X

بایگانی فینال

دفتر سینمایی

وقتی هنر کلمه را وسیله می کند


وقتی هنر کلمه را وسیله می کند

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

یک گروه سرود در فرهنگسرای بهمن تشکیل می‌شود/ جزییات ثبت‌نام


یک گروه سرود در فرهنگسرای بهمن تشکیل می‌شود/ جزییات ثبت‌نام

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مستند «تایتانیک» روی آنتن شبکه یک – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مستند بلند «تایتانیک» به کارگردانی مهدی نقویان زیر پوست مسائل اجتماعی، سیاسی و نابرابری اقتصادی آمریکا را روایت می کند.

به گزارش سینماپرس، مستند بلند «تایتانیک» به کارگردانی مهدی نقویان و با روایت ناصر طهماسب زیر پوست مسائل اجتماعی، سیاسی و نابرابری اقتصادی آمریکا را روایت می کند و ویژگی اصلی آن استفاده از تصاویر جدید و پخش نشده از مسائل اجتماعی آمریکا به همراه آمارهای تازه ای از موسسات تحقیقاتی و پژوهشی آمریکا است.

این مستند در شبکه یک سیما و با همکاری مشترک شبکه افق و موسسه هنری شهید آوینی تهیه و تولید شده است.

مقام معظم رهبری چندی قبل اشاره کردند: «هم چنان که شُکوه و جلال کشتی معروف تایتانیک مانع از غرق شدن آن نشد، شُکوه و جلال آمریکا هم مانع از غرق شدنش نیست و آمریکا غرق خواهد شد.»

مهدی نقویان مستند ساز در مستند «تایتانیک، پشت صحنه هایی از زندگی مردم آمریکا و نابرابری اجتماعی این کشور را به تصویر کشیده است. این مستند بلند، ساعت ۱۹:۲۰ چهارشنبه اول مرداد و ساعت ۱۵ جمعه سوم مرداد از شبکه یک سیما پخش می شود. همچنین شبکه افق نیز ساعت ۲۲ پنجشنبه و ۱۲ ظهر جمعه آن را پخش می کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حمایت از مرکز رشد و کارآفرینی دانشگاه هنر ضامن پیشرفت دانشجویان هنری


حمایت از مرکز رشد و کارآفرینی دانشگاه هنر ضامن پیشرفت دانشجویان هنری

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بی توجهی صنعت سینما به موضوع حج ابراهیمی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: اگر چه ماه ذی الحجه و بالاخص موضوع حج  از جنبه های مختلف دارای در هم تنیدگی ویژه ای با سبک زندگی اسلامی و ایرانی می باشد. اما طبق معمول بسیاری از موضوعات، متاسفانه از کمترین جایگاه هنری و بالاخص سینمایی برخوردار بوده و گویی اساسا صنعت سینمای ایران تمایل چندانی برای به تصویر کشیدن چنین موضوعاتی ندارد.

محمدرضا مهدوی پور/ تقریبا چهارماه است که با سبک زندگی اسلامی و ایرانی پیوندی ناگسستنی دارد و هر ساله عموم جامعه را در سطوح و طبقات مختلف در گیر و دار خود می سازد؛ چهارماه رمضان؛ محرم؛ صفر و در نهایت ذی الحجه که البته این آخری را عموما با عنوان مناسک حج ابراهیمی آن می شناسند. مناسکی بسیار مهم که به عنوان یکی از ده رُکن اصلی در فروع احکام عبادی اسلام تعریف شده و از جایگاهی بسیار مهم در طول تاریخ بشریت برخوردار می باشد.



پس اگر چه ماه ذی الحجه و بالاخص موضوع حج  از جنبه های مختلف دارای در هم تنیدگی ویژه ای با سبک زندگی اسلامی و ایرانی می باشد. اما طبق معمول بسیاری از موضوعات، متاسفانه از کمترین جایگاه هنری و بالاخص سینمایی برخوردار بوده و گویی اساسا صنعت سینمای ایران تمایل چندانی برای به تصویر کشیدن چنین موضوعاتی ندارد. موضوعاتی فراگیر که طیف های مختلف اجتماعی را در برگرفته و در بطن جامعه جاری می باشد و در عین حال لنز دوربین نمی تواند و یا نمی خواهد به ثبت هنری آن مبادرت ورزد!



البته در این میان ادای دین برخی از اهالی فرهنگ در شقوق مختلف هنری به موضوع مناسک حج ابراهیمی و ثبت و ضبط آن در تولیدات هنری خود را می توان به صورتی محدود و بسیار مختصر در معدودی از تولیدات تجسمی و یا مکتوباتی همچون کتاب خسی در میقات مشاهده نمود. تولیداتی آنچنان انگشت شمار که اساسا در کثرت تولیدات هنری گُم شده و یا در تولیدات سینمایی کشور به موضوعی نایاب مبدل گردیده است.



فیلم «خانه‌ خدا» اولین و شاید آخرین حضور جدی سینماگر ایرانی برای تصویرسازی از مناسک حج ابراهیمی است. اثری که نه در قالبی دراماتیک، بلکه به صورتی شبه مستند اقدام به صورت گری موضوع حج برای مخاطب سینمایی می نماید و البته این حداقل را نیز با نگاه منوالفکرانه در هم می آمیزد و در قالبی تحقیر گونه و با اتخاذ رویکردی شبیه مستندهای شهری و به شیوه‌ دوربین روی دست به خورد مخاطب تشنه خود می دهد.



«خانه‌ خدا» عنوان مستندی حدودا ۹۰ دقیقه ای است که در سال ۱۳۴۵ هجری شمسی با بودجه دولتی و در قالب رویکرد فرهنگی پهلوی دوم در تزریق روح سکولاریسم به جامعه اسلامی ایران و پیگیری پروسه انقلاب سفید تولید گردید. از این جهت می توان این اثر را به نوعی در تضعیف جو ایجاد شده در توجه جامعه به انگاره های هویتی اسلامی و بالاخص فضای عمومی ایجاد شده در پس از ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ هجری شمسی قلمداد نمود. فضایی که سبب شد تا اثری همچون خسی در میقات متولد شود و اکنون «خانه‌ خدا» سعی نمود تا به ظاهر ثبت کننده‌ همان وضعیتی باشد که جلال آل‌احمد با نگاهی انتقادی آن را مورد بررسی قرار داده بود و به صراحت اعلام کرده چنین وضعی را مناسب جهان اسلام نمی‌داند. البته با این تفاوت که با لحن شوخ‌طبعانه خود تا مرز هجو پیش رفته و بعضا صورتی دُگماتیسم از احکام اسلامی را به نمایش می گذارد.



البته بنابر نظر شخصی نگارنده؛ «خانه‌ خدا» از یک سو زاییده نگاه چپ و به شدت ضد دین و منوالفکرانه شخصیتی همچون ابراهیم گلستان است و از سوی دیگر در پرتو علایق دینی ابوالقاسم رضایی و چند فیلمبرداری است که با شوق و ذوق به ثبت و ضبط مناسک حج پرداخته اند و از این جهت است که امروزه «خانه‌ خدا» سوای نظر از برخی ابعاد منفی در محتوای خود به سندی تاریخی مبدل گردیده که می تواند تصاویر نابی از اماکن مقدسه و کیفیت حج گذاری در نیم قرن گذشته را به نمایش بگذارد. اثری که به دلیل مسامحه و یا هر موضوع دیگری، متاسفانه نگاتیوهای آن از بین رفته و تنها پزیتیوهای برجا مانده از آن قابل دسترسی می باشد.




بر این اساس نایابی حضور و انعکاس
حج در تولیدات سینمایی و عدم توجه به
ابعاد دراماتیک این مناسک در طول
تاریخ سینمای ایران موضوع قابل توجه است که به خودی خود نیازمند آسیب شناسی جدی می باشد. اما در این میان چرایی عدم پرداخت به هواشی اجتماعی این مناسک بالاخص در پس از پیروزی انقلاب اسلامی جای سوال جدی داشته و قطعا پی بردن به علت و عوامل آن می تواند به خوبی ابعاد
پروژه نفوذ و گستره
شبکه ی نفوذ را در عمق جان فرهنگ و یالاخص مدیریت فرهنگی کشور هویدا سازد.



بیش از چهل و یک سال از تاسیس نظام جمهوری اسلامی می گذرد اما همچنان مشخص نیست که چرا مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور با وجود تمام ادعاهای مسلمانی خود، علاقه نداشته و ندارد! تا به ترسیم و انعکاس حج در تولیدات خود متمرکز شود و این رُکن اصلی در فروع احکام عبادی اسلام را در خروجی سینمای اجتماعی خود بگنجاند و به خلق درام های جذاب و همه فهم برای انسان ایرانی مبادرت ورزد!



شاید کلیشه سازی را بتوان انگی دانست که سبب می شود تا برخی مدیران به وادی محافظه کاری بیافتند و برای اختصاص بودجه جهت تولید آثار مذهبی رغبتی از خود نشان نداده و بعضا حتی مواجهه صورت دهند. البته این نگرش اگر چه  عین حماقت این قسم از مدیران فرهنگی است؛ اما با این همه می تواند عذر موجهی برای عدم تولید درام های اجتماعی با موضوع حج قلمداد شود. اما به راستی تولید درام های هیجانی، تاریخی و یا حتی تولید آثار استراتژیک با محوریت وقایع اخیر در موضوع حج نیز می تواند مشمول چنین استدلال کوته نظرانه ای شود!؟



یادمان باشد که کمتر از یک سال از بهمن ۱۳۵۷ هجری شمسی و سرنگونی رژیم منحوس پهلوی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران نگذشته بود که در ۲۹ آبان ۱۳۵۸ هجری شمسی واقعه ای مشکوک تحت مدیریت جامعه السلفیه در مکه مکرمه به وقوع پیوست. واقعه ای که با عنوان ظهور و قیام مهدی موعود عج الله تعالی فرجه در رسانه ها مطرح شد و وجاهتی به شدت تروریستی را تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به معرض دید جهانیان  گذاشت. واقعه ای که به راحتی می توانست منشاء تولید انواع و اقسام سریال ها و فیلم های سینمایی در ایران گردد که البته این مهم همچنان نشد!



