X

بایگانی آذر 11, 1398

دفتر سینمایی

«ایکسونامی» در جهان آرا نقد و بررسی شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: سازندگان مستند «ایکسونامی» معتقدند ما به این نتیجه رسیدیم که نابسامانی در عرصه خانواده و مسائل جنسی، از وضعیت بد اقتصادی و وضعیت بد سیاسی هم بدتر است.

به گزارش سینماپرس، برنامه تلویزیونی جهان‌آرا، شنبه‌شب با موضوع بررسی مستند «ایکسونامی» با حضور محمدرضا بورونی تهیه‌کننده و محسن آقایی کارگردان مستند، با اجرای امیرحسین ثابتی روی آنتن شبکه افق رفت.

در ابتدای مراسم آقایی در پاسخ به این سوال که جرقه ساخت مستند ایکسونامی چطور ایجاد شد؟، گفت: این موضوع درباره کار ما، فراتر از جرقه بود، چرا که جامعه ما در معرض یک انفجار بود و ما تعجب می‌کردیم که چطور کسی به موضوع مسائل جنسی ورود نکرده است. بنابراین، مسئله‌ای کلان پشت موضوع قرار داشت و تصمیم لحظه‌ای نبود.

وی در واکنش به اینکه تعدادی اثر دیگر با موضوع انقلاب جنسی تولید شده، گفت: همه این کارها، بعد از زمانی بود که ما پژوهش خود را شروع کردیم، اما آن‌ها زودتر اثر خود را تولید کردند.

در ادامه، محمدرضا بورونی با بیان اینکه بعد از ساخت مستند ایکسونامی، تبدیل به کنشگر حوزه خانواده شدیم و مستندسازی را کنار گذاشتیم، اظهار داشت: ما به این نتیجه رسیدیم که نابسامانی در عرصه خانواده و مسائل جنسی، از وضعیت بد اقتصادی و وضعیت بد سیاسی هم بدتر است.

وی افزود: متأسفانه کسی هم در حوزه خانواده و مسائل جنسی، کاری انجام نمی‌داد. با اینکه در عرصه سیاسی و اقتصادی، کنشگران زیادی وجود دارد، اما در عرصه خانواده، ضعف وجود دارد.

آقایی با بیان اینکه علاوه بر غفلت در حوزه خانواده، تعمداتی هم مشاهده می‌شود، گفت: متأسفانه گاهی حتی آدرس غلط هم داده می‌شد.

بورونی در تکمیل سخن آقایی، به اتفاق شهرستان لردگان اشاره کرد و گفت: وزیر بهداشت در نامه خود، ایدز را به توسعه‌نیافتگی جوامع مرتبط دانست، و این آدرس غلط دادن است. الان یک آدم کم سواد هم سرچ کند می‌بیند که منشاء و شیوع  ایدز، جوامع توسعه یافته بودند. و این بیماری یک بیماری مدرن محسوب می‌شود. در کشورهای مسلمان کم‌ترین میزان ایدز مشاهده می‌شود. آدرس غلط می‌دهیم و می‌گوییم که در جوامع توسعه یافته آموزش جنسی در همه سنین هست و به همین دلیل ایدز شیوع پیدا نمی‌کند در حالی که تقریبا تا قبل از ورود خون‌های آلوده فرانسه، در کشور ما ایدز وجود نداشت.

آقایی در ادامه با اشاره به فرآیند تولید مستند ایکسونامی، گفت: ما به کاراکتری رسیدیم که نماد کوچک شده‌ای از فرایند انقلاب جنسی آمریکا بود. فردی که ماحصل یک ارتباط نامشروع جنسی بوده و به‌محض تولّد، باعث ازهم‌پاشیدگی خانواده می‌شود؛ بین پدر و مادر درگیری رخ می‌دهد و پدر در هفت‌سالگی او را رها می‌کند و این دختر با مادرش تنها می‌ماند.

وی با اشاره به تنها ماندنِ کاراکتر اصلی مستند ایکسونامی در دوران پس از ترک پدر، گفت: او در نهایت در سن هفده‌سالگی از خانه فرار می‌کند و به نیویورک می‌آید و در آنجا برای حفظ جان خود، تن‌فروشی می‌کند و وارد صنعت «پورن» می‌شود.

آقایی با بیان اینکه حدس ‌ما این بود که تولید مستند ایکسونامی منجر به واکنش‌هایی در داخل کشور شود، گفت: از قضا کسانی که برای لغو  کنسرت، عزا می‌گرفتند و به‌دنبال آزادی‌های اجتماعی بودند، بعد از تولید مستند، فریاد وااسلاما سر دادند.

وی افزود: ضدانقلاب عروسی گرفت و گفت که یک فیلم قرار است در مشهد و اصفهان پخش شود که به‌دنبال قبح‌شکنی است. در مجموع، فضا به سمتی رفت که از داخل و خارج به شکل سراسیمه‌ای شروع به تخریب مستندی کردند که جز یک تیزر و چند توییت، چیزی از آن منتشر نشده بود.

آقایی با بیان اینکه رسانه پرمدعای بی‌بی‌سی فارسی درباره فیلمی که آن را ندیده، یک ساعت تحلیل ارائه می‌کند، گفت: همه رسانه‌های معاند، از جمله بی‌بی‌سی و صدای آمریکا را دعوت می‌کنم که چنانچه صداقت دارند یک بار مستند ما را به‌طور کامل پخش کنند.

بورونی نیز از این رسانه‌ها درخواست کرد تا درباره‌ ادعاهای خود درباره مستند ایکسونامی با عوامل این مستند مناظره کنند.

در ادامه، آقایی، سرکوب رسانه‌ای مستند ایکسونامی را مورد اشاره قرار داد و گفت: اولین قدمی که در این راستا برداشته شد، دوقطبی‌سازی بود. یعنی گفتند که این فیلم ساخته طرفداران فلان موضوع است. در واقع کاری کردند تا از ابتدا، بخشی از جامعه، مستند را نبیند.

بورونی با بیان اینکه کسی نمی‌تواند این موضوع را رد کند که انقلاب جنسی با دروغی به ظاهر  علمی، رقم خورد، اظهار داشت: عضو انجمن روانپزشکی آمریکا می‌گوید این دروغ است که همجنس‌گرایی یک امر مادرزادی است.

وی با بیان اینکه اکران ایکسونامی با برخی تنگ‌نظری‌ها همراه بوده، از رونق اکران آن خبر داد و گفت: دویست درخواست اکران دانشجویی داشته‌ایم.

بورونی افزود: تا چند هفته دیگه، فیلم منتشر و کانال ایکسونامی قرار می‌گیرد.

آقایی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه ربطی بین ایران و آمریکا وجود دارد که مستندی درباره جامعه آمریکا ساخته شده، گفت: شباهت‌های غیرقابل صرفنظری وجود دارد. جامعه آمریکا اساسا جامعه‌ای مذهبی بوده و حتی یکی از انگیزه‌های مهاجرین انگلیس برای مهاجرت به آمریکا، عبادت آزادانه خدا بوده است.

وی به قوانین منع خرید و فروش الکل در آمریکا در دهه‌های گذشته اشاره کرد و گفت: انجمن تهیه‌کنندگان تصاویر متحرک آمریکا که نهادی غیردولتی نیز بوده، فهرست بلندبالایی از ممیزی‌ها را اعلام می‌کند.

آقایی در پاسخ به این سوال که چه شد که کشور آمریکا به اینجا رسید، گفت: عمده پیش‌روی‌ها در وضعیت بی قید و بند اخلاقی، ناشی از صاحبان رسانه، سرمایه‌دارها و سیاستمدارها بوده است.

در ادامه، بورونی در آسیب‌شناسی جامعه آمریکا گفت: در جامعه‌ای که سیاه‌پوست‌ها به یک طریق کف خیایان هستند و اعتراض می‌کنند و فعالان محیط‌زیست و سایر اقشار به‌نحوی معترض هستند، جنبش‌های دهه شصتی که به سرمایه داری اعتراض دارند به طرز عجیبی به سمت آزادی‌های جنسی روی می‌آورند.

وی، صنعت هرزه‌نگاری را سودزا دانست و گفت: با اینکه همه طرف‌های دخیل در این صنعت؛ از تولیدکننده تا مصرف‌کننده، نابود می‌شوند، اما این صنعت به‌دلیل سودزا بودنش ادامه دارد.

آقایی با رد این فرضیه که آزادی‌های جنسی در غرب باعث چشم و دل سیری و در نتیجه کاهش ناهنجاری‌ها شده، گفت: اگر اینطور است پس این همه پمپاژ مسائل جنسی در تبلیغات و صنایع مختلف غرب برای چیست؟ چرا پربیننده‌ترین ویدئوها، ویدئوهای جنسی است؟

وی افزود: اگر آزادی جنسی باعث چشم و دل سیری شده، پس چرا به خانمی که در حالت کما است، تجاوز می‌شود و او حامله می‌شود؟ همچنین چرا به تمساح تجاوز می‌شود؟

آقایی با بیان اینکه برخی مدعی می‌شوند که اگر در غرب، کسی بدون اجازه، همسر فرد دیگری را ببوسد از او شکایت می‌شود، گفت: پس سه میلیون بارداری در اثر تجاوز در آمریکا چیست؟

آقایی در پاسخ به اینکه گفته می‌شود اگر مشکلات اقتصادی مردم حل شود، ناهنجاری‌های جنسی و اخلاقی نیز خودبخود حل می‌شود، گفت: اولاً ما از سر شکم سیری به این موضوع ورود نکرده‌ایم و خود ما نیز درگیر مشکلات اقتصادی هستیم. ثانیاً ما با تحولی سر و کار داریم که اگر یک بار برای هر فرد اتفاق بیفتد، ممکن است کل زندگی‌اش را تغییر دهد. مثل قیمت گوجه نیست که امروز بالا برود و فردا پایین بیاید و خیلی هم اتفاق خاصی رخ ندهد.

در ادامه، بورونی نابه‌سامانی‌های اجتماعی در غرب را مورد اشاره قرار داد و گفت: به‌دلیل اینکه ۹ میلیون نفر در انگلیس، یعنی یک ششم کل جمعیت این کشور، احساس تنهایی داشتند، وزارتخانه‌ای به‌نام وزارتخانه تنهایی در این کشور تاسیس شد.

وی با بیان اینکه در ایران به هیچ وجه چنین وضعیتی نداریم و ما به مرزهای انقلاب جنسی هم نرسیده‌ایم، گفت: البته ما پیشروی زیادی داشته‌ایم و خطر احساس می‌شود. اینکه در سال ۱۷۰ هزار طلاق داریم و و تعداد ازدواج‌ها کم است، خطرناک است. البته اینکه شایع شده که از هر سه ازدواج در ایران یکی منجر به طلاق می‌شود، کاملاً دروغ است. آمار دقیق این است که از هر ده ازدواج، یکی منجر به طلاق می‌شود.

بورونی ادامه داد: ۹۷ درصد از افراد در آمریکا قبل از ازدواج رابطه داشته‌اند. از هر سه نفر یکی بدون پدر است و ۴۹ درصد موالیدشان نیز نامشروع است. در ایران به هیچ‌وجه به این آمار نزدیک هم نشده‌ایم.

آقایی، خلاء آماری نسبت به مسائل اخلاقی و جنسی را مورد اشاره قرار داد و گفت: این موضوع باعث شده که برخی با ژستی خاص بگویند اگر آمار ایران هم در بیاید معلوم می‌شود وضع ما چگونه است. همچنین می‌گویند ما هم مثل آمریکا در حیطه مسائل اخلاقی مشکل داریم و جمهوری اسلامی با حوزه علمیه و آموزش و پرورش و این همه دستگاه نتوانسته مانع شود، پس رعایت اخلاق و محدودیت‌ها جواب نمی‌دهد.

وی در پاسخ به این ادعاها گفت: آیا رفتارهای غلط و مخرب، در اثر دعوت به حیا و سبک زندگی اسلامی و ایرانی تولید می‌شود یا ناشی از این است که بخشی از مردم در جغرافیای ایران هستند ولی در بافت فرهنگی غرب زندگی می‌کنند؟

آقایی با بیان اینکه نوع موسیقی، خوراک، پوشش و به‌طور کلی سبک زندگی بخشی از مردم ما همان سبک زندگی آمریکایی است، گفت: این سبک زندگی است که اهمیت دارد نه جغرافیای زندگی.

بورونی در پاسخ به این سوال که وقتی برخورد با ناهنجاری‌ها جواب نمی‌دهد، پس چرا باید ادامه داد؛ گفت: واقعیت این است که وقتی زیرساخت‌ها را فراهم نمی‌کنیم ممکن است محدودیت هم جواب ندهد. البته محدودیت هم باید لحاظ شود، با اینکه اقدام ریشه‌ای محسوب نمی‌شود. در همه جا پذیرفته شده که با ناهنجاری برخورد شود.

در ادامه، آقایی با طرح این سوال که چه کسی گفته حجاب، موضوعی شخصی است، اظهار داشت: چطور، فردی که متناسب با حضور در کلاس درس و مهمانی و خرید، لباس‌های متفاوت می‌پوشد و آرایش متفاوت انجام می‌دهد، اسم اقدام خود را شخصی می‌گذارد؟ مگر این کارها را در منزل هم انجام می‌دهد!؟ پس معلوم می‌شود که این اقدامات را برای جامعه انجام می‌دهد.

وی ادامه داد: قوانین راهنمایی و رانندگی، پذیرش بالایی دارد و کسی عنوان سرکوب را بر آن نمی‌گذارد. اما اتفاقی که در ارتباط با حجاب رخ داده، این است که رسانه‌ها و سیاستمداران آن را تبدیل به امری خلاف عرف کرده‌اند.

آقایی با بیان اینکه پیوست قوانین، مقبولیت است، گفت: مقبولیت وقتی تولید می‌شود که زیرساخت های آن فراهم باشد. حجاب که ریشه تاریخی دارد و ایرانیان در دوره‌های مختلف تاریخی حتی برای آن جان داده‌اند را تبدیل به پرچم حاکمیت می‌کنند تا با زمین زدن آن، حاکمیت را زمین بزنند. درواقع یک بازی سیاسی طراحی شده است.

وی با بیان اینکه دوست دارم فضایی فراهم شود که بدون برچسب‌زنی و ترور شخصیت، درباره مسائل فرهنگی مهم جامعه گفت‌وگو شود، گفت: اگر امر فرهنگی در لایه لجبازی و دعوای سیاسی برود، همه چیز به بن‌بست می‌رسد.

آقایی ادامه داد: باید باب گفت‌وگو درباره مسائل جنسی را بدون دسته‌بندی چپ و راست باز کنیم. اگر غفلت کنیم، این موضوع نه اصلاح‌طلب  می‌شناسد نه اصولگرا؛ همه را خواهد برد.

بورونی با بیان اینکه در انقلاب جنسی، خانم‌ها ضرر بیشتری می‌کنند، گفت: چند سال پیش، بی‌بی‌سی فارسی مستندی با عنوان «اروپا جهنم زنان» ساخت. در سوئد بالاترین میزان خشونت علیه زنان وجود دارد که ۸۱ درصد است.

وی با بیان اینکه در جامعه‌ای که در همه عرصه‌ها از زنان برای التذاذ مردان استفاده می‌شود، عشق مرده است، گفت: این موضوع به افسردگی زنان منجر می‌شود.

در پایان، آقایی، وزیر ارتباطات را به یک چالش دعوت کرد و خطاب به محمّدجواد آذری جهرمی گفت: آیا حاضر هستید از طریق گوشی خود، کلماتی که مرتبط با مسائل جنسی است را در گوگل جستجو کنید و نتایج را نه به علمای دین، بلکه به همسر خود نشان دهید؟

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

موسیقی از فقدان «سند جامع» رنج می‌برد/پشت‌پرده تبلیغ «فروش مجوز»!


موسیقی از فقدان «سند جامع» رنج می‌برد/پشت‌پرده تبلیغ «فروش مجوز»!

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

… چنان رونقی ایجاد خواهد شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: کاهش بودجه سال ۹۹ دستگاه‌های فرهنگی سابقه‌دار است و در بودجه‌های سال گذشته ۹۴، ۹۵، ۹۶ و ۹۷ شاهد کاهش بودجه‌های فرهنگی بودیم.

به گزارش سینماپرس، «به دلیل مشکلات دولت در فروش نفت، تحریم اقتصادی و مسائلی دیگر بودجه و اعتبار بخش فرهنگ در سال آینده ۱۰ درصد کاهش اعتبار خواهد داشت.» «تاکنون فقط ۶۳ درصد از بودجه فرهنگی سال ۹۸ تخصیص یافته و مابقی آن  تحقق نیافته است. بودجه در نظر گرفته‌شده برای سال ۹۹ معادل ۴۲۰هزارمیلیارد تومان است. در بودجه سال ۹۸ به میزان هفت هزارو ۲۰۰میلیارد تومان اعتبار برای بخش فرهنگ در نظر گرفته شد که این میزان اعتبار در بودجه سال ۹۹ به ۶ هزارو ۱۲۰ میلیارد تومان کاهش یافته است. سهم بخش فرهنگ در بودجه سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸، ۱۵ درصد کاهش یافته که با این وضعیت نهادهای فرهنگی حتی در پرداخت حقوق و مزایای کارکنان خود هم به مشکل برمی‌خورند.»
گوینده جمله اول علی‌اصغر کاراندیش معاون حقوقی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمله دوم را فاطمه ذوالقدر سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس گفته است. یک نفر از دولت و یک نفر از مجلس از کاهش بودجه فرهنگی کشور در سال ۹۹ خبر داده‌اند. این جملات یعنی اهالی فرهنگ و هنر و بیشتر از آنها مردم باید خود را آماده سال سخت‌تری کنند. به‌طور میانگین و بر اساس بودجه‌های سال‌های اخیر بودجه همه دستگاه‌های فرهنگی کشور اعم از صداوسیما، وزارت ارشاد و سایر نهادها و موسسات فرهنگی ۲.۵ درصد بودجه عمومی و ۰.۷ درصد (کمتر از یک درصد) بودجه کل کشور است. این رقم اندک در سال بعد کمتر هم خواهد شد.

  این فرهنگ بینوا

اینکه در هر مجموعه‌ای و هنگام صرفه‌جویی یا کاهش هزینه‌ها، فرهنگ و هنر، گزینه اول است اتفاق عجیب و تازه‌ای نیست. فرهنگ و هنر به گواهی سیاستمداران هم مظلوم‌ترین حوزه در بودجه و اختصاص بودجه بوده و هست. بر اساس آمار و اسناد موجود بودجه فرهنگی کشور جز در دولت دوم مرحوم هاشمی و دوره اول اصلاحات هیچ‌وقت افزایش چشمگیری نداشته و در دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی کاهش قابل‌توجهی هم داشته است. در دهه ۹۰ انگار مسئولان دولتی با فرهنگ و بودجه فرهنگی قهر کرده‌اند. بودجه فرهنگی کشور در سال ۱۳۹۱ حدود ۷۷۰۰ میلیارد تومان بوده و در سال ۱۳۹۲ به ۵۵۰۰ میلیارد تومان کاهش پیدا کرده است. کاهش بودجه در دولت روحانی اما تبدیل به رویه شد. حسن روحانی که در سابقه شلوغ اجرایی‌اش هیچ‌نشانی از فرهنگ نبود به کمک برخی هنرمندان و چهره‌های هنری برای خودش رای جمع کرد اما در عمل، کمترین توجه را به مسائل فرهنگی داشته است. اوج توجه حسن روحانی به هنر به دورهمی هنرمندان با او به مراسم افطاری‌ها برمی‌گردد و لاغیر. در آن دورهمی هم مجال برای انتقاد نیست و بیشتر هم‌فکران و همراهان او می‌آیند و حرف می‌زنند.

یکی از شانس‌های بزرگ روحانی وجود وزیر فعال و بی‌حاشیه‌ای مانند عباس صالحی بر مسند وزارت فرهنگ و ارشاد است که مخالف داخلی مهمی ندارد و مورد تایید همه مسئولان است. کاهش بودجه سال ۹۹ دستگاه‌های فرهنگی سابقه‌دار است و در بودجه‌های سال گذشته ۹۴، ۹۵، ۹۶ و ۹۷ شاهد کاهش بودجه‌های فرهنگی بودیم. علاوه‌بر این در سال‌های ۹۵ و ۹۶ جدول ۱۷ که حمایتی بود از بودجه فرهنگی حذف کردند و به برخی دستگاه‌های خاص فرهنگی مبالغی را پرداخت کردند. بر اساس گفته مسئولان ارشاد در سال قبل از ردیف اصلی بودجه وزارت ارشاد حدود ۸۲ درصد تخصیص یافت و همین مساله باعث شد فعالیت‌های فرهنگی این وزارتخانه ۶۰ درصد کاهش پیدا کند. امسال حدود ۲۵ درصد بودجه در ۶ ماهه ابتدایی اختصاص پیدا کرده و از قرار معلوم تا پایان سال به حدود ۷۰ درصد خواهد رسید، یعنی تا پایان سال نهایتا ۷۰ درصد از رقم هفت هزارو ۲۰۰ میلیارد تومانی بودجه اختصاص پیدا خواهد کرد. فاطمه ذوالقدر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه بودجه فرهنگی در سال آینده ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش می‌یابد، خاطرنشان کرد: «کاهش بودجه فرهنگی کشور امری بسیار نگران‌کننده است و مسئولان باید به این مساله توجه داشته باشند.»

  وعده‌های فرهنگی روحانی چه بود؟

وعده‌های فرهنگی پیشنهادی حسن روحانی برای دولت دوازدهم از پنج اصل سیاستی؛ کاهش رویکردهای امنیتی به عرصه فرهنگ، تقویت اقتصاد فرهنگ، افزایش مشارکت جامعه فرهنگ و هنر وتصمیم‌سازی برای این قشر و واگذاری تصدی‌های اجرایی در بخش فرهنگ پیروی می‌کند. نگاهی گذرا بر وضعیت فرهنگ و هنر در ۶ سال اخیر نشان می‌دهد که چه بر فرهنگ و هنر ما رفته است. وجود مافیاهای سینمایی، تئاتری و موسیقی نتیجه واگذاری امور فرهنگی به افراد و گروه‌های ناشناس اما ثروتمند است. عجیب نیست دولتی که یکی از شعارهایش «تقویت اقتصاد فرهنگ» است از هر فرصتی برای کاهش بودجه فرهنگ استفاده می‌کند؟ از دولت محترم سوال می‌کنیم که کدام یک از اصول سیاستی فرهنگی که در ایام انتخابات مطرح کرد اجرایی شده است؟ عملکرد حسن روحانی در ۶ سال اخیر در بخش اختصاص بودجه به حوزه فرهنگ و هنر به هیچ عنوان قابل دفاع نیست. اثرات کاهش بودجه در این حوزه شاید به‌سرعت خودش را نشان ندهد اما بدون شک در سال‌های آینده اثرات وحشتناکش قابل رویت خواهد بود.

نکته جالب درباره حسن روحانی وعده‌های فرهنگی انتخاباتی اوست. آنجا که بدون اطلاع از وضعیت فرهنگی و با مشاوره‌های غلط اطرافیانش درباره سینما گفت: «از سینما صحبت شد گفتند سینمای انقلاب، فکر می‌کنم باید انقلابی در سینما شود اول، واقعا ما سینمایی را می‌بینیم باقی‌مانده باشد! چقدر از فیلم‌ها ساخته شده ‌است که در داخل نشده‌ استفاده شود امروز در بیرون پخش می‌شود و مردم از رسانه‌های دیگر دارند این فیلم‌ها را نگاه می‌کنند، بالای ۲۰۰ فیلم در همین چند سال اخیر آیا این شایسته ماست؟ از سینما بحث شد، چه خبر است سینما؟ فروش بلیت‌ها چه وضعی دارد؟ همان روزهای سه‌شنبه که نصف قیمت است چه خبر است؟ مقایسه کنیم سال ۹۱ را که بعضی‌ها گفتند سال سیاه بود برای فروش بلیت سینما، مقایسه کنیم با سال ۶۳ زمان جنگ ببینیم چقدر فاصله دارد فروش بلیت در سال ۶۳ چند میلیون بوده در ۹۱ چندمیلیون بوده؟ بیاییم سینما را به سینمافهمان به آنهایی که فیلمساز هستند، هنرمند هستند، به آنها واگذار کنیم. سینما را ندهیم دست چهار تا افرادی که جوان هستند و تازه روزهای اولیه‌شان است.»

فارغ از اینکه چقدر حرف‌های روحانی درست بود، همین جملات را می‌توان با وضعیت فعلی سینما مقایسه کرد. چنددرصد از وضعیت فعلی سینما به کاهش بودجه و عدم حضور دولت به‌عنوان متولی ارتباط دارد؟ ورود و فعالیت فرهنگی با تصدی‌گری متفاوت است. غیبت دولت و ارشاد در سینما راه را برای بخش خصوصی غیرشفاف و گاه غریبه با حوزه فرهنگ، باز می‌کند. بهتر است در ادامه به وعده‌های فرهنگی دیگر روحانی نگاهی بیندازیم: «باید طوری عمل کنیم که کالاهای فرهنگی با کمترین موانع تولید شود.» در دست‌کم یکی دو سال اخیر برای تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی چه دنیایی به وجود آمده است؟ آیا دولت برای آنها بهشت ساخته یا جهنم؟

«کار فرهنگی را باید به صاحبان فرهنگ سپرد. هنرمندان و موسیقیدانان و صاحبان سینما و علما باید فرهنگ را عوض کنند… کار فرهنگی را نباید به پلیس سپرد… من معتقدم هنرمندان ما می‌توانند هدایتگر باشند و راه را بر جامعه و دولت نشان دهند. کار هنر را نباید به «دستوربگیر» بسپاریم. کار فرهنگ را باید به اصحاب هنر بسپاریم به کسانی که هنر را تجربه کردند و در فضای هنر زندگی کرده‌اند و من معتقدم این مردم هستند که به کار هنرمند ارزش می‌دهند.» گوینده این جملات هم رئیس‌جمهور فعلی کشورمان است. جملات زیبا و درستی هستند. فقط جناب حسن روحانی بگویند با وضعیت دو سه سال اخیر فرهنگ، آیا هنرمندان می‌توانند زندگی خودشان را هدایت کنند؟ زندگی مردم بماند برای بعد. کاهش بودجه باعث کاهش فعالیت هنرمندان در رشته‌های مختلف شده است. اگر یک بازیگر یا آهنگساز در سال‌های قبل به‌واسطه تولیدات بیشتر مثلا سالی دو یا سه اثر داشته است در یکی دو سال اخیر عملا خانه‌نشین شده و فعالیتی ندارد. ای کاش رئیس‌جمهور محترم که دیگر نیازی به رای هنرمندان ندارد می‌دانست که وقتی بودجه یک حوزه کم شود یعنی فعالیت‌های آن حوزه کم خواهد شد. این کاهش‌ها به صورت دومینو در زندگی هنرمندان و مردم ادامه خواهد داشت و میدان به دست بخش خصوصی کاسب مسلک می‌افتد و نتیجه‌اش می‌شود وضعیت فعلی شبکه نمایش خانگی و بازار موسیقی و تئاتر.

  با بودجه فرهنگی ۹۹ چه اتفاقاتی می‌افتد؟

یکی از معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد در گفت‌وگو با «فرهیختگان» با بیان اینکه در سال آینده بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حدود ۵ درصد کم خواهد شد، ادامه داد: «حتما در سال آینده شاهد کاهش بودجه خواهیم بود. با این وضعیت باید در برگزاری مراسم یا مناسبت‌های سال بعد صرفه‌جویی کرد.» صحبت‌های این مقام دولتی این شایعه را قوت بخشید که ممکن است تعدادی از جشنواره‌های مطرح در سال آینده برگزار نشود. این مسئول ارشاد که خواست نامش منتشر شود همچنین از لغو قانون ۱۰ درصدی افزایش هزینه کنسرت‌های موسیقی خبر داد. وی تصریح کرد: «این افزایش رقم بیشتر یک اسم بدنامی برای دولت بود. این طرح مصوبه مجلس بود اما درنهایت رقم چشمگیری به خزانه دولت واریز نشد و قرار شد که سال آینده این قانون لغو شود.» از این مسئول وزارت فرهنگ پرسیدیم که این کاهش بودجه چه تاثیری بر وضعیت اقتصادی فرهنگ و افزایش قیمت‌ها خواهد داشت و وی جواب داد: «بی‌تردید این تفاوت بودجه باید از جایی تامین شود که یکی از راه‌ها افزایش قیمت محصولات و خدمات فرهنگی است. درنهایت سال ۹۹ سال سخت‌تری نسبت به سال ۹۸ خواهد بود.» حالا باید منتظر ماند و دید که در سال آینده سالن‌های سینما شبیه سالن‌های دهه شصت خواهد شد یا خالی و خلوت؟ باید منتظر ماند و دید که سهم هر خانواده در سال از سینما، تاتر و موسیقی چقدر خواهد شد؟ آیا هنرمندانی که قرار بود هدایتگر باشند مجالی برای تنفس خواهند داشت یا خیر؟

درخواست برای استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ و هنر

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال انتشار اخباری مبنی‌بر حذف معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه طی نامه‌هایی جداگانه به معاون اول رئیس‌جمهور، رئیس دفتر رئیس‌جمهور و وزیر امور اقتصادی و دارایی خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شد.

در بخشی از نامه سیدعباس صالحی آمده است:

«در شرایطی که خبر موافقت دولت محترم در تصویب تاسیس انجمن‌های صنفی سراسری فرهنگ، هنر و رسانه می‌رفت تا موجی از شادی و دلخوشی در بین این بخش از جامعه ایجاد کند متاسفانه انتشار اخباری درخصوص حذف معافیت مالیاتی مربوطه موجب نگرانی شد.»

در بخش دیگری از این نامه بیان شده است:

«بر اساس بند (ل) ماده (۱۳۹) قانون مالیات‌های مستقیم کلیه فعالیت‌های انتشاراتی، مطبوعاتی، قرآنی، فرهنگی و هنری دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معاف از مالیات (مشمول مالیات با نرخ صفر درصد) هستند. به نیکی واقفید فعالیت‌های فرهنگی و هنری اصولا درآمدزایی چندانی نداشته و انتفاعی محسوب نمی‌شود و بر همین اساس در ادوار مختلف به مجوزهای صادر شده به چشم اقتصادی نگاه نشده و همواره سعی در حمایت از آنها بوده است.»

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان یادآور شد:

«با توجه به اینکه خطر تهاجم فرهنگی و توطئه‌های نفوذ و استحاله فرهنگی دشمنان انقلاب به‌طور مداوم گوشزد می‌شود، لزوم حمایت همه‌جانبه از فعالیت‌های فرهنگی، هنری و رسانه‌ای ضروری بوده و باتوجه به تاثیرات منفی اقتصادی و اجتماعی ناشی از این اقدام بر نخبگان کشور، دستور فرمایید معافیت‌های مالیاتی موضوع بند (ل) یاد شده همچون گذشته برقرار بوده و از هرگونه اقدام در جهت حذف آن جلوگیری به عمل‌ آید.» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پس از انتشار اخباری مبنی‌بر حذف معافیت‌های مالیاتی موضوع بند(ل) ماده (۱۳۹) قانون مالیاتی‌های مستقیم کشور در بودجه سال ۹۹ صریحا مخالفت خود را در این زمینه اعلام کرده است.

*فرهیختگان آنلاین

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برگزیدگان جشنواره موسیقی صبا معرفی شدند/ خاطره بازی در تالار وحدت


برگزیدگان جشنواره موسیقی صبا معرفی شدند/ خاطره بازی در تالار وحدت

مشاهده خبر از سایت منبع