X

بایگانی مرداد 28, 1399

دفتر سینمایی

همکاری سپاه و بسیج با جشنواره «مقاومت»/ فیلمسازان بسیجی می‌درخشند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: انسیه شاه‌حسینی مدیر بخش «فیلمسازان بسیجی» شانزدهمین جشنواره فیلم «مقاومت» بیان کرد که نیاز داریم به تعریفی تازه از مقاومت برسیم.

به گزارش سینماپرس، انسیه شاه‌حسینی مدیر بخش «فیلمسازان بسیجی» شانزدهمین جشنواره فیلم «مقاومت» به مهر گفت: با وجود شرایط کرونایی و اوضاع بعضی استان‌ها تا امروز به بیش از ۱۲ استان سفر کرده‌ام، بی اغراق باید بگویم حضور پررنگ فیلمسازان استانی در این بخش باعث می‌شود خستگی این سفرهای مداوم را فراموش کنم.

وی ادامه داد: در اغلب استان‌ها توانسته‌ام با مدیران و مسئولان صحبت کنم، اهتمام آن‌ها برای حضور در شانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «مقاومت» قابل توجه و شایسته تحسین است. در بسیاری از سفرهایی که داشته‌ام خدمت دوستان مسئول استان رسیدم و اولویت‌های این دوره را توضیح داده‌ام.

کارگردان فیلم «زیباتر از زندگی» گفت: همراهی و همکاری سپاه و بسیج در استان‌ها باعث تسهیل و تسریع در روند کارها و بالا رفتن کیفیت پشتیبانی و برگزاری این جشنواره در استان‌ها شده است.

شاه حسینی افزود: مفهوم مقاومت، وسیع و درخشان است و نباید آن را محدود به یک موضوع یا یک نوع نگاه کرد. مفهوم مقاومت را باید در همه ابعاد زندگی، جاری و ساری کرد. جشنواره بین‌المللی فیلم «مقاومت»، قرار است چنین نگاهی را منتشر و منعکس کند. مفهوم واقعی مقاومت که در باورهای مذهبی و ملی ما ریشه دارد و با آن خو گرفته‌ایم.

کارگردان فیلم «شب بخیر فرمانده» در بخش دیگری از صحبت‌هایش بیان کرد: در استان‌هایی که افتخار دیدار با فیلمسازان بسیجی را داشتم و کارگاه‌های مبانی فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی فیلم برگزار کردم، توضیح دادم که نیاز ما در این روزها رسیدن به تعریفی تازه از مقاومت است. وظیفه هنرمند مسلمان و بسیجی این است که پرتوهای شکوهمند مقاومت را در این روزگار سخت کشف کرده و به مخاطبان نشان بدهد.

شاه حسینی در پایان گفت: امیدوارم شانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «مقاومت» به صورت فیزیکی و طبق برنامه برگزار شود، قطعاً در آن صورت تماشای شکوه و جلوه‌گری فیلمسازان بسیجی، برای همه سینمادوستان جذاب خواهد بود.

شانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «مقاومت» در دو زمان ۳۱ شهریور تا ۶ مهرماه همزمان با هفته دفاع مقدس در بخش‌های «مدافعان سلامت»، «جشنواره جشنواره‌ها» و انتخاب استانیِ بخش «فیلمسازان بسیجی» و «نشان رسول» و یکم تا هفتم آذرماه همزمان با هفته بسیج در بخش‌های «سینمای ایران و جهان»، «سیدالشهدای مقاومت»، «روایت قلم»، «نقد و پژوهش تحلیل» و انتخاب برگزیدگان ملی «فیلمسازان بسیجی» به دبیری مهدی عظیمی‌میرآبادی به همت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح برگزار می‌شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ارائه پیش نویس سند موسیقی به شورای هنر


ارائه پیش نویس سند موسیقی به شورای هنر

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«بچه‌مهندس»۴ با ضد قهرمان می‌آید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سعید سعدی و حسن وارسته در پاسخ به این سوال که«بچه‌مهندس» بود یا ادامه دارد یا نه گفتند نگارش فیلمنامه سریال در جریان است و کار پیگیری می‌شود تا قصه‌های جدید جواد جوادی در ۱۴۰۰ به آنتن برسد.

به گزارش سینماپرس، بسیاری بر این باورند مجموعه تلویزیونی “بچه‌مهندس” در فصل سوم، فصول گذشته را به کمال رساند، چون با فکر و اندیشه و توجه به سریال‌سازی در ساختار “سریال‌های طراز انقلاب اسلامی” ساخته شد. سال‌ها جای خالی سریالی که بتواند الگویی از جوان مؤمن و متعهد ایرانی را در تلویزیون ارائه کند و جوان و جوان‌گرایی را نه تزریق شده به قصه و نه در قالب دیالوگ‌های شعاری و الحاقی، بلکه در بطن داستانی پرکشش نشان دهد، احساس می‌شد. توجه به مفاهیمی همچون تقیدات مذهبی، غیرت و وطن‌پرستی در فیلمنامه، ‌ از جواد قصه، بچه‌مهندسی پرتلاش و خستگی‌ناپذیر می‌سازد که برای رسیدن به هدفش در ساخت پهپادی که هم ارزش علمی و هم سودآوری اقتصادی برای کشور دارد با موانع زیادی روبرو می‌شود.  

توجه “بچه‌مهندس” به بیانیه گام دوم انقلاب

یکی از نکاتی که در جریان و بعد از پایان پخش فصل سوم “بچه‌مهندس” مطرح شد، توجه سازندگان به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بود. چرا که “بچه‌مهندس۳” همه‌چیز را حول «جوان» مطرح کرد؛ جوان‌هایی که برای ظهور استعداد و توانمندی‌های خود در کشور با موانع و مشکلات زیادی مواجهند، در مقابل مسئولین بی‌توجه و ساختاری سنگ‌انداز قرار می‌گرفتند. نشان دادن نماز، زیارت، دعا و توسل یک جوان نخبه و عاشق در کنار  گذر از عشق‌های شورانگیز و یکطرفه به عشق‌های واقعی، توجه به عقل‌گرایی و عاقلانه عاشقی کردن و به ویژه پرهیز از ابراز علاقه‌های کلیشه‌ای تلویزیون، قابل توجه بود.  زیرا توجه به مسئله حیا در رفتار و گفتار و احترام به بزرگتر نیز از دیگر مسائلی بود که متأسفانه در رسانه‌ملی جمهوری اسلامی به ندرت دیده می‌شود.

فصل اول “بچه‌مهندس” در ایام رمضان روی آنتن رفت و در آن سال توانست جایگاه قابل قبولی برای خودش دست و پا کند، اما فصل دوم و برخی از حواشی نگذاشت “بچه‌مهندس” مخاطب‌پسند شود. به اعتقاد بسیاری از منتقدین، دوران کودکی و حالا جوانی شخصیت اصلی داستان (جواد جوادی) بهتر با جامعه ارتباط برقرار کرده است. وقتی در رمضان امسال آقای مهندس ۲۵ ساله شد و گروه سازنده در درامی به نخبگان ادای دین کرد. در فصل اول، دوران خردسالی وی و در فصل دوم، دوران نوجوانی‌اش روایت شد. اما در فصل سوم، دوره جوانی جوادی و زندگی دانشجویی او به تصویر کشیده شد.  برخلاف دو فصل قبل که “بچه‌مهندس” در خدمت ملودرام بود در سومین فصل به سمت اکشن و فضایی تقابلی رفت.

القای روحیه خودباوری و پرورش استعدادهای داخلی

یکی از نقاط عطف سریال در همین‌جاست؛ القای روحیه خودباوری و پرورش استعدادهای داخلی. بارها در دیالوگ‌های مختلف فصل سوم شنیدیم که جوانان ما می‌توانند و کاردان‌اند؛  این طعنه بجا و نمایش درست موضوع توجه به جهش تولید، جامعه را به سمت کاهش وابستگی خارجی سوق داد.

جواد جوادی را در ۱۴۰۰ داریم

حسن وارسته نویسنده سریال در جریان پخش فصل سوم در گفت‌وگویی به تسنیم گفته بود  قصه جوانی جواد را بسته‌ایم و پایان جوانی‌اش را خواهیم دید اما باز هم بنا به درخواست مردم و سازمان صداوسیما می‌توانیم در فصل‌های بعدی جواد را حتی در سال ۱۴۰۰ هم ببینیم. صحبت‌های بسیاری شد آیا این آخرِ ماجرای جواد جوادی بود و یا غفاری و همکارانش این سریال را به فصل بعدی یا حتی فصول بعدی خواهند کشاند؟  

مردم ادامه “بچه‌مهندس” را مطالبه کردند

این پرسش را تهیه‌کننده بعد از پاسخگویی به سؤالات و نظرات مردم در سامانه ۱۶۲ این چنین پاسخ داد: “غالب مخاطبان از سریال «بچه مهندس ۳» راضی بودند و مشتاق بودند سریال برای فصل چهارم هم ادامه پیدا کند و با توجه به استقبالی که شده دوستان تقاضا داشتند فاز چهارم را به اجرا برسانیم. حتی از بازیگران فصل سوم هم استفاده کنیم و جمع‌بندی سازمان است که آیا باید سریال ادامه یابد یا عزتی که برای سریال ایجاد شده است، باقی بماند.

باید با ایده برگردیم

آن دوران علی غفاری کارگردان سریال هم در جریان گپ و گفت با خبرنگار تسنیم  درباره فصل چهارم این‌چنین توضیح داد: مردم انتظار دارند و دوست دارند که ماجرای جواد جوادی را ادامه بدهیم ما هم خوشحالیم و دوست داریم داستان جوان ایرانی ادامه پیدا کند اما به شرطی که به ایده خوب و هسته مرکزی درستی برسیم.  

سعید سعدی در گفت‌وگویی کوتاه با تسنیم از پیگیری و نوشته شدن فیلمنامه فصل چهارم “بچه‌مهندس” خبر داد. حسن وارسته نویسنده سریال در توضیحات بیشتری گفت: فیلمنامه شروع شده و کار را فعلاً تنهایی جلو می‌برم، اگر ضرورت اقتضاء کرد و لازم شد تیم نگارشی اضافه خواهیم کرد.  

او در پاسخ به این سؤال که از ماجراهای جدید جواد جوادی چه خبر و چند ساله می‌شود و چه اتفاق‌هایی خواهد افتاد، ‌ گفت: می‌خواهم از جزئیات چیزی نگویم تا مخاطب ما منتظر شگفتانه‌های فصل چهارم “بچه‌مهندس” باشد. قصه تقریباً همان ماجرای مستتر عشق را کماکان با خودش دارد. برای ما توجه به میهن و خاک اهمیت دارد و مورد توجه قرار دادیم، مطالبات جوانان و مسائلی که در فضای دانشگاهی مردم و جوانان دوست دارند نیز گفته می‌شود.  

وارسته با اشاره به القای امید و امیدبخشی در فصل چهارم، گفت: سعی می‌کنیم در این قصه جدید، امیدبخشی برای رسیدن به آرزوهای ناممکن را مطرح کنیم. چرا که در فصل سوم بسیاری از نوجوانان و جوانان به خاطر رگه‌هایی از این القای امید و امیدبخشی، دوباره به سراغ تحصیل رفتند و ناامیدی را کنار گذاشتند؛ موفقیت را به عینه دیدند. می‌خواهیم این امیدبخشی را در قالب اتفاقاتی به نمایش بگذاریم و قطعاً اشاره‌ای به کمبودها، مشکلات و مباحثی که ترمز پیشرفت کشور را کشیده نیز مثلِ فصل سوم، ‌ جزو نشانه‌گذاری‌های فیلمنامه‌ای و در ادامه کارگردانی خواهد بود.  

نویسنده سریال در پاسخ به این سؤال که در اکثر مواقع سریال‌های چند فصله و دنباله‌دار با مشکل کلیشه و تکرار مواجه شده‌اند آیا برای از بین رفتن آن موفقیت‌های به‌دست آمده ترسی داشتید یا تمهیدی اندیشیدید که نوارِ این موفقیت‌ها در فصل چهارم ادامه پیدا کند، افزود: به هر صورت ترس وجود دارد، زمانمان کمتر شده، چون فصل قبلی را این موقع‌ها فیلمبرداری می‌کردیم، از این جهت فشار بیشتر است و البته توقعات هم بیشتر است. گرچه در جشن‌های اخیر، کارهای تلویزیونی را کاندید کردند و جایزه دادند و هیچ اسمی از “بچه‌مهندس” نیاوردند منتها ما کارمان را کردیم و هدیه‌مان را از مردم گرفتیم.

وی خاطرنشان کرد: باید قصه را محکم‌تر کنیم و از طرفی فیلمنامه را برسانیم تا کار زودتر کلید بخورد. قصه‌ای سر و شکل‌دار و محکم‌تر از فصل قبلی که بتوانیم بر توفیقات آن کار بیفزاییم.  سعی‌مان این است هرچه زودتر فیلمنامه را آماده و به سرانجام برسانیم.  قصه را خیلی دوست داریم مطمئن باشید به قصه محکمی نرسیده بودیم این کار را ادامه نمی‌دادیم.  

وارسته درباره پیش‌بینی برای کلیدخوردن و شروع فیلمبرداری و تغییرات در ترکیب بازیگران و عوامل، ‌ توضیح داد: شروع فیلمبرداری در حیطه اختیارات تهیه‌کننده است اما احتمالاً پاییز بتوانیم فصل چهارم “بچه‌مهندس” را شروع کنیم. درباره ترکیب بازیگران فصل چهارم این سریال تلویزیونی، باید بگویم نویسنده بر اساس درام و ضرورت شخصیت‌ها کار را جلو می‌برد. اگر کسی اضافه شود در قصه می‌آوریم و اگر کسی به ضرورتِ درام باید حذف شود نویسنده این کار را می‌کند.  یادمان نرود قصه، قصه “بچه مهندس” است. در فصل‌های قبلی بازیگرانی داشتیم که دوست داشتند جواد را به اهدافش برسانند.

وی تصریح کرد: قصه ما جواد جوادی است هرکسی می‌آید در جهت رشد و تعالی شخصیت‌مان کمک می‌کند.  لازم هم باشد یکسری شخصیت‌هایی وارد می‌کنیم مانع رسیدن قهرمان داستان به هدفش بشود. این بار یک جنس ضدقهرمان داریم که برایشان شخصیت و کاراکتر طراحی می‌کنیم. اما درباره تغییر در ترکیب بازیگران این نکته لازم به یادآوری است که همیشه ترکیب تیم برنده را در همه جای دنیا حفظ می‌کنند این ترکیب شامل عوامل تولید،  تهیه‌کننده، کارگردان، نویسنده و عوامل می‌شود،  سعی می‌کنیم ترکیب تیم برنده حفظ شود.

نویسنده سریال “بچه‌مهندس” در پایان خاطرنشان کرد: کارهای دیگری پیشنهاد شده اما به ضرورت و اهمیت “بچه‌مهندس”  قراردادهایشان را منتفی کردم. چون کار حساس است؛ “بچه‌مهندس” هم مطالبه مردم و هم سازمان صداوسیما است. طبیعتاً فصل چهارم ۳۰ قسمتی به آنتنِ ۱۴۰۰ می‌رسد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

به شایعه ها درباره شجریان توجه نکنید


به شایعه ها درباره شجریان توجه نکنید

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«هر خانه یک حسینیه» با رادیو اربعین – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مدیر رادیو اربعین اعلام کرد: بخش مردمی فراخوان رادیو اربعین یا «هر خانه یک حسینیه» به فراخوان طرح و ایده رادیو اربعین اضافه شد.

به گزارش سینماپرس، حامد فاتحی مدیر رادیو اربعین گفت: امسال معاونت صدا با توجه به اوضاع فعلی و شیوع بیماری کرونا و محدودیت‌های ایجاد شده، به منظور همراهی با مردم شریف ایران، مشارکت آنان را در قالب فراخوان مردمی «هر خانه یک حسینیه» طلب می‌کند.

وی افزود: فراخوان «طرح و ایده رادیو اربعین» از برنامه سازان و تهیه کنندگان رادیویی، دعوت به مشارکت کرد و به علت استقبال و درخواست برنامه سازان شبکه‌های رادیویی، این فراخوان تا ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ تمدید شد.

وی تاکید کرد: با توجه به اهمیت نقش شهروندان در برگزاری عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، بخش مردمی «هر خانه یک حسینیه» هم به فراخوان مذکور افزوده شد تا با بهره گیری از ایده ها، خلق آثار و منویات ذهنی هموطنان، افتخاری دیگر نصیب معاونت صدا و رادیو اربعین شود.

فاتحی ادامه داد: علاقه مندان می‌توانند آثار خود را با موضوع‌های اربعین حسینی و با محورهای اربعین مانور جهانی ظهور، فلسفه زیارت و مراسم جهانی اربعین، گرامیداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس، برجسته سازی خصلت یاران امام حسین (ع)، جهانی شدن تمدن نوین اسلامی در گام دوم انقلاب، معنویت و مناسک دینی راه برون رفت از چالش‌های دنیوی، همدلی و مواسات مومنانه محبان سیدالشهدا حول شعار همیشگی الحسین یجمعنا، بهداشت و سلامت در اربعین، استکبارستیزی و مقابله با ایران هراسی، زنان مقاومت، پیام آوران عاشورا و اربعین، تربیت فردی، اجتماعی و خانوادگی در مکتب حسینی، نهضت جهانی اربعین ناظر بر شعار الحسین سفینه النجاه، حرکت کاروانی زائران با محور مساجد و هیئت‌های مذهبی، شهدای جبهه مقاومت اسلامی با محور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و اربعین محور وحدت ایران و عراق به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند.

مدیر رادیو اربعین تصریح کرد: هر یک از این تولیدات مردمی می‌تواند در قالب‌های برنامه سازی رادیویی تا ۱۰ دقیقه، نغمات آیینی شامل مرثیه، تواشیح و مداحی حداکثر ۷ دقیقه، شعر، دلنوشته، دکلمه کودکان، عکس و ویدئوی کوتاه تا ۵ دقیقه از سفر پیاده روی ادوار گذشته ارائه شود. وی خاطرنشان کرد: علاوه بر استفاده از آثار برتر در جدول پخش رادیو اربعین، فضای مجازی و رادیو نما، از نفرات برتر نیز در مراسم اختتامیه رادیو اربعین به همراه برنامه سازان برتر قدردانی می‌شود.

فاتحی در خاتمه افزود: زمان ارسال آثار بخش جدید مردمی تا ۲۸ شهریور ۱۳۹۹ به نشانی درگاه دریافت آثار مردمی، تارنمای radioarbaeen.ir خواهد بود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کشف مجسمه‌های چندهزارساله در لهستان


کشف مجسمه‌های چندهزارساله در لهستان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

روایت زندگی محمود فرشچیان در رادیو


روایت زندگی محمود فرشچیان در رادیو

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حضور «کاغذپاره‌ها» درجشنواره‌ ای در کره جنوبی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مستند_انیمیشن «کاغذ پاره ها» در جشنواره فیلم کره جنوبی در بخش مسابقه آسیا به نمایش در می آید.

به گزارش سینماپرس، مستند_ انیمیشن «کاغذپاره ها» با نام بین‌المللی «The Unseen» ساخته بهزاد نعلبندی در دوازدهمین دوره جشنواره Dmz در کره جنوبی به نمایش در می آید.

دوازدهمین دوره این جشنواره در شهر گویانگ که تنها نقطه غیرنظامی جهان است از ۱۷ تا ۲۴ سپتامبر مصادف با ۲۷ شهریور تا ۳ مهر برگزار می شود.

این جشنواره مستند در منطقه DMZ در مرز میان کره شمالی و کره جنوبی قرار دارد و مکان آغاز اختلافات ۲ کره بوده است که امروزه به پیشنهاد سازمان ملل به نقطه غیر نظامی و مکانی برای صلح تبدیل شده است.

