نیز عنوان کرد: خوشبختانه داوران از کیفیت فیلم ها راضی و آرایشان به هم نزدیک بود و ما خیلی از این بابت مشکلی نداشتیم.

وی در پایان با اشاره به آنکه امسال قرار است انجمن فیلم کوتاه ایران مدال ایسفا را به فیلم منتخب خود در این جشنواره اهدا کند، گفت: سه نفر از فیلمسازان عضو انجمن فیلم کوتاه ایران قرار است فیلم های منتخب خود در این جشنواره را داوری و در روز اختتامیه مدال ایسفا را به فیلمساز منتخب خود اهدا کنند.

سومین دوره‌ جشنواره‌ فیلم کوتاه موج کیش از تاریخ ۵ تا ۷ شهریورماه در جزیره‌ کیش برگزار می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

داریوش ارجمند و لیلا زارع به «روز بلوا» پیوستند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم جدید بهروز شعیبی بازیگران جدید خود را پیدا کرد.

به گزارش سینماپرس، داریوش ارجمند و لیلا زارع به عنوان بازیگران فیلم سینمایی «روز بلوا» به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیه کنندگی محمدرضا تخت کشیان انتخاب شدند. 

این دو بازیگر اولین همکاری خود را با بهروز شعیبی در مقام کارگردان تجربه می کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دستمزد بازیگران ایرانی برای هر فیلم چقدر است؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: متاسفانه در نبود قانونی مدون در حوزه ورود و معرفی اسپانسر، رقم‌های نجومی به برخی بازیگران پرداخت شده که زمینه‌ساز فسادهای دیگری از جمله پولشویی در آن پروژه می‌شود.

وسوسه دنیای شیرین بازیگری برای تمام کسانی که دوست دارند روزی مقابل دوربین قرار بگیرند، تنها به دلیل شهرت و محبوبیت آن نیست. اخباری که مخصوصا طی سال‌های اخیر از میزان دستمزد بازیگران به گوش می‌رسد، خود به دلیلی تبدیل‌شده که شعف دوستداران هنرپیشگی را برای رسیدن به این رویای شیرین، دوچندان کرده است.

در این سال‌ها، بازیگران، فارغ از تمام امتیازهایی که سبب می‌شد مورد توجه عموم مردم باشند، حالا به‌واسطه دستمزدهایی که می‌گیرند، فاصله معناداری با طبقه متوسط جامعه پیدا کرده و به قشری مرفه تبدیل شده‌اند. این اصل نه اینکه تنها متعلق به سلبریتی‌ها و استارهای سینما باشد، بلکه بازیگران نقش‌های مکمل را نیز دربرمی‌گیرد. شدت رشد دستمزد بازیگران طی یکی، دو سال اخیر و اخبار گوشخراشی که در این باره شنیده می‌شود، حاکی از فاصله گرفتن دستمزد بازیگران به نسبت دیگر صنوف تولید یک فیلم سینمایی است.

اینکه برخی بازیگران می‌توانند در سهم فروش یک فیلم سهیم باشند اما دیگر صنوف نه، اینکه یک بازیگر می‌تواند تقاضای دریافت دستمزدش را به دلار  داشته باشد و دیگر صنوف نه، اینکه یک بازیگر می‌تواند هر روز غذای گرانقیمت دلخواهش را بخورد و دیگر صنوف نه و ده‌ها مورد تبعیض دیگر سبب‌شده تا بازیگران، به‌لحاظ رقم دریافتی و حتی جایگاهی که گروه برای آنها درنظر می‌گیرند، فاصله‌ای کیلومتری با اعضای دیگر شاخه‌های تولید یک فیلم داشته باشند.
با رشد افسارگسیخته تورم طی ماه‌های اخیر، هزینه تولید یک فیلم بالاتر رفته است. عمده این افزایش قیمت به‌دلیل بالا رفتن دستمزد بازیگران است تا جایی که در عمده موارد، نیمی از هزینه تولید یک فیلم، صرف دستمزد بازیگران آن کار می‌شود و نیمی دیگر نیز سهم دستمزد تمام عوامل فیلم به‌جز بازیگران و مراحل پست پروداکشن.

  ملاک دستمزد بازیگر چیست؟

آنچه از دستمزد بازیگران فهمیده می‌شود آن است که اعلام رقم برای حضور یک بازیگر در پروژه‌ای، ملاک و مشخصه خاص و ثابتی ندارد. بیشتر، رقمی است که از سوی بازیگر مطرح می‌شود و از سوی مدیر تولید یا تهیه‌کننده مورد چکش‌کاری قرار گرفته تا درنهایت به رقمی که روی آن توافق می‌کنند، برسند.

