سینماپرس: از «بیوه سیاه» تا «ابدیها» و «ایندیانا جونز ۵» دیرتر از تاریخ تعیین شده راهی سینماها میشوند.
به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، استودیوی دیزنی دیشب (جمعه شب ۳ آوریل) اعلام کرد تغییراتی در تقویم اکران فیلمهای تابستانی خود ایجاد کرده که به دلیل جلوگیری از گسترش ویروس کرونا است.
با تقویم جدید، «بیوه سیاه» که اکران آن ماه پیش عقب افتاد، اکنون ۶ نوامبر ۲۰۲۰ (۱۵ آبان ۱۳۹۹) راهی سینماها میشود و به جای «ابدیها» مارول نمایش داده میشود. به این ترتیب اکران این فیلم از دنیای سینمایی مارول به عقب میافتد و تا ۱۲ فوریه ۲۰۲۱ راهی سینماها نخواهد شد.
«شانگ-چی و افسانه ده حلقه» هم ۷ می ۲۰۲۱ اکران میشود. «پلنگ سیاه ۲» در تاریخ قبلی ۶ می ۲۰۲۲ راهی سینماها خواهد شد و «کاپیتان مارول ۲» ۸ جولای ۲۰۲۲ به نمایش درمیآید.
به این ترتیب «شانگ-چی و افسانه ده حلقه» جای «دکتر استرنج» را میگیرد و «دکتر استرنج ۲» به جای این تاریخ به ۵ نوامبر سال ۲۰۲۱ (۱۴ آبان ماه ۱۴۰۰) فرستاده میشود و جای «ثور: عشق و آذرخش» را میگیرد و نمایش «ثور» بعدی هم به کارگردانی تایکا وایتیتی تا ۱۸ فوریه سال ۲۰۲۲ به تأخیر میافتد. این زمانی است که برای یک فیلم دیگر از مارول در نظر گرفته شده بود.
در عین حال «مولان» که بازسازی لایو اکشن یک فیلم کارتونی است تا ۲۴ جولای ۲۰۲۰ (۳ مرداد ۱۳۹۹) به تعویق افتاده است و جای فیلم «گردش جنگلی» را میگیرد. این فیلم خانوادگی با بازی دواین جانسون و امیلی بلانت به نوبه خود عقب میافتد و ۲۰ جولای ۲۰۲۱ اکران خواهد شد که یک سال عقبتر از زمانی است که انتظار اکران آن میرفت.
در همین حال فیلم «ایندیانا جونز ۵» هریسون فورد که قرار بود تابستان ۲۰۲۱ اکران شود تا ۲۹ جولای ۲۰۲۲ به تعویق میافتد.
فیلم علمی تخیلی «پرنده آرتمیس» نیز که قرار بود ۲۹ می دیده شود در «دیزنی+» پخش میشود و اولین فیلم دیزنی میشود که اصلاً از نمایش در سینماها باز خواهد ماند.
البته دیزنی تاریخ نمایش «داستان وست ساید» و «آخرین دوئل» را تغییر نداده و آنها را به ترتیب در ۱۸ دسامبر (۲۸ آذر) و ۲۵ دسامبر (۵ دی) امسال در جدول نگه داشته است.
نمایش کمدی اکشن «گای آزاد» با بازی رایان رینولدز از کمپانی قرن بیستم نیز از ۳ جولای تا ۱۱ دسامبر عقب افتاده است و موجب شده تا «گزارش فرانسوی» وس اندرسون از سوی سرچلایت به جای ۲۴ ژوئیه، ۱۶ اکتبر امسال اکران شود.
سینماپرس: سعید الهی کارشناس فرهنگ و رسانه با انتشار توییتی در فضای مجازی از ریاست سازمان سینمایی خواست تا تدبیری برای امرار معاش ۴ هزار سینماگر کشور در شرایط بیکاری حاصل از وضعیت کرونا بیاندیشد.
به گزارش سینماپرس، سعید الهی کارشناس فرهنگ و رسانه با انتشار توییتی در فضای مجازی از متولیان امر سینما خواست تا بجای شوآف رسانه ای، تدبیری مناسب و واقعی برای امرار معاش ۴ هزار سینماگر کشور در شرایط بیکاری حاصل از وضعیت کرونا بیاندیشند.
این کارشناس رسانه در متن کوتاهی ضمن باز انتشار متن امیدواری های ریاست سازمان سینمایی برای اصلاح عادات غلط اجتماعی مردم ایران در فضای مجازی نوشت:
با توجه به احتمال استمرار شیوع کرونا در ایران انتظار می رود مدیران ارشد سینما بیشتر از توجه به اصلاح عادات غلط اجتماعی ملت، در خصوص چگونگی تولید فیلم در شرایط فعلی (به عنوان یک محصول فرهنگی گروهی) و امرار معاش ۴ هزار سینماگر کشور تدبیر بفرمایند!
سینماپرس: پوران درخشنده تهیهکننده و کارگردان سینما معتقد است سینمای ایران برای عقب نماندن از جامعه نیازمند تولید فیلمهای دغدغهمند به جای آثار بیخاصیت است.
به گزارش سینماپرس، پوران درخشنده کارگردان و تهیهکننده سینما در گفتگو با مهر درباره اولویتهای سینمای ایران در سال ۹۹ گفت: معتقدم پیش از هر چیز سینمای ایران نیازمند آزادی بیان است و این مهمترین مسألهای است که باید نگاه ویژهای به آن داشته باشیم. بهعنوان یک کارگردان سینمای اجتماعی به دلیل اینکه نمیتوانم به همه موضوعات اجتماعی روز بپردازم از جامعه خود عقب افتادهام و این مساله برای یک فیلمساز اجتماعی اصلاً خوب نیست.
کارگردان فیلم سینمایی «هیس دخترها فریاد نمیزنند» در تشریح این موضوع افزود: بهعنوان مثال ۲ سال تمام پروانه ساخت فیلم سینمایی «هیس پسرها فریاد نمیزنند» را صادر نمیکردند چرا که به این مساله فکر میکردند که موضوع این فیلمنامه، موضوعی نیست که در سینما بتوان به آن پرداخته شود و آن را یک تابو میدانستند.
این کارگردان سینما تاکید کرد: زمانی که یک ملاحظاتی را برای سینما میگذارید، در واقع جلوی چالش یک کارگردان نسبت به مشکلات جامعه خود را میگیرد و فیلمساز مجبور به ساخت چیزی میشود که بسیار بیخاصیت است و یا اینکه نمیتواند در تجربههای سینمایی خود مسائل مهمتری را مطرح کند.
وی توضیح داد: در چنین شرایطی برای سینماگرانی که دغدغهشان توجه به مسائل اجتماعی است، شرایطی پیش میآید که آرام آرام به حاشیه رانده میشوند و نمیتوانند آنچه که باید و میدانند را جلوی دوربین ببرند.
کارگردان فیلم سینمایی «شمعی در باد» بیان کرد: مساله دیگر این است که سینمای ایران در پخش فیلم نیز با مشکلاتی مواجه است و سالنهای سینمایی در کشور کمتر از تولیدات سینمایی است و در چنین شرایط فیلمهایی که شاخصههای موردپسند سینماداران را نداشته باشد، بسیار دیر اکران میشوند. اگر تعداد سالنهای سینما مناسب بود همه فیلمها میتوانستند در شرایط یکسان روی پرده سینما بروند.
درخشنده در پایان گفت: باید بدانیم که سینمای امروز ما نیازمند فضای بازی است که کارگردانان بتوانند اندیشه خود را رها کنند و به دغدغههای خود در سینما بپردازند. نه اینکه به دلیل ملاحظات و محدودیتها از جریان اصلی سینما کنار گذاشته شوند.
رئیسیان گفت: زنگ چراغ قرمز سینما، سالها پیش نواخته شده و مسئولان هیچ راهبردی برای شاخههای فرهنگ نداشته و ندارند.
کتاب «چابکسوار» به قلم علی یار زارعی، به بخشی از زندگی بزرگ مردانی پرداخته که نام و یادشان همواره در تاریخ جاودان خواهد ماند.
کاوه سجادی حسینی نایب رئیس انجمن فیلم کوتاه ایران در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اولویتهای سینمای ایران در سال جدید با اشاره به اینکه سینمای کوتاه نیازمند اکران مناسب است گفت: نیاز است که فیلمهای کوتاه انتخاب و در یک بسته نمایش بهدرستی قرار بگیرند تا با تبلیغات مناسب در سینماها اکران شوند چرا که در چنین شرایطی این آثار به خوبی از سوی مخاطب دیده میشوند.
وی بیان کرد: یکی از راهکارهایی که میشود فیلم کوتاه را بهتر دید و جای مناسبی برای آن در بین مخاطبان سینما پیدا کرد، حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شراکت با VODها است، چرا که شبکههای مجازی برای نمایش فیلمهای کوتاه مناسب است و باعث و بیشتر دیده شدن فیلم کوتاه میشود.
این کارگردان سینما تاکید کرد: البته این روش برای دیده شدن فیلمهای کوتاه به حمایت مادی نیاز دارد، در واقع باید یک دلسوزی و یک پشتیبانی برای فیلمهای کوتاه وجود داشته باشد چرا که فیلمساز کوتاه به تنهایی نمیتواند اثر خود را برای اکران ارائه کند.
وی توضیح داد: در نظر گرفتن اکرانهای بیشتر و ترکیب اکران فیلمهای کوتاه و فیلم بلند نیز در این زمینه میتواند تأثیرگذار باشد، به این معنا که قبل از نمایش هر فیلم سینمایی در سالنهای سینما، یک فیلم کوتاه برای مخاطب نمایش داده شود.
نایب رئیس انجمن فیلم کوتاه ایران تاکید کرد: مواردی که بیان کردم راهکارهایی است که میتواند فیلم کوتاه را در حوزه اکران موفق نشان دهد.
وی توضیح داد: فیلم کوتاه نیازمند این است که ساختار آن را قدرتمند کنیم چرا که فیلم کوتاه تنها در اکران معنا پیدا نمیکند. در این زمینه برای نقد فیلمها کوتاه باید شرایط فراهم شود تا کسانی که در حوزهها اجتماعی، فلسفه، روانشناسی و دیگر موارد در جامعه فعالیت میکنند، فیلمهای کوتاه را دیده و در مورد آن نظر دهند.
سجادی حسینی در پایان گفت: متأسفانه کسی برای فیلم کوتاه دلسوزی نمیکند و نمونه بارز آن سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر بود که آثار کوتاه در بدترین ساعت ممکن نمایش داده میشد و بعد از آن نیز هیچ جلسه نقد و بررسی برای آن برگزار نمیشد.
به گزارش خبرنگار مهر، «سینمای شیشهای» عنوان بستهای روزانه است که در نظر داریم در قالب آن ضمن مرور مهمترین فیلمهای تولید و اکران شده در سال ۹۸، در هر شماره به معرفی هر یک از آنها برای تماشا در خانهها در ایام نوروز ۹۹ بپردازیم.
در شماره دوازدهم نوبت به «نبات» رسید؛ اگر تبلیغاتش را در زمان اکران عمومی دیده باشید احتمالاً اولین چیزی که از آن به یادتان میآید حضور پررنگ شهاب حسینی است. بازیگری که در چند سال اخیر تمرکز ویژهای بر روی همکاری با فیلمسازان فیلماولی داشته و از این منظر حضورش در «نبات» را هم بهنوعی میتوان یک حضور حمایتی برای کارگردان جوانش یعنی پگاه ارضی مدنظر قرار داد.
کمکهای شهاب حسینی از فیلماولیها گاه با حضورش در مقابل دوربین رقم خورده و گاه با سرمایهگذاری مستقیم در تولید. وجه اشتراک همه فیلمهایی هم که کمک مستقیم او را دارند ترویج مساله «اخلاق» است؛ گمشده روزگار ما. گویا او میخواهد پرچمش را بردارد تا سهمی در بهبود این اوضاع آشفته داشته باشد.
«نبات» هم از جمله همین آثار است که حضور شهاب حسینی در ترکیب بازیگران آن اهرم محرکی بود تا پگاه ارضی کارگردان این اثر دست و دلش به ساخت اولین فیلمش برود، کارگردانی که سالها در خارج از کشور زندگی میکرد و فعالیتهای غیرسینمایی داشت اما دورههای فیلمسازی را در آمریکا گذراند تا سرانجام در تهران اولین گام در عرصه کارگردانی سینما را بردارد.
نکتههایی که شاید جالب باشد بدانید
پگاه ارضی در اولین فیلم بلند خود انگشت روی یک موضوع تکراری گذاشته که بارها و بارها مشابهش را در آثار تلویزیونی و سینمایی دیدهاید؛ یک قصه سرراست. او رابطه پدر و دختری را به تصویر کشیده که مادری ندارد اما به یکباره سر و کله زنی در زندگی آنها پیدا میشود. همین قصه یک خطی کافی است تا تمام فیلمهایی که با این خط داستانی دیدهاید جلوی چشمانتان رژه بروند.
«نبات» فیلمی است که هر چند با آن همراه میشوید اما در همان ۲۰ دقیقه نخستین، دستش برایتان رو میشود و داستانش را لو میدهد. این بزرگترین نقطه ضعف فیلم است که گرهاندازی مداوم هم به کارش نمیآید چون روند داستان آنقدر ساده و قابل و پیشبینی است که جایی برای حدسهایتان نمیگذارد.
فیلم اجازه نمیدهد که الگوی دیگری برای شخصیتها و سرنوشتشان در ذهنتان بچینید. فیلم افت و خیزی ندارد و ناگهان حقیقتی را پیش رویتان برملا نمیکند. این یعنی اینکه کارگردان خواسته از آنچه پیش از این با همین محوریت ساخته شده فاصله بگیرد اما یک طرف دیگر را از دست داده است. یعنی فیلم روی یک خط جلو میرود به طوری که اصلا لازم نیست سرنخی دستتان بیاید.
فیلم اما یک ساختار تلویزیونی دارد و نمیتواند در حد و اندازه یک فیلم سینمایی ظاهر شود یعنی داستان کلیشهای و دمدستیاش آنقدر ساده پیش میرود که اجازه سینمایی شدن را به آن نمیدهد. از سوی دیگر شخصیتپردازیها هم لنگ میزند. فیلم تلاش دارد رابطه دختر و پدری را نشانمان دهد با شوخیهایشان، کلکلهایشان، دعواهایشان و… اما در این مسیر موفق نمیشود و هرچه تلاش میکند با آنها همراه شوید، اساسا با این شکل رابطه کنار نمیآیید.
کارنامه فیلم در زمان اکران عمومی
«نبات» در اکران عمومی کمی بیشتر از ۶۵۰ میلیون تومان فروخت و این یک ناکامی برای فیلمی با حضور شهاب حسینی در گیشه بود. بازیگری که پیش از این حضورش در فیلمها تضمینی برای فروش بود و گویا این الگوی از پیش تعریف شده دیگر کارکردش را از دست داده و جواب نمیدهد. یعنی مخاطبان به صرف حضور یک سوپراستار از یک فیلم استقبال نمیکنند.
البته باید این را هم در نظر گرفت که فیلم در ماه رمضان اکران شد که سانسهای نمایش دهندهاش به ۲۰ نوبت هم نمیرسید آن هم در بازههایی مانند پیش از ظهر که عملا سانسهای مرده به حساب میآمدند.
«نبات» بزرگترین ضربهاش را از فیلمنامه کم رمقش میخورد به ویژه اینکه تکیه اصلیاش بر رابطهای است که توصیفش کردیم. فیلم روایتگر داستان یک دختر ۱۲ ساله است که جهانش اصلا با جهان دختربچههای ۱۲ ساله امروزی نمیخواند. ارضی خط فکری او را به اندازه یک دختره ۲۰ ساله ارتقا داده و رفتارش را به همان میزان در «نبات» پخته و جا افتاده نشان داده است.
آیا شما هم این فیلم را دوست خواهید داشت؟
هرچند سعی میشود که گوشهای از «نبات» عاشقانهای را هم در بربگیرد اما این عاشقانه با روایتی غیرمنطقی پیش میرود که باعث میشود غیرواقعی به نظر برسد. اتفاقاتی که به ناگاه حادث میشود تا کاراکترهای اصلی در کنار هم قرار بگیرند. از این منظر شاید فیلم برای آن دسته از مخاطبان که علاقمند قصههای عاشقانه سرراست و بدون پیچیدگی هستند، گزینه مناسبی برای تماشا باشد.
از سوی دیگر اما فیلم برای مخاطبان سختگیرتر و فیلمبازتر احتمالاً جذابیتی نداشته باشد.
به نظر میرسد در این فیلم ارضی وقتی برای ارایه دیالوگهای خوب نداشته و همین باعث شده گفتگوهایی خشک بین بازیگران رد و بدل شود از جنس فیلمهای تلویزیونی. با این وجود باید این را هم در نظر گرفت که «نبات» اولین تجربه کارگردانی اوست که شاید در آن دست به آزمون و خطا زده است.
خبرگزاری مهر -گروه هنر- نیوشا روزبان: سال ۹۸ با فراز و نشیبهای بسیاری به پایان رسید و هرچند میتوان و باید «مردم» را به دلیل تحمل امیدوارانه این سال پرتلاطم چهره اصلی سال ۹۸ نامید، اما در بخشهای مختلف نیز بودند چهرههای شاخصی که از در هیاهوی «اخبار» توانستند توجه رسانههای را به خود جلب کنند و به تعبیری خبرساز شوند.
سینمای ایران هم سال پرفرازونشیبی را پشت سرگذاشت که همچون همیشه با حواشی بسیاری هم همراه بود و این بار نیز این هنرصنعت از جریان تحولات مستثنی نماند؛ در این گزارش از پنج چهره شاخص سینمای ایران در سال ۹۸ نام بردهایم که هرکدام بهواسطه اظهارات و اقدامات خود به دلایلی در طول سال گذشته نقشی خبرساز ایفا کردند.
شهاب حسینی؛ شوالیه معترض به تحریم
یکی از چهرههای شاخص سینمای ایران در سال ۹۸ شهاب حسینی بود. بازیگر شناختهشدهای که علاوهبر دو فیلم در چرخه اکران، در هنگامه جشنواره فجر هم با یک فیلم در بخش رقابتی و یک فیلم دیگر که تنها یک نمایش برای اهالی رسانهها داشت، حضور پیدا کرد تا از سینماگران پرکار سال گذشته باشد. «آن شب» به کارگردانی کوروش آهاری و «شین» به کارگردانی میثم کزازی بود، ۲ فیلم سینمایی که در ادامه دغدغه سالهای اخیر حسینی، هر ۲ توسط کارگردانهای فیلم اول یکی در آمریکا و دیگری در ایران ساخته شده بود.
البته تا پیش از این شهاب حسینی در چند پروژه سینمایی کارگردانهای فیلم اول چه به عنوان بازیگر و چه بهعنوان تهیهکننده حضور داشت و اتفاقاً دو تا از همین فیلمها یعنی «نبات» و «هزارتو» در سال گذشته فرصت اکران عمومی نیز پیدا کردند؛ فیلماولیهایی که پیشتر در گزارشی به دلایل ناکامی آنها در فرآیند اکران اشاره کرده بودیم.
یکی از نکات جالب دیگر درباره دو فیلمی که شهاب حسینی در ویترین جشنواره سیوهشتم رونمایی کرد، این بود که هر دو اثر در ژانر وحشت ساخته شدند. فیلمهایی که شاید نتوانستند نظر مثبت همه منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کنند اما به قطعاً قدمی رو به جلو برای احیای سینمای وحشت در ایران بودند. به خصوص که سینمای ایران فاصله زیادی نسبت به فیلمهای ژانر وحشت در دنیا دارد و همین گام اول بعد از سالها در سینمای ایران خود اتفاق مهمی به شمار میرفت.
البته خبرسازی شهاب حسینی در جشنواره فجر گذشته فراتر از این دو فیلم بود. او که در نشست خبری «آن شب» به دلیل اینکه در ایران حضور نداشت شرکت نکرد، برای نشست خبری فیلم سینمایی «شین» در بخش خارج از مسابقه خود را به پردیس ملت رساند تا در برابر رسانهها قرار بگیرد و یکی از شبهای پرحاشیه جشنواره فجر را رقم بزند. و در همین راستا هم نیازی به برگزاری نشست خبری هم نبود، به ایران آمد تا بتواند از فیلم خود در برابر اهالی رسانه و البته به عنوان بازیگر و تهیهکننده دفاع کند. نشستی که نفس برگزاری آن برای یک فیلم خارج از مسابقه با انتقاد رسانهها مواجه شد و مسئولان جشنواره هم توضیحی درباره این بدعت ارائه نکردند.
اما اتفاق جالبی که در این نشست خبری رخ داد و بازتاب بسیاری در فضای رسانهای پیدا کرد این بود که شهاب حسینی به جای صحبت درباره پروژه سینمایی خود، به طرح دیدگاههای خود درباره مسائل سیاسی و اجتماعی هفتههای منتهی به جشنواره پرداخت و با ارجاع به بیانیهای که پیش از جشنواره در نقد مدعیان «تحریم فجر» در فضای مجازی منتشر کرده بود، اینبار تندتر و صریحتر از حضورش در «فجر» دفاع کرد و به تحریمکنندگان تاخت.
در این نشست خبری شهاب حسینی با اشاره مستقیم به مسعود کیمیایی کارگردان پیشکسوتی که از پیشگامان موج تحریم جشنواره فیلم فجر بود، حواشی بسیاری را بوجود آورد تا جایی که برخی موافقان موضع انتقادی حسینی هم لحن و ادبیات او در خطاب قرار دادن یک سینماگر پیشکسوت را قابل انتقاد دانستند.
شهاب حسینی پیش از جشنواره و در زمانی که پیوستن به جریان مدعیان تحریم فجر داشت تبدیل به یک «مد» میشد، در صفحه شخصی خود در اینستاگرام با اعتراض به تحریم فجر، بیان کرده بود: «این انصرافها دامن زدن به افتراق جامعه بین خودی و ناخودی است. وقتی که جامعه و مردم به همبستگی و دلداری نیازمندند، این تفکر که کسانی که انصراف نمیدهند همدرد و شریک حال مردم نیستند، اشتباه است.»
این بازیگر غالباً کمحاشیه سینمای اینگونه سال ۹۸ را در اوج حاشیهها به پایان رساند. در همین شرایط هم بود که خبر دریافت نشان شوالیه از سوی دولت فرانسه به پاس فعالیتهای هنری باردیگر شهاب حسینی را در معرض موضعگیری دو گانه موافقان و مخالفان قرار داد. شهاب حسینی بعد از دریافت این نشان در صفحه اینستاگرام خود نشوت: «در راه پر پیچ و خم زندگی حرفهای این بنده کوچک هر ره آوردی حاصل شد افتخار آن را به یکایک مردم سرزمینم تقدیم میکنم. چه آنان که از من نفرت دارند و چه آنان که دوستم میدارند. زیرا من یکایک آنان را از دل دوست میدارم و ماوایی جز میعادگاه اعتلا و سر افرازیشان نمیشناسم.»
فارغ از این حواشی باید دید شهاب حسینی تا چه اندازه در اکران ۹۹ با دو فیلم «آن شب» و «شین» موفق ظاهر خواهد شد و تا چه اندازه مخاطبان سینما را با خود همراه میکند.
مجید مجیدی؛ حامی نانآوران کوچک
مدتها بود که مجید مجیدی بهواسطه مشغله تولید و کارگردانی دو پروژه بینالمللی «محمدرسول الله» و «آن سوی ابرها» از سینمای اجتماعی که سالها در آن فعالیت کرده بود فاصله گرفته بود و همه منتظر بودند تا این کارگردان قدیمی سینما دوباره فیلمی در حوزه تخصصی خود یعنی سینمای اجتماعی بسازد.
مجیدی در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با فیلم سینمایی «خورشید» به این انتظار پاسخ داد، فیلمی که البته نمایش و رونمایی آن در جشنواره با حواشی بسیاری همراه شد. در واقع در مراسم قرعهکشی فیلمهای سینمایی سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، قرار شد «خورشید» در روزهای اول جشنواره برای اهالی رسانه و مخاطبان جشنواره فیلم فجر نمایش داده شود که این نوبت اکران با درخواست صاحبان فیلم به روز آخر جشنواره موکول شد و همین درخواست اولین نشانه از آماده نبودن نسخه نهایی فیلم بود.
داستان به همین جا ختم نشد، فیلم سینمایی «خورشید» به دلایل طولانی شدن مراحل پس از تولید در سینماهای مردمی نیز نمایش داده نشد، به گونهای که شایعاتی مبنی بر نرسیدن جدیدترین پروژه مجید مجیدی به جشنواره فیلم فجر منتشر شد. با تأخیر در نمایش این فیلم در سینماهای مردمی، «خورشید» اولین ضربه را از سوی عوامل خود خورد، چرا که براساس قانون با گذشت ۳ روز از جشنواره فیلم فجر، اگر فیلمی در سینماها نمایش داده نشود، از بخش آرای مردمی کنار گذاشته میشود و اینگونه فیلمی که میتوانست نظر بسیاری از مخاطبان و سینماروها را به خود جلب کند شانس خود برای شکار این سیمرغ ارزشمند را از دست داد.
در نهایت اما «خورشید» به جشنواره رسید و در روز آخر برای اهالی رسانه به نمایش گذاشته شد؛ فیلمی که توانست در دقیقه ۹۰ نظر مثبت بسیاری از اهالی هنر و رسانه را به خود جلب کند.
فیلم سینمایی «خورشید» درباره کودکان کار است و مصائب این قشر از جامعه را به تصویر میکشد، فیلمی که در آن بازیگران نقش اصلی در عالم واقع هم کودک کار بودند. مجید مجیدی با این هنرمندان کوچک در نشست خبری فیلم خود در کاخ جشنواره حضور پیدا کرد و آنها را «نانآوران کوچک» خطاب کرد. حضور این نابازیگران کوچک نیز موردتوجه اصحاب رسانه و سینمادوستان قرار گرفت.
البته مجید مجیدی این کودکان را رها نکرد و با آنها به اختتامیه جشنواره فیلم فجر هم آمد و جوایزی نیز به این هنرمندان جوان اهدا شد.
اما مجیدی کودکان کار را فراموش نکرد و درست در زمان شیوع ویروس کرونا با انتشار دلنوشتهای از مدیران دولتی درخواست کرد تا این کودکان را فراموش نکرده و از آنها برای مقابله با ویروس کرونا حمایت کنند.
مجید مجیدی چندماه پیش از این دلنوشته، باردیگر هم دست به قلم شد تا حرف دل خود را با مردم در میان بگذارد؛ متنی که درست در نخستین ساعات انتشار خبر شهادت سردار قاسم سلیمانی در رسانهها منتشر شد و مجیدی در آن آورده بود: «شهادت شجاعانه سردار سرافراز اسلام حاج قاسم سلیمانی و رجعت روح والایشان به درگاه ابدیت را تبریک و تسلیت عرض مینمایم. به راستی در این وانفسا زیبندهترین لباسی که بر تن ایشان میتوانست مزین شود و قامت بگیرد، لباس زیبای شهادت بود. یادش گرامی و نامش بلند باد که در سرتاسر عمر پر برکتشان همواره ضربان قلبش برای ایجاد امنیت در کشور پهناور ایران اسلامی تپید و مانند سربازی بیادعا ذرهای از هدف متعالیاش پا پس نکشید. بدون شک خون مطهر ایشان پایمال نمیشود و از برکت این عروج، فانوس پر فروغی روشن میشود که تأثیر چشمگیری خواهد داشت بر قدرت یافتن و شکوفایی ایران اسلامی.»
مجید مجیدی در سالی که گذشت علاوهبر درخشش در جشنواره فیلم فجر با حضور در جشنواره جهانی قونیه هم خوش درخشید و با دو فیلم سینمایی «بید مجنون» و «بچههای آسمان» توانست جایزه ویژه جشنواره جهانی قونیه را از آن خود کند.
سعید ملکان؛ غایب جشنواره فیلم فجر
سعید ملکان سالها به عنوان طراح چهره پرداز در سینمای ایران فعالیت کرده بود و در سالهای اخیر دامنه فعالیت خود را گستردهتر کرد و تهیهکنندگی چندین اثر سینمایی با پروداکشنهای بزرگ را برعهده گرفت که از آن جمله میتوان به «غلامرضا تختی» و «تنگه ابوقریب» اشاره کرد که هر کدام توانستند موافقیتهای قابل توجهی را در جشنواره فیلم فجر بدست آورد.
این هنرمند تنها به تهیهکنندگی فیلم بسنده نکرد و این بار در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به عنوان کارگردان با فیلم سینمایی «روز صفر» حضور پیدا کرد، فیلمی که با موضوع متفاوت آن یعنی ماجرای دستگیری عبدالمالک ریگی توسط یکی از نیروهای گمنام، ساخته شد و کنجکاوی بسیاری از منتقدان، هنرمندان و اهالی رسانه را قبل از شروع جشنواره فیلم فجر به خود جذب کرد.
سعید ملکان در نشست خبری که برای این فیلم در جشنواره فیلم فجر برگزار شده بود، از شخصیت اصلی «روز صفر» دفاع کرد و تاکید کرد که این شخصیت ما به ازای بیرونی دارد و یک شخصیت تخیلی نیست.
البته در بخشی دیگر نیز برخی از اهالی رسانه تاکید کرده بودند که ملکان به دنبال شکلگیری یک ابرقهرمان همه فن حریف در سینمای ایران بوده و همین رویکرد خروجی فیلم را به نمونهای مشابه قهرمانان هالیوودی تبدیل کرده که شاید انطباق کاملی با سربازان گمنام ایرانی نداشته باشد.
اما حواشی که سعید ملکان را درگیر خود کرد، تنها به این چند مورد محدود نشد و این هنرمند گویا به دنبال ایجاد حاشیه و بیشتر دیده شدن فیلم خود بود به گونهای که در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر حضور پیدا نکرد و به رغم فیلم خوش ساختش که تنور جشنواره را حسابی گرم کرده بود، خود در دقیقه ۹۰ جدیترین ضربه را به اعتبار «فجر» زد و خود و عواملش برای دریافت سیمرغ فجر در آئین اختتامیه حاضر نشدند.
سعید ملکان و عوامل این فیلم طی بیانیهای اعلام کردند که به نشانه اعتراض در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر حضور پیدا نکردند و تاکید کردند که به دلیل سیاستهای غلط مدیران دولتی و فاصله گرفتن از قوانین جشنواره فیلم فجر علاقهای به حضور در مراسم اختتامیه سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر نداشتهاند! این بیانیه واکنشهای بسیاری را به همراه داشت که نوک پیکان این واکنشها مستقیم به سعید ملکان نشانه رفته بود.
ماجرا به جایی کشیده شد که هیأت داوران تصمیم داشتند که ۵ سیمرغی که برای «روز صفر» در نظر گرفته شده بود به عوامل داده نشود. در این میان ابراهیم داروغهزاده دبیر سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر نیز ساکت ننشست و در فضای مجازی علت اعتراض سعید ملکان و تیمش را انتقاد به داوری و نامزدی برخی از فیلمهای سینمایی که عوامل آن جشنواره فیلم فجر را تحریم کرده بود و قرارد دادن فیلم سینمایی «خورشید» ساخته مجید مجیدی در بخش مسابقه آن هم در روزهای آخر جشنواره دانست.