مستند- انیمیشن «کاغذ پاره‌ها» روایت زنان زجر کشیده و بی خانمانی است که به شکل اسف‌باری در یک کمپ نگهداری می شوند.

این فیلم برای اولین بار در جشنواره بین‌المللی فجر رونمایی شد و نمایش بین‌المللی خود را در جشنواره «ایدفا» آغاز کرد. همچنین این فیلم کاندیدای جایزه بهترین انیمیشن سال از آسیا پاسیفیک بوده و کاندید در جشنواره های استانبول بود که فعلا به دلیل بیماری کرونا به تعویق افتاده است. همچنین در جشنواره های مونیخ و کراکوف در دوران کرونا به صورت آنلاین و در جشنواره «سینما حقیقت» حضور داشته است.

پخش جهانی این فیلم به عهده شرکت مستقل های ایرانی با مدیریت محمد اطبایی است.

عوامل فیلم «کاغذپاره ها» عبارتند از نویسنده، طراح، انیماتور، تدوین، تهیه کننده و کارگردان: بهزاد نعلبندی، آهنگساز: عطا ابتکار، طراح صدا: انسیه ملکی، پژوهشگر: الهام آریامنش، مدیر روابط عمومی: غزاله سعادتی.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نصایح و وصایای پست‌مدرن در گاوداری! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلم سینمایی «جهان با من برقص» نه یک تفکر فلسفی، بلکه صرفاً یک تفکر امانیستی بر مدار تعالیم پست مُدرن و خالی از هرگونه علایق دینی و آموزه های مبتنی بر شریعت است که با یک کمدی رقیق چفت گردیده و قطعا همین وجه امتیاز فیلم است.

حمید خرمی/ فیلم سینمایی «جهان با من برقص» به عنوان نخستین فیلم بلند داستانی از سروش صحت؛ یک اثر نسبتاً معمولی در ساخت و محتوا و به نوعی سرگرم‌ کننده است و جذابیت‌هایی از نوع پُست‌مدرن در سینما را با خود دارد. فیلمی که در دی ماه ۱۳۹۸ هجری شمسی و دوران پیش از شیوع کرونا اکران خود را آغاز نمود و با بهره مندی از تبلیغات وسیع شهری و تلویزیونی توانست تا از فروش قابل توجهی برخوردار گردد.



سوای نظر از مساعدت ویژه رسانه ملی در پوشش تبلیغاتی این اثر سینمایی؛ شاید بیش از هر چیز پاسخ به این پرسش اهمیت دارد که به راستی چرا «جهان با من برقص» ناگهان به یک سوگلی مشترک در میان جامعه روشنفکری و مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور مبدل گردید و این درجه از حمایت تا به آنجا گسترش پیدا نمود که مدیریت سینمایی کشور ترجیح داده تا این اثر نزدیک به سی‌ و سه هفته مداوم و تا به امروزه اکرانش ادامه پیدا نماید. البته بر این عدد همچنان در حال افزوده شدن است و این در حالی است که فراهم شدن چنین ظرفیت اکرانی برای یک اثر سینمایی و ادامه دار بودن آن در سینما شبهات بسیاری را مطرح می سازد به راستی در پَس «جهان با من برقص» چه نیروی ویژه ای است که موجب شد تا این فیلم از اثر فاخری همچون فیلم سینمایی محمد (ص) هم بیشتر رنگ پرده را دیده است!




فیلم سینمایی
«
جهان با من برقص
» اثری است که با محور قرار دادن تعالیم
پُست‌مدرنیسم (
Postmodernism
) به تشریح مفهوم
«مرگ آگاهی» مبتنی بر ذهینیت روشنفکری می پردازد. اثری که با مداقه در فُرم آن می توان به صراحت بیان داشت که از حیث سینمایی، هیچ ابتکار جدیدی را عرضه نکرده؛ مگر بازنمایی سرخوشانه همان جاذبه‌های منسوخ‌شده مدنظر در نوع نگاه روشنفکری
«پست‌مدرن» و یأس‌های فلسفی که کارگردان اثر با الگو گیری از محضر گونه های منوالفکری همچون
بهمن فرمان آرا و
بهرام بیضایی و
کیارستمی و… به آن دست پیدا نموده و با کٌپی برداری از فیلم‌هایی همچون
«بوی کافور عطر یاس» و
«خانه‌ای روی آب» و یا فیلم سینمایی
«مسافران» و یا حتی فیلم
«طعم گیلاس» و … در
«
جهان با من برقص
» خود به باز تولید آن مبادرت ورزیده است.



از این منظر است که می توان چنین ادعا نمود که فیلم سینمایی «جهان با من برقص» رونوشتی از آثار تراژدی گونه بیضایی و فرمان آرا است که از منظر نمایش مفهوم مرگ در سطوح مختلف فردی، طبقاتی و اجتماعی رابطه متناسبی با جامعه برقرار کرده‌اند و به ‌نوعی معرف تفکرات قشر هنرمند و اندیشمند قبل از انقلاب هستند که تفکرات اخلاقی و اجتماعی ویژه خود را داشته‌اند و به همین دلیل به ‌آسانی در دل نظام فکری موجود حل‌نشده‌اند. اینگونه است که در این آثار عموما مسائل دو قشر مونوالفکر هنرمند و نویسنده و به‌طورکل مصایب طبقه انتلکتوئل به ‌وضوح مطرح‌ گردیده و دغدغه‌ها و آرمان‌هایشان در پرتو مفهوم مرگ به تصویر کشیده شده است.



فیلم سینمایی «جهان با من برقص» به نوعی تاریخ سینمایی را رقیق‌تر کرده و به‌ مثابه روغن، لای چرخ‌دنده‌های درام قرار داده است؛ از فیلم‌های سهراب شهید ثالث که روشنفکر و بورژواها را در خطه شمال و کلبه‌های منزوی نشان می‌دهد؛ تا فیلم سینمایی «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی؛ تا پیرنگ های عاطفی و برچسب سانتی مانتال و لوس از جنس کمدی‌های خود سروش صحت و … اثری در تلاش خود برای گریز از روایت‌های مُدرن و کلاسیک؛ سعی و همت خود را بر تصویرسازی پُست مدرن نهاده و با تصویرسازی کارت پستالی از یک شام آخر ویژه؛ در نهایت ختم می‌شود به آن طویله و گاوش و شبیه پایان عجیب فیلم سینمایی «ماگنولیا» اثر پل توماس اندرسون و گروه موسیقی‌ای که بی‌دلیل در جنگل می‌نوازند و …




جالب آن است که جماعت منوالفکری که تا چندی پیش همواره هراس و وحشت خود از مرگ و نیست شدن از جهان پیرامونی خود را در آثارشان فریاد می زدند؛ چند سالی است که به همزیستی اجباری با آن روی آورده و سعی می کنند تا به مسئله مرگ از زاویه‌ای دیگر بنگرند و به این موضوع همواره منفور در منظرشان جذابیت ببخشند و مرگ را به عنوان عامل رهایی از جامعه نامطلوب پیرامون خود به تصویر کشند.



اینگونه است که فیلم سینمایی «جهان با من برقص» رابطه‌ای معنادار میان جامعه معاصر خویش و فیلم‌های جامعه قبلی برقرار کرده و وقایع جامعه و زندگی گروه اجتماعی خاصی که وی متعلق به آن است و به دلیل تحولات اجتماعی دستخوش تغییراتی گشته را به نحوی عُریان تر بازنمایی نموده است. از این جهت «جهان با من برقص» سعی می کند تا از تمامی طیف های اجتماعی پیرامون خود نماینده ای در اثر بگنجاند و در نهایت شخصیت محوری داستان را به عنوان شخصیت منوالفکری خسته و دلزده از تمامی طیف های اجتماعی به تصویر بکشد. شخصیتی که تنها دلخوشی اش زیست در طبیعت و در همنشینی با گاو است و از این جهت مرگ موهبتی ویژه از برای رهایی این شخصیت فرهیخته از زیست در چنین جامعه ای می باشد.


از آنجا که عموم شبه روشنفکران بومی ما عموما در نوعی ویژه از غرب زدگی به سر برده و همواره سر در گرو اقاریر غربی داشته و دارند؛ در نتیچه سررشته چنین تصویرسازی ویژه ای را می بایست در آرا و نظریات روشنفکران غربی جستجو نمود و اینگونه است که آنچه که در امثال فیلم سینمایی «جهان با من برقص» به نمایش گذاشته می شود را می توان محصول نظریه جامعه‌شناسی ادبیات گلدمن قلمداد نمود. نظریه ای که به حوزه سینما نیز تسری داده ‌شده است.



نظریه لوسین گلدمن (Lucien Goldmann) در جامعه‌شناسی ادبیات نظریه بازتابی است. نظریه ای که سعی دارد تا با واسطه قرار دادن ایدئولوژی میان واقعیت و اثر هنری به ‌نوعی پیچیدگی این بازتاب را نشان دهد و از ساده‌انگاری بپرهیزد. در این نظریه چند مفهوم اهمیت اساسی دارد: ایدئولوژی یا جهان‌بینی، گروه یا طبقه اجتماعی، آگاهی واقعی و ممکن، و فرد استثنایی. به عقیده گلدمن، جهان‌بینی، مجموعه باورهایی درباره زندگی، مرگ و ماوراء است که از منظر گروه‌های اجتماعی خاصی که روند تبدیل‌شدن به طبقه را پیمایند در تلاش برای متمایز شدن از گروه‌های اجتماعی دیگر شکل می‌گیرد. بنابراین خاستگاه جهان‌بینی‌ها، گروه‌های اجتماعی هستند که روند تبدیل‌شدن به طبقات را می‌پیماید. بدین ترتیب ازنظر گلدمن مطالعه درباره آثار هنری بزرگ، امکان به دست آوردن شناخت متناسبی از گروه‌های اجتماعی و نیز جایگاه آن‌ها در ساخت اجتماعی با این ساخت حاصل می‌شود.