در دنیا، یک فرمول ثابت برای تعیین دستمزد وجود دارد و آن، عدم تعیین رقم دستمزد توسط بازیگران است. یکی از مزایای سیستم استودیویی هالیوود درکنار تمام نقدهایی که به آن وارد است، مکانیزه‌بودن سیستم دستمزدهاست. این‌طور نیست که یک بازیگر بخواهد یا بتواند ۲۰ درصد بیشتر از سال گذشته دستمزد بگیرد. تمام ملاک‌ها معطوف به میزان اثربخشی آن بازیگر در آخرین فیلم اکران‌ شده‌اش است. مثلا ستاره‌ای چون «کریستین بیل» در گفت‌وگو با رسانه‌ها اعلام می‌کند که «دوست ندارد در خیابان‌ها بخوابد.» اشاره او به این حقیقت است که دوست ندارد با حضور در یک فیلم نفروش، دیگر، استودیوها به‌سراغ او نیایند و درنتیجه بی‌پول شود.   در ایران اما ملاک دستمزدها را خود بازیگران تشخیص می‌دهند. چندان ربطی هم به سال و تاریخ ندارد که بگویند چون سال ۹۷ این میزان را می‌گرفتیم، الان در سال ۹۸، باید ۲۰ درصد به آن مبلغ اضافه کنیم. بیشتر یک رقم توافقی البته با رضایت بازیگر است. این رقم هم به عوامل متعددی ربط دارد. بیشترین میزان اصرار بازیگران روی دستمزدهای بالا درنتیجه دو علت به‌وقوع می‌پیوندد؛ یا فیلم آخر آنها فروش خوبی در گیشه داشته یا مطمئن هستند که کارگردان، اصرار ویژه‌ای دارد که تنها آن بازیگر در آن نقش بازی کند.

موارد زیادی در سینمای ایران به‌چشم می‌خورد که مدیر تولید با بازیگری بر سر دستمزد به توافق نرسیده، ولی چون کارگردان اصرار داشته که حتما آن بازیگر در فیلمش حضور داشته باشد، تهیه‌کننده بالاجبار تن به رقم مورد تقاضای بازیگر داده و با وی قرارداد بسته است.

این در حالی است که سینمای ایران سال‌هاست از شکل ستاره‌سازی خارج‌شده و مردم هم برای کمتر بازیگری اقدام به خرید بلیت می‌کنند. به‌عبارتی، عمده سلبریتی‌های سینمای ایران، کسانی هستند که سالن ولو کوچک فیلم خود را پر نمی‌کنند و درعوض دستمزدهای چند صدمیلیونی طلب‌کرده و آن را نیز به‌دست می‌آورند. اینکه سیستم سینمایی کشور تا حدود زیادی مقهور بازیگران است به‌طوری که درصورت عدم‌فروش، همچنان اقبال بالایی از سمت کارگردان، تهیه‌کننده و حتی مخاطب متوجه آنهاست، نیازمند یک آسیب‌شناسی عمیق و البته وضع قوانین کارآمد اجرایی است که اجازه سردمداری غیرمنصفانه را به بازیگران ندهد.

بارها شنیده شده که برخی بازیگران در علت بالا بردن دستمزدشان به نسبت آثار قبلی عنوان کرده‌اند که ما پارسال گوشت می‌خریدیم اینقدر، الان می‌خریم اینقدر، اجاره‌خانه می‌دادیم اینقدر، الان می‌دهیم اینقدر، دلار می‌خریدیم اینقدر، الان می‌خریم اینقدر و… و این درحالی است که چنین شرایطی برای تمامی عوامل فیلم وجود دارد، حال آنکه چطور بازیگران دست به شخصی‌سازی این اتفاق‌ها می‌زنند، موردی است که توجیه عقلانی خاصی را نمی‌طلبد.   نکته جالب ماجرا آن است که وقتی بازیگری رقم غیرمتعارفی تعیین می‌کند، طبیعتا باید استناد کند به فروش فیلم‌های قبلی‌اش ولی در اینجا می‌گویند که بازیگران همه‌جای دنیا رقم‌هایی بسیار بالاتر می‌گیرند مثلا اگر دستمزد فلان بازیگر هالیوودی را به قیمت دلار امروز حساب کنیم، چیزی معادل ۲۰ میلیارد تومان می‌شود بعد آن وقت آیا دستمزد ۷۰۰ میلیونی ما در قبال آن ۲۰ میلیارد تومان زیاد است؟ این درحالی است که اکثر بازیگران ما، در تمام فیلم‌ها، چنین فرمول‌هایی را پیاده می‌کنند. حال آنکه نگاه حرفه‌ای آن است که بازیگران برای فیلم هنری (که گیشه‌پسند نیستند) دستمزدهایی به‌مراتب پایین‌تری می‌گیرند، اما بارها دیده شده که بسیاری از بازیگران سینمای ایران برای فیلم‌های هنری، دستمزدی به اندازه فیلم تجاری می‌گیرند و نه به ژانر فیلم نگاه می‌کنند و نه به نگاه کارگردان و تهیه‌کننده.

  یک بازاریابی سوررئالیستی

خیلی جالب است بدانید بسیاری از بازیگران سینما برای رسیدن به دستمزدهایی بالاتر، دست به برخی بازاریابی‌ها نیز می‌زنند. اکنون می‌خواهیم عرفی‌ترین این روش‌ها را برای شما بیان کنیم.