شاید مدیران فرهنگی و سینمایی ما ادعا نمایند که خروج جهیمان بن محمد و مُنجی انگاری محمد قحطانی و دوهفته جنگ چریکی در مکه مکرمه و بیت الله الحرام و … ربطی به ایران و ایرانی ندارد که بخواهیم درموردش فیلم بسازیم و یا بودجه های فرهنگی را صرف تولید آثاری با چنین محتوایی نماییم و …؛ استدلالی که با وجود تمام سستی اش می تواند مقبول عده ای بیافتد! اما یادمان باشد که کمتر از هشت سال پس از این ماجرا، یعنی در ۹ مرداد ۱۳۶۶ هجری شمسی اتفاقی به وقوع پیوست که اتفاقا به صورت ویژه ای به انسان ایرانی و جمهوری اسلامی مربوط می شود!



جمعه خونین مکه عنوان جنایتی دولتی و سازمان یافته توسط رژیم صهیونیستی آل سعود است که با مستشاری نظامیان آمریکایی بود که در مکه مکرمه و در موعد حج ابراهیمی به وقوع پیوست و موجب شد ۲۷۵ تن از حجاج ایرانی به شهادت رسیده و تعداد بسیار دیگری نیز مجروح شوند. جنایتی ددمنشانه و به شدت خونین که علی القاعد می توانست منشاء تولیدات هنری و بالاخصاص فیلم و سریال های بسیاری شود که مع الاسف پس از گذشت ۳۳ سال، همچنان محقق نگشته است!



شاید آن هنگام که امام خمینی رحمت الله علیه در مورد جنایت دست نشاندگان شیطان بزرگ در مکه مکرمه فرمودند که: ان شاءالله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ‌ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد، و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد و …؛ بسیاری تصور می کردند که به زودی بنیاد سینمایی فارابی با تولید اثری سینمایی اقدام به ثبت و ضبط ابعاد و جوانب این جنایت فجیع نموده و یا آنکه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی با تمرکز بر ساخت اثری سینمایی، حداقل خواهد توانست به جهانیان عمق چنین فاجعه ای را یادآور شود و یا آنکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی سریالی چند قسمتی را با چنین مضمونی تولید و یا دیگر نهادهای فیلمسازی در حد بضاعت خود چنین جنایت وحشیانه ای را ثبت و ضبط خواهند کرد. اما متاسفانه چنین نشد! زیرا مدیت فرهنگی و سینمایی کشور مصمم بود تا دوران سربی  خویش را سپری نموده و بودجه های فرهنگی را در مسیر تولید آثار منوالفکرانه صرف نماید و سازمان تبلیغات اسلامی هم می خواست تا از با صرف بودجه برای شب‌های زاینده‌رود و عروسی خوبان و … از قافله منوالفکرنمایی عقب نیافتد و صدا سیما هم که اندر خم گل پامچال بود!



بیست و هشت سال از جنایت دست نشاندگان شیطان بزرگ در موعد حج ابراهیمی گذشت اما مع الاسف مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور نخواست تا حداقل اقدامی برای ثبت و ضبط آن در قالب فیلم و سریال انجام دهد و فرمایشات صریح رهبری انقلاب اسلامی را در مورد این جنایت به تصویر بکشد. البته شاید مدیریت فرهنگی کشور برای اقدام و عمل خود همچنان منظر بودند تا امام خمینی رحمت الله علیه بجای آنکه بفرمایند: مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مرکز وهابیت در جهان به کانون‌های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند که از یک طرف اسلام اشرافیت اسلام ابوسفیانی، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت و اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومان و پابرهنه ها و در یک کلمه اسلام امریکایی را ترویج می کنند و از طرف دیگر سر بر استان سرور خویش امریکای جهانخوار می گذارند و …؛ می فرمودند: مدیریان فرهنگی و سینمایی کشور نمی بینند!



بیست و هشت سال از جنایت دست نشاندگان شیطان بزرگ در موعد حج ابراهیمی گذشت و به سبب کم کاری و یا بهتر بگوییم عدم اقدام و عمل مناسب توسط متولیان فرهنگی و سینمایی کشور؛ جنایت دولتی و سازمان یافته توسط رژیم صهیونیستی آل سعود به فراموشی سپرده شد و یادمان رفت که امام خمینی به صراحت وصیت فرموده بودند که: اگر از صدام بگذریم، اگر مسأله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایت های امریکا بگذریم از ال سعود نخواهیم گذشت!



بیست و هشت سال از جنایت دست نشاندگان شیطان بزرگ در موعد حج ابراهیمی گذشت و فاجعه ای دیگر در موعد حج ابراهیمی رقم خورد و بار دیگر مکه مکرمه شاهد جاری شدن خون مسلمانان در خیابان های شهر گردید. فاجعه ای شبه جنایت که در ۲ مهر ۱۳۹۴ هجری شمسی به وقوع پیوست و این بار حدود ۸ هزار مسلمان در مکه مکرمه به شهادت رسیدند!



