ویژه برنامه های تلویزیون به مناسبت روز قدس
همزمان با آخرین جمعه ماه رمضان و روز جهانی قدس، شبکه های سیما ویژه برنامه هایی را تدارک دیده اند.
همزمان با آخرین جمعه ماه رمضان و روز جهانی قدس، شبکه های سیما ویژه برنامه هایی را تدارک دیده اند.
سینماپرس: مدیرکل روابط عمومی رسانه ملی در حکمی مسئول اجرا و راهاندازی طرح موزه رسانه ملی را منصوب کرد.
به گزارش سینماپرس، محمدحسین رنجبران مدیرکل روابط عمومی رسانه ملی در حکمی یوسف زرین کاسه را به سمت مسئول اجرا و راهاندازی طرح موزه رسانه ملی منصوب کرد.
رنجبران در این حکم بر هماهنگی و همافزایی با نمایندگان معاونتهای سازمان صداوسیما و همچنین برگزاری جلسات تخصصی با مسئولان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تأکید کرده است.
نظارت بر حسن اجرای طرح تدوینشده موزه رسانه ملی و پیگیری ترمیم ساختمان قدیمی ارگ تهران برای این منظور، از دیگر مأموریتهایی است که زرینکاسه باید پیگیری کند.
رنجبران همچنین از مساعدت علی بخشیزاده معاون صدای رسانه ملی برای کمک به پیشبرد این طرح قدردانی کرده است.
هدف از تأسیس موزه رسانه ملی گردآوری، نمایش، حراست و مرمت داشتههای سازمان صداوسیما از ابتدای تأسیس تاکنون است تا محملی برای آموزش، پژوهش، معرفی و مهمتر از همه حفظ و انتقال میراث رسانهای و ارتباطی ایران اسلامی باشد.
سینماپرس: مرحله دوم داوری فیلم های یازدهمین دوره جوایز آکادمی فیلم کوتاه ایران به پایان رسید.
به گزارش سینماپرس، مرحله دوم داوری فیلمهای نامزد شده در یازدهمین دوره جوایز آکادمی فیلم کوتاه ایران به پایان رسید. در این دوره یکصد عضو آکادمی فیلم کوتاه ایران، همراه با چهارده داور مهمان به صورت آنلاین فیلمها را مورد بررسی قرار داده و آرای نهایی خود را در یازده شاخه اعلام کردند.
در این مرحله از داوری جوایز ایسفا انسیه ملکی، آیدا کیخایی، بابک کریمی طاری، حمید نجفیراد، داوود امیری، رزیتا شرفجهان، عباس یاری، فرحناز شریفی، فرهاد بابایی، محمد یعقوبی، محمدرضا گوهری، مسعود سخاوت دوست، مهدی پاکدل و وحید وکیلیفر به عنوان داور مهمان حضور داشتند.
یازدهمین دوره جوایز آکادمی فیلم کوتاه ایران به دبیری علیرضا قاسمی برگزار میشود و مراسم اهدای جوایز آن در اواخر اردیبهشت ماه برگزار خواهد شد.
سینماپرس: حسین ریگی کارگردان فیلم سینمایی «لیپار» ضمن اشاره به صدور پروانه نمایش برای این فیلم، بیان کرد که آن را به سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر ارایه خواهد کرد.
به گزارش سینماپرس، حسین ریگی کارگردان فیلم سینمایی «لیپار» در گفتگو با مهر درباره زمان اکران این فیلم بیان کرد: ما باید پروانه نمایش فیلم را قبل از برگزاری جشنواره فیلم فجر میگرفتیم و حالا این مجوز را داریم، اما تمرکزی روی بحث اکران نداریم. بیشتر روی این موضوع تمرکز داریم که بتوانیم فیلم را به سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر ارائه بدهیم و از سوی دیگر زمینه حضور آن را در جشنوارههای دیگر جهانی فراهم کنیم. اگر شرایط کمی بهتر شود، به اکران عمومی هم فکر میکنیم چون سعید خانی مدیر خانه فیلم و تهیهکننده «لیپار» کارهای پخش آن را پیگیری میکنند.
وی افزود: در حال حاضر واقعاً شرایط برای اکران آنلاین فیلمها چندان مهیا نیست چون بلافاصله بعد از بارگذاری در پلتفرمها، نسخه باکیفیت فیلم قاچاق و از شبکههای فارسی زبان خارجی پخش میشود. این موضوع از نظر مالی به فیلم ضربه میزند، حتی این اتفاق به لحاظ هنری هم آسیبی به فیلمهاست. چون هر فیلمسازی دوست دارد کارش را با کیفیت خوبی ببینند. من به عنوان فیلمساز نمیدانم شرایط کی دوباره کمی به حالت عادی برمیگردد، تا اکران سینمایی بخشی از هزینههای ساخت فیلم را تأمین کند اما وضعیت حالا غیرقابل پیشبینی است به همین دلیل سینماگران دوست ندارند وارد مقوله اکران شوند.
مجبوریم شرایط فعلی را تحمل کنیم
این کارگردان بیان کرد: منِ کارگردان دوست دارم فیلمم دیده شود فکر میکنم این حق من است که دوست داشته باشم فیلمم به هر نحوی یعنی چه به صورت اکران آنلاین چه به صورت اکران سینمایی دیده شود، ولی وقتی پای تهیهکننده و سرمایهگذار به میان میآید قصه فرق میکند، به هر حال بازگشت سرمایه مقوله مهمی است و مجبورم تحمل کنم تا شرایط برای اکران فیلم مهیا شود.
دوستان فیلمساز به دلیل همین شرایط بد به سمت ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی رفتهاند، به نظرم پلتفرمها همانطور که این روزها سفارش ساخت سریال به کارگردانها میدهند، میتوانند تنها به این کار بسنده نکنند و سفارش ساخت فیلم سینمایی هم بدهند ریگی توضیح داد: پیش از جشنواره سیونهم فیلم فجر مطلع شدم چیزی بالغ بر ۲۰۰ فیلم در صف اکران قرار دارند، به این آمار باید فیلمهای جشنواره را هم اضافه کرد. با وضعیت فعلی، حتی اگر اکران سینمایی از همین امروز آغاز شود، چند سالی طول میکشد تا همه فیلمها اکران را تجربه کنند که این شرایط خوبی برای فیلمسازان نیست. تعطیلی چندباره سینماها هم به فیلمها بسیار ضربه میزند. از این رو فکر میکنم پلتفرمها باید جدیتر بحث امنیت را پیگیری کنند تا فیلمسازان بتوانند به این سمت بروند. در حال حاضر همه جای جهان به همین سمت حرکت کرده است و اتفاقاً پلتفرمهای معتبر جهانی امنیت فیلمها را بیشتر تأمین و از این طریق فروش خوبی را تجربه میکنند، اما این مسأله هنوز در کشور ما معضلی است. اگر امنیت وی او دیها ارتقا پیدا کند سینماگران هم به این بسترها اطمینان بیشتری پیدا میکنند.
کارگردان «لیپار» اظهار کرد: دوستان فیلمساز به دلیل همین شرایط بد به سمت ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی رفتهاند، به نظرم پلتفرمها همانطور که این روزها سفارش ساخت سریال به کارگردانها میدهند، میتوانند تنها به این کار بسنده نکنند و سفارش ساخت فیلم سینمایی هم بدهند. با شرایطی که ایجاد شده و هر هفته خبر تولید یک سریال را میشنویم به نظرم میشود فیلمهای سینمایی را در همین بستر ساخت. همه فیلمسازان، بازیگران و عوامل حرفهای سینما این روزها در شبکه نمایش خانگی فعال هستند اما حتی بعد از اینکه سینماها باز شوند، پلتفرمها میتوانند روند تولید فیلم را داشته باشند و اگر قرار باشد منصفانه به این مسأله نگاه کنیم، باید بخشی از تولیدات خود را به این سمت معطوف کنیم.
تنها سه درصد از سیستان و بلوچستان را در سینما دیدهایم
ریگی در بخش دیگر از صحبتهایش با اشاره به فیلم سینمایی «لیپار» مطرح کرد: متأسفانه به سیستان و بلوچستان در پنجاه سال گذشته در سینما و تلویزیون با یک نگاه منفی پرداخته و آنچه از آن به تصویر کشیده شده، قاچاق، مواد مخدر، مسائل امنیتی و… بوده است. در حالی که تمام سیستان و بلوچستان به این موضوعات منحصر نمیشود. شاید تنها سه درصد از سیستان و بلوچستان این موضوعاتی است که در سینما و تلویزیون دیدهایم.
وی افزود: من به عنوان یک بومی این منطقه و یک فیلمساز در اولین فیلمم تلاش کردم چهره دیگری از این استان نشان بدهم. در سینما وقتی از یک بلوچ صحبت میشود بلافاصله بحث مواد مخدر، قاچاق و تروریست مطرح میشود در حالی که واقعاً این موضوع این همه رواج ندارد. من هم در «لیپار» زندگی فردی را روایت کردهام که رویاپرداز است. کلیدواژه کلی فیلمهایی که تاکنون از این خطه دیدهایم اسلحه بودهاست اما این موضوع در فیلم من وجود ندارد و به زوایای دیگری همچون مهمان نوازی، تاریخ این استان و… پرداختهایم.
سینماپرس: انجمن ملی صاحبان سینمای آمریکا از قانون ضدعفونی کردن سالنها در بین هر نمایش فیلم عقب کشیده است.
به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، از زمان بازگشایی سینماها در پایان سال ۲۰۲۰، آنها تلاش میکردند برای در امان نگه داشتن مخاطبان از کووید ۱۹، سالنها را در بین هر نمایش ضدعفونی کنند. برای عمل به این کار سینماها مجبور بودند میزان زیادی از وسایل و مواد شیمیایی و ضدعفونی کننده را خریداری کنند.
اما از مدتی قبل کارشناسان اعلام کردند میزان انتقال ویروس از سطوح بسیار پایین است و در ماه آوریل هم مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری کرونا اعلام کردند میزان خطر این سطوح یک به ده هزار است.
در نتیجه، انجمن ملی صاحبان سینمای آمریکا از تصمیم خود مبنی بر ضدعفونی کردن سالنها در بین نمایشها عقب کشیده است. این انجمن در به روز رسانی شیوه نامههای «سینمای امن» تغییراتی را صورت داده و نشان میدهد که پاکسازی سالن یک بار در روز کفایت میکند و نیازی به ضدعفونی نیست. البته دیگر محدودیتها و شیوه نامهها مثل لزوم استفاده از ماسک و فاصله اجتماعی هنوز هم اجرا میشوند.
با این حال هنوز هم سینماها به عادت قبلی خود به ضدعفونی سالن ها مشغول هستند؛ چرا که مخاطبان هنوز هم محتاط هستند و سینماها با این کار تمایل دارند اعتماد عموم را جلب کنند.
این ضدعفونیها علاوه بر هزینههایی که برای سینماها میتراشد، مشکلات دیگری هم دارد. این کار زمان زیادی میخواهد و سینماها باید تغییراتی را در زمان نمایشهای خود ایجاد کنند تا عوامل بتوانند به طور کامل صندلیها را تمیز کنند. با این حال مشکل اصلی متقاعد کردن مخاطبان برای بازگشت به سینماست.
سینماها در سراسر آمریکا اجازه یافته اند با محدودیت ظرفیت فعالیت خود را از سر بگیرند و برخی ایالتها مثل داکوتای جنوبی، بدون محدودیتهای ظرفیتی فعالیت میکنند.
سینماپرس: کمپانی اپل که پیش از این فیلم «سگ تازی» با بازی تام هنکس را خریداری کرده بود، حق پخش فیلم جدید او را هم دریافت کرده است.
به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، فیلم سینمایی علمی – تخیلی «بایوس» با بازی تام هنکس به شبکه اپل تی وی پلاس فروخته شد.
کمپانی آمبلین اینترتینمنت سازنده این اثر است و تصمیم داشت آن را از طریق شرکت یونیورسال پیکچرز در ماه آگوست در سینماها عرضه کنند. اما با این توافق، اپل تی وی پلاس نام فیلم را به «فینچ» تغییر داده است. این کمپانی هنوز به صورت رسمی تاریخ عرضه را مشخص نکرده، اما منابع خبری میگویند نمایش این فیلم برای اواخر سال ۲۰۲۱ در نظر گرفته شده است.
این منابع همچنین میگویند فروش فیلم به کمپانی اپل به جهت وضعیت نامساعد سینماها بوده است. اگرچه صنعت سینما بعد از یکسال تعطیلی و آسیب ناشی از کرونا در حال احیا شدن است، با توجه به تقویم شلوغ سال ۲۰۲۱ به نظر میرسد این فیلم در سرویسهای استریمینگ عملکرد بهتری داشته باشد. اگرچه هنوز چیزی مشخص نیست، اما گفته شده فیلم بایوس اصلا راهی سینما نخواهد شد و فقط به صورت آنلاین در دسترس است.
با این قرار داد، کمپانی اپل دومین فیلم تام هنکس را خریده است. این شرکت سال گذشته فیلم سینمایی «سگ تازی» با داستانی در زمان جنگ جهانی دوم را خریده بود که در ابتدا به شرکت سونی پیکچرز تعلق داشت. اپل تی وی در آن زمان گزارش داد که «سگ تازی» بیشترین افتتاحیه را در بین فیلمهای این سرویس رقم زده است؛ البته آمار و ارقام دقیقی از این موضوع ارائه نداد.
کمپانی اپل اخیراً فیلم سینمایی «موخره» را با پرداخت ۲۵ میلیون دلار خرید و در جشنواره ساندنس رکورد شکنی کرد و علاوه بر این حق پخش فیلم «آزادی» ساخته آنتوان فوکوا را نیز دریافت کرد. این شرکت ۲۰۰ میلیون دلار برای فیلم وسترن جنایی مارتین اسکورسیزی به نام «قاتلان ماه کامل» سرمایه گذاری کرده است. رابرت دنیرو و لئوناردو دی کاپریو بازیگران این فیلم هستند.
سینماپرس: بهزاد عبدی موسیقی «فصل قاصدک» به کارگردانی مریم پیربند را می سازد.
به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «فصل قاصدک» به نویسندگی و کارگردانی مریم پیربند پس از پایان تدوین به مرحله ساخت موسیقی رسید.
این فیلم سینمایی که سال گذشته در کالیفرنیا فیلمبرداری شده داستان خانواده ای ایرانی است که در شهر لس آنجلس درگیر ماجراهایی می شوند و برای حل آن، هر کدام از اعضای خانواده ناچار باید در ابتدا با مسایل خود روبرو شوند.
«فصل قاصدک» با ترکیب بازیگران ایرانی و خارجی همچون گوهر خیراندیش، حمید رازی، رضا موسوی، نیما جعفری، سایه یابنده، رودی یانگ بلاد بازیگر فیلم «آپوکالیپتو» اثر مل گیبسون، استن هارینگتون، سعید بدریا بازیگر سینمای مصر، ایان لایر، شانون موری، ارین میراکل، آنابل مونرو، مایکل مینو و … ساخته شده است.
عوامل و دست اندرکاران «فصل قاصدک» عبارتند از فیلمبرداران: افشین احمدی، استفانو میلا، تدوین: علیرضا پیربند، آهنگساز: بهزاد عبدی، صدابردار: اریک روسو و نوءل پالاسیوس، طراحی صدا: حسین مهدوی، طراح چهره: ویکتوریا ولاسنکو، طراح نور: کوری بارون، طراح صحنه: نازنین بختیاری، دستیار کارگردان: جان ماک کلی، منشی صحنه: سی سی اسپارکس، مدیر تولید: تریسا وستون، مشاور رسانه ای: منصوره بسمل، اصلاح رنگ: محمدرضا تیموری، مدیریت پست پروداکشن: سندی چوکاداریان، تدارکات: لورین وو، تهیه کنندگان: ای اف سی فیلم، دندلاین سیسزن پروداکشن، سیتکو پروداکشن، جشنواره بین المللی مگا اکشن فیلم.
سینماپرس: تهیه کننده سریال «صبح آخرین روز» گفت: پخش سریال «صبح آخرین روز» بعد از ماه رمضان آغاز می شود.
به گزارش سینماپرس، «مصطفی علمی فرد» تهیه کننده مجموعه تلویزیونی «صبح آخرین روز» به کارگردانی حسین تبریزی در گفت و گو با فارس، گفت: با پایان تصویربرداری سریال در اردیبهشت ماه و بعد از ۷ ماه کار مداوم در شهرهای مختلف و شرایط سخت کرونایی خوشبختانه هیچ کدام از عوامل به کرونا مبتلا نشدند.
وی ادامه داد: همچنین بزودی و بعد از پایان ماه مبارک رمضان سریال «صبح آخرین روز» هر شب از شبکه دو سیما بروی آنتن می رود.
به گزارش فارس، سریال «صبح آخرین روز» در ۳۰ قسمت ۵۰ دقیقه ای در صدا و سیمای مرکز زنجان به سفارش مرکز سیمای استان ها و با مشارکت سازمان انرژی اتمی، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و استانداری زندان تولید شد.
در این سریال که توسط صدا و سیمای مرکز زنجان و با مشارکت سازمان انرژی اتمی، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و استانداری زنجان در حال تولید است به ابعاد مختلف علمی، اجتماعی، خانوادگی و کاری زندگی شهید مجید شهریاری و دستاوردهای دانشمندان ایران اسلامی در صنعت هسته ای پرداخته می شود.
داستان این سریال از صبح روز ترور شهید شهریاری آغاز شده و به گذشته برمی گردد و ۴۶ سال زندگی او را روایت می کند. شهید دکتر مجید شهریاری، استاد دانشگاه شهید بهشتی و از دانشمندان هستهای ایران بود که در سال ۱۳۴۵ در زنجان متولد شد و در هشتم آذر ۱۳۸۹ توسط رژیم صهیونیستی و با همکاری اطلاعاتی منافقین در یک عملیات تروریستی به شهادت رسید.
از بازیگران این سریال می توان به: کاوه خداشناس، سپیده خداوردی، زهرا سعیدی، شهرام عبدلی، مهران رجبی، افسانه ناصری، سیروس همتی، میرطاهر مظلومی، حسن اسدی، پریسا گلدوست، مهدی علیپور و اردشیر رستمی اشاره کرد. همچنین از بازیگران توانمند زنجانی نیز در این سریال پربازیگر که نزدیک به ۴۰۰ نفر بازیگر دارد استفاده شده است. در این سریال اردشیر رستمی پدر شهید شهریاری، شهرام عبدلی دایی شهید، سیروس همتی برادر شهید و مهران رجبی در نقش مش باقر پدربزرگ شهید شهریاری را بازی می کنند.
به گزارش فارس، نقش شهید شهریاری در این سریال در ۵ برهه به تصویر کشیده می شود و به همین خاطر ۵ بازیگر مختلف در قالب این نقش قرار گرفته اند. سن ۵، ۸، ۱۳، ۱۸ و ۲۳ سالگی تا ۴۶ سالگی هر کدام بازیگران مجزایی دارند. فرحان فرحناک بازیگر این نقش از سن ۱۸ تا ۲۳ است و کاوه خداشناس بعد از ۲۳ سالگی را ایفا می کند، همچنین بازیگران کودک و خردسال و نوجوان نیز از بومی های چهار محال و بختیاری و قم و تهران انتخاب شده اند.
دیگر عوامل تولید این سریال عبارتند از : مجری طرح شرکت هورشید فیلم، مدیر برنامه ریزی خسرو نصیری خواه، مدیر تولید علی رحیم زاده، مدیر تصویربرداری مهدی رضایی، مدیر صدا برداری فرهاد تبریزی، طراح چهره پردازی جنان صدفی، طراح صحنه قاسم مربی، طراح لباس مریم جعفری، دستیار کارگردان عباس بهبودی، منشی صحنه مریم محمدی، عکاس امیر حیدری، جانشین تولید سعید اژدر، مشاور فیلمنامه و ناظر کیفی داریوش مختاری، مدیر تدارکات فرهاد هواخواه.
مجموعه تلویزیونی «صبح آخرین روز» در ۳۰ قسمت ۴۵ دقیقه ای و در معاونت امور استان های سازمان صدا و سیما به تهیه کنندگی مصطفی علمی فرد و کارگردانی حسین تبریزی در حال تولید است و فیلمنامه آن طی دو سال توسط فاطمه حیدری، حسن عطارها و مرتضی اصفهانی نوشته شده است
سینماپرس: شاید آن هنگام که امام خمینی (ره) در ۱۶ مرداد ۱۳۵۸ هجریشمسی با صدور پیام تاریخی خود جمیع مسلمانان جهان را دعوت فرمودند تا آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و میتواند تعیینکننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد را به عنوان «روز قدس» برگزیده و طی مراسمی همبستگی بینالمللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان را به جهانیان اعلام نمایند و …؛ کمتر کسی تصور میکرد که این اقدام مقدمهای برای تحقق فرمان محو اسرائیل از صحنه روزگار است.
محمدرضا مهدویپور/ شاید آن هنگام که امام خمینی (ره) در ۱۶ مرداد ۱۳۵۸ هجریشمسی با صدور پیام تاریخی خود جمیع مسلمانان جهان را دعوت فرمودند تا آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و میتواند تعیینکننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد را به عنوان «روز قدس» برگزیده و طی مراسمی همبستگی بینالمللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان را به جهانیان اعلام نمایند و …؛ کمتر کسی تصور میکرد که این اقدام مقدمهای برای تحقق فرمان محو اسرائیل از صحنه روزگار است؛ مقدمهای که آنچنان بیداری گستردهای در جهان ایجاد خواهد نمود که کمتر از هشت سال بعد و در ۱۸ آذر ۱۳۶۶ هجریشمسی، رژیم صهیونیستی را با «انقلاب سنگ» مواجه سازد و «انتفاضه فلسطین» را از آنچنان رونق برخوردار سازد که ایشان با اتکا به پشتوانه معنوی آن بتوانند، بیست سال بعد و در ۷ دی ۱۳۸۷ هجریشمسی، ماشین جنگی جحودها را از کار بیاندازند و با دستان خالی و تنها با توکل بر باورهای اسلامی، جنگ ۲۲ روزه غزه را با پیروزی بر ارتش تا دندان مسلح اسرائیل به پایان رسانند و آنچنان توازن قدرتی را در سرزمینهای اشغالی رقم زنند که امروزه «موشکهای فجر انقلاب اسلامی» در کِلاسهای مختلف خواب را از دیدگان جحودها برباید و …
البته برخی از مسئولان جمهوری اسلامی بوده و هستند که همچنان تصور نابودی اسرائیل را طنز انگاشته و به این هدف کلان و تبیین شده توسط امام خمینی (ره) که «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود» نه تنها باوری در دل ندارند، بلکه حتی چنین تصوری را امری بعید دانسته که تحقق آن محال است! این جماعت همانهایی هستند که به صراحت خود را مُرید «جان لاک» معرفی نموده و بر اعتقادات او به عنوان «پدر لیبرالیسم کلاسیک» باور دارند! جماعتی هر چند محدود، اما صاحب نفوذ از مسئول و غیرمسئول در ساختارهای مختلف جمهوری اسلامی که بعضا حتی ممکن است سخنان صریح امام خامنهای و واقعنگری ایشان مبنی بر اینکه «رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید» را برنتابند و یا حتی آنچنان وقیح باشند که با صراحت در بیان خود، انقلاب اسلامی را موجودیتی متوهم بدانند که میخواهد دنیا را با معیارهایی بسنجد که این معیارها جواب نمیدهد!
اما برخلاف تصور این جماعت، مرور وقایع میدان و واقعیتهای جاری و ساری در جبهه مقاومت نشان میدهد که نه تنها «تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت» بلکه «در همین مدّت هم روحیّهی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیستها را راحت نخواهد گذاشت» .
پس اگر چه برخی باورمندان به «لیبرالیسم» و معتقدان به «دهکده جهانی مَکلوهان» که خود را موجودیتی حقیر در نظم نوین جهانی انگاشته و به دنبال «دیپلماسی انفعالی» و جلب نظر زورگویان مستکبران غربی باشند و … در ساختارهای مختلف جمهوری اسلامی رخنه کرده و تمام تلاش خود را معطوف هدایت جامعه ایران به سمت و سوی تسلیم در برابر نظام سلطه ساختهاند؛ اما واقعیت میدان آن است که عموم ملت مسلمان ایران همواره از چنین باوری برائت جسته و در طول ۴۲ سال گذشته نشان دادهاند که ذلت را به هیچ بهایی نمیپذیرند و همواره در میدان خواهند بود و هیچگاه در مقابل زورگویان عالم کُرنش نخواهند کرد.
باورمندان به غرب و نظام «لیبرالیسم» چه خوششان بیاید و چه نه! واقعیت میدان آن چیزی است که در طی بیش از بیست روز اخیر و پس از انفجار در تاسیسات اتمی نطنز در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ هجریشمسی رقم خورد و هر روز جحودهای ساکن در سرزمینهای اشغالی و بالاخص در شهرهای حیفا (Haifa) و تلآویو (Tel Aviv) را با غافلگیری ویژهای مواجه ساخت و به نظام سلطه و دشمنان انقلاب اسلامی این واقعیت مهم را تفهیم نمود که چگونه وقتی «یکی بزند ده تا می خورد».
پُرواضح است که باورمندان به غرب و نظام «لیبرالیسم» که بعضا حتی در برخی از مناصب اجرایی کشور جا خوش کرده و به ارتزاق از حاکمیت مشغول هستند؛ همواره از رویارویی با استکبار جهانی وحشت داشته و حضور مقتدرانه ملت ایران در میدان را برنتابند و از این جهت تا جای ممکن اجازه نمیدهند که ملت ایران از ماجرای ۱ اردیبهشت و «اصابت موشک سرگردان به تاسیسات اتمی دیمونا» و یا واقعه ۲ اردیبهشت و «نشت آمونیاک در شهر حیفا» و یا حادثه ۱۱ اردیبهشت و «آتشسوزی در پالایشگاه نفت حیفا» و یا ماجرای ۱۲ اردیبهشت و «آتشسوزی گسترده در نزدیکی فرودگاه بینالمللی بنگوریون» و چندین حادثه بزرگ و کوچک دیگری که در چند هفته اخیر رقم خورد، احساس غرور کند و …
پس باید توجه داشت که حضور همین طیف از مدیران رنگارنگ و در عین حال باورمند به غرب و نظام «لیبرالیسم» است که در طی ۴۲ سال گذشته سبب شده تا عرصه فرهنگی کشور از تولیدات رسانهای هوشمند و در راستای ترسیم واقعیتهای میدان خالی باشد و رسما آرمانهای انقلاب اسلامی از پرده سینماها و قاب تلویزیون حذف شود.
قطعا تاریخ ایران از این طیف متولیان فرهنگی کشور به عنوان جنایتکارانی فرومایه یاد خواهد نمود. جنایتکارانی که نه تنها وظیفه و حتی دغدغهای از برای ثبت و ضبط چهل و دو سال «مقاومت ملت ایران» و حضور موثر ایشان «میدان عمل» در خود احساس نکردند؛ بلکه با حمایت خود از تولیدات هنری مجعول و کممایه، اسباب تحریف و حتی وارونه نشان دادن «میراث ماندگار ملت ایران» را فراهم ساخته و آنچنان در این امر وقیحانه عمل مینمایند که گویی از جانب اجنبی به چنین امری مامور شدهاند! همانهایی که محصول مدیریت ایشان یا به تولید «بیهمه چیز» در فضای سینمایی کشور منجر شده و یا با ترسیم فلاکت مطلق مردم ایران و توهمانگاری آینده «روشن» آثاری همچون «شیشلیک» را به «فجر انقلاب اسلامی» میآورند و …
جالب آنکه حضور گسترده این طیف از مدیران در ردههای مختلف صدا و سیمای جمهوری اسلامی از آنچنان اقبال و رونقی برخوردار است که عملا رویکرد محافظهکارانه شدیدی را بر پیکره تولیدات سیما حاکم ساخته و همین محافظهکاری در بیان موضوعات موجب شد تا عموم فیلمها و سریالهای پخش شده و یا در حال پخش نه تنها نتواند ابعاد گسترده «مقاومت ملت ایران» و حضور موثر ایشان «میدان عمل» را به نمایش گذارند؛ بلکه اساسا از توجه به چنین موضوعاتی فاصله گرفته و قاب رسانهملی را رسما به تسخیر هجویاتی همچون «پایتخت ۶» و «صفر بیست و یک» و «بیگانهای با من است» و «احضار» و … و تولیدات فیلمفارسی شاخصی همچون «یاور» و … درآورند و در عین حال تولیدات خارج از سازمانی همچون «گاندو» را با آنچنان مهجوریتی در پخش مواجه سازد که نیمهکاره رها شود و یا سیر اقتدار و غرورآفرینی «بچه مهندس» را به آنچنان سطحی از نچسبی فروکاست دهد که تنها یک درام عاشقانه و بعضا مبتذل را در ذهن مخاطبان خود ترسیم مینماید و …
حضور گسترده همین طیف از مدیران رنگارنگ و در عین حال باورمند به غرب و نظام «لیبرالیسم» است که سبب شده تا ساختار رسانهای کشور عملا عاجز از پشتیبانی «میدان عمل» باشد و در طول سالهای اخیر تمام بضاعت رسانهای کشور و بالاخص تولیدات سازمان عریض و طویلی همچون صدا و سیما در تبیین صهیونیسم محدود به تولید ویدئو کلیپهای دو تا سه دقیقهای با مضمون مظلومیت مردم فلسطین شود! تولیداتی که بعضا ماهیت اهدایی داشته و از تولیدات خود سازمان نبوده است و به عنوان محصولات مراکز فرهنگی دیگر نهادها قلمداد و صدا و سیما تنها نقش پخشکننده آن را ایفا نموده است.
این همه در حالی است که به صراحت میتوان موضوع «فلسطین» و آزادی «قدس شریف» را به عنوان یکی از اصلیترین و غیر قابل تفسیرترین سیاستهای انقلاب اسلامی قلمداد نمود. موضوعی که در طول بیش از ۴۲ سال حیات جمهوری اسلامی ایران همواره مورد تاکید و یادآوری ویژه واقع و در مقاطع مختلف تاریخی و بارها توسط امام خمینی و امام خامنهای بر اهمیت و اولویت آن تاکید شده است و اساسا تاسیس «روز قدس» توسط رهبر کبیر انقلاب را میتوان نمودی روشن از برای فراموش نشدن چنین اولویتی دانست. اما معالاسف رخنه و حضور موثر طیف باورمندان به «لیبرالیسم» در عرصه مدیریت فرهنگی کشور سبب شده تا عملا هیچ اقدام موثر فرهنگی در جهت ترسیم وجهه پلید صهیونیسم صورت نپذیرد و هیچ عزم مشخصی در زمینه فیلمسازی و در کلیت صنعت سینمای کشور و مراکز تحت مدیریت سازمان سینمایی و حتی در زمینه سریالسازی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی دیده نشود.
نتیجه این بیتوجهی در طول ۴۲ سال گذشته سبب شده است که امروزه فقط به اندازه تعداد انگشتان دو دست آثار تصویری قابل قبول در عرصه رسانهای کشور یافت شود که در جهت تبیین و معرفی صهیونیسم تنظیم شده است؛ آثاری که عمدتا بنابر دغدغههای فردی خلق شده و از هیچ حمایت سازمانیافتهای در عرصه مدیریت فرهنگی کشور برخوردار نمیباشد.
واقعیت آن است که مساله فلسطین، مسالهای جهانی است و اگر چه برخی مدیران سینمایی ما تصور میکند با تولید فیلمی همچون «بازمانده» آن هم در سال ۱۳۷۳ هجری شمسی، یعنی بیست و پنج سال پیش؛ تمام دِین خود به مظلومان فلسصین را ادا نموده و یا صدا و سیمای ما تصور میکند با پخش چند ویدئو کلیپ در هفته آخر ماه رمضان و به مناسبت «روز قدس» توانسته تمام وظیفه خود را در قبال «آرمان قدس شریف» به سرانجام رساند و …؛ اما باید توجه داشت که این تصورات تنها زائیده توهمات مدیرانی است که سعی میکنند تا از «میدان عمل ملت مسلمان ایران» برائت جسته و اصل وجود مخاطب و علاقمند بودن ایشان به تولید آثار سینمایی و تلویزیونی با محوریت مساله فلسطین و تحقق این آرمان مقدس که «اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود» را منکر میشوند. مدیرانی شبه آفتابپرست که عموما در زمان تکیه بر صندلی مدیریت ماهیت خود را بروز نداده و هر روز رنگ تازهای به خود میگیرند و به یکباره پس از طی دوران مسئولیت، عمق التقاط فکری خود را بروز داده و وقاحت را تا به آنجا میرسانند که حتی در کشته شدن مُشتی جحود تروریست، رخت عزا بر تن کرده و مویه مینمایند. حال آنکه عموم ملت ایران آرزومند مرگ صهیونیستها در هر گونه و شکل و شمایلی بوده و در این آرزومندی و امیدواری به نابودی، میان صهیونیستهای مسیحی و صهیونیستهای مسلمان و یا جحودهای صهیونیست نمیتوان تفاوتی قائل شد.
«مسئله فلسطین در رأس مسائل دنیای اسلام است» و سرزمینهای اشغالی آوردگاه نبرد مستضعفان جهان با جبهه ظلم و کفر و استکبار است و از این جهت انقلاب اسلامی و مردم انقلابی ایران به حق خواستار نابودی و حذف رژیم صهیونیستی میباشند. رژیمی که در عمر کوتاه جنایتبارش به دفعات کشتار دستهجمعی، کشتن نوزادان و کودکان، ویران کردن خانهها، حمله به کاروانهای امداد و امدادگران، آتش زدن زمینهای کشاورزی، ربودن جوانان و نوجوانان، زندانی کردنهای غیرقانونی، دستاندازی به کشورهای دیگر مانند اشغال جنوب لبنان و بلندیهای جولان سوریه، راهاندازی جنگ، دخالت در امور کشورهای منطقه، اختلافافکنی بین کشورهای منطقه، سیاستهای نژادپرستانه و فاشیستی و … را در کارنامه خویش ثبت کرده است. رژیمی که نه تنها برای تمام منطقه غرب آسیا که برای بشریت لکه ننگی پاک نشدنی و مهمتر از آن خطرناک است که از هیچ اقدام جنایتکارانهای مضایقه نکرده و نمیکند. |
چهل و دو سال است که جحودهای صهیونیست بیشترین تقابل مستقیم را با ملت ایران رقم زده و از ترور دانشمندان هستهای کشور گرفته تا بمبگذاری در مراکز حساس و ایجاد اغتشاش و شورش و … را در دستور کار خود قرار دادهاند و در مقابل نیز نظام جمهوری اسلامی ایران بوده که امروزه در کانون توجه مظلومان جهان و در خط نخست مقابله با «صهیونیسم بینالملل» قرار دارد و با این همه مضامین ملی و انقلابی جایشان در لیست سیاه مدیران سینمایی و تلویزیونی کشور است!
مساله تقابل استراتژیک جمهوری اسلامی با صهیونیستها مسالهای محدود به زمان و مکانی خاصی نیست. پس میتوان با کمی درایت و مقداری دغدغه مبارزه با صهیونیست و با کمترین هزینه ممکن موضوع فلسطین و آرمان قدس شریف را در بسیاری از فیلمها و سریالهای تولید شده در سینما و تلویزیون گنجاند که در این میان مدیران ما یا بلد نسیتند و یا نمیخواهند تا چنین امری را بلد باشند! |
البته باید همچنان امیدوار بود تا در آینده نزدیک و در پرتو «انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰» تحولاتی اساسی در مدیرت کشور صورت پذیرد و با حضور طیف مدیران جوان حزباللّهی، جهشی ویژه در تولیدات رسانهای پیدا شده و به صورت مشخص، تقابل با جحودهای صهیونیست در تولیدات فیلم و سریال از ظهوری عینی برخوردار گردد و در مجموع تحولی جدی به منظور ثبت و ضبط میراث «مقاومت ملت ایران» در عرصه تولیدات فرهنگی کشور صورت پذیرد. انشاءالله
*پ.ن: واژه «جحود» واژهای قرآنی است که در لغت به معنی انکار کردن با علم و دانش و دانستن است و از این جهت که یهودیان معاند پیامبر عظیم الشان اسلام با وجود علم و دانستن مرتبت و جایگاه نبوت آن حضرت، اقدام به انکار حق نموده و در برابر آن حضرت عداوت به خرج دادند؛ پس آنها را عموما با لفظ «جحود» مورد خطاب قرار میدادند. اما در سدههای اخیر و بالاخص به سبب گسترش نفوذ «جحودها» در تنظیم لغت نامههای فارسی، نگارش این واژه برای اطلاق به ایشان تغییر داده شد و به صورت «جهود» درآمد تا دیگر معنی عنود بودن ندهد و این جماعت به عنوان موجوداتی کوشنده و جهد کننده در تصور عمومی جامعه مطرح شوند.
با اعلام وضعیت قرمز از همان روزهای آغازین سال ۱۴۰۰ و افزایش شمار مبتلایان، باز هم سایه سنگین تعطیلی و کساد بر بسیاری مشاغل افکنده شد. در این میان اگرچه هنوز هم شمار مبتلایان بالا و بسیاری از شهرها قرمز است، اما برخی از گالریها فعالیتشان را به صورت حضوری از سر گرفتهاند؛ البته برخی از گالریها نیز همچنان در فضای مجازی فعالیت میکنند یا تعطیل هستند.