«پرسش» نام یک آلبوم موسیقی شد/ معرفی گرایش های آهنگسازی یک مؤلف
آلبوم «پرسش» به آهنگسازی محمدرضا تفضلی از هنرمندان فعال حوزه موسیقی کلاسیک با همراهی تعدادی از نوازندگان شناخته شده کشورمان در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
آلبوم «پرسش» به آهنگسازی محمدرضا تفضلی از هنرمندان فعال حوزه موسیقی کلاسیک با همراهی تعدادی از نوازندگان شناخته شده کشورمان در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
نام نویسی بیمه درمان تکمیلی، عمر و حوادث اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه توسط مجموعه صندوق اعتباری هنر آغاز شد.
سینماپرس: اسامی اعضای پذیرفته شده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در «پنجمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران» اعلام شد.
به گزارش سینماپرس، اسامی ۲۶ اثر پذیرفتهشده در بخش «ایده» و ۲۲ اثر پذیرفتهشده در بخش «فیلم» «پنجمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران» در حالی منتشر شده است که نیمی از این راهیافتگان اعضای نوجوان کانون در سراسر کشور هستند.
بر ایناساس امیرعباس خالصیفر با ایده «تغییر کاربری»، ثمینا شعفی با ایده «همسایه سوالبرانگیز»، متین غیور با ایده «چوب کبریت» از خراسان رضوی، شکیباسادات میرحسینی در بخش ایده با اثر «کوچولوی بدجنس» از استان سمنان و ثمین عالیزاده با فیلم «دستهدار» از استان هرمزگان برخی از این اعضا هستند.
از استان فارس ثمین ابوالحسنی با فیلم «حضور گرم» و از استان البزر امیرمهدی براتی با فیلم «بچه گروفالو» به این المپیاد راه یافتهاند.
در این میان استان اصفهان بیشترین برگزیدگان را به خود اختصاص داده است. در بخش فیلم، محمدمتین رستمی با انیمیشن «همدم»، سحر خانی با انیمیشن «فروت لند» و زینب صیفوری با انیمیشن «کرنال» و در بخش ایده، سحر خانی با اثر «نابغه»، محمدمتین رستمی با اثر «دستهای خدا»، پوریا کاشی با اثر «ابر قهرمان» و علیاصغر سلیمانی با اثر «اشکهای دودی» حضور خواهند داشت.
همچنین عارفه جعفری، هانیه اقبالیان، سینا قاسمی به ترتیب با فیلمهای «کمی دورتر»، «کمد دیواری» و «گاری» از استان یزد در این المپیاد پذیرفته شدهاند.
از همین استان عارفه فلاح و فرزاد برزگری با ایدههای «آرزو» و «چادر نماز» نوجوانهایی هستند که در این رویداد حضور خواهند داشت.
زینب مزارعی عضو کانون کرمان با اثر «دیو دیگ به سر» و مهزیار حسینیتبار با اثر «چیستی نانو» از ملایر استان همدان نیز هر دو در بخش فیلم پذیرفته شدهاند.
همچنین استان خوزستان نیز در هردو بخش موفق به حضور در این المپیاد شده است. ستایش یزدانی با ایدهی «رویای نقاش» و سوفیا رضایی با ایدهی «لیلا»، مجتبی خسرویفرد با ایدهی «یک افغان در میان ما»، و حسین شلاگه با فیلم «یه امروز بگذر» اسامی این نوجوانان است.
یادآوری میشود «پنجمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران»، از سوی بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری اصفهان، ۱۶ تا ۲۱ مهر ۱۴۰۰ همزمان با سیوچهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، برگزار خواهد شد.
سینماپرس: نویسنده آثار ادبی در حوزه دفاع مقدس، اساسیترین مشکلات سینمای دفاع مقدس کشورمان را تشریح کرد.
به گزارش سینماپرس، حمید داوودآبادی نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس، در گفت و گو با خبرنگاران جوان، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه کدام بخش از وقایع دفاع مقدس در حوزه فیلمسازی مغفول مانده و نیازمند معرفی به جامعه است گفت: پس از جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق، تعدادی فیلم تولید شد که فیلم ضد جنگ نامیده میشود. بعضی از سازندگان فیلمهای دفاع مقدس حتی به جبهه نرفته اند و تولیداتی را تحت عنوان ادبیات جنگ به سینمای ایران قالب کردند که متاسفانه به مفاهیمی جا افتاده هم مبدل شده است.
وی افزود: امروزه سینمای آمریکا و هالیوود فیلمهای زیادی مرتبط با جنگ تولید میکنند که هم با سرمایه گذاری قوی و هم با فروش موفق رو به رو میشود؛ اما ما هنوز به درک عظمت جنگ ایران و عراق، تلاش ستودنی مردم برای مقاومت و ندادن حتی یک وجب از خاک ایران به دشمن نرسیده ایم.
این نویسنده بیان کرد: تا امروز من قسم میخورم به هیچ یک از فیلمهای دفاع مقدس به عنوان فیلم دفاع مقدس درست جایزه داده نشده است. ما هنوز نتوانسته ایم اثری خلق کنیم که در عرصه جهانی و بین المللی حرفی برای گفتن داشته باشد. البته منظور احتیاج به دیده شدن توسط غربیها نیست؛ هدف نشان دادن واقعیت جنگ هشت ساله ایران و عراق به دنیاست؛ اینکه ما چگونه و برای چه جنگیدیم.
داوودآبادی در پاسخ به اینکه مشکل اساسی ریشه در کجا دارد، گفت: اول یکی از بزرگترین مشکلات سینمای دفاع مقدس ما این است که اقتباس از خاطرات و کتابهای دفاع مقدس وجود ندارد. تولیدکنندگان آثار سینمایی صرفاً نگاه به بیرون دارند، چون راحت تر است. با وجود کتابهای جالب و خاطرات دفاع مقدس اصلاً به آنها توجه نمیشود. زمانی که اصل محتوا و قصه وابسته باشد، سینما مستقل نمیشود.
وی افزود: از سوی دیگر، در حوزه دفاع مقدس دو دسته فیلمساز داریم: دسته اول فیلمسازانی هستند که خودشان در جنگ حضور داشتند. انتقاد من به این دسته از فیلمسازان دفاع مقدسی است؛ زیرا با اینکه این افراد خودشان مزه جنگ را چشیده و بسیاری از وقایع را لمس کرده اند، اما متاسفانه به آن به شکل واقعی و غیرتمندانه نمیپردازند. دسته دوم فیلمسازان، آنهایی هستند که در جنگ حضور نداشتند؛ اما علاقهمند به فیلمسازی در این حوزه هستند. این دسته با مشاهده فیلمهای جنگی غربی و تغییر نام شخصیتهای فیلمها اثری مشابهه آن را ساختند؛ البته نقدی به آنها وارد نیست. از جمله خطاهایی که برخی مرتکب شده اند که من آن را خیانت تعبیر میکنم، جداسازی جشنواره فیلم دفاع مقدس از جشنواره فیلم فجر و جداسازی جشنواره کتاب دفاع مقدس از جشنواره کتاب سال است. این کار به نحوی انزوا دادن به فیلم و ادبیات دفاع مقدس است.
