X

بایگانی خرداد 13, 1399

دفتر سینمایی

چیزی به عنوان سرویس «تلویزیون اینترنتی» نداریم/سیاسی کاری وزارت ارتباطات در تقابل با صداوسیما – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رئیس انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیوی آنلاین وی او دی و آی پی تی وی گفت: اما ما چیزی به عنوان سرویس «تلویزیون اینترنتی» نداریم و واژه ای ساختگی است که در جهت سیاسی کاری و ایجاد دو قطبی مورد استفاده قرار گرفته است.

به گزارش سینماپرس، «محمد صراف» در گفت و گو با فارس درباره راه اندازی «تلویزیون اینترنتی» از سوی وزارت ارتباطات گفت: اصولا شعاری که مطرح شده است، موضوع جدیدی نیست و در واقع کاری بوده که سازمان صداوسیما و ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی) پیش از این با اعطای مجوزهایی که اخیرا برای ایونت های لایو و مجازی دادند، انجام داده اند.

وی ادامه داد: علی رغم اینکه می گویند صداوسیما در حوزه صدور مجوزها و محتوا سخت گیری های بسیاری دارد، اما در ایام کرونا مجوز لایو را به سرعت اعطا نمود و اتفاقا کنسرت هم پخش شد و حتی سرویس هایی که به لحاظ محتوایی صدا و سیما با اینها مساله داشت و حتی قوه قضائیه با آنها مشکل داشت، آنها از همین مجوزها استفاده کردند و برنامه های زنده رفتند.

صراف تاکید کرد: در حقیقت صداوسیما و ساترا پیش از این آی پی تی وی را راه اندازی کرده بود. این طرحی که مطرح شده است، در واقع طرح هر ایرانی یک تلویزیون اینترنتی، را وزارت ارتباطات بیشتر برای حمایت از isp ها و سرویس دهندگان اینترنت ADSL راه اندازی کرد. امروز تقریبا می توان گفت ۷۰ درصد ترافیک سرویس های ویدئویی در ایران بر روی اینترنت همراه اپراتورهای موبایل است و درصد کمی از آن به اینترنت adsl اختصاص دارد. در تمام دنیا این موضوع برعکس است و بیشتر ترافیک متعلق به اپراتورهای ثابت است و مردم از اینترنت همراه به خاطر هزینه اش کمتر استفاده می کنند.

وی اظهارداشت: در همین راستا دوستان در وزارت ارتباطات یک طرح راه اندازی کرده اند که مشترکینی که طرح adsl ندارند، به سرعت بعد از ثبت نام در این سامانه دارای اینترنت ثابت شده و ۳ سرویس ویدئویی را انتخاب کنند و اشتراکشان رایگان خواهد بود و ترافکیشان هم روی adsl رایگان خواهد بود. در نتیجه isp ها تقویت می شوند و ترافیکشان افزایش پیدا می کند و سرویس ها نیز بهره می برند. در نتیجه این طرح یک طرح زیرساختی است که خب جزو وظایف ذاتی وزارت ارتباطات است.

وی درباره اینکه طرح چنین موضوعی منجر به رقابت میان وزارت ارتباطات با صداوسیما خواهد شد، نیز توضیح داد: ما از ابتدا هم اعتقادمان بر این بوده است که رسانه های فراگیر و ویدئویی ادامه حاکمیت صداوسیما در فضای مجازی است و چیزی غیر از این نیست. منتها اینجا صداوسیما رگولیشنش ساده تر است و سخت گیری کمتری دارد و این امکان را به سرویس ها داده است که محتواهای داخل چارچوب را به مخاطبان ارائه بدهند و از طرفی با اعطای مجوز پخش زنده این را نشان داد که به دنبال رقابت نیست. اگر بنا بود فضای مجازی لطمه ای به صداوسیما بزند که خودش مجوز آن را صادر نمی کرد.

وی ادامه داد: اتفاقا در این مورد صداوسیما خیلی خوب عمل کرد و به موقع مجوز درستی داد، از جمله کنسرت ها که همیشه خط قرمز بودند. در این میان فشارهای زیادی هم وارد شد اما این کار را کرد و باعث رونق محتوای وی او دی ها و آی پی تی وی ها شد. این فضا به واسطه حضور صداوسیما و ساترا محقق شد. در مقابل انعکاس این خبر در برخی رسانه ها سیاسی کاری است چون وقتی شما اسم تلویزیون اینترنتی را می آوری، انگار که میخواهی آن را مقابل صداوسیما قرار بدهی که طبعا در شرایط کنونی هم جای ایجاد چنین دوقطبی هایی نیست.

