X

بایگانی بهمن 3, 1397

دفتر سینمایی

سلبریتی‌ها با رانت تلویزیون متولد می‌شوند – اخبار سینمای ایران و جهان

جوان آنلاین: انتشار یک ویدئوی کوتاه درباره نحوه به شهرت رسیدن یک خواننده نوظهور که حتی تحریرهای درستی در اجرا ندارد، به یکی از پربیننده‌ترین ویدئوها در سایت‌های ایرانی و البته فضای شبکه‌های مجازی تبدیل شد؛ ویدئویی که در آن نقش برنامه‌های تلویزیونی در خلق یک شبه سلبریتی‌ها نمایان می‌شود.

برنامه‌های محبوب در شبکه‌های تلویزیونی به واسطه همراهی اسپانسرها، دعوت از مهمانانی که برای دیده شدن پول پرداخت می‌کنند یا با استفاده از رانت‌های دیگر، چون رفاقت با برنامه سازان تلویزیون می‌توانند در اکثر شبکه‌های تلویزیونی دیده شوند، موضوعی است که در نهایت از یک فرد عادی، چهره‌ای مشهور می‌سازد. در واقع بخشی از تولید سلبریتی در ایران از طریق برنامه‌های پربیننده سیما شکل می‌گیرد.

ویدئویی از گروه «هفت دانگ» که در سایت «تابناک» منتشر شد و به سرعت سر از شبکه‌های اجتماعی در آورد، اگرچه کوتاه، اما نقد جدی به روش مشهور شدن سلبریتی‌ها داشت. در این ویدئو، یک خواننده نوظهور موسیقی پاپ زیر ذره‌بین رفته است. شخصی که اولین بار به عنوان کارشناس پزشکی پا به دنیای تلویزیون گذاشت و بعد از آن بود که به عنوان هنرمند و چهره تلویزیونی به چند برنامه مشهور تلویزیون پا گذاشت. در نهایت هم عنوان شد که خواننده است و کلیپ کوتاهی از اجرای وی در کنار گروهی از خواننده‌های موسیقی پاپ منتشر شد. از نکات مهم این ویدئو، پخش تصاویری از اجرای کنسرت این خواننده است که نشان‌دهنده ضعف جدی وی در تحریر است، اما همین کنسرت بی‌مایه، به واسطه تبلیغاتی که سلبریتی‌ها در فضای مجازی برای این خواننده نوظهور ایجاد کرده بودند، با استقبال روبه‌رو شده بود! نقش صداوسیما در دامن زدن به پدیده سلبریتی، نقدهای فراوانی را در پی داشته است.

آیت الله آملی‌لاریجانی رئیس قوه قضائیه در جلسه مسئولان عالی قضایی، به مقوله سلبریتی‌ها اشاره کرد و اظهار داشت: «متأسفانه در فضایی که همین صداوسیمای جمهوری اسلامی موجب الگو شدن برخی افراد سطحی و کم‌مایه تحت عنوان «سلبریتی» می‌شود، فاصله جامعه با الگوهایی که عوالم باطن را سیر کرده‌اند و فعل و گفتارشان ظهور کلام و عمل حق تعالی است، زیاد می‌شود و این امر آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به دنبال خواهد داشت.» متأسفانه به دلیل پولی شدن اکثر برنامه‌های پربیننده تلویزیون که نوعی آنتن‌فروشی از سوی صداوسیماست، افرادی که به هر دلیلی تمایل به دیده شدن دارند، می‌توانند با پشتوانه حضور در برنامه‌های سیما، موقعیت خود را به عنوان چهره تثبیت کنند، حتی اگر از دنیای هنر فاصله زیادی داشته باشند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

۲ هدف از سپردن داوری جشنواره فجر به تهیه‌کننده فیلم ضدایرانی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: آفریده بعد از یک دوره بیکاری به واسطه ساخت فیلم ضدایرانی «یک خانواده محترم»، حالا در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب، نسل نوی سینمای ایران را داوری می‌کند. این اتفاق چه از بدسلیقگی دست‌اندرکاران جشنواره فجر باشد و چه محکی برای کم شدن حساسیت‌ها برای بازگرداندن او تفاوتی ندارد.

به گزارش سینماپرس، خبرنامه سینما انقلاب در مطلبی با عنوان «تهیه‌کننده فیلم ضدایرانی، داور جشنواره فیلم فجر!» نوشت: چند سال پیش وقتی از جشنواره کن خبر اکران یک فیلم ایرانی پخش شد، کسی به مخیله‌اش هم خطور نمی کرد که فیلمی با بودجه ایرانی (دولتی) ـ فرانسوی با یک تهیه‌کننده‌ای که تقریبا تمام عمر خود را در ارگان‌های حاکمیتی کارمند و مدیر بود به خانواده شهدا، امام، دفاع مقدس و… اهانت کرده باشد. فیلم آنقدر صریح بود که حتی سایت رادیو فردا که متعلق به سازمان سی آی ای بود نیز از صدور مجوز ساخت آن ابراز تعجب کرده بود.

این فیلم آنقدر صریح و کثیف بود که برخی سینماگران حاضر در جشنواره کن نیز علیه آن موضع گرفتند. با این حال محمد آفریده هیچگاه حاضر نشد ساخت چنین فیلمی را جبران کند و حتی بصورت مشخص و درست از ساخت آن عذرخواهی کند.

البته در کارنامه آفریده اشکالات قابل توجه دیگری نیز وجود داشت مثل هزینه کردن بیت المال برای فربه کردن طیفی از مستندسازان روشنفکر که هیچ نسبتی با اهداف کشور و مردم نداشتند و حتی در مواردی هم متضاد آن فیلم می ساختند.

آفریده اما بعد از یک دوره بیکاری بواسطه ساخت فیلم ضد ایرانی یک خانواده محترم، حالا قرار است در آستانه چهل سالگی انقلاب، نسل نوی سینمای ایران را داوری کند. این اتفاق چه از بد سلیقگی دست اندرکاران جشنواره فجر باشد و چه محکی برای کم شدن حساسیت‌ها برای بازگرداندن او تفاوتی ندارد. اصل ماجرا این است که تهیه کننده یک فیلم صریح ضد ایرانی در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی در جشنواره فجر انقلاب، داور فیلمسازان جوان و کارگردانان آینده کشور است.»

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

جشنواره‌های خارجی دلباخته سیاه‌نمایی فیلمساز ایرانی‌اند – اخبار سینمای ایران و جهان

تسنیم: محمد دیندار با اشاره به ساخت مستند سینمایی «قهرمان من کو؟»، گفت: هدفم از ساخت این مستند، رساندن دغدغه بسیاری بود که چرا در وهله اول سینمای ایران، قهرمان ندارد و در گام بعدی، قهرمانان‌مان آنقدر منفعل و قادر به جریان‌سازی نیستند.

قهرمان‌سازی یکی از خصوصیات سینمای غرب به ویژه هالیوود به شمار می‌رود، خصوصیتی که به ژانری مستقل در سینما هم تبدیل شده‌است. سینمای ایران اما طی دوره‌های مختلف به خصوص سال های بعد از انقلاب، از این دست قهرمانان نداشته یا اگر به قهرمان پروری روی آورده، بسیار محدود بوده است. مستند سینمایی «قهرمان من کو؟» روایتی است کارشناسانه، صریح و شفاف درباره این مسئله، اینکه چرا سینمای ایران قهرمان شاخصی ندارد و چرا سینماگران این موضوع را به عنوان یک دغدغه مهم تلقی نمی‌کنند. در بخش‌های مختلف این مستند شاهد گفتگو با برخی از فیلمسازان، اساتید دانشگاه و منتقدان سینما همچون رضا میرکریمی، اردشیرصالح‌پور و جبار آذین درباره همین موضوع هستیم، همچنین به این مسئله پرداخته می‌شود که نبود شخصیت‌پردازی کامل و جامع در آثار سینمایی کشورمان در مورد قهرمانان به عنوان عامل اساسی و تعیین کننده داستان فیلم‌ها، یکی از معضلات فیلم‌های ایرانی به شمار می‌رود.

نبود قهرمان در میان خیل عظیم فیلم‌های ایرانی، سبب شده جذابیت سینمای کشورمان در مقایسه با فیلم‌های خارجی کاهش یابد و این مسئله ای است که مستند «قهرمان من کو؟» به دنبال یافتن پاسخی برای علت آن است. محمد دیندار تهیه کنندگی و کارگردانی این مستند سینمایی را برعهده داشته است. این مستند روز پنج‌شنبه چهارم بهمن‌ماه ساعت ۱۸ و ۲۳ از شبکه افق روی آنتن می‌رود. به بهانه پخش این مستند با محمد دیندار گفتگو کردیم؛ او گفت: واقعاً به عنوان یک مستندساز، پژوهشگر و روزنامه‌نگار همیشه دغدغه‌ام این بوده که واقعاً یک کشور با تمدنی چون ایران که فرهنگ دینی و ایرانی‌اش در جایگاه اصیلی از قدمت تاریخی قرار دارد و قهرمانان بسیاری هم چه در ایام انقلاب و چه در دوران جنگ تحمیلی به جای گذاشته جا دارد به بهترین شکل ممکن، جامعه آن‌ها را بشناسد.

وی خاطرنشان کرد: در مرور آثار جهانی، نشان می‌دهد که سینمای آمریکا مدام هر سال قهرمانانی را معرفی می‌کند که وجود خارجی ندارند و فانتزی هستند. به مردم خصوصاً جوانان دنیا معرفی و الگوسازی می‌کنند و کشور ما قهرمانان بسیاری دارد که هنوز معرفی نشده‌اند یا منفعل‌اند. در عرصه ورزش، ادبیات، علم و رشادت‌هایی که داشتیم در سال‌های مختلف قهرمانان زیادی داریم که نتوانستیم معرفی کنیم. «قهرمان من کو؟» الان ۷۵ دقیقه‌ای روی آنتن می‌رود اما بعدها دنبال ساخت یک مستند چند قسمتی از این غفلت مهم در سینمای ایران هستم. سعی کردم از کسانی در این مستند استفاده کنم که آن‌ها همدرد با من و دیگر منتقدین و مستندسازان سینمایی هستند. سیدرضا میرکریمی، منوچهر شاهسواری، عطا سلمانیان، محمود اربابی و قاسم زارع را به میدان آوردیم تا درباره قهرمان‌پروری‌های گذشته و بی‌قهرمانی‌های امروز سینمای ایران بگویند.

دیندار تأکید کرد: بحث جشنواره‌ها بسیار مهم است که ما کمتر جدی گرفته‌ایم اما خارجی‌ها در همان اسکار از قهرمانان‌شان تجلیل می‌کنند. یادم می‌آید این اتفاق در اسکار ۲۰۱۴ پررنگ انجام شد اما ما در جشنواره فجرمان نگاه‌مان هر روز به قهرمان در سینمای ایران کمرنگ‌تر می‌شود. کسانی که عمدتاً سیمرغ می‌گیرند قهرمان نیستند و به شدت سینما را به ورطه نگاه اجتماعی سوق داده‌اند و از بحث قهرمانی دور شده‌اند. این اتفاق سینمای ایران را باید جدی بگیریم که جشنواره‌ها بسیار تعیین‌کننده‌اند.

وی در پاسخ به این سوال که چرا سینمای ما آنقدر اجتماعی و خالی از قهرمان شده، گفت: یک مقداری از سیاستگذاری‌هایمان در سینما بعد از دهه ۷۰ و ۸۰ به سمت سینمایی خارج‌پسند سوق پیدا کرد. به همین‌خاطر است که سینمای دفاع‌مقدس روز به روز فقیرتر می‌شود. چرا که راهبران به میدان آمدند تا فیلمسازان با تفکر و سبک و سیاق غربی، فیلم بسازند. البته ناگفته نماند که سینمای اروپا هم بدون قهرمان است. در این مستند هم به این مسئله پرداخته‌ایم که صاحب‌نظران هم اعتقاد دارند سینمای ما تحت تأثیر اروپا پایه‌گذاری شده است.

این مستندساز و منتقد سینما، افزود: هندی‌ها و ژاپنی‌ها فیلمسازی با نگاه ویژه به قهرمان‌محوری را به طور جدی دنبال کردند و توانستند با مخاطب جهانی همزادپنداری خوبی داشته باشند. اما ما، تحت تأثیر فضاهای جهانی که دوستدار ساخت آثار سیاه‌نمایی از فیلمسازان ما هستند آثارمان روز به روز خنثی‌تر شدند. خنثی از این نظر که قهرمانی نداریم مخاطب با هیجان تعقیبش کند.  چهره‌ای که از کشور در دنیا نشان داده می‌شود دچار مشکلات مختلفی است که مخاطب را از دیدن یک جامعه اصیل دور می‌کند. ایران را خسته تصویر می‌کنیم ولی سینمای ژاپن و هند مردم خودشان را شاد و فعال در حال مبارزه با مشکلات نشان می‌دهند.

وی با اشاره به درخواست رهبر معظم انقلاب برای ارسال فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا به خارج از مرزها، گفت: آنقدر جشنواره‌ها اهمیت دارد و توجه به آثار سینمای اجتماعی صرف زیاد شده که رهبر انقلاب در جمعی اعلام می‌کنند چرا فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا به آن سوی مرزها نمی‌رود؟ چون جشنواره‌های خارجی هدف‌گذاری کردند که سینمای ایران‌ چهره قهرمان به دنیا معرفی نکند. برخی از فیلمسازان هم تحت تأثیر این رفتار اجتماعی و سطحی باشند. آن‌ها به دنبال ساخت سیاه‌نمایی از ما هستند و دوستدار سینمایی در ایران هستند که خنثی باشد. در زمانی هم که فیلم‌هایمان قهرمان هم داشتند نتوانستند جریان‌ساز باشند. برخلاف سینمای آمریکا، هند، ژاپن و آمریکا که قطب فیلمسازی دنیا هستند و مدام جریان‌سازی می‌کنند.

دیندار تأکید کرد: شخصیت های اصلی فیلم‌های آمریکایی، هندی و ژاپنی عمدتاً قهرمان دارند و تک و توک تبدیل به جریان نمی‌شوند. در یک دوره “شیر سنگی” درخشید و “آژانس شیشه‌ای” هم خوب بود ولی جریان نشده است. فیلمساز ما باید هر سال قهرمان معرفی کند؛ آنقدر شخصیت‌های علمی و نخبه داریم که می‌توانیم معرفی کنیم. چرا که آمریکایی‌ها ریاضیدان هم ندارند یک شخصیت تخیلی می‌سازند. مثلاً امسال در جشنواره فیلمی به نام «غلامرضا تختی» به جشنواره فیلم فجر آمده ولی همچون کار بهروز افخمی که قبلاً یک چنین پرداختی داشته، احتمالاً باز هم جریان نشود. باید روی شخصیت‌سازی و قهرمان‌سازی تأثیرگذار و جریان‌ساز در سینمای‌مان کار کنیم.

وی در خاتمه افزود: سینمای ما به گونه‌ای باید قهرمان معرفی کند که آمریکایی‌ها «مرد عنکبوتی» را هنوز با بازسازی هم نمایش می‌دهند. جریان‌سازی معرفی یک «مرد عنکبوتی» به جایی می‌رسد که لوازم تحریر، اسباب‌بازی و کارهای تجاری دیگر به واسطه این معرفی شکل می‌گیرند. اما به این سمت توسعه تاکنون حرکت نکرده‌ایم و فقط یک فیلم و داستانی را روایت کرده‌ایم و گاهی هم قهرمان داشته‌ایم. اکران و تولید صرف کارساز نیست ما باید به سینمای جریان‌سازِ قهرمان‌پرور نزدیک شویم.

گفتنی است، به گفته محمد دیندار کارگردان مستند سینمایی «قهرمان من کو؟» قرار است علاوه بر شبکه افق، شبکه‌های سراسری هم این مستند را پخش کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

برگزاری مهرواره‌ها راه برون‌رفت از فراموشی هنرهای سنتی – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: داور هفتمین دوسالانه ملی هنرهای تجسمی کانون به نقش پررنگ این مجموعه فرهنگی در احیای هنرهای بومی سنتی اشاره داشت و گفت: «تاثیر برگزاری مهرواره بوکه بارانه در آثار ارسالی به بخش هنرهای بومی سنتی دیده می‌شود.»

به گزارش سینماپرس، لیلا کفاش‌زاده با بیان این مطلب افزود: دیگر استان‌ها نیز با برگزاری چنین رویدادها و مهرواره‌ها(جشنواره‌های غیر رقابتی) می‌توانند در معرفی سنت و هویت خود گام‌هایی بردارند.

وی گفت: «بحث هنرهای بومی وسنتی در کشور چند قومیتی ایران، بحث هویت را مطرح می‌کند و هر موضوعی که قرار است به آن پرداخته شود بهتر است با آموزش به کودکان همراه باشد. »

کفاش‌زاده به ضعف سیستم آموزش و پرورش رسمی در حفظ هنرهای سنتی اشاره کرد و گفت: «آموزش و پرورش رسمی ما درسی به عنوان هنر سنتی و بومی ندارد و در درس‌های هنر هم به آن به‌صورت جدی  پرداخته نشده است. بنابراین درآموزش غیررسمی، کانون که کودک محور است می‌تواند مدیریت این کار را برعهده داشته باشد و در قالب آفرینش‌های فرهنگی هنری به این موضوع بپردازد. و چه بهتر که این نهاد شهر به شهر و روستا به روستا به آن بپردازد. من بسیار خوشحالم که این بخش را در جشنواره دیدم و البته در میان آثار دریافتی، کنار هنرهای بومی دیگری عروسک‌های مختلفی دیده می‌شد که هر کدام هویت مستقل داشتند. »

این دانش‌آموخته رشته مرمت آثار تاریخی درباره آثار داوری شده گفت: «بعضی کارها خیلی خوب بود. بعضی استان‌ها عالی بودند. و مشخص است در برخی استان‌ها نسل اندر نسل و خانوادگی به آن پرداخته شده و اثر ارسالی فرمایشی نبوده است. »

عضو شورای کتاب کودک اشاره داشت: «با این حال در بعضی آثار، هنر را تلفیق کرده بودند که با نظر داوران کاردستی‌ها را کنار گذاشتیم. چرا که احساس کردیم وقتی فرصتی برای اهمیت به هنر بومی پیدا شده است باید خیلی جدی‌تر به آن پرداخت. چرا که این هنر معرف بستر فرهنگی ماست. از سویی عدم شناخت والدین و مربیان از هنر سنتی و بومی قابل رویت بود. الزاما همه مربیان کانون در رشته صنایع دستی و هنرهای مرتبط تحصیل نکرده‌اند. به همین دلیل برخی آثار از تعریف‌های هنر بومی دور بود. »

مدیر دفتر کودک پژوهش‌گاه میراث فرهنگی به تاثیرات مهرواره بوکه بارانه در آثار دریافتی اشاره داشت و ادامه داد: «در بسیاری از آثار ارسالی کردستان انعکاس مهرواره دیده می‌شد. آثار فراوان قابل تاملی به داوری گذاشته شد. این مهرواره خروجی خوبی داشته است و امیدواریم دیگر استان‌ها هم به برگزاری مهرواره اقدام کنند. »

کفاش‌زاده راه حل آشنایی بیشتر خانواده‌ها و کودکان را آموزش مربیان کانون دانست: «امسال کارگاه‌هایی برای مربیان کانون استان و با همکاری سازمان میراث فرهنگی برگزار شد. پیشنهاد می‌کنم با برگزاری استانی این کارگاه‌ها مربیان بیش‌تری را تحت آموزش قرار دهیم. »

گفتنی است که ۴۰۰ اثر بومی و سنتی در هفتمین دوسالانه ملی هنرهای تجسمی کانون به داوری گذاشته شد که برگزیدگان آن معرفی شدند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

گزارش حسابرسی مالی بنیاد فارابی در ۹ ماه سال۹۷ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: در راستای سیاست شفاف‌سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چارچوب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، جزئیات حسابرسی مالی بنیاد سینمایی فارابی از موسسات تابعه سازمان سینمایی در نه ماهه سال ۹۷ منتشر شد.

به گزارش سینماپرس، در راستای سیاست شفاف‌سازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چارچوب قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، جزییات حسابرسی مالی بنیاد سینمایی فارابی از موسسات تابعه سازمان سینمایی در نه ماهه سال ۹۷ منتشر شد.

اطلاعات گزارش حسابرسی مالی بنیاد سینمایی فارابی بر اساس صورت خلاصه عملکرد ۹ ماهه سال ۱۳۹۷، حمایت از تحقیق و نگارش فیلمنامه، کمک به خرید حقوق مولفان برای نگارش فیلمنامه های اقتباسی، حمایت از تولید و ساخت آثار سینمایی در قالب تسهیلات، حمایت از تولید فیلم، مشارکت در تولید آثار سینمایی، کمک به تامین منابع اطلاعاتی و مطالعاتی سینمای حرفه ای به منظور روز آمدسازی دانش سینماگران، حمایت از آماده سازی فنی آثار سینمایی در حوزه لابراتواری و استودیویی، حمایت از نگارش فیلمنامه و تولید و ساخت آثار سینمایی کودک و نوجوان، حمایت از تبلیغات، بازاریابی و اکران آثار سینمایی کودک و نوجوان، حمایت از برگزاری جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان، حمایت از حضور فرهنگی و تجاری، بازاریابی و اکران آثار سینمایی در منطقه و جهان و کمک به راه اندازی مرکز فناوری های نوین سینمایی و طرح های دانش بنیان در حوزه سینما تنظیم شده است.  

گزارش حسابرسی مالی بنیاد سینمایی فارابی در نه ماه سال ۹۷ در اینجا قابل مشاهده است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

فیلم/ جدیدترین تیزر سریال تلویزیونی «خط تماس» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس : جدیدترین تیزر سریال تلویزیونی «خط تماس» به نویسندگی و کارگردانی جواد شمقدری و تهیه کنندگی محسن علی اکبری منتشر شد.

به گزارش سینماپرس، ۱۰ قسمت از سریال «نفوذ» با عنوان «خط تماس» به کارگردانی جواد شمقدری از ۱۲ بهمن هر شب ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک سیما روانه آنتن می شود و به وقایع تاریخی انقلاب از بهمن ۵۷ تا فرودین ۵۸ روایت می شود.

یکی از مهمترین اتفاقات این برهه از تاریخ انقلاب، مساله پیروزی دانشجویان مسلمان در ختم قائله گروهک تروریستی خلق ترکمن در گنبدکاووس است که توسط عناصر ضدانقلاب و تجزیه‌طلب طراحی شده بود.

مجموعه «نفوذ» به تهیه کنندگی محسن علی اکبری و کارگردانی و نویسندگی جواد شمقدری در بهمن ۹۶ کلید خورد و اتفاقات ۱۰ ماهه تاریخ انقلاب از بهمن ۵۷ تا آبان ۵۸ را در ۴۰ قسمت نشان می‌دهد.

نگارش «نفوذ» بر اساس استنادهای تاریخی صورت گرفته و این مجموعه در سه فاز تولید می شود. روایت ۴۰ قسمت اول از پیش از انقلاب تا تسخیر لانه جاسوسی پیش می رود. فصل دوم این مجموعه به حوادث حین گروگانگیری تا کودتای نوژه و آغاز جنگ تحمیلی می پردازد و فاز سوم هشت سال دفاع مقدس را در بر می گیرد.

امین اسکندریان، کیمیا اکرمی، احمد نجفی، حمید گودرزی، رحیم نوروزی، علیرام نورایی، صالح میرزا آقایی از جمله بازیگران این مجموعه هستند.

فصل اول مجموعه «نفوذ» مقرر است از مهر تا آبان سال ۹۸ که مصادف با چهلمین سالگرد تسخیر لانه جاسوسی است روانه آنتن شود.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

محمدرضا غفاری بازیگر «دلدار» شد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: محمدرضا غفاری در سریال «دلدار» به کارگردانی برادران محمودی جلوی دوربین رفت.

به گزارش سینماپرس، سریال برادران محمودی با نام «دلدار» این روزها درحال تصویربرداری است و به تازگی محمدرضا غفاری جلوی دوربین رفته است.

این سریال که اوایل دی ماه ۹۷ کلید خورد توسط آزیتا ایرایی و مهدی حمزه نوشته شده است و در ۳۰ قسمت ۴۵ دقیقه ای در ماه مبارک رمضان از شبکه ۲ سیما پخش می شود.

در خلاصه داستان این سریال آمده است: «دیریست که دلدار پیامی نفرستاد»

«دلدار» یک ملودرام عاشقانه است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

نامزدهای بخش مردمی جشنواره «جام‌جم» مشخص شدند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نامزدهای بخش مردمی پنجمین دوره جشنواره تلویزیونی «جام‌جم» معرفی شدند.

به گزارش سینماپرس، در آستانه برگزاری پنجمین دوره جشنواره تلویزیونی «جام‌جم»، نامزدهای بخش مردمی جشنواره معرفی شد.

بخش سریال‌های تلویزیونی:‌

«پایتخت ۵» شبکه یک به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه کنندگی الهام غفوری

«بانوی عمارت» شبکه سه به کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد و تهیه کنندگی مجید مولایی

«پدر» شبکه دو به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیه کنندگی حامد عنقا

«محکومین» شبکه یک به کارگردانی حسین قناعت و تهیه کنندگی بهروز مفید

«بچه مهندس» شبکه دو به کارگردانی علی غفاری و تهیه کنندگی سعید سعدی

«آنام» شبکه سه به کارگردانی جواد افشار و تهیه کنندگی اسماعیل عفیفه

«لیسانسه ها ۲» شبکه سه به کارگردانی سروش صحت و تهیه کنندگی رضا جودی

«دلدادگان» شبکه سه به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی ایرج محمدی

«هیات مدیره» شبکه پنج به کارگردانی مازیار میری و تهیه کنندگی مهران رسام

«بی قرار» شبکه دو به کارگردانی فلورا سام و تهیه کنندگی مجید اوجی

برنامه‌های شاخص تلویزیون:

«دورهمی» شبکه نسیم به کارگردانی مهران مدیری و تهیه کنندگی مصطفی احمدی

«خندوانه» شبکه نسیم به کارگردانی رامبد جوان و تهیه کنندگی علی احمدی

برنامه «نود» شبکه سه به کارگردانی و تهیه کنندگی عادل فردوسی پور

«ماه عسل» شبکه سه به کارگردانی و تهیه کنندگی احسان علیخانی

«کلاه قرمزی» شبکه دو به کارگردانی ایرج طهماسب و تهیه کنندگی پروین شمشکی و حمید مدرسی

«برنده باش» شبکه سه با اجرای محمدرضا گلزار و تهیه کنندگی هاشم رضایت

برنامه‌های ترکیبی:

«حالا خورشید» شبکه سه به کارگردانی و تهیه کنندگی رضا رشیدپور

«به خانه برمی‌گردیم» شبکه پنج به تهیه کنندگی گودرز عزیزی

«دستپخت» شبکه یک به کارگردانی و تهیه کنندگی سیدوحید حسینی

«کودک‌شو» شبکه نسیم به کارگردانی رضا مهران فر و تهیه کنندگی ابوذر پورمحمدی و رضا نصیری

«محله گل و بلبل» شبکه دو به کارگردانی احمد درویشعلی پور و تهیه کنندگی مسلم آقاجانزاده

بخش دوبلاژ:

منوچهر اسماعیلی

سعید مظفری

نصرالله مدقالچی

منوچهر زنده‌دل

مریم شیرزاد

مهین برزویی

شوکت حجت

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

امروز در تلویزیون و سینما حرف از واقعیت‌ها نمی‌زنیم / هویت محکم امروز ایران را مدیون “انقلاب اسلامی” هستیم – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون گفت: انقلاب باعث شد که کشور ما یک هویت محکمی در دنیا پیدا کند. بعد از انقلاب سینمای ما در دهه ۶۰ و ۷۰ ما فوق العاده بود. اما اخیراً یک مقداری دوباره چشم و هم چشمی‌ها بر سینمای ایران حاکم شده است.

 پروانه معصومی سال ۱۳۲۳ در تهران به‌دنیا آمد نام او سکینه کبودر آهنگی بود. تحصیلاتش را در دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه ملی ایران تمام کرد. نخستین بار در سال ۱۳۵۰ در فیلم “بی‌تا” نقش کوتاهی گرفت و سپس در “رگبار” بهرام بیضایی نقش اوّل زن را بازی کرد.

شاید اوج بازی‌های “پروانه معصومی”  در قاب تلویزیون، سال ۶۳ با “گل‌های داودی” دیده شد. سال ۶۵ نقش خاتون “ناخدا خورشید” ناصر تقوایی را ایفا کرد، نقشی که وجوه و ابعاد هنرمندی این بازیگر را بیشتر به رخ می‌کشید. سال ۶۷ درخشش دیگری از پروانه معصومی را همگان به نظاره نشستند و آن «طوبی» خسرو ملکان بود. اما معصومی در این سال‌ها همگام با سینما در تلویزیون هم درخشید؛ سریال «کوچک جنگلی» بهروز افخمی نقش جواهر و «امام علی(ع)» داود میرباقری نقش هاجر همسر مالک اشتر را ایفا کرد. در «مسافر ری» و «پلیس جوان» یک گونه دیگری از هنرنمایی این بازیگر جلوی دوربین رفت. سال ۸۷ در «یوسف پیامبر» هم قدرت بازی پروانه معصومی یک بار دیگر به رخ کشیده شد. «ملکوت»، «راز پنهان» و «مینو» جزو آخرین کارهایی است که این بازیگر برای تلویزیون بازی کرده و الان منتظر پخش «شرایط خاص» یک کمدی و طنز تلویزیون، هستیم و البته پروانه معصومی سه کار اکران نشده در سینما هم دارد که قرار است «معکوس» پولاد کیمیایی در جشنواره سی و هفتم فیلم فجر اکران شود و منتظر اکران «انتهای کوچه مهر» و «ساکن خیابان چوبی» باشیم.

به بهانه ایام چهل‌سالگی انقلاب اسلامی با این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون هم‌کلام شدیم تا او درباره انقلاب، دیدار با رهبر انقلاب و فعالیت در صحنه بازیگری تلویزیون و سینما صحبت کند.

پروانه معصومی و افسانه بایگان در دیدار با رهبر انقلاب

مشروح گپ و گفت با پروانه معصومی در ادامه آمده است:

این سینما بود که تقریباً من را کنار گذاشت

*خانم معصومی، شما در دهه ۶۰ به عنوان یک بازیگر با وقار و سکوت، تصویرگر صبوری و مقاومت و رنج مادران ایرانی بوده‌اید. حضور شما در فیلم «طوبی»، دست کمی از چهره «مادر» ماکسیم گورکی، چهره درخشان ادبیات روسیه ندارد. اما هم شما و هم بسیاری از چهره‌های هنری که نماد مقاومت انقلابی مردم ایران در دهه ۶۰ بودند، حضورتان به یک‌باره کمرنگ و کمرنگ‌تر شد. چرا این گونه شده است؟

روند فعالیت‌های هنری من مربوط به سینما و ساختار سینما می‌شود. آن زمانی‌که من نقش‌های محوری و اول فیلم‌ها را بازی می‌کردم تعداد بازیگران خیلی کم بود. ولی بعد خوشبختانه بازیگران زیاد شدند و آن‌ها آمدند شروع به کار کردند. به همین جهت لازم بود بیشتر از این جوان‌ها بهره‌برداری شود. طبیعی است که جایگزین شدند و تا ابد من نمی‌توانستم نقش اول زن فیلم‌ها را بازی کنم. البته ناگفته نماند که من کناره‌گیری نکردم و این سینما بود که تقریباً من را کنار گذاشت.

من در گروه خاصی نبودم و از من خوششان نمی‌آید

البته که نمی‌توانم بگویم دلایل کنار گذاشتن من صرفا سیاسی یا از روی غرض بوده است. زیرا همیشه یک عده‌ای برخی از بازیگران را دوست دارند و آن‌ها را پرورش می‌دهند. یک عده هم که ترکیب بازیگران سینما با نظر آن‌ها چینش می‌شود از یک عده بازیگر خوششان نمی‌آید. سعی می‌کنند آن‌ها را کنار بزنند. شاید من یکی از بازیگرانی بودم که از من خوششان نمی‌آمد. شاید به این دلیل باشد که من زیاد در گروه‌ آن‌ها نبودم. من آنقدر دور از گعده هنر و هنرمندان بودم و هستم که برخی اوقات فکر می‌کنم من مگر هنرمندم! من برای خودم زندگی‌ام را انجام می‌دهم و گاهی فیلمی هم بازی می‌کنم. با کسانی که بازیگر سینما بوده و برای گرفتن نقش خودکشی می‌کنند تفاوت دارم. به قول یکی از بازیگران که گفته بود نقش‌ها در مهمانی‌ها تقسیم می‌شود من در این گروه‌ نیستم و نمی‌خواهم نقش بگیرم. نه در مهمانی می‌روم و نه تلاشی می‌کنم که نقشی به من داده شود. هر وقت نیاز باشد و بخواهند از من دعوت می‌کنند.
 

من همیشه گفته‌ام رهبر انقلاب را دوست دارم

* ترور شخصیت در عرصه هنر و فرهنگ به مراتب بدتر از حوزه سیاست است؟ به گمان شما چرا این طور هدف ترور شخصیت قرار می‌گیرید، آن هم از سوی کسانی که خود را لیبرال و «آزادیخواه» جلوه می‌دهند؟

برخی آدم‌ها سخیف هستند و نمی‌توانم بگویم اصلاً شخصیت دارند. ولی من از روی عقیده شخصی‌ام گفته‌ام و می‌گویم که انقلاب، نظام و رهبر انقلاب را دوست دارم و همیشه هم گفته‌ام از روی اجبار کاری نکرده‌ام.

بعد از دیداری که با گروهی از هنرمندان با رهبر انقلاب داشتم، یک کسی به من گفت به زور شما را بردند به اوگفتم من با “سر” به این دیدار شتافتم. حقیقتاً وقتی من را دعوت کردند نفهمیدم چگونه از شمال به تهران رسیدم. اما بعد از این دیدار، خیلی مورد هجمه سنگین برخی از افراد قرار گرفتم. باید از آن‌ها پرسید که چرا این کارها را کردند؟ البته برای من هیچ‌وقت اهمیت نداشته و ندارد.

چرا با من این طور رفتار کردند؟!

* آیا می‌توان یکی از علل کم‌رنگ شدن حضور شما در عرصه سینما را تعصب و احساس مسئولیت شما به انقلاب، نظام و رهبری نظام دانست؟

صددرصد. اصلاً شک نکنید. من اصلا به هجمه‌ها و انتقادات برخی افراد داخلی و شبه‌ هنرمندان خارج نشین فکر نکردم. در آن لحظه‌ای که برای دیدار می‌رفتم برای من مهم دیدار رهبرم بود و هیچ کدام این‌ها مهم نبود. من مسیری را که انتخاب کرده‌ام، آگاهانه بوده است. باز هم اگر زمان به عقب بازگردد همین مسیر را انتخاب می‌کنم؛ برای من اهمیتی ندارد که در سینما یا تلویزیون کنار گذاشته شوم. خدا را شاکرم که آنقدر نیازمند پول سینما نبوده‌ و نیستم که مجبور به قبول هرکاری باشم. یا هر نقشی که به من پیشنهاد بدهند آن را قبول کنم و جلو بروم. به هر حال من آدم قانعی هستم و قناعت می‌کنم، بلندپروازی‌های آن چنانی ندارم و خیلی حرف‌ها هست که در این گفت‌وگو نمی‌توانم بگویم شاید یک زمانی در این باره بنویسم تا خیلی‌ها بفهمند بعد از آن دیداری که داشتم چه اتفاقاتی برای من افتاد. واقعاً چرا فقط آنقدر روی من حساس شدند؟ بازیگران دیگری هم به این دیدارها می‌روند.

در محضر رهبر انقلاب، آرامش واقعی داشتم

*شما یکی از افرادی بوده‌اید که در دیدار با رهبر انقلاب، درباره عرصه سینما نکاتی را مطرح کرده‌اید،  خاطره‌ای از آن روز دارید؟

این روزها به چهل‌سالگی انقلاب نزدیک می‌شویم روزهایی که یادآور پختگی و جامعیت انقلاب اسلامی است. به هر صورت سن آدم‌ها هم میانه سی و پنج تا چهل‌سال، پربارترینِ لحظات محسوب می‌شود. اطلاع داشتم که قرار است من هم جزو سخنرانان دیدار رهبر انقلاب باشم. به همین‌خاطر یک یادداشت‌هایی برداشتم؛ یادم می‌آید موقعی که از گیلان(منزلم) به تهران می‌آدم همان لحظه در ایوان، احساس کردم زنبوری مرا نیش زد. من به نیش زنبور حساسیت دارم و باید سریع به بیمارستان بروم. داد کشیدم، همسر و پسرم ایستاده بودند از آن‌ها خواستم من را به بیمارستان برسانند تا آمپول خاص نیش زنبور به من تزریق شود. آن‌ها شروع به خندیدن کردند و گفتند اتفاقی نیفتاده، شما فکر می‌کنید که زنبور نیش‌تان زده! بالاخره راه افتادم و شب به منزل خواهرم رسیدم تا آماده بشوم برای دیدار فردا. اما صبح همان روز یک تب وحشتناکی پیدا کردم و خیلی حالم بد شد. حتی یادداشت‌هایی که برداشته بودم نیز اشتباهی با خودم بردم. کنار “افسانه بایگان” نشسته بودم، به او گفتم: “ای بابا! افسانه یادداشت‌هایم را اشتباه آوردم.” حرکت کردم پشت تریبون بروم. از آن جائی‌که حضرت آقا آرامش وصف‌ناپذیری دارند آن آرامش منعکس شد. چنان آرامشی داشتم انگار نه انگار یادداشت‌هایم را فراموش کرده‌ام. در حضور کسی که بالاترین مقام مملکت و حتی رهبر کل شیعیان جهان است صحبت می‌کردم آنقدر آرام بودم که حد نداشت.

*خانم معصومی شما به عنوان یک هنرمند پیشکسوت گفته‌اید که حاضر نیستید به هر قیمتی در سینما و تلویزیون کار کنید، از وضعیت سینما برایمان بگویید، به راستی چرا هر هنرمندی که کوچک‌ترین علقه‌ای به انقلاب نشان دهد، مورد آزار روحی و بایکوت قرار می‌گیرد؟

من زیاد به این فکر نکردم. واقعاً آدمی خیلی خوش‌بینی هستم؛ آدم‌هایی که این کارها را نسبت به دیگرانی که به زعم خودشان کار درستی انجام دادند کارهایی می‌کنند ضعف آن‌ها می‌دانم. زیاد کینه ندارم و این فشار آوردن‌ها و هجمه‌پراکنی‌ها اهمیتی ندارد. چون فکر می‌کنم به قول پدرم “خدا جای حق نشسته است.” من فکر می کنم حق به حق دار می‌رسد، هرکاری بکنند و هرچه بگویند. مثلا در خیابان فردی که بینی خود را عمل‌کرده می‌خواست من را بزند. البته به او گفتم  طوری می‌زنم که نقش زمین بشوی فکر نکنید با یک زن طرف هستید! ولی آن‌ها کوچکی و حقارت خودشان را ثابت کرده‌اند و هنوز هم می‌کنند. شما وقتی بتوانید یک کاری را درست انجام بدهید فکر نکنید پیامدهایش چه خواهد شد کار درستتان را انجام بدهید و مهم نیست که هرکسی هرچیزی بگوید.

هویت محکم امروز ایران را مدیون “انقلاب” هستیم

* شما به عنوان فردی که هم داخل کشور و هم خارج از کشور را دیده‌اید، فارغ از هیاهوهای سیاسی، دیدگاه شما درباره انقلاب و هویت بخشی انقلاب به ایران و ایرانی چیست؟

انقلاب باعث شد که کشور ما یک هویت محکمی در دنیا پیدا کند. ایران یک اسم قابل احترامی در دنیا شد برای کسانی که می‌دانند احترام یعنی چه؟ انقلاب باعث شد من اگر به خارج از ایران می‌روم و ایرانی هستم به این ایرانی بودن افتخار کنم. افتخار می‌کنم ایرانی هستم و افتخار کنم اینجا زندگی می‌کردم این همه جوان‌های ما در جنگ تحمیلی جان‌شان را از دست دادند که کشور ما یک کشور سرافراز باشد. در چهل سالگی امیدوارم، “انقلاب” پایا، پویا و آن پختگی که باید داشته باشد را بدست آورد و آدم‌ها سر جای خودشان باشند.

من این تصاویر را ندیده‌ام!

* با وجود اینکه خود شما هیچ وقت نه فعالیت گذشته خود را انکار کردید و نه سلایق و عقاید کنونی خودتان را خلاف شخصیت وجودیتان. سوال این جاست که اینها که خود را شهید راه «آزادی» و «تکثر عقیده» و تساهل و تسامح می‌دانند، هیچ وقت برای شما این حق را قائل نیستند که بعد از چند دهه زندگی تغییری در افکار و سلوکتان داشته باشید. با مقیاسی متفاوت همین بلا را سر خانم چرخنده هم آوردند. این فاشیسم فرهنگی را چگونه تفسیر می‌کنید؟

برای من زیاد مهم نیست. ما یک دورانی داشتیم آن زمانی که زندگی کردیم که بی‌حجابی خیلی طبیعی بود. پدرم خیلی مذهبی بودند ولی مادرم خیلی نه و یک خانم آلامدی(به روز) بود ولی سربرهنه نبود و روسری‌های اصطلاحاً گَردی سر می‌کرد و بیرون می‌رفت. یادم می‌آید برای برادرم می‌خواستیم عروسی بگیریم گفتند چهار زن با حجاب می‌توانند بیایند مادر عروس، مادربزرگ عروس، مادر داماد و مادربزرگ داماد و بقیه حجاب نباید داشته باشند. اصلا با حجاب کسی را راه نمی‌دادند. ولی الان هم زمان ماست و این طور نبوده که یک دفعه و یک شبه برگردم و این طور بشوم. من تمام زمانی که در آلمان درس می‌خواندم نمازم را هم می‌خواندم. حتی یک بار به پدرم نوشتم در خانه‌ای که زندگی می‌کنم و مشغول نماز بودم یک سگ پرید داخل خانه و دست مرا لیسید. من چکار باید بکنم؟ جوابی که پدرم نوشت اگر می‌خواهی نماز نخوانی بهانه نیاور و وقتی بخواهی نماز کاری می‌کنی  بخواهی سگ به تو نزدیک نشود و دیدم درست می‌گوید. من کسی بودم نمازم را می‌خواندم سر و پا برهنه بیرون نرفتم و همیشه هم رعایت کردم. همیشه یک حد و حدودی در فامیل ما رعایت می‌شده است. من این تصاویر را ندیده‌ام و آنقدر این عکس‌ها را تکثیر کنند که خودشان از کرده‌شان پشیمان شوند.

من اینجا هیچ هجمه‌ای اذیتم نمی‌کند

*خانم معصومی، در چند مصاحبه و برنامه تلویزیونی دیدیم که بسیار از زندگی ۲۲ ساله خود در شمال کشور و دوری از هیاهوی تهران راضی هستید. شما از آن دسته هنرمندانی هستید که روح خود را به سینما نفروختید و ارزش‌ها و اصولی بسیار محترم‌تر و بزرگ‌تر از سینما برای خود دارید و از این رو، چندان از دوری از محافل هنری و سینمایی پایتخت ناراحت نیستید. از زندگی و آرامش ذهنی و رحی خودتان در شمال برای ما بگویید.

شاید همین زندگی در اینجا هست که به قول شما از خیلی چیزهای غیرمهم خبردار نیستم. مثلاً آن‌ عکس‌هایی که می‌گویید تکثیر کرده‌اند من اصلاً نمی‌دانستم چنین عکس‌هایی منتشر شده است و چنین علاقه‌ای به دیدنشان ندارم. این عکس‌ها را خودم هم دارم اما عکس‌هایی که حضرت امام(ره) در فرانسه هم بودند را هم دارم. نگاتیوی که نایاب است و نیما(پسرم) در زمان تحصیل نوجوانی‌اش این عکس را گرفته است. خیلی به ایشان علاقه داشت و عاشقانه خدمت‌شان می‌رسید. اما این‌که می‌گویید در شمال کشور آرامش محسوسی دارم؛ بله. من اینجا هیچ هجمه‌ای اذیتم نمی‌کند. در طبیعت زندگی می‌کنم واز طبیعت یاد می‌گیرم. در این بیست و دوم سال یاد گرفتم بدی آدم‌ها را نبینم نه اینکه با بدی به آن‌ها پاسخ بدهم. سالیان سال است که در این محافل هنری نیستم و اوایل هم نبوده‌ام. چون سینمایی که قبل از انقلاب کار می‌کردم سینمای بهرام بیضایی بود و اصلاً فارغ از برخی حواشی کار می‌کردیم.

از پس محیط‌ها و نقش‌های آنچنانی قبل انقلاب برنمی‌آمدم

آن موقع دو سینما بود؛ یک فیلمفارسی و دیگری سینمای روشنفکری و هنری. من با بهرام بیضایی کار کردم در آن سینما چیزی نبود که چشم و هم چشمی داشته باشیم و پول آنچنانی بگیریم. خیلی خانوادگی یک فیلمی را می‌ساختیم؛ طوری که دلم نمی‌خواست در فیلم‌های دیگری شرکت داشتم و نه با آدم‌های دیگری کار کنم، چون از پس آن گونه نقش‌ها و محیط‌ها، برنمی‌آمدم. خوشبختانه بعد از انقلاب سینمای ما دهه ۶۰ و ۷۰ ما فوق العاده بود. اما اخیراً یک مقداری دوباره چشم و هم چشمی‌ها بر سینمای ایران حاکم شده است.

به تلویزیونی‌ها گفتم این خانه‌هایی که شما نشان می‌دهید، ما ندیدیم

*در آستانه جشن چهل‌سالگی انقلاب اسلامی هستیم. به نظرتان تلویزیون و سینمای ما چه ضعف‌ها و قوت‌هایی دارند؟

پیشرفت‌های زیادی از نظر تکنولوژی داشته‌اند. تلویزیون ما واقعاً یک زمانی خوب شده بود الان نه. الان خیلی قصه‌های عجیب و غریبی درست می‌کنند دور از ذهن است. ما قصه‌هایمان همیشه واقع گرایانه بوده است اما این روزها تبدیل به اتفاقات عجیب و غریب و اصطلاحاً لاکچری شده که من به یکی از این دوستان گفتم ما خانواده فقیری نیستیم و از اول دارا بوده‌ایم اما این خانه‌هایی که شما در تلویزیون نشان می‌دهید، ما ندیدیم. واقعاً این صحنه‌ها و لوکیشن‌ها را طبقه فقیر جامعه می‌بینند حالشان بد می‌شود. فکر می‌کنند همه چیز در تهران، سینما و متعلق به آدم‌هایی است این طوری زندگی می‌کنند. چرا امروز در تلویزیون و سینما حرف از واقعیت‌ها نمی‌زنیم؟ البته که یک عده مخاطب انتخاب می‌کنند به سینما بروند و کدام فیلم را ببینند. ولی تلویزیون مخاطبش حداقل چهل میلیون نفر است و همه نگاه می‌کنند. چقدر خوب است که بتواند کارهایی را درست بکند و بسازد که مردم با عشق نگاه کنند و فکر کنند واقعیت این است.

“گل‌های داودی” را خیلی دوست دارم

*کدام کارتان را بیشتر از بقیه‌ کارهایتان دوست دارید و دوستدار کدام گونه فیلمسازی هستید؟

نمی‌توانم بگویم کدام کارها را دوست دارم هر کاری را که بازی کردم حتماً دوست داشتم اما فیلمی که از نظر بازیگری خیلی دوست داشتم “گل‌های داودی” بود.  من ژانر واقع‌گرایی را دوست دارم. فیلم کمدی هم خوب است و من می‌بینم و گاهی اوقات می‌خندم ولی ژانر کمدی سخیف، آزارم می‌دهد. کمدی این نیست که حتماً مخاطب ما با دهان کاملاً باز بخندد. من در تلویزیون برخی از سریال ها را می‌بینم به کسی توهین نمی‌کنند و حرف زشتی زده نمی‌شود و مخاطب هم می‌خندد اما این اتفاق در سینما نمی‌افتد. ما خنده نیاز داریم اما به چه قیمتی؟!

نگذاریم بقایای جنگ‌مان فراموش شوند

*الان جای چه برنامه، سریال و چه نگرشی در تلویزیون و سینما خالی است؟

در تلویزیون ما نیاز داریم واقعیت‌هایی که وجود دارد را تصویر کنیم واقعیت‌هایی که گذشته. ما الان نسل جدیدمان نسلی که الان ۷، ۸ ساله و بزرگتر هستند این ها از جنگ چیزی نمی‌دانند. نمی‌دانند جنگ چه بوده و شهید و جانباز چه کسانی بوده‌اند. چون ندیدند و ما در دل آن‌ها بودیم. وقتی نقل قول می‌شود و به صورت واقعی، تصویر می‌شوند اتفاقات خوبی می‌افتد. من اخیراً سریالی به نام “مینو” بازی کردم. خیلی خرج این سریال نشده، طوری بود این سریال که واقعیت بود. البته با خواندن کتاب‌های تاریخ شفاهی می‌دانستم چه اتاقاتی افتاده است. در سینما و تلویزیون این روشنگری را باید داشته باشیم و البته سهم تلویزیون بیشتر است که کاری کند این مضامین ارزشمند فراموش نشوند. شهدا و جانبازان ما دارند فراموش می‌شوند، نباید بگذاریم این شعله‌هایی که زیر خاکستر هستند خاموش بشوند.

باید گوشه‌ای از تلاش‌های بزرگمردان جنگ را جبران می‌کردم

*اخیراً برنامه مستندی از شما دیدیم با عنوان «سی متر تا بهشت» درباره شهر کومله در گیلان و کوچه‌ای که چندین شهید تقدیم ایران و انقلاب کرده بود. بدون تعارف و ریا می گویم، شخصا در بیشتر زمان این مستند به پهنای صورت اشک ریختم. اما حضور شما، با آن صدای محزون و غمی که در چشم شما به چشم می‌آمد و در عین حال مقتدر و با وقار که بسیار با تسلط متن قوی مستند را اجرا کردید. از حال و هوای آن کار بگویید.

قبل از ساخت این مستند با من تماس گرفتند و گفتند “در منطقه کومله کوچه سی‌متری بهشت ۶ خانه وجود دارد که ۹ شهید تقدیم انقلاب کرده‌اند و می‌خواهیم برایشان مستندی بسازیم”. از من برای حضور در این مستند به‌ عنوان روایتگر دعوت شد و من با کمال میل این کار را پذیرفتم. من همیشه فکر می‌کنم به این شهدای والامقام یک دِین بزرگ دارم و خودم را همیشه مدیون شهدا می‌دانم، چرا که این پیشرفت‌ها و قدرت‌های نظام همه به‌واسطه شجاعت و بزرگمردی‌های این مردان بی‌ادعای تاریخ ایران است. آن‌ها از دست رفتند تا ما بمانیم و بایستی با کمال میل وارد این میدان شوم تا جبران گوشه‌ای از تلاش‌های این بزرگمردان باشد. چقدر کار در آن کوچه (سی‌متری بهشت) لذت‌بخش بود و بعد از نریشن‌خوانی و پرده‌برداری سال قبل، دیگر خبری از مستند نبود تا چند شب پیش از قاب تلویزیون این کار را با یک مقداری تغییر هوشمندانه، دیدم. خوشحالم می‌شنوم که برخی به من می‌گویند این مستند جذابیت‌های زیادی داشت و با آن ارتباط دلی برقرار کرده بودند، چون تمام آدم‌هایی که سر کار این مستند بودند با دلشان کار می‌کردند و متوقع چیزی نبودند، در واقع تلویزیون پروانه معصومی را واقعی نشان داد و این شاید خودش یک رمز موفقیت نگاه حقیقت‌مدارانه این مستند به‌شمار می‌رود.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«دانتون» در تئاتر مولوی روی صحنه رفت – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: نمایش «دانتون» به کارگردانی حامد اصغرزاده شب گذشته اجرای خود را در مرکز تئاتر مولوی آغاز کرد.

به گزارش سینماپرس، نمایش «دانتون» به نویسندگی و کارگردانی حامد اصغرزاده شب گذشته دوم بهمن ماه ساعت ۲۱ در پلاتوی تمرین مرکز تئاتر مولوی به صحنه رفت.

در این نمایش امیر شمس، فرید عباسپور، فاطمه احمدی، تینا یونس‌تبار و اسماعیل کمالی‌دهقان به ایفای نقش می پردازند.

همچنین هانی عبدالمجید طراح صدا و موسیقی، فرهاد رایزن تهیه‌کننده، مهدی گمار مجری طرح، محمدرضا محمدی‌فیروز دستیار کارگردان و مستندنگار روند تمرین‌ها، ضحا اصغرزاده طراح لوگو، مهدی کیانی طراح پوستر، فاطمه دهدشتی‌، سروش آقاجانی طراح ویدئوهای گروه، شیده غفاریان مدیر رسانه‌ای گروه، حدیث صمدیان عکاس، حامد اصغرزاده و وحید فرشاد طراح صحنه، حسن محمدی طراح نور، میثم عادلی دستیار تولید و برنامه‌ریز و آریا واحدی دستیار صحنه در این نمایش همکاری می کنند.

در خلاصه داستان این اثر آمده است: «دانتون» تاملی اجرایی است روی مفهومِ تغییر و دگرگونی، به میانجی یکی از رهبران اصلی انقلاب کبیر فرانسه. «دانتون» پروژه‌ای است طولانی که در مکان‌های مختلف شهری به اجرا درخواهد آمد. سیکل اجرای صحنه‌های شش‌گانه «دانتون» در پاییز ۱۳۹۷ و با صحنه زندان در تئاتر مستقل تهران و تالار مولوی شروع ‌شده و در بهار ۹۸ با صحنه ماریون در عمارت روبرو ادامه خواهد یافت.

تعداد «شاهدان» این نمایش در هر اجرا ۲۰ نفر خواهد بود.

علاقه‌مندان برای دیدن نمایش «دانتون» که تا ۱۸ بهمن ماه هر روز به جز شنبه ها ساعت ۲۱ به صحنه می‌رود، می‌توانند به مرکز تئاتر مولوی دانشگاه تهران به آدرس خیابان انقلاب، خیابان ۱۶ آذر، جنب باشگاه دانشجویان، مرکز تئاتر مولوی مراجعه کنند.

مشاهده خبر از سایت منبع