سینماپرس: بازیگر سریال کامیون میگوید: ما جامعه منتقدی هستیم و صدای منتقدان همیشه بیشتر از افرادی که علاقمند به یک مجموعه هستند، شنیده میشود. اما به هر ترتیب نباید سریال کامیون را با مجموعه پایتخت که در واقع ششمین فصل خود را سپری میکند، مقایسه کرد.
به گزارش سینماپرس، مجموعه «کامیون» به کارگردانی مسعود اطیابی یکی از سریالهای نوروز ۹۹ است که این هر شب ساعت ۲۱ برای مخاطبان از شبکه دو سیما پخش میشود. داستان این سریال روایت زندگی سه جوان بوده که سرمایه خود را از دست داده و برای دادن اجاره بهای خانه خود نیز با مشکل مواجه شدند. یکی از بازیگران اصلی این مجموعه بهنام شرفی ازجمله بازیگران فعال در عرصه تئاتر است. به بهانه بازی در این مجموعه با او به گفتگو کردیم.
بهنام شرفی، بازیگر سریال کامیون درباره چالشهای ورود بازیگران تئاتر به عرصه تصویر اظهار داشت: اکنون چند سالی است که شرایط برای ورود بازیگران تئاتر به عرصه تصویر هموارتر شده و میبینیم که دیگر بازیگری به صورت انحصاری در اختیار چند نفر نیست. به نوعی باتوجه به موفقیت و سیمرغهای بازیگری چند سال اخیر، بازیگران تئاتر ثابت کردهاند که تا چه اندازه میتوانند در عرصه سینما حرف برای گفتن داشته باشند. به این ترتیب اکنون اعتماد بیشتری به آنها میشود. از طرف دیگر نیز آنها با ایفای نقشهای خوب، جواب این اعتماد را دادهاند.
وی همچنین در رابطه با تفاوت بازیگران تئاتر با بازیگرانی که از مدیومهای دیگر کار خود را شروع میکنند و مسیر دیده شدن آنها بیان کرد: به شخصه معتقدم که بازیگری یک روش کاملا شخصی است. به نوعی شابلونی وجود ندارد که مشخص کند یک بازیگر چطور میتواند از دنیای تئاتر به دنیای تصویر راه پیدا کند و فضا و بستر مدیومهای دیگر به چه صورت برایش فراهم باشد. این موارد همگی فرمولهای شخصی بوده که هر بازیگر میتواند با خود داشته باشد و دنبال کند.
شرفی افزود: البته شانس و پیشنهاداتی که به شما میشود را به هیچ وجه نمیتوان منکر شد. اما حتی در دنیای تئاتر هم مشخص نیست که یک بازیگر با بازی در چه نقشها و همکاری با کدام کارگردانها میتواند دیده شود. برای همین به شخصه معتقدم که اکنون فضا برای کار همه بازیگران بهتر بوده و اعتماد بیشتری به افراد میشود. ضمن اینکه معتقدم اگر بازیگرانی که از تئاتر به حوزه تصویر میآیند، از هوش کافی برخوردار باشند، چون قوام بیشتری دارند میتوانند نقشهای ماندگارتری را ایفا کنند. اما باید بدانیم که هر فرد روشی را دنبال میکند. بازیگری به صورت آکادمیک کار را پی گرفته و دیگری با تجربه کردن جلو آمده است.
این بازیگر در ادامه بیان کرد: به شخصه مرزبندی در بازیگری قائل نمیشوم که بر اساس آن بگویم این بازیگر تئاتر بوده و دیگری بازیگر سینما و تلویزیون است. از نظر من بازیگری که باهوش باشد، در همه جا میتواند کار کند. به نوعی حتی بازیگری که یک تئاتر در زندگیاش ندیده اگر باهوش باشد به سرعت میتواند در تئاتر نیز به موفقیت دست پیدا کند. البته به هر حال یکسری تجربهها و فرمولها برای روی سن بازی کردن احتیاج است که به سرعت میتواند آنها را نیز فرا بگیرد. برعکس این موضوع برای موفقیت یک بازیگر تئاتر در سینما نیز صادق است. در واقع فقط هوش و آن بازیگر است که میتواند به او کمک کند.
وی همچنین درباره مخالفت با حضور بازیگران سینما در تئآتر نیز توضیح داد: به طور کل من مخالف هیچچیز نیستم. چراکه در واقع این تماشاگر و مخاطب هستند که مشخص میکنند چه کسی بماند و چه کسی برود. اتفاقا از نظر من ورود یک سری از بازیگران از عرصه سینما و تلویزیون به تئاتر به چرخه اقتصادی تئاتر کمک کردند و سبب افزایش تعداد صندلیها و مخاطبان تئاتر شدند چراکه به این وسیله مخاطبانی که تا به حال تئاتر ندیده بودند به هوای فلان سلبریتی به تماشای تئاتر آمده و شاید به این نتیجه رسیدند که آن سلبریتی در تئاتر موفق نیست ولی چه بازیگران خوب دیگری در تئاتر هستند و چقدر فضای تئاتر جذاب است.
شرفی افزود: اساسا آسیبهای حضور سینماییها در تئاتر خیلی کمتر از اتفاقهای خوبی بود که برای آن به ارمغان داشت. به شخصه موافق اینکه بگوییم فلان بازیگر آمد و جای بازیگران تئاتر را تنگ کرد نیستم. در این مدت به اندازهای بازیگران تصویر بودند که به تئاتر آمده و متوجه شدند که چقدر در تئاتر بازیگران توانمندی هستند و روی صحنه جذابند. همچنین برخی هم اصلا در تئاتر موفق نبودند و تماشاگر آنها را پس زده و خود آن فرد هم فهمیده که به این دنیا تعلقی ندارد.
بازیگر سریال کامیون در ادامه اظهار داشت: بازهم تاکید میکنم که هیچ مرزبندی وجود ندارد. در واقع این مخاطب است که تعیین میکند چه بازیگری در تئاتر، سینما یا تلویزیون بازی کند. چراکه ما بازیگران تئاتری خیلی موفقی هم داشتیم که در عرصه تصویر نتوانستند موفق باشند و فضا آنها را پس زده یا اصطلاحا دوربین و تماشاگر دوستشان نداشته است. این موارد همگی نسبی بوده و نمیتوان مانیفستی درباره آنها داد.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره مقایسه سریالهای نوروزی با مجموعه پایتخت که در این روزها صحبتهای زیادی از آن میشود، گفت: بهطور کل ما جامعه منتقدی هستیم و اساسا در کشور ما منتقدها بیشتر از بقیه در فضای مجازی ابراز وجود میکنند. به شخصه وقتی اکنون در خیابان راه میروم افراد بسیاری را میبینم که طرفداران سریال کامیون هستند. همین موضوع سبب میشود به این فکر کنم که چطور این افراد که تا این اندازه طرفدار سریال هستند و حالشان با آن خوب است، در فضای مجازی شروع به توهین کرده و کامنتهای منفی درباره آن میگذارند.
شرفی در ادامه بیان کرد: همچنین از سوی دیگر اکثر افرادی که در پایتخت حضور دارند دوستان ما هستند و تمام تلاش خود را نیز جهت تولید این مجموعه انجام دادند. به نوعی ما همه جز یک خانواده هستیم. این آثار اصلا قابل قیاس با یکدیگر نیستند. چراکه پایتخت ششمین فصل خود را پشت سر گذاشته و تکلیف مخاطبان با تکتک شخصیتهای آن مشخص است. به این ترتیب داستان را دنبال میکنند. در مقابل مجموعه «کامیون» یک کار جوان و با نگاه تازه بوده که در حال تزریق نفس تازهای به جامعه و تلویزیون است.
این بازیگر ادامه داد: قاعدتا اگر هم نقدی هست، طبیعی بوده، برای اینکه تماشاگر تا بخواهد این شخصیتها را بشناسد و با آنها همراه شود، مقداری زمان لازم است. به هیچ وجه نمیتوان قضاوتهایی که در چند قسمت اول رخ داده را ملاک قرار داد. مطمئن باشید پایتخت یک هم در چند قسمت ابتدایی خود با نقدهای زیادی همراه بوده است. چون مردم هنوز شخصیتها را نمیشناختند. من فکر میکنم که اگر بخواهیم واکنشهای واقعی را در نظر بگیریم، از قسمت ۵ به بعد را باید بررسی کنیم. به این ترتیب میتوان متوجه قضاوتهای درست شد و آنها را ملاک قرار داد.
شرفی در پایان گفت: امیدوارم سال ۹۹ برای همه سال خوبی همراه با سلامتی و موفقیت باشد. همچنین امیدوارم در سال جدید هوای همدیگر را بیشتر داشته باشیم. به نوعی این کرونا هم میرود ولی ما میمانیم و ممکن است دیگر هم را نداشته باشیم. اکنون باید قدر خوشبختیهای کوچک همچون دست دادن و به هم نزدیک بودن را بدانیم که چقدر خوشبختیهای بزرگی بودند و ما از آنها غافل بودیم.
سینماپرس: بازیگر سریال مختارنامه از ارادتش به سردار شهید قاسم سلیمانی و آرزوی خود برای مدافعان سلامت میگوید.
به گزارش سینماپرس، انوش معظمی متولد سال ۱۳۵۰ در بروجرد و بزرگشده تهران است؛ به گفته خود از دوران نوجوانی و از نمایشهای مناسبتی در مدارس و مسجد به تئاتر علاقهمند شده و از اوایل دهه هفتاد بهصورت حرفهای وارد عرصه نمایش شده است. تئاترهای «رستم و اسفندیار» و «مرغ باران» (به کارگردانی پری صابری)، «حوالی تئاتر شهر» (فرهاد تجویدی) و «یک زن و یک مرد» (آزیتا حاجیان) ازجمله آثاری هستند که معظمی در آنها روی صحنه رفته است.
وی علاوه بر سریال «مختارنامه» که در آن نقش «حرمله بن کاهل اسدی» را با یک گریم عجیب و غریب بازی می کرد، در سریالهای «معصومیت ازدسترفته»، «آسمان من»، «جلالالدین»، «از یادها رفته» و «دندون طلا» (شبکه نمایش خانگی) نیز ایفای نقش کرده است. «مسافر ری»، «کلاشینکف»، «سمور» و «رستاخیز» هم از آثار سینمایی هستند که وی در آنها ایفای نقش کرده است که دو فیلم «سمور» و «روز رستاخیز» هنوز رنگ اکران را ندیدهاند.
انوش معظمی پس از سریال مختارنامه در سریال «دندون طلا» با یک بازی متفاوت در نقش یک جاهل کلاه مخملی، بار دیگر تجربه بازی در اثری به کارگردانی داود میرباقری را به کارنامه کاری خود افزود. وی در فیلم «رستاخیز» احمدرضا درویش نقش شمر بن ذیالجوشن را بازی کرده است که البته این فیلم به جز اکران در جشنواره فیلم فجر اجازه اکران عمومی را پیدا نکرد.
معظمی محرم سال گذشته در نمایش «غریبه شام» به کارگردانی کوروش زارعی در دو نقش شبیهپوش حضرت ابوالفضل(ع) و شمر به ایفای نقش پرداخت. همچنین در ادامه فعالیت های خود در حوزه تئاتر کودک، نمایش «گربه ای در قصر ملکه» رانیز کارگردانی کرد.
سریال مختارنامه به کارگردانی داود میرباقری
در ادامه گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با این بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون را از نظر میگذرانید.
آنا: نوروز امسال به خاطر شیوع ویروس کرونا با شرایط خاصی مواجه هستیم. این روزها برای شما چگونه میگذرد؟
معظمی: اول از همه سال نو را به شما و مخاطبانتان و همه هموطنان عزیز تبریک میگویم و امیدوارم سالی سرشار از موفقیت و سلامتی در پیش داشته باشیم؛ هرچند با شرایط مطلوب و بهسامانی وارد سال ۹۹ نشدهایم؛ اما بازهم امیدمان به لطف خداوند است.
من هم مثل بسیاری از مردم تا آنجایی که در توانم بود در قرنطینه خانگی بودم. البته اواخر اسفندماه به خاطر چند جلسه ضبط نمایش رادیویی که باید به پخش نوروزی میرسید از خانه خارج شدم. به غیر از آن از خانه بیرون نرفتم و سعی کردم موارد ایمنی و پیشگیری را رعایت کنم.
آنا: از تجربه حضور در نمایشهای رادیویی بگویید؟
معظمی: من پیش از این تجربه کار در رادیو را نداشتم. برای یک مجموعه نمایشی در رادیو نمایش با عنوان «ساده خط خطی» از سوی دوست هنرمندم آقای میرطاهر مظلومی که کارگردانی این مجموعه را بهعهده داشت دعوت به همکاری شدم. در سری اول این مجموعه به عنوان بازیگر حضور داشتم و در سری دوم که در ایام نوروز امسال از این شبکه رادیویی پخش شد علاوه بر ایفای نقش، به عنوان نویسنده هم به گروه نویسندگان کمک کردم و نگارش ۱۰ قسمت از فصل دوم به عهده من بود.
کار به صورت اپیزودیک بود و چندنقش را در آن بازی کردم. این مجموعه علاوه بر پخش در شبکه نمایش در ایام نوروز ۹۹، برای پخش تصویری در شبکه نسیم (بدون افکت و موسیقی) هم در حال آمادهسازی است. محتوای آن هم بیشتر اجتماعی است که البته رگههایی از طنز هم در آن دیده میشود. در مجموع سعی کردیم که خالی از طنز نبوده و با فضای پرنشاط عیدنوروز و بهار همخوان باشد.
امسال هم عیدیهایی که باید بدهم محفوظ است و بعد از رفع شرایط قرنطینه تقدیم کوچکترهای فامیل میکنم!
البته پیش از این که بحث شیوع کرونا جدی شود، یک فیلم سینمایی هم به من پیشنهاد شد که فعلاً با این اوصاف، اموراتش متوقف است و معلوم نیست که چه خواهد شد و شرایط چگونه پیش میآید. دعا میکنیم که به لطف خدا هر چه زودتر این شرایط به حالت عادی بازگردد و گروههای هنری به کارهایشان برگردند و زندگی مردم هم راه بیفتد.
