X

بایگانی فروردین 28, 1400

دفتر سینمایی

«کلاب‌هاوس» یک آتشفشان و اتفاقی است که به یک‌باره مطرح شده/شاید «کلاب‌هاوس» خیلی نتواند از حوزه نخبگان خارج شود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر ساترا جلسه‌ای را با توجه به افزایش تب مراجعه به اپلیکیشن کلاب هاوس تشکیل داد و از آینده آن سخن گفت.

به گزارش سینماپرس، با رشد فعالیت‌های کلاب‌هاوس در هفته‌های اخیر در کشور، ساترا به عنوان تنظیم‌گر حوزه صوت و تصویر فراگیر برای بررسی ابعاد فعالیت فرهنگی و اجتماعی این نرم‌افزار و تأثیرات آن بر صنعت صوت و تصویر جلسه هم‌اندیشی به همت دفتر مطالعات تنظیم‌گری رسانه با فعالین و مدیران پلتفرم‌های صوتی کشور برگزار کرد.

این جلسه با حضور مجتبی شایسته تولیدکننده محتوای صوتی، موسی زمان‌زاده مدیر پلتفرم «ویدانه» و سرویس «کیتونز»، نظری مدیر پلتفرم «ویوزیک» و فعالان کسب‌وکارهای پلتفرمی حوزه صوت و همچنین اعضای دفتر مطالعات تنظیم‌گری «ساترا» برگزار شد.

محمد خلیلی پژوهشگر دفتر مطالعات تنظیم‌گری ساترا در ابتدای این نشست با اشاره به تحلیل‌های مختلفی که از اثرات کلاب‌هاوس در صنعت صوت و تصویر فراگیر می‌شود از جمله اینکه کلاب‌هاوس یک تب نه چندان طولانی است، گفت: عده‌ای معتقدند کلاب‌هاوس می‌تواند موجب تغییرات یا نوآوری‌های جدی در صنعت شود در حالی که عده‌ای دیگر خلاف این نظر را دارند.

کلاب‌هاوس به مثابه یک آتشفشان

در ادامه مجتبی شایسته تولیدکننده محتوای صوتی اظهار کرد: در حال حاضر کلاب‌هاوس جامعه مخاطب بسیار متفاوت‌تری نسبت به پادکست دارد. اما ممکن است در آینده بخش صوتی آفلاین را راه‌اندازی کند و وارد حوزه پادکست شود. البته در کلاب‌هاوس کیفیت صدا مطلوب نیست و از این نظر هم تهدیدی برای پادکست محسوب نمی‌شود. به اعتقاد این تولیدکننده محتوا؛ به‌جای ساختن کانال برای انتشار محتوا، ما باید روی تولید محتوای خوب تمرکز کنیم، چون ما تولیدکننده و صادرکننده محتوا هستیم.

وی ادامه داد: کلاب‌هاوس یک آتشفشان و اتفاقی است که به یک‌باره مطرح شده و علت آن شاید در افزایش مصرف رسانه‌ای به دلیل شیوع کرونا باشد. یعنی شاید کلاب‌هاوس خیلی نتواند از حوزه نخبگان خارج شود. ایده کلاب‌هاوس از کامنت‌های صوتی در برنامه ساند کلود، که در مقاطع مختلف گذاشته می‌شد، گرفته شده است. در فضای بسته رسانه‌ای ایران نیاز به تریبون توسط نخبگان حس می‌شود و مردم به دلیل فضای تنش‌آلودی که دشمنان داخلی و خارجی ایجاد می‌کنند و همچنین به دلیل بحث انتخابات و همچنین نارضایتی‌های اقتصادی برنامه کلاب‌هاوس خبرساز شد.

این تولیدکننده محتوای صوتی اظهار کرد: البته کلاب‌هاوس نمی‌تواند یک پلتفرم دائمی باشد چون مدل آن براساس مدل رسانه‌های آنلاین جهانی نیست و مدلی هیجان‌زده دارد. به دلیل حساسیت‌های پخش زنده، پلتفرم‌های ایرانی حداقل تا ۵ سال آینده به سمت ایده‌هایی مثل کلاب‌هاوس نخواهند رفت.

حذف فاصله‌های اجتماعی؛ مبنای شکل‌گیری کلاب‌هاوس

در ادامه نشست، موسی زمان‌زاده با اشاره به جنبه‌های اجتماعی فراگیری چنین پدیده‌هایی گفت: پلتفرم‌های جدید بر مبنای یک الگوی ذهنی طراحی شده‌اند که آن، الگو حذف فاصله‌های اجتماعی است یعنی افراد به شکل خیلی ساده بتوانند با یکدیگر ارتباط بگیرند و حتی مدیریت بحث را به عهده داشته باشند.

وی ادامه داد: در چنین پلتفرم‌هایی محرمانگی مفهومی ندارد. در لحظه زندگی کردن و نظر دادن در لحظه از جمله مفاهیم جامعه‌شناختی جدید هستند. وقتی افراد متخصص جهان به کلاب‌هاوس می‌آیند و شما به راحتی می‌توانید سوال‌تان را از آنها بپرسید یعنی ممیزی وجود ندارد و آزاداندیشی شکل می‌گیرد.

این فعال صنعت صوت فراگیر اظهار کرد: گفتگوهای کلاب‌هاوس در لحظه اتفاق می‌افتد و همان جا تمام می‌شود. این پلتفرم به نوعی یک UGC و یک واسط سرگرم‌کننده است. در این پلتفرم افراد فارغ از سن و وضعیت و شغل و مسائل دیگر، نظر خودشان را بیان می‌کنند. اشتباه ما این است که ما فکر می‌کنیم همه پلتفرم‌ها وابسته به نرم‌افزار و سخت‌افزار هستند. در حالی که پلتفرم‌ها ترکیبی از مغزافزار و سازمان‌افزار هستند.