همچنان شک است که فاجعه منا یک اقدام تروریستی از پیش سازمان یافته توسط رژیم صهیونیستی آل سعود بود و یا آنکه حادثه ای جزیی بود که توسط ایشان به جنایتی برای سلاخی هشت هزار مسلمان منجر گردید و یا ابعادی دیگر داشت. اما هرچه بود فاجعه ای بود که توسط دست نشاندگان شیطان بزرگ در موعد حج ابراهیمی رقم خورد و موجب شد تا صدها خانواده که مشتاقانه در انتظار عزیزان حج‌گزار خود بودند، به عزای آنان بنشینند و جمع کثیری از ضیوف‌الرّحمان و مؤمنانِ مهاجر الی‌الله از کشورهای گوناگون جان باخته و اندوهی بزرگ در جهان اسلام پدید آمده و عید مسلمانان به عزا مبدل شود!



شاید مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور بخواهد استدلال همیشگی خود را در مورد فاجعه منا داشته باشد و مثل همیشه برای عدم تصویرسازی از فجایعی که به سر مسلمانان در جهان اسلام می گذرد و اتفاقات پیرامونی آن استدلال نماید و توجیه کند که اصلی ترین وظیفه ایشان تمرکز بر سینمای اجتماعی (Social Cinema) است و …؛ اما به راستی سرنوشت ۴۶۴ شهید ایرانی در فاجعه منا نمی توانست در قالب یکی از همین تولیدات سینمای اجتماعی منعکس شود!؟



امام خامنه ای به صراحت فرمودند که: اگر کسی بخواهد به حقّ ملّت ایران و جمهوری اسلامی ایران دست‌درازی کند، می دانیم با او چه‌جوری رفتار کنیم؛ محکم برخورد می کنیم. همین امر سبب شد تا سعودی ها مجبور شوند پیکر مطهر یکی از شاخص ترین عناصر جبهه مقاومت، یعنی شهید رکن آبادی را که به طرز مشکوکی در بیرون از موقعیت مکانی فاجعه منا به شهادت رسیده بود را به ایران مسترد سازد و بر خلاف سایر کشورها که همچنان عزیزانشان در گمنامی دفن شده اند؛ پیکر تمامی شهادی ایرانی را شناسایی و با کمال احترام به جمهوری اسلامی تحویل دهد. اما مع الاسف این قدرت عظیم در هیچ اثری نه در قالب سریال، نه داستانی بلند و نه مستند و یا حتی فیلم کوتاه منعکس نشد. زیرا مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور، بیش از هر چیز در جستجوی فریده است تا تحقق خواست و اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه فرهنگ و رسانه!



شاید برای مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور اهمیت نداشته و ندارد که به موضوع مناسک حج ابراهیمی در تولیدات تصویری خود بپردازد و یا آنکه اساسا تصویرسازی از یکی از ده رُکن اصلی در فروع احکام عبادی اسلام را در قاب فیلم و سریال، امری کلیشه ای قلمداد کند و …؛ اما به راستی توجیه ایشان برای عدم ترسیم جمعه خونین مکه و یا فاجعه منا چیست؟



امسال پنج سال است که از قتل عام حدود هشت هزار انسان مسلمان در مکه مکرمه می گذرد. پنج سال است که  ۴۶۴ مسلمان ایرانی به فجیع ترین وضع ممکن در سرزمین وحی به شهادت رسیدند! پنج سال است که همچنان ابعاد جنایت گونه این فاجعه مخفی مانده و همچنان مشخص نیست که چگونه چنین فاجعه عظیمی به وقوع پیوست و در این میان مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور نه تنها حداقل مسئولیتی برای پیگیری و مستندسازی از این فاجعه بر دوش خود حس نمی کند. بلکه اساسا نه تنها وظیفه خود را چنین اقداماتی نمی داند؛ بلکه در برابر تولیدات هر چقدر ضعیف و کم توانی همچون فیلم سینمایی امپراتور جهنم نیز قد علم نموده و موانع متعددی از برای اکران و عرضه عمومی آن می تراشد.



شاید مدیریت فرهنگی و سنمایی کشور به این نتیجه رسیده است که سرک کشیدن در زندگی خصوصی این و آن و یا دوربین دست گرفتن و تصویرسازی از معدود کثافات اجتماعی به اسم درام مشکلات اجتماعی (Social Problem Drama) و … اقداماتی مهم تر و ضروری تر از فیلم سازی و سریال سازی در مورد جمعه خونین مکه و یا فاجعه منا می باشد و اساسا مهم نیست که تنها ۱۲ روز قبل از فاجعه منا  طی یک حادثه مشکوک دیگر با سقوط جرثقیل در بیت الله الحرام حدود ۵۰۰ مسلمان به شهادت رسیده و مجروح می شوند، که ۲۶  نفر ایرانی بودند و … بلکه مهم ترسیم انسان ایرانی در متری شیش و نیم و بازنمایی سرنوشت مطرب  و رحمان ۱۴۰۰ و … است و البته در این میان اوج فهم مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور در انعکاس حج ابراهیمی را نیز می توان در سر نتراشیده نقی معمولی و حج نیابتی او با کشف تریاک و … قلمداد نمود!



امسال ۵ سال است که از کشتار حدود هشت هزار انسان مسلمان در مکه مکرمه می گذرد و ۳۳ سال است که جمعه خونین مکه به فراموشی سپرده شده است و در این میان تنها چشم انداز امیدوار کننده آن است که با حضور دولت جوان و حزب‌اللهی، مشکلات کشور علاج شود و به تبع آن تحولی اساسی در حوزه فرهنگی و بالاخص سینمایی کشور صورت پذیرد. انشالله



مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تشکیل گروه سرود ۱۲۰ نفره دانش‌آموزی در یک فرهنگسرا


تشکیل گروه سرود ۱۲۰ نفره دانش‌آموزی در یک فرهنگسرا

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جایزه ویژه «بفتا ۲۰۲۰» به ادریس البا اهدا می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: ادریس البا بازیگر مطرح بریتانیایی با دریافت جایزه ویژه بفتا ۲۰۲۰ تجلیل می‌شود.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، بازیگر، نویسنده و تهیه‌کننده مطرح بریتانیایی جایزه ویژه بفتا را برای مشارکت خلاقانه‌اش در تلویزیون و تلاشش برای حمایت از تنوع و دربرگیری و نیز استعداد در این صنعت دریافت می‌کند.

«جایزه ویژه» یکی از بالاترین افتخارهای آکادمی بریتانیاست و تاکنون در بخش تلویزیون به چهره‌هایی چون نیکولا شیندلر، کلر بالدینگ، جان موستون، هنری نورمال، نیک فریزر، لنی هنری و سیلا بلیک اهدا شده است.

البا با بازی در مجموعه «وایر» یا «شنود» برای شبکه اچ‌بی‌او درخشید و با بازی در درام بی‌بی‌سی با عنوان «لوتر» در سطح جهان خود را مطرح کرد و برای آن جایزه گلدن گلوب را برد و چندین نامزدی امی و بفتا را کسب کرد. سال پیش البا هم بازیگر فصل پنجم و هم تهیه‌کننده اجرایی این سریال بود.

سریال «در مسیری طولانی» برای شبکه اسکای نیز با بازی و کارگردانی خود البا خلق شده و الهام بخش او در این سریال تجربیاتش بوده است. به زودی فصل سوم این مجموعه روی آنتن می‌رود.

وی کمپانی تولید فیلم «گرین دور پیکچرز» (در سبز) را سال ۲۰۱۳ ایجاد کرد و از طریق آن سعی کرد تا استعدادهای جدید را وارد صنعت فیلم‌سازی کند.

سال ۲۰۱۶ البا پارلمان بریتانیا را برای حمایت نکردن از تنوع روی پرده به چالش کشید و همان سال در فهرست چهره‌هایی قرار گرفت که توسط ملکه از آنها تجلیل شد. او در فهرست ۱۰۰ چهره مجله «تایم» از تأثیرگذارترین چهره‌های سال هم جای گرفت.

این چهره در سینما نیز بازیگر فیلم‌های متنوعی بوده که از «ماندلا: راهی طولانی به سوی آزادی»، «هیولاهای بدون کشور» و «انتقام‌جویان: دوره اولتران» را دربرمی‌گیرد.

البا با انتشار پیامی خطاب به بفتا برای تایید مسیر کاری‌اش تشکر کرد و تلاش در راه ایجاد آگاهی و درک برای پر کردن فاصله بزرگ استفاده از طیف‌های مختلف در صنعت سرگرمی را ضروری خواند.

البا این جایزه را ۳۱ جولای (۱۰ مرداد) در مراسم اهدای جوایز آکادمی تلویزیون بریتانیا دریافت می‌کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

روایتی از خلق «زمستون» تا کوچ افشین مقدم


روایتی از خلق «زمستون» تا کوچ افشین مقدم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

چیزهایی از آرمان انقلاب و جنگ تعریف می‌شود که بعضا صحت ندارد و سوء استفاده در آن وجود دارد – اخبار سینمای ایران و جهان

عبدالحسن برزیده معتقد است: جشنواره فیلم مقاومت با پرداختن به موضوع مهمی همچون دفاع مقدس، اگرچه کار ارزشمندی را انجام می‌ دهد، اما متاسفانه جناحی عمل می‌کند.

به گزارش سینماپرس، این کارگردان سینما که ساخت فیلم‌هایی مثل «دکل» و «پرواز خاموش» را در کارنامه کاری خود دارد، در چهاردهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت برای ساخت فیلم «مزار شریف» جایزه ویژه هیات داوران را دریافت کرد. او همان زمان انتقاداتی به جشنواره داشت که مطرح کرد، اما حالا که چهار سال از آن زمان گذشته و در فاصله کمتر از دو ماه مانده تا شروع دوره شانزدهم این جشنواره، نکات قابل تامل دیگری را هم بنا به شرایط فعلی جامعه مطرح می‌کند.

