X

بایگانی خرداد 21, 1400

دفتر سینمایی

کرونا پا روی گلویش گذاشته و به سختی نفس می کشد!


در میان هیاهوی بازار، دالان سربسته‌ای به سختی نفس می‌کشد؛ دالانی که حالا بیشتر محل رفت و آمد باربرهاست و نه چندان خبری از مشتری هست و نه حتی رهگذر. «اودلاجان» انگار فرزند ناخلف بازار بزرگ و شلوغ تهران است؛ بازاری که حالا کرونا پایش را محکم رو گلویش گذاشته تا شاید همین اندک جانی هم که دارد را بگیرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فیلمسازان اپوزیسیونی که از دولت وام می‌گیرند/وضع شترگاوپلنگ سینما – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، خسرو معصومی و خسرو نقیبی در گفتگوی برخط با کیوان کثیریان منتقد و کارشناس برنامه مهم‌ترین چالش‌ها و موانع نظام تولید در سینمای ایران را بررسی کردند.

خسرو معصومی نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان سینما در ابتدای این گفتگو که روز دوشنبه ۱۷ خرداد در اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد، گفت: برخی از نهادها و سازمان‌های دولتی با توجه به موضوع فیلمنامه از کار حمایت می‌کنند اما معتقدم اگر فیلمنامه جذاب باشد، سرمایه‌گذار مشتاق به سرمایه‌گذاری خواهد بود. برای مثال فیلمنامه‌های «مارمولک» کمال تبریزی یا «پر پرواز» که ساخته خودم بود، سرمایه‌گذاران را به خودی خود ترغیب می‌کنند. موضوعات اجتماعی نیز مخاطبان جشنواره‌ای دارند و بخشی از این انتخاب‌ها به دغدغه و سلیقه سرمایه‌گذاران بخش خصوصی و اینکه چقدر دغدغه سینما را دارند، برمی‌گردد.

وی ادامه داد: برخی از سرمایه‌گذاران نیز شروطی را برای حضور و حمایت از تولید فیلم مطرح می‌کنند. برای مثال چند سال پیش برای یکی از فیلمنامه‌هایم یک سرمایه‌گذار حاضر به پرداخت ۴ میلیارد تومان بود به شرط آنکه رضا عطاران پای قرارداد را برای بازی‌اش امضا کند. سرمایه‌گذاران برای حضور بازیگران چهره نیاز به اطمینان دارند اما شاید به بازیگران تئاتری اقبال نکنند.

کثیریان در ادامه درباره چگونگی تامین کسری فیلم‌های با بودجه پایین پرسید؛ اینکه چه‌طور لوکیشن‌ها و شرایط سخت فیلمبرداری با مبالغ نسبتاً پایین فراهم می‌شود؟ معصومی در این باره بیان کرد: سه گانه من «رسم عاشق کشی»، «جایی در دوردست» و «باد در علفزار می‌پیچد» با بودجه‌های کمی ساخته شدند. اشراف کارگردان به شرایط تولید در اینجا اهمیت زیادی دارد. باید هزینه‌ها را مدیریت کرد. می‌توان در شهرستان‌ها امکاناتی را در اختیار گرفت و لوکیشن‌ها شاید در شهرهایی غیر از تهران ارزان‌تر باشد. برخی نهادها و سازمان‌ها نیز ممکن است پای کار بیایند و کمک کنند. از سویی دیگر گروه همکار ممکن است همراهی مالی بیشتری با اثر داشته باشند. البته من ابتدا از خودم شروع می‌کنم. برای مثال در «رسم عاشق کشی» برای کارگردانی و نویسندگی ۵ میلیون تومان از مرحوم فلاح دستمزد خواستم؛ حال آنکه آن دوران رقم مرسوم دستمزد ۳۰ میلیون تومان بود. اما بابت این فیلم ۱۰۰ سکه جایزه بردم و هنوز این فیلم طرفداران زیادی دارد. در دوران خود فروش خوبی داشت و در جشنواره‌های خارجی نیز مورد اقبال قرار گرفت و کتابی نیز شامل مجموعه آثارم در دست چاپ دارم که شامل فیلمنامه‌های ۶ اثرم و شرح جایزه‌هایی می‌شود که دریافت کرده‌اند.

معصومی در ادامه درباره عبارت «سود در تولید» در سینمای ایران و رها کردن فیلم بعد از اکران توسط برخی از تهیه‌کنندگان عنوان کرد: وقتی تهیه‌کننده خودش برای فیلم سرمایه‌گذار پیدا می‌کند، رقمی را به او پیشنهاد می‌دهد و ممکن است سرمایه‌گذار سهمی از این پیشنهاد یا همه آن را تقبل کند. تهیه‌کننده با مبلغ سرمایه‌گذار فیلم را می‌سازد و از آن به بعد هر اتفاقی برای فیلم بیافتد، سود به دنبال دارد.

وی درباره متوسط هزینه تولید یک فیلم در شرایط فعلی توضیح داد: این هزینه بستگی زیادی به فیلمنامه و زمان مورد نیاز برای تولید آن دارد. مثلاً من «رسم عاشق کشی» را در شرایط فعلی می‌توانم با دو میلیارد تومان بسازم.

فیلمنامه‌های بی‌خاصیت پروانه ساخت می‌گیرند

معصومی درباره معیارهای اعطای پروانه ساخت به موضوع یک فیلمنامه بیان کرد: فیلمنامه‌های بی‌بو و بی‌خاصیت هیچ ایرادی ندارند و معمولاً پروانه ساخت می‌گیرند. حتی اگر کارگردان‌شان اینستاگرامی باشد. اما برخورداری از نگاه تیزبینانه در نگارش و موضوعاتی که فیلمنامه مطرح می‌کند، گرفتن پروانه ساخت را دچار مشکل می‌کند. مخالفان معمولاً دلایل خاص خود را هم برای ندادن پروانه ساخت دارند. هیچ وقت نمی‌گویند برای مثال اصول درام در یک فیلمنامه رعایت نشده است بلکه صرفاً اینکه با شرایط کلی جامعه جور درنمی‌آید، مدنظرشان است. برای مثال نمایش فیلم «خرس» در شرایط فعلی هیچ ایرادی ندارد. فیلمی که من در حوزه علمیه قم هم نشان داده‌ام و هیچکس با آن مخالف نبود اما کج فهمی باعث توقیف آن شد.

«سیاه نمایی» انگی برای مخالفت با موضوع فیلم است

کارگردان فیلم «کار کثیف» در مخالفت با اصطلاح «سیاه نمایی» گفت: سیاه نمایی انگی است که برای مخالفت با موضوع فیلم زده می‌شود، در حالی که یک واقعیت دارد نمایش داده می‌شود.

بخش دوم این لایو با حضور خسرو نقیبی منتقد، نویسنده و کارشناس سینما برگزار شد.

وی در گفتگو با کیوان کثیریان درباره نظام تولید در مجموعه مباحث «سینمای ایران در دهه ۹۰» موانع و چالش‌های این عرصه را بررسی کرد.

وی گفت: اگر بودجه بخش خصوصی در دست باشد، در بخش‌هایی با اعمال نظرهای دولتی می‌توان کنار آمد و در نهایت فیلم ساخته شود. بنابراین بخشی از این انتقادات ناشی از غر زدن‌های ما است.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره فعالیت شورای پروانه ساخت بیان کرد: برخی از فیلمسازان اعتبار خود را از همان مجوز نگرفتن می‌گیرند. شاید قربانیان واقعی مجوز ساخت نگرفتن ۱۰ درصد فیلمسازان مهم ما هستند اما این‌ها قاطبه تولید نیستند. ما به غر زدن‌ها و اپوزیسیون بازی عادت کرده‌ایم. لیست منتشر شده فارابی در سال گذشته نیز ثابت کرد که اپوزیسیون‌ترین فیلمسازان ما هم وام‌های کلان از دولت گرفته و فیلم ساخته‌اند. در سینما باید به پول سرمایه‌گذاران احترام گذاشت و به ازای آن خدماتی را به آن‌ها ارائه کرد. زیرا آن‌ها به ساخت فیلم‌های خوب با سرمایه‌گذاری‌شان کمک کرده‌اند.

حداقل هزینه تولید ۴ میلیاردی یک فیلم

وی درباره کارکرد درست شورای‌های پروانه ساخت و نمایش نیز توضیح داد: اگر عملکرد پروانه ساخت یا نمایش سپری برای دفاع از فیلم باشد، خوب است اما اکنون نه سپری وجود دارد و نه مانعی به واسطه آن‌ها برداشته می‌شود. من مخالف با شورای پروانه ساخت هستم و به نظرم خود فیلمسازان در حال حاضر بهتر می‌دانند چه چیزی بسازند و چه چیزی را نه. اگر پروانه نمایش هم تضمینی برای اکران فیلم در هر شرایطی باشد، مطلوب است، اما اکنون شرایط «شتر، گاو، پلنگ» حاکم است.

این کارشناس هزینه ساخت یک فیلم در شرایط فعلی را بدون در نظر گرفتن دستمزد بازیگران دست کم ۳ تا ۴ میلیارد تومان ارزیابی کرد که با لحاظ کردن دستمزد بازیگران و سایر هزینه‌ها به حداقل ۶ تا ۷ میلیارد می‌رسد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وقتی حتی ادای «دغدغه فرهنگ» را هم بلد نیستیم!/ سهم هیچ برای «هنر» – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری مهر – گروه هنر- محمد صابری: اصلاً دور از انتظار نبود. از همان انتخاب عنوان «فرهنگی، اجتماعی و سیاسی» هم قابل پیش‌بینی بود که دومین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری قرار نیست رنگ و بویی از فرهنگ و هنر داشته باشد. با این همه اما در برهوت موضع‌گیری حتی حداقلی نامزدهای تکیه بر مهمترین کرسی اجرایی کشور درباره «فرهنگ و هنر» قرار گرفتن عنوان «فرهنگ» در سرفصل‌های موضوعی یک مناظره، کفایت می‌کرد تا دغدغه‌مندان این حوزه با امیدی حداقلی چشم به قاب تلویزیون بدوزند و به تمنای حتی یک «شعار»، پرسش‌ها و پاسخ‌های دومین قسمت از «مناظره ۱۴۰۰» را به تماشا بنشینند؛ امیدی که حتی به اندازه همان یک «شعار» هم پاسخ دریافت نکرد، چه رسد به «هدف‌گذاری» و «برنامه»!

باید این واقعیت را پذیرفت که «فرهنگ» این بار هم همچون همیشه و همچون تمام چهار دهه گذشته، در عرصه تاخت و تاز تبلیغاتی نامزدهای پست «ریاست دولت» برای توفیق در میدان انتخابات، مهجور مانده است و اگر بخواهیم تعارف را کنار بگذاریم باید اعتراف کنیم که مهجور هم باقی خواهد ماند؛ انتظار معجزه نباید داشت!

برای تبیین و تشریح این مهجوریت احتمالاً نیاز به تلاش نیست و همه مخاطبان دومین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری، به‌خصوص آن گروه که حداقل دغدغه‌ای در این حوزه دارند به‌خوبی نشانه‌های عیان این «بی‌محلی» و «تخفیف» را نه فقط در پاسخ‌ها و جمله‌سازی‌های «تبلیغاتی» نامزدها که حتی در ترکیب و ادبیات پرسش‌های به‌ظاهر کارشناسی‌شده برای این گفتگوی جمعی، مشاهده کرده‌اند.

این شرایط در حالی است که مقام معظم رهبری همین یک سال پیش و در تبیین اولویت‌های کشور به بهانه آغاز به کار مجلس یازدهم دو مقوله «فرهنگ» و «اقتصاد» را هم‌تراز با هم، در صدر اولویت‌های کشور مورد تأکید قرار دادند؛ اولویت‌هایی که به نظر می‌رسد برخلاف دیدگاه کارشناسانه رهبر انقلاب، در اتاق‌های فکر طراحی «شعارها و رویکردهای تبلیغاتی» برای نامزدهای ریاست جمهوری، چندان هم‌تراز دیده نشده‌اند و به همین بهانه هم «غم معاش» و «سفره‌های خالی مردم» هدف‌های جذاب‌تر برای «شکار رأی بیشتر» قلمداد شده است.

این ماجرا زمانی تراژیک‌تر می‌شود که فراتر از رویکرد نامزدهای انتخابات، زمانی که فرصت مطالبه و پرسش‌گری از آن‌ها در قاب «رسانه ملی» فراهم شده و قرار است بر مبنای سوالات طراحی شده دیدگاه‌های آنان در موضوع «فرهنگ» به چالش کشیده شود، این فرصت به‌راحتی سوخت می‌شود و در کمال تعجب حتی یک سوال در موضوع مرتبط با حوزه «فرهنگ و هنر» پیش روی نامزدها قرار نمی‌گیرد.

اهم سرفصل‌های مورد پرسش از نامزدها در مناظره‌ای با موضوع «فرهنگی، اجتماعی و سیاسی» را مرور کنیم؛ محیط زیست، برجام، نظام سلامت، ازدواج، فعالیت‌های میان بخشی دولت، دانش علمی و هسته‌ای، امید، ناباروری، فاصله طبقاتی، سند تحول آموزش و پرورش، نظام آموزشی، تحریم و…

درست است که در یک برداشت عام و فراگیر از مفهوم «فرهنگ» می‌توان بخشی از این سرفصل‌ها را با اغماض ذیل این حوزه تعریف کرد، اما زمانی که صحبت از انتخاب عالی‌ترین مقام اجرایی کشور است، طبیعتاً «فرهنگ» دیگر نه یک مفهوم عام و با دامنه دربرگیری چنین مبسوط که کلیدواژه‌ای ناظر به یک حوزه اجرایی مشخص با مسائل و مشکلات اجرایی محدود و ملموس است. این درست همان نکته‌ای است که همزمان از سوی نامزدهای ریاست‌جمهوری و طراحان دومین مناظره انتخاباتی در قاب رسانه ملی مورد غفلت قرار گرفته است.

گفتنی‌ها درباره غفلت از «فرهنگ و هنر» بسیار است و پخش دومین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری تنها بهانه‌ای برای طرح چندباره قصه این مهجوری شد. با این همه اما با حداقل امید بابت توجه نیم‌بند برخی از نامزدهای محترم به چالش‌ها و دغدغه‌های کلیدی حوزه «فرهنگ و هنر» در زمان باقی‌مانده به برگزاری انتخابات، در حد حوصله این نوشتار کوتاه، بخشی کوچک از اهم این مسائل را به‌صورت فهرست‌وار مرور می‌کنیم؛ باشد که صدای مظلومیت «فرهنگ و هنر» به گوش کسی برسد و زخم ماسیده بر پیکر نحیف فعالان این حوزه، مرهمی در آینده داشته باشد.

سوالاتی که جایش در «مناظره فرهنگی» بود اما پرسیده نشد؛

۱- حل بحران معیشت و بلاتکلیفی بیمه‌ای فعالان حوزه فرهنگ و هنر از سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی گرفته تا اصحاب قلم و فعالان حوزه نشر که از دوران کرونا به یادگار مانده است، چه سهمی از برنامه‌های نامزدها برای دولت آتی دارد؟

۲- اصولاً «اقتصاد فرهنگ و هنر» و توجه به بنیان‌های اقتصادی این حوزه چه جایگاهی در طراحی سوالات و برنامه‌های نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری دارد؟

۳- قدرت گرفتن روزافزون فضای مجازی در میدان خطیر فرهنگ و هنر و سامان‌دهی بسترهای نوظهور عرضه محصولات فرهنگی و هنری آیا اولویتی در بخش فرهنگی دولت آینده خواهد داشت؟

۴- «فرهنگ عمومی جامعه» و مسائل مبتلا به جوانان و نیاز آن‌ها به محصولات فرهنگی و هنری تا چه اندازه در اولویت نامزدهای محترم قرار دارد؟

۵- اصلاح فرآیند معیوب تعامل میان دستگاه‌های متولی حوزه فرهنگ و هنر، در درون و بیرون ساختار دولت و رسیدن به هم‌افزایی مثبت در این حوزه آیا مورد توجه هیچیک از نامزدها بوده است؟

۶- طرح دولت آینده برای حل بحران پیچیده و پردست‌انداز «کپی‌رایت» و تضمین حقوق مؤلفان به‌ویژه در حوزه محصولات هنری، چیست؟

۷- آیا بازار در حال احتضار نشر با شمارگان پایین کتاب در حد ۱۰۰ نسخه اصلاً از منظر سیاست‌گذاری فرهنگی مورد توجه بوده است؟

۸- وضعیت اسفبار قیمت کاغذ به عنوان یک کالای استراتژیک چرا در هیچیک از برنامه‌های اجرایی نامزدها مورد توجه نیست؟

۹- ارتقای کمی و کیفی مسائل دینی در جامعه میان جوانان به عنوان پیشران حرکت کشور چرا مورد بی‌توجهی قرار گرفته و آیا مشخصاً هیأت‌های مذهبی به عنوان بخش زیادی از جامعه برای ارتقای سلامت معنوی نیاز به برنامه ندارد؟

۱۰- در حالی که اسباب‌بازی و گیم به‌عنوان یکی از صنایع سودآور در جهان مطرح است اما در ایران به مساله بی‌توجهی شده است؛ آیا بخش عظیمی از جوانان با گوشی‌های هوشمند به عنوان گیمر فعال هستند در این مناظره دیده شدند؟

مشاهده خبر از سایت منبع