وی افزود: به عبارت دیگر شاهدیم که سازمانی طراحی می‌شود که هیچ طبقه‌بندی ندارد و گردش اطلاعات برای افرادی که در حالت عادی دیدگاه‌شان اصلاً شنیده نمی‌شود، اتفاق می‌افتد. کلاب‌هاوس کم هزینه و خیلی سریع است. در زمینه کپی‌رایت ساختارشکنی کرده است چون تخصص و مهارت در آن مهم نیست و بسیاری از افراد می‌توانند فارغ ازحق کپی‌رایت و جایگاه حرفه‌ای که دارند خیلی راحت حرف‌شان را بزنند.

نظری نیز در ادامه به اهمیت پلتفرم‌های شنیداری اشاره کرد و گفت: با توجه به اینکه توئیتر مدل متنی و اینستاگرام مدل تصویری است، این پلتفرم مدل شنیداری را به وجود آورده است. البته در ایران مدل شنیداری قابل قیاس با جهان نیست. هنوز رادیوهای محلی در سطح جهان تأثیرگذار و مهم هستند اما در ایران اینگونه نیست.

وی ادامه داد: منافع کلاب‌هاوس برای مالکین این پلتفرم، اجتماع مردم است، زیرا جمع کردن مردم در یک پلتفرم، کاری ارزشمند است. مسلماً صاحبان این پلتفرم روی مباحث بیگ دیتا و آنالیز صوتی و یادگیری ماشینی کار خواهند کرد و اطلاعات پردازش‌شده را در اختیار نهادهای مشتری جمع‌آوری اطلاعات قرار خواهند داد. ممکن است آنالیز صوتی بر اساس بیشترین انگیزه‌ها و ترندهای صوتی انجام شود.

وی به بی‌توجهی به صوت در جامعه ایران اشاره کرد و گفت: بسیاری از افراد جامعه به جای محتوای صوتی آنلاین، از طریق فلش‌مموری و سی‌دی و دستگاه پخش خودرو و آهنگ‌های موجود در گوشی موبایل خود به آهنگ گوش می‌دهند. هنوز در مغازه‌ها و برخی چهارراه‌ها سی‌دی به فروش می‌رسد. ما معمولاً به سمت جامعه نخبگانی حرکت می‌کنیم، در حالی که برای عموم جامعه سال‌ها طول می‌کشد تا یک مطلب یا پدیده فرهنگ‌سازی شود و اصطلاحاً جا بیفتد.

مواجهه اشتباه با پدیده‌های جدیدی مثل کلاب‌هاوس در نظام حکمرانی رسانه

این فعال صنعت صوت آنلاین ادامه داد: ما در نگاه کلان به پلتفرم‌ها یک قدم عقب هستیم و منتظریم تا یک اتفاقی بیفتد، سپس به سراغ مسائل و حواشی مربوط به آن برویم. به عبارت دیگر، باید ببینیم پلتفرم بعدی کلاب‌هاوس چیست؟

وی در پاسخ به این سوال اظهار کرد: باید مسیر جدیدی طراحی شود. بسیاری از صاحبان پلتفرم‌ها نیاز مالی ندارند بلکه فقط نیاز به حمایت دارند. توجه به این نکته ضروری است که ساختن پلتفرم کلاب‌هاوس کار مشکلی نیست بلکه حمایت از چنین پلتفرم‌هایی در داخل کشور مهم است.

نظری ادامه داد: ایده‌های خلاقانه‌ای در کشور ما وجود دارند اما سرمایه‌گذار دوست دارد روی پروژه‌ای سرمایه‌گذاری کند که برای او سود روزانه داشته باشد نه اینکه سود او در بلندمدت تعریف شود. یعنی باید برای سرمایه گذار نقطه سر به سر تعریف کنیم. چنین چالش‌هایی موجب می‌شود ایده‌های خلاقانه مثل ایجاد پلتفرم‌هایی مثل کلاب‌هاوس را کنار بگذاریم تا دچار دردسرهای حقوقی و سرمایه‌گذاری نشویم.

وی در بخش دیگر بحث خود به چالش‌های نظارت و مسئولیت پلتفرم‌ها در این رابطه اشاره کرد و گفت: در مورد نظارت و مسائل از این قبیل نیز بسیاری از صاحبان پلتفرم‌ها در ایران نیاز مالی ندارند و راه جبران هزینه‌هایشان را بلد هستند. مشکل آنها این است که اگر قرار است روی بحث تولید محتوا کار کنیم، باید مشخص شود که چه محتواهایی نباید منتشر شوند و مسئولیت انتشار محتوای بارگذاری‌شده توسط کاربران بر عهده کاربر است یا صاحبان پلتفرم.

نظری طراحی و تثبیت نظام توزیع مسئولیت بین ناشر و پلتفرم را دارای اهمیت فراوان دانست و اظهار داشت: اگر ما چنین نظامی را از جنبه حقوقی نتوانیم طراحی و تثبیت کنیم عملاً منجر به این می‌شود که پلتفرم‌های خارجی به راحتی در ایران بدون محدودیت و ممیزی به کار خود ادامه می‌دهند و تهدیدی برای پلتفرم‌های داخلی محسوب می‌شوند.

وی ادامه داد: اگر به پلتفرم اجازه توسعه داده شود، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. در حال حاضر بیشترین ممیزی سایت «یوتیوب» در بخش حق کپی‌رایت است. اما پلتفرم‌های داخلی با ممیزی‌های بیشتری سر و کار دارند. رصد و پایش دائمی به جز در بحث‌های خاص مثل امنیت ملی، کار پلتفرم‌ها را مختل می‌کند. با این شیوه پایش محتوا، فقط پلتفرم‌های خارجی تقویت می‌شوند. بنابراین نظام مسئولیت انتشار محتوا در فضای مجازی نیاز به مطالعه و کار بیشتری دارد.

این فعال صنعت صوت در پایان گفت: اگر به رسانه‌های مستقل نیاز داریم، پس باید فقط یک نهاد قانون‌گذار و یک تصمیم واحد در مورد مشکلات تعریف شده برای پلتفرم‌ها وجود داشته باشد؛ یعنی نگاه سلیقه‌ای وجود نداشته باشد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

در سال ۹۹ چه تعداد مجوز موسیقی صادر شد؟


بیش از ۴۵۰۰ تک آهنگ در سال گذشته از دفتر موسیقی مجوز انتشار گرفتند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

طالبی زاده: پلتفرم ها برای نمایش بی پرده خشونت، بی‌بند و باری در خانواده‌ها، ترویج زندگی‌های لاکچری و… پول های هنگفت از مردم طلب می کنند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سارا طالبی زاده دبیر فرهنگی روزنامه «حمایت» در خصوص افزایش بی رویه نرخ بلیت سینماها و حق اشتراک پلتفرم ها که با انتقادات گسترده ای از سوی مردم و سینماگران روبرو شده گفت: وی او د ی ها برای چندمین بار دست به افزایش قیمت تعرفه‌های خود زده‌اند، عملی که سبب شده تا موجی از اعتراض‌ها به سمت پلتفرم‌ها روانه شود. ادعای افزایش کیفیت در حالی مطرح شده که غالب سریال‌های نمایش خانگی با داستان و ساختاری بسیار ضعیف همراه است؛ نمایش بی پرده خشونت، بی‌بند و باری در خانواده‌ها، ترویج زندگی‌های لاکچری و هم‌چنین نیمه تمام ماندن برخی از سریال‌ها بیانگر این موضوع است که به محتوای آثار، آنچنان توجهی نمی‌شود و احترام به مخاطب، تنها یک ظاهرسازی و حرف دهان پرکن است و مدیران پلتفرم ها برای چنین فجایعی از مردم پول های هنگفت طلب می کنند!

این روزنامه نگار و کارشناس فرهنگی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: ترافیک سریال‌ها و تولیدات زیاد در پلتفرم‌ها، بدون توجه به محتوا و کیفیت،  سبب شده که به عرصه سریال‌سازی آسیب جدی وارد شود اما موضوع افزایش درآمد پلتفرم های شبکه نمایش خانگی تا جایی پیش رفته که حالا از صداوسیما درآمد بیشتری دارند!

وی یادآور شد: همین چندی پیش بود که پلتفرم «فیلیمو» اقدام به انتشار آمار عملکرد خود از آذر ۹۸ تا آذر ۹۹ کرد، آماری که حاوی نکات مهم و قابل توجهی بود. در این آمار،  اعلام شد که این پلتفرم تجربه‌ رکورد بیش از ۳ میلیارد دقیقه تماشا در یک ماه را زده است، فیلم‌های اکران شده و فیلم‌های روز سینمای کشور را به صورت آنلاین پخش کرده و با حمایت از سینمای ایران توانسته در کمتر از ۶ ماه، بیش از یک‌میلیون بلیت سینمای آنلاین بفروشد و ۷۰درصد مبلغ فروش را به دست صاحبان محتوا برساند. همچنین بیش از ۳۵ هزار محتوای ویدیویی متنوع تولید کرده و بیش از ۳۰ عنوان سریال در دست ساخت دارد که در ماه‌های آینده منتشر می‌شوند!

طالبی زاده در همین راستا ادامه داد: همچنین در این گزارش اعلام شده که در آذر سال ۹۹، بیش از یک‌میلیون ‌و ۱۰۰ هزار کاربر در این پلتفرم فعال بوده که این رقم بیانگر افزایش دو و نیم برابری کاربران آن است.  این اعداد و ارقام درحالی اعلام شده که این سامانه برای سال جاری بنا دارد ۳۰ سریال جدید بسازد و یا توزیع کند.

این روزنامه نگار خاطرنشان کرد: اما نکته قابل توجه در آماری که از سوی این پلتفرم اعلام شده، محاسبه حدودی درآمد آن برای امسال است. طبق آنچه که اعلام شده، این پلتفرم در حال حاضر برای حق اشتراک یک ماهه خود مبلغ ۹۹ هزار تومان دریافت می‌کند و با توجه به ۲ و نیم میلیون نفری که در سال ۱۴۰۰ اشتراک این پلتفرم را دارند، حتی اگر بر فرض مثال نیم میلیون نفر را نیم بها یا اشتراک‌های رایگان محاسبه کنیم، فیلیمو در ماه حدود ۲۰۰ میلیارد تومان درآمد ناخالص خواهد داشت که ضرب آن در ۱۲ ماه سال عدد بسیار بزرگتری را به ما می دهد!

طالبی زاده متذکر شد: حالا این آمار منحصر به این پلتفرم را اگر به دیگر پلتفرم ‌ها هم تعمیم دهیم، به رقم بسیار شگرفی می ‌رسیم، کما اینکه اختصاص پهنای باند از سوی وزارت ارتباطات و درآمد میلیاردی وی او دی‌ها،  صاحبان آنها را قانع نکرده است و با افزایش قیمت تعرفه‌ها قصد دارند،  پول بیشتری به جیب بزنند که بی تردید نهادهای نظارتی با جلوی این عملکرد خارج از عرف و ضدفرهنگی را بگیرند.

وی در پایان این گفتگو به افزایش بی رویه قیمت بلیت سینماها برای چندمین سال متوالی نیز اشاره کرد و گفت: مدت های مدیدی است که جدا از مسأله کرونا، مردم از سالن های سینما گریزان شده اند و بی تردید افزایش قیمت بلیت سینماها مردم را از سالن ها گریزان تر می کند و مدیران سینمایی هرگز نباید اجازه افزایش نرخ بلیت سینماها را صادر می کردند چرا که با این اوضاع اقتصادی جامعه سینما بدل به یک کالای لوکس شده که طبقات میانی و فرودست جامعه امکان استفاده از آن را از دست می دهند و این اتفاق از عدالت به شدت دور است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

آمار مجوزهای موسیقی در سال ۹۹ اعلام شد


دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار گزارشی، آمار صدور مجوز در حوزه های مختلف آلبوم، تک آهنگ و نماهنگ را اعلام کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شاهمرادی زاده: سینما در ۸ سال اخیر رفوزه شد! / امیدوارم رئیس جمهور آینده چهره ای انقلابی، ولایتمدار، متعهد و متدین را به عنوان وزیر ارشاد برگزیند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: ماشاالله شاهمرادی زاده بازیگر و کارگردان سینما در خصوص ۸ سال عملکرد دولت روحانی در حوزه سینما و انتظارات از رئیس جمهور آینده گفت: سینما در ۸ سال اخیر رفوزه شد چرا که موضع ما موضعی سطح پایین و به شدت انفعالی بود؛ ما هیچ حرکت مثبتی در حوزه سینمای استراتژیک، مقاومت اسلامی و… شاهد نبودیم و دولت هیچ سرمایه گذاری مناسبی برای تولید این قبیل آثار انجام نداد که شاید علت اصلی این اتفاق رسوخ و نفوذ فراماسونرها در مجموعه های مدیریتی فرهنگی و سینمایی باشد!

کارگردان فیلم سینمایی «پنجشنبه آخر ماه» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: سینما در جمهوری اسلامی ایران باید عملکردی متفاوت با سینما در سایر کشورهای جهان داشته باشد. سینمای ما به عنوان سینمای ام القرای جهان اسلام باید بر ضد صهیونیست ها و استکبار جهانی و… باشد. سینمای جمهوری اسلامی ایران باید رواج دهنده ارزش های دینی و ولایی باشد و هنرمندانی هم که در آن فعالیت می کنند همگی باید ولایتمدار و انقلابی باشند.

این هنرمند یادآور شد: این همه دروغ و اغراق و قهرمان پروری در سینمای هالیوود وجود دارد اما ما که این همه قهرمانان واقعی ملی داریم هیچ قدمی در خصوص تولید آثار شایسته برای آن ها انجام نمی دهیم. در سینمای ما تصویری از سرداران بزرگ سینما وجود ندارد و این سینما سرشار از آثار مبتذل و سخیف سرشار از لودگی شده که بسیار تلخ و منزجرکننده است.

شاهمرادی زاده با بیان اینکه امیدوارم رئیس جمهور آینده چهره ای انقلابی، ولایتمدار، متعهد و متدین را به عنوان وزیر ارشاد برگزیند تصریح کرد: این اتفاق زمانی می تواند رقم بخورد که مردم در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو با بصیرت و آگاهی دست به گزینش کاندیدایی بزنند که ولایتمدار و مومن باشد و دل در گرو نظام و انقلاب اسلامی داشته باشد. اگر این اتفاق بیفتد بی تردید تمامی مشکلات کشور در همه زمینه ها و حوزه ها از جمله حوزه مهم فرهنگ و هنر برطرف خواهد شد در غیر این صورت نمی توان هیچ گونه امیدی برای بهبود اوضاع داشت.

وی تأکید کرد: تجربه ثابت کرده زمانی که چهره های انقلابی اداره امور فرهنگی و هنری را در دست داشته اند ما شاهد تحولات مثبت، تولید فیلم های فاخر و ماندگار و… بوده ایم و زمانی که مدیرانی باری به هر جهت اداره سینما را در دست گرفته اند ما شاهد ترویج فرهنگ منحط غرب در آثار سینمایی مان بوده ایم که امیدوارم دیگر چنین مسأله ای تکرار نشود.

این سینماگر در خاتمه اظهاراتش متذکر شد: سینما باید همراه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد. ما باید ریشه فراماسونرها و دشمنان اسلام و انقلاب را که به انحای مختلف توانسته اند در سینما نفوذ پیدا کنند برای همیشه بکنیم و با تولید آثار ارزشمند در حیطه مقاومت اسلامی، استکبارستیزی و… به رقابت با آثار دروغین سینمای هالیوود بپردازیم و لرزه بر پیکره دشمنان اسلام و انقلاب بیندازیم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تیتراژهای رمضان، راهکاری برای فرار خواننده ها از قرنطینه


تلویزیون همواره در مناسبت‌های خاص همانند نوروز و رمضان برنامه‌هایی را تدارک می بیند که تیتراژهای آنها به علت گسترده بودن بینندگانشان، موقعیت‌ خوبی را برای خواننده ها فراهم می کند. اکنون هم که فعالیت‌های موسیقایی همچون برگزاری کنسرت به دلیل شیوع کرونا بیش از یک سال است که تقریبا تعطیل شده، تیتراژ برنامه‌های تلویزیونی عرصه مناسبی برای برقراری ارتباط دوباره با مخاطب یا معرفی چهره‌های جدید است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تا تکلیف «سینمای کودک» با «آموزش و پرورش» روشن نشود وضعیت همین خواهد بود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نیکخواه آزاد معتقد است که سینمای کودک و نوجوان فعلی یک موجود ناقص‌الخلقه است که نه دولتی‌ست و نه جزو سینمای بخش خصوصی. نه سینمای مستمر است و نه امکان نمایش و اکران برای تولیدات آن وجود دارد.