یکی از مهم‌ترین مسائل که درباره شانزدهمین دوره این رویداد مطرح می شود، که قرار است در دو نوبت، یکی در اواخر شهریور و همزمان با هفته دفاع مقدس و دیگری در هفته بسیج در آذرماه برگزار شود، این است که با توجه به شرایط کرونایی، جزو معدود جشنواره‌هایی است که تاکید و اصرار بر برپایی آن است. در این باره مدتی قبل دبیر جشنواره توضیح‌هایی به ایسنا ارائه کرد ولی جدا از شرایط کرونایی امسال، اینکه دستاورد برپایی چنین رویدادی در این سال‌ها برای سینمای ایران، بویژه با توجه به هزینه‌های آن، چه بوده است،  بویژه با توجه به موضوعی و مناسبتی بودن جشنواره، همواره مطرح بوده است.

عبدالحسن برزیده، فیلمساز، با تشریح انتقادهای خود در گفت‌وگو با ایسنا، تاکید کرد که خیلی از این مسائل را پیش‌تر از سر دلسوزی در محافلی خصوصی‌تر  با جزئیات و صراحت بیشتر گفته است.

مشروح گفت‌وگوی این کارگردان را در ادامه می‌خوانید:

اصل قضیه جشنواره درست است، اما…

برزیده در ابتدای صحبت خود درباره مواردی که در مقدمه این مصاحبه ذکر شد، با تایید اینکه شرایط امسال کشور از نظر بیماری کوید ۱۹ که همچنان قربانی می‌گیرد، بسیار خاص است و به تصمیم‌های خاص‌تری هم نیاز دارد، گفت: اصل قضیه و هدفی که جشنواره فیلم مقاومت دنبال می‌کند، درست است. به هرحال در این مملکت هشت سال جنگ وجود داشته که چه مثبت نگاه کنیم و چه منفی، بخش زیادی از زندگی امروز ما در بخش‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی متاثر از آن دوران است،   چون هشت سال جنگ قطعا تبعاتی دارد که سال‌ها ادامه خواهد داشت و برهمین اساس یادآوری و برپایی بزرگداشت برای آن‌هایی که در این جنگ بودند و زحمت کشیدند، خیلی اتفاق عجیب و غریبی نیست. این اتفاق در کشورهای دیگر هم به شکل‌های دیگر  رخ می‌دهد و مثلا انگلستان را خبر دارم که برای یک جنگ کوتاه و چند روزه، هر سال بزرگداشت قهرمانان خود را برگزار می‌کند؛ در صورتی که اتفاق عجیبی آنجا پیش نیامده بود. بنابراین اصل قضیه درست است، ولی اینکه جشنواره ما هر دوره چطور برگزار شود، بخصوص امسال که قاعدتا چنین برنامه‌هایی باید با محدودیت‌هایی همراه باشد، جای بحث است، چون اسمش جشنواره فیلم و برای دیدن فیلم است که در نهایتِ آن تجمع پیش می‌آید؛ وگرنه فیلم‌های دفاع مقدسی را در رسانه‌ها یا اکران های سینمایی در مقاطع دیگری هم می‌توان دید.

او با بیان اینکه اگر بخواهیم جشنواره را نقد کنیم، باید دستاوردهایش را بررسی کنیم، افزود: معتقدم این دستاوردها و نیز شیوه اجرا در سال‌های اخیر متوسط به پایین بوده است. البته تاکید می‌کنم هر گردهمایی فرهنگی به طور طبیعی اگر موضوع مهمی مثل دفاع مقدس داشته باشد، قطعاً در مجموع مثبت است، ولی حقیقتا چند سالی است این جشنواره در حد و اندازه نام خود نیست و متاسفانه جزو معدود جشنواره‌های ایران است که به شدت جناحی عمل می‌کند؛ یعنی آدم‌ها را کاملاً تقسیم بندی می‌کند و این تبعیض همیشه مرا آزرده کرده است. با اینکه در دو دوره قبل جشنواره که شرکت کردم، جایزه هم گرفتم اما همان زمان به دوستان انتقاد کردم، چون حتی فرم و زمان و شکل اهدای جایزه هم در شأن نیست. یک زمان ممکن است مهمانی را به خانه‌ خود دعوت کنید و نان و پنیر جلویش بگذارید، اما آنقدر با عزت و احترام این کار را انجام دهید که مهمان بسیار لذت ببرد. زمانی هم می‌توان با بهترین غذای دنیا از او پذیرایی کرد ولی رفتار طوری باشد که مهمان ناراضی از خانه بیرون رود. من جشنواره فیلم مقاومت را اینطور تجربه کردم و با وجود جوایزی که گرفتم، نحوه برخورد خوشایندی را شاهد نبودم.

برزیده ادامه داد: در مجموع آنچه درباره ماهیت برگزاری این جشنواره بر اساس دستاوردهایی که داشته سبب گله بوده، مورد نقد من نیز هست و تاکیدم بر حفظ حرمت بچه‌های جنگ، به دور از شعارزدگی، است. واقعیت این است، آن‌هایی که در جنگ شرکت کردند، زن و مرد ندارند، همه خواهرها و برادرهای ما بودند و حضور موثری در جنگ داشتند. باید قدردان کسانی که در یک مقطع حساس جان خود را برای مردم به خطر انداختند باشیم، در حالی که الان به نظرم جنگ کلا مصادره شده است، یعنی جنگ و بچه‌های جنگ به نفع یک جریان و جناح مصادره می‌شوند و مورد استفاده قرار می‌گیرند. کدام جناح این ایام را درست یادآوری می‌کند و از آن درس می‌گیرد و وفادار به آرمان‌های بچه‌های جنگ است؟ آرمان‌هایی که اولین آن‌ها حفظ حقوق مردم است، عدالت در تمام زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی است، تبعیض قایل نشدن است. اگر این جشنواره برای آدم‌هایی که استفاده جناحی می‌کنند،  لااقل تلنگری باشد تا به آرمان‌ها فکر کنند، خوب است، اما متاسفانه معمولاً از تمام آنچه مربوط به جنگ و دفاع مقدس هشت ساله است، استفاده می‌شود تا خود را خوب جلوه دهیم و نظر دیگران را جلب کنیم و نشان دهیم که ما هم با آن آدم‌ها و آرمان‌ها همراه هستیم. ولی چطور می‌شود چنین چیزی را باور کرد؛ وقتی به وفور خبر دزدی می‌شنویم و برپایی دادگاه‌های علنی کسانی را می‌بینیم که اتفاقاً خیلی از این‌ها سنگ بچه‌های جنگ را به سینه می‌زنند، اهل تسبیح و ریش هستند و… افسوس که خیلی چیزها به ریاکاری تبدیل شده است.

چرا یک جشنواره ملی را با عناوین محدود می‌کنید؟

او با اشاره به عنوان‌هایی که برای بخش‌های مختلف جشنواره فیلم مقاومت درنظر گرفته شده، مثل فیلمسازان بسیجی، گفت: این عنوان‌ها بیشتر بازدارنده هستند تا تجمیع کننده. فکر می‌کنم اگر چنین عناوینی برای ما آب ندارد، برای بعضی‌ها نان داشته باشد که در یک جشنواره متوسل به استفاده از چنین اسامی هستند. برای ما که از بیرون نگاه می‌کنیم و چهل سال قبل و زمان انقلاب را  به یاد می آوریم، این اتفاق‌ها و استفاده از عنوان‌ها، حس خوبی نیست. من با بعضی از این دوستان رزمنده جنگ ارتباط دارم. آن‌ها از وضع موجود راضی نیستند. واقعا چطور می‌شود آدم‌هایی که سن‌شان به زمان جنگ نمی‌رسد و تجربه آن روزها را ندارند و حتی خود شما به عنوان خبرنگار یا من به عنوان فیلمساز که هردو اهل رسانه هستیم، متوجه می‌شویم که چنین نامگذاری‌هایی  اصطلاحاً  تو ذوق می‌زند، ولی خود دوستان متوجه نمی‌شوند!؟   اگر واقعا این طور است که خیلی مصیبت بزرگی است. چون رشته کار به دست کسانی داده شده که شاید فکر می‌کنند هر چه از این عناوین و القاب بیشتر استفاده کنند، موفقیت بیشتری دارند. در حالی که خیلی روشن است که در یک جشنواره ملی نباید چنین تقسیم‌بندی‌های صورت بگیرد. مگر ما موضوعی ملی‌تر از جنگ داریم؟ در دنیا هیچ موضوعی به اندازه جنگ ملی نیست، چون یک ملت پشت آن است و جزء مشترکات تک تک مردم یک کشور است. چطور می‌شود یک جشنواره ملی را با این عناوین محدود کرد؟

وی  اضافه کرد: البته اگر بسیج همان چیزی بود که ما از ابتدا می‌شناختیم باز مسئله‌ای نبود، ولی آنچه امروز اکثریت می شناسند، یک جریان نظامی و در اختیار یک جریان سیاسی است. اشکالی هم ندارد. جناح سیاسی می‌تواند برای خود بازوهایی داشته باشد ولی وقتی جشنواره فیلم برگزار می‌کنید، آن همه در یک موضوع ملی، دیگر حق ندارید آن را جناحی برگزار کنید. این تقسیم بندی‌ها مخاطب را پس می‌زند و از ابتدا مشخص می‌شود که شما آن را مصادره کرده‌اید. قطعاً دود این تصمیم گیری‌ها هم به چشم جنگ می‌رود و هم بچه‌های جنگ؛ بچه‌هایی که هر چند روز خبر کوچ یکی از آن‌ها را به دلیل آسیب‌هایی که در زمان جنگ متحمل شده‌اند می‌شنویم  و وقتی این اتفاق‌ها را می‌بینی، با خود فکر می‌کنی که چقدر این آدم‌ها مظلومند.

برزیده در پاسخ به اینکه برخی منتقدان برپایی جشنواره آن هم در موقعیت خاص امسال بر این باورند که پولی به این منظور وجود دارد و باید به هر شکلی صرف شود، گفت: خیلی از این نوع کارها نه تنها خدمتی به جنگ و دفاع مقدس و مقاومت نمی‌کند، بلکه به دلیل تحریف‌هایی که رخ می‌دهد، جنگ و بچه‌های جنگ را هم زیر سوال می‌برند؛ جنگی که حداقل خودم بچه‌هایش را از نزدیک می‌شناسم. این‌ها مخلص‌ترین فرزندان این مملکت بودند، ادعایی نداشتند و از آن مهم‌تر، به دنبال پست و مقام و سیاست نبودند. آن‌ها به دنبال دفاع از کشور و آرمان‌های خود بودند، مخصوصاً که انقلاب هم تازه اتفاق افتاده بود. البته متاسفانه برخی‌ها با همین انقلاب کاری کرده و طوری آن را معرفی کردند که خود ما هم دیگر نمی‌توانیم از آن دفاع کنیم، در حالی که آن آرمانی که ما به دنبالش بودیم، چیزی است که هر انسان آزاده‌ای در هر نقطه‌ای از کره زمین و با هر اعتقادی می‌تواند آن را بفهمد و بپذیرد، ولی الان چیزهایی از آرمان انقلاب و جنگ تعریف می‌شود که بعضا صحت ندارد و سوء استفاده در آن وجود دارد.  وقتی یک مقام مهم سیاسی در جلسه‌ها و حرف‌های خود سبحان‌الله می‌گوید و بعد معلوم می‌شود دزد بوده و به اوین می‌رود، دیگر آن سبحان الله هم زیر سوال می‌رود. برای من سوال است چطور می‌شود یک نفر حجم زیادی طلا در خانه‌اش داشته باشد و کسی نفهمد؟ این روزها با خودم می‌گویم ما زمانی یک سلطان داشتیم که او را بیرون کردیم ولی الان هر روز یک سلطان بیرون می‌آید؛ یکی سلطان سکه؛ یکی سلطان خودرو؛ یکی سلطان دلار…

این فیلمساز در پایان در پاسخ به اینکه آیا پرداختن به همین مفاهیمِ به قول او مورد سوءاستفاده قرار گرفته با موضوع‌های روز نمی‌تواند محل بحث و دفاع در همین جشنواره فیلم مقاومت باشد، بویژه براساس دادگاه‌هایی که این روزها علنی هستند؟ گفت: اتفاقا به نظرم کارکرد آن‌ها دور کردن ذهن‌هاست. من در جلسه‌ای خصوصی در حضور مقامات عالیرتبه هم این مطالب را مطرح کردم اما بعضی کسانی که در آن جلسه ناظر بودند، با من مشکل پیدا کردند. من هر چه گفتم و می‌گویم، از سر دلسوزی است.  همیشه برای من سوال بود که مگر می‌شود یک آرمان اعتقادی وجود داشته باشد اما امکان اجرایی نداشته باشد. اگر خوب است پس باید حکومت کند ولی امروز می‌بینیم که چقدر این خبرها اعتقادها را بیشتر زیر سوال می‌برد.

او در پایان گفت: تمام این‌ها در حالی است که رفتارها و عملکردها حتی در برگزاری یک رویداد هنری باید چنان درست باشد که آدم‌ها تحت تاثیر قرار بگیرند و یاد بگیرند. حال اگر جشنواره‌ای مدعی است که تبلور این حرف‌ها است، باید دید آیا واقعاً این تبلور جنبه حمایتی دارد، یا صرفا سیاسی است؟

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

بازپخش «خانه پوشالی» روی آنتن شبکه چهار – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مجموعه تلویزیونی «خانه پوشالی» با بازی کوین اسپیسی از ۳۰ تیرماه از شبکه چهار سیما بازپخش می شود.

به گزارش سینماپرس، «خانه پوشالی» محصول ۲۰۱۳ در ژانر درام سیاسی در ۵۲ قسمت از دوشنبه ۳۰ تیرماه ساعت ۲۴ از شبکه چهار سیما پخش می شود.

«خانه پوشالی» مجموعه تلویزیونی سیاسی که در سطح آمریکا به شدت مورد توجه منتقدان قرار گرفته و برخی آن را بازگویی بخشی از رفتارهای سیاسی مرسوم در ایالات متحده تلقی کرده‌اند.

این سریال یک تریلر سیاسی است که بو ویلیمان آن را با اقتباس از یک مینی سریال انگلیسی به همین نام خلق کرده و نکته جالب این است که هر دو سریال نیز بر اساس رمانی از مایکل دابز ساخته شده‌اند.

قسمت‌های نخست فصل نخست این سریال به کارگردانی دیوید فینچر و با بازی محوری کوین اسپیسی و رابین رایت، برای نخستین بار در سال ۲۰۱۳ توسط نت فلیکس عرضه شد و سیاست‌های روز آمریکا را با شدت به چالش کشید.

«خانه پوشالی» در مورد یک سیاستمدار دموکرات به نام فرانک آندروود است که بعد از خیانت رئیس جمهور منتخب آمریکا به وی، تصمیم به انتقام از او می‌گیرد. او در این راه از دایره اخلاقیات خارج می شود و با دیدی ماکیاولیستی در پی دست یافتن به اهدافش می افتد.

کوین اسپیسی برای بازی در این نقش کاندیدای جوایز متعددی شده و جایزه گلدن گلوب را دریافت کرده است.

«خانه پوشالی» به کوشش واحد تامین برنامه شبکه چهار سیما از دوشنبه۳۰ تیرماه، هر شب ساعت ۲۴ پخش و روز بعد ساعت ۱۸ بازپخش می شود.

مشاهده خبر از سایت منبع