عکسی تکاندهنده از یک همآغوشی
برنامه «عکسهای تکاندهنده» شبکه هیسپان تیوی در این هفته به عکسی تاثیرگذار از رنه سی بایر، عکاس آمریکایی از رابطه یک مادر امریکایی با فرزند ۱۰ ساله مبتلا به سرطانش میپردازد.
برنامه «عکسهای تکاندهنده» شبکه هیسپان تیوی در این هفته به عکسی تاثیرگذار از رنه سی بایر، عکاس آمریکایی از رابطه یک مادر امریکایی با فرزند ۱۰ ساله مبتلا به سرطانش میپردازد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی جشنواره «سلفی۲۰»، اسامی ۸۶ اثر راه یافته به دومین دوره این رویداد، شامل ۳۳ فیلمنامه و ۵۳ فیلم اعلام شد-
اسامی فیلمهای راه یافته با ترتیب الفبایی به شرح زیر است:
۱- اختلال به کارگردانی محمد حاجی بابایی
۲-اکو ساخته برزان رستمی
۳-آق اوی به کارگردانی حامد سراوانی
۴- آنلاین ساخته محسن بزمی
۵-با پل حرف بزن به کارگردانی میثم خالدیان
۶- بازگشت ساخته مالک دهقانی
۷-بازگشت به اوج به کارگردانی صبا کامکار
۸- بازگشت به ظلمت ساخته حسن احمدی
۹- بالانس به کارگردانی برزان رستمی
۱۰-پایان ساخته کوروش فرزانگان
۱۱- پرنده ای نیست، درخت میخواند به کارگردانی محمد حسین صفری
۱۲- پروانه ساخته فاطمه درستکار
۱۳- پنجره را باید شست به کارگردانی عباس صفری
۱۴- تَن ها ساخته منصوره حسینی
۱۵- تاریخ انقضاء به کارگردانی ماندانا هوشمندیان
۱۶- تبعید ساخته محمد امین کمالی
۱۷- تکیه بر آب به کارگردانی سارا براتی
۱۸- جادوی عشق ساخته جعفر صیادی
۱۹-چرخ به کارگردانی سیده نیلوفر موسوی
۲۰- حاج خانوم ساخته امین اشرفی
۲۱- خاطره ها و مه به کارگردانی امین قشقائیان
۲۲-خانه شماره ۱۹ ساخته سپیده رستمی
۲۳-داستان یک عکس به کارگردانی محمد حسین صفری
۲۴- در جست و جوی زندگی ساخته فاطمه عبدالهی
۲۵-دستها به کارگردانی آمین صحرایی
۲۶-ذوب ساخته یاسر قاسمی کلواری
۲۷- رباعی به کارگردانی امیرمسعود حسینی
۲۸-رنگآبی ساخته مسیحا رحیمی
۲۹- روح به کارگردانی سامان خیراندیش
۳۰-رویای دریا ساخته محمد حسین صفری
۳۱-رهبر ارکستر به کارگردانی سیدمهدی بنی عقیل
۳۲- ریحانه ساخته حامد بذرافکن
۳۳- زبان سرخ به کارگردانی کامران هوشمندیان
۳۴- زندگی چیزی بود مثل — ساخته مریم زکیزاده
۳۵- زنی که دوست می داشتم به کارگردانی محمد حسین صفری
۳۶- سفیدپوش ساخته سجاد اسماعیلی
۳۷- شعر پنهان به کارگردانی مهدی رخشانی
۳۸- عصر جدید دو ساخته محمد حسین صفری
۳۹-عملیات غیر ممکن به کارگردانی احمد حیدریان
۴۰- غرقاب ساخته مسلم آقاکوچک زاده
۴۱- کاسپین فک ندارد به کارگردانی کوروش فرزانگان
۴۲- کشتارگاه سوم ساخته سوگل ایزدی فرد
۴۳- گزارش دریازدگان به کارگردانی محمد حسین صفری
۴۴- گزارشگر ساخته حجت حسینی و سجاد موسوی
۴۵- گزینش به کارگردانی نازنین چیتساز
۴۶- گوبانگی ساخته مهدی صدیقی
۴۷- لبخند گایا به کارگردانی سینا خانبابایی
۴۸- لکوموتیوران ساخته محمد حسین صفری
۴۹-مرض به کارگردانی دانیال اسلامی
۵۰- منفی یک ساخته علی صفایی پور
۵۱-میل به زندگی به کارگردانی محمد حسین صفری
۵۲- نبش ملک الشعرای بهار ساخته احسان معجونی
۵۳- هم نفس به کارگردانی متین احمدی
اسامی فیلمنامههای راه یافته با ترتیب الفبایی به شرح زیر است:
۱-اتوبوس نوشته ابراهیم جواهری
۲-انگشتر نوشته اکرم مصلحی
۳-بازی نوشته رعنا جوادی
۴-بامداد نوشته رضا برومند
۵- برای من بازی کن نوشته نادعلی عارفیان
۶- بزنگاه نوشته ریحانه رشیدی
۷- پری برای پوری نوشته سولماز اعتمادزاده
۸- پولک نوشته احسان مرادی
۹-تبدیل نوشته علی احمد نصوری
۱۰- تسکین نوشته رضا عدل
۱۱-جَنَوار نوشته محمدرضا شهریاری
۱۲-جای میان دو مرز نوشته سارا طالبیان
۱۳-چاله نوشته حسان پرنده
۱۴- حرمان نوشته سولماز اعتماد زاده
۱۵-خانم خانه نوشته رعنا جوادی
۱۶-دَر سایه نوشته سید مجتبی علویمنش
۱۷-دور از نزدیک نوشته کامران صاحبی
۱۸- رقص زلفان صبا نوشته میریوسف رضوی
۱۹-رویای بی بو، بی مزه نوشته مهدی قره جه داغی
۲۰-زخمِ عمیقِ دستِ چپ نوشته محیا ساعدی
۲۱-زمستان سبز نوشته آوات ساعدپناه
۲۲- سال مند نوشته ریحانه رشیدی
۲۳- سوت نوشته محمد ابراهیم حاجی زاهدی
۲۴-عمو قصهفروش نوشته پریسا احمدی
۲۵- فرشته ها زنده اند نوشته یعقوب جدیری تقدیسی
۲۶-قایم باشک نوشته علی دائمی
۲۷- قبر نوشته محمدرضا شفیعیان
۲۸- کآپ نوشته مهدی امینی
۲۹- نزدیکتر نوشته محمد بختیاری
۳۰-وایرال نوشته رضوان (پوریا) رستم زاده
۳۱- وسوسه اردیبهشت نوشته رعنا جوادی
۳۲-هواپیما کاغذی نوشته سجاد آقابابائی و آزاده شهریاری فر
۳۳- یادم تو را فراموش نوشته منان جانبراری تنکابنی
دومین جشنواره فیلم کوتاه «سلفی۲۰» به دبیری مریم دوستی به صورت مجازی و برخط برگزار میشود.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-نیوشا روزبان: خانه مستند امسال نیز با تعدادی از مستندهای خود در پانزدهمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد، از میان این آثار میتوان به مستند «ضیافت تا سیاست» اشاره کرد که مستند پرترهای از مرحوم ابراهیم اسرافیلیان یکی از چهرههای علمی و البته سیاسی در سالهای اول انقلاب است.
