X

بایگانی فینال

دفتر سینمایی

غرفه جشنواره فیلم ۱۰۰ در پردیس ملت برپا می‌شود – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: غرفه دوازدهمین جشنواره فیلم ۱۰۰ در پردیس سینمایی ملت طی ایام برگزاری سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، میزبان علاقه مندان به شرکت در این رویداد سینمایی است.

به گزارش سینماپرس، رویکردها و سیاست های دوازدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های صد ثانیه‌ای در سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران تشریح می‌شود.

این غرفه که از تاریخ ۱۸ الی ۲۱ آبان ماه در پردیس سینمایی ملت برقرار است، پاسخگوی علاقه مندان به شرکت در دوازدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های صد ثانیه‌ای خواهد بود.

دوزادهمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های صد ثانیه‌ای به دبیری علی قربانی ۸ الی ۱۰ اسفند ۹۷ در تهران برگزار می‌شود. آخرین مهلت ارسال اثر به این رویداد سینمایی، پایان دی ماه امسال است.

فراخوان، جزئیات و قوانین شرکت در این جشنواره بر سایت ۱۰۰fest.com قرار دارد.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

عکس/ نشست خبری فیلم کوتاه تهران



عکس/ نشست خبری فیلم کوتاه تهران


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برنامه «روضه شمس» روی آنتن شبکه پنج – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: برنامه «روضه شمس» بصورت زنده و مستقیم از حرم امام رضا (ع) از امشب دوشنبه ۱۴ آبان ماه روی آنتن شبکه پنج سیما می رود.

به گزارش سینماپرس، «روضه شمس» عنوان برنامه ای زنده از گروه معارف شبکه پنج سیما است که از امشب دوشنبه ۱۴ آبان ماه ساعت ۲۲:۱۰ روی آنتن شبکه پنج سیما می رود.

این ویژه برنامه به تهیه کنندگی و اجرای سید عبدالرضا رضوی از امشب تا پایان ماه صفر از شبکه پنج سیما پخش می شود.

رضوی در توضیح این برنامه ترکیبی گفت: «روضه شمس» با آیتم های مختلفی همچون دعوت از کارشناس مذهبی، گزارش پیاده روی زائران از شهرهای مختلف به سوی حرم امام رضا(ع)، پخش مداحی ویژه این ایام، پوشش تصویری سینه زنی زائران رضوی در حرم مطهر هر شب به مدت ۴۰ دقیقه با مخاطبان همراه می شود.

مجری این برنامه توضیح داد: برنامه «روضه شمس» امشب به موضوع زندگی به سبک رضوی با کارشناسی محمدعلی رجبی دوانی می پردازد.

برنامه «روضه شمس» بصورت زنده و مستقیم از حرم امام رضا (ع) روی آنتن شبکه پنج سیما می رود.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

درگذشت هنرمند انقلابی در راه بازگشت از راهپیمایی اربعین – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: سیدمحمد ساجدی گرافیست انقلابی در مسیر بازگشت از راهپیمایی اربعین حسینی بر اثر تصادف درگذشت.

به گزارش سینماپرس، سیدمحمد ساجدی گرافیست انقلابی که به همراه خانواده اش در مسیر بازگشت از راهپیمایی اربعین حسینی دچار سانحه رانندگی  شده بود، جان به جان‌ آفرین تسلیم کرد.

در پی درگذشت این هنرمند بنیاد فرهنگی روایت فتح پیام تسلیتی را منتشر کرد.

در متن این پیام آمده است:

«انا لله و انا الیه راجعون

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم

عروج ملکوتی و شهادت گونه فرهیخته بسیجی و مخلص و محب آستان آل الله مرحوم سیدمحمد ساجدی به همراه همسر و دو فرزند دلبندش سخت جانفرسا و جان کاه است.

بی شک این رحلت عارفانه آن هم در ایام سوگواری مصائب آل الله علیهم السلام اجمعین هبه‌ای بود که از سوی این خاندان جلالت ماب به این عاشق راستین و هنرمند با اخلاق جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی عنایت شد و رضوان ابدی حضرت دوست مآوای وی و خانواده‌اش شده است.

بنیاد فرهنگی روایت فتح به نمایندگی جمعی از هنرمندان متعهد و انقلابی، درگذشت این مجاهد عرصه هنر ارزشی را محضر عموم عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) تسلیت عرض کرده و از درگاه حضرت حق غفران بی‌منتها و رحمت واسعه الهی را برای درگذشتگان این حادثه تلخ مسئلت دارد.»

خودروی مرحوم سید محمد ساجدی در مسیر بازگشت از کربلای معلی به همراه خانواده دچار سانحه شد که متاسفانه در این حادثه اسفناک همسر و ۲ فرزند دختر وی نیز به دیار باقی شتافتند و فرزند دیگر وی نیز هم اکنون در وضعیت کما قرار دارد که آرزوی شفا عاجل برای وی داریم


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«کیوسک»؛ برنامه‌ای معلق میان فرم و محتوا – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: یک سردرگمی محتوایی و فرمی در برنامه کیوسک وجود دارد که به فقدان گفتمانی برنامه و دوگانگی مولفان دامن می‌زند.

برنامه «هفت» با فریدون جیرانی زمانی آغاز شد که او ۳۵ سال تخصص اکتسابی در حوزه سینما داشت و با یک آگاهی ژورنالیستی – حرفه‌ای پایه برنامه هفت را گذاشت.

جیرانی چندین سال اداره کننده نشریات سینمایی مختلفی بود و با اتکا به فعالیتش در سینما به برنامه هفت آمد. هر چند دوره‌ای که او اداره کننده‌ هفت بود، مناقشات فرامتنی اصالت داشت به متن سینما و جنجال‌های فرامتنی‌ برنامه‌اش را گرم نگاه می‌داشت و متن و محتوای آثار و رویه سی و اندی ساله سینما را به مسیر اصلاح هدایت نمی‌کرد.

افخمی نقطه مقابل او بود و نقصان‌های جیرانی را جبران کرد و مصائب و موضوعات اصلی سینمایی را به متن برنامه هفت آورد. در رفت و آمد جیرانی و افخمی، محمود گبرلو سینمایی نویس قدیمی، اجرای هفت را بر عهده گرفت و هفت تبدیل به تریبون‌ تلویزیونی سینماگران شد. هفت دوره گبرلو به جای گفتمان، گفت‌وگو را در برنامه حاکم کرد که البته از هر منظری اشکالی به این تغییر رویه وارد نیست، این هم مسیر متفاوتی بود اما جریان‌ساز نشد.

در میان اما عده‌ای هم تصور کردند که چون محمود گبرلو توانسته از پس اداره هفت برآید، ساختن چنین برنامه‌هایی بسیار سهل و آسان است. دو صندلی می‌گذاریم و یکی از اهالی سینما را دعوت می‌کنیم و راجع به یک موضوع صدبار سخن گفته شده، گفت‌وگو می‌کنیم.  

برنامه کیوسک که اخیرا از شبکه سوم سیما پخش می‌شود نمونه مشوش و مغشوشی از همین طرز تلقی است. این تحلیل اتکا به چند استدلال در حوزه برنامه سازی سینمایی، اتکا به بررسی فرم و ساختار دارد چون سازندگان کیوسک در دوره نیمچه‌روزنامه‌نگاری غیرحرفه‌ای خود در حوزه سینما، نوشتارهایی شبیه شب‌نامه‌های سیاسی در ابتدای فعالیتشان را با اتکا به نقد و تمییز محتوا می‌نوشتند و اصالت را به محتوا می‌دادند و در دو سال گذشته، قبل از ساختن کیوسک تغییر رویکرد داده و کاملا فرمالیست شدند.

اگر مجموع کلمه فرم که بولتن جشنواره‌ای «نقد روز» به سردبیری، سردبیر برنامه کیوسک منتشر کرده را مرور کنیم، گرایش عجیبی به کلمه فرم و ارجاعات متعددی  به این عبارت وجود دارد. گروهی که تا قبل از ساختن این انجمن دعوی بررسی محتوا را داشتند.

حالا بر اساس همان عبارت فرم می‌توان اغتشاش در برنامه کیوسک را کشف کرد. با ارجاعاتی در همین متن با استناد به مولف بودن افخمی و جیرانی، آنان اداره کننده برنامه‌ای گفت‌وگو محور بودند که ساختار تاک‌شو دارد. جیرانی یا خودش مدعو را به چالش می‌کشید یا میزانسن مناظره فراهم می‌کرد و افخمی‌ هم گاهی چنین فرمولی را تکرار می‌کرد، در کدامیک از برنامه‌های کیوسک این ساختار وجود دارد؟ چالشی‌ترین برنامه کیوسک، مناظره میان محمد خزاعی و محمدمهدی عسگرپور به مسیری انحرافی کشیده شده، چون مولفان کمترین آگاهی راز میزانسن مناظره داشتند و متاسفانه این مناظره به ضرر محمد خزاعی تمام شد، در صورتیکه گفتمان خزاعی اصالت بیشتر نسبت به دیدگاه‌های فعلی عسگرپور درباره انتخاب نماینده ایران به اسکار دارد.

ذات برنامه بر مونولوگی خسته کننده بنا شده، و در قمست‌های نخست، روند منولوگ‌های پیام دهکردی، ابولحسن داوودی، مسعود اطیابی، تصدیق کننده چنین نظری است.

 در سایر قسمت‌های برنامه، مهمانانی با دیدگاه‌های همسان دعوت می‌شوند که از قضا موضع مشابهی درباره موضوعات مطروحه در برنامه دارند. مثلا در قسمتی که حامد عنقا، مسعودآب‌پرور و محسن شاه‌محمدی صحبت‌های مشابهی درباره ساختار تولید سریال در تلویزیون ارائه کردند. هیچ چالشی درنمی‌گیرد، هیچ مخالفت یا موافقت خاصی ارائه نمی‌شود و تمام آنچه مطرح می‌شود، کپی پیست جدل‌های رسانه‌ای است که در بیست سال اخیر در رسانه‌های مکتوب و مجازی تکرار می‌شود.

 مثلا برنامه‌ای که به سینمای کمدی اختصاص داشت، دو کارگردان کمدی فقط درباره‌ فیلم‌شان حرف زدند، حتی مخالفت مجری گاهی چالشی به نظر می‌رسید نه صحبت‌های مطرح شده تازگی داشتند و برنامه جنبه تحلیل به خود گرفت. این روند مهمانان همسان و هم نظر در عمده برنامه‌های کیوسک ادامه داشت، مثلا در نقد سینمای جنگ، سعید قطبی‌زاده و آرش خوشخو با نظرات همسانی به برنامه آمدند. در حوزه سینما کودک حسین قناعت و غلامرضا رمضانی با آراء مشابهی پای در کیوسک گذاشتند. یعنی بر خلاف ذات سینما که دیالوگ است، سازنندگان کیوسک به دنبال مونولوگ هستند. حتی بحث پولشویی در سینما را هم با دعوت دو دیدگاه همسان، یعنی غلامرضا موسوی و منصور لشگری قوچانی، نابود کردند. بحثی که می‌توانست منازعه بزرگ در پولشویی را به خوب واکاوی کند. کاملا مشخص است که در ساختار و تولید کیوسک، سواد رسانه‌ای توسعه مدار حاکم نیست. افرادی که در مطبوعات قلم زدند و قلمشان سوداگر و جریان ساز نبود و  با رابطه نه براساس شایستگی، در چند برنامه عنوان سردبیری به آنان الصاق شده، نمی‌توانند برنامه سینمایی یا هنری متفاوت خلق کنند، مردم به برنامه‌هایی مثل کیوسک خواهند خندید، چون نه تخصصی است و نه مردمی.

متاسفانه دریافت سازندگان با ادعای فرمالیست‌ بودن (استناد به بولتن‌های ماقبل از برنامه) از فرم یک برنامه‌ سینمایی کنار هم قرار نهادن دو صندلی و گفت‌وگو درباره موضوعاتی است که مسئله مخاطب نیست، بیشتر مسائل مدیران است، مثل برنامه روز گذشته درباره تولید سریال در شبکه نمایش خانگی. مسئله تولید موضوعی عمومی نیست، بلکه موضوعی مدیریتی است و ارتباطی به مردم ندارد. این موضوعات و مسائل باید در مطبوعات، رسانه و خبرگزارها مطرح شود و آنقدر جنبه عمومی پیدا نمی‌کنند که در یک برنامه تلویزیونی مطرح شود و حتی اگر قرار به پرداختن بدین موضوع  است باید از زاویه‌ای بدان می‌پرداختند که موضوع جنبه عمومی‌تری پیدا می‌کرد.

مثلا یک شماره از برنامه به حمیدنعمت‌اله به عنوان یکی از مهمترین کارگردانان یک دهه اخیر اختصاص پیدا می‌کند، این خود مهم‌پنداری نعمت‌اله را چه کسی کشف کرده و به آن رای داده است. تعداد مخاطبان آخرین فیلم نعمت‌اله «شعله‌ور»، از صد هزار نفر به زحمت عبور کرد. یعنی از ۸۵ میلیون ایرانی ۱۰۰ هزار نفر فیلم نعمت‌اله را دیدند و با این وضعیت چگونه او یکی از مهمترین کارگردان یک دهه اخیر سینماست.

نکته مهم این است که در بسیاری از برنامه‌ها، کیوسک ادعای اصالت فرم هنری را دارد اما وقتی نوبت به فیلم دارکوب می‌رسد بحث‌های مطروحه میان مجری و شعیبی بیشتر جنبه آسیب‌شناسی اجتماعی به خودش می‌گیرد نه سینمایی یا هنری.

خصوصا در چند برنامه گفتمانش به شکل عجیبی فرسنگ‌ها با هنر فاصله می‌گیرد و حتی مرزهای بحث، میان گفتمان هنری و آسیب‌شناسی تناسبی ندارد، افخمی برنامه هفت، ‌در مورد فیلم‌های اجتماعی، بحث‌ها را عموما به سویه سینما هدایت می‌کرد و جیرانی حتما تناسبی میان این دو نگاه می‌داشت. چون برنامه مغز متفکر مسلطی ندارد اعواج هنری و اجتماعی در برنامه موج می‌زند. مثلا در آیتم‌های گزارشی قسمت دوم برنامه، بحث‌ گزارش ابتدایی، موضوع اکران آخرین ساخته اصغر فرهادی در ایران است که با رویکردهای نمایش عمومی در ایران همخوانی ندارد. نکته جالب تلاش این آیتم برای تطهیر خطوط قرمزی است که فرهادی در فیلم «همه می‌دانند» از آن عبور کرده است و جالب‌تر اینکه خودش اصراری به اکران آخرین ساخته‌اش در ایران ندارد اما گزارش مدافعانه کیوسک تعارض جدی با مولفان این برنامه دارد.

یک سردرگمی محتوایی و فرمی در برنامه کیوسک وجود دارد که به فقدان گفتمانی برنامه و دوگانگی مولفان دامن می‌زند. مولفانی  که طرز فکر دیگری داشتند و در برنامه طرز فکر دیگری را ارائه می‌کنند. به عنوان مثال جذابیت منولوگ بهرام عظیمی، نیما جاویدی، حسین نمازی، دانش اقباشاوی درباره فیلم‌های مورد علاقه‌اشان گنگ و نامفهوم است، نه تخصصی است و نه زرد.

به این مسئله اشاره شد که مولفان پیش از برنامه طرز تلقی دیگری داشتند و امروز طرز تلقی دیگری. مثلا سردبیر برنامه فیلمسازی نظیر نیما جاویدی را به لحاظ تفکر مقلد و غیر مولف می‌داند (اینجا) اما در برنامه‌اش به عنوان مونولوگ‌گوی فیلم محله چینی‌ها به برنامه‌اش می‌آورد.

این گروه سازنده‌ که به صورت گروهی در اغلب تولیدات شبکه سوم سیما حضور دارند از یک رسانه مشخص با یک طرز فکر مشخص آمدند و در قالب برنامه‌سازی استحاله خود و برائت از گذشته و نوشته‌هایشان را در دستور کار قرار داده‌اند. این استحاله را در قسمت ماقبل آخر کیوسک نشان دادند که با سعید ابراهیمی‌فر  کارگردان هجرت کرده به شبکه GEM در برنامه‌اشان حضور یافت و مهمان این برنامه حاضر به برائت از همکاری با این شبکه نبود و در توضیحاتش اشاره می‌کند قطع همکاری با GEM صرفا به دلیل مهیانشدن شرایط حرفه‌ای بوده است. یعنی مولفان این برنامه حین استحاله اثبات شده‌ خودشان، زمینه مصادیق معاند فرهنگی را فراهم می‌آورند، اگر کمی بخت و اقبال یارشان باشد، احتمالا مجری کیوسک با موضوع هجرت فیلمسازان در برنامه‌های آتی برخی کارگردان‌های خارج نشین را به برنامه‌اش خواهد آورد!

*تسنیم


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

انتقاد نقوی حسینی به بیانیه دولت علیه صداوسیما – اخبار سینمای ایران و جهان

تسنیم: نماینده مردم ورامین در مجلس شورای اسلامی نسبت به بیانیه اخیر شورای اطلاع‌رسانی دولت علیه صداوسیما واکنش نشان داد.

همه‌چیز از جایی شروع می‌شود که استاد رحیم‌پور ازغدی به عنوان کارشناس در برنامه «جاذبه» شبکه افق حضور پیدا کرد و نسبت به کیفیت خدمات‌رسانی در پیاده‌روی اربعین نکاتی را مطرح کرد که مورد انتقاد دولت قرار گرفت. دبیرخانه شورای اطلاع‌رسانی دولت یک بیانیه‌ای علیه صداوسیما منتشر کرد و بسیاری از تبلیغات تلویزیونی که به حمایت از اقدامات دولت در زمینه راهپیمایی اربعین حسینی انجام شده بود را نادیده گرفتند. متأسفانه در برخی از رسانه‌ها هم این موضوع را به چشم یک سوژه دیدند و شروع به حاشیه‌پراکنی کردند تا زمینه روشن و شفاف تعامل دولت و صداوسیما را تیره و تار کنند. اما صداوسیما با رویکردهایی که در مناظره‌های تلویزیونی و اخبار و اطلاع‌رسانی و حتی پوشش برنامه‌های مربوط به دولت داشته نشان داده با رفتار رسانه‌ای حرفه‌ای به دور از جناح‌بازی‌های سیاسی، اهداف خودش را پیش برده و هیچ مقاصدی غیر از منافع ملی را مدنظر قرار نداده است. این‌ها بخشی از نظر کارشناسان و منتقدینی بوده که در جای خودش هم نسبت به برخی اقدامات رسانه‌ملی هم نقد داشته‌اند اما در اینجا اعتقاد دارند دولتمردان باید سعه‌صدر بیشتری به خرج می‌دادند.

 سیدحسین نقوی حسینی نماینده مردم ورامین در مجلس شورای اسلامی

سیدحسین نقوی حسینی هم نسبت به بیانیه اخیر شورای اطلاع رسانی دولت علیه صداوسیما واکنش نشان داد و  گفت: “مطالبی در این بیانیه است که آدم را واقعاً متاسف می‌کند چراکه این نوع مطالب را گاهی از رسانه‌های بیگانه مثل صدای آمریکا و بی‌بی‌سی فارسی می‌شنویم و انتظار نداشتیم که اطلاع‌رسانی دولت هم با همان ادبیات علیه صداوسیما هجمه وارد کند.

وی تصریح کرد: مگر صدا و سیما چه کار کرده است؟ اگر در جایی نقدی وجود داشته آن را بیان کرده آیا این اشکال دارد؟ وقتی این راهپیمایی میلیونی و عظیم صورت می‌گیرد انتظار این است شأن، شخصیت و احترام زائرین حفظ شود.

این نماینده مجلس با بیان اینکه یکی از زائران می‌گفت هنگام بازگشت اتوبوس‌های زیادی بودند اما کسی را سوار نمی‌کردند، گفت: یک دلالی می‌آمد و می‌گفت اگر فلان اندازه پول بدهید سوار می‌کنیم! چرا باید چنین سیستم و بی‌نظمی‌هایی باشد؟

نقوی حسینی با تاکید بر اینکه دوستان نباید برآشفته شوند که چرا ضعف ما را می‌گویید، افزود: یکی از رسالت‌های رسانه این است که اشکالات را هم بگوید تا رفع شوند. از این رو به جای آشفته شدن اشکالات را رفع کنند.

وی خاطرنشان کرد: وقتی متن بیانیه را دیدم تعجب کردم که چرا درباره صداوسیما این‌طور سخن گفته شده و مورد اهانت قرار گرفته است تا اعتماد عمومی به رسانه ملی را زیر سوال ببرند و مردم به سمت رسانه‌های خارجی سوق داده شوند.

این نماینده مجلس در خاتمه افزود: دوستان در دولت حتماً بیانشان را اصلاح و عذرخواهی کنند و نظرات خود را تعدیل نمایند؛ هر مجموعه‌ای اشکالاتی دارد اما باید در حد خودش آن را بیان کرد.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نصب نماد جشنواره تئاتر کودک در محوطه تالار فجر همدان – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: هادی فیض‌منش معاون هنری مدیرکل ارشاد همدان اعلام کرد که نماد جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان در محوطه تالار فجر همدان نصب می شود.

به گزارش سینماپرس، هادی فیض‌منش معاون هنری مدیرکل ارشاد همدان با تأکید بر اینکه امسال برای ۲۵ سالگی جشنواره برنامه‌های مختلفی در نظر گرفته شده است، گفت: جشن ربع قرن برگزاری جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان و جشن صد سالگی تئاتر کودک از جمله این برنامه ها است.

وی افزود: بر اساس مذاکره‌ای که در ستاد جشنواره با شهرداری همدان داشتیم، ابتدا پارک کودک برای این منظور در نظر گرفته شده بود که در نشست‌های بعدی با حضور کارشناسان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و شهرداری همدان، محوطه تالار فجر برای نصب نماد جشنواره انتخاب شده است.

فیض‌منش اظهار کرد: تالار فجر در مجاورت آرامگاه بوعلی سینا قرار گرفته و یکی از سالن‌های اصلی اجرای نمایش‌های جشنواره است؛ علاوه بر این در طول سال هم برنامه‌های مختلف فرهنگی و هنری در این مجموعه برگزار می‌شود و برای نصب المان جشنواره مناسب‌ترین مکان است.

مدیر اجرایی جشنواره در پایان گفت: سعی کردیم جشنواره امسال در نهایت کیفیت و متفاوت‌تر از سال‌ها گذشته برگزار شود؛ از این رو مراسم رونمایی پوستر جشنواره در قالب یک جشن با حضور دانش‌آموزان حاشیه شهر برگزار شده و هدیه اهدایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران به تعداد کل دانش آموزان اهدا شد.


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

گروگان‌گیری ادبیات و سینما در ماجرای سفارت – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: تسخیر سفارت آمریکا مملو از سوژه‌های ناب برای نوشتن و پروراندن داستان‌هایی است که لزوما نباید به‌طور مستقیم به آن واقعه اختصاص داشته باشد.

سیزدهم آبان ۵۸، خیابان‌های تخت جمشید و روزولت مانند روزهای دیگر، یعنی روزهای بعد از پذیرفتن پهلوی دوم توسط آمریکایی‌ها مملو از جمعیت معترضی بود که خواستار استرداد محمدرضا، شاه سابق ایران بودند. اما آن روز ساعت ۱۰ صبح واقعه‌ای رخ داد که جای خودش را در تاریخ سیاسی ایران و تقویم کشور باز کرد؛ تسخیر سفارت ایالات متحده آمریکا.

این چند خط خلاصه اتفاقی است که ۳۹ سال قبل در تهران افتاد. گروهی از دانشجویان دانشگاه‌های مختلف در سالگرد تبعید امام خمینی(ره) از دیوارها و درهای آهنی نمایندگی دیپلماتیک آمریکا در تهران گذشتند و ظرف سه ساعت سفارت را به کنترل خود درآوردند و از نابودی بخشی از اسناد محرمانه بخش‌های مختلف به‌خصوص ایستگاه اطلاعاتی CIA (سیا) در تهران جلوگیری کردند. اسنادی که بعدها در قالب بیش از ۶۰ جلد کتاب تحت عنوان «اسناد لانه جاسوسی» منتشر شد.

 بحران گروگان‌گیری در ادبیات و سینمای غرب

تسخیر سفارت در تهران برای آمریکایی‌ها واقعه‌ای گران بود. همین بحران و بعد عملیات «پنجه عقاب» در طبس بود که طومار ریاست‌جمهوری جیمی کارتر را پیچید و ریگان را جایگزینش کرد. آمریکایی‌ها از واقعه ۱۳ آبان و از دست دادن سفارت‌شان در تهران با عنوان «بحران گروگان‌گیری ایران» یاد می‌کنند. همان‌طور که هر چیزی در هالیوود دستمایه ساخت فیلم می‌شود، ۱۳ آبان هم جای خود را در سینما و تلویزیون آمریکایی‌ها باز کرد.

Escape From Iran: The Canadian caper به فاصله کمی از بحث کنترل سفارت به دست دانشجویان به‌طور مشترک توسط دو تیم آمریکایی و کانادایی در سال ۱۹۸۱ تولید و از شبکه‌های تلویزیونی پخش شد.

اما نام‌آشناترین فیلم در این خصوص به‌ویژه ما ایرانی‌ها آرگو(Argo) بود که در سال ۲۰۱۲ ساخته و اکران شد و من نمی‌دانم چرا اسکار گرفت. فیلمی که ریشه در یک کتاب داشت. کتاب «استاد تغییر چهره» که نویسنده آن «آنتونی جی. مندز» افسر عملیاتی آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا و همان کسی بود که بن‌افلک نقشش را در «آرگو» بازی می‌کرد. البته فیلمی که بن‌افلک کارگردانی کرد و جورج کلونی یکی از تهیه‌کننده‌هایش بود، صدای کانادایی‌ها را درآورد چون آنها خودشان و کن تیلور را که از سال ۵۷ تا ۶۰ سفیر کانادا در ایران بود قهرمان اصلی این قصه می‌دانند و معتقد بودند که در فیلم «آرگو» نگاه آمریکایی(مانند اکثر قریب به اتفاق تولیدات هالیوود) حاکم است و این نگاه آمریکایی، نقش تیلور به‌عنوان کسی که ۶ دیپلمات آمریکایی که از سفارت فرار کرده‌ بودند را پناه داد، کمرنگ کرد.

برای همین یک‌سال بعد؛ یعنی در سال ۲۰۱۳ مستند Our Man in Tehran را یک تیم کانادایی به کارگردانی کن تیلور درباره گروگان‌گیری ساخت و آن را اکران کرد. کتاب‌های فراوانی هم در مورد آن ۴۴۴ روز بازداشت دیپلمات‌های آمریکایی(افسران ایستگاه اطلاعاتی سیا، تفنگداران دریایی و کارکنان وزارت خارجه) نوشته شده است. فکر می‌کنم کتاب بحران یا«Crisis» نوشته هامیلتون جردن که سال ۱۹۸۲ منتشر شد، یکی از اولین نوشته‌های سیاستمداران آمریکایی درخصوص این واقعه بود. هامیلتون جردن که سال ۲۰۰۸ در آتلانتا، ایالت جورجیا فوت کرد، یکی از مهره‌های تاثیرگذار و از مشاوران مورد اعتماد جیمی کارتر در دوران مبارزات ریاست‌جمهوری وی بود که تا پایان دوره صدارت کارتر در آمریکا، رئیس کارکنان کاخ سفید(مسئول دفتر رئیس‌جمهور) بود که اتفاقا شخصیت وی در فیلم «آرگو» بازسازی شد.

برخی روایتی رسمی و سیاسی از این قصه دارند؛ یعنی بحران گروگان‌گیری را به‌عنوان بخشی از تاریخ رابطه خصمانه ایران و آمریکا مورد بررسی قرار داده‌اند. روایت‌های تاریخی هم مورد توجه قرار گرفته‌اند. کتاب Our Man in Tehran که همنام همان مستند کانادایی است، سال ۲۰۱۰ توسط پیتر رایت استاد کانادایی رشته تاریخ نوشته شد. یا کتاب «Taken Hostages» که دیوید فاربر، پروفسور آمریکایی رشته تاریخ در سال ۲۰۰۵ در این خصوص به رشته تحریر درآورد.

 روایت‌های ژورنالیستی از ماجرای سفارت آمریکا هم به‌خصوص در بازار نشر آمریکا مورد اقبال قرار گرفته‌اند؛ همچون کتاب «uests of the Ayatollah» که مارک بودن، روزنامه‌نگار معروف آمریکایی در سال ۲۰۰۶ درباره این واقعه نوشت.

جست‌وجوهای من برای استخراج تولیدات ادبی و سینمایی درباره ۱۳ آبان و ۴۴۴ روز بعد از آن به یافتن یک کتاب داستانی منجر شد. کتاب «October۱۹۸۰» که یک رمان تاریخی درباره این بحران است و نویسنده آن سابقه‌ای غیرادبی دارد. جورج دابلیو. کِیو، افسر بازنشسته سرویس اطلاعاتی آمریکا که تمام دوران خدمت خود را در نقاط مختلف آسیا سپری کرده بود، دست به قلم شد و یک‌سال بعد از اکران فیلم «آرگو» کتاب خود را منتشر کرد که داستانش در فضای سال ۵۸ ایران و بحران گروگان‌گیری می‌گذرد.

این‌ کتاب‌هایی که نام‌شان در این گزارش آمده، بخشی از کتب نوشته شده در این‌باره هستند. به روایتی در طول چهار دهه گذشته بیش از ۴۰ عنوان کتاب در آمریکا به موضوع از دست رفتن سفارت آنها در تهران و مسائل بعد از آن اختصاص داشته است.

 ما و سفارت آمریکا

بحث اصلی این گزارش، کارهایی است که ما باید در تبیین آن در میدان ادبیات انجام می‌دادیم و از انجام آن کوتاهی کردیم. در بخش اول گزارش به همت آمریکایی‌ها در روایت تسخیر سفارت و روزهای بعد از آن پرداختم تا نشان دهم که در حوزه ادبیات داستانی کوتاهی‌های زیادی کرده‌ایم که البته هنوز هم می‌توان در صدد جبران آنها برآمد. کتاب «ایران ۵۲ آمریکا صفر» نوشته هادی سجادی‌پور یکی از آثار داستانی درخصوص واقعه ۱۳ آبان است.

 در حوزه مستندنگاری و خاطرات شفاهی، قدم‌های خوبی در این سال‌ها درخصوص واقعه ۱۳ آبان برداشته شده است. کتاب‌های مختلفی مثل «انقلاب دوم»، «دانشجویان و گروگان‌ها»، ترجمه کتاب «بحران» هامیلتون جردن، ترجمه کتاب «گروگان‌گیری ایرانی» از راکی سیکمن یکی از دیپلمات‌های بازداشت شده، «تسخیر لانه جاسوسی»، «تاریخ شفاهی جنبش دانشجویی مسلمان» و ترجمه کتاب «سیاست خارجی آمریکا و بحران گروگان‌گیری در ایران» اثر دیوید پاتریک هاوتون، استاد امور امنیت ملی در کالج نیروی دریایی آمریکا ازجمله کتبی هستند که تاکنون از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی عرضه شده‌اند.

 جای خالی ادبیات

چند قرائن از این وقایع منجر به سقوط سفارت آمریکا در تهران وجود دارد که هر کدام قابل بررسی هستند. اینها را که کنار بگذاریم، جای خالی داستان‌نویسی درخصوص واقعه ۱۳ آبان به خوبی حس می‌شود. بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا در تاریخ ما وجود دارد، ما آن را یک پیروزی می‌دانیم و آمریکایی‌ها معترفند به اینکه در این قضیه مورد تحقیر واقع شده‌اند. آمریکایی‌ که هنوز در دوران جنگ سرد بود و به‌طور رسمی بر یک نیم‌کره از جهان حکومت می‌کرد، مورد هجوم یک جمع دانشجویی قرار گرفت که خودشان را پیرو مکتب امام خمینی(ره) می‌دانستند و نام ایشان را بر خود گذاشتند. آنها از این شکست فیلم‌ها ساختند و کتاب‌ها نوشتند اما ما اگر چه هر وقت که ۱۳آبان می‌رسد تلویزیون‌مان سرشار از مرگ بر آمریکا و آهنگ‌های حامد زمانی می‌شود، قدمی در این راه بر نداشتیم که قابل دفاع باشد و به همین دلیل ۱۳آبان و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی به همین یک‌روز در تقویم کشور خلاصه می‌شود.

تسخیر سفارت آمریکا مملو از سوژه‌های ناب برای نوشتن و پروراندن داستان‌هایی است که لزوما نباید به‌طور مستقیم به آن واقعه اختصاص داشته باشد. مثلا زوج دانشجویی را تصور کنید که در آن سال راه‌شان از هم جدا می‌شود چون یکی از آنها به جمع دانشجویان پیرو خط امام(ره) می‌پیوندد و پا روی قلبش می‌گذارد. دیدید؟ از دل یک داستان سراسر سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی می‌شود یک قصه رمانتیک بیرون آورد. یا حتی یک داستان پلیسی از دیپلماتی که در این هیاهو از سفارت آمریکا در تهران فرار می‌کند و تیمی از دانشجویان که او را تعقیب می‌کنند و یک داستان تعقیب و گریز را رقم می‌زنند.

قصه بازسازی اسناد و روشن شدن هویت جاسوس‌های آمریکایی می‌تواند سوژه‌ای برای کسانی باشد که رمان‌های جاسوسی(ژانری که در ایران تقریبا نایاب است) دوست دارند و این دوست داشتن می‌تواند برای خواننده یا نویسنده‌ها باشد. مثلا فرض کنید دانشجویان مشغول ترمیم اسناد رشته شده هستند و کسانی در دل دولت موقت یا هر جای دیگری می‌دانند که با کشف رمز تلکس‌های محرمانه و اسناد سفارت هویت‌شان فاش می‌شود و تلاش می‌کنند با نفوذ در جمع دانشجویان به اسناد مربوط به خودشان دسترسی داشته و آنها را نابود کنند.

در مورد داستان صحبت می‌کنیم و قرار نیست هر چیزی در آن واقعی باشد. می‌شود حول محور یک سوژه حقیقی داستان‌پردازی کرد و عناصر اصلی را دست نخورده نگه داشت. نیویورک به‌عنوان یکی از نمادهای اصلی آمریکا، بارها در فیلم‌های هالیوودی نابود شده است اما آیا در دنیای حقیقی نیز چنین است؟ نیویورک در داستان‌ها همان شهر آسمان‌خراش‌هاست اما با عناصری درگیر می‌شود که از جنبه حقیقی آن فاصله دارند ولی به آن وابسته هستند.

این سه سوژه‌ای که اشاره کردم وقتی به ذهنم رسید که در حال نوشتن پاراگراف‌های آخر این گزارش بودم؛ یعنی شاید فکر کردن به آنها بیش از ۱۰دقیقه زمان نگرفت. شما هم که دست به قلم هستید، بنشینید و روی سوژه‌هایی که می‌شود درباره این واقعه به دست آورد و درباره آنها داستان نوشت فکر کنید. البته فاصله بین پیدا کردن سوژه تا پرورش دادن آن زیاد است.

گابریل گارسیامارکز، نویسنده شهیر کلمبیایی جایی گفته است حدود ۱۷سال طول کشید تا کتاب خزان پیشوا(یا پاییز پدرسالار) را نوشتم و جالب است که او رمان «۱۰۰سال تنهایی» را در همین وقفه ۱۷ ساله به رشته تحریر درآورد. یعنی فاصله‌ای ۱۷ ساله میان یافتن سوژه تا انتهای نوشتن رمان مذکور وجود داشته است.

ایمان پیدا کردن به این امر مهم که ما باید درخصوص وقایع تاریخی و حساس کشورمان دست پری در ادبیات داشته باشیم ما را به این سمت سوق می‌دهد که دست به قلم بگیریم و نگذاریم فرصت‌ها بیش از این از دست‌مان برود. نباید به نسل‌های بعدی که این وقایع به مرور زمان برایشان کمرنگ می‌شود، بدهکار باشیم.

*فرهیختگان


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

عکس/ افتتاح نمایشگاه کاریکاتور «دونالد سلمان»



عکس/ افتتاح نمایشگاه کاریکاتور «دونالد سلمان»


مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

حضور مستند «رویای مرجان» در جشنواره مقاومت – اخبار سینمای ایران و جهان


سینماپرس: حمید مشایخی و محسن اسلام‌زاده با مستند «رویای مرجان» در بخش مسابقه جشنواره فیلم مقاومت حضور دارند که به روایت زندگی اولین فرمانده زن بندر ترکمن و شهادتش در واقعه منا می‌پردازد.

به گزارش سینماپرس؛ این مستند که «رویای مرجان» نام دارد در بخش فیلم‌های مستند مسابقه ملی این رویداد سینمایی حضور دارد.

مرجان نازقلیچی، فرماندار بندر ترکمن و سومین فرماندار زن جمهوری اسلامی ایران بود که در جریان فاجعه منا در سال ۱۳۹۴ به شهادت رسید.

بر پایه این خبر، سایر مشخصات این فیلم به این ترتیب است: کارگردانان: حمید مشایخی، محسن اسلام‌زاده، تصویربرداران: حمید مشایخی، محمد امین صدیقی مقدم، سید مصطفی سید الحسینی، تدوین‌: حمید مشایخی، تهیه کننده: محسن اسلام‌زاده، زمان: ۵۶ دقیقه

محسن اسلام زاده متولد ۱۳۵۹ مشهد سازنده آثاری چون: مستندهای «تنها میان طالبان، شیخ صباح، اسرار زندان ابوسلیم» و مجموعه مستند: «قصه‌های شهر ما، مرزبانان، آقای دادستان، مستند قصرقند و …» است.

گفتنی است پانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت به همت بنیاد فرهنگی روایت فتح، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس با همکاری مراکز و سازمان‌های مختلف کشور همزمان با هفته گرامیداشت بسیج از ۵ تا۹ آذر به دبیری محمد خزاعی در تهرن و اصفهان برگزار می‌شود.


مشاهده خبر از سایت منبع