رئیس انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیوی آنلاین وی او دی و آی پی تی وی تصریح کرد: ما واژه ای به نام تلویزیون اینترنتی نداریم. هر رسانه ای که بخواهد در کشور فعالیت کند، طبق قانون اساسی باید تحت نظر سازمان صدواسیما باشد. اما ما چیزی به عنوان سرویس تلویزیون اینترنتی نداریم و واژه ای ساختگی است. ما سرویس وی او دی، سینما و ویدئو آنلاین داریم اما تلویزیون اینترنتی نداریم و واژه ای سیاسی است که در جهت ایجاد دو قطبی مورد استفاده قرار گرفته است. باز هم تاکید می کنم ما شبکه های خطی اینترنتی و برنامه اینترنتی داریم یا شبکه ها پخش اینترنتی هم دارند اما واژه تلویزیون اینترنتی یک عبارت عامیانه و بدون کارشناسیست و کاملا بر اساس رویکردهای سیاسی انتخاب شده است.

وی ادامه داد: البته این نکته را هم بگویم که طرح در کل، طرح خوبی است و همان طور که گفتم منجر به جذب کاربر بیشتری می شود و جای تقدیر دارد اما برداشت سیاسی از آن کار درستی نیست چون خود صدواسیما این فضا را ایجاد کرده است و بی انصافی است که بخواهیم در این زمینه تقابل ایجاد کنیم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سکوت قانون درباره پول‌های مشکوک در نمایش خانگی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سازمان سینمایی باید نسبت به شبکه نمایش خانگی و سریال‌های در حال ساخت، نظارت دقیق‌تر و برنامه ریزی شده‌تری را اعمال کند.

به گزارش سینماپرس، شبکه نمایش خانگی خصوصاً در ایام تعطیلی سینماهای کشور توانست بیشتر از گذشته مخاطبین را به خود جذب کند. این موضوع همراه بود با نمایش سریال‌های مختلف خانگی که برخی از آنان فصل‌های اولشان را پخش می‌کردند و برای همین توانستند بیشتر دیده شوند.

سریال‌های شبکه نمایش خانگی قبلاً نیز مورد نقد رسانه‌ها چه از نظر کیفی و زیبایی‌شناسی و چه از نظر محتوایی قرار گرفتند اما با نمایش برخی از اپیزودهای این سریال‌ها به نظر می‌رسد که بار دیگر جای نقد چه از نظر کیفی و چه محتوایی جدی شده است.

خصوصاً آنکه برخی از این نمایش‌های در روزهایی که قسمت‌های این سریال‌ها تا نیمه راه رسیده بود مرتباً مورد نقد و اعتراض مخاطبین قرار می‌گرفتند، یکباره با موج تشویق‌ و تحسین عده‌ای در پتلفرم‌ها روبرو شدند. نکته مهم دیگر در زمینه نمایش خانگی تجمیع بخش سینما با شبکه نمایش خانگی است که به نظر می‌رسد منجر به عدم نظارت بهتر و دقیق‌تر نمایش خانگی شده است. صحبت درباره تمام این مسائل و دیگر موضوعات گفته نشده بسیار است و می‌توان برای هرکدام به سراغ کارشناسی رفت اما ما معتقدیم که باید مدیران سینمایی در این زمینه پاسخ‌گو باشند. بنابراین این بار با یکی از مدیران سازمان که در حوزه نقد مطالب متعددی را منتشر می‌کند و بیشتر به عنوان کارشناس فرهنگی معرفی می‌شود گفتگوی کوتاهی داشته باشیم.

سعید رجبی فروتن عضو حوزه ریاست سازمان سینمایی به پرسش‌های تسنیم پاسخ داد.