هر چند مهدی مطهر و امین عباسی تهیهکننده و کارگردان این مستند تاکید میکنند که این مستند یک پرتره از این شخصیت است اما پیش از هر چیز به اتفاقاتی که در آن دوره رخ داده است توجه داشتهاند.
به بهانه رونمایی از مستند «ضیافت تا سیاست» در پانزدهمین جشنواره سینماحقیقت گفتگویی با تهیهکننده و کارگردان این مستند داشتیم که در ادامه میخوانید؛
* آقای عباسی پیش از این در انجمن سینمای جوانان در حوزه تولید فیلم کوتاه فعالیت داشتید، درباره اینکه چگونه تصمیم گرفتید اولین پروژه مستند خود را آن هم با تم سیاسی و با همکاری خانه مستند جلوی دوربین ببرید، توضیح دهید.
امین عباسی: عموم کارهایی که تا قبل از «ریاضت تا سیاست» جلوی دوربین برده بودم فیلمهای کوتاهی بود که در شهرستان نجف آباد تولید کرده بودم. البته تجربه همکاری در ساخت فیلم مستند هم داشتم اما اینکه به صورت رسمی در آن پروژه فعال باشم و یا کار برای خودم باشد، خیر. آشنایی من با سازمان هنری اوج و در ادامه آن خانه مستند به شروع کار سازمان فرهنگی و هنری اوج و انتشار بیانیهای از سوی این سازمان برای آمادگی همکاری با نیروهای جوان و با استعداد بازمیگردد، در واقع از این طریق با اوج آشنا شدم که این آشنایی منجر به برقراری ارتباط با خانه مستند و آقای مطهر بود و طی این سالها همکاریهای مختلفی را با خانه مستند جهت کسب تجربه داشتم. تا اینکه طرح ساخت مستندی با موضوع آقای اسرافیلیان به خانه مستند ارائه کردم که مورد قبول قرار گرفت.
* طرح اولیهای که ارائه کردید یک مستند پرتره بود، اما در نهایت این طرح تبدیل به یک مستند سیاسی شد، خانه مستند تا چه اندازه در این تغییر روند این مستند تاثیرگذار بود؟
عباسی: در واقع طرح اولیه، طرح یک مستند پرتره از زندگی دکتر اسرافیلیان ریاضیدان و چهره علمی بود. چرا که وجه سیاسی این شخصیت کاملاً پوشیده بود و تنها به چیزی که اشاره میشد این بود که فعالیت انقلابی داشته، در جریان انقلاب فرهنگی شرکت داشته و نماینده مجلس دوم شورای اسلامی بوده است. در واقع چندان از بخش تاثیرگذار سیاسی این شخصیت تا زمان پژوهش اطلاع نداشتم و کم کم متوجه شدیم که این شخصیت چه ویژگیهای سیاسی و در چه جریانهای سیاسی قرار داشته است، تا اینکه طرح اولیه شکل و شمایل فعلی خود را بدست آورد.
زمانی که برای اولین بار طرح ارائه شد، مرحوم اسرافیلیان هنوز در قید حیات بود و حتی در یک مراسمی در نجف آباد به دیدن این شخصیت رفتم و صحبتهایی هم با وی داشتم. اما مساله این است که آقای اسرافیلیان هیچگاه جنبه سیاسی خود را شاید به دلیل دلزدگی که برایش بوجود آمده بود، مطرح نمیکرد، در طول پژوهش به یک سری اسامی و شخصیتها هم رسیدم که میتوانستند درباره این فرد صحبتهایی داشته باشند و در کنار آن خانه مستند نیز یک سری اشخاص مطلع از وقایع را معرفی کرد تا بتوانیم درباره آن وقایعی که آقای اسرافیلیان در آن دخیل بوده صحبت کنیم.
* مستند «ریاضت تا سیاست» بسیار بیشتر از آنکه بخواهد چهره سیاسی یا چهره علمی آقای اسرافیلیان را به مخاطب نشان دهد، بیشتر روایتگر تعدادی اتفاقات خاص است و این شخصیت بیشتر بهانهای برای بررسی این مسائل در مستند شده است. این در حالی است که تاکید شما بر پرتره بودن این اثر است.
عباسی: مساله این است که این وقایع بخشی از زندگی آقای اسرافیلیان بوده و نمیتوانستیم این بخشها حذف کنیم، چرا که بدون نمایش چنین وقایعی مخاطب نمیتواند برداشت درستی از شخصیت واقعی آقای اسرافیلیان داشته باشد. پس تشریح این وقایع بیشتر جنبه تشریح زندگی خود آقای اسرافیلیان را داشته است. البته شاید وقایع سیاسی در این مستند پررنگ شده است اما از نظر شخصیتی از کاراکتر اصلی فیلم دور نشدهایم.
مهدی مطهر: میتوان گفت این مستند به نوعی کالبدشکافی این شخصیت است، مساله این است که از نظر ما باید آنچه که امروز برای جامعه لازم است را کار کنیم، عمده تولیدات خانه مستند نیز بر همین منوال تولید میشود. درست است در خانه مستند هر اثری را که تولید کردیم برای آنکه چنگکی که میخواهیم گیر کند آن را به یک رویداد یا اتفاق منتصب کردیم، اما در کنار آن سعی کردیم تا در همان اثر درباره یک چیز جلوتری که برای امروز ما مفید است، صحبت کنیم. به عنوان مثال مستند «هویدا» برای شخصیت هویدا ساخته نشد بلکه این مستند به این دلیل ساخته شد تا ۱۵ سال از صدارت و شرایط او را به تصویر بکشیم و چنین سیاستی معمولاً در همه آثار ما دیده میشود و بی شک در «ریاضت و سیاست» نیز همین گونه است.
* بخش اعظم از این مستند برگرفته از آرشیوهایی است که برای اولین بار در برابر مخاطب قرار میگیرد و میتوان گفت «ریاضت تا سیاست» بیشتر بر مبنای آرشیو ساخته شده است.
عباسی: زمانی که بخواهید درباره یکی از وقایع تاریخی چه معاصر و چه گذشته مستند بسازید، بی شک آرشیو یکی از گزینههای اصلی تولید محتوا خواهد بود. یعنی وقتی راجع به مجلس دوم صحبت میکنیم، غیرممکن است که از آرشیو این دوره از مجلس و اتفاقات آن استفاده نکنیم. البته هدف ما این بود که مستندی تولید کنیم که هم آرشیو و هم مصاحبه باشد تا بتوانیم به یک محتوای متعادل برسیم.
مطهر: خانه مستند بارها تجربه همکاری با فیلمساز اولی را داشته است که اولین اثر آنها به جشنواره «سینماحقیقت» راه پیدا کرده است. همین مساله نشان میدهد که سیستم و ساختار خانه مستند به روند تولید کمک میکند مطهر: پیش از هر چیز باید بگویم که امین عباسی با اولین تجربه کارگردانی خود توانسته است فیلمی را تولید کند که وارد جشنواره «سینماحقیقت» شود. مساله دیگر این است که خانه مستند بارها تجربه همکاری با فیلمساز اولی را داشته است که اولین اثر آنها به جشنواره «سینماحقیقت» راه پیدا کرده است. همین مساله نشان میدهد که سیستم و ساختار خانه مستند به روند تولید کمک میکند.
نکته دیگر این است که نباید فراموش کرد هرچقدر آرشیو خوبی در اختیار فیلمساز باشد به این معنا نیست که فیلم خوب میشود، به همین دلیل این غلط است که میگویند یک فیلم اگر خوب شده چون آرشیو خوبی داشته است، در واقع محتوایی که کارگردان به آن رسیده و ایده جدیدی که ارائه کرده باعث میشود که ما سر از پا نشناخته و به دنبال سوژه برویم. باید به خاطر داشته باشیم که ما مستند پرترهای شروع کردیم که آن شخص دیگر زنده نبوده است و ۲ مصاحبهای هم که با اسرافیلیان در مستند وجود دارد با تهاتر توانستیم از آرشیوهای مستند «آیت» به کارگردانی جواد موگویی و مستند شهید «دیالمه» به کارگردانی علی شعبانی استفاده شده است. در واقع این سه اسم اسرافیلیان، آیت و دیالمه کامل کننده یک مثلث هستند، از این سه ضلع آیت و دیالمه شهید میشوند و ما در مستند «ریاضت تا سیاست» میگوییم که چرا فردی مانند اسرافیلیان که در چنین تراز و جایگاهی بوده در سپهر سیاستهای ایران حذف شده است. آدمی که به لحاظ علمی بالاترین چهره بوده و در مجلس دوم، اسناد برکناری بنی صدر را فراهم میکند، حتی در مستند هم اشاره میشود که آن جملهای که آقای خامنهای در آن زمان علیه بنی صدر میگوید را اسرافیلیان منابع و اسنادی که در جلسه عدم کفایت بنی صدر در مجلس ارائه میشود، تهیه کرده بود.
در این مستند، نقش اسرافیلیان در سوال از بنی صدر، میرحسین موسوی و در نهایت مک فارلین بررسی میشود، به همین دلیل میتوان گفت که این یک پروژه بسیار سختی بود. خیلی وقتها مستند سوار میشود روی مستندهایی که شبیه آن ساخته شده است، اما باید از اول یک چیزی را برای مخاطب طراحی میکردیم، چرا که مستند «آیت» از تلویزیون پخش نشد و «دیالمه» نیز که توقیف شد و مخاطب چندان با شرایط آن دوره زمانی آشنا نیست. درست است که «ریاضت تا سیاست» دیرتر از ۲ مستند قبلی ساخته شده اما به نوعی حرفهای زده شده در این آثار را پشتیبانی میکند.
* یکی از نکاتی که در این مستند پیش از هر چیز مورد توجه قرار میگیرد این است که در بخش مصاحبهها افرادی که جلوی دوربین قرار میگیرند، اظهارنظر صریح نسبت به موضوع مورد نظر ندارند و بیشتر میگویند شنیدیم که فلان شخصیت در این رابطه چنین میگوید، به همین دلیل چندان این نقل قولها نمیتواند سندیت داشته باشد، دلیل این حجم استفاده از آرشیو سندیت دادن به مستند نبود؟
عباسی: ما باشخصیتی مواجه هستیم که محتوا از خود آن شخص بسیار کم است و وقایعی که برای وی نیز رخ داده بسیار مهم است، به همین دلیل برای مستند بودن جریان مجبور به استفاده بیش از حد از آرشیو هستیم. اگر حتی یک مصاحبه بی کیفیت از دکتر اسرافیلی داشتیم که این وقایع را از زبان خود بیان میکرد بسیار بهتر بود و میتوانستیم بخشی از فضای خالی که در فیلم حس میشود با همین مصاحبهها پرکنیم، یا همان نقل قولها را از زبان خود داشته باشیم. اما چون ساخت این مستند زمانی صورت گرفت که آقای اسرافیلیان فوت کرده بود مجبور بودیم بیشتر از آرشیوها و مصاحبههای موجود استفاده کنیم. البته این را هم باید بگویم که گفتگوهایی که از این شخصیت در فیلم آمده نیز مربوط به مستند «اسرار آیت» است.
مطهر: مساله این است که این اتفاقات آنقدر پلیسی امنیتی شده بود که آدمها نه تنها از آن زمان فاصله گرفتهاند بلکه حرفهای مورد نظر هنوز هم حاشیه دارد، به همین دلیل افراد نمیخواهند آنچه را که دیده یا شنیدهاند به خود منتسب کند. به همین دلیل میگویند با واسطه فلان جمله را شنیدهاند چرا که بیان مستقیم آن برای فرد میتواند هزینه داشته باشد.
* انقلاب فرهنگی، مساله بنی صدر، معرفی میرحسین موسوی و مک فارلین از جمله رویدادهای تاریخی است که در این مستند به آن اشاره میشود، انتخاب این وقایع برای به تصویر کشیدن در این اثر بر چه اساس صورت گرفت؟ هرچند به این اتفاقات اشارههای کوچکی شده است اما همین اشارهها میتواند حساسیتها و سوالهای را به همراه داشته باشد. برای روایت این اتفاقات تا چه اندازه درگیر خط قرمز بودید.
عباسی: تمام اتفاقاتی که ذکر کردید جز لاینفک زندگی آقای اسرافیلیان بود و نمیتوانستیم از آن چشمپوشی کنیم در واقع میتوان گفت اینها اتفاقاتی بود که هم تاثیر مستقیم روی زندگی وی و هم سیاست کشور در آن زمان داشته است. در مورد محدودیت برای پرداخت به موضوعهای مورد نظر هم باید بگویم که خیر، محدودیت خاصی وجود نداشت، اما با توجه به اینکه هدف ما از مستند، بیشتر یک مستند پرتره بود و نمیخواستیم از شخصیت اصلی دور شویم، تصمیم گرفتیم تا موشکافانه به ماجراها نپردازیم. البته همین الان هم جزئیات مهم وقایع را با برخی از اتفاقاتی که گفته نشده بررسی کردهایم. اما با توجه به اینکه هدفمان این بود که ماجرای مستند درباره دکتر اسرافیلیان باشد و شخصیت محور پیش رود، نمیخواستیم خیلی هم از موضوع دور شویم تا مخاطب نسبت به مستند دلزده شود و فکر کند تنها یک مستند سیاسی میبیند.
از بین کارهای شخصیت محور که تا امروز کار کردهایم، خانواده شهید ستاری هنگام ساخت «منصور» هیچ دخل و تصرفی در محتوای ما نکردند و بزرگواری و نجابت این خانواده حد نداشت. این در حالی است که همین الان درگیر پروژههای در مورد شهید قاسم سلیمانی و شهید زینالدین هستم و خانواده آنها میخواهند در فیلم اعمال نظر کنند مطهر: در واقع امین عباسی هنگام ساخت این مستند ملاحظه خانواده آقای اسرافیلیان را داشت، مساله این است که آقای اسرافیلیان تجربه بسیار تلخی داشته است و معتقدم وی بسیار آدم بالغی بوده که در مواجه با افرادی که به اسم انقلاب بودند و نسبت به وی رفتارهای خاصی داشته است اما باز با این حال تحلیلش بزرگوارانه بوده و بدیهایی که به او میشود را هضم میکند، یک سری اتفاقات ۴۰ سال پیش رخ داده است که هنوز حل نشده و همچنان به عنوان یک کینه و تلخی و خاطرهای که دوست ندارند در مورد آن حرف بزنند باقی مانده است.
آدمها واکنشهای مختلفی دارند، به عنوان مثال بسیاری از آدمها در ادوار مختلف جمهوری اسلامی بسیار انقلابی بودند همین آدمها یک جاهایی به حق یا ناحق مورد ناروایی قرار گرفتند و این افراد براساس شرایط موجود موضعگیری های مختلفی کردند، برخیها ضدانقلاب شدند، برخی منزوی شدند و برخی نیز میگویند درست است ما اشتباه کردیم. آقای اسرافیلیان فردی بوده که مستدل و مستند به نفع انقلاب اسلامی کار میکرده و دست روی پروندهای میگذارد که برای خیلیها سطح محرمانه بودن پروژه آنقدر بالا بوده که حاضر بودند آدمهایی که درباره این موضوع سوال کرده بودند را لجن مال کنند.
همین آدم، یک جایی ازش پرسیده میشود که در ماجرای مک فارلین که سوال پرسیدید، حق با چه کسی بوده؟ و او که حاضر نیست حتی کوچکترین هزینهای را بر جمهوری اسلامی ایجاد کند، جواب میدهد که ما آن موقع جوان بودیم و ما اشتباه کردیم و امام (ره) چیزی را در خشت خام میدید که ما نمیدیدیم.
ماجرای مک فارلین و هجمهای که روی آن هشت نفر وجود داشت تا امروز هم باقی مانده است و اگر همان تعداد کمی از این افراد که زنده ماندهاند حرف بزنند این هجمهها دوباره شروع خواهد شد. در نهایت باید تاکید کنم که خانواده مرحوم اسرافیلیان دوست نداشتند که مستند چندان در این زمینهها ورود پیدا کند و کارگردان احترام خانواده اسرافیلیان را نگه داشت وگرنه این مستند میتوانست ساختارشکن تر باشد. یکی از فیلمسازان میگفت هیچ وقت با سوژهها صمیمی نشوید تا هنگام ساخت اثر مجبور شوید که برخی از حرفها را نزنید. از بین کارهای شخصیت محور که تا امروز کار کردهایم، خانواده شهید ستاری هنگام ساخت «منصور» هیچ دخل و تصرفی در محتوای ما نکردند و بزرگواری و نجابت این خانواده حد نداشت. این در حالی است که همین الان درگیر پروژههای در مورد شهید قاسم سلیمانی و شهید زینالدین هستم و خانواده آنها میخواهند در فیلم اعمال نظر کنند، میگویند شهید مثلاً همسر، پسر یا برادر من است و من باید بگویم چه روایتی از وی داشته باشید.
ما در این مستند چند تلنگر زدیم، بهتر است دیگران به سراغ آن بروند و روایت را باز کنند. خیلیها میگویند آقا راضی نیستند که درباره مک فالین کسی صحبت کند، ما خودمان هم نسبت به این قضیه مطمئن نبودیم و اشراف چندانی هم نسبت به این ماجرا نداشتیم این درحالی است که افرادی که نسبت به این اتفاق اشراف داشتند در حال فوت کردن هستند و فکر میکنم حداقل ۵ سال دیگر برای بررسی این پرونده وقت داریم. مساله این است که ما تا اینجا به این مساله اشاره کردیم و مورد اعتراض هم قرار نگرفتیم، پس اینکه سیستم و آقا نسبت به این پرداخت مخالف نیستند و مطمئن هستم که اگر بیشتر به این مساله پرداخته شود جمهوری اسلامی نسبت به این ماجرا سربلند بیرون میآید.
عباسی: یک سری از افراد مطلع از این اتفاقات حاضر نبودند که با ما مصاحبه کنند، چرا که یک سری احتیاطهای ناخواستهای بوجود آمده که افراد ترجیح میدهند برای روایت ماجرا اولین نفر نباشند. درباره ماجرای مک فارلین و خرید اسلحه از آمریکا، ما با دکتر سالاری سفیر ایران در آلمان در آن دوره تاریخی بود که نامه مورد نظر را نوشته بود صحبت کردیم و حتی اصل نامه نیز در مستند آمده است.
* با توجه به تجربهای که برای ساخت این مستند داشتید، احتمال اینکه بخواهید مستندی با یکی از موضوعهای مطرح شده بسازید چقدر است؟
عباسی: همه چیز بستگی به این دارد که شرایط چگونه پیش میرود شاید بتوانم و شاید نتوانم چنین مستندی را تولید کنم.
مطهر: همه مستندهای ما مساله مردم شناسی اجتماعی را مورد توجه قرار میدهد و همین مساله باعث ایجاد حواشی برای این آثار میشود. مثلاً مستندی که درباره شهید آوینی در خانه مستند تولید شد چه کسی فکر میکرد که چنین حواشی بوجود آید؟ همه آورده ما در این پروژه این بود که همه شروع به سرچ کردن درباره شهید آوینی کردند. نباید فراموش کرد که بضاعت ویدیو و تصویر کمتر از کتاب است اما همان تصویر بهانهای را برای ایجاد سوال در آدمها فراهم میکند. ما در مستند «ریاضت تا سیاست» سوال ایجاد کردیم حالا نوبت دیگران است که به دنبال سوال رفته و حرف بزنند.
* خانه مستند معمولاً در مستندهای خود از آرشیوهایی استفاده میکند که برای اولین بار در اختیار مخاطب قرار میگیرد و این به نوعی برگ برنده این مستندها به شمار میرود. آرشیوهایی که انگار تنها خانه مستند به آن دسترسی دارد، این را نگویید که همه میتوانند به چنین آرشیوهایی دست پیدا کنند چرا که مشکل بسیاری از مستندسازان عدم دسترسی به چنین آرشیوهایی است.
مطهر: مهمتر از بکر بودن یک آرشیو، چگونگی استفاده از آن آرشیو است. بسیاری از آرشیوها توسط افراد دیده میشود اما چون پیوستی در کنار آن وجود ندارد از کنار آن به راحتی رد میشوند. به عنوان مثال از هویدا در اینترنت یک تصویر وجود دارد که در آن این شخصیت انتهای یک سلول نشسته و حرف میزند، مساله این است که هویدا را خود محمدرضا شاه دستگیر کرده بود. جالب این است که یک جمله هست که میگویند هویدا در دادگاه خود گفته که اصلاً صحت ندارد و آن جمله معروفش درباره قیمت خودکار است، این در حالی که ما همه تصاویر ویدیو دادگاه هویدا را دیدهایم و چنین جملهای از اصلاً وجود ندارد.
متاسفانه جمهوری اسلامی به یک سری از موارد اشاره نمیکند و همین مساله سبب میشود که مظلوم واقع شده و یک گوشه گیرش بیاورند. ما آنقدر اسناد خوبی از جمهوری اسلامی داریم که متاسفانه به دلیل نداشتن علم کافی نمیتوانیم از آن استفاده کنیم. تاکید میکنم هویدا را خود شاه میگیرد و دانستن این مساله خیلی از سوالها را جواب میدهد، حال در همان ویدیویی که هویدا انتهای سالن نشسته است میگوید که شاه باید جواب دهد که من چرا اینجا هستم. همین تصویر در مستند ما با توضیح مورد استفاده قرار میگیرد و مشخص میشود که شاه هویدا را در زندانی در منطقه شیان زندانی کرده است، این در حالی است که جمهوری اسلامی اصلاً از چنین اتفاقی خبر نداشته است.
مساله دیگر این است که جامعه فکر میکند هویدا بدون برگزاری دادگاه کشته شده است اما این فرد چندین جلسه دادگاه و بیش از ۳۰۰ صفحه از خود دفاعیه داشته است، درست است که مرگ عجیبی داشته و به صورت قانونی تیربار نشده و در راهرو به وی شلیک میشود که البته باید در این زمینه پاسخ داده شود، اما وقتی دنیا از این اتفاقات خبر ندارد تنها همان چگونه کشته شدن این شخصیت را بولد میکنند. حتی این را هم باید بگویم که ما برای ساخت این مستند توبیخ هم شدیم که چرا نگفتید که این شخصیت همجنسباز یا دیکتاتور بوده است؟ من در این مستند هزار نکته بد گفتم ۲ نکته مثبت هم گفتهام چرا که مخاطب احمق نیست بلکه درباره موضوعهای مطرح شده سرچ میکند.
اما در مورد دسترسی به آرشیوها باید بگویم خیلی از افراد چنین تصاویری دارند اما دست به تولید نمیزنند به همین دلیل قبول ندارم که دسترسی به این آرشیوها میتواند انحصاری باشد. مراکزی مانند بسیج صدا و سیما، آرشیو مرکزی صدا و سیما، روایت فتح، سازمان اوج، مرکز اسناد و … بک آپ از آرشیوهایی که ما استفاده میکنیم دارند، اما اینکه چرا این مراکز از چنین آرشیوهایی استفاده نمیکنند را نمیدانم. معتقدم نهادهایی از این دست آنقدر برای خود اولویتهای مختلفی در نظر گرفتهاند که ترجیح میدهند سراغ این قصهها نروند.
مساله دیگر این است که خانه مستند فریم به فریم دغدغه اش مستند است، به همین دلیل از روز اول شکلگیری این خانه، آرشیو برایمان بسیار مهم بود، در همین راستا هر پروژهای که در خانه مستند تولید میشود، کل متریال مستند از اول تا آخر از کارگردان گرفته میشود تا بک آپی از همه اطلاعات مورد نظر داشته باشیم. همچنین باید بگویم ما برای بدست آوردن آرشیوهای مورد نظر، خیلی وقتها تهاتر میکنیم در همین راستا به بسیاری از فیلمهای که حتی برای ما نیست آرشیو میدهیم، البته تاکید میکنم که بعضی جاها برای این آرشیوها هزینه گرفتهایم و بعضی جاها آرشیو گرفتهایم. دریافت هزینه هم به این دلیل است که من خیلی وقتها برای پیدا کردن و خرید این آرشیوها هزینه پرداخت کردهام، به عنوان مثال من عکس از امام (ره) خریدهام. یا آرشیو خوب از سیزده آبان داشتم آن را دادهام تا بتوانم مثلاً آرشیوی از عملیات سوسنگرد بگیرم.
* خب خانه مستند باید برای چنین به قول خودتان تهاتری، به یک سری آرشیو دیده نشده دسترستی داشته باشد.
مطهر: گاهی سفارشهایی مثلاً از تلویزیون داشتهایم که آرشیوهای مورد نظر خود را از سازمان بدست آوردهایم. از ۴۰۰ مستندی که تا امروز کار کردهام شاید تنها برای ۱۵ یا ۲۰ مستند از تلویزیون آرشیو گرفتهام. به عنوان مثال برای مستند آوینی، کارگردان مستند به مدت ۶ ماه هر روز به روایت فتح میرفت تا تصاویر و ویدیوهای آنها را چک میکرد تا آنچه را میخواهیم بدست آوریم. مساله این است که تلویزیون معمولاً آرشیوهای خود را در اختیار کسی قرار نمیدهد. اما مثلاً برای مستند «ریاضت تا سیاست» شنیدم که ایمان گودرزی مستندی درباره انقلاب فرهنگی ساخته است به وی زنگ میزنم میگویم آرشیوهای خود را در اختیار من بگذارد و ما هم در مقابل آرشیو و منابعی را در اختیار آنها میگذارم. یا برای مستند «طیب» چند فریم عکس و سند از مرکز اسناد خریدم و یا برخی از تصاویر از سایت archive.org دانلود کردهام. مساله این است که در اینترنت آرشیوهای بسیار زیادی به خصوص از تاریخ پهلوی وجود دارد که به راحتی همه میتوانند به آن دسترسی داشته باشند. پس اگر دغدغه فرد پیدا کردن آرشیوها باشند آن را پیدا میکنند.
همزمان با چهلمین روز درگذشت کامبیز درمبخش آثارش در گالری کاما به نمایش گذاشته میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مرکز اطلاعرسانی روابط عمومی جشنواره فیلم فجر، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با همراهی محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی و جمعی از معاونان و همراهان، از ستاد برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر بازدید و در نشستی با دبیر و مدیران بخشهای مختلف این جشنواره دیدار و گفتگو کرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این دیدار با قدردانی از عوامل برگزار کننده این جشنواره گفت: یکی از نقاط قوت این دوره جشنواره حضور ترکیب دانشگاهی و سینمایی در میان مدیران و عوامل اجرایی این جشنواره است.
وی افزود: دستاندرکاران ستاد برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر تاکنون توانستهاند نوعی وفاق و همدلی را میان اهالی سینما ایجاد کنند و با تهیه آییننامه ها، چشمانداز روشنی را برای برپایی این دوره جشنواره فیلم فجر فراهم آورند.
اسماعیلی با تاکید بر اینکه جشنواره فیلم فجر قله فعالیتهای سینمایی کشور به شمار میرود، بیان کرد: ما باید در موضوعاتی همچون برگزاری این جشنواره و شوراهای پروانه ساخت و پروانه نمایش سازمان امور سینمایی، آییننامههای روشن داشته باشیم و در این میان برآیند سلیقهها به حدی برسد که بیشترین همدلی و پذیرش در این حوزه حاصل شود.
اسماعیلی با ابراز خشنودی از روند برگزاری و برنامههای چهلمین جشنواره فیلم فجر، عنوان کرد: کیفیت آثار جشنواره حائز اهمیت است و باید برای افزایش سطح کیفی آثار، تلاش مضاعف کنیم.
وی تصریح کرد: ما معتقدیم لازم است فضای تبلور اندیشه و آرمانهای انقلاب اسلامی در سینمای ایران فراهم شود و ما به عنوان متولی فرهنگ کشور آمدهایم تا مسیر رقابت را عادلانه کنیم. سینمای ایران باید در جهت حفظ و تقویت منافع ملی ایران حرکت کند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همه سینماگران را زیر چتر حمایتی این وزارتخانه دانست و افزود: ما باید بتوانیم به جریان تولید آثار متعهد به آرمانهای ملت و منافع ملی دامن بزنیم و در این زمینه به تلاش و مشارکت گسترده خانواده سینما نیاز داریم. سیاست قطعی ما حمایت از سینماگران در این مسیر است.
اسماعیلی در پایان صحبتهایش با اشاره به فراهم کردن بستر سالم و خلاق برای رقابت همه اهالی سینما نسبت به روند اجرای برنامههای مدیران سینمایی و دبیر جشنواره ابراز امیدواری کرد.
محمد خزاعی رئیس سازمان امور سینمایی در بخشی از این نشست، گفت: امسال شاهد تلاش شبانهروزی دبیر جشنواره و تحمل فشار روی تک تک دوستان ستاد جشنواره هستیم.
وی با ابراز خرسندی از حضور مسعود نقاشزاده به عنوان دبیر جشنواره چهلم، اظهار کرد: ایشان فردی فرهیخته، فیلمساز و متخصص سینما هستند. من در همین مدت کوتاه از ایشان صبوری در کار، تصمیم گیری قاطع و برنامهریزی منسجم را شاهد بودم و امیدوارم با تدبیر ایشان جشنواره بسیار خوبی داشته باشیم.
خزاعی در بخش دیگری از سخنانش درباره تدابیر اندیشیده شده برای برپایی یک جشنواره باشکوه و در شان انقلاب اسلامی سخن گفت.
رئیس سازمان سینمایی کشور گفت: چتر فجر باید بر فراز کل سینما گسترده و همه خانواده سینما با سلایق مختلف را در بر بگیرد.
به گفته وی، جشنواره فیلم فجر نه تنها یک جشنواره سینمایی بلکه یک رویداد مهم فرهنگی و اجتماعی نیز هست و باید با نگاهی عدالت محور برکات و دستاوردهای آن شامل جامعه شود.
خزاعی با اشاره به ضرورت رونق سینماها و نشاط عمومی جامعه و استقبال مردم از سینماها مطرح کرد: جشنواره چهلم که نقطه بلوغ این رویداد تلقی میشود و باید سرآغازی باشد برای دورهای جدید در سینما و شاهد سیر تحول ساختاری در سینما باشیم و سینما را بیش از پیش در سبد استفاده خانوادهها و جامعه ببینیم.
مسعود نقاشزاده دبیر چهلمین جشنواره فیلم فجر در این دیدار، ضمن تشریح برنامههای کلان جشنواره و وجوه تمایز این دوره با دورههای پیشین، درباره روند برگزاری جشنواره و اقداماتی که تا به امروز در جشنواره به انجام رسیده و مدیران بخشهای مختلف جشنواره را معرفی کرد.
در این نشست، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، محمدحسین نیرومند مشاور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید محمود اسلامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسعود نقاشزاده دبیر چهلمین جشنواره فیلم فجر، مهدی نورعلیشاهی سرپرست روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیر کل روابط عمومی سازمان سینمایی، یاسر شاهپیری مدیرکل حوزه ریاست و مشاور اجرایی سینمایی حضور داشتند.
همچنین، مسعود احمدیان مدیر برنامهریزی و اجرایی جشنواره، سیمون سیمونیان مسئول دبیرخانه جشنواره، عزتالله علیزاده مدیر پشتیبانی فنی و نمایش جشنواره، علی وزیریان مدیر هنری جشنواره، سعید الهی مدیر بخش فرهنگی، محمدرضا فرجی مدیر امور سینماهای جشنواره، علی رمضانپور مدیر پشتیبانی جشنواره و میلاد شکرخواه مدیر فناوری اطلاعات جشنواره از دیگر اعضای ستاد چهلمین جشنواره فیلم فجر حاضران در این جلسه بودند.
چهلمین جشنواره فیلم فجر به دبیری مسعود نقاشزاده ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه برگزار میشود.
«موسیقی» نقل محافل این روزهاست؛ مقولهای که هنوز صراحتا تکلیف ما با آن مشخص نشده است. هنری که در برخی مراسم گل سر سبد است اما گاهی هم بشدت مورد مذمت و غضب برخی قرار میگیرد.
حجت عدالتپناه کارگردان و مستندساز در گفتگو با خبرنگار مهر درباره یک دهه برگزاری جشنواره مردمی فیلم «عمار» گفت: حقیقت امر این است که جشنواره «عمار» تحول عظیمی را در حوزه رسانه و بهخصوص مستندسازی جبهه فرهنگی انقلاب ایجاد کرد. این رویداد برای طیفی از مستندسازانی که میخواستند وارد میدان شوند و در جشنوارههای دیگر موردتوجه قرار نمیگرفتند، بسیار امیدبخش بود؛ مستندسازانی که حرف برای گفتن داشتند اما جشنوارهها زمینه را برای حضور آنها بهوجود نمیآوردند. در این رویداد بخشی از مستندسازان ظهور کردند که امروز جزو موفقترینها هستند.
وی افزود: جشنواره «عمار» هم بر جریان مستندسازی کشور تأثیر گذاشته است و هم بر گردن آن حق دارد چرا که باعث جوشش در این حوزه شد و زمینهای را فراهم آورد تا مستندسازان زیادی وارد میدان شوند. افرادی دغدغهمند که حرفهایی نو برای مطرح کردن دارند که معمولاً در رویدادهای دیگر به آنها توجه نمیشود. بنده نیز یکی از همین افراد هستم که از جشنواره «عمار» آغاز کردم و امسال در جشنواره «سینماحقیقت» بهعنوان مهمترین رویداد سینمای مستند ایران حضور دارم.
این مستندساز تأکید کرد: رویکرد «عمار: همواره کمک به کشف استعدادها، شناسایی و تقویت آنها بوده، به عبارتی این رویداد بهدنبال تربیت نیرو است.
وی افزود: هر رویدادی، پس از چند دوره برگزاری امکان دارد به دام تکرار بیفتد و خلاقیت در آن کمرنگ شود. آنچه از سال ۸۹ در جشنواره «عمار» دیدهایم متفاوت از این تکرار است و سال به سال شاهد بهتر شدن آن بودهایم. در هر دوره شاهد بروز خلاقیتهای جدید در این رویداد بودهایم. اما اینکه آیا ممکن است جشنواره «عمار» هم دچار رخوت و تکرار بشود؟ بله حتماً همینطور است. هر پدیدهای در معرض این خمودگی قرار دارد اما امید داریم با تزریق نیروهای جدید در مدیریت جشنواره «عمار» شاهد خلاقیتها و نوآوریهای جدید در این رویداد باشیم.
عدالتپناه درباره شبکه توزیع فیلمهای «عمار» در مناطق کمبرخوردار هم توضیح داد: یکی از محسنات بزرگ جشنواره «عمار» همین شبکه توزیع بوده، این رویداد کشف فعالان رسانهای جدید را در حوزه فعالیت خود قرار داده است تا برای نقاط مختلف کشور تولید محتوا داشته باشد. نکته دیگری که عمار در سرلوحه فعالیتهای خود قرار داد، این بود که این تولیدات رسانهای که ممکن است در جشنوارههای دیگر دیده نشوند را به دست مخاطب خود برساند. سینما در مقطعی محدود به محصولات مرتبط با یک قشر خاص شده بود و قشر عظیمی از جامعه را در بر نمیگرفت. مخاطبان هم حرف خود را بر پرده سینما و در آثار مستند نمیدیدند. «عمار» اما راه متفاوتی را پیش روی سینما باز و مخاطبان جدیدی را به سینما جذب کرد. این یکی از بزرگترین مزیتهای جشنواره «عمار» بوده است.
وی افزود: «عمار» در روستاها و دانشگاهها و مراکز فرهنگی، مخاطبانی را برای آثار خود پیدا و ارتباط دوسویهای میان تولیدکنندگان محتوا و مصرفکنندگان آن ایجاد کرده است. امروز شاهدیم برخی آثار سینمایی هم در قالب همین شبکه توزیع و اکرانهای مردمی «عمار» پخش میشوند و در شهرهایی که سینما ندارند، دیده میشوند. این شبکه هم کمک میکند آثار بهتر دیده شود و هم آورده مالی برای آثار دارند.
این مستندساز در ادامه تأکید کرد: ما از افرادی بودیم که در جشنواره «عمار» برای اولین بار آثارمان پخش و دیده شد. پلهپله با این رویداد پیشرفت کردیم و با «عمار» بزرگ شدیم و با افتخار خود را یک فیلمسازی عماری میدانیم. از داخل همین رویداد دغدغههای ما دیده شد و توانستیم سال به سال رشد کنیم.
عدالتپناه درباره تازهترین مستند خود هم توضیح داد: مستند «در قرنطینه» را برای مجموعه اندیشه و هنر ماه از زیرمجموعههای جشنواره «عمار» تولید کردهایم که در بخش فیلمهای کرونایی جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد. سوژه این مستند از دل بحران کرونا انتخاب شده و همه جامعه را هم در بر میگیرد. نگاه ما در این مستند به سمت خط مقدم مقابله با این بحران است. در ایام کرونا دیدیم که فیلمهای مرتبط با کادر بهداشت و درمان ساخته شد تا زحمت این قشر به تصویر کشیده شود. در واقعیت اما بحران کرونا گستردهتر از این قشر، کل جامعه را در این دو سال در بر گرفته است.
وی در پایان بیان کرد: مستند «در قرنطینه» روایت یک اتفاق خیلی خاص برای بنده است که میتواند زمینه را برای پرداخت دراماتیکتر به این بحران و نوشتن داستانهای دیگر در این باره فراهم کند. وقتی بحران کرونا آمد و قرنطینه در بسیاری از کشورها اعمال شد، بسیاری در مسافرت بودند و در کشوری ماندگار شدند که خانه خودشان نبود. در کشور ما هم چنین اتفاقی افتاد، بهخصوص که کشورمان یک مقصد زیارتی برای بسیاری از کشورها محسوب میشود و شیعیان زیادی از سراسر دنیا برای زیارت حضرت معصومه (س) و امام رضا (ع) به ایران میآیند. مستند «در قرنطینه» شرایط گروهی از این شیعیان را به تصویر میکشد که از هندوستان به ایران آمده بودند. در این مستند وجوه متفاوتی از بحران کرونا را شاهد هستیم.
یکی از نوازندگان دف و سازهای کوبهای ضمن انتقاد از نحوه رقابت هنرمندان در جشنوارههای موسیقایی به بیان نقطه نظرات خود درباره فقدان خلاقیت و دوری از روشهای سنتی برخی نوازندگان سخن گفت.