رقمی که بازیگر طبق برگه قرارداد می‌گیرد با رقمی که به‌حساب وی واریز می‌شود، تفاوت بسیاری دارد. به‌عنوان مثال بازیگری ۵۰۰ میلیون دستمزد واقعی می‌گیرد، اما از تهیه‌کننده‌اش می‌خواهد که رقم دستمزد وی در قرارداد را ۷۰۰ میلیون تومان تنظیم کند. این اتفاق سبب می‌شود تا بازیگر برای فیلم بعدی خود، به رقم ۷۰۰ میلیونی قرارداد قبلی‌اش توجه داشته باشد و از تهیه‌کننده فیلم جدیدش بخواهد که مثلا ۲۰ درصد بیشتر از فیلم قبلی به او پرداخت کند که می‌شود ۸۵۰ میلیون. یا در بهترین شرایط این‌گونه است که آن بازیگر با مدیرتولید یا تهیه‌کننده رفیق است و به وی اعلام می‌کند بنابر همین دوستی، همان دستمزد فیلم قبلی را طلب می‌کند یعنی ۷۰۰ میلیون و از او می‌خواهد که دستمزد وی را در قرارداد، ۸۵۰ میلیون تومان بنویسد و…  حالا شاید این پرسش برای شما مطرح شود که با درج ارقام بالا در قرارداد، رقم مالیات بازیگران هم افزایش پیدا می‌کند مثلا بازیگری که ۵۰۰ میلیون گرفته اما مبلغ قراردادش ۷۰۰ میلیون تومان است باید براساس همان ۷۰۰ میلیون تومان مالیات بدهد و این کار، صرفه‌ای برای وی ندارد. اما جالب است بدانید که بازیگران سال‌هاست از پرداخت مالیات معاف هستند و فقط کافی است که طی یک زمان مقرر در سال، دریافتی‌ قانونی خود را در خانه سینما اعلام کنند تا از پرداخت مالیات معاف شوند.

همین اصل و البته نبود قانونی مدون برای تعیین دستمزد سبب‌شده تا ارقام کلان و نجومی در این صنف جابه‌جا شود و این بازاریابی، کار اکثر بازیگران چهره سینمای ما تبدیل شود.

  سنگ بزرگ علامت نزدن است و پول بزرگ نشانه ندادن!

تا اینجای کار، با دلایل و البته راهکارهای دریافت دستمزدهای نجومی آشنا شدیم، اما جالب است که برخی بازیگران، پا را از این حد نیز فراتر نهاده و تلاش می‌کنند تا دربرخی پروژه‌های مشکوک، دستمزدهایی به‌مراتب نجومی‌تر دریافت کنند. البته باید تا حدودی به این اصل ایمان آورد که مدیران‌ تولید دلسوز و تهیه‌کنندگان اصیل سینما، هیچ‌گاه زیربار دستمزدهای نامتعارف نمی‌روند. بنابراین وقتی در پروژه‌ای، دست و دلبازی ناشیانه‌ای صورت می‌گیرد، آخرش پرداخت نمی‌شود و بازیگران طلبکار می‌شوند چون کسی که می‌خواهد چنین مبالغی را پرداخت کند، معمولا این رقم‌ها را نمی‌دهد، بلکه کسی که نمی‌خواهد پول پرداخت کند چنین ارقام افسانه‌ای پیشنهاد می‌دهد. تعداد پروژه‌هایی از این دست ‌کم نیست و احتمالا اخبار رسانه‌ای‌شده برخی از آنها را هم شنیده‌اید. این را از وفور چک‌های برگشتی بازیگران هم می‌توان متوجه شد.   عمدتا این شکل پرداخت‌ها که با چراغ سبز بازیگران همراه می‌شود، درنتیجه آن است که آن تهیه‌کننده، سرمایه‌گذار یا مدیر تولید دوست دارد با آن بازیگر عکس یادگاری بگیرد یا در رزومه‌اش، همکاری با آن بازیگر به‌خصوص وجود داشته باشد.

نتیجه چنین جریان‌هایی این می‌شود که تهیه‌کننده واقعی حذف و سرمایه‌گذار واقعی محو می‌شود و به‌جای آنان، بنگاهداران و آنهایی که دنبال حاشیه هستند، در سینما ورود کنند؛ می‌ماند همان چیزی شبیه به جریانی که امروز در سینمای ما وجود دارد.   بحث پول‌های مشکوک که طی این سال‌ها در سینمای ایران به گوش می‌رسد، مورد بسیار مهمی است که از سوی بسیاری از بازیگران، جدی قلمداد نمی‌شود. اینکه بازیگری که تا سال گذشته ۳۰۰ میلیون دستمزد داشت و حالا برای پروژه‌ای با دستمزد ۷۰۰ میلیونی مواجه می‌شود، نباید از خود بپرسد که پول این دستمزد از چه مسیری تامین می‌شود؟ این مورد هیچ، آیا آن بازیگر نباید از خود بپرسد که آیا می‌تواند به اندازه همان دستمزد، آدم به سینما کشانده و صندلی‌ها را پر کند؟ متاسفانه این مطالبه به‌حق طی سال‌های اخیر نه‌تنها از جانب بسیاری از بازیگران مطرح نمی‌شود، بلکه کار به جایی رسیده است که مردم در صفحات مجازی برخی بازیگران پیام می‌گذارند و از آنها می‌خواهند که راجع‌به دستمزد فلان پروژه مشکوک توضیح دهند. مطالبه‌ای عمومی که متاسفانه با نگاه از بالا به پایین بازیگران مواجه‌شده و آنها ترجیح می‌دهند سکوت‌کرده و چراغ خاموش به همان مسیر وسوسه‌انگیز و پرپول خود ادامه داده و در پست‌های اجتماعی‌شان، از تبعیض اجتماعی و گره زندگی مردم شکوه کنند.