این نویسنده درباره نسل امروز و لزوم ارائه محتوای مفید انقلابی به او گفت: نسل امروز از ما مطالبه دارد. ما، هم در حوزه ادبیات و هم در حوزه سینما در مقابل نسل امروز شرمنده ایم. هیچ فیلمی نداریم که انقلاب و دفاع مقدس را به شکل درست ارائه دهد و همین امر تاثیر بسزایی در به فراموشی سپرده شدن این وقایع میگذارد. با تبلیغات، بنر و مسائل اینچنینی نمیتوان در این باره حرف زد؛ اینها شور فرهنگی است. ما باید به دنبال شعور فرهنگی باشیم.
داوودآبادی در پاسخ به این سوال که کدام یک از آثار سینمای دفاع مقدس توانسته به ارزشهای حماسی واقعی نزدیک شود، اظهار کرد: در حوزه دفاع مقدس ژانرهای مختلفی وجود دارد که برخی به خود جنگ و برخی به تبعات جنگ میپردازند. من اتفاقاً فیلمهایی که خیلی جنگی هستند و به شکلی اغراق آمیز از هواپیما، تانک و فضاهای این چنینی استفاده شده را اصلاً قبول ندارم؛ چون فرهنگ واقعی دفاع مقدس را ندارند. من حتی می توانم با ذکر فیلمهایی که خیلی هم برایشان هزینه شده بگویم کدام یک از فیلمهای تولیدی کپی کدام فیلم از تولیدات غربی است. با مشاهده این فیلمها آدم خنده اش می گیرد؛ چون فقط اسمها و قیافهها تغییر کرده، ولی از نظر محتوایی تفاوتی با نسخه اصلی ندارند.
در پایان داوودآبادی گفت: به نسل امروز امید دارم؛ نسل امروز دوره ما را از سینما و ادبیات پس می زند؛ چون ما خیلی اهمال کاری بودیم. ما پیر شدیم، خسته شدیم، زودرنج شدیم و این برای نسل ماست. نسل جدید پرشور و مطالبهگر است. من قول میدهم نسل جدید هم در ادبیات و هم در سینما موفق عمل می کند، چون به گذشته برمیگردد و به دنبال پاسخ به پرسش از تبعات جنگ برای کشور ما و دشمن میگردد.
سینماپرس: چند نکته در مورد نظرسنجی های مرکز تحقیقات رسانه ملی درباره برنامه های تلویزیون بخوانید.
به گزارش سینماپرس، سال هاست که سازمان صدا و سیما برای ارزیابی برنامه های خود، از نظرسنجیهای دورهای استفاده میکند که مرکز تحقیقات این سازمان انجام میدهد. نتایج نظرسنجی های مرکز تحقیقات رسانه ملی هر از گاه از سوی روابط عمومی سازمان صدا و سیما منتشر میشود تا مخاطبان و رسانهها هم بتوانند بر اساس آن، برنامه ها و شبکه های رسانه ملی، خصوصا شبکههای تلویزیونی سراسری را ارزیابی کنند. با همه آن چه که گفته شد، نتایج نظرسنجیهای مرکز تحقیقات رسانه ملی واجد بعضی ابهامات، اشکالات و نکات عجیبی است.
با این حال همه اشکالات به عملکرد مرکز تحقیقات بر نمیگردد و شیوه انتشار نظرسنجیها توسط روابط عمومی صدا و سیما نیز در این اشکالات موثر است. اگر چه اساسا در کشور ما آمار و اطلاعات چندان زیاد نیست و از سوی مسئولان جدی گرفته نمیشود، اما این اشکالات و ابهاماتی که در ادامه میآید، علامت سوالهایی را در برابر ادعاهای مسئولان رسانه ملی که نظرسنجیهای مرکز تحقیقات صدا و سیما را دقیق، کارشناسی و علمی میدانند، قرار داده است. ذکر این نکته ضروری است که این گزارش به هیچ وجه قصد ندارد تا آمار و اطلاعات این نظرسنجیها را زیر سؤال ببرد، بلکه تنها برای یادآوری ابهامات و اشکالات تدوین شده است. چراکه معتقدیم جدای از این که تحلیلگران و منتقدان برای بررسی میزان استقبال یا استقبال نشدن از یک برنامه میتوانند از این نتایج بهره جدی ببرند، بدیهی است نتیجه نظرسنجیها میتواند مبنای بسیاری از طرحها و تصمیمگیریهای بعدی برای توسعه و پیشرفت امور باشد.
مورد خاص حیات وحش
یکی از نکاتی که در نظرسنجی های یکی دو سال اخیر تلویزیون خیلی مورد توجه قرار گرفته، آمار فوق العاده برنامه «مستند حیات وحش» محصول شبکه مستند سیماست که اغلب جزو پربیننده ترین برنامههای سیماست. این برنامه شبکه مستند، معمولا حدود ۳۰ درصد مخاطب دارد و در رتبه های سوم تا پنجم جدول پربیننده ترین برنامههای تلویزیون در رفت و آمد است. این برنامه که در شبکه مستند از ساعت ۲۳ تا ۲۴ هرشب پخش میشود، در حالی به این آمار رسیده که به نظر میرسد سابقه ذهنی مخاطب از عبارت «مستند حیات وحش»، به این آمار دامن زده است. به عبارت دیگر، بسیاری از مخاطبانی که در نظرسنجی از آن ها سؤال میشود، تفاوت خاصی میان برنامه مستند حیات وحش شبکه مستند با دیگر برنامه های مستند درباره حیوانات، قائل نیستند. طبیعی است که اگر از برخی از آنها زمان دقیق پخش این برنامه پرسیده شود، اطلاع چندانی نداشته باشند.
«دورهمی» پربیننده تر از شبکه نسیم
طبق نظرسنجی های مرکز تحقیقات رسانه ملی، گاه بعضی برنامه های شبکه های تلویزیون، بیشتر از شبکه پخش کننده مخاطب دارند؛ در حالی که این اتفاق از نظرمنطقی غیرممکن است. مثلا طبق نتایج نظرسنجی زمستان ۹۹، شبکه نسیم ۲۹ درصد مخاطب داشته است، اما برنامه «دورهمی» محصول همین شبکه، ۳۹ درصد! در همین نظرسنجی شبکه یک ۴۴.۵درصد مخاطب اما سریال «خانه امن» محصول همین شبکه، ۴۴.۶درصد مخاطب داشته است. چطور ممکن است کسی «دورهمی» ببیند، ولی شبکه نسیم نبیند؟!
آمار عجیب نوروزی
نتایج نظرسنجیهای مرکز تحقیقات صدا و سیما گاه به شکلی است که سخت بتوان آن را توجیه کرد. مثلا در حالی که همه سریال های نوروزی و تقریبا همه ویژه برنامه های تحویل سال در هفته اول نوروز ۱۴۰۰ نسبت به نوروز ۹۹ بیننده بیشتری داشتهاند، اما میزان مخاطب کلی ۹۰ درصدی تلویزیون در نظرسنجی نوروز ۱۴۰۰، نسبت به مخاطب ۸۳ درصدی نوروز سال گذشته، ۷ درصد افت داشته است! چطور ممکن است تک تک برنامهها نسبت به سال گذشته بیشتر دیده شده باشند، اما مجموعه کل برنامهها کمتر دیده شده باشد؟
از چه کسی پرسیدید؟
ابهام مهم نظرسنجی های مرکز تحقیقات رسانه ملی، آن است که جزئیات فنی تحقیق در آنها اعلام نمیشود. این که جامعه آماری نظرسنجی چند نفر بوده، گستره نظرسنجی ملی بوده یا در مراکز استان پرسش شده، شیوه پرسش تلفنی یا حضوری بوده و از افراد چه سنی سؤال شده. این نکات در اغلب نظرسنجیهای مراکز معتبر نظرسنجی هست، اما در نتایج نظرسنجی مرکز تحقیقات رسانه ملی غایب است. این پرسشها را از روابط عمومی رسانه ملی نیز پرسیدیم، اما کسی در سازمان مایل نبود به این پرسش ها پاسخ بدهد.
چرا بی نظم؟
آن طور که شنیده میشود، نظرسنجیهای مرکز تحقیقات رسانه ملی، منظم است و فراوان انجام میشود، اما انتشار نتایج آن تابع هیچ نظمی نیست. در برخی ماهها هیچ نظرسنجی منتشر نمیشود و هیچ آماری از میزان مخاطب بعضی سریال ها و برنامه ها وجود ندارد. با این حال جالب است بدانید، چند سال است که در ماه رمضان و نوروز که مخاطب تلویزیون به شکل سنتی بالاتر از زمان های دیگر است، دو نظرسنجی منتشر میشود! گویی مسئولان سازمان صدا و سیما تمایل دارند نظرسنجیهایی را بیشتر منتشر کنند که مربوط به زمان پربیننده تلویزیون است.
ماجرای درصد رضایت
در نتایج نظرسنجی های مرکز تحقیقات رسانه ملی، علاوه بر فاکتور درصد بیننده، فاکتوری با عنوان «درصد رضایت در حد زیاد» وجود دارد. بر اساس روال معمول نظرسنجی ها، برای هر برنامه، از کسانی که برنامه را تماشا کردهاند، درصدرضایت نیز پرسیده میشود. پاسخ میتواند خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد باشد. با همه آن چه گفته شد، در نتایج نظرسنجیها تنها درصد رضایت خیلی زیاد و گاهی هم زیاد منتشر میشود، نه درصد رضایت متوسط، کم و خیلی کم! در اغلب نظرسنجیها درصد رضایت از برنامه هایی اعلام میشود که آمار مخاطب بالاتری دارند و از درصد رضایت بقیه خبری نیست.
*خراسان
سینماپرس: محمد قاصداشرفی رییس انجمن سینماداران با اشاره به قرارگیری سینماها در وضعیت بحرانی بیان کرد که ۸۷ سینما در کل کشور به صاحبان فیلمها بدهی دارند.
به گزارش سینماپرس، محمد قاصد اشرفی رئیس انجمن سینماداران در گفتگو با مهر درباره وضعیت سینماها بیان کرد: این روزها دخل و خرج سینما با هم نمیخواند، اگر به آمار فیلمها هم نگاه کنید متوجه فروش پایین آنها میشوید. به جز فیلم «دینامیت» بقیه فیلمها فروش چندانی نداشتهاند در حالی که سالنهای سینما برای اکرانشان هزینه کردهاند. برای همان فیلمها ما هزینه برق، مواد ضدعفونیکننده و… میدهیم. در این میان خواسته تهیهکنندگان مبنی بر پرداخت بدهیها توسط سینماها به حق و به جاست. انجمن سینماداران هم در این خصوص همفکر و همعقیده با تهیهکنندگان است به هر حال ما باید معوقات فیلمها را پرداخت کنیم. یک فیلم هرچقدر که بفروشد نیمی از میزان فروش آن، حق قانونی صاحبان فیلم است و باید بر اساس توافقی که بین پخشکنندگان و سینماداران حاصل میشود، این پول پرداخت شود منتها مشکل اساسی ما این است که سینما در حال حاضر درآمدی ندارد چون ما به جز فیلم، محصولات جانبی در سینما عرضه نمیکنیم.
وی افزود: به نظر میرسد تیم جدیدی که در ارشاد مستقر شده از موضوعات با خبر است حتی وزیر جدید ارشاد در زمان دفاعیات خود در مجلس به معضلات سالنهای سینمایی اشاره کرد.
سینماها به صورت کامل ورشکسته شدهاند
قاصد اشرفی بیان کرد: سینماها به صورت کامل ورشکسته شدهاند گویا در این میان برخی درآمدهای کلان دارند و میگویند وضع سینماها بهتر خواهد شد. اما ما نزدیک به دو سال است که تنها ضرر دادهایم و این ضرر غیرقابل جبران است به طوری که اگر دولت گامی برای نجات سینمای کشور برندارد ما در شرایط بسیار بحرانی قرار خواهیم گرفت.
وی افزود: خیلی از سینماها همچنان متقاضی تغییر کاربری هستند. جالب است که برخی از دوستان ما میگویند وضع سینما خوب است هرچند ممکن است وضع چند سینما واقعاً خوب باشد اما برای طرح چنین مسائلی باید به وضعیت همه سینماها توجه کنیم چون در کل کشور شاید دو سه سینما وضعیت خوبی داشته باشند اما ۹۸ درصد سینماهای کل کشور در ورشکستگی کامل قرار دارند، در چنین موقعیتی خیلی از سینماداران سینماهایشان را بستهاند.
اشرفی ادامه داد: در این چهار ماهی که من سینما ماندانا را باز کردهام چیزی نزدیک به صد میلیون تومان از دیگران قرض گرفتهام تا سینما فعالیت داشته باشد ما این کار را به خاطر نیروهای کار و البته علاقه به سینما کردیم. اما من تا چه مدت و چقدر میتوانم برای ادامه فعالیت سینما این کار را کنم؟ اگر دولت معتقد به ادامه حیات سینما بود وضعیت سالنها این چنین نبود. باید ببینیم کل بودجهای که ارشاد برای سالنهای سینما در نظر گرفته چقدر است. در حال حاضر در شرایط بحرانی قرار داریم باید به سینما به مانند این نگاه کنیم که در وضعیت کماست و اگر به دادش نرسند ممکن است از بین برود.
دولت مستقیم به سالنها کمک کند
رئیس انجمن سینماداران درباره مصوبه شورای صنفی نمایش مبنی بر اینکه سینماهای مقروض اجازه اکران فیلم جدید ندارند، گفت: اشکالی ندارد، این کار را بکنند، اگر دولت دوست دارد سینما داشته باشد باید مستقیم به سالنهای سینما کمک کند، ۸۷ سینما در کشور به صاحبان فیلمها بدهکار هستند اگر دولت و شورای صنفی نمایش میخواهد سینماها تعطیل شوند، ایرادی ندارد، اگر این چنین صلاح میدانند که این ۸۷ سینما تعطیل شود، اشکالی ندارد اما این در تناقض با دولتی است که مدعی حمایت از سینماست.
وی ادامه داد: سوال من این است که چطور به فیلمهای در حال اکران، کمک میشود اما به سالنهای سینما کمکی صورت نمیگیرد؟ ما میدانیم که برای ساخت فیلمها سرمایهگذاری میشود اما صاحبان آن فیلمها هر زمان که بخواهند میتوانند آثارشان را به نمایش بگذارند اما سالنهای سینما دقیقاً در همین زمان در ورشکستگی قرار دارند. من در شورای صنفی هم از همکاران سینمایی خواستم که فرصت داده شود تا سینماها بدهی خود را پرداخت کنند هیچکدام از اعضای انجمن سینماداران منکر این موضوع نیستند و این حق قانونی و شرعی صاحبان آثار است که پولهای خود را دریافت کنند اما در حال حاضر شرایط سینماها بد است. یا باید به سینماداران فرصت داده شود یا دولت کمک فوری به سینماها کند و تسهیلاتی برای سالنهای سینما در نظر گرفته شود تا از این بحران گذر کنیم. این موضوع نیاز به همکاری تهیهکنندگان و صاحبان آثار دارد البته ما ۴۲ سال است که با یکدیگر صمیمانه کار میکنیم و حالا هم باید فرصتی به سینماداران داده شود تا به تدریج بدهیها را پرداخت کنند. اگر چند فیلم خوب به چرخه اکران اضافه شود این مسأله تا حدودی حل میشود مثلاً اگر «دینامیت» اکران نمیشد هیچ سینمایی در سطح کشور باز نبود. ما توافق کردیم هر دو هفته یکبار معوقات این فیلم پرداخت شود چون هزینه سینماها تأمین میشود و در مقابل هم سینماها پرداختها را دو هفته یکباره تأمین میکنند. بدهیها از قبل روی هم انباشته شده است پیش از این آقای انتظامی که من ایشان بسیار تشکر میکنم کمک کردند تا وضعیت سینماها بهبود پیدا کند، آقای شاهسواری مدیرعامل خانه سینما، صندوق امید و صندوق اعتباری هنر هم کمک کردند تا بدهیای که سینماداران به دفاتر پخش داشتند، برطرف شود اما یک سری سینماها نتوانستند از این تسهیلات بهرهمند شوند چون لازمه بهرهگیری از این وامها این بود که چند ضامن و سند مالکیت داشته باشند که آن را گرو بگذارند اما نتوانستند این موارد را تأمین کنند.
قاصد اشرفی توضیح داد: ما پیشنهاد میکنیم دولت حداقل به مدت یک سال به پروسه تولید فیلمها کمک نکند چون در حال حاضر چیزی نزدیک به ۲۰۰ فیلم در صف اکران قرار دارند. این بودجهای که برای حمایت از تولید فیلم در نظر گرفته شده میتواند به سالنهای سینما تعلق بگیرد. تسهیلاتی که سازمان سینمایی برای فیلمهای اکران شده در نظر گرفته بود فقط به «دینامیت» تا تعلق گرفت اما طرح خوبی نبود به نظرم بهتر این است که این تسهیلات به صورت مساوی بین فیلم و سالن سینما تقسیم شود چون این تسهیلات به برخی از فیلمهایی اختصاص مییابد که فروش چندانی ندارند اما به دلیل هزینه اکران آنها، سینماها متضرر میشوند.
این سینمادار گفت: درخواست ما سینماداران از ارشاد این است که تسهیلات وامی که از سوی صندوق امید برای سینماها در نظر گرفته شده بود، بخشوده شود و بدهی سالنهای سینما صفر شود چون برخی از این بدهیها بسیار ناچیز است مثلاً ما سالنی را داریم که تنها صد تومان بدهکار است و خوب نیست سینماها به این خاطر تعطیل شوند.
وی در پایان با بیان اینکه صندوق امید چیزی نزدیک به ۲۲ میلیارد تومان به سینماها تسهیلات داد مطرح کرد: بدهی سینماها چندان قابل توجه نیست غالباً هم این سینماهای بدهکار همان سینماهایی هستند که به دلیل نداشتن سند مالکیت و ضامن نتوانستند از این تسهیلات برخوردار شوند.
سینماپرس: برنامه «ایران تک» با هدف انعکاس پیشرفتهای تکنولوژیک ایران در حوزههای مختلف علمی بهزودی روی آنتن شبکه بینالمللی پرس تیوی میرود.
به گزارش سینماپرس، ضحی شهریاری تهیهکننده و کارگردان برنامه «ایران تک» (Iran Tec) از پخش این برنامه از اواخر مهرماه خبر داد و به مهر گفت: در این برنامه قصد داریم پیشرفت ایران را در تکنولوژیهای صنعتی، نظامی، پزشکی، عمران و شهرسازی در بوته نقد و بررسی قرار دهیم.
وی ادامه داد: موضوع مورد بحث در قسمت نخست این برنامه، حوزه پزشکی است که بحث نانو، محصولات هایتک و دانشبنیان را شامل میشود و قرار است در حال حاضر فصل اول آن در ۱۲ قسمت روی آنتن برود.
شهریاری همچنین توضیح داد: در هر قسمت از برنامه یکی از موضوعاتی را که ایران در آن به پیشرفت تکنولوژیک دست یافته است، معرفی میکنیم.
این تهیه کننده درباره دیگر جزئیات برنامه عنوان کرد: علیرضا اختیارزاده اجرای برنامه «ایران تک» را بر عهده دارد و مهمان و کارشناس برنامه هم در فضای کاری خود درباره فرآیند تولید تکنولوژی مورد نظر برنامه صحبت خواهد کرد.
کارگردان «ایران تک» هدفش را از ساخت این برنامه، آگاهی مخاطب از پیشرفتها و به خودکفایی رسیدن کشور بیان کرد و گفت: هیچ برنامه مشخصی درباره تکنولوژیهای ایران در رسانهها نداریم و تنها به شکل مختصر در خبرها به آن اشاره میشود.
برنامه «ایران تک» به تهیهکنندگی و کارگردانی ضحی شهریاری و نویسندگی لیلا فرامرزی در فصل اول ۱۲ قسمت ۱۵ دقیقهای ساخته شده است و پرس تیوی پخش هفتگی آن را از اواخر مهرماه آغاز میکند.
سینماپرس: رئیس رسانه ملی در حکمی محمدمهدی رحمتی را به سمت «سرپرست معاونت امور استانهای سازمان صداوسیما» منصوب کرد.
به گزارش سینماپرس، عبدالعلی علی عسکری رئیس رسانه ملی در حکمی محمدمهدی رحمتی را به سمت «سرپرست معاونت امور استانهای سازمان صداوسیما» منصوب کرد.
