سینماپرس: جدیدترین بازیگران فیلم سینمایی «گیج گاه» به کارگردانی عادل تبریزی معرفی شدند.
به گزارش سینماپرس، فرهاد آییش، نادر سلیمانی، سیاوش چراغی پور و محمد الهی تازهترین بازیگرانی هستند که در فیلم سینمایی «گیجگاه» به ایفای نقش میپردازند.
جمشید هاشم پور، حامد بهداد، باران کوثری، سروش صحت، بهرنگ علوی، امیرحسین رستمی، بیژن بنفشه خواه، مریم همتیان، ایمان اسماعیلپور، علی باغفر و بازیگر نوجوان علی راد بازیگرانی هستند که پیشتر مقابل دوربین کوهیار کلاری رفتند.
در این فیلم جمشید هاشمپور در نقش جمشید آریا و همچنین زوج حامد بهداد و باران کوثری حضور دارند.
«گیجگاه» اولین تجربه کارگردانی سینمایی عادل تبریزی است که ادای دینی به سینمای ایران در دهه شصت و هفتاد است.
میرولی الله مدنی تهیه این فیلم سینمایی را برعهده دارد و تهیه کننده اجرایی و مدیر پروژه آن حنیف سروری است.
سینماپرس: جشنواره موسیقی و فیلم «جنوب از جنوب شرقی» یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی ایالات متحده آمریکا، به دلیل شیوع کرونا لغو شد.
به گزارش سینماپرس به نقل از ایندی وایر، با اعلام مقامات رسمی شهر آستین آمریکا، جشنواره فیلم «جنوب از جنوب شرقی» لغو شد؛ این تصمیم در پی آن گرفته شد که کمپانیهایی مثل نتفلکیس و آمازون از حضور در این گردهمایی سالانه در پی شیوع ویروس کرونا انصراف داده اند.
این جشنواره که در بخش فیلمهای سینمایی، موسیقی و رسانه فعالیت میکند، قرار بود از هفته آینده سیزدهم مارس کار خود را آغاز کند. این اولین بار است که این جشنواره در تاریخ ۳۴ ساله خود لغو شده است.
بیشتر ۱۰۰ هزار موردی که در جهان به ویروس کرونا مبتلا شده اند، در کشور چین هستند؛ اما در هفتههای اخیر، میزان مبتلایان به این بیماری در آمریکا و اروپا نیز رو به افزایش است و پیش از این باعث تعطیلی چند جشنواره در اروپا شده بود.
جشنواره «جنوب از جنوب شرقی» اولین جشنواره مهم آمریکایی است که به دلیل نگرانی از انتشار ویروس کرونا لغو شد. دو جشنواره موسیقی در میامی نیز روز جمعه لغو شده بودند. قرار بود در حدود ۱۰۲ فیلم در جشنواره «جنوب از جنوب شرقی» نمایش داده شود.
سینماپرس: برنامه این هفته شب تئاتر(۱۷ اسفند) با عنوان«بررسی عوامل استقبال مخاطب از یک تئاتر» به بررسی عوامل تاثیرگذار بر استقبال و فروش نمایش می پردازد.
به گزارش سینماپرس، میزان استقبال مخاطب و فروش یک نمایش، موضوعی است که به ویژه در زمانه کنونی که گروه های نمایشی با خصوصی سازی تئاتر روبرو هستند بسیار حائز اهمیت است.
در این برنامه، رضا بهرامی، مسعود صارمی و پویا سعیدی کارگردان های موفق در سال ۹۸ به اظهار نظر درباره این موضوع خواهد پرداخت.
تحلیل رویدادهای هفته، قطعاتی از نمایشهای لانچر ۵ و کریمولوژی و نیز معرفی کتاب از دیگر بخش های این برنامه هستند.
«شب تئاتر» از مجموعه «شبهای هنر» محصول گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما است که شنبهها ساعت ۲۳ به صورت زنده روی آنتن میرود.
تهیه کنندگی این برنامه را امین اشرفی برعهده دارد و سردبیری و اجرای آن را منوچهر اکبرلو عهده دار است.
سینماپرس: قائم مقام سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس با اشاره به فیلمی که ۴ سال پیش قرار بود رضا میرکریمی درباره شهید همت بسازد، از کملطفیها نسبت به این پروژه و دلایل به سرانجام نرسیدن آن گفت.
به گزارش سینماپرس، روحالله سهرابی قائم مقام سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس که در زمان مسئولیت خود خبر از تولید پروژهای سینمایی درباره شهید همت داده بود اما این پروژه هیچگاه به سرانجام نرسید، همزمان با سالروز شهادت این فرمانده شهید دوران دفاع مقدس درباره جزییات این پروژه گفت: چهار سال قبل قرار بود فیلم شهید همت ساخته شود اما مجموعه عواملی دست به دست هم دادند که تا امروز این اتفاق نیفتاده است. اصلی ترین موضوع بحث مالی بود چون باید چند ارگان به صورت هم افزا و در کنار هم این پروژه بزرگ را پیش می بردند اما کم کاری از سوی این ارگان ها شکل گرفت.
وی افزود: انجمن انقلاب و دفاع مقدس تعهد خود را انجام داد و فیلمنامه نوشته شده است تا شاید بشود این اثر بزرگ و ملی را راه انداخت و جلو رفت. ما کمی جلوتر از نگارش هم پیش رفتیم و از آنجایی که این اثر جلوه های ویژه عظیمی داشت جلسات متعددی با عوامل اصلی داشتیم و برای پیش تولید هم اقدام کردیم.
سهرابی که صبح امروز با برنامه «سلام صبح بخیر» شبکه سه صحبت میکرد، درباره بودجه مورد نیاز برای ساخت این پروژه گفت: این فیلم آن سال بین ۳۰ تا ۳۵ میلیارد هزینه داشت و اکنون هم با کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان نمیشود آن را تولید کرد.
وی در خصوص فیلمنامه این اثر اظهار کرد: برای قصه این اثر نقطه عطف زندگی شهید همت در دوران دفاع مقدس مدنظر ما بود اما در دل حضور این شهید بزرگوار در جبهه فلاش بک هایی به دوران نوجوانی او نیز زده می شود و با اینکه برشی از نقطه عطف زندگی او بود به بهانههای مختلف به مقاطع مختلف زندگی او میپرداختیم و مخاطب به ذهنیت کاملی از او می رسید. چیزی را در فیلمنامه جا نیانداخته بودیم و نیاز مخاطب را جواب میداد.
کارگردان «خاکستر و برف» درباره انتخاب رضا میرکریمی بهعنوان کارگردان این اثر توضیح داد: در چرخه تولید یک پروژه شخصیت محور درباره شخصیتی که معاصر است و مردم او را میشناسند، باید دغدغهمند بودن کارگردان مدنظر قرار بگیرد. میرکریمی فردی دغدغهمند و فعال در عرصه سینمای دینی و ارزشی است و ارادت و علاقه خاصی به این شهید بزرگوار داشت و دارد و انتخاب او یک تعامل دو سویه بود.
سهرابی تاکید کرد: قدری به این پروژه، شخصیت و این گروه فیلمسازی کم لطفی شد و متاسفانه فرصت بسیار خوبی بود که تا امروز از دست رفت.
وی با بیان اینکه هنوز بازیگری برای شخصیت شهید همت انتخاب نشده است، تاکید کرد: مقدمات اولیهای که ما آن را جلو بردیم مربوط به صحنهپردازی و اینها بود و به مرحله انتخاب بازیگر نرسیدیم. چون باید پیش تولید جلو میرفت تا بتوانیم به این مرحله برسیم.
سهرابی در بخش دیگری از سخنانش انتقاداتی را این چنین مطرح کرد: روند فعلی عرصه سینمای دفاع مقدس مرا برای تولید آثاری از این دست ناامید میکند. برای پروژهای مثل شهید همت که عملیات های بزرگی از دفاع مقدس را شامل میشود باید هزینه زیادی کرد ما برای تولید ارزانتر مگر خروجی داشتهایم که حالا سراغ کارهای فاخر و گران برویم؟ آیا مسئولان ما به این سمت رفتهاند؟
وی در پایان گفت: گرچه در پرده سینما نمیشود عظمت فعالیت این بزرگان را دید اما اگر بتوانیم بخش کوچک از اتفاقات بزرگ را به مردم نشان بدهیم هم موثر است.
سینماپرس: در شرایطی که همه مراکز عمومی و اماکن زیارتی برای پیشگیری از شیوع کرونا با محدودیت رفت و آمد مواجه شده است محمدحسین رنجبران در توئیتی ضمن تأکید بر رعایت موارد بهداشتی در ضبط «دورهمی» با حضور تماشاگران، از آغاز تولید برنامههای دیگر مانند «کودک شو» و «ایران» با شرایط مشابه خبر داد. حال این سوال مطرح می شود که وقتی همه مراسم مذهبی به بهانه شیوع این بیماری تعطیل شده و درهای اماکن مذهبی به روی مردم بسته شده است، ضبط برنامه های تلویزیونی با حضور تعداد زیادی تماشاگر چه ضرورتی دارد؟
به گزارش خبرنگار مهر، در حالی که تولید برنامههای شاخص شبکههای مختلف سیما به دلیل جلوگیری از تجمع تماشاگران در استودیوهای ضبط در راستای رعایت هشدارهای بهداشتی و مقابله با شیوع ویروس کرونا، متوقف شده بود، آغاز تولید و پخش برنامه «دورهمی» با حضور قابل توجه مخاطبان در استودیو ضبط با واکنشها و انتقاداتی مواجه شد.
محمدحسین رنجبران مدیرکل روابط عمومی سازمان صداوسیما در واکنش به همین انتقادات، در توئیتی نسبت به ضبط برنامههای تلویزیونی و انتقادها نسبت به اینکه چرا بهرغم شیوع ویروس کرونا همچنان تماشاگران در استودیوها حضور دارند، توضیحاتی ارائه کرد.
رنجبران در این توئیت نوشت: «دیدم در توییتر حملات همه جانبهای علیه «دورهمی» انجام دادند، که چرا با وجود کرونا هم چنان با حضور تماشاگر برگزار میشود. همان طور که معاون سیما اعلام کرد، این کار با کسب مجوز و رعایت حداکثری نکات بهداشتی، در حضور پزشکان متخصص انجام میشود.
و تقریباً به تعداد تماشاگران، همکاران خود ما حضور دارند و با وجود همین مخاطرات، جهادگونه، برای شادی مردم و خانواده ها کار می کنند.
درواقع این تلاش جهادی، نمونه ای از همدلی مردم و رسانه ملی، برای ایجاد آرامش و نشاط در این شرایط سخت جامعه است. این شرایط سخت، فقط هم مختص «دورهمی» نیست و در مسابقات «ایران»، «کودک شو» و … نیز همین کار، با همین هدف انجام میشود.»
این موضعگیری مدیرکل روابط عمومی سازمان صداوسیما در حالی است که احسان علیخانی پیش از این خبر از ضبط دو قسمت از «عصر جدید» بدون حضور تماشاگران داده بود و باید دید آیا رویکرد تازه صداوسیما شامل همه برنامههای تولیدی در همه شبکهها خواهد شد و یا با واکنش مسئولان ذیربط در حوزه بهداشت و مقابله با ویروس کرونا مواجه خواهد شد.
سینماپرس: مصطفی مرشدلو پژوهشگر در برنامه «نقد سینما»ی شب گذشته گفت: اگر سینمای غرب بحران را جدی میگیرد برای این است که این تصویر را به مردم ارایه کنند که ما قویتر از بحرانها هستیم. سینما به آنها کمک کرده است که در غلبه گفتمانی موفقتر باشند.
به گزارش سینماپرس، برنامه «نقد سینما» شب گذشته ۱۶ اسفند با اجرای بهروز افخمیو با حضور امیررضا مافی منتقد سینما، مصطفی مرشدلو پژوهشگر و سید حسین شهرستانی کارشناس فرهنگی با موضوع سینمای بحران روی آنتن شبکه پنج سیما رفت.
بهروز افخمی در ابتدای برنامه با اشاره به سینمای بلیات بیان کرد که از این عنوان برای سینمای حوادث و بلایا استفاده میکند.
سپس امیررضا مافی در پاسخ به افخمیدرباره نظرش نسبت به فواید سینمای بحران عنوان کرد: سینمای بلیات ابتدا ممکن است یک پیش آگاهی به وجود آورد اما از حیث دیگر این سینما میتواند این تصور را به وجود بیاورد که در نهایت این یک فیلم است و ممکن است برای مخاطب پیش نیاید. پیش آگاهی که ایجاد میکند کمتر از تاثیر واقعی است چون مخاطب آن مرگ و بیماری و بلا را تجربه میکند اما حس نمیکند که واقعی است. به طور مثال اگر کسی بخواهد از ویروس کرونا فیلم بسازد براساس قرائت به نفع قدرت فیلم میسازد، همانطور که در فیلمهای تخیلی هم همینطور است و مفهوم اصلی آن برای نافعان قدرت است.
با استفاده از سینما برای بحران بیگانه هستیم
شهرستانی نیز در ادامه بیان کرد: این ویروس آورده این جهان است، ما در جهانی زندگی میکنیم که این ویروسها، بیماری این عصر و این جهان هستند و در مقابل جزء دیگر این جهان هم رسانهها هستند که باید نوع برخوردشان با این بحرانها را ببینیم.
وی اضافه کرد: من معتقدم سینما از بدو پیدایش به تدریج به زبان ناخودآگاه جمعی بشر جدید تبدیل شد، یعنی انسان معاصر که طی فرآیندهای تاریخی دارای فرهنگ تصویری میشود، به تدریج سینما برایش وارث همه هنرهای پیشین خواهد شد، در این سینما تصویر ترسها و امیدها و تمدنها منعکس میشود، به ویژه در غرب که از این زبان به راحتی استفاده کرده است و بدون لکنت سخن میگوید، درحالی که ما هنوز با این زبان بیگانه هستیم و سینما تبدیل به زبان فرهنگ ملی مردم ایران نشده، ما هنوز به زبان شعر حرف میزنیم.
شهرستانی با مثالی عنوان کرد: فیلمی مثل «جوکر» پر از کلیشههای مختلف است اما بخشی از ملل حتی در کشورهای اطراف ما با تماشای آن احساساتی شدند چون این خاصیت چنین فیلمهایی است.
این پژوهشگر با اشاره به نکات مافی اظهار کرد: من بدبینی آقای مافی را دارم اما قبل از آن باید گفت که سینما مثل کابوس یا یک رویای پریشان میماند همانطور که ما در خواب ترسهایمان را میبینیم.
وی افزود: این هراس، خود را در سینمای آخرالزمانی نشان میدهد و سینما این هراس را فیلتر میکند. فیلسوفان اواخر قرن نوزدهم به این بحرانها اشاره کرده بودند اما وقتی همان حرف از زبان فیلسوف به سینما میرود مصرف آن تغییر میکند و به نوعی به یک صحنه آرایی تبدیل میشود.
مرشدلو نیز در ادامه گفت: سینما در غرب اصلا گریزی از بحران نداشته و اصلا تمدن غربی تمدن بحران است. تمدن غرب ۲ شاخه یهودی و مسیحی دارد و شاخه مسیحی با یک فاجعه بزرگ یعنی هبوط آدم از بهشت آغاز میشود که این اتفاق خود نوعی بحران است. ما در تعبیر اسلامیهبوط میگوییم اما آنها خودشان اخراج از بهشت میگویند.
وی در بخشی دیگر اضافه کرد: تمدن غربی در قرن نوزدهم از بحران گریزی ندارد. فروکاستن این بحران به بلایای طبیعی خطاست، سینما در غرب این بحران را متجسم و تصویرسازی کرده، سینمای غرب در این جنبه خوب موفق شده است ما در سینمای خود مواردی داریم ولی خیلی نتوانستهایم پیش برویم.