راه اصلی ارتقای شبکه نمایش خانگی نقدهای جدی و حرفه‌ای است

*شبکه نمایش خانگی در چندسال گذشته از گستردگی بیشتری برخوردار شده است. چه در حوزه تولید و چه در حوزه نمایش آثار مستند، سریالی، انیمیشن و فیلم‌های بلند و کوتاه؛ اما در عین حال متوجهیم که این حوزه بزرگ و مهم دارای بخش مجزا برای نظارت و بررسی دقیق ندارد در حالی که قبل از آن این بخش برای صدور پروانه ساخت و نمایش دارای قسمتی بود که مسئولین مربوطه خود را داشت. اما در حال حاضر همان بخشی که مسئولیت پروانه ساخت و نمایش را در سینما دارد مسئول شبکه نمایش خانگی است. به نظر می‌رسد که این رویکرد منجر به این شده است که نظارت دقیق‌تر از نظر کیفی، فنی، محتوایی و هنری وجود نداشته باشد. نظر شما چیست؟

در دهه ۸۰ و تا  چند سال قبل صدور پروانه نمایش و امور مربوط به فعالیت مؤسسات ویدئو رسانه‌ای به صورت متمرکز در نمایش خانگی بود و اما صدور پروانه ساخت آثار غیر سینمایی (تله فیلم) در اداره کل نظارت بر نمایش سینمای حرفه‌ای صورت می‌گرفت. خواسته من همواره این بود که ۰ تا ۱۰۰ کلیه امور مربوط به نمایش خانگی یکجا متمرکز باشد.

در سال‌های جدید به تناسب امور اداری و تشکیلاتی سازمان سینمایی، فارغ از مدیا و فرمت، امور  مربوط به پروانه ساخت و تولید را در یک اداره و نمایش را در اداره دیگری راه اندازی کردند و اداره سومی هم برای مجامع و تأسیس  شرکت‌ها وکانون‌های فیلمسازی صورت گرفت.   در هر حال این روش و شیوه تازه‌ای است برای پیشبرد امور مروبط به سینما و نمایش خانگی که با گذشت زمان نقاط ضعف و قوت آن را می‌شود درآورد و بازنگری کرد و حتی ساختارهای تازه‌ای ایجاد کرد.

سینما، شبکه نمایش خانگی، سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری،

نمایش خانگی

اما درباره سوال اصلی شما که به نوعی انگیزه این مصاحبه می‌تواند باشد باید بگویم که مطمئن باشید که در ساختار اداری و تشکیلات آنقدر انعطاف وجود دارد که اگر مشکلاتی بر سر راه قرار بگیرد می‌توان با تغییراتی فضا را متحول کرد. درباره بحث محتوایی باید بگویم که به نظرم با تغییراتی که در این یک دهه صورت گرفته است در این حوزه چندان دچار مشکل نیستیم. همانطور که می‌دانیم اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش اشخاص حقیقیند که به این شورا دعوات شده‌اند و مشغول کار کارشناسیند که نوعاً چهره‌های فرهنگی و مدیران سازمان صداوسیما و یا هنرمندانی هستند که سوابق قابل اعتنایی در کارنامه خود دارند که فارغ از حواشی که در فضای سینمایی ایجاد می‌شود مشغولند و البته کارنامه هر کدام به طور مجزا قابل بررسی و نقد می‌تواند قرار بگیرد.

اما برای ارتقای محتوایی،  زیبایی‌شناسی و کیفی اثار شبکه نمایش خانگی خصوصاً سریال‌ها باید فعالیت‌های در حوزه‌هایی مانند نقد صورت بگیرد. افرادی که در حوزه نقد شگردمند و حرفه‌ای ورود دارند به نظرم باید نه تنها از نظر محتوایی بلکه از نظر هنری و فنی بی‌رحمانه نقد بکنند تا در نهایت به ورژن‌های بهتری به این گونه آثار در نمایش خانگی برسیم.

بازخوردهای اجتماعی ثابت کرده است که در تغییر فضا مؤثر است

* در حوزه نقد رسانه‌های مختلف مدت‌ها است با سلایق گوناگون در حال نقد سریال‌های شبکه نمایش خانگی‌اند اما به نظر نمی‌رسد که اتفاق خاصی در این حوزه رخ داده باشد؟