علی عسکری در این حکم از تلاشها و خدمات ارزشمند علی دارابی در مدت تصدی این مسئولیت قدردانی کرد.
رحمتی ریاست مرکز بسیج صداوسیما را نیز بر عهده دارد.
سینماپرس: مدیر «خانه طهران» از اجرای برنامه «بازخوانی سوگواری محرم در طهران» با هدف آشنایی شهروندان با میراث ناملموس فرهنگی- مذهبی شهر تهران خبر داد.
به گزارش سینماپرس، محمد حکمت مدیر «خانه طهران» از معرفی مراسم سوگواری محرم در تهران قدیم با عنوان «بازخوانی فرهنگ سوگواری محرم در طهران» خبر داد و گفت: این برنامه در آستانه اربعین حسینی به مدت پنج شب در «خانه طهران» برگزار و به صورت آنلاین پخش خواهد شد.
حکمت، آداب و رسوم را بخشی از میراث شهری تهران خواند و افزود: به دلیل جایگاه «خانه طهران» در بازنمایی و معرفی میراث ناملموس شهری، «بازخوانی فرهنگ سوگواری محرم در طهران» در نسبت هویت شهری و تجربه شهر دارای اهمیت زیادی است.
مدیر «خانه طهران» تصریح کرد: برخی سنتها و مراسمهای ماه محرم شامل شبیهخوانی، پردهخوانی، برخی نوحهها، نذرهای خاص و غیره که در گذشته برگزار میشدند، امروزه به دلیل تحولات فرهنگی، اجتماعی و شهری به ندرت اثری از آنها دیده میشود و به نحوی فراموش شده اند.
حکمت ادامه داد: بدیهی است، آشنایی شهروندان تهران با میراث ناملموس مذهبی شهر که در سوگواری ماه محرم متجلی است، زمینهای برای شناخت هویت شهر و افزایش تعلق خاطر به تهران را فراهم میسازد.
وی درباره جزئیات این برنامه، بیان کرد: این برنامه بر آن است فرهنگ سوگواری محرم در تهران را در قالب پنج نشست با حضور صاحبنظران و اجرای هنرهای آئینی معرفی کند. این برنامه ابتدا با گفتگوی کارشناسان درباره مراسم سوگواری محرم آغاز خواهد شد و سپس مصادیق عینی آن به صورت تعزیهگردانی، پردهخوانی و بازخوانی چند نوحه قدیمی، اجرا میشود.
مدیر «خانه طهران» از برگزاری آنلاین این برنامه خبر داد و گفت: به دلیل پیشگیری از شیوع ویروس کرونا، نمایش برنامه به صورت زنده پیشبینی شده است و علاقه مندان میتوانند این برنامه را از امروز چهارشنبه ۳۱ شهریور ماه تا یکشنبه ۴ مهرماه از ساعت ۱۹ تا ۲۱ تماشا کنند.
«خانه طهران» وابسته به سازمان زیباسازی شهر تهران است و این برنامه با اهتمام معاونت توسعه و برنامهریزی این سازمان برگزار میشود.
سینماپرس: برونرفت مقتدرانه «ایران» از معرکه هشتسال «جنگ تحمیلی» و بالاخص تجربه شکست «رژیم بعث عراق» آن هم با وجود برخورداری از حمایتهای مادی و معنوی گسترده و همهجانبه و در نهایت رسوایی مفتضحانه «نظام سلطه» در فرایند «عملیات مرصاد» موجب شد تا گزینه «جنگ سخت» برای همیشه کارکرد خود را برای «دشمنی دشمنان» از دست بدهد و تنها به عنوان یک «گزینه روی میز» از قابلیت ترساندن طیف مذبذبین از مسئولان «جمهوری اسلامی» برخوردار باشد!
محمدرضا مهدویپور/ «فرهنگ» یکی از اصلیترین میادین «جنگ» در طول تاریخ بشر بوده است. این در حالی است که همچنان هستند بعضی افراد کوتهنظر و سطحینگری که اساسا از اسم «جنگ» بدشان میآید؛ افرادی که تا گفته میشود «جنگ اقتصادی» یا «جنگ نرم» یا «جنگ تبلیغاتی» و … اینها بدشان میآید و میگویند «چرا اینقدر از «جنگ» صحبت میکنید؟ از «صلح» صحبت کنید!»؛ افرادی که بعضا سعی میکنند تا برای اثبات نگرش خود به تحریف واقعیت های تاریخی مبادرت ورزیده و بعضا حتی با ارایه تفسیرهای شاذ، مدعی میشوند که «اسلام» آمد برای اینکه «جنگ» را از بین ببرد! حال آنکه «بعثت انبیا» برای ایجاد یک «جامعهی فاضله» است؛ برای ایجاد یک «تمدّن» است. خب، این «تمدّن» همه چیز دارد؛ در «تمدّن» همه چیز هست؛ هم «علم» هست، هم «اخلاق» هست، هم «سبْک زندگی» هست، هم «جنگ» هست!
پس این جور نیست که ما بتوانیم بگوییم که «اسلام» آمد برای اینکه «جنگ» را از بین ببرد! زیرا «جنگ» گذارهای است که برای ایجاد یک «تمدّن» و در سیر موجودیت و بقای آن همواره موضوعیت داشته و دارد و در این قاعده «تمدّن اسلامی» امری مستثنی محسوب نمیشود! کما اینکه با مرور آیات «قرآن کریم» میتوان به وضوح مشاهده نمود که چقدر از آیات، مربوط به «جنگ» است. اما در این میان تفاوت در «جهت جنگ» موضوعی است که «تمدّن اسلامی» را از سایر «تمدّنها» متمایز میسازد. امری که در کیفیت و نحوه پاسخگویی «تمدّن اسلامی» به دو پرسش «جنگ با چه کسی؟ » و «جنگ برای چه؟» قابل مشاهده و بررسی میباشد.
توجه به «جهت جنگ» از آن حیث دارای اهمیت است که موجب میشود تا هر «جنگی» از قابلیت ارزیابی برخوردار شود و کیفیت خوب یا بَد آن تعیین شده و در تاریخ مورد سنجش قرار گیرد. زیرا «طواغیت عالم» میجنگند برای «هوای نفْس» ، برای «قدرتطلبی» های خودشان، برای «اشاعهی فساد» و …؛ الان سالها است صهیونیستها دارند میجنگند امّا برای «مقاصد خبیث» میجنگند؛ در مقابل آنها «مؤمنین» هم میجنگند؛ مجاهدین فلسطینی میجنگند، مجاهدین حزبالله میجنگند، ملّت عزیز ما در دفاع مقدّس و جنگ هشتساله جنگید؛ امّا این «جنگ» مذموم نیست، ممدوح است، «جهاد فیسبیلالله» است. زیرا «مؤمنین» قتال میکند و «میجنگند» امّا برای «اهداف الهی» و در مقابل «طواغیت» قتال میکند و «میجنگند» امّا برای «اهداف شیطانی» و این اهداف ماهیت اصلی خود را بیش از هر چیز در عرصه «فرهنگ» و در قالب مشخصی با عنوان «جنگ نرم» (Soft Warfare) نشان میدهند. دشمنی و در نهایت جنگهایی که از «جنگ سخت» (Hard Warfare) و به صورت مشخص «جنگ نظامی» خطرناکتر و «تمدّن براندازانه» میباشد.
