«جان ویلیامز» با موسیقی فیلم خداحافظی میکند؟
«جان ویلیامز» ـ آهنگساز اسطورهای فیلمهای سینمایی ـ از احتمال خداحافظی با عالم هنر خبر داد.
«جان ویلیامز» ـ آهنگساز اسطورهای فیلمهای سینمایی ـ از احتمال خداحافظی با عالم هنر خبر داد.
سینماپرس: تهیهکننده فیلم سینمایی «آتشبس۳» بیان کرد با توجه به اینکه تهمینه میلانی به دنبال تولید یک سریال است، زمان دقیق شروع کار این پروژه سینمایی هنوز مشخص نیست.
به گزارش سینماپرس، محمد نیک بین تهیه کننده سینما در گفتگو با مهر درباره برنامهریزی برای تولید فیلم «آتشبس ۳» به کارگردانی تهمینه میلانی گفت: در حال حاضر خانم میلانی درگیر آغاز پیش تولید سریال «راه میانبر» است، به همین دلیل باید دید در صورت آغاز فیلمبرداری این سریال، چه زمانی امکان کار روی «آتشبس» وجود دارد.
وی درباره انتخاب بازیگر برای فیلم «آتشبس» و اینکه در قسمتهای قبلی این فیلم معمولاً از بازیگران سوپراستار استفاده می شده است، توضیح داد: بی شک سینمای ایران نیاز به چهرههای جدیدی به عنوان سوپراستار دارد، به هرحال سوپراستار یک شبه به وجود نیامده و سالها طول کشیده تا تبدیل به چهرههای محبوب و معروف در سینما شوند.
این تهیه کننده سینما بیان کرد: برخی از فیلمها میتواند سکوی پرتابی برای بازیگرانی که تبدیل به سوپراستار شوند، همین اتفاق در برخی از فیلمهای ما نیز رخ داده است یعنی بازیگرانی حضور داشتند که در آن دوره چندان شناخته شده نبودند اما بعد از مدتی این بازیگران مطرح شده بودند.
وی ادامه داد: فکر میکنم در درجه اول فیلم از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید کشش لازم را برای جذب مخاطب داشته باشد، به همین دلیل حضور سوپراستارها هیچ وقت نمیتواند دلیل اصلی فروش بالای یک فیلم باشند. بسیاری از سوپراستارها در فیلمهایی بازی کردهاند که فروش چندانی نداشته و حتی برعکس آن نیز وجود دارد.
تهیهکننده فیلم «آتشبس ۳» درباره داستان فیلم توضیح داد: بی شک با توجه به شرایط جامعه و تغییر سن ازدواج، تغییری در سن شخصیت اصلی فیلم خواهیم داشت.
نیک بین در پایان گفت: تاکید میکنم که در حال حاضر اولویت خانم میلانی تولید سریال «راه میانبر» است و بعد از آن تصمیم گرفته میشود که «آتش بس ۳» چه زمانی ساخته میشود.
«جان ویلیامز» ـ آهنگساز اسطورهای فیلمهای سینمایی ـ از احتمال خداحافظی با عالم هنر خبر داد.
سینماپرس: برنامه نمایش فیلمهای سینماتک خانه هنرمندان ایران در تابستان ۱۴۰۱ به مرور آثار مریل استریپ اختصاص دارد.
به گزارش سینماپرس، دوره جدید سینماتک خانه هنرمندان ایران در تابستان ۱۴۰۱ به مرور فیلمهای مریل استریپ بازیگر آمریکایی از سال ۱۹۷۸ تا سال ۲۰۱۷ اختصاص دارد.
این دوره شامل ۱۳ فیلم است و آثار زیر را دربرمیگیرد:
«شکارچی گوزن» به کارگردانی مایکل چیمینو محصول ۱۹۷۸
«کریمر علیه کریمر» به کارگردانی رابرت بنتون محصول ۱۹۷۹
«سیلک وود» به کارگردانی مایک نیکولز محصول ۱۹۸۴
«آیرون وید» به کارگردانی هکتور بابنکو محصول ۱۹۸۷
«خارج از آفریقا» به کارگردانی استیون دالدی محصول ۱۹۸۵
«یک چیز واقعی» محصول به کارگردانی کارل فرانکلین ۱۹۹۸
«اقتباس» به کارگردانی اسپایک جونز محصول ۲۰۰۲
«ساعت ها» به کارگردانی مایکل کانینگهام محصول ۲۰۰۲
«شک» به کارگردانی جان پاتریک شنلی محصول ۲۰۰۸
«بانوی آهنین» به کارگردانی فیلیدا لوید محصول ۲۰۱۱
«آگوست اوسیج کانتی» به کارگردانی جان ولز محصول ۲۰۱۳
«به سوی جنگل» به کارگردانی راب مارشال محصول ۲۰۱۴
«پست» به کارگردانی اسیتون اسپیلبرگ محصول ۲۰۱۷
پس از نمایش هر فیلم، نشست نقد و بررسی نیز با حضور کارشناسان و منتقدان سینمایی برگزار میشود.
دوره جدید سینماتک خانه هنرمندان ایران از ۶ تیرماه ۱۴۰۱ آغاز به کار میکند و طبق روال معمول دوشنبههای هر هفته ساعت ۱۷:۳۰ برگزار میشود.
علاقهمندان برای ثبتنام و عضویت در سینماتک میتوانند از طریق سایت تیوال اقدام و یا به واحد سینماتک در خانه هنرمندان ایران مراجعه کنند.
خودنگارهای از «ارنست کیشنر» نقاش اکسپرسیونیست بهزودی در حراجی به مزایده گذاشته خواهد شد و انتظار میرود قیمت قابل توجهی برای خرید آن پرداخت شود.
در اولین جمعه تابستانی سال ۱۴۰۱، علاوه بر گشایش نمایشگاههای هنری جدید و امکان بازدید عموم از نمایشگاههای حاضر در گالریها و موزه هنرهای معاصر تهران، هفتمین حراج ملی نیز کلید میخورد.
سینماپرس: عباس لاجوردی گفت: از نظر من رفتار بازیگران برادران لیلا در فرش قرمز کن غیرقانونی و در اصل یک ساختارشکنی فرهنگی و قانونی است و طبیعتا اگر برخوردی هم با آنها شود باید بپذیرند.
به گزارش سینماپرس، عباس لاجوردی در گفتوگو با میزان، پیرامون توقیف فیلم سینمایی «برادران لیلا» در پی حضور در جشنواره فیلم کن گفت: در ابتدا باید به این مسئله اشاره کنم که هر کشوری قانون مخصوص به خود را دارد و ما موظف هستیم تا به آن قانون عمل کنیم. پس اگر فعلی در قبال یک فیلم رخ داده و براساس قانون بوده باید از آن دفاع کرد.
وی با اشاره به تجربه حضور در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۲ اظهار کرد: من در سال ۲۰۱۲ در جشنواره فیلم کن حاضر بودم، در آن دوره لارنس فون تریه که یکی از بزرگترین کارگردانان سینمای جهان است به دلیل اینکه رژیم صهیونیستی را موی دماغ خواند به سرعت از این جشنواره اخراج شد و هیچکس هم از او حمایت نکرد.
لاجوردی در همین رابطه ادامه داد: این نکته را یادآور شدم که بگویم حتی جشنواره کن با تمام سیاسی بازیهای خودش یک سری قوانین به عنوان مثال حمایت از رژیم اشغالگر صهیونیستی را دارد که با استفاده از آن کارگردانی بزرگ را اخراج می کند. این جشنواره البته خلاف آنچه نشان می دهد محلی برای آزادی بیان نبوده و نیست و آزادی بیان برایشان کاملا سیاسی و گزینشی است.
وی درباره توقیف فیلم «برادران لیلا» توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: نکته مهمی که باید به آن توجه کرد اینکه عملکرد وزیر ارشاد در قبال این توقیف کاملا درست و به جا بوده است. ما باید پای قانون بایستیم، طبیعتا این قوانین به نفع همه ماست و به همین دلیل باید تابع آن باشیم. وقتی قانون است که هر فیلمی قبل از حضور در جشنواره های جهانی باید مجوز وزارت ارشاد داشته باشد حتما باید از آن تبعیت کنیم.
لاجوردی با اشاره به حضور فیلم «برادران لیلا» در جشنواره فیلم کن افزود: وقتی دوستان سازنده این فیلم به این جشنواره رفتند و با افتخار حواشی متعددی را روی فرش قرمز و نشست های خبری ایجاد کردند حال باید پای کاری که کرده اند بایستند و به قانون کشوری که در آن زندگی و کار می کنند احترام بگذارند.
لاجوردی: رفتار فیلمسازان در جشنوارههای خارجی یک بام و دو هوا نباشد
کارگردان فیلم جشن تولد در همین رابطه تاکید کرد: این دوستان باید تکلیف خودشان را مشخص کنند، نمیتوان هم برای خوش آمد جشنواره های خارجی کار کرد و هم انتظار داشت که در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرد. این رفتار یک بام و دو هواست و نمیتوان هر کاری که دلمان خواست انجام دهیم.
لاجوردی قانون را برای همه خواند و اظهار کرد: یک بحثی وجود دارد و آن اینکه پیش از این چنین قانونی اجرا نشده و فیلمها بدون مجوز به جشنواره های خارجی رفته اند. اگر قانونی وجود داشته و هیچگاه به آن عمل نشده دلیلی نمیشود که هیچ وقت آن قانون عملی نشود. اتفاقا حرکت و اقدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای عملی شدن چنین قانونی قابل ستایش است.
این مستندساز سینما درباره رفتار بازیگران فیلم برادران لیلا روی فرش قرمز جشنواره فیلم کن افزود: این بازیگران یادشان رفته که در کدام کشور زندگی میکنند؟ باید بدانند که در کشوری کار و زندگی می کنند که فرزند من و بسیاری از مردم آثار آنها را نگاه می کند و از آنها الگوبرداری میکند.
لاجوردی در همین رابطه تصریح کرد: این بازیگران باید بدانند که تا وقتی که در کشور ایران کار میکنند باید مطابق با فرهنگ و عرف این کشور عمل کنند، رفتار آنها روی فرش قرمز نه تنها خلاف قانون بلکه زشت و خلاف عرف بوده است. زیرا این بازیگران خواه یا ناخواه الگوی نوجوانان هستند و انگار نمی دانند با این رفتار چه تاثیر بدی بر جامعه می گذارند.
لاجوردی در همین راستا افزود: من از این بازیگران می پرسم که آیا رفتارت مطابق با تربیت خانوادگی بوده است؟ آیا اجداد و پدران تو چنین رفتاری را انجام داده اند؟.
این کارگردان سینما با تقبیح رفتار بازیگران «برادران لیلا» روی فرش قرمز جشنواره فیلم کن خاطرنشان کرد: از نظر من رفتار این تعداد بازیگران غیرقانونی و در اصل یک ساختارشکنی فرهنگی و قانونی است و طبیعتا اگر برخوردی هم با آنها شود باید بپذیرند زیرا قطعا می دانستند که در کجا زندگی می کنند و آن رفتار را انجام دادند.
سینماپرس: عباس شکوری بازپرس دادسرای کرج گفت: سریال «آقای قاضی» اطلاعرسانی دقیقی از مسائل حقوقی و توصیف واقعیتری از فضای دادگاه یا دادسرا دارد.
به گزارش سینماپرس، عباس شکوری در گفتوگو با خبرگزاری میزان، درباره سریال «آقای قاضی» که به کارگردانی سجاد مهرگان، تهیهکنندگی احمد شفیعی و سفارش سازمان صداوسیما در استودیو فیلم و سریال بادبان درحال تولید است و به زودی روانه آنتن میشود، گفت: ۲ اپیزود از سریال را دیدهام، میتوان گفت با سریال خوبی روبهرو هستیم، سریالی که اطلاعرسانی دقیقی از مسائل حقوقی و توصیف واقعیتری از فضای دادگاه یا دادسرا را به نمایش درمیآورد، البته فضای موجود در سریال تئاتریست اما ایدهای پشت آن است.
شکوری درباره واقعی بودن کاراکتر آقای قاضیِ سریال عنوان کرد: قاضی سریال «آقای قاضی» نسبت به قضاتی که در فیلم، سریال و نمایشهایی که تا به حال در ایران دیدهام، به واقعیت نزدیکتر است.
شکوری: تماشای «آقای قاضی» را به همه ایرانیان توصیه میکنم
بازپرس دادسرای کرج خاظرنشان کرد: دیدن سریال «آقای قاضی» برای کسانی که با دعاوی مطرح شده در سریال روبهرو هستند، مفید است و میتواند به آنها یادآوری کند، تجربهای که در دادگاه داشتهاند چندان غریب نیست و برای دیگران هم اتفاق میافتد، از طرف دیگر سریال «آقای قاضی» میتواند برای کسانی که تجربه مشابهی ندارند، زنگ خطری باشد.
شکوری در پایان درباره مخاطبان این سریال تصریح کرد: چالشهای موجود در سریال میتواند برای هر فرد ایرانی اتفاق افتد پس به همه پیشنهاد میکنم که «آقای قاضی» را ببینند تا شگفتزده نشوند و برای مبتلا نشدن به این جریانات پیشگیری کنند.
انتهای پیام/
سینماپرس: بازی مافیا را گاه انسان گرگنما مینامند. البته که دلیل خوبی نیز برای این نامگذاری وجود دارد؛ چون اعضای مافیا در روز خود را در نقش شهروندانی آرام نشان میدهند؛ اما در شب از این لباس خارج شده و روی دیگر خود را نشان میدهند. آنها باید برای برنده شدن، دروغ بگویند و هرچه دروغگوی ماهرتری باشند، شانس برنده شدنشان بیشتر میشود. موضوعی که یکی از آسیبهای مهم و غیر قابل انکار این بازی است.
به گزارش سینماپرس، امروزه «مافیا» دیگر اسم یک کارتل و گروه تبهکار در فیلمهای آمریکایی و ایتالیایی نیست. این کلمه نقل محافلمان شده و جوانها به بهانه آن دور هم جمع میشوند. یک بازی سرتاپا غربی که کیلومترها با فرهنگ اصیل ما فاصله دارد اما در چند سال اخیر ابتدا تلویزیون و حالا شبکه نمایش خانگی برای تبلیغ آن در جامعه آستین بالا زدهاند و مصرانه در تلاشاند تا با کپی کاری از نسخه خارجی آن چه در معنا و مفهوم و چه در ظاهر- یادمان بیاید پوشش غربی و گانگستری مهمانان در برنامه «شب های مافیا» را-، این بازی خطرناک و آسیب زا را در برهوت برنامهسازی اصولی و نوآورانه به خورد مخاطب بدهند.
بازی مافیا در ایران از دهه ۱۳۸۰ با نام مافیا و گاهی نیز «دزد و پلیس» وارد فضاهای خوابگاهی و دانشجویی شد و پس از مدتی به عرصههای تجاری همچون کافهها نیز راه یافت و پس از اینکه صحنه تئاتر و تلویزیون را در ایران تجربه کرد، وارد شبکه نمایش خانگی شد. مافیا یک بازی دسته جمعی است و با دو گروه مافیا و شهروند قابل انجام است. در ابتدای بازی با رأی گیری همه بازیکنان یک نفر به عنوان حاکم یا خدا انتخاب میشود. در این بازی افراد به دو گروه مافیا و شهروندان تقسیم شده و نبرد میان دو گروه آگاه و ناآگاه شبیهسازی میشود. در این مسابقه افراد به صورت پنهانی تعیین نقش میشوند و اکثریت شهروند این فرصت را پیدا میکنند تا افراد مافیا را شناسایی و برای حذف آنها رأی دهند. این بازی در دو فاز شب و روز صورت میگیرد. داور اعلام میکند که شب شده و همه افراد با این فرمان باید بخوابند و چشمهایشان را ببندند. با اعلام داور، مافیا چشمانشان را باز میکنند و با همکاری یکدیگر یک نفر را میکشند. پس از اعلام داور، مافیا نیز میخوابند و صبح آغاز میشود و همه افراد بیدار میشوند، در این لحظه با توجه به اینکه در شب گذشته چه کسی کشته شده بحث بر سر این موضوع که مافیا کیست اتفاق میافتد. در هر مرحله با رأی گیری، یک نفر حذف میشود. این بازی دوباره در بخشهای صبح و شب تکرار میشود تا یکی از دو گروه پیروز این رقابت شوند. این بازی بسیار پر هیجان و درگیرکننده است. بهطور خلاصه، هدف نهایی بازی مافیا از بین بردن یا به عبارت بهتر، از بازی بهدر کردن «شهروندها» توسط گروه مافیا یا برعکس آن از بین بردن “مافیاهای بازی” توسط شهروندها است، در حقیقت در بازی مافیا افراد باید سعی کنند دیگران را گمراه کرده و نفرات را به تدریج از بازی حذف کنند.
این روزها نام این بازی با برنامه «شبهای مافیا» عجین شده است. «شبهای مافیا» رئالیتی شویی از سعید ابوطالب است که قبلا مسابقههای تلویزیونی دیگری همچون «رالی ایرانی» و «شام ایرانی» را کارگردانی کرده است و بر اساس مسابقه تلویزیونی شهروند و مافیا با اجرای علیرام نورایی که در شبکه سلامت پخش میشود ساخته شده است. مجموعهای که با توجه به آزادی عمل فیلمسازان در شبکه نمایش خانگی، تفاوتهای فاحشی با نسخه تلویزیونی خود دارد. در «شب های مافیا» برای جذب بیشتر مخاطب بجای مردم عادی از چهرههای مشهور و گاه محبوب سینما، تلویزیون و موسیقی به عنوان شرکت کننده استفاده شده است و زنان نیز با گریم های سنگین، آرایشهای غلیظ و پوششهای عجیب و غریب غربی و گنگستری حضور دارند، زنانی که ابتدا در بین خودشان بازی میکنند و سپس در فینال هم بازی مردان میشوند تا فیلمساز با استفاده از ترفند تکراری کَل کَل میان زن و مرد که گاه به دور از ادب بوده و شأن زنانه را زیر پا میگذارد، در واقع با قبح زدایی از روابط صمیمانه با نامحرم و استفاده ابزاری از زنان، مخاطبان بیشتری را جذب کند؛ به ویژه قشر نوجوان و جوان را که علاقه زیادی به شناخت شخصیت واقعی بازیگران و خوانندگان را دارند.
سعید ابوطالب که علاقه ویژهای بر ساخت رئالیتی شو در فضای نمایش خانگی و زیرپاگذاشتن محدودیتهای رسانه ملی دارد، همانند آثار پیشین خود بدور از اندکی نوآوری و بومیسازی به کپیبرداری این بازی روی آورده است، حال آنکه اولین و مهمترین شرط برای الگوبرداری موفق، همگامسازی فرهنگ است. وقتی قرار است محصولی خارجی، مشابهسازی شود باید در بطن اثر مسائل فرهنگی به زیست بومی ما همخوانی داشته باشد اما این اتفاق عموما رخ نمیدهد و نه تنها این کپی کاریها سنخیتی با فرهنگ و اعتقادات دینی جامعه ما ندارند بلکه گاه در تعارض آشکار با آموزههای اخلاقی و دینی ما هستند.
بازی مافیا را گاه انسان گرگنما مینامند. البته که دلیل خوبی نیز برای این نامگذاری وجود دارد؛ چون اعضای مافیا در روز خود را در نقش شهروندانی آرام نشان میدهند؛ اما در شب از این لباس خارج شده و روی دیگر خود را نشان میدهند. آنها باید برای برنده شدن، دروغ بگویند و هرچه دروغگوی ماهرتری باشند، شانس برنده شدنشان بیشتر میشود. موضوعی که یکی از آسیبهای مهم و غیر قابل انکار این بازی است. علاوه بر ریخته شدن قبح دروغگویی، ترویج دورویی این بازی باعث ترویج شکاکیت در میان افراد جامعه میشود. اینکه ما از طریق بازی در قالب یک برنامه خوش آب و رنگ و پر زرق و برق و از طریق بازیکنانی مشهور و گاه مورد علاقه جوانان جامعه، عملی خلاف اخلاقی را تبلیغ کنیم، بازخورد مناسبی در جامعهپذیری افراد توسط رسانه ندارد؛ چرا که ما میدانیم اسلام دین اخلاق است؛ دینی که دروغ و فریب را همواره منع میکند.
علاوه بر ذات خطرناک خود بازی، ادعای نایتزدن و دیدن و متهم کردن برخی از بازیکنها در این برنامه، موضوعی فراگیر است و تقریبا از همان قسمتهای آغازین این برنامه، گروههای قبلی و حتی باز هم مخاطبان آن قسمتهای برنامه، این موضوع را مطرح کردهاند و بازتاب برنامه در فضای مجازی نشان میدهد که مخاطبان این برنامه نسبت به برخی از اتفاقات پشت صحنه بدبین شدهاند و این بدبینی تا جایی ادامه پیدا میکند که حتی گاهی، کار به ذکر نام یکی از سلبریتیها میکشد و گروهی او را متهم به تقلب میکنند و عدهای از هواخواهان آن بازیگر هم مجبور به دفاع از او میشوند و این یعنی تلف کردن وقت و انرژی مخاطب و مشوش کردن فضای جامعه.
متأسفانه نکته مهمی که مخاطب ما را به دیدن برنامههای بیمحتوا همچون مافیا ترغیب میکند، کمبود برنامههای سرگرمی خوب وهدفمند است که با داشتن اهداف آموزشی و تربیتی بتواند بیننده را به خود جذب کند. توجیه مسئولان برای ساخت چنین برنامههایی این است که در وضعیت کرونا توانستهاند مردم را سرگرم و مشغول کنند تا مشکلات یادشان برود وبیشتر در خانه بمانند؛ اما باید گفت هدف وسیله را توجیه نمیکند و سرگرم کردن مخاطب به هر قیمتی و از بین بردن ارزشهای اخلاقی و دینی جامعه کار ناپسندی است.
سعید فلاحفر معتقد است هشدارهای حضرت امام(ره) در خصوص نفوذ عملی لیبرالیسم و ورود تکنوکراتها به عرصه هنر و اقتصاد هنر، بیش از پیش به همین روزها مربوط میشود.