به گزارش سینماپرس، سینمای کودک و نوجوان در این روزها و سالهای اخیر به ضعیف‌ترین دوران خود رسیده و هیچ نگاهی به این ژانر که یکی از اصلی‌ترین ژانرها در سینماست، نمی‌شود. تولیدات ضعیف و بی‌محتوا و گاه سفارشی برای ارگان‌ها که درکی از حال و هوای کودک امروز ندارند، جشنواره‌های سردرگم و آواره از این شهر به آن شهر و از دست دادن جایگاه جشنواره کودک و نوجوان اصفهان در بین سینماگران و فعالان داخلی و خارجی از نتایج این اضمحلال هستند. وحید نیکخواه‌آزاد یکی از فعالان عرصه سینما در حوزه کودک و نوجوان است که فعالیتش را از سال ۱۳۶۴ با ایجاد خانه‌ی هنر و ادبیات کودکان و نوجوانان آغاز کرده و تا امروز فیلم‌های زیادی را در این حوزه کارگردانی و تهیه‌کنندگی کرده است. نیکخواه‌آزاد از سینماگران فعال دوران طلایی سینمای کودک و نوجوان در دهه ۶۰ و ۷۰ است. ایلنا با او درباره این سینما و دلایل سقوط آن گفتگو کرد.

چرا سینمای کودک ما نتوانست از لحاظ مضمون خود را به‌روز کند و حتی در بیان ساده‌ترین موضوعات عاجز مانده است؟ 

بزرگترین مشکل سینمای کودک و نوجوان نبود هدف و نداشتن حرکت مستمر و مداوم است. بیشتر کارهای کودک و نوجوان که در این سال‌ها دیده شده‌اند بر اثر تلاش یا خلاقیت یک کارگردان و نویسنده شکل گرفته و هیچ پشتوانه‌ای و کار سازمان یافته‌ای نداشته است. هیچ‌گاه برای فیلمسازی در ژانر کودک و نوجوان برنامه‌ریزی درست و بلندمدتی انجام نشده و اگر در مقطعی هم سینمای کودک جایگاهی داشته و فیلم‌های خوبی ساخته می‌شده، برحسب توانایی فردی و استعداد یک فیلمساز بوده است. 

بخش زیادی از این مشکل مربوط به مدیریت فرهنگی است که در کشور مسئولیت دارد. در کشورهای غربی و سینمای آمریکا و اروپا مدیریت فرهنگی به عهده کمپانی‌های فیلمسازی است اما در کشور ما به دلیل نبود کمپانی‌ها و شرکت‌های بزرگ تولید فیلم این مسئولیت فرهنگی به عهده دولت است. مسئولان دولتی در کشور ما دائما در حال تغییر و جابه‌جایی هستند. مثلا در هشت سال گذشته یک عده مدیر دولتی، چه موفق و چه ناموفق در بنیاد سینمایی فارابی فعالیت داشتند که با تغییر دولت آن‌ها هم تغییر خواهند کرد. مشکل بعدی در این تغییرات این است که ایده‌ها و کارهایی که این مدیران انجام داده‌اند و یا اهدافی که به دنبال آن بودند در هیچ کجا ثبت و ضبط نمی‌شود و به مدیران بعدی انتقال پیدا نمی‌کند و اما مشکل اصلی اینکه مدیران دولتی در این دوره محدود ۴ یا ۸ساله فقط به دبال رزومه‌سازی برای خودشان هستند و درد سینما را ندارند. متاسفانه برای بنیاد سینمایی فارابی مدیرانی انتخاب شدند که هیچ نوع آشنایی با سینمای کودک و نوجوان نداشتند و برای اینکه بتوانند این خلاء و ضعف را پر کنند، باید از مشاورانی در حوزه کودک و نوجوان بهره می‌بردند، اما به قدری در انتخاب مشاوران بد عمل کردند و این مشاوران به حدی ضعیف بودند که سینمای کودک را به این وضعی که امروز شاهد آن هستیم، دچار کردند. 

مسئولانی که در سینما می‌آیند و می‌روند را می‌توان به آب رودخانه تشبیه کرد که گذرا هستند، اما دست‌اندرکاران سینما مثل سنگ‌های کف این رودخانه هستند. کارگردان‌ها، نویسندگان و دست‌اندرکاران سینمای کودک همانند سنگ‌های کف رودخانه که می‌مانند و هر مدیری که بیاید بایستی با این افراد کار کند. مدیران باید با مشاوران خوبی که انتخاب می‌کنند بتوانند رابطه درستی با فعالان عرصه کودک و نوجوان داشته باشند تا این خلاء کم‌اطلاعی و بی‌اطلاعی از این حوزه را پر کنند، اما متاسفانه این ارتباط به پایین‌ترین درجه خود رسیده است. هیچگونه مشورت یا صحبتی با این دست‌اندرکارن در این سال‌ها صورت نگرفته و همیشه فقط برای شوآف و مثلا جایزه دادن در فلان جشنواره از این افراد استفاده شده است. البته تاحدی می‌شود به دست‌اندرکاران سینمای کودک هم ایراد گرفت که تشکل‌های مشخصی نداشته و پیگیر هم نبوده‌اند و فقط به فکر منافع شخصی خودشان بوده‌اند. 

اینکه مسئولان دولتی اطلاعی از سینمای کودک ندارند درست، اما چه چیز باعث شده که طی این سال‌ها دست‌اندرکاران سینمای کودک و کسانی که خود را صاحبان اصلی این سینما می‌دانند نتوانند کاری انجام دهند؟ آیا ممیزی‌ها و نوع نگاهی که مدیران داشتند باعث این‌عدم خلاقیت و نوآوری شده یا فعالان دیگر توان سابق را ندارند و ایده‌ها و طرح‌های آن‌ها به درد سینمای کودک امروز نمی‌خورد؟ این فقدان آثار خوب به چه دلیل است آیا تنها دولت مقصر است یا بخشی از این تقصیر و کمبود به دست‌اندرکاران و فعالان سینمای کودک بازمی‌گردد؟ 

دولت و مدیریت فرهنگی به دنبال این بود که کارهایی انجام شود و طی مدتی که من در شورای فیلمنامه کودک نوجوان بودم، صحبت‌های زده می‌شد که مثلا رییس سازمان سینمایی و یا مدیران بالاتر چند اولویت و توصیه داشتند که امیدآفرینی در فیلم‌های کودک و نوجوان، استفاده از فن‌آوری‌های برتر و نگاه ایرانی‌اسلامی جزو توصیه‌هایشان بود اما به واقع تمام این صحبت‌ها در حد حرف و توصیه بود و هیچ‌گاه کار عملی در این باره صورت نگرفت. 

یکی از مشکلات عمده‌ای که داشتیم و داریم این است که چون مدیریت فرهنگی در برقراری ارتباط با بدنه سینما ناتوان و عاجز است، خودشان برای اینکه رزومه‌ای داشته باشند شروع به تولید فیلم می‌کنند. بودجه خوبی دارند، افراد خوبی را هم می‌آورند و فیلم خوبی هم خواهد شد، اما برای تولید یک فیلم که شاید خوب و شاید هم بد باشد، مبلغ کلانی هزینه شده و این مقدار بودجه‌ای که می‌توانست به تولید ۱۰ فیلم اختصاص پیدا کند به یک فیلم داده شده است. مشکل اینجاست که همیشه مسائل کلان نادیده گرفته شده و فکری برای زیرساخت‌ها نمی‌شود. دولت باید جاده فیلمسازی را برای فعالان این عرصه صاف و هموار کند، اما این کار انجام نمی‌گیرد و به جای یاری رساندن به فعالان عرصه سینمای کودک و نوجوان خودشان وارد عرصه تولید شده و وضعیت همین می‌شود که امروز شاهد آن هستیم. 

سینمای کودک و نوجوان در دهه شصت و هفتاد بیشتر به مفاهیم انسانی می‌پرداخت و این موضوع در آثار زنده‌یاد عباس کیارستمی کاملا مشهود بود، اما امروز با وجود شبکه‌های اجتماعی و انبوه رسانه‌ها که کودکان و نوجوانان با آن‌ها روبرو هستند، سینمای کودک و نوجوان ما تغییر نگاه پیدا کرده و در برخی موارد حتی به انحراف کشیده شده و از محتوا تهی شده و به ظواهر پرداخته است، آیا این گذاره درستی است؟ 

فیلم‌های «خانه دوست کجاست؟» و آثار اینچنینی درباره کودک هستند، اما فیلم‌هایی مثل «گلنار»، «مدرسه موشها» و امثال این برای کودک و نوجوان است. اگر به دهه شصت و هفتاد به عنوان یک دهه موفق در سینمای کودک و نوجوان اشاره می‌شود به دلیل مدیریت فرهنگی جامع‌نگر آن دوران است که به کلیات سینمای کودک و نوجوان فکر کرده بود و برای آن برنامه داشت. درست بعد از آنکه این مدیران فرهنگی رفتند، کشتی سینمای کودک و نوجوان به گل نشست. سینمای کودک و نوجوان فعلی ما یک موجود ناقص‌الخلقه است که نه جزو سینمای دولتی و نه جزو سینمای بخش خصوصی است. نه سینمای مستمر است و نه امکان نمایش و اکران برای این سینما وجود دارد. چند نفری در یک دورهمی تصمیم به ساخت یک فیلم در ژانر کودک می‌گیرند و می‌سازند. این فیلم تولید و اکران می‌شود و هیچ نظمی بر تولید این فیلم‌ها حاکم نیست. تا زمانی که همه چیز در این حوزه اینگونه بی‌برنامه باشد، وضعیت سینمای کودک و نوجوان به همین شکل باقی خواهد ماند. 

در دهه نود در تقسیم جوایز هم نگاه مصلحت‌آمیز وجود دارد، مثلا به برخی فیلم‌های ارگانی و ایدئولوژی جایزه داده می‌شود، از طرفی هم به فیلم‌های فانتزی جایزه داده نمی‌شود و می‌گویند که هیچ این فیلم‌ها هیچ سنخیتی با نگاه جشنواره کودک و نوجوان ندارد. این سردرگمی برای تولیدکنندگان وجود دارد که اگر فیلم فانتزی تولید شود در جشنواره‌ها دیده نمی‌شود و اکران‌های خوبی به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد. این دوگانگی نگاه مدیران را چطور ارزیابی می‌کنید؟ این یعنی هیچ نقشه راهی در سینمای کودک و نوجوان وجود ندارد و چون کلا این حوزه از سینما طرف مدیران دیده نمی‌شود اتفاقات عجیب و غریبی در سینمای کودک می‌افتد و تصمیمات غلطی گرفته می‌شود. مثلا در سال‌های اخیر بخش فیلمنامه‌نویسی از جشنواره کودک و نوجوان حذف شد که اتفاقا مربوط به سینمای کودک و نوجوان بود. از طرفی بخشی راه‌اندازی می‌شود به‌نام المپیاد فیلمسازی که هیچ ربطی به جشنواره کودک و نوجوان ندارد. خیلی خوب است که توانایی فلیمسازی را در نوجوانان تقویت کنیم اما این راهش نیست که در مدت زمان کوتاهی یکسری موارد را به نوجوانان یاد بدهیم و بگوییم حالا بیایید فیلم بسازید و به جشنواره بیایید. این نوع کارها به عهده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و انجمن سینمای جوان است و ربطی به فارابی و جشنواره کودک و نوجوان ندارد. مثلا امسال بخشی به جشنواره اضافه شده به نام وب سری‌ها، وب سری چه ربطی به سینمای کودک نوجوان دارد. این موضوع اصلا قابل قبول نیست و می‌بینیم که بخشی که جزو ارکان اصلی جشنواره بود و مربوط به سینمای کودک و نوجوان بود، کنار گذاشته شده و این بخش‌هایی که هیچ ربطی به جشنواره ندارد، جایگزین شده است. اگر در بخش فیلمنامه‌نویسی مشکلاتی وجود داشت باید این مشکلات را برطرف کرد، نه اینکه کلا آن را از جشنواره حذف کرد. دلیل حذف بخش فیلمنامه‌نویسی از جشنواره این بود که فضا برای تولید این فیلمنامه‌ها وجود ندارد و بعد از جشنواره آن‌هایی که برنده شده‌اند، لب به اعتراض بازمی‌کنند که چرا امکانات در اختیار ما قرار نمی‌گیرد که فیلمنامه خود را به فیلم تبدیل کنیم و به این دلیل که چون راه‌حلی برای آن نداشتند، کلا بخش فیلمنامه‌نویسی را کنار گذاشته و بخش‌هایی با دردسر کمتر در جشنواره شکوفا شد. این خیلی استدلال سطحی و سخیفی بود. فیلم‌های حاضر در جشناره هم با همین نگاه انتخاب و داوری می‌شوند و نتیجه همان می‌شود که فعالان این حوزه تا به این حد سرخورده و منزوی می‌شوند و تولیدات در این بخش سالانه به ده فیلم هم نمی‌رسد. تا وقتی که هیچ نقشه راه و یا برنامه‌ریزی درستی وجود ندارد، آش همین آش و کاسه همین کاسه است. 

چرا طی این سال‌ها هیچگاه فیلم‌های منتخب جشنواره کودک و نوجوان، در جشنواره فیلم فجر دیده نشده برای آن‌ها اهمیتی قائل نشده‌اند؟ 

فیلم‌هایی که در جشنواره کودک و نوجوان انتخاب می‌شود، برای این حوزه بوده و وقتی در رقابت با فیلم‌های دیگر قرار می‌گیرند، دیده نمی‌شوند. البته که فیلم‌های خوبی مثل «۲۳نفر» بوده که در جشنواره فجر حضور داشتند و مورد استقبال هم قرار گرفته است. به شخصه با این موضوع که بخواهیم فیلم‌های کودک و نوجوان را به جشنواره فیلم فجر تحمیل کنیم، موافق نیستم چون سینمای کودک و نوجوان یک جشنواره خوب، مستقل شناخته شده دارد و فیلم‌های حوزه کودک و نوجوان هیچ احتیاجی به حضور در جشنواره فیلم فجر ندارد. البته در دوره‌هایی که علیرضا رضاداد دبیری جشنواره فجر را عهده‌دار بود فیلم‌های منتخب جشنواره کودک را در جشنواره فجر اکران می‌کرد، اما وقتی که این فیلم‌ها به جشنواره فجر می‌آیند، نباید به چشم سینمای کودک نگاه شود و باید به عنوان بخشی از سینمای ایران در جشنواره فجر حضور داشته باشند و مهجور واقع نشوند. 

شاید دلیل حضور فیلم‌های کودک نوجوان در جشنواره فیلم فجر گرفتن اکران‌های مناسب است، چون طی سال‌های اخیر اگر فیلمی در جشنواره فجر حضور داشته توانسته اکران نوروزی را بگیرد. به همین دلیل برای خالی از لطف نماندن چند فیلم منتخب کودک را در سانس‌های خلوت و بدون مخاطب در جشنواره فجر به نمایش درمی‌آوردند که البته چند سالی است که دیگر این اکران بی‌موقع در جشنواره را هم به فیلم‌های کودک و نوجوان نمی‌دهند. نظر شما در این مورد چیست؟ 

شاید اینگونه باشد؛ تمام اینها نوعی مسکن موقت است و تمام این کارها برای ایجاد رزومه برای مدیران انجام می‌شود. تا زمانی که یک برنامه مدون و درست تببین نشود و تا زمانی که نگاه درستی به سینمای کودک و نوجوان از طرف مدیران انجام نشود، باید هر روز شاهد این نوع تصمیم‌گیری‌های مقطعی و سطحی باشیم که یک روز فیلم‌ها را در جشنواره فجر اکران کنند و یکبار اینکار را انجام ندهند. هر دبیر و مدیری که می‌آید نظریه خود را دارد و با این نوع مدیریت هیچ‌گاه سینما و خصوصا سینمای کودک و نوجوان به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. 

با توجه به تمام این مشکلات، آینده سینمای کودک نوجوان را چطور می‌بینید؟ آیا با توجه به شرایط موجود امیدی به احیای سینمای کودکو نوجوان وجود دارد؟ 

من احیای سینما را یک امر ممکن می‌دانم، به شرطی که مقدماتش حاصل شود. اگر مقدمات و شرایط اینگونه باشد تا هزار سال هم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. با این اوضاع و احوالی که داریم می‌بینیم روز به روز شرایط برای فعالان عرصه کودک و نوجوان در سینما بدتر خواهد شد و به دستفروشی خواهیم افتاد. این یک واقعیت است که بعد از دوره بهشتی و سیف‌الله داد دیگر توجهی به سینمای کودک و نوجوان نشد. تا تکلیف سینمای کودک با آموزش و پرورش روشن نشود وضعیت همین خواهد بود، چون بچه‌ها ۹ماه از سال را در اختیار آموزش و پرورش هستند. باید تکلیف سینمای کودک نوجوان با صداوسیما، با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با آن انبوه سالن مشخص شود. باید برای آینده دکان این سرزمین یک هم‌افزایی صورت گیرد. مدیریت فرهنگی باید به این موضوعات بپردازد برای آن‌ها راه‌حل ارائه دهد. طی ۱۴ ماهی که من در شورای فیلمنامه فارابی بودم تنها دو فیلمنامه کودک و نوجوان به تصویب رسید و این در حد یک فاجعه است. کسانی که نوشتن و کار خوب در حوزه کودک و نوجوان از آن‌ها برمی‌آید دلیلی نمی‌بینند که در این حوزه حضور داشته باشند و از طرفی کسانی که در هیچ کجای سینما جایی ندارند، می‌گویند کجا بهتر از سینمای کودک و نوجوان که هیچ صاحبی ندارد و می‌ایند کارهای ضعیف را ارائه می‌دهند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«تاش» برای مخاطب خاص منتشر شد/ یک تجربه تازه در گروه‌نوازی ایرانی


«تاش» عنوان یک آلبوم با موسیقی سیاوش ایمانی و خوانندگی مهدی امامی است که به‌تازگی در ژانر موسیقی ایرانی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حسین قورچیان صداگذاری «کولبرف» را به پایان رساند – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فیلم، صداگذاری فیلم «کولبرف» به نویسندگی و کارگردانی میلاد منصوری و تهیه‌کنندگی سید روح‌الله حسینی لرگانی توسط حسین قورچیان به پایان رسید.

حسین قورچیان یکی از صداگذاران ایران است که در زمینه طراحی و ترکیب صدا فعالیت می‌کند. قورچیان در کنار جوایز داخلی به تازگی پنجمین جایزه بین‌المللی طراحی صدای فیلم را دریافت کرده است. وی جوایزی از گانادور مکزیک برای فیلم کوتاه «نفس»، فروستبیت آمریکا برای «ساختمان شماره ۱۳»، ملبورن استرالیا برای «فروزان» و پونای هند برای فیلم کوتاه «بازگشت» را برای سینمای ایران به دست آورده است. قورچیان بیشترین جوایز بین‌المللی را برای طراحی صدای سینمای ایران تاکنون دریافت کرده است.

«کولبرف» اولین فیلم بلند میلاد منصوری است که پیش از این سابقه ساخت ۵ فیلم کوتاه به نام‌های «میم»، «شکلات»، «اگزیت»، «مستر کلینر» و «سربست» و همچنین دستیاری کارگردان در سریال‌هایی مانند علی‌البدل و پایتخت پنج را در کارنامه خود دارد. منصوری برای فیلم کوتاه «سربست» عقاب طلایی جشنواره سینماتوگراف آسیا را دریافت کرده است.

«کولبرف» با گذراندن مراحل فنی برای ارسال به جشنواره‌های مختلف آماده می‌گردد.

بازیگران فیلم عبارتند از حسین سلیمانی، حسین مهری، دنیز متوسلی، مهتاب ثروتی، چیا بابامیری، علی فراستی، آرتین امجدی، با حضور پیام احمدی‌نیا و با هنرمندی زنده‌یاد علی انصاریان.

میلاد منصوری نویسنده و کارگردان، سید روح‌الله حسینی لرگانی تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار، مهدی رضایی مدیر فیلمبرداری، فرشید احمدی مدیر صدابرداری، عماد خدابخش تدوینگر، حسین قورچیان صداگذار، فرهاد عسگری طراح صحنه، مریم میرباقری طراح لباس، محمدرضا میرباقری طراح گریم، امیرحسین خنجری طراح بدلکاری، ایمان کریمیان جلوه‌های ویژه میدانی، میثم بیدقی دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز، رویا بابابیگی منشی صحنه، هادی قنبری مدیر تولید، کیمیا پوراحمد عکاس، چیا بابامیری مشاور لهجه، سینا افشار طراح گرافیک، آوا فیاض مدیر تبلیغات و روابط عمومی عوامل این فیلم هستند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

موسیقی تیتراژ سریال «بچه مهندس۴» منتشر شد


تک آهنگ «ترانه ایران» در قالب موسیقی تیتراژ سریال «بچه مهندس۴» به آهنگسازی سعید رضایی و صدای حمید حامی پیش روی مخاطبان قرار گرفت.

مشاهده خبر از سایت منبع