فیلم سینمایی
«
جهان با من برقص
» اگر چه در تصویرسازی خود به ترسیم ویژه بدبختی و فلاکت زنان توجه ویژه دارد؛ اما اثری فمینیستی محسوب نمی شود. زیرا در نوع تصورگری خود اقدام به تسری این بدبختی و فلاکت در عموم جامعه از طبقات مختلف اجتماعی و بالاخص مردان حاضر در اثر مبادرت ورزیده و تنها محدود به جامعه زنان اثر نمی شود. این در حالی است که نگاه به گذشته و ایجاد حسرت نوستالژیک برای مخاطب در آثاری همچون فیلم سینمایی
«
جهان با من برقص
» ابزاری در مسیر  بازی‌های پست‌مدرنیستی محسوب می شود. قصه آدم‌هایی ساده و معمولی؛ انسان‌های ساده در موقعیت‌های ساده و هیچ نوع شگفتی ندارند که همین از رویکردهای جذاب در
سینمای پُست‌مدرن است.



فیلم سینمایی «جهان با من برقص» درباره آخرین سالگرد تولد جهان یا جهانگیر با بازی علی مصفا است. زمانی که رفقایش دورهم جمع می‌شوند تا کمی خوش بگذرانند، اما این جمع دوستانه باعث اتفاقاتی می‌شود که معنای زندگی را برای بعضی‌هایشان تغییر می‌دهد. در این میان مهم‌ترین بخش فیلم همان نگرش پذیرش مرگ از جانب جهانگیر است و اتفاقاتی که در کنار این محوریتِ موضوعی رخ می‌دهد.



دوستان جهان یا جهانگیر بعد از شنیدن خبر احتمالی مرگ جهان تحت تأثیر عمیقی قرار نمی‌گیرند. زیرا هرکدام از آن‌ها مشغله‌ای دارند. دعوای احسان با فرخ و …؛ یا ازدواج حمید در میان‌سالی با ناهید که ۱۸ سال از او کوچک‌تر است و … همه و همه بازنشانی از جریانِ زندگی است.



البته بازنشانی از جریانِ زندگی در فیلم سینمایی «جهان با من برقص» به نحوی ویژه به ترویج و تایید انواع  همباشی ها می گرود. از این جهت نسیم و احسان که به هر دلیلی نتوانستند باهم زندگی کنند از هم جدا شدند و اکنون دوست احسان یعنی فرخ با نسیم ازدواج ‌کرده است و یا حمید برای فرار از بحران میان‌سالی و بازگشت به نیروی جوانانه با دختری که با او فاصله سنی ۱۸ سال دارد ازدواج کرده و همین‌طور شکل‌گیری رابطه نیلوفر و رضا و آسا و شایان و …که همه با ورود فرخ به اثر و بیان ماجرای نسیم و احسان شکل می‌گیرد و در ادامه با عشق‌بازی جوانانه حمید و ناهید از سوی دیگر ادامه پیدا نموده و سبب می شود تا حتی خواهر جهانگیر یعنی نیلوفر هم تحریک شود و پس از آنکه سکانسی به جهان از تنهایی و ترس از ازدواج می‌گوید. بلافاصله در چند سکانس بعد خودش پیشنهاد ازدواج را به رضا اثر دهد. شخصیت هوس باز و به نوعی هرزه که در مورد او به صراحت از ناهید می‌شنویم: رضا مردی است که جلوی دخترها دست‌وپایش شُل می‌شود!



البته طیف نسلی و جامعه ترسیم شده در فیلم سینمایی «جهان با من برقص» با حضور ویژه دختر جهان یا جهانگیر کامل می شود و وی با توجه به اینکه از مرگ پدرش خبردار می‌شود در چند سکانس بعد می‌خواهد با قرص خودکشی کند. اما بلافاصله جهان می فهد که تصورش اشتباه بوده و دخترش به دلیل نافرجامی‌اش در عشق و عاشقی قصد خودکشی داشته و این یعنی تسری همان تنهایی و فردیت انسان که زنان ایرانی را از خواهر تا دختر جهان در سیطره خود دارد و بطور کُل طیف های مختلف اجتماعی از آن در رنجش می باشند. حال آنکه طبقه منوالفکر جهانگیر، سال هاست که با شناخت ویژه خود از چنین امری، ترجیح می‌دهند تا با یک گاو هم‌ کلام شوند. گاوی که درد آشناتر از جامعه پیرامونی جهان است و از این جهت جهانگیر با این گوساله ای بیش از همنوعان خود احساس قرابت کنند.



از این جهت است که فیلم سینمایی «جهان با من برقص» در تصویرسازی عُریان خود به صراحت بیان می دارد که در جامعه امروزی پیرامون جهان که همه به دنبال سوار شدن بر خَر مراد می باشند؛ جماعت منوالفکری همچون جهانگیر چاره ای جُز همنشینی و مصاحبت با گوساله ها نداشته و مگر برای ایشان گواراتر از زیست در چنین جامعه ای است!




البته باید توجه داشت که فیلم سینمایی
«
جهان با من برقص
» در میان عموم منتقدان سینمایی محبوب بوده و هست! چراکه مملو از تکه‌های پراکنده و نچسبیده‌ای است که اسلاف منوالفکر سینمای ایران از آن بهره برده اند. اثری که مبتنی بر آموزه ه های شبه روشنفکری در صنعت سینمای ایران به دنبال آن است که یک دستگاه دیالکتیکی نامحتمل و مبهم و بدون قطعیت را فراهم کند تا مخاطب به‌جای ترس و دهشت از زیست جمعی، به یک هم ذات پنداری انسانی و البته سانتی مانتال با
مفهوم مرگ برسد.



در مجموع فیلم سینمایی «جهان با من برقص» نه یک تفکر فلسفی، بلکه صرفاً یک تفکر امانیستی بر مدار تعالیم پست مُدرن و خالی از هرگونه علایق دینی و آموزه های مبتنی بر شریعت اسلام است که یا یک کمدی رقیق چفت گردیده و قطعا همین وجه امتیاز فیلم است. از این جهت تفکری که به‌خوبی در «جهان با من برقص» تصویر می‌شود آن است که زندگی در عین همه رنج‌ها و ملامت‌ها، بی‌مهری‌ها و اندوه‌ها، زیبایی‌هایی دارد که لمس آن‌ها مفهوم زندگی است. نیکی به دیگران، عشق، دوست، شعر، موسیقی، رقص، نقاشی، هنر، بازی، ورزش، سفر، طبیعت جاندار و بی‌جان همه و همه مرهم‌های دوست‌داشتنی مسیر زندگی تا مرگ‌ می باشد. اینگونه است که آموزه «جهان با من برقص» مبتنی بر تعالیم انسان محورانه خود بر آن است که: برای مدتی که باید زندگی کنیم و از زندگی برای مدتی که نمی‌دانیم چقدر است لذت ببریم!



در فیلم سینمایی «جهان با من برقص» مفهوم مرگ بـا دنیـای پـس از مـرگ بیشتر به‌عنوان امری این دنیایی و مرتبط با زندگی مطرح می‌شود. قرائتی که به هیچ عنوان از حداقل سنخیتی با آموزه های دینی و عقاید جامعه متدین اسلامی ایران برخوردار نمی باشد. البته پُرواضح است که در گفتمان روشنفکری، دین و آموزه‌های وحیانی آن در حاشیه قرار دارد و محور این گفتمان «عقل خود بنیاد» است. از عناصر اصلی تفکر این گفتمان که به‌وضوح در تمامی ابعاد آن نضج یافته است می‌توان به اصالت انسان با اومانیسم، اصالت جسم انسان در مقابل روح، اصالت زندگی مادی، اصالت طبیعت به‌مثابه ماده خام عمل انسانی، اصالت روش تجربی به‌مثابه معتبرترین روش شناخت انسانی، اصالت حذف دین و آموزه‌های وحیانی در سراسر حیات انسانی و یا به عبارتی؛ سکولاریسم و اصالت تکنیک به‌مثابه غایت زندگی انسانی اشاره کرد. بنابراین گفتمان روشنفکری با گفتمان روشنفکری دینی و گفتمان سنت اسلامی درباره دین تفاوت‌های اساسی دارد و از این جهت طبیعی است که در سینما بازنمایی آن‌ها از امور دینی، مانند مفهوم مرگ و رابطه آن با معنویت، متأثر از باورهای روشنفکرانه و متفاوت با تفکرات غالب در جامعه ایران در این‌باره باشد.




در نهایت باید توجه داشت که فیلم سینمایی «جهان با من برقص» به هیچ عنوان نگاهِ تازه‌ای به مرگ ندارد و به نوعی اثری در امتداد روایت های متدوال طیف منوالفکر سینمایی کشور از مرگ می باشد. البته با این تفاوت که در بستر روایت خود کمی از لحن گزنده و وجوه اگزوتیک آثار روشنفکری کم کرده است و در این مسیر قصه‌ای‌ تَر و تازه از آدمی به نام جهان که در آستانه مرگ است را به مخاطب نشان می‌دهد. بستر روایتی که عامل موفقیت «جهان با من برقص» در جذب مخاطب سینمایی قلمداد می شود. اثری که به موازاتِ قصه جدی‌اش که به مقوله مرگ دارد با لحن و روایت به ‌قاعده و استاندارد و با استفاده از لحظاتِ کمدی یا بهتر بگویم طنازانه به ‌تنهایی و مرگ پرداختِ قابل‌توجهی داشته و در دیالوگ‌هایی که ردوبدل می‌شود می‌توانیم ساختار بنیادینِ آدم‌ها و نحوه زندگی و رویکرد آن‌ها را بشناسیم. اینگونه است که فیلم‌ساز از طریق شخصیت‌پردازی کلاسیک آدم‌های فیلم را به مخاطب خود معرفی نموده و ایشان را متوجه دیگاه هر کدام از شخصیت های اثر به زندگی می نماید.



مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

قرآن «واضح» رونمایی شد/ مصحفی با جلوه‌های نو هنری و گرافیکی


قرآن «واضح» رونمایی شد/ مصحفی با جلوه‌های نو هنری و گرافیکی

مشاهده خبر از سایت منبع