آنا: سال ۹۸ برای شما چگونه بود؟
معظمی:راستش در مجموع از نگاه من سال ۱۳۹۸ سال خیلی جالبی برای مردم ما نبود. من فکر میکنم که خوشحالترین افراد جامعه هم به نوعی ناراحت بودند. سال گذشته اتفاقات تلخی افتاد که بر وقایع شیرین آن میچربید. بخشی از آنها ناشی از رویدادهای طبیعی بود و بخش دیگر هم به خاطر اقدامات بدخواهان خارجی یا کارهایی که عوامل انسانی هم در آن دخیل بودند.
سریال «دندون طلا» به کارگردانی داود میرباقری
به هر حال مصیبتهایی بود که ایمان و صبر و تحمل ما را در بوته آزمون گذاشت. از این بابت باید خیلی مراقبت کنیم که خدای نکرده شیطان به ایمان ما طمع نکند و آن را نشانه نرود.
متأسفانه در روزهای اخیر هم دیدیم که عده ای از عوامل مذهبستیز که عمدتاً در خارج از مرزهای کشورمان هستند، برخی رفتارهای نادرست در اماکن مذهبی را بهانه قراردادند و با مخلوط کردن موضوعات مختلف از آب گل آلود ماهی گرفتند.
این داستانها و مصیبتهایی که در سال گذشته بر ما گذشت هر چقدر هم که سنگین باشد در مقایسه با آنچه بر حضرت زینب (س) و اهل بیت پیامبر(ص) در کربلا و سرزمین شام رفت، یک ارزن در مقابل کوه است! این مذهبستیزان به گونهای خلط مبحث میکنند که گویی هدف از امامت ائمه اطهار(ع) و نبوت پیامبر اکرم (ص) این است که صرفاً بیماریهای ما را شفا بدهند و مصیبتها را حل کنند.
این بزرگواران آمدند که راه زندگی را به ما نشان بدهند و در مسیر رسیدن به کمال به ما آگاهی بدهند. به هر حال «کل نفس ذائقه الموت»؛ همه ما دیر یا زود این دنیا را ترک میکنیم. هدف از زندگی و سیره پیامبران و امامان این نبود که بیایند بیماریهای ما را شفا بدهند یا جلوی سیل را بگیرند؛ آنها آمدند تا راه و روش زندگی و آدم بودن و سعادتمند شدن را به ما یاد بدهند.
فیلم سینمایی «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش
طرح این مسائل واقعاً باعث دلشکستگی و تکدر خاطر است و نشان میدهد که برخی چقدر در این موضوعات سطحینگر هستند.
آنا: شما پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی هم در صفحه شخصی خودتان بحثهای زیادی با کاربران فضای مجازی داشتید.
معظمی: بله، البته متأسفانه در آن روزها هر پستی که در این زمینه میگذاشتم معمولاً بعد از یک ربع حذف میشد و من نمیدانم این کارها چه نسبتی با آزادی بیان دارد! من سپهبد شهید قاسم سلیمانی را سردار مقتدر کشورم میدانم و به آن تعصب دارم. یکی دو بار توفیق داشتم که از نزدیک ایشان را بببینم؛ واقعا گویا پای بر زمین نداشت و در آسمان ها سِیر میکرد. این شهید بزرگوار رادوست داشم و از نگاه من در اوج تقدس است.
من همان موقع و در روزهای پس از شهادت شهید سلیمانی در یک توئیت نوشتم که مرز بین وطنپرستی و وطنفروشی به باریکی مو است. خیلی ها فکر میکنند که وطن پرست هستند، در حالی که رفتار و گفتارشان مصداق وطن فروشی است. نقد و حتی مخالف بودن با یک سیستم سیاسی، با خیانت و وطنفروشی متفاوت است.
گاهی برخی فیلمنامهها آنقدر ضعیف است که بازیگر ترجیح میدهد یکی دوسال بیکار باشد اما در چنین آثاری بازی نکند!
بخش قابلتوجهی از اپوزیسیون آن سوی مرزها رسماً در شبکههایی که با دلارهای آمریکایی و اسرائیلی و سعودی اداره می شوند و به مردم و چهرههای مورد علاقه آنها توهین میکنند. چگونه میتوان این موضوع را کنار وطندوستی گذاشت و از این تناقض به راحتی عبور کرد!؟ این که در واکنش به شهادت مظلومانه سردار سلیمانی بیتفاوت باشیم، نهایت بیغیرتی است. ما چه طور میتوانیم از ترور این فرمانده عزیزمان توسط دولت آمریکا به راحتی عبور کنیم؟
آنا: سالی را که پشت سر گذاشتیم از لحاظ کاری برای شما چگونه گذشت؟
معظمی: من در سال ۹۸ بیشتر در حوزه تئاتر فعالیت داشتم. نمایش «گربهای در قصر ملکه» را برای مخاطبان کودک و اکران مدارس کارگردانی کردم، اما متأسفانه شرایط به گونهای پیش رفت که عملاً اجراهای ما لغو شد.
