X

بایگانی اسفند 13, 1397

دفتر سینمایی

بزرگمهر: همه افراد مطلع و آگاه به امور صنفی و اداری مخالف ثبت صنوف در ذیل وزارت کار هستند/ مگر می شود یک نفرخود را عقل کل بداند؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: مهدی بزرگمهر دبیر شورای مرکزی کانون آهنگسازان سینمای ایران در پی اجبار هیأت مدیره خانه سینما برای ثبت صنوف سینمایی در وزارت کار گفت: همه افراد مطلع و آگاه به امور صنفی و اداری مخالف ثبت صنوف در ذیل وزارت کار هستند چرا که می دانند این کار بیهوده است و ثبت صنوف در ذیل وزارت کار هیچ توجیهی ندارد.

آهنگساز فیلم سینمایی «گزارش مریم» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: اغلب اهالی سینما نسبت به این وضعیت معترض هستند اما متأسفانه کسانی که به قانون آشنایی چندانی ندارند اصرار دارند که صنوف باید در ذیل وزارت کار ثبت شود. افرادی هم که به حرف آن ها گوش می کنند به دلیل بی اطلاعی شان از قانون است و بعد که متوجه می شوند این کار اشتباه است اعتراض خود را آشکار می کنند.

وی در پاسخ به این سوأل که شنیده می شود برخی از افراد با تهدید برخی صنوف را مجبور به ثبت در وزارت کار کرده اند آیا این اتفاق برای صنف شما هم افتاده یا خیر اظهار داشت: ما اجازه نمی دهیم بهمان زور بگویند. حرف ما حرف حق و حرف قانون است! ما می گوییم همه چیز باید بر اساس قانون و بر اساس اساسنامه خانه سینما باشد که به تأیید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسیده است و هر کاری برخلاف اساسنامه خانه سینما را انجام نخوهیم داد.

بزرگمهر با بیان اینکه مگر می شود یک نفرخود را عقل کل بداند و به اجبار سایرین را وادار به کاری غیرقانونی کند اظهار داشت: این کار خلاف قانون و اساسنامه خانه سینما است و ما زیر بار این حرف زور و ناحق نخواهیم رفت؛ اگر این کار درست بود حداقل مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام می کردند یا خود مسئولان وزارت کار اعلام می کردند اما هیچ یک از این نهادها در این رابطه اظهارنظری نداشته اند و فقط برخی افراد از درون خانه سینما هستند که مایلند این اتفاق رخ دهد.

این سینماگر تصریح کرد: بنده تأکید می کنم کسانی که از ثبت صنوف در ذیل وزارت کار استقبال می کنند متوجه نیستند که چه کاری انجام می دهند. ما باید بدانیم و آگاه باشیم که اگر همه صنوف در ذیل وزارت کار ثبت شوند دیگر هیچ هیأت مدیره ای نمی تواند وجود داشته باشد و کلاً خانه سینما دیگر نمی تواند مانند گذشته عمل کند. بنده تأکید می کنم که این کار با اساسنامه خانه سینما در تضاد است و بسیاری از بزرگان سینمای کشور هم نسبت به این مقوله به شدت معترضند.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

چه کسی حمید حامی را در مخصمه انداخته است؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: حمید حامی این روزها در مخمصه‌ای افتاده که برخی‌ها خواسته یا ناخواسته برای ماندنش در این مخمصه تلاش می‌کنند.

در روزگار خوانندگان یک شبه هستیم. کسانی که شب تا به صبحی طول می‌کشد رسیدنشان به عرش و البته شاید به فرش. وقتی هنوز یک آلبوم هم حتی ندارند، بزرگترین رسانه‌ی تبلیغاتی ایران یعنی تلویزیون در اختیارشان است. چون قارچ سر بر می‌آورند و همه جا هم دیده می‌شوند. کنسرت برگزار می‌کنند و پول‌ها در می‌آورند…

این روزگارِ موسیقی پاپ در این چند سال اخیر است.

اما هنوز هم هستند خوانندگانی که سطح کیفیِ کارشان بالاست. درست می‌خوانند. پله پله بالا آمده‌اند. شاگردی کرده‌اند در نزد بزرگانِ موسیقی. رسیدنشان به عرش سال‌ها زمان برده و مرارت‌ها برایش کشیده‌اند.

یکی از این خوانندگان حمید حامی است. او به گواهِ اهل فن خواننده‌ای توانا با صدایی توانمند است. چند روزی است که حامی در مخمصه افتاده است.

در روزهای گذشته کنسرت حمید حامی در شیراز با حاشیه همراه شد. فیلمی از اجرای او در شبکه‌های اجتماعی دست به دست چرخید که گویی وقتی حامی مشغول خواندن است، در مانیتورِ پشتِ سرِ او تصویری مستهجن پخش می‌شود.
چنین اتفاقی فی‌نفسه مورد پذیرش نیست و شاید در هیچ کجای جهان در برگزاری کنسرت‌های رسمی از چنین تصویری استفاده نکنند. پس به طور حتم باید با مسبب واقعیِ آن برخورد کرد. مردم در رویدادهای هنری و به خصوص کنسرت‌ها می‌خواهند در کنارِ خانواده‌هایشان در کمال آرامش حضور داشته باشند و از هنر موسیقی لذت ببرند. پس هر رخدادی که موجب ایجاد خللی در این زمینه شود، باید مورد پیگری قرار گیرد.

فارغ از اینکه فیلم منتشر شده از کنسرت حمید حامی اساسا ساختگی است یا به طور واقعی در سالن هم پخش شده است و فارغ از اینکه مقصر اصلی این ماجرا کیست؛ باید از فضای رسانه‌ای ایجاد شده در روزهای گذشته تعجب کرد.

برخی از رسانه‌های حتی رسمی کشور به استقبال ممنوع‌الفعالیتیِ حمید حامی رفته‌اند و تیترهایی در این‌باره زدند. تیترهایی که هیچ منبع موثقی نداشت.

بیایید کمی شکاکانه به ماجرا نگاه کنیم؛ بیایید این ماجرا را به مافیای پنهانِ موجود در موسیقی ایران ربط دهیم. مافیایی که با هر خواننده‌ی با کیفیتی مقابله می‌کند. مافیایی که درآمدش را از راه خوانندگانِ سطحی و زودگذر کسب می‌کند نه کسانی که در کارشان اندیشه و ماندگاری دارند.

به هر حال حمید حامی در این سال‌ها فعالیتی مستقل داشته و هرگز حاضر نشده به استثمار هیچ تهیه کننده‌ای دربیاید؛ پس دور از ذهن نیست که بخواهند او را از صحنه پایین بکشند.

از سوی دیگر برخی رسانه‌ها شهوت دیده شدن دارند و برای رسیدن به این منظورشان حتی اخلاق را هم زیر پا می‌گذارند. برخی برای چند کلیکِ بیشتر حاضرند امثال حامی را به ورطه‌ی نابودی بکشانند.

در این میان اما روز گذشته علی ترابی مدیر کل دفتر موسیقی در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها، به صراحت بحث ممنوع‌الفعالیتیِ حمید حامی را رد کرد تا ثابت شود که برخی‌ها با صلاح‌دید خود به پیشوازِ ممنوع‌الفعالیتیِ حامی رفته‌اند.
ترابی گفته است که مسئولیت بررسیِ موضوع پیش آمده در کنسرت حمید حامی به عهده‌ی استان فارس است که مجوز این کنسرت را صادر کرده است.

به هر روی هر چه که هست، باید نخست مسببِ اتفاق رخ داده را جستجو کرد. کنسرتی که در شیراز برگزار شده، نخستین اجرای حمید حامی نیست. او سال‌های درازی است که در عرصه موسیقی ایران فعالیت می‌کند و کنسرت‌های بسیاری هم برگزار کرده است. حامی به خوبی می‌داند که محدودیت‌ها چیست و خط قرمزها کجاست.

پس عاقلانه اگر به ماجرا نگاه کنیم؛ حامی نباید با چنین کاری خود را در چنین مخمصه‌ای بیاندازد. شاید مسئول فنیِ سالن مقصر باشد. شاید اشتباه سهوی بوده است شاید قصد و غرضی در کار است و چندین شایدِ دیگر که ممکن است در این ماجرا دخیل باشند.

کسانی که تجربه برگزاری کنسرت در سالن‌های مختلف ایران را دارند، به خوبی می‌دانند که هر تصویر و یا فیلمی که قرار باشد در هنگام اجرا و یا حتی قبل از اجرا از طریق مانیتورهای صحنه پخش شود، باید نخست به تایید مسئولان نظارتی برسد. پس هر موردی در این فیلم‌ها و یا تصاویر باشد، خیلی زود مشخص و حذف می‌شود.

به هر روی ماجرا کمی پیچیده است و باید منتظر تحقیقِ مسئولان حراستیِ استان فارس باشیم. آنها هستند که باید مقصر اصلی این ماجرا را پیدا کنند تا پس از روشن شدن ماجرا تصمیمی درست درباره‌اش اتخاذ شود.

ما اما نباید به پیشوازِ ممنوع‌الفعالیتیِ خواننده‌ای برویم که همواره کیفیتیِ بالا در کارش ارائه کرده است.

*تسنیم

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

تشریح نحوه انتخاب چهره‌های سال برنامه «فرمول یک» – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: عماد افروغ یکی از اعضای هیئت انتخاب چهره برتر سال ۹۷ در برنامه «فرمول یک» چگونگی انتخاب نامزدهای این انتخاب را تشریح کرد.

به گزارش سینماپرس، عماد افروغ جامعه شناس و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم یکی از اعضای هیئت انتخاب کاندیدای نهایی چهره برتر سال ۹۷ از سوی برنامه «فرمول یک» است که در انتخاب نفرات نهایی نقش دارد و به ۱۰ گزینه پیشنهادی خود برای انتخاب چهره سال رأی داد.

افروغ درباره این طرح و حضورش به عنوان عضوی از داوران گزینش نهایی نفرات، گفت: پس از آنکه با کلیت طرح برنامه «فرمول یک» آشنا شدم، لیستی در اختیارم قرار گرفت که باید از بین آن‌ها به گزینه‌هایی که به نظرم شایسته‌تر بودند، رأی می‌دادم. تمام تلاش من این بود که از بین ۴۰ اسمی که در اختیار داشتم، به گونه‌ای دست به انتخاب بزنم که نهایت جامع‌نگری را در آن به کار گیرم و صرفاً رویکرد آکادمیک، مدرک‌گرا و تجربه محور نداشته باشم.

وی درباره اولویت‌های خود در انتخاب‌هایش تاکید کرد: رویکرد من بیشتر نگاهی مردمی داشت. در واقع به دلیل اینکه انتخاب‌ها از دل مردم بودند و کلیشه‌های قدیمی در انتخاب چهره لحاظ نشده بود، بسیار برانگیخته شدم تا حتماً در این داوری حضور پیدا کرده و در چرخه آزمایش و انتخاب قرار گیرم.

این استاد جامعه‌شناسی در ادامه اظهار کرد: تلاش من این بود که به عملکرد این نفرات از منظر میزان مهارت، مردمی بودن، نوع‌دوستی و گذشت نگاه کنم و مقایسه کنم که چه افرادی توانسته‌اند تمامی این فاکتورها را در اقدامات خود به کار ببرند و جز به کمک به هم نوع خود انگیزه‌ای در سر نداشته باشند.

افروغ با اشاره به معیارهای انتخاب افراد بیان کرد: یکی از فاکتورهای تعیین‌کننده برای من اقدامات این افراد بود و اینکه کدامیک از این اقدامات ضرورت جامعه امروز ایران است. در واقع من به نوعی دنبال تک درختی در بیابان بودم که با شرایط خشکسالی بیابان هم بتواند رویش خوبی داشته و مفید باشد.

نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی درباره اینکه از بین افراد راه‌یافته به جمع ۱۱ نفر برتر، کدام شخص توانست بیشتر او را تحت تأثیر قرار دهد، گفت: در بین این نفرات یک قاضی بود که به جای حکم حبس احکام دیگری می‌داد که موجب یک اتفاق خوب در جامعه می‌شود. این قاضی به شدت مورد تحسین است زیرا به خوبی درک کرده که حبس به عنوان مجازات به همراه خود عوارض جبران ناپذیری دارد. این قاضی با بینش عمیق خود نشان داد که کاملاً متوجه است که جامعه بیشتر به چه چیزی نیاز دارد. او می‌داند که جرم نه یک پدیده فردی که یک پدیده کاملاً اجتماعی است و نیاز به نگاه اجتماعی نیز دارد، همین بینش عمیق از سوی این قاضی موجب شد من به او رأی بدهم.

افروغ در پایان با بیان این مطلب که پررنگ کردن افراد معمولی اما تأثیرگذار در جامعه موجب بروز اتفاقات خوب خواهد شد، عنوان کرد: وقتی فردی با اقدامی پسندیده مورد تأیید جامعه قرار می‌گیرد و علاوه بر تأیید، تشویق نیز می‌شود یعنی مردم ایران همچنان به خوبی، نیکی، بشردوستی و کمک به هم نوع بیش از هر چیزی بها می‌دهند و کاملاً آمادگی این را دارند که افراد شریف و تأثیرگذار و خیر کشورشان را بشناسند.

*مهر

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

یکی از شرکت های مجوزدار وزارت ارتباطات نقش اصلی را در جابجایی آرای مردمی داشته است – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: به گفته دبیر پنجمین جشنواره «جام جم» جابجایی حاشیه ساز آرای مردمی این رویداد نتیجه سهل انگاری و تخلف یکی از شرکت‌های مجوزدار وزارت ارتباطات بوده است.

به گزارش سینماپرس، دبیر پنجمین جشنواره تلویزیونی جام جم از تشکیل جلسه کمیته فنی دبیرخانه جشنواره در راستای صیانت از آرای مردمی از بامداد جمعه خبر داد و تاکید کرد: براساس تحقیقات صورت گرفته مشخص شد یکی از شرکت های مجوزدار آی سی تی ((وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات)) در جذب و شمارش آرای مردمی در ۲۴ ساعت منتهی به روز شنبه هفته جاری سهل انگاری کرده و مرتکب تخلف شده است.

وی با تاکید بر حفاظت از تک تک آرا و نظرات مردم در این بخش افزود: در حال حاضر کمیته بررسی فنی و مرکز صیانت و حفاظت سازمان صدا و سیما با همکاری پلیس فتا در حال پیگیری قانونی این موضوع برای برخورد با عامل یا عاملان تخلف در شرکت مذکور هستند.

احمدی افزادی بیان کرد: همچنین گزارش تخلف این شرکت به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ارائه شده و خواستار برخورد قانونی آنها نیز شده‌ایم و امیدواریم با حساسیتی که وزیر ارتباطات در خصوص حفاظت از حق الناس دارد، شاهد پیگیری قاطع این وزارتخانه هم باشیم.

دبیر پنجمین جشنواره تلویزیونی «جام جم» با بیان اینکه دستگاه‌های مسئول در حال بررسی دقیق ابعاد این تخلف هستند، تصریح کرد: سازمان صدا و سیما در عین حال با تشکیل پرونده این موضوع از متخلف یا متخلفان به پلیس فتا شکایت کرده و خواستار اقدام قانونی لازم را دارد.

احمدی افزادی به سامانه چلچله به عنوان بستر نظرسنجی مردمی جشنواره تلویزیونی «جام جم» اشاره کرد و افزود: این سامانه توسط یکی از شرکت‌ها توسعه داده می‌شود و این شرکت در بخش کد دستوری از زیرساخت USSD مربوط به یکی دیگر از پرمخاطب ترین شرکت‌های پردازنده کدهای دستوری کشور استفاده کرده و طبیعتاً تحت نظارت فنی سازمان تنظیم مقررات و فرکانس‌های رادیویی ( ICT ) که در واقع از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مجوز دارد، همه امور خود را به انجام می‌رساند.

وی تلاش کمیته فنی دبیرخانه جشنواره برای صیانت از آرای مردمی را به موقع و دقیق دانست و تصریح کرد: همه آرای وارده از این آی پی غیرمجاز در فاصله زمانی ۲۴ ساعت مشخص شده شناسایی و از مجموع آرای مردمی کسر شده است و با رفع اختلال به وجود آمده از غروب امروز یکشنبه ۱۲ اسفند رأی گیری دوباره ادامه خواهد یافت.

احمدی افزادی افزود: براساس برنامه ریزی قبلی دوشنبه ۱۳ اسفند ساعت ۲۱، در پایان برنامه «خیابان جام جم» زمان رأی گیری پایان خواهد یافت و پس از جمع بندی نتایج نهایی در کنار سایر برگزیدگان بخش‌ها و کمیسیون‌های جشنواره اعلام خواهد شد.

دبیر جشنواره تلویزیونی «جام جم» رأی میلیونی مردم به برنامه‌ها و افراد شاخص تلویزیون در بخش‌های مختلف را مایه مباهات دانست و تصریح کرد: این رأی بالا پیوند ناگسستنی مردم با رسانه ملی را نمایان و البته مسئولیت ما اهالی تلویزیون را نیز بسیار سنگین‌تر می‌کند تا بتوانیم با تلاش بیشتر و دقیق‌تر این پیوند را هرچه بیشتر مستحکم کنیم.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

وزارت اطلاعات درباره شایعه فروش آرشیو صداوسیما تحقیق کند – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: عزت‌الله ضرغامی رئیس اسبق سازمان صداوسیما در واکنش به طرح اتهام فروش آرشیو سیما در زمان مسئولیت خود، تأکید کرد که برای این ادعا هیچ سندی وجود ندارد.

به گزارش سینماپرس، بحث فروش آرشیوهای دیده نشده صداوسیما که برخی مدعی پخش آن‌ها در قالب مستندهای تاریخی شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان خارج از کشور هستند، بحث جدیدی نیست و تاکنون برخی از مسئولان را هم به واکنش واداشته است.

اخیراً برخی مسئولان دولتی مدعی شده‌اند که این آرشیوها در زمان سکان‌داری عزت‌الله ضرغامی در سازمان صداوسیما به فروش رسیده است.

چندی پیش سلیم غفوری مدیر فعلی شبکه مستند سیما درباره این گمانه‌زنی‌ها گفته بود: همه این مستندها مربوط به آرشیو صداوسیما نیست و این تصور درست نیست که بگوییم همه این تصاویر مستند، از آرشیو تلویزیون ایران گرفته شده است. بخش عمده‌ای از این تصاویر از طرف بنگاه‌های خبری دنیا و حتی توسط خبرنگارهای غیرایرانی ثبت و ضبط شده است.

وزارت اطلاعات تحقیق کند

درباره همین ابهامات این بار سراغ عزت الله ضرغامی رفتیم تا بی‌واسطه روایت او در این زمینه را هم بشنویم که او توضیح داد: من هم چندی پیش توییتی از آقای حسام‌الدین آشنا دیدم که برای اولین بار این موضوع را مطرح کرده بود و من به او گفتم وزارت اطلاعات دولت فعلی را قبول دارم و درخواستم از آن‌ها این است که با وجود شایعاتی که مطرح می‌شود، در این زمینه تحقیق و تعقیب کنند.

وی ادامه داد: درخواست من این بود که نقش بنده و حتی مدیر وقت آرشیو صداوسیما را که این اتهامات را نسبت به او مطرح می‌کنند، روشن کرده و توضیح دهند که درباره چه حرف می‌زنند. من گفتم هر نظری که دستگاه اطلاعاتی بدهد همه ما می‌پذیریم و نباید اینگونه به شایعات بی‌اساس توجه کنیم. من هیچ گاه به این شایعات بی‌اساس که ارزش خبری هم ندارد پاسخ ندادم.

هیچ سندی وجود ندارد

ضرغامی تاکید کرد که هیچ سندی نسبت به فروش آرشیو در دوره وی وجود ندارد و گفت: یک برگه اطلاعات، تماس تلفنی و یا اطلاع رسانی در طول مدتی که من رئیس صداوسیما بودم نه با من و نه رئیس آرشیو مطرح نشده و بهتر است این بحث توسط دستگاه‌های اطلاعاتی پیگیری شود.

وی اضافه کرد: وزارت اطلاعات وظیفه دارد چنین مسائلی را بررسی کند. اصلاً معلوم نیست چنین چیزی اتفاق افتاده باشد که آن وقت قرار باشد در دوره من باشد یا دوره دیگری.

رئیس اسبق صداوسیما در بخش دیگر سخنانش درباره استفاده از آرشیو در دوره خود تصریح کرد: آنچه را که شما باید از آرشیو بدانید این است که آرشیو مهجوری که اصلاً از آن استفاده نمی‌شد در یک سال اول حضور من بسیاری از تصاویر دیده نشده‌اش دیده شدند حتی نمایش این تصاویر باعث شد فضای هنری و نمایشی کشور دگرگون شود.

آنچه احساس می‌شد قابل پخش نیست، پخش کردیم

وی با اشاره به بازخوردهای این تصاویر یادآور شد: از دولت وقت که دولت اصلاحات بود گرفته تا دیگر جریان‌های سیاسی، همگان در سخنرانی‌ها و نامه‌های مکتوبشان به من از استفاده گسترده و جذاب آرشیو در همان یک سال گفتند. اینها تصاویری بود که احساس می‌شد قابل پخش نیست و ما تقریباً هر آنچه را که می‌گفتند قابل پخش نیست قابل پخش کردیم؛ از دفاعیات خسرو گلسرخی که مهجور مانده بود تا تظاهرات چپی‌ها، کمونیست‌ها و حزب توده در دفاع از امام خمینی (ره) و همچنین تصاویر دولت بازرگان، دولت موقت و شخصیت‌های انقلاب که همه اینها ممنوع بود اما از نظر من هیچ خط قرمز و ممنوعیتی وجود نداشت و به همین دلیل نمایش داده شد و بنابراین آنچه دیده شد تحول بزرگ آرشیو در یک سال اول بود.

وی خبرهای مطرح شده نسبت به فروش آرشیو را شایعات دانست و بیان کرد: یک تماس تلفنی یا یک خط اطلاع رسانی از طرف دستگاه‌های مسئول در این باره با ما برقرار نشده است.

نه کسی بازخواست کرده و نه از ما سوالی شده است!

ضرغامی همچنین در این باره که آیا کسی در این باره بازخواست شده است یا خیر؟ گفت: نه کسی بازخواست نشده و نه از من سوالی شده است و نه حتی از آقای محمدیان مدیر وقت آرشیو بازخواست شده و نه نسبت به این مساله به او اطلاع‌رسانی‌ای شده است و من نمی‌دانم این شایعات چطور مطرح می‌شود.

رئیس اسبق صداوسیما عنوان کرد: من تعجب می‌کنم یک مقام مسئول علی‌رغم شعارهایی که داده می‌شود که آمده‌اند پرونده‌سازی را جمع کنند چطور خودشان به این مسائل دامن می‌زنند. البته این حرفی که من بیان می‌کنم جدید نیست و همانطور که ابتدا گفتم در پاسخ به آن توئیت عنوان کردم که هرآنچه را که وزارت اطلاعات دولت فعلی اعلام کند به نظر من روشنگر است و تا آخر این ماجرا هم باید آن را پیگیری کنند.

وی در پایان در واکنش به اینکه آیا صحت دارد بخشی از تصاویر استفاده شده در مستندهای شبکه «من و تو» منبع داخلی داشته است هم عنوان کرد: من اصلاً از این شبکه‌ها اطلاعی ندارم. به هزار و یک دلیل در سراسر دنیا تصاویری از دوره پهلوی پخش می‌شود که می‌تواند از آنتن ما هم گرفته شده باشد؛ در دوره من بسیاری از تصاویر پخش شد که دیده نشده بود و هرکسی می‌تواند این تصاویر را از آنتن بگیرد و پخش کند. ضمناً خیلی از مراکز داخلی و خارجی تصاویری از دوران انقلاب دارند که می‌توانند استفاده کنند و ربطی به ما ندارد.

*مهر

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

کسی که مساله‌اش مدل ماشین است نباید درباره فقر فیلم بسازد – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: خشایار الوند ۲۱ سناریوی تلویزیونی دارد که ۶ مورد آن برای شبکه نمایش خانگی بودند و شاید جالب‌ترین نکته درمورد او این باشد که از میان این ۲۱ عنوان، تنها سریال «مسافران» که به کارگردانی رامبد جوان در سال ۱۳۸۸ تهیه شده بود، به‌طور کامل اثر قلم این نویسنده است و باقی کارها به‌طور مشترک با گروهی از نویسندگان نوشته شده‌اند. با این حال نام خشایار الوند برای اکثر مردم ایران آشناست.

چند سال است که اسفندماه برای اهالی هنر و علاقه‌مندان آن، غافلگیری‌هایی تلخ دارد. علی معلم، افشین یداللهی، عباس کیارستمی، زاون قوکاسیان و تعداد دیگری از چهره‌های هنری که حالا حالاها کسی منتظر وداع آنها نبود، در آستانه نوروز درگذشتند و تکرار چندباره این اتفاقات در چند سال اخیر، باعث شد که این بار عبارت «اسفند سیاه» سر زبان‌ها بیفتد. اسفندماه ۹۷ نسبت به همتایان پیشینش برگ جدیدی برای غافلگیر کردن علاقه‌مندان هنر رو کرد و نه‌تنها کسی را برد که هیچ‌کس به رفتنش فکر هم نمی‌کرد، بلکه مسافر امسال قطار ابدیت، یک طنزنویس بود و همین خودش تراژدی آخر سال را غمگنانه‌تر می‌کرد. وقتی اسم خشایار الوند می‌آید همه یاد لبخند می‌افتند و وقتی مرگ نابهنگام او به یاد می‌آید، این لبخندها با یک افسوس تلخ و حسرت‌بار درمی‌آمیزند و معجون عجیبی می‌سازند. خشایار برادر کوچک سیروس بود. آنها با هم ۲۳ سال اختلاف سنی داشتند و به عبارتی سیروس، حکم پدر خشایار را داشت. به احتمال قوی اگر سیروس الوند کارگردان سینما نبود، پای برادرش هم به‌عنوان نویسنده به سینما و تلویزیون باز نمی‌شد؛ اما اگرچه می‌شود ورود خشایار به این وادی را متأثر از حرفه برادرش دانست، تفاوت‌های اساسی و مبنایی بین سبک کار این دو نفر را هم نمی‌شود نادیده گرفت.

سیروس الوند ۲۱ فیلم سینمایی را کارگردانی کرد و خشایار هم پنج سناریو سینمایی نوشته که دو مورد از آنها برای برادرش بودند و باقی فعالیت‌های او در حوزه تلویزیونی قرار می‌گرفتند. خشایار الوند ۲۱ سناریوی تلویزیونی دارد که ۶ مورد آن برای شبکه نمایش خانگی بودند و شاید جالب‌ترین نکته درمورد او این باشد که از میان این ۲۱ عنوان، تنها سریال «مسافران» که به کارگردانی رامبد جوان در سال ۱۳۸۸ تهیه شده بود، به‌طور کامل اثر قلم این نویسنده است و باقی کارها به‌طور مشترک با گروهی از نویسندگان نوشته شده‌اند. با این حال نام خشایار الوند برای اکثر مردم ایران آشناست. «قهوه تلخ» در شبکه نمایش خانگی و سریال‌های «شب‌های برره» و بخش‌های ۳، ۴ و ۵ مجموعه «پایتخت»، مشهورترین کارهایی هستند که الوند در آنها به‌عنوان عضوی از تیم نویسندگی حضور داشت. به‌علاوه، پنج فیلم سینمایی با سناریوهایی از او روی پرده رفت که بین سال‌های ۸۰ تا ۸۹ نگارش و تولید شدند و مستند «آبی به رنگ آسمان» درباره باشگاه فوتبال استقلال هم با نویسندگی خشایار الوند تولید شد. در نهم اسفندماه امسال، درحالی که هیچ‌کس توقعش را نداشت، خبر فوت خشایار الوند روی خروجی رسانه‌ها قرار گرفت و بهت و حیرت عجیبی به وجود آورد. قرار بود یک قسمت بلند که مطابق زمان متعارف فیلم‌های سینمایی طراحی می‌شد، به‌عنوان دنباله‌ای از مجموعه «پایتخت» برای نوروز ۹۸ آماده شود. خشایار الوند هم جزء گروه نویسندگان این تله‌فیلم قرار گرفت، ولی وقتی تقریبا کارش را به انجام رسانده بود، با مرگ غافلگیرکننده‌اش باعث شد که عوامل مجموعه بگویند دیگر دل و دماغی برای آماده‌کردن کار در نوروز ندارند. ساخت تله‌فیلم «پایتخت» که احتمالا در آینده اتفاق خواهد افتاد، مخاطبان را با آخرین اثر خشایار الوند روبه‌رو خواهد کرد. آنچه در ادامه می‌خوانید، آخرین گفت‌وگوی رسانه‌ای مرحوم خشایار الوند است که برای اولین‌بار منتشر می‌شود. او در این گفت‌وگو راجع‌به سینمای اجتماعی ایران و دلایل محافظه‌کاری و انفعال فیلمسازان سخن گفته‌است.

برخی منتقدان معتقدند آثار سینمایی ایران افقی برای تغییر وضع موجود ارائه نمی‌کند و بیشتر بازتولید و تکرار وضعیت‌هایی است که درحال حاضر وجود دارد و به آنها می‌پردازد. به نظر شما این وضعیت محافظه‌کاری محسوب نمی‌شود؟ سینمای ایران تا چه حد محافظه‌کار است؟

اصولا سرمایه‌دار محافظه‌کار است. اگر ببینم جایی ناامن است، آنجا سرمایه‌گذاری نمی‌کنم. اگر بانکی سابقه خوبی نداشته باشد، پولم را آنجا نمی‌گذارم. به همین دلیل بخش خصوصی ما به‌شدت محافظه‌کار است. همان فرمول‌های قدیمی را با همان بازیگرها و همان راه‌های امتحان پس‌داده شده انجام می‌دهد. آسه می‌رود و آسه می‌آید تا گربه شاخش نزند، حق هم دارد. در این شرایط اقتصادی کسی نمی‌آید به‌جای اینکه سرمایه‌اش را به بازار دلار و ملک و طلا ببرد، در سینما سرمایه‌گذاری کند. او حتما به این فکر می‌کند که ضرر نکند؛ بنابراین دوباره همان راه‌های امتحان‌شده را می‌رود. جسارت‌هایی که به ساختارشکنی می‌رسند یا می‌توانند طرح تازه‌ای دربیفکنند، مربوط به جوانان است؛ آن هم با سرمایه‌ای که خیلی درمورد آن نگرانی نداشته باشند یا به‌عبارتی کسی که قید آن سرمایه را زده باشد، خواهد توانست چنین جسارت‌هایی به خرج دهد. از آن‌طرف ما اینقدر در زمینه ممیزی برخورد کردیم و هر پدیده تازه‌ای را که قابل درک نبود، از بیخ قطع کردیم که این محافظه‌کاری وارد خون ما شده، اصلا ما موقع نوشتن به این موارد فکر می‌کنیم و این برای ما روزمره شده است.

بحث محافظه‌کاری سینمای اجتماعی ایران را عده‌ای طور دیگری ارزیابی می‌کنند. آنها می‌گویند سینمای اجتماعی ایران درحال حاضر صرفا کارکرد بازتابی دارد، یعنی فقط آن چیزی را که موجود است، بازتاب می‌دهد، نه‌اینکه ضعف‌های ساختاری موجود را به نقد و چالش بکشد و به‌عبارتی منفعل است. خود شما تا چه حد با این فرضیه موافق هستید؟

من اصلا قضیه را این‌طوری نمی‌بینم، این‌طور می‌بینم که من قصه‌ای دارم و فکر می‌کنم جذاب است و می‌خواهم آن را تعریف کنم و دیگران هم از این جذابیت لذت ببرند. من دیگر به پیام و مضمون، هیچ اعتقادی ندارم، چون پیام‌دهنده‌هایی را که برای همه نسخه می‌پیچند، آدم باید ببیند خودشان چطور زندگی می‌کنند. کسی که فقر مطلق را در فیلمش تصویر می‌کند و حالا اگر یک روز چک بانکی‌اش این‌طرف و آن‌طرف بشود یا اگر ماشینش از مدل ۲۰۱۷ تبدیل به ۲۰۱۸ نشود حالش بد است، به بقیه چه چیزی می‌خواهد بگوید؟ من از این اداها ندارم. بهترین ماشین را سوار می‌شوم و سعی می‌کنم بهترین لباس را بپوشم و خوب زندگی کنم، چون دارم زحمت می‌کشم و با حاصل زحمتم برای دیگران درآمد ایجاد می‌کنم، چرا نباید خودم منتفع شوم؟

یعنی شما فرم گرا شده‌اید و به محتوا کاری ندارید؟

یک جمله ای که حتی دیگر کلیشه‌ای هم شده، این است که دوران «چه گفتن» گذشته است و الان دوران «چگونه گفتن» است. این چگونه گفتن راه‌های جدیدی برای بیان مفاهیم هنری و فلسفی پیدا کرده است، نمونه‌های خوب خارجی آن وجود دارد و تماشاگر می‌بیند و توجه دارد که داستان این فیلم خیلی عجیب‌وغریب نیست ولی شکل روایت و تصویر آنقدر جذاب است که می‌نشیند دوباره آن قصه تکراری را نگاه می‌کند ولی ما همان‌جور قصه تکراری را با همان ساختار تکراری و گهگاهی با همان تیپ بازیگر دوباره می‌سازیم. تلویزیون را روشن می‌کنید یک سریالی می‌بینید، انگار بارها این را دیده‌اید. از خودتان می‌پرسید این را قبلا پخش نکرده‌اند؟ یعنی فضا و دیالوگ همان است. هنوز مادر از آشپزخانه بیرون می‌آید، می‌بیند پدر و دختر کنار هم نشسته‌اند. می‌گوید پدر و دختر خوب با هم خلوت کرده‌اید! کلیشه اگر خوب نبود که کلیشه نمی‌شد، این چیز خوبی است، یعنی جواب داده است ولی همین کلیشه‌ها را می‌شود جور دیگر بیان کرد.

به‌شخصه نه می‌خواهم از آن‌طرف بوم بیفتم و یک چیز آوانگارد و عجیب‌وغریب بگویم که این روایت و شکل جدید نمایشی من است و نه می‌خواهم آن ساختار کهنه را تکرار کنم. به نظرم باید دست تماشاگر را بگیریم و قدم‌به‌قدم با خودمان جلو بیاوریم. در سینما، تجربه‌ها بیشتر است. پارسال در دل سینمای حرفه‌ای فیلم «ایتالیا، ایتالیا» را دیدم که یک ساختار جالبی داشت و شکل روایتش جدید بود. تجربه اول کارگردان بود و مشکل هم زیاد داشت ولی جذابیت بصری و همراه‌کردن تماشاگر با رول که نمونه‎های مشابه آن را در فیلم‎ها خیلی دیده بودیم، وجود داشت. زن و شوهرهای جوان سر بچه‌دار نشدن مساله دارند، حتی در خود فیلم به نمونه درخشان «هامون» اشاره می‌کند ولی کلیت فیلم یک چیز جدیدی بود و از آن استقبال شد. تماشاگر می‌گوید دارد این پیام را به ما می‌دهد که اگر خیلی آن‌طرف بوم نروی، با تو می‌آیم و همراه می‌شوم ولی اگر بخواهی من با معادله‌های عجیب‌وغریبی که در برخی فیلم‌ها هست (نام نمی‌برم، چون ممکن است ناراحت شوند) که در ذهنت باید بفهمی اینها دارند چه کار می‌کنند، معلوم است تماشاگر استقبال نمی‌کند. به‌نظرم آنها از روز اول مخاطب خود را انتخاب کرده‌اند، شاید تعهدی هم بابت بازگشت سرمایه ندارند. پول دولت، نهادهای خاص و ارث پدری است و اگر به باد فنا برود، اشکالی ندارد و می‌آیند و تجربه می‌کنند.

فکر می‌کنم هم در بخش خصوصی و هم درخصوص سرمایه‌ای که از بیت‌المال آمده باشد، حداقل کار این است که سرمایه را به فنا ندهیم. حالا نمی‌خواهد سودآوری داشته باشیم، بایدحد وسطی را بگیریم که از این مرحله عبور کنیم. ما در مرحله‌گذاری هستیم، یک عده خیلی قبل‌تر جا مانده‌اند و دیگر نمی‌شود آنها را جلو کشاند. یک عده هم آنقدر جلو رفته‌اند که دیگر آنها را نمی‌بینیم. به‌نظرم تمام تناقضات سیاسی، اجتماعی و شکاف‌های طبقاتی و همه اینها به همین نکته ساده برمی‌گردد. خدا عاقبت ما را به خیر کند.

بین فیلم‌هایی که جوانان ساخته‌اند و مضامین اجتماعی هم داشته‌اند، می‌توانید اثری را به‌عنوان نمونه معرفی کنید که در مضمون هم جسارت داشته باشد؟

«بوتیک» فیلم غیرمحافظه‌کارانه‌ای بود و خیلی خوش درخشید و دو، سه شخصیت ماندگار داشت. شخصیت شاپوری جزء شخصیت‌های ماندگار فیلم است و بازی درخشان آقای رضا رویگری. مساله‌ای که فیلم در زمان خودش مطرح می‌کرد دختران فراری و معضلات اجتماعی بود و این پرداخت خیلی جسارت‌آمیز انجام شد. حتی استفاده از گلزار سوپراستار که در آن فیلم انجام شد، باز جسارت‌آمیز است. خوشبختانه حمید نعمت‌الله این روحیه را ادامه داد و فیلم‌های دیگرش را آن‌جور که دلش می‌خواست ساخت، نه آن‌طوری که تهیه‌کننده یا طرفدارانش می‌خواستند. حالا جایی شد مثل «رگ خواب» و جایی شد آن فیلمی که حامد بهداد بازی می‌کرد؛ یعنی «آرایش غلیظ». به‌هرحال شما هرچه کارت را خاص‌تر می‌کنی، مخاطب خودت را هم کمتر ‌کرده‌ای. اگر آگاهانه و با پول خودت این کار را می‌کنی، ایراد ندارد. مواقعی پول‌هایی برای کارهای آوانگارد و عجیب‌وغریب می‌دادند. این چیزها از زمان قبل از انقلاب هم بود؛ مثلا کانون پرورش فکری یا موسساتی که وابسته به فرح پهلوی بودند. یک موقع هم مرکز گسترش سینمای هنری و تجربی یا انجمن سینمای جوان این کار را می‌کرد. به‌نظرم دوستان باید تجربه‌های این‌طوری را در فیلم‌های کوتاه و جاهای آماتوری انجام بدهند. وقتی قضیه برای خودشان پخته شد، آن‌وقت درمقیاس سینمای حرفه‌ای با بازیگران گران انجامش بدهند، چون به‌هرحال سینما صنعت گرانی است.

در سینمای حرفه‌ای نمی‌شود کار خلاقانه و جسورانه‌ای به لحاظ فرم انجام داد؟

چرا نمی‌شود؟ مثلا از این کارهایی که دو دوست با هم کار می‌کنند و فیلم‌هایشان خیلی عجیب‌وغریب است. البته من طرفدارشان نیستم و فیلم‎‌هایشان را هم دوست ندارم ولی مداومتی در فیلم‌هایشان دارند و حتی برای تلویزیون هم سریال ساخته‌اند. اینها مداومت نشان دادند و یک عده طرفدار خاص خودشان را دارند. ظاهرا هم به بودجه دولتی وابسته نیستند. ایرادی ندارد. این هم ژانر و گونه‌ای است ولی وجه غالب سینما و تلویزیون ما یک اصل را باید رعایت کند، یعنی سرگرم کردن. اگر شما توانستید با یک فیلم آوانگارد و عجیب‌وغریب سر مردم را گرم کنی، خب دستت درد نکند، کاری که آقای مهرجویی در «هامون» کرد، همین بود. فیلم غریبی در زمانش بود و فروش هم کرد ولی در «چه خوبه که برگشتی» همان تجربه‌ها جور دیگر در زمینه دیگری بود و جواب نداد. دوستان اول باید این تجربه‌ها را در فیلم‌های کوتاه و کم‌هزینه انجام بدهند، وقتی به پختگی رسیدند در سینمای حرفه‌ای آن تجربه پخته را انجام دهند.

درمورد ممیزی‌ها و ریل‌گذاری‌های کلان سینمایی، فکر می‌کنید اینها چقدر روی محافظه‌کاری در سینمای ما تاثیرگذار بوده‌اند؟

ممیزان باید یک مقدار با زمان جلو بیایند. اگر در تلویزیون یک بچه ۱۲ساله به همکلاسی‌اش اوشکول بگوید از فیلم درمی‌آید ولی در مدارس ببینید بچه‌ها چه به هم می‌گویند، نمی‌گویم چیز خوبی است ولی واقعیت موجود خیلی جلوتر است. این باعث می‌شود ارتباط با مخاطب قطع شود. مخاطب خودش، زندگی و جامعه‌اش را در کار نمی‌بیند و یک تصویر جعلی می‌بیند. ممیزی باید فکری به حال خودش بکند. از آن‌طرف این سرمایه‌، ساختن فیلم ریسک است، این ریسک را نباید به بخش خصوصی نحیف خود تحمیل کنیم، یک بودجه‌ای را جاهایی قرار دهند تا آدم‌ها بیایند تجربه کنند، حتی اگر ساخته شود و نمایش داده نشود ولی اینکه از جیب مردم تجربه کنیم، اذیت‌کننده است.

* فرهیختگان

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

«ستایش ۳» به بندرعباس رسید – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: عوامل سریال «ستایش» برای ضبط سکانس‌های نهایی عازم بندرعباس شده‌اند.

حامد خاک‌دامن مدیر تولید مجموعه تلویزیونی «ستایش» در خصوص روند تصویربرداری فصل سوم این سریال به یک خبرگزاری گفت: عوامل سریال «ستایش» عازم بندرعباس شده‌اند تا سکانس‌های نهایی را ضبط کنند. داریوش ارجمند و مهدی سلوکی جزو بازیگرانی هستند که برای سکانس پایانی در بندرعباس حضور دارند.

وی با اشاره به پایان تصویربرداری سکانس‌های مربوط به نرگس محمدی، ادامه داد: تاکنون ۹۵ درصد از تصویربرداری این سریال به پایان رسیده است و تدوین به صورت همزمان انجام می‌شود. تصویربرداری «ستایش ۳» به کارگردانی سعید سلطانی، نویسندگی سعید مطلبی و تهیه‌کنندگی آرمان زرین‌کوب از دهم فروردین ماه در تهران آغاز شد.

شروع داستان «ستایش»، سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ است و ادامه آن به سال‌های اخیر می‌رسد. فیلمنامه سری سوم این مجموعه در ۳۰ قسمت نوشته شده که نگارش آن بر عهده سعید مطلبی است. فصل سوم «ستایش» با دو فصل قبلی آن متفاوت و دارای ساختاری جدید است. این فصل از مجموعه افزون بر روایت داستان شخصیت‌های فصل اول و دوم به بازگویی روابط میان آن‌ها می‌پردازد.

«ستایش» مجموعه‌ای است که مطابق با زمانه خود پیش رفته و در عین حال برای خانواده ارزش و اهمیت قائل است. فصل ۱ و ۲ «ستایش» در سال‌های ۹۰ و ۹۲ از شبکه سه سیما پخش شد و فصل سوم آخرین فصل سریال است.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

ویژه برنامه‌های شبکه نسیم در نوروز ۹۸ – اخبار سینمای ایران و جهان

سینماپرس: شبکه نسیم با ویژه برنامه‌های محتلفی در نوروز ۹۸ مهمان خانه‌های مردم می‌شود.

 به مناسبت فرارسیدن عید و تعطیلات نوروزی، هر شبکه به فراخور شعار و بستری که برای برنامه سازان فراهم کرده است، چند ویژه برنامه اصلی را در خلال آیتم‌های کوتاه روی آنتن خواهد برد.

شبکه نسیم با توجه به شعار نشاط و سرگرمی برنامه هایی مانند «خندوانه»، «کودک شو»، «شوتبال» و …برای مخاطبان تدارک دیده است.

«خندوانه»

چندی پیش رامبد جوان مجری و کارگردان برنامه تلویزیونی «خندوانه» از پایان تولید این برنامه در نوروز ۹۸ خبر داد و نوشت:«حدود ۷۲۰ قسمت خندوانه ساختیم و پخش کردیم. ما سعی کردیم شادتون کنیم و در کنار این مهم، تا تونستیم کارای مهم و باحال با شما انجام دادیم. بعد از عید دیگه در خدمتتون نخواهیم بود.»

گفتنی است این برنامه ایام نوروز هر شب ساعت ۲۱ روی آنتن شبکه نسیم خواهد رفت.

جدول پخش برنامه‌های نوروزی تلویزیون شبکه نسیم

«کودک شو»

رضا نصیری تهیه‌کننده برنامه تلویزیونی «کودک شو» درباره ویژه برنامه نوروزی خود اظهار کرد: نوروز امسال با ویژه برنامه «کودک شو» از ۲۸ اسفند تا پایان تعطیلات نوروزی مهمان خانه‌ها خواهیم بود. این برنامه هرشب ساعت ۲۱ روی آنتن شبکه نسیم خواهد رفت.

وی در ادامه درباره تغییرات این برنامه در نوروز ۹۸ گفت: طبق برنامه سال گذشته، در ویژه برنامه نوروز امسال هم با حال و هوایی بهاری و عیدانه میزبان خانواده‌ چهره‌های برجسته کشور خواهیم بود و با حضور آن‌ها نوروز ۹۸ را جشن خواهیم گرفت.

جدول پخش برنامه‌های نوروزی تلویزیون شبکه نسیم

«شوتبال»

مقداد مومن نژاد تهیه کننده برنامه تلویزیونی «شوتبال» درباره روند تولید این برنامه تلویزیونی برای نوروز اظهار کرد: با فرا رسیدن نوروز ۹۸، برنامه ما از ۲۵ اسفند تا پایان عید نوروز هر شب با حال و هوایی بهاری و مهمانان ویژه ساعت ۲۰ روی آنتن خواهد رفت.

جدول پخش برنامه‌های نوروزی تلویزیون شبکه نسیم

*باشگاه خبرنگاران

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

چهره‌های مردمی را تلویزیون چگونه انتخاب می‌کند؟ – اخبار سینمای ایران و جهان

تسنیم: فارغ از توجه به سلبریتی‌ها، تلویزیون به دنبال پررنگ‌کردن چهره‌های اجتماعی، به ۱۱ چهره برتر مردمی رسیده و نهایتا یک چهره در ویژه‌برنامه نوروزی شبکه یک سیما معرفی خواهد شد.

 برنامه «فرمول یک» برای عید امسال دست به یک سنت‌شکنی زده و مدتی است با راه‌اندازی یک نظرسنجی و سپس انتخاب ۱۱ چهره برتر مردمی بنا دارد به جای دعوت از سلبریتی‌ها میزبان چهره‌های اجتماعی کمتر مطرح شده باشد که کارهای مهمی کرده‌اند‌‌. با دو تن از داوران پروژه انتخاب این چهره ها گفتگو کرده‌ایم تا آن‌ها از نوع نگاه و انتخاب این چهره‌ها بیشتر توضیح بدهند.

محمد درویش کارشناس شناخته‌شده محیط‌زیست داور انتخاب چهره مردمی سال ۹۷ درباره این روند انتخاب گفت: می خواهیم درباره مهمترین ویژگی که می‌تواند برای انتخاب چهره موثر و محبوب و مردمی انتخاب شود گفتگو کنیم. به نظر من، مهمترین ویژگی که یک ایرانی می‌تواند آن را در حد یک چهره مردمی سال مطرح کند این است که نیازی نداشته باشد که چهره معروفی باشد؛ چهره‌های مردمی افرادی هستند که اعتماد ایجاد می‌کنند، آدم‌هایی هستند که بدنه اجتماعی ایجاد می‌کنند و می‌تواند در ارتقاء کیفی زندگی هم‌نوعان خود موثر باشند.

وی افزود: در بین ۴۰ فرد مطرح شده، من تلاش کرده‌ام افرادی را انتخاب کنم که علاوه بر اینکه کوشیده‌اند حال مردم خود را بی‌منت بهتر کنند به ارتقاء کیفیت محیط زیستشان هم کمک کرده‌اند، برای همین هم فکر می‌کنم افرادی مثل سروش صلواتیان که در یکی از محروم‌ترین مناطق جنوب کشور که یکی از کانون‌های فرسایش بادی است و بزرگترین میزان مهاجرت و متروکه شدن روستاها در آن اتفاق می‌کند و تلاش می‌کند وضعیت مردم را در آن بهتر کند، واجد چهره مردمی شدن است، یا خانم نرگس کلباسی که بی‌منت در غرب کشور فعالیت می‌کند و امید بزرگی را در دل مردم ایجاد کرده، شاخص مهمی از چهره مردمی را برخوردار است.

وی در پایان گفت: به همین ترتیب صفورا غله زاری کسی که تلاش می‌کند که هم به معضل جدی زباله در شمال کشور پایان دهد و هم اینکه به مردم نشان بدهد پایان دادن به بحران زباله می‌تواند ایجاد پول بکند، یک چهره شاخص است. مقداد باقرزاده، اسماعیل آذری‌نژاد روحانی عزیزی که در روستاهای محروم کهکیلویه بویر احمد تلاش می‌کند که میزان خودکشی زنان را کاهش دهد و به کودکان و نوجوانان با قصه‌گویی و نشان دادن جلوه‌های جذاب زندگی راه و رسم زیستن در زاگرس را یاد بدهد شخصیت قابل احترامی است. سعید پرویزی، سجادپوراحسان، ضرغام خوبانی، زیبا عزیزی و نورالدین توسلی هم دیگر انتخاب های من هستند.

آرش خوشخو منتقد سینما دیگر داور برنامه «فرمول یک» است، او نیز با اشاره به ۱۰ چهره برتر خود تاکید کرد: تقریباً سه هفته پیش بود که لیست ۴۰ نفره چهره برتر مردمی را برنامه فرمول یک در اختیار من گذاشتند. خوشبختانه این لیست افرادی بودند که همه مردم عادی بودند و افرادی که ما در طول سال ۹۷ مدیون آن ها بودیم. من هم در این میان چهره برتر خود را انتخاب کردم.

وی تاکید کرد: چهره برتر سال گذشته از نظر من خانم نرگس کلباسی هستند. از ابتدای کلید زدن پروژه کمک به زلزله‌زدگان تا پایان سال پای کار ایستاد و این کار را تا آخر انجام داد. برای فرد دوم انتخاب من مجتبی محمدی است؛ این سرباز با کار رشادت‌آمیزی که در حادثه تروریستی حمله اهواز انجام داد به ما یادآوری کرد که هنوز شجاعت وجود دارد و شاید بزرگترین صفتی است که می‌شود برای بشر امروز پیدا کرد. برای گزینه سوم من کارمندان شرکت برق فریدونشهر را انتخاب می‌کنم. کارمندانی در یک شهر مرکزی ایران تا کمر در برف فرو رفتند و کار روزانه و وظیف پرسنلی‌شان را در نهایت فداکاری انجام می‌دهند و هیچ وقت هم حس طلبکار بودن و زیاده‌خواه بودن به ما منتقل نمی‌کنند.

وی در پایان گفت: من با تصاویری که از این کارمندان دیدم و با شنیدن مصاحبه‌های آن‌ها به نظرم آمد آن‌ها نماینده دیگر کارمندان گمنام و وظیفه‌شناسی هستند که شایسته‌اند در این لیست قرار بگیرند. بیش از ۳۰ نفر از چهره‌های شناخته شده حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری، سیاسی، علمی و دانشگاهی اعضای هیات انتخاب چهره‌های برگزیده بودند که با آرای خود گزینه‌های پیشنهادی شان به عنوان ۱۱ چهره برگزیده را مشخص کردند.

به گفته علی ضیا مجری و تهیه کننده «فرمول یک»، ایده و استراتژی اصلی پیگیری و ساخت برنامه‌ای با هدف انتخاب چهره برگزیده سال با رویکرد اجتماعی، تلاش برای دیدن افرادی در بطن جامعه است که با وجود کارهای بزرگ و مهم‌شان تاکنون به هر دلیلی آن‌طور که باید یا دیده نشده‌اند و یا کمتر دیده شده‌اند.

با اعلام ۱۱ گزینه نهایی منتخب، تا روز ۲۵ اسفندماه رأی‌گیری از طریق پیامک رایگان، اپلیکیشن و همچنین حضوری با مراجعه به فرهنگسراهایی چون رسانه، اشراق،‌ ارسباران و.. ممکن خواهد بود و چهره های برگزیده مهمان برنامه تحویل سال شبکه یک خواهند شد.

مشاهده خبر از سایت منبع

دفتر سینمایی

پشت پرده حضور پررنگ سفارت انگلیس در جشن نوروز – اخبار سینمای ایران و جهان

کیهان: سفارت انگلیس فعالیت خود را در حوزه فرهنگ و هنر ایران افزایش داده است. حضور پررنگ در جشن جهانی نوروز را می‌توان مقدمه این امر دانست.

مراسم جشن جهانی نوروز در سال‌های قبل همزمان با فروردین و با حضور رئیس‌جمهورهای کشورهای فارسی زبان برگزار می‌شد. اما امسال، این جشن ۲۰ روز زودتر از نوروز و توسط کمیسیون ملی یونسکو در تهران برگزار شد. اینکه کمیسیون ملی یونسکو نوروز را سه هفته قبل از زمان واقعی آن جشن گرفته خودش نشانه آن است که این مراسم نسبت چندانی به فرهنگ و کشور ما ندارد. نکته مهم این است این مراسم به طور چراغ خاموش برگزار شد و تقریبا هیچ یک از رسانه‌های رسمی، خبری از آن را منتشر نکردند. اما در این میان، سفیر انگلیس در تهران روز ۹ اسفند از برگزاری این جشن خبر داد و نوشت: «کارمندان سفارت بریتانیا امروز در جشن نوروزی یونسکو که ایران با همراهی ١١ کشور دیگر که نوروز را جشن می‌گیرند شرکت نمودند.»

 اینکه چرا در جشن جهانی نوروز، سهم سفارت انگلیس تا این حد پررنگ بوده را باید از حجت‌الله ایوبی، مدیر کمیسیون ملی یونسکو در ایران و مسئول کمیته هنرمندان حسن روحانی در انتخابات اخیر پرسید. اما نکته بسیار مهم این است که سفیر انگلیس و همچنین صفحه مجازی سفارت بریتانیا در تهران مدتی است که بیش از گذشته به موضوعات فرهنگی و هنری ایران علاقه و توجه نشان می‌دهد. طوری که در ماه‌های اخیر، مطالب متعددی را درباره هنرمندان و موضوعات فرهنگی ایران منتشر می‌کنند که نمونه اخیر، بزرگداشت جشن نوروز بود. بدون تردید سفارت انگلیس دلسوز فرهنگ و هنر ایران نیست، بلکه این فعالیت‌ها بخش تازه‌ای از تأثیرگذاری بر پروژه نفوذ از طریق فرهنگ و هنر است.

همچنانکه پیش از این نیز برخی سفارتخانه‌ها از جمله فرانسه و آلمان نیز تحرکاتی را برای استفاده ابزاری از هنرمندان و رویدادهای فرهنگی ایران در جهت اهداف دیپلماتیک خود در کشورمان انجام داده بودند.

مشاهده خبر از سایت منبع