  بازیگرانی که می‌دانند معادلی ندارند

البته به دور از ‌انصاف است که این جریان را به تمام بازیگران سینمای ایران تعمیم دهیم. تعداد معدودی از بازیگران، از این قضایا مصون هستند. البته برخی‌های دیگر که رقم‌های نجومی می‌گیرند، روی کاغذ، حق دارند چون یگانه هستند و مشابه ندارند. طبیعتا وقتی بازیگری برای یک نقش، مشابه ندارد، دستمزد بالایی طلب می‌کند. درعوض، دیگر صنوف سینمایی تا دلتان بخواهد، مشابه دارند. به‌طوری که اگر تهیه‌کننده با فلان فیلمبردار به توافق نرسید، ده‌ها فیلمبردار دیگر وجود دارد؛ تدوینگر، آهنگساز، مدیر تولید و… به تعداد بسیار زیادی وجود دارند، اما بازیگر خاص، مشابه ندارد و تهیه‌کننده گاهی مجبور می‌شود طبق همین اصل، با رقم نجومی خانم یا آقای سوپراستار کنار بیاید.

این هم یک اصل است که کافی است دو فیلم یک بازیگر فروش کند، آن‌وقت برای فیلم سوم، همه به‌سراغش می‌آیند و همین ترافیک، دستمزد آن بازیگر خوش‌شانس را افزایش می‌دهد.

یا مورد دیگر آنکه بازیگر از برخی مجاری مطمئن می‌شود که کارگردان یا تهیه‌کننده، تنها او را برای آن نقش انتخاب کرده و پای بازیگر آلترناتیوی در میان نیست. در این شرایط هم دستمزدهای نجومی پیشنهاد می‌شود که هیچ ارتباطی با فروش فیلم‌های قبلی آن بازیگر یا تضمین پرکردن صندلی‌های آن فیلم به‌واسطه حضور آن بازیگر ندارد.

  اسپانسر: مسیری جدید و بدون ریسک برای افزایش دستمزد

این موردی است که طی یکی، دو سال اخیر حسابی گل کرده است. در سال‌های نه‌چندان دور، معاونت سینمایی، دخالت مستقیمی روی این مهم داشت که برخی از این دخالت‌ها، رسانه‌ای هم شد، اما این اتفاق طی یک، دو سال اخیر، شکل آشکارتری پیداکرده که هیچ مخالفتی هم با آن نمی‌شود.

بنابر این سیستم، بازیگر یک اسپانسر را به تهیه‌کننده معرفی می‌کند و پورسانت خود را همان اول برمی‌دارد. عرف بر آن است که ۲۰ درصد از کل بودجه‌ای که قرار است اسپانسر به پروژه‌ای تزریق کند، در همان ابتدای کار به‌حساب آن بازیگر واریز می‌شود. این درحالی است که این رقم، ارتباطی با دستمزد آن بازیگر نداشته و وی، دستمزد مرسوم خود را نیز دریافت می‌کند. مثلا اگر بازیگری یک میلیارد سرمایه برای فیلمی جذب کند، معادل ۲۰ درصد این مبلغ یعنی ۲۰۰ میلیون را به‌عنوان پورسانت دریافت کرده و مثلا ۶۰۰ میلیون دستمزد معمول خود را هم می‌گیرد که با حساب کلی، عایدی او از آن فیلم، ۸۰۰ میلیون تومان می‌شود.

طبق عرف، بازیگر، پورسانت خود را همان ابتدای عقد قرارداد دریافت می‌کند. درمورد دستمزد هم عرف بر این است که یک‌سوم به‌ هنگام عقد قرارداد، یک‌سوم در زمان شروع فیلمبرداری و مابقی، قبل از اینکه کار آن بازیگر جلوی دوربین تمام شود، تسویه می‌شود.

متاسفانه در نبود قانونی مدون در حوزه ورود و معرفی اسپانسر، رقم‌های نجومی به برخی بازیگران پرداخت شده که زمینه‌ساز فسادهای دیگری از جمله پولشویی در آن پروژه می‌شود.

  انتشار جدول دستمزدها، خوشحالی بازیگران را به‌همراه دارد یا ناراحتی آنان را؟

این هم یک اصل نانوشته است که بازیگران علاقه چندانی ندارند دستمزد آنها رسانه‌ای شود. طبیعتا حق هم دارند چون مشمول حریم شخصی و قرارداد هم یک تعامل دوطرفه میان بازیگر و تهیه‌کننده است. اما وقتی قاعده دستمزدها تا این اندازه افسارگسیخته می‌شود که بازیگری برای یک ماه حضور در اثری، به اندازه ۱۰ سال حقوق یک کارمند و شاید هم بیشتر، دستمزد دریافت می‌کند، قاعدتا دیگر این حریم خصوصی و پنهان‌کاری‌ها توجیه عقلانی و شرعی ندارد.

وقتی درصد بسیاری از مردم، از فلان بازیگر می‌خواهند به‌واسطه دریافت دستمزد از اثری که به پولشویی متهم است، توضیح داده و آن بازیگر زبان به فحاشی و توهین باز می‌کند، قطعا باید اقدامات عملی مناسب و درخوری برای مقابله با وی صورت بگیرد. این قضیه، آشکارا تبعیض بزرگی است که به‌نفع بازیگران و به ضرر بدنه سینما و دیگر صنوف زحمتکش آن در جریان است. وقتی یک متخصص مجبور می‌شود با ماهی پنج میلیون تومان در پروژه‌ای سینمایی حضور داشته باشد که بازیگرش ۷۰۰ میلیون دستمزد گرفته، آیا این جز تبعیض طبقاتی، می‌تواند معنای دیگری داشته باشد؟

قطعا انتشار جدول حدود دستمزد سلبریتی‌ها خوشایند آنها نخواهد بود. اما باید به این اتفاق مهم پشت‌پرده نیز اشاره کنیم که برخی از بازیگران، از انتشار چنین جدولی، ناراحت که نمی‌شوند هیچ، بلکه خوشحال هم می‌شوند چون برخی از این جداول، براساس اظهارات مدیران تولید بسته می‌شود و مثلا رقم کذایی قرارداد در آن جدول لحاظ می‌شود یعنی همان چیزی که بازیگر می‌خواهد و این سبب می‌شود تا بازیگر واقعا فکر کند که دستمزد او همین اندازه است. دیگر تهیه‌کنندگان هم تصور می‌کنند دستمزد جدید فلان بازیگر به همین اندازه بالا رفته است.   یکی از همین مدیران تولید که نخواست اسمش فاش شود، گفت انتشار این جدول باعث می‌شود که بازیگران با مشاهده جدول دستمزد، اقدام به افزایش دستمزد خود کنند، چون خود را از فلان بازیگر کمتر نمی‌بینند. این درحالی است که گاهی بازیگری که رقم قرارداد وی ۷۰۰ میلیون تومان بوده است و دستمزد واقعی‌اش ۵۰۰ میلیون، وقتی مقــــــــابل مدیرتولید یا تهیه‌کنـــــــنده‌ای نشسته که با وی دوستی دیرینه یا صمیمیتی دارد، به ۳۰۰ میلیون تومان هم رضایت می‌دهد.

*فرهیختگان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

خانواده در برنامه‌های نمایشی، مبتی بر فرهنگ ایرانی و اسلامی نیست – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: یک بازیگر سینما و تلویزیون گفت: آن چیزی که به عنوان خانواده در فیلم ها یا سریال‌های سینما و تلویزیون می‌بینیم برگرفته از فرهنگ ایرانی اسلامی نیست.

به گزارش سینماپرس، جهانگیر الماسی، بازیگر سینما و تلویزیون، درباره جایگاه و اهمیت خانواده در رشد و شکوفایی جامعه به حوزه اظهار کرد: سینما محصول قرن بیستم و مدرنیته است. این رسانه را می‌توان به عنوان ابزاری برای ساخت زندگی و هم وسیله‌ای برای بیان اعتراض‌ها در نظر گرفت، زیرا امروزه بسیاری از روابط زندگی بر پایه تکنولوژی بنا شده است که بخشی از آن به سینما مربوط می‌شود. هنر هفتم قادر است جامعه را به هم نزدیک یا از هم دور کند، اما باید توجه داشت این صنعت به تنهایی نمی‌تواند در این زمینه فعالیت کند، بلکه این سیاست‌گذاران فرهنگی، هنرمندان و مردم هستند که قادرند مسیر آن را مشخص و معین کنند.

وی افزود: اینکه بگوییم تمام وجوه شخصیت انسان در خانواده شکل می‌گیرد، مسئله جدیدی نیست که بخواهیم روی آن صحه بگذاریم، زیرا اکثر کارشناسان بر این امر تأکید کرده‌اند. به همین جهت اکثر خانواده‌هایی که در آن قوام و انسجام کافی نیست و روابط بین افراد بر پایه دوستی و مهربانی بنا نشده است، نوعی ناهنجاری تمام خانواده را درگیر خود کرده است. در قرن بیستم کشورهایی وجود داشتند که تصور می‌کردند آموزش و پرورش می‌تواند با مبنای حکومتی انجام شود. برای همین نقش خانواده‌ها را کمرنگ کردند و در ادامه دولت‌ها موظف به تربیت کودکان شدند. این روش در بلندمدت به هیچ وجه قابل انجام نیست، چون امکانات آموزشی تنها بخشی از تربیت است، ولی قسمت اعظم‌ آن به خانواده مربوط می‌شود.

این بازیگر ادامه داد: «ماکارنکو» در کتاب ارزشمند «پداگوژیکی» این مطلب را تأیید کرده و می‌گوید که وقتی بهترین ابزار برای تربیت کودکان و نوجوانان خیابانی است که در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد، در موارد معدودی این کودکان تربیت مناسبی خواهند داشت، زیرا پایه‌های اولیه این افراد در نهاد خانواده شکل گرفته که اخلاق در آن جایی ندارد. برای همین این ویژگی‌ها به یک باره ظهور و بروز پیدا کرده است. در ضمن خانواده این امکان را به افراد می‌دهد تا در مواجهه با مشکلات کارآزموده‌تر شوند و بتوانند مشکلات را حل کنند و وقتی خانواده را از کودک می‌گیریم و به او تنها اصول تربیتی را آموزش می‌دهیم، این رویکرد به ندرت به نتیجه مطلوب منجر خواهد شد.

