اولین جمعه پاییزی گالریها تحتتأثیر چهلسالگی دفاع مقدس
برگزاری نمایشگاههای هنری مجازی و حضوری در اولین جمعه مهرماه تحت تأثیر هفته دفاع مقدس و چهل سالگی این رویداد، قرار دارند.
برگزاری نمایشگاههای هنری مجازی و حضوری در اولین جمعه مهرماه تحت تأثیر هفته دفاع مقدس و چهل سالگی این رویداد، قرار دارند.
سینماپرس: نمایش رادیویی «ققنوس در آتش» با روایتی از آخرین پرواز شهید خلبان یحیی شمشادیان روی موج رادیو نمایش میرود.
به گزارش سینماپرس، صادق وفایی بازیگر و کارگردان تئاتر در گفتگو با مهر درباره نمایش خود با نام «ققنوس در آتش» گفت: نمایش رادیویی «ققنوس در آتش» یکی دیگر از آثار گروه نمایشی ماناست که با محوریت زندگی و حماسهسازی شهید یحیی شمشادیان در قالب برنامه «یکنمایش یک تجربه» از رادیو نمایش پخش میشود.
وی افزود: متن «ققنوس در آتش» اولین اثر دفاعمقدسی است که نوشتهام و پیش از آن، طی سالهایی که مشغول فعالیت تئاتر بودم، دستبهعصا حرکت کرده و منتظر بودم تا جوشش نوشتن درباره این حوزه در درونم به وجود بیاید چون اعتقادی به کوششینوشتن در این زمینه ندارم. بنابراین با خواندن خاطرات یدالله واعظی کمک خلبانی که در آخرین عملیات شهید یحیی شمشادیان با او بوده، جرقه و شعله نوشتن این نمایشنامه در درونم زده شد و طی یک شب تا صبح، متن اصلی را نوشتم سپس آن را ویرایش کردم. پس از این متن تکقسمتی هم سریال ۵ قسمتی «فرشتگان خرمشهر» را نوشتم که این هفته در قالب برنامه «پرده اول» از رادیو نمایش پخش شد.
این بازیگر تئاتر در ادامه گفت: مثل یحیی شمشادیان، در سالهای جنگ ما کم نبودهاند، اما عموماً خلبانان هوانیروز و هلیکوپترهای کبری را با تصاویر شهیدان مشهورتری چون احمد کشوری، علیاکبر شیرودی یا حمید سهیلیان به یاد میآورند. هر کدام از این خلبانان خاطرات و مستندات جالب توجه و خاصی دارند که بدون هرگونه لحن حماسی و احساساتیشدن، میتوانند برای همه مخاطبان جالب و جذاب باشند. یحیی شمشادیان هم یکی از شهدای ویژه کرمانشاهی هوانیروز بوده که شخصیت جالبی دارد و من پیشتر دربارهاش خوانده بودم. اما یکبار که خاطره یدالله واعظی کمکخلبان پرواز آخر شمشادیان را خواندم، موقعیت گیر افتادن بین شعلههای آتش و سوختن تا سر حد مرگ، به شدت تحتتأثیر قرارم داد.
وفایی گفت: در نمایشنامه رادیویی «ققنوس در آتش» اتفاقات را از دریچه دید یدالله واعظی میشنویم. آقای واعظی در حال حاضر از جانبازان ارتش است و از جمله افرادی است که از سفر مرگ برگشتهاند. این مساله را در نمایشنامه و اجرای کار هم مد نظر داشتم و یکی از صحنههای ما مربوط به گیر افتادن آقای واعظی بین شعلههای آتش و سوختن دست و پاهایش است که نقش او را در کار، خودم بازی کردم.
کارگردان نمایش رادیویی «جنگ کی تمام میشود؟» ادامه داد: در نمایش رادیویی «ققنوس در آتش»، بازیگرانی چون سایه کبیری، بهمن وخشور و جلال محبی همراهیمان کردند و علاوه بر آنها در این کار از یکی از مجریان رادیو بهعنوان بازیگر مهمان دعوت کردم. بهاینترتیب مهدی محمدیان که در رادیو فرهنگ به اجرای برنامه میپردازد، در این نمایش همراه ما بود و یکی از نقشها را به خوبی ایفا کرد. افکتور کار، آقای محمدرضا قبادیفر و صدابردار اثر نیز جعفر جودتی بود.
وی در پایان گفت: نمایش رادیویی «ققنوس در آتش» پنجشنبه ۳ مهر از ساعت ۱۶ از آنتن رادیو نمایش پخش میشود و بناست جلسه نقد و بررسی آن نیز توسط جهانشاه آل محمود از منتقدان و پیشکسوتان رادیو، به همراه پخش نمایش، روی آنتن برود.
۴۰ قطعه عکس و کارت پستال با مضمون عاشورا و برگزاری آیینهای محرمی در دوره قاجار با عنوان «نمایشگاه گذر عکس عاشورایی» به نمایش در آمدند.
سینماپرس: سعی ما بر این است که با گفتن کمبودها و کاستیها بتوانیم به حرفهایتر شدن فضای هنری کشورمان کمک کنیم، هر چند ظاهراً مسئولان فقط به سلبریتیهای سینما توجه دارند
به گزارش سینماپرس، طی چند وقت اخیر تصاویری از پرتره و تندیسهایی به دور از هر گونه وجوه هنری و غیرحرفهای به اسم سردار شهید قاسم سلیمانی در فضای مجازی منتشر میشود که بسیار ناراحتکننده هستند. چند وقت پیش نادر قشقایی به عنوان مجسمهسازی که سابقه سالها فعالیت در هنر مجسمهسازی و به جا گذاشتن آثاری از جمله مجسمه شهید مدرس (نصب شده در میدان بهارستان)، شهید همت و یادمان انتفاضه میدان فلسطین را در کارنامه حرفهاش دارد، از ساخت پرتره شهید سلیمانی با همکاری حوزه هنری خبر داد. «جوان» برای پیگیری این خبر و واکاوی علت ساخت و نصب آثار ضعیفی با محوریت شهید سلیمانی در شهرهای مختلف به گفتگو با ایشان نشسته است.
مدتی است که بعد از شهادت سردار سلیمانی هرازگاهی شاهدیم در یک نقطه از کشور یک سردیس یا تندیسی از این شهید بزرگوار نصب میشود که به دلیل عدم مراعات مؤلفههای تخصصی و حرفهای و ضعفهای فاحش آنها با واکنشهایی همراه بوده است. به نظر شما ساخت تندیس یا سردیس مشاهیر و چهرههای شاخص با رعایت چه نکاتی باید ساخته شود؟
باید هر چیزی بر اساس قواعد و اصول خودش و در مسیر حرفهای و اصیلش قرار بگیرد، مثلاً انجمنهای تخصصی مانند انجمن دندانپزشکان، مغز و اعصاب و… که هر کدامشان دارای اعضای متخصصی در حیطه خودشان هستند و به دلیل حریمی که دارند کسی در آن حوزه و حیطه وارد نمیشود، بحث ساخت و طراحی یک پیکره یا المان و هم به علت وجود وجوه تخصصی نباید افراد غیرمتخصص در آن وارد شوند. انجمنهای تخصصی بهترین محملهایی هستند که به دلیل داشتن تخصص و توانایی میتوانند به تولید کارهای قابل قبول و حرفهای دست بزنند ولی احساس من بر این است که شاید منافعی در این جور اتفاقات وجود دارد که دوستان به این شکل کارهایی را که شایسته و بایسته این شهید بزرگوار نیستند، در معابر شهرهای کشور نصب میکنند.
طراحی، ساخت و نصب چنین آثاری معمولاً باید چه پروسهای را طی کند تا خروجی آن یک اثر قابل دفاع و شاخص باشد؟
در دیگر نقاط دنیا وقتی تصمیم میگیرند یک چنین کاری را تولید و نصب کنند، یک کارگروه ۲۵ نفره مشتمل بر چندین نقاش، مجسمهساز، گرافیست، شهرساز و عوامل مرتبط دیگری که تقریباً یک دوره ۲۵ ساله مسئولیت چنین اقداماتی را دارند، در مورد آن شخصیت و جایگاهش و مسائل بسیار زیاد و مرتبط دیگر اقدام به تحقیقات و پژوهشهای لازم میکنند و نهایتاً خروجی کار اثری میشود که برای قرنهای زیادی بر سر معابر شهری نصب میشود. در این مجموعهها با رفت و آمد مدیران خطمشیها عوض نمیشود و همیشه در مسیر از پیش طراحی شده و طولانی با مراعات نکات حرفهای و تخصصی بدون توجه به سلایق فردی و نگاه شخصی مدیرانی که برای یک دوره چندساله متصدی امور میشوند، کارشان را در قالب طی یک فرآیند و پروسه دقیق انجام میدهند. متأسفانه در مجموعههای هنری ما قانون یا چارچوب بازدارندهای برای چنین موقعیتهایی وجود ندارد یا اگر هست، رعایت نمیشود تا جلوی ساخت و نصب چنین آثار ضعیف و نازلی گرفته شود و نتیجه هم میشود این پیکرهها و سردیسهایی که از شهید سلیمانی بدون رعایت ابتداییترین اصول مجسمهسازی و گرافیکی ساخته میشود و در فضای مجازی با ناراحتی مخاطبان از هنرمندان گرفته تا مردم عادی مواجه شدهاند. در هیچ کجای دنیا اجازه نمیدهند افرادی به این شکل بخواهند به چنین حوزه تخصصی و البته مهمی وارد بشوند یا اقدام به ساخت آثاری در مورد مشاهیر و چهرههای شاخص کشورشان کنند.
پیشنهاد شما برای سامان دادن به این اوضاع چیست؟
باید همه کارها تحت نظارت دقیق یک انجمن و گروه حرفهای که افراد و نیروهای آن مشخص هستند قرار بگیرد تا این معضلی را که الان داریم در آینده نداشته باشیم. برای جلوگیری از این اقدامات غیرحرفهای و ضعیف باید دستگاههایی مثل مجلس در حوزه تقنینی و تصویب قوانین بازدارنده و دیگر دستگاههای اجرایی به عنوان مجریان قانون با ارادهای محکم به اجرای بدون تنازل قوانین اقدام کنند. من خودم در چهار دورهای که رئیس انجمن بودم با نامهنگاریهایی که با مسئولان بخشهای مختلف از سازمان زیباسازی شهرداری، وزارت کشور و… انجام دادیم، نوع ارتباطات و مسیر درست و حرفهای شکلگیری چنین آثاری را ترسیم کردیم تا هر فردی بر حسب سلیقه یا ارتباطاتی که با برخی مسئولان و مدیران دارد، اجازه پیدا نکند آثاری که شاخصههای یک محصول هنری حرفهای و قابل اعتنا و احترام را ندارد، تولید کند، دقیقاً مثل همین کارهایی که به اسم سردار شهید قاسم سلیمانی در حال انجام است و همه ما عکسهای آنها را که در فضای مجازی منتشر میشود، میبینیم و غصه میخوریم. واقعیت این است که در این بین یکسری مافیا هم وجود دارند که نهایت سوءاستفاده را از فضای فرهنگی- هنری میکنند و اینها همانند یک مردابی هستند که در حال عمیقتر شدن و گسترش بیشتری هستند.
در واقع شما ریشه چنین اوضاعی را در سه محور «عدم وجود یا اجرای قوانین موضوعه، جابهجا شدن مسئولان فرهنگی- هنری به دلیل آمد و شدهای سیاسی و نیز وجود یکسری جریانات مافیایی و ذینفع» میدانید که لازم است برای آنها فکری بشود.
بله دقیقاً درست است.
ظاهراً طبق آنچه اعلام شد برای ساخت المان یا پیکرهای از سردار شهید سلیمانی پیشنهادی به شما داده شد، ساخت آن اثر به کجا رسید؟
بله من آن را ساختم. من و آقای شجاعیطباطبایی با گذاشتن وقت بسیار تلاش کردیم برای مراسم چهلم این شهید عزیز و بزرگ آن را آماده کنیم تا در یکی از معابر (بنابر تصمیم مسئولان مربوطه) نصب شود، اما متأسفانه این اثر به رغم اینکه متولیاش حوزه هنری انقلاب اسلامی بوده در حال خاک خوردن است. من نمیدانم پشت پرده چه خبر است ولی پرترهای که من از ایشان ساختم در این مجموعه بایگانی شده است. متأسفانه از طرفی دیگر ما شاهدیم در رشت، ورامین، خوزستان و برخی جاهای دیگر آثاری در مورد شهید سلیمانی ساخته و نصب میشود که به هیچ عنوان در سطح شخصیت ایشان و هنر ۷ هزار ساله ایران نیستند.
قضیه ساخت یادمان شهید حججی به کجا رسید؟
آن کار هم متأسفانه به سرنوشت پرتره شهید سلیمانی مبتلا شد. سعی ما بر این است که با گفتن کمبودها و کاستیها بتوانیم به بهتر و حرفهایتر شدن فضای هنری کشورمان کمک کنیم، هر چند ظاهراً مسئولان فقط به سلبریتیهای حوزه فیلم و سینما توجه دارند و آنها برایشان مهم هستند.
*جوان
سینماپرس: ۴۰ سال پیش در چنین روزی نخستین کاریکاتور از تجاوز رژیم بعثی به کشورمان در روزنامه کیهان چاپ شد؛ این روند در روزهای بعدی جنگ هم ادامه یافت.
به گزارش سینماپرس، چهل سال پیش در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، رژیم بعث عراق با سودای اشغال ایران به کشورمان حمله کرد.
دوم مهرماه ۱۳۵۹ و در سومین روز از آغاز حمله عراق، نخستین کاریکاتور از این تهاجم به قلم علی دیواندری در روزنامه کیهان چاپ شد.
جواد علیزاده در سوم مهرماه (چهارمین روز تهاجم عراق) و در روزنامه کیهان، صدام را با قلاده آمریکایی و پرچم شوروی تصویر کرد تا به حمایت دو قطب غرب و شرق از صدام اشاره کرده باشد. اما مقاومت مردم ایران در قالب دستی که حالت تلنگر را دارد، به نمایش در آمد که کارکرد روحیهبخشی داشت.
همزمان در همین روز، حبیبالله صادقی با اشاره به عملیات «کمان۹۹» (بزرگترین عملیات تاریخ نیروی هوایی ایران)، صدام را در قامت دزد دریایی خوناشام اما با هواپیماهای اسقاطیاش تصویر کرد. روی چشمبند و کراوات صدام نمادهای رژیم صهیونیستی و آمریکا به دیده میشد. این اثر در روزنامه اطلاعات چاپ شد.
در روز پنجم مهرماه و در روزنامه کیهان، جواد علیزاده که تبحر خاصی در ترسیم کاریکاتورهای صدام داشت، کله او را شبیه گلابی تصویر کرد.
در روز ششم مهرماه ۱۳۵۹ یادداشتی در روزنامه اطلاعات تحت عنوان «عراق در صحنه خیمهشببازی ابرقدرتها» چاپ شد که با کاریکاتوری از حبیبالله صادقی همراه بود. او در اثر خود به ماجرای پیروزی ایران در نبرد هوایی اشاره کرده بود که صدام از این ماجرا نزد «جیمی کارتر» رئیسجمهور وقت آمریکا گلایه کرده است.
در هشتم مهرماه، جواد علیزاده هم در روزنامه کیهان به شکست مفتضحانه عراقیها در نبرد هوایی (از دست رفتن نیمی از توانایی هوایی عراق و مختل شدن پایگاه هوایی الرشید به مدت دو ماه) اشاره کرد و این بار کله صدام را به خوک کشید. همچنین بر بازوی افسران بعثی، صلیب شکست (نشان مخصوص ارتش نازی) ترسیم کرد تا وحشیگری بعثیها را با پیروان هیتلر مقایسه کرده باشد.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، گفت: نسل فیلمسازان دوران دفاعمقدس به نسل اول محدود نمیشود و امروزه شاهد حضور پررنگ سینماگران نسل جوان در این حوزه هستیم.
به گزارش سینماپرس، علیرضا تابش در گفت و گو با ایرنا گفت: سینمای ایران در سالهای بعد از جنگ در حوزه دفاعمقدس فراز و فرودهای زیادی داشت اما برخی از آثار تولید شده در این سبک را میتواند در زمره آثار شاخص سینمای کشور قرار داد که حتی در نمایشهای بینالمللی نیز موفق بودند.
وی افزود: خوشبختانه نسل فیلمسازان دوران دفاعمقدس به نسل اول محدود نمیشود و امروزه شاهد حضور پررنگ سینماگران نسل جوان در این حوزه هستیم.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی اظهار داشت: سوژههای بسیار خوبی در حوزه دفاعمقدس وجود دارد و حتی تاریخ شفاهی جنگتحمیلی گنجینهای سرشار از سوژهها و اتفاقات ناب است که میتوان با محوریت آنها فیلمهایی بسیار باکیفیت تولید کرد.
تابش با اشاره به لزوم تولید آثار سینمایی با موضوع دفاعمقدس، خاطرنشان کرد: بنیاد سینمایی فارابی همواره تلاش کرده به منظور ترویج فرهنگ مقاومت، حمایتهای خوبی از سینماگران عرصه دفاعمقدس داشته باشد. خوشبختانه امسال تاکنون دو فیلم تولید شده و دو فیلم دیگر هم احتمالاْ تا پایان سال آماده نمایش شوند.
وی درباره اهمیت توجه به جشنواره سینمای دفاع مقدس، گفت: جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت در واقع پاسداشت تلاشهای هنرمندان سینمای ایران و جهان در عرصههای مختلف مقاومت است.
تابش افزود: جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت در کنار همه رسالتهای خود، محلی مناسب برای کشف و معرفی استعدادهای جوان است که البته در این حوزه عملکرد مطلوبی داشته است.
ابراهیم گلستان از صدایی میگوید که صاحبش تازه به تهران آمده و شهرتی دست و پا کرده بود.
سینماپرس: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پیامی توییتری، با گرامیداشتن خاطره هاشمی رفسنجانی، نوشت: خطبههای جمعه آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی یک رسانه هفتگی در دوره دفاع مقدس بود.
به گزارش سینماپرس، سید عباس صالحی، در پیامی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توییتر، با اشاره به خطبههای آیتالله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران، نوشت: خطبههای جمعه آیتالله هاشمی رفسنجانی یک رسانه هفتگی در دوره دفاع مقدس بود، پرشور و شورآفرین. این نقش ارزشمند ایشان در تاریخ دفاع مقدس از یادنابردنی است. دفاع مقدس بدون #هاشمی_رفسنجانی روایتکردنی نیست. یادش گرامی
سینماپرس: علی درخشنده کارگردان فیلم سینمایی «دشمنان» ضمن اشاره به احتمال اکران این فیلم در زمستان امسال از نگارش فیلمنامهای اجتماعی با تم عاشقانه خبر داد.
به گزارش سینماپرس، علی درخشنده کارگردان فیلم سینمایی «دشمنان» که به تازگی پروانه نمایش این فیلم را دریافت کرده است، درباره زمان اکران این اثر به مهر گفت: این روزها به صورت گروهی مشغول نگارش فیلمنامهای در حوزه اجتماعی هستیم که البته هنوز نامی برای آن انتخاب نکردهایم. این فیلم قصهای عشقی دارد البته از نظر ساختار تفاوتی با فیلم قبلی من با نام «دشمنان» ندارد و ما همان نگاه را داریم.
وی با اشاره به زمان نمایش «دشمنان» گفت: ما منتظریم تا شرایط کمی به سامان تر شود چون در شرایط فعلی حتی فیلمهایی که بازیگران چهره زیاد و هزار جور پول و منبع برای تبلیغات دارند، یکی پس از دیگری شکست میخورند در چنین شرایطی فیلمی مثل فیلم من که در سینمای مستقل تهیه شده و این سینما و به طور کلی با سینمای بدنه فرق دارد، وضعیت متفاوتتری دارد از همین رو باید منتظر باشیم تا شرایط بهتر شود.
درخشنده بیان کرد: اکران «دشمنان» بستگی به شرایط موجود دارد ولی احتمالاً در زمستان امسال به نمایش درمیآید با این وجود اگر وضعیت بر هم خورد نمایش آن را به سال آینده موکول میکنیم. چون هر چه دیرتر باشد بهتر است.
این کارگردان با اشاره به نمایش اینترنتی «دشمنان» اظهار کرد: من حاضر به نمایش این فیلم در ویاودیها نیستم چون اصلاً اعتقادی به نمایش این چنینی حداقل در سینمای ایران ندارم. اصلاً به نظرم کارکرد آن در ایران اشتباه و عجیب و غریب است. نمایش اینترنتی در ایران به گونهای است که گویی فقط نام «اکران» را روی خود دارد اما عملاً فیلمها از بین میروند. ضمن اینکه با نمایش اینترنتی بلافاصله، فیلم قاچاق میشود و این ضربهای به تهیهکننده و کارگردان است.
وی در پایان بیان کرد: «دشمنان» نسبت به نسخهای که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد تفاوتهایی در تدوین دارد ولی این به معنای کوتاه شدن و یا تفاوت عجیب و غریب نیست. حتی ما در بخشهایی یک سری صحنهها را اضافه کردیم. فیلم به صورت سکانس پلان است و نمیشود تدوین عجیب و غریبی انجام داد از همین رو ما زمان برخی پلانها را کوتاه و برخی پلانها را افزایش و درواقع زمان بندی سکانسها را تغییر دادیم.
موسیقی فیلم «اخراجیها» یکی از ماندگارترین آثار فریدون شهبازیان در حوزه آهنگسازی فیلم است که بهرغم بیمهریها همچنان در کارنامه سینمای دفاعمقدس خوش میدرخشد.