X

بایگانی شهریور 15, 1400

دفتر سینمایی

جایزه معتبر جهانی برای عکاسی که نخواست هویتش فاش شود


یک عکاس میانماری جایزه اصلی یک جشنواره سالانه عکاسی خبری را برای پوشش اخبار اعتراضات این کشور دریافت کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فاز «طلبکاری» آقای کارگردان پس از تعرض «قبله عالم» به ساحت شهدای دفاع مقدس – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: پس از تعرض «قبله عالم» به ساحت شهدای دفاع مقدس حامد محمدی کارگردان اثر در وقاحتی مثال زدنی بیان کرد که اصلاحیه‌های قسمت‌های دیده شده اینقدر زیاد است که آنچه پخش شده اثر او و تیم سازنده نیست.

به گزارش سینماپرس، سریال «قبله عالم» که بعد از گذشت سه قسمت هنوز مشخص نشده که یک طنز انتقادی است یا کمدی ابزورد؛ در تازه ترین قسمتش به طور ناگهانی اقدام به بازسازی و تمسخر سکانس ماندگار فیلم «ایستاده در غبار» نموده است و اقدام حاج احمد متوسلیان (فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله) به هجو کشاند.

در همین حال حامد محمدی در مقام نویسنده و کارگردان اثر در اقدامی رو به جلو و با وقاحتی آشکار سعی کرد تا بجای عذرخواهی از چنین اقدام نا شایستی در قالب متنی کوتاه نسبت به اصلاحات سه قسمت ابتدایی این مجموعه که در دسترس مخاطبان قرار گرفته است، اعتراض کند و وجود چنین سکانسی را محصول تایید «ساترا» اعلام نماید.

در این متن می‌خوانید:

«هموطنان صبورم

دوست داشتیم با این وضعیت پیچیده جهان و پیچیده‌تر و تلخ‌تر کشور عزیزمان که هر روز خبر از دست دادن ناگهانی عزیزانمان را می‌شنویم، با کمی لبخند به خانه‌هایتان بیاییم اما عده‌ای نهاد ناشناخته و همیشه دلسوز، حتی دوست ندارند مردم در این شرایط هم برای لحظه‌ای کوتاه بخندند.

تلاش کردیم با مذاکره، گفتگو، تعامل و دوری از رسانه‌ای شدن اتفاقات پیش آمده، این سوء تفاهم‌ها حل شود یا این اثر تا اطلاع ثانوی منتشر نشود اما زورمان به حق طبیعی خودمان و شما نرسید.

شما که غریبه نیستید، اصلاحیه قسمت‌های پخش شده و پخش نشده به استناد برگه‌های ممهور و مستند (قابل ارایه به مردم عزیز ایران در هر کجای جهان) آنقدر زیاد است که متاسفانه آنچه از این سریال پخش شده و پخش نشده اثر ساخته شده توسط من و تیم همراه و درجه یک سازنده این اثر نیست و برای احترام به مخاطبین، چنانچه بعدتر این سریال به خانه‌های شما بیاید، بدون تیتراژ ابتدایی و انتهایی پخش خواهد شد.

ارادتمند تک تک ملت صبور و عزیز ایران. حامد محمدی. نویسنده و کارگردان»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

سنگری فتح شده یا نه!؟


برخی از دوستان دغدغه مند می‌خواهند برای نسل جدید محصولات فرهنگی تولید کنند. خدا خیرشان بدهد! اما تازه بحث آغاز می‌شود: مبارزه فرهنگی با ابزار فرهنگی چگونه است؟

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«مجید» تنها شخصیت کاغذی معاصر است که او را هم در روستا می‌شناسند و هم در شهر! – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فقر و نداری همیشه همراه «مجید» هوشنگ مرادی کرمانی بوده است، اما این نداری فقط در قصه‌هایش او را اذیت نکرده و در دنیای واقعی نیز دست از سر او برنداشته است؛ حالا نبود کاغذ باعث شده برای مدتی «قصه‌های مجید» در کتابفروشی‌ها نباشد.

به گزارش سینماپرس، همیشه نزدیک تولد افراد که می‌شود، اطرافیان به این فکر می‌کنند که چطور آدم‌ها را خوشحال کنند اما این اتفاق برای آغاز ۷۸ سالگی هوشنگ مرادی کرمانی (متولد ۱۶ شهریور ۱۳۲۳) نیفتاد و او به نحو دیگری غافلگیر شد. در پی گپ‌وگفتی که با ناشر او (صالح رامسری، مدیر نشر معین) داشتیم، گله‌اش از نبود و گرانی کاغذ بود و بحث به این موضوع کشیده شد که «قصه‌های مجید» تمام شده اما کاغذ برای چاپ جدید نیست. این جمله‌ها یعنی ممکن است «قصه‌های مجید» مدتی در بازار نباشد و اگر هم ناشر تصمیم به چاپ با کاغذ آزاد بگیرد با افزایش قیمت همراه باشد و خانواده‌ها و کودکان کمتری بتوانند این کتاب را بخرند.

«مجید» یکی از معروف‌ترین شخصیت‌های کاغذی ایرانی در دوره معاصر است؛ در مقام مقایسه شاید شخصیتی مانند اولیور تویست و هری‌پاتر. اولین داستان‌های مجید در سال ۱۳۴۹ در مجلات منتشر شد و سال‌ها قصه‌هایش در رادیو پخش شد. بعد هم به صورت یک مجموعه پنج‌جلدی در سال ۱۳۵۸ منتشر شد. در سال ۱۳۶۴ این کتاب برنده جایزه «کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» شد. کیومرث پوراحمد در سال ۱۳۶۹ مجموعه تلویزیونی‌ای را بر مبنای همین کتاب ساخت و «مجید» و «بی‌بی» ‌اش از دل کتاب بیرون آمدند و وارد دنیای تصویر شدند. شهرت «قصه‌های مجید» از نویسنده و کیومرث پوراحمد هم فراتر رفته و زمانی که نویسنده‌اش در قید حیات است به یک کتاب کلاسیک تبدیل شده است.

حدود ۵۰ سال از انتشار اولین داستان‌های مجید می‌گذرد اما این کتاب ماجراهای تمام‌نشدنی‌ای دارد، گاه اتفاقات خوشایندی برایش پیش می‌آید و گاه هم با او نامهربانی می‌شود؛ مثلا ترجمه شده و به عنوان یک فرد ایرانی به کشور دیگری سفر می‌کند و یا برای اجرای نمایش روی سن می‌رود، گاه لباس جدیدی می‌پوشد و در قالب جدید مثلا کتاب صوتی عرضه می‌شود و گاه هم در ماجراهایش دست می‌برند و می‌خواهند عوضش کنند. حالا هم در این روزگار کرونایی که بذر ناامیدی را می‌پراکند، نبود کاغذ باعث شده تا این کتاب که شخصیت اصلی‌اش همواره امیدوار و در تلاش است، برای مدتی از ویترین کتابفروشی‌ها غایب شود.

هوشنگ مرادی کرمانی درباره این موضوع به ایسنا می‌گوید: من حرفی برای گفتن درباره این اتفاق ندارم. به عنوان نویسنده دوست دارم این کتاب منتشر شود اما زمانی که نمی‌شود، خود ناشر این را می‌داند و البته تا حالا این اتفاق نیفتاده است. این کتاب ۷۰۰ صفحه است و فکر می‌کنم گران دربیاید. نمی‌دانم از چه زمانی هم چاپ نشده زیرا کاری به این مسئله ندارم، خود ناشر چاپ و پخش می‌کند و بعد به من خبر می‌دهد. از این ماجرا هم خبر نداشتم، البته ناشر به من تلویحا درباره این ‌ماجرا گفته بود.

او در ادامه با بیان این‌که این مسئله بیشتر مسئله ناشر است تا نویسنده، می‌افزاید: درست است که مسئله من هم هست زیرا از این راه زندگی می‌کنم و کرایه خانه می‌دهم. دوست دارم که مردم این کتاب را داشته باشند زیرا معروف‌ترین کتاب من است و بیشتر از کتاب‌های دیگر خوانده می‌شود. از نظر موقعیت مالی این اتفاق برایم خوب نیست. اما باید فکر کنیم چه می‌شود کرد.

این نویسنده درباره این کتاب و اهمیت آن می‌گوید: این کتاب طنز، همه‌کس‌خوان است، حتی بزرگسالان نیز آن را می‌خوانند و تجدید خاطره می‌کنند. «قصه‌های مجید» در دل مردم جا باز کرده، جایزه‌های متعدد برده، به زبان‌های دیگر ترجمه شده و به کشورهای مختلف سفر کرده است. دو سه‌تا از داستان‌های این کتاب در کتاب‌های درسی بچه‌ها آمده است، حتی به کتاب درسی بچه‌های هلند و صربستان هم راه پیدا کرده است. کتاب «قصه‌های مجید» در کنار «ماهی‌ سیاه کوچولو» و «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» جزء سه‌ چهار کتاب‌ کودک معروف ایرانی است. این کتاب از جمله کتاب‌هایی است که دوام بیشتری آورده است؛ اصولا کتاب‌ها هرکدام زمانی دارند، زمانی گل می‌کنند و خوانده‌ می‌شوند و درباره‌شان بحث می‌شود، اگر سریال تلویزیونی هم شوند، تمام می‌شوند و مردم به تدریج فراموش می‌کنند اما این کتاب همیشگی است، حداقل بیش از ۴۰ سال است که دوام آورده.

او در ادامه یادآور می‌شود: فریدون عموزاده خلیلی کتابی منتشر کرده بود درباره این بچه‌های کاغذی و ویژگی‌هایی که دارند و از دلایلی ‌که چطور وارد زندگی مردم می‌شوند گفته بود؛ اگر کسی دماغ بلندی نشان دهد، همه یاد پینوکیو می‌افتند، او به یک شخصیت ایتالیایی تبدیل شده و عمرش از خیلی از آدم‌هایی که به دنیا می‌آیند و زندگی می‌کنند و می‌میرند بیشتر است. شخصیت‌های کاغذی که وارد زندگی مردم می‌شوند، شناسنامه یک ملت را دارند و مردم آن‌جا همه آن‌ها را می‌شناسند. مجید وارد حافظه جمعی مردم ایران و موقعیت‌های زبانی شده است. مجید به شدت ایرانی است و موقعیت ایرانی دارد. مجید از نظر شهرت از من نویسنده‌اش و کیومرث پوراحمد به عنوان کارگردان سریالش، جلو زده است. زمانی که «پروین‌دخت یزدانیان» مریض بود، در داروخانه برای تهیه دارو می‌گفتند «بی‌بی مجید» مریض شده و دارو می‌خواهد. این‌طور وارد زندگی مردم ایران شد. واقعیت این است که کتاب مطرحی است و نمی‌تواند غیبت داشته باشد.

این نویسنده خاطرنشان می‌کند: مجید تنها شخصیت کاغذی معاصر است که او را هم در روستا می‌شناسند و هم در شهر، از زمانی که «قصه‌های مجید» چاپ شده، چهار نسل عوض شده اما این کتاب همچنان سرپاست. اخیرا یک جمله در کتاب درسی به داستان مجید اضافه کردند و دیدید چه جنجالی شد، شما چند کتاب را می‌شناسید که اگر چنین‌ کاری با آن بکنند، همه درباره‌اش حرف بزنند؟ مجید می‌تواند الگوی جامعه باشد؛ زمانی برای مجید حرف درآورده‌ بودند که مجید دروغ‌گو است و مذهبی نیست، در مدرسه و در خانه دروغ می‌گوید و نمی‌گذاشتند وارد مدارس شود. مرحوم جعفر علاقه‌مندان (رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی و معاون آموزش متوسطه در وزارت آموزش و پرورش، درگذشته ۱۳۸۳) من را دعوت کرد و گفت ما ۱۸ میلیون مجید در این کشور داریم، یکی در مدرسه دروغ می‌گوید یکی در خانه. مجید کارهای زشت و ناباب نمی‌کرد. قرار بود کانون «قصه‌های مجید» را چاپ کند، سفارش می‌داد دو سه قصه را بردارید زیرا مجید برای دختر همسایه نامه می‌نویسد و می‌خواهد عکسش را به دختر همسایه بدهد! همه این‌ها را می‌گفتند.

او سپس با اشاره به سخنان زنده‌یاد علاقه‌مندان درباره «قصه‌های مجید» گفت: او به نکته‌ای اشاره کرد که برای من هم عجیب بود؛ با همه عیب‌ها و ایرادهایی به حق و ناحق درباره مجید می‌گویند مجید بچه امیدوار و فعالی است، مرتب در قصه‌هایش شکست می‌خورد اما ناامید نمی‌شود و وارد قصه دیگری می‌شود. تلاشی که مجید دارد و امیدی که او دارد برای زندگی قابل تحسین است. او نکته مثبتی در زندگی‌اش ندارد، کفش ندارد، لباس خوشگل ندارد، خوش‌تیپ نیست، دوچرخه‌ای که با دردسر تهیه کرده خراب است، ریاضی‌اش بد است و نمی‌تواند جدول ضرب را حفظ کند، در کل زندگی سختی دارد و هرچه دارد موجب دردسرش است، اما بچه شیرینی است، همیشه فکر می‌کند چه کاری انجام دهد که زندگی‌اش بهتر شود، چطور شعرهایش را چاپ کند، چه کار کند ریاضی‌اش خوب شود، چطور لباس عید بخرد. او دست روی دست نمی‌گذارد و گریه نمی‌کند و آه نمی‌کشد، این‌طور نیست حسادت دیگران را بکند و دیگر کارهای دم‌دستی بلکه برای انجام کار ده‌ها راه پیدا می‌کند. تمام وجود مجید تلاش، امید و فکر است به همین دلیل می‌تواند الگوی خوبی برای بچه‌های ایران باشد.

مرادی کرمانی با اشاره به ترجمه‌های متعدد از این کتاب و ساخت فیلم موفقی از آن گفت: در سال ۱۳۵۳ قصه‌های مجید از رادیو ایران پخش می‌شد، به مدت پنج سال تمام روزهای پنجشنبه. مردم ول نمی‌کردند و با نامه و تماس درخواست می‌کردند، زیرا انگار یک نفر آینه‌ای مقابل آن‌ها قرار داده بود که این شما هستید. من به عنوان نوجوان ایرانی فقیر و بی‌کس و تنها هستم و لباش درست و حسابی ندارم، درس‌خوان نیستم و ایرادهای دیگر اما من به هیچ‌عنوان از پا درنمی‌آیم و می‌مانم. مجید می‌تواند الگویی برای بچه‌ها باشد که امید به آینده داشته باشند، از سختی‌ها و تلخی‌ها نترسند و تلاش کنند با چنگ و دندان بالا بروند، ناله نکنند که ندارند، بروند و فکر کنند که باید چه کاری انجام دهند که وضعیت بهتر شود. این خیلی مهم است. مجید یک داستان با پایان خوش ندارد و این‌طور نیست به چیزی برسد؛ مجید به هیچ‌جا نمی‌رسد اما هرگز از پا نمی‌نشیند و دانش‌آموزان ما به شدت نیازمند این حس هستند.

هوشنگ مرادی کرمانی در پایان به ماجرای نام‌گذاری خیابان به نام چهار نویسنده کودک از جمله خودش اشاره کرد و گفت: دیدید ما چهارتا را رد کردند و کسی هم صدایش درنیامد. اگر ما چهار نفر را کنار بگذارید، چه دارید؟ بقیه‌اش کو؟ ما هرکدام سبک و موقعیتی برای خود داریم که متفاوت از هم است، همه‌مان مثل صمد بهرنگی نیستم یا مثلا جبار باغچه‌بان، هرکدام یک‌جور هستیم اما فله‌ای گفتند این چهار نفر نباشند، با توجه به این‌که شورای شهر بر این مسأله تأکید داشت، نمی‌دانم با چه مصلحتی قبول نکردند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«خط افق» به روایت کیارستمی، فرنود و یعقوب زاده


این روزها گالری مژده میزبان نمایشگاه «هستم، آنچه می‌بینم» است که دیده‌های هنرمند عکاس را به عنوان یک اصالت وجودی زیر ذره‌بین برده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

از نی نواز پیشکسوت کشورمان چه خبر؟


حسن ناهید از اساتید برجسته نی نوازی کشور که سال گذشته در آذر ماه در شرایط جسمانی خوبی به سر نمی‌برد، خوشبختانه اکنون در صحت و سلامت است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جابجایی اجراها برای کارگردان‌ها تبعات زیادی دارد/مدیران سالن‌های تئاتری در مقام تصمیم گیرنده نیستند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مدیر تالار هنر اعلام کرد تعطیلی‌های اخیر کرونایی ضربه شدیدی به این سالن اجراهای کودک و نوجوان وارد کرد زیرا روند اعتمادسازی خانواده‌ها برای حضور مجدد در تالار سخت تر شده است.

به گزارش سینماپرس، حسین مؤذن مدیر تالار هنر درباره وضعیت برنامه‌ریزی اجراهای این سالن مختص نمایش‌های کودک و نوجوان با توجه به تعطیلی‌های اخیر کرونایی و تعویق تعهدات اجرایی سالن، به مهر گفت: برنامه‌های تالار هنر هم مانند سایر تالارهای نمایشی به دلیل شیوع ویروس کرونا و تعطیلی‌های اخیر تحت‌الشعاع قرار گرفته و باید اجراها جابجا شوند. جابجایی اجراها برای کارگردان‌ها تبعات زیادی دارد زیرا یک گروه را با صرف هزینه و اعتبار دور هم جمع کرده‌اند و دیگر نمی‌توانند همان گروه را چند ماه دیگر نیز داشته باشند.

وی ادامه داد: ما در برنامه اجرایی ۱۴۰۰ تالار هنر فقط توانستیم میزبان یک اجرای نمایشی باشیم و دومین اجرا به دلیل تعطیلی‌های اخیر کرونایی به تعویق افتاد. بخشی از تعهدات اجرایی سال ۹۹ و همچنین تعهدات سال ۱۴۰۰ تالار هنر باقی مانده و در عین حال تقاضای جدید برای نوبت اجرا نیز داریم.

مؤذن با تأکید بر اینکه برنامه‌ریزی در شرایطی که ابهام وجود دارد محال است، یادآور شد: ما به گروه‌هایی که تقاضای نوبت اجرا در تالار هنر را دارند اعلام می‌کنیم که شرایط دست ما نیست و نمی‌توانیم یک زمان قطعی را برای اجرای آن‌ها در نظر بگیریم. البته برخی گروه‌ها این موضوع را می‌پذیرند و برخی نه.

مدیر تالار هنر معتقد است شرایط کرونایی شکننده است و مدیران سالن‌های تئاتری و هنرمندان نمی‌توانند با قطعیت برنامه‌ریزی کنند.

وی در ادامه سخنان خود اظهار کرد: مدیران سالن‌های تئاتری در مقام تصمیم گیرنده نیستند بلکه در مقام مجری فعالیت می‌کنند و وقتی گفته شود که باید فعالیت‌ها را تعطیل کرد مجبور به تعطیلی و توقف فعالیت‌ها هستیم در نتیجه امکان برنامه‌ریزی دقیق و قطعی وجود ندارد.

مؤذن درباره شرایط سخت جذب مجدد مخاطبان تئاتری برای حضور در تالار هنر بعد از تعطیلی‌های اخیر کرونایی، تصریح کرد: در تئاتر بزرگسال اصل بر اعتماد افراد است ولی در تالار هنر و تئاتر کودک و نوجوان اصل بر اعتماد خانواده‌ها است. شرایط ما تا رسیدن به شرایط پایدار سخت‌تر است. قبل از تعطیلی اخیر کرونایی خیلی برای اعتمادسازی خانواده برای حضور در تالار هنر تلاش کرده و موفق هم بودیم ولی تعطیلی‌های اخیر ضربه شدیدی به ما زد.

مدیر تالار هنر در پایان سخنان خود گفت: خانواده از شیوع کرونای دلتا و اینکه در این موج کودکان مصون نیستند بسیار نگران هستند در نتیجه بعد از بازگشایی مجدد تالار، برای اعتمادسازی آنها باید خیلی تلاش کنیم. ما در حال حاضر منتظر تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بازگشایی مجدد سالن‌های دولتی تئاتر هستیم و بعد از آن باید فعالیت خود را از سر بگیریم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برگزاری سمپوزیوم‌های مجسمه‌سازی چه مزایایی دارد؟


یک هنرمند مجسمه‌ساز درباره برگزاری سمپوزیوم‌های مجسمه‌سازی می‌گوید: برنامه‌ریزی درست و برگزاری سمپوزیوم‌ها می‌تواند سهم بسزایی در معرفی شهرها و امکانات گردشگری آنها داشته باشد. مردم از تماشای مجسمه‌های شهری لذت خواهند برد و مجسمه‌ها هم به زیبایی بصری شهرها می‌افزایند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تسخیر گیشه آمریکا توسط «شانگ چی و افسانه ده حلقه» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: درخشش فیلم سینمایی «شانگ چی و افسانه ده حلقه» با فروشش ۷۱.۴ میلیون دلاری در اولین آخر هفته اکرانش این فیلم را فراتر از «F۹» قرار داد.

به گزارش سینماپرس به نقل از ورایتی، «شانگ چی و افسانه ده حلقه» فیلم ابرقهرمانی جدید مارول با اکرانی خیره‌کننده در اولین آخر هفته اکرانش ۷۱.۴ میلیون دلار فروش کرد و انتظار می‌رود با توجه به تعطیلات چهار روزه روز کارگر بتواند این فروش را به ۸۳.۵ میلیون دلار برساند.

با توجه به میزان فروش ۳ روزه این فیلم و مقایسه آن با دیگر فیلم‌های پرفروش دوران کرونا، باید گفت این فیلم درست پشت سر «بیوه سیاه» قرار می‌گیرد که در ۳ روز نخست اکرانش ۸۰.۳ میلیون دلار فروخت و همین طور از فیلم نهم «سریع و خشمگین» جلو می‌زند که ۷۰ میلیون دلار در ۳ روز اول اکرانش فروش کرد.

در عین حال این رقم رکورد خوبی برای تعطیلات روز کارگر محسوب نمی‌شود زیرا بهترین رکورد را که «هالووین» در سال ۲۰۰۷ کسب کرده بود فروشی ۳۰.۶ میلیون دلاری در همین یک روز بود.

بر خلاف «بیوه سیاه» فیلم «شانگ چی» تنها در سینماها اکران می‌شود و در سرویس‌های آنلاین برای تماشا گذاشته نشده است؛ در حالی که «بیوه سیاه» شیوه‌ای ترکیبی از نمایش در سینماها و نمایش آنلاین را انتخاب کرده بود.

استقبال شدید از «شانگ چی» می‌تواند بر روشی که دیزنی ماجراهای ابرقهرمانی خود را در دوران کووید ارایه می‌کند اثر بگذارد.

این فیلم درباره یک قاتل سابق است که باید با میراث شومی که از پدرش به جای مانده مبارزه کند و سندیکای جنایی را که وی به جای گذاشته از بین ببرد. در این فیلم نقش اصلی را سیمو لیو بازیگری که قبلاً در سریال طنز کانادایی بازی کرده بود، برعهده دارد.

در مکان دوم گیشه فیلم اول هفته پیش یعنی «کندی من» جای دارد که در این تعطیلات سه روز آخر هفته ۱۰.۵ میلیون دلار فروش کرده و با محاسبه فروش امروز آن احتمالاً باید فروش آن در ۱۰ روز اکرانش به بیش از ۴۱ میلیون دلار برسد که برای فیلمی که با بودجه ۲۵ میلیون دلاری ساخته شده رقم مناسبی است.

«مرد آزاد» با فروش ۸ میلیون دلار در هفته اخیر، در جایگاه سوم از نظر فروش قرار دارد و در مجموع ۹۱ میلیون دلار فروش کرده است. «گشت و گذار در جنگل» و «سگ‌های نگهبان» نیز با ۳.۹ و ۳.۶ میلیون دلار در مجموع فهرست ۵ فیلم پرفروش هفته را تکمیل می‌کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اهالی فرهنگ، هنر و رسانه نظر دهند


وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار ارائه نظرات اهالی فرهنگ، هنر و رسانه شد.

مشاهده خبر از سایت منبع