به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «هوملس» به کارگردانی محمدرضا هلالزاده، نویسندگی آسیه اسدزاده و تهیهکنندگی شهرام اسدزاده ساخته شد و آرش نجفی، مطهره موسوی و امیرعلی احمدیان مقابل دوربین محمدرضا هلالزاده رفتند.
فیلم کوتاه «هوملس» که با عوامل و تجهیزات سینمایی به صورت فشرده طی سه روز ساخته شده، به موضوع اجتماعی کارتنخوابها پرداخته است.
محمدرضا هلالزاده بازیگر تئاتر و سینماست که دورههای بازیگری حرفهای خود را نزد مهتاب نصیرپور و محمد رحمانیان گذرانده و از سال ۸۸ شروع به فعالیت کرده است. او در نمایشهای متعددی از جمله «خروس»، «مرگ»، «همه پسران من»، «گردنبند خورشید»، «مارگاک»، «آیینههای روبهرو»، «زاپویی»، «پیتزا جهان»، «روزهای رادیو» و «بغل» و همچنین در فیلمهای «رستاخیز»، «از پشت سر»، «پلن ب»، «راز سامیه»، «دیاسپورا»، «سه میمون»، «انبار» و سریالهای «موج اول»، «همهگیری» و «مهیار عیار» ایفای نقش کرده است.
هلالزاده همچنین در کارنامه کارگردانی نمایش «خاک سفید» را دارد.
آرش نجفی، مطهره موسوی، امیرعلی احمدیان، فاطمه نجفی، داریوش آهنچیان، عادل حقیقی، امیر آرشی، محمد محبی، متین محبی، احمد خنفری، پروانه پیرو، میترا طاهری و با حضور رضا بهرامی بازیگران «هوملس» هستند.
دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: مهدی ایل بیگی، مدیر برنامهریزی: علی آشتیانی، صدابردار: محمد صالحی، صداگذاری: سید محمود موسوینژاد، تدوین: امیرحسین تحسینی، طراح گریم: دانیال شعاعی، طراح صحنه: محمدرضا هلالزاده، طراح لباس: حنا قراگزلو، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، موسیقی: وحید کردلو، مدیر تولید: داریوش آهنچیان، مجری طرح: موسسه «نقطه عطف سینما تئاتر»، امور هماهنگی پروژه: مسعود حکمت، ساخت تیزر: استودیو راشاند کات، عکاس: عباس بغدادی و مشاور رسانهای: مریم قربانینیا.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، در متن بیانیه این مرکز درباره اهانت به قرآن کریم آمده است: «در دنیایی که پذیرش ادیان آسمانی و احترام به مقدسات پیروانش، پذیرفتنی و امری قطعی است، توهین به کتاب مقدس مسلمانان جهان، غمانگیز، غیرقابل پذیرش و مغایر با آرمانهایی است که انسان امروز به آن پایبند است. ریشه چنین حرکتهایی عداوت و دشمنی با مسلمانان و دامن زدن به اختلافاتی است که آتش فرقهگرایی و توطئه را میافروزد و جهان را درگیر تنشهای بیشتر میسازد.
در روزهایی که با نام سرور آزادگان جهان، حضرت امام حسین (ع) متبرک شده است، هیچ انسان آزادهای، توهین به کتاب مقدس میلیاردها مسلمان در سراسر جهان را شایسته نمیداند. مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی هتک حرمت قرآن کریم که آیه آیهاش نور و رستگاری است، محکوم کرده و ابراز امیدواری میکند برخورد با هتاکان، راه ادامه این جریان را مسدود کند.»
همچنین به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در متن بیانیه این بنیاد هم آمده است: «بنیاد سینمایی فارابی با تسلیت ایام شهادت سرور آزادیخواهان جهان حضرت سیدالشهدا (ع) و یاران مظلومش، اهانت دین ستیزانه و ضد توحیدی در سوئد و دانمارک نسبت به ساحت قرآن کریم را اقدامی شرمآور علیه کلام الهی و جنایت روانی بر ضد انسانهای موحد میداند و همنوا با هنرمندان و اهالی سینمای ایران این اقدام وقیحانه را محکوم مینماید.
قرآن کلام الهی، طی قرون متمادی هدایتگر عقل و قلب میلیاردها نفر انسان حقیقت طلب بوده و تا ابد نیز روشنگر قلوب نسلهای بشری خواهد بود. قرآن این مصحف شریف به همگان مسیر انسانیت، محبت به انبیای الهی و احترام به کتب آسمانی را آموخت. اهانت به کتاب الهی، خلاف همه معیارهای اعتقادی، اخلاقی، عقلانی و انسانی است، به همین دلیل قلوب میلیاردها نفر انسان موحد و حقیقتجو در اقصی نقاط جهان، از عاملان و حامیان این اقدام شرمآور، آکنده از لعن و نفرت است و این اقدام وقیحانه را محکوم مینمایند.»
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم مستند «هنرمند واحد پنج» به کارگردانی محمدصالح حجتالاسلامی و تهیه کنندگی حسین نشاطی و محصول مرکز هنری رسانهای سلوک، چهارشنبه ۴ مرداد، در شب تاسوعای حسینی و در آستانه سالگرد زندهیاد حبیب الله صادقی نقاش و هنرمند متعهد و انقلابی، روی آنتن شبکه یک سیما میرود.
این فیلم مستند در شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» و سیزدهمین دوره جشنواره فیلم عمار حضور داشت و در بخش «تاریخ فرهنگی، اجتماعی و دفاع مقدس» جشنواره عمار، توانست لوح تقدیر این بخش را از آن خود کند.
مستند «هنرمند واحد پنج» روایتی از زندگی هنری و حرفهای زنده یاد حبیبالله صادقی هنرمند نقاش است که مرداد ۱۴۰۱ درگذشت. این فیلم مستند با حضور نزدیک به بیست چهره مطرح هنری، به مرور ابعاد هنری و فعالیتهای این هنرمند صاحب نام دهههای اخیر کشور پرداخته است.
از زندهیاد حبیب الله صادقی هنرمند فقید و انقلابی که در زمره پایهگذاران حوزه هنری انقلاب اسلامی نیز بوده است، آثار عاشورایی بسیاری به جا مانده است که شاید مهمترین آنها، «ظهر عاشورا» نام دارد.
فهرست عوامل «هنرمند واحد ۵» عبارتند از: پژوهشگر و کارگردان: محمدصالح حجتالاسلامی، دستیار کارگردان: آزاده فضلی، فیلمبرداران: امیرمهدی اخروی، حمید عزیزآبادی، حسن عابدینی و عباس کشاورز، صدابردار: امیرمهدی اخروی، تدوین: سمیرا کاملی، دستیار تدوین: ملیکا خداوردی، صداگذار: سامان قیطولی، اصلاح رنگ و نور: یحیی علیی، طراح لوگو: محمد اسفندیاری، عنوانبندی: محمدرضا فراهانی، خواننده تیتراژ: زنده یاد غلامحسین بنان، مدیر تولید: حمید صابونی، آرشیو: مجید ریاضی، محمدرضا فراهانی و احسان زیورعالم، روابط عمومی و مشاور رسانهای: آزاده فضلی، تهیه کننده: حسین نشاطی، تهیه شده در مرکز هنری رسانهای سلوک.
به گزارش خبرنگار مهر، یونس شکرخواه استاد علوم ارتباطات، روزنامه نگار مطرح، پژوهشگر و نویسنده در جلسه نمایش فیلم «شبگرد» که دوم مرداد در خانه هنرمندان با اجرای کیوان کثیریان برگزار شد به نقد این فیلم از وجوه رسانهای پرداخت.
وی در ابتدا با اشاره به عناصر ششگانه خبر گفت: این عناصر از جمله «چه، چرا، کجا» اسکلت خبر هستند، «چه» در این فیلم عنصر «خشونت» است و یعنی حوزه خبری که کارگردان برایش فیلمنامه نوشته، خشونت است.
این روزنامهنگار پیشکسوت با اشاره به برخی مفاهیم در مطالعات رسانهای از عنصر «دلالت» یاد کرد و گفت: در این فیلم ماشین تعمدا قرمز انتخاب شده است که به نوعی به فیلمهای نوآر هم اشاره دارد. فیلم نوار فیلمهایی است که به نوعی کشمکشهای قتل و خونریزی دارد و این فیلم به شکل فیزیکی هم دلالتهای نوار را دارد.
شکرخواه با اشاره به مفهوم کلیدی دیگری در مطالعات رسانهای با عنوان «برجستهسازی» گفت: تیتر یک هر روزنامهای یک برجستهسازی دارد. در این فیلم هم نکاتی را به صورت برجستهسازی تاکید میکند. مثلاً وقتی قرار است در بخش خبری شبکه تلویزیونی، خبر قتل مطرح شود روی زیرنویس و هشدار نسبت به تماشای آن تاکید دارد که به نوعی همان «برجستهسازی» است.
وی در بخش دیگر اظهار کرد: تبدیل یک خبر به نشریه چاپی یا رادیو و یا تلویزیونی جبراً مواردی را تحمیل میکند. مثلاً در روزنامه صدا و تصویر ندارید. این ترکیب «واقعیت رسانهای» را میسازد که ترکیب مدیا و ریالیتی است و یعنی رویداد در عرضه، ناگزیر است که دچار تغییر شود و این اتفاق را در فیلم هم میبینیم که برای تبدیل به خبر تلویزیونی روی چه موارد و سیاستهایی تاکید میشود.
نگاه فیلم «شبگرد» به روزنامهنگاری براساس روزنامهنگاری زرد
این مدرس روزنامهنگاری در بخشی از این جلسه به نوع نگاه فیلم به روزنامهنگاری زرد اشاره و درباره پیشینه آن بیان کرد: سال ۱۹۸۳ نیویورک سان نشریههای یک پنی را راهاندازی میکند که به پنی پرسها معروف است. در این روزنامهها تیتر بزرگ مهم بود که حتی یک نفر در ماشین هم بتواند آن را بخواند و به نوعی دنبال تیترهای زرد بود. تفکر روزنامه نگاری زرد منافع لحظهای دارد. برای تفکر زردها همانطور که مرداک اعتقاد دارد خبر خوب، خبر بد است. فیکنیوزهای امروزه نوه روزنامهنگاری زرد هستند.
شکرخواه درباره نگاه خود نسبت به فیلم بیان کرد: فیلم را از چهار منظر نقد میکنم. جنبه ادبیاتی یا مضمونی، جنبه زبانی یا زبان شناسی، جنبه دراماتیک و جنبه سینمایی که در جنبه مضمونی همان نگاهی که پشت فیلم است را میتوان اشاره کرد. مثلاً این فیلم شمشیرکشی کارگردان با روزنامه نگاری آمریکایی است. جیکجیلنهال بازیگر نقش روزنامهنگار، خونسردی و لبخند عصبی کنندهای در این فیلم دارد که در برخی همکاران ما هم وجود دارد و بسیار خوب این فیلم را بازی کرده است. بعضی فکر میکنند ما چقدر خوش و خوب هستیم اما ما جنگ و قتل و خون و پزشکی قانونی و…. دیدهایم و شاید این موارد برای خبرنگار طبیعی شده است.
این استاد روزنامهنگاری درباره جنبههای سینمایی فیلم تصریح کرد: ما در ابتدای فیلم فردی را میبینیم که دزدی میکند و وقتی پلیس او را میبیند به او پاسخ میدهد که من گم شدهام. این سارق که روزنامه نگار فریلنسر میشود تا پایان به نوعی مسیر خود (دزدی) ادامه هم میدهد و حتی میبینیم وسایل و تجهیزات عکاسی و دوربین را به دست میآورد.
وی اضافه کرد: اصلیترین نقش دبیر سرویسها این است که از خبرنگار شخص مورد نظر خود را بسازند. اینجا هم دبیر این کار را به نوعی انجام میدهد. نینا رومینا اینجا همان سردبیر است که به نوعی بلوم را پیدا میکند.
شکرخواه با اشاره به شخصیت بلوم در این فیلم عنوان کرد: این شخصیت به لئوپولدبلوم در رمان اولیسیس جیمز جویس شباهت دارد که از اندامهای حیوانات و پرندگان تغذیه میکرده است. او در اینجا شخصیتی دارد که با هرکسی آشنا میشود خوب خودش را پرزنت و تحلیل میکند.
تفکر پیشروی در خبر با خون!
وی با اشاره به یکی از تئوریهای راندولفهرست یعنی «اگر خون بریزد، پیش میرود» گفت: این ایده در فیلم هم جاری است و مفهوم آن در شبگرد تکرار میشود. از طرفی بلوم کاراکتر فیلم، خبر تولید نمیکند بلکه میخواهد پول پارو کند. مفهوم خون دایم در فیلم تکرار میشود و حتی دبیر خبر دایم تاکید دارد که سوژه خبر به طور مثال باید زن سفیدپوستی باشد که گلویش خونی باشد.
شکرخواه با اشاره به شخصیت بلوم اظهار کرد: بلوم جملهای دارد که میگوید «رمز موفقیت برقراری ارتباط صحیح است» و این هم قرار است نوعی برجسته سازی داشته باشد و بعد ارتباط او را میبینیم که با دیگر عوامل تولید خبر شکل میگیرد. در این فیلم مدل کلاسیکی از یک کارآفرین آمریکایی است که بلوم را در پایان یک کارفرما نشان میدهد.
روزنامه نگار «شبگرد» دنیا را تاریک میخواهد
وی به صحنهای از فیلم اشاره و بیان کرد: در صحنهای از فیلم، بلوم عینک آفتابی به چشم دارد درحالیکه شب است و نشان میدهد که او اصلاً دنیا را تاریک میخواهد. فیلم یک نیونوار است و همه جا صحنهها تاریک است. از جنبههای سینمایی هم گاهی شاهکار است. او به صحنه قتل میرود و یک تغییر کوچکی روی یخچال و عکسهای آن میدهد و این همان چیزی است که یک روزنامه نگار باید داشته باشد. این صحنه میخواست بگوید دستکاری در این نوع روزنامه نگاری مجاز است. از نظر کشمکش این فیلم مرا یاد فیلم «راننده تاکسی» انداخت.
وی در بخش دیگر با اشاره به پیام که در ارتباطات باید به مخاطب برسد عنوان کرد: ما در این فیلم مخاطب را نمیبینیم. حتی در صحنهای از فیلم، بلوم با یک زن در صحنه حادثه حرف میزند و زن میگوید اصلاً تلویزیون ندارد. در این فیلم مخاطب از بلوم دور نگه داشته شده است و او هیچ فیدبکی از خبرهایش ندارد.
شکرخواه به برخی محورهای فیلم اشاره و عنوان کرد: فیلم روند ثروتمند شدن و سلبریتی شدن را بسیار خوب نشان میدهد. لسآنجلس در حالت معمول یک آرمانشهر است و فیلم از آن یک ویرانه در پایان نشان میدهد.
شکرخواه در بخش پایانی گفت: این فیلم ارجاعی به نظام استاد شاگردی داشت. بلوم و دبیر خبر هر دو با هم پوست اندازی کردند. ما در روزنامه نگاری افرادی را داریم که در دوستی خیلی مهربان هستند اما در کار بسیار سختگیر هستند. از طرفی نزدیک شدن بلوم به این زن که دبیر او بود به دلیل مادی و موقعیت اجتماعی بود و نه احساسی. فیلم نشان میدهد بلوم به صورت آسانسوری ارتقا پیدا میکند و پله پله بالا نمیرود.
به گزارش خبرنگار مهر، فیلم کوتاه «حریم» به تهیه کنندگی پیمان شاه محمدی و علیرضا نظارت و کارگردانی حسین بابائیان، در شانزدهمین دوره جشنواره بین المللی Red Rock (رد راک) آمریکا نامزد دریافت جایزه ویژه هیات داوران بهترین فیلمبرداری فیلم کوتاه داستانی در بخش بین المللی شد.
پیمان شاه محمدی، تهیه کننده و مدیر امور استودیویی و پخش بین المللی فیلم کوتاه «حریم» در این باره توضیح داد: فیلم کوتاه «حریم» در اولین حضور بین المللی خود نامزد کسب جایزه ویژه هیات داوران بهترین فیلمبرداری از شانزدهمین دوره جشنواره بین المللی Red Rock آمریکا شده است. یونس سبزی مدیر فیلمبرداری این فیلم کوتاه با آثاری چون فیلم سینمایی «نفس» (گروه فیلمبرداری)، سریال «بچه مهندس» (فیلمبردار)، توانست در بین کاندیدای جشنواره بین المللی رد راک آمریکا حاضر شود.
وی ادامه داد: این جشنواره در شانزدهمین دوره خود بیش از ۴۰ عضو کمیته پیش نمایش آثار به اضافه ۱۶ داور از صنعت فیلم امسال داشته است و بیش از ۱۰۰ فیلم در جشنواره و بازار فیلم رد راک پذیرفته شده اند. در مورد داوران سرشناس این جشنواره معتبر می توانم به بن پرادفوت نامزد اسکار اشاره کنم. این جشنواره هر ساله در یوتای جنوبی آمریکا برگزار می شود و در طول این سال ها به یک جشنواره بین المللی «با ارزش ورود بالا» تبدیل شد و در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ در فهرست جشنواره های برتر مجله معتبر «مووی مِیکر» قرار گرفته است. شانزدهمین دوره جشنواره بین المللی Red Rock آمریکا به صورت رسمی از ۱۲ تا ۱۴ ژانویه ۲۰۲۳ برابر با ۲۲ تا ۲۴ دی ماه ۱۴۰۱ در ستن جورجِ یوتای ایالات متحده برگزار شد. مراسم معرفی نامزدها و برندگان این جشنواره نیز در ۱۵ ژوئن در شهر سدار آمریکا برگزار شد.
شاه محمدی درباره ویژگی های «حریم» عنوان کرد: «حریم» یک دغدغه هنری مهم برای تمام عوامل آن به حساب می آید. خشکسالی و به موازات آن حقوق بشر و بحران زنان و کودکان فقیر از جمله مسایلی است که «حریم» به صورت مستقیم به آنها میپردازد.
وی در پایان اشاره کرد: دومین حضور بین المللی فیلم کوتاه «حریم» در ناپولی ایتالیا و در جشنواره بین المللی فیلم کوتاه accordi @DISACCORDI بود که ۷ تا ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲ برابر با ۱۶ تا ۲۲ آبان ماه ۱۴۰۱ برگزار شد.
در فیلم «حریم» مهرانه عزآباد، رضا رباط جزی، نریمان علی لیواری و نازنین زهرا احمدی به ایفای نقش پرداختهاند.
سایر عوامل این فیلم عبارتند از نویسنده و کارگردان: حسین بابائیان، تهیه کنندگان: پیمان شاه محمدی، علیرضا نظارت، مدیر فیلمبرداری: یونس سبزی، مدیر صدابرداری: حمید زیباکلام، دستیار کارگردان: میلاد حسینی، برنامه ریز: غلامرضا آقایاری، منشی صحنه: سمیه جهانشاهی، آهنگساز: محمدرضا سیفی، طراح گریم: الدوز عزیزی، عکاس: کیمیا غفاری.
بدرقه پیکر ایرج تقیپور و بیژن سراجی، درگذشت یک بازیگر و یک خواننده، اعلام سینماهای پرفروش کشور، برگ برنده یکتا ناصر، توقف سریال فخیمزاده و چالشهای سریال جدید عطاران، اظهارات ضرغامی درباره شجریان، هنگامه قاضیان و منوچهر آتشی، وضعیت سلامت رضا بنفشهخواه، واکنشهایی به هتک حرمت قرآن، تورهای کنسرت همایون شجریان، علیرضا قربانی، حمید متبسم و کیهان کلهر در خارج از ایران، ثبت بافت تاریخی شیراز، ساخت یک بازار جدید در کرمان و حواشی آن، تخریب کاشیهای مسجد وکیل شیراز، ثبتنام اربعین و چند کشف تاریخی مهم گزیده اخبار فرهنگی هنری این هفته بودند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم مستند داستانی «قورقوشوم» به کارگردانی مشترک حسین نجاری و فاطیما سیاحتی و به تهیهکنندگی موسسه فرهنگی سینمایی مشکات پس از حضور در جشنوارههای لهستان، آلمان، جمهوری چک و گرجستان این بار در کشور هندوستان رقابت خواهد کرد.
این مستند که مسئولیت پخش بینالمللی آن بر عهده درگاه «فیلم ایران» است، قرار است در ۱۸ شهر هند نمایش داده شود و با دیگر فیلمهای راه یافته به دهمین فستیوال «جگران» رقابت کند.
جشنواره بینالمللی فیلم «جگران» هر ساله ۴۰۰ اکران سینمایی در ۱۸ شهر کشور هندوستان برگزار میکند.
اکران فیلمهای راه یافته به فستیوال «جگران» از ۳ آگوست (۱۲ مرداد) آغاز و در نهایت بعد از ۶ هفته (۴۲ روز) در روز ۱۵ اکتبر (۲۳ مهر) در شهر بمبئی به پایان میرسد.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-زهرا منصوری: در همین سالهایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایدهآلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمیکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر تلاش دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
فیلم کوتاه «مرثیه ناتمام» سی و دومین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگوها میزبان عواملش بودیم.
«مرثیه ناتمام» از محصولات باشگاه فیلم سوره است که میتوان آن را یک «تیزر فرهنگی» هم دانست که بهعنوان یکی از زیرشاخههای کاربردی سینمای کوتاه در دوران بالا رفتن سرعت مصرف محصولات نمایشی، بازار تولید و عرضه آن در سالهای اخیر گرمتر هم شده است.
این فیلم کوتاه روایتی ساده درباره مواجهه یک گروه نوجوان با فرهنگ و آئین عاشورا دارد؛ کودکانی که در جهان پاک خود جلوی «شمر» تعزیه را میگیرند تا نتواند امام (ع) و خاندانش را به شهادت برساند.
احمد حیدریان کارگردان «مرثیه ناتمام» پیش از این با فیلم کوتاه «پیش از بهشت» در اولین نوبت از سلسله گفتگوهای «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» مهمان خبرگزاری مهر شده بود.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با احمد حیدریان کارگردان و حامد یامینپور تهیهکننده فیلم کوتاه «مرثیه ناتمام» است.
* اصلیترین ویژگی «مرثیه ناتمام» نگاه متفاوت آن برای پرداختن به فرهنگ عاشورا از نگاه کودکان است. چگونه به این ایده رسیدید؟
احمد حیدریان: واقعاً اینگونه نبود که از همان ابتدا تصمیم بگیریم که داستان را از نگاه کودکان روایت کنیم. بیشتر بهدنبال یک روایت متفاوت از کلیشههای مرسوم بودیم. این فیلمنامه هم فیلمنامهای بود که سالها در باشگاه فیلم سوره بود و به نوعی شاید من برای ساخت آن زنبیل گذاشته بودم! میخواستم خودم از ساخت این ایده، لذت ببرم. واقعاً علاقه داشتم کاری را برای امام حسین (ع) بسازم و از میان ایدهها و متنهایی که در اختیار ما بود، متنی که بتوان کمی عمیقتر به آن پرداخت و یک آن جذاب و فضای مانور در روایت برای شخص من داشته باشد، همین متن بود. از زمانی هم که با این متن مواجه شدم برای ساخت آن زنبیل گذاشتم. نکته اصلی این فیلمنامه هم زاویه نگاه تازه آن به ماجرای محرم و تعزیه بود. همین زاویه نگاه هم من را گرفتار کرده بود.
* هدفگذاریتان هم مخاطب کودک و نوجوان بود؟
حیدریان: اتفاقاً فکر میکنم مخاطب این کار بیشتر بزرگسالان هستند. این کار به نوعی روایت نگاه بامعرفتی است که کودکان نسبت به این مفاهیم دارند و ما آن را فراموش کردهایم. از این منظر شخصاً مخاطب اصلی این کار را بزرگسالان میدانم.
یامینپور: برای کارهای تکراری در حوزههای مدشده حتی تا چندین میلیارد هم هزینه میکنند اما حاضر نیستند برای کاری با حدود ۱۰۰ میلیون تومان، دست به جیب شوند. این شرایط باعث میشود مای نوعی هم دیگر به فکر کارهای جدید و ایدههای متفاوت نباشیم
حامد یامینپور: فرآیند ساخت این کار که فقط ۴ دقیقه است، برای ما یک سال زمان برد. دلیل اصلیاش هم نبود درک مناسب نسبت به همین «زاویه نگاه متفاوت» بود. این متفاوت دیدن معمولاً در تولیدات باشگاه فیلم سوره وجود دارد اما فهم آن گویی برای برخی مدیران چندان ساده نیست. همین نگاه متفاوت گاهی مانع همراهی سفارشدهندگان میشود.
گاهی یک قالب تولید محتوا، مد میشود و همه سفارشدهندهها گویی ترجیح میدهند در همان حوزه هزینه کنند. گاهی حتی تولیدات متفاوت را از منظر دستاورد، با آن کارهای مدشده، مقایسه میکنند. محرم پارسال متن این فیلمنامه را داشتیم و برای تولید آن هم دورخیز کردیم، اما نشد.
* باشگاه فیلم سوره خودش از مراکزی است که روی این دست تولیدات سرمایهگذاری میکند و فیلم شما هم محصول همین باشگاه است. الان متوجه منظور شما از این گلایه و اعتراض نمیشوم!
یامینپور: باشگاه دو حوزه فعالیت دارد. یکی بخش فیلمکوتاه است، که در این بخش ردیف بودجه مشخصی برای حمایت از فیلمسازان وجود دارد. بخش دیگر اما مربوط به تیزرهای فرهنگی است. تولیدات این بخش هم معمولاً به فیلمسازانی سپرده میشود که از مرحله آزمون و خطا عبور کردهاند و میدانیم که میتوانند محصولات باکیفیتی ارائه کنند. باشگاه برای تأمین بودجه تولیدات این بخش، سراغ نهادها و ارگانهای دیگر میرود. سالهاست که همین روال را دارد. مثلاً در سالیان گذشته کمیته امداد، شهرداری تهران، آستان قدس رضوی، سازمان تبلیغات اسلامی و بسیج صداوسیما نهادهایی بودند که تیزرهای باشگاه با حمایت آنها ساخته شده است. در مورد بخش فیلم کوتاه هم باید بگویم که برای بخش فیلمکوتاه بودجه اندکی وجود دارد اما برای این جنس تولیدات، نیاز به تأمین اعتبار و منابع از بیرون است. تلاشی که ما برای تأمین بودجه این تیزر داشتیم، تجربه تلخی برایمان بود که اگر نیاز شد در ادامه عرض میکنم.
* نمیتوانید بازهم کمی شفافتر بگویید مرجع این گلایه کجاست؟ آیا کسی باید اجازه ساخت این کار را به شما میداد؟
یامینپور: نه بحث اجازه نیست، الحمدلله از حیث اعتماد و اجازه چه از سوی سازمان سینمایی حوزه هنری و چه سازمان تبلیغات اسلامی اعتماد مناسبی نسبت به مدیران باشگاه فیلم سوره وجود دارد. بحث تأمین مالی و حمایت از ایده و نگاه متفاوت است که سایر نهادها مخاطبش هستند.
* یعنی نهادها و مراکزی که بودجهای برای حمایت از این دست تولیدات در اختیار دارند، به راحتی به ایدههای نو و متفاوت اعتماد نمیکنند.
یامینپور: بله. به فیلمسازان اعتماد نمیکنند. با رفتاری که من از آنها میبینم تصور میکنم دنبال قصههای سرراستتر و موضوعات دمدستیتر هستند.
* این نگاه در کارهای مذهبی گویی پررنگتر هم هست.
یامینپور: بله و البته خطرش هم بیشتر است. با احترام به همه تولیدات و قالبهای مختلفی که این روزها وجود دارد، ناگهان یک قالب خاص چنان فراگیر میشود که همه مدیران تصمیمگیر در این نهادهای حمایت کننده احساس میکنند فقط روی همین گونه باید سرمایهگذاری کنند! برای کارهای تکراری در این حوزههای مدشده حتی تا چندین میلیارد هم هزینه میکنند اما حاضر نیستند برای کاری با حدود ۱۰۰ میلیون تومان، دست به جیب شوند. این شرایط باعث میشود مای نوعی هم دیگر به فکر کارهای جدید و ایدههای متفاوت نباشیم و انگیزهی تعدادی فیلمساز جوان تحتالشعاع قرار بگیرد.
* در این مورد خاص، برای «مرثیه ناتمام» سرانجام کدام نهاد فرهنگی حاضر به سرمایهگذاری و اعتماد به شما شد؟
یامینپور: مرکز رسانهای نهضت پذیرفت که نیمی از بودجه کار را تأمین کند. اما ۶ الی ۷ نهاد دیگر بودند که ما به آنها مراجعه کردیم و بهرغم پشتوانه مالیای که داشتند، حتی به اندازه ۵۰ میلیون تومان هم حاضر به حمایت نشدند. نهادهایی که شما هم به خوبی آنها را میشناسید و برای برخی برنامههای روتین و روزمره خود چندین میلیارد هزینه میکنند، اما برای ۵۰ میلیون تومان، به فکر حساب و کتاب افتاده بودند!
* یکی از نکات این فیلم، عبور از فضای شعارزده و ایدئولوژیک، آن هم درباره مضمونی است که بهشدت ظرفیت آن را داشته است. چگونه به این روایت خالص از زاویه نگاه یک کودک رسیدید؟
حیدریان: من خیلی خوشحالم که از نگاه خودم هم وقتی امروز کار را میبینم، احساس میکنم که شعاری نشده است. واقعاً هم نمیدانم ریشه این اتفاق کجاست! اعتراف میکنم میترسیدم برخی لحظات و دیالوگهای فیلم خیلی شعاری بشود و در دکوپاژ هم خیلی نمیدانستم چه باید بکنم که این اتفاق رخ ندهد اما اتمسفری در فیلم شکل گرفته است که در قالب آن حتی همین لحظات و دیالوگها هم دیگر شعاری نیستند. واقعاً هم نمیتوانم توضیح دهم چه اتفاقی رخ داده است…
* اگر کاری را آگاهانه انجام داده بودید، قطعاً در خروجی نمود پیدا میکرد و میشد همان شعارزدگی!
حیدریان: شاید هم همینگونه است.
حیدریان: واقعاً گعدههای دوستانه و در عین حال کاملاً حرفهای در باشگاه فیلم سوره شکل میگیرد که به راحتی میتوانی ایدهها و سوالهایت را در آنها مطرح کنید. همه باهم تبادل نظر و مشورت داریم و اینگونه هم نیست که این مشورتها صورت آکادمیک هم داشته باشد
* فیلم در کلیت در جایی میان تراژدی، کمدی و حتی فانتزی ایستاده است و حفظ تعادل روایت در چنین مرزی، یک هنر است. اما در همان پلان اول، رنگ تیشرت بازیگر نوجوان که بهشدت تمثیلی و نمادپردازانه شده است، خیلی توی ذوق میزند! شما که نمیخواستید از اساس یک کار شعاری و نمادین ارائه دهید، چرا این یک مورد را این اندازه مستقیم نشانهگذاری کردهاید؟
حیدریان: گاهی شرایط تولید به گونهای است که دست به انتخابی میزنی که در خروجی تأثیر دیگری از آن میگیری…
* یعنی نگاه نمادین به سه رنگ تیشرت این نوجوان نداشتید؟
حیدریان: واقعاً نداشتم. حتی اگر جای رنگ قرمز و سبز در لباس این نوجوان جابهجا، چنین برداشتی هم اتفاق نمیافتاد! واقعیت این است که در روز تولید در میان چند لباسی که موجود داشتیم، این یکی را برای چنین کاراکتری مناسبتر دیدم و واقعاً هیچ عامل دیگری در این انتخاب دخیل نبود. البته قطعاً اگر به عقب بازگردم، شاید لباس دیگری را انتخاب کنم! تأکید میکنم که خودم اینگونه به فیلمها نگاه نمیکنم و ترجیحم این است که داستان فیلمها را دنبال کنم.
* بازیگران نوجوان فیلم چقدر خوب هستند! درباره انتخاب آنها بگویید.
حیدریان: رسیدن به ترکیب این بچهها هم بهنوعی اتفاق بود. با وجود زمان طولانی ضبط سکانسها، بچهها واقعاً خسته نشدند و خیلی هم نمکین دیده میشوند. دست محمد رحمانیان که مسئول انتخاب هنروران بود، درد نکند!
یامینپور: درباره نکتهای که ناظر به نگاه متفاوت این اثر به آن اشاره کردید، بد نیست به این موضوع اشاره کنم که کارهای باشگاه فیلم سوره، معمولاً محصول یک فرآیند جمعی از سوی یک تیم منسجم، خلاق و به زعم من هنرمند است. همه اعضای باشگاه درباره جزییترین مسائل نظر میدهند. چند کارگردان که هر کدام خودشان استعدادی محسوب میشوند، در کنار یکدیگر کار میکنند و درباره کار یکدیگر هم نظر میدهند. پختگیای که اتفاق میافتد، محصول همین فرآیند است. رویکرد مسئولان باشگاه هم این است که تا میتوانند خروجی آثار را به استانداردهای هنری نزدیک کنند و از کارهای شعاری فاصله بگیرند. این اتفاق در یک فرآیند رخ میدهد که خروجیاش میشود اثری مانند «مرثیه ناتمام».
حیدریان: واقعاً گعدههای دوستانه و در عین حال کاملاً حرفهای در باشگاه شکل میگیرد که به راحتی میتوانی ایدهها و سوالهایت را در آنها مطرح کنید. همه باهم تبادل نظر و مشورت داریم و اینگونه هم نیست که این مشورتها صورت آکادمیک هم داشته باشد. در لابهلای حرفهای روزمره رفت و برگشتهای نظری داریم و این بسیار روی کیفیت خروجی آثار تأثیرگذار است.
* در ابتدای گفتگو به ماجرای تأمین بودجه و سرمایه اشاره کردید اما میدانیم تیزرسازی، در ذات خود جنبه اقتصادی هم دارد و جنس از تولید است که میتوان نگاه سودآور هم به آن داشت. کمااینکه هستند فیلمسازان مطرحی که همچنان تیزرسازی را دنبال میکنند. شما در فرآیند کار خود به فکر سودآوری اقتصادی نیستید؟
یامینپور: این سبک از تیزرسازی که برخی آنرا تیزر داستانی و برخی تیزر فرهنگی میدانند، اساساً ماهیت متفاوتی از آن سبک تیزرسازی دارد که در قالب تبلیغات تلویزیونی هم میتواند جای بگیرد و یک منطق اقتصادی پشت آن است. چند سال پیش در مقطعی شاهد بودیم به واسطه جنسی از تیزرهای تبلیغاتی برای کمیته امداد که حسین دارابی و برخی بچههای دیگر آنها را کارگردانی میکردند، این دست از تیزرها هم توانست به مرحله سودآوری اقتصادی برسد.
یامینپور: الان که شرایط عجیبتر هم شده است و شنیدهایم سازمانها و نهادهای فرهنگی و هنری هم دارند به فهرست بازرگانی صداوسیما میروند و این اتفاق، اتفاق بسیار عجیبی است. یعنی حتی نشان دادن لوگوی یک سازمان فرهنگی، مشمول شرایط بازرگانی صداوسیما میشود!
در آن مقطع شاهد اتفاقی متفاوت بودیم که گویی یک نهاد فرهنگی، تیزر داستانی را بهعنوان یکی از بازوهای اجرایی در حوزه برندینگ خود به رسمیت شناخته است. آن نهاد به این نتیجه رسید که تیزرهای تبلیغاتیاش را نمیتواند به همان گروههایی بسپارد که مثلاً برای پفک هم تبلیغات میسازند. در عین حال هم بهدنبال برندسازی برای خود بود. حاصل این نگاه تولید همان تیزرهای داستانی بود که واقعاً هم در برندسازی کمیته امداد بسیار مؤثر بود.
در آن مقطع، تقاطع این دو حوزه بهخوبی شکل گرفت اما در شرایط امروز، نهادهای به خصوص فرهنگی-اجتماعی خیلی متوجه ارزش و اهمیت این دست از تولیدات نیستند. گروه ما هم در حال حاضر تقاطعی با سازمان و یا نهاد مشخصی برای ساخت تیزرهای فرهنگی، با این رویکرد اقتصادی پیدا نکردهاست. تیزر فرهنگی گویی امروز برای سازمانها و نهادها سربار و مزاحم است!
در شرایط فعلی واقعاً ساخت تیزرهای فرهنگی برای ما آورده اقتصادی به همراه ندارد. گرفتاری و هزینه این تولیدات خیلی بالاتر از آورده مالی آن است. با نگاههایی که اشاره کردم در مجموعههای صاحب بودجه نسبت به تولیداتی با نگاه متفاوت وجود دارد، نمیتوان انتظار تولید کارهایی از جنس «پیش از بهشت» و «مرثیه ناتمام» را داشت. چه میشود که بعد از ۴۰ سال کار تکراری با موضوع فلسطین، ناگهان اثری با کیفیت «پیش از بهشت» با نگاهی کاملاً متفاوت تولید میشود؟
حیدریان: یکی از این دوستان مسئول را جایی در یک مراسم دیدم، به من پیشنهاد داد «پیش از بهشت ۲» را بساز، هر چه بخواهی پول میدهیم! (خنده جمع) واقعاً نمیفهمیدم منظورش چیست! خیلی از این دوستان حتی روی محصول هم سرمایهگذاری نمیکنند، روی موج بازخوردهای بعد از تولید محصول میخواند سوار شوند!
یامینپور:: همین الان برای پخش تلویزیونی همین کار حاضر و آماده هم ما چالشهایی داریم.
* یعنی امتیاز پخش آن را تلویزیون از شما نخریده است!
یامینپور: خیر. البته منطقی آن این است که باید پولی پرداخت شود! اما حتی رایگانش را هم به سختی میپذیرند. خیلی از دوستانی که امروز در سازمان صداوسیما هستند، از دوستانی هستند که هر جا ما را میبینند اعلام آمادگی میکنند که کارهای تازه ما را پخش کنند. مثلاً با مدیر فلان شبکه رفیق هستیم و وقتی کاری را برای پخش میفرستیم، متوجه میشویم تنها یک بار آن را پخش کرده است! الان که شرایط عجیبتر هم شده است و شنیدهایم سازمانها و نهادهای فرهنگی و هنری هم دارند به فهرست بازرگانی صداوسیما میروند و این اتفاق، اتفاق بسیار عجیبی است. یعنی حتی نشان دادن لوگوی یک سازمان فرهنگی، مشمول شرایط بازرگانی صداوسیما میشود!
یامینپور: شاید این مسئله برای کسی اهمیت نداشته باشد اما وظیفه ماست بگوییم نهالی که طی ۸ الی ۹ سال، آرامآرام رشد کرده و بارور شده است، دارد تعطیل میشود. واقعاً دوست دارم تیتر بزنید که دفتر تیزرسازی باشگاه فیلم سوره در آستانه تعطیلی است!
* چه شرایط عجیبی. بهعنوان سوال آخر کمی از شرایط این روزهای جریان تیزرسازی در باشگاه فیلم سوره بگویید.
یامینپور: چند سالی است که باشگاه سوره تلاش داشته تا با نگاهی متفاوت فضای میان سینمای کوتاه و تیزرهای تبلیغاتی را پر کند. در مناسبتها و موضوعات مختلف هم تولیداتی داشتیم که نمونهاش همین کار «مرثیه ناتمام» است. یا تیزر «سرباز» که با موضوع زندگی حاج قاسم، در همان اولین سالگرد شهادت ایشان ساخته شد. یا اثر «کفشدزدک» که نگاهی متفاوتی به مقولهی فرزندآوری بود. یا تیزر «اونا» به مناسبت روز دختر که سر و صداهای فراوانی در زمان انتشارش به پا شد. با تمام این کارنامه، امروز که با هم صحبت میکنیم، دفتر تیزر و نماهنگ باشگاه فیلم سوره، در آستانه تعطیلی است، صرفاً به دلیل همان نگاهی که اشاره کردم نسبت به کارهای نو و متفاوت وجود دارد. نمیدانم این خبر آیا برای کسی مهم هست یا نه، اما برای خودمان بسیار مهم است و جمعی که پای تولید اثر با کیفیت در این حوزه ایستاده شرایط مناسبی به لحاظ روحی و انگیزشی ندارد.
حیدریان: بله و این در شرایطی است که ما پیشتر سالی ۱۳ الی ۱۴ تیزر تولید میکردیم.
یامینپور: نمیدانم بعد از این کار، تا پایان امسال آیا اتفاق بهتری رخ میدهد یا نه اما چشماندار خوبی پیشرویمان نیست. شاید این مسئله برای کسی اهمیت نداشته باشد اما وظیفه ماست بگوییم نهالی که طی ۸ الی ۹ سال، آرامآرام رشد کرده و بارور شده است، دارد تعطیل میشود. واقعاً دوست دارم تیتر بزنید که دفتر تیزر و نماهنگ باشگاه فیلم سوره در آستانه تعطیلی است! ما هم با وجود اینکه جوان هستیم اما دیگر برای سروکله زدن با مدیران و تلاش برای قانع کردن آنها، انرژی نداریم. هم پیشنهاد و هم امکان ساخت اثر در قالب فیلم و سریال را داریم به نظرم بهتر است روی آنها تمرکز کنیم. در حالی که به شدت اعتقاد داریم امروز این قالب میتواند بخشی از نیاز انتقال مفاهیم به جامعه را به دوش بکشد. و فقط میتوانم بگویم: حیف…