البته نکته جالبی که وجود دارد این است که سعید ملکان و تیمش هرچند در اختتامیه جشنواره فیلم فجر حضور پیدا نکردند اما در بخش اختتامیه تجلی اراده ملی شرکت کرده و جوایز خود را از این بخش که از سوی نهادهای دولتی تعیین شد ه بود را دریافت کردند.
با توجه به اینکه این تهیهکننده و کارگردان سینما طی سالهای اخیر فیلمهای پرفروشی را روانه پرده سینماها کرده است، باید دید در سال ۹۹ و با طرح قرعه کشی فیلمها چه زمانی «روز صفر» در سینماهای کشور اکران میشود و تا چه اندازه در جلب نظر مخاطبان در اکران عمومی موفق ظاهر میشود.
اشکان رهگذر؛ اعتراض به اکران
اشکان رهگذر کارگردان جوان انیمیشن در سال ۹۸ با انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» به سینماها آمد. انیمیشنی که توانست در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم انیمیشن را از آن کند. این کارگردان جوان زمان بسیار زیادی را برای ساخت «آخرین داستان» صرف کرد و نتایج بینالمللی که از حضور در جشنوارههای خارجی بدست میآورد نشان از تولید یک انیمیشن متفاوت داشت که میتوانست در گیشه نیز موفقیتهایی را بدست آورد. رهگذر برای این فیلم سینمایی از شناختهشدهترین چهرههای سینمای ایران به عنوان صداپیشه استفاده کرد که خود میتوانست در جذب مخاطب موفق باشد.
«آخرین داستان» برداشتی آزاد از داستان «ضحاک» در شاهنامه فردوسی بود و به خوبی نشان داد که ادبیات کهن ایران میتواند منبع مناسبی برای نگارش فیلمنامههای سینمایی و انیمیشن باشد.
این انیمیشن درست در زمانی اکران شد که این امید میرفت بتواند در اکران عمومی مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد، اما ارائه اکران نامناسب برای این انیمیشن و نبود تبلیغات مناسب شهری و تلویزیونی نتوانست مخاطبان بسیاری را به سینما جذب کند و این مساله سبب شد تا این کارگردان جوان که سالها برای ساخت این انیمیشن تلاش کرده بود ناامید شده و نامهای را به نشانه اعتراض به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بنویسد.
این کارگردان در این نامه خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرده بود که برای انیمیشنی مانند «آخرین داستان» که توانسته موفقیتهای بسیاری در سطح بین المللی کسب کند و جزو انیمیشنهای برتر راه یافته به اسکار باشد، چرا در اکران تا این اندازه مظلوم مانده و از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار حمایت شد.
این درحالی است انیمیشن دیگری که همزمان با اکران «آخرین داستان» رو پرده سینما رفته بود به مراتب بهتر از اکران «آخرین داستان» بود چرا که از تبلیغات خوب و از حمایت وزارت آموزش و پرورش برخوردار بود.
اکران نامناسب این انیمیشن نشان داد که سینمای ایران هنوز فاصله زیادی با استانداردهای اکران مطلوب انیمیشنهایی از این دست دارد و باید برای آن فکری کرد.
البته این هنرمند جوان و خوش آتیه سینمای ایران در حوزه ساخت انیمیشنهای کوتاه نیز فعال است در واقع استدیو هورخش با مدیریت اشکان رهگذر در حوزه تولید انیمیشنهای کوتاه فعال است و این امکان نیز وجود دارد که به زودی جدیدترین پروژه سینمای انیمیشن خود را کلید بزند.
محمدمهدی طباطبایینژاد؛ چالشهای یک مدیر سینمایی
محمدمهدی طباطبایینژاد که پیشتر به عنوان مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در سینما فعالیت میکرد در تیرماه سال گذشته از سوی حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی بهعنوان معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی انتخاب شد تا این بار به صورت مستقیم با سینماگرانی که به دنبال ساخت پروژههای سینمایی هستند روبرو شود، معاونتی که هر تصمیمی بگیرد در نهایت با اعتراض برخی از سینماگران مواجه میشود!
شاید اگر یک مدیر سینمایی بخواهد محبوبیت خود را در سینما حفظ کند باید دور معاونت ارزشیابی و نظارت را یک خط قرمز بکشد، اما طباطبایینژاد این ریسک را پذیرفت و در این مدت تلاش کرده است تا بتواند به وظایف خود به خوبی عمل کند.
صدور مجوز برای ساخت و نمایش فیلمهای سینمایی و تلاش برای رفع توقیف فیلم از جمله مواردی است که این معاونت با آن دست و پنجه نرم میکند، در همین راستا طباطبایینژاد با حضور در این سمت اولین کاری که انجام داد تلاش برای رفع توقیف فیلم سینمایی «خانه پدری» به کارگردانی کیانوش عیاری و ایجاد فضای مناسب برای اکران عمومی این فیلم بود، اثر سینمایی که ۱۰ سال پیش ساخته شد و به سختی پروانه نمایش گرفت. فیلمی که در همان روزهای اول به دلیل سکانسهای خشن توقیف شد و هر چقدر عوامل این فیلم تلاش کردند نتوانستند آن را دوباره روی پرده سینما ببرند.
طباطبایینژاد اما با تلاش و همراهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شرایط اکران این فیلم سینمایی را در سال ۹۸ فراهم کرد، البته با این قرار که نسخهای جدیدی از فیلم آماده شود و در آن برخی از سکانسهای فیلم حذف شود، اما باز هم «خانه پدری» در حوزه اکران با مشکل برخورد کرد و قوه قضائی خواستار توقیف این اثر سینمایی شد.
