X

بایگانی فینال

دفتر سینمایی

فیلم/ تیزر رسمی فیلم سینمایی «بهشت گمشده» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: تیزر رسمی فیلم سینمایی «بهشت گمشده» به کارگردانی حمید سلیمیان در آستانه اکران عمومی رونمایی شد.

به گزارش سینماپرس، اکران این فیلم از چهارشنبه ۷ اسفندماه با شعار «هنوز بهانه‌ای برای زندگی هست» به سرگروهی پردیس سینمایی باغ کتاب در سینماهای سراسر کشور آغاز خواهد شد.

فرامرز قریبیان، افشین هاشمی، افسانه پاکرو، متین ستوده، محمدهادی قمیشی، رویا شریف، با حضور نیره فراهانی و کاوه خداشناس، معرفی محمدحسین خرسندی فرد و چهره های خردسال محمدمهدی احدی، شکیبا فرمانی، یاشار سلیمانی و ریحانه شهرامی فر ترکیب بازیگران این فیلم را تشکیل می‌دهند.

در خلاصه داستان «بهشت گمشده» آمده است: عیسی برای یافتن راه نجات آیدا، سفری را در قصه ای پرماجرا آغاز می کند…

ساخت این تیزر را علی گورانی برعهده داشته است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دلیل این همه سیاه نمایی برای دهه ۶۰ چیست؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سینمای جمهوری اسلامی، طی دو دهه اخیر، در اغلب موارد عوارض جنگ را به صورت گل‌درشتی با روایت‌های غیر واقعی به جامعه پمپاژ کرد و مفهومی به نام سینمای «ضد جنگ» در دو مدل نرم و سخت شکل می‌گیرد و همان طرز تلقی و دیدگاه‌ی که سینمای اجتماعی ضد جنگ را پدید آورده است، اراده خود را برای وارونه نمایی از ” ما رأیت الا جمیلاً ” در سریال لحظه گرگ و میش به نمایش می‌گذارد.

 اگر در هر سکانس مجموعه به یاد ماندنی روایت فتح، زیبایی بصری دوران دفاع مقدس (دهه شصت شمسی) وجود دارد، تنها به یک دلیل فرامتنی (فرافرمی) در متن این مجموعه است. معنویتی که در فرمایش حضرت زینب (س) پس از ماجرای عاشورا متجلی شد؛ «ما رأیت الا جمیلاً». سیدشهیدان اهل قلم سیدمرتضی آوینی الگوی نمایشی‌اش در تک‌تک صحنه‌های مجموعه روایت فتح را مبتنی بر مفهوم همین جمله بنا کرد.

پس از حادثه کربلا، وقتی همسران و فرزندان شهدا را همراه حضرت زینب(س) به اسارت نزد عبیدالله بن زیاد بردند، او که خود را پیروز این نبرد می‌دید، برای اینکه زخم زبانی به اهل بیت امام حسین ـ علیه السّلام ـ بزند رو به حضرت زینب ـ سلام اللّه علیها ـ کرد و گفت: خدا را شکر می‌کنیم که او شما را رسوا کرد و تکذیب نمود.

حضرت هم در پاسخ، این جمله معروف خود را به زبان آوردند که «والله ما رأیت الا جمیلاً». آن چه برای ما اتفاق افتاد رسوایی نبود بلکه همه زیبا بود و در ادامه هم فرمودند: شهدای کربلا کسانی بودند که خداوند، شهادت را برای آنها انتخاب کرده بود، و در روز قیامت، تو را به همراه آن ها در یک جا جمع کند تا هر کدام دلیل خود را بیاورید، و آن وقت خواهی دید که چه کسی پیروز است.

این مقدمه و اشاره به فرمایش حضرت زینب (س) مرز میان نگاه انقلابی و غیرانقلابی را در حوزه آثار نمایشی، تشریح و تبیین می‌کند. هر فیلمساز و برنامه‌سازی به دوران شهادت و انقلاب در دهه شصت نیک ‌می‌نگرد و زیبایی متجلی در آن را وارد قاب نمایش می‌کند، مفهوم جهاد و مقاومت و به پیوست آن” ما رأیت الا جمیلاً ” را به خوبی دریافت کرده است. در واقع تصویر واقعی از خانواده همسران و فرزندان و سایر وابستگان، در دهه شصت شمسی، حین دوران دفاع مقدس، متاثر از همین مفهوم باید باشد.

هر فیلمساز و برنامه‌ساز تلویزیونی مغایر با این تصویر آرمانی که در جامعه دهه شصت عینیت یافت، تیره‌نگری را در متن اثرش، لحاظ کند، تنها دلیلش بروز نگاه غیرانقلابی‌ مولف است. در واقع مرزهایی که نگاه و دیدگاه انقلابی را تعیین می‌کند، چگونه نگریستن و چگونه نمایش دادن، رویدادهای دهه شصت شمسی است.  

شاید برای نقد یک سریال تلویزیونی با اسلوب و الگو نقد تماتیک، محتوایی و فرمی عنوان کردن این مصادیق، تعارضی در نقد باشد، اما وقتی درباره انقلاب و دوران باشکوه دهه شصت سریال یا فیلمی ساخته می‌شود، نمی‌توان به الگوهای هنری برای تحلیل آن بسنده کرد. تیره نمایش دادن دهه باشکوه شصت،دهه انقلاب و جنگ، منتج از یک نگاه غیر انقلابی است.

هشت سال، یک جنگ سراسر تحمیلی در آن در دهه زیبا، به عرصه پیروزی و فتح تبدیل شد و تلقی فیلمسازان و برنامه سازان نسبت به آن دوران باید بهره‌بری از مفهوم  کاملا هنری” ما رأیت الا جمیلاً”   باشد. در بدنه‌ اجتماعی‌ دهه شصت، میان زنان و دختران و خانواده‌‌های رزمندگان اگر نگاه عافیت‌طلبانه وجود داشت، مقاومت امکان پذیر نبود.

 به تبع این دریافت، هر تصویرسازی و ساخت هر اثر نمایشی درباره دهه شصت، باید متاثر از فرمایش بزرگ بانوی عرصه مقاومت باشد. اگر پشت صحنه جبهه و جنگ دفاع مقدس متاثر از چنین نگاهی نبود، ما در حماسه هشت سال جنگ تحمیلی غائله را در همان روزهای نخست واگذار کرده بودیم.

حالا از دوران دفاع مقدس در دهه شصت، در رسانه پر طمطراق ملی، امروز با چه تصویری مواجه هستیم؟ سینمای جمهوری اسلامی، طی دو دهه اخیر، در اغلب موارد عوارض جنگ را به صورت گل‌درشتی با روایت‌های غیر واقعی به جامعه پمپاژ کرد و مفهومی به نام سینمای «ضد جنگ» در دو مدل نرم و سخت شکل می‌گیرد و همان طرز تلقی و دیدگاه‌ی که سینمای اجتماعی ضد جنگ را پدید آورده است، اراده خود را برای وارونه نمایی از ” ما رأیت الا جمیلاً ” در سریال لحظه گرگ و میش به نمایش می‌گذارد.

در متن این سریال، ما با تصاویر و روایتی کاملا وارونه از دهه شصت مواجه هستیم که متاسفانه به مخاطبش می‌دهد “ما رایت الا ذلیلا”. مگر در سینما همین وضعیت دراماتیک را ارائه نکردند و مخاطبان به دلیل دریافت حس خسرانی که سال‌ها در سینما به مخاطبانش پمپاژ می‌شد آنرا پس نزدند و در نهایت یک فیلم کمدی، که پمپاژی از نشاط دهه شصت بود به پربیینده‌ترین فیلم حوزه دفاع مقدس تبدیل شد؟

با هر تحلیلی و از هر دریچه‌ای که سریال “لحظه گرگ و میش ” را تحلیل کنیم، به شکل بسیار عمیقی، خسران روانی از دهه شصت را به مخاطبانش ارائه می‌دهد. هنوز سینمایی نویسان مدیر شده شبکه سوم سیما که مسئولیت نظارت بر تولیدات نمایشی این شبکه را دارند، وارد این عرصه نشده بودند که فیلمی در جشنواره فیلم فجر با عنوان «صد سال به این سال‌ها» نمایش داده شد.

فیلمی که برای نخستین بار مصداق “ما رایت الا ذلیلا” از دهه باشکوه شصت شمسی بود. روایت زنی به نام ایران (فاطمه معتمد آریا) که با شوهرش رفیع پاینده (رضا کیانیان) در دوران پهلوی زندگی سرخوشانه‌ای دارند و هر شب در کافه‌های ظاهرا زیبای پهلوی مشغول رقص و شادی هستند.

همزمان با وقوع انقلاب، شوهرش می‌میرد و تنها فرزند آن‌ها آرش (امیر حسین آرمان) در جنگ شهید می‌شود و امین حقیقی (پرویز پرستویی) نوکر این خانواده که پس از انقلاب به کرسی مدیریت رسیده، اعتراف می‌کند که در حوادث منتج به انقلاب در قتل رفیع دست داشته است.

فیلم که تصویری وارونه از  دوران انقلاب ارائه می‌دهد به مدت ۱۲ سال توقیف شده است. نکته جالب اینجاست که در رسانه ملی درامی مشابه و بسط داده شده با تم و مضمون “صد سال به این سال‌ها” در رسانه ملی تولید می‌شود و با عنوان سریال انقلابی در چهلمین سالگرد انقلاب، پخش خود را آغاز می‌کند، با این تفاوت که «ایران» “صد سال به این سال‌ها” تبدیل به “توران” لحظه گرگ و میش شده است.  آیا در مجموع شوراهای نظارتی شخصی پیدا می‌شود که شباهت محتوای این سریال را با آن فیلم بسنجد؟

همسر توران در روزهای نخستین انقلاب به شهادت رسیده و با آغاز جنگ تحمیلی یکی از فرزندانش احسان (علیرضا کمال‌زاده) به شهادت می‌رسد و دیگری هادی (حسام محمودی فرید) یک دست خود را از دست می‌دهد. نامزد دخترش یاسمن، حامد(پاشا رستمی)، که به او وابستگی عجیبی دارد، اسیر می‌شود و بلایای مختلفی، شاکله این خانواده را از هم می‌پاشد. حتی رنگ‌های لباس بازیگران، دلالت بر چنین تمی و تلقی تیره و غمگینی را از دهه شصت به مخاطب ارائه می‌دهد. در ابتدای سریال همه سرخوش‌اند و لباس‌هایی با رنگ شاد پوشیده‌اند، اما در ادامه سریال‌ همه رنگ‌ها تیره می‌شوند.

هربار که خانواده آماده می‌شوند، لحظه شادی را تجربه کنند، آوار مصیبت روی سر آنان خراب می‌شود. مولف (تهیه‌کننده و کارگردان) بدون هیچ واهمه‌ای پیچ و مهره روایت را چنان در کنار هم چیده که از دهه شصت، جز تصویری از مصیبت و غم ارائه نشود.

 در مراسم عقد احسان با طاهره، خبر شهادتش رازمیک را می‌آورند. کِل کشیدن با عروسی همزمان می‌شود با شهادت رازمیک. متن نمایشی سرگرم کننده است لعاب انقلابی دارد، اما وارونه ساختن تاریخ کار چندان دشوار نیست. ویزورهای انقلابی هم بدست کسانی افتاده که ضدانقلاب نیستند، اما در جلوی چشمان مدیران فرهنگی سعی می‌کنند به قول خودشان بخش خاکستری تاریخ معاصر یا بدنه خاکستری جامعه را روایت کنند. تا جایی که توران در برابر تصمیم احسان، برای عازم جبهه شدن، به صورت غیرمستقیم می‌ایستد و در قسمت پنجم که احسان چنین تصمیمی گرفته است یک عبارت طلایی، یا به عبارتی یک جمله طلایی توسط عمه فرخنده(شهره سلطانی) در سریال که معترض به جبهه رفتن جوانان است می‌گوید “رادیو و تلویزیون هم سرودهای انقلابی پخش می‌کند تا جوانان هیجانی شوند”.

واقعا ناظران شبکه مذکور نمی‌دانند این جمله‌ای که از زبان فرخنده بیرون می‌آید همان قرائت مستندهای بی‌بی‌سی است و گزارشات فریدون صاحب‌جمعی روزنامه نگار ضدانقلاب که در روزنامه تلگراف نوشت: “جوانان ایرانی این روزها تحت تاثیر مارش جنگ و سرودهای حکومتی دولتی ایران تهییج می‌شوند و به خط مقدم برای کشته شدن اعزام می‌شوند”.

دهه شصت به عنوان دهه از هم پاشیدگی و گسست معرفی می‌شود. البته در این دهه شور انقلابی توده‌ها موج می‌زند، اما روایت سریال توسط مولفان به سویه‌ای هدایت می‌شود که وجه خاکستری و معارضانه‌اش نمایش داده شود.

به عنوان نمونه یوسف وحدت (ناصر سجادی حسینی) برادر، شخصیت محوری، در بیست سالگی برای فرار از دوران سربازی قصد مهاجرت غیرقانونی از کشور را دارد. قصد و نمایش چنین تصمیمی تاکید و صحه گذاشتن بر تفرد خاکستری‌ها در دهه شصت نیست؟ هر چند استحاله یوسف و رفتنش به سربازی نیز، تبدیل به ضد خودش می‌شود.

در خانواده‌ای که برادر بزرگتر برای ارائه خدمات پزشکی به صف اول دفاع می‌رود، برادر دیگر کابوس اعزام به خدمت سربازی را می‌بیند.

 هادی وحدت با یک زن و شوهر هنرمند (پیمان و گیسو) رابطه‌ای دوستانه دارد که جلسات سیاسی معارضانه علیه نظام برگزار می‌کنند و در متن سریال دستگیر می‌شوند و نکته جالب اینجاست که هادی، عکاس جانباز، عزم به حمایت از آنان دارد. دکتر روشن، پدر سیما، بزرگترین مانع ازدواج دخترش با هادی است، چون او از خانواده‌های انقلابی خوشش نمی‌آید.

بابک دوست یوسف که قصد فرار از کشور را دارد، یکی از اعضای بسیج است که با سازمان مجاهدین خلق رابطه دارد. در واقع سریال آنقدر نسبت به بدنه اجتماعی دهه شصت تردید در مخاطب ایجاد می‌کند که باید از مسئولان پخش این سریال، پرسید پس کدام ۹۸ درصد به جمهوری اسلامی ایران رای دادند؟ این سریال در نسبت با شخصیت‌هایی که معرفی می‌کند، چند درصدشان انقلابی هستند؟

رازمیک، پزشک جوان مسیحی در فیلم به اهواز می‌رود و به شهادت می‌رسد و پس از آن احسان (علیرضا کمالی‌نژاد) تصمیم می‌گیرد به جبهه‌ها اعزام شود و در نخستین روزهای نوروز که خانواده وحدت، بازهم دارند شادی نوروز را تجربه می‌کنند، با خبر شهادت احسان مواجه می‌شوند.

شادی دختر جوان فیلم که شخصیت محوری فیلم محسوب می‌شود با اسیر شدن نامزدش نابود می‌شود و مسیر زندگی او به صورت اساسی تغییر می‌کند.

شیطنت جالب سریال این است که عصر آرمان‌خواهی دهه شصت را به صورت نامحسوس به عصر فرصت‌طلبی و سوداگری دهه هفتاد متصل می‌کند و  در این سریال ما با اجتماعی تقریبا وارونه مواجهیم.

یاسمن که قبل از ازدواج عاشق حامد بوده، پس از اینکه با خبر شهادت حامد مواجه می‌شود،  با سروش مطلق ازدواج می‌کند و ناگهان حامد که اسیر شده، به ایران بازمی‌گردد و با اطلاع از ازدواج یاسمن به آلمان می‌رود.

حامد پس از اخذ تخصص به ایران باز می‌گردد و تمام تلاش مولفان این است، در شرایطی داستانی با خیانت سروش مطلق، طلاق یا جدایی رخ دهد و دو عاشق قدیمی به وصل برسند. آیا در چنین تمی و مضمونی، برآیند و نتیجه‌گیری انقلابی وجود دارد؟ مولفان روایت عاشقانه خودشان را دنبال می‌کنند و به جای نمایش حماسه در دهه شصت، نخ روایت عاشقانه زنی را دنبال می‌کنند که ممکن است در یک حادثه از همسرش جدا شود و با عاشق سابق خود ازدواج کند. چه تفسیری می‌توان از متن سریال داشت. در گام قبلی کپی دست چندمی از حریم سلطان را ارائه کردند و با عنوان دیگری در همین شبکه نمایش دادند و تم و مضمون مشابه سریال‌های ترکی، به اسم نمایش دهه شصت انقلابی، از خورجین مدیران بیرون می‌آید. نیمه دوم سریال به موضوع عشق غیرمتعارف زن شوهردار به عاشق سابقش خواهد پرداخت و انقلاب بهانه‌ای برای این است که سناریوی فیلم بر اساس موسیقی سنگ قبر آروزهای آرتوش پیش برود، نه بر اساس رخدادهای مماس در بطن اجتماع دهه شصت.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کوروش زارعی: مسیر تئاتر انقلاب روشن است – اخبار سینمای ایران و جهان

خبرگزاری فارس: کارگردان نمایش «ماهی در خاک» عنوان کرد: رهبرمعظم انقلاب بارها تاکید داشته‌اند که باید به گنجینه عظیم دفاع مقدس در همه حوزه‌های فرهنگی پرداخته شود. در راستای همین فرامین و به بهانه کنگره سرداران شهید لشکر ۴۲ ثارالله کرمان، تلاش کردیم در این نمایش به معرفی شهدا برای نسل جوان بپردازیم و آنها را با اسطوره‌هایی که دلاورانه جنگیدند و شهید شدند، آشنا کنیم.

کوروش زارعی به‌ عنوان بازیگر و کارگردان برای اهالی سینما و تئاتر، نامی آشناست. علاوه بر این مدیریت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری را هم بر عهده دارد. به تازگی «خورشید از حلب طلوع می‌کند» را در سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر روی صحنه برد و این روزها نمایش «ماهی در خاک» را در کرمان روی صحنه دارد که با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده است.

درباره این دو اثر نمایشی که جزء جدیدترین فعالیت‌های تئاتری او و همکاری‌اش با موسسه مهنا و سازمان اوج  است، گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

*از اجرای اخیرتان در کرمان با عنوان «ماهی در خاک» آغاز کنیم، چرا کرمان و چرا «ماهی در خاک»؟

نمایش «ماهی در خاک» حاصل ۲ ماه پژوهش میدانی در کرمان همراه با مرتضی شاه‌کرم نویسنده نمایشنامه است. در این اثر نمایشی سعی شد، نمایشنامه‌ای نوشته، تولید و اجرا شود که مستند به واقعیت‌های جنگ و شخصیت‌های آن باشد. با این نگاه و برای اولین بار علاوه بر اینکه در صحنه نمایش به عملیات‌هایی که لشکر ۴۲ ثارالله در آن نقش مهمی داشته مثل والفجر ۸ و کربلای ۴ پرداخته‌ایم، بلکه به بخشی از رشادت‌ها و زندگی سرداران شهید کرمان به شکل مستقیم و مستند اشاره شده است. سرداران شهیدی همچون حسن یزدانی، علی عابدینی، احمد امینی، حسین یوسف الهی، محمدرضا کاظمی، سلطانی و شهید بادپا که از شهدای مدافع حرم هستند. 

سیر داستان از هشت سال دفاع مقدس آغاز و تا امروز که شاهد جانفشانی شهدای مدافع حرم هستیم، ادامه می‌یابد.

نکته‌ای هم که باید اضافه کنم و جزء ویژگی‌های این نمایش است، حضور یک شخصیت اصلی، فعال و البته پنهان است که در نمایش حضور ندارد اما ردپایش دیده می‌شود؛ شخصیتی به نام سردار حاج قاسم سلیمانی که در مقاطعی از نمایش به آن پرداخته می‌شود.

رهبرمعظم انقلاب بارها تاکید داشته‌اند که باید به گنجینه عظیم دفاع مقدس در همه حوزه‌های فرهنگی پرداخته شود و رشادت‌ها و افتخارات این حوزه برای مردم بیان شود. در راستای همین فرامین و به بهانه کنگره سرداران شهید لشکر ۴۲ ثارالله کرمان، تلاش کردیم در نمایش «ماهی در خاک»، به معرفی شهدا برای نسل جوان بپردازیم و آنها را با اسطوره‌هایی که دلاورانه جنگیدند و شهید شدند، آشنا کنیم.

*استقبال از این نمایش چگونه بود؟ نکته جالب اجرای آن در مصلی شهر کرمان  است…

استقبال از نمایش بسیار خوب بود. تقریبا در هر اجرا بیش از ۲۰۰۰ نفر به تماشای نمایش نشستند. ارتباط مناسبی هم برقرار شد. خصوصا خانواده شهدا و ایثارگران و همرزمان شهدا، گویی فرزندان و دوستان خودشان را بر روی صحنه می‌دیدند و با رشادت‌ها و جانفشانی‌های آنان تجدید خاطره شد. ضمن اینکه برای مردم عادی هم فوق العاده جذاب و تماشایی بود،  وقتی پس از پایان نمایش با زندگی و رشادت شهدایی مثل شهید حسن یزدانی و … آشنا می شوند.

«ماهی در خاک» اتفاق جدیدی در حوزه تئاتر دفاع مقدس است. در گذشته نمایش‌های بسیاری درباره جنگ ساخته و اجرا شده اما کمتر نمایشی به طور مستقیم به عملیات‌های جنگی و شخصیت‌های واقعی به این شکل پرداخته است.

*دکور و جلوه‌های ویژه‌ای هم برای این اجرا داشتید؟

آنچه به‌عنوان جلوه های ویژه در هر صحنه نمایش می‌بینید، طبعا خیلی ساده‌تر و ابتدایی‌تر از آن چیزی است که در جنگ اتفاق افتاده است. صداها و انفجارهایی که در نمایش است، هدفی جز آشنایی مخاطب با واقعیت‌های جنگ ندارد. مخاطب در «ماهی در خاک» به واقعیت‌های جنگ نزدیک می‌شود و جانفشانی رزمندگان را لمس می‌کند و ارزش امنیت امروز را درک می‌کند.

ضمن اینکه بهرحال به‌عنوان بخشی از جلوه‌های بصری و زیبایی شناسانه هم کارکرد دارد. دکور رودخانه‌ای در صحنه به طول ۲۰ متر و عرض ۵ متر اجرا شده که فضای اروند رود را تداعی می‌کند. طبعا اینها در تئاتر کمتر مرسوم است. البته دکورهای عظیم در نمایش‌هایی مثل «فصل شیدایی» و در فضای میدانی تجربه شده اما در اجرای صحنه‌ای کمتر اتفاق افتاده و برای تماشاگر تئاتر صحنه تازگی و جذابیت دارد.

*تجربه اجرای مشترک بازیگران سینما و بازیگران بومی کرمان را در این نمایش داشتید. تجربه‌هایی از این دست چه تاثیری در فضای تئاتر دارد؟

قطعا تاثیرگذار است. در اجرای مشترک یک تبادل تجربه و انتقال آموزش صورت می‌گیرد. از طرفی حضور بازیگران آشنا با فضای لهجه و آداب و رسوم بومی باعث می‌شود نمایش به واقعیت و زندگی شخصیت‌ها نزدیک‌تر شود. اینجا حدود ۲۰ هنرجوی هنرستان هنرهای زیبای کرمان در کنار بازیگران بزرگ و باتجربه‌ای مثل «مالک سراج» به ایفای نقش می‌پردازند. از تجربه و آموزش علی براتی که از بهترین‌های حرکت بدن در کشور است، استفاده می‌کنند و خلاصه تمرین، آموزش و اجرا همزمان است.

 *در این دو نمایش اخیر به‌ عنوان کارگردان با مرکز هنرهای نمایشی انقلاب و سازمان اوج همکاری داشتید. تعامل با مهنا و اوج چگونه بود؟

طبعا با دوستان در سازمان هنری «اوج» و موسسه «مهنا» از قبل یک آشنایی وجود داشت؛ با احسان محمد حسنی مدیر سازمان اوج، علیرضا کوهفر مدیر مرکز هنرهای نمایشی انقلاب و ایمان ادهمی.

اولین همکاری جدی ما تولید و اجرای نمایش مشترک ایران و سوریه با عنوان «خورشید ازحلب طلوع می‌کند» بود که در جشنواره تئاتر فجر هم به روی صحنه رفت. نمایش «ماهی در خاک» هم دومین تجربه همکاری‌ام در حوزه تئاتر به‌عنوان کارگردان با اوج و مهناست. به واسطه اینکه در «اوج و مهنا» آدم‌های حرفه‌ای و کاربلدی وجود دارند، شرایط تولید بسیار مناسبی داشتیم و همه شرایط و امکانات برای اجرای صحنه‌ای مهیا شده بود تا خروجی کار با کیفیت و تاثیرگذار باشد.

علاوه بر این، دست من در اجرای کار باز بود و شرایط خوب تولید مورد رضایت همه بود. حاصل این همکاری مشترک استقبال مخاطبان از هر دو نمایش اخیر یعنی «خورشید از حلب طلوع می‌کند» و همینطور «ماهی در خاک» بود که اجرای کرمان هم به لطف و نظر خود شهدا کار آبرومندی از آب در آمد.

*چه دور ما و چشم‌اندازی از حضور سازمان اوج در تئاتر حرفه‌ای دارید؟

سازمان «اوج» و «مهنا» قبلا تجربه‌های موفقی در حوزه نمایش میدانی با «شب آفتابی»، «آبی‌ترین وصال» و «فصل شیدایی» داشتند؛ پروژه‌هایی مردمی که در واقع گام‌های خوبی در حوزه تئاتر بود. الان دوستان به نوعی دیگر وارد تولید تئاتر صحنه‌ای شده‌اند که البته باید هم این اتفاق می‌افتاد. به شکلی که با تولیدات فنی و تکنیکال در تئاتر حرفه‌ای حرفی برای گفتن داشته باشند.

به نظر من مسیری که در این راه آغاز شده، چشم انداز بسیار روشنی دارد. درست مانند همان مسیری که در سینمای مستند و داستانی و سریال های تلویزیونی در پیش گرفت و تولیدات موفق و مردم‌پسندی هم ساخته شد. بی شک در تئاتر صحنه، اگر همین مسیر درست، حرفه‌ای و تکنیکال ادامه یابد، اتفاقات خوبی در این حوزه خواهد افتاد.

*کمی هم درباره کار مشترک با هنرمندان تئاتر سوریه و اجرا در دمشق و حلب  بگویید؟

«خورشید از حلب طلوع می‌کند» تاثیر بسیار مثبتی در سوریه داشت. امیدوارم شرایطی مهیا شود که این نمایش در کشورهای دیگر مثل عراق و لبنان هم اجرا داشته باشد. در دمشق و حلب استقبال مردم بسیار زیاد بود. در شهر حلب از دمشق هم تماشاگران بیشتری برای دیدن نمایش آمدند و متاسفانه به دلیل شرایط مکانی، بسیاری از مردم پشت درهای بسته سالن ماندند.

اجراهای حلب نسبت به دمشق ویژگ‌یهای خاص دیگری هم داشت و نوع ارتباطی هم که مردم این شهر، خصوصا ادیان مختلف با نمایش برقرار کردند، قابل مقایسه با دمشق نبود. اکثر تماشاچیان در این شهر مسیحی بودند یا اهل تسنن بودند. حتی کشیش‌های اعظم حلب آمدند و نمایش را دیدند. نکته جالب این بود که می‌گفتند: هرچه کردیم نتوانستیم جلوی اشک و گریه خودمان را بگیریم و معتقد بودند به واسطه این نمایش با واقعیت‌های کربلا و شخصیت امام حسین (ع) آشنا شده‌اند.

*با این واکنش‌ها قطعا کاری تاثیرگذار بوده است؟

بله! «خورشید از حلب طلوع می‌کند» اتفاقی بزرگ بود که با حمایت سازمان اوج و مهنا شکل گرفت. رویدادی هنری که باید مسئولان فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن توجه کنند، خصوصا در بحث مساله تقریب مذاهب.

در واقع ما با این کار به مردم سوریه اعلام کردیم که نه فقط در دفاع از حرم اهل بیت (ع) و مبارزه با تکفیری‌ها، بلکه در حوزه فرهنگ و هنر هم در کنار شما بودیم و هستیم. مردم در آنجا اصرار داشتند که باز هم تولیدات این چنینی ساخته شود.

این تعامل فرهنگی میان هنرمندان و مردم ایران و سوریه فرصتی است در جنگ رسانه‌ای دشمن بر علیه مسلملنان و شیعیان می‌تواند به نفع جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و مقاومت تمام شود. رویدادهایی از این جنس می‌تواند قلوب ملت‌ها را به هم نزدیکتر کند. در حلب واقعا یک اخوت و رفاقت میان مردم سوریه و ادیان مختلف با هنرمندان ایرانی ایجاد شده بود.

*صحبت ناگفته‌ای اگر هست، بفرمایید.

نکته‌ای که باید گفته شود این است که این اتفاقات همان چیزی است که حضرت امام خمینی(ره) هم بر آن تاکید داشتند، یعنی صدور انقلاب اسلامی به سایر کشورها. با این تجربه‌های موفق، حالا بعد از چهل سال می‌توانیم به کمک تولیدات هنری در همه حوزه‌ها و همینطور تئاتر به‌عنوان هنری زنده و مردمی، انقلاب‌مان را به دنیا صادر کنیم. این کار فرهنگی که با حمایت سازمان اوج و مهنا در سوریه رقم خورد اگر مسئولان فرهنگی به آن توجه کنند، قطعا به عظمت و بزرگی آن پی خواهند برد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پیشنهاد برنده اسکار برای انتخابات ۲۰۲۰ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: اسپایک لی نامزد بهترین کارگردانی اسکار و برنده جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی از آکادمی اسکار ۲۰۱۹، پس از آنکه برای سخنرانی به روی صحنه رفت صحبت‌هایی علیه رئیس جمهور آمریکا انجام داد.

به گزارش سینماپرس، اسپایک لی نامزد بهترین کارگردانی اسکار و برنده جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی از آکادمی اسکار ۲۰۱۹، پس از آنکه برای سخنرانی به روی صحنه رفت صحبت‌هایی علیه رئیس جمهور آمریکا انجام داد که شدیداً مورد توجه و تشویق حضار و هنرمندان هالیوودی قرار گرفت.

این کارگردان پس از حضور روی صحنه و تشکر از عوامل و کسانی که او را در کسب این جایزه یاری کرده اند، اشاره‌ای به دوره بعد انتخابات آمریکا کرد و گفت:

«انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ نزدیک است. بیایید در سمت درست تاریخ بایستیم و انتخابی درست انجام دهیم و انتخابی بین عشق و نفرت داشته باشیم.»

او در پایان فریاد زد بیایید کار درست را در انتخابات انجام دهیم که حضار برای طرح این موضوع به صورت ایستاده او را تشویق کردند. او نیز با این حرف نشان داد که دل خوشی از ترامپ ندارد و به طور غیر مستقیم به انتخاب شخص دیگری در انتخابات آتی آمریکا اشاره کرد.

بیشتر هنرمندان هالیوودی از ترامپ دل خوشی ندارند و در گذشته نیز بارها شاهد موضوع گیری آن‌ها در مقابل سیاست‌های ترامپ بوده ایم. لیدی گاگا که امسال نیز نامزد بهترین بازیگر زن بود و جایزه اسکار بهترین ترانه را دریافت کرد در گذشته در تجمع‌های ضد ترامپ شرکت می‌کرد.

همچنین جرج کلونی بازیگر مشهور و پرطرفدار هالیوود در گذشته راجع به ترامپ گفته بود: «آمریکا بدشانس است که رئیس جمهوری به نام ترامپ دارد». او همچنین گفته بود که هیچگاه از ترامپ حمایت نکرده و نمی‌کند، اما باید امیدوار بود که او کارش را خوب انجام دهد.

رابرت دنیرو نیز سال گذشته در مراسم اهدای جوایز «تونی» با لحنی به شدت توهین آمیز ترامپ را مورد حمله قرار داده بود.

*مشرق

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برگزیدگان بخش تجلی اراده ملی «فجر۳۷» معرفی شدند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مراسم معرفی برگزیدگان بخش تجلی اراده ملی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر و اهدای جوایز، عصر امروز دوشنبه ششم اسفندماه در محل ایوان شمس برگزار شد.

به گزارش سینماپرس، در ابتدای این مراسم فرزاد حسنی مجری برنامه حضور مهمانان این مراسم را خوش آمد گفت و از دبیر جشنواره برای سخنرانی و خیرمقدم دعوت کرد.

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در آغاز سخنان خود گفت: دومین سالی است که میزبان نهادهای دولتی در جشنواره فیلم فجر هستیم، هرچند در سال‌های قبل نیز بخش تجلی ارده ملی برگزار می‌شد، اما به دلیل برخی بی‌کفایتی‌ها رابطه میان سینما و نهادهای دولتی در این بخش کم شده بود، امسال ۲۰ سازمان در بخش تجلی ارده ملی حضور دارند و آثار سینمایی را با نگاه تخصصی بررسی کرده اند و جوایز آنها نشان دهنده نگاه تخصصی و درست سینماگران است.

به دعوت فرزاد حسنی مجری مراسم، اصغر دانشیان، سیدفرید موسوی، معصومه ابتکار، جعفر صانعی مقدم، مهدی کرم پور و رضا مقصودی برای اعطای جوایز روی سن حاضر شدند.

سعید ملکان و بهرام توکلی تهیه کننده و کارگردان فیلم «غلامرضا تختی» جایزه بخش تجلی اراده ملی را دریافت کردند.

 تندیس تجلی اراده ملی به سبب بیان داستان زندگی صلح جویانه یک انسان با محیط اطرافش به آرش لاهوتی و قاسم خان برای «روزهای نارنجی» اهدا شد.

تندیس تجلی اراده ملی برای توجه توجه درست به فقر به نرگس آبیار و محمدحسین قاسمی برای فیلم «شبی که ماه کامل شد» اهدا شد.

هیات داوران فراکسیون جوانان دو فیلم را شایسته دریافت تندیس تجلی اراده ملی دانست. مهدی جعفری کارگردان «۲۳ نفر» با این مضمون که «خوش به حال مملکتی که جوانانی مثل شما دارد» و و همچنین تندیس تجلی اراده ملی بابت اینکه بهارستان صرفا نام یک میدان نیست به بهارستان تاریخچه تجلی اراده ملی است به بابک بهداد تهیه کننده و کارگردان مستند «بهارستان خانه ملت» اهدا شد.

هیات داوران معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری دو اثر را شایسته تندیس تجلی اراده ملی دانستند: به خاطر چهره باورپذیر زنی موفق در جامعه و زنی در خانواده به علیرضا رئیسیان برای «مردی بدون سایه» تعلق می‌گیرد. همچنین تندیس بهترین فیلم مرتبط با مسائل خانواده به خاطر پرداختن به اهمیت اخلاق و احترام به ویژه سالمندان به مونا زندی برای فیلم «بنفشه آفریقایی» تعلق می‌گیرد.

در ادامه این مراسم برای اعطای تعداد دیگری از جوایز به دعوت مجری، سیدعلیرضا آوایی وزیر دادگستری، محمود عباسی معاون حقوق بشر و امور بین المللی وزارت دادگستری، حسین انتظامی ریاست سازمان سینمایی، حجت الاسلام هادی صادقی معاون فرهنگی قوه قضاییه ،سیدمحمدرضا خوشرو مدیرکل فرهنگ حقوقی و قضایی قوه قضاییه، آیت الله محمدحسین اختری دبیر کل مجمع جهانی اهل بیت، حسین عرفانی مقدم مدیر کل دفتر حقوق بشر و پیگیری حقوق شهروندی معاونت حقوق بین الملل وزارت دادگستری، محمود عزیزی، سجاده چی، مصطفی رستگاری روی سن حضور یافتند.

هیت داوران حقوق بشر وزارت دادگستری به سه فیلم منتخب تندیس تجلی اراده ملی تقدیم می کند: به خاطر روایت گری زیبا و جذاب از نقض آشکار موازین حقوق بشر رژیم بعث؛ مجتبی فرآورده تهیه کننده «۲۳ نفر» جایزه دریافت کرد. 

تندیس تجلی اراده ملی برای به تصویر کشیدن نقض آشکار حقوق بشر توسط گروه های تکفیری و تصویر حقوق کودک توسط مادر ایرانی به محمدحسین قاسمی برای فیلم «شبی که ماه کامل شد» تعلق گرفت.

 تندیس تجلی اراده ملی به سبب پرداختن به موضوع تروریسم به عنوان مصداق نقض فاحش حقوق بشر به سیدمحمود رضوی برای «ماجرای نیمروز؛ رد خون» اهدا شد.

هیات داوران معاونت فرهنگی قوه قضاییه به دو فیلم تندیس تجلی اراده ملی می دهد:  تندیس تجلی اراده ملی به فردین خلعتبری و یلدا جبلی برای «جمشیدیه» به دلیل تبیین یکی از موضوعات اصلی آسیب های اجتماعی، ضرورت کنترل خشم به همراه ترویج مفهوم بخشایش و گذشت. 

تندیس تجلی اراده ملی به علی مصفا تهیه کننده و مسعود بخشی نویسنده و کارگردان «یلدا» به جهت ترویج مفهوم بخشایش، عفو و گذشت.

هیات داوران مجمع جهانی اهل بیت تندیس تجلی اراده ملی را به سیاوش حقیقی تهیه کننده و مرتضی علی عباس میرزایی کارگردان «خون خدا» برای ابراز ارادت به ساحت حضرت امام حسین(ع) توجه به مفهوم توبه و گذشت و پرداخت هنری به حقیقت سفینه النجاه بودن امام حسین اهدا می شود.

تندیس تجلی اراده ملی به محمدحسین مهدویان کارگردان و سیدمحمود رضوی تهیه کننده «ماجرای نیمروز؛ رد خون» تعلق گرفت.

همچنین از مجتبی فرآورده تهیه کننده و مهدی جعفری کارگردان «۲۳ نفر» به خاطر تصویرگری رشادت های رزمندگان اسلام و آزادگان سرافراز در برابر کفر و استکبار جهانی تقدیر شد.

دومین تقدیر مجمع جهانی اهل بیت از رشید حاجتمند تهیه کننده و هادی حاجتمند کارگردان «مدیترانه» برای نشان دادن رشادت های مدافعان حرم و پرداختن به حجاب و عفاف در قاب سینما.

محمدرضا فراهانی معاون فرهنگی وزارت بهداشت درمان، مهدی کدخدازاده معاون فرهنگی و دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی، وحید قبادی دانا رئیس سازمان بهزیستی، احسان نصیرالسلامی معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی ارتش، امیر لله گانی مدیر فرهنگی وزارت بهداشت و فرشته صدرعرفایی برای اعطای باقی جوایز روی سن حاضر شدند.

هیات داوران معاونت فرهنگی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی؛ تندیس تجلی اراده ملی را به خاطر تبیین رسا خلاقانه و تاثیرگذار آسیب های اجتماعی جوانان به سعید روستایی برای فیلم متری «شیش و نیم» اهدا کردند.

هیات داوران سازمان بهزیستی تندیس تجلی اراده ملی را به دلیل پرداخت مناسب به مسوولیت اجتماعی فردی و ترویج روحیه پهلوانی به بهرام توکلی کارگردان «غلامرضا تختی» تقدیم می کند.

دانشگاه علوم پزشکی ارتش جایزه خود را به خاطر تصویر ارائه شده از یک افسر ارتشی که نظامی محکم و آگاه و در عین حال دارای روحیه جنگنده و طالب حقیقت که به استیفای حقوق همرزمان خویش می‌پردازد به مهدی جعفری کارگردان و مجتبی فرآورده تهیه کننده فیلم سینمایی «۲۳ نفر» تقدیم می کند.

هیئت داوران دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی جایزه خود را به دلیل توجه به ابعاد اجتماعی سلامت، ساختار بصری مناسب، پرکشش و جذاب شخصیت پردازی باورپذیر در مسیر ایجاد درک صحیح از کاراکترهای آسیب‌دیده اجتماعی به  جمال ساداتیان تهیه‌کننده فیلم متری «شیش و نیم» اهدا می کند.

در بخش دیگری از این مراسم مسعود سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان، علی اصغر کاراندیش، شهیندخت مولاوردی دبیر کل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان، مهدی صالجی رئیس انجمن فرهنگی ویرایش و درست نویسی، حسین ترابی، مسعود محدث برای اهدای جوایز روی سن حاضر شدند.

هیئت داوران معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تندیس تجلی اراده ملی را به دلیل پرداخت به ماجرای واقعی تکفیری که با برداشتی غلط و ناصحیح از قرآن کریم به دنبال تبلیغ و ترویج قرائت متفاوت از دین مبین اسلام هست به نرگس آبیار کارگردان و محمدحسین قاسمی تهیه کننده فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» اهدا کرد.

هیات داوران به خاطر داستانی سرشار از مضامین دینی و قرآن و مصداق تلاش و ظلم‌ستیزی جهت بیان داستانی روان و جذاب برای مخاطبین کودک و نوجوان  محسن عنایتی کارگردان انیمیشن «بنیامین» را شایسته دریافت تندیس مجله تجلی اراده ملی دانست.

هیات داوران حقوق شهروندی وزارت ارشاد با در نظر گرفتن توامان ارزش های سینمایی و موضوع و محتوا سه اثر را شایسته دریافت تندیس تجلی اراده ملی می داند. کامران مجیدی تهیه کننده و پدرام پورامیری و حسین امیری دوماری برای فیلم «جاندار»، تندیس تجلی اراده ملی برای علیرضا قاسم خان و آرش لاهوتی برای فیلم «روزهای نارنجی» و جایزه سوم به محسن تنابنده کارگردان فیلم سینمایی «قسم».

هیات داوران وزارت ورزش و جوانان سه فیلم را شایسته دریافت تندیس تجلی اراده ملی دانست.

میلاد صدرعاملی برای جسارت در پرداختن به یک سوژه ورزشی و نیم نگاهی به افتخار آفرینی های ورزش زنان برای فیلم «سونامی» جایزه دریافت کرد.

جایزه بعدی به بهرام توکلی کارگردان فیلم «غلامرضا تختی» به خاطر نگاهی جدید و به دور از کلیشه های مرسوم به زندگی و زیست اجتماعی غلامرضا تختی به عنوان یک سرمایه اجتماعی و پرداختن به نقش این اسطوره تاریخ معاصر در تحولات اجتماعی و فرهنگی زمان خود تقدیم شد.

جایزه بعدی به سعید روستایی برای فیلم متری «شیش و نیم» به خاطر تلاش محسوس و غیرکلیشه ای برای ترسیم چرخه  کامل آسیب های ناشی از خرید و فروش و مصرف مواد مخدر در جامعه تقدیم شد. این جایزه را سیدجمال ساداتیان تهیه کننده فیلم دریافت کرد.

چهارمین جایزه هیات داوران به مهدی جعفری کارگردان »۲۳ نفر» برای روایتی لطیف و واقعی و به دور از اغراق از ایثارگری ها و فداکاری های جوانان در ۸ سال دفاع مقدس و  باز تولید صحیح مفهوم ایثارگری برای مخاطب و جوانان نسل امروز تقدیم شد.

 هیات داوران انجمن فرهنگی آموزشی ویرایش و درست نویسی تندیس تجلی اراده ملی را از منظر به کارگیری درست زبان و ادبیات فارسی در سینما به نیما جاویدی کارگردان «سرخپوست» اهدا کرد.

در بخش دیگری از مراسم سادینا آبائی مدیرعامل شبکه علمی ایران، محمدرضا جوادی یگانه معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، زینب نصیری رئیس اداره کل سلامت شهرداری تهران، حجت الاسلامی محمدحسن کاویانی راد معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران، محمدرضا منصوری رئیس انجمن صنفی مدیران تولید،  زهرا اصلاح چی مدیر حوزه ریاست و ارتباطات شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی، نصرالله فروتن فر رئیس هیات مدیره انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران، زهرا آیت اللهی رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی برای اعطای جوایز روی سن حضور یافتند.

هیات داوران وزارت ارتباطات دو فیلم را شایسته تقدیر دانست. تندیس اول به رضا میرکریمی کارگردان و تهیه کننده «قصر شیرین» ارائه شد.

تندیس دوم به علی مصفا تهیه کننده «مسخره باز» اهدا شد که برای دریافت این جایزه، علی نصیریان بازیگر پیشکسوت و بازیگر این فیلم روی سن حضور یافت. حضور نصیریان روی سن با تشویق پرشور حاضران همراه شد. نصیریان بعد از حضور روی سن تاکید کرد این جایزه را به گفته علی مصفا به جواد مطوری طراح جلوه های ویژه بصری اهدا می کند. مطوری روی سن آمد و جایزه را از نصیریان دریافت کرد. 

هیئت داوران شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی، تندیس تجلی اراده ملی را به خاطر به تصویر کشیدن قصه ای به لطافت زنانگی و مادرانی که در نبود خویش نیز محبت را به اطرافیانش هدیه می‌دهد و عشق و آرامش را به زندگی می بخشد به رضا میرکریمی کارگردان و تهیه کننده فیلم سینمایی قصر شیرین تقدیم می کند.

 هیئت داوران معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران دو فیلم  را شایسته دریافت تندیس تجلی اراده ملی دانست.

 تندیس تجلی اراده ملی به سعید ملکان تهیه‌کننده فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» اهدا شد که نمونه ای از سینمای شریفی است که بدون آنکه سفارشی باشد بازنمایی موفقیت در زندگی شخصیت ملی ارائه داده و دغدغه های والای او را برای کمک به کودکان، اهالی شهر و محله خود نشان می دهد.

هیئت داوران جایزه خود را به واسطه تلاش برای انتقاد از غیاب نهادهای  ملی و شهری در ایفای وظایف اجتماعی پیشگیرانه خود در قبال آسیب های اجتماعی از جمله کم توجهی به موضوع برابری به جمال ساداتیان تهیه‌کننده فیلم سینمایی «متری شیش و نیم» تقدیم کرد.

هیات داوران بنیاد شهید و امور ایثارگران سه فیلم را به عنوان فیلم منتخب در جهت دریافت تندیس تجلی اراده ملی معرفی کردند:

اولین تندیس تعلق می گیرد به مهدی جعفری، کارگردان فیلم سینمای «۲۳ نفر» برای خلق یک اثر دلنشین و غرور آفرین.

هیات داوران این سازمان جایزه برگزیده بعدی خود را به دلیل پرداخت هنرمندانه عملیات مرصاد و موضوع منافقین به محمدحسین مهدویان کارگردان «ماجرای نیمروز؛ رد خون» اهدا می کند.

هیات داوران این سازمان جایزه برگزیده بعدی خود را به خاطر خلق یک اثر نفس گیر و تاثیرگذار به نرگس آبیار برای فیلم «شبی که ماه کامل شد» تقدیم می کند.

هیات داوران انجمن صنفی مدیران تولید سینما دو فیلم را به نمایندگی از مدیران تولید کشور که با سختی های بسیار و در شرایط سخت کارهای ماندگار خلق می کند، شایسته تندیس تجلی اراده ملی دانست.

کامران حجازی مدیر تولید فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز؛ رد خون» جایزه این بخش را دریافت کرد. 

جایزه دوم به کیومرث عباسی نوده مدیر تولید فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» تقدیم می شود.

هیات داوران انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران، سه عکاس را شایسته تقدیر به عنوان بهترین عکاسان خبری سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر می دانند: مریم کامیاب از خبرگزاری مهر، علی حدادی از خبرگزاری آنا، معین باقری از ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر.

مراسم با اعطای جایزه عکس به پایان رسید.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

دستگاه‌ها از ظرفیت سینما استفاده کنند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: رییس سازمان سینمایی گفت: دستگاه ها باید متوجه باشند که چگونه می توانند از ظرفیت سینما استفاده کنند.

به گزارش سینماپرس، حسین انتظامی، رییس سازمان سینمایی در مراسم معرفی برگزیدگان بخش تجلی اراده ملی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر؛ گفت: میلاد بانوی دو عالم به ویژه به خانم های محترم جمع تبریک می گویم. این مراسم خیلی جای سخنرانی نیست، فقط می خواستم یک نکته محوری را بگویم و تشکر کنم از دستگاه ها که نسبت به سینما حساسیت دارند و جلوه آن حضور در چنین مراسمی است.

او افزود: نقطه کانونی این جلسه که به گفته دبیر جشنواره پیشینه داشته، مقطعی قطع شده و دوباره به جریان افتاده است، این فرمایش رهبری است که در دیدار با سینماگران فرمودند کلید حل مشکلات کشور در دست شما سینماگران است. این تعارف نبوده است. یک نگاه راهبردی را نمایندگی می کند.

انتظامی گفت: دستگاه هایی که به ظرفیت فرهنگ هنر و به ویژه سینما توجه می کنند علاوه بر اینکه از زاویه مسئولیت اجتماعی وارد می شوند به این ظرفیت هم توجه دارند. ما به عنوان وزارت فرهنگ از آنها قدردانی می کنیم که هم جانب مسئولیت اجتماعی را نگه می دارند هم از این ظرفیت بی اطلاع نیستند. در چنین رویکردی این دستگاه ها هستند که باید پاسخگو باشند چقدر می توانند از این ظرفیت استفاده کنند.

رییس سازمان سینمایی گفت: در این رویکرد جای نقد سینما نیست. آن باید در جای خود انجام پذیرد و سینماگران قطعا استقبال می کنند اما در واقع پاسخگویی دستگاههاست که ما چقدر توانسته ایم از این ظرفیت استفاده کنیم. شاید جمله نامناسبی که به اهالی فرهنگ گفته می شود این است که ما در خدمتیم کانه درخواستی از آنها صورت گرفته و آنها باید کاری برای اهالی سینما انجام بدهند. اتفاقا نگاه باید معکوس باشد. یعنی دستگاه ها باید متوجه این باشند که چگونه می‌توانند از ظرفیت سینما استفاده کنند و اعلام وابستگی خود به این جریان را نشان بدهند.

انتظامی تاکید کرد: من از دستگاه هایی که متوجه این نکته هستند تشکر می کنم و امیدواریم دستگاه هایی که در سال‌های بعد از این ظرفیت استفاده می کنند و مشکلات کشور را از طریق سینما حل می کنند -همه دنیا مشکلات دارد اما ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم- بیشتر شوند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

مستند «شهید عزیز» به روایت فیلم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مستندی درباره شهید محمدحسین حدادیان با نام «شهید عزیز» منتشر شده است.

«شهید عزیز» همان مستند مظلومیت شهید محمدحسین حدادیان شهید ولایت و امنیت است. این مستند در خبرگزاری تسنیم رونمایی شد و چند روزی است که از شبکه افق پخش شده است.

حسین سوهانی کارگردان این مستند گفته بود: “این مستند ویژه شهید مدافع ولایت و امنیت محمدحسین حدادیان است. یادم می‌آید دو هفته قبل از شروع تولید این مستند یکی از دوستان این پروژه را پیشنهاد داد. با سرعت پژوهش و تحقیق را آغاز کردیم و ۱۰ روزه توانستیم «شهید عزیز» را به تولید برسانیم.

این مستند ۳۰ دقیقه‌ای که به زودی از شبکه‌های اول، سوم، پنجم و افق سیما روی آنتن خواهد رفت در دو بخش چگونگی شهادت و مظلومیت شهید حدادیان و بخش دیگر کارشناسی فرقه و ادیان همراه با مباحث حقوقی و قضایی و اغتشاش‌گردانی تولید شده است. این طور که سوهانی خبر داده قرار است علاوه بر شبکه افق،‌ در دیگر شبکه‌های سیما هم روی آنتن برود.

در ادامه می‌توانید این مستند را بببینید.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کسی این فیلم را جدی نمی‌گیرد – اخبار سینمای ایران و جهان

جوان آنلاین: محسن امیریوسفی انبوهی از شعار سیاسی را که ریختن آن در قالب یک فیلم سینمایی کار سختی است به ضرب و زور دیالوگ به خورد فیلمش داده است.

محسن امیریوسفی انبوهی از شعار سیاسی را که ریختن آن در قالب یک فیلم سینمایی کار سختی است به ضرب و زور دیالوگ به خورد فیلمش داده است. دیالوگ‌ها صرفاً می‌تواند برای آدم‌هایی که از تاریخ سیاسی معاصر سردرمی آورند تا حدودی جذاب باشد. لحن طنز فیلم هم به جذابیت آن کمک می‌کند. فیلمساز تلاش کرده فضای سیاسی و اجتماعی ملتهب سال ۸۸ را با دسته بندی سیاسی میان چند تیپ و نه شخصیت تبیین کند. فانتزی و طنز هم صرفا به این دلیل خود را به فیلم تحمیل کرده که ظاهراً فیلمساز توان بیان حرف‌ها و شعارهایش را در قالب یک فیلم جدی نداشته است. سمبولیسم شاخصه دیگر فیلم است، در واقع نمادگرایی و فانتزی و طنز قرار است ضعف دراماتیک را پوشش دهد. همین هم سبب می‌شود که آشغال‌های دوست داشتنی پس از چندسال به محاق توقیف رفتن به فیلمی عقب مانده و نخ نما تبدیل شود و تازگی زمان ساخت را نیز از دست بدهد.

نکته اینکه تماشاگر فیلمی را که به زعم فیلمساز دارد حرف‌های مهمی می‌زند به هیچ وجه جدی نمی‌گیرد. پیرزنی که تنها در یک خانه زندگی می‌کند دچار توهم است و اتفاقا در صحنه پایانی فیلم بر این توهم بیش از پیش تأکید می‌شود و تکلیف تماشاگر را کاملاً مشخص می‌کند که همه اتفاقات از دریچه ذهن متوهم یک پیرزن ساده دل رقم خورده است، بماند که اساسا فیلم با همه شعار‌ها و ژست‌های نمادگرایانه سیاسی ابداً از یک مانیفست منسجم برخوردار نیست. معلوم است که فیلمساز خودش هم در میان شک و تردید ایدئولوژیک دست و پا می‌زند.
می‌توان مثل همیشه این بیان الکن و پرت و پلاگویی را به گردن سانسورچی‌ها و حتی خودسانسوری انداخت، اما واقعیت این است که آشغال‌های دوست داشتنی محسن امیریوسفی از سانسور ضربه نمی‌خورد بلکه از انتخاب سبک نمادگرایانه و فانتزی گونه و تیپیکالی که شعار را به جای درام انتخاب کرده ضربه می‌خورد.

همین که فیلمساز فکر کرده بهترین راه برای بیان شعارهایش تکیه بر نمادگرایی است و ظرفیت‌های درام در سینما را نادیده گرفته یعنی هسته آتشفشانی سینما را نشناخته است. سینما هنر عامه پسند است و باید وزنش را روی درام سوار کند. سینما جای شعار دادن نیست به خصوص اگر قرار است با توده‌های مردم ارتباط برقرار کند و قطعا امیریوسفی به دنبال مخاطب خاص نبوده، اما سبک فیلمسازی او مخاطب عام را نیز درگیر نمی‌کند.

پیرزن و خانه و آدم‌ها همه نماد چیزی هستند و تماشاگر باید قبلا اطلاعات سیاسی مکفی به ویژه درباره جریان‌های سیاسی ابتدای انقلاب داشته باشد تا بتواند از دیالوگ‌های پرفشار فیلم سردربیاورد.

پیرزن گویا نماد ایران است که قصد دارد همه را با هم آشتی بدهد ولی معلوم نیست فیلمساز چگونه به این ذهنیت گل و بلبلی صلح کامل نائل آمده و عرصه سیاست را برچه مبنایی آنقدر لطیف دیده است. هر چند این تصویر می‌تواند ایده‌آلیستی باشد، اما حقیقت صحنه سیاسی نمی‌تواند تا این اندازه ساده باشد.

جالب است که فیلمساز دقیقا معلوم نیست کجا ایستاده. آیا قرار است طرف سیما باشد؟ خود سیما دقیقا چگونه آدمی است؟ ما او را صرفا در دو صحنه از فیلم می‌بینیم که در رفت و آمد است. آیا قهرمان امیریوسفی این زنی است که مثلاً درحال مبارزه خیابانی است و خودش می‌گوید در جریان انقلاب دنباله رو شوهر مارکسیستش بوده؟ خب تکلیف این کاراکتر با تماشاگر با این پرداخت ضعیف می‌تواند از قبل مشخص باشد.

داستان از زوایه دید یک پیرزنِ تنها روایت می‌شود. شوهرمنیر خانم سال‌ها پیش بر اثر سکته فوت کرده و پسرش امیر در جنگ شهید شده و پسر دیگرش رامین برای ادامه تحصیل به فرنگ رفته، منصور برادر منیر که یک چپ گرای انقلابی بوده در سال ۶۱ یعنی همان سال اعلام مبارزه مسلحانه برخی گروه‌های چپ کشته شده، اما ظاهراً در پایان فیلم معلوم می‌شود که خودکشی کرده، حالا ما چهار تیپ در قاب عکس داریم که با هم گفت‌وگو می‌کنند و منیر خانم میداندار این گفت‌وگو است.

این چهار تیپ هر کدام یک نماد هستند؛ نماد‌هایی از چند طبقه فرهنگی و اجتماعی که هرگز تبدیل به یک کاراکتر مستقل نمی‌شوند. بحث و جدل‌ها، چون پشتوانه دراماتیک ندارند هرگز از سوی تماشاگر جدی گرفته نمی‌شوند و در حد یک جرو بحث بچگانه نمود می‌یابند. فیلم البته درگیر نوستالژی‌بازی هم می‌شود. این همانی کردن میان پیش از انقلاب و پس از انقلاب هم اگرچه با توجیه سانسور به کار رفته است، اما نمی‌تواند حقیقت ماجرا و تفاوت بنیادین میان این دو مقطع را جا بیندازد و برای همین در بهترین حالت صرفا خنده دار و شاید کمی خلاقانه از کار درآمده است.

اما فیلم آشغال‌های دوست داشتنی از این جهت که برای مخاطب ایرانی ساخته شده و نه برای جشنواره‌های خارجی می‌تواند قابل تحلیل باشد. اساسا نوع روایت و سبک کار فیلمساز به گونه‌ای است که قطعا مخاطب غیرایرانی با آن ارتباط برقرار نمی‌کند و آن را نمی‌فهمد.

فیلم اگر همان سال تولید به اکران می‌رسید هم هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتاد. تنها خاصیت این توقیف چندساله این بود که نام فیلمساز را به عنوان یک هنرمند مظلوم سرزبان‌ها انداخت و موقعیت او را تا ریاست شورای مرکزی کانون کارگردانان سینمای ایران بالا برد، اما حالا و با اکران دیرهنگام فیلم که با حجم قابل توجهی از تبلیغات شهری نیز روبه‌رو شده باید فروش خوب هفته اول فیلم را نیز مدیون حاشیه‌های آن دانست.

توقیف چندین ساله فیلم آشغال‌های دوست‌داشتنی بار دیگر نشان داد که مسئولان بیش از آنکه روی امنیت فرهنگی شهروندان حساس باشند با عینک سیاسی به فیلم‌ها نگاه می‌کنند. فیلم محسن امیریوسفی با همه ضعف‌های ساختاری و سینمایی‌اش برای تماشاگر ایرانی و خانواده‌ها به مراتب نسبت به بسیاری از آثار ضدفرهنگی که حساسیت کمتری روی آن‌ها وجود دارد فیلم بی‌ضررتری است چراکه در آن نه از فحاشی و نزاع خانوادگی خبری است نه مقام مادر لگدمال می‌شود، نه از خیانت و جنایت و خشونت خبری هست و نه روی فحشای پیدا و پنهان و روابط نامشروع و تقدیس فردیت افسارگسیخته تمرکز شده است. ما فقط با یک فیلم کاملاً معمولی طرفیم که می‌خواهد به زعم سازنده‌اش مثلاً شعار‌های قشنگ بدهد ولی کسی آن را جدی نمی‌گیرد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

شمقدری از رهنمودهای مهم رهبری به مدیران سینمایی گفت/ از جریان شناسی تا کالبد شکافی سینما برای ثبت در تاریخ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مراسم رونمایی از کتاب «سینمانامه» نوشته جواد شمقدری رئیس اسبق سازمان سینمایی با حضور هنرمندان و اهالی رسانه در خانه کتاب برگزار شد.

به گزارش سینماپرس در این مراسم که عصر امروز ششم اسفندماه برگزار شد مسئولان و هنرمندانی همچون: محسن مومنی شریف، هوشنگ توکلی، محسن علی اکبری، مسعود اطیابی، جمال شورجه، مهدی فیوضی، جهانگیر الماسی، انسیه شاه حسینی، سیدسعید سیدزاده، اکبر حر، سیداحمد میرعلایی، حسین طلابیگی، شاهد سلطانی آزاد، عباس پویا، علیرضا اسحاقی، حسن علیمردانی، جمشید خندان و… حضور داشتند.

در ابتدای این مراسم روح الله شمقدری ضمن عرض تبریک میلاد حضرت زهرا (س) اظهار داشت: انتشارات جامعه اسلامی هنرمندان از سال ۹۶ ذیل جامعه اسلامی هنرمندان فعالیت خود را آغاز کرد و بعد از رونمایی ۳ کتاب «منشور سینما»، «درآمدی بر سینمای استراتژیک» و «۲۴ ساعت مهندسی فرهنگی»، امروز چهارمین کتاب انتشارات را رونمایی خواهیم کرد.

وی ادامه داد: ما دوست داشتیم کتاب «نفوذ فرهنگی» را هم امروز رونمایی کنیم که ۵ ماه است در انتظار مجوز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

وی متذکر شد: ما مایل بودیم به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی این کتاب را رونمایی کنیم که به دلیل عدم تعیین تکلیف مجوز آن این اتفاق رخ نداد.

سپس جمال شورجه پشت تریبون رفت و ضمن تبریک پیروزی چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی و میلاد حضرت زهرا (س) اظهار داشت: از آنجایی که بنده در جریان مدیریت ۴ ساله جناب آقای شمقدری بودم می دانم چه فرازهایی در این کتاب است. این ۴ سال حضور آقای شمقدری در سازمان سینمایی یکی از مهمترین دوران ها در سازمان سینمایی است.

وی افزود: در آن دوران وضعیتی بود که همه اتفاقات را به زمین آقای شمقدری می انداختند. یکی از فصول مربوط به این کتاب مربوط به خانه سینما است.

شورجه با بیان اینکه این کتاب روزنوشت نیست و به صورت تحلیلی است خاطرنشان کرد: «سینمانامه» وقایع ۴ ساله ایشان را روایت می کند. خانه سینمای آن دوران علیه دولت اپوزوسیون تشکیل داده بودند و این در حالی بود که بیشترین ملاقات ها را رئیس جمهور در آن زمان با سینماگران داشتند. در آن دوران دسترسی به مقامات کشور سهل الوصول بود. فارغ از موضع گیری های اخیر آقای احمدی نژاد که عجیب و غریب است اما در گذشته همه به راحتی به ایشان دسترسی داشتند و نهایتاً یک هفته ای به همه وقت ملاقات داده می شد.

وی افزود: آقای شمقدری با همیاری آقای رئیس جمهور در زمان مدیریت خودشان شورای عالی سینما را تشکیل دادند که دوستان فعلی نیامده آن را قلع و قمع کردند. حرکت های مفیدی در دوران مدیریت آقای شمقدری برای سینمای کشور رخ داد و من امیدوارم همه بتوانند از این کتاب استفاده کنند، این کتاب کاربردی است و در هر دوره ای می توان از آن استفاده کرد.

به گزارش سینماپرس سپس هوشنگ توکلی بازیگر پیشکسوت سینمای کشور اظهار داشت: بنده و آقای شمقدری ۴۰ سال در کنار یکدیگر بودیم؛ سینمای ایران در دوران خود بخش های موفق و ناموفق دارد. وجه تمایز انسان و غیر انسان در تفکر کردن است و متفکران قدیم و جدید هم این نکته را تأیید می کنند. ما نسبت به حوادث زندگی مان فکر می کنیم و گاهی اوقات هم این افکار جمع می شود و به قضاوت می رسیم. داستان انسان از اینجا شروع می شود که وقتی به قضاوت می رسد چه تصمیمی می گیرد؛ متفکرین قدیم چون دین نقش اصلی را بازی می کرده وارد حوزه دین می شوند و داستان متافیزیک و دوگانه نگاه کردن به جهان و زندگی زمینی و آسمانی همگی در دوران قرن ۱۶ به دلیل حضور متفکرین جدید تأثیراتی دارد و انسان وارد بحران جدیدی می شود.

وی ادامه داد: موضوع قضاوت در موضع وجدان تعریف می شود. انسان اگر تصمیمی می گیرد به دلیل تفکر بعد قضاوت و در نهایت وجدانش است. وجدان آسوده به انسان این امکان را می دهد که هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد. بیشتر جنایاتی که در دنیا اتفاق افتاده هم به دلیل همین وجدان های آسوده است. بخشی از انسان هم وجدان شان بی خیال نیست. یکی از این افراد آقای شمقدری است. در دوران ۴ ساله مدیریت آقای شمقدری که در تاریخ انقلاب اسلامی ثبت خواهد شد حوادث بسیار زیادی روی داد اما ایشان دست تنها بود. کسانی که وجدان آسوده داشتند حمایت می شدند تا تلاش های ایشان را نبینند و تخریب کنند. در حاکمیت جمهوری اسلامی هم وجدان آرام و ناآرام وجود دارد. وجدان دغدغه مندی مثل مقام معظم رهبری داشتیم و وجدان های آرامی هم داریم که به بلایی که سر مردم می آید فکر نمی کنند. هنرمندان و نویسندگان هم وجدان دغدغه مند دارند.

وی تأکید کرد: این کتاب حاوی مسائل و دغدغه هایی است که یک وجدان دغدغه مند به نام آقای جواد شمقدری داشته و حاصل آن هم این اتفاق شده است.

جواد شمقدری در انتهای این مراسم پشت تریبون رفت و ضمن تبریک روز زن اظهار داشت: ما ۴۰ سال در این عرصه حضور داشتیم و در دهه ۶۰ بحث می کردیم که قالب و محتوا در سینما چگونه است. تردید داشتیم آیا سینما و ارزش های انسانی با هم ارتباطی دارند؟ خیلی ها قائل بودند که سینما مسیر متفاوتی با ارزش های انسانی است.

وی ادامه داد: بیش از ۲ هزار فیلم سینمایی بعد از انقلاب ساخته شده که همه قالب ها را هم تجربه کردیم. ما سینما را برای خود کردیم. با همه مشکلاتی که می توانیم برای سینما تعریف کنیم باید بگوییم که می تواند سینما هم در مسیر کمال قرار بگیرد و هم بالعکس عمل کند.

شمقدری خاطرنشان کرد: وقتی دوره ما تمام شد خیلی ها گفتند خاطرات خود را بنویس اما من مایل نبودم در آن زمان این کار را بکنم. وقتی فضا آرام تر شد من سعی کردم در فضایی آرام مباحث را تنظیم کنم و فکر می کنم خوب است هر مدیری تلاش های خود را در قالب کتاب تعریف کند، به خصوص وقتی مانند دوره مدیریت بنده بسیاری از اتفاقات تحریف و تخریب می شود.

وی ادامه داد: کتاب ۲ فصل دارد. فصل اول دارای دو بخش است که در بخش اول رویکردها و سیاست ها مطرح شده است و بخش دوم مبانی اندیشه ای و تفکری منبعث از انقلاب اسلامی است. در این بخش بحثی را دارم و هرم جادویی را طراحی کردم که بتوانیم به قدرتی برسیم که همانند سینمای هالیوود در دنیا اثرگذار باشیم. در فصل دوم برخی ناگفته ها همانند ماجرای خانه سینما را مطرح کردم که اسناد و مدارک آن نزد بنده محفوظ است. من احساس کردم باید عقبه سینمای ایران را ببینیم. استاد کلهر و هوشنگ توکلی با بنده همفکری کردند و حاصل این گفتگوها تحت عنوان جریان شناسی سینمای ایران و کالبد شکافی سینمای ایران در کتاب آمده است، هم در مقطع قبل از انقلاب و هم در مقطع اول انقلاب که جریان هایی حاکم شدند. ما رویکرد تحلیلی داریم که چه عقبه و تفکری داشتند. ذیل ۲ فصل کتاب پاورقی هایی داریم که این پاورقی ها برخی از اتفاقات مهم سینما را رصد کرده است. بخشی از مخاطبان این کتاب سینماگران و بخش دیگر مدیران سینمایی هستند. همچنین این کتاب برای محققان و پژوهشگران هم قابل تأمل خواهد بود. فضای رسانه ای هم می تواند اطلاعات خوبی دریافت کند چون طی ۵ سال اخیر اطلاعات درستی داده نمی شود. ما در آن دوران مطالب را صریح و شفاف در اختیار رسانه ها قرار می دادیم. حجم کتاب اجازه نمی داد که به برخی از موضوعات پرداخت شود و همین حالا هم کتاب حدود ۵۰۰ صفحه شده است.

شمقدری افزود: سند سینما که حاصل جلسات زیادی در زیرمجموعه های شورای عالی انقلاب فرهنگی بود یکی از ضمیمه های خوبی است که در این کتاب آمده است. عجیب این است که این سند باید در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شود در دبیرخانه مانده است.

وی ادامه داد: در دوره ما اساسنامه جدیدی برای خانه سینما نوشته شد و من تلاش کردم بر اساس این اساسنامه جلو برویم اما وقتی دیدند این اتفاق در آستانه محقق شدن است سنگ اندازی کردند و حواشی ایجاد کردند و این اساسنامه موجود است که در ضمیمه کتاب آوردم. این اساسنامه مترقی امروز هم می تواند در دستور کار خانه سینما قرار بگیرد. در آن دوران قرار بود خانه سینما ذیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جایگاه خوبی پیدا کند اما امروز ضمن مخالفت اهالی سینما زیرمجموعه وزارت کار رفته است که قطعا دستاورد خوبی برای آن نخواهد داشت.

وی در بخش پایانی اظهاراتش گفت: ما جلسه ای با مقام معظم رهبری داشتیم و حضرت آقا بیش از یک ساعت صحبت کردند و فرمایشات کلیدی به ما گفتند. تمام این صحبت ها محرمانه تلقی شد و گفتند بازتاب ندهید. متن صحبت ها ۶ ماه بعد به ما رسید. من در مسیر اجرایی شدن این صحبت ها کار کردم. یک تیترهایی از آن مباحث را من در این کتاب آوردم چرا که ۲-۳ تا از این تیترها را مقام معظم رهبری در دیدارشان با هیأت دولت یازدهم اشاره کردند. یکی از آن ها این بود که گفتند دشمن برای سینما برنامه ریزی دارد. نکته مهم دیگر این بود که گفتند در برنامه های هیچ ظرفیتی برای کسانی که گفتمان انقلاب اسلامی را قبول ندارند به وجود نیاید. همچنین اشاره کردند نقد درون گفتمانی باید شروع شود. یک نکته بسیار مهم گفتند که سینماگران مومن و انقلابی مبادا بیکار بمانند که بنده در دوران خودم تا توانستم به این مسأله توجه کردم. متأسفانه در بسیاری دوره ها سینماگران مومن و انقلابی بیکار ماندند. همچنین بحث هایی راجع به دفاع مقدس داشتند و گفتند نباید این سینما محدود به موضوعات آب و خاک شود و حوزه دفاع مقدس حوزه ای بسیار قوی است که جنبه های معنوی زیادی داشت و باید در فیلم ها دیده شود.

سپس در پایان مراسم با حضور هنرمندان حاضر در مراسم از کتاب «سینمانامه» رونمایی شد.

لازم به ذکر است کتاب «سینما نامه» که توسط انتشارات جامعه اسلامی هنرمندان منتشر شده است و مخاطبان می توانند با مراجعه به سامانه nashronline.com این کتاب را تهیه نمایند.  

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جدول زمانبندی نمایش آثار جشنواره فیلم «پرواز»+تصویر – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در آستانه آغاز به کار دوره چهارم جشنواره فیلم «پرواز» برنامه زمانی نمایش آثار حاضر در این رویداد اعلام شد.

به گزارش سینماپرس، فهرست کامل فیلم‌های شرکت‌کننده و جدول زمان‌بندی نمایش آثار چهارمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم پرواز ویژه مسایل معلولیت منتشر شد.

اسامی هیئت انتخاب چهارمین دوره جشنواره پرواز  عبارتند از: جهانگیر الماسی، رضا ایرانمنش، مسعود آب‌پرور، مهوش وقاری، ساناز سماواتی، سیروس همتی و پیمان عباسی. در میان اعضای هیأت انتخاب، پیمان عباسی در بخش فیلمنامه کار گزینش و انتخاب و معرفی فیلمنامه‌های برتر به بخش مسابقه را برعهده دارد.

به گفته فاطمه امیری دبیر علمی جشنواره پرواز، در این دوره از جشنواره علاوه بر نمایش آثار، کارگاه‌های آموزشی نیز با هدف فرهنگ‌سازی و ایجاد نگرش واقعی و صحیح در مورد معلولیت در ساخت و تهیه سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی برگزار خواهد شد.

اسامی اساتید این کارگاه‌های آموزشی نیز به شرح زیر است:
فاطمه امیری، عضو مجمع جهانی آموزش افراد دارای معلولیت، مجری و دبیر سه دوره جشنواره پرواز، مدرس دوره‌های کشوری و بین‌المللی، مولف مدرس محقق و پژوهشگر کامران عاروان، مدیر عامل جامعه معلولین کشور، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و فعال حوزه معلولیت فردوس حاجیان، استاد دانشگاه، مبتکر برنامه تلویزیونی شهرک الفبا، معلم و پژوهشگر برگزیده یونسکو، نامزد کسب معلم برتر برای جایزه نوبل، علی رویین‌تن، نویسنده و کارگردان، عضو بنیاد سینمایی فارابی، داور جشنواره مقاومت و فیلم‌های ورزشی ، افشین پرفکرمقدم، دبیر کل کانون معلولان شهر تهران، نماینده و بازرس سابق جامعه معلولین ورزشکار و دارای مقام در ورزش بوچیا
محبوبه نجومیان، فعال اجتماعی، نماینده جامعه معلولین کشور، محمد مصطفوی، دبیر انجمن هنرمندان نابینا و کم بینا، تهیه‌کننده تئاترهای رادیویی، فعال در حوزه دوبلاژ فیلم.

مراسم اختتامیه جشنواره فیلم پرواز و تقدیر از آثار برگزیده ساعت ۱۶ الی ۱۸ روز پنجشنبه (۹ اسفندماه) در سالن شماره یک پردیس سینمایی مگامال برگزار خواهد شد.

مشاهده خبر از سایت منبع