مافی نیز در ادامه این بحث یادآور شد: اینکه گفته شد ذات غرب با بحران است باید گفت هر درامیهم با بحران شروع میشود. در این شرایط تاریخی که مردم سالهاست اضطراب دسته جمعی را تجربه نکردهاند، هر یک از رسانهها باید تلاشی را انجام دهند.
وی با اشاره به انیمیشن «سیمپسونها» عنوان کرد: برخی در این چند وقت از من درباره انیمیشن «سیمپسونها» پرسیده اند که این بیماری را پیش بینی کرده است و نتیجه گیری میکنند پس حتما ارادهای برای انجام این امور وجود داشته است من معتقد نیستم که چنین ارادهای بوده است اما شاید نتوانیم تا ۶ ماه دیگر بگوییم رسانهها در مقابل این بحران به خوبی عمل کردند.
این منتقد سینما اضافه کرد: سینمای بعد از «ماتریکس» یعنی سینمای ۲ دهه اخیر میخواهد به الهیات غربی رجعت کند اما همچنان این الهیات از تکنولوژی جدا نیست. تصور من این است که در دوره پساتکنولوژی، حکمت ذیل تکنولوژی قرار گرفته است و برای همین ما دچار نوعی بی بیانی شدهایم.
وی ادامه داد: آنچه ما در سینمای بلیات در غرب دیدهایم بسیار متاثر از ایدئولوژی غرب است. پیش از این هم بحث شد درباره سریال «چرنوبیل» که تحت تاثیر ایدئولوژی غرب ساخته شده است.
سینمای غرب بحران را جدی میگیرد تا بگوید ما قوی تر هستیم
مرشدلو نیز با بیان اینکه سینما به غرب کمک کرده است که براساس آن نشان دهد که به همه چیز احاطه دارند، تصریح کرد: اگر سینمای غرب بحران را جدی میگیرد برای این است که این تصویر را به مردم ارایه کنند که ما قویتر از بحرانها هستیم. اگر شخصی در سیستمی وا داده یا کمکاری کرده است او حذف میشود. این نگاه در ذهنیت ما هم ایجاد شده است و فکر میکنیم مثلا آنها میتوانند یک هفتهای ویروس کرونا را شکست دهند اما آنها هم این روزها در حال تلاش هستند. سینما به آنها کمک کرده است که در غلبه گفتمانی موفقتر باشند.
وی با اشاره به قدرت تخیل و تجسم سازی در سینمای غرب اظهار کرد: نکته دیگر تخیل این است که میتوانید تصور کنید در صورت اتفاق چگونه باید عمل کرد. متاسفانه ما در سینمای ایران نتوانستهایم تخیل بسازیم. نتوانستهایم فرض و دنیایی خیالی بسازیم که اگر با بحرانی مواجه شدند چه راههایی برای غلبه بر آن وجود دارد. در غرب این تخیل را ایجاد کردهاند که اگر با بحرانی مواجه شدند میتوانند بر آن غلبه کنند.
کارکرد بحران برای سینمای ایران
مافی در ادامه به تصاویری که این روزها تحت تاثیر ویروس کرونا از خالی بودن مکه منتشر شده است، اشاره و بیان کرد: با تصاویری که این روزها پخش شد من در شبکههای اجتماعی و بازخوردهای مردم احساس کردم هراس از خالی بودن خانه خدا بیشتر از هراس از کروناست درحالی که هراس انگیزتر این است که ندانیم خداست که مرگ و زندگی به دست اوست و این همان است که سینمای ما باید به آن بپردازد. این نکته برای سینمای غرب خیلی مفهوم نیست، این کارکرد کاری است که تمدن ما باید نشان دهد.
شهرستانی در ادامه درباره اینکه چقدر سینمای ما توان نمایش این محتوا را دارد، گفت: با رجوع به داستانهای تاریخی و تصویر آنها این اتفاق رخ نمیدهد. این اتفاق باید از درون فرم سینما بجوشد و این چنین خیلی دشوار است.