در چنین شرایطی بود که اولین چالش این مدیر سینمایی آغاز شد تا بتواند از تصمیم خود درباره «خانه پدری» دفاع کند، او این بار با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تمام تلاش خود را کردند تا نظر قوه قضائیه را نسبت به این فیلم سینمایی تغیر دهند در راستای همین پیگیری هم بود که «خانه پدری» با دریافت محدودیت سنی ۱۵+ و نمایش محدود در برخی از سینماهای کشور، دوباره رنگ پرده سینما را به خود گرفت.
چالشهای طباطبایینژاد اما بهرفع توقیف فیلمها محدود نشد و موج جدید قاچاق فیلمهای روی پرده به خصوص در فضای مجازی هم به چالشی نو برای او تبدیل شد، چه اینکه محمدمهدی طباطبایی نژاد علاوه بر پست مدیریتی خود در معاونت ارزشیابی و نظارت طی سال گذشته عهدهدار دبیری شورای صیانت و قاچاق فیلم در سازمان سینمایی هم بود. هرچند تا قبل از حضور طباطبایی نژاد در شورای صیانت و قاچاق فیلم، مدتی بود که فیتیله قاچاق فیلمهای سینمایی پایین کشیده شده بود و کمتر شاهد اعتراض و شکایت سینماگران در این حوزه بودیم اما با شروع فعالیت طباطبایینژاد گویی جریان قاچاق فیلمها هم جانی تازه گرفت و در بازه زمانی کوتاهی نسخه ۵ فیلم سینمایی مهم در فضای مجازی منتشر شد که با اعتراضهای بسیاری همراه بود.
از جمله این ۵ فیلم سینمایی میتوان به «متری شش و نیم» به کارگردانی سعید روستایی، «رحمان ۱۴۰۰» به کارگردانی منوچهر هادی، «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش، «سرخپوست» به کارگردانی نیما جاویدی و «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار اشاره کرد.
البته انتشار نسخه قاچاق هرکدام از این فیلمها متفاوت بود، به عنوان مثال «متری شیش و نیم» نسخه بازبینی آن که به سازمان سینمایی ارائه شده بود، در دسترس عموم قرار گرفت. همچنین فیلم سینمایی «رحمان ۱۴۰۰» که پیشتر به دلیل رعایت نکردن ممیزیها از اکران در سینماهای کشور منع شده بود، نسخه اصلی و بدون سانسور آن در فضای مجازی منتشر شد که برخی معتقد بودند نسخه منتشر شده تنها در اختیار صاحبان فیلم بوده است. البته منوچهر هادی کارگردان این فیلم سینمایی تماشای این فیلم در فضای مجازی را حرام اعلام کرد! اما در نهایت مشخص نشد که این فیلم سینمایی چگونه و چطور در اختیار مخاطبان قرار گرفت.
طباطبایی نژاد درباره ارائه نسخه قاچاق این فیلم در فضای مجازی در رسانهها بیان کرد که اقدامات لازم برای شناسایی افراد خاطی در این زمینه انجام میشود و از طریق مراجع قضائی از پخش کننده این فیلم در فضای مجازی شکایت میکنیم. البته طباطبایی نژاد در بخش دیگری از صحبتهای خود به این مساله نیز اشاره میکند که نسخه منتشر شده از این فیلم سینمایی با کیفیت و بدون آرم بوده و این موضوع برای اهالی فن به اندازه کافی گویا است.
در کنار این فیلم، نسخهای از فیلم «روز رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش با نام «القربان» که سالها است سرنوشت اکران آن مشخص نیست نیز در فضای مجازی بارگذاری شد که این امر نیز با اعتراض کارگردان فیلم همراه بود، علاوه برآن فیلمهای «سرخپوست» و «شبی که ماه کامل شد» نیز در زمان اکران نسخه بی کیفیت و ضبط شده از روی پرده سینما نیز بیرون آمد که با اعتراض صاحبان این آثار همراه شد.
هرچند تنها ۹ ماه است که محمدمهدی طباطبایینژاد به عنوان معاون ارزشیبی و نظارت سازمان سینمایی و دبیر شورای صیانت و قاچاق فیلم انتخاب شده است، با چالشهای بسیاری مواجه شد باید دید این مدیر سینمایی در سال ۹۹ تا چه اندازه با اتکا به پست مدیریتی خود میتواند از رقم خوردن اتفاقهای بد در سینمای ایران ممناعت کند.
طباطبایینژاد که دبیری شورایعالی اکران در سازمان سینمایی را هم برعهده دارد در ماه پایانی سال هم با چالش انتخاب فیلمهای اکران نوروز مواجه بود که هرچند سرانجام ترکیب فیلمهای مدنظر سازمان سینمایی برای این فصل نهایی و منتشر شد اما بحران «ویروس کرونا» و تعطیلی سینماها همه برنامهریزیها را برهم زد. حالا این مدیر سینمایی هم در کنار دیگر مدیران و فعالان صنفی حوزه سینما سال جدید را با جدیترین بحران اینسالها آغاز کردهاست؛ بحران کرونا که طبق اعلام رسمی مسئولان ذیربط هنوز هیچ نقطه پایان قطعیای برای آن نمیتوان متصور بود.