تأثیرات نقد اجتماعی  وفرهنگی در کوتاه مدت ظاهر نمی‌شود بلکه نقدها و نظرات اعضای شوراهای پروانه نمایش و ساخت می‌تواند درصد کمی در روند فیلمنامه و ساخت تغییر ایجاد کند. اما در دراز مدت در کشف و طراحی داستان‌ها می‌تواند تغییراتی را ایجاد کند که فضای سریال‌ها و نمایش‌های خانگی مطمئناً تغییر ایجاد کند. به عنوان مثال سینمای ما در ساخت آثار تینیجری و یا سینمای انتقادی راه افراط را داشت طی می‌کرد که با بازخوردهای اجتماعی و نقدها به سمت منطقی‌تری حرکت کرده است. از طرف دیگر معتقدم با ورود چهره‌های موفق‌تر و حرفه‌ای‌تر در حوزه نمایش خانگی کم‌کم فضای این سریال‌ها نیز می‌تواند تغییر بکند. البته این به معنی این نیست که تمام سریال‌ها و آثار این حوزه متحول می‌شود اما غلبه به سمت نمایش‌های کیفی‌تر و جذاب‌تر با محتوای بهتر خواهد رفت.

مدیران نظارتی سازمان باید پاسخگو باشند

*با این دو دیدگاه شما که باید نقد صورت بگیرد و ورود چهره‌های حرفه‌ای‌تر در نمایش خانگی می‌تواند این فضا را دچار تحول کند موافقم اما پس وظیفه سازمان سینمایی در این حوزه چیست؟  

حتماً مدیران نظارتی و اعضای پروانه ساخت باید در این حوزه پاسخ‌گو باشند. شاید نظرات آنان در این زمینه بتواند دیدگاه جدیدی به منتقدین سینما اضافه کند. در مدت زمانی که مدیریت داشتم و یا از اعضای شوراها بودم تلاش می‌کردم که با کامنت‌ها و دیدگاه‌های مردم تعامل داشته باشم و از این طریق سیاست‌هایی که در حوزه اختیار من بود را بازنگری کنم.

علاوه بر این معتقدم هیچ کاری نیست که خلأها و نقصان‌هایی در حوزه کیفی و محتوایی نداشته باشد. البته زاویه دید و نگاه ما نیز مؤثر است. امر، امر نسبی است اما این کلیت را قبول دارم که این آثار باید مورد نقد جدی قرار بگیرند.  از طرف دیگر نهادهای رسانه‌ای حاکمیت نیز در این میان نقدها و نقطه نظرات خود را با ما در میان می‌گذارند تا اگر قصور و کوتاهی از طرف مدیران سازمان سینمایی رخ داده است متوجه آن شویم. البته بازخوردهای منفی که از طرف مردم و یا نقدها می‌شود هم نباید منجر به این شود که گویا هیچ کدام از مدیران سینمایی اهمیتی نسبت به این موضوع ندارند.

سینما، شبکه نمایش خانگی، سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری،

*در همین نقدها بی‌رحمانه‌ای که می‌گویید باید نوشته شود در مدت زمان نه چندان کوتاهی فراوان از نظر کیفی و فنی نقد صورت گرفته است. به نظرم نوعی تقلیل‌گرایی و عادی‌سازی درباره نمایش خانگی در نگاه شما وجود دارد.

البته سخن من این است که آن را امر غیرعادی جلوه نکنیم؛ نه مسأله محتوا را و نه رویکرد مدیران سازمان را. حرف من اتفاقاً از این نظر این است که باید نقد با سینماگر و نویسنده به صورت جدی برخورد کند و از مدیران سازمان سینمایی هم پرسش شود تا به غنایی در این بحث برسیم. یک نکته نیز نباید فراموش شود که بسیاری دنبال مقاصد سیاسیند تا با زمین زدن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی عملاً آنها را بی‌ربط به این حوزه بدانند و بخواهند سازمان سینمایی را در بخش نمایش خانگی منفعل کنند.

*من هم کاملاً با شما موافقم و اتفاقاً تمام گفتمان ما این است که نه تنها به سازمان سینمایی این موضوع مربوط نیست بلکه باید به صورت جدی ورود کند. سؤال پایانی من درباره نظارت مالی و اقتصادی این حوزه است. همانطور که می‌دانیم اتفاق تلخ و بدی در این حوزه بعد از کشف اسناد مالی سریال شهرزاد رخ داد که معلوم شد بدون شک پول‌های کثیف و سرمایه‌ای که متعلق به مردم است در این سریال ورود داشته است. فکر نمی‌کنید که سازمان باید در این باره تصمیمی بگیرد؟  

واقعیت این است که قانون‌گذار چنین نقشی را برای ما قائل نیست که در این زمینه ورود کنیم تا ببینیم که از چه طریقی پول‌ها برای این بخش هزینه شده است. اما اگر این وظیفه برای ما تعیین شود قطعاً ورود خواهیم کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کرونا مشکلات اقتصاد هنر را بیش از پیش عیان کرد!


کرونا مشکلات اقتصاد هنر را بیش از پیش عیان کرد!

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

خواستیم بگوییم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: علی غفاری درباره انتقاداتی که نسبت به دسته‌بندی جامعه به خودی و غیرخودی در سریال بچه مهندس می‌گوید: از روز اول به دنبال این بودیم که به جوان‌ها این انگیزه را بدهیم که بایستند و کشور خودشان را آباد کنند. نه اینکه اگر بروند خیانت کردند، اصلا اینطور نیست. در واقع خواستیم بگوییم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. اصلا نه بحث جناح داریم و نه دسته‌بندی.

به گزارش سینماپرس، تنها چند قسمت از فصل سوم مجموعه «بچه مهندس» باقی مانده است. این مجموعه که با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شده، پس از مدت‌ها توانسته باکس سریال شبکه دو را به دوران اوج خود برگرداند. مجموعه «بچه مهندس» به روایت زندگی جواد جوادی از کودکی پرداخته و اکنون به دورانی از زندگی او می‌پردازد که به یک چهره علمی تبدیل شده است. به بهانه پخش این مجموعه با علی غفاری که کارگردانی سه فصل این سریال را برعهده داشته، به گفتگو پرداختیم.

باتوجه به اینکه تجربه تلویزیون در ساخت سریال‌های دنباله‌دار زیاد نیست، تا چه اندازه در ساخت سه فصل از مجموعه «بچه مهندس» با چالش مواجه بودید؟ چقدر تیغ ممیزی به این سریال اثر کرد؟

ما از ابتدا تصمیم داشتیم داستانی را تعریف کنیم که از کودکی یک شخصیت شروع و تا جوانی او ادامه پیدا کند. ولی اصلا قرار ما این نبود که این مجموعه در سه فصل ساخته شود. «بچه مهندس» در ابتدا قرار بود یک سریال ۴۵ قسمتی باشد. به این ترتیب ما کار را از بخش کودکی شروع کردیم و وقتی کار آماده نمایش شد؛ دیدیم که خودش می‌تواند یک فصل باشد. البته آن زمان آقای سجاد ابوالحسنی کار را نوشته بودند و بخش کودکی متعلق به ایشان بود ولی همان زمان هم تا پایان فصل نوجوانی طراحی شده بود. بنابراین در واقع شرایط به گونه‌ای شد که ما کار را تبدیل به سه فصل کودکی، نوجوانی و جوانی کردیم و باتوجه به کشش داستان فکر می‌کنم اتفاق بدی نبود.

اکنون که نتیجه کار را می‌بینم فکر می‌کنم مردم هم دوست دارند که یک کار را به صورت فصل-فصل و اپیزودیک دنبال کنند. یعنی تجربه به من می‌گوید که وقتی مردم شخصیت‌ها را می‌شناسند و از عقبه آنها اطلاع دارند، خیلی سریع‌تر با آن ارتباط برقرار می‌کنند. چون می‌دانند که سبقه این آدم‌ها در داستان به چه صورت است. منتها این در صورتی می‌تواند درست اتفاق بیفتد که شما قصه، موضوع و ایده‌های خوبی داشته باشید که قابلیت نمایشی شدن را داشته باشد. اگر قصه شما از چنین قابلیت‌هایی برخوردار نباشد قطعا سریال شکست می‌خورد. شکرخدا تا اینجای کار مردم از کار رضایت دارند و قصه را دنبال می‌کنند.

روند داستان از ابتدا به همین صورت بود و قرار بود که جواد جوادی به سمت چهره امنیتی شدن برود؟

اولین بار از این داستان یک طرح ۱۰۰ صفحه‌ای خواندم که آقای ابوالحسنی نوشته بود. چهارچوب داستان در آن طرح به همین صورت بود. به نوعی قرار بود که جواد جوادی به یک شخصیت برجسته علمی تبدیل شود و اینقدر زمین بخورد و بلند شود که به یک بلوغی برسد و بتواند روی پای خودش بایستد.