بازیگر فیلم «شبح گژدم» تأکید کرد: خانواده می‌تواند برخی مشکلات اجتماعی را کمرنگ کند زیرا وقتی افراد مشکلات خود را در خانواده مطرح می‌کنند، بخشی از آن را تلطیف کرده و راهکار پشت سر گذاشتن آن را فرامی‌گیرند. رسانه‌های غربی امروزه به اهمیت خانواده کاملاً واقف‌اند، اما در گذشته نه چندان دور نگاه آموزشی فارغ از توجه به نقش خانواده بر جوامع غربی حاکم بود. اکنون آن‌ها هم دریافته‌اند که سیر رشد انسان از خانواده آغاز می‌شود.

وی در پاسخ به این سؤال که چه شیوه‌ای باعث ایجاد سعادت و آرامش در خانواده می‌شود چنین توضیح داد: متفکران برجسته دنیا نظیر «رنه گنون»، که در موضوع روابط اجتماعی تحقیق می‌کردند، بر این موضوع تأکید دارند که سبک زندگی ایده‌آل برگرفته از هویت تاریخی و اجتماعی هر جامعه است و هرچه در ایران طی چندهزار سال گذشته در زندگی طبیعی انسان‌ها جریان داشته است می‌تواند به عنوان سبک زندگی مورد بحث و ارزیابی قرار گیرد.

این بازیگر تأکید کرد: در سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی ظواهر مورد توجه نیست، زیرا برخی مواقع سطحی‌ترین برداشت از این سبک زندگی بیان می‌شود، در صورتی‌که به نظرم این حوزه بسیار عمیق‌تر از آن چیزی است که برای ما تبیین شده و در این شکل زندگی می‌آموزیم چگونه شادی‌ها با غم‌ها پیوند می‌خورد، بدون اینکه به زندگی خدشه‌ای وارد شود. ایرانیان به خوبی به این امر توجه کرده‌اند، برای مثال ایام گوناگون دینی و ملی همانند نوروز و ماه محرم و صفر برای همه ایرانیان قابل احترام است.

الماسی متذکر شد: رنه گنون می‌گوید: «چشمه زلال سنت همیشه در حال جوشش است». یعنی پیروی از سنت به معنای عقب‌ماندگی نیست که برخی به اشتباه منادی آن‌اند. سنت همانند چشمه‌ای است که دائم در حال جوشیدن است و هیچ گاه کهنه نمی‌شود. ایرانیان یک تاریخ ۲۰۰۰ ساله نوشتاری دارند که به پیش از اسلام بازمی‌گردد و یک تاریخ ۱۴۰۰ ساله اسلامی نیز وجود دارد که می‌تواند الگوهای فراوانی در اختیار ما قرار دهد. زندگی ائمه و پیامبران یکی از شیوه‌هایی است که می‌توان الگوهای گوناگونی را از آن استخراج کرد.

وی در پایان تأکید کرد: پرداختن به تمامی ابعاد خانواده باید به عنوان یکی از اولویت‌های رسانه ملی مطرح شود و اگر این مهم در صداوسیما مورد توجه قرار گیرد، بسیاری از معضلات اجتماعی از میان خواهد رفت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

در روزگار ممنوع‌الکاری‌؛ پرخیده و گلزار و مدیری می‌فروشند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: انتقاد درباره کنسرت منوچهر پرخیده بی‌شمار است. بیشتر، از این نظر که در روزگاری که بزرگانی چون شهرام ناظری، همایون شجریان، کیهان کلهر و خیلی از اساطیر موسیقی برای اجرای کنسرت با هفت‌خوان دست‌وپنجه نرم می‌کنند و خیلی از اجراها در لحظه اخر کنسل می‌شوند، پرخیده موفق به دریافت مجوز کنسرت می‌شود و بدتر این‌که سالن هم پر می‌شود» …

به گزارش سینماپرس، در چندوقت اخیر فضای رسانه‌ای مربوط به موسیقی تا حد زیادی تحت‌تأثیر اخبار ممنوع‌الکاری‌ها و لغو کنسرت‌ها بوده؛ و کمتر خبری از اجراهای خوب از چهره‌های درجه یک در این مدت به گوش رسیده است. در چنین فضایی، انتشار همزمان اخبار چند کنسرت عجیب و غریب جوی پر از کنایه و انتقاد و اعتراض را به وجود آورده. طعنه‌آمیز این‌که این انتقادها و اعتراض‌ها بیشتر رو به کسانی دارند که در حیطه کاری خود جزو بهترین‌ها هستند، اما رویه غیرحرفه‌ای «سرک‌کشیدن به هر کنجی برای کسب شهرت و درآمد بیشتر» آن‌ها را سیبل انتقادات تعداد بی‌شماری کرده است.

بله؛ صحبت از کنسرت‌های محمدرضا گلزار، مهران مدیری و البته منوچهر پرخیده است. البته اگر سری به سامانه‌های بلیت‌فروشی بزنید، با بی‌شمار کنسرت‌های موسیقی و خنده و استندآپ کمدی روبه‌رو می‌شوید که آدم یا تاکنون نامشان را نشنیده یا این‌که از شنیدن نام‌شان شاخ درمی‌آورد. اما فعلا این سه کنسرت پرسروصدای عجیب را مشتی نمونه خروار بگیرید که تقریبا همزمان با هم نبض اجراهای اواخر مردادماه را به تپش درآورده‌اند. کنسرت‌هایی که به‌خصوص در فضای مجازی غوغا به پا کرده‌اند و باعث شده‌اند حتی هواداران آقایان ستاره هم بابت این‌همه تنوع در کارهایشان بهشان بتوپند: «واقعا چرا باید محمدرضا گلزار کنسرت داشته باشه و کنسرت مهران مدیری تمدید بشه؟»، یا: «من که هنوز نفهمیدم عالیجنابان مهران مدیری و محمدرضا گلزار چه کاره هستند؟ بازیگر؟ خواننده؟ مجری تلویزیون؟ نویسنده؟ کارگردان؟ بسازوبفروش؟ فقط می‌دانم که در حقیقت جای خیلی از افراد را گرفته‌اند، به‌صرف آنکه سلبریتی هستند».