«جنگ» به عنوان یک مطلب قابل ملاحظه، همواره در وسعت جغرافیای جهان وجود داشته و دارد و در این میان آنان که در توهم «آشتی جویی مطلق» بوده و جوامع خود را از وجود «دشمن» ایمن میپندارند، قطعا مشمول این فرمایش «امام علی» علیه السلام میباشند که: «هرکه از دشمن خود غافل باشد، دشمن از او غافل نباشد!». پس اگر ملتی خوابش برد، معنایش این نیست که طرف مقابل به عنوان «دشمن» هم خوابش برده! و یا اساسا «جنگی» موضوعیت ندارد؛ بلکه این بینش محصول نوعی «حماقت» است و قطعا این نوع نگرش به معنای «غفلت» او است که اگرچنانچه «دشمن» متوجّه او باشد و «جبههی دشمن» به طرف او نشانه گرفته که تیرهای خودش را پرتاب کند و … اما او «غافل» باشد. |
پُرواضح است که رویکرد «انقلاب اسلامی» برای احیا و ارایه «تمدّن اسلامی» موجب شد تا نظام «جمهوری اسلامی» در «گام نخست انقلاب اسلامی» با اشکال و انواع مختلف «دشمن» و «دشمنی» مواجه گردد. «دشمنانی» که تنها به خاطر ایجاد «حرکت توحیدی» به معارضه و مواجهه با «انقلاب اسلامی» پرداختند و جبههای را به وسعت جغرافیای شرق تا غرب جهان در عرصه نظام بین الملل تشکیل دادند. «جبههای معارض» که از «چپِ سوسیال» (Socialism) تا «راستِ لیبرال» (Liberalism) را در درون خود جای میداد و در طول بیش از ۴۳ سال گذشته، نظام «جمهوری اسلامی» را با هجمههای گوناگونی در مقاطع زمانی مختلف و با کیفیتهای متفاوت «نرم» (Soft)، «سخت» (Hard) و «نیمه سخت» (Semi hard) مواجه نمود.
به عبارت دیگر؛ سخن گفتن از «تمدّن اسلامی» و جاری ساختن حرف پیغمبر و حرف خدا و حرف توحید و بویژه پیگیری ایجاد «حرکت توحیدی» آن هم در قالب یک نظام حاکمیتی منسجم و با عنوان «جمهوری اسلامی» ؛ تماما عواملی بود که موجب شد تا از همان ابتدا، طیفی از انواع مختلف «دشمن» و «دشمنی» بر علیه «انقلاب اسلامی» موضوعیت یابد و به تقابل و مواجهه آشکار و پنهان نظام «جمهوری اسلامی» با موجودیتی تحت عنوان «نظام سلطه» بیانجامد. جدال و درگیرهایی شدید و بعضا همهجانبه که در میدانهای گوناگون «جنگ سخت» ، «جنگ نیمه سخت» و «جنگ نرم» موضوعیت داشته و به صورت مشخص در فرایند هشتسال «جنگ تحمیلی» قابل مشاهده و ملاحضه میباشد.
حملهی نظامی گسترده به «ایران» توسط «صَدّام حُسین عبد المجید تِکریتی» از جمله اقداماتی بود که با اجازه و چراغ سبز «نظام سلطه» صورت پذیرفت. «جنگ سختی» که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ هجریشمسی رسما آغاز شد و نظام «جمهوری اسلامی» را در همان سالهای ابتدایی تاسیس خود و به مدت هشت سال، مجبور به مجاهدت و استقامت در برابر مشکلات یک «نبرد نظامی گسترده» نمود. «جنگ سختی» که «بلوک شرق» (Eastern Bloc) و «بلوک غرب» (Western Bloc) را به یک پیوستگی و همبستگی غیر رسمی، آن هم به جهت مقابله سریع و فوری با رویکرد «انقلاب اسلامی» برای احیا و ارایه «تمدّن اسلامی» رساند. اتفاق و اتحادی که در قالب کمکهای همهجانبه و گسترده «اتحاد جماهیر شوروی» و «ایالات متحده آمریکا» به «رژیم بعث عراق» از موضوعیت برخوردار شد و موجب شد تا کشورهای اروپایی بلوک شرق در قالب «پیمان ورشو» (Warsaw Pact (WP)) و کشورهای اروپایی بلوک غرب در قالب «پیمان آتلانتیک شمالی» (North Atlantic Treaty Organization) یا «ناتو» (NATO)، هرچه دولت بغداد برای رسیدن به هدفهای خود در این حمله احتیاج داشت را بیدریغ در اختیار او قرار دهند و با همراهی ویژه دولتهای عربی منطقه خیال «رژیم بعث عراق» را از بابت پول و سلاح و امکانات و مشاور نظامی و … راحت ساخته و متمرکز در امر براندازی نظام «جمهوری اسلامی» از طریق «جنگ سخت» سازد.
