X

بایگانی مهر 12, 1400

دفتر سینمایی

چالش‌های سینمایی آقای «رئیس»/خزاعی مهره‌های خود را چگونه می‌چیند؟ – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری مهر – گروه هنر- زهرا منصوری: بالاخره در روزهای پایانی هفته گذشته خبرش رسانه‌ای شد، گرچه پیش از آن هم به صورت تلویحی و گاه تحقیقی نامش در شبکه‌های مجازی پیچیده بود اما چهارشنبه شب بود که بعد از کش‌وقوس‌های فراوان رئیس سازمان سینمایی انتخاب شد. سازمانی از زیرشاخه‌های وزارت ارشاد که روزهای تلخ و تخت و شیرین کم به خود ندیده است، گاه آماج حملات قرار می‌گیرد و گاه تصمیماتش دیگران را به تحسین وامی‌دارد.

درباره رئیس سازمان سینمایی در این یکی دو ماهی که وزیر ارشاد دولت سیزدهم مستقر شده گمانه‌زنی‌های بسیاری از سوی رسانه‌های رسمی و غیر رسمی منتشر شده بود. نام‌هایی همچون جواد رمضان‌نژاد، محمود رضوی، شهاب اسفندیاری و… به تواتر در رسانه‌ها طرح می‌شد اما محمد خزاعی تنها نامی بود که از سوی گردانندگان کانال‌های سینمایی و رسانه‌های غیررسمی روی آن پافشاری می‌شد، همان که پیش‌تر نامش را در میان نامزدهای انتخابات ششمین دوره شورای اسلامی شهر تهران برای گروه «ائتلاف بزرگ برای مردم»، شنیده بودیم.

خزاعی در نهایت اما از راهیابی به شورای شهر تهران بازماند تا راهش از مسیر دیگری برای رسیدن به سمت‌های اجرایی هموار شود. سرانجام هم همین شد، محمد خزاعی بر مسند ریاست این سازمان نشست؛ رئیسی که البته پیشینه سینمایی کم ندارد.

سوابق محمد خزاعی چیست؟

کار در حوزه سینما را با روزنامه‌نگاری آغاز کرده است. آن زمان که در روزنامه خراسان قلم می‌زد شاید کمتر تصور می‌کرد که روزی بر کرسی ریاست سازمان سینمایی تکیه بزند. در سال‌های بعد اما حوزه تهیه‌کنندگی را برگزید تا نامش در میان تهیه‌کنندگان سینما بنشیند. کار در این حوزه را در اواخر دهه هفتاد با فیلم‌های «دست‌های نیایش» و «ترانه تاکستان» آغاز کرد، بعدها اما دامنه فعالیتش گسترده‌تر شد و نامش در کنار فیلمسازان مطرح همچون ابراهیم حاتمی کیا، پرویز شیخ‌طادی، محمدعلی باشه آهنگر و… قرار گرفت.

خزاعی اما با کارهای اجرایی نیز آشناست. او در دورهایی دبیری جشنواره ملی فیلم فجر و جشنواره مقاومت را هم بر عهده داشته است، موضوعی که امتیازی ویژه برای او محسوب می‌شود و می‌تواند در ادامه در مدیریت جشنواره‌ها مؤثر واقع شود.

این مروری کوتاه بر کارنامه کاری شانزدهمین رئیس سازمان سینمایی بود تا ببینیم در ادامه این مجموعه که در دو سال گذشته با بحران‌های رنگ به رنگ به واسطه شیوع کرونا رو به رو بوده چگونه مواجه خواهد شد، این بحران‌ها در سه سرفصل قابل بررسی است که حالا به عنوان چالش‌های پیش روی محمد خزاعی قابل طرح است.

تولید؛ تردیدهای یک جریان نه‌چندان راکد

افزایش سریال‌های شبکه نمایش خانگی و حضور و البته هجوم گسترده و متعدد کارگردانانی که پیش از این در سینما دست به تولید می‌زدند، در این شبکه خود می‌تواند گزارشی عینی و کوتاه از وضعیت تولید در سینما بدهد. هرچند پیش از بلیه کرونا، کارگردانان سینمایی به سریال‌سازی برای پلتفرم‌های مجازی به عنوان راهکار «دومی» و «جانبی» می‌نگریستند اما شرایط پیش آمده آنها را بر آن داشت تا به سریال‌سازی نه به چشم یک دست‌گرمی بلکه به عنوان جدی‌ترین گزینه پیش روی خود بنگرند.

همه این‌ها اما از آنجایی ناشی شد که اکران محدود شد به واسطه همین هم کارگردانان تولیدات سینمایی را به کناری نهادند تا بیشتر از پیش در حوزه پلتفرم‌ها متمرکز شوند. شورای پروانه ساخت سینمایی اما در این دو سال همچون گذشته به کار خود ادامه و مجوزهایی را نیز ارائه داده است. هرچند گزارش فیلم‌های در دست تولید هر از گاهی رسانه‌ای می‌شود اما آنچه واضح است چالش‌هایی است که صاحبان آثار با آنها دست به گریبان هستند.

چالش‌های سینمایی آقای «رئیس»/خزاعی مهره‌های خود را چگونه می‌چیند؟

به مانند تمامی شغل‌هایی که در این ۲ سال از رهگذر کرونا آسیب دیده‌اند فرایند تولید آثار سینمایی هم دستخوش تحولاتی شده که اولین و مهم‌ترینش بالا رفتن هزینه‌های ساخت به واسطه افزایش روزهای فیلمبرداری است. این موضوع زمانی معادلات را پیچیده‌تر می‌کند که سینماگران چشم‌انداز روشنی از بازگشت سرمایه ندارند همین هم عاملی است که آنها را به سمت تولیدات سریالی سوق می‌دهد. این همان دو راهی است که صاحبان پلتفرم‌ها و برخی سینماگران را در یک مناقشه‌ای بی سرانجام قرار داده است، در یک سوی این ماجرا صاحبان پلتفرم‌ها این گزاره را مطرح می‌کنند که در این سال‌های کرونا زده وی‌اودی‌ها به کمک سینما آمده، در قامت یک منجی ظاهر شده و مشکلات معیشتی فعالان این حوزه را سامان داده‌اند از سویی دیگر اما برخی سینماگران بر این باورند که دستمزدهای عوامل تولید به واسطه کار در سریال‌های شبکه نمایش خانگی افزایش پیدا کرده؛ جدالی که اما پیروزی نداشته است و هر کدام به موازات یکدیگر حرکت می‌کنند.

با همه این‌ها آنچه اما عوامل تولید از سرگذشت فیلم‌های سینمایی روایت می‌کنند گاه متفاوت از آن چیزی است که می‌بینیم. روایت‌هایی که یک سر آن گره می‌خورد به شرایط فیلمبرداری که گاه عوامل با وجود بیماری، همچنان در لوکیشن‌های محدود به کار می‌پردازند.

آنچه اما باعث امیدواری نسبت به بهبود این شرایط می‌شود این است که محمد خزاعی خود پیش از این در کسوت تهیه‌کنندگی حاضر بوده و از نزدیک با معضلات فرآیند تولید، افزایش هزینه‌ها و… مواجه شده است. این موضوع می‌تواند او را کمک کند تا با در پیش گرفتن سیاست‌های اجرایی به مدیریت این فضا بپردازد.

اکران؛ صف بلند فیلم‌های بلاتکلیف

حتی به تعداد انگشتان دست هم در این دو سال کرونا زده فیلم تازه به چرخه اکران اضافه نشده است. سرمایه‌هایی که پشت سد نمایش می‌مانند، می‌خوابند و راکدند اما صاحبانشان تن به اکران نمی‌دهند. حالا به گفته کارشناسان این حوزه چیزی بالغ بر ۲۰۰ فیلم انتظار اکران را می‌کشند. گرچه حسین انتظامی که حالا می‌شود در کنار نامش پسوند «پیشین» گذاشت و به عنوان رئیس سابق سازمان سینمایی خطابش کرد، برای بهبود فرآیند اکران بسته‌های تسهیلی در نظر گرفت اما این حمایت‌ها هرگز صاحبان آثار را ترغیب به نمایش فیلم‌هایشان نکرد. حتی آن دسته از فیلم‌هایی هم که در شرایط معمول و معقول نمی‌توانستیم برایشان فروش چندانی متصور شویم نیز به جرگه «اکران شده‌ها» نپیوستند تا آمار فیلم‌های در کشو مانده همچنان در صدر باشد. عمده دلایل سینماگران اما این است که تبلیغات چندانی برای آثار سینمایی نمی‌شود به واسطه همین هم مخاطبان حتی از باز بودن سالن‌های سینما اطلاعی ندارند.

گرچه در این مدت مذاکرات صاحبان آثار و سازمان سینمایی با سازمان صدا و سیما خروجی کم رمقی داشته، اما این میزان تبلیغات که به صورت گزینشی برای چند فیلم صورت گرفته اعتماد فیلمسازان را به همراه نداشته است تا جایی که حاضر می‌شوند فیلم‌هایشان همچنان باقی بماند برای فردایی بهتر.

چالش‌های سینمایی آقای «رئیس»/خزاعی مهره‌های خود را چگونه می‌چیند؟
«دینامیت» تنها نقطه امید اکران سینماها در دوران کرونا بود

از سوی دیگر واکسیناسیون عمومی همواره مطالبه ثابت سینماگران بوده، حقیقت اما این است که با وجود اینکه روند واکسیناسیون شتاب پیدا کرده و حتی پیش از آن هم پروتکل‌های بهداشتی به طور کامل در سینماها رعایت می‌شده با این حال گره کور اکران انگار باز نشدنی و این معادله همچنان چند مجهولی است.

سینما اما در جهان هم وضعیت مشابهی دارد. اکران هرچند در برخی از کشورها به روال معمول بازگشته و حتی گاهی تیترهای فروش میلیون دلاری برای برخی از فیلم‌ها می‌خوانیم واقعیت اما این است که کرونا به یکباره شبیخون می‌زند و نفس این صنعت را به شماره می‌اندازد. این را می‌شود از باز و بسته شدن گاه به گاه سالن‌های سینمایی در سراسر جهان دریافت. در کشور ما نیز به دلیل ترس عمومی از بیماری و البته دیر پیوستن به صف کشورهای واکسینه شده شرایط دوچندان سخت‌تر است.

در کنار همه اینها اما باید چالش سمفا را نیز نظر داشت؛ میراثی که از دوران ریاست حسین انتظامی به یادگار مانده تا سامانه‌ای برای شفافیت در حوزه اکران و تولید باشد.

پیش از این هم در گزارشی به کم و کیف عملکرد این سامانه پرداخته بودیم، سمفا یا همان «سامانه مدیریت فروش و اکران سینمای ایران» هرچند قرار بود به عنوان بازویی خدمت‌رسان در کنار سینماگران باشد اما به گواه مدیران پخش و اکران ساز و کار فروش را در برخی مواقع مختل کرده و حتی به آن شعار ابتدایی‌اش مبنی بر «تقسیم عایدی فروش از مبدا» هم وفادار نمانده است. حالا با وجود اینکه سینماگران معتقدند این ساما نه حذف نشدنی است اما به نظر می‌رسد محمد خزاعی باید به رفع مشکلاتش با بهره‌گیری از متخصصان این حوزه بپردازد.

جشنواره‌ها؛ ویترین‌هایی که نباید خاموش بماند

«جشنواره فلسفه و ماهیتش این نیست که به خاطر هزینه بخواهیم با آن این‌گونه برخورد کنیم، بسیاری از جشنواره‌ها محلی برای دیده شدن هنرمندان و رشد حوزه فرهنگ و هنر است، بنده با این نظر مخالف هستم، این‌که تغییرات یا ادغام‌هایی در جشنواره‌ها صورت بگیرد منطقی است اما تعطیلی نخواهیم داشت، با تغییرات و ادغام‌ها اسراف مالی کم می‌شود اما در عین حال کارهای فرهنگی هنری به خوبی پیش می‌رود.»

این گزیده‌ای از صحبت‌های محمدمهدی اسماعیلی وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی در نخستین گفتگوی خبری‌اش در شبکه خبر است که نشان از پیگیری جدی جشنواره‌هایی سینمایی دارد.

۶ ماهه دوم سال را اساساً می‌توان فصل جشنواره‌ها نامگذاری کرد، فصلی که جشنواره‌ها یکی پس از دیگری فرا می‌رسند و هر کدام از رویدادهای مهم همان حوزه به شمار می‌روند.

چالش‌های سینمایی آقای «رئیس»/خزاعی مهره‌های خود را چگونه می‌چیند؟
سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر در سایه کرونا برگزار شد

کمتر از ۱۰ روز دیگر ماراتن جشنواره‌ها با جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان آغاز می‌شود. رویدادی که سال گذشته به صورت کاملاً مجازی برگزار شد و مسئولانش تمام برنامه‌های جانبی‌اش مانند نشست‌ها و کارگاه‌های فیلمسازی را به بسترهای مجازی کوچ دادند؛ کوچی از سر اجبار که البته تحولی در شیوه برگزاری رویدادها را نیز به وجود آورد و زیر ساخت‌ها را تقویت کرد تا حالا به گفته دبیران رویدادهای مختلف بخش مجازی بخش جدایی ناپذیر جشنواره‌های سینمایی باشد که حتی در صورت عادی شدن شرایط و ریشه کن شدن کرونا باز هم بساطش بر پا باشد.

با فروکش کردن وضعیت بیماری در ابتدای سال جاری، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و دبیر جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان در حاشیه برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر از برگزاری فیزیکی رویداد تحت مدیریتش به شرط استمرار وضعیت سلامت جامعه در فصل پاییز خبر داد و حالا بر سر این وعده صادق است. او در نشست خبری جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان اعلام کرد که این رویداد قرار است هرچند به صورت محدود اما به شکل فیزیکی و مجازی برگزار شود.

در ادامه نیز ۲ جشنواره فیلم کوتاه تهران و جشنواره «سینماحقیقت» در پی خواهد آمد که هنوز مسئولانش درباره شکل قطعی برگزاری آن اظهار نظری نکرده‌اند اما آنچه مسلم است بخش مجازی یک پای ثابت آنها خواهد بود.

جشنواره ملی فیلم فجر اما تنها جشنواره‌ای است که نه تنها برگزارکنندگانش که حتی سینماگران نیز زیر بار برگزاری مجازی آن نرفته‌اند. رویدادی که هر ساله با حواشی متعددی رو به رو است. تنها کافی است دست به دست شدن ویدیوی ازدحام خبرنگاران و عکاسان را در روزهای نخست دوره سی و نهم همزمان با روزهای اوج کرونا را به یاد بیاورید تا با گوشه‌ای از مصائب آن آشنا شوید؛ رویدادی که از همان روزهای نخست که زمزمه‌های برگزاری آن به شکل کاملاً فیزیکی شنیده شد، انتقادات به آن نیز کلید خورد تا غالب سوال‌ها حول این محور باشد که در این شرایط کرونا زده و سینمای مصیبت دیده و در این وضعیتی که معیشت اهالی سینما با مشکل مواجه است، چرا بودجه کلان آن در اختیار هنرمندان برای سامان دادن به شرایط آنها قرار نمی‌گیرد؟ محمدمهدی طباطبایی نژاد دبیر وقت این رویداد سینمایی اما هر بار جشنواره فیلم فجر را میدانی برای دیده شدن آثار و البته مجرایی برای احیای سینما خواند.

جشنواره فیلم فجر سال گذشته با کاهش تعداد خبرنگاران و با روزهای محدود برگزار شد و حالا با واکسینه شدن عموم اهالی رسانه باید دید امسال این رویداد سینمایی چه سرنوشتی پیدا می‌کند.

محمد خزاعی اما خودش پیش از این مسئولیت برگزاری جشنواره فیلم فجر را بر عهده داشته و با فضای آن آشناست. حالا باید ببینیم دوره چهلم جشنواره فیلم با مدیریت رییس سازمان سینمایی چه سیری را طی می‌کند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دبیر دوازدهمین دوره‌ جوایز «ایسفا» معرفی شد – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی «ایسفا»، هیات مدیره‌ انجمن فیلم کوتاه ایران، مرجان اشرفی‌زاده از اعضای ایسفا را به سمت دبیری دوازدهمین دوره‌ جوایز آکادمی انجمن فیلم کوتاه ایران منصوب کرد.

اشرفی‌زاده دانش آموخته‌ کارگردانی سینما و ادبیات نمایشی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر است و نویسندگی کارگردانی فیلم های کوتاه «آن بالا کنار جاده»، «از منهای یک»، «فصل هفتم»، «یده و خوندش»، فیلم سینمایی «آبجی» و ساخت چندین فیلم و سریال تلویزیونی را در کارنامه خود دارد.

وی همچنین به عنوان داور و عضو هیات انتخاب با جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان، جشنواره پروین اعتصامی، جشنواره فیلم کوتاه تهران، جشنواره فیلم کیش و حسنات اصفهان، همکاری داشته است.

ثبت نام آثار متقاضی شرکت در این رویداد از تاریخ ۲۰ مهر آغاز خواهد شد و علاقه‌مندان برای کسب اطلاعات بیشتر و مطالعه‌ مقررات و آیین‌نامه «جوایز ایسفا» می‌توانند به سایت رسمی انجمن فیلم کوتاه ایران مراجعه کنند.

مراسم اهدای جوایز دوازدهمین دوره‌ی جوایز آکادمی فیلم کوتاه ایران در هفته‌ پایانی فروردین ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

رنج مشترک طبقه کارگر از ایران تا سوئیس/این تراژدی سرمایه‌داری است – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

خبرگزاری مهر – گروه هنر- زهرا منصوری: نه تصاویر سیاه و سفیدش، نه حرکت‌های آهسته دوربین و نه حتی تکرار ملالت بار یک سکانس، باعث امتناعتان از ادامه تماشایش نمی‌شود، فیلمی برخاسته از دل طبقه کارگری که به دل جشنواره ونیز راه یافت و جایزه بخش افق‌های این رویداد را به دست آورد اما حرفش همان ارج نهادن به انسان‌هاست.

«دشت خاموش» را می‌گویم که این روزها در گروه «هنر و تجربه» در حال اکران است. کلیدواژه احمد بهرامی کارگردانش، پیش از رونمایی از این فیلم و در همان روزهایی که به جشنواره‌ها می‌رفت صحبت از یک موقعیت انسانی در این فیلم بود. فیلمی که می‌توانست در ورطه شعارزدگی بیفتد اما با این حال قصه‌گوست و مخاطب را با خودش به دل کوره آجرپزی می‌برد تا با کاراکترهایش کرامت انسانی را در آن جستجو کند.

به مناسبت اکران فیلم سینمایی «دشت خاموش» گفتگویی با احمد بهرامی کارگردان، سعید بشیری تهیه‌کننده و علی باقری بازیگر این اثر داشتیم که شرح بیشتر از این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

* فیلم «دشت خاموش» به‌رغم سروشکل روشنفکرانه و به اصطلاح جشنواره‌پسند، یک فیلم داستان‌گوست که مخاطب عادی هم به راحتی می‌تواند با داستان آن همراه شود، در این سال‌ها کمتر فیلمی را با این ۲ ویژگی توأمان شاهد بوده‌ایم. بد نیست گفتگو را از همین نکته آغاز کنیم.

احمد بهرامی: همین‌طور است. در نگاه اول به نظر می‌رسد این‌طور فیلم‌ها معمولاً قصه پروپیمانی ندارند، به‌خصوص که یک فیلم سیاه‌وسفید هم باشد. اما ما از همان ابتدا که تصمیم به ساخت این فیلم گرفتیم، به این وجه فکر می‌کردیم که حاصل کار صرفاً یک فیلم هنری نباشد و به داستان‌گویی آن هم فکر می‌کردیم. این ویژگی در فیلمنامه بود و در میزانسن‌ها هم به آن توجه داشتیم. می‌توانم بگویم در تمام مراحل ساخت به این نکته توجه داشتیم که مخاطب غیر هنری را هم در نظر بگیریم. قصه عاشقانه‌ای که در فیلم قرار داده‌ایم با همین هدف بود.

سعید بشیری: معمولاً فیلم‌هایی که به مضامین جدی می‌پردازند، از ابتدا وقتی در ذهن کارگردان شکل می‌گیرد، به نظر می‌رسد انگیزه‌های شخصی در آن‌ها جدی‌تر هستند. همواره معتقدم یک فیلم خوب و یا یک اثر هنری خوب وقتی دارد شکل می‌گیرد، سازنده‌اش به این فکر نمی‌کند که آیا مخاطب خواهد داشت یا خیر. او یک نگاه و سلیقه‌ای نسبت به هنر دارد و به یک بینشی رسیده است و خودبه‌خود این سلیقه و بینش با یکدیگر ترکیب می‌شوند. این سلیقه هم ریشه در گذشته فرد دارد. احمد بهرامی سینما خوانده، همواره سینما برایش جدی بوده، زیاد فیلم دیده، سال‌ها دستیاری کارگردانی کرده و فیلم ساخته است. من واقعاً معتقد نیستم که در فرآیند ساخت یک فیلم جدی، هنرمند به این فکر نمی‌کند که فیلمی بسازم که فروش کند.

بشیری: بدون اغراق می‌گویم احمد بهرامی سه سال از عمرش را برای این فیلم گذاشت. نه فقط زمان که خیلی چیزهای دیگرش را. فیلم «دشت خاموش» فیلم فروش در گیشه نیست، اما قطعاً این جنس سینما، مخاطبان خاص خودش را در همه جای دنیا دارد * الزاماً بحث فروش نیست. باید به جذب مخاطب فکر کند.

بشیری: این مربوط به همان سلیقه‌ای می‌شود که اشاره کردم در لحظه نوشتن فیلمنامه در ناخودآگاهت وجود دارد. من فکر می‌کنم احمد هم در فرآیند ساخت این فیلم، خیلی به این فکر نمی‌کرد که آیا مخاطب آن را خواهد دید یا نه. بدون اغراق می‌گویم احمد بهرامی سه سال از عمرش را برای این فیلم گذاشت. نه فقط زمان که خیلی چیزهای دیگرش را. فیلم «دشت خاموش» فیلم فروش در گیشه نیست، اما قطعاً این جنس سینما، مخاطبان خاص خودش را در همه جای دنیا دارد.

* داستان فیلم یک داستان جهان‌شمول درباره انسان امروز است. در اکران‌های جشنواره‌ای که خارج از ایران تجربه کردید، واکنش مخاطبان خارجی نسبت فیلم چگونه بود و آیا به اندازه مخاطب ایرانی با فضای فیلم ارتباط برقرار می‌کردند؟

بهرامی: در چند جشنواره‌ای که حضور داشتم، از ونیز و فلورانس تا اسپانیا و سوئیس، سالن نمایش «دشت خاموش» پر بود و از سوالات هم متوجه می‌شدم که آن‌ها هم خیلی خوب فیلم را فهمیده‌اند. ما هر کار کنیم، بالاخره یک سری المان‌ها و نشانه‌ها در فیلم وجود دارد که من و شما به‌عنوان مخاطب ایرانی به‌واسطه زیستی که داشته‌ایم خیلی بهتر آن را درک می‌کنیم، اما آن‌ها هم به راحتی فیلم را درک می‌کردند. نمی‌دانم شاید مخاطبان این جشنواره‌ها هم از آدم‌های کتاب‌خوان و مطلع از تاریخ ایران بوده‌اند. سوای از این واکنش‌ها از مواضع منتقدان اینگونه به نظر می‌رسد نشانه‌هایی در فیلم وجود دارد که جهانی‌تر است. صحبت از زندگی کارگران جهان‌شمول است. تقریباً در هر جشنواره‌ای که رفتم، به‌خصوص در جشنواره ونیز، تمام منتقدان وقتی از فیلم می‌نوشتند و حرف می‌زدند، مشخص بود که نزدیک به صددرصد فیلم را متوجه شده‌اند. خاطرم هست علی باقری خیلی در این زمینه با آن‌ها صحبت می‌کرد.

علی باقری: می‌خواهم جواب این سوال را با یک خاطره بدهم. در جشنواره ونیز سه نفری نشسته بودیم، فیلم در سالن‌های مختلفی اکران می‌شد و وقتی مخاطبان از سالن بیرون می‌آمدند و ما را می‌دیدند شروع به صحبت درباره فیلم می‌کردند. حرف مشترکی که غالباً می‌گفتند این بود که هنوز فشار فیلم روی ما هست. یکی می‌گفت آنقدر فیلم برایم سنگین و جالب بود که هنوز دارم می‌لرزم. خیلی با فضای فیلم درگیر شده بودند.

رنج مشترک طبقه کارگر از ایران تا سوئیس/این تراژدی سرمایه‌داری است

* اتفاقاً این از ویژگی‌های فیلم است که پایانش در واقع یک آغاز است و فکر مخاطب را درگیر می‌کند.

باقری: دقیقاً. وجوه انسانی فیلم مخاطبان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. فیلم در داستان و نشان دادن سرنوشت آدم‌ها، واقعاً اثر جهان‌شمولی شده است.

* فیلم درباره تنهایی و ناامیدی انسان معاصر به‌خصوص طبقه کارگر است که محدود به کشور ما هم نیست. درباره این ویژگی کمی توضیح دهید.

بهرامی: واقعاً همین‌طور است. یکی از دوستان فیلمساز، فیلم‌نامه فیلم من را که خواند گفت خیلی خطرناک است، ممکن است شعاری و سانتی‌مانتال دربیاید. اینکه یک نمادی از قدرت را به نام کارفرما می‌گذاری و در مقابل او می‌خواهی بگویی وضع کارگران اینگونه است. گفتم نه، یک سری لایه‌ها وجود دارد. شما در فیلم هم دیده‌اید، ما همه حق را هم به کارگران نمی‌دهیم. هر کارگری که می‌آید پیش آقاخان، صحبت از حق و حقوق خودش می‌کند اما از ۱۰ دقیقه‌ای که پیش آقاخان است، ۹ دقیقه‌اش را درباره لطف‌الله صحبت می‌کند. این همان چیزی است که در زندگی روزمره خود هم گرفتارش هستیم. به‌شدت پشت سر یکدیگر صحبت می‌کنیم و مسئله اصلی خود را فراموش می‌کنیم. ضمن اینکه فیلم نقد نظام سرمایه‌داری است، از آن طرف نقد روابط بین انسان‌ها در این نظام سرمایه‌داری هم هست. یعنی شمای کارگر و خانه‌دار چگونه در این سیستم تعامل می‌کنید که یک نفر اجازه پیدا می‌کند شما را استثمار کند. فیلم نقد دو طرفه است. بله درست است که وقتی فیلم را تماشا می‌کنی احساس می‌کنی، کارفرما یا نظام سرمایه‌داری را زیر سوال می‌برد اما از آن سو نظام کارگری هم در فیلم نقد می‌شود.

علی باقری: وقتی مخاطبان از سالن بیرون می‌آمدند و ما را می‌دیدند شروع به صحبت درباره فیلم می‌کردند. حرف مشترکی که غالباً می‌گفتند این بود که هنوز فشار فیلم روی ما هست. یکی می‌گفت آنقدر فیلم برایم سنگین و جالب بود که هنوز دارم می‌لرزم. خیلی با فضای فیلم درگیر شده بودند * اما انگار این آدم‌ها بحران هویت هم دارند؛ گویی آدم‌هایی فراموش‌شده‌اند.

باقری: دقیقاً. من فکر می‌کنم یکی از نکته‌های جالب فیلم همین مسئله‌ای است که احمد (بهرامی) به آن اشاره می‌کند. این جامعه حتی وقتی به آن‌ها می‌گویند بروید هم نمی‌توانند تصمیم درست بگیرند. حتی سعی می‌کنند زیرآب یکدیگر را بزنند! حتی مقاومت نمی‌کنند. همه جمع می‌کنند و می‌روند و آخرین نفری هم که می‌ماند تصمیمی می‌گیرد که گویی هیچ راه دیگری نداشته است.

* بله در فیلم می‌بینیم که هر کدام یک مشغله و گرفتاری‌ دارند که همان گرفتاری مانع حق‌خواهی آن‌ها می‌شود.

باقری: این گرفتاری‌ها را هم انگار خود آقاخان با ندادن پول‌شان برای‌شان به‌وجود آورده است. می‌بینیم همه آن‌ها مدت زیادی است که پولی نگرفته‌اند که حتی بتوانند مشکلات‌شان را برطرف کنند یا مدل زندگی‌شان را بتوانند تغییر بدهند. انگار توان تغییر هم از آن‌ها گرفته شده است، علاوه‌بر اینکه مکان زندگی‌شان هم از آن‌ها گرفته می‌شود.

بشیری: علاوه‌بر نکات درستی که احمد و علی به آن‌ها اشاره کردند، این فیلم چند تم دیگر هم دارد. آدم‌ها به‌شدت تنها هستند و تنهایی هم درد همیشه انسان‌ها در طول تاریخ بوده است. در روزگار معاصر هم چه در دنیا و چه در داخل کشور ما هم این حس تنهایی هست. یکی از دوستان منتقد فیلم را دیده بود و چقدر درست می‌گفت که «ملال» تم اصلی این فیلم است. از آن طرف تصور کنید آدم‌هایی را که دارند در رنج زندگی می‌کنند. وقتی احمد فیلمنامه را داد و خواندم، بلافاصله به یاد کتابی افتادم که ۳۰ سال پیش خوانده بودم اما تصاویرش هنوز در ذهنم بود. رمان کوتاهی از جلال آل‌احمد بود با عنوان «از رنجی که می‌بریم». یک سری کارگر معدن که تصویر دردناک و مشقت‌باری از زندگی آن‌ها را در کتاب بود. تم دیگری که در فیلم وجود دارد و کم‌تر به آن اشاره می‌شود، عشق ناکام و عشق سرخورده است. در عین اینکه فیلم به ملال، خستگی و تنهایی آدم‌ها اشاره می‌کند، اما بازهم دو تا آدم هستند که این دیوار را می‌شکنند و می‌روند.

باقری: بله گوهر و ابراهیم.

بهرامی: بله همراه جماعت نمی‌روند و این خودش یکی از نکات فیلم است. ابراهیم و گوهر تصمیم می‌گیرند یک صبح زودی خارج از جماعت به سمت زندگی خود بروند.

* انگار هم‌صدا نمی‌شویم اما هنوز برخی می‌توانند به تنهایی راهی را برای خود پیدا کنند.

بشیری: همین است که فیلم در ذهن مخاطب ادامه پیدا می‌کند. یکی از دوستان منتقد را دعوت کرده بودیم در استودیو اصلاح رنگ به تماشای فیلم بنشیند. وقتی فیلم تمام شد گفت این از آن فیلم‌هایی است که باید بعدش پیاده‌روی کنم.

رنج مشترک طبقه کارگر از ایران تا سوئیس/این تراژدی سرمایه‌داری است

* بله در حالی تمام می‌شود که تازه مخاطب را به فکر وامی‌دارد. فیلم تم‌های مختلفی هم دارد و می‌توان از منظر سیاست، مذهب، عشق و انسانیت به آن فکر کرد.

بهرامی: وقتی فیلمنامه را می‌نوشتم و به آن فکر می‌کردم، به زبان ساده می‌خواستم پروژکتوری را به زندگی یک سری آدم که در حاشیه هستند بتابانم. آدم‌هایی که واقعاً برای هیچکس مهم نیستند. تعدادی آدم که در کوره کار می‌کنند و روی هم رفته مگر چند نفر هستند؟ کل کارگران کوره‌های آجرپزی مگر چند نفر هستند؟ دو خطی ماجرا این بود که می‌خواهم زندگی ساده و رنج این آدم‌ها را تصویر کنم اما وقتی جلوتر رفتم، دیدم فقط این نیست. کوره می‌تواند نماد خیلی چیزهای دیگر هم باشد. روابط بین انسان‌ها می‌تواند وجود داشته باشد. برویم ریز شویم در اینکه این آدم‌ها چگونه در این کوره با هم تعامل دارند و شاید بگوییم یک جامعه کوچکی آن‌جا شکل گرفته که خود همین جامعه باید بررسی شود. چه می‌شود که این جامعه اجازه می‌دهد یک کارفرما و یک انسان دیگری سیطره پیدا کند و آن‌ها را استثمار کند. این‌ها هم به فیلم اضافه شد.

جدای از لایه‌های عشق و خواستن و خیانت و رنج و عذاب، نقد این سیستم زندگی مشترک هم به کار اضافه شد. موقع ساختن قصه سوار بر همه این‌ها می‌شود و اگر نمی‌توانستیم قصه بگوییم، کسی همراه ما نمی‌شد. همین حرف‌ها را می‌شد در کتاب هم نوشت. می‌شد مقاله کرد تا بدهیم آدم‌ها بخوانند. در نگاه اول اما قصه است که در فیلم خودنمایی می‌کند. ماجرای بین سرور و لطف‌الله است که خودنمایی می‌کند. دوستان دیگری که فیلم‌بین حرفه‌ای هستند و مطالعاتی هم دارند، متوجه لایه‌های زیرین هم می‌شوند و آن را کشف می‌کنند.

احمد بهرامی: کرامت انسانی به این معناست که هر انسانی حق دارد در کره زمین شغل و احترام و زندگی داشته باشد. در حقیقت هر انسانی حق دارد که زندگی‌اش از یک کیفیتی برخوردار باشد. در این فیلم صحبت از این کرده‌ام که متأسفانه در جوامع امروز برخی انسان‌ها کرامتی را که باید شامل حالشان بشود را ندارند * با این حال شاید در جامعه سیاست‌زده امروز مخاطب بیشتر با نگاه سیاسی به تماشای فیلم بنشیند، اما شما تأکید دارید که فیلم روایت‌گر یک موقعیت انسانی است.

بهرامی: دقیقاً. واقعاً این فیلم را اگر بخواهم در یک کلمه خلاصه کنم می‌گویم درباره «کرامت انسانی» است. کرامت انسانی به این معناست که هر انسانی حق دارد در کره زمین شغل و احترام و زندگی داشته باشد. در حقیقت هر انسانی حق دارد که زندگی‌اش از یک کیفیتی برخوردار باشد. در این فیلم صحبت از این کرده‌ام که متأسفانه در جوامع امروز برخی انسان‌ها کرامتی را که باید شامل حالشان بشود را ندارند. این شامل ایران هم نیست و همه جا هست.

خاطرم هست در سوئیس خانمی بلند شد و پرسید آقای بهرامی چرا می‌گویی این اتفاق در همه جا می‌تواند رخ دهد؟ ما امروز در سوئیس خوشبختیم و اینگونه نیست. پاسخ دادم از منظر دیگری باید نگاه کنید؛ در همین سوئیس امروز کارخانه‌هایی وجود دارد که آدم‌هایی در آن‌ها کار می‌کنند، آن آدم صبح بیدار می‌شود و با متروهای خیلی شیک و تمیز، سر کارش می‌رود، اما همزمان رئیس همان کارخانه، هواپیمای شخصی دارد. باید به این اختلاف‌ها هم فکر کنیم. شاید کارگر ما در کوره آجرپزی دسترسی به مترو نداشته باشد اما آن اختلاف در همه جا مشترک است. بحث اصلی فیلم من نه سیاسی و نه حتی نقد اجتماعی است. این‌ها در فیلم وجود دارد اما مسئله اصلی من کرامت انسانی و به نوعی پرداختن به ظلمی است که یک انسان به انسان دیگر می‌کند. در هر جامعه‌ای در طول تاریخ این ظلم وجود داشته و تکرار شده و بعدها هم تکرار خواهد شد. گویی انسان همواره نسبت به هم‌نوع خود، سلطه‌طلب است.

باقری: با توجه به تجربه‌هایی که از تماشای فیلم با مخاطبان در جاهای مختلف دنیا داشته‌ایم، من هم موافقم که نکته اصلی فیلم همان کرامت انسانی است. کمترین وجه آن شاید چیزهایی باشد که ما به خودمان می‌گیریم. این شرایط در همه جای دنیا هست. واقعاً نمی‌توان گفت این ظلمی که به این طبقه می‌شود مخصوص ماست. اتفاقاً شاید در اینجا خیلی روتر باشد و ما متوجه شویم اما در جوامع دیگر حتی متوجه نمی‌شوند. در دنیای سرمایه‌داری این جدی‌تر است. من کمی روی ایرانی بودنم تعصب دارم اما نمی‌خواهم بگویم خودمان را نباید نقد کنیم، معتقدم این یک نقد جهانی است. اتفاقاً در این فیلم بیشتر آن‌ها هستند که مورد نقد قرار دارند.

* شخصیت لطف‌الله در فیلم خیلی شخصیت عجیبی است. آدمی که در عین حال همه را به حق‌خواهی دعوت می‌کند اما خودش دچار یک انهدام می‌شود. گویی دیگران هستند که او را به درون خود می‌کشند و تنها کسی که می‌خواهد تحولی را رقم بزند در نهایت کوچک‌ترین روزنه امید را هم از خود می‌گیرد.

باقری: به نظرم شخصیت‌پردازی لطف‌الله در فیلم‌نامه خیلی ظریف و زیبا اتفاق افتاده است. یک آدم معمولی که انتظار داریم قهرمان فیلم شود و در داستان هم به همین سمت حرکت می‌کند اما در نهایت دست به یک تصمیم دیگر می‌زند.

* تصمیمی که مثل پتک بر سر مخاطب برخورد می‌کند!

باقری: حتی آن ضربه پتک هم ایهامی میان رستگاری و نابودی دارد و برای همین ما به‌عنوان مخاطب آن را با خود همراه می‌بریم و به آن فکر می‌کنیم.

بهرامی: از نظر من هم واقعاً پایان لطف‌الله، پایان تلخی نیست. شاید این حرف کمی شعاری به نظر برسد اما به نظر من هم پایان لطف‌الله به‌نوعی یک رستگاری است. لطف‌الله گویی تصمیم می‌گیرد در آن دایره تکرار و ملال باقی نماند. خیلی تصمیم سختی می‌گیرد. هیچ آدمی چنین کاری با خود نمی‌کند. شاید برخی در مواجهه با درد و بیماری شدید چنین تصمیمی بگیرند، کمااینکه خیلی از کشورها امروز اتانازی را اجازه می‌دهند. به نظر می‌رسد لطف‌الله هم چنین تصمیمی می‌گیرد. نمی‌خواهد مثل باقی آدم‌هایی که گله‌ای به نقطه دیگر می‌روند تا دوباره خودشان دچار همین چرخه کنند، باشد. نمی‌خواهد دوباره گرفتار این تکرار و روزمرگی شود.

این را برای اولین‌بار می‌گویم؛ وقتی این فیلمنامه را می‌نوشتم، قصه اولم، قصه مش عباد بود. پیرمرد ۸۰ ساله‌ای که از بچگی در کوره‌های آجرپزی زندگی و کار کرده اما از آنجایی که بیمه‌اش در طول سال نصفه رد می‌شده هنوز بازنشسته نشده است. در کوره‌های آجرپزی هر سال فقط ۶ ماه بیمه رد می‌شود. می‌خواستم قصه مش عباد را بنویسم که آخر سر هم به بازنشستگی نمی‌رسد و فوت می‌کند. لطف‌الله در آن قصه آتش‌کاری بود که مسئول روشن کردن کوره‌ها بود و یکی از شخصیت‌های فرعی داستان بود. هر چه جلو رفتم، انگار لطف‌الله جلو آمد و گفت آقاجان من را هم ببین، من ۴۰ ساله‌ای که نه معلوم است از چه کسی متولد شده‌ام و نه معلوم است چه کسی هستم اما جمیع همه این آدم‌ها هستم. لطف‌الله می‌تواند ابراهیمی باشد که در جوانی با دختر موردعلاقه‌اش فرار می‌کند. لطف‌الله می‌تواند بماند و مش‌عبادی شود که هیچگاه روی آرامش را نبیند و بازنشسته هم نشود. لطف‌الله می‌تواند حتی آقاخان باشد و خودش رئیس کوره شود. یعنی تک‌تک آن ۱۶ آدم داستان ما می‌تواند باشد. لطف‌الله می‌تواند همان پسربچه‌ای به نام محمدرضا باشد که کودکی‌اش را با مادر گذرانده و پدرش معلوم نیست. لطف‌الله به‌نوعی وجدان تک‌تک این آدم‌هاست که هر شب موقع خواب با خود کلنجار می‌روند که پاشو و این کارها را بکن و جسارت داشته باش، اما صبح که بیدار می‌شوند و مشغول کار می‌شوند و پیش آقاخان می‌روند، نمی‌توانند کاری بکنند.

رنج مشترک طبقه کارگر از ایران تا سوئیس/این تراژدی سرمایه‌داری است

* اما سرانجام کسی که می‌تواند خودش ناجی دیگران باشد، تسلیم ملال زندگی روزمره می‌شود.

بهرامی: این هم برداشت درستی است و می‌توان اینگونه هم دید.

احمد بهرامی: لطف‌الله به‌نوعی وجدان تک‌تک این آدم‌هاست که هر شب موقع خواب با خود کلنجار می‌روند که پاشو و این کارها را بکن و جسارت داشته باش، اما صبح که بیدار می‌شوند و مشغول کار می‌شوند و پیش آقاخان می‌روند، نمی‌توانند کاری بکنند باقری: پایان لطف‌الله برای من به‌عنوان یک مخاطب به‌نوعی یک انهدام نیست، حتی به نوعی شهادت به نظر می‌رسد. برای همین یک ایهام بین رستگاری و انهدام دارد.

بهرامی: بیشتر خروج از چرخه تکرار و رستگار شدن است.

بشیری: لطف‌الله خیلی شخصیت پیچیده‌ای دارد. گویی او تجربه تنهایی را در کل زندگی به همراه داشته، این آدم همان‌جا به‌دنیا آمده است و هیچکس هم گویی نمی‌داند پدر و مادرش چه کسانی بوده‌اند. همه مراحل کار و زندگی در آن شرایط را گذرانده است و الان به نوعی همه را دارد بازی می‌دهد. در عین اینکه می‌گوییم می‌تواند قهرمان داستان باشد و این اتفاقاً یکی از امتیازات فیلمنامه است.

* تکلیف آدم‌های دیگر هم با او مشخص نیست. در عین اینکه گویی معتمد همه است، اما هر کدام از آدم‌ها زیرآب او را پیش آقاخان می‌زنند.

باقری: ولی ما نمی‌بینیم لطف‌الله پشت سر هیچ‌کدامشان حرف بدی بزند.

بهرامی: اساساً اسمش را توجه کنید. او به همه لطف دارد. به تک‌تک آدم‌ها می‌گوید تو برو من جای‌ت کار می‌کنم. به این وجه او هم باید فکر کنیم. این اسم هم همین‌طور انتخاب نشده و پشت آن هم فکری بوده است.

بشیری: به نوعی قهرمان هم هست، چون آدم‌ها را آماده می‌کند که بروید یقه آقاخان را بگیرید.

بهرامی: کار درستی هم می‌کند. به شاهو در فیلم می‌گوید کار را تعطیل نکن، با حفظ همین سیستم، برو و حقت را بگیر. این نگاهش هم نگاه درستی است که با حفظ همین شرایط برو و حقت را بگیر.

ادامه دارد…

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«جنایت بی‌دقت» به برزیل می‌رود – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل ار روابط عمومی پروژه، «جنایت بی‌دقت» به کارگردانی شهرام مکری در ادامه برنامه نمایش‌های جهانی ‌اش در بخش رقابتی دهمین جشنواره olhar در برزیل به نمایش در می‌آید.

آنا سوزا از مدیران جشنواره بین‌المللی ساندنس ریاست هیات داوران این جشنواره را بر عهده دارد که از ۶ تا ١۴ اکتبر برابر با ١۵ تا ٢٣ مهر برپا می‌شود. این جشنواره سال گذشته به دلیل همه‌گیری کرونا به شکل آنلاین برگزار شده بود، اما این دوره که به صورت فیزیکی و با حضور تماشاگران برپا می‌شود؛ دوباره بخش بهترین فیلم از نگاه مخاطبان را به جشنواره بازگردانده است. «جنایت بی‌ دقت» در بخش نگاه نو با فیلم‌هایی از کشورهای آلمان، آمریکا، آرژانتین، روسیه، ‌برزیل و … رقابت می‌کند.

نسرین میر شب از کمپانی «دریم لب» پخش بین‌المللی «جنایت بی‌دقت» را برعهده دارد. این فیلم محصول «موسسه فرهنگی هنری کارنامه» به تهیه کنندگی نگار اسکندرفر است. «جنایت بی‌دقت» سال گذشته و در جشنواره «ونیز» اولین نمایش بین‌المللی‌اش را تجربه کرد و پس از آن در جشنواره های مختلف روی پرده رفته است.

نگار اسکندرفر امیدوار است که با بهتر شدن شرایط همه‌گیری کرونا در کشور و رونق دوباره سالن‌های سینما، بتوان «جنایت بی‌دقت» را پاییز امسال در ایران به نمایش عموم گذاشت. پخش داخلی فیلم را شرکت نمایش‌گستران در اختیار دارد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حمایت اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران از محمد خزاعی – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی اتحادیه تهیه کنندگان، اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران با ارسال پیامی انتخاب محمد خزاعی به معاونت وزارت ارشاد و ریاست سازمان سینمایی تبریک گفت.

متن پیام بشرح ذیل است:

«جناب آقای محمد خزاعی

انتصاب شایسته‌ شما به سمت ریاست سازمان سینمایی از آن جهت می‌تواند مبارک‌تر باشد که تجربه‌ تهیه‌کنندگی داشته و همه مصائب و مصاعب این حرفه را تجربه کرده‌اید.

همین ویژگی می‌تواند شما را به حل انبوه مشکلات سینمای ایران، نسبت به اسلافتان، یک قدم نزدیک‌تر کند. در چنین مسیری اتحادیه تهیه‌کنندگان سینمای ایران یاورتان خواهد بود. دعا می‌کنیم خداوند توفیقتان دهد.»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

اکران آنلاین «مدیترانه» آغاز شد/ رونمایی از پوستر جدید – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «مدیترانه» به کارگردانی هادی حاجتمند و تهیه کنندگی رشید حاجتمند با پایان اکران عمومی در سینماهای کشور، اکران آنلاین خود را از روز دوشنبه ۱۲ مهر در بستر مجازی آغاز خواهد کرد.

همزمان با آغاز اکران آنلاین، جدیدترین پوستر این فیلم سینمایی با طرحی از محمد روح‌الامین رونمایی شد.

مهراوه شریفی‌نیا، پوریا پورسرخ، بهرنگ علوی، قاسم زارع، علیرضا اسحاقی و سعید توکلی ازجمله بازیگرانی هستند که در این فیلم نقش آفرینی می‌کنند.

دومین ساخته بلند هادی حاجتمند، درون مایه‌ای اجتماعی داشته و به زندگی زوج عاشقی می‌پردازد که درگیر معضلات و ماجراهای مختلفی می‌شوند … .

اکران آنلاین این فیلم سینمایی را از ساعت ۱۸ روز دوشنبه ۱۲ مهر بر بستر آنلاین خود آغاز خواهد کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

آلبوم‌های عکس خانوادگی به اینستاگرام کوچ کرده‌اند!


یک عکاس درباره تصاویری که مردم در اینستاگرام خود به اشتراک می‌گذارند، می‌گوید: آن چیزی که قبلا در آلبوم‌های عکس بود، اکنون در صفحات شخصی افراد در اینستاگرام پیدا می‌شود؛ درواقع امروز اگر بخواهیم مثلا عکس سفر خود را به دوستانمان نشان دهیم، تصاویرمان را در اینستاگرام به اشتراک می‌گذاریم و این گونه دیگر نیازی به نشان دادن آلبوم عکس یا تصاویر حافظه گوشی نیست.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

باید اربعین را به زبان هنر ترجمه کنیم/انتقال فرهنگ عاشورا به دنیا – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ستاد خبری سوگواره «تصویر دهم»، مجید مجیدی مدیر و عضو هیات داوران سوگواره «تصویر دهم» با اشاره به اهمیت برگزاری این سوگواره بیان کرد: وقایع ایام ماه محرم و صفر نه فقط برای شیعیان که برای تمام جهان اسلام رویداد مهمی به شمار می‌رود اما متاسفانه در این حوزه کارهای تاثیرگذار کمی انجام گرفته‌، از جمله علل آن، این است که ورود به این عرصه جسارت بالایی می‌خواهد و نیازمند کسب تجربه فراوانی است. بنابراین احساس کردیم نیاز است بسترسازی کنیم و بذری بکاریم تا از این راه بتوانیم فیلمسازان جوان را وارد این حوزه کنیم.

مجیدی ادامه داد: ما هنوز در ابتدای مسیر هستیم و امسال دومین دوره برگزاری این سوگواره برگزار می‌شود. امیدواریم این راه ادامه پیدا کند زیرا هدفمان این است که این سوگواره تنها به برگزاری یک رویداد محدود نشود و بتوانیم در سال‌های آینده از طریق جذب سرمایه اقدام به تولید آثار ارزشمندی کنیم.

باید بتوان این حضور را به زبان هنر ترجمه کرد

کارگردان فیلم «محمدرسول‌الله (ص)» درباره تجربه برگزاری اولین دوره این رویداد توضیح داد: سال قبل حدود ۱۰ اثر برگزیده داشتیم که با اطمینان می‌توان گفت توسط کارگردانان قابلی تولید شده بودند. اگر این کارگردانان مورد حمایت قرار بگیرند و در ساخت کارهای بعدی به آنها کمک کنیم در آینده شاهد خلق آثار بزرگی خواهیم بود.

وی افزود: دلیل برگزاری این سوگواره از آغاز این بود که بتوانیم به درکی از یک تصویر درباره اتفاقات ایام محرم و صفر برسیم. به طور مثال اربعین را می‌توان یکی از بزرگترین آیین‌های مذهبی دانست که شاید به تعبیری از واقعه حج هم شرکت‌کننده بیشتری داشته باشد. پرداختن به این آیین می‌تواند ارزش بالایی داشته باشد، با این وجود اگر قرار باشد دوربین تنها حضور مردم را ضبط کند عملاً تفاوتی با گزارشگری ندارد و باید بتوان این حضور را به زبانی دیگر، یعنی زبان هنر ترجمه کرد و ایده‌هایی از آن گرفت تا موجب ارتقای فرهنگ عاشورایی شود و این فرهنگ را به نسل‌های بعدی و حتی به دنیا انتقال بدهد. اگر بخواهیم پیام و نگاه مناسب به مخاطب انتقال دهیم باید از اضافه‌گویی پرهیز کنیم.

کارگردان فیلم «بچه‌های آسمان» درباره علت محدودیت زمانی آثاری که به سوگواره فرستاده می‌شوند، توضیح داد: از دلایلی که این زمان را کوتاه در نظر گرفتیم این بود که خلاقیت را بالاتر ببریم. اگر بخواهیم پیام و نگاه مناسب را به مخاطب انتقال دهیم باید قابلیت‌ها و توانایی‌های بیشتری داشته باشیم و از اضافه‌گویی پرهیز کنیم.

وی ادامه می‌دهد: شاید اشعار دوبیتی مثال گویایی از این مورد باشند، در این اشعار، شاعر تنها باید در دوبیت عصاره کلام خود را به شکل خلاصه بیان و در عین حال مخاطب را نیز جذب کند. فیلم‌کوتاه نیز مانند یک دوبیتی است که باید در جذاب‌ترین و کوتاه‌ترین حالت خودش باشد.

مدیر سوگواره فیلم‌کوتاه عاشورایی «تصویر دهم» با بیان اینکه فیلم‌سازان جوان باید از فرصتی که پیش آمده است، نهایت استفاده را ببرند تاکید کرد: قطعاً شرکت در این سوگواره می‌تواند دریچه‌های بسیاری را به روی فیلمسازان جوان و تازه‌کار باز کند. قدم گذاشتن و نیت‌کردن در این راه که منتسب به ساحت مقدس سیدالشهداست برای هر فیلمساز جوانی نوعی توفیق به شمار می‌آید. علاوه بر این ما این قول را می‌دهیم که از هر فیلمساز تازه‌کاری که نگاه جدیدی با خود به همراه بیاورد، حمایت ویژه خواهیم کرد و این رسالت را در خود می‌بینیم که از کارهای بعدی این فیلمسازان حمایت کنیم و بستر مناسبی برای آنها فراهم بیاوریم.

دومین سوگواره فیلم کوتاه عاشورایی «تصویر دهم» به مدیریت مجید مجیدی و دبیری محمد رهبر و با داوری مجید مجیدی، رضا میرکریمی و نیما جاویدی به زودی برگزار خواهد شد و فیلمسازان تا ۲۳ مهرماه مصادف با هشتم ربیع‌الاول، شهادت امام حسن عسکری (ع) فرصت دارند تا آثار خود را در سایت این رویداد بارگذاری کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

معرفی مربیان پنجمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران – خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ستاد اطلاع‌رسانی جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، الهام آقالری کارگردان و مستندساز، حافظ آهی کارگردان، شهلا پورآرین کارشناس آموزشی و از مربیان دوره‌های گذشته المپیاد، سیدوحید حسینی نامی تدوینگر، مستندساز و کارگردان، اشکان چاوشی فیلمنامه‌نویس و کارگردان، عماد سلمانیان تدوینگر و کارگردان، نواب محمودی فیلمنامه‌نویس و کارگردان و مهدی موسوی برزکی کارگردان مربیان پنجمین دوره المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران خواهند بود.

بیشتر مربیان این المپیاد علاوه بر فعالیت سینمایی از مدرسان فیلمسازی به شمار می‌روند.

پیش‌تر لیلا میرهادی، نادره ترکمانی، مرجان اشرفی‌زاده، فرهاد توحیدی، حسین قناعت، اشکان رهگذر، امیر فیضی و بابک نکویی به عنوان منتورهای اصلی المپیاد معرفی شده بودند.

پنجمین دوره المپیاد فیلمسازی نوجوانان، امسال همزمان با سی‌ و چهارمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان از ۱۷ تا ۲۱ مهر برگزار خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع