پولپاشیهای اندک یا بیبرنامه به صنایعدستی رونق نمیدهد
معاون صنایعدستی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، رونق تولیدات صنایعدستی را شرط حمایت از هنرمندان این صنعت عنوان کرد.
معاون صنایعدستی وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، رونق تولیدات صنایعدستی را شرط حمایت از هنرمندان این صنعت عنوان کرد.
سینماپرس: حسن کریمی فیلمبردار پیشکسوت سینما گفت: اگر همین الآن در تمامی نهادهایی مانند «خانه سینما»، «صندوق اعتباری هنر» و… را ببندند هیچ اتفاق بدی برای سینما نمی افتد چرا که این ها نهادهایی هستند که هیچ تدبیری برای رفع معضلات و مشکلات اهالی سینما ندارند و سینماگران را کاملاً به حال خود رها کرده اند.
مدیر فیلمبرداری فیلم های سینمایی «برف روی شیروانی داغ» و «پشت دیوار سکوت» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: گویا از نظر مدیران صندوق اعتباری هنر بخشی از اهالی سینما سربار و اضافی هستند و به همین دلیل آقایان تصمیم گرفته اند عضویت ما را در صندوق تعلیق کنند!
کریمی سپس با انتقاد شدید از تصمیم گیری های غلط در این نهاد تصریح کرد: این جماعت مدیر که تشریف آورده و در صندوق نشسته اند چه فکری می کنند؟ چرا این گونه با اهالی فرهنگ و هنر برخورد می کنند؟ چرا ما باید به عنوان هنرمند خودمان را هر چند وقت یک بار به این افراد اثبات کنیم؟
این سینماگر متذکر شد: یک نکته ای که برای بنده بسیار تعجب برانگیز بود اینکه در جایی اعلام شده بود صندوق اعتباری هنر ۹۰ هزار نفر عضو دارد؛ من نمی دانم این عدد و رقم چطور به دست آمده است. من مطمئن هستم کلیه هنرمندان این مملکت در تمامی حوزه ها از سینما و تئاتر و موسیقی گرفته تا هنرهای تجسمی و خبرنگاران و نویسندگان هرگز تعدادشان به ۹۰ هزار نفر نمی رسد! شاید حضور برخی اشخاص در این صندوق باعث شده که مدیران به این نتیجه برسند که ما زیادی هستیم و جای دیگران را تنگ کرده ایم! ای کاش برای یک بار هم که شده به صورت شفاف اسامی این ۹۰ هزار عضو صندوق اعلام شود تا ما ببینیم مدیران صندوق چه کسانی را به عنوان هنرمند قبول دارند که ما را هنرمند نمی دانند؟
مدیر فیلمبرداری فیلم های سینمایی «به رنگ ارغوان» و «قدمگاه» در پایان این گفتگو افزود: ما یک بار خودمان را برای گرفتن عضویت به عنوان هنرمند به صندوق معرفی کرده ایم و دیگر نباید هر چند سال یک بار نامه ببریم که هنرمندیم! آقایان ما را به صنف و خانه سینما کشاندند و خود خانه سینما اسامی ما را برای صندوق ارسال کرد اما باز هم این رفتار را با ما کردند. من اصلاً نمی دانم وقتی نهادی مانند خانه سینما وجود دارد چرا خودش نباید مستقیماً اعضایش را بیمه کند و اصلاً چرا ما باید زیر چتر صندوق برویم؟
سینماپرس: شامگاه دوشنبه ساختمان جام جم میزبان دورهمی چهارساعته صداها و هنرمندانی شد که هر کدام ـ از پیر تا جوان ـ در این سال ها برای شنوندگانشان خاطره ساز بوده اند. اکبر منانی، منوچهر آذری، بیوک میرزایی، امیر نوری، فرزاد حسنی، عذرا وکیلی، محمدرحمان نظام اسلامی، امیرحسین مدرس و …؛ همه و همه خاطره سازان رادیو در برهه های مختلف سرزمینمان ایران بوده اند که حالا در جشنی که به مناسبت پایان یک جشنواره برپا شده بود، بار دیگر در کنار هم جمع شدند.
به گزارش سینماپرس، جشنواره مستندهای رادیویی دوشنبه (۱۸ اردیبهشت ماه) با حضور رئیس صداوسیما و همچنین جمعی از اهالی رادیو در سالن همایش های سازمان صداوسیما به کار خود پایان داد.
آیین اختتامیه دومین جشنواره رادیویی «پژواک» با حضور پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما، علی بخشی زاده معاون صدا و جمعی از مدیران و کارکنان سازمان صداوسیما و همچنین اهالی رادیو از حدود ساعت ۲۰ امروز آغاز به کار کرد و تا دقایقی از بامداد ادامه داشت.
در این مراسم افرادی چون اکبر منانی، عذرا وکیلی، منوچهر آذری، امیر نوری، محمدرحمان نظام اسلامی، فرهنگ جولایی، علیرضا جاویدنیا، غلامرضا پیرایرانی، امیرحسین مدرس، فرزاد حسنی، بهروز رضوی، مسعود فروتن، تورج نصر، عباس محبی، ناهید مسلمی، بیوک میرزایی، محمدحسین صوفی (معاون سابق صدا)، حمیدرضا شاه آبادی (معاون اسبق صدا) و … حضور داشتند.
اجرای مراسم را جمعی از گویندگان رادیو عهده دار شدند که علیرضا کنگرلو، فریبا باقری، مهبد قناعت پیشه و پیمان طالبی از آن جمله بودند.
برخی مستندهای رادیویی ما قابل مقایسه با آثار بین المللی هستند
در ابتدای این مراسم حمیدرضا افتخاری، دبیر جشنواره در سخنانی گزارشی از راه اندازی جشنواره دوم ارائه کرد.
وی در بخشی از سخنانش گفت: نکته مهم این است که جشنواره اول با هدف احیاء بومی مستند راه اندازی شد و ما بخشی از این رویکردها را عملی کردیم. از سوی شبکه های مختلف رادیویی استقبال قابل قبولی شد و این مهم به همت مدیران شبکه ها محقق شد. بر این اساس ما امروز با تعداد آثاری مواجه هستیم که قابلیت مقایسه با آثار بین المللی را دارند.
وی همچنین اظهار کرد: امیدوارم سالهای سال شاهد برگزاری جشنواره تخصصی در حوزه مستند باشیم.
در جریان این مراسم همچنین از برگزیدگان آثار برتر مستند رادیویی تقدیر به عمل آمد.
ماندانا اصلانی، اکبر منانی، علیرضا جاویدنیا، غلامرضا پیرایرانی و بهروز رضوی از جمله قدیمی های رادیو بودند که در این مراسم به روی صحنه آمدند و با حضور آنها جوایز برخی از برگزیدگان اهدا شد.
اهدای جوایز بخش مردمی
جوایز بخش مردمی که توسط پیشکسوتان رادیو اهداء شد به شرح زیر است:
مجتبی نوروزپور تندیس جشنواره در بخش بهترین مستند شهدای امنیت را دریافت کرد.
در بخش حوادث تروریستی تندیس بهترین مستند به سجاد باغ شیخی و مستند «حسام حسام بهشت» اهدا شد.
آقازاده نیز برای مستند روایت کرونا شب عملیات در بخش مستند روایی جایزه دریافت کرد.
زهرا میرشکاری در بخش مستند گزارشی تندیس خود را دریافت کرد.
تندیس جشنواره در بخش راوی مستند به مریم یوسفی از آذربایجان غربی اهدا شد.
همچنین تندیس جشنواره در بخش راوی برگزیده مرد به سعید بارانی از رادیو پیام رسید.
برترین گویندگان زن و مرد رادیو چه کسانی بودند؟
در بخش دیگری از مراسم با حضور امیر نوری و نگین خواجه نصیر از فاطمه آل عباس در بخش گویندگی زن تقدیر و تندیسی به وی اهداء شد.
تندیس جشنواره در بخش بهترین گوینده برگزیده مرد نیز به امین ضیایی رسید.
تندیس بهترین صدابرداری به مریم امینی صدابردار مستند «رنج و گنج» اهدا شد.
تندیس بهترین نویسندگی مستند به سیده فاطمه علیقلی شعار توسط عذرا وکیلی پیشکسوت رادیو و آرمان غفاریان گوینده رادیو اهدا شد.
تندیس بخش گزارشگری به مینا رهروان به عنوان بهترین گزارشگر رادیو تعلق گرفت. در این بخش همچنین دو دیپلم افتخار گزارشگری به محمدرضا قضاتلو و فاطمه رفیعی اهدا شد.
تقدیر از صدای روستا
در بخش دیگر این مراسم با حضور مسعود فروتن و علیرضا صحراگرد ـ مدیر رادیو تهران ـ از علی اصغر نادرپور معروف به صدای روستا تقدیر به عمل آمد.
سال سختی بر رسانه ها گذشت
در این مراسم از علی بخشی زاده ـ معاون صدا ـ به عنوان پدر معنوی رادیو یاد شد. او با حضور روی صحنه از کتاب مستند رادیویی «به زبان آدمیزاد» رونمایی کرد.
در ادامه بخشی زاده در سخنانی گفت: خداوند را شاکریم که این جشنواره به همت اهالی دوست داشتنی، پرکار و زحمتکش رادیو به ایستگاه پایانی رسید. مفتخرم به عنوان خادم، عنوان کنم این جشنواره پربارتر و درخشانتر از گذشته کار خود را شروع کرد به قالب مستند روح تازه ای دمید و شاهد مثال من آثار رسیده به جشنواره بود.
او ادامه داد: یک سال بر ما گذشت و برای همه و به ویژه اهالی رسانه سال پرفراز و نشیبی بود. سالی سخت، سالی که برخی به درستی گفتند، جنگ روایت ها بود. در یک طرف دنیایی پر از دروغ و تباهی به مدد شیوه های نوین سعی کرد وارونه سازی واقعیات و تسخیر اذهان را انجام دهد. از طرفی رشادت های بی بدیل فرزندان ما که مجاهدانه برای روشنگری و تبیین با سلاح برنامه سازی به مقابله برخاستند.
معاون صدا سپس اظهار کرد: برای پاسخ به شبهات، سیاهنمایی ها و ناکارآمدی ها که رسانه های رقیب در دستور کار دارند، قالب مستند به تاریکی ها می تابد و برای مخاطب روشنگری می کند.
او همچنین یادآور شد: وجه تمایز این جشنواره موضوع محور بودن مستندها بود که شش موضوع مورد توجه بود؛ مقوله انقلاب اسلامی که جانم فدایش. دفاع مقدس، استقلال و همبستگی ملی، جهاد تبیین و هدایت فرهنگی، محور سوم مقوله جمعیت و فرزندآوری و تقویت نهاد خانواده و محور چهارم محیط زیست، محور شعار سال و محور آخر پاسداشت زبان فارسی.
او با اشاره به اهمیت این جشنواره مستند رادیویی پژواک در این زمینه چنین گفت: جشنواره پژواک، فقط جشنواره ای برای رادیو نبود. کارگاههای آموزشی برای اعتلای برنامه سازی برقرار بود، نظرسنجی ها در دستور کار بود. رادیو نشان داد که می تواند مشعل دار باشد. این رسانه گرم، رسانه زندگی بخش و آگاهی بخش و تاثیرگذار است.
بخشی زاده در پایان شعار محوری جشنواره سوم پژواک را اعلام کرد. او بحث تقویت سرمایه اجتماعی است را محور اصلی جشنواره سوم دانست که شامل افزاش نشاط، امید، اعتماد، مشارکت و احساس امنیت خواهد بود.
در بخش دیگری از این مراسم تندیس بهترین مستند بلند به محسن شاه مرادی از رادیو صبا اهدا شد.
تندیس بهترین تهیه کننده برگزیده در مستند بلند از رادیو ورزش به حسین معصومی اهدا شد.
تندیس بخش مستند نیمه بلند به عبدالله رازیار ار رادیو معارف و رقیه آقازاده از کانال ورزش بانوان اهدا شد.
تندیس بهترین مجموعه مستند را هم به مینا نیکانیک و انسیه شمس اللهی اهدا کردند.
جوایز بخش ویژه با حضور محمدرحمان نظام اسلامی، فرهنگ جولایی، به برگزیدگان بخش مدافعان امنیت اهدا شد.
تندیس بخش مدافعان امنیت در حوزه تهیه کننده برگزیده، به علی جویا از رادیو فرهنگ اهدا شد.
تندیس بخش شهدای حوادث تروریستی به دو اثر از مریم خادم پور گوینده و امید خسروی به عنوان تهیه کننده برگزیده اهدا شد.
تقاضای امیرحسین مدرس از بزرگان رادیو
امیرحسین مدرس ـ گوینده و مجری ـ در این مراسم به عنوان یکی از مجریان روی صحنه حاضر شد و در سخنانی گفت: من باور دارم خانواده دومی همچون رادیو مثل کوه پشت من است.
او در ادامه با اشاره به مشکلی که برای یکی از گویندگان رادیو پیش آمده است، گفت: در خانواده ها وقتی مشکلی پیش می آید، ریش سفیدها جلو می آیند و موضوع را حل می کنند. برای یکی از گویندگان جوان ما هم مشکلی پیش آمده و از ریش سفیدها تقاضا می کنم پا پیش بگذارند.
مدرس در ادامه روایتی از شهادت شهید احمد کاظمی داشت. همچنین رحمان نظام اسلامی هم از دلاوری های شهید احمد کاظمی در دوران دفاع مقدس نقل کرد.
سپس با حضور سردار حاج علی فضلی از فرماندهان دوران دفاع مقدس از فرزند شهید حاج احمد کاظمی تجلیل شد.
خاطره حاج علی فضلی از گوینده ای پیام امام (ره) را قرائت کرد
در بخش دیگری از مراسم با حضور پیمان جبلی و علی بخشی زاده از سردار حاج علی فضلی تجلیل شد.
سردار فضلی در سخنانی گفت: نقش شما در رسانه و به ویژه رادیو پررنگ است. چه خوب است که ما به شما هنرمندان افتخار می کنیم.
وی اضافه کرد: در حالی که در روزهای نخست جنگ، آبادان در شرف سقوط بود، امام (ره) فرمان دادند که حصر آبادان باید شکسته شود. ۴۲ سال از آن روز می گذرد، اما عزیزِ مجری ای که در آن روز پیامِ دلنشین امام (ره) را قرائت کرد، آنقدر روایت محکم و قاطعی داشت که هنوز در خاطره ها مانده است. چه خوب است این چنین برنامه سازی کنیم و در خاطره ها بمانیم.
سردار فضلی در پایان بیان کرد: خوب است که این جشنواره در آینده روال بین المللی را هم طی کند و جبهه مقاومت را هم با خود همراه کند.
به گزارش ایسنا، در ادامه مراسم در بخش مستند بازسازی اثری حائز دریافت تندیس شناخته نشد اما لوح یادبودی به مریم تقی زاده از یزد اهدا شد.
تندیس بخش مستند گزارشی به محمد محمدخانی از رادیوی مازندران اهدا شد. همچنین عنوان تهیه کننده برگزیده به سحر رحیمی و مستند «هه وار نشینی» از صدای مرکز کردستان رسید.
در بخش مستند داستانی هم اثری از سوی هیات داوران شایسته دریافت تندیس تشخیص داده نشد اما لوح تقدیری به ناهید سعادتی از صدای مرکز آذربایجان شرقی اهدا شد.
در بخش مستند پرتره تندیس بهترین مستند به فاطمه قاسم آبادی از رادیو قرآن و سهیلا باقری به عنوان تهیه کننده برگزیده از رادیو سلامت اهدا شد.
تندیس جشنواره پژواک در بخش مینی فیچر به بیتا احمدی از رادیو جوان رسید. همچنین تندیس بهترین تهیه کنندگی به حسن عبدالهاشم پور تعلق گرفت.
تندیس بخش مستند محض به سامان حافظی از رادیو اقتصاد اهدا شد و تندیس تهیه کننده برگزیده به مهدیه پهلوانی اهدا شد.
تقدیر از آقای مستند ایران
در بخش دیگری از مراسم اختتامیه دومین جشنواره مستند رادیویی پژواک، با حضور پیمان جبلی و علی بخشی زاده از داود نماینده تقدیر به عمل آمد و از این هنرمند به عنوان آقای مستند ایران یاد شد.
نماینده در سخنان کوتاهی گفت: ایران من هزاران سال عزت و عظمت داشته است. دلاورانی بزرگ داشته است. قدر این ایران هزاران ساله را بدانید. خاکش از طلاست. ایرانی باشید.
پیشنهاد رییس صداوسیما به جشنواره پژواک
بخش پایانی مراسم با سخنرانی پیمان جبلی ـ رییس سازمان صداوسیما همراه بود. او در سخنانی ابتدا یادآور شد: برای من یک افتخار است که توفیق داشته ام، سه بار در جمع اهالی رادیو باشم. امیدوارم این جمع صمیمی، گرمتر باقی بماند.
رییس صداوسیما سپس صحبت هایش را چنین ادامه داد: رادیو خودش به تنهایی موضوعی است برای ساخت مستندهای فراوان. ما لحظات شیرینی را در رادیو تجربه کردیم. در و دیوار و استودیوها و ساختمان شهدای رادیو برای ما افتخار است و همه این ها می تواند موضوع تولیدِ یک مستند فاخر باشد.
جبلی گفت: رویکرد اصلی رسانه دیدن، شنیدن و به سمع رساندن است. اگر موضوع دیدن و نمایش دادن باشد، مستند یعنی عمیق دیدن. اگر مستند رادیویی باشد، کارش سخت تر است. لذا کار رادیو سخت تر از تلویزیون است و مستندسازی در این رسانه دشوارتر. اگر تولید و ساخت مستند رادیویی سخت تر از تولید مستند در تلویزیون است، ساخت مستند رادیویی در مراکز استانها سخت تر از تهران است.
رییس سازمان صداوسیما با تاکید بر اینکه «مستند یعنی دیدن»، در ادامه و در جمع برنامه سازان رادیو به طرح این پرسش ها پرداخت: آیا تمام دیدنی ها را کشف کرده ایم یا خیر آیا شنیدنی هایی که باید می شنیدیم را شنیده ایم یا خیر. همه زحماتی که کشیده شده قابل توجه است اما آنچه که باید دیده شود چه در تلویزیون و چه در رادیو، هنوز به طور کامل دیده نشده است. یادگاران حماسه همچون شهید احمد کاظمی، تک تک اینها موضوع ساخت مستند هستند. این یادگاران حماسه، هنرمندانی هستند که با جان و خون خود به تاریخ و جغرافیای ما معنا دادند؛ تک تک این موضوعات مستلزم ساخت مستند هستند. ما چقدر از این افراد را درک کرده ایم.
پیمان جبلی در ادامه صحبت های بالا بیان کرد: ایثارگری و شجاعت این بزرگان (یادگاران حماسه) را چقدر توانستیم به تصویر بکشیم. شاید بتوان ده ها هزار مستند ساخت. اگر قهرمانان دفاع مقدس جوانان ۲۰ تا ۳۰ ساله ای بودند که حماسه دفاع مقدس را رقم زدند، فرزندان آنها در سال های بعد حماسه های دیگری از جنس پیشرفت و صنعت هسته ای کشور را رقم زدند. صنعت هسته ای کشور حاصل فرزندان این عزیزان است. صنایع دفاعی کشور و حوزه های مختلف در نانو تکنولوژی و … از جمله موضوعات مهم برای ساخت مستند هستند.
وی در این زمینه مطرح کرد: حتما پیشنهاد می کنم جایزه ای با موضوع پیشرفت ایران اسلامی در جشنواره مستند رادیویی در نظر گرفته شود. خیلی کار داریم که به دنیا و نسل جوان نشان دهیم چه افتخاراتی داشته ایم. تاریخ معاصر و پرافتخار کشور ما بعد از انقلاب و تاریخ پرعبرت قبل از پیروزی انقلاب را باید به تصویر کشید و بیان کرد در فضای آزادی و استقلال از چه نعمتی برخورداریم.
بخش پایانی مراسم بار دیگر به اهدای جوایز برگزیدگان اختصاص یافت.
پایان بخش این جشنواره با گرامیداشت صدیقه اعتماد سعید (مدیر فقید رادیو)، خاطرات فرزند شهید احمد کاظمی از دوران زندگی با پدر گرانقدرش و همچنین رونمایی از پوستر جشنواره سوم پژواک همراه بود.
***
بر اساس این گزارش، در دومین جشنواره مستند رادیویی پژواک، پنج نفر در بخش مردمی و ۳۸ نفر در بخش حرفهای در چهار بخش موضوعی، ساختاری، مستمر و مشاغل جشنواره پژواک برگزیده شدند. یک بخش ویژه نیز به شهدای مدافع حرم و حوادث تروریستی اخیر اختصاص یافت.
جشنواره ملی مستند رادیویی تحت عنوان پژواک، از مهرماه سال گذشته کار خودش را با ارائه فراخوان در دو بخش حرفه ای و مردمی آغاز کرد و تا بهمن ماه آثار دریافت شد.
تقدیر از داوود نماینده به عنوان «آقای مستند» و علی اصغر نادرپور گزارشگر میدانی رادیو ایران به عنوان «صدای روستا»، تقدیر از خانواده شهید احمد کاظمی و بزرگداشت جایزه ویژه خانم اعتماد سعید از مهمترین اتفاقات دومین اختتامیه پژواک است.
در این جشنواره ۱۹۰ اثر از مراکز استان ها دریافت شد، ۲۴۰ اثر از شبکه های رادیویی و ۵۳ اثر از شبکه های رادیویی که مربوط به بخش مستمر بوده است.
به برگزیده نهایی ۱۵ میلیون تومان، در بخش ساختاری ۱۲ میلیون و بهترین اثر جشنواره ۲۰ میلیون تعلق می گیرد.
سینماپرس: حمیدرضا جعفریان با اشاره به اینکه حوزه هنری در سال جدید از سینمای قهرمانمحور حمایت میکند، تأکید کرد که حوزه هنری با توجه به این موضوع از سینمایی که در آن امید و حس موفقیت وجود دارد، حمایت میکند.
به گزارش سینماپرس، ایلنا با حمیدرضا جعفریان (رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری) درباره سیاستهای پیشروی این سازمان گفتگویی داشت که مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
سازمان سینمایی حوزه هنری امسال چه اولویتها و برنامهریزیهایی دارد؟
در سال جدید به جز تمرکزی که بر تولید در قالبهای مختلف مثل فیلم سینمایی، انیمیشن، مستند و سریال داریم که سال گذشته به نوعی حرکت خود را آغاز کرد و جریان خوبی نیز شکل گرفت، برای استمرار آن تلاش میکنیم و در کنار آن در نظر داریم که اتفاقاتی مثل جشنواره فیلم صد را به شکل فراگیرتری برگزار کنیم. جشنوارهها، باشگاههای فیلم و… برای سال جدید به شکل گستردهتری با تمرکززدایی از تهران برگزار میشوند و سعی داریم گستردگی این رویدادها را در سطح کل کشور گسترش دهیم.
اصولا فرصت و امکان ظهور و بروز استعدادها با فراهم کردن فضای مناسب برای همه علاقهمندان در سراسر کشور یکی از سیاستهای محوری حوزه هنری است و امیدواریم در استانهایی که ظرفیتی وجود دارد و حوزه هنری این استانها امکان برقراری ارتباط را هم فراهم کرده است، قطعاً کشف ظرفیتها در دستور کار است و قطعاً کارگاههای آموزشی را در این استانها برگزار میکنیم و در مناطقی که قابلیتهای بیشتری وجود دارد تولید فیلمهای کوتاه حرفهای و نیمهحرفهای نیز مدنظر است. از طرفی حمایت از فیلماولیها در استانهای مختلف و تولید آثار حرفهای از جمله برنامهریزیهای آتی ما است.
جدا از بحث تولید، در بخش پخش و توزیع چه برنامههایی دارید؟
در بخش پخش و توزیع هم ما همین برنامهها را دنبال میکنیم. در واقع سعی ما برای سال ۱۴۰۲ این است که توسعه مخاطب داشته باشیم و کسانی که کمتر مخاطب سینما بودهاند با تأمین فیلمهای متفاوتتر و ارائه تجربه حضور موفق در سینما قطعاً افرادی بیشتری به سینماها میآیند و این اتفاق مشخصاً میتواند به اقتصاد کشور ما هم کمک کند.
در حوزه فیلم سینمایی تولید چه آثاری را مدنظر دارید؟
برای ساخت فیلم سینمایی در حال حاضر هشت فیلمنامه در دست داریم که در مرحله نگارش هستند و فکر میکنم تعدادی از آنها برای سال آینده قطعاً تولید خواهند شد. در انیمیشن هم هر سال قصد داریم حداقل یک فیلم سینمایی انیمیشن داشته باشیم چون همانطور که میدانید تولید انیمیشن زمانبر است و کارهایی که از قبل انجام شده باید به سرانجام برسد.
در حوزه مستند دو هدفگذاری کلی داریم، یکی از آنها جشنواره سینماحقیقت است که باید مثل هر سال در آن حضور داشته باشیم و دیگر آثار سریالی مستند است که در توافقاتی که با شبکهها داریم و تعاملاتی که در حال انجام است قطعاً تولیداتی در سال آینده خواهیم داشت. در مرکز سریال سوره دو سریال «کاتب اعظم» و «سوران» که اقتباسی از کتاب «عصرهای کریسکان» است را در دست ساخت داریم و قرار است سه عنوان سریال توسط مرکز سریال سوره ساخته شود.
در تولیدات سازمان سینمایی سوره آیا اولویتهای محتوایی وجود دارد؟ این اولویتها چیست؟
قطعاً ما اولویتهایی در بحث محتوا داریم که در همه تولیداتمان این مسئله مدنظر است. پیش از هر چیز باید بگویم سیاستگذاری مضمونی را روند بالا به پایینی نمیدانیم؛ یعنی اینگونه نیست که ما مضامینی اعلام کنیم و فیلمسازان با اطلاع از این مضامین به سراغ ما بیایند و با ما همکاری کنند، قطعاً تعاملاتی بین ما و فیلمسازان وجود دارد که در این تعاملات با مولفان آثار به تولیدات میرسیم.
قطعاً ما اولویتهای محتوایی در ذهن داریم که برایمان حائز اهمیت است، بخشی از این اولویتها با محوریت اقتباس در انتخاب کتاب معلوم میشود، مثلاً پروژهای که درباره مرزنشینان در مرکز سریال سوره داریم با سریالهایی که با اقتباس از کتابهای «عصرهای کریسکان»، «ماتی خان» که درباره ترکمنها است و «قرارگاه سری نصرت» که درباره جنوبیها است تا حدی اولویتهای محتوایی ما مشخص میشود. در بحث تولیدات سینمایی هم همینطور است، تمرکز ما بر این است که به جز آن تِم کلی که در شعارمان رونمایی کردیم که “این قصه قهرمان دارد” و تلاشمان بر این است که از سینمای قهرمانمحور و سینمایی که در آن امید و حس موفقیت وجود داشته باشد حمایت کنیم، کشف مضامین و سوژهها در رفت و برگشت با فیلمسازان اتفاق میافتد و پس از کشف سوژهها سعی داریم این مضمون را که حس امید و اینکه ما میتوانیم آینده بهتری را رقم بزنیم را در فیلمهایمان داشته باشیم و از طرفی روایت پیشرفتهایی که تا الان داشتهایم و در آینده خواهیم داشت برای ما بسیار مهم است؛ روایت پیشرفتهایی که در گذشته داشتیم سابقه هویتی ما را نشان میدهد و درباره آینده نیز میخواهیم دست به رویاپردازی بزنیم و بگوییم که چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم. همه این مضامین کلی هستند و در کشف موضوعات با فیلمسازان تعاملاتی داریم که این تعاملات همین الان هم وجود دارد.
مدتی است که حوزه هنری در تولید محتوا برای کودکان نیز فعالیت دارد؛ در این حوزه چه تولیداتی خواهید داشت؟
در چارچوب تولید محتوا برای مخاطبان نیز، کودکان یکی از اولویتهای ما هستند. ما در حوزه انیمیشن به صورت جدی کارمان را آغاز کردهایم و در فیلم داستانی سینمایی نیز قصد داریم ورود کنیم. مدتی است که سینمای کودک در ۱۰ یا ۱۵ سال اخیر افول داشته و شیبی را طی کرده که خیلی مطلوب نیست. ما به دنبال این هستیم که حتماً برای کودک و نوجوان و در فضای رئال به خصوص برای نوجوانان آثار سینمایی را داشته باشیم و از بین ۸ فیلمنامهای که مطرح کردم دو اثر اتفاقاً برای نوجوانان است که امیدوارم به زودی به مرحله تولید این آثار برسیم.
تمرکز ما بر مخاطبان کودک و نوجوان بخشی از طرح تحولی حوزه هنری است که علاوه بر سازمان سینمایی حوزه در بخشهای دیگر نیز این موضوع برای ما حائز اهمیت است. حوزه هنری در حوزه تولید آثار برای کودک و نوجوان از سال گذشته فعالیت جدی خود را آغاز کرده و امیدواریم بتوانیم آثاری را برای کودکان و نوجوانان داشته باشیم. تمرکزی که بر این حوزه در جشنواره فیلم ۱۰۰ داشتیم هم به همین جهت بود.
در حوزه کودک و نوجوان چه اولویتهای محتوایی وجود دارد؟
اولویتهای این بخش بسیار زیاد است، اولین مسئله ما ردهبندی سنی است؛ یعنی ما در اتاقهای فکرمان در تلاش هستیم که برای تولیداتمان در قالبهای مختلف اعم از انیمیشن، سریال و فیلم سینمایی ردهبندی سنی را لحاظ کنیم. در ردههای کودک و خردسال، کودک اول، نوجوان اول و نوجوان دوم تلاش ما بر این است که ردهبندی سنی را رعایت کنیم و برای هر رده سنی مضامین و اولویتهای محتوایی که شکل میگیرد را در نسبت با مجموعههای تربیتی و مجموعههایی که کار محتوایی کردهاند به صورت مستمر و مفصل در رفت و آمد هستیم تا مضامین را متناسب با رده سنی انتخاب کنیم. به عنوان مثال در حوزه نوجوان یکی از تمرکزهای جدی ما این است که آثار و محتوای تولید شده این حس را القا کند که آینده از آن این نوجوانان است. باید مخاطب نوجوان به این ادراک برسد که جدی گرفته میشود و حتی در لایههایی باید تعریضی هم به بزرگترها داشته باشد که این جدی گرفتن نوجوانان، کار را به آنها سپردن و آینده را در دست آنها دیدن مسئلهای است که باید به آن توجه داشته باشیم. کسی که امروز ۱۲ یا ۱۳ساله است را نباید به چشم یک کودک دید، باید به او فرصت داد، نگاه، تفکر و کاری که انجام میدهد برای ما ارزشمند است و ما به عنوان نسل قبلی این مخاطب در تلاش هستیم که آینده را به دست خودشان بسپاریم تا آینده را بسازند.
آیا بودجههایی که برای بخشهای مختلف در نظر گرفتهاید مشخص است؟
بودجهها کاملاً مشخص است ولی هنوز امکان اعلام و رسانهای کردن آنها را نداریم.
نمایشگاه نقاشی «تکه گمشده» حاوی مضامینی از ناخودآگاه انسانی است که هنرمند در فرم معماری امروزی به جستوجوی آنها پرداخته است.
دبیر اجرایی اولین جشنواره فرهنگی هنری جان فدا با بیان اینکه این جشنواره با محوریت مقاومت و انقلاب اسلامی، امید و کرامت انسانی، فرهنگ ایثار، شهادت و فداکاری، آزادیخواهی و میهنپرستی برگزار میشود، گفت: بهترین ابزار انتقال فرهنگ ایثار و شهادت به جوانان و نوجوان، استفاده از زبان هنر است.
رئیس رسانه ملی در پاسخ به باشگاه خبرنگاران جوان؛
پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما در اختتامیه دومین دوره جشنواره رادیویی پژواک در جمع خبرنگاران به سوالاتی از جمله اختلاف دستمزد رادیوییها با تلویزیونیها، تولیدات مجموعههای نمایشی و … پاسخ داد.
رئیس سازمان صداوسیما در پاسخ به سوال باشگاه خبرنگاران جوان مبنیبر اینکه طبق وعده داده شده بودجه امسال معاونت صدا با شخص شما بسته میشود، تا ناتراز بودن دستمزد رادیوییها با تلویزیونی رفع شود، گفت: بازنگری جدی در حوزه پرداختهای رادیو و ایجاد عدالت در دریافت و پرداخت در رادیو جزو اولویتهایمان قرار دادیم.
جبلی ادامه داد: خبر خوشی که به شما میدهم این است که ما از معاون صدا خواهش کردیم به صورت ویژه به پیشکسوتان رادیو توجه کند. ظرف روزهای آینده خبرهای خوبی در حوزه پیشکسوتان رادیو خواهید شنید.
وی در پاسخ به این سوال که آیا نرخهای رادیوییها در مقایسه با تلویزیونیها عادلانه میشود، تصریح کرد: برای کل رادیو به سمت عادلانه شدن دستمزدها حرکت میکنیم. برای پیشکسوتان رادیو هم خبرهای خوبی را خواهید شنید.
رئیس رسانه ملی درباره شایعاتی همچون ادغام شبکه کودک و شبکه امید توضیح داد: اخبار دقیق را روابط عمومی سازمان صداوسیما اطلاعرسانی خواهد کرد. برای ما ساختار و سازوکاری اصالت ندارد. آنچه برای ما مهم است حوزه تحولی در محتوا و رویکرد است. اگر تحول در محتوا و رویکرد نیاز به تغییر ساختار داشته باشد، حتماً این اتفاق میافتد.
جبلی با بیان اینکه در ساختار سیما سه ساختار جدید ایجاد کردیم، بیان کرد: این سه ساختار شامل سیمرغ، فیلمنامه و برنامههای کوتاه بودند. در جای دیگر دو شبکه را کم کردیم. یعنی برای رسیدن به هدف تحول هر ساختاری که نیاز باشد، تغییر میکند. حال این تغییر میتواند کم یا زیاد باشد.
وی درباره ساخت مجموعههای نمایشی خاطرنشان کرد: همچنان سیما فیلم متولی ساخت مجموعههای نمایشی و سریالهاست؛ بنابراین هیچ تغییری در ساخت مجموعههای نمایشی ایجاد نشده است. حوزه مرکز سیمرغ هم متولی تولید برنامههای سیتکام، تلهتئاتر و … است، تا این گونهها را احیا بخشد.
رئیس سازمان صداوسیما با بیان اینکه شاید ظرف هفتههای آینده اولین تولیدات سیمرغ را ببینیم، بیان کرد: سیمرغ ساختار جدید است. یعنی چند هفته نمیشود که ساختمانی برای آن درنظر گرفته شده است. اما سیمرغ، فیلمنامه و برنامههای کوتاه حتماً به کیفی و کمی شدن تولیدات کمک خواهند کرد.
خبرگزاری مهر-گروه هنر-زهرا منصوری: درست در همین سالهایی که سینمای ایران بهواسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشهها را تجربه میکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
فیلم کوتاه «جاده موج میزند» بیست و چهارمین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.
«جاده موج میزند» سوژهای تلخ درباره دختری دارد که گذشتهای سیاه داشته و حالا در واکنش به آنچه در کنار پدرش در دوران کودکی تجربه کرده است، تصمیم به انتقام از دیگران گرفته است.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با عاطفه صالحی نویسنده و کارگردان و حامد بقاییان مدیر فیلمبرداری فیلم کوتاه «جاده موج میزند» است.
* فیلم «جاده موج میزند» ایده و اجرای جذاب و سینمایی دارد. برای شروع از شکلگیری ایده فیلم و نسبت آن با کارنامه فیلمسازیتان تا به امروز بگویید.
عاطفه صالحی: پیش از این فیلم سه فیلم کوتاه داستانی ساخته بودم که یکی از آنها هم یک فیلم ۱۰۰ ثانیهای بود. وجه اشتراک همه این آثار با همین فیلم هم این است که کاراکتر اصلی در تمام آنها یک زن است و به موضوعی زنانه میپردازند. فیلم قبلیام درباره خانم بارداری بود که در آستانه زایمان متوجه ابتلایش به سرطان سینه میشود. در فیلم «جاده موج میزند» هم دست روی موضوعی گذاشتم که به نظر میرسد موضوعی ممنوعه در سینمای ایران به حساب میآید. احتمالاً به همین دلیل هم بود که فیلم در جشنواره فیلم کوتاه تهران هم پذیرفته نشد و تا به امروز تنها در چند جشنواره خارجی حضور داشته است.
* از چه نظر احساس میکنید سوژه فیلمتان ممنوعه است، صرف پرداختن به ماجرای تنفروشی که پیشتر هم در سینمای ایران مصادیقی داشته است!
صالحی: به زعم برخی از دوستان مسئول، ما در کشورمان اساساً چنین پدیدهای نداریم! به همین دلیل هم نسبت به، به تصویر کشیدن آن حساسیت دارند.
* اتفاقاً در فیلم شما و با توجه به پایانبندی، به نظر میرسد تم اصلی «انتقام» است و اینگونه نیست که این کاراکتر به معنای مرسوم و برای کسب درآمد بهدنبال تنفروشی باشد. از این منظر فکر نمیکنم فیلمتان از منظر سوژه و داستان با ممیزی مواجه شود.
صالحی: فیلم کوتاه که برای عرضه و نمایش نیازی به پروانه نمایش ندارد، مگر اینکه بخواهیم آن را در پلتفرمها عرضه کنیم و از آنجایی که «جاده موج میزند» در مرحله پخش جهانی است، هنوز برای عرضه پلتفرمی آن اقدام نکردهایم. پس تا امروز اقدامی برای دریافت مجوز این فیلم نکردهایم و تنها نکتهای که برای خودم جالب بود، رد شدن این فیلم در جشنواره فیلم کوتاه تهران بود و این اتفاق هم شاید به دلیل فیلترهای سختگیرانه این جشنواره بود.
* ولی در دوره اخیر جشنواره فیلم کوتاه تهران، واقعاً شاهد نمایش فیلمهای آوانگارد و غیرمنتظرهای از نظر محتوا و مضمون بودیم و چندان هم در پذیرش آثاری با محتوای خاص سختگیرانه عمل نکرده بودند.
صالحی: در هر حال این فیلم پذیرفته نشد و وقتی یکی از عوامل ما با یکی از داوران جشنواره صحبت کرد، متوجه شدیم که اتفاقاً آنها خیلی هم کار را پسندیده بودند اما گویا در جمعبندی نهایی رأی آنهایی که موضوع فیلم را دوست نداشتند، بیشتر بوده است. با توجه به روایت فیلم، برداشتهای مختلفی از کاراکتر اصلی میشود و برخی احساس میکنند او یک قاتل سریالی است و با همه همین کار را میکند و برخی دیگر متوجه شباهت طعمه جدید با پدرش میشوند و این برداشت را میکنند که شاید در گذشته اتفاقی افتاده و او حالا قصد انتقام دارد. از نگاه خودم نشانههای فیلم درباره دلیل تصمیم این دختر مشخص است اما خیلی از مخاطبان برداشتهای دیگری دارند.
* در بخشی از فیلم کاراکتر اصلی درباره گذشته سخت و ماجرای جدایی پدرش از مادرش صحبت میکند و میتواند نشانهای باشد برای رسیدن به انگیزه انتقام او در پایان فیلم. این گذشته چقدر برای خود شما در فرآیند پرداخت این شخصیت موضوعیت داشت؟
صالحی: بالاخره سرنوشت این آدم با تصمیمی که پدرش گرفته بود، تغییر کرده است و حالا با فردی مواجه شده است که او را به یاد پدرش میاندازد. حتی در جایی از فیلم میبینیم که او تصمیم میگیرد از راننده جدا شود و برود اما ناگهان نظرش تغییر میکند.
* یکی از امتیازات فیلم شما در مقایسه با فیلمهای اجتماعی دیگری که بعضاً سوژههای تلخی هم دارند، این است که بیش از حرف زدن و شعار دادن، قصه تعریف میکند. چقدر بهصورت آگاهانه نسبت به این مورد ملاحظه داشتید؟ این اصالت قصهگویی برای خودتان هم موضوعیت داشت؟
صالحی: بله اساساً این فیلم اقتباسی از داستان کوتاهی است که پیشتر خودم نوشته بودم و البته در آن پدر نقشی نداشت و این دختر از فرد دیگری انتقام میگیرد. در فرآیند تبدیل این قصه به فیلمنامه آن را تغییر دادم. وقتی شما داستان مینویسید، حتماً چند لایه را در پرداخت شخصیتها مدنظر قرار میدهید و از این منظر فک میکنم اقتباسی بودم این فیلم کمک کرده است به برداشتی که شما از این زاویه از آن داشتهاید و احساس میکنید بیش از شعار دادن، دارد قصه میگوید.
* گره و جرقه اصلی نگارش آن داستان که بعدها آن را تبدیل به این فیلم کردید چه بود؟
صالحی: همسر من راننده ترانزیت است و روزی برایم تعریف کرد که در منطقهای مشخص در مسیر جاده، هر گاه کنار میزند و توقف میکند، خانمی به شیشه ماشینش ضربه میزند و این کار را با همه تریلیها انجام میدهد تا کسی در را به رویش باز کند و با او همراه شود. این اتفاق چند بار برای همسرم تکرار شده بود و وقتی این خاطره را برایم تعریف کرد، احساس کردم به جهان این زنها پرتاب شدهام و همین اتفاق تبدیل به جرقهای برای نوشتن این قصه شد. این زنها واقعاً وجود دارند و اتفاقاً یکی از دوستانم که در وزارت بهداشت کار میکند، مطالعات و پژوهشهای کاملی درباره این افراد دارد که نتایج آنها را در اختیار ما هم گذاشت. وجود چنین زنانی واقعیت دارد و اتفاقاً وزارت بهداشت در مواردی، خدماتی هم به برخی گروههای آنها ارائه میدهد تا مراقبت صورت بگیرد اما برخی ترجیح میدهند این گروهها را نادیده بگیرند.
بقاییان: یک بار به خانم صالحی بهشوخی گفتم ای کاش این فیلم را یک بار دیگر بسازیم و جزییات دقیقتری که در فیلمنامه وجود دارد را در آن لحاظ کنیم. دقیقاً درباره همین جزییات بود که مسئولان برلین درباره فیلم نکته داشتند و فیلم از پذیرش نهایی بازماند
* جناب بقاییان، یکی از برگبرنده «جاده موج میزند» تصویربرداری باکیفیت و سینمایی آن است. چگونه به این زبان تصویری و فضای بصری برای یک فیلم کوتاه رسیدید؟ واقعاً امکانات فیلم کوتاه در اختیار داشتید یا امکانات حرفهای و سینمایی بود؟
حامد بقاییان: این فیلم با دوربین دیاسالآر ساخته شده که یکی از دوربینهای عکاسی ساخت کمپانی سونی است. تصمیم مهمی که برای این فیلم گرفتیم و خانم صالحی هم با آن موافقت کرد این بود که فیلم را با دو دوربین تصویربرداری کنیم و تلاش کنیم فضای بین کاراکترها در خلوتی که میان آنها شکل میگیرد، تقطیع نشود. حتی سکانسهای خارج از کابین تریلی هم با دو دوربین فیلمبرداری شده است و فکر میکنم این تصمیم خیلی به فیلم کمک کرده است. همسر خانم صالحی، علی صالحی، هم به دلیل شغلش که رانندگی بود و هم به دلیل همراهیاش با عوامل و اینکه ماشین خودش را در اختیار ما قرار داده بود، سهم بسیاری در شکلگیری این کار داشت. او بازیگران را در حین رانندگی هدایت میکرد و این همراهی خیلی به ما کمک کرد.
من هم در مورد فیلمبرداری سعی کردم خیلی زیسته به داستان نگاه کنم و به فضای بصری فیلم برسم. دکوپاژ خانم صالحی هم بهگونهای بود که دوربین از پشت سر، آرامآرام و مرحله به مرحله به تمام رخ بازیگران اشراف پیدا میکرد و در نهایت و در سکانس انتهایی هم دوباره به پشت سر بازیگر برمیگردیم. این کلیت هویت بصری فیلم بود.
فیلم در حال حاضر حس و حالی دارد که بهخصوص در نمایش پردهای مخاطب را با خود به حس و حال جاده و زیست خاص رانندگان ترانزیتی میبرد. به همین دلیل هم خیلی فیلم روان و راحتی از کار درآمده است. امکاناتمان هم در حد و اندازه توان سینمای کوتاه بود اما با مشورتها و تصمیمگیریهایی که داشتیم، شاید کارمان بهخصوص در زمینه کارگردانی، با حضور همزمان دو دوربین سختتر شد اما خروجی بهتری داشت. کنترل همه اتفاقات در یک کابین، واقعاً دشوار بود. گاهی حتی خانم صالحی برای کارگردانی به فضای کمپرسی بالای کابین و یا جای خواب بالای آن میرفت! مجموع این شرایط کار را خیلی سخت میکرد.
* تصویربرداری دو دوربینه احتمالاً فقط برای بازیگران کار را راحتتر کرده بود که لااقل در زمینه حفظ راکورد مشکل چندانی نداشتند.
صالحی: بله در عین اینکه برای آنها استرس هم داشت چرا که یکی از آنها در هر صحنه باید رانندگی میکرد و هر دو آنها هم اولینبارشان بود این جنس رانندگی را تجربه میکردند. شاید شوهرم در حد یک یا دو ساعت با هر کدام از آنها تمرین کرده بود. البته در همه پلانها همسرم پشت صندلی راننده حضور داشت تا اتفاقات را مدیریت کند!
بقاییان: واقعاً، کار کار دشواری بود و قطعاً معتقدم فیلمنامه از فیلم قویتر است. توان ما واقعاً محدود بود و اگر توان و امکانات بیشتری داشتیم میتوانستیم به خیلی از جزییات درون فیلمنامه هم بپردازیم. البته با همین شرایط هم فیلم، فیلمی است که شخصاً خیلی آن را دوست دارم و در میان کارهایی که در این سالها کردهام، همه جا گفتهام که به این کار علاقه ویژهای دارم.
* درباره انتخاب بازیگران که اتفاقاً حضور خیلی تأثیرگذاری هم در فیلم دارند، بیشتر توضیح میدهید.
صالحی: نفیسه زارع خودش کارگردان است و بازیگری را هم تجربه کرده است. در سریال «میخواهم زنده بمانم» هم ایفای نقش داشت. روزبه اختری هم پیشتر هم تجربه بازی در سریال داشته و هم تئاتر کار کرده است. ما این فیلم را در دوران کرونا کار کردیم. دقیقاً در زمانی که حتی ترددهای جادهای هم ممنوع شده بود! آن زمان در یزد زندگی میکردیم و فیلم را هم در جادههای اطراف یزد ساختیم. تا پیش از شروع کار با بازیگران از طریق ویدئوکال در ارتباط بودیم و فرآیند تمرینهای اولیهمان بهصورت مجازی بود.
* تا کنون در بازخوردهایی که از مخاطبان داشتهاید کسی درباره شباهتهای مضمونی فیلم با فیلمی مانند «خانه دختر» صحبتی نکرده است؟
صالحی: نه. البته واقعیت این است که فیلم هنوز در ایران دیده نشده است که بخواهد مخاطب گستردهای داشته باشد و آنها بخواهند نسبت به شباهتهای فیلم با آثار دیگر اظهارنظر کنند. اکرانهای فیلم تا به امروز همه در جشنوارههای خارجی بوده است. اما در میان دوستان نزدیک و برخی اعضای خانوادهها که دیدهاند، کسی به این مورد اشاره نکرده است. شاید اگر افراد بیشتری فیلم را ببینند به چنین بازخوردهایی هم برخورد کنیم.
صالحی: من اینگونه فیلم میسازم که گویی از ابتدا نمیدانم چه موضوعی را قرار است مطرح کنم! ابتدا کاراکتر در ذهن من شکل میگیرد و بعد برای او قصه مینویسم. شاید همین قصهام اصلاً به این سمت نمیرفت که در دل آن یک معضل اجتماعی هم مطرح شود. اینگونه نیست که برای فیلم ساختن با خودم بگویم خب میخواهم بروم سراغ نشان دادن زنان تنفروش!
بقاییان: یکی از نکاتی که بد نیست بدانید این است که فیلم کوتاه «جاده موج میزند» تا مراحل نهایی پذیرش در جشنواره برلین هم پیش رفته بود. از آن جایی که در جشنواره برلین دوره هفتادم، بهعنوان فیلمبردار با فیلم کوتاه «بادبادکها» حضور داشتم، با خانمی که مسئول پذیرش فیلمهای کوتاه است، آشنایی پیدا کرده بودم و از او شنیدم که مسئولان برلین فیلم «جاده موج میزند» را خیلی دوست داشتهاند و صرفاً به دلیل برخی نکات جزیی از پذیرش نهایی بازماند.
صالحی: حتی ایمیل هم زده بودند که درباره فیلم سوالاتی را بپرسند و با پخشکننده ارتباط گرفته بودند.
بقاییان: یک بار به خانم صالحی بهشوخی گفتم ای کاش این فیلم را یک بار دیگر بسازیم و جزییات دقیقتری که در فیلمنامه وجود دارد را در آن لحاظ کنیم. دقیقاً درباره همین جزییات بود که مسئولان برلین درباره فیلم نکته داشتند و فیلم از پذیرش نهایی بازماند.
* در فضای فیلمسازی اجتماعی، شاید جریانات غالبی هستیم که یا گرفتار کلیشهها و شعارزدگیها میشوند یا به ورطه فیلمسازی براساس سلیقه جشنوارههای خارجی میافتند و حاصل کارشان شمایل یک تلخانگاری اغراقشده را پیدا میکند که بهسختی میتوان قصه را از دل آن نجات داد. بهعنوان یک فیلمساز که در این حوزه دغدغه دارید، در مرحله طراحی داستان و کارگردانی، برای خودتان چه ملاحظاتی دارید که به این ورطهها نیفتید و اثرتان در مواجهه با مخاطب، در عین تلنگر زدن، آن تلخی اغراقشده را به او تحمیل نکند؟
صالحی: من اینگونه فیلم میسازم که گویی از ابتدا نمیدانم چه موضوعی را قرار است مطرح کنم! ابتدا کاراکتر در ذهن من شکل میگیرد و بعد برای او قصه مینویسم. شاید همین قصهام اصلاً به این سمت نمیرفت که در دل آن یک معضل اجتماعی هم مطرح شود. اینگونه نیست که برای فیلم ساختن با خودم بگویم خب میخواهم بروم سراغ نشان دادن زنان تنفروش! ماجرا اینگونه پیش میرود که با خودم میگویم کاراکتری دارم که ممکن از هر شرایطی داشته باشد.
* این حرف بسیار مهمی است. فیلمسازی بهخودش و فیلمش ضربه میزند که از ابتدا میخواهد یک موضوع یا مضمون را در فیلمش برجسته کند!
صالحی: خودم هم هر وقت خواستهام برای حضور در برخی جشنوارههای فیلمنامهنویسی که غالباً موضوعی هستند، براساس یک موضوع متنی را بنویسم، اصلاً موفق نشدهام و حاصل کار معمولاً بد میشود. به نظرم درستش این است که ابتدا شخصیت یک داستان در ذهنت شکل بگیرد. لااقل من اینگونه میتوانم کار کنم و نمیدانم دیگران چه میکنند. استاد داستاننویسی من مهدی ربی است که همهجا از او یاد میکنم. ایشان به ما یاد داده است که چگونه یک شخصیت را بسازیم و چگونه برایش قصه بنویسیم. اتفاقاً خیلی هم مخالف شعار دادن در یک قصه است. همین پایه و اساس داستاننویسی حتماً در نوشتن فیلمنامه و فیلمسازی به من کمک میکند.
سعید امیرسلیمانی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری است و قرار است تحت عمل جراحی قرار بگیرد.
معمای شاه , شبی از شب ها , تبریز در مه , پدرخوانده , فرار بزرگ و … از جمله فیلمهایی است که این بازیگر پیشکسوت در آن ایفای نقش کرده است.
مجموعه تلویزیونی شش قسمتی «مامان اشتباه میکند» در اداره کل تامین و رسانه بینالملل سیما دوبله و آماده پخش شد.
به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، این مجموعه تلویزیونی محصول سال ۲۰۱۸ فرانسه است و با هنرمندی ۲۷ نفر از گویندگان گفتار فیلم برای پخش از شبکه پنج سیما آماده شده است.
مدیر دوبلاژ این سریال رزیتا یاراحمدی است که به همراه ارغوان افراسیاب، مهرخ افضلی، دانیال الیاسی، ناهید امیریان، فاطمه برزویی، محمدرضا حسینیان، شراره حضرتی، امیر حکیمی، مونا خجسته، زویا خلیلی آذر، شیرین روستایی، آرزو روشناس، منوچهر زنده دل، لادن سلطان پناه، مسعود سلطانی، شایان شامبیاتی، ابوالفضل شاه بهرامی، پریا شفیعیان، خشایار شمشیرگران، محمد صادقیان، بهروز علیمحمدی، میلاد فتوحی، شروین قطعه ای، امیرصالح کسروی، اکبر منانی، غلامرضا مهرزادیان، نازنین یاری این سریال را دوبله کرده است.
در خلاصه این سریال آمده است: وقتی یک پسر بچه سه و نیم ساله به روانشناس مدرسه میگوید که مادرش مامان واقعی او نیست ….