وی در جواب مافی که عنوان کرد الهیات غربی در سینمای آنها دیده میشود، گفت: نشدنی نیست اما سخت است. کارهای شهید آوینی بحران را به صورت یک درام عرفانی و شاعرانه نمایش میدهد.
مرشدلو نیز در پایان اظهار کرد: سینما به خودی خود قدرت چندانی ندارد. سینما با ادبیات، اقتصاد و سیاست پیوند خورده است، مثلا سینما در غرب با ادبیات پیوند زیادی دارد. در هر حال میشود از سینما برای چنین اتفاقاتی استفاده کرد اما نیاز به یک حرکت جمعی دارد.
آخرین قسمت از برنامه تلویزیونی «نقد سینما» در سال ۹۸، جمعه شب به تهیهکنندگی یوسف بچاری و با اجرای بهروز افخمی روی آنتن رفت، فصل جدید این برنامه، اواخر فروردین ۹۹ آغاز خواهد شد.
سینماپرس: اولین قسمت از برنامه تلویزیونی «اتفاق» در حالی روی آنتن شبکه سه سیما رونمایی شد که مهمترین ویژگی آن، تفاوت مشهودش با ساختار و قالب برنامههای چالشی رضا رشیدپور در سیما بود.
به گزارش سینماپرس، رضا رشیدپور بعد از برنامه اجتماعی و چالشی صبحگاهی «حالا خورشید» که از برندهای پرطرفدار سیما نیز محسوب میشد، حالا با یک برنامه تازه اما شبانه و متفاوت، به آنتن شبکه سه بازگشته است؛ برنامهای که طبق اخبار مخابره شده تا پیش از رونمایی قرار بود یک «اتفاق» جدید در روزهای کرونایی تلویزیون باشد.
این روزها شبکههای مختلف سیما درگیر چالش کرونا هستند و برنامههای روتین و عادی و بخشهای خبری سیما همه به نوعی درگیر این چالش شدهاند. به ویژه که مخاطب غیر از اطلاعرسانیهای خبری این روزها به شدت چشم انتظار برنامههای سرگرم کننده و متنوع برای پر کردن ساعات حضور در قرنطینههای خانگی است. در این فضا شروع برنامه تازهای از جنس «اتفاق»، در کنار برندهای شناخته شدهای چون «عصر جدید» و «دورهمی» فینفسه اتفاقی مبارک است.
شب گذشته قسمت اول از این برنامه با اجرای رضا رشیدپور روی آنتن رفت که اگرچه نشان میدهد این «اتفاق» پتانسیل زیادی برای جذب مخاطب دارد اما از طرفی دیگر حاکی از راه دراز سازندگان با یک «اتفاق ویژه» داشت.
شروع خوب با یک دکور چشمنواز
تیتراژ برنامه از همان ابتدا مخاطب را متوجه میسازد که با برنامهای روبهرو خواهد بود که قرار است از اتفاقات مختلفی حرف بزند که شاید وجه علمی آنها پررنگتر باشد، چراکه المانها و نشانههای مرتبط با علم و طبیعت، در فضای بصری و گرافیکی تیتراژ بیشتر مشاهده میشد.
شروع برنامه با ورود رشیدپور از پشت صحنه به روی استیج برنامه است و همزمان با دوربینی که او را همراهی میکند مخاطب هم متوجه عظمت دکور و لوکیشن برنامه میشود؛ دکوری که شاید برای اولین بار است در ساختار برنامههای تلویزیونی با چنین شکوه و پروداکشنی تدارک دیده شده است.
نورپردازی و جایگاهی که برای تماشاگران در نظر گرفته شده و طراحی کلی دکور همه نشان از طراحی و هزینه مادی و برنامهریزی ویژه عوامل برنامه دارد که نقطه قوتی در نوع خود محسوب میشود.
رضا رشیدپور در اولین سخنان خود تاکید میکند که قرار است در این برنامه افرادی را ببینیم که در زندگی خود «اتفاقات جذابی را تجربه کردهاند» و بعد با توضیحات دیگری از «ترس» به عنوان موضوع محوری اولین قسمت از این برنامه سخن میگوید.