در حالی که پیشبینی ما بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ اجرا بود اما برای مدارس کلاً ۶ اجرا بیشتر نداشتیم. ابتدا با تعطیلات ناشی از ناآرامیهای آبانماه مواجه شدیم، بعد تعطیلی مدارس به خاطر آلودگی و سرمای هوا و چند تعطیلی مناسبتی و در نهایت هم که اول اسفندماه مدارس به خاطر شیوع ویروس کرونا تعطیل شدند.
بههرحال حداقل نیمه دوم سال ۹۸ نه تنها برای من، که برای همه همکاران حوزه تئاتر کودک همراه با ناکامی بود.
البته خدا را شکر نمایش «غریبه شام» اجراهای بسیار خوب و پرمخاطبی در تهران و قزوین داشت. انشالله امیدوارم امسال شرایط برای کارهای بهتر و بیشتر در تئاتر فراهم شود. کلاً حال هنرهای دراماتیک خیلی خوب نیست.
آنا: در تلویزیون همچنان کم کار هستید.
معظمی: در سال ۹۸ چند کار تلویزیونی به من پیشنهاد شد اما واقعیتش این است که گاهی اینقدر برخی فیلمنامه ها ضعیف است که بازیگر ترجیح می دهد یکی دوسال بیکار باشد اما در چنین آثاری حاضر نشود. بعض وقتها فیلمنامههایی به من پیشنهاد می شود که بسیار سطحی است. من به نویسنده آن کار ایرادی وارد نمی دانم چون بالاخره توان او در همان حد بوده اما از کسانی که به چنین آثاری مجوز تولید میدهند تعجب میکنم که چگونه به چنین کارهایی اجازه ساخت میدهند.
آنا: این نگاه از این جا ناشی نمیشود که شما کارهای تصویری را با کار بزرگی مثل سریال مختارنامه آغاز کردید؟
معظمی: ببینید من هرکاری را چه در تئاتر، چه سینما و چه در تلویزیون در جایگاه خود میبینم و با همدیگر مقایسه نمیکنم. طبیعی است که یک بازیگر نمیتواند همیشه در آثار درجه یک و «بیگپروداکشن» حضور داشته باشد اما هر کاری دستکم باید از حداقلهای هنری و محتوایی برخوردار باشد تا بتواند نظر من را به خود جلب کند.
آنا: عید نوروز برای شما چه خاطراتی را تداعی میکند؟
معظمی: نوروز و فرارسیدن سال جدید برای من بیشتر دید و بازدید و صلهرحم را تداعی میکند. در کنار همه آیینهای نورزی، این که به دیدن بزرگترها و آشنایان برویم و با شعف و خوشحالی در کنار هم باشیم برای من بسیار شیرین است.
البته امسال از این لذت محروم بودیم و همین هم قسمت ما نشد، اما با استفاده از فضای مجازی تا حدی این کمبود جبران میشود. خب در کودکی هم عیدی گرفتن شور و شوق خاص خود را داشت بزرگتر هم که شدم فقط عیدی میدادم و دیگر عیدی نمیگرفتم. امسال هم عیدیهایی که باید بدهم محفوظ است که بعد از رفع این شرایط تقدیم کوچکترهای فامیل میکنم!
آنا:ترجیح میدهید تعطیلات نوروز را چگونه بگذرانید؟
معظمی: راستش تعطیلات تا سهچهار روز برایم قابل تحمل است و خیلی موافق تعطیلات درازمدت نوروز نیستم. من یکیدو بار عید نورز را سر فیلمبرداری بودم و برایم خوشایندتر بود. بعد از چندروز واقعاً نمیتوانم بیکار بودن را تحمل کنم و باید بیرون بزنم یا به کاری مشغول شوم. بنابراین شرایط قرنطینه امسال واقعا برایم سخت بود و سعی کردم با فعالیتهای مفید خودم را سرگرم کنم.
در طول سال تعطیلات زیادی داریم. این ۱۵ روز تعطیلی کامل واقعاًزیاد است و خیلی از فعالیت های خرد و کلان را فلج میکند؛ این نظر شخصی من است که شاید در مجموع پنج یا شش روز برای تعطیلات نوروزی کافی باشد.
آنا: به نظر میرسد خیلی اهل سفر هم نباشید؟
معظمی: مسافرت را دوست دارم اما خیلی اهل سفر در تعطیلات نورزی نیستم. ترجیح میدهم در ایام دیگر سال که هم جادهها و هم نقاط دیدنی خلوت تر هستند به سفر بروم. حتی برای کوهپیمایی هم برخلاف بقیه معمولاً آخر هفتهها را انتخاب نمیکنم و اواسط هفته میروم.
از طرف خودم «خدا» را به پزشکان و پرستاران و مدافعان سلامت هدیه میدهم!
البته از جمعیت و مردم فراری نیستم. قدم زدن در چارسوق بازار تهران و دیدن آدم ها و جریان زندگی یکی از لذتهای من است، اما دوست دارم زمانی به دل طبیعت بروم که خلوت باشد.
آنا: در پایان اگر نکتهای دارید بفرمایید.
معظمی: واقعیتش این است که در این روزهای سخت برای تقدیر از کادر درمانی و اداری بیمارستانها هر چقدر دنبال جمله یا واژهای گشتم چیزی به ذهنم نیامد. فقط میتوانم از طرف خودم خدا را به آنها هدیه بدهم و از خدا بخواهم که هوای این عزیزان زحمتکش را در دو دنیا داشته باشد و همواره در قلبشان باشد.
ایثار پزشکان پرستاران، کادر اداری، حراست و تأسیسات و همه مدافعان سلامت که این روزها به صورت شبانهروزی به درمان بیماران و پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا کمر همت بستهاند، هرگز فراموش نمیشود. امیدوارم همه مردم با رعایت نکات بهداشتی و بهویژه در خانهماندن بتوانند اندکی از این زحمات را جبران کنند و حداقل مرهمی بر زخمها و خستگی این عزیزان باشند.
سینماپرس: نایب رییس انجمن کارکنان لابراتوارهای فیلم ایران میگوید: اگر قرار است به اعضای صنوف عیدی داده شود باید به همه اعضای صنف این عید تعلق بگیرد.
به گزارش سینماپرس، جهانگیر رجبی خواه، نایب رییس انجمن کارکنان لابراتوارهای فیلم ایران در گفتگو با ایلنا، به نحوه تخصیص عیدی خانه سینما به اعضای این صنف اشاره نمود و گفت: متاسفانه دردسر سال گذشته امسال هم تکرار شد. اینکه از انجمن ما که ۱۳۰ نفر عضو دارد فقط به ۳۰ نفر عیدی تعلق بگیرد، خیلی خوشایند نیست.
وی ادامه داد : انجمنی با سابقه و با دارا بودن متخصصین طراز اول نباید این چنین مورد بیمهری قرار گیرد؟ انجمن کارکنان لابراتوار از ابتدا در خانه سینما حضورداشته است. اعضای ما علیرغم توان و تخصص حرفهای اما به لحاظ اقتصادی ضعیف هستند.
رجبی خواه افزود: مسولان سازمان سینمایی و خانه سینما اگر میخواهند عیدی بدهند باید برای همه اعضا در نظر بگیرند. مگر میشود پدر خانواده به بعضی از فرزندان عیدی بدهد و به بقیه ندهد؟ عمل کردم به این شیوه فقط برای مسئولان انجمن گرفتای به وجود میآورد چون بایستی برای تک تک توضیح دهیم که چرا بعضیها عیدی دریافت میکنند و برخی خیر. ما مجبوریم به ترتیب سابقه و تلاش هر ساله لیست را تغییر بدهیم زیرا همه اعضا نیازمند هستند.
وی ادامه داد: امیدوارم مسولان وزارت ارشاد و خانه سینما عیدی را به طور مساوی بین همه اعضای خانه سینما توزیع کنند. تا انشااله این مشکل هر ساله برطرف شود و جایگاه اعضای صنوف محفوظ بماند.
سینماپرس: مدیر کل امور اداری و پشتیبانی سازمان سینمایی بر اثر عارضه قلبی درگذشت.
به گزارش سینماپرس، پرویز شیرمحمدی شب گذشته در سن ۵۰ سالگی بر اثر عارضه قلبی درگذشت.
وی پیش از این معاونت امور استان های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت اداری مالی استان تهران و قم را عهده دار بود.
حسین انتظامی در پیامی درگذشت این مدیر کل سازمان سینمایی را تسلیت گفت.
در پیام رییس سازمان سینمایی آمده است: «با نهایت تاسف و تاثر مطلع شدیم برادر عزیزمان آقای پرویز شیرمحمدی مدیر کل پشتیبانی سازمان امور سینمایی به رحمت حق شتافت. آن فقید سعید با روحیهای همدلانه، همواره در خدمتگزاری عرصه فرهنگ کوشا بود و در مسئولیتپذیری و پیشبرد امور سازمان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. اینجانب فقدان این همکار عزیز را به همکاران گرامیام در سازمان امور سینمایی و خانواده ایشان تسلیت میگویم و از درگاه خداوند متعال غفران و رحمت الهی برای مرحوم شیرمحمدی و صبر و بردباری برای بازماندگان محترم خواستارم.»
سینماپرس: کارگردان سریال «پایتخت ۶» علاوهبر دعوت منتقدان این مجموعه به صبر و عجله نکردن در قضاوت، ادعاهای مطرح شده درباره سانسور این مجموعه را تکذیب کرد.
به گزارش سینماپرس، سیروس مقدم کارگردان سینما و تلویزیون که هم اینک سریال «پایتخت۶» به کارگردانی او از شبکه یک سیما در حال پخش است، درباره برخی انتقادات اخیر گفت: بهتر است اول درباره واژه طنز صحبت کنم. آنچه ما از بزرگان این عرصه یاد گرفتیم این است که طنز نشان دادن واقعیت تلخ و دردناک به زبان شیرین و گزنده اما امیدبخش است. با این تعریف از طنز متوجه تفاوت طنز و هجو و هزل و… خواهیم شد. طنز واقعیت اجتماعی است که شامل مسائل اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و… است.
مقدم افزود: در واقع طنز واقعیات دردناک و گاهی بسیار تلخ را با لحن شیرین و مفرح به مخاطب نشان میدهد و امیدبخش است. شاکله سریال «پایتخت ۶» هم از بدو خلقت آن که به ۱۰ سال گذشته میرسد، از بنیاد خانواده و حول محور این جامعه کوچک (خانواده) شکل گرفت و مسائل اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی و… حول این خانواده به مسائل جامعه ارتباط دارد. در واقع خانواده یک نمونه کوچک کل جامعه است.
وظیفه ما نقد پرخاشگری، دروغ و بیاحترامی است
وی ادامه داد: سریالی که پس از ۱۰ سال در ۶ فصل تولید شده و مورد توجه مخاطب و اهل فن قرار گرفته حائز اهمیت است. دیروز نظر آقای جعفرپور رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس درباره سریال را خواندم. ایشان هم سریال را مورد توجه مخاطب دانسته اند. علت علاقه و توجه مخاطب تنها این مهم است که «پایتخت» آینه تمام قد جامعه است. بهتر است عزیزان به این مهم توجه کنند که «خودشکن آینه شکستن خطاست». سوال این است که پرخاشگری، دروغ و بی احترامی در جامعه امروز دیده نمیشود؟ عصبیت و زودرنجی وجود ندارد؟ وظیفه ما سازندگان سریال به تصویر کشیدن این حقایق و در نهایت به نقد کشیدن و تقبیح آن است.
از شوخیهای «پایتخت» برداشت سیاسی نکنید
کارگردان «پایتخت» درباره شوخی با سیاسیون در «پایتخت ۶» گفت: تصور این بوده و هست که آستانه تحمل و صبر در جامعه باید بالا برود. باید سعه صدر در همه اقشار جامعه از جمله سیاسیون و طیف همکاران وجود داشته باشد. باید به شوخیها و طنز «پایتخت» تنها از نگاه و زوایه شوخی نگاه کرد و از آن برداشت سیاسی نشود.
وی اضافه کرد: یکی از دلایل علاقمندی مخاطب به سریال، ناشی از این است که توانسته با شخصیتها همذات پنداری کند. این شوخیهایی که در جامعه امروز دیده میشود بسیار گسترده تر از آنچه است که در «پایتخت» به آن اشاره میشود یعنی شاید یک صدهزارم این شوخیها در «پایتخت» استفاده شده است. جالب است که خود سیاسیون این موضوع را کاملا درک کرده و به آن به عنوان شوخی و مزاح مینگرند.
شوخیهای «پایتخت» دیوار بتنی میان مردم و مسئولان را از بین میبرد
وی درباره استفاده از این شوخیها در سریال توضیح داد: این شوخیها باعث میشود فضای تفاهم، علاقه و صمیمیت در میان سیاسیون بیشتر شده و مرزها و دیوارهای بتنی را که بین مردم و مسئولا ن کشیده میشود، برداریم. سیاسیون خود را از مردم بدانند. به عقیده من سیاسیون خوشحال میشوند این دیوارها برداشته شده و فضای صمیمیت بیشتری میان خود و مردم شکل گیرد.
منتقدان سریال صبر کنند و زود قضاوت نکنند
مقدم درباره برخی انتقادات به سریال گفت: بالاخره وقتی سریالی میسازی که در این حجم مورد توجه قرار میگیرد اقلیت ناچیزی که درصد کمی از جامعه را تشکیل میدهند، سوءبرداشت دارند و سریال را برنمی تابند. آمار و ارقام نشان از اقبال بیش از ۸۰ درصد مخاطبان از مجموعه دارد. شبکههای خارجی و دنیا آرزو دارند که به نصف این درصد از مخاطب دست یابند. این میزان مخاطب، آمارها در تلویزیون ایران و دنیا را جابه جا میکند. باید به منتقدان یادآور شوم که صبر کنند و زود قضاوت نکنند.
وی افزود: در فصل ۵ سریال تا قسمت ۱۲ ما را متهم به بسیاری از موارد از جمله تبلیغ سفر به ترکیه را میکردند اما بالاخره متوجه شدند که این گونه نیست. در این فصل هم کمی حوصله کنند، باید بی ادبی را نشان دهیم تا ادب رخ بنماید.
کارگردان سریال پرمخاطب «پایتخت» ادامه داد: ۱۰ سال از عمر «پایتخت» سپری میشود. در این ۱۰ سال دچار تحول در اجتماع بودیم؛ تحولات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… همه این احوالات روی انسان تاثیر میگذارد. ما نمیتوانیم بگوییم انسان ۱۰ سال قبل هستیم که اگر بگوییم فاقد احساس و روح هستیم. خانواده نقی معمولی هم از آدمهای این جامعه هستند، همراه با اتفاقات جامعه دچار تغییر و تحول شدند. به دلیل همین تحولات و تغییر رفتارها برای مردم قابل باور و دوست داشتنی هستند.
خصوصیت «پایتخت» این است که از بحرانها عبور کند
سیروس مقدم در ادامه درباره روند سریال توضیح داد: در مجموعه «پایتخت» شاهد خانواده و روابط آن هستیم. در خانواده بحران، تنش و بی اخلاقی دیده میشود همچنین افراد ممکن است به جان هم بیفتند اما خانواده پتانسیل حل مشکلات و فائق آمدن بر آن را دارد و خوب و خوشحال کنار هم قرار میگیرند. ذات «پایتخت» این گونه طراحی شده است. برای بهتاش و ارسطو چالشهایی را در این بخش شاهد هستیم اما این خصوصیت «پایتخت» است که شخصیتها از بحرانها عبور کنند و سرفراز بیرون میآیند. بهتاش در فصل گذشته در شرایط حمله داعش سیگاری استفاده کرد اما وقتی پای دفاع از ناموس به میان آمد اسلحه برداشت و به سمت داعش نشانه رفت، مخاطبان را به تحمل و صبر تا پایان سریال دعوت میکنم.
به خوبی خطوط قرمز صدا و سیما را میشناسم
مقدم درباره این که گفته میشود سریال «پایتخت» از خطوط قرمز سازمان عبور کرده است، گفت: من از جمله افراد باسابقه و با تجربه در میان گروه سازنده «پایتخت» هستم که با سابقه ۴۱ سال در عرصه ساخت سریال و همکاری با سازمان صدا و سیما به خوبی به خطوط قرمز و محذورات آن اشراف دارم. اگر بازنشسته شوم سازمان میتواند مرا به عنوان ناظر پخش استخدام کند. تیم سازنده «پایتخت» از جمله بنده و خانم غفوری و دیگر دوستان، پایتخت را به مانند فرزند خود میدانیم و از آن مواظبت میکنیم تا به جاهای بد نرود و الفاظ بد به کار نبرد.
سانسوری در کار نیست
این کارگردان پیشکسوت تلویزیون به حذفیات مجموعه اشاره کرد و گفت: من و همکارانم از «پایتخت» محافظت میکنیم تا شسته و رفته روی آنتن برود. برخی از موارد در هنگام فیلمبرداری ضبط میشود که ممکن است در شرایط فعلی جامعه ایجاد حساسیت کند و آن را تعدیل میکنیم. این موارد عنوان سانسور به خود نمیگیرد. ممکن است بعضی از کلمات یا دیالوگها را برای اکثریت مخاطب مناسب نبینیم بنابراین ملاحظات را رعایت میکنیم تا سریال به سلامت روی آنتن برود و دچار سوءبرداشت و سوءتعبیر نشویم. این به معنی سانسور نیست. این نوع اصلاحات را که به محتوای اثر لطمه نمیزند سانسور نمیدانم.
سیروس مقدم عنوان کرد: «پایتخت» با ملاحظات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه آماده میشود و مانند فرزندمان مراقبش هستیم. با سازمان تعامل خوبی داشته و داریم. تمام فیلمنامه توسط دوستان سازمان خوانده شد و آقای مهدی فرجی به عنوان مشاور و نماینده سازمان با گروه همکاری دارند و همچنان هم کنار ما هستند و با هم جلو میرویم. ایشان مورد قبول ما و سازمان هستند و با این روش کار را مدیریت میکنیم و به آنتن میرسانیم. من خواهشم از همه دوستان این است که به این کوتاه کردن و کم و زیاد شدنها با این زاویه نگاه کنند. تنها موردی که باعث دلخوری من شد قسمت ۸ سریال بود.
وی در پایان گفت: تیم «پایتخت» از جمله خودم، خانم غفوری، آقایان تنابنده، مهرانفر، احمدی، افشار و… همه میدانیم مدیران سازمان از همه جهت تحت فشار هستند و محذوراتی دارند. میدانیم چه فشاری بر معاونت سیما و دیگر دوستان وارد میشود تا «پایتخت» به سلامت روانه آنتن شود برای ما قابل درک است و از حمایت شان تشکر میکنم.