جوادی در طول این داستان خیلی مصیبت کشید و سختی‌های زیادی را پشت سر گذاشت. حتی خیلی از انتقادها هم این بود که چرا این پسر اینقدر باید عذاب بکشد. همه این موارد در طرح اولیه بود. یعنی او اینقدر باید شکست می‌خورد تا بالاخره پیروز شود. این یک پیام کلی بود اما اینکه دقیقا به سراغ کوآدکوپتر برود، در آن طرح وجود نداشت. در واقع در آن طرح اصلا موضوعی وجود نداشت که حالا جواد می‌خواهد چه کاره شود. در همین حد بود که جواد به دانشگاه می‌رود و قرار است آدم موفقی شود. به نوعی تمام پتانسیل داستان در آن زمان به سرنوشت مومو و رفتن و نرفتن گره خورده بود که البته این را هم در داستان اصلی حفظ کردیم.

سازمان هیچ سفارشی در مورد داستان این کار نداشته است

داستان فصل سوم «بچه مهندس» نسبت به دو فصل گذشته خود دچار تغییراتی شده و به زعم بسیاری به سمت امنیتی شدن رفته است. آیا رفتن به این سمت، بنا به سفارشاتی از بیرون شکل گرفته است؟

واقعیت را بخواهید سازمان هیچ سفارشی در مورد داستان این کار نداشته است. سازمان با همان خط اصلی کار موافق بود که در واقع جواد جوادی تبدیل به یک شخصیت برجسته علمی شود. منتها ما نیاز به یک چالش‌هایی در داستان داشتیم. همچنین باید موقعیت‌هایی را در قصه طراحی می‌کردیم که بالاخره کاری که انجام می‌دهد در بستر پرتعلیق داستان رخ بدهد. خیلی هم بخش امنیتی سریال در قصه پررنگ نیست. ما یک استارت امنیتی داشتیم که جواد برای امتحان کوآدکوپتر خودش به منطقه‌ای می‌رود که ظاهرا پرواز ممنوع است. بعد از این ما دیگر کاری به موضوعات امنیتی نداشتیم ولی در طول داستان یک تهدیدی را حفظ کردیم و حس می‌کنیم که با این تهدید در فینال کار داریم.

بالاخره یک کاشت‌هایی در جاهایی از داستان می‌گذاریم که یک جا برداشت کنیم. شما اگر درصد بگذارید، بخش امنیتی این داستان واقعا در کلیت کار کمتر از ۱۰ درصد است. بیشتر داستان حول روابط دانشجوها و مشکلاتشان و تلاش‌ها و شکست‌هایشان می‌گذرد.

با این تفاسیر فکر می‌کنید چرا تا این اندازه اطلاق امنیتی به سریال «بچه مهندس» شده است؟

به این خاطر که شاید انتظار این قصه را نداشتند. چون لحن بچه مهندس در فاز ۱ و ۲ لحن کاملا مشخصی بود. شاید یک دفعه تماشاگر غافلگیر شد چراکه ما به فضای دیگری رفتیم که کاملا متفاوت از فضاهای قبلی است که بر مبنای اقتضای داستان انجام گرفت.

وقتی داستان شما درباره کودکی است، نمی‌توانید آن را با آدمی که در سن ۲۵ سالگی است مقایسه کنید. اگر دقت کنید در فاز یک بچه مهندس که فاز کودکی بود، شاید ۹۰ درصد داستان در خود لوکیشن پرورشگاه اتفاق می‌افتاد. یعنی دنیای کودکانه‌ای که درون این پرورشگاه در حال تصویر شدن بود. در بخش نوجوانی مقداری از این فضا خارج شد و به تراشکاری رفت و مشکلاتی برایش به وجود آمد و مقداری وارد جامعه شد ولی بخش سوم قطعا این ماجرا جدی‌تر می‌شود که اصلا جنس آن فرق می‌کند. شاید تصور این بود که ما باید با همان لحن جلو می‌رفتیم که البته در بخش‌های زیادی ما آن لحن را حفظ کردیم ولی طبیعتا کار جدی‌تر شده و شرایط آن فرق می‌کند. همه این موارد جنس کار را تغییر می‌دهد.