کارکرد انبوه تماشاگر در استودیو چیست؟
با دیدن این میزان از تماشاگر و تمرکز روی جمعیت حاضر در سالن، اولین سوالی که در ذهن نقش میبست درباره انبوه جمعیت حاضر در استودیو بود که قرار است در طول برنامه چه کارکردی داشته باشند؟ رشیدپور با طرح چند سوال و نظرسنجیای که از طرف تماشاگران به صورت آنلاین روی الایدی مشاهده میشود بخش کوچکی از این کارکرد را نمایش میدهد.
برنامه حدود ۲ ساعت طول میکشد؛ در یک قسمت از برنامه سه نفر یعنی ارشا اقدسی بدلکار، مهدی پارسا جهانگرد و محسن اسلام زاده مستندساز به اجرا و ارائهای چند دقیقهای از حرفه خود میپرازند و در بخشی از برنامه نیز رضا رشیدپور گفتگویی با بهرام عطایی کاراگاه حوزه جنایی داشت؛ تنها بخش برنامه که یادآور قالب آشنای رشیدپور در برنامههای گفتگومحور پیشیناش بود.
ابهام در ساختار و اهداف برنامه
اولین ابهام برنامه برای مخاطب اما از همان دقایق اولیه این بود که قرار است ساختار این برنامه گفتگو محور باشد یا اجرا محور؟ و چرا حضور مهمانان روی استیج برنامه متفاوت است؟ چراکه سه مهمان در برنامه به ارائه حرفه خود ویژگیها، امتیازها و معضلات آن در یک بازه چند دقیقهای میپردازند که حتی در پایان برنامه به رأی گذاشته میشود و رشیدپور در حین اجرای شأن با صدا درآوردن یک زنگ سوالاتش را میپرسد و یک مهمان دیگر هم با خود رشیدپور با دو صندلی در برابر هم به گفتگو میپردازد.
نخ تسبیح همه این اجراها و گفتگوها البته موضوع «ترس» است. ترس در کار بدلکاری، مستندسازی، حضور در جنگلهای آمازون و حتی کار با جنایتکاران. ترسی که با ایدههای خوبی مطرح میشود اما هنوز با آنچه که میتواند فراتر از ذهن مخاطب باشد متفاوت است و شاید باید بهروزتر شود.
در هر اجرا نیز تلاش میشود بخشی از هیجان این ترسها و دلهرهها به مخاطب منتقل شود. به طور مثال یک پرش ۱۰ متری از ارتفاع برای ارشا اقدسی تدارک دیده میشود و بعد از او نیز یکی از بدلکارانش که ابتدا به نظر میرسد یک داوطلب حاضر در سالن است این پرش را انجام میدهد. اتفاقاتی از جمله پرش از ارتفاع البته تنها راهکار سازندگان برای جذابیتبخشی به برنامه نیست.
در طول ارائه هر یک از مهمانان هم سعی میشود چیدمانی صورت بگیرد تا برنامه با اجراهای روتین و عادی پیش نرود مثلاً ارشا اقدسی عصبانی میشود و سر خود را به میز رشیدپور میکوبد یا همزمان با صحبتهای او و رشیدپور یک نفر که آتش گرفته است از استودیو رد میشود. گرفتن ساچمه شلیک شده توسط ارشا یا دارت سمی توسط رشیدپور دیگر خلاقیتهای به کار گرفته در برنامه است تا برنامه از یک تاک شوی صرفاً دیالوگی یا مونولوگی خارج شود.
اتفاق هنوز حاصل نشده است…
همه اینها اما هنوز با «اتفاق» موردنظر که از پیش انتظارش را داشتیم فاصله دارد. مخاطب از پرش ۱۰ متری ارشا اقدسی بدلکاری که با جیمز باند همکاری داشته و اجراهای متفاوتی از او دیده قلبش چندان به تپش نمیافتد، همانطور که قدم زدن بدلکار آتش گرفته هم اتفاقی عادی به نظر میرسد. شاید نیاز است خلاقیت بیشتری در چیدمان این اتفاقات صورت بگیرد. هرچند نقش دوربینها در چنین برنامههایی بیشتر حس میشود و دوربینها در واقع المانهای اصلی برنامه هستند تا ترس و دلهره و هیجان را از چشمان حضار داخل استودیو به مخاطب منتقل کنند.
همچنین فضاسازیهای خلاقانه، مطالبه مهمی از طراحان چنین برنامههایی است به ویژه وقتی موضوعی چون «ترس» با چاشنی هیجان و اضطراب و دلهره محور برنامه قرار میگیرد اما در اجرا صرفاً این موسیقی متن است که در شکلگیری این فضا نقشآفرینی میکند.
البته کارگردانی این برنامه را سیاوش صفاریان پور و محمدرضا رضائیان بر عهده دارند که صفاریان پور را پیش از این بیشتر با اجرای برنامههای علمی میشناسیم و رضائیان بهعنوان تهیهکننده «کتاب باز» بیشتر مطرح است و احتمال میرود ترکیب و همراهی این دو نفر در ادامه راه ساخت این برنامه بتواند اتفاق خوبی را رقم بزند.
عبور رشیدپور از قالب چالشی محبوبش
نفس حضور رشیدپور در یک برنامه غیرچالشی و غیراجتماعی میتواند نوعی ریسک محسوب شود. عبور رشیدپور از اجراهایی که موضوعات و مهمانانش را به چالش میکشد در این برنامه که بیشتر به کشف و شهود نسبت به یک شغل، حرفه، شخصیت کاری یک فرد و… تنه میزند خود تجربه جدیدی است که باید دید چقدر رشیدپور با آن کنار میآید.
هرچند او سعی دارد در سوال با مهمان گاه به چالش بپردازد و زنگ پرسش از فرد ارائهکننده را هر بار به صدا درآورد اما فضای کلی برنامه خارج از چالشهای روتین اوست و شاید چالشهای جدی تر به جذابیت برنامه کمک کند.
«اتفاق» قرار است هر پنجشنبه و جمعه بعد از خبر شبانگاهی شبکه سه سیما روی آنتن برود که مخاطب علاقمند به «دورهمی» در شبکه نسیم را ناگزیر به انتخاب یکی از این دو برنامه میکند.
نکته دیگر نسبت به زمان بندی خود برنامه است که «اتفاق» را بیش از حد طولانی کرده است. برنامه در حدود ۲ ساعت روی آنتن میرود و مخاطب در این بازه زمانی با چهار چهره مختلف آشنا میشود که میتوان با کاستن از تعداد افراد و درنتیجه زمان بندی اصلی برنامه را نیز با خروجی بهتری روی آنتن فرستاد.
باید دید رضا رشیدپور و تیم همراهش در این برنامه میتوانند در ادامه راه به معنای واقعی یک «اتفاق» را روی آنتن سیما رقم بزنند؟
*مهر
سینماپرس: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برای ۲ فیلم مجوز نمایش صادر کرد. این در حالی است که فیلم «درخت گردو» به کارگردانی محمدحسین مهدویان واقعه بمباران شیمیایی سردشت را به تصویر کشیده و در این بین همه عاملان این جنایت بزرگ را تبرئه می کند. فیلم «مردن در آب مطهر» اثر جدید برادران محمودی نیز با نشان دادن ایران به شکل یک دیستوپیا و توهین به مقدسات اسلام به ترویج دین مسیحیت می پردازد. اما این سوال مطرح می شود که آیا مسئولان سینمایی این اندازه عناد با دین و ارزش های انقلابی را ندیدند که با این عجله مجوز نمایش این دو فیلم موهن را صادر کردند؟
به گزارش سینماپرس، شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی در جلسه اخیر که با حضور اکثریت اعضا برگزار شد، مجوز نمایش ۲ فیلم «درخت گردو» به تهیهکنندگی سیدمصطفی حاجی احمدی، کارگردانی محمدحسین مهدویان و نویسندگی مشترک ابراهیم امینی و حسین حسنی و «مردن در آب مطهر» به تهیهکنندگی جمشید محمودی و کارگردانی و نویسندگی نوید محمودی را صادر کرد.