منوچهر پرخیده کیست؟

ماجرا از تبلیغات یک‌سری صفحات اینستاگرامی و کانال‌های تلگرامی شروع شد که خبر از کنسرت خنده منوچهر پرخیده می‌دادند. کنسرتی که قرار بود در ساری برگزار شود، با بلیت ١٠٠‌هزار تومان. موضوعی که با توجه به میانگین قیمتی کنسرت‌های شهرستان‌ها صدای خیلی‌ها را درآورده بود و منتقدان از این قضیه شاکی بودند که «پرخیده با چه سابقه و کارنامه‌ای مجوز بلیت‌فروشی با این قیمت‌ها را دریافت کرده است؟»

آن‌هایی که به اصطلاح خودمانی خوره اینستاگرام هستند، بی‌تردید ویدیوهای پرخیده را دیده‌اند؛ همان آقای شق‌ورق کت‌وشلواری که وسط چهچهه‌هایش ناگهان جیغ می‌کشد و دستانش را مانند سلاطین آواز تکان می‌دهد. پرخیده تا چندماه پیش نام آشنایی نبود، اما به برکت اینستاگرام و کلیپ‌های پر سر و صدا حالا به جایی رسیده که کنسرتش در ساری سولداوت شده است. او در اینستاگرام بیش از ۲۶‌هزار دنبال‌کننده دارد. فالوورهایی که برخی او را واقعا دنبال می‌کنند و البته برخی هم برای خنده و شوخی و مسخره‌کردن؛ چنانکه بخش اعظمی از واکنش‌های فالوورهایش ویدیوهایی است که او را استاد خطاب کرده و رو به دوربین ازش تعریف می‌کنند و می‌گویند که او با آوازش زندگی آن‌ها را دگرگون کرده و از آن پس مدیون هنر او شده‌اند.

اما منوچهر پرخیده با همین واکنش‌ها تعداد فالوورهایش را افزوده و حالا این روند را در کنسرت‌هایش هم پیش گرفته است. کنسرتی که در زمانه‌ای که بزرگان موسیقی ایران خانه‌نشین شده‌اند، با مهر قرمز سولداوت اجرا می‌شود!

انتقاد درباره کنسرت منوچهر پرخیده بی‌شمار است. بیشتر، از این نظر که در روزگاری که «ایرج و اکبر گلپایگانی اجازه خواندن ندارند، بزرگانی، چون شهرام ناظری، همایون شجریان، کیهان کلهر و خیلی از اساطیر موسیقی برای اجرای کنسرت با هفت‌خوان دست‌وپنجه نرم می‌کنند و خیلی از اجراها در لحظه اخر کنسل می‌شوند، پرخیده موفق به دریافت مجوز کنسرت می‌شود و بدتر این‌که سالن هم پر می‌شود» …

کنسرت‌های سریالی مهران مدیری

البته اعتبار و احترام و معروفیت مهران مدیری قابل قیاس با موردی مانند پرخیده و امثال او (مانند حسن ریوندی که درحال حاضر در ایران کنسرت سه اجرای سولداوت شده، در روزهای آتی دارد) نیست. مدیری بی‌تردید معتبرترین چهره در عرصه کمدی است. کارگردان شماری از بهترین سریال‌های کمدی تلویزیون، کاشف تقریبا تمام بازیگران کمدی یک نسل و هنرمندی که در هر عرصه‌ای که گام گذاشته، قرین با موفقیت بوده. اما در عرصه موسیقی؟ جواب ناامیدکننده است.

مدیری که چندسالی می‌شود خوانندگی را هم به فهرست فعالیت‌هایش اضافه کرده، چندوقتی است که کنسرت هم می‌گذارد و به‌رغم تمام انتقاداتی که درباره این وجه از کارنامه‌اش وجود دارد، حضور مستمری نیز در این عرصه دارد. او در روزهای ٢٨، ٢٩ و ٣٠ مردادماه هم سه‌شب پشت‌سر هم در هتل اسپیناس روی صحنه رفت. کنسرت‌هایی شلوغ، اما مثل همیشه پرانتقاد. انتقاداتی تند از جانب عالم و عامی، منتقدان و مردم. اما جالب این‌که منتقدان بعد از ردیف‌کردن انواع و اقسام انتقادات، با یک جمله که «لطفا اینا رو چاپ نکنین، من به‌عنوان یک گفت‌وگوی خصوصی این انتقادات را کردم» نشان می‌دهند که تحت‌تأثیر هیبت و بزرگی حضور سینمایی- تلویزیونی مدیری راضی نیستند نقشی در ایجاد خدشه به این جایگاه داشته باشند.

کنسرت‌های اخیر مدیری هم پر از انواع انتقادات بود؛ با این توضیح که حتی منتقدان هم معترف بودند به این‌که «با شنیدن صدای مدیری می‌توان فهمید که او به خوبی موسیقی ایران و سازها را می‌شناسد و به دستگاه‌های موسیقی ایرانی مسلط است». اما…

خیلی‌ها به دستگاه‌های موسیقی آشنا هستند، اما این‌که چرا بسیاری که در سطح و حتی بالاتر از مهران مدیری هستند و البته زندگی‌شان را هم درعرصه موسیقی گذاشته‌اند، نمی‌توانند کنسرتی برگزار کنند که بلیت‌هایش فروش برود، اما مدیری پشت‌سر هم روی استیج می‌رود و انتقادات را به جان می‌خرد، نشان از چیزی دارد که او دارد و دیگران ندارند و آن‌هم چیزی نیست جز شهرت.

همه کارهای گلزار همه‌کاره!

دو روز پیش خبر آمد که کنسرت محمدرضا گلزار که قرار بود ٢٨ مرداد در متل‌قو برگزار شود، لغو شده است. اتفاقی که خیلی‌ها دلیلش را نداشتن مجوز عنوان کردند- که نگاهی به کنسرت‌های گلزار در چندوقت اخیر این ادعا را بی‌اعتبار می‌کند؛ اما خود گلزار دلیل این لغو کنسرت را بیماری خود عنوان کرد و ضمن عذرخواهی از خریداران بلیت وعده داد که روز ۳۱ مرداد در سرعین به دیدار دوستدارانش خواهد رفت.

خوانندگی گلزار هم در تمام این سال‌ها (با این‌که او کار هنری را با نوازندگی و در واقع با موسیقی آغاز کرده) با انتقادات فراوانی روبه‌رو بوده. او که عنوان آقای همه‌کاره را لقب می‌کشد (نوازنده، بازیگر، خواننده، ورزشکار، مربی، مجری، تهیه‌کننده و…)، اما در سه روز اخیر به واسطه خبری دیگر هم روی بورس بوده و مجبور به تحمل نیش و کنایه‌های بسیاری شده است. این هم چیزی نبود مگر خبر ورود گلزار به دنیای خودرو…

چند روز پیش رسانه‌های خودرویی خبر از طراحی کابین یک خودرو توسط محمدرضا گلزار دادند و گفتند که او از این پس در زمینه خودروهای تشریفات، دفتر کار سیار، اتاق گریم، اتاق پرو و… فعالیت خواهد داشت. موضوعی که باعث شد همه‌کاره‌بودن او یک‌بار دیگر موضوع طعنه‌های زیادی قرار بگیرد. جالب‌تر از این، اما نام این خودرو است که گفته شده ریزا روور خواهد بود. ریزا یا همان رضا؛ تا نشان دهد گلزار تا کجاها که فکر نکرده است!

*شهروند

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وقتی یک کارگردان تازه کار به بهانه توجه به مسایل زنان از دریافت جایزه انصراف می دهد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: زینب تبریزی مستندساز درباره دلایل امنتاع خود از دریافت دیپلم افتخار بهترین کارگردانی از جشن مستقل سینمای مستند که شب گذشته برگزار شد، توضیحاتی را ارایه کرد.

به گزارش سینماپرس، زینب تبریزی مستندساز که شب گذشته ۳۱ مرداد در مراسم اختتامیه جشن مستقل سینمای مستند از دریافت جایزه خود انصراف داد به صبا عنوان کرد: شب گذشته هیات داوران من را مورد لطف خود قرار دادند و برای مستند  «تمام چیزهایی که جایشان خالیست»  دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم بلند مستند را به من حقیر دادند، اما من تصمیم گرفتم در دفاع از فیلم خودم و مهم تر از آن در دفاع از عوامل خلاق این فیلم که هر کدامشان نقش مهمی در تولید این فیلم داشتند از گرفتن این جایزه انصراف بدهم.

وی افزود: دیشب در مراسم گفتم ممکن است افرادی از این حرکت من ناراحت شوند اما این کارم جنبه خودنمایی نداشت و بیشتر از روی دلخوری بود.

تبریزی یکی از دلایل دلخوری خود از این مراسم را اینگونه بیان کرد: یکی از دلایل ناراحتی من آن است که اگر به موضوع ها و فیلمنامه نویسان زن توجه بیشتری شود به نظر من این موضوع یک گام روبه جلو است و هیات داوران در این مراسم تشخیص دادند که صرفا به مقوله کارگردانی فیلم توجه کنند که به نظرم توجه کردن به خود فیلم به خاطر موضوع آن خیلی مهم تر بود.

او ادامه داد: به عنوان یک عضو کوچک در سینمای مستند از تمام زنان مستندساز درخواست عاجزانه دارم که حضور در هیات انتخاب و داوری تمام جشنواره هایی که در کشورمان اتفاق می افتد را در اولویت کاریشان مانند ساختن مستند قرار دهند، برای آنکه فکر می کنم وجود ما زنان خیلی می تواند تاثیر متفاوت تری در اینگونه جشنواره ها داشته باشد.

این مستندساز در پایان گفت: دیشب فراموش کردم روی سن از مازیار میری و محسن استادعلی بابت امتناع از گرفتن جایزه خود عذرخواهی کنم، در همین جا از این دو بزرگوار عذرخواهی می کنم و امیدوارم این دلخوری و ناراحتی من را درک کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع