X

بایگانی فینال

دفتر سینمایی

بازیگر چیره دست و استاد فن بیانی که فیلم‌ها و سریال‌های بسیاری را جان بخشید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مهدی فتحی استاد فن بیان بود. او با چنان قدرتی شعر می‌خواند که شاعری چون سیاوش کسرایی در حضورش شعری نمی‌خواند و می‌گفت مهدی فتحی شعرهای مرا بهتر از خودم می‌خواند.

به گزارش سینماپرس، ۲۹ اسفند سال ۸۲، زمانی که اغلب ما برای شروع سال نو آماده می‌شدیم، مهدی فتحی یکی از بازیگران درخشان سرزمین‌مان بعد از یک دوره بیماری و رنج نداشتن بیمه‌ای درست و درمان، در بیمارستان شهدای تجریش چشم از جهان فرو بست. او نه تنها بازیگری تماشایی بود بلکه یکی از بهترین استادان فن بیان ایران بود و به جز مهارتی که در خواندن شعر داشت، در کشتی‌گیری نیز با جهان پهلوان تختی هماوردی کرده بود.

حالا ۱۹ سال از درگذشت این هنرمند که ۷۱ سال مهمان این جهان بود، می‌گذرد.

مهدی فتحی یکی از اعضای ثابت گروه تئاتر آناهیتا بود و در بسیاری از نمایش‌های این گروه به کارگردانی مصطفی و مهین اسکویی به ایفای نقش پرداخته بود. قدرت او در آموزش فن بیان آن چنان بود که زنده‌یاد مصطفی اسکویی تدریس این درس مهم را به فتحی سپرده بود.

کاظم هژیرآزاد، دیگر بازیگر کشورمان که عضو گروه تئاتر آناهیتا بوده و در این گروه نزد مهدی فتحی آموزش فن بیان دیده، در کتاب خاطرات خود نکاتی جالب توجه را درباره این هنرمند بازگو می‌کند.

به انگیزه سالروز درگذشت مهدی فتحی بخشی از خاطرات هژیرآزاد را از این هنرمند که در کتاب «در محضر استاد» نگاشته شده، مرور می‌کنیم:

«اولین آشنایی من با مهدی فتحی هنگامی بود که استاد او را برای نقش «اتللو» انتخاب کرد. تا آن روز او را ندیده بودم. تنها توصیفی از او شنیده و عکس‌هایی از او را در دفتر استاد دیده بودم. مردی با قامتی متوسط و فربه بود. همیشه لباس ساده به تن داشت. شاید بتوان گفت قدری هم بی‌توجه و شلخته بود. همواره پاکتی حاوی کتاب در دست داشت. کتاب را در دست نمی‌گرفت. شاید به این خاطر که آن زمان نوعی ادا به حساب می‌آمد. کسی که می‌خواست خود را روشنفکر جا بزند، کتاب قطوری در دست می‌گرفت و لباسی مندرس بر تن می‌کرد که مثلاً پاک‌باخته است و با دیگران فرق دارد. پوشیدن لباس مندرس مد روز بعضی از جوانان دگراندیش شده بود. ولی فتحی نمی‌خواست خودنمایی کند. از این کار بدش می‌آمد. به واقع پاک باخته بود. ادا در نمی‌آورد.

دیگر همه ما شاگردان می‌دانستیم پاکتی که در دست فتحی است، حتما حاوی کتاب است. کنجکاو می‌شدیم بدانیم که چه کتابی است. ولع عجیبی داشتیم که کتاب بخوانیم و بدانیم و از سیاست سر در بیاوریم و در هنر مهارت پیدا کنیم. ما هم از همان زمان که به این گروه وارد شدیم، امکان نداشت که هنگام رفتن به جایی کتاب دست‌مان نباشد. برای من که عادت شده بود. اگر یک روز بیرون می‌رفتم و کتابی دستم نبود، انگار چیزی گم کرده بودم. البته من اقرار می‌کنم درست است که کتاب می‌خواندم اما بخشی هم ادا در می‌آوردم. شاید تقلید از فتحی بود…»

سیاوش کسرایی در حضور مهدی فتحی شعر نمی‌خواند

«… فتحی درویشی پیشه کرده بود، خیلی‌ها دوستش داشتند و رفتار ساده منشانه او را ادا و اصول تلقی نمی‌کردند. خود استاد هم او را دوست داشت و برایش احترام خاصی قائل بود و کلاس فن بیان ما را به او سپرده بود.

کلاس او آنقدر پر کشش بود که هنرجویان اغلب می‌خواستند ادامه یابد و به سختی کلاس او را ترک می‌کردند… د.»

«… چندین بار دوره مهارت‌های بازیگری را در کلاس‌های استاد بدون پرداخت شهریه گذرانده بودم. به همین خاطر فقط در کلاس‌های فتحی شرکت می‌کردم. رفتار و بازی با کلماتش همه هنرجویان را تحت تاثیر قرار می‌داد و شیفته خود می‌کرد. هنگام خواندن شعر جاذبه خاصی در صدا و گفتار و چهره‌اش پدید می‌آمد. همه هنرجویان دوست داشتند. کلاسش جامعه‌شناسی بود. من در آن زمان دیگر در خواندن کتاب پیشرفت کرده بودم. کتاب زمینه جامعه‌شناسی دکتر آریان‌پور را اگرچه به سختی ولی با اشتیاق می‌خواندم کتاب بالینی‌ام شده بود اما فتحی همه را از حفظ برای ما می‌گفت. بسیاری از اشعار نیما یوشیج و سیاوش کسرایی را حفظ بود و هر مثالی که می‌زد، یک قطعه شعر هم به همان مناسبت برای‌مان می‌خواند. البته نمی‌خواند چون با خواندن شعر مخالف بود. به قول خودش می‌گفت باید شعر را «گفت» نباید «خواند». می‌گفت اغلب شاعران شعرشان را درست نمی‌خوانند. آنها به کلمات آواهای غیر لازم می‌دهند. بیهوده شعرشان را از رمق می‌اندازند و شنونده را خسته می‌کنند. بعد ادای شاعری را که شعرش را با آواهای غیر لازم و یکنواخت می‌خواند، در می‌آورد و هنرجویان را می‌خنداند. فتحی را در محافل شعرخوانی به خواننده شعر شناخته بودند. می‌گفتند کسرایی وقتی قرار بود شعری را در محفلی بخواند که فتحی هم حضور داشت، می‌گفت شعر مرا فتحی بهتر می‌خواند. خودش کنار می‌نشست و فتحی شعرش را می‌خواند…»

مثال ما به عنوان بهترین بازیگر گروه تئاتر آناهیتا فتحی بود واقعاً در نمایش و نقش اتللو به عنوان نمونه یک بازیگر قدرتمند و فهیم ظاهر شد اما حیف که به نمایش درنیامد…»

سیاوش کسرایی در حضور مهدی فتحی شعر نمی‌خواند

من برای اینکه به کلاس او برسم، دیگر فرصت نمی‌کردم به خانه بروم لباس‌های خدمت سربازی را از تن به درآوردم و با همان لباس‌ها در سر کلاس های او حاضر می‌شدم. گرم و مهربان بود. وقتی کلاس تمام می‌شد، هنوز حرف‌های بسیاری برای گفتن داشت. شب دیر وقت از کنار خیابان نادر شاه با خرید یک نان بربری و تقسیم آن میان با شاگردان شیفته که او را رها نمی‌کردیم تا خود امیری و سر کوچه انشاء، آموزش می‌داد. ما سراپا گوش بودیم. با احتیاط برای‌مان می‌گفت و از فشار به ادیان و روشنفکران و از سانسور برای‌مان می‌گفت و ما مات و متحیر به سخنان او در پیاده‌روی‌ها و نان بربری که سق می‌زدیم، گوش می‌دادیم. چه حالی داشت! دل‌مان نمی‌خواست حرف‌هایش تمام شود اما دیر وقت بود. مادرش تنها بود. از اداره آب و برق ساعت ۲ بعد از ظهر تعطیل شده بود که یک راست به آناهیتا آمده بود و الان ساعت ۹ شب بود. باید خود را به خانه می‌رساند. پدرش فوت شده بود و او با مادرش تنها زندگی می‌کرد. مادرش منتظر بود و بدون او شام نمی‌خورد. با یک شعر حرفش را تمام می‌کرد. سر کوچه انشا خداحافظی می‌کرد و می‌رفت اما همراهمان بود. موهای مشکی فردار بلندش تا روی شانه‌اش می‌آمد. سیگاری نبود اما گاهی سیگاری برای نمایش دود می‌کرد. آری نمایش می‌داد. با سیگار نقش بازی می‌کرد. ژست می‌گرفت. یک عکس زیر شیشه روی میز دفتر استاد بود که عکس فتحی را با او نشان می‌داد. داشتند سیگار می‌کشیدند. مال نمایش «طبقه ششم» اثر آلفرد ژاری بود. عکس قشنگی بود. استاد هم آن عکس را دوست داشت و همیشه از بازی‌های فتحی برای‌مان مثال می‌زد. می‌گفت وقتی بهترین هنرپیشه ایران بازیگری در سینما را دوست ندارد آیا او کمتر از بازیگران سینما است؟ خیر! او برای هنر رسالت قائل است. استاد راست می‌گفت. بازی او را دیده بودیم. او از بازیگران بزرگی بود که ما تا آن زمان می‌شناختیم. چرا به سینما نمی‌رفت؟ نمی‌خواست و آن را قبول نداشت برای خود همانطور که استاد گفته بود، رسالت قائل بود و ما هم باید برای هنرمان و خودمان و گروه‌مان ارزش قائل باشیم و هر نمایشی را کار نکنیم. سنجیده کار کنیم. با گروه خودمان کار کنیم. حرکات فتحی، خود نمایش بود. چشم‌هایمان را به سوی خود جلب می‌کرد. با خود حرف می‌زد. گاه می‌دیدی که جارو برداشته و دارد کلاس را جارو می‌زند، شیشه دفتر را پاک می‌کند. با خود شعر می‌خواند. در عین صمیمیت و مهربانی، خیلی هم جذبه داشت. وقتی مشغول کاری بود یا مطالعه می‌کرد، چنان غرق بود و از خود بیخود می‌شد که جرات نمی‌کردی نزدیکش بشوی. او دیگر فتحی نبود. سلامش که می‌کردی، طوری نگاهت می‌کرد که انگار تو را نمی‌شناسد.»

ایسنا

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فیلمبرداری «سرنگ» به پایان رسید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: فیلمبرداری فیلم کوتاه «سرنگ» به کارگردانی سجاد نوبهاری و تهیه کنندگی فاطیما موسوی به پایان رسید

به گزارش سینماپرس، فیلمبرداری فیلم کوتاه “سرنگ” پس از چند جلسه فیلمبرداری در کلاک کرج به پایان رسید.

عوامل و بازیگران این پروژه عبارتند از :

بازیگران:
یوسف فروتن، ژاله صامتی
بازیگر خردسال: ثمینا سلیمی

عوامل:
کارگردان: سجاد نوبهاری، تهیه کننده: فاطیما موسوی، نویسنده: مهدی کافی، مجری طرح: هاجر زرگر، مشاور پروژه: اسدالله جهانی مقدم، تدوین و اصلاح رنگ: بابک رضوانی، برنامه ریز: سجاد نوبهاری جانشین تهیه: بهادر زرگران جواهر، مدیرفیلمبرداری: حمیدشکوهی، دستیار اول فیلمبردار: افشین خسرو آبادی، گروه فیلمبرداری: امیر محمد احمدی، طراح لباس و صحنه: سجاد نوبهاری،
طراح گریم پویا عمرانی، مجری گریم بانوان: مهتاب لشگری، مجری گریم آقایان: پیام زارع بیدوکی، صدابرداران: مسعود شاهوردی و امین نظروند شوشتری، دستیار اول کارگردان: سید غدیر موسوی، دستیار دو کارگردان: سهیلا شریفان، عکاس: فاطیما موسوی، مدیر تولید: امیرمحمد رستمی، جانشین تولید: حسین پاشاپور، دستیار لباس: فریبا مطلبی، مدیرتدارکات: تقی مقدسی، دستیار تدارکات: حمید زینعلی، حمل و نقل: مهدی معینی مدیرهماهنگی: حدیثه نیکوکلام، مدیر روابط عمومی: فاطیما موسوی

در خلاصه ی داستان آمده است که:
پولادی که بعد از رفتن همسر خود از محل کار خود اخراج شده و از همه جا ناامیده شده متوجه می‌شود همسرش فرزندش را با خود از ایران برده که در این هنگام…

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

چه کتابی سر سفره هفت سین «ایران درودی» بود؟


«ایران» زنی بود ایرانی؛ با نگاهی گیرا که جادوی دستانش بر بوم، نقش بلور و آیینه را بر ایران زمین نمایان می کرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ارزیابی به عنوان یک فرآیند ذهنی در طول تاریخ همواره با انسان بوده/سال ۱۴۰۱ برای سینمای ایران سالی غریب و عبرت انگیز بود – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: یادداشت رئیس سازمان سینمایی کشور در آستانه نوروز ۱۴۰۲ منتشر شد.

به گزارش سینماپرس، متن یادداشت محمد خزاعی به شرح زیر است:

ارزیابی به عنوان یک فرآیند ذهنی در طول تاریخ، همواره با انسان بوده و هدف عمده آن، ‌ بررسی میزان وصول به اهداف است و بهار چه خجسته فصلی است که انسان را به همزادی از طبیعت تبدیل می‌کند و هرلحظه‌اش مرگ را به سبزی حیات گره می‌زند و شکوفه را به خشکی ساقه‌ها مهمان می‌کند و پند می‌دهد و پند می‌دهد و معلمی بی تکلف و دلسوز می‌شود بر فرزند آدم.

در بهار بیش از فصل‌های دیگر به سرانجام کارها، تکالیف و اهدافمان می‌اندیشیم، به آنچه گذشت واقف اگر باشیم لاجرم چراغی بر آینده افروخته‌ایم. خودارزیابی و روشن‌بینی نسبت به وضعیت کمک می‌کند تا نقاط ضعف و قوت شناسایی و تکالیف به درستی شناخته شوند. خانواده سینما سالی سرشار از تلاش و تکاپو را با فراز و نشیبی منحصربفرد پشت سر گذاشت. سینمایی که از بحران کرونا عبور کرده و به سختی اما به سلامت دوران نقاهت را گذراند، سرانجام به وصال چشمان منتظر و مشتاق مخاطبانش رسید و شوری در خور فیلم‌های ایرانی و تماشاچیان همیشه حاضر و شفیقش در سرسرای سینماها پدیدار شد. لیکن در بزنگاهی تاریخی نغمه این ساز نیز فرود آمد.

سالی که گذشت سال امتحان‌های سخت، سال تصمیمات تاثیر گذار و سال اتفاقات بی مانند در این حوزه بود. سالی که درخت تنومند سینمای ایران در برابر تبر به دستان بدخواه، عزتمندانه و شریف به رستن و بالندگی اصرار ورزید و سرانجام با همه مرارت‌ها و زخم‌هایی که بر تن داشت به بهار لبخند زد.

سال ۱۴۰۱ برای سینمای ایران، سالی غریب و عبرت انگیز بود. در تاریخ سینما قهرمانان بسیاری به دست فیلمسازان متولد شده‌اند. سینما پرده نقره‌ای قهرمان‌ها و چه بسا ابرقهرمانان بی شماری بوده است. هیجان انگیزترین لحظات فیلم‌ها صحنه‌هایی بوده که قهرمان فیلم برای نیل به اهدافی آرمانی، ارزشمند و باشکوه جان خود را به خطر انداخته و به آب و آتش زده تا جهان قصه را به جای بهتری برای انسان‌ها تبدیل کند.

اما امسال سال متفاوتی برای سینمای ایران بود. سالی که سینما دیگر قهرمان نداشت و قهرمانان اصلی فیلم‌ها در خارج از قاب برای حیات سینما نه تنها مجدانه کوشیدند بلکه شجاعانه جنگیدند. سالی که سینمای شریف و مظلوم ایران در برابر موریانه‌های مهاجم اتاق فکرهای رنگارنگ یک تنه ایستاد و مقاومت کرد، سرمای خزان را تاب آورد و به بهار سلامی دوباره داد.

همه می‌دانیم سینمای ایران، آبروی سینمای منطقه و پرچمدار سینمای نجیب جهان است. سینمایی که طی سال‌های متوالی، زیبایی و وجاهتش چشم بسیاری را در منطقه و جهان خیره کرده است. سینمایی که هدفش کشف و شهود است. سینمای باورمندی که می‌کوشد دایره معارف انسانی را گسترش دهد. این سینما در چهار دهه گذشته مانند نهالی نو رَس که در جستجوی نور و حقیقت و روشنایی بوده، در اطراف شاخه گسترانیده و اکنون به درخت پر بار و پر هیبتی تبدیل شده که همه را از میوه‌های شیرینش نصیبی رسیده است.

سینمای ایران، اخلاق را خوب می‌شناسد و به اهمیت جایگاه خانواده واقف است. رکن اساسی این سینما احترام به انسان و اخلاقیات است. سینمای شکوهمندی که در همه این سال‌ها تلاش کرده تا گوشه‌ای از تاریخ، فرهنگ، هنر و ادب این مرز و بوم را منعکس کند و خواسته یا ناخواسته به تعریف فرهنگ ایرانی – اسلامی مردم این دیار همت گمارده است.

سینمای ایران با وجود همه درخشش و توانمندی‌ها نیازمند توجه و حمایت تمامی هنرمندان، مخاطبین، مدیران و دست اندرکاران است تا سینما را جزئی جدا نشدنی از این جامعه متمدن و رو به پیشرفت بدانند و همچون دونده‌ای که با پیوستگی مسیری ناهموار را طی می‌کند بی آنکه حتی یک لحظه، از حفظ شعله مشعل غافل شود، یادمان باشد که می‌بایست این پرده نقره‌ای با همان درخشش همیشگی، پرصلابت و پر طنین به تصویرگری و روایت بپردازد. سینمای ایران در حالی به استقبال سال نو می‌رود که در همه این سال‌ها نشان داده، مجموعه‌ای همراه، همدل و همپای مردم و آیینه‌ی تمام نمای ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب شکوهمند اسلامی است. سینمای ما، سینمایی مردمی مبتنی بر سلائق و علایق آنان است لذا از هر منظری که نگریسته شود، شایسته تقدیر و احترامی عمیق است.

در آستانه حلول سال نو، بهار برترین بهانه است برای کاشتن دانه‌های امید در قلب سینما دوستان ایران، برای ترسیم شروع فصلی سرشار از خیر و برکت در نهاد خانواده سینما به یمن نیایش گردش سال و برای قدردانی و ستایش از همراهان و یاوران پرده‌های نقره‌ای در سراسر ایران زمین.

در سال جدید، باید بیش از همیشه به گفتمان همدلی و همگرایی در زیر پرچم جمهوری اسلامی برای تقویت اقتصاد سینمای ملی و ارتقای معیشت و رفاه خانواده سینما توجه کنیم. بهار، تابستان، پاییز، زمستان و دوباره بهار! خداوند بزرگ را شاکریم که این “دوباره بهار” به ما نوید روزهای رستن و بالندگی دوباره‌ی سینما پس از پاییز و زمستانی سخت را می‌دهد.
یا مقلّب الْقلوب و الْأبْصار یا مدبّر اللّیْل و النّهار یا محوّل الْحوْل و الْأحْوال حوّلْ حالنا إلی أحْسن الْحال.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پول‌پاشی «عربستان سعودی» برای استفاده حداکثری از ظرفیت «سینما» در عرصه «دیپلماسی فرهنگی» رقم خواهد خورد؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: صندوق توسعه فرهنگی عربستان سعودی برنامه مالی ۲۳۴ میلیون دلاری بخش فیلم خود را به طور رسمی راه‌اندازی کرده است.

به گزارش سینماپرس و به نقل از اسکرین، هدف این برنامه رشد صنعت فیلم عربستان با ارائه بسته‌های مالی به بخش خصوصی است و ۳۰ درصد از بودجه این برنامه برای کمک به تأسیس شرکت‌ها و موسساتی است که از بخش فیلم حمایت می‌کنند و ۷۰ درصد باقی‌مانده این صندوق صرف توسعه، تولید و توزیع محتوای فیلم می‌شود.

دو وسیله تامین مالی وجود دارد؛ وام‌دهی و سرمایه‌گذاری. در طی یک رویداد راه‌اندازی در ریاض، CDF با امضای دو قرارداد با شرکای مالی، Lendo و Sukuk Capital، برای ارائه بسته‌های مالی به شرکت‌های فعال در بخش فیلم سعودی، ابزار وام‌دهی را راه‌اندازی کرد. بسته وام دارای ۱۵۴ میلیون دلار (۵۷۹ میلیون SAR) برای وام دادن به شرکت‌های کوچک و متوسط و سایر پروژه‌های بخش فیلم است.

دولت عربستان سعودی مشتاق است تا تولید در سینمای داخلی خود را با این طرح‌ رونق دهد و صنعت فیلم و سینما یکی از سریع‌ترین بخش های فرهنگی در حال رشد در این کشور است. فیلم محور اصلی برنامه عربستان سعودی برای توسعه صنعت سرگرمی خود به عنوان بخشی از طرح چشم‌انداز ۲۰۳۰ برای تنوع بخشیدن به اقتصاد این کشور و کاهش قوانین محافظه‌کارانه فرهنگی است.

برنامه تامین مالی فیلم، مشاغل کوچک و متوسط و شرکت‌های داخلی و بین‌المللی را که در بخش فیلم عربستان سعودی کار می‌کنند، هدف قرار می‌دهد که شامل شرکت‌های تولید و یا توزیع، ارائه‌دهندگان خدمات تولید، شرکت‌های اجاره تجهیزات، تأسیسات و کسب‌وکارهای پشتیبان صنعت فیلم می‌شود.

صندوق توسعه فرهنگی عربستان که در سال ۲۰۲۱ تأسیس شد از انواع فعالیت‌های فرهنگی حمایت می‌کند، سرمایه‌گذاری را تسهیل می‌کند و به دنبال بهبود بخش فرهنگ کشور است.

عربستان که تنها چند سالی است که پس از ۳۵ سال ممنوعیت، درهای سینماها را به روی مردم گشوده، یکی از معدود کشورهایی است که در چند سال گذشته میزان فروش خود در گیشه سینماها را دو برابر کرده است.

پیش‌بینی می‌شود عربستان سعودی که اکنون یکی از برترین بازارهای خاورمیانه را از آن خود کرده، سهم کنونی ۱۵ درصدی خود را از گیشه خاورمیانه به بیش از ۴۰ درصد افزایش دهد. تا سال ۲۰۲۴ میلادی قرار است ۱۴۰۰ سالن سینما در عربستان ساخته شود، این در حالی است که در سال ۲۰۲۰ این کشور تنها ۳۰۰ سینما داشت.

مشاهده خبر از سایت منبع