حمله نظامی رژیم «صدّام» که هشت سال ما را مجبور به مجاهدت و قبول مشکلات جنگ کرد، غیرمتعارف نبود. این روش همیشگی استکبار علیه ملتهای مستقل و آزادیخواه است. در همان سالهای اوّلِ ریاست جمهوری بنده، «احمد سکوتوره» رئیسجمهور گینه کوناکری که یک چهره برجسته انقلابی، محترم، علمی و سیاسی آفریقا محسوب میشد و در تمام دنیا و اروپا هم خیلی آبرومند بود، به ایران آمد و در مذاکراتش با من مطلبی به این مضمون گفت که ما بعد از انقلاب، از حمله بغداد به شما تعجّب نکردیم؛ چون طبق تجربه، یکی از کارهایی که علیه اغلب کشورهای مستقل، از طرف استکبار بهکار رفته، این است که از طرف مرزها به اینها فشار نظامی بیاورند تا با مشغول کردن و گرفتن منابع مالی و انسانی آنها، مانع رسیدن آن کشورها به هدفها و آرمانهایی شوند که برای خود تعریف کردهاند. این، نقشه طرّاحی شده دشمن علیه ما بود. همین امریکاییها کسانی بودند که از نزدیک با صدّام حسین همکاری داشتند و به او کمک علمی و تسلیحاتی و اطلاعاتی میکردند تا شاید بتوانند ایران را شکست دهند، که نتوانستند. (بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از دانشجویان زنجان – ۲۲ مهر ۱۳۸۲ هجریشمسی) «صدّام» یک شخصیّتی بود که آنها میدانستند؛ یعنی او را میشناختند؛ شخصیّتهای سیاسی را میشناسند؛ زمینهی یک حرکت خودخواهانه و متکبّرانه و ظالمانه در این آدم وجود داشت؛ بهطور طبیعی آدم متعرّضِ متجاوزی بود. در هنگام انقلاب هم صدّام رئیسجمهور عراق نبود، رئیسجمهور عراق فرد دیگری بود؛ احمد حسن البکر بود؛ امّا جوری ترتیب دادند که او برود کنار و این بشود رئیسجمهور عراق تا وادارش کنند، تشویقش کنند، تهییجش کنند برای اینکه حملهی نظامی به ایران بکند. حملهی نظامی به ایران هم اوّل به بهانهی این بود یعنی اینجور میگفتند و شعار میدادند که میخواهند مناطق نفتخیز را از ایران جدا کنند و به عراق متّصل کنند؛ اینها فقط حرف بود؛ بحثِ مناطق نفتخیز نبود؛ بحثِ اصلِ حکومت بود، اصلِ انقلاب بود؛ میخواستند انقلاب را نابود کنند. آمریکا و اروپای قدرتمند؛ حالا کشورهای درجهی دو و سهی اروپا اهمّیّتی نداشتند امّا اروپای اصلی یعنی انگلیس، یعنی فرانسه، یعنی آلمان، یعنی ایتالیا، این کشورهایی که در اروپا موقعیّتی داشتند، تواناییای داشتند؛ یکسره همه پشت سر صدّام قرار گرفتند و هرچه توانستند به او کمک کردند؛ هرچه توانستند کمک کردند! (بیانات امام خامنهای در دیدار نوجوانان و جوانان شرکتکننده در کاروانهای راهیان نور – ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ هجریشمسی) لشکرهای رژیم صدّام در اوّل جنگ، لشکرهای معدودی بودند، امکاناتشان هم امکانات متعارف بود امّا با گذشت زمان -هرچه زمان گذشت، شش ماه گذشت، یک سال گذشت، دو سال گذشت- روزبهروز به این امکانات افزوده شد. خب جنگ امکانات را از بین میبرد، ما مثلاً اوّل جنگ یک مقدار تانک داشتیم، بعد بعضیاش از بین رفت؛ فرض کنید که مقداری توپخانه داشتیم، بعضیاش از بین رفت؛ مهمّات داشتیم خیلیهایش از بین رفت؛ قهراً در جنگ مصرف میشود، جنگ امکانات را کم میکند؛ هرچه جنگ پیش میرفت، امکانات رژیم بعثی چند برابر میشد؛ چه کسی به او میداد؟ فرانسه، انگلیس، آلمان، آمریکا؛ شوروی هم که ضدّ آمریکا بود، در این قضیّه همراه آمریکا وارد میدان شد، آن هم به دلیل خاصّ خود: چون شوروی تعداد نسبتاً زیادی جمهوریهای مسلمان دارد؛ حرکت اسلامی، انقلاب اسلامی در ایران موجب میشد که آن جمهوریها به فکر هویّت اسلامی خودشان بیفتند؛ دولت شوروی حاضر نبود، لذا او هم در این قضیّه؛ در قضیّهی جنگ علیه ما، در قضیّهی مبارزهی علیه ما؛ کنار آمریکا، دشمن دیرین خودش ایستاد. پس شد آمریکا، شوروی، ناتو؛ اعضای پیمان ناتو که اروپا و آمریکا و مانند اینها هستند و همهی قدرتهای مسلّط دنیا که پشت سر صدّام قرار گرفتند علیه جمهوری اسلامی، برای اینکه جمهوری اسلامی را از بین ببرند؛ هدف این بود؛ هدف، فتح خرّمشهر یا قصر شیرین یا مانند اینها نبود، هدف این بود که بیایند؛ کمااینکه همان اوّل کار صدّام گفت که ما امروز اینجا مصاحبه میکنیم، یک هفتهی دیگر در تهران مصاحبه خواهیم کرد؛ اینجوری برنامهریزی کرده بود. این، عامل جنگ بود؛ یعنی جنگ تحمیلی یک توطئهی عظیم بینالمللیِ قدرتمندترین قدرتهای دنیا بود علیه جمهوری اسلامیِ تازه پدید آمده. مثل اینکه همهی حیوانات وحشی بخواهند به یک انسان تنها و بیسلاح و بیدفاع حمله کنند؛ در واقع اینجوری بود. (بیانات امام خامنهای در دیدار نوجوانان و جوانان شرکتکننده در کاروانهای راهیان نور – ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ هجریشمسی) |
پس باید توجه داشت که «انقلاب اسلامی» اگر چه هیچگاه به دنبال «دشمنتراشی» نبوده؛ اما این ویژگیهای ذاتی «نظام سلطه» که اقتضا میکند تا به مواجهه و مقابله با نظامی مثل نظام «جمهوری اسلامی» بپردازد و اساسا کارکرد تشکیل چنین حاکمیتی برای پیگیری «تمدّن اسلامی» است که موجب میشود تا «جمهوری اسلامی» همواره با مساله «دشمن» و «دشمنی» مواجه باشد. او دشمن باشد. زیرا منافعشان ۱۸۰ درجه با یکدیگر اختلاف دارد و تنها زمانی رفع دشمنیِ «نظام سلطه» با هم به این است که «جمهوری اسلامی» دست از حرکت بر مسیر آرمانهای «انقلاب اسلامی» بردارد و مسیر سازگاری با ساختار حاکم بر نظام حاکم بر عرصه روابط بین الملل را در پیش گرفته و با پذیرش هژمونی «نظام سلطه» ، به تنظیم روابط خود منطبق با «نظم نوین جهانی» (New World Order) مبادرت ورزد و برگردد به همان چیزی که آنها میخواهند، یعنی «عبودیّت طاغوت»، «پیروی طاغوت» و مانند اینها.
چرا جنگ را به وجود آوردند؟ این امر روشنی است: جنگ را به وجود آوردند، تا نظام اسلامی را از بین ببرند، یا وادار به تسلیم کنند؛ برای آنها فرقی نمیکرد. میخواستند یا جمهوری اسلامی به خاطر اشغال و گرفتاریهای جنگ ساقط بشود، یا اگر ساقط نمیشود، همانطوری که بیشتر کشورهایی که به این مصیبتها دچار میشوند و بالاخره رو به یک قدرتمند میکنند و پیش او دست دراز میکنند، شاید ملت ایران و امام عظیمالشأن این ملت هم مجبور بشوند در مقابل دشمنان تسلیم بشوند، دست دراز کنند و بگویند خیلی خوب، ما تسلیم هستیم؛ نگذارید دیگر عراق اینقدر ما را بکوبد. بدون تردید هدفشان این بود؛ اما این آرزو هم به دلشان ماند. اگر ایران در مقابل امریکا تسلیم میشد، جنگ زود تمام میشد. البته مصیبت سلطهی امریکا، صد برابر از مصیبت جنگ سختتر است. مصیبت تسلط بیگانه، از مصیبت هر گونه جنگی با هر خسارتی، برای یک ملت سنگینتر و سختتر است. امروز ببینید با رژیم عراق چگونه برخورد میکنند. همین که مسلط شدند، همینکه در مقابلشان تسلیم انجام گرفت، استکبار دیگر هیچ حدی نمیشناسد. از ایستادگی مردم است که اینها حساب میبرند و مجبورند حریم بگیرند. هر ملتی که کوچکترین نشانهی تسلیمی از خود در مقابل استکبار نشان داد، باخت؛ باختی بسیار سنگین. هدفشان این بود که جمهوری اسلامی را وادار به تسلیم کنند؛ ولی نتوانستند! (بیانات امام خامنهای در خطبههای نماز جمعه تهران – ۵ مهر ۱۳۷۰ هجریشمسی) |
«جنگ تحمیلی» را «دشمن» برای خاموش کردن «انقلاب اسلامی» به راه انداخت، اما همین «جنگ تحمیلی» باعث شعلهورتر شدن «نیروی انقلاب» و «روحیهی انقلاب» شد و موجب شد تا «نظام سلطه» برای همیشه بفهمد که نه تنها در صورت وضعیت یک «جنگ سخت» بلند مدت و از نوع «تجاوز به مرزها» و با عناوینی همچون «جنگ قادسیه صدام» قادر به مواجهه با پدیده «انقلاب اسلامی» است؛ بلکه حتی با صورت سازی از یک «جنگ سخت» و بَزَک نمودن آن به صورتی «غیر متجاوزانه» و در قالب عناوین مجعولی همچون «عملیات فروغ جاویدان» نیز قادر به رویارویی با نظام «جمهوری اسلامی» و مغلوب نمودن آن نمیباشد. زیرا «انقلاب اسلامی» پدیدهای است که موجب میشود تا «جوان ایرانی» در میدانهای «جنگ سخت» بتواند عظمت خود را بازیابد و ایشان را به مردانی دارای تدبیر و متفکر مبدل سازد. که میتوانند چشمههای درونی استعداد، در دلهای پاک و منور خود را به جوشش درآورده و بقای نظام «جمهوری اسلامی» تا همیشهی همیشه تثبیت نمایند.
به این ترتیب برونرفت مقتدرانه «ایران» از معرکه هشتسال «جنگ تحمیلی» و بالاخص تجربه شکست «رژیم بعث عراق» آن هم با وجود برخورداری از حمایتهای مادی و معنوی گسترده و همهجانبه و در نهایت رسوایی مفتضحانه «نظام سلطه» در فرایند «عملیات مرصاد» موجب شد تا گزینه «جنگ سخت» برای همیشه کارکرد خود را برای «دشمنی دشمنان» از دست بدهد و تنها به عنوان یک «گزینه روی میز» از قابلیت ترساندن طیف مذبذبین از مسئولان «جمهوری اسلامی» برخوردار باشد!
بیتوجهی نظام «جمهوری اسلامی» نسبت به «دشمن» و «غفلت» از بروزرسانی «قدرت سخت انقلاب اسلامی» آن هم به واسطه عدم دقت در تقویت منظم آمادگی «نیروهای مسلح» و یا بیمبالاتی «نیروهای دفاعی کشور» در بالابردین سطح هوشیاری و بهره نبردن از مدیریت کارآمد و چابک و یا رعایت نکردن اصل ارتقا تواناییهای انسانی و تجهیزاتی و … میتواند در هر زمان و در هر شرایطی، موجب احیای گزینه «جنگ سخت» در منظر «نظام سلطه» شود؛ اما محکمی و استحکام نظام «جمهوری اسلامی» در پشت سر گذاشتن «گام نخست انقلاب اسلامی» نشان میدهد که «جنگ سخت» آن هم از نوع «جنگ نظامی» موضوعی نیست که به لحاظ «محاسبات سیاسی» و در نظر گرفتن قدرت دفاعی کشور در شرایط کنونی، احتمال وقوع آن مُحتمل باشد. |
پس اگر چه «جنگ سخت» با نظام «جمهوری اسلامی» خیلی محتمل نیست؛ لکن «دشمنی دشمنان» موضوعی ریشهای و ادامه دار است که در «گام نخست انقلاب اسلامی» با تمرکز ویژه بر «جنگ نیمه سخت» و «جنگ نرم» همراه گردید. جنگهایی که از ابتدای تاسیس نظام «جمهوری اسلامی» وجود داشت و قطعا از «جنگ نظامی» اگر خطرش بیشتر نباشد، کمتر نیست و اگر احتیاط بیشتری نخواهد، کمتر نمیخواهد. زیرا در «جنگ نظامی» دشمن به سراغ سنگرهای مرزی کشور میآید و مراکز مرزی کشور را سعی میکند منهدم بکند تا بتواند در مرز «نفوذ» کند. اما در «جنگ روانی» و آنچه که امروز به او «جنگ نرم» گفته میشود در دنیا، «دشمن» به سراغ «سنگرهای معنوی» میآید که آنها را منهدم کند؛ به سراغ «ایمانها» ، «معرفتها» ، «عزمها» که پایهها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور است میآید و سعی میکند که اینها را منهدم بکند و از این جهت «نقاط قوت» را در تبلیغات خود به «نقاط ضعف» تبدیل میکند؛ «فرصتهای» یک نظام را به «تهدید» تبدیل کند. این کارهائی است که دارند میکنند؛ در این کار تجربه هم دارند، تلاش هم زیاد دارند میکنند، ابزار فراوانی هم در اختیارشان هست. از این جهت باید «ابعاد دشمن» و «ابعاد دشمنی» را بدانیم تا بتوانیم بر او فائق بیائیم.
الان هم شروع کردهاند و برنامهریزی کردهاند برای نفوذ؛ انواع و اقسام طُرق را؛ من محاسبه میکردم با خودم، دیدم شاید حدود ده راه مهم را؛ برای نفوذ در کشور پیدا کردهاند و دارند عمل میکنند؛ همین حالا دارند عمل میکنند. یکیاش راه علمی است؛ از طریق ارتباط با دانشگاهها، ارتباط با دانشمندان، ارتباط با استاد، ارتباط با دانشجو؛ کنفرانسهای به ظاهر علمی ولی در باطن برای نفوذ؛ افراد امنیّتی را اینجا میفرستند؛ این یکی از راهها است. یکی از راهها، راههای فرهنگی و هنری است. مأمور مستقیم دستگاههای امنیّتی را بهعنوان یک فرد صاحب هنر برای، فرض کنید، جشنوارهی موسیقی معیّن میکنند که بفرستند؛ که البتّه خوشبختانه وزارت اطّلاعات فهمید، زودتر جلویش را گرفت. یعنی بهعنوان حضور در یک جشنوارهی هنری؛ مثلاً جشنوارهی موسیقی؛ کسی را انتخاب میکنند که این آدم، صددرصد سیاسی و امنیّتی است؛ بهعنوان فرد هنری اینجا میفرستند. خب، برای چه میفرستند؟ نفوذ اقتصادی یکی از راههای دیگر است. انواع و اقسام گوناگون، راههای نفوذ دارند؛ ما بایستی مراقب باشیم، باید مواظب باشیم. (امام خامنهای در دیدار رییس و اعضای مجلس خبرگان رهبری – ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ هجریشمسی) |
ادامه دارد…