داستان فصل سوم این مجموعه تا حد زیادی به دسته‌بندی خودی و غیرخودی می‌پردازد؛ به نوعی در داستان ماندن در ایران ارزش بزرگی معرفی شده و رفتن حتی برای تحصیل خیانت به شمار می‌آید. آیا این دسته‌بندی ایدئولوژیک از بیرون به سریال تزریق شده است؟

اتفاقا اصلا چنین دسته‌بندی در کار نشده و اصلا به این صورت نیست.

ولی این موضوع در شخصیت‌های سریال نمود دارد. به عنوان مثال شخصیت دکتر توفیقی به عنوان شخصیت مثبت داستان چندین بار جواد را به خاطر اینکه قصد رفتن از ایران را دارد، مورد حمله قرار می‌دهد. همچنین درباره پدر شخصیت الهام که هم‌دانشگاهی جواد بوده و گفته می‌شود در خارج از ایران بوده، صحبت‌های مثبتی نشده و از او شخصیت منفی تصویر می‌شود. علاوه بر این حتی پدر مومو که در ایران فرد موفقی بود، پس از اینکه در خارج شرایط سختی را پشت سرگذاشته خیلی نادم به ایران برگشته است. در مقابل شخصیت دکتر توفیقی که در ایران مانده و اکنون به کار امنیتی مشغول است، شخصیت مثبتی تصویر می‌شود. آیا این تصویرسازی از شخصیت‌های داستان، دو قطبی موجود در جامعه را تشدید نمی‌کند؟

هنوز چند قسمت از سریال باقی مانده و از نظرم نتیجه‌گیری به این صورت قدری عجولانه است. همانطور که در ابتدای پخش چند قسمت اول سریال بخش‌هایی از مردم خراسان جنوبی دچار گلگی شدند که مثلا چرا شخصیت قاسم سریال که یک فرد بیرجندی است تا این اندازه عصبی و پرخاشگر است. اما رفته رفته که جلو رفتیم، خودشان شخصیت را دوست داشتند و چقدر با ما درباره آن گفتگو داشتند.

همین چند روز قبل با رادیو خراسان جنوبی صحبت می‌کردم که در مجموع کار را دوست داشتند. در واقع به همین دلیل کمی دیر گفتگوها را انجام می‌دهم. به این خاطر که قصه بسته شود و بتوانیم درباره آن حرف بزنیم. مثلا بعد از قسمت اول سریال دیدم که یک منتقد عزیزی شروع به نوشتن نقد کرد. خوب و بد این نقد را کاری ندارم ولی مگر می‌شود که شما بعد از پخش یک یا دو قسمت از یک سریال ۳۵ قسمتی بتوانید درباره آن قضاوت کنید. متاسفانه ما این مشکل را در همه زمینه‌ها داریم.

نخواستیم بگوییم شخصیت‌هایی که خارج رفتند سیاه و منفی هستند

با این تفاسیر آیا شما قبول ندارید که در این سریال هرکس خارج بوده شخصیت منفی و ناموفقی تصویر می‌شود و هر کس که در ایران مانده آدم خوب و موفق؟

شخصا اینطور فکر نمی‌کنم. اینطور نیست که ما بگوییم شخصیت‌های که به خارج رفتند منفی و سیاه هستند. به عنوان مثال مادر و پدر شخصیت مومو در همین سری هم آدم بد و سیاهی نیستند.

بحث جناح و دسته بندی جامعه را نداشتیم

خواستیم بگوییم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است

شخصیت مادر باتوجه به سختی‌هایی که در خارج تحمل کرده از دنیا رفته و شخصیت پدر در خارج به هیچ موفقیتی نرسیده و حتی از او کلاه‌برداری شده است.

یعنی هرکس به خارج رفته، آدم موفقی شده است؟ ما شاید یک از هزار را گرفته باشیم. به طور کلی باید بگویم که ما در قصه اصلا این بحث را نداریم که آدم‌هایی که در خارج‌اند چه هستند. ما در حال گفتن این حرف هستیم که در این کشور اگر فکر می‌کنید که می‌توانید بمانید و کمک کنید، به نظر من بهتر است که پای خاک خود بایستید. حرف کلی ما این بوده و از روز اول به دنبال این بودیم که به جوان‌ها این انگیزه را بدهیم که بایستند و کشور خودشان را آباد کنند. نه اینکه اگر بروند خیانت کردند، اصلا اینطور نیست. در واقع چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.

ما در قصه خود در حال گفتن این حرف هستیم که اگر شما یک توانایی و تخصصی دارید، به خدا اگر پای این کشور بگذارید، ایران آباد می‌شود. اگر بتوانیم این انگیزه را بدهیم موفق شدیم. اصلا نه بحث جناح داریم و نه دسته‌بندی. هیچکدام این موارد هدف ما نبوده است. من دنبال این هستم که وقتی هر ایرانی این کار را دید، در پایان آخرین قسمت احساسی که به او دست می‌دهد، شکوه و جلال ایران باشد. امیدوارم این اتفاق بیفتد.

آیا بعد از بروز نارضایتی‌هایی که نسبت به تصویر کردن یک شخصیت بیرجندی در سریال به وجود آمده بود؛ حساسیت سازمان برای پخش قسمت‌های مختلف سریال افزایش پیدا کرد؟ این اتفاق تا چه اندازه سبب افزایش حجم ممیزی‌ها شد؟

صادقانه بگویم بله. البته ضربه‌ای به داستان وارد نشد و ما دچار ممیزی نشدیم. در واقع بعد از آن نارضایتی‌ها ما هرروز این حساسیت‌ها را می‌دیدیم و نگران ادامه کار هم شده بودیم ولی رفته رفته خود مسئولین سازمان متوجه شدند که هیچ قصد و غرضی در کار نیست.

برای جلب اعتماد سازمان، قسمت‌های آینده را زودتر راف‌کات کردیم که دوستان دیدند و خیالشان راحت شد. اینکه من می‌گویم معنی‌اش این نیست که کار را قیمه‌قیمه کردند یا چیز دیگری. واقعا تمام سکانس‌های قاسم پخش شد. منتها این بحث‌ها وجود داشت.

* ایلنا

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تخفیف ۶۰ درصدی بلیت سینما در کره جنوبی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: شورای فیلم کره جنوبی برای بازگرداندن مردم به سالن‌های سینما، میلیون‌ها کوپن تخفیف ۶۰ درصدی برای خرید بلیت سینما در اختیار مخاطبان قرار داد.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، این کوپن‌ها شامل یارانه ۴.۸۹ دلاری برای خرید بلیت سینما از مجموعه‌سینماهای مهم و فعال در سراسر کره جنوبی است و با توجه به این که بهای بلیت سینما در این کشور هم‌اکنون ۸.۱۵ دلار است، مخاطبان با استفاده از این کوپن‌ها می‌توانند با تخفیف ۶۰ درصدی به تماشای فیلم بنشینند.  

این طرح از امروز دوشنبه (اول ژوئن) آغاز می‌شود و تا سه هفته ادامه خواهد داشت و در مجموع ۱.۳ میلیون کوپن تخفیف در اختیار سینمادوستان قرار می‌دهد و هر فرد می‌تواند در هفته دو بار از این تخفیف استفاده کند، هر چند برخی سینماهای مستقل اعلام کرده‌اند هر فرد می‌تواند در یک هفته چهار بار از این تخفیف استفاده کند.  

سینماهای کره جنوبی نیز چون سایر کشورهای آسیایی با آغاز شیوع ویروس کرونا تعطیل شد و شمار مخاطبان سینمای این کشور از اوایل سال جدید میلادی رو به کاهش گذاشت.   حالا سینماهای کره جنوبی که پنجمین بازار بزرگ سینمایی جهان است تحت تدابیر بهداشتی وفاصله گذاری اجتماعی فعالیت خود را از سر گرفته اما هنوز شمار مخاطبان به شرایط مطلوب نرسیده است.

در حالی که بسیاری از مردم کره جنوبی نسبت به رفتن به سینما در مقطع زمانی کنونی تردید دارند، بخش عمده‌ای از توزیع‌کنندگان فیلم در این کشور نیز خطر نکرده‌اند و فیلم‌های مهم خود را در چرخه اکران قرار نداده‌اند.  

 توزیع‌کنندگان آثار سینمایی در کره جنوبی اواسط تابستان را برای بازگشت به شرایط عادی سینما و اکران فیلم‌های مهم داخلی و خارجی در نظر دارند.  

